فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی ابعاد و ساحتهای گوناگونِ قصّهپردازی، صور خیال و زبان شاعرانه را در زبان فارسی گسترش داده است. بیشتر توجه پژوهشگرانِ نظامی به توان قصّهپردازی، آفاق اندیشهها و صور خیال آثار او بوده است، لیکن توجه به هنر زبانی و بویژه توان ترکیبسازی او بر سبیل اشارت بوده است. در این مقاله سعی میشود به هنر ترکیبسازی نظامی پرداخته شود. این جنبه هنر نظامی بر مبنای دیدگاه فرمالیستهای روسی تحلیل شده است که بنا بر نگرش آنان فصلِ ممیز آثار ادبی از دیگر سخنها، آشناییزدایی؛ بویژه آشناییزدایی زبانی است. همچنین به این مسأله پرداخته شده است که یک شاعر شاید نتواند واژه بسیط جدیدی بسازد؛ لیکن هنر شاعر بزرگی همچون نظامی در ساختن ترکیبات جدید است. نظامی این کار را در وضعیتها و موقعیتهای گوناگونِ جهانِ داستان، هم برای «ادای مقصود» انجام داده است و هم برای برجسته کردن سخن شاعرانه خود. ترکیبسازیهای «اشتقاقی» بدیع نظامی در ذیل عنوانهایی همچون: ترکیبات ونددار و شبهوندار، صفات فاعلی و مفعولی مرکبِ مرخّم، ترکیبات اسمی، ترکیبات وصفی و ترکیبات معمولِ دارای معانی نامعمول بررسی و تحلیل شده اند. نتیجه کلّی این بررسی این است که نظامی ترکیباتی فراوان و گوشنواز و نظرگیر ساخته است که میتوان گفت هنر مسلّط او در ساحت زبان داستان و «بلاغتِ روایت» همین است و از این رو کاربرد و زنده گردانیدن آنها امری بایسته و شایسته است.
مقایسة شعر و زندگی امیلی دیکنسون و ژاله قائم مقامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زنان و ادبیات
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران معاصر
شیوة روایت دوم شخص در تخلصهای حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه روایت دوم شخص، با وجود کمتوجهی هموارهای که نویسندگان و منتقدان نسبت به آن داشتهاند، قابلیتها و توانمندیهای بسیاری در به تصویر کشیدن درونیترین بخش های ذهن آدمی دارد. مهمترین انواعی که برای این شیوه شناسایی شده عبارت است از: 1- روایتی که راوی و قهرمان و مخاطب آن، شخصیتی واحدند؛ 2- روایتی که راوی شخصیتی مستقل از مخاطب/ قهرمان داستان دارد. بررسی دیوان حافظ نشان میدهد وی در ابیات تخلص خود هنرمندیهای بسیاری نشان داده که از جمله آنها، کاربرد ماهرانه شیوه روایت دوم شخص است. حافظ، حدود 60 درصد از ابیات تخلص خود را به این شیوه سروده و در این ابیات، از هر دو نوع روایت دوم شخص استفاده کرده است. عمدهترین کارکردهای نوع اول از شیوة روایت دوم شخص در ابیات تخلص حافظ، بیان مفاهیم گوناگون عرفانی، مدح، خودستایی، طنز و ... با استفاده از «صدای کوچک درونی» است که گاه، به حافظ امر و نهی میکند و گاه، در نقش دوست و همدل وی آشکار می شود. مهمترین ابتکار حافظ در این زمینه، استفاده از شیوه روایت دوم شخص برای ستایش از شعر خویشتن است.
