فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
69 - 86
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین داستان های بلند عامیانه فارسی، داراب نامه یا فیروزشاه نامه بیغمی است. این داستان از جمله داستان های نقالی است که در قرن نهم کتابت شده و اغلب از سوی محققان ازنظر انواع ادبی ارسطویی بررسی شده است. برخی آن را حماسی و برخی غنایی نامیده اند و برخی نیز ترکیبی از این دو نوع ادبی دانسته اند. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع چاپی و کتابخانه ای نوشته شده است، نگارنده در پی پاسخ به این پرسش است که این متن چگونه از منظر نوع ادبیِ غنایی قابل بررسی است. نوع ادبی غنایی در این متن به صورت «وجهی» به کار رفته است؛ یعنی بخشی از درون مایه متن را می توان از این منظر بررسی کرد. مؤلفه هایی مانند روایت غنایی که به شکل تک گویی، شخصیت پردازی غنایی و گفت وگوی غنایی در متن مشاهده می شود، باعث می شود که زبان کارکرد عاطفی داشته باشد. در این مواقع راوی یا نقال به زبان متن خود کارکرد شعری نیز می دهد. همچنین گونه های مختلف ادب غنایی مانند شکوائیه، تغزل وارگی، مناجات و نیایش، فتح نامه، هجویه و مفهوم «دم را غنیمت شمردن» باعث تقویت وجه غنایی در متن این کتاب می شود.
از پراپ تا پساپراپ: رویکرد نشانه معناشناسی به قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
43 - 73
حوزههای تخصصی:
این مقاله رویکرد نشانه معناشناسی را به مثابه رویکردی پساپراپی به قصه های عامیانه از رهگذر تحلیل قصه «حاجی لُواس» بررسی و تبیین می کند. برخلاف رویکرد پراپ که فقط به عناصر ثابت و متغیر و خویشکاری سی و یک گانه شخصیت ها و هفت حوزه کنش اشاره می کند، در رویکرد نشانه معناشناسی که عمدتاً از گرماس-۲ ریشه می گیرد و دیگر رویکردها ازجمله شمایلی نشانه ای و برسازه ای را نیز شامل می شود، بررسی از سطح عناصر صوری صرف فراتر می رود، و معناها و مفاهیم پس پشت عناصر را نیز دربرمی گیرد. از این حیث، مربع معنایی با نحو بنیادی در سطح ژرف ساخت متون روایی سر و کار دارد که در قالب نحو روایی در سطح روساخت متجلی می شود. ژرف ساخت و روساخت، در نحو گفتمانی بروز می یابند و نحو گفتمانی، ساختارهای گفتمان روایت را برمی سازد که به معنای گفتمانی منجر می شود. معنای گفتمانی نیز همان است که گرماس دوم می کوشد ضمن پذیرش نقایص نشانه شناسی ساختارنگر گرماس اول، چنان که خود آن را به «نقصان معنا» تعبیر می کند، آن را از رهگذر نشانه معناشناسی ایجاد کند. این مقاله، می کوشد به شیوه تحلیلی و تبیینی به این پرسش پاسخ دهد که ویژگی های متمایز رویکرد نشانه معناشناسی در بررسی قصه های عامیانه کدام است و چه وجه تمایزی از رویکرد صرفاً توصیفی و ساختارنگر پراپی دارد.
مبانی پایداری در عهد تیموری؛ کاوشی در متون کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
235 - 262
حوزههای تخصصی:
دولت تیموریان، به ویژه در دوران فرمانروایی مؤسّس آن، تیمور لنگ، به واسطه عواملی چون گستره وسیع قلمرو جغرافیایی، شکست ناپذیری، قدرت فرماندهی بی نظیر، ادعای احیای شریعت اسلامی و اشاعه آن در سرزمین های آلوده به کفر و شرک و نیز ابعاد قابل توجه دیگر، در منظر پژوهشگران جایگاه ارزنده ای را به خود معطوف کرده است. یکی از موارد قابل توجه در این دوره، سیاست نظامی فرمانروایان آن است. از آنجایی که تیموریان در غالب جنگ های خود پیروز میدان بودند، بررسی تاکتیک های نظامی و شیوه های سپاهیگری آنان بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که چه عناصر و اصولی در متون کهن عصر تیموری، به عنوان مبانی پایداری شناخته شده و چگونه بر عملکرد نظامی آن دوران تأثیر گذاشته اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد یکی از راه هایی که بنیان گذار دولت تیموری و اخلاف او برای پیشبرد اهداف و برنامه های نظامی خود به کار بسته اند، تهییج روحیه پایداری در میان نیروهای رزمی بوده است. ایشان بدین منظور از ساز وکارهایی نظیر تمسک به باورها و اعتقادات دینی، ذکر تکبیر و تهلیل، تضرع و راز و نیاز با پروردگار، تفأل و مشورت با قرآن کریم و طرح الهامات غیبی استفاده کرده اند.
