فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
از روزگار صفّاریان، در ولایت غور، سلسله ای از سلاطین و امرای محلّی حکومت داشتند به نام «غوریّه». آوازه و اهمیّت و تااندازه ای استقلال این سلسله ـ از هنگامی که از قید غزنویان بیرون آمدند، یعنی از سال 543 آغاز می شود و به سال 612 تمام می شود؛ یعنی تا زمانی که مقهور خوارزمشاهیان می گردند.
ولایت غور، امروزه، منطبق است با هزارستان و باید آن را در نقشه جغرافیایی افغانستان میان دره هیرمند و هرات جُست.
مورّخان غوریّه را ملوک شنسبانیّه یا آل شنسب نیز خوانده اند. نسبت به جدّ اعلای آنها ـ شنسب نام ـ که گویند از نژاد ضحّاک بوده و به دست حضرت علی (ع) اسلام آورده بوده1. با مرگ عزّالدین حسین ـ در سال 545 ـ حکومت آل شنسب میان پسرانش شاخه شاخه گشت: علاءالدین غوری فیروزگوه را ـ واقع در میان هرات و غزنین ـ تختگاه خویش گردانید و شاخه شنسبانیّه غور را نامور و زورمند گردانید و در جنگ با بهرامشاه، شاهنشاه غزنه را شکست داد و به غزنه درآمد و به کین دیرین، آن شهر را به کام آتش سپرد، نوشته اند: شهر، هفت شبانه روز در آتش می سوخت. آنچه علاءالدین از این نمایش زور و ستم اندوخت تنها یک لقب بود. لقبی که چون نیک بنگری، تهی از هرگونه سرافرازی است جهانسوز. علاءالدین جهانسوز.
از سیمرغ قاف تا خداوندگار دژ درون بررسی تطبیقی ساختار و محتوای منطق الطّیر و دژ درون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
بررسی تطبیقی سیمای زن در عرفان مولانا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تطبیق پیر مغان دیوان حافظ با کهن الگوی پیر خردمند یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
شعر حافظ که آینه دنیای خیال انگیز و رازآلود وی است، به دلیل پیچیدگی های معنایی و هنرورزی های زبانی، همواره از متون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشته ای دیگر رونق و روایی یافته است. این نقد که به بررسی مضامین و تصاویر کهن الگویی در نهاد انسان ها می پردازد، راه را برای ژرف کاوی های بعدی آثار ادبی می گشاید و نشان دهندة جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون حافظ است. در این پژوهش با دید مکتب روان کاوی یونگ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری حافظ نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرار شونده پیر در دیوان او پرداخته شده است؛ بررسی مقایسه ای چهره پیرمغان با کهن الگوی پیر خردمند یونگ، نشان دهندة شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است.
جستجو، عنصر ثابتِ بُن مایة اصلی داستان دقوقی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان پردازی و آوردن حکایات، تمثیلات و به طور کلّی طرح «قصّه در قصّه» از ویژگی-های ساختار روایی مثنوی است. از میان داستان های مثنوی، داستان نمادین دقوقی، چیره دستی مولانا را در داستان پردازی نمایان می سازد. این داستان، قصّه ای است حادثه پردازانه که در آن شخصیّت اصلی با وقایع شگفت آوری که سال ها در آرزوی تحقّق آنها بوده، به تصویر کشیده شده است. هدف مقالة حاضر بررسی داستان دقوقی برحسب مؤلّفه های روایت شناختی با تکیه بر عنصر بُن مایه ثابت است، مسألة اصلی آن تبیین بُن مایه های ثابت این داستان برحسب مؤلّفه های روایت شناختی است که به روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. پراپ عنصر ثابت و عنصر متغیّر را واحدهای کمینة گزاره روایی معرّفی می کند. بُن مایه هایی که موقعیّت را تغییر می دهند، «بُن مایه های پویا» و بُن مایه هایی که تغییری در آن پدید نمی-آورند، «بُن مایه های ایستا» خوانده می شوند. نتیجة این بررسی نشان می دهد که «جستجو» و «دعا» عنصر ثابت بُن مایة اصلی و موتیف های تکرار شوندةاین داستان هستند که تصاویر خیالی و داستان پردازی در لایه هایی از آن و جنبه های فیزیکی در سطوح دیگر این روایت آشکار می شود.