بررسی ساختاری خان و هفت خان در شاهنامه و اسطوره ها و حماسه های دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه میراث عظیم ادبی ایران است که در آن با بهره گیری از عناصر مختلف اسطوره ای، تاریخی، داستانی، غنایی و... کلیتی منسجم و منحصربه فرد شکل گرفته که آن را از حماسه های ملت های دیگر متمایز و جدا ساخته است. بهره گیری مناسب از همة این عناصر آن را حتی به میل و خواستة مخاطبان امروزی خود هم بسیار نزدیک کرده است. در شاهنامه کنش و واکنش قهرمانان و پهلوانان به شکل بسیار جذابی به تصویر کشیده شده است. این قهرمانان در سراسر زندگی پرماجرای خود با آزمون های زیادی روبه رو می شوند که از آن ها می توان به «خان» تعبیر کرد. گاهی این خان ها گسترش یافته و با اضافه شدن ویژگی های دیگری به آن ها، به حالت داستانی کامل درآمده اند که از آن ها با نام «هفت خان» یاد می شود؛ در اینجاست که پای اسطوره به دامن قصه می لغزد و اسطوره و قصه یکی می شود. قصد ما در این مقاله بررسی نکات کلیدی و مشترک آزمون ها، خان ها، هفت خان ها و هفت خان گونه های قهرمانان در شاهنامه (که شمار آن ها متفاوت است) و سایر حماسه ها براساس روش تطبیق ساختاری است.
بررسی تقابل حقیقت و واقعیت در تاریخ بیهقی بر مبنای تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان یا گفتمان های جامعة عصر ابوالفضل بیهقی با امکانات گستردة زبانی (گفتار و نوشتار) و غیرزبانی (زمینه ها و عوامل اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و...) تأثیر همه جانبه ای بر افکار، اعمال و سخنان شخصیت های حاضر در تاریخ بیهقی داشته اند. ابوالفضل بیهقی با وجود آن که راوی رویدادهای آن دوره است، یکی از افراد حاضر در گفتمان تاریخ بیهقی است و افکار و سخنانش تحت تأثیر گفتمان های آن دوره بوده است. دقت در افکار و سخنان بیهقی در نگرش به حاکمیت غزنویان و شخص سلطان، نشان می دهد در کلام او دوگانگی وجود دارد. در این مقاله، برای تبیین نقش بیهقی در گفتمان تاریخ بیهقی، با محوریت وجود دوگانگی در سخنان بیهقی، تقابل حقیقت و واقعیت در کلام بیهقی و وجود این تقابل در نگرش او به حکومت و شاه بررسی می شود. در این بررسی، نحوة استفادة بیهقی از ایدئولوژی در مشروعیت بخشی به حاکمیت غزنوی و نقش ذهن خودآگاه و ناخودآگاه او در نگرش به شاه و منصب او تحلیل می شود. نتایج این بررسی نشان می دهد دوگانگی در کلام بیهقی ناشی از «فراخوانی» و تأثیرپذیریِ او از جانب دو گفتمان متضاد است.
فعل در رمان جای خالی سلوچ و منشأ آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار، به بررسی، توصیف و تحلیل ماهیت و کیفیت افعال در رمان جای خالی سلوچ و خاستگاه های زبانی آنها پرداخته است. از آن جا که در سبک نوشتار داستانی محمود دولت آبادی، یکی از دغدغه هایش به کارگیری زبانی غنی و سالم است، در جستجوی چنین زبانی، او از سرچشمه های زبان فارسی (معیار، محاوره، ادبی و کهن) و گویش (سبزواری و غیر آن) بهرة بسیار برده است. این رویکرد به عنوان نمونه در یکی از معروف ترین رمان های وی، جای خالی سلوچ، به ویژه در پیدایش افعالی متنوع و متفاوت، آشکار می شود. این تنوع و تفاوت از این نظر برجستگی می یابد که در جنبه های معنایی و واژگانی و ساختار (صرفی و نحوی) افعال توجه خواننده را به خود جلب می کنند؛ چنان که برای خواننده مسألة منشأ این افعال پیش می آید. در این که پاره ای از این افعال منشأ گویشی (سبزواری) و فارسی (معیار و ... ) دارند، شکی نیست؛ اما بخش عظیمی را باید از مشترکات گونه های زبان و گویش دانست.
وطن دوستی در سروده های اخوان ثالث و ایلیا ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
بیهقی و روایتگری «علی قاعدة التاریخ»
حوزههای تخصصی:
متون تاریخی کهن، از جمله تاریخ بیهقی، بنا بر ساختار رواییشان، همواره با ادبیات پیوستگی نزدیکی داشتهاند. در نگارش این متون که از حیث محتوا کاملاً تاریخبنیاناند، گاه از ظرفیتهای شعری و هنری زبان و نیز آرایههای ادبی، به میزان قابل توجهی بهره گرفته شده است. نظریهپردازان پستمدرن- مانند هایدن وایت و پل ریکور- نیز آنگاه که بر روایی بودن متون تاریخی تأکید میکنند، یکی دیگر از پیوندهای بنیادی متون تاریخی و ادبی را برجسته میسازند.
