فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۴
1 - 37
حوزههای تخصصی:
با گسترش روزافزون فناوری، ظرفیت استفاده از یادگیری الکترونیکی در سازمان ها فراهم شده است تا کارکنان از مزایای آن بهره مند شوند و با به روزرسانی اطلاعات خود، بهره وری و کارایی خود در سازمان را ارتقاء دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری الکترونیکی بر بهره وری منابع انسانی در پایشگاه نفت آبادان بوده است. روش تحقیق در بخش اول، مرور سیستماتیک نظام مند متون علمی بوده که طی آن با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، جستجوی هدفمند مقالات در پایگاه های اطلاعاتی داخلی (اس. آی. دی[1]، گوگل اسکولار[2] و ایرانداک[3] و پایگاه های خارجی (وب آو ساینس[4]، اسکوپوس[5] و گوگل اسکولار) در بازه زمانی 1998 تا 2021 صورت گرفت. در بخش دوم، تأثیر یادگیری الکترونیکی بر بهره وری منابع انسانی با سیستم استنتاج فازی دوبخشی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش در بخش نخست شامل پژوهش های انجام شده در حوزه یادگیری الکترونیکی است که از بین آن ها به صورت هدف مند و قضاوتی نمونه گیری شد همچنین جامعه آماری در بخش دوم شامل دو گروه خبره محور و کارکنان ستادی (460 نفر) است که از گروه خبره محور به صورت هدف مند و قضاوتی و از کارکنان ستادی با استفاده از جدول مورگان (210 نفر) نمونه گیری شد. یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر یادگیری الکترونیکی شامل 5 عامل یادگیرنده (دانش یادگیرنده، تعامل یادگیرنده، علاقه یادگیرنده، توانایی یادگیرنده، اعتماد یادگیرنده و نگرش یادگیرنده)، یاددهنده (تخصص و اعتبار علمی یاددهنده، بازخورد از سوی یاددهنده، ارزیابی مستمر و تعامل یاددهنده با یادگیرندگان)، مشخصات محتوای آموزشی (کیفیت محتوای آموزشی، چندرسانه ای بودن، هدف محور بودن، بهره گیری مناسب از منابع موجود و قابلیت دسترسی آسان به محتوای آموزشی)، امکانات موردنیاز (فناوری و زیرساخت مناسب در سازمان، منابع مالی و خدمات پشتیبانی فنی) و عوامل سازمانی (حمایت مدیریت، فرهنگ سازمانی و ارائه گواهینامه های تخصصی) است. در نهایت، یافته های بخش سیستم استنتاج فازی طراحی شده، نشان داد که هر تغییری که در عوامل مؤثر بر یادگیری الکترونیکی ایجاد شود (افزایش یا کاهش هر کدام از ابعاد) در بهره وری منابع انسانی تأثیرگذار است و باعث تغییر در آن می شود. [1]- SID [2]- Google Scholar [3]- Irandoc [4]- Web of Science [5]- Scopus
شناسایی عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش (مطالعه موردی:سازمان تامین اجتماعی استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۴
144 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی استان هرمزگان می باشد، . پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی محسوب می شود. در گام اول به منظور شناسایی به مطالعه منابع علمی مختلف از جمله کتاب ها، مقالات و پایگاه های معتبر علمی موجود و همچنین مصاحبه با برخی خبرگان و کارشناسان با سابقه و برجسته پرداخته شد. پس از تعیین عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش اقدام به طراحی پرسشنامه با هدف سنجش گزینه ها براساس مقیاس پنج درجه ای شد. جامعه آماری این تحقیق که با استفاده ازروش پیمایشی انجام شده، کارکنان ادرات تامین اجتماعی استان هرمزگان بودند حجم نمونه با استفاده نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران 150 نفر تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از آزمون بارتلت، تحلیل عاملی، ضریب و ماتریس همبستگی، و آزمون خی دو استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد مقوله ه ای« مدیریت مشارکتی، شایستگی حرفه ای کارکنان، رسالت سازمان و حمایت دولت»به عنوان شرایط علی، مقوله های «سیستم های اطلاعاتی و مدیریتی، راهبرد و رهبری، فراموشی هدفمند، جو رقابتی و زیرساخت فناوری » به منزله شرایط بس تر، مقوله های «ساختار سازمانی، اشتراک سازمانی، چشم انداز سازمانی، میزان تفویض اختیار و نظارت و کنترل » به منزله شرایط مداخله گر، مقوله های «مهندسی معکوس، آموزش و تربیت، طراحی دوره های آموزشی و توانمندسازی کارکنان » به عنوان راهبرد و 6 مقوله (تقویت مهارت های خودتنظیمی، تقویت انگیزش شغلی، افزایش تعهد سازمانی، انعطاف پذیری در ارتباطات، کارآفرینی و نوآوری، بهبود عملکرد سازمانی) به عنوان پیامدهایِ استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی احص اء ش ده ان د .