بازتاب اندیشه های تعلیمی- اخلاقی در آیینه اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
1 - 35
حوزههای تخصصی:
ملّا محمّد رفیع قزوینی، متخلّص به واعظ، از خطبا، نویسندگان و شعرای مشهور سده یازدهم هجری است، که با تأسی از پیشینیان و هم اندیشه با شعرای عصر صفوی، مخاطب را به فراگرفتن اندیشه های تعلیمی- اخلاقی تشویق می کند. اندیشه های تعلیمی -اخلاقی در آیینه اشعار واعظ، به سه طریق انعکاس داده شده است. نخست اینکه: به طور مستقیم، نوع انسان را مورد خطاب قرار می دهد. دوم اینکه: طرف خطاب خود شاعر است، امّا غیر مستقیم اندیشه های تعلیمی- اخلاقی را به مخاطب گوشزد می کند. سوم اینکه: فرد خاصی را مورد خطاب قرار داده، غیر مستقیم اندیشه های تعلیمی- اخلاقی را به مخاطب یاد آوری می کند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اکثر اندیشه های تعلیمی- اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. خواستگاه اندیشه های تعلیمی- اخلاقی در دیوان اشعار واعظ قزوینی، متون تعلیمی- اندرزی ایران قبل از اسلام، آیات قرآنی، احادیث نبوی و اقوال بزرگان دینی است. مطالعه زندگانی وی و اینکه به نیابت از نیای خود، ملّا فتح الله واعظ قزوینی، روزگار خود را در مراسم پند و وعظ و خطابت گذرانیده، ثابت می کند که در اشعار وی، بسامد مضامین تعلیمی- اخلاقی، بیشتر از جنبه های دیگر شعری باشد. در اشعار واعظ، بخصوص غزلیّات، با تأسی از شعرای سبک هندی،اندیشه های تعلیمی- اخلاقی، به دلیل ارتباط افقی غزل و بهره گیری از عنصر خیال تمثیل(اسلوب معادله) از بسامد بسیار گسترده ای در مقایسه با شعرای پیشین برخوردار است.
غم و شادی و جلوه های آن در ایران پیش از اسلام (بر حسب متون مذهبی، مستندات تاریخی و آثار ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
49 - 68
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که نشان دهد در ایران پیش از اسلام چه اندیشه هایی در مورد غم و شادی وجود داشته و انگیزه و علل تبلیغ و نمود اجتماعی و عینی این اندیشه ها چه بوده است. برای این مقصود، با روش توصیفی تحلیلی و برحسب متون دینی، منابع تاریخی و آثار ادبی به مسئله پرداخته شده است. از حیث مذهبی، شادمانی امری قدسی و آسمانی به شمار رفته و حکم ابزاری را داشته است که با آن می توان بر مظاهر اهریمنی و اندوه غلبه کرد. بااین حال غم گرایی کارکردهای مثبتی از جمله تقویت حس انتقام و ایجاد شوق بازگشت به عالم معنوی(از طریق غم غربت) نیز داشته است. از منظر اسناد تاریخی شیوه مداراگرایانه و تساهل پادشاهان هخامنشی با ملل تحت سلطه خود، و در عهد ساسانی فرامین برخی پادشاهان چون بخشودگی خراج و رعایت عدالت موجب رواج جلوه هایی از شادمانی و دوری از اندوه جمعی در سراسر سرزمین بوده است؛ هرچند نظام طبقاتی اندوه عمیقی ایجاد می کرده است. در آثار ادبی، بزرگان راهکارهایی چون تاکید بر ناپایداری زندگی و توجه به قناعت را برای رهایی انسان از غم توصیه کرده اند.
تحلیل گفتمان وطن در شعر علی محمود طه و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
179 - 196
حوزههای تخصصی:
در تحلیل گفتمان با ارزیابی سطوح گوناگون متن، امکان دستیابی به برداشتی جدید و عمیق از متن فراهم شده و تعاملات زبان با ساختارهای فکری- اجتماعی کشف می گردد. پژوهش حاضر در تلاش است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، نظام گفتمانی دو تن از شاعران مشهور عرصه وطن سرایی در ادبیات عربی و فارسی را مورد بررسی و تحلیل تطبیقی قرار دهد. علی محمود طه (1949-1901م) شاعر معاصر مصر و عارف قزوینی (1933-1882م) شاعر معاصر ایران، دو شاعر هم عصر عرب و ایرانی هستند که در بیان و طرح اندیشه های ملی و مضامین مرتبط با وطن از جایگاهی درخور توجه برخوردارند. پرسش اصلی پژوهش این است که میزان کارآیی تحلیل گفتمان مدار در شعر پایداری علی محمود طه و عارف قزوینی تا چه حد است؟ یافته های پژوهش نشان از آن دارد که در اشعار هر دو شاعر از واژگان و بندهای خاصی در جهت برجسته سازی هویت ملی استفاده شده است که همه این ها در راستای تأکید بر وطن دوستی، دلتنگی برای وطن و حمیت ملی قرار دارد. این نتیجه نشان دهنده نزدیکی اندیشگانی دو شاعر و جهت گیری مشابه آن ها نسبت به کارایی وطن گرایی به عنوان ابزاری ارزشمند در راستای ایستادگی و مقاومت است.
