فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: عدم وجود رویه واحد و ماده قانونی خاص در خصوص تفسیر قراردادهای بیمه، سبب بروز اختلاف در آرای قضایی و بروز مشکلات برای بیمه شدگان و اشخاص ثالث ذی نفع شده و موجب محرومیت این افراد از حقوق خود گردیده است. ازآنجایی که تفسیر صحیح و منصفانه قراردادهای بیمه می تواند به رفع اختلافات و ابهام ها کمک کرده و تسریع در اجرای این قراردادها را فراهم آورد، این مطالعه درصدد آن است که با عنایت به اصول حاکم بر تفسیر قراردادهای بیمه، به ویژه اصل حسن نیت و قاعده تفسیر علیه انشاکننده، وجود یک خلأ قانونی در این حوزه را نشان دهد.روش : پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است و با تحلیل تطبیقی بین نظام های حقوقی مختلف، تطور دکترین ها و اصول حاکم بر تفسیر قراردادهای بیمه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که قراردادهای بیمه به دلیل ویژگی های خاص خود، ازجمله الحاقی بودن و تحمیلی بودن، نیاز به تفسیر ویژه دارند که حمایت از بیمه گذاران را در اولویت قرار می دهد.بر این اساس، نتایج این پژوهش لزوم تجدیدنظر در رویه های قضایی و قانونی مرتبط با تفسیر قراردادهای بیمه را مورد تأکید قرار می دهد. با توجه به فقدان رویه واحد و ماده قانونی خاص در این زمینه، پیشنهاد می شود که قانون گذار با اختصاص ماده ای به این موضوع، از بروز اختلافات و ناهماهنگی های قضایی جلوگیری کند.درنهایت، یافته های این پژوهش نشان می دهد که تفسیر صحیح قراردادهای بیمه، نه تنها موجب حفظ حقوق بیمه گذاران و ذی نفعان می شود، بلکه به تسهیل روابط حقوقی و افزایش اعتبار قراردادهای بیمه نیز کمک می کند. بنابراین، حمایت قانونی از بیمه گذاران و ایجاد یک چهارچوب حقوقی روشن و منسجم برای تفسیر قراردادهای بیمه که در حال حاضر مفقود است، ازجمله مهم ترین یافته های این پژوهش به شمار می آید.نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های خاص قراردادهای بیمه و نابرابری ذاتی بین بیمه گذار و شرکت بیمه، تفسیر قرارداد در شرایط ابهام باید به نفع بیمه گذار انجام شود. این قاعده به حفظ تعادل قراردادی و حمایت از بیمه گذار در برابر موقعیت برتر شرکت بیمه کمک می کند. همچنین، برای جلوگیری از اختلاف در تفسیرهای قضایی، صرف تفسیر قضایی کافی نیست و نیاز به مداخله قانون گذار برای تدوین قواعد مشخص جهت جلوگیری از تفسیرهای متفاوت احساس می شود.بر این اساس، اختصاص ماده ای به این موضوع که در موارد ابهام و اجمال، قراردادهای بیمه باید به نفع بیمه گذار تفسیر شوند، می تواند از بروز اختلافات و ناهماهنگی های قضایی جلوگیری کرده و به استقرار رویه ای واحد و پایدار در تفسیر قراردادهای بیمه منجر شود.
تعیین الگوی بومی و بهینه مشارکت عمومی-خصوصی با استفاده از تکنیک SAW:پروژه های زیرساختی صنایع تبدیلی-تکمیلی محصولات کشاورزی سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
۸۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
از موانعی که دولت ها، به ویژه کشورهای در حال توسعه با آن مواجهند، محدودیت منابع جهت اجرای طرح های سرمایه گذاری است. لذا بهره گیری از مدل های ترکیبی پروژه های سرمایه گذاری از جمله مشارکت عمومی- خصوصی مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. همچنین، نهادهای عمومی مانند شهرداری و سازمانهای تابعه آن مانند سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار هم به منظور ارتقاء کیفی و کمی توسعه زیرساخت های حوزه کشاورزی، استفاده از ظرفیت های مردمی را در الویت قرار داده اند. هدف از پژوهش حاضر تعیین الگوی بومی و بهینه مشارکت عمومی-خصوصی برای سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار در حوزه توسعه صنایع تبدیلی-تکمیلی می باشد. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای، اسنادی و پرسشنامه جمع آوری شده است. تکنیک مورد استفاده مدل SAW می باشد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی الگوهای بومی تعیین و با استفاده از 13 معیار موثر در حوزه مشارکت مانند میزان نیاز به انعطاف در دوره ساخت، به حداقل رسیدن دعاوی، انتقال بهینه ریسک به مشاور و پیمانکار و ...... الگوی بهینه از بین الگوهای بومی ارزیابی گردید. به منظور امتیازدهی به الگوها از پرسشنامه با حجم نمونه 46 نفر با طیف لیکرت 5 گزینه ای استفاده شد. پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ 82/0 با نرم افزار SPSS محاسبه شد. به منظور وزن دهی از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که الگوی بهینه مشارکت عمومی-خصوصی، مدل BOLT با مقدار 908/0 می باشد که در رتبه اول قرار گرفته است. مدلهایBOT ، ROO، BOO با مقدار884/0، 844/0و 812/0به ترتیب در رتبه دوم، سوم و چهارم قرار دارند.
