فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش و اهمیت فناوری اطلاعات در سازمان ها، هدف این پژوهش تبیین و تشریح چارچوب حسابرسی در حوزه فناوری اطلاعات و مرور نتایج پژوهش های انجام شده در این زمینه است.روش: در این پژوهش ضمن مرور مبانی نظری حسابرسی حوزه فناوری اطلاعات، فرایند ها و چارچوب نظری ارائه شده به منظور اطمینان از کفایت کنترل های اعمال شده بر روی سیستم های اطلاعاتی و تائید اثربخشی مناسب این سیستم ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آنست که با توجه به ظهور پرشتاب فناوری اطلاعات و تقاضا برای دسترسی سریعتر به اطلاعات مالی، ابداع رویکردهای نوین در حسابرسی را برای نظارت مستمر و جمع آوری و تحلیل شواهد حسابرسی ضروری بوده و آشنایی حسابرسان داخلی و بیرونی با سیستم های اطلاعاتی و آموزش و آگاهی بخشی آنها الزامی می باشد.نتیجه گیری: بهترین راه کار برای انجام یک حسابرسی جامع و مطمئن در حوزه فناوری اطلاعات ایجاد یک تیم حسابرسی با ترکیبی متنوع از حسابرسان باتجربه، آموزش دیده با مهارت های کافی است. این کار را می توان از طریق همکاری مستمر کمیته های حسابرسی و حسابرسان داخلی با دپارتمان های مربوط به فناوری اطلاعات و مدیریت ارشد توسعه بخشید.دانش افزایی: یکی از بهترین رویه های پذیرفته شده جهانی "اهداف کنترل اطلاعات و فناوری-های مربوطه" یا کوبیت (COBIT) می باشد و در پژوهشهای داخلی به شکل بسیار محدود به این موضوع پرداخته شده است، در نتیجه پژوهش حاضر می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار حسابرسان و علاقمندان قرارداده و منجر به توجه بیشتر به موضوع حسابرسی فناوری اطلاعات گردد.
بررسی تأثیر اخبار بد بر انگیزه های محافظه کاری در حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
39 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: محافظه کاری بیانگر اقدامات مهم هنگام مواجه شدن با ابهامات است. در شرایط وجود اخبار بد، این ابهام در خصوص آینده شرکت بیشتر شده و شرکت ها با انگیزه های مختلف، بیشتر از روش های محافظه کارانه استفاده می کنند. در این پژوهش سعی می شود تأثیر اخبار بد بر انگیزه های محافظه کاری (انگیزه قراردادی، انگیزه مالیاتی و انگیزه سیاسی) بررسی شود. روش: برای نیل به هدف پژوهش، از اطلاعات مالی نمونه 163 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس روش غربالگری سیستماتیک و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. دوره زمانی این پژوهش 1389 تا 1399 است. یافته ها: یافته ها نشان داد اخبار بد تأثیر معناداری بر انگیزه قراردادی محافظه کاری ندارد در حالی که اخبار بد تأثیر مثبت و معناداری بر انگیزه مالیاتی محافظه کاری (انگیزه کاهش مالیات) دارد. همچنین، یافته ها بیانگر اثر افزایشی اخبار بد بر انگیزه سیاسی شرکت ها است. نتیجه گیری: شواهد حاکی از آن است که در ایران انگیزه مالیاتی و انگیزه سیاسی در هنگام مواجه با اخبار بد دلایل غالب برای افزایش محافظه کاری در حسابداری هستند. به این صورت که در شرایط وجود اخبار بد، شرکت ها مالیات ابرازی خود را نسبت به سال قبل کاهش داده اند؛ همچنین، وجود اخبار بد، باعث شده شرکت ها ازلحاظ سیاسی خود را کوچک تر نشان داده تا در شرایط بد مالی از دید سیاست گذاران در امان بمانند و هزینه های کمتری ازجمله مالیات به دولت بپردازند.