باور به نظام احسن در راستای ایجاد معنای زندگی هدفمند، در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
137 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در مباحث دینی، فلسفی و روانشناختی معنای زندگی است. درک معنای زندگی و تنظیم حیات مادّی و غیرمادّی بر آن اساس، زندگی انسان را ارزش مند و هدف دار می سازد و فقدان آن امید و سرزندگی را از انسان می ستاند. شاعران که نخبگان فکری به شمار می روند، با شناخت درست از این مسأله، خود و مخاطبان را به فهم معنای زندگی و رفتار متناسب با آن دعوت می کنند. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتاب خانه ای تنظیم شده در صدد آن است که نگاه ناصرخسرو، باباطاهر، نظامی و عطّار را به موضوع فوق الذکر واکاوی کند و دریابد که این شاعران چه راهکارهایی را برای معنادار کردن زندگی بر اساس اعتقاد به نظام احسن و جاری بودن حکمت خدا در تمامی وقایع هستی دارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد هر چهار شاعر خداوند را مدبّر و حکیم علی الاطلاق می دانند که کار عبث و لغو نمی نکند و با خوش بینی به حوادث خوشایند و ناخوشایند می نگرند و سر تسلیم فرو می آورند و شرور و رنج های نظام آفرینش را مغایر با اصل توحید نمی دانند. در این نگرش خیریّت تمام امور را باور دارند و لب به اعتراض نمی گشایند.
بارقه های کلام مغلوب در آثار حلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
171 - 188
حوزههای تخصصی:
حسین بن منصور حلاج، از عارفان مجذوب قرن سوم هجری است که زبان را ظرف بیان احوال شورانگیز و هیجان های تند عاطفی خویش قرار داده و در جای جای آثارش پیوسته از ذات مشاهده و دیدن الله و تجلّی صفات و ذات خداوند در عالم سخن می گوید. از آنجا که او بیشتر تحت تأثیر احساسات و هیجانات روحی و باطنی خویش بوده و بخش اعظم آثارش از شمار شطحیات و متون ساخت شکن به شمار می آید، در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی، ویژگی های کلام مغلوب از حیث ساخت و محتوا در مجموعه آثار وی مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که چه عوامل و عناصری در مغلوب بودن کلام وی مؤثر بوده است؟ به دلیل غلبه هیجان های عاطفی، عمده ترین ویژگی های یک متن مغلوب از قبیل: ابهام، تأویل پذیری، مشاهده، دریافت وحی و الهام در آثار وی دیده می شود. همچنین زبان، تخیل و تصاویر در آن متناسب با تجربه های ناب عرفانی، کاملاً جنبه شخصی یافته و حلاج برای بیان احوال خویش که فراتر از سطح ادراک عادی و تجربه های معمولی است، به قطب استعاری زبان متوسل شده است و به مدد تشبیه، استعاره و رمز، ناب ترین تجربه های شخصی و شهودی خویش را تجسم بخشیده و مفاهیم عرفانی و دریافت های درونی برگرفته از عالم قدسی خود را از طریق تصاویر حسی و ملموس به تصویر کشیده است.
حسین بن منصور حلاج، از عارفان مجذوب قرن سوم هجری است که زبان را ظرف بیان احوال شورانگیز و هیجان های تند عاطفی خویش قرار داده و در جای جای آثارش پیوسته از ذات مشاهده و دیدن الله و تجلّی صفات و ذات خداوند در عالم سخن می گوید. از آنجا که او بیشتر تحت تأثیر احساسات و هیجانات روحی و باطنی خویش بوده و بخش اعظم آثارش از شمار شطحیات و متون ساخت شکن به شمار می آید، در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی، ویژگی های کلام مغلوب از حیث ساخت و محتوا در مجموعه آثار وی مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که چه عوامل و عناصری در مغلوب بودن کلام وی مؤثر بوده است؟ به دلیل غلبه هیجان های عاطفی، عمده ترین ویژگی های یک متن مغلوب از قبیل: ابهام، تأویل پذیری، مشاهده، دریافت وحی و الهام در آثار وی دیده می شود. همچنین زبان، تخیل و تصاویر در آن متناسب با تجربه های ناب عرفانی، کاملاً جنبه شخصی یافته و حلاج برای بیان احوال خویش که فراتر از سطح ادراک عادی و تجربه های معمولی است، به قطب استعاری زبان متوسل شده است و به مدد تشبیه، استعاره و رمز، ناب ترین تجربه های شخصی و شهودی خویش را تجسم بخشیده و مفاهیم عرفانی و دریافت های درونی برگرفته از عالم قدسی خود را از طریق تصاویر حسی و ملموس به تصویر کشیده است.