الگوی بررسی زبان حماسی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات نقد جدید، بررسی زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگونِ آوایی و موسیقایی، واژگانی و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درون مایه ای بررسی می کند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و توصیف کند. به همین منظور نگارنده در این مقاله، با استفاده از نظریات نقد جدید، به ویژه صورت گرایی و بر اساس زبان حماسی معیار (شاهنامة فردوسی) یک الگو برای بررسی زبان حماسی در سطوح گوناگون، طراحی نموده است و در هر سطح، شاخص های لازم را تبیین کرده و سپس چگونگی ظهور آن شاخص ها در زبان حماسی را، با بیان شواهدی از متون حماسی، به ویژه شاهنامة فردوسی نشان داده است تا بر اساس آن بتوان اولاً به ویژگی های زبان حماسی دست یافت و ثانیاً این شاخص ها را در متون حماسی منظوم آزمود و به میزان موفقیّت یا عدم موفقیّت شاعران حماسه سرای پس از فردوسی، در به کارگیری زبان حماسی پی برد. بر اساس همین الگو و در این مقاله مشخص شده است که مثلاً باذل مشهدی، به عنوان یکی از مقلدان زبان حماسی معیار، در استفاده از زبان حماسی موفقیّت چشمگیری کسب نکرده است و در برخی از وجوه زبان حماسی از جمله انواع موسیقی شعر حماسی، ترکیب سازی، جزالت شعر حماسی و تصویرسازی دچار ضعف و کاستی است.
سبک و سبک شناسی و بررسی عناصر سبک ادبی از منظر قرآن کریم (الأسلوب والأسلوبیة وعناصر الأسلوب الأدبی من منظور القرآن الکریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یشمل الأسلوب فی نظر القدماء والمعاصرین الناحیتین المعنویة واللفظیة، کما أن هناک أنواعا مختلفة من الأسلوب عالجها القدماء والمحدثون سواء فی ذلک الغربیون والمسلمون. بالإضافة إلی ذلک فإن مفاهیم الأسلوب ومعانیه مختلفة فی المنظور الغربی والإسلامی. فهناک العدید من التعاریف قدورد فی الکتب المرتبطة بالموضوع، ولا یخفى أن للإسلوب عناصر مختلفة من منظور المدارس الغربیة ومن المنظور الإسلامی.ولکن العناصر الإسلامیة للإسلوب لم یتم التعریف بها من قبل بشکل واضح منهجی من خلال الآیات القرآنیة المبارکة.
یتناول هذا المقال الأسلوب الأدبی وعناصره وآراء القدماء فی ذلک بالإضافة إلی الأسلوب ومعانیه من منظور المدارس الغربیة المعاصرة وذکر الفوارق الرئیسة بین المواقف العلمانیة والإسلامیة فیما یتعلق بعناصر الأسلوب الأدبی، ومن جملتها الفطرة والنیة والإیمان والتوحید والعقل والعاطفة والشعور والموهبة والمیول والرغبات وکذلک دور المسؤولیة فی هذا الأدب مستعینا بالمنهجین التوصیفی والتحلیلی مع الاستشهاد بالآیات القرآنیة کما تطلب الأمر ذلک.