تبین و تحلیل نقش تعدیلگر اندازه شرکت در تاثیر مسئولیت اجتماعی برعملکرد مالی شرکت ها، مبتنی بر تکنیک فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
241 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف :هدف از مرور سیستماتیک و فراتحلیل حاضر، تحلیل تأثیر مسئولیت اجتماعی بر عملکرد مالی و تبیین نقش تعدیل کننده اندازه شرکت در مطالعات ایران است.روش : روش پژوهش مرور سیستماتیک با استفاده از تکنیک فراتحلیل است. جامعه آماری تحقیق مقالات و پایان نامه های منتشر شده طی سال های 1388 تا 1400 به تعداد 186 مورد میباشد. براساس پروتکل پژوهش 25 مطالعه به عنوان نمونه نهایی مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر به صورت فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار cma2 انجام شد. برای تحلیل ناهمگنی از آزمون Q کوکران بهره گرفته شد.یافته ها : یافته های تحقیق نشان مسئولیت اجتماعی برعملکرد مالی در مطالعات پیشین ایران تاثیر معنی داری دارد. هم چنین برایند فرارگرسیون در پژوهش حاضر مبین نقش معنی دار تعدیلگر اندازه شرکت است.نتیجه گیری : براساس نتایج پژوهش علیرغم وجود نتایج متناقض در مطالعات ایران، مسئولیت اجتماعی بر عملکرد مالی تأثیر معنی داری دارددانش افزایی : پژوهش حاضر از حیث غنی سازی ادبیات نظری حوزه عملکرد مالی و برایندی قابل اطمینان از تاثیر مسئولیت اجتماعی بر عملکرد مالی و نقش تعدیلگری اندازه شرکت و نیز تدوین اطلاعات کاربردی برای شرکت های ایرانی دانش افزایی میکند.
بررسی اثر تعدیل کنندگی توانایی مدیریت بر رابطه عدم قطعیت سیاست های اقتصادی و قابلیت مقایسه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: قابلیت مقایسه صورت های مالی، افزایش کیفیت گزارشگری مالی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی را در پی خواهد داشت. این عامل ممکن است تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی و سیاسی قرار گیرد. در این شرایط میزان توانمندی و درایت مدیران شرکت ها می تواند بر موازنه تأثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی در قابلیت مقایسه صورت های مالی اثربخش باشد. بر این اساس پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تأثیر عدم قطعیت سیاست های اقتصادی بر قابلیت مقایسه صورت های مالی با تأکید بر نقش تعدیل کنندگی توانایی مدیریت می باشد.روش پژوهش: دوره زمانی پژوهش طی سال های 1392 تا 1401 و نمونه آماری پژوهش 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون حداقل مربعات استفاده شد.یافته ها: عدم قطعیت سیاست اقتصادی تأثیر منفی و معناداری بر قابلیت مقایسه صورت های مالی دارد. از طرفی، توانایی مدیران تأثیر رابطه منفی میان عدم قطعیت سیاست های اقتصادی و قابلیت مقایسه صورت های مالی را کاهش می دهد.نتیجه گیری: قابلیت مقایسه صورت های مالی یکی از عواملی است که باعث افزایش سودمندی اطلاعات مالی ارائه شده در صورت های مالی می گردد. این عامل با افزایش عدم قطعیت سیاست اقتصادی، کاهش می یابد، اما مدیران کارآمد، در تلاش برای حفظ شهرت خود و با در نظر داشتن ریسک دعاوی حقوقی در شرایط عدم قطعیت سیاست اقتصادی با پرهیز از رفتار فرصت طلبانه، اطلاعات با کیفیت و گسترده تری را در اختیار ذی نفعان قرار داده و بدین ترتیب اثر منفی عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر قابلیت مقایسه صورت های مالی را تضعیف می کنند. دانش افزایی: پژوهش حاضر شواهدی مبنی بر مدیریت اطلاعات حسابداری در راستای کاهش قابلیت مقایسه صورت های مالی در شرایط عدم قطعیت سیاست اقتصادی توسط مدیران ناکارا و فرصت طلب را نشان می دهد
بررسی سودمندی گزارش تفسیری مدیریت: دیدگاه استفاده کنندگان، تهیه کنند گان و نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
107 - 146
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، سودمندی گزارش تفسیری مدیریت کنونی را برای اولین بار در ایران از منظر استفاده-کنندگان این گزارش، تهیه کنند گان آن و نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه مورد بررسی قرار می دهد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، ابتدا بر مبنای ادبیات و مبانی نظری مرتبط، فرضیه های مرتبط با سودمندی گزارش تفسیری مدیریت تدوین گردید. سپس به شیوه پیمایشی داده های مربوط به دیدگاه سه گروه یاد شده در سال 1400 جمع آوری و فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون تک نمونه ای ویلکاکسون مورد بررسی قرار گرفتند. بر مبنای یافته های این پژوهش، استفاده کنندگان اصلی گزارش های مالی، گزارش تفسیری مدیریت کنونی را در هنگام تصمیم گیری سودمند نمی دانند. همچنین تهیه کنندگان گزارش تفسیری مدیریت، این گزارش را از جنبه عدم افزایش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم شرکت و ایفای بهتر مسئولیت شرکت در برابر بورس اوراق بهادار سودمند دانسته اما از جنبه کاهش هزینه تأمین مالی و افزایش مشروعیت شرکت سودمند نمی دانند. افزون بر این، نهادهای ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه این گزارش را از هیچ یک از جنبه های افزایش کارایی (اطلاعاتی)، نقدشوندگی بازار سهام، افزایش تعداد سرمایه گذاران و تحلیل گران بازار سودمند نمی دانند. نتایج این پژوهش می تواند شرکت ها و نهاد های ناظر و تدوین کننده مقررات بازار سرمایه در کشور (سازمان بورس اوراق بهادار و سازمان حسابرسی) را در رابطه با میزان سودمندی گزارش تفسیری مدیریت کنونی و لزوم هرگونه تجدید نظر و به روزرسانی رهنمودها و یا استانداردهای مربوط به تهیه آن آگاه سازد.
مقایسه پذیری حسابداری، کیفیت گزارشگری مالی و کارایی قیمت گذاری اقلام تعهدی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه رابطه مقایسه پذیری حسابداری را با کیفیت گزارشگری مالی و کارایی قیمت گذاری اقلام تعهدی اختیاری مورد بررسی قرار می دهد. با این تفکر که مقایسه پذیری، محیط اطلاعاتی را بهبود می بخشد و نه تنها موجب افزایش توانایی مدیران برای ارزیابی دقیق تعهدات می شود، بلکه درک سرمایه گذاران را در مورد تعهدات بهبود می بخشد. شرکت های مورد بررسی شامل 71 شرکت طی سال های 1391 الی 1398 می باشد. در این تحقیق برای مقایسه پذیری حسابداری از مدل دی فرانکو (2011)، برای کیفیت گزارشگری مالی از مدل های کوتاری و همکاران (2005) و کازنیک (1999) و برای اقلام تعهدی از مدل مک نیکولز (2002) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که افزایش قابلیت مقایسه صورت های مالی سبب کاهش قدرمطلق خطای اقلام تعهدی گردیده و هرچه این مقدار کاهش یابد، کیفیت گزارشگری مالی افزایش خواهد یافت. در مجموع، نتایج آزمون ها نشان داد که مقایسه پذیری با کیفیت گزارشگری مالی بالاتر ارتباط دارد، چرا که مقایسه پذیری باعث بهبود فرآیند برآورد اقلام تعهدی و توانایی سیگنال دهی عملکرد آتی می گردد. همچنین مقایسه پذیری حسابداری نیز رابطه منفی با کارآیی قیمت گذاری اقلام تعهدی اختیاری دارد. به عبارتی، بالاتر بودن قابلیت مقایسه صورت های مالی در سال گذشته سبب افزایش درک استفاده کنندگانِ صورت های مالی از قیمت گذاری اقلام تعهدی شده و بر این اساس، هرچه ضریب متغیر منفی تر باشد، درک بالاتر سرمایه گذران را نشان می دهد. همچنین دریافتیم هنگامی که مقایسه پذیری بزرگتر باشد، سرمایه گذاران پاسخ چندان قوی به اقلام تعهدی اختیاری نشان نمی دهند.
تدوین مدل ریسک پذیری حسابرس با هدف بهبود قضاوت حرفه ای حسابرس (رویکرد داده بنیاد چندوجهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
141 - 157
حوزههای تخصصی:
قضاوت اخلاقی یک پروسه فکری است که تحت تأثیر عوامل بسیاری مانند ارزش های شخصی حسابرس و اثرات بیرونی بر قضاوت های حسابرسی قرار دارد. در حرفه حسابرسی ریسک پذیری اشخاص می تواند بر حجم رسیدگی ها و نوع آزمون های حسابرسی تاثیرگذار باشد و در نهایت قضاوت حرفه ای حسابرس را تحت الشعاع قرار دهد. هدف این پژوهش تدوین مدل ریسک پذیری حسابرس با هدف بهبود قضاوت حرفه ای حسابرس (رویکرد داده بنیاد چندوجهی) می باشد. پژوهش با 20 مصاحبه از خبره حرفه حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و با نمونه گیری روش گلوله برفی و رویکرد داده بنیاد چند وجهی انجام گرفته است. نتایج شامل استخراج پانصد کد مفهومی، چهل مقوله فرعی، پانزده مقوله اصلی و یک مدل مفهومی باشد. سرانجام؛ مولفه های چون تجربه حرفه ای، دانش تخصصی، عوامل روان شناختی، اخلاق حرفه ای، نظارت نهادهای ناظر، رهبری، کار تیمی، همکاری، جامعه ذینفعان، پیچیدگی کار، رضایت درونی حسابرس، فشار ذینفعان، فشار زمانی، انگیزه و منافع شخصی، رفتار فرصت طلبانه ساختار فرهنگی، توان توجیه کنندگی و غیره شناسایی شد.
توسعه محرک های تقویت حسابداری شنیداری واکنشی در مقابل محورهای اختلال هیستریک مدیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی توسعه محرک های تقویت حسابداری شنیداری واکنشی در مقابل اختلال هیستریک مدیرعامل است. روش: این مطالعه در دسته پژوهش های توسعه ای قرار می گیرد که ضمن ایجاد چارچوب نظری در مورد ابعاد پژوهش، به دنبال بسط آن در عملکردهای شرکت های بازار سرمایه است. لذا از طریق غربالگری محتوایی ابتدا تلاش می شود تا ابعاد پژوهش بر اساس دو محور « » و « » در تحلیل گام بعدی یعنی مجموعه راف ابتدا شناسایی شود و از طریق تحلیل فازی نسبت به قابلیت تعمیم ابعاد پژوهش به شرکت های بازار سرمایه اقدام لازم صورت گیرد. در نهایت در بخش کمی طی چند مرحله نسبت به پیاده سازی فرآیند راف جهت تعیین محرک ترین بعد تقویت حسابداری شنیداری به عنوان مبنایی برای کنترل اختلال شخصیت هیستریک مدیرعامل اقدام می گردد. یافته ها: نتایج در بخش کیفی از وجود مؤلفه به عنوان محرک های تقویت حسابداری شنیداری و 5 مضمون به عنوان محورهای اختلال شخصیت هیستریک مدیرعامل حکایت دارد. در بخش کمی نیز مشخص گردید، مهمترین محور اختلال شخصیت هیستریک مدیرعامل در مواجه با ذینفعان شرطی سازی ذینفعان بود. از طرف دیگر مشخص شد، مهمترین محرک تقویت کننده ی حسابداری شنیداری که می تواند واکنشی به چنین اختلالی در عملکردهای مدیرعامل باشد، توسعه سیستم های اطلاعات مالی ( ) است. نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان می دهد، توسعه سیستم های اطلاعات مالی به عنوان محرک حسابداری شنیداری سبب خواهد شد تا سطح شناخت از انتظارات و نیازهای ذینفعان در بسترهای اجتماعی ارتقاء یابد و با سرعت بخشیدن به ارزیابی محیطی، واحد حسابداری فرآیندهای فنی و رفتاری لازم را نسبت به ارائه ی پاسخ درخور به انتظارات و خواسته های آنان به کارگیرند.
ساختار مالکیت، عدم اطمینان سیاسی و رفتار نامتقارن هزینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه عدم اطمینان سیاسی (انتخابات ریاست جمهوری) و رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به اثر نوع مالکیت شرکت (دولتی در مقابل خصوصی) است. به منظور اجرای این پژوهش، نمونه ای مشتمل بر 325 شرکت (1990 مشاهده) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران انتخاب شده اند. فرضیه ها با استفاده از داده های ترکیبی و مدل رگرسیون چندگانه با روش حداقل مربعات معمولی و رویکرد خطای استاندارد مقاوم آزمون شد. نتایج فرضیه اول پژوهش نشان می دهد که رفتار نامتقارن هزینه های اداری، عمومی و فروش در طی زمان وجود عدم اطمینان سیاسی (سال های انتخابات ریاست جمهوری) به صورت خطی و در سال های غیرانتخابات به صورت چسبنده می باشد. به عبارتی دیگر سرعت کاهش در هزینه ها نسبت به سرعت افزایش در هزینه ها در سال های غیرانتخابات کمتر است. یافته های مرتبط با فرضیه دوم نیز حاکی از آن است که در سال های انتخابات شرکت های با مالکیت دولتی دارای رفتار هزینه ها چسبنده و شرکت های با مالکیت خصوصی دارای رفتار خطی (غیر چسبنده) می باشد و برای شرکت های با مالکیت دولتی چسبندگی هزینه ها در سال انتخابات نسبت به سال های غیرانتخابات بیشتر است. همچنین، نتایج آزمون های تکمیلی نشان می دهد در هر دو دوره سال های انتخاباتی و سال های غیرانتخاباتی رفتار بهای تمام شده کالای فروش رفته ضدچسبنده است و میزان ضدچسبندگی در سال انتخاباتی شدیدتر است. همچنین در شرکت های با مالکیت خصوصی و دولتی این رفتار در سال های انتخابات و غیرانتخابات به صورت ضدچسبنده می باشد و در شرکت های با مالکیت دولتی در سال انتخاب میزان ضدچسبندگی بیش از سایر سال ها و شرکت های خصوصی می باشد. علاوه بر این، رفتار هزینه های عملیاتی در طی هر دو دوره به صورت خطی است و این نتیجه برای شرکت های با مالکیت دولتی و شرکت های با مالکیت خصوصی نیز تفاوتی نمی کند.
مدلسازی اثرات تورش های رفتاری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران بر قیمت سهام در چارچوب مدل عامل ناهمگن و بهینه سازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
241 - 260
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات استراتژی ها و باورهای مختلف سرمایه گذاران بر قیمت سهام، همواره مورد توجه پژوهشگران و فعالان بازار بوده است.هدف این مقاله مدلسازی اثرات تورش های رفتاری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران در چارچوب مدل عامل ناهمگن و بهینه سازی آنها با استفاده از الگوریتمpso می باشد.برای انجام پژوهش ابتدا نقطه بحران و سقوط بازار سهام براساس روند تغییرات شاخص،ارزش بازار و ارزش معاملات مشخص شد و قیمت های بنیادی و قیمت های بازار ، 40 روز قبل و 40 روز بعد از رویداد مشخص شد. سپس، تورش های رفتاری اعتماد بیش از حد، رفتار گله ای و احساسات بازار وارد مدل شده و شبیه سازی قیمت سهام در مقطع بحران در چارچوب مدل عامل ناهمگن بروک و هومز صورت گرفت.همچنین از الگوریتم PSO جهت بهینه سازی داده های تولید شده در فرایند شبیه سازی استفاده شد و در نهایت با مقایسه قیمت های شبیه سازی شده با قیمت های واقعی بازار، توانایی مدل در توضیح رفتار سرمایه گذاران در مقطع بحران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که احساسات منفی بازار به عنوان مهمترین عامل رفتاری در توضیح رفتار قیمت سهام در هنگام سقوط بورس اوراق بهادار تهران عمل می نماید.
تبیین الگویی برای توسعه بازار خدمات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در صدد ارائه مدلی برای توسعه بازار خدمات حسابرسی در ایران است. توسعه این بازار می تواند پیامدهایی اساسی برای بهبود وضعیت موجود حرفه به همراه داشته باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی می باشد و فرآیند تحلیل آن بر اساس نظریه داده- بنیاد است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 12 نفر از خبرگان حرفه حسابرسی در سال 1400 می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که 12 زیرکد و هفت کد محوری در زمینه عوامل علّی؛ 10 زیرکد و شش کد محوری در زمینه عوامل زمینه ای؛ هشت زیرکد و پنج کد محوری در زمینه عوامل بازدارنده؛ 17 زیرکد و شش کد محوری در زمینه راهکارها و 13 زیرکد و هفت کد محوری در زمینه پیامدها؛ در توسعه بازار خدمات حسابرسان اثر گذار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، با تمرکز بر سطح اقتصادی و قوانین و مقررات، می توان به توسعه بازار خدمات حسابرسان کمک کرد. همچنین بر اساس الگوی تبیین شده، با سیاستگذاری دولت، می توان این امر را سرعت بخشید. دانش افزائی: با توجه به عدم وجود پژوهشی جامع در این حوزه در ایران، نتایج پژوهش می-تواند موجب توسعه بازار خدمات حرفه ای حسابداران رسمی شود.
ارائه الگوی عوامل مؤثر بر حسابرسی مستقل بانک ها و مؤسسات اعتباری بر مبنای رویکرد نظارت بانکی موثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش درصدد ارائه الگویی از عوامل مؤثر بر حسابرسی مستقل بانک ها و مؤسسات اعتباری بر مبنای رویکرد نظارت بانکی موثر مبتنی بر اصول 29 گانه بال می باشد. روش: در بخش کیفی برای شناسایی عوامل موثر از روش دلفی-فازی و از طریق مصاحبه با خبرگانی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، استفاده شده است.سپس در بخش کمی به منظور تدوین الگوی پژوهش، پرسشنامه بین کارشناسان و ناظران بانکی و حسابرسان مستقل توزیع گردید و به کمک مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS دادها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد تعداد 31 گویه در قالب سه متغیر پنهان شامل انتخاب حسابرس مستقل، اجرای عملیات حسابرسی و گزارش دهی بر حسابرسی مستقل بانک ها و مؤسسات اعتباری بر مبنای رویکرد نظارت بانکی موثر مبتنی بر اصول 29 گانه بال اثر گذار است. نتیجه گیری: عوامل موثر احصا شده حاصل از این پژوهش می تواند نقطه عطفی برای همسویی حسابرسان مستقل و ناظران بانکی در کشورمان باشد تا بر مبنای آن سلامت شبکه بانکی کشور و حفظ منافع اجتماعی عموم جامعه به ویژه سپرده گذاران تا حد قابل ملاحظه ای بهبود یابد. دانش افزایی: با توجه به اینکه مقاله حاضر اولین پژوهش صورت گرفته در حوزه حسابرسی بانک ها و نظارت بانکی با تأکید بر اسناد بین المللی حوزه بانکداری می باشد، چارچوب مناسبی برای حسابرسی بانک ها و تعامل بین حسابرسان مستقل و ناظران بانکی معرفی نموده و همچنین نتایج آن ادبیات حوزه حسابرسی و نظارت بانکی را گسترش می دهد.
تأثیر تأخیر اعلام سود فصلی بر بازده غیرعادی با در نظر گرفتن نقش تعدیلی دستکاری سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج ادبیات پیشین در حوزه ارتباط سود و بازده بیانگر تاثیر منفی اعلام سودهای با تاخیر بر بازده غیرعادی سهام است که این واکنش منفی می تواند ناشی از وجود دستکاری سود در اعلام سودهای با تاخیر باشد. با توجه به اهمیت ارتباط سود و بازده، هدف این پژوهش بررسی تاثیر تاخیر اعلام سود فصلی بر بازده غیرعادی در پنجره اعلام سود و همچنین بررسی نقش تعدیلی دستکاری سود بر این ارتباط است. بدین منظور، نمونه ای شامل داده های فصلی از 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در دوره زمانی 1391 تا 1400 انتخاب گردید. . برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتیجه آزمون فرضیه اول نشان داد تاخیر اعلام سود فصلی بر بازده غیرعادی در پنجره اعلام سود تاثیر منفی و معنادار دارد. همچنین بر اساس فرضیه دوم، دستکاری سود مبتنی بر مدل تعدیل شده بنیش (1999) این تاثیر منفی را تشدید می کند. این بدین مفهوم است که اعلام سودهای با تاخیر از دید سرمایه گذاران می تواند دربردارنده دستکاری سود باشد و در نتیجه دستکاری سود، واکنش منفی به تاخیر اعلام سود فصلی را تشدید می کند. با این حال، دستکاری سود مبتنی بر مدل کوتاری و همکاران (2005) تاثیر معناداری بر واکنش منفی بازار به تاخیر اعلام سود نداشت.
تحلیل مکانیسم اثرگذاری تغییرات مخارج دولت به تفکیک اجزا، تحت دو رویکرد سیاستگذاری پولی مبتنی بر قاعده و صلاحدید، در قالب الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: این پژوهش تلاش می نماید که آثار تکانه مخارج دولت به تفکیک اجزای اصلی آن را در قالب دو رویکرد سیاست پولی مبتنی بر قاعده و صلاحدید مقایسه و تحلیل نماید. روش پژوهش: برای دستیابی به این هدف، با طراحی و کالیبراسیون یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی و با رویکرد کینزین جدید طی بازه زمانی ۱۳۷۰-۱400 متناسب با واقعیات اقتصاد ایران به مقایسه آثار و تحلیل مکانیسم اثرگذاری تکانه های مخارج مصرفی و سرمایه ای دولت بر برخی متغیرهای حقیقی و اسمی اقتصاد کلان پرداخته ایم.یافته های پژوهش: مقایسه نتایج به دست آمده از شبیه سازی در دو مدل مجزا مبین آن است که در میزان و مکانیسم تاثیر بر متغیرهای بخش واقعی اقتصاد، تفاوت چندانی میان سیاستگذاری پولی مبتنی بر قاعده و سیاستگذاری صلاحدیدی وجود ندارد. در مقابل، در خصوص تأثیرگذاری بر متغیرهای غیرحقیقی در مواجهه با تکانه های مذکور، سیاستگذاری صلاحدیدی نسبت به قاعده سیاستی عملکرد بهتری را نشان می دهد.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند از طریق تبیین آثار تغییر هزینه های عمومی در امر بودجه ریزی و سیاستگذاری مفید واقع گردد. همچنین نتایج حاصل از مطالعه تعادل عمومی در حوزه سیاستگذاری پولی نیز قابلیت استفاده برای مقام پولی را دارد. وجه تمایز اصلی مطالعه حاضر با سایر مطالعات داخلی در بررسی اثرات مخارج به تفکیک تکانه مخارج مصرفی و سرمایه ای دولت بر متغیرهای کلان، در قالب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی و مقایسه آن تحت دو سیاستگذاری پولی متفاوت می باشد.
مروری بر مقالات بین المللی پیرامون نقش اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مروری جامع بر تحقیقات بین المللی موجود پیرامون اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران می باشد. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کاربردی علم سنجی بوده و با استفاده از دو تحلیل هم رخدادی واژگان و هم تألیفی کشورها انجام شده است. جامعه آم اری پژوهش شامل تمام تولیدات علمی حوزه اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران بوده که از میان آن ها 608 مقاله که در بازه زمانی 1971- 2022 در پایگاه وب آوساینس نمایه شده بودند، انتخاب و با استفاده از نرم افزار VOSviewer مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از هم رخدادی واژگان و هم تألیفی کشورها نشان داد که واژه های «اخلاق»، «عملکرد» و «مدیریت» جزء پرتکرار ترین واژه ها در زمینه اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران بوده و کشور آمریکا با انتشار 47 مقاله بیشترین همکاری علمی را داشته است. همچنین براساس نتایج هم رخدادی واژگان و همکاری علمی کشورها مشخص گردید که واژه اخلاق عمدتاً با واژگان «مسئولیت پذیری»، «اخلاق تجاری» و «عملکرد» ارتباط داشته است. نقشه هم تألیفی کشورها، عدم حضور کشور ایران در بین سایر کشورها را به رخ می کشد. کشورهایی مانند بحرین، آذربایجان در این زمینه مراحل اولیه و بلوغ خود را طی می کنند. نتیجه گیری: با بررسی روند انتشار مقالات می توان دریافت که تولیدات علمی در حوزه اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران سیر صعودی داشته است.
طراحی مدلِ بهزیستی روانشناختی حسابرسان: ارزیابی استنتاج فازی تودیم چندمرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۶۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از تغییر دانش حسابرسی از حوزه های صرفاً کلاسیک، امروزه به توسعه کارکردهای ادراکی حسابرسان مبنی بر توسعه سطح آگاهی شناختی از کارکردهای حرفه ای حسابرسی متمرکز است تا بتواند به ارتقاء کیفیت زندگی حرفه ای حسابرسان منجر شود و امکان بهبود کیفیت کارکردهای حسابرسی را برای ذینفعان مهیا نماید. هدف این مطالعه طراحی مدلِ بهزیستی روانشناختی حسابرسان و ارزیابی ابعاد شناسایی شده از طریق استنتاج فازی تودیم چندمرحله ای می باشد. این مطالعه از نظر روش شناسی جمع آوری داده ها ترکیبی است. لذا ابتدا از طریق تحلیل نظریه داده بنیاد و استفاده از رویکرد گلیزر، تلاش گردید تا ابعادِ بهزیستی روانشناختی حسابرسان تعیین گردد و سپس پایایی آن با هدف تعیین حدِ اجماع نظری از طریق تحلیل دلفی فازی مورد بررسی قرار گیرد. در بخش کمی پژوهش نیز از استنتاج فازی تودیم بهره برده شده است، زیرا هدف در این بخش تبیین ابعاد شناسایی شده جهت تعیین مهمترین بعد بهزیستی روانشناختی حسابرسان می باشد. در این پژوهش در بخش کیفی ۱۵ نفر از خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاهی و در بخش کمی 50 نفر از حسابرسان دارای بیش از 5 سال سابقه تجربه به عنوان جامعه آماری مشارکت داشتند. نتایج پژوهش در بخش کیفی طی 15 مصاحبه از وجود 38 مضمون؛ 6 مولفه و 3 مقوله در قالب یک مدل شش بعدی حکایت دارد. نتایج در بخش کمی پژوهش بر اساس ماتریس استنتاج فازی تودیم و تعیین وزن نهایی هر یک از معیارهای پژوهش، از انتخاب تحریک ادراک حسابرسان به عنوان مهمترین بعد بهزیستی روانشناختی در حرفه حسابرسی حکایت دارد. نتیجه کسب شده بیان کننده این واقعیت است که تحریک ادراک حرفه ای بیان کننده ایجاد فرصت های برابر در ارتقاء شغلی و تقویت سطح معنابخشی به حرفه؛ پذیرش استانداردها و الزامات اخلاقی در حسابرسان می باشد که باعث ایجاد انگیزه مثبت در آنان می شود.
گستره تجارب حسابرس در صنایع و اعمال تردید حرفه ای توسط حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
165 - 188
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ارتباط گستره تجارب حسابرس در صنایع، به عنوان میزان تجربه حسابرس در حسابرسی صاحبکاران در صنایع مختلف، با اعمال تردید حرفه ای حسابرس، بررسی شده است. با استفاده از داده های 211 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، در دوره زمانی12 ساله 1389 الی 1400 (1,785 مشاهده شرکت-سال)، نتایج به دست آمده نشان می دهد، حسابرسان برخوردار از طیف وسیعی از تجارب در صنایع مختلف، با احتمال بیشتری صاحبکاران را وادار به اصلاح صورت های مالی خود بابت تحریفات و اشتباهات موجود می کنند. به ویژه، این ارتباط برای تعدیلات کاهشی و نیز، مقادیر بالاتر تعدیلات حسابرسی، قوی تر است. همچنین، احتمال تجدید ارائه صورت های مالی حسابرسی شده توسط حسابرسان با گستره وسیع تر تجارب، کمتر است. در نهایت، در صورت های مالی حسابرسی شده توسط این حسابرسان از اقلام تعهدی اختیاری کمتری، استفاده شده است. به طور کلی، یافته های پژوهش نشان می دهد که تنوع تجارب حسابرس در صنایع مختلف می تواند منجر به توسعه اعمال تردید حرفه ای توسط حسابرسان شود.
بررسی تاثیر سویه های رفتاری مدیران بر رابطه بین آنتروپی صورت های مالی و بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سویه های رفتاری مدیران بر رابطه بین آنتروپی صورتهای مالی و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، از نوع تجزیه و تحلیل همبستگی رگرسیونی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 94 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش حذفی انتخاب گردید و طی دوره زمانی 1391 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش نیز از روش تجزیه و تحلیل داده های ترکیبی و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که آنتروپی صورت های مالی تاثیر منفی و معناداری با بازده سهام دارد. همچنین، یافته های پژوهش بیانگر این است که سویه های رفتاری مدیران(خودشیفتگی و بیش اطمینانی مدیران)موجب تشدید تاثیر منفی آنتروپی صورت های مالی بر بازده سهام می شود. آنتروپی صورت های مالی باعث افزایش ریسک اطلاعات و به تبع آن سلب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در تصمیم گیری های خود برای سرمایه گذاری یا اعطای اعتبار شده و منجر به کاهش بازده سهام می گردد، از طرفی تمایل مدیران خودشیفته و بیش اطمینان به گزارشگری مالی جانبدارانه باعث کاهش کیفیت و اعتبار صورت های مالی به عنوان یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی استفاده کنندگان از صورت های مالی شده و منجر می شود تاثیر منفی آنتروپی صورت های مالی بر بازده سهام تشدید شود. این یافته ها به مدیران واحدهای تجاری در راستای اهتمام به کاهش ریسک اطلاعات و جلب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان برای سرمایه گذاری یا اعطای اعتبار و همچنین انتخاب و ابقای مدیران لایق در واحدهای تجاری کمک شایانی می کند.
تاثیر واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام با توجه به نقش کیفیت اطلاعات مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واگرایی عقیده نوعی اختلاف باورها است که در آن تخمین سرمایه گذاران از ارزش دارایی متفاوت است، در واقع، واگرایی عقاید به تفاوت در برداشت سرمایه گذاران بازار از سهام یک شرکت اشاره دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر واگرایی عقاید سرمایه-گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام با توجه به نقش کیفیت اطلاعات مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران است. پژوهش حاضر از منظر روش شناختی، از نوع تعامل علّی است. بورس تهران به عنوان جامعه نهایی آماری انتخاب و با استفاده از معیارهای چندگانه حذف سیستماتیک، 127 شرکت در بازه زمانی 10 ساله بین سال های 1391 الی 1400 است در نمونه نهایی لحاظ گردید، که به دلیل اینکه دوره 1400 در محاسبات دیتاهای خام مورد استفاده قرار گرفته، بنابراین از 9 سال برای آزمون های آماری استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که واگرایی عقاید سرمایه گذاران تاثیر مستقیم بر قیمت گذاری نادرست سهام دارد. ضمن اینکه تعامل عدم تقارن اطلاعاتی و کیفیت اطلاعات مالی با واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام تاثیرگذار نمی باشد.
ارائه مدلی برای توسعه انگیزش حسابداران بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
143 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای رقابتی امروز، توان خلق ایده های نو توسط کارکنان دانشی و ارزش آفرین، مزیت رقابتی بسیار مهمی برای سازمان ها محسوب می شود. جهت دستیابی به این امر مهم، سرمایه انسانی برای ارائه ایده های خلاقانه باید انگیزه کافی داشته باشند؛ لذا، هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای توسعه انگیزش در حسابداری بخش عمومی است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع، کیفی است که بر اساس رویکرد نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. در همین راستا، جامعه آماری مورد نظر افراد خبره ای هستند که در زمینه حسابداری بخش عمومی صلاحیت کافی داشته اند و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد خبرگان مورد نظر 15 نفر شدند که جهت جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه به صورت نیمه ساخت یافته طی دوره زمانی 1399 لغایت 1400 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن است که در مدل پیشنهادی، شرایط زمینه ای شامل ویژگی های ذاتی، ویژگی های عملیاتی بخش عمومی و همچنین عوامل فرهنگی است، شرایط علّی مدل نیز شامل عوامل ذاتی/ درونی نظیر احساس موفقیت و شایستگی در کنار عوامل بیرونی همچون پاداش سازمانی است. نتیجه گیری: پیامدهای ناشی از الگوی پیشنهادی ارائه شده مواردی نظیر بهبود خلاقیت، ارتقای میزان سطح دانش و مهارت کارکنان، پرورش حسابداران و مدیران مالی خلاق همچنین ایجاد حس استقلال و خودکارآمدی بین افراد است.