جلوه های تشبیه تمثیل دنیا در نسخه خطی مجلس آرای محمّد محسن شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
100 - 131
حوزههای تخصصی:
تمثیل که یکی از روش های بیان غیر مستقیم معانی و اندیشه های شاعر و نویسنده است که کلام را ادبی و بر تاثیر سخن در مخاطب می افزاید و سخن را مؤثرتر می کند. نماد و تمثیل در ادبیّات کلاسیک فارسی به ویژه ادب عرفانی، علاوه بر شعر در متون نثر رایج بوده است. نویسنده به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای درصدد آن است تا جلوه های تشبیه و تمثیل دنیا در «مجلس آرا» مورد بررسی قرار دهد. مجلس آرا از متون تعلیمی و از نوع اخلاقی-روایی قرن یازدهم هجری است که محمّد محسن شیرازی در چهل حدیث و مجلس به رشته تحریر درآورده است. این اثر به عنوان یکی از آثار ادبی مهم، حاوی تصاویر و عباراتی است که با بهره گیری از تشبیه و تمثیل، مفاهیم عرفانی و اخلاقی را به خواننده منتقل می کند. ابتدا به تعریف و توضیح تشبیه و تمثیل پرداخته شده و سپس مثال هایی از این نسخه خطی ارائه و تحلیل گردیده است. در بخش تحلیل، نحوه استفاده نویسنده از این ابزارهای ادبی برای توصیف دنیا و انتقال پیام های اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین مقایسه ای بین کاربرد تشبیه و تمثیل در این اثر انجام شده و تأثیر هر یک بر خواننده تحلیل شده است. در نهایت، نتایج نشان می دهد که تشبیه و تمثیل در «مجلس آرا» نقش بسزایی در تعمیق مفاهیم و ارتقاء کیفیّت ادبی اثر دارند و به مخاطب کمک می کنند تا به درک بهتری از موضوعات پیچیده و معنوی دست یابد. این مطالعه می تواند؛ زمینه ساز تحقیقات بیشتر در زمینه ادبیّات کلاسیک و تحلیل های ادبی مشابه باشد
بررسی و تحلیل باورهای عامه در اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
183 - 233
حوزههای تخصصی:
بخش عظیمی از فرهنگ و ادبیات شفاهی هر ملتی ادبیات عامه است. این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، باورها، آیین ها، آداب و رسوم و ضرب المثل های ملت هاست. باورهای عامه در هر سرزمینی بیانگر اعتلای فرهنگ و فرهیختگی آن جامعه است که در طول سالیان متمادی، به عنوان بن مایه های مهم و اساسی در اختیار و استخدام شعرا و نویسندگان در کل جهان، به خصوص شعرا و نویسندگان فارسی زبان درآمده است. ملا محمد رفیع قزوینی، متخلص به واعظ، از دانشمندان، خطبا، نویسندگان و شعرای بنام و صاحب سبک عصر صفوی در قرن یازدهم هجری است که با بهره گیری از زبان جدید و با ترجیح تخت و مکتب کوچه و بازار بر تخت و مکتب سلاطین صفوی و به تبعیت از پیشینیان و هم اندیشه با شعرای هم عصر خویش، باورها و عقاید عامه را به اشکال مختلف در اشعارش به تصویر کشیده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اکثر باورها و عقاید عامه در کل غزلیات، ابیات پراکنده و رباعیات شاعر استخراج شده و با آوردن شواهد مثالی از متون نظم و نثر پیشین و شعرای هم سبک شاعر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش اینکه در اشعار واعظ، به خصوص غزلیات، با تأسی از شعرای سبک هندی، به خصوص صائب تبریزی، باورهای عامه در کنار معانی و مضامین شعری دیگر، به دلیل ارتباط افقی ابیات غزل و بهره گیری از پدیده هنری و ادبی اسلوب معادله از بسامد بسیار بالایی برخوردار است.
