فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارکنان دانشی، سرمایه های فکری و مهم ترین سرمایه سازمان ها هستند. ازاین رو، توسعه و نگهداشت آنان در س ازمان بسیار مهم و حیاتی است. بدین منظور، باید به توسعه شایستگی های این گروه از کارکنان، توجه ویژه ای داشت. مدل شایستگی اساس و پایه همه فرایندهای منابع انسانی است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی لنگرهای شغلی کارکنان دانشی برمبنای مدل شایستگی در پژوهشگاه صنعت نفت است. لازم به ذکر است؛ لنگرگاه شغلی در پژوهش حاضر اشاره به وضعیتی دارد که فرد موقعیت خود را در شغل کنونی اش تثبیت کرده و تلاش می کند تا شایستگی های جایگاه بعدی در مسیر شغلی اش را کسب نماید. براین اساس، در ابتدا هرکدام از شایستگی های گروه های دانشی با کمک متخصصان و ادبیات نظری به پرسشنامه ای کیفی در سه گروه مختلف مدیریتی، پژوهشگر و پژوهشگر هیئت علمی دسته بندی شدند. روش تحقیق مطالعه موردی و روش تحلیل داده ها از نوع کمی بود. جامعه آماری پژوهش را گروه های مختلف ازقبیل مدیران برجسته، کارشناسان و پژوهشگران، اعضای هیئت علمی و مشاوران پژوهشگاه صنعت نفت تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت هدف مند و تشکیل گروه کانونی انجام شد. روایی ابزار پژوهش با استفاده از روایی محتوا بررسی شد. همچنین، برای سنجش پایایی از شیوه ثبات و ضریب همبستگی درونی استفاده شد که مقدار آن 87/0 بود. نتایج پژوهش نشان داد که هر گروه از کارکنان دانشی دارای لنگرگاه های مسیر شغلی مشخصی بوده و کارکنان هر گروه دانشی برای تثبت خود در جایگاه فعلی و ارتقا به سطح بالاتر باید امتیازهای لازم آن جایگاه را کسب نمایند.
مدیریت کارراهه شغلی در توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه مدل مدیریت کارراهه شغلی به عنوان راهبردی جهت توسعه منابع انسانی در سازمان شهرداری تهران می باشد. پژوهش از حیث ماهیت، استقرایی و از حیث روش، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان سازمان شهرداری تهران می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی، تعداد 11 نفر با در نظرگرفتن اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. رویکرد مورد استفاده در پژوهش حاضر، تکنیک داده بنیاد می باشد که پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل اولیه ارائه گردید و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی و کسب نظر از خبرگان، مدل نهایی پژوهش ارائه داده شد که مبتنی بر 6 بعد عوامل علی، مقوله محوری، راهبرد، عوامل بسترساز، عوامل مداخله گر و پیامدها بود. بعد عوامل علی در قالب عوامل فردی و سازمانی تدوین شد. عوامل بسترساز شامل؛ قابلیت های سخت افزاری و نرم افزاری بودند. موانع محیطی، رفتاری و ساختاری جزو عوامل مداخله گر در مدل شناسایی شدند و استراتژی های توسعه ای و استراتژی های فعلی نیز جزو دسته بندی راهبردهای مدل بودند. همچنین پیامدهای اجرایی مدل در سه بعد پیامدهای کارکنان، سازمان و شهروندان دسته بندی شدند.
ارائه الگوی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که به این منظور، از فراترکیب و برای تأیید مدل از مصاحبه استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش فراترکیب 2670 سند علمی (شامل مقالات، کتاب ها، رساله ها و گزارش های کاری) بود که 70 عدد از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد. جامعه پژوهش در بخش مصاحبه، صاحب نظران رهبری دانشگاهی در دانشگاه های دولتی شهر تهران بوده اند که 13 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش هدف مند، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش فراترکیب و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از ابزار حیاتی گلین (2006) و فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته های فراترکیب به شناسایی پنج بعد کلیدی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی ازجمله عوامل زمینه ای فردی و سازمانی خودتوسعه ای، فرایند و راهبردهای خودتوسعه ای و درنهایت دستاوردهای خودتوسعه ای منجر گردید که در مصاحبه ها نیز تأیید و درنهایت، مدل نهایی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی در 5 بُعد کلیدی، 24 مؤلفه و 49 زیرمؤلفه طراحی شد.