عشق متنی تجربه عشق در کتاب عشق روی پیاده رو نوشته مصطفی مستور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر مفهوم عشق را در دو ساحت متفاوت و متمایز بررسی می کند. عشق از سویی همواره تجربه و مفهومی استعلایی شمرده شده که ثابت است و با حقیقتی فراانسانی نسبت دارد. این گونه خوانش، از نوشته های افلاطون شروع شده است و همچنان ادامه دارد. اما در برابر، نگاهی به عشق وجود دارد که از همان افلاطون تا به امروز، عشق را پدیده ای انسانی، فرهنگی و از همه مهم تر «متنی» می داند. به این تعبیر، عشق درون زبان (یا به گفتة ژاک لکان، «نظم نمادین») فهمیده، تکثیر و تجربه می شود. در اینجا، نگارنده تنش بین این دو نگاه را در مجموعه داستان های کوتاه عشق روی پیاده رو نوشتة داستان نویس معاصر ایرانی، مصطفی مستور، بررسی و تحلیل می کند. برای طرح این موضوع به مسئلة غیاب در عشق می پردازد و اینکه چگونه تجربة عشق در این داستان ها همواره درگروی غیاب عاشق یا معشوق است؛ دیگر اینکه عشق به عنوان مفهومی نشانه ای درون نظام نشانه ای ساخته و دارای دلالت می شود و سپس اینکه در نهایت، شخصیت های این داستان های کوتاه چگونه همگی با «روایت های عاشقانه» عاشق می شوند و عشق را می فهمند. این همه به عشق مفهومی متکثر و روایتی می دهد. بنابراین، عشق نشانه ای است که همواره درحال ساخته شدن است.
شورش در شعر امل دنقل و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
بررسی تطبیقی محورهای سه گانة بینامتنیت ژنت و بخشهایی از نظریة بلاغت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه تطبیقی قصاید سنایی و سعدی
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی میان آثار شاعران بزرگ با توجه به دوران زندگی آنان، مقایسه روان شناسی شخصیت آنان و نیز مضامین گوناگونی که بدان پرداخته اند، می تواند منجر به شناخت بهتر آنان و نیز تبیین میزان تأثیرپذیری آنان از یکدیگر شود. در این مقاله کوشیده شده تا با توجه به نکات ذکر شده به مقایسة تطبیقی قصاید سنایی و سعدی پرداخته شود. با توجه به تفاوت های آشکار در دوران زندگی آنها، درون گرا بودن سنایی و برون گر بودن سعدی و فضل تقدم سنایی در قصیده و غزلسرایی بر سعدی، سعدی در بسیاری از غزل ها به آثار سنایی توجه داشته، اما در شیوة قصیده سرایی مشابهتی در آثار آن دو دیده نمی شود.
تحلیل نظام بودشی گفتمان: بررسی موردی داستان داش آکل صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد تحلیلیِ نشانه معنا شناسی ادبیات، به بررسی نحوة حضورکنشگران و نوع بودش آن ها در جریان شکل گیری معنا بپردازیم. در این مطالعه، به بررسی داستان «داش آکل» از صادق هدایت خواهیم پرداخت. این داستان، حول محور شخصیت کانونی داش آکل و کنش های او در محیط پیرامونش شکل می گیرد. درواقع، کنشگر درطول داستان دچار بحران هایی می شود که ناگزیر به ترک وضعیت قبلی یا به عبارت دیگر، نفی آن وضعیت برای رسیدن به موقعیتی جدید می گردد. هدف اصلی از نگارش این مقاله، بررسی روند حضور و حرکت کنشگران اصلی داستان داش آکل براساس نظریة نشانه معنا شناسی بودشی است. در این نظریه، کنشگر به دلیل احساس خلأ در زندگی با خروج از دازاین (این بودگی)، وضعیت موجود را نفی می کند و درنتیجه، این نفی به سوی نوعی وضعیت ایجابی پیش می رود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی کارکرد بودشی نفی و ایجاب در گفتمان داش آکل با هدف تبیین شرایط تولید معنا و عبور از بحران حضور است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه نفی و ایجاب به عنوان دو عنصر مهم گفتمانی در شکل گیری فرایند بودشی گفتمان اثرگذار