پیشینه مکتوب مثل ها در زبان تبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
235 - 276
حوزههای تخصصی:
مثل های مکتوب تبری اغلب به صورت مفرد در کتاب های تاریخ محلی ثبت شده اند و همگی به وقایع و حوادث تاریخی و حواشی جنگ و نبردهای تبرستان یا مازندران اشاره دارند. این موارد در تقسیم بندی مثل ها در دسته امثال با ریشه های تاریخی قرار می گیرند. زمان، مکان و اشخاص در این کهنه مثل ها معلوم و معیّن هستند. با اینکه این مثل ها در زمان خود و حتی تا سده های بعد نیز در میان مردم منطقه رایج بودند، اما هیچ کدام به شیوه نوشته شده به زمان معاصر نرسیدند و فقط در همان کتاب های تاریخی به ذکر مثل بودنشان اشاره شده است. درخصوص مثل های مکتوب تبری/ مازندرانی پیشینه مناسبی تاکنون نوشته نشده است. این موضوع در مدخل دانشنامه ها و مقدمه کتاب ها و مقاله های منتشرشده نیز مشهود است. اغلب کتاب های معاصر هم که به مثل های مازندرانی پرداخته اند از سر ذوق و میهن دوستی نوشته شده اند؛ بنابراین علی رغم اهمیت این گونه آثار منتشرشده این کاستی در همه آن ها مشاهده می شود. با توجه به شناخت نسبی از اهم آثار منتشرشده تاریخی و معاصر اکنون این گفتار سرآغازی بر رفع این کاستی است. روش پژوهش با توجه به ماهیت تاریخی مقاله به صورت توصیفی و روش گرد آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است.
تحلیل گفتمان انتقادی تبلور آزادی در اشعار خلیل الله خلیلی و احمد شوقی بر اساس نظریل فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
73 - 107
حوزههای تخصصی:
آزادی، تحفه ای الهی است و حس آزادی و آزادی خواهی در ضمیر بشر نهفته است. خلیل الله خلیلی و احمد شوقی دو شاعر برجسته ادبیات فارسی و عربی در طول زندگی خود، متحمل مرارت های زیادی شده اند. آن دو برای آزادی میهن خود با سلاح شعر به مقابله با استعمارگران برخاسته و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نکرده اند. این پژوهش قصد دارد تبلور آزادی را در اشعار این دو شاعر به گونه توصیفی–تحلیلی و از منظر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و با استفاده از داده های مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی بررسی نماید و به کاربرد واژگان، ساختارهای دستوری، بیان بافت موقعیتی، مشارکان، گفتمان های موجود، بینامتنیت و ایدئولوژی پنهان بپردازد. یافته های این پژوهش حاکی از آنست که دو شاعر برای بیان هدف خویش، با پرهیز از پیچید گی های کلامی از واژگانی ساده و روشن بهره برده اند. گفتمان های فعال در این اشعار، گفتمان میهنی، مبارزان و شهیدان، زنانه و متقابل است. واژگان و تعابیر به کار رفته در این اشعار، دارای بار ایدئولوژیک است. دو شاعر از این طریق سعی کرده اند در راستای بصیرت افزایی هموطنان، بیداری جامعه، تقویت حس مبارزه با استعمارگران در بین مردم و بیان اهمیت و جایگاه آزادی گام های اثرگذاری بردارند. گفتمان اشعار دو شاعر، بیان کننده تلاش آن دو برای سهیم شدن در مبارزه با استعمار است.
بررسی و تحلیل کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عشق در غزلیات حسین منزوی با رویکرد به مفهوم «صمیمیت» در نظریه مثلث عشق از رابرت استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
67 - 86
حوزههای تخصصی:
عشق را باید پدیده ای انسانی و فراتر از معیارهای تمایزگذار بشری دانست. وجود این عنصر در آدمی، به او هویت بخشیده و لذت های زندگی را برایش افزایش داده است. در حوزه روان شناسی، رابرت استرنبرگ در چهارچوب نظریه مثلث عشق به ابعاد گوناگونی از مفهوم عشق پرداخته و آن را دارای سه ضلع صمیمیت، شور و تعهد دانسته است. در شعر فارسی نیز، شاعران بسیاری به این مفهوم اشاره کرده-اند. در این بین، حسین منزوی بارها در غزلیات خود از اهمیت عشق و لزوم صمیمیت در آن سخن گفته و کارکرد تعلیمی آن را مورد نظر قرار داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای اخلاقی صمیمیت در پیوندهای میان عاشق و معشوق در غزل های منزوی است. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. نتایح تحقیق نشان می دهد مفهوم صمیمیت در روابط عاشقانه ای که در غزلیات شاعر تبیین شده است به سویه های تعلیمی متنوعی چون: حمایت احساسی و هیجانی از معشوق؛ تجربه خوشحالی در کنار معشوق؛ احترام بسیار برای معشوق و ارج نهادن به یکدیگر؛ تکیه کردن بر معشوق هنگام نیازمندی ها، افزایش روحیه ایثارگری و بذل مال برای همدیگر در رابطه اشاره دارد. در یک نگاه کلی، عشق در ساختار فکری منزوی، صرفاً در روابط هیجانی و احساسی بینافردی خلاصه نمی شود و او کارکردهایی اخلاقی برای این پدیده انسانی در نظر گرفته و در اشعار خود بازتاب داده است. بنابراین، نگاه شاعر به پدیده عشق، دارای دو وجه اخلاقی- عاطفی است و این نگاه را می توان به عنوان شاخصه ای سبکی در نظر گرفت.