نکته مهمی که بسیار شایسته درنگ و پژوهش مینماید، کیفیت روایت در متون تاریخ نگارانه و آثار ادبی است. اگر روایت را توالی از پیش انگاشته شده رخدادها بدانیم، هم متون ادبی و هم متون تاریخی که خود شامل «زنجیره ای از رخدادهای سازماندهی شده اند»، روایت مبنا هستند؛ اما قواعد روایتگری در هر کدام متفاوت است و میان شیوه روایتگری این دو، با وجود برخی همانندیها، تفاوتهای بنیادینی دیده میشود.
در این پژوهش با بهرهگیری از نظریه «تاریخ روایی» و بر اساس مبانی علم روایتشناسی، به مطالعه تاریخ بیهقی پرداخته شده است. در متن مقاله با تحلیل روایتگری بیهقی، بر این نکته تأکید شده که اثر بیهقی همان طور که از نامش پیداست، نوشتهای در حوزة تاریخنگاری است که در آن، گاه از جنبههای ادبی زبان (ظرافت های شعری) و شگردهای روایی متون ادبی به خوبی استفاده شده است. بنابراین زیباییهای ادبی تاریخ بیهقی نباید مخاطب را از بنیان تاریخنگارانهاش دور کند.
بلاغت: رمز و تفاوت آن با نماد و نشانه
حوزههای تخصصی:
ذوبحرین، مشکل بزرگ عروض قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل رمان سووشون از منظر عناصر حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رمان سووشون موضوعات و جنبه های اجتماعی، تاریخی و حماسی با لحن شاعرانه، در بستر داستانی ساختگی، چنان درهم آمیخته اند که نمونة مقبول هنر داستان نویسی به وجود آمده است. جنبة حماسی این رمان چنان قوتی دارد که می توان آن را در ردیف آثار حماسی مصنوع قرار داد. تجلی روح ملی، وجود ارزش ذهنی، نمایندة عقاید مردم بودن قهرمان، لزوم مهرورزی و کین توزی، وجود قدرت فردی شکست ناپذیر یا ابرمرد و هم مرزی با تاریخ از جملة عناصر حماسه اند که در این رمان حضور دارند. قهرمان آن با خصالی از قبیل مهرورزی به مردم و کین توزی با بدخواهان مردم، جستن نفع عام، تعلق به نوع بشر، مقابله با ضد قهرمان و داشتن شرافت در شمار قهرمانان حماسه هاست. قصد دانشور که آفرینش چنان قهرمانی برخاسته از جهان بینی اوست به حقیقت شکست ناپذیر نشان دادن ایران است، در زمانی که تهاجم صنعتی و نظامی غرب، بی اثربودن مطبوعات، آشوب های داخلی، وابستگی ارکان حکومت، غفلت مردم و اولیای دین و فرصت طلبی احزاب زمینه های به خطر افتادن استقلال ایران را فراهم می کنند . قصد این نوشته ذکر مشابهت های این رمان با آثار حماسی، جستن نشانه های حماسه در آن و نهایتاً تبیین جنبة حماسی آن است.
