فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
انتخاب نادرست مدل های کسب وکار الکترونیکی، بدون توجه به شرایط محیطی و سازمانی، مهم ترین مانع گسترش تجارت الکترونیک است. آگاهی از این موضوع که چه ارتباطی بین مدل های کسب وکار الکترونیک و راهبردهای گوناگون در خلق، کسب و ارایه ارزش رقابتی وجود دارد اهمیت زیادی برای محققان و مدیران دارد. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی رابطه بین مدل کسب وکار و راهبرد محصول در کسب وکارهای الکترونیکی کوچک و متوسط ایران است. این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع، اقدام به ارایه گونه شناسی جدیدی از مدل های کسب وکار الکترونیک بر مبنای نقاط مرجع راهبردی نموده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه کسب وکارهای الکترونیکی کوچک و متوسط حاضر در ایران است. ابزار جمع آوری داده برای آزمون فرضیه های اصلی و فرعی نیز پرسشنامه الکترونیکی است. پرسش نامه ها از طریق رایانامه برای مدیران سطوح عالی و میانی کسب وکارهای الکترونیکی ارسال و در نهایت 400 پرسش نامه از ایشان دریافت شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISRELتجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که دو نقطه مرجع محورِ توجه و میزان کنترل، عوامل مؤثری در انتخاب مدل های کسب وکار الکترونیک و راهبردهای محصول هستند. همچنین مشخص گردید که بین نوع مدل کسب وکار الکترونیک و انتخاب نوع راهبرد محصول رابطه معناداری وجود دارد.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، فناوری اطلاعات تقریباً با تمام جنبه های زندگی ما به ویژه زندگی کاری و حرفه ای عجین شده است. کاربرد فناوری اطلاعات در حوزه های مختلف و رشد سریع استفاده از رایانه در سازمان ها، به بررسی میزان و عوامل پذیرش و عدم پذیرش فناوری اطلاعات در سازمان ها اهمیت ویژه ای بخشیده است. از طرفی با رشد تحقیقات در حوزه های مختلف مرتبط با پذیرش فناوری اطلاعات و مواجهه با نوعی پراکندگی و انفجار اطلاعات در این زمینه، اطلاع و تسلط بر تمامی ابعاد این حوزه تا حدود زیادی امکان پذیر نیست. لذا انجام پژوهش های ترکیبی که عصاره پژوهش های انجام شده در این موضوع را به شیوه نظام مند و علمی فراروی پژوهشگران قرار دهد اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش با به کارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA) برای تجزیه وتحلیل داده ها، پس از بررسی تعداد زیادی از پایان نامه ها، مقالات و پژوهش های انجام شده در ارتباط با پذیرش فناوری اطلاعات در ایران، تعداد 19 مطالعه انتخاب و 21 فرضیه و متغیر شناسایی شد. نتیجه فراتحلیل نشان می دهد که متغیرهای توانمندسازی کارکنان، وسعت به کارگیری فناوری، درک از سهولت استفاده و درک از سودمندی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر پذیرش فناوری اطلاعات در سازمان های ایرانی داشته اند.
تأثیر قابلیتهای فناوری اطلاعات بر چابکی کسب وکار
حوزههای تخصصی:
چابکی سازمان یکی از مفاهیم مدیریت مرتبط با رقابت، فعالیتهای کسبوکار و ساختارهای
شرکت در قرن بیستویک مطرح است. چابکی شرکتها در کنار سایر تئوریهای مدیریت در موفقیت
شرکتها در محیط متلاطم بازار اساسی است. در این راستا قابلیتهای فناوری اطلاعات از چابکی
سازمان پشتیبانی کرده و نقش اساسی در درک و واکنش نسبت به محیط دارند. این تحقیق بدنبال
بررسی تاثیر قابلیتهای فناوری اطلاعات در تسریع چابکی سازمان در بخش خدمات در حوزه
بانکداری است، بنابراین این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا، تحلیلی- توصیفی میباشد.
جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان بانک ملی در استان اردبیل به تعداد 600 نفر میباشد.