الگوی تعلیم و تربیت عقلانی بر اساس آموزه های اسلامی در راستای بهره وری منابع انسانی در زندان با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
131 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر الگوی تعلیم و تربیت عقلانی بر اساس آموزه های اسلامی در راستای بهره وری منابع انسانی می باشد برای رسیدن به این هدف از روش فراترکیب استفاده شده است؛ بدین ترتیب که ابتدا متون، منابع و تحقیقات مختلف پیرامون موضوع تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت، مضمون های مربوط به الگوی تعلیم و تربیت عقلانی در راستای بهره وری منابع انسانی بر اساس آموزه های اسلامی شناسایی شد و سپس کدهای شناسایی شده در قالب پرسشنامه خبرگی در اختیار خبرگان قرار گرفت تا با اعلام نظرات و اعمال آن ها در الگو، الگوی نهایی ارائه گردد. الگوی ارائه شده اعتبارسنجی گردید. الگوی نهایی تعلیم و تربیت عقلانی بر اساس آموزه های اسلامی در زندان تبریز در راستای بهره وری منابع انسانی شامل 5 بعد، 16 مؤلفه و 98 شاخص می باشد که عبارتند از: بعد اول: تعلیم و تربیت قدرت تدبیر، شامل مؤلفه های عقل پروری اسلامی، تفکرپروری اسلامی، اندیشه پروری اسلامی. بعد دوم: یادگیری بر مبنای آموزه های اسلامی، شامل الگوپروری اسلامی، تجربه پروری اسلامی. بعد سوم: بهره مندی از آموزش های پویا، شامل روش های آموزشی، آموزش نوین عدالت محور. بعد چهارم: برنامه ریزی فرآیندهای آموزشی، برنامه ریزی نرم افزاری آموزش، برنامه ریزی سخت افزاری آموزش. بعد پنجم: تعلیم و تربیت مؤلفه های دینی انسانی که شامل مؤلفه های تربیت اجتماعی، تربیت اخلاقی، تربیت جسمی، تربیت معنوی و اعتقادی، تربیت خصوصیات نیکوی انسانی، نفس پروری اسلامی می باشد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های رشد سرمایه انسانی داوطلب در نهادهای مردم نهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ و نگهداشت سرمایه انسانی در سازمان ها و مجموعه های غیرانتفاعی و مردم نهاد یکی از چالش های مهم این مجموعه هاست. یکی از مهمترین عوامل حفظ سرمایه انسانی در این سازمان ها، ایجاد امکان توسعه و رشد افراد است، به نحوی که ضمن اثربخشی عملکرد این افراد در مجموعه آنها احساس رشد و پیشرفت فردی نیز داشته باشند. هیأت مذهبی به عنوان یکی از نهادهای اصیل دینی و البته گسترده در سطح جامعه نقش مهمی در بهبود فرهنگ دارد. رشدیافتگی فردی و نیز انگیزش حاصل از رضایت از فعالیت در این مجموعه ها از سوی خدام، نقش مهمی در عملکرد موفق هیأت به عنوان یکی از ارکان فرهنگی جامعه دارد. در این پژوهش با مطالعه موردی هیئات دانشجویی، سعی شد تا ابعاد و مولفه های رشد خدام مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق ضمن انجام مصاحبه با 12 نفر از خبرگان میدانی و صاحب نظران و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون، مدل نهایی تدوین شود. پس از تحلیل مصاحبه ها، تعداد 62 مضمون پایه، 19 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر به دست آمد. در نهایت، ابعاد ابعاد و مولفه های رشد خدام در قالب مضامین فراگیر تحت عنوان جذب (شامل ملاک و زمینه های جذب)، شناسایی نیازهای رشد ی(شامل سطوح و اولویت بندی نیازها)، طراحی و تدوین برنامه های رشد ی(شامل اهداف، طرح ها، انتخاب روش ها و ملاحظاتی در طراحی)، اجرای برنامه های رشد ی(شامل مجریان، مقومات و تسهیل گرها، موانع و چالش ها و ملاحظات)، ارزشیابی برنامه های رشد ی و پیامدهای رشد خدام (شامل پیامدهای فردی و گروهی، نهادی و محیطی) بیان شد
طراحی مدل ارزیابی خط مشی های فرهنگ تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
181 - 232
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان های دولتی با چالش های متعددی در زمینه تحول دیجیتال روبه رو هستند. این چالش ها ناشی از تدوین و ابلاغ مکرر خط مشی های گوناگون، به ویژه در حوزه فرهنگ تحول دیجیتال و عدم ارزیابی اثربخشی آنهاست. این امر به هدررفتن منابع، عدم استقبال کارکنان از تغییرات فناورانه و ناتوانی در دستیابی به اهداف و چشم اندازهای تعیین شده منجر می شود. به منظور رفع این مشکلات، ارائه مدلی برای ارزیابی خط مشی های این حوزه ضروری است. این پژوهش با هدف ارائه راهکارهایی برای اجرای مطلوب تر خط مشی ها و تحقق اهداف مرتبط انجام شده است. در این پژوهش، داده ها به