ارائه چارچوبی از عوامل موفقیت برنامه جانشین پروری در سازمان های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت و بقای سازمان ها وابسته به وجود کارکنان مناسب در زمان مناسب می باشد. برنامه ریزی جانشین پروری تلاشی نظام مند و هدف مند در یک سازمان برای حصول اطمینان از تداوم اثربخشی کارکنان در سمت های کلیدی، نگهداشت و توسعه سرمایه های فکری برای آینده و تشویق به پیشرفت فردی است. هدف این پژوهش شناسایی شاخص های مؤثر و طراحی مدل جانشین پروری مبتنی بر شاخص های بومی سازمانی سازمان های دانش محور می باشد. داده های حاصل از گرداوری اطلاعات از سازمان های زیرمجموعه یکی از وزارتخانه های کشور است. در این مطالعه از دو پرسش نامه در دو بعد وضعیت موجود و وضعیت مطلوب و با 39 سؤال و پرسش نامه AHP برای وزن دهی به معیارها معنی داری قرارگرفت. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون مقایسه زوجی وضعیت موجود و مطلوب برای اجرای موفقیت آمیز برنامه جانشین پروری مقایسه شد. در ن هایت با آزمون رگرسیون مهم ترین شاخص که بیشترین اهمیت را در موفقیت جانشین پروری دارد، ارائه شد. روش پژوهش استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است. در بررسی مطالعات توصیفی از مطالعات کتابخانه ای و در بررسی مطالعات میدانی از ابزار مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. در این پژوهش 11متغیر براساس با نظر خبرگان و با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) وزن دهی شدند. نتیجه حاصل از مقایسه زوجی معیارها نشان داده است که چهار شاخص تعیین الزام های کار و کارکنان موجود، استراتژی سازمان، شایستگی/ استقرار مدل شایستگی و استعداد و شناسایی افراد مستعد به ترتیب دارای بیشترین اهمیت در جانشین پروری در سازمان است.
شناسایی عناصر الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی با رویکرد داده بنیاد (مطالعه موردی: سازمان بنادر و دریانوردی، بندر شهید رجایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و مطلعین کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه و دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری، رویه های ویژه کدگذاری و برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی دارای 8 بعد، 27 مولفه و 83 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(محیط آموزشی)؛ شرایط مداخله گر(ویژگیهای شایستگی محور یادگیرندگان)؛ بستر و زمینه حاکم(زمینه-سازی فرایند آموزش)؛ مقوله محوری(آموزش مبتنی بر شایستگی)؛ راهبردها(تدوین مدل شایستگی و...)؛پیامدها(آموزش های اثربخش، تمایل به خودتوسعه ای و ...).
بررسی نقش رهبری تحول آفرین در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی ذهنی (مورد مطالعه: کارکنان مجتمع فولاد گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف بررسی نقش رهبری تحول آفرین در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی ذهنی انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدفْ کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری همه کارکنان مجتمع فولاد گیلان (419 نفر) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای به حجم 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی بایر و همکارانش (2006)، و پرسشنامه رهبری تحول آفرین بس و آولیو (1997) به کارگرفته شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل دو روش توصیفی و استنباطی بود که با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار های Spss 20 و Smart Pls 2 انجام گرفت. طبق نتایج این پژوهش، رهبری تحول آفرین ادراک شده نقش میانجی کامل در تأثیرگذاری ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی دارد.
کاوشی بر شایستگی های مشاوران مدیریت و سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای شایستگی های مشاوران راهبردی مدیریت و سازمان است. روش پژوهش، رویکرد ظاهر شونده گلیزر نظریه داده بنیاد است. خبرگان این پژوهش را 21 نفر از متخصصان حوزه مشاوره مدیریت تشکیل می دهند که با نمونه گیری هدفمند و به شیوه گلوله برفی انتخاب شده اند. از مصاحبه های نیمه ساختاریافته به منظور گردآوری داده ها و از نرم افزار مکس کیودا نسخه 10 و کدگذاری سه گانه برای تجزیه تحلیل یافته ها استفاده شد. نتایج نشان داد شایستگی های مشاور مدیریت شامل پنج دسته شایستگی ها است که به صورت یک هرم تقسیم بندی می شوند. جمع شدن این شایستگی ها در یک مشاور راهبردی شرط لازم برای موفقیت طرح مشاوره است. در پایین ترین سطح، شایستگی های شخصیتی قرار دارند؛ این شایستگی ها به نوعی برای موفقیت هر فردی مؤثر هستند، اما برای مشاور مدیریت یک ضرورت محسوب می شوند. در سطح دوم شایستگی های عمومی مدیریت و مشاوره قرار دارند که برای هر مدیر و مشاوری الزامی است. در بالاترین سطح هرم نیز دو دسته شایستگی های تخصصی مدیریت راهبردی و مشاوره مدیریت وجود دارد. شایستگی های مدیریت راهبردی برای همه کسانی که دست اندرکار تدوین، اجرا یا کنترل راهبردهای سازمان هستند، مشترک است و شایستگی های مشاوره مدیریت نیز بین همه کسانی که در سطح مدیریت ارشد سازمان به امر مشاوره اشتغال دارند، مستقل از اینکه زمینه مشاوره چه حوزه ای از مدیریت باشد، مشترک می باشد.
تأملی بر چالش های ورود فناوری به حوزه استخدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها به علت محدودیت منابع انسانی و رقابت تنگاتنگ موجود، ناگزیرند از ابزارهایی استفاده نمایند تا آنها را به سوی مقاصد خود سوق دهند. هر ابزاری به مثابه یک فناوری می تواند سازمان ها را با چالش هایی مواجه سازد. به نظر می رسد ورود فناوری به مباحث حوزه منابع انسانی و به طور خاص بحث استخدام با چالش هایی همراه باشد. هدف این پژوهش، شناسایی چالش های پیش روی استخدام اینترنتی و جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان منابع انسانی10 شرکت بزرگ در شهر یزد است. برای جمع آوری داده های کیفی از ابزار مصاحبه با بهره گیری از روش های نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی استفاده شد و مصاحبه ها تاحداشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه از نرم افزار Maxqda11 استفاده شد و 3 مضمون اصلی، 7 مضمون فرعی و 24 مفهوم مرتبط با چالش های منابع انسانی در بخش استخدام اینترنتی شناسایی شد. سرانجام می توان سه چالش، فناورانه، عملیاتی و محیطی را به عنوان چالش های اساسی در استخدام اینترنتی برشمرد.
بررسی نقش میانجی فنون تصویرپردازی ذهنی دیگران در تأثیر جو سازمانی بر ادراک از عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
171 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی فنون تصویرپردازی ذهنی دیگران در تأثیر جو سازمانی بر ادراک از عدالت سازمانی در یکی از سازمانهای رسانهای نوشتاری شهر تهران صورت گرفت. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان سازمان رسانهای موردنظر در شهر تهران است (365 نفر) و نمونه آماری شامل ۱۷۲ نفر بوده که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. همچنین برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه استاندارد جو سازمانی لیتوین و استرینجر، پرسشنامه فنون مدیریت تصویرپردازی بولینو و ترنلی و پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن استفاده شد. درنهایت دادههای پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، جو سازمانی بر ادراک از عدالت سازمانی و بهکارگیری فنون مدیریت تصویرپردازی ذهنی دیگران تأثیر دارد و همچنین بهکارگیری فنون مدیریت تصویرپردازی بر ادراک از عدالت سازمانی اثر دارد و در تأثیر جو سازمانی بر ادراک از عدالت سازمانی نقش میانجی ایفا میکند.
طراحی سیستم استنتاج فازی به منظور شناسایی اعضای هیات علمی با استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی افراد با استعداد یکی از مهم ترین دغدغه ها و وظایف مدیران منابع انسانی در سازمانهاست. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش توصیفی-پیمایشی است. با توجه به خلاء پژوهشی در حوزه شناسایی افراد با استعداد در پژوهش های گذشته، پژوهش حاضر با هدف شناسایی اعضای هیات علمی با استعداد تدوین شده است. برای این منظور از دو متغیر عملکرد(آموزشی و پژوهشی) و پتانسیل(توانایی فردی، آرزوهای شغلی و تعامل شغلی) اعضای هیات علمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 350 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 110 نفر از اعضای هیات علمی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده های مربوط به عملکرد آموزشی با همکاری دفتر نظارت ارزیابی و نظارت، تضمین کیفیت و داده های مربوط به عملکرد پژوهشی با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه تهیه شده است. برای سنجش توانایی اعضای هیات علمی از فرم ارزیابی مدل سی-ای بی(2005) و نیز برای ارزیابی آرزوهای شغلی و تعامل شغلی به ترتیب از دو پرسشنامه استاندارد نادی و همکاران(1389) و شافلی و همکاران(2006) استفاده شده است. روایی محتوا پرسشنامه ها توسط خبرگان و پایایی پرسشنامه آرزوهای شغلی(8/81) و تعامل شغلی(9/91) می باشد. بعد از خوشه بندی اولیه بر روی داده ها، سیستم استنتاج فازی با دو ورودی(عملکرد و پتانسیل) و یک خروجی(استعداد) در پنج سطح تعریف شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار متلب(R2018b,v9) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشتر اعضای هیات علمی72/42 % در بخش "متوسط" قرار دارند. همچنین 82/11 % در بخش "خیلی کم"، 37/16 % در بخش "کم"، 45/25 % در بخش "زیاد" و 64/3 % در بخش "خیلی زیاد" قرار گرفتند
بازتاب تنهایی در محیط کار بر بیگانگی و کناره گیری از کار: نقش تعدیلگر سرریز مثبت خانواده بر کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
561 - 584
حوزههای تخصصی:
تنهایی در محیط کار حسی ناخوشایند تعریف شده است که شبکه روابط اجتماعی فرد را از نظر کیفیت و کمیت به طور قابل توجهی کاهش می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تنهایی در محیط کار در قالب محرومیت عاطفی و عدم همراهی اجتماعی با بیگانگی از کار و کناره گیری فیزیکی یا روانشناختی از کار بود. در این رابطه، نقش تعدیلگر سرریز مثبت خانواده بر کار نیز آزمون شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه هدف این پژوهش کارکنان شعب یکی از بانک های دولتی در شهر تهران بودند. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود و برای جمع آوری داده از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS3.2.6 تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد تنهایی در محیط کار صرفاً به صورت غیرمستقیم و از طریق بیگانگی از کار بر کناره گیری فیزیکی یا روانشناختی از کار تأثیرگذار است. نتیجه قابل ملاحظه دیگر این تحقیق معنادار بودن نقش تعدیلگر سرریز مثبت خانواده بر کار در رابطه میان بیگانگی و کناره گیری از کار بود. به عبارت دیگر، تأثیر بیگانگی از کار بر کناره گیری از کار در سطوح پایین تر سرریز مثبت خانواده بر کار قوی تر بود و عکس این رابطه در سطوح بالای سرریز مثبت خانواده بر کار مشاهده شد.
تاثیر شبکه های اجتماعی بر یادگیری با نقش تعدیلگر هوش اجتماعی (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی محمود آباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین تاثیر شبکه های اجتماعی بر یادگیری دانشجویان با نقش تعدیلگر هوش اجتماعی دانشجویان بود. روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از گروه پیمایشی، همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد محمود آباد برابر با 682 نفر می باشند، نمونه آماری مطابق جدول کرجسی و مورگان (1970) 245 نفر، که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. و از پرسشنامه های استاندارد هوش اجتماعی (سیلورا، مارتین یوسن و داهل، 2001)، پرسشنامه سبک های یادگیری (کلب، 1991) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1996) استفاده شد. نتایج نشان داد، هوش اجتماعی نقش تعدیل کننده ای در رابطه شبکه های اجتماعی بر یادگیری دانشجویان دارد، هوش اجتماعی شامل پردازش اطلاعات اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی است و پردازش اطلاعات توسط دانشجویان باعث تصمیمات بهینه در همان زمان و بهره وری بالاتری خواهد شد. و داشتن آگاهی های اجتماعی دانشجویان می تواند عاملی در دریافت درست مطالب گردد. و مهارت های اجتماعی از جمله مهارت ارائه راه حل، مهارت ارتباط فردی، می تواند بر دانشجویان موثر باشد و دانشجویانی که هوش اجتماعی بالایی برخوردار باشند، در فعالیت ها هم موفق عمل می کنند و از نظر یادگیری هم در سطح بالایی قرار دارند.
بررسی مقوله های توسعه گردشگری و فرهنگ گردشگران از نگاه راهنمایان تور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی گردشگری، برای کشورهای کمتر توسعه یافته، عامل مؤثری جهت بهبود کیفیت زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی است. در این میان نقش راهنمای گردشگری به واسطه ی ارتباط نزدیکی که با گردشگران دارند بسیار مهم است. چرا که راهنمایان تور ساعت های متمادی با مسافران در سفرهای داخلی و خارجی در ارتباط نزدیکند و رفتارهای آنان را زیر نظر دارند، دیدگاه آنان در خصوص فرهنگ گردشگران و عوامل موثر بر توسعه گردشگری حائز اهمیت است. این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر توسعه گردشگری و فرهنگ از دیدگاه راهنمایان تور می پردازد. در این خصوص، با بهره گیری از روش نظریه ی داده بنیان برای شناخت این عوامل پژوهش انجام شده است. راهنمایان تور گردشگری جامعه پژوهش را تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی، 12 نفر از آنان انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند صورت گرفت که تا رسیدن به سطح اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله ی-کدگذاری باز، محوری و انتخابی، انجام شد. نتایج حاصل از تحقیق حاضر استخراج مدل پارادایمی توسعه گردشگری و فرهنگ ایرانیان است که نشان داد آموزش، ارتباطات، حس امنیت و امنیت، مشارکت بخش خصوصی و دولتی، زیر ساخت توسعه پایدار، تاثیر محیطی گویه هایی بودند که به طور مستقیم با توسعه در ارتباط بودند و گویه های تبلیغات، تفاوت های فرهنگی، بی تفاوتی اجتماعی، انزوای بین الملل، مصرف گرایی، تسامح فرهنگی، اخلاقیات گردشگری و تمرین پرسشگری/کنکاش معرفتی از گویه های تاثیر گذار بر فرهنگ گردشگران ایرانی از دیدگاه راهنمایان تور بود.
الگوی پیشایندهای خودکاوی منابع انسانی: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
51 - 74
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برخورداری از آگاهی نسبت به خود نوعی هنر زندگی و بودن است و فرد را در شکوفاسازی استعدادهای خود و تلاش برای شدن یاری می رساند. پژوهش حاضر بر آن است تا عوامل مؤثر بر خودکاوی منابع انسانی را شناسایی و اولویت بندی کند. روش شناسی: این مطالعه بر اساس هدف، کاربردی و از منظر نحوه جمع آوری داده ها در حوزه مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. روش پژوهش آمیخته متوالی (کیفی-کمی) است. استخراج الگوی نمایانگر عوامل تعیین کننده خودکاوی به روش تحلیل مضمون و اولویت بندی این آن ها نیز با روش دلفی فازی مثلثی انجام شده است. داده های مرحله کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه منابع انسانی، رفتار سازمانی و روانشناسی گردآوری شده است. در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه از 50 نفر از مدیران سازمان های دولتی شهر خرم آباد نظرسنجی شده است. یافته ها: 24 مقوله اصلی به عنوان عوامل تعیین کننده خودکاوی استخراج و در قالب عوامل فردی و سازمانی دسته بندی شدند. اولویت بندی این مقوله ها نیز نشان داد اعتمادبه نفس، خودباوری، هدف نگاری، توانمندی فردی و فرهنگ سازمانی مهم ترین پیشایندها به شمار می روند. نتیجه گیری: مدیران منابع انسانی برای تسهیل خودکاوی کارکنان لازم است با نگاهی فراگیر پیشایندهای فردی و سازمانی مورد نیاز آن را تقویت کنند و در این راه بر اولویت اثرگذاری این عوامل توجه داشته باشند.
الگوی مربیگری مدیران در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
43 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:ظهور بانک های خصوصی در کنار بانک های دولتی و افزایش شدت رقابت میان آنها، موجب شده است که بانک ها، انرژی و توان بسیاری برای بهبود عملکرد و بهره وری خود صرف کنند؛ اما با افزایش فعالیت های مربیگری مدیریت می توان به این هدف دست یافت. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مربیگری مدیران در صنعت بانکداری اجرا شده است. روش: این پژوهش از نظر ماهیت داده، از نوع کیفی و روش تحلیل مضمون است. استادان (بیش از 10 سال سابقه خدمت و حداقل مدرک دکتری) و متخصصان نظام بانکی (بیش از 10 سال سابقه خدمت و حداقل مدرک کارشناسی ارشد)، مشارکت کنندگان این پژوهش بودند. حجم نمونه پس از اشباع نظری، 15 نفر بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شدند و تجزیه وتحلیل اطلاعات، به روش فن مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گرفت. یافته ها: مقوله های مربیگری در عرصه بانکداری خصوصی، عبارت اند از: «دانش و تخصص، اخلاق، ویژگی های شخصیتی، ارزش های مشترک، رهبری، فنون مربیگری، مهارت های مدیریت». از این رو مدل مربیگری به دست آمده، توانایی پیاده سازی در عرصه بانکداری را دارد. نتیجه گیری: استفاده از یافته های این پژوهش، می تواند استعدادهای کارکنان را شکوفا کند و ضعف های منابع انسانی را به قوت هایی برای سازمان تبدیل سازد. همچنین، این مسئله، توانایی جانشین پروری در سازمان افزایش می دهد و در بلندمدت بهره وری را در سازمان افزایش خواهد داد
آمیزش خودارزیابی آموزشی و آنتروپی شانون در نیازسنجی آموزشی مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
مدیران سازمان ها برای رویارویی موفق با تغییرات بنیادی محیط سازمان های خود بایستی از آگاهی ها و مهارت های کافی برخوردار باشند و برای این کار آموزش یکی از مهم ترین پشتوانه ها محسوب می شود. سازمان های موفق نه تنها به آموزش به دیده هزینه زائد نمی نگرند، بلکه برای ارتقای قابلیت های منابع انسانی و کسب مزیت رقابتی بر آن تمرکز دارند. آموزش اثربخش در گرو نیازسنجی آموزشی مناسب است. روش های گوناگونی برای نیازسنجی آموزشی در سازمان ها معرفی و ارائه شده است. منشأ اصلی این تنوع، نخست روش های گوناگون در گردآوری و تحلیل داده ها و دوم، مرجع تشخیص نیازهای آموزشی است. در هر حال، اجماع بر این است که یک روش نیازسنجی مطلوب، در عین رعایت دقت نظر و سنجش، عاری از پیچیدگی غیرکارکردی است. بر این اساس، پژوهش حاضر به معرفی روشی ترکیبی از خودارزیابی آموزشی و آنتروپی شانون در نیازسنجی آموزشی مدیران پرداخته که در قالب مطالعه ای موردی در 17 شرکت شهرک صنعتی رفسنجان برای 172 نفر از مدیران ارشد و میانی این سازمان ها اجرا شده است. از خودارزیابی آموزشی برای گردآوری نیازهای آموزشی و از آنتروپی شانون برای تحلیل آنها به منظور تعیین ضرایب اهمیت و در نتیجه اولویت بندی نیازهای آموزشی استفاده شد. نتایج پژوهش به شناسایی خزانه ای از نیازهای آموزشی مدیران انجامید که پس از تعیین ضرایب اهمیت، به ترتیب اولویت چینش شدند.
شناسایی چالش های مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی و تأثیر آن بر بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی چالش های مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی و تأثیر آن بر بهره وری انجام شده است. روش تحقیق، آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحقیق روایتی که یکی از روش های تحقیق کیفی است و ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. مصاحبه ها با 8 نفر از مدیران منابع انسانی و کارشناسان خبره، صورت گرفته است که دارای ویژگی حداقل سه سال سابقه فعالیت در حوزه منابع انسانی در وزارت جهاد و کشاورزی، سازمان امور اداری و استخدامی، سازمان بهزیستی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد 31 چالش در حوزه مدیریت منابع انسانی براساس مدل سه شاخگی در سازمان های دولتی وجود دارد که بیشترین فراوانی به دست آمده مربوط به چالش های "نبود نظام مدیریت منابع انسانی یکپارچه"، "سیاست های بالادستی"، "قانون" و "عدم شایسته سالاری" است. در بخش کمی جامعه آماری وزارت علوم تحقیقات و فناوری به عنوان وزارتخانه منتخب با تعداد جامعه 432 نفر درنظر گرفته شده است که ازطریق فرمول کوکران 203 نفر انتخاب شده اند و برای تحلیل داده های کمی و آزمون مدل پژوهش از آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در هر سه مورد مربوط به چالش های حوزه ساختاری، رفتاری و زمینه ای بیشتر از 96/1 می باشد که می توان گفت عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای بر بهره وری تأثیر منفی و معنی داری دارند؛ یعنی با افزایش چالش های مرتبط با عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای، بهره وری کاهش می یابد.
ارائه مدل هویت سازمانی با رویکرد برند کارفرما؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان های برتر در تلاشند تا کارکنان بالقوه حرفه ای و متخصص را جذب نموده و در حفظ و نگهداری منابع انسانی خود بکوشند. یک هویت سازمانی قوی، بالطبع می تواند باعث حفظ و نگهداری کارکنان شود. همچنین یک برند کارفرمای قوی ازطریق مؤلفه های خود بر ایجاد هویت سازمانی قوی و درنتیجه حفظ و ماندگاری کارکنان اثر می گذارد. مقاله حاضر درصدد ارائه مدل هویت سازمانی با رویکرد برند کارفرما با بهره گیری از نظریه داده بنیاد در شرکت سایپاست. دراین میان، اثری که برند کارفرما بر هویت سازمانی می گذارد، می تواند باتوجه به اختلاف بین نسل های کاری و سابقه خدمت، متفاوت باشد و موجب شود که کارکنان برای جذب شدن و ماندن در سازمان ها، اولویت هایشان تغییر نماید. این مقاله ازنظر هدف، کاربردی و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه است. اطلاعات با استفاده از روش داده بنیاد بررسی و مقوله ها ازطریق کدگذاری آزاد، محوری و انتخابی، تحلیل شد. درنهایت، به صورت مدلی مبتنی بر اثر هویت سازمانی بر نگهداری کارکنان با تأثیر برند کارفرما به عنوان شرایط علی و نیز ایجاد رضایت شغلی و تعهد سازمانی به عنوان راهبردها و تأثیر عوامل زمینه ای (محیطی) و مداخله گر ارائه شده است.
بررسی تأثیر رابطه رهبر- عضو بر حسادت و رفتارهای کاری انحرافی: نقش تعدیل گر ادراک از عدالت سازمانی، عزت نفس و روان رنجوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حسادت در ارتباط بین تعامل رهبر- عضو با رفتارهای کاری انحرافی انجام شده است. به علاوه، دراین راستا نقش های تعدیل کننده ادراک از عدالت رویه ای و توزیعی و ویژگی های شخصیتی عزت نفس و روان رنجوری نیز مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی است که با به کاربستن طرح پژوهش همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری مشتمل بر کارکنان رسمی شاغل در مجتمع مس سرچشمه رفسنجان در تابستان 1397بود که مطابق با جدول کرجسی و مورگان، جهت دستیابی به حداقل حجم نمونه (317 نفر)، تعداد 410 پرسشنامه استاندارد به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی بین کارکنان مذکور توزیع شد. ازاین بین، تنها 325 پرسشنامه قابل استفاده بود که نشان دهنده نرخ پاسخ 79 درصدی است. پس از اطمینان از نیکویی برازش و پایایی و روایی ابزار تحقیق، یافته های حاصل از تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار PLS، حاکی از آن است که کیفیت مبادله رهبر- عضو به طور معنی داری، حسادت در محل کار و متعاقباً رفتارهای کاری انحرافی را پیش بینی می کند. درادامه، آزمون روابط تعدیل گر (آماره کوهن) نشان داد که ادراک کارکنان از عدالت رویه ای و توزیعی، علی رغم کیفیت پایین مبادله رهبر- عضو، حس حسادت کم تری را در آنها ایجاد می نماید. درنهایت، شواهد نشان داد که کارکنان با عزت نفس بالا یا روان رنجوری اندک، با افزایش حسادت مقطعی، رفتارهای انحرافی کم تری را تجربه می کنند.