تمثل در غزلیات شمس با تکیه بر 200 غزل نخست(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان برای بیان غیرمستقیم مفاهیم از شگردهای مختلفی استفاده می کنند. یکی از این روش ها تمثیل است. مولوی از برجسته ترین قله های ادبیات عرفانی، در آثار خود از تمثیل به بهترین شکل برای بیان اندیشه های عرفانی، شرح و تفسیر آیات و احادیث و توضیح و تبیین اصطلاحات و اندیشه های عرفانی استفاده کرده است. غزلیات مولوی با اینکه مثل سایر آثارش جنبه تعلیمی ندارد؛ اما متأثر از شیوه بیان او در استفاده از تمثیل است. در این پژوهش برآنیم تا با بررسی 200 غزل آغازین دیوان غزلیات مولوی به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مولوی در غزلیات خود از تمثیل استفاده کرده است؟ هدف پژوهش این است که میزان و نحوه استفاده مولوی از انواع تمثیل در غزلیات را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و با ابزار کتابخانه ای و فیش برداری از منابع و اسناد مکتوب انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مولوی در غزلیات نیز از تمثیل برای بیان اندیشه های خود استفاده کرده است. تمثیل های به کار گرفته شده در غزلیات، هم شامل تمثیل های فشرده و کوتاه است و هم تمثیل های روایی. موضوع تمثیل ها نیز تعلیم مسائل حکمی، اخلاقی و عرفانی است و در آنها انسان را به ترک آلایش های جسمانی و توجه به احوال نفسانی فرامی خواند.
ریخت شناسی تحلیلی آیین نمایشی بومی «بازار مدینه»، در فرهنگ سوگواری زنان بوشهر با رویکرد انسان شناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
195 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تحلیلی و ریشه شناختی حضور زنان بوشهر در آیین نمایشی «بازار مدینه» با رویکرد تفسیری براساس نظریه انسان شناسی کلیفورد گیرتز است. در فرهنگ مذهبی بوشهر، زنان با مشارکت مردان، هرساله در بیستمین روز از ماه صفر، آیین نمایشی «بازار مدینه» را با شیوه ای تأمل برانگیز به شکل یک نمایش میدانی برگزار می کند. در این مقاله آیین نمایشی مذهبی «بازار مدینه» با تأکید بر انسان شناسی تفسیری مبتنی بر شناخت نمادهای فرهنگی، در دو ساحتِ اساسی: 1)تفسیر نمادهای فرهنگی مذهبی در آیینِ نمایشی «بازار مدینه»؛ 2)واکاوی تأثیر حضور زنان در آیین نمایشی «بازار مدینه» از رهگذر دانش تأویل و تفسیر در انسان شناسی نمادین بررسی شده است. روش پژوهش، میدانی (مشاهده مشارکتی و مصاحبه) و نیز با بهره گیری از منابع کتابخانه ای بوده است. اطّلاعات گردآوری شده، به شیوه توصیفی و تحلیلی و براساس نظریه تفسیرگرایی کلیفورد گیرتز تحلیل محتوای کیفی شده و به پرسش های بنیادینی مانندِ عناصر کلیدی در آیین نمایشی «بازار مدینه»، جایگاه زنان در نظام باورهای اعتقادی و خاستگاه تاریخی و فرهنگی این آیین نمایشی در فرهنگ سوگواری در بوشهر پاسخ داده است. یافته ها حکایت از آن دارد که زنان در بوشهر، شبیه خوانِ نقش زنان اهل بیت(ع) هستند و حضورشان بر سه نکته در نظام نمادین دینی دلالت دارد: 1)جان پنداری؛ 2)انسجام بخشی جمعی؛ و 3) بازآفرینی باورهای دینی.
گفتمان شناسی تصانیف ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
87 - 104
حوزههای تخصصی:
تصنیف، گونه ای از شعر است که همراه با موسیقی ارائه می شود. این گونه ادبی همواره در طول تاریخ وجود داشته است؛ ولی تا قبل از انقلاب مشروطیت، مضمون آن عشق و عواطف درونی بود. با ظهور نهضت مشروطه و همراه با تحولات ابعاد گوناگون جامعه، تصنیف نیز درون مایه اجتماعی به خود گرفت و در خدمت بیان اندیشه های روشن فکران قرارگرفت. سخن کاوی یا تحلیل گفتمان نوعی مطالعه میان رشته ای است که به تجزیه و تحلیل کلام می پردازد و منجر به خوانش عمیق آثار ادبی می شود. این پژوهش بر مبنای تحلیل گفتمان از نوع انتقادی آن سعی بر این دارد تا به بررسی و تحلیل تصانیف ملی میهنی ملک الشعرای بهار و انتقادها و روشنگری های وی در جریان نهضت مشروطه بپردازد. این گفتمان با مؤلفه های لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم، پارلمانتاریسم و دموکراتیسم، سوژه سیاسی خود را می یابد و هژمونی گفتمان حاکم را به چالش می کشد. گفتمان ناتورالیسم و لیبرالیسم محوریت تمام تصانیف را دربرمی گیرد. در سؤال اصلی این پژوهش چگونگی تأثیر تصانیف ملک الشعرای بهار در جنبش مشروطیت مردم ایران مطرح است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده های آن با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و کتابخانه ای و سندکاوی، بررسی شده است.
