فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۹۶-۸۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مرور پیشینه و بررسی تجربیات متعدد کشورهای مختلف، بکارگیری الگوهای تعالی در بخش بهداشت و درمان کشور را یکی از راهکارهای دستیابی به توسعه یافته ترین نظام سلامت معرفی میکند. در این مقاله فرآیند بازآفرینی معیار نتایج مشتریان در الگوی تعالی سازمانی (ششمین معیار الگو) متناسب با بخش بهداشت و درمان مورد بحث قرار می گیرد . روش کار: مطابق فرآیند پنج مرحله ای بازآفرینی، در مرحله نخست با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش ترکیب، ویرایش اولیه معیار تهیه گردید. در مرحله دوم جهت استفاده از نظر خبرگان در رابطه با ویرایش اولیه معیار، با طراحی دو پرسشنامه از روش دلفی استفاده گردید. در این مرحله برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرنباخ و برای سنجش روایی از روش اعتبار محتوا استفاده گردید و همچنین با استفاده از گروه های کانونی، ویرایش دوم معیار نتایج مشتریان تهیه گردید. در مرحله سوم ویرایش دوم در کمیته تخصصی جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی بررسی و در مرحله چهارم با استفاده از نظرات خبرگان موجود در کمیته تخصصی بهداشت و درمان جایزه و نظرخواهی از مدیران و کارشناسان تعالی سازمان ها و ارزیابان جایزه، از طریق سایت جایزه، معیار نتایج مشتریان بازآفرینی شده، مورد بازنگری قرار گرفت. در مرحله آخر برای سنجش روایی مدل بازآفرینی شده، این مدل در 23 بیمارستان پیاده سازی و با انجام اصلاحات لازم نهایی گردید. یافته ها: برای درک هرچه بهتر الگوی عمومی تعالی سازمانی در بخش بهداشت و درمان بیش از 200 نکته برای معیار نتایج مشتریان متناسب سازی شده است. این نکات به دو قسمت اصلی تقسیم می شود: 156 نکته راهنمای متناسب سازی شده برای جزء معیارهای الگوی تعالی سازمانی و 95 نکته تکمیلی که مکمل نکات راهنما می باشد. نتیجه گیری : فرآیند بازآفرینی معیار نتایج مشتریان در الگوی تعالی سازمانی با توجه قرار دادن جنبه های مختلفی از نتایج مشتریان در بخش بهداشت و درمان آماده استفاده توسط کاربران و بهره برداران متعددی می باشد و با اجرای الگوی تعالی سازمانی بعنوان راهکار، می توان امکان دستیابی به توسعه یافته ترین نظام سلامت را فراهم نمود.
حوزه های بهبود بر اساس مدل تعالی در بیمارستان امام موسی کاظم (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بخش بهداشت و درمان نیز همانند دیگر بخش ها، خود ارزیابی امری اجتناب ناپذیر می باشد. محدودیت منابع این بخش، ضرورت پایش عملکرد، حیاتی بودن خدمات و مراقبت های ارایه شده توسط بخش، اهمیت رعایت کیفیت در ارایه ی خدمات و ... شواهدی دال بر ضرورت خود ارزیابی دقیق و صحیح عملکرد این بخش می باشند. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی حوزه های بهبود از طریق خود ارزیابی بر اساس مدل تعالی (EFQM یا European foundation for quality management excellence model) در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی از دسته ی مطالعات توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی آماری شامل 15 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در سال 1389 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد EFQM بود که مورد تعدیل قرار گرفت و روایی آن با کمک اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب alpha Cronbach's، 97 درصد تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نه حوزه بر اساس نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در این ارزیابی، 599 امتیاز به خود اختصاص داد که حوزه ی توانمندسازها 300 و حوزه ی نتایج 299 امتیاز کسب نمودند. همچنین درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به قرار زیر می باشد:
رهبری 60 درصد، خط مشی و استراتژی 58 درصد، کارکنان 68 درصد، منابع و شرکا 60 درصد، فرایندها 56 درصد، نتایج مشتری 58 درصد، نتایج کارکنان 60 درصد، نتایج جامعه 63 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 61 درصد.
نتیجه گیری: نتیجه ی خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM این بود که منجر به تهیه ی یک سیستم اطلاعاتی از نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه و تعیین امتیاز در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) شد که بر این اساس و با استفاده از منطق رادار، نقاط ضعف به عنوان حوزه های بهبود مورد مداخله قرار گرفت و پروژه های بهبود تعیین شد.
تعیین شاخص های ارزیابی سیستم های اطلاعات بیمارستانی (HIS)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی، کار پیچیده ای است که در آن همه ی جنبه های انسانی، فنی و سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد. این مطالعه با هدف ارایه ی شاخص های ارزشیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی، انجام شد.
روش بررسی: پژوهش کیفی حاضر به روش مقطعی و با فن Delphi در سال 1390 و در استان کرمان انجام گرفت. جهت انجام این مطالعه، سه مرحله ی مستقل شامل بررسی مفاهیم نظری، تهیه ی شاخص های اولیه ی ارزیابی سیستم اطلاعات بیمارستانی و ایجاد اجماع، انجام شد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه و با استفاده از فرم های طراحی شده جمع آوری گردید. جامعه ی پژوهش در مراحل مصاحبه و ایجاد اجماع شامل 23 نفر از صاحب نظران بود. روایی فرم های طراحی شده از طریق روایی محتوی و پایایی آن نیز از طریق آزمون- بازآزمون تأیید گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام گرفت.
یافته ها: لیست نهایی شاخص های ارزیابی سیستم های اطلاعات بیمارستانی از 91 شاخص در 8 عنوان اصلی به قرار زیر تهیه گردید: 1- کیفیت فنی؛ 2- کیفیت نرم افزار؛ 3- کیفیت ارتباطات بین بخش های مختلف و معماری ساخت؛ 4- کیفیت فروشنده؛ 5- کیفیت خدمات پس از فروش؛ 6- کیفیت حمایت از جریان کاری؛ 7- کیفیت ستانده های بخش پشتیبانی؛ 8- هزینه ی سیستم اطلاعات بیمارستانی.
نتیجه گیری: با وجود پیچیده بودن ارزیابی سیستم اطلاعاتی باید همه ی جنبه های انسانی، فنی و سازمانی در هر ارزیابی ها مورد توجه قرار گیرد. شاخص های ارایه شده در این پژوهش، امکان ارزیابی جامع سیستم اطلاعات بیمارستانی را فراهم می کند.
تطابق داده های حاصل از گزارش مشتری ها و پرونده ی پزشکی در ارزیابی کیفیت فنی مراقبت های دوران بارداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی کیفیت یکی از روش های مفید در ارتقای کیفیت خدمات سلامت می باشد، برای این امر جامعیت کیفیت و دقت داده های جمع آوری شده از اهمیت بالایی در فرایند ارزیابی برخوردار است. هدف از مطالعه ی حاضر، تعیین میزان تطابق داده های جمع آوری شده درباره ی کیفیت فنی مراقبت های دوران بارداری از دو منبع گیرندگان خدمات و پرونده ی خانوار بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود که با مشارکت 185 نفر از زنان باردار که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند از 40 مرکز بهداشتی درمانی و پایگاه بهداشتی شهر تبریز در سال 1389 انجام گرفت. داده های مربوط به کیفیت فنی از دو منبع کاملاً مستقل (مشتری خدمت و اطلاعات ثبت شده در پرونده ی گیرنده ی خدمت) جمع آوری شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ی محقق ساخته که روایی پرسش نامه توسط 10 نفر از صاحب نظران بررسی و بعد از اعمال نظرات آنان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با استفاده از همسانی درونی تأیید گردید (748/0 = α). برای ارزیابی تطابق تک تک گویه ها در دو منبع اطلاعاتی، از شاخص کاپای وزنی (Weighted Kappa) و
ICC (Intraclass correlation coeficient) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 17 و STATA 10 تحلیل گردید.
یافته ها: توافق بین داده های حاصل از پرونده و اظهارات مادران باردار در مورد بسیاری از خدمات، در حد ضعیفی بود
(4/0 > Kappa) و تنها در مورد برخی خدمات همچون تعداد مراقبت ها (56/0 = Kappa) و اندازه گیری وزن و فشار خون (55/0 = Kappa) توافق متوسط و در مورد زمان تشکیل پرونده (824/0 – 903/0 :CI، 87/0 = P) و زمان اطلاع از بارداری (931/0 – 962/0 :CI، 95/0 = P) توافق قوی وجود داشت.
نتیجه گیری: ارزیابی خدماتی چون مراقبت ها و آموزش های دوران بارداری بهتر است از طریق داده های حاصل از اظهارات مادران باردار صورت گیرد، چرا که این ارزیابی می تواند نشان دهنده ی نوعی ارزیابی پیامد باشد. به نظر می رسد نتیجه ی مراقبت ها و آموزش های ارایه شده ی قابل دریافت از زبان گیرندگان خدمات باشد. در مجموع به علت نقص در ثبت خدمات، استفاده از نظرات مشتری ها درباره ی خدماتی که دریافت کرده اند می تواند معتبرتر از پرونده های بهداشتی باشد.
ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی غیر بالینی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی عملکرد ، ضرورت بنیادین در رویاروئی رویارویی و سازگاری با تحولات و بهبود مستمر فعالیت ها است. دانشگاه نیز با وظیفه ی خطیر خود در تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه و بازار کار، از این قاعده مستثنی نیست.
هر یک از مدل های ارزیابی عملکرد، ابزاری می باشندکهاست که پس از اجرا، می توانند اطلاعات گوناگونی را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار دهند. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی غیر بالینی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می بواشد.
روش بررسی: در این مقاله، با استفاده از مدل ریاضی تحلیل پوششی داده ها از نوع خروجی محور و استفاده از نرم افزار lingo، به ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی غیر بالینی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بازه ی زمانی سال های 90-1380 ارزیابی پرداخته شدگردیده است . در مدل مربوط،ه متغیرهای ورودی، تعداد دانشجویان و تعداد اعضای هیات هیأت علمی و متغیرهای خروجی تعداد فارغ التحصیلاندانش آموختگان و فعالیت های پژوهشی اعضای هیات هیأت علمی به عنوان شاخص های اصلی عملکرد در نظر گرفته شده است .
یافته ها: . از 13 گروه آاموزشی مورد بررسی، 6 گروه کارا و 7 گروه آموزشی ناکارا ارزیابی شدند. الگوهای مرجع گروه های ناکارا نیز مشخص گردید.
نتیجه گیری: گروه های آموزشی ناکارا ، از طریق الگوهای کارایئی ، قادر به افزایش در میزان خروجی خود می باشند. بدین منظور، میزان افزایش در خروجی ها بر اساس الگوهای مرجع آن ها پیشنهاد گردید.
وضعیت امنیت اطلاعات در سیستم های اطلاعات بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، با ظهور پرونده ی الکترونیکی بیمار، نیاز به تبادل اطلاعات افزایش یافته و در نتیجه امنیت و محرمانگی در سیستم های اطلاعاتی باید بیش تر مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر، وضعیت امنیت اطلاعات از سه بعد مدیریتی، فنی و فیزیکی در سیستم های اطلاعات بیمارستانی بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بود که به روش تحلیلی در سال 1390 شمسی انجام شد. جامعه ی پژوهش، مسؤولان واحد فن آوری اطلاعات در بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی (36 نفر) و نمایندگان شرکت های نرم افزاری (شش نفر) بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه گردآوری گردید و روایی پرسش نامه از طریق روایی صوری و محتوا و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون همبستگی درونی (75/0= α) تعیین شد. از آمار توصیفی و تحلیلی نظیر t-testبرای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، از لحاظ آماری تفاوت معناداری در وضعیت امنیت اطلاعات در سیستم های اطلاعات بیمارستانی از بعد مدیریتی (843/0=Pvalue)، فنی (902/0=Pvalue) و فیزیکی (595/0=Pvalue) در مراکز آموزشی درمانی و غیرآموزشی وجود نداشت. اما از بعد فنی بین دیدگاه مسؤولان واحد کامپیوتر بیمارستان های مورد مطالعه و نمایندگان شرکت های نرم افزاری اختلاف معناداری وجود داشت (01/0=Pvalue).
نتیجه گیری: در این مطالعه وضعیت امنیت اطلاعات در سیستم های اطلاعات بیمارستانی در سطح قابل قبولی ارزیابی گردید. با این حال برنامه ریزی جهت تدوین و اجرای جدیدترین سیاست ها و دستورالعمل های امنیتی در هر سه بعد مدیریتی، فنی و فیزیکی مطابق با نیازهای کاربران و پیشرفت های فن آوری ضروری به نظر می رسد.
ترسیم و تحلیل نقشه علمی پزشکی ایران با استفاده از روش هم استنادی موضوعی و معیارهای تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۵۹-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت حوزه پزشکی و ترسیم نقشه ها ی علمی در حوزه ها ی مختلف و نظر به اینکه معیارهای تحلیل شبکه ها ی اجتماعی می تواند در تحلیل این نقشه ها موثر واقع شود، هدف پژوهش حاضر تحلیل نقشه علمی پزشکی ایران در سال 2007 با استفاده از معیارهای مرکزیت درجه و مرکزیت بینیّت است. روش کار: در این پژوهش که از انواع مطالعات علم سنجی است، جامعه پژوهش کلیه تولیدات علمی پزشکی ایران در سال 2007 (3967 مدرک) است که در نمایه نامه استنادی علوم منتشر شده است. نقشه ها ی مورد نظر، با استفاده از تکنیک تحلیل هم استنادی مقوله ها ی موضوعی و با کمک نرم افزار ( NWB ) Network Workbench Tool ترسیم شد. یافته ها : بیش از 37 درصد از کل تولیدات علمی ایران در سال 2007 به مقوله ها ی پزشکی و بیشترین تولیدات علمی ایران به پزشکی عمومی و داخلی و بیشترین تعداد استنادهای دریافتی به داروشناسی و داروسازی اختصاص دارد. این دو مقوله موضوعی در کنار بیوشیمی و بیولوژی مولکولی از نظر هر دو شاخص مرکزیت درجه و مرکزیت بینیّت دارای بیشترین رتبه در بین مقوله ها ی موضوعی پزشکی هستند. مقوله ها ی موضوعی پزشکی عمومی و داخلی با بهداشت عمومی، حرفه ای و محیط دارای قوی ترین رابطه هم استنادی هستند. نتیجه گیری: استفاده از شاخص ها ی تحلیل شبکه اجتماعی در تحلیل نقشه ها ی علمی موثر است. مقوله ها ی موضوعی پرتولید و پر استناد، حضور مؤثرتری در نقشه علمی هم استنادی دارند. برنامه ریزی و سیاستگذاری به منظور افزایش کمیت و کیفیت تولیدات علمی در مقوله ها ی موضوعی مختلف به منظور حضور مؤثرتر در نقشه ها ی علمی ضروری است.
عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره مطالعه موردی: کارکنان بیمارستان شهید صدوقی یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۸۳-۷۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک بهره وری از دیدگاه کارکنانی که در یک فرایند صنعتی یا خدماتی دخیل و نقش آفرین هستند و به کارگیری دیدگاههای آن ها، مهمترین اقدام اولیه برای افزایش بهره وری است. لذا، هدف اصلی این تحقیق شناسایی، تعیین درجه اهمیت و رتبه بندی عوامل اثرگذار بر بهره وری کارکنان بیمارستان شهید صدوقی یزد می باشد. روش کار: این مطالعه از روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و ریاضی با پیمایش به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل؛ کلیه کارکنان بیمارستان صدوقی یزد با حجم نمونه 145نفر می باشد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری مانند؛ آزمون میانگین یک نمونه ای و تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده شده است. یافته ها: بررسی ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سابقه کار و تحصیلات) نشانگر پتانسیل بالقوه کارکنان می باشد. ضمنا، با به کارگیری آزمون های آماری و پردازش داده ها، تعدادی از فرضیه ها (ا تا 8) تایید و نهایتا 8 عامل اثرگذار بر بهره وری کارکنان نیز شناسایی و رتبه بندی شدند. نتیجه گیری: رتبه بندی عوامل مؤثر بر بهره وری کارکنان به ترتیب عبارتند از؛ عوامل سازمانی و مدیریتی، عوامل حمایت سازمانی و نظام جبران خدمات، عوامل فیزیکی و روانی محیطی، عوامل میزان آزادی و استقلال کارکنان در انجام امور، عوامل فردی، عوامل ایجاد کننده جو صمیمیت و همکاری در بیمارستان، عوامل برنامه ریزی و هدایت عملکرد کارکنان، عوامل تقویت حس تعهد و وفاداری در کارکنان. ضمنا، با استفاده از تکنیک تاپسیس، رتبه بندی مؤلفه های مربوطه نیز تعیین شدند. علیهذا، عوامل شناسایی شده می تواند مبنای پیاده سازی هسته و چرخه بهبود بهره وری، طراحی و اجرای آموزش های ضمن خدمت ویژه مدیران و سایر طرح های پرسنلی قرار گیرد.
دانش، نگرش و عملکرد از نظر کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات توسط دانشجویان دانشکده ی زیست پزشکی در سارایوو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با تمام پیشرفت هایی که امروزه در زمینه ی پزشکی اتفاق می افتد، امکان استفاده از فن آوری اطلاعات مدرن بزرگترین سود محسوب می شود. پزشکی امروزه با استفاده ی گسترده از اطلاعات و فن آوری ارتباطات information and communication technologies (ICT) نظیر، گوشی های تلفن همراه، تله تکس، فکس و پست الکترونیکی (ایمیل) شناخته می شود. شبکه ی کامپیوتری جهانی به تعدادی از پایگاه های داده با اطلاعات کتابشناختی، اپیدمیولوژیک، تصویر و اطلاعات دیگر -که به طور فزاینده ای بر اهمیت استفاده از اینترنت در پزشکی تأکید دارد- اجازه ی دسترسی می دهد. سیستم هایی برای ارزیابی وضعیت سلامت و تشخیص بیماری ها و سیستم هایی به منظور حمایت از عملکرد بالینی بر روی اینترنت در دسترس می باشند. هدف از این بررسی برآورد این بود که، چه تعداد از دانشجویان آماده ی پذیرش دانش با استفاده از انفورماتیک پزشکی برای کار در آینده هستند و کدام قسمت ها از انفورماتیک پزشکی در عملکرد پزشکان آینده حائز اهمیت است.
روش بررسی: پژوهش در میان دانشجویان سال ششم دانشکده ی پزشکی دانشگاه سارایوو در سال های 10/2009 و 13/2012 از طریق پرسشنامه با هدف خاص انجام شد. این پرسشنامه به طور کامل ناشناس بود و پنج طبقه از داده های دربرگیرنده ی متغیرهای مربوطه که توسط نویسنده برای اولین بار تهیه شد را شامل شد. برای ارزیابی نظرات مقیاس لیکرت مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: بازخورد دانشجویان در مورد آموزش در زمینه ی انفورماتیک پزشکی بیشتر شده بود، به طوری که دانشجویان در سال 2009/2008 معتقد بودند که باید کار عملی بر روی کامپیوتر وآموزش و یادگیری از طریق اینترنت و از راه دور وجود داشته باشد. دانشجویان در هر دو نظرسنجی به توافق رسیدند که آنها باید دانش خود را در مورد پایگاه داده بهبود بخشند، اما در سال 2009 نیاز آنها به بهبود دانش خود در مورد افیس ام اس و اینترنت بیش از دو برابر سال جاری بود.
نتیجه گیری: دسترسی به اطلاعات مفید پزشکی برای کاربران مراقبت بهداشتی، پزشکان و دیگر پرسنل مراقبت بهداشتی در مؤسسات بهداشتی مختلف در هر نقطه از سیاره ی زمین راحت تر شده است. همه ی آنها این قدرت را دارند که با سرعت زیاد و به راحتی به جمع آوری و به اشتراک گذاری اطلاعات از مناطق محلی خود و حتی فراتر از آن بپردازند.
میزان انطباق و قابلیت استفاده از سیستم طبقه بندی مراقبت های بالینی در مستندسازی مراقبت های پرستاری در بخش های مراقبت های ویژه ی نوزادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از چالش های نظام سلامت، توسعه ی پرونده ی الکترونیک سلامت و کاربرد اصطلاحات بین المللی به منظور تعمیم معنایی است. بر این اساس، لازم است مراقبت های پرستاری به شیوه ای استاندارد و بر پایه ی یکی از سیستم های طبقه بندی موجود، در پرونده ی الکترونیک سلامت ثبت شود. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان انطباق و قابلیت استفاده از سیستم طبقه بندی مراقبت های بالینی در بخش های مراقبت ویژه ی نوزادان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی از نوع تحلیل محتوا و جامعه ی پژوهش، تعداد 503 گزارش مراقبت های پرستاری ثبت شده در پرونده های نوزادان بستری در بخش های مراقبت ویژه ی نوزادان در 3 ماهه ی نخست سال 1390 و نیز 48 مورد مشاهده ی مراقبت های پرستاری به عمل آمده توسط پرستاران بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سیاهه وارسی (چک لیست) مشاهده ای بود که روایی آن از طریق روایی محتوا و پایایی آن از طریق محاسبه ی ضریب توافق میان مشاهده گرها بررسی شد. مستندات پرستاران از طریق تحلیل محتوای آشکار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و عبارات به دست آمده با تشخیص ها و مداخلات سیستم کدگذاری و طبقه بندی مراقبت های بالینی انطباق داده شد و روایی این انطباق با استفاده از دلفی تایید گردید.
یافته ها: بیشترین اجزای مراقبت در بخش مراقبت ویژه ی نوزادان، مربوط به جزء مراقبت تنفسی و دارودرمانی (5/16 درصد) بود. بیشترین فراوانی تشخیص های پرستاری، تشخیص های مربوط به وضعیت تنفسی نوزاد مثل وابستگی به دستگاه تهویه ی مکانیکی (1/21 درصد) و بیشترین مداخلات پرستاری، مربوط به مداخلاتی که با دستور پزشک انجام می شود، مثل خون گیری و دارو دادن (9/23 درصد) بود. در مرحله ی بعد، مراقبت های پرستاری انجام شده در بخش های مراقبت ویژه ی نوزادان مشخص و با سیستم طبقه بندی مراقبت های بالینی انطباق داده شد. میزان انطباق پایین (361/1 درصد) نشان دهنده ی عدم ثبت استاندارد مراقبت ها و در نتیجه نیاز به یک سیستم کدگذاری و طبقه بندی برای ثبت استاندارد مراقبت ها بود.
نتیجه گیری: با عنایت به عدم آشنایی کامل پرستاران با فرآیند پرستاری و عدم بکارگیری آن در روند مستندسازی مراقبت ها، استفاده از سیستم طبقه بندی مراقبت های بالینی به عنوان چارچوبی برای ثبت گزارش های پرستاری در پرونده ی الکترونیک سلامت پیشنهاد می گردد.
بررسی کاربردپذیری سیستم اطلاعات اورژانس با استفاده از روش ارزیابی اکتشافی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۷۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت حیاتی فعالیت های بخش اورژانس در نجات جان انسان ها، سیستم های اطلاعاتی این بخش باید فاقد مشکلات کاربردپذیری باشد تا از بروز هر گونه خطا توسط آن ها جلوگیری شود. برای سنجش این خصوصیت از روش های ارزیابی کاربردپذیری استفاده می شود. روش ارزیابی اکتشافی از جمله این روش هاست که با صرف زمان، هزینه و منابع کمی، مشکلات کاربردپذیری را شناسایی می نماید. هدف این پژوهش ارزیابی کاربردپذیری زیرسیستم پذیرش اورژانس HIS ( Hospital Information System ) دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش کار: سه نفر ارزیاب آموزش دیده به طور مستقل زیرسیستم مربوطه را با استفاده از اصول دهگانه نیلسن، ارزیابی و درجه شدت مشکلات را تعیین نمودند. در نهایت از ترکیب مشکلات یافت شده توسط ارزیابان مستقل، یک لیست واحد تهیه شده و میانگین درجه شدت آن ها محاسبه گردید. یافته ها: در مجموع 163 مشکل کاربردپذیری شناسایی شدند. کمترین میزان رعایت اصول ارزیابی اکتشافی مربوط به ویژگی «پیشگیری از خطا»، به میزان سه درصد و بیشترین آن مربوط به ویژگی «همسانی و استانداردها»، به میزان 27 درصد بود. میانگین درجه شدت مشکلات از 3 . 2 (مسئله کوچک) مربوط به ویژگی «وضوح وضعیت سیستم» تا 9 . 2 (مسئله بزرگ) مربوط به ویژگی «کمک به کاربران در شناسایی و اصلاح خطا» بود. نتیجه گیری: روش ارزیابی اکتشافی را می توان برای شناسایی تعداد زیادی از مشکلات کاربردپذیری نرم افزارهای کاربردی حوزه سلامت به کار برد. این نوع مشکلات، در صورت مرتفع نشدن، باعث اتلاف زمان کاربران و بیماران، افزایش خطا، کاهش کیفیت اطلاعات و به طور کلی تهدید سلامت بیماران خواهند گردید.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر شاخص های بهره وری در بیمارستان نور و علی اصغر شهر اصفهان: تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت بهره وری و استفاده ی مطلوب از منابع محدود در بیمارستان ها، از مهمترین رسالت های مراکز درمانی به شمار می آید. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثر بر شاخص بهره وری، به کمک تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در مرکز آموزشی درمانی نور و علی اصغرانجام شده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی – مقطعی بود که در سال 1389 انجام شد. جامعه ی پژوهشی شامل مدیریت، ریاست، سوپروایزر آموزشی و مسؤولین کلیه ی بخش های بستری بیمارستان نور و علی اصغر اصفهان بودند که به صورت سرشماری تمامی آنها انتخاب شدند (25 نفر). ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی بوده که روایی آن با نظر اساتید فن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله ی نرم افزار Expert Choice انجام شد.
یافته ها: در رابطه با شاخص طول مدت اقامت زیر معیار ترخیص در روزهای پایانی هفته با وزن نهایی(566/0) در شاخص ضریب اشغال تخت، زیر معیار ویزیت به موقع متخصص یا رزیدنت دارای بیشترین وزن نهایی (169/0) در شاخص عملکرد تخت، زیر معیار ویزیت به موقع متخصص یا رزیدنت با بیشترین وزن نهایی(210/0) و در شاخص هزینه ی تخت روز زیر معیار هزینه ی لوازم مصرفی و سرمایه ای با وزن نهایی(159/0) دارای بالاترین تأثیر بر شاخص بهروری بود.
نتیجه گیری: با توجه به اولویت بندی عوامل مؤثر بر شاخص بهر وری در بیمارستان به منظور افزایش بهره وری، تدوین برنامه ی آموزشی مستمر برای کارکنان درمانی، توجه به تریاژ مناسب در بخش اورژانس، بکارگیری راهبردهای هزینه ی اثربخش در بیمارستان و راهبرد مدیریت نگهداشت تجهیزات بیمارستانی پیشنهاد می شود.
فاکتورهای مورد انتظار پزشکان از پیاده سازی پروژه ی پرونده ی الکترونیک سلامت در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرونده ی الکترونیک سلامت شامل طیف گسترده ای از سیستم های اطلاعات است که تمامی اطلاعات مربوط به طرح مراقبت پرستاری، تجویز دارو، ارزیابی فیزیکی و ایمن سازی را براساس استانداردهای شناخته شده ممکن می سازد و با توجه به پیچیدگی پرونده ی الکترونیک سلامت (Electronic Health Record) قابلیت استفاده از این سیستم توسط کاربران آن امری حیاتی است. بنابراین پژوهشی با هدف تعیین فاکتورهای مورد انتظار پزشکان از پیاده سازی پروژه ی پرونده ی الکترونیک سلامت در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در سال 1391صورت گرفت.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بود که در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان انجام شد. جامعه ی آماری شامل پزشکان عضو هیأت علمی و دستیاران تخصصی مشتمل بر 129 نفر بودند. پرسشنامه ای برگرفته از پایان نامه ی دکترای Morton در دانشگاه Drexel به عنوان ابزار پژوهش انتخاب گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصین و صاحب نظران در این زمینه و پایایی آن از طریق test-retest به میزان 78 درصد سنجیده شد. داده های گردآوری شده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و بوسیله ی روش های آمار توصیفی (جداول توزیع و درصد فراوانی، شاخص های آماری میانگین و انحراف معیار) و آزمون های آماری ANOVA و T-TEST یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بیشترین امتیاز کسب شده مربوط به فاکتور پشتیبانی مدیریت با میانگین 65/3 و کمترین امتیاز کسب شده مربوط به فاکتور آموزش مناسب و کافی با میانگین17/3 بود. در ارتباط با موانع اجرای پیاده سازی پرونده ی الکترونیک سلامت بیشترین درصد کسب شده مربوط به هزینه های اقتصادی با 84 درصد و کمترین امتیاز کسب شده مربوط به مقاومت پرسنل در برابر تکنولوژی جدید با 50 درصد بود و از دیدگاه پزشکان مهمترین مزایای پرونده ی الکترونیک سلامت افزایش کنترل بر فعالیت های کاری 9/82 درصد ارزیابی شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج کسب شده در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، پزشکان عضو هیأت علمی و دستیاران با پیاده سازی پرونده ی الکترونیک سلامت در این دانشگاه موافق بودند و با توجه به نظرات ارائه شده توانایی و آمادگی لازم جهت پیاده سازی پرونده ی الکترونیک سلامت وجود داشت.
ارائه مدل ارزیابی و اعتبار سنجی ابعاد مختلف پاسخگویی در بیمارستان های آموزشی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۸۵-۷۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کنترل و سنجش کیفیت خدمات بهداشتی ودرمانی به منظور پاسخگویی، اولین گام ضروری در ارائه صحیح خدمات است و بیمارستان ها به عنوان مهم ترین سازمان درمانی در کشورها بیشترین نیاز به ارزیابی را دارند. هدف از انجام این پژوهش مطالعه اعتبار سنجی ابعاد اخلاقی، قانونی، مالی، عملکردی، سیاسی، ساختاری، فرهنگی و اطلاع رسانی (ابلاغ قوانین بیمارستانی) در بیمارستان های آموزشی کشور بود. روش کار: روش این مطالعه از نوع اعتبار سنجی است. حجم نمونه بر اساس فرمول کرجسی- مورگان، 580 نفر تعیین گردید. افراد تحت مطالعه به روش نمونه گیری سهمیه ای- تصادفی از بین کارکنان بیمارستان های آموزشی کشور انتخاب گردیدند. پرسشنامه مورد نظر با هشت بعد و 34 شاخص بر اساس طبقه بندی لیکرت میان پرسنل توزیع گردید. نتایج با آزمون تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه به وسیله نرم افزار لیزرل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: شاخص برازش مقایسه ای ابعاد پرسشگری که نشان دهنده درجه همخوانی مدل ما با داده های واقعی بود، در این پژوهش دقیقاً برابر یک به دست آمد که حاکی از قوت تک بعدی بودن مدل بود. آلفای کرونباخ جهت تعیین سازگاری درونی ابعاد مورد بررسی، بین اعداد 0.791 تا 0.901 به دست آمد که کمترین آن مربوط به بعد مالی و بیشترین آن مربوط به بعد اطلاع رسانی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، با سنجش اعتبار مدل و اهمیت سنجی این ابعاد و مؤلفه ها، رویه و الگویی سیستماتیک را فرا روی مدیران قرار می دهد. نوآوری ها و ویژگی های خاص این پژوهش، در ارائه مدلی نوین و شناسایی ابعاد و شاخص های برتر جهت بهبود پاسخگویی در بخش بهداشت و درمان می باشد.
عوامل فردی مؤثر بر اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اشتراک دانش به عنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزاره ی جدید است. این مقاله با هدف عوامل فردی مؤثر بر اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشور انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری شامل3430 نفر هیأت علمی شاغل در مراکز پژوهشی و 12428 نفر هیأت علمی شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی کشور در سال 1391 بود که با توجه به نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب حداقل حجم نمونه برابر 423 نفر به دست آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید مجرب تایید گردید، با توجه به اینکه ضریب Cronbach`s alpha بزرگتر از 6/0 بود، پایایی ابزار نیز مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 15 و آزمون ضریب همبستگی Pearson انجام شد.
یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که حدود 49 درصد اساتید نسبت به اشتراک دانش دید مثبتی داشتند. حدود 53 درصد آنها نیز تمایل زیادی به اشتراک دانش با سایر اعضای هیأت علمی داشتند. 35 درصد اساتید با انگیزه های مختلف به اشتراک دانش با دیگر اساتید پرداختند. حدود 52 درصد نیز نقش اعتماد و تعهد را در به اشتراک گذاری دانش بسیار زیاد دانستند.
نتیجه گیری: دستاوردهای این پژوهش مبنای تجربی مناسبی برای برنامه ریزی و اجرای ساز و کارهای اشتراک دانش را فراهم خواهد آورد.
رابطه ی گونه شناسی فرهنگی Harrison با پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مفهوم فرهنگ سازمانی به طور معمول، به عنوان عامل تعدیل کننده در استفاده از فن آوری اطلاعات تلقی می شود. هدف مطالعه ی حاضر، شناسایی رابطه ی بین گونه های فرهنگی بر اساس مدل Harrison با پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی از سوی کاربران، در بیمارستان های غیر آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران سابق بود.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بود و به روش توصیفی و تحلیل همبستگی انجام شد. ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مطالعه ی ادبیات موضوع، تدوین و با نظرسنجی از خبرگان مورد تأیید قرار گرفت. سپس پرسش نامه ی مربوط بر اساس متغیرهای مدل مورد نظر، مشتمل بر 93 سؤال، طراحی گردید. روایی پرسش نامه، با استفاده از نظرات خبرگان و تکنیک نسبت اعتبار محتوا و پایایی این ابزار نیز با محاسبه ی Cronbach's alpha بررسی و تأیید شد. سپس داده های پژوهش از ابتدای تابستان تا مهرماه 1389 از طریق توزیع حضوری پرسش نامه ها در میان 400 نفر از کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی، با استفاده از شیوه ی نمونه گیری طبقه ای در بیمارستان های مورد مطالعه، گردآوری گردید. آزمون مدل مفهومی و بررسی برازش آن با داده های گردآوری شده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و بهره گیری از نرم افزار LISREL (Linear structural relationships) صورت پذیرفت.
یافته ها: فرهنگ غالب در بیمارستان های مورد بررسی بر اساس گونه شناسی Harrison، فرهنگ مبتنی بر نقش بود. بررسی شاخص Chi-square نرم شده (4/1 = df/2x) نشان داد که مدل این پژوهش با داده ها برازش مطلوبی دارد. شاخص های نیکویی برازش، برازندگی تطبیقی، برازش تعدیل شده و خطای ریشه ی مجذور میانگین تقریب به ترتیب برابر با 990/0، 990/0، 960/0 و 033/0 بودند. بر اساس مدل پژوهش، رابطه ی گونه ی فرهنگی مبتنی بر وظیفه با متغیر رضایت کاربر از سیستم از جمله متغیرهای پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی، از نظر آماری معنی دار بود و مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: با توجه به مطلوب بودن شاخص های برازش محاسبه شده در مدل پژوهش، می توان نتیجه گیری نمود که به کارگیری این مدل، می تواند به بهبود فرهنگ سازمانی و پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی از سوی کاربران در بیمارستان های مورد مطالعه کمک نماید.
مقایسه ی کیفیت کدگذاری حوادث سوختگی در پرونده ی بیماران فوتی و غیر فوتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش وقوع صدمات سوختگی، ارائه برنامه های پیشگیری از اهمیت بالایی برخوردار گردیده است. اجرای این گونه برنامه ها مستلزم ارائه ی آمار و اطلاعات درست است که این امر از طریق کدگذاری با کیفیت و صحیح امکان پذیر می شود. در این پژوهش کیفیت کدگذاری حوادث سوختگی پرونده ی بیماران فوتی و غیرفوتی در مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز مورد مقایسه قرار گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای و به صورت مقطعی بود. جامعه ی پژوهش شامل1500 پرونده از بیماران سوخته ی بستری شده در مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز در سال 90-1389 بود. با توجه به عدم وجود اطلاعات مورد نیاز جهت تعیین حجم نمونه، مطالعه ی میدانی به منظور تعیین ویژگی های جامعه با توجه به آمار بیماران سوخته فوتی و غیرفوتی در یک سال اخیر انجام شد. براساس میانگین و انحراف معیار به دست آمده از مطالعه ی میدانی، حجم نمونه برآورد گردید، این میزان مشتمل بر 150 پرونده بود که به نسبت مساوی و با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک از دو گروه فوتی و غیرفوتی انتخاب شد. داده ها با استفاده از فرم استخراج داده که اعتبار محتوای آن توسط اساتید صاحب نظر تایید شده بود، جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 و روش های آمار توصیفی و آزمون های تحلیلی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمون مان ویتنی تحلیل شد.
یافته ها: صحت و کامل بودن کدها در گروه فوتی به ترتیب 8/41 و 4/61 درصد و در گروه غیر فوتی 3/47 و 2/71 درصد بود. در هیچ یک از دو گروه کاراکتر پنجم کدگذاری نشده بود. ویژگی به موقع بودن به طور میانگین 50 روز بود که با استاندارد سازمان جهانی بهداشت که 2 روز است، فاصله زیادی داشت.
نتیجه گیری: برای افزایش کیفیت کدگذاری در گروه فوتی باید کدگذاری سایر تشخیص ها و فعالیت حین حادثه مورد توجه کدگذاران قرار گیرد. ویژگی به موقع بودن کدگذاری نیز مشکل داشت که لازم است در این زمینه با اتخاذ رویه های تشویقی یا تنبیهی و یا ابلاغ آیین نامه های داخلی از سوی مراجع مربوط از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کدگذاران را به انجام به موقع کدگذاری و ورود آن به سیستم اطلاعات بیمارستان ترغیب نمود.
تعیین سنجه های عملکردی مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی کارت امتیازی متوازن ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاربرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های سلامت دولتی و غیرانتفاعی در حال افزایش است. این الگو یک چارچوب مفهومی جهت تدوین مجموعه ای از سنجه های عملکرد در راستای اهداف استراتژیک می باشد. یکی از اصول کلیدی در فرایند کارت امتیازی متوازن شناسایی آن دسته از سنجه هایی است که به درستی تحقق استراتژی ها را اندازه گیری می کند. هدف این پژوهش تعیین سنجه های عملکردی مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی کارت امتیازی متوازن ایران بوده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع پژوهش های کیفی بود که در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش 20 نفر از مدیران سطوح مختلف بیمارستان بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری هدفمند بود که در آن افراد مطلع کلیدی که در تدوین سنجه های عملکردی بیمارستان مشارکت داشتند، به عنوان اعضای تیم کارت امتیازی متوازن انتخاب شدند. با تشکیل جلسات بحث گروهی متمرکز، در ابتدا 50 سنجه تعیین شد که با نظر تیم کارت امتیازی متوازن 30 سنجه به عنوان سنجه های عملکردی بیمارستان نهایی گردید. سپس این سنجه ها دسته بندی و در مناظر کارت امتیازی متوازن قرار داده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه وارسی (چک لیست) طراحی شده براساس سنجه های زمینه ی تحقیق و سنجه های پیشنهادی مرکز الزهرا (س) بود که روایی صوری و محتوایی آن با چند بار بازنگری توسط اساتید راهنما و مشاور تأیید شد. همچنین روایی سازه آن با استفاده از مناظر کارت امتیازی متوازن محرز گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوا انجام شد.
یافته ها: کارت امتیازی متوازن این مرکز در چهار منظر بیماران و جامعه (مشتری)، فرایندهای داخلی، یادگیری و رشد و منظر مالی تعیین شد که با مناظر الگوی کارت امتیازی متوازن ایران انطباق مفهومی داشته و در راستای مناظر اصلی کاپلان و نورتون بود. سپس سنجه های تعریف شده با نظر اعضای تیم کارت امتیازی متوازن ، در منظر مربوط به خود قرار گرفت. بیشترین تعداد سنجه ها به ترتیب در منظر فرایندهای داخلی و منظر یادگیری و رشد نهایی گردید.
نتیجه گیری: کارت امتیازی متوازن ابزاری را برای تبدیل مأموریت سازمان به اهداف قابل سنجش ملموس، فعالیت ها و سنجه های عملکردی ارائه می دهد. موفقیت کارت امتیازی متوازن به انتخاب دقیق سنجه هایی است که جوهره اصلی استراتژی سازمان را در خود دارند. طبقه بندی سنجه ها در چهار منظر، کمک شایانی به ارتقای سطح عملکرد بیمارستان می نماید. بنابراین پایش و ارزیابی مستمر این سنجه ها در راستای اهداف کلان و استراتژی های بیمارستان لازم و ضروری است.
ارزیابی کارایی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (1390- 1388)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۴۶-۳۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سرمایه گذاری در توسعه نظام سلامت و تأثیر آن بر افزایش بهره وری نیروی کار و تولید، تخصیص بهینه منابع در این حوزه و به تبع آن، ارزیابی عملکرد بیمارستان ها که اصلی ترین واحد عملیاتی این بخش هستند، بسیار حائز اهمیت است. هدف این تحقیق ارزیابی کارایی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از تحلیل پوششی داده ها می باشد. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ماهیتاً پیمایشی-توصیفی است. در این مقاله کارایی نسبی 22 بیمارستان طی سالهای 1388 تا 1390 مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور از تکنیک تحلیل پوششی داده ها، فرم پوششی و با ماهیت ورودی با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس، استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز از منابع مستندات علمی و داده های مربوط به شاخص های ورودی و خروجی نیز از معاونت توسعه مدیریت و برنامه ریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی تهران جمع آوری و از نرم افزار DEA Solver برای تحلیل استفاده گردید. یافته ها: میانگین کارایی بیمارستان ها، طی سال های 1388 تا 1390 به ترتیب 0.865، 0.859 و 0.870 بوده و 63 درصد بیمارستان ها از بازدهی به مقیاس ثابت، 27 درصد بیمارستان ها از بازدهی به مقیاس کاهشی و 10 درصد بیمارستان ها از بازدهی به مقیاس افزایشی برخوردار بودند، بنابراین 90 درصد بیمارستان های مورد بررسی، قابلیت توسعه بیش از میزان فعلی را ندارند. در این مطالعه میزان ورودی هدف، برای بیمارستان های ناکارا جهت رسیدن به مرز کارایی و میزان صرفه جویی منابع نیز تعیین گردید. نتیجه گیری: با اجرای این تحقیق، می توان ضمن معرفی الگوهای عملکردی به مدیران عالی بخش سلامت، امکان برنامه ریزی دقیق تر برای توسعه ظرفیت خدمات بهداشتی درمانی و صرفه جویی در منابع را فراهم کرد.
به کارگیری مدل شکاف کیفیت خدمات (سروکوال: ServQual) در مجتمع آموزشی درمانی امام خمینی (ره): 1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۱۸-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بخش خدمات و کیفیت ارائه آن به افراد در بیمارستان ها به عنوان یکی از سازمان های بزرگ و پیچیده خدماتی و مهم ترین واحدهای ارائه خدمات در نظام سلامت، بسیار برجسته است و نظر بیماران میزان کیفیت خدمات ارائه شده را تعیین می نماید. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی میزان شکاف کیفیت خدمات ارائه شده در مجتمع آموزشی و درمانی امام خمینی (ره) تهران با استفاده از تفاوت بین ادراکات و انتظارات بیماران از خدمات است. روش کار: نظرات 116 نفر از بیماران بستری در مجتمع آموزشی و درمانی امام خمینی (ره) تهران در پژوهشی مقطعی با استفاده از پرسشنامه شش بعدی مدل سروکوال، مورد بررسی قرار گرفت و روایی و پایایی پرسشنامه توسط محققین تأیید گردید. نمونه با استفاده از فرمول آماری کوکران تخمین زده شد و با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون آنووا، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در تمام ابعاد کیفیت خدمات ارائه شده، شکاف منفی وجود داشت؛ بیش ترین شکاف (2.55-) در بعد دسترسی و کم ترین میزان آن (0.697-) در بعد تضمین به دست آمد. هم چنین هیچ یک از متغیرهای زمینه ای، شامل جنس، وضع تأهل، بیمه، دفعات مراجعه، سن و میزان تحصیلات، ارتباط آماری معنی داری با شکاف کیفیت خدمات (0.05 P> ) به دست نداد. نتیجه گیری: در هیچ یک از ابعاد، انتظارت بیماران، برآورده نشده است و می توان، به جز در بعد دسترسی، با اثرگذاری بر هر طرف از انتظارات و یا ادراکات، بر طرف دیگر ابعاد اثر گذاشت. در حالت کلی، فضای زیادی برای بهبود کیفیت خدمات در این مرکز وجود دارد. کلیدواژه ها: بیمارستان، کیفیت خدمات، انتظارات بیماران، ادراکات بیماران، سروکوال