فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۹۴-۸۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بخش اورژانس دقیقه ها و ثانیه ها برای بیمار مهم است. مدیریت صحیح زمان انتظار بیماران، نیازمند بهره گیری از یک منطق تصمیم گیری مناسب است. شبیه سازی یکی از تکنیک های پشتیبانی از تصمیمات مدیریت و کاهش ریسک فرآیند تصمیم گیری به وسیله ارزیابی و تحلیل استراتژی های مختلف می باشد. بنابراین هدف از نجام این مطالعه کاهش زمان انتظار بیماران در بخش اورژانس با استفاده از مدل شبیه سازی بود. روش کار: پژوهش حاضرکاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان کاشانی اصفهان در خرداد ماه 1387 بود. پس از شناسایی مسیر حرکت بیماران، داده های مورد نیاز در زمینه زمان ورود و زمان ارائه خدمت به بیماران در ایستگاه های مختلف طی دو هفته و برای 663 بیمار جمع آوری شد. با بهره گیری از این اطلاعات مدل شبیه سازی به کمک نرم افزار Simul 8 از بخش اورژانس طراحی شد. با مقایسه نتایج خروجی حاصل از اجرای مدل و نتایج به دست آمده از سیستم دستی اعتبار مدل تأیید شد و مدل به صورت نهایی درآمد. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای راه حل های پیشنهادی و مقایسه آن با نتایج مدل مبنا در قالب میانگین کاهش زمان انتظار بیمار در فرآیند دریافت خدمات اورژانس نشان داد که در راه حل های 2 ، 9 ، 10 و 12 این زمان افزایش و در سایر راه حل ها این زمان کاهش یافته است. در راه حل های 6 و 17- 13 زمان انتظار کل بیش از راه حل های دیگر کاهش یافت. بیشترین کاهش در راه حل 15 مشاهده شد به گونه ای که زمان انتظار بیمار در فرآیند دریافت خدمات اورژانس از 19. 112 دقیقه در مدل مبنا به 24. 99 دقیقه کاهش یافت. در راه حل15 علاوه بر اضافه نمودن یک اینترن به سرویس تخصصی گوش، حلق و بینی، میانگین زمان ارائه خدمت توسط اینترن گوش، حلق و بینی از 89. 38 دقیقه به 54. 26 دقیقه، اینترن مغز و اعصاب از 31. 13 دقیقه به 58. 6 دقیقه و اینترن ارتوپدی از 13. 12 دقیقه به 98. 5 دقیقه کاهش یافت. نتیجه گیری: از آنجایی که مدیران در مراقبت بهداشتی بخصوص در بخش اورژانس، پزشکانی هستند که متخصص تجزیه و تحلیل امور نیستند، به نظر می رسد آن ها به ابزاری نیاز دارند که بتوانند از آن به سادگی استفاده کنند و به کمک این ابزار روش های علمی را جهت کاهش هزینه ها و زمان انتظار بیماران به دست آورند. استفاده از تکنیک های مختلف تحقیق در عملیات به ویژه شبیه سازی می تواند اهداف فوق را برآورده سازد. 2. . مدرس گروه مدیریت و فنآوری اطلاعات سلامت، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
بررسی کارایی، منافع و پیچیدگی های ناشی از کاربرد سیستم های اطلاعات بیمارستانی از دیدگاه پزشکان مراکز آموزشی درمانی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۲۳-۱۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیآمد بسیاری از پیاده سازی های سیستم های اطلاعاتی بیمارستانی (HIS) همه انتظارات پیش بینی شده تصمیم گیرندگان وکاربران را بر آورده ننموده و یا در اجرای آنها به شکست انجامیده است. این مطالعه با هدف سنجش دیدگاه پزشکان نسبت به سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستانهای دولتی شهرستان ارومیه انجام یافته است. روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی تحلیلی و مقطعی انجام شده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده استفاده شد و گرد آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. و برای تحلیل فرضیات و اهداف از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، و آزمون کای دو استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که براساس نظر پزشکان، بین کارایی مورد انتظار از سیستمHIS و میزان آشنایی با فناوری اطلاعات رابطه معنی دار (p<0.05) وجود دارد و همچنین با سن نیز رابطه معنی دار (p=0.008<0.05) وجود دارد. رابطه بین پیچیدگی های ناشی از استفاده HIS و آشنایی با فناوری اطلاعات (p=0.000<0.05) معنی دار است. همچنین بین پیچیدگی های ناشی از استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی با سن نیز رابطه معنی دار (p=0.049<0.05) وجود دارد. بحث ونتیجه گیری: با توجه به نقش کلیدی پزشکان و اهمیت استفاده ازسیستم های اطلاعات، ضرورت آشنایی با فناوری اطلاعات احساس می شود. لذا پیشنهاد می گردد جهت بستر سازی در بیمارستانها به منظور به کارگیری بهینه فناوری اطلاعات، مشوق های لازم و به منظور استفاده درست دوره های آموزشی برای پزشکان برگزار گردد.