منظور طراحی مدل ارزیابی خط مشی های فرهنگ تحول دیجیتال در سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، به عنوان یک سازمان دولتی پیشرو در زمینه ارتباطات و فناوری اطلاعات، گردآوری شده است. این گردآوری براساس مرور نظام مند پیشینه پژوهش از سال 2020 به بعد در پایگاه های داده معتبر داخلی، خارجی و هوش مصنوعی نظیر نورمگز، مگیران، الیسیت، امرالد و ریسرچ گیت و با استفاده از روش فراترکیب 7 مرحله ای (باروسو سندلوسکی) انجام شده است. مدل ارزیابی براساس الگوی ذی نفع گرا و با درنظرگرفتن سه ذی نفع اصلی (شهروندان، متخصصان و اپراتورها) و با استناد به مدل فرهنگ سازمانی ادگار شاین در سه سطح مصنوعات، ارزش ها و مفروضات بنیادین طراحی شده است. درنهایت، با انجام مصاحبه های اکتشافی با خبرگان در هر سه حوزه ذی نفعان و تحلیل مضمون، مدل ارزیابی شامل 8 معیار برای متخصصان، 5 معیار برای اپراتورها و 8 معیار برای شهروندان تدوین شده است.
ارزیابی عوامل موثر بر کیفیت فضای معماری داخلی در راستای بهبود تاب آوری فضا با هدف ارتقاء بهره وری منابع انسانی بر پایه نظریه سلسله مراتبی نیازهای مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
57 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کیفیت معماری فضای داخلی محل کار کارکنان سازمانها با تاب آوری فضایی و تأثیر آن بر بهره وری کارکنان است. این پژوهش از منظر هدف، اکتشافی، به لحاظ استفاده کاربردی و از نظر فنون گردآوری داده ها، کیفی است. در این پژوهش از شیوه مطالعه اسنادی، انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته و تشکیل گروه متمرکز خبرگان حوزه های مرتبط به منظور گرد آوری داده ها و اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان گرایش های مختلف از سه رشته معماری، روانشناسی و مدیریت به تعداد 12 نفر بوده است. در این مطالعه از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده ها بهره گیری شده است برای دستیابی به نتایج نهایی، یافته های حاصل از تحلیل محتوای نظرات گروه متمرکز از یک سو با پژوهش های پیشین در حوزه تاب آوری، کیفیت فضا و از سوی دیگر با آرای "آبراهام مازلو" مربوط به سلسله مراتب نیازها منطبق گردیده است. در پژوهش حاضر، نقش محوری بهره وری کارکنان به عنوان متغیر تأثیرپذیر در اتصال همه مؤلفه ها در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش به یک مدل منتهی شده که محورهای اصلی آن (عوامل زیستی و روانی؛ عوامل رضایت مندی و ماندگاری؛ و عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) به صورت یک چرخه مثلثی با هم در تعامل قرار می گیرند. با افزایش بهره وری امکان توسعه محور سوم به عنوان اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حاصل می شود که خروجی این بخش به سمت توسعه کیفیت فضا و استمرار جریان منجر می شود.
بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطۀ بین تقاضای شغلی و ابهام نقش با رفاه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
99 - 124
حوزههای تخصصی:
بهبود رفاه و حمایت از کارکنان سبب موفقیت سازمان شده است اگر سازمان کارکنان را مورد حمایت خود قرار داده آنها احساس تعهد بیشتری به سازمان داشته و در جهت فزایش عملکرد و دستیابی به اهداف سازمان تلاش می کنند. یافتن عوامل موثر بر رفاه کارکنان امری ضروری است و به سازمان ها جهت بهبود عملکرد و رسیدن به موفقیت کمک نموده است، از این رو این پژوهش در پی آزمون مدلی ازعوامل علی موثر بر رفاه کارکنان با میانجی گری خودکارآمدی در کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی صوری، روایی همگرا و روایی افتراقی متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLs3 انجام شده است.جامعه آماری شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه که شامل 490 نفر بوده است و با استفاده از جدول مورگان 215 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد که چالش های شغلی و ابهام نقش هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری خودکارآمدی بر رفاه کارکنان موثر بوده است. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که تقاضاهای شغلی بیش از حد و ابهام در نقش کارکنان توانسته است خستگی عاطفی را افزایش و درگیری کاری کارکنان را کم کرده که این دو سبب کاهش رفاه کارکنان شده است.
ارائه مدل فرهنگ بدون ترس در سازمان ها: رویکرد فرانظریه به روش ون دی ون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر ارائه مدل فرهنگ بدون ترس در سازمان ها بوده است. برای این منظور، از روش شناسی نظریه پردازی ون دی ون (2007) استفاده شد که شامل چهار مرحله فرموله کردن مسئله، شکل دهی نظریه های بدیل، گردآوری قرائن و شواهد و به کارگیری یافته ها بود. فرموله کردن مسئله با استفاده از بررسی مسئله موردنظر در بین کارکنان و به طورکلی، دیدگاه های مختلف مطرح شده در خصوص ترس و ریشه های آن در بین کارکنان انجام گرفت. از سوی دیگر، برای شکل دهی نظریه های بدیل و نظریه پردازی از نوع اول روش فرانظریه ریتزر (1989) یعنی فرانظریه به عنوان ابزاری برای دستیابی به فهم عمیق تر نظریه استفاده گردید که مشتمل بر چهار زیرشاخه درونی-اجتماعی، بیرونی-اجتماعی، درونی-فکری، بیرونی-فکری بود. یافته های به دست آمده نشان داد که ترس های افراد شاغل در سازمان ها غالباً ریشه در مسائل محیطی/بیرونی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی)، سازمانی (ارتباطی، عملکردی، انگیزشی، شرایط کاری) و فردی (خانوادگی، روحی و جسمی) دارد که هر کدام از این مسائل حول محور نظریه های مربوط به خود جای می گیرند. بدین ترتیب، مدل مفهومی تحقیق با تکیه بر نظریه های مذکور و در قالب اجرای فرهنگ بدون ترس در سازمان ها طراحی گردید. از راهکارهای مطرح شده در این مطالعه می توان به منظور شناسایی و ریشه یابی ترس های کارکنان و مدیران به منظور نهادینه سازی فرهنگ بدون ترس در سازمان ها، افزایش اثربخشی کارکنان و بالا رفتن سطح بهره وری سازمان ها استفاده نمود.
کاربست نگاشت فازی شهودی برای شناسایی و تحلیل عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان لرستان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرایند بازسازی اعتماد، تلاش فرد متعهد برای بازگرداندن اعتماد، پس از پیشامد یک تخلف (رفتار غیرقابل اعتماد) است. با توجه به اینکه موضوع بی اعتمادی در سازمان های دولتی، به معضل اساسی تبدیل شده است و بایستی به طور جدی در کانون توجه قرار گیرد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل بازسازی اعتماد ازدست رفته در سازمان های دولتی استان لرستان و با استفاده از روش نقشه نگاشت فازی شهودی (IFCM) انجام پذیرفت.
روش: پژوهش حاضر از نظر روش، آمیخته اکتشافی (کیفی – کمی) و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، استادان دانشگاه، مدیران و کارکنان سازمان های دولتی بود که ۲۵ نفر از آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند برای نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مطالعه ادبیات نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه بود که روایی و پایایی بخش کیفی، به ترتیب از طریق روایی محتوایی، روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار و آزمون کاپای کوهن سنجیده شد. همچنین، روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تأیید شد. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و فرایند کدگذاری، عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی شناسایی شدند. سپس در بخش کمّی پژوهش، با استفاده از روش IFCM نقشه نگاشت فازی شهودی، عوامل بازسازی اعتماد در سازمان های دولتی، از نظر درجه اهمیت اولویت بندی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های بخش کیفی، عوامل شناسایی شده بازسازی اعتماد عبارت اند از: نهادینه کردن ارزش های اخلاقی، سازوکار تقویتی و تنبیهی پیش خوران، استانداردسازی خدمات اداری، ایجاد فضای گفتمان، شفاف سازی، تقویت مهارت های مدیریت، احراز صلاحیت های حرفه ای افراد، استقرار قانون مداری و الزامات آن، توسعه سامانه جامع پاسخ گو، هوشمندی راهبردی. در بخش کمّی مشخص شد که شفاف سازی، ایجاد فضای گفتمان، استقرار قانون مداری و الزامات آن، نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و هوشمندی راهبردی، به ترتیب درجه اهمیت بیشتری دارند.
نتیجه گیری: توجه به عوامل شناسایی شده و پیاده سازی مؤثر آن ها، می تواند به عنوان راه کارهای جامع برای بازسازی و تقویت اعتماد در سازمان های دولتی محسوب شود. با اتخاذ رویکردی یکپارچه و هماهنگ در این زمینه، می توان به بهبود عمکرد و افزایش مشارکت مؤثر کارکنان در فرایندهای سازمانی دست یافت.
اثر رهبری زامبی بر سکوت سازمانی؛ با نقش میانجی صخره شیشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
161 - 202
حوزههای تخصصی:
سکوت سازمانی، یکی از چالش های مهم در محیط های کاری معاصر است و عومل متعددی بر تشدید آن در سازمان اثرگذار است، بنابراین، پژوهش پیش رو با هدف تعیین میزان اثرات رهبری زامبی بر سکوت سازمانی با نقش میانجی صخره شیشه ای انجام شد. ازنظر فلسفی، اثبات گرایانه با رویکرد قیاسی، راهبرد توصیفی، از نوع کمّی و مقطعی بوده و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان زن کمیته امداد امام خمینی(ره) استان کردستان و مراکز نیکوکاری می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بوده و با استفاده از روش کوهن تعداد 107 نفر از کارکنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پایایی مدل اندازه گیری ازطریق بارهای عاملی، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ، همچنین روایی همگرا با معیار AVE و روایی واگرا توسط شاخص HTMT بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل داده ها با نرم افزار پی.ال.اس نشان داد که رهبری زامبی به طورمستقیم و غیرمستقیم ازطریق متغیر میانجی صخره شیشه ای بر سکوت سازمانی اثرگذار است. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس با نرم افزار اس.پی.اس.اس نشان داد که بین میانگین نظرات ازلحاظ متغیرهای محل خدمت، تجربه و نوع استخدام تفاوت معنادار وجود دارد. درخصوص سایر متغیرها تفاوتی مشاهده نشد. جنبه نوآوری پژوهش این است که مطالعات پیشین متغیرهای مذکور را در فرهنگ های غربی بررسی کرده اند. لیکن پژوهش حاضر متغیرها را به طور هم زمان و در فرهنگ و بستر غیرغربی (ایران) بررسی کرد.
استراتژی های مدیریت شکایات مشتریان در ادارات تربیت بدنی: پیوندی میان مدیریت کیفیت جامع، حقوق شهروندی و رضایت شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
75 - 86
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی استراتژی های مدیریت شکایات مشتریان در ادارات تربیت بدنی دانشگاه های آزاد اسلامی شمال غرب کشور می پردازد و ارتباط بین مدیریت کیفیت جامع، حقوق شهروندی و رضایت شغلی کارکنان را تحلیل می کند. این مطالعه از نوع توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان این دانشگاه ها است. از 340 نفر، 180 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد شامل مدیریت شکایات مشتریان، مدیریت کیفیت فراگیر، حقوق شهروندی و رضایت شغلی استفاده شد که روایی آن ها توسط متخصصان تأیید گردید.یافته ها نشان دادند که مدیریت کیفیت جامع به طور مستقیم بر مدیریت شکایات مشتریان، رضایت شغلی و آگاهی از حقوق شهروندی تأثیر معنی داری دارد. با این حال، این روابط به واسطه متغیرهای میانجی رضایت شغلی و آگاهی از حقوق شهروندی معنادار نیستند. همچنین، نتایج نشان دهنده عدم معنی داری رابطه آگاهی از حقوق شهروندی و رضایت شغلی با مدیریت شکایات مشتریان بود.بر اساس نتایج این پژوهش، ایجاد روابط مناسب با مشتری و رسیدگی مؤثر به شکایات آن ها می تواند به افزایش و حفظ مشتریان کمک کند. بنابراین، توجه به مدیریت کیفیت جامع و توانمندسازی کارکنان، به همراه انعطاف پذیری در پاسخ به خواسته های مشتریان، می تواند به بهبود مدیریت شکایات و افزایش رضایت مشتریان کمک کند.
تبیین چهارچوب فرهنگ اخلاقی در سازمان های عمومی با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ سازمان های عمومی است و طراحی یک سازمان اخلاقی مستلزم تجزیه و تحلیل سیستماتیک تمام جنبه های فرهنگ سازمان و همسوسازی آنها به گونه ای است که از رفتار اخلاقی حمایت کرده و از رفتارهای غیراخلاقی جلوگیری کند. از این منظر هدف مقاله پیش رو تبیین چهارچوب فرهنگ اخلاقی در سازمان های عمومی با روش فراترکیب است. در این پژوهش بمنظور دستیابی به هدف تحقیق از روش پژوهش کیفی استفاده شده و از حیث هدف در دسته مطالعات توسعه ای قرار میگیرد. جامعه پژوهش مشتمل بر مقالات منتشره معتبر در نشریات علمی جهان بوده که پس از غربالگری 41 مقاله انتخاب گردیده است. بنابراین در گام نخست با بهره گیری از روش فراترکیب به استخراج مولفه های چهارچوب فرهنگ اخلاقی مشتمل بر پیشایندها، پیامدها و تهدیدکننده های فرهنگ اخلاقی پرداخته شده و در گام دوم جهت دسته بندی داده ها و شناسایی دقیق تر مولفه های موثر از تکنیک تحلیل تم استفاده شده است. یافته های این مقاله به شناسایی 25 مولفه پیشایندی، 17 پیامد و 8 تهدیدکننده فرهنگ اخلاقی در سازمان های عمومی انجامیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که جهت استقرار موثر فرهنگ اخلاقی در سازمان های عمومی بایستی اهداف کوتاه مدت از طریق اهداف بلند مدت سازمان(اصلاح فرهنگ اخلاقی) دنبال گردیده و محقق گردند.
طراحی مدل مقابله با استعفای خاموش در سازمان های دولتی (نمونه پژوهی: چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
35 - 58
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش به بررسی پدیده استعفای خاموش در سازمان های دولتی ایران می پردازد و با هدف شناسایی عوامل مؤثر، پیامدها و ارائه راه کارهایی برای مدیریت و کاهش این پدیده، به دنبال ارتقای آگاهی در میان مدیران، سیاست گذاران و پژوهشگران منابع انسانی است. روش: پژوهش حاضر از نوع بنیادی کاربردی با رویکرد تفسیرگرایانه و راهبرد آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۵ نفر از خبرگان حوزه منابع انسانی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری و با روش تحلیل مضمون، تحلیل شد. در بخش کمّی، از پرسش نامه مبتنی بر مدل سازی ساختاری تفسیری فازی (FISM) برای تحلیل استفاده شد. روایی و پایایی یافته های کیفی با استفاده از کاپای کوهن با مقدار 86/0تأیید شد. یافته ها: نتایج پژوهش به شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر استعفای خاموش، پیامدهای سازمانی آن و اولویت بندی راه کارهای مقابله با این پدیده منجر شد. یافته های ساختار میان عوامل با استفاده از ISM در پنج سطح سازمانی و تحلیل میک مک نشان می دهد که عوامل «بهبود فرهنگ سازمانی، توسعه حرفه ای کارکنان، شفاف سازی شرح شغل، اصلاح سیاست های سازمان و ارتقای شایستگی های رهبری»، به عنوان پیشران های کلیدی برای کاهش استعفای خاموش عمل می کنند. این مدل جامع، لزوم اقدام هم زمان در سطوح راهبردی، ساختاری و فردی را برای مهار استعفای خاموش تأیید می کند. نتیجه گیری: این پژوهش با تدوین مدلی جامع و کاربردی برای مدیریت استعفای خاموش در سازمان های دولتی ایران، راه کارهایی را برای کاهش پیامدهای منفی آن ارائه می دهد. همچنین، بر ضرورت اصلاحات اساسی در ساختار و فرهنگ سازمانی و شیوه های مدیریتی تأکید دارد؛ اصلاحاتی که می توانند اثرهای مثبتی در سراسر نظام اداری ایجاد کنند و بستر تصمیم گیری های مؤثرتری را در حوزه منابع انسانی فراهم سازند.
طراحی مدل فرهنگ سازمانی دیجیتال در شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۴
75 - 90
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : با ورود به هزاره سوم و پیشرفت های فن آورانه، هر سازمان در تلاش است تا با بهره گیری از دیجیتال سازی امور جاری خود، بتواند داده ها را ذخیره، پردازش و بهره گیری لازم نماید. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل فرهنگ سازمانی دیجیتال در شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی با رویکرد تحلیل مضمون می باشد. روش تحقیق: روش این پژوهش، تحلیل تم می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود. جامعه پژوهش 10 نفر از افراد خبره در مجتمع گاز پارس جنوبی بودند که تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام شد. سپس با کدگذاری باز و محوری، مدل اولیه طراحی گردید. یافته ها: نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی دیجیتال مشتمل بر 2 مضمون فراگیر رفتارمشاهده پذیر، و ارزش ها و باورها، و پنج مضمون سازمان دهنده شامل محیط کار دیجیتال، رهبری دیجیتال، روابط وارتباطات، ارزش های فردی و ارزش های جمعی با 25 مولفه در قالب مضامین پایه می باشد. نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی دیجیتال پویا و پیشرفته بر پایه همکاری، نوآوری و یادگیری مداوم می تواند به مدیران و پژوهشگران در درک بهتر و بهبود فرهنگ سازمانی دیجیتال کمک نماید.
ارائه چارچوبی برای توسعه منابع انسانی دوسوتوان زمینه ای در منطقه آزاد تجاری- صنعتی ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
97 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه چارچوبی برای توسعه منابع انسانی دوسوتوان زمینه ای در منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس بود. روش تحقیق به صورت کیفی از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته و جامعه آماری شامل خبرگان منابع انسانی در شرکت های فعال در منطقه آزاد ارس با سابقه مدیریت منابع انسانی حداقل به مدت 5 سال بود. جهت تعیین نمونه آماری 15 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در تحقیق مشارکت کردند. بر اساس روش تحلیل تم حاصل از مصاحبه با خبرگان 11 ویژگی در قالب 5 عامل توانمندسازی، ایجاد انگیزش، فرصت آفرینی، توانایی تطابق، و مدیریت منابع انسانی در پژوهش حاضر شناسایی شد که چارچوب توسعه منابع انسانی دوسوتوان زمینه ای را تشکیل داد. در نتیجه برای توسعه منابع انسانی دوسوتوان لازم است سازکارهای مناسبی مورد توجه قرار گیرند. بر همین اساس پیشنهاد می شود جهت توانمندسازی کارکنان به آموزش و کسب مهارت های نوین، ایده های خلاقانه، و شناسایی استعدادها توجه شود. همچنین ایجاد انگیزه در افراد می تواند از طریق جانشین پروری بر اساس شایستگی و حمایت از کارکنان صورت پذیرد.
ارائۀ مدل کیفیت دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
303 - 314
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و عناصر و ارائه مدل کیفیت دانشجو معلمان دانشگاه های فرهنگیان تهران انجام شده است. پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از منظر ماهیت داده ها کیفی است که از روش تحلیل مضمون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه آماری را استادان دانشگاه های فرهنگیان شهر تهران و همچنین دانشجو معلمان ترم آخر همان دانشگاه ها در بهار سال 1402تشکیل دادند که با کاربرد روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند و مصاحبه ها تا نفر 22 به اشباع رسید. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد ابعاد کیفیت دانشجو معلمان دارای چهار مقوله شامل کیفیت شایستگی با سه مؤلفه (خلاقیت و نوآوری، تخصص و مهارت، حفظ شأن معلمی)، کیفیت نقش با چهار مؤلفه (تسهیلگری، مقتدر رسمی، مربیگری، الگویی)، کیفیت یاددهی و یادگیری با سه مؤلفه (روش تدریس، سبک تدریس، روش ارزیابی)، و کیفیت زندگی کاری با چهار مؤلفه (سطح استقلال، روابط اجتماعی مطلوب، سلامت عمومی، سازگاری با محیط) است.
شایعه سازی هدفمند و شهرت شخصی؛ آزمون نقش میانجی شبکه سازی سیاسی و تعدیلگر جاه طلبی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
47 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر شایعه سازی هدفمند بر شهرت شخصی با توجه به نقش میانجی شبکه سازی سیاسی و تعدیلگر جاه طلبی منفی اجرا شده است.روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری و تحلیل داده توصیفی از نوع میدانی علّی است. جامعه آماری را کارکنان شاغل در استانداری ایلام و واحدهای تابعه تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بر اساس سطح سازمانی تعداد 420 نفر به عنوان نمونه تحقیق تعیین شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه بود که بعد از توزیع و جمع آوری آن تعداد 318 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل وارد محیط نرم افزار Smart PLS نسخه 2 شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد شایعه سازی هدفمند بر شهرت شخصی و شبکه سازی سیاسی تأثیر معنادار و مثبت دارد. همچنین، شبکه سازی سیاسی اثر معنادار و مثبتی بر شهرت شخصی می گذارد و شایعه سازی هدفمند از طریق شبکه سازی سیاسی بر شهرت شخصی اثر غیر مستقیم و مثبت دارد. سرانجام مشخص شد جاه طلبی منفی اثر شایعه سازی هدفمند بر شهرت شخصی را افزایش می دهد.نتیجه: این تحقیق، ضمن معرفی استراتژی شایعه سازی هدفمند در سپهر دانش مدیریت رفتار سازمانی، به مدیران وزارت کشور نسبت به این ترفند سیاسی در جهت ساخت شهرت شخصی پیش برنده و توسعه شبکه های سیاسی پیرامون هشدار می دهد.
طراحی مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر رویکرد منتورینگ (SDTP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۴
98 - 117
حوزههای تخصصی:
کمبود نیروی انسانی متخصص و ضرورت افزایش انگیزه های منابع انسانی با ابزار ارتقاء از داخل موجبات پژوهش حاضر را با رویکرد طراحی منتورینگ فراهم نموده است. رویکرد این پژوهش آمیخته می باشد و در بخش کیفی از روش اکتشافی و در بخش کمی نیز از روش پیمایش استفاده شده است. ابتدا با مصاحبه های تخصصی با متخصصین عناصر مدل منتورینگ استخراج گردید. پس از شناسایی عناصر، در مرحله تعیین عناصر پرسشنامه ای طراحی و توزیع گردید و از طریق سرشماری (کل اعضای جامعه پژوهش) داده ها گردآوری شدند و سپس با دو نیم کردن آزمون اعتبار آزمون از طریق آلفای کرانباخ (%68) تعیین شد. پس از آن از طریق نرم افزار SPSS، آزمون تی تک گروهه نتایج تحلیل شد و همه عناصر شناسایی شده در مرحله قبل مورد تأیید واقع گردید. پس از آن داده ها در قالب جلسه گروه کانونی به صورت یک مدل نهایی تدوین شد. در انجام این فرایند از نرم افزار ISM استفاده شد. عناصر موجود در الگو شامل تهیه پروفایل شناختی منتی، تدوین برنامه توسعه فردی، تعیین حوزه های عملکردی مهم برای شرکت، شناسایی، ارزیابی و تأمین منتورها، تهیه پروفایل شناختی منتور، تعیین مشاغل کلیدی و تعیین استعدادها، برنامه ریزی توسعه منتورها، ثبت و تنظیم قرارداد یادگیری فیمابین منتی و منتور، اجرای اثربخشی فرآیند منتورینگ برای افراد مختلف، اجرای برنامه منتورینگ، ارزیابی فرآیندی منتورینگ و بهبود آن و ثبت قرارداد مالی منتورینگ با منتور می شود. این مدل موسوم به SDTP در مقاله ارائه شده است.
رهبری زهرآگین و سایش اجتماعی: تبیین نقش میانجی آنومی سازمانی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
153 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رهبری زهرآگین بر سایش اجتماعی کارکنان با نقش میانجی آنومی سازمانی در سازمان های دولتی استان لرستان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش تعداد 1350 نفر از کارکنان ادارات کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرم آباد بودند که نمونه ای به تعداد 300 نفر به روش تصادفی طبقه ای از میان آن ها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های رهبری زهرآگین اشمیت (2008)، آنومی سازمانی ذوقبی و اسپینو (2007) و سایش اجتماعی دافی و همکاران (2002) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش از روش های آماری توصیفی و استنباطی و برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد رهبری زهرآگین از طریق آنومی سازمانی دارای اثر مثبت و معنادار بر سایش اجتماعی کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان بوده است.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت استقرار کانون های ارزیابی و رشد در ارتش ج.ا.ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارتش ج. ا. ایران، یکی از سازمان های پیشرو و پیشگام در عرصه ارزیابی عملکرد کارکنان با قدمتی قریب به یک قرن، مباحث گزینش و استخدام، ارزیابی، انتصاب و ارتقای کارکنان خود را مقوله های مهمی می داند و در سال های اخیر، همگام با سایر سازمان های مطرح کشوری با ایجاد تغییر در نظام منابع انسانی خود، در راستای استقرار نظام شایسته سالاری، مدیریت استعدادها و رشد و پرورش هدفمند فرماندهان و مدیران آینده ارتش بر مبنای رویکردهای نوین، به راه اندازی کانون های ارزیابی و رشد اقدام کرده و در این مسیرگام برداشته است. در ارتش ج. ا. ایران، به عنوان یکی از سازمان های متکی بر نیروی انسانی، عوامل مختلفی در موفقیت استقرار کانون های ارزیابی و رشد تازه تأسیس آن تأثیرگذار است.
روش: پژوهش از لحاظ هدف کاربردی توسعه ای است و روش اجرای آن، تلفیقی از روش های توصیفی تحلیلی و پیمایشی (استفاده از نظر خبرگان و پرسش نامه) بوده است. به منظور پاسخ به این سؤال که از میان عوامل مؤثر بر موفقیت استقرار کانون های ارزیابی و رشد در سطح ارتش، کدام عوامل اولویت و اهمیت بیشتری دارند، ضمن بررسی سوابق و اسناد علمی مرتبط و استفاده از نظر ۲۴ خبره آشنا با موضوع تحقیق، ۲۱ عامل شناسایی، وزن دهی و اولویت بندی شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، پنج عامل ارزش اهمیت و عملکرد بیشتری داشتند که عبارت اند از: نگرش مثبت مسئولان، سیاست گذاری اولیه، ویژگی های شخصیتی بنیان گذاران، به کارگیری کارکنان کارآمد و داشتن برنامه و چشم انداز. همچنین سه عامل اهمیت بیشتر و عملکرد ضعیفی داشتند که عبارت اند از: فرهنگ سازی، هم سوسازی با سایر نظام منابع انسانی و کاربست نتایج کانون در حوزه های مختلف.
نتیجه گیری: استقرار کانون های ارزیابی و رشد در سطح ارتش ج. ا. ایران و کاربست نتایج آن موازی با سایر روش های ارزیابی سنتی و متداول، فرایند سنجش و ارزیابی و شناسایی و انتخاب کارکنان و رشد آنان را منصفانه تر و با روایی بیشتری انجام خواهد داد. فرماندهان و مدیران راهبردی سازمان، باید ضمن حفظ و ادامه موقعیت فعلی عواملی که اهمیت و عملکرد بیشتری دارند، برای افزایش عملکرد عواملی برنامه ریزی و اقدام کنند که طبق نتایج به دست آمده، ارزش اهمیت زیادی دارند؛ اما عملکردشان ضعیف است.