بررسی و مقایسة صورخیال در شعر حسین منزوی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصرف ذهن شاعر در مفاهیم و امور عادی زندگی و ارتباط آن با طبیعت حاصل بینش و آگاهی او از پدیده های طبیعی و جهان بیرون است. مجموعة تصاویر حاصل از انواع صورخیال (استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه) در دیوان هر شاعری بیانگر لحظه هایی است که با درون و جهان درونی او سروکار دارد؛ در واقع، انعکاس روح، شخصیت و ویژگی های درونی اوست. هدف این پژوهش بررسی عناصر خیال (استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه) و بسامد هرکدام در شعر امین پور و منزوی و دست یافتن به نتایجی حاصل از اندیشه، عواطف، احساسات و نگرش آن ها به جهان و زندگی است. تصاویر مشترک این دو شاعر یا تصویر مرکزی اشعار آن ها مربوط به عشق و مسائل پیرامون آن است، هرچند بازتاب اجتماع و مسائل اجتماعی نیز کم وبیش در اشعارشان به چشم می خورد. تصاویر شعری دو شاعر، زنده، پویا و دیداری است. در شعر هرکدام از آن ها تقلیدی اندک و ناچیز مشاهده می شود، ولی حوزة تصاویر و صورخیال خویش را به تصاویر شعر سنتی منحصر نکرده اند، بلکه نوآوری هایی در شعر هر کدام مشاهده می شود. تشبیهات، بیشتر فشرده و حاصل امور حسی انتزاعی است.
تحلیل روان شناختی نمادها و کهن الگوها در داستان کرم هفتواد شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامة فردوسی، سرگذشت قومی و ملّی ما، آمیزه ای پربها از اسطوره، حماسه و تاریخ است که برخی کوشیده اند آن را به سه بخش مجزّای اساطیری، حماسی و تاریخی تقسیم کنند، اما درهم تنیدگی این سه قسمت چنان است که تعین حدّ و مرز و جداسازی آن ها از یکدیگر ناممکن می نماید. برای نمونه آنچه بسیاری آن را بخش تاریخی شاهنامه می دانند با داستان هایی نشئت گرفته از اندیشة اساطیری و مفاهیم نمادین و کهن الگویی قومی آمیخته است که در عین حال رنگ وبوی حماسی نیز دارد. یکی از این داستان ها روایت کرم هفتواد است. این روایت تماماً اسطوره ای یکی از پیچیده ترین روایات شاهنامه است که از منظرهای گوناگون می توان آن را نقد و تحلیل کرد. بسیاری کوشیده اند این داستان را با واقعیت های تاریخی همسو کنند و زمان و مکان و توجیهی برای آن بیابند، اما هیچ کدام از این دیدگاه ها راه به دیهی نبرده است. زیرا طرح اسطوره ای داستان هرچند از واقعیتی الهام گرفته است، رهیافت به این واقعیت ضمنی نیازمند بررسی های اسطوره شناختی است. اینکه اسطورة کرم هفتواد چیست، چه می گوید، از کجا سرچشمه گرفته و... پرسش هایی است که در این مقاله با تکیه بر نظریة کارل گوستاو یونگ به آن خواهیم پرداخت.
نمودهای رمانتیسم در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتسیم از جمله مکتبهایی است که در قرن هجده با شعار بیان آزاد احساسات فردی، بازگشت به طبیعت، بدوی گرایی، نگرش تخیّلی و... در مقابل تفکر خردگرای کلاسیسم به پا خاست. نفثه المصدور به عنوان متنی تاریخی- ادبی همانندیهای ویژه ای با اصول و مبانی رمانتیسم دارد و همین مسأله زمینه بررسی نقدی رمانتیسم را با توجه به ویژگیهای سبکی در این اثر فراهم می آورد. به لحاظ معنایی وجود عواملی مانند توجه به احساسات شخصی و بیان آزاد آنها، نگاه کشف و شهودی به طبیعت، اتکا به تخیّل ثانویه در توصیف امور بیرونی، ترسیم آرمانشهر و عوامل زبانی ای از؛ جمله برجسته کردن جنبه ادبیت متن با استفاده از تمهیدات ادبی ای چون تشبیه، استعاره، تضمین و...، توصیفات مکرّر و طولانی و نمادپردازی؛ از جمله مواردی هستند که به نفثه المصدور، سبکی رمانتیک بخشیده است. این مقاله درصدد نیست تا با نگاهی اثبات گرا، اندیشه ای خاص را به یک متن تزریق کند؛ بلکه در پی آن است تا ضمن برشمردن ویژگیهای مشترک سبکی نقثه المصدور با مکتب رمانتیسم و تکیه همزمان بر ساحت ادبی( درون متنی) و بافت تاریخی (برون متنی) آن جهت بررسی ساز و کار شکل گیری معنا، زمینه ساز نگرشی نو به متنی کلاسیک باشد.