روش نمونهگیری در این تحقیق بصورت تصادفی بوده و از طریق فرمول کوکران به تعداد 250 نفر
بهعنوان نمونه در نظر گرفته شده است. نتایج حاصله از تحلیل داده نشان میدهد که چهار قابلیت
معماری، زیرساخت، منابع انسانی و منابع ارتباطی ابعاد تشکیل دهنده قابلیت فناوری اطلاعات و نیز
سه عامل حسگری، پاسخگویی و یادگیری ابعاد تشکیل دهنده چابکی سازمانی است و بررسی
رابطه از طریق آزمون همبستگی و تحلیل مسیر نشان میدهد که رابطه معناداری بین قابلیتهای
فناوری اطلاعات با چابکی سازمان در حوزه بانکداری برقرار است.
تدوین سیاست های تخصیص منابع به منظور افزایش اثربخشی در دانشگاه های غیردولتی؛ رویکردی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت ها همواره برای نیل به اهداف والای توسعه ای خود از برنامه های توسعه و استراتژی های تدوین سیاست ها استفاده می کنند. در ایران نیز به تبع دیگر کشورهای برنامه های متعددی ارائه شده است که اخیرا نیز سند چشم اندار کشور تدوین شده است. در این سند دانشگاه ها به عنوان کانون توسعه ی علمی و فناوری از جایگاه و وظایف ویژه ای برخوردار هستند. در شرایط حساس کنونی تنها در شرایطی که دانشگاه ها از عملکرد مناسب برخوردار باشند، می توانند رسالت خود را در راستای تحقق اهداف سندچشم انداز به درستی انجام دهند. در این مطالعه با تأکید بر دانشگاه های غیردولتی و با ارائه یک رویکرد جدید سیاست های ارتقاء اثربخشی دانشگاه های غیردولتی براساس استفاده بهینه از منابع شان تدوین و ارائه گردیده است. منابع دانشگاه ها در این مطالعه در سه حیطه ی انسانی، ارتباطی و ساختاری قرار گرفته اند و بر این اساس پرسشنامه ی مشتمل بر 37 پرسش طراحی شده است که تعداد 83 پرسشنامه که توسط کارمندان و اعضای هیأت علمی دانشگاه های غیردولتی کشور عودت داده شدند. در این مطالعه ارتباط متغیرهای تحقیق با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری[1]، مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه تا حد زیادی دیگر نارسائی های دانشگاه های غیردولتی را نیز روشن نموده است که به منظور رفع این مشکلات، پیشنهادهایی برای انجام تحقیقاتی در آینده ارائه گردیده است.
پیش بینی سطح مدیریت سود با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر تحقیقات انجام شده در حوزه مدیریت سود به بررسی انگیزه ها و عوامل موثر بر سطح مدیریت سود پرداخته اند، ولی از این متغیرها به طور مستقیم برای پیش بینی سطح مدیریت سود استفاده نشده است. در نتیجه تنها همبستگی بین مدیریت سود و این متغیرها بررسی شده است. از این رو، طراحی یک مدل برای پیش بینی سطح مدیریت سود به منظور کاهش ریسک بحران های مالی ناشی از مدیریت سود و کمک به سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات صورت های مالی، برای اجتناب از تحمل زیان های عمده در بازار سرمایه ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با استفاده از متغیرهای موجود در ادبیات مدیریت سود و بکارگیری مدل شبکه های عصبی مصنوعی سطح مدیریت سود پیش بینی شده است. شبکه با استفاده از اطلاعات سال های 1379 تا 1387 مورد آزمون و آموزش قرار گرفت و در نهایت ساختار مطلوب با دقت 0.94 درصد در مرحله آموزش و 0.69 درصد در مرحله آزمون انتخاب شد.
بررسی میزان اثربخشی سیستم های آموزش الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک سیستم آموزش الکترونیک را با هدف ارزیابی و سنجش اثربخشی واقعی آن، در چهار بعد اصلی شامل فن آوری و پشتیبانی، استاد، دوره ی آموزشی و فراگیران مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده است. این پژوهش کاربردی، به شیوه ی پیمایشی در شرکت ساپکو انجام گرفته است و ابزار اصلی جمع آوری داده ها در آن، پرسش نامه بوده که در کنار آن مشاهده و مصاحبه نیز صورت گرفته است. روایی پرسش نامه در پژوهش مشابهی تأیید شده بود و اکنون نیز با توجه به بومی سازی آن، با ارجاع به خبرگان آموزش الکترونیک مجدداً به تأیید رسید. پایایی پرسش نامه نیز با محاسبه ی آلفای کرانباخ به دست آمد. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام گرفته و برای تحلیل داده های پژوهش از آزمونt در مقایسه با عدد ثابت و روابط ریاضی مربوط به مدل پژوهش استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در میان ابعاد سیستم آموزش الکترونیک مورد بررسی، بالاترین اثربخشی در بعد محتوای دوره و خودارزیابی فراگیران وجود دارد؛ درحالی که خدمات فن آوری و پشتیبانی سیستم نیاز به بهبود دارد. اقداماتی نظیر بهبود کیفیت پشتیبانی فنی و فراهم نمودن امکاناتی برای در دسترس بودن استاد مجازی به صورت برخط می تواند وضعیت کل سیستم را به سوی اثربخشی بیش تر پیش ببرد.