سواد سلامت، وضعیت سلامت عمومی، بهره مندی از خدمات سلامت و رابطه ی بین آن ها در بزرگسالان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درجه ای که افراد اطلاعات بهداشتی درمانی را درک می کنند و می توانند در سیستم بهداشتی درمانی به کار گیرند تحت عنوان سواد سلامت مطرح می شود. عواقب ناشی از سواد کم سلامت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم بروز می کند. از این رو هدف از این مطالعه، تعیین سواد سلامت، وضعیت سلامت و بهره مندی از خدمات سلامت و ارتباط بین آنها در بزرگسالان شهر اصفهان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بوده که بر روی300 نفر از افراد 18-64 ساله ی شهر اصفهان با روش نمونه گیری خوشه ای که متناسب با حجم نمونه ی انتخاب شده بودند در سال1390 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته، اقتباس شده از پرسش نامه استاندارد سواد سلامت CAHP (Consumer Assessment of Healthcare Providers and Systems ) بود و روایی و پایایی آن سنجیده شد. وضعیت سلامت فرد براساس خودارزیابی فیزیکی و روانی سلامت در طول 6 ماه گذشته اندازه گیری شد. میزان بهره مندی از خدمات سلامت هم درشش حیطه از افراد سوال شد که شامل تعداد مراجعه به پزشک عمومی، تعداد مراجعه به پزشک متخصص، تعداد مراجعه به درمانگاه یا مطب، تعداد مراجعه به اورژانس، میزان استفاده از خدمات تشخیصی در 3 ماه گذشته و میزان بستری شدن در بیمارستان در یک سال گذشته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئر استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره ی سواد سلامت 4/2 و در حد متوسط، میانگین نمره ی وضعیت سلامت 1/3 و در حد خوب و میانگین نمره ی بهره مندی از خدمات سلامت 1/2 و در حد ضعیف ارزیابی شد. بین سواد سلامت، وضعیت سلامت و بهره مندی از خدمات سلامت ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد. بعد خانوار در خودارزیابی وضعیت سلامت افراد مؤثر است. میزان تحصیلات افراد و منطقه ی محل سکونت هم در بهره مندی افراد از خدمات سلامت مؤثر است.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع سواد سلامت متوسط در بزرگسالان شهر اصفهان و نیز پایین بودن میزان بهره مندی از خدمات سلامت لزوم توجه بیش تر به امر سواد سلامت و بهبود ارتباط پزشک و بیمار و آگاه سازی افراد جامعه از طریق برنامه های ارتقای سلامت و یا رسانه ها توصیه می شود.
نظام ارزیابی فن آوری سلامت برای ایران؛ نیاز یا تجمل؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ورود فن آوری های نوین و گران قیمت، بیماری های مزمن و افزایش انتظارات مردم از نظام های سلامت در سراسر دنیا، هزینه های بهداشت و درمان را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. در دهه های اخیر برنامه های ارزیابی فن آوری سلامت HTA (Health Technology Assessment) برای بهبود کارآمدی منابع مورد استفاده در نظام های سلامت کشورهای مختلف به طور روز افزونی به کار گرفته شده اند. هدف این مطالعه ارزیابی نیاز به یک نظام HTA متناسب با ویژگی های نظام سلامت ایران بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی نیازسنجی است که در چهار مرحله در سال 1386 انجام شده و برای انجام آن از ترکیب چند روش شامل مرور متون، مصاحبه و بررسی اسناد بالادستی کشور استفاده شده است. در مرحله ی اول، به منظور شناخت چالش های بخش های مختلف نظام سلامت ایران، مرور متون و مصاحبه با افراد کلیدی در سال 1386 هجری- شمسی انجام شد. در مرحله ی دوم منشا مشکلات مورد بررسی قرار گرفت. شناخت مفهوم، فلسفه، و هدف یک نظام ارزیابی فن آوری سلامت، به عنوان یکی از راه حل های ممکن برای غلبه بر چالش های نظام سلامت ایران در مرحله ی سوم مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله ی چهارم اولویت استقرار HTA برای ایران با توجه به چالش های فعلی آن مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مرور متون و 38 مصاحبه با افراد خبره نشان دادند که نظام سلامت کشور در حال حاضر در بخش های مختلف خود با مشکلات جدی و متعددی از نظر اثربخشی، کارآمدی و عدالت مواجه است. ریشه ی اصلی چالش های موجود در ساختار و سیاست گزاری نظام سلامت می باشد. مرور متون مربوط به HTA نشان داد که هدف از راه اندازی آن بهبود تصمیمات مدیران و تصمیم گیران نظام سلامت برای ارتقای کیفیت، کارآمدی و عدالت بوده است.
نتیجه گیری: انجام اصلاحات و برطرف کردن منشا ناکارآمدی ها و بی عدالتی ها در نظام سلامت (سیاست ها و برنامه ها)، علاوه بر اینکه می تواند بستر مناسبی برای استقرار یک نظام HTA مؤثر باشد، می تواند به میزان بسیار بیش تری کارآمدی نظام سلامت کشور را بهبود بخشیده و بنابراین هزینه- اثربخش تر باشد. برای اطمینان از موفقیت چنین اصلاحاتی لازم است سیاست ها و برنامه ها را بر شواهد مبتنی نمود.
امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی به عنوان یکی از الزامات پیاده سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دورا پزشکی، دستاورد تعامل بین عرصه ی بهداشت، درمان و فناوری اطلاعات است. در فناوری دورا پزشکی، دورا آسیب شناسی به عنوان یک پشتیبان علمی برای آسیب شناس محسوب می شود و می تواند به تشخیص و درمان دقیق بیماری کمک نماید. در این پژوهش به شناسایی امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی به عنوان یکی از الزامات پیاده سازی پرداخته شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی بود که به روش توصیفی و به صورت مقطعی در سال 1391 انجام گرفت. در این پژوهش از بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، چهار بیمارستان به صورت هدفمند انتخاب و پژوهش در این مراکز انجام شد. به دلیل مشخص و محدود بودن جامعه ی مورد مطالعه از نمونه گیری استفاده نشد و نمونه ی پژوهش همان جامعه ی پژوهش و شامل 8 نفر رؤسا و مدیران بیمارستان ها، 20 نفر آسیب شناس و 8 نفر پرسنل انفورماتیک بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته ای بود که برای هر گروه از جامعه ی پژوهش به صورت مجزا تهیه شد. روایی پرسشنامه ها ارزیابی و میانگین ضریب پایایی همبستگی برای سه پرسشنامه 98/0 حاصل گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار در محیط نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل شد.
یافته ها: طبق نتایج، میانگین امتیاز آگاهی آسیب شناس ها از دورا آسیب شناسی 98/2 با انحراف معیار 17/1 به دست آمد. میزان آگاهی مدیران و رؤسا 5/57 درصد و میزان آگاهی پرسنل انفورماتیک 5/27 درصد محاسبه شد. مدیران و رؤسا وجود نیروی انسانی متخصص در زمینه ی دورا آسیب شناسی را تنها 5/37 درصد اعلام نمودند. همچنین، میانگین امتیاز امکان اجرای دورا آسیب شناسی از لحاظ نیروی انسانی آسیب شناس 9/2 با انحراف معیار 86/0 به دست آمد.
نتیجه گیری : با توجه به اهمیت فراوان دورا آسیب شناسی و وجود نیروی انسانی به عنوان یک عامل مؤثر در پیاده سازی موفق آن و همچنین با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر نامطلوب بودن وضعیت نیروی انسانی متخصص در زمینه ی دورا آسیب شناسی پیشنهاد می گردد، بیمارستان ها جهت اجرای این فناوری، نیروی انسانی متخصص مورد نیاز را تأمین نمایند.
پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستان در کاربران مدارک پزشکی برمبنای مدل پذیرش فن آوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدل پذیرش فن آوری برای توصیف رفتار افراد در ارتباط با سیستم های اطلاعاتی به کار برده می شود. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با استفاده از این مدل عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستان در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران شناسایی شوند.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال 1390 انجام گردید. جامعه ی آماری آن را 185 نفر از پرسنل شاغل در ادارات مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل می دادند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی محقق ساخته براساس مطالعات مشابه بودکه روایی آن توسط کمیته ی خبرگان و پایایی آن قبل از انجام مطالعه در یک نمونه ی 50 نفری با استفاده از روش آلفای کرونباخ (93/0=a) بررسی و تأیید گردید. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی) و ضریب همبستگیSpearman در محیط نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 18 استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین برداشت ذهنی از مفید بودن و تصمیم به استفاده (521/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین برداشت ذهنی از سهولت استفاده و تصمیم به استفاده (469/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین خودکارآمدی و تصمیم به استفاده (548/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین حمایت کاربر نهایی و تصمیم به استفاده (399/0= r، 01/0Pvalue<)، بین هنجار اجتماعی و تصمیم به استفاده (383/0= r، 01/0Pvalue<)، بین اعتماد و تصمیم به استفاده (501/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین ارتباط شغلی و تصمیم به استفاده (587/0=r ، 01/0Pvalue<) و بین آموزش و تصمیم به استفاده (263/0= r، 05/0Pvalue<) همبستگی مثبت وجود داشت، اما بین نگرانی و تصمیم به استفاده (150/0= r، 01/0Pvalue<)، بین اختیاری بودن و تصمیم به استفاده (147/0-= r، 01/0Pvalue<) و بین شرایط تسهیل کننده و تصمیم به استفاده (046/0= r، 01/0Pvalue<) همبستگی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که توجه به عوامل مؤثر بر پذیرش کاربران می تواند منجر به استفاده بیش تر از فن آوری های جدید در بخش مدارک پزشکی بیمارستان ها گردد. هم چنین از نتایج این پژوهش می توان در راستای بهبود سیستم های جدید استفاده کرد، به طوری که با نیازهای کاربران تناسب بیشتری داشته باشند.
تبیین سیستم مطلوب مدیریت ایمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه یک مدل شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۳۳-۲۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه : کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی معمولاً با استفاده از ابزار لیب کوآل به بررسی کیفیت خدمات می پردازند. در تجزیه و تحلیل لیب کوآل می توان از شبکه عصبی مصنوعی استفاده نمودکه با درجه خطای پایین به بررسی سطح خدمات می پردازد. پژوهش حاضر در پی آن است که به معرفی شبکه عصبی مصنوعی بپردازد تا در پیش بینی کیفیت خدمات سایر کتابخانه های دانشگاهی مثمر ثمر واقع شود. روش کار: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و از نوع کاربردی مقطعی می باشد . جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز است. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه لیب کوآل می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه شبکه عصبی مناسب از نرم افزار MATLAB استفاده شده است. همچنین جهت دستیابی به مناسب ترین شبکه عصبی مصنوعی که قادر به پیش بینی کیفیت خدمات با کمترین خطا و بیشترین میزان تطابق باشد الگوریتمی در نرم افزار MATLAB نوشته شد که به صورت خودکار با گرفتن داده های ورودی و داده های هدف به محاسبه چنین شبکه ای بپردازد. یافته ها: به ازای پنج دسته داده ورودی و اجرای الگوریتم نوشته شده، پنج شبکه عصبی مصنوعی ایجاد گردید که به ترتیب دارای ضریب تعیین 77059/0، 68280/0، 81089/0، 79161/0 و 83273/0 می باشد. نتیجه گیری: با مقایسه شبکه های عصبی مصنوعی مشخص گردید شبکه عصبی مصنوعی که دارای 20 لایه پنهان،80 درصد داده آموزشی، 667/16 درصد داده آزمایشی، 3333/3 درصد داده اعتبارسنجی باشد و به وسیله داده های پنج ورودی تغذیه شود، مناسب ترین شبکه در ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاهی می باشد.