اشعار قطران تبریزی در تذکرة لباب الألباب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب شناسی کتاب های ادبیات تطبیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این کتاب شناسی گردآوری فهرستی از تمامی کتاب های مستقلی است که به صورت تألیف یا ترجمه به زبان فارسی درباره ادبیات تطبیقی منتشر شده است، و نیز کتاب هایی که بخش یا فصلی از آنها، چه در حوزه نظریه یا به لحاظ عملی، به ادبیات تطبیقی اختصاص دارد. تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، هنوز کتاب شناسی کاملی از ادبیات تطبیقی در ایران تهیه و تدوین نشده است. کتاب شناسی حاضر کمک بزرگی به پژوهشگران و دانشجویان ادبیات تطبیقی محسوب می شود و، از زاویه ای دیگر، اطلاعات مقدماتی لازم برای دنبال کردن سیر تحول نظری و عملی ادبیات تطبیقی در کشور ما را در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. در این کتاب شناسی، کتاب ها بر اساس الفبای نام نویسنده مرتب شده اند و پس از آن عنوان، محل نشر، ناشر و تاریخ انتشار کتاب به ترتیب ذکر شده است.
سبکشناسی رسائل سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده با باور بدین امر که در کلیات سعدی شش و گاه هفت نوشتار وجود دارد که هنوز صحت انتساب آنها به سعدی معلوم نیست و نیز با نگاهی به دیدگاه های بزرگان ادب معاصر، به بررسی رسائل سعدی پرداخته و برای بررسی نسبت سعدی با هفت رساله ای که در کلیات سعدی آمده و بیستون در مقدمه کلیات به پیشینة آن اشاره کرده و برخی دیگر از سعدی پژوهان همچون محمد قزوینی به انتساب برخی از این رسائل به سعدی تردید کرده اند، به بررسی اسناد تاریخی و دست نویس های کهن رسائل پرداخته و با استفاده از دو روش اسنادی و سبک شناسی به تبیین این امر می پردازد.
نخستین داستان سیاسی پس از انقلاب اسلامی: بررسی و تحلیل گفتمان داستان سلول 18 از علی اشرف درویشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نخستین داستان های سیاسی پس از انقلاب اسلامی و به احتمال فراوان نخستین آن، سلول 18 اثر درویشیان است که ویژگی بارز آن، انعکاس خاطره نوشته های مؤلف در طول دوران حبس و مبارزات ایدئولوژیک و مسلحانة شخصیت هاست. علاوه بر این، این داستان نخستین اثر درخور تأمل درویشیان پس از پیروزی انقلاب نیز است و در زمرة نخستین آثار داستانی سیاست گرا پس از انقلاب به شمار می رود. بررسی سطوح مختلف داستان یادشده نشان می دهد این متن باوجود خاطره نگاشت بودن، یکی از داستان های سیاسی موفق است. نگاه فراگیر به این داستان با توجه به گفتمان غالب رادیکال گونة دهه شصت با تأکید بر عنصر شخصیت و درون مایه نشان دهنده تقابل چهار نسل (در شخصیت های داستانی) است. نسل اول محافظه کاران راضی به وضع موجودند که کاملاً سنتی، دیندار و البته بی نام اند و خود را کوچک تر از آن می انگارند که با رژیم حاکم درگیر شوند. نسل دوم محافظه کاران آگاه از فساد قدرت و ایدئولوژی هستند که با وجود نارضایتی، به وضع موجود دلخوش اند. نسل سوم رادیکال های آزادی خواه و ناراضی از وضع موجودند که از بی عدالتی موجود رنج می برند و درصدد تغییرات آرمانی در وضع نامطلوب موجود هستند. اما نسل چهارم فرزندان انقلاب و مبارزه هستند که به وضع موجود آگاهی چندانی ندارند؛ ولی مکان و زمان تولد آن ها به نوعی با مبارزه و انقلاب عجین شده است.