تعیین درجه آمادگیِ پذیرش یادگیری الکترونیکی در دانشگاه خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
یادگیری الکترونیکی محدودیت زمانی و مکانی ندارد. برای یادگیرندگان یک محیط یادگیری انعطاف پذیر و راحت ایجاد می نماید. آنها را قادر می سازد به نحو اثربخشی یاد بگیرند، به سرعت مهارت های حرفه ای خود را توسعه دهند و پیشرفت حرفه ای کسب نمایند. هدف کلی این تحقیق بررسی امکان پیاده سازی نظام یادگیری الکترونیکی در دانشگاه خلیج فارس بوشهر می باشد. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه بوشهر در نیم سال تحصیلی 90-91 تشکیل می دهند و360 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. برای تأیید روایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوی استفاده گردید. بدین منظور، نظرات اعضای هیأت علمی و افراد صاحب نظر اخذ و اعمال شد. پایایی پرسش نامه توسط آلفای کرونباخ سنجیده شد. این ضریب برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 90/0 تا 97/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یک طرفه ANOVA و آزمون تی) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بوشهر برای شرکت در یادگیری الکترونیکی آمادگی نسبی دارند. به علاوه تحلیل استنباطی داده ها نشان داد که دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دانشجویان دانشکده فنی و مهندسی از نظر آمادگی برای شرکت در یادگیری الکترونیکی دارای بالاترین امتیاز بودند ولی بین این دانشکده ها با دانشکده های دیگر تفاوت معناداری وجود ندارد.
به کارگیری الگوریتم های درخت تصمیم گیری جهت کشف رفتارهای مشکوک در بانکداری اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی جهان به واسطه گسترش فناوری اینترنت، رقابتی دانش محور را در عرصه تجارت الکترونیکی به وجود آورده است. به طوری که با افزایش نرخ مبادلات تجاری، تضمین امنیت، منوط به تحقق نظام پویای بانکداری الکترونیکی است. بانکداری اینترنتی به عنوان یک فرصت بالقوه و رکن اساسی، در فضای سایبر با تهدیدهای گوناگونی مواجه است که یکی از این چالش ها، عدم قطعیت در تضمین امنیت تراکنش ها و وجود رفتارهای غیرمتعارف از سوی شیادان الکترونیکی است. از آنجایی که رفتار کاربران در سامانه اینترنتی با عدم قطعیت همراه بوده و سوابق تراکنش ها، تنها راه کنترل این حرکات است، دانش استنتاجی خبرگان و دسته بندی الگوی رفتاری کاربران توسط الگوریتم درخت تصمیم ، جهت کشف تقلب و رفتارهای مشکوک راهگشاست. در این مقاله، ابتدا متغیرهای مؤثر در تولید قوانین رفتاری تعیین شده است و در نهایت، روند چهار الگوریتم Chaid، ex_Chaid، C4.5 و C5.0 مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوریتم C5.0 با دقت 91 درصد می تواند به عنوان روش ماشینی مطمئن جهت کشف الگوهای مشکوک موجود روی تراکنش های بانک محسوب شود.
شناسایی عوامل موثر بر فرآیند شکل گیری سیستم نوآوری فناورانه در کشور: الگویی مبتنی بر نظریه برخاسته از داده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به نوآوری های مستمر مستلزم ایجاد نوآوری به گونه ای نظام مند می باشد. این امر مستلزم شناسایی ماهیت فرآیندها و چگونگی پیدایش سازوکارهای سیستم های نوآوری است. پژوهش حاضر با درک اهمیت و نقش سیستم های نوآوری فناورانه در توسعه فناوری و با توجه به کمبود مطالعات پیشین در حوزه شناسایی عوامل تاثیر گذار بر پیدایش این گونه سیستم ها، در پی مفهوم سازی و پاسخ به این سئوال می باشد که «عوامل موثر بر فرآیند شکل گیری سیستم های نوآوری فناورانه در ایران چه عواملی هستند و چگونه بر شکل گیری این گونه سیستم ها تاثیر می گذارند؟». روش پژوهش این پژوهش کیفی بوده و با استفاده از شیوه نظریه برخاسته از داده ها انجام شده است. در این پژوهش مصاحبه های عمقی و هدفمند با 9 نفر از خبرگان آشنا به مفاهیم نوآوری فناورانه و سیستم های نوآوری در سه گروه دانشگاهی، سیاست گذار و صنعتگر و به مدد روش گلوله برفی انجام شد. با استفاده از تحلیل مصاحبه ها مشخص شد که پنج گروه از عوامل زمینه ای، محیطی، ساختاری، کارکردی و راهبردی بر شکل گیری سیستم های نوآوری فناورانه در کشور موثرند که در قالب 17 مقوله مجزا دسته بندی شدند. در پایان هم مکانیزم چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر پیدایش سیستم نوآوری فناورانه در کشور در قالب یک مدل تجسمی ارایه شده است.
تأثیر فناوری اطلاعات بر رفتار حرفه ای حوزه منابع انسانی استانداری تهران
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و رفتار حرفه ای موضوعاتی است که بر بیشتر سازمان های ایرانی تأثیر گذاشته است و اگر چه در مورد هر یک از این دو موضوع، تحقیقاتی گسترده در سراسر دنیا انجام گرفته است، اما تحقیقات تجربی اندکی در مورد ارتباط بین این دو، به ویژه تأثیر فناوری اطلاعات بر رفتار حرفه ای حوزه منابع انسانی وجود دارد.این تحقیق تأثیرفناوری اطلاعات را بر رفتار حرفه ای حوزه منابع انسانی استانداری تهران، مورد بررسی قرار می دهد.
تحقیق حاضر ترکیبی از تحقیق کتابخانه ای و میدانی است. روش پژوهش در این مطالعه روش ""کمی "" با تکنیک ""پیمایشی"" می باشد. همچنین این تحقیق بر حسب هدف در گروه تحقیقات ""کاربردی"" جای می گیرد. لازم به ذکر است در این پژوهش از ابزار پرسش نامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.
بر اساس نتایج حاصله از تحقیق، فناوری اطلاعات بر شاخص های مختلف رفتار حرفه ای حوزه منابع انسانی تأثیرات متفاوتی دارد. بدین صورت که بکارگیری فناوری اطلاعات، سطح پاسخگویی ، سطح استقلال اطلاعاتیو سطح ارتباطات خارج از سازمان را افزایش می دهد، ولی بکارگیری فناوری اطلاعات، تأثیر قابل ملاحظه ای بر فعالیت های تحول آفرین ( دگرگون ساز) ندارد.
تبیین تأثیرات گسترش نفوذ ICT بر توسعه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
توسعه در حوزه های اجتماعی، از جمله دغدغه های پیشروی هر جامعه ای است که توجه بسیاری از صاحب نظران و محققان را به خود معطوف کرده است. در عصر اطلاعات با وجودی که فناوری های اطلاعات و ارتباطات، لایه های مختلف جوامع را در هم نوردیده و تأثیرات شگرفی بر آنها داشته، متأسفانه پژوهش های اندکی با دیدی کلان نگر به مطالعه این تأثیرات پرداخته اند. بدین منظور پژوهش حاضر در تلاش است تا به شناسایی و تبیین تأثیرات گسترش و نفوذ فناوری های اطلاعات و ارتباطات بر توسعه اجتماعی جوامع بپردازد. مقاله پیش رو، بخشی از یک پژوهش کیفی با رویکرد داده بنیاد (گراندد تئوری) است که در آن تعداد هجده نفر از صاحب نظران حوزه های سیاست گذاری عمومی، فناوری اطلاعات و علوم اجتماعی از طریق روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و در مطالعه شرکت کرده اند. داده های پژوهش به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و همچنین از روش مقایسه ای مداوم استراوس و کوربین برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گسترش و نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع از طریق تأثیرگذاری بر سطح انتظارات عمومی و یاری رساندن به شهروندان برای کسب شایستگی