ارزیابی جوّ سازمانی کتابخانه های تحت پوشش دانشگاه های علوم پزشکی بابل در سال 1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۶۹-۶۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جوّ سازمانی مجموعه ویژگی هایی است که یک سازمان را توصیف می کند و آن را از دیگر سازمان ها متمایز می سازد، تقریباً در طول زمان پایدار است و رفتار افراد در سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی جوّ سازمانی کتابخانه های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل بود. روش کار: این مطالعه به صورت پیمایش توصیفی- تحلیلی و مقطعی درسال 1390 انجام گرفت و جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان کتابخانه های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بابل بود که به صورت رسمی، قراردای و تبدیل وضعیت در حال خدمت بوده اند (25 نفر). برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد توصیف جوّ سازمانی ( OCDQ-RS ) که توسط لیل ساسمن و سام دیپ طراحی شده است، استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، T- test و آنالیز واریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، از حداکثر نمره جوّ سازمانی یعنی 160، میانگین جوّ سازمانی کتابخانه های مورد بررسی برابر با 04 . 112 بوده است. بین وضعیت جوّ سازمانی کتابخانه های مورد بررسی (دانشکده ای، بیمارستانی و مرکزی) تفاوت معناداری وجود نداشت . اما بین نگرش کارکنان زن و مرد نسبت به جوّ سازمانی حاکم بر کتابخانه ها، تفاوت معناداری وجود داشت (سطح معناداری 012 . 0). همچنین از بین شاخص های هشت گانه جوّ سازمانی، بیشترین میانگین نمرات به ترتیب به شاخص های مزاحمت یا بازدارنگی (52 . 16)، صمیمیت (32 . 16) و روحیه گروهی (20 . 16) تعلق داشته است و کمترین میانگین نمره نیز به شاخص فاصله گیری با میانگین 24 . 11 مربوط می گردد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، تلاش مدیریت کتابخانه ها و مسئولین سازمان برای بهبود جوّ سازمانی کتابخانه ها مهم به نظر می رسد و از سویی ارائه راهکارهای مدیریتی برای بالا بردن علاقمندی و نفوذ در کارکنان برای ایجاد خلاقیت و انگیزه های شغلی در آن ها لازم و ضروری است.
بررسی تأثیر آموزش خود مراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۳۶-۲۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بین بیماری های مزمن که یک مشکل اساسی بهداشت است، دیابت به عنوان بیماری خاموش از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آنجایی که ارتقای کیفیت زندگی عموما" از اهداف عمده درمان است.،اقدامات خود مراقبتی الزامی می باشد.هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر آموزش خود مراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی بوده است. روش کار:این پژوهش به صورت نیمه تجربی طی دو مرحله قبل و بعد از آموزش بر روی60بیمار دیابتی،به صورت تصادفی ساده انجام شد. شرکت کنندگان به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت زندگی بود.که قبل از مداخله، به صورت مصاحبه حضوری تکمیل گردید و بعد از تعیین نیازهای آموزشی،یک برنامه آموزشی برای گروه مداخله انجام شد. داده ها،توسط نرم افزار 17SPSS با استفاده از آمار توصیفی و آزمون زوجی، و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از 60 بیمار مورد مطالعه در هر دو گروه شاهد و مداخله ،45زن با میانگین سنی 2.3±40 سال بودند. در گروه مداخله میانگین تغییرات کیفیت زندگی 8.5± 65و در گروه شاهد 5.3± 41 بود که تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد(001.0 p=). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به عمل آمده ،ارائه آموزش های مناسب در زمینه پیشگیری و بهبود و درمان بیماری دیابت از طریق بالاتر بردن سطح آگاهی می تواند سبب ارتقای سلامت عمومی و افزایش کیفیت زندگی بیماران دیابتی گردد. کلیدواژه ها: بیماران دیابتی، خود مراقبتی، کیفیت زندگی
مقایسه ی دو روش آموزش «سمینار تحقیق» کارشناسی ارشد رشته «آموزش مدارک پزشکی»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۵۷-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از عناصر مهم در چرخه آموزش، پایش و ارزشیابی محتوای دروس به منظور اطمینان از طراحی آن ها بر مبنای نیازهای به روز و واقعی دانشجویان است. نتایج این ارزشیابی می تواند تعیین کننده نوع اقدامات اصلاحی مورد نیاز باشد. بنابراین این مطالعه با هدف مقایسه ی دو روش قدیمی و جدید آموزش درس ‹‹ سمینار تحقیق›› کارشناسی ارشد رشته آموزش مدارک پزشکی انجام شد. روش کار: این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات مداخله ای-آموزشی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته آموزش مدارک پزشکی دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی اصفهان در سال های 1389-1388بود ابزار جمع آوری داده فرم های ماتریسی ارزش دهی مقایسات زوجی به معیارها و روش جمع آوری اطلاعات از طریق شرکت در جلساتی بود که هر دو گروه در آن شرکت داشتند. که داد ه ها پس از اجرای مداخله، بعد از 6 ماه جمع آوری شد. در این فرم های ماتریسی با توجه به میزان برتری هر مورد نسبت به مورد دیگر مقایسات زوجی انجام شد و امتیازی از 1تا 9 ( 1 کاملاً یکسان، 2 برتری ضعیف، 5 برتری متوسط، 7 برتری قوی، 9 برتری کاملاً قوی) به آن ها داده شد. سپس میانگین نمره بدست آمده از فرم های ماتریسی وارد ماتریس های مقایسات زوجی شدند. برای وزن دهی به فاکتورها ماتریس های به دست آمده از مقایسات زوجی وارد نرم افزار شد و وزن نسبی و درجه اهمیت آن ها به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار Expert Choice ویرایش نهم ) این نرم افزار یک نرم افزار تصمیم گیری چند معیاره است و برای تحلیل داد ه های فرآیند سلسله مراتبی به کار می رود.) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که محتوا و روش تدریس جدید، هم از جنبه کاربرد برای دانشجو در طول تحصیل و هم تولید دانش نسبت به محتوا و روش تدریس قدیمی، دارای رتبه بالاتری است. نتیجه گیری: آموزش با هدف ایجاد تغییر به منظور رفع نیاز انجام می شود و با توجه به اینکه در شرایط زندگی امروز، نیازهای جامعه در حال تغییر دائمی هستند چنین توصیه شده که دانشگاه ها نیز باید بطور منظم محتوای دروس آموزشی خود را اصلاح نمایند.
اعمال فرانشیز متغیر درپرونده ی بیماران بستری بیمه شده ی تأمین اجتماعی در بیمارستان های منتخب شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرداخت مستقیم به عنوان یکی از منابع مالی نظام های سلامت تأثیر منفی بر وضعیت سلامتی و شاخص های کمی و کیفی عملکرد نظام سلامت دارد. هزینه های سلامتی بالاتر و در نتیجه پرداخت از جیب بیشتر ممکن است منجر به فقر یا کاهش دسترسی به خدمات سلامتی شود. متأسفانه این وضعیت بیشتر در میان افراد فقیر که نیاز بیشتری به مراقبت دارند دیده می شود. هدف این مطالعه جواب دادن به این مسأله بود که اگر سازمان تأمین اجتماعی بخواهد بیمه شدگانش را در برابر پرداخت مستقیم بالا ( صورت حساب های بالای 1 میلیون ریال) حفاظت کند، با فرض ثابت بودن هزینه های کل چگونه پوشش هزینه ی سایرین را تغییر دهد.
روش بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی و مقطعی بر روی صورت حساب های بیماران بستری تحت پوشش بیمه ی سازمان تأمین اجتماعی در بیمارستان های شهر اصفهان در سال 1387 انجام شد. نمونه گیری به صورت خوشه ای بود و براساس فرمول نمونه گیری طبقه بندی شده، 2430 عدد تعیین شد، سپس سهم هر بیمارستان و سهم هر بخش بستری مشخص گردید. اطلاعات از طریق مراجعه به واحد حسابداری و درآمد بیمارستان با مطالعه ی فرم های مربوط به هزینه ی بیماران بستری و مصاحبه با کارشناسان بیمه در بیمارستان با استفاده از فرم های رسمی اطلاعات امور مالی دفتر اسناد پزشکی جمع آوری شد. با توجه به استاندارد بودن فرم ها، روایی و پایایی آنها مورد تایید بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Excelانجام شد.
یافته ها: سازمان تأمین اجتماعی می تواند با سه سناریو با فرض ثابت بودن هزینه های سازمان، فرانشیزهای بالای یک میلیون را پوشش دهد. سناریوی اول: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینه ها برای پرونده هایی که هزینه های درمان آنها کمتر از ده میلیون ریال باشد (فرانشیز کمتر از میلیون ریال) 43 درصد از هزینه ها را پوشش دهد. سناریوی دوم: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینه ها برای پرونده هایی که هزینه های درمان آنها تا بیست میلیون ریال است (فرانشیز کمتر از دو میلیون ریال) 77 درصد از هزینه ها را پوشش دهد. سناریوی سوم: سازمان تأمین اجتماعی به جای پوشش 90 درصدی هزینه ها برای پرونده هایی که هزینه های درمان آنها کمتر ازصد میلیون ریال باشد (فرانشیز کمتر از ده میلیون ریال) 86 درصد از هزینه ها را پوشش دهد.
نتیجه گیری: سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از فرانشیز متغیر می تواند افراد را در برابر هزینه های سلامتی بالا و خانوارها را در برابر هزینه های کمرشکن محافظت کند.
سنجش تفکر استراتژیک در بین مدیران ستادی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۸۴-۷۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفکر استراتژیک در استمرار بقا و پیشرفت در محیط متغیر و پویای امروزی نقش بسیار مهمی را بازی می نماید. تفکر استراتژیک ابزاری است که به مدیران کمک می کند تا فرصت های جدید را خلق نمایند. هدف اصلی تحقیق حاضر، سنجش تطابق تفکر استراتژیک سازمان دانشگاه علوم پزشکی تهران، با مولفه های مدل گلدمن که شامل تفکر مفهومی، تفکر سیستمی، فرصت طلبی هوشمندانه و آینده نگری می باشد. روش کار: پژوهش حاضر، یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد، و از نظر اهداف جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران ارشد ستادی دانشگاه با حجم نمونه 97 نفری که طبق مدل گلدمن (2005) تفکر حاکم بر دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران ارزیابی شد. برای تحلیل نتایج، پس از استخراج داده های جمع آوری شده از پرسشنامه استانداردی با ضریب آلفای کرونباخ0.83 به کمک نرم افزارSPSS18، و از طریق آزمون t تک نمونه و آزمون فریدمن به عنوان آمار استنباطی،و جدول فراوانی و نمودار ستونی برای آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها:آزمون ها این نتیجه را تایید کردند که کلیه مولفه های مدل در سازمان اجرا شده است و ترتیب مولفه ها با توجه به آزمون فریدمن به ترتیب تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آینده نگری و فرصت طلبی هوشمندانه می باشند. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر این مساله است که مدیران دانشگاه درحدخوبی پایبند به تفکر استراتژیک هستند. تفکر سیستمی بالاترین کاربرد را در این سازمان دارد و کمترین کاربرد در زمینه فرصت طلبی هوشمندانه است. .
مرور نظام مند بررسی اجرای حسابداری تعهدی در بخش دولتی و نظام سلامت: چالش ها و راهکارها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه دگرگونی های شدیدی در ساختارهای دولتی به ویژه نظام های مراقبت سلامت ایجاد شده است. در این سازمان ها افزایش هزینه ها و انتظارات فزاینده ی مشتریان، توجه دولت ها را به مدیریت صحیح منابع معطوف ساخته است. بدون شک تصمیم گیری در راستای مدیریت صحیح منابع، خود نیازمند اطلاعاتی از جمله اطلاعات مالی است که این امر توسط نظام حسابداری صورت می پذیرد. در سیستم حسابداری دولتی دو شیوه ی نقدی و تعهدی مطرح است. در حسابداری نقدی، معایبی از قبیل عدم وجود اطلاعات مرتبط با چگونگی مدیریت دارایی ها و بدهی ها سبب شده که امروزه کشورهای زیادی به سمت حسابداری تعهدی حرکت کنند. لذا این پژوهش برآن است تا چالش های استقرار چنین سیستمی را مورد بررسی قرار دهد.
روش بررسی: در پژوهش حاضر به بررسی نظام مند چالش های اجرایی حسابداری تعهدی در بخش دولتی در سال 1391 پرداخته شد. برای این منظور 28 مقاله با کلیدواژه هایaccrual accounting+challenges ،accrual accounting accrual accounting+challenges و حسابداری تعهدی، از پایگاه های اطلاعاتی داخلی شامل SID، magiranو سایت های بین المللی شامل Google scholar، science direct, ،Emerald و Health Business استخراج و از نظر محتوا مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: چالش های مربوط به استقرار سیستم حسابداری تعهدی در بخش دولتی در 6 طبقه ی مدیریت و رهبری (توجیه و حمایت مدیریت ارشد از اجرا)، پیروان (حضور ممیزین حسابداری و تیم های مشاوره ی تخصصی در سطوح اجرایی سیستم)، محیط (سیستم نظارتی)، ساختار (ساختار تشکیلاتی متناسب با تحول و وجود یک سیستم مناسب ارزیابی عملکرد در کار)، نیروی انسانی (تخصص و خبرگی نیروی انسانی، انگیزه و رضایت افراد) و فرآیندها و استانداردهای کاری (تدوین استراتژی و طرح اجرایی، بازخورد از نحوه ی اجرا و وجود یک چارچوب نظری مختص بخش دولتی) دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: مدیریت و رهبری، پیروان و عوامل محیطی سه عامل پیشبرنده در استقرار حسابداری تعهدی در بخش دولتی هستند که از طریق اعمال دانش و فن آوری لازم بین عوامل سطح دوم یعنی ساختاری، نیروی انسانی و فرایند، هماهنگی لازم را به وجود می آورند و منجر به اجرای حسابداری تعهدی در بخش دولتی می گردند. لذا پیشنهاد می شود با توجه به این موارد، نقشه ی راهی برای تحول در نظام مالی تنظیم و براساس آن مدیریت تغییر صورت پذیرد.
افزایش یادگیری در سازمان ها در پرتو نقش آفرینی رهبران تحول آفرین در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1392- 1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۵۰-۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش های انجام شده در زمینه رهبری تحول آفرین نشان می دهد که رهبری تحول آفرین منجر به رشد و توسعه سازمانی می شود. به همین دلیل در چند دهه اخیر، توجه رهبری تحول آفرین به یک ضرورت غیرقابل اجتناب تبدیل شده است چرا که سازمان ها از طریق رهبری تحول آفرین می توانند شاخص های مزیت رقابتی خود از جمله یادگیری سازمانی را بهبود و توسعه دهند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رهبری تحول آفرین و مؤلفه های آن با یادگیری سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. روش کار: روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری داده های مورد نظر، تعداد 117 نفر از کارکنان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آوالیو و پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف می باشد که پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.87 و0.88 به دست آمد. روایی این پرسشنامه ها نیز مورد تائید متخصصان قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها: نتایج تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت رهبری تحول آفرین و یادگیری سازمانی در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد . نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین رهبری تحول آفرین و تمامی مؤلفه های آن با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که وجود رهبری تحول آفرین در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان منجر به توسعه و بهبود یادگیری سازمانی می شود.
تعیین عوامل مؤثر بر مرگ ومیر بیماران سوختگی با استفاده از الگوریتم داده کاوی درخت تصمیم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۴۵-۳۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر استفاده از روش های داده کاوی روی حجم زیادی از داده ها با هدف تولید مدل ها و الگوهای پیش بینی کننده در حیطه های متعدد پزشکی رواج یافته است. در این مطالعه پژوهشگران قصد دارند با استفاده از الگوریتم داده کاوی درخت تصمیم، عوامل موثر بر مرگ ومیر بیماران سوختگی را مشخص نمایند. روش کار: این پژوهش توصیفی گذشته نگر است که مبتنی بر اطلاعات پرونده های بیمارستانی می باشد. در مجموع 4804 پرونده پزشکی مربوط به بیماران سوختگی، مورد بررسی قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای تحلیل آماری SPSS-16 و داده کاوی Clementine-12 و از طریق الگوریتم (Chi-squared Automatic Interaction Detection: CHAID) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مدل پیش بینی فوت و زنده ماندن برای بیماران سوختگی که کارایی آن توسط پژوهشگران اثبات گردید، به ترتیب اهمیت شامل درصد سطح سوختگی، درجه سوختگی، مدت زمان بستری، جنسیت و سن می باشد. سایر متغیرهای مورد مطالعه شامل کشت خون، کشت زخم، کشت ادرار، عامل سوختگی و ماه بستری بیمار در کارایی مدل تاثیری نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به میانگین دقت مدل پیشنهادی(تقریباً 95درصد) و میانگین دقت مدل روی داده های آزمون(تقریباً 95درصد)، مدل پیشنهادی معتبر و قابل استناد می باشد. در حقیقت، نتایج این مطالعه یک مدل جامع، دقیق و معتبر پیش بینی فوت و زنده ماندن بیماران سوختگی را بر اساس متغیرهای فوق الذکر که بعضی از آن ها با نتایج سایر پژوهشگران مطابقت دارد پیشنهاد می کند. لذا چنین مدلی می تواند به عنوان یک معیار مهم ارزیابی جهت درمان موثر بیماران سوختگی مورد استفاده قرار بگیرد.
بازآفرینی معیار نتایج مشتریان الگوی تعالی سازمانی متناسب با بخش بهداشت و درمان در جایزلأ ملی بهره وری و تعالی سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۹۶-۸۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مرور پیشینه و بررسی تجربیات متعدد کشورهای مختلف، بکارگیری الگوهای تعالی در بخش بهداشت و درمان کشور را یکی از راهکارهای دستیابی به توسعه یافته ترین نظام سلامت معرفی میکند. در این مقاله فرآیند بازآفرینی معیار نتایج مشتریان در الگوی تعالی سازمانی (ششمین معیار الگو) متناسب با بخش بهداشت و درمان مورد بحث قرار می گیرد . روش کار: مطابق فرآیند پنج مرحله ای بازآفرینی، در مرحله نخست با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش ترکیب، ویرایش اولیه معیار تهیه گردید. در مرحله دوم جهت استفاده از نظر خبرگان در رابطه با ویرایش اولیه معیار، با طراحی دو پرسشنامه از روش دلفی استفاده گردید. در این مرحله برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرنباخ و برای سنجش روایی از روش اعتبار محتوا استفاده گردید و همچنین با استفاده از گروه های کانونی، ویرایش دوم معیار نتایج مشتریان تهیه گردید. در مرحله سوم ویرایش دوم در کمیته تخصصی جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی بررسی و در مرحله چهارم با استفاده از نظرات خبرگان موجود در کمیته تخصصی بهداشت و درمان جایزه و نظرخواهی از مدیران و کارشناسان تعالی سازمان ها و ارزیابان جایزه، از طریق سایت جایزه، معیار نتایج مشتریان بازآفرینی شده، مورد بازنگری قرار گرفت. در مرحله آخر برای سنجش روایی مدل بازآفرینی شده، این مدل در 23 بیمارستان پیاده سازی و با انجام اصلاحات لازم نهایی گردید. یافته ها: برای درک هرچه بهتر الگوی عمومی تعالی سازمانی در بخش بهداشت و درمان بیش از 200 نکته برای معیار نتایج مشتریان متناسب سازی شده است. این نکات به دو قسمت اصلی تقسیم می شود: 156 نکته راهنمای متناسب سازی شده برای جزء معیارهای الگوی تعالی سازمانی و 95 نکته تکمیلی که مکمل نکات راهنما می باشد. نتیجه گیری : فرآیند بازآفرینی معیار نتایج مشتریان در الگوی تعالی سازمانی با توجه قرار دادن جنبه های مختلفی از نتایج مشتریان در بخش بهداشت و درمان آماده استفاده توسط کاربران و بهره برداران متعددی می باشد و با اجرای الگوی تعالی سازمانی بعنوان راهکار، می توان امکان دستیابی به توسعه یافته ترین نظام سلامت را فراهم نمود.
ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی غیر بالینی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی عملکرد ، ضرورت بنیادین در رویاروئی رویارویی و سازگاری با تحولات و بهبود مستمر فعالیت ها است. دانشگاه نیز با وظیفه ی خطیر خود در تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه و بازار کار، از این قاعده مستثنی نیست.
هر یک از مدل های ارزیابی عملکرد، ابزاری می باشندکهاست که پس از اجرا، می توانند اطلاعات گوناگونی را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار دهند. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی غیر بالینی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می بواشد.
روش بررسی: در این مقاله، با استفاده از مدل ریاضی تحلیل پوششی داده ها از نوع خروجی محور و استفاده از نرم افزار lingo، به ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی غیر بالینی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بازه ی زمانی سال های 90-1380 ارزیابی پرداخته شدگردیده است . در مدل مربوط،ه متغیرهای ورودی، تعداد دانشجویان و تعداد اعضای هیات هیأت علمی و متغیرهای خروجی تعداد فارغ التحصیلاندانش آموختگان و فعالیت های پژوهشی اعضای هیات هیأت علمی به عنوان شاخص های اصلی عملکرد در نظر گرفته شده است .
یافته ها: . از 13 گروه آاموزشی مورد بررسی، 6 گروه کارا و 7 گروه آموزشی ناکارا ارزیابی شدند. الگوهای مرجع گروه های ناکارا نیز مشخص گردید.
نتیجه گیری: گروه های آموزشی ناکارا ، از طریق الگوهای کارایئی ، قادر به افزایش در میزان خروجی خود می باشند. بدین منظور، میزان افزایش در خروجی ها بر اساس الگوهای مرجع آن ها پیشنهاد گردید.
ارائه الگوی پیشنهادی اشتراک دانش درون سازمانی میان اعضای هیأت علمی بر مبنای عوامل فردی، سازمانی و فنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۷۰-۵۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه اشتراک دانش، به منشأ دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تأیید عوامل مؤثر بر اشتراک دانش درون سازمانی و ارائه الگوی پیشنهادی اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی در رشته پزشکی صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر روش پژوهش ترکیبی و کاربردی است که در سال 1391 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز پژوهشی رشته پزشکی بود که از روش «نمونه گیری تصادفی طبقه ای» استفاده شد و حداقل حجم نمونه لازم برابر 423 نفر به دست آمد. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از نرم افزار 15 SPSS و Amos Graphics و روش مدل سازی معادله ساختاری برای ارائه الگو استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج آماری و تحلیل عاملی از بین سه عامل مورد بررسی، تنها تأثیر عامل سازمانی بر میزان اشتراک دانش درون سازمانی معنادار تشخیص داده شد و دو عامل فردی و فنی تأثیر معناداری را بر میزان اشتراک دانش نشان ندادند. نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی ارائه شده در حوزه اشتراک دانش درون سازمانی بر اساس نتایج به دست آمده از بخش کمی و پیشنهادهایی که برای بهبود اشتراک دانش در سازمان های مختلف آموزشی و پژوهشی ارائه شد، الگویی برای پژوهش های آینده خواهد بود. دستاوردهای این پژوهش مبنای تجربی مناسبی برای برنامه ریزی و اجرای سازوکارهای اشتراک دانش را فراهم خواهد آورد.
حوزه های بهبود بر اساس مدل تعالی در بیمارستان امام موسی کاظم (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بخش بهداشت و درمان نیز همانند دیگر بخش ها، خود ارزیابی امری اجتناب ناپذیر می باشد. محدودیت منابع این بخش، ضرورت پایش عملکرد، حیاتی بودن خدمات و مراقبت های ارایه شده توسط بخش، اهمیت رعایت کیفیت در ارایه ی خدمات و ... شواهدی دال بر ضرورت خود ارزیابی دقیق و صحیح عملکرد این بخش می باشند. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی حوزه های بهبود از طریق خود ارزیابی بر اساس مدل تعالی (EFQM یا European foundation for quality management excellence model) در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی از دسته ی مطالعات توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی آماری شامل 15 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در سال 1389 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد EFQM بود که مورد تعدیل قرار گرفت و روایی آن با کمک اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب alpha Cronbach's، 97 درصد تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نه حوزه بر اساس نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در این ارزیابی، 599 امتیاز به خود اختصاص داد که حوزه ی توانمندسازها 300 و حوزه ی نتایج 299 امتیاز کسب نمودند. همچنین درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به قرار زیر می باشد:
رهبری 60 درصد، خط مشی و استراتژی 58 درصد، کارکنان 68 درصد، منابع و شرکا 60 درصد، فرایندها 56 درصد، نتایج مشتری 58 درصد، نتایج کارکنان 60 درصد، نتایج جامعه 63 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 61 درصد.
نتیجه گیری: نتیجه ی خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM این بود که منجر به تهیه ی یک سیستم اطلاعاتی از نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه و تعیین امتیاز در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) شد که بر این اساس و با استفاده از منطق رادار، نقاط ضعف به عنوان حوزه های بهبود مورد مداخله قرار گرفت و پروژه های بهبود تعیین شد.