بدر شاکر السیاب و گذار از شعر رمانتیک به شعر مدرنیستی تاماس استرن الیوت بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
243 - 260
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نفوذ و تأثیر توماس استرنز الیوت (1888-1965) شاعر، نمایشنامه نویس، منتقد ادبی و ویراستار آمریکایی- بریتانیایی بر شعر بدر شاکر السیاب (۱۹۲۶-۱۹۶۴)، شاعر مشهور عراقی و از پیشاهنگان شعر نو عرب می پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که کدام خاستگاه اندیشگانی از اندیشه های الیوت بر آثار السیاب تأثیر گذاشته است و تأثیرات بیانی یا صور خیال تی .اس الیوت بر بدر شاکر السیاب چه هستند؟ روش پژوهش پیشِ رو، توصیفی-تحلیلی است و اساس آن مبتنی بر نظریه تطبیقی تأثیر مکتب فرانسوی کلادیوگیین در «زیبایی شناسی تأثیر ادبی» است. مطابق با نظریه کلادیوگیین، تأثیر ادبی محل زایش آثار ادبی دیگر می شود و ادبیات، ادبیات تولید می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد السیاب، تحت تأثیر اندیشگانی و بیانی الیوت قرار گرفت و دیگر روی از شعر رومانتیک برتافت و به شعر مدرنیستی الیوت روی آورد. وی به مضامین مشابه الیوت توجه کرد و از این رو شعرش بازتاب ناامیدی و یأسی است که در عراق حاکم شده بود و عراق را همانند سرزمین بایر الیوت توصیف کرد؛ دیکتاتورها و مستبدانِ عراق را غیرمستقیم به باد انتقاد گرفت و به تأثی از الیوت، بغداد را شهر غیرواقعی توصیف کرد که بایر و بی آب و علف است که از آن چیزی رویش نخواهد کرد؛ همان گونه که الیوت معتقد است از سرزمین بایر هیچ رویش و رشدی اتفاق نمی افتد. در حوزه تأثیرات بیان یا صورخیال، السیاب تحت تأثیر الیوت، به واسطه بهره گیری هنرمندانه از اسطوره تموز و ایشتر، به مسببین سرزمین بایر عرب حمله کرد. تحت تأثیر الیوت، السیاب از استعاره های الیوتی استفاده کرده است و برای نشان دادن غلبه تاریکی بر روشنایی، شب را با صنعت تشخیص به کار برده است؛ همان شیوه ای که الیوت نیز در بازنمود اوضاع تیره و تار سرزمین بایر از آن بهره گرفته است. هرچند الیوت بر السیاب اثر گذاشت، اما شعر السیاب به هیچ روی تقلیدی نیست و وی اشعاری را سروده که تأثیر الیوت را کم و ناچیز جلوه می دهد.
تجلیّات تمثیلی بر شخصیّت های انسانی و غیرانسانی در اشعار فارسی علّامه اقبال لاهوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شعر اقبال لاهوری تمثیلی نمادین از راهنمایی و نوعی ادب تعلیمی با اسلوبی تازه به منظور نشر تربیت و پراکندن معرفت است. و همچنین اقبال، شاعری صاحب درد است و می خواهد که چشم و گوش و قلب مردم را با این تمثیل های نمادین با حقایق آشنایی جانی بیابد. در این تابلوی کم نظیر از بعد تمثیلی با اهداف تفکر تمثیلی و شخصیت های انسانی درجه ی اوّل و دوّم در اشعار فارسی وی. و بیان تمثیلی و نمادین شخصیّت های غیرانسانی در اشعار فارسی وی با مفهوم ساده تر به مخاطب و با ضرورت و اهمیّت این پژوهش افقی نو و با روش گردآوری به صورت توصیفی، تحلیلی بر اشعار وی و همچنین با توجه به سؤالات و فرضیه های پژوهش از بُعد تمثیلی شخصیت های انسانی درجه ی اوّل در اشعار وی اُسوه ها، الگوها و قهرمانان تمثیل های اشعارش حضرات اولیاء، افراد و اشخاص مقدّس و مورد اعتقاد اسلام و به ویژه مسلمانان شبه قارّه هندوستان می باشند در رأس آن حضرات و اُسوه ها، حضرت پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(ع) و امام حسین(ع) یا به قول ایشان پنج تن پاک قرار دارند. و در درجه ی دوّم از بُعد تمثیلی در اشعار اقبال لاهوری اولیاء خدا سیدعلی هجویری غزنوی، شیخ میان میرولی و مولانا جلال الدین رومی است. و شخصیت های غیرانسانی از بُعد تمثیلی جنبه ی تمثیل نمادین نظیر شیر، شهباز، مرغ خانگی، استر، پروانه و کرمک شب تاب و عقاب وجود دارد که هریک برای ما پیامی نماد خوبی، و با گفتارها، رفتارها، و اخلاقیّات آنها تأثیرات شگرفی بر رفتار انسان داشته تداعی می شود.