ارزیابی وضعیت شاخص های شهر هوشمند در کلان شهرها با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: کلان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم جدید برای مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است. از این رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی در پی بررسی وضعیت شهر هوشمند و شاخص های آن با رویکرد آینده پژوهی در کلان شهر کرمانشاه می باشد. در پژوهش حاضر برای بررسی وضعیت شهر هوشمند در کلان شهر کرمانشاه در مرحله اول پس از شناسایی شاخص های شهر هوشمند پرسشنامه محقق ساخته طراحی و پس از تائید روایی و پایایی آن، با استفاده از آزمون آماری t تک نمونه ای وضعیت 6 شاخص شهر هوشمند «حکمروایی، اقتصاد، محیط زیست، جابجایی، مردم و زندگی هوشمند» مشخص شده است. در مرحله بعد با استفاده از رویکرد آینده پژوهی و بهره گیری از روش دلفی، پویش محیطی و نرم افزار میک مک پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه شهر هوشمند در کلان شهر کرمانشاه شناسایی شده است. در این رابطه نتایج پژوهش گویایی آن است که کلان شهر کرمانشاه دارای وضعیت مطلوب و مناسبی در جهت برخورداری از شاخص های شهر هوشمند نمی باشد و به واقع مردم ساکن در کلان شهر کرمانشاه شهر کرمانشاه را شهر هوشمند نمی دانند و ناراضی هستند. همچنین کلان شهر کرمانشاه با توجه به پراکندگی متغیرها دارای سیستمی ناپایدار است و در صفحه پراکندگی پنج دسته (متغیرهای تأثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 23 متغیر شناسایی شده، پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این متغیرها بر هم دیگر و بر وضعیت آینده توسعه شهر هوشمند کلان شهر کرمانشاه با روش های مستقیم و غیرمستقیم، به ترتیب 5 عامل کلیدی: استفاده از فناوری های هوشمند (تحقیق و توسعه و نوآوری)؛ امنیت در فضای مجازی و واقعی برای شهروندان؛ فناوری های هوشمند اطلاعات و ارتباطات نظیر وای فا در سطح شهر؛ استفاده از ابزارهای الکترونیکی برای خرید؛ عرضه محصولات اصناف و کسبه از طریق فضای مجازی بیشترین نقش را در توسعه شهر هوشمند کلان شهر کرمانشاه دارند، انتخاب شدند.
تبعیض در دست یابی به فرصت های شغلی برای مادران در بازار کار شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بر اساس آمار سازمان بین المللی کار (ILO)، در سال 2022 در میان افراد 25 تا 54ساله، مادران دارای فرزند خردسال نسبت به همسالان خود شانسی کمتر برای شرکت در بازار کار دارند؛ به طوری که شکاف مشارکت نیروی کار برای این گروه از 2/29 برای مشارکت زنان به 6/42 درصد برای مادران افزایش می یابد. بخشی از شکاف موجود که به وسیله عوامل مربوط به سرمایه انسانی نمی توان آن را توضیح داد، تبعیض نامیده می شود. در ایران، مطالعات تجربی زیادی در رابطه با موضوع تبعیض در بازار کار مادران انجام نشده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی وجود تبعیض در دست یابی به فرصت های شغلی برای مادران نسبت به سایر زنان در بازار کار شهری ایران با استفاده از داده های طرح هزینه - درآمد خانوارهای شهری و با استفاده از الگوی لاجیت است. نتایج برآورد نشان می دهد مادر بودن شانس اشتغال زنان را 5 درصد کاهش می دهد. متغیر نرخ فعالیت مردان نسبت به سایر متغیرهای توضیحی دیگر، بر روی متغیر وابسته، یعنی شاغل بودن خانم ها اثرگذارتر است و پس از آن، متغیر مادر بودن در رتبه دوم اثرگذاری قرار می گیرد. همچنین، می توان گفت با کنترل تمام متغیرهای تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای نیروی کار و فرهنگ، باز هم مادر بودن بر اشتغال زنان تأثیرگذار است.
شناسایی عوامل مؤثر بر تعادل کار و زندگی در میان افسران پلیس- مورد مطالعه فرماندهی انتظامی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
93 - 123
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شغل پلیسی یک حرفه حساس است که شامل مسئولیت های زیاد و ساعات کاری نامنظم است. عملکرد شغلی کارکنان پلیس کاملاً با آرامش جامعه مرتبط است. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی عوامل مؤثر بر تعادل کار و زندگی در میان افسران پلیس است.روش: روش تحقیق این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و بر اساس روش جمع آوری داده ها اکتشافی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش افسران پلیس فرماندهی انتظامی استان بوشهر بود. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر از افسران پلیس بودند. روش تحلیل در بخش کیفی تحلیل محتوا و در بخش کمی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای رتبه بندی عوامل بود.یافته ها: یافته های بخش کیفی به شناسایی 3 عامل اصلی (عوامل سازمانی؛ عوامل فردی؛ عوامل شغلی) دست یافت. یافته های بخش کمی نشان داد که عوامل شغلی با وزن (453/.) در رده اول، عوامل سازمانی با وزن (229/.) در رده دوم و عوامل فردی با وزن (111/.) در رده سوم قرار داشت.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که حجم کار با وزن 194/0 در رده اول، اهمیت بعد مادی کار با وزن 131/0 در رده دوم، سبک رهبری با وزن 098/0 در رده سوم، شرایط محیط کار با وزن 068/0 در رده چهارم، شرایط بهینه خانواده با وزن 047/0 در رده پنجم، توانایی مدیریت منابع با وزن 047/0 در رده ششم، حمایت سازمانی با وزن 045/0 در رده هفتم، بزرگی اندازه سازمان و تنوع خدمات با وزن 042/0 در رده هشتم قرار داشت.
تبیین ساختار کالبدی-فضایی محلات شهری بر الگو های رفتاری عابران پیاده (محله باغ فیض – منطقه 5 شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
31 - 52
حوزههای تخصصی:
شکل دهی به محیط های شهری برای تامین نیازهای گروه های مختلف و افزایش امنیت آنها ضروری است. مثلاً، محله باغ فیض با مشکلاتی از جمله پیاده روهای باریک و کمبود فضای سبز و امنیت روبه رو است. این مشکلات باعث احساس ناامنی می شود و ممکن است پتانسیل جرم زایی را افزایش دهد..بر مبانی مسائل و مشکلات موجود در این زمینه و با توجه به مطالعات انجام شده ،در این پژوهش به تبیین اثرات ساختار کالبدی-فضایی بر الگوهای رفتاری عاربران پیاده در محله باغ فیض پرداخته شده است تا بتوان در انتها، به راهکار ها و اصول برنامه ریزی شهری در جهت ارتقا و اصلاح الگوهای رفتاری محله باغ فیض رسید. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، مطالعات اسنادی و میدانی به تشریح مبانی نظری به تفکیک کلید واژه ها مرتبط پرداخته و از طریق تحلیل و بررسی مبانی و بیان تجربیات مرتبط به انتخاب چارچوب نظری دست می یابد. هدف این پژوهش تبیین اثرات ساختار کالبدی –فضایی محله باغ فیض شهر تهران بر الگو های رفتاری عابران پیاده بپردازد. برای دستیابی به این هدف پز از مرور مفاهیم پایه و نظریات مرتبط با موضوع و پیشینه ان و تدوین مدل تحلیلی پژوهش، با بررسی نمونه موردی در محله باغ فیض در شهر تهران و با استفاده از نرم افزار spss و همین طور با روش ناظر تعلیم یافته ، سوال پژوهش به ازمون گذاشته شده است. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که عوامل کالبدی بر الگو های رفتاری شهروندان تاثیر گذار می باشد و با توجه به ماهیت پزوهش پیشنهاداتی برای مطلوبین عوامل کالبدی و تغییر برخی از الگوهای رفتاری شهروندان ارائه گردیده است.
بررسی تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه (در یک مرکز آموزش تخصص های نظامی مورد نظر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
69 - 93
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت پژوهش های روانشناسی شادمانی، بواسطه نقش زیاد این عامل در حفظ سلامتی، رضایت از زندگی و تقویت بعد روانی انسان برای مقابله با تنش ها و مشکلات، عصر حاضر، اهمیت زیادی یافته است. در این میان مبحث شادمانیِ دانشجویان که از اصلی ترین سرمایه های هر جامعه ای محسوب می شوند، طبعاً اهمیتِ بیشتری پیدا کرده است. این پژوهش نیز بر آن است که از طریق انجام یک پژوهش علمی، میزان تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه در یک مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر را بسنجد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر توصیفی و پیمایشی بوده، جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان وظیفه مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر که در نیمسال اول تحصیلی1400-1399 مشغول به تحصیل بوده اند، می باشد. جامعه نمونه منطبق بر جامعه آماری به تعداد 110 نفر و تمام شمار می باشد. ابزار سنجش شامل یک پرسشنامه 53 سئوالی ساخته است که بر اساس نظریات ارائه شده در این حوزه و پژوهش های انجام شده قبلی و نظر خواهی از خبرگان تهیه و آلفای کرونباخ آن نیز 88/0 بدست آمد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از دو مدل آزمون (بیرونی و درونی) در نرم افزار smart pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت نیز مدل کلی نیز مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. نتایج حاصله نشان داد که تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر، تاثیر بسیار معناداری دارد و دینداری بیش از 60 درصد از کل عوامل موثر بر شادمانی دانشجویان مرکز آموزشی مورد نظر را شامل می گردد.
ارائه چارچوب نظری بوم سازگان نوآوری دولت الکترونیکی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
75 - 110
حوزههای تخصصی:
بر اساس ابرانگاره حکمرانی عمومی جدید، توسعه دولت الکترونیکی مستلزم همکاری نوآورانه است و بوم سازگان نوآوری از شاخص ترین مصادیق آن به حساب می آید. پژوهش حاضر با رویکرد ساختارگرایانه و با تکیه بر ظرفیت های استعاره بوم سازگان، چارچوب نظری بوم سازگان نوآوری دولت الکترونیکی ارائه می کند. روش شناسی پژوهش مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. همچنین به منظور مصداق یابیِ سازه هایِ چارچوب پیشنهادی، منتخبی از اسناد بالادستی ایران مبتنی بر رویکرد قیاسی تحلیل شد. مبتنی بر تحلیل محتوای 23 مقاله منتخب از 1596 مرجع اولیه، سازه های چارچوب نظری بوم سازگان نوآوری دولت الکترونیکی در سه سازه کلان بازیگران، پلتفرم و شهروند کنشگر شناسایی و طبقه بندی شد که هر یک شامل زیرسازه های اختصاصی است. چارچوب پیشنهادی با شناسایی و دسته بندی ابعاد متعدد بوم سازگان نوآوری دولت الکترونیکی، به مدیران و سیاست گذاران نوآوری کمک می کند تا قابلیت های بازیگران و پویایی های محیطی را در حکمرانی خود در نظر بگیرند و با تکیه بر آنها به همنواسازی بهینه توسعه نوآورانه دولت الکترونیکی اقدام کنند.
کاربرد اینترنت اشیاء در حوزه اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
213 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش کاربرد اینترنت اشیاء در حوزه اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده که به علت ماهیت اکتشافی و توصیفی سؤالات تحقیق، از تدوین فرضیه خودداری شده است.
روش شناسی: نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، توصیفی با رویکرد آمیخته است. روش جمع آوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای و گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه، پرسش نامه، اسناد و مدارک، سایت های اینترنتی و فیش برداری بوده است. جامعه موردمطالعه به تعداد 100 نفر از کارکنان ارتش ج. ا. ا در محدوده درجات سرهنگ دومی به بالا و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی یا بالاتر در رشته های مرتبط با موضوع شامل: مخابرات، الکترونیک و رایانه (متخصص در مبحث اینترنت اشیاء) و اطلاعات (متخصص در امور جمع آوری اطلاعات) بوده که برای تأیید پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده گردید.
یافته ها: پس از جمع آوری پرسشنامه ها، نتایج آماری حاصل از پرسش نامه با نرم افزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به منظور افزایش اعتبار علمی از طریق آزمون فریدمن اولویت بندی گردید.
نتایج: نتیجه نهایی بیان گر این موضوع است که اینترنت اشیاء در حوزه اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران، به ترتیب در مؤلفه های: جمع آوری، پردازش، ذخیره و انتشار اطلاعات و شاخص های عنوان شده در تحقیق کاربرد دارد.
تدوین مدل ارتقاء توان رزمی نیروهای مسلح با تاکید برمدیریت استراتژیک سرمایه فکری (مطالعه موردی: ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹
95 - 123
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر، سرمایه فکری همواره به عنوان یک منبع مهم برای سازمان ها، به منظور توسعه و بالندگی و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار مطرح بوده است و این مهم در آجا از عوامل مهم بالا بردن توان رزمی بوده که از اهداف مهم این پژوهش می باشد. تحقیق حاضر، توصیفی-پیمایشی با ماهیت کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد و جامعه نمونه اول 20 نفر از اساتید باتجربه و متخصص در زمینه مدیریت دفاعی و مالی در هیئت علمی دانشگاه های نظامی آجا و جامعه دوم 184 نفر از بازنشستگان نظامی با مدرک دکتری نظامی می باشند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، برای تحلیل آنها از پرسشنامه دلفی فازی و فرایند تحلیل رتبه ای و برای اعتبارسنجی مدل نهایی پژوهش از تحلیل همبستگی و رگرسیون و نرم افزار spss استفاده گردیده است.نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه اجتماعی از مهمترین شاخص های سرمایه فکری می باشند و باکمک خبرگاه مهمترین و تاثیر گذارترین مؤلفه هرشاخص، در افزایش توان رزمی تعیین و همچنین مشخص گردید که مدیریت استراتژیک سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه اجتماعی در بالا بردن توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران تاثیر مثبت و معناداری دارند.
شناسایی راهکارهای ارتقا سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
1 - 25
حوزههای تخصصی:
برای داشتن افرادی توانمند که بتوانند هوشمندانه از فناوری های روز استفاده نمایند باید جامعه از سطح سواد بالایی در تمامی زمینه ها برخوردار باشند.سواد در دنیای کنونی صرفاً داشتن سواد خواندن و نوشتن نیست بلکه یک جامعه فعال و هوشمند باید به انواع سوادها مسلط باشند. یکی از انواع سوادهایی که جامعه باید به آن آشنا باشند، سواد رسانه می باشد. از اقشاری که همواره در معرض هجوم پیام های رسانه و جنگ شناختی دشمن بوده، سازمان های نظامی و کارکنان وابسته به آن می باشد. هدف این پژوهش شناسایی و راهکارهای ارتقاء سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی بوده به نحوی که با تقویت سواد رسانه ای بتوانند از ایمنی ذهنی بالایی برخوردار بوده و آسیب پذیر کمتری داشته باشند. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق اسناد و مدارک کتابخانه و رساله ها و پایان نامه و همچنین مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران حوزه جنگ شناختی و سواد رسانه ای می باشد. در این تحقیق داده های حاصل از مصاحبه با صاحب نظران و اسناد و مدارک و مطالعات پیشین جمع آوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تلخیص، کدبندی و تجزیه وتحلیل گردید. نتیجه ای که از این تحقیق به دست آمد نشان دهنده این است که با در نظر گرفتن ابعاد ساختارهای دانش، مهارت های رسانه ای و مرکز تصمیم گیری شخصی تحت 13 مؤلفه و 63 راه کار اجرایی می توان در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران سواد رسانه ای دانشجویان را ارتقا بخشید به نحوی که در مواجهه با جنگ شناختی بتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند.
بررسی تأثیر شایستگی ها و توانمندسازی مدیران بر کیفیت عملیات مدیریت بحران (مورد مطالعه: مدیران شهرداری های استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۱۰۷-۸۹
حوزههای تخصصی:
کیفیت عملیات مدیریت بحران با توجه به نوع بحران ها و همچنین با عنایت به نقش مهم شهرداری ها در این زمینه، نیازمند اقداماتی هستند که ضمن انجام آن خسارات ناشی از بحران را به حداقل برسانند و مانع وقوع اتفاقات ثانویه گردند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شایستگی های مدیران و توانمندسازی توسط مدیران بر کیفیت عملیات مدیریت بحران انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش مورد استفاده، از نوع توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش را مدیران شهرداری استان خراسان جنوبی تشکیل داده است که از این بین، 150 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد توانمندسازی توسط مدیران بر اساس مدل کاندو و همکاران (2019)، پرسشنامه استاندارد شایستگی های مدیران بر اساس مدل میکوسوآ و کوپیکو (2016) و پرسشنامه مدیریت بحران بر اساس مدل بهادری (2019) می باشد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزارهای AMOS و SPSS انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد، شایستگی های مدیران بر توانمندسازی توسط مدیران و کیفیت عملیات مدیریت بحران تأثیری مثبت و معنی داری دارد؛ اما مهارت های مدیریتی، اجتماعی و عملکردی بر کیفیت عملیات مدیریت بحران شهرداری تأثیر مثبت و معنی داری ندارد ولی بر توانمندسازی توسط مدیران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. بنابراین شهرداری ها می توانند در طراحی برنامه ها، به جهت ارتقای کیفیت عملیات مدیریت بحران، بر شاخص ها و مؤلفه های شایستگی های مدیران و توانمندسازی توسط مدیران تاکید کرده و آن ها را در دستور کار خود قرار دهند.
تبیین پیشایندها و پیامدهای صخره شیشه ای در سازمان های خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
316 - 338
حوزههای تخصصی:
هدف: صخره شیشه ای به حواشی به کارگیری زنان در مشاغل مدیریتی مخاطره آمیز اشاره دارد. به بیان دیگر، پدیده صخره شیشه ای بیان می کند که زنان در مقایسه با مردان، به احتمال بیشتری به پُست های مخاطره آمیز مدیریتی دست می یابند و مدیریت واحدهایی که به طور عمده در بحران قرار گرفته اند، به زنان واگذار می شود. مطالعه صخره شیشه ای می تواند نقطه عطفی برای اندیشمندان و محققان بیشتری در این زمینه باشد تا به مشکلات و چالش های زنان در پُست های مدیریتی بپردازند. هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی صخره شیشه ای (با تأکید بر پیشایندها و پیامدها) در سازمان های خدماتی استان گلستان است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای است و روش پژوهش آن، روش ترکیبی از نوع طرح متوالی اکتشافی (کیفی کمّی) است. مشارکت کنندگان در مرحله کیفی، مدیران زن و مرد شاغل در سازمان های خدماتی استان گلستان و استادان دانشگاه بوده اند. با توجه به کفایت نمونه گیری و اشباع نظری، ۲۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. سپس یافته های بخش کیفی پژوهش، به صورت مجموعه ای از گزاره ها و فرضیه ها، برای آزمون در بخش کمّی تدوین شد. با تحلیل مصاحبه های انجام شده، الگوی مورد مطالعه استخراج، تدوین و در قالب روابط علّی طراحی شد. با تحلیل داده های کیفی، پرسش نامه پژوهشگر ساخته ای مشتمل بر ۳۹ گویه طراحی شد و پس از تأیید پایایی و روایی سازه سنجه، بر حسب روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، این پرسش نامه در اختیار بانوان مدیر شاغل در سازمان های خدماتی استان گلستان قرار گرفت و در نهایت، ۲۲۵ پرسش نامه تکمیل برگشت و داده های آن آزمون شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.
یافته ها: این الگو از عوامل علّی (ویژگی های رهبری زنان، معیارهای شایسته سالارانه، ترجیحات زنان، عوامل سازمانی)، پدیده محوری (صخره شیشه ای)، راهبردها (جانشین پروری، برنامه ریزی توسعه فردی و شبکه های حمایتی) و پیامدها (پیامدهای مثبت فردی و سازمانی و پیامدهای منفی فردی و سازمانی) تشکیل شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ویژگی های رهبری زنان، معیارهای شایسته سالارانه، ترجیحات زنان و عوامل سازمانی، بر صخره شیشه ای تأثیر معنادار دارند. همچنین تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر راهبردهای جانشین پروری، برنامه ریزی توسعه فردی و شبکه های حمایتی تأیید شد. در نهایت نتایج از تأثیر مثبت این راهبردهای بر پیامدهای مثبت و اثر منفی آن ها بر پیامدهای منفی حکایت دارد. بر اساس مدل طراحی شده در بخش کیفی پژوهش، به تصمیم گیرندگان و مدیران ارشد سازمان های خدماتی، پیشنهاد می شود ضمن توجه به علل شکل گیری پدیده صخره شیشه ای، به درک، کنترل و مدیریت عواملی که سبب بروز چالش ها و مشکلات برای مدیران زن در پُست های مخاطره آمیز مدیریتی می شوند، اقدام کنند.
نتیجه گیری: این مطالعه جزء اولین مطالعاتی است که با تکیه بر پژوهشی ترکیبی، به ارائه چارچوبی جامع برای شناخت شرایط علّی، راهبردها و پیامدهای پدیده صخره شیشه ای پرداخته است.
ارائه الگوی ساختاری اقدامات منابع انسانی با تعهد بالا در جهت پایداری منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
105 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی ساختاری اقدامات منابع انسانی با تعهد بالا در جهت پایداری منابع انسانی با محوریت سازمان تأمین اجتماعی است. روش : در این پژوهش از روش شناسی آمیخته از نظریه داده بنیاد (کیفی) و تحلیل مسیر (کمی) بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و پرسشنامه مقیاس بندی شده گردآوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس مدل اشتراوس و کوربین در قالب کدگذاری باز، محوری و گزینشی در نرم افزار اطلس تی آی (ATLAS.ti) انجام گرفت. جامعه آماری در بخش کمی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه 250 گویه ای محقق ساخته است. یافته ها: یافته های حاصل از نظریه داده بنیاد دربردارنده ی 593 کد مشترک باز مرتبه اول، 134 مقوله باز مرتبه دوم، 35 مقوله محوری و 6 مقوله گزینشی همچون ایدئولوژیک گرایی تعهدمحور در جهت گیری های سازمانی، توسعه ارگانیسم تعهدساز تیمی، پایدارسازی منابع انسانی از طریق معرفت افزایی تعهدساز، تجلی بخشی سیستم های کاری با تعهد بالا در کلیت سازمان، زیست بوم استراتژی های تعهدمحور، بهبود مدیریت عملکرد سیستم ها (اقدامات) کاری با تعهد بالا می باشد. یافته های کمی بیانگر اثرگذاری ایدئولوژیک گرایی تعهدمحور بر توسعه ارگانیسم تعهدساز تیمی و پایدارسازی منابع انسانی به طورمستقیم به ترتیب به میزان 894/0 و 869/0 بوده است. اما رابطه معناداری را با تجلی بخشی سیستم های (اقدامات) کاری با تعهد بالا گزارش نداد. همچنین، دو سازه ی توسعه ارگانیسم تعهدساز تیمی و تجلی بخشی سیستم ها (اقدامات) کاری با تعهد بالا به ترتیب با 373/0 و 397/0 بر زیست بوم استراتژی های تعهدمحور اثرگذار بوده اند. نتیجه گیری: مسیر بهینه سیستم های (اقدامات) کاری با تعهد بالا از ایدئولوژیک گرایی تعهدمحور آغاز و از طریق توسعه ارگانیسم تعهدساز تیمی و تجلی بخشی به زیست بوم استراتژی های تعهدمحور منتهی می گردد. الگوی به دست آمده نقشه راه یکپارچه ای را برای ایجاد نظام های تعهدساز با رویکرد سیستم های (اقدامات) کاری با تعهد بالا در سازمان های دولتی و عمومی ارائه می دهد.
نقش مدیریت انتظامی در برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
139 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: منابع انسانی به عنوان منبع راهبردی سازمانی و جزء مهم و لاینفک مباحث برنامه ریزی راهبردی هستند. منابع انسانیِ کارآمد اساسی ترین منبع رقابتی سازمان ها هستند و مدیریت انتظامی منابع انسانی در فراجا با توجه به ماهیت سازمان نقش مهمی در ارتقاء آن دارد. از این رو این پژوهش با هدف بررسی نقش مدیریت انتظامی در برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شد. روش: رویکرد پژوهش، مبتنی بر روش شناسی کمّی و از نظر نوع هدف، کاربردی بود؛ و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری پژوهش به صورت هدفمند از میان مدیران و فرماندهان فاتب که حداقل پنج سال تجربه عرصه مدیریت و فرماندهی را در کارنامه خود داشتند انتخاب گردید. نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدید مدیریت منابع انسانی در فراجا با طراحی پرسش نامه، وضعیت موجود و مطلوب با استفاده از مدل SWOT مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش تعداد یازده گویه به عنوان فرصت، هفت گویه به عنوان تهدید، سیزده گویه به عنوان قوّت و چهار گویه به عنوان ضعف، احصاء گردید و از سوی دیگر، راهبردهای تهاجمی، محافظه کارانه، رقابتی و تدافعی برای برنامه ریزی منابع انسانی استخراج و در قالب پیشنهاد ها ارائه شد. نتیجه گیری: عوامل داخلی و خارجی راهبردها منتج از این پژوهش شامل هشت راهبرد بود؛ که برگزاری کارگاه های آموزشی مستمر برای کارکنان در بالاترین رتبه و دادن اطلاعات به فرماندهان در اولویت آخر قرار دارد.
کتابشناسی: The Birth of Solidarity: The History of the French Welfare State
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
191-193
حوزههای تخصصی:
کتاب «تولد همبستگی: تاریخ دولت رفاه فرانسه» یکی از مهمترین منابع فلسفی و سیاسی دربارۀ برآمدن دولت رفاه است. اوالد (Ewald) با تحلیل تحولات میانۀ قرن نوزدهم در فرانسه استدلال میکند که نارساییهای لیبرالیسم کلاسیک در پاسخ به «مسئلۀ اجتماعی» به برآمدن تفسیرهای جدیدی از قانون، دولت و همبستگی انجامید و نظام بیمۀ اجتماعی با نقش ضمانتی دولت شکل گرفت. او با استفاده از تبارشناسی و حکومتمندی فوکو با جزئیات سیر تاریخی و تحولات حقوقی از بیمۀ تجاری تا «اجتماعیشدن و سیاسیشدن ریسکها» را در فرانسه واکاوی کرده و چگونگی برآمدن «جامعۀ بیمهای» و «دولت رفاه» را بهعنوان توافقی سیاسی و اجتماعی توضیح داده است. به باور منتقدان، اوالد در این کتاب با تحلیل درهمآمیختگی و ائتلاف نیروهای اجتماعی و درگیرشدن آنها با ساختارهای اجتماعی، همبستگی را تا حد نقطهعطفی در اندیشۀ سیاسی برجسته کرده است.
کشف و احصاء پیشایندها و پیامدهای التزام کارکنان با رویکرد کاربست پذیری در نبردهای آینده (مورد مطالعه: سازمان های دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
303 - 336
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف و احصاء پیشایندها و پیامدهای التزام کارکنانبا با رویکرد کاربست پذیری در نبردهای آینده در سازمان های دفاعی انجام گرفته است. روش پژوهش: پژوهش موردنظر، رویکرد کیفی داشته و از نظر هدف، کاربردی بوده و با روش اکتشافی پیشایندها و پیامدهای التزام کارکنان شناسایی شده است. داده های ثانویه از طریق مطالعات کتابخانه ای با رویکرد نظام مند و داده های اولیه از طریق مصاحبه با 15 نفر از فرماندهان و اساتید به دست آمده است. یافته ها: بر مبنای تحلیل کیفی، 83 مفهوم شناسایی شده است که در قالب 2 مضمون اصلی شامل عوامل مثبت مؤثر بر شکل گیریِ(مشغولیت شامل 3 مضمون سازمان-دهنده، 8 مضمون پایه ای و 49 مفهوم) و پیامدهای شکل گیریِ مشغولیت (شامل 2 مضمون سازمان-دهنده، 6 مضمون پایه ای و 34 مفهوم)، دسته بندی شده است. نتیجه گیری: این مضامین در ارتباطِ با یکدیگر، مدلِ مضمونیِ پژوهش را ایجاد کرده است.در این راستا از ادبیات نظری در جهت مقوله بندی انتزاعی و ایجاد مدل مضمونی بهره گرفته شده است.
مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 68
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از مسائل کلیدی در عصر حاضر است که شرکت ها باید به آن توجه کنند. این مقاله به بررسی مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی می پردازد. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین مؤلفه ها و شاخص ها و درنهایت رتبه بندی مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی کشور است. روش پژوهش کیفی و از طریق روش تحلیل محتوا و ارسال پرسشنامه و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه در سال 1402 صورت گرفته است. با توجه به نتایج پژوهش، پنج مؤلفه مدیریت محیط زیست با شاخص های، 1) کاهش آلودگی، 2) تخلیه پسماندها، 3) استفاده از انرژی پاک و 4) حفظ منابع طبیعی، مؤلفه مسئولیت اجتماعی با شاخص های، 1) توجه به شاخص های پایداری، 2) حفظ حقوق اجتماعی کارگران ، 3) توجه به شاخص های توسعه ای و اجتماعی، 4) توجه به جامعه و حفظ توسعه پایدار و 5) گزارشگری افشای پایداری، مولفه مدیریت زنجیره توسعه پایدار با شاخص های، 1) خرید از تأمین کنندگانی که توسعه پایدار را حفظ می نمایند ، 2) بهینه سازی فرایندهای زنجیره تأمین و 3) پویایی زنجیره تأمین، مؤلفه نوآوری و تحقیق و توسعه با شاخص های، 1) تحقیق و توسعه فرایندها در حوزه توسعه پایدار ، 2) به روزرسانی فرایندهای خطوط تولید ، 3) افزایش کیفیت و کاهش ضایعات و 4) افزایش کارایی و بهره وری و مؤلفه مدیریت منابع انسانی با شاخص های، 1) آموزش وپرورش مفاهیم توسعه پایدار، 2) جذب، نگهداری و توسعه منابع انسانی و 3) برگزاری کارگاه های آموزشی در حوزه توسعه پایدار استخراج گردید. همچنین، طبق آزمون فریدمن، مؤلفه مدیریت محیط زیست در رتبه اول، مؤلفه مسئولیت اجتماعی در رتبه دوم، مدیریت زنجیره توسعه پایدار در رتبه سوم، مؤلفه نوآوری و تحقیق و توسعه در رتبه چهارم و مؤلفه مدیریت منابع انسانی در رتبه پنجم قرار گرفت.
قضاوت استراتژیک کلاوزویتس در برابر قضاوت پیشینی ترکیبی کانت: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
5 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه قضاوت استراتژیک کلاوزویتس و قضاوت پیشینی ترکیبی کانت و موارد اختلاف و تصحیح مدل کانتی توسط مدل کلاوزویتسی قضاوت انجام یافته است. روش: این پژوهش، رویکرد کیفی داشته و از نظر هدف، کاربردی بوده و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. یافته ها: بر مبنای تحلیل کیفی، 153 کد باز شناسایی شده است که در قالب 2 مقوله اصلی شامل قضاوت پیشینی ترکیبی کانت (شامل 18 کد باز و 4 مفهوم) و قضاوت استراتژیک کلاوزویتس (شامل 135 کد باز و 10 مفهوم) با نرم افزار MAWQDA2020 دسته بندی شده است. می توان یک گونه کلاوزویتسی از ساختار کانتی را پیشنهاد کرد. سیاست ممکن است به عنوان نقش عقل در نظر گرفته شود، و واقعیت جنگ، یا دقیق تر، جنگ، جایگزین عنصر تجربی می شود. به یک معنا، استراتژی جای فهم را می گیرد. استراتژی، مانند فهم، اصطلاح میانی بین سیاست و جنگ است. نتیجه گیری: در قضاوت استراتژیک کلاوزویتس مفاهیم استراتژی، تاکتیک، اصطکاک و مرکز ثقل، برخلاف مدل کانتی قضاوت، با امر تجربی پیوند تنگاتنگی دارند. در مدل کلاوزویتس، سیاست جای عقل، جنگ جایگزین عنصر تجربی و استراتژی به جای فهم در مدل کانتی قرار می گیرند. این« استراتژی» است که بین خواسته های سیاست و واقعیت جنگ، یعنی بین تلاش برای ایجاد یک وحدت انتزاعی و جعل کننده و حرکت به سمت تخلیه انرژی آشفته و غیرمتمرکز (اصطکاک) نقش واسطه ای ایفا می کند.
گردشگری خلاق در بازآفرینی بافت های تاریخی، چشم اندازی به سوی پایداری شهرهای آینده . (مورد کاوی: محله گلستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی و ناکارآمدی بافت های تاریخی در مرور زمان، لزوم توجه به این بافت ها را دوچندان میکند. بازآفرینی فیزیکی و کالبدی در سالهای اخیر نتوانسته آنچنان که باید سبب بهبود و حیات بخشی واقعی به این بافت ها گردد. توجه به پتانسیل های تاریخی و فرهنگی با تاکید بر فرهنگ مردمان مقیم، همان چیزیست که گردشگری خلاق به عنوان راهکاری موفق در بازآفرینی بافت های تاریخی مطرح می کند. هدف این پژوهش شناسایی مولفه های مؤثر در ایجاد الگوی گردشگری خلاق مبتنی بر رویکرد بازآفرینی بافت تاریخی در محله گلستان سبزوار است . روش تحقیق به لحاظ رویکرد، استقرایی؛ به لحاظ روش، اسنادی کتابخانه ای و میدانی؛ از نظر زمانی، مقطعی و از نظر نوع داده، کمی - کیفی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و تعداد 380 مورد به عنوان حجم نهایی نمونه برای تحقیق تعیین شدند. برای پردازش و تحلیل داده های آماری، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های دیمتل و تعیین سطح و درجه اهمیت آنها پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد اقتصاد خلاق و پایدار بیشترین تاثیرگذاری را بر روی معیارهای دیگر دارد، پس از آن نوآوری و خلق ارزش و مشارکت از عوامل تاثیرگذار به حساب می آیند. الگوی گردشگری خلاق می تواند، با بهره گیری از صنایع فرهنگی بر ظرفیت بالقوه فرایندهای خلاق در بافت تاریخی شهر ، سبب رشد اقتصاد خلاق شود و به تبع آن امکان مشارکت بین گردشگران و ساکنان را فراهم آورد. بدین ترتیب ساکنان و شهروندان خود بافت حیات بخشی موثر در بازآفرینی بافت تاریخی را رقم میزنند.