خوانشی نقشگرایانه از ساختار روایی تمثیل های شعری سپیده کاشانی بر مبنای فرانقش اندیشگانی «با تکیه بر اشعار حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمثیل شامل چیزی گنگ، ناشناخته و پنهان از ماست که در نقد سبک شناسانه یک اثر به عنوان رمزگان از آن یاد می شود و حتی می تواند سبک یک نویسنده را در بر گیرد. نظریه نقشگرای نظام مند، با بررسی ساختار جمله، انواع متفاوت فرایندها و کارکرد آن در پیکره گفتمانی و معنایی جمله را تبیین می کند. پژوهش حاضر تلاش می کند به شیوه توصیفی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به این پرسش اصلی پاسخ دهد که در ساختار متنی تمثیل های شعری سپیده کاشانی کدام یک از فرآیندهای زبانی غلبه بیشتری دارند و این بانوی شاعر برای بازنمایی اندیشه خود در قالب تمثیل، نسبت به نامدهی اشخاص و مفاهیم از کدام حوزه های معنایی استفاده کرده است؟ هدف این پژوهش، بررسی تمثیل های شعریِ حوزه دفاع مقدس در مجموعه اشعار سپیده کاشانی است. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد که در ساختار تمثیل های شعری وی از میان فرآیندهای 6 گانه زبان، بیشترین بسامد متعلق به فرآیندهای«رابطه ای» و«مادی» است. با توجه به این که تمثیل های شعری وی در بستر گفتمان تعلیمی– ترغیبی شکل گرفته، ابتدا به توصیف و ابلاغ اندیشه خود پرداخته و سپس با هدف ترغیب و تهییج مخاطبان، از فرآیندهای مادی و کنشی که روحیه تعهد را در مخاطب تقویت می کند، بهره گرفته است. با توجه به این که سپیده سعی در ملموس ساختن مفاهیمی مانند«دفاع» و«شهادت» داشته، از کاربرد فرایندهای ذهنی و انتزاعی اجتناب کرده است. در اشعار وی گاه مفاهیم ملموس و گاه مفاهیم انتزاعی وظیفه انتقال اندیشه پایداری و دفاع از وطن را بر عهده دارند. شیوه نامدهی نیز در شعر وی در قالب عناصر طبیعی مانند گل ها«لاله، شقایق، گل سرخ» و رنگ ها«سرخ، سبز» شکل گرفته است. ضرورت انجام این پژوهش را می توان در اهمیت نوع ادبی دفاع مقدس جست وجو کرد که شاعرانی از جمله سپیده کاشانی در شکل گیری این نوع ادبی نقش به سزایی داشتند. از سوی دیگر نیز فرانقش اندیشگانی ابزاری را در اختیار پژوهشگران قرار می دهد که بتوانند از لابه لای بافتِ متن به جهان بینی حاکم بر اثر پی ببرند.
علل درج بن مایه رزم در منظومه های غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رزم از بن مایه های اصلی در منظومه های غنایی ادبیات فارسی است که گاه فضای اثر را به آثار حماسی نزدیک می سازد. هدف این مقاله بررسی این بن مایه در منظومه های غنایی است. بر این اساس، نویسندگان با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی بیست منظومه غنایی از قرن پنجم تا قرن هشتم به دنبال پاسخ دادن به این سؤالات بوده اند که انگیزه کاربرد بن مایه رزمی در آثار غنایی چیست و رزم در آثار غنایی چه تفاوتی با دیگر انواع به خصوص حماسی دارد و سیر کاربرد آن چگونه بوده است؟ این مقاله نشان می دهد که از اولین منظومه های غنایی فارسی، شاعران به این بن مایه توجه داشته اند و در مجموع در هجده منظومه بن مایه رزم دیده می شود. رزم در دو کاربرد تزئینی و بنیادین در این منظومه ها تکرار می شود. دلایلی چون: شکوهمندساختن عشق، تأثیرپذیری از آثار حماسی، رقابت با فردوسی، اختصاص عشق به طبقه دربار، افزودن شاخ و برگ و مهیج ساختن داستان، آزمون اثبات شایستگی عاشق و اجرای مرحله ای از آیین تشرف به منظور مشرف شدن به همسری از علل کاربرد این بن مایه محسوب می شود. انگیزه های شخصی رزم، از مهم ترین خصوصیات کاربرد این بن مایه در متون غنایی است که برحسب آن عشق عامل وقوع جنگ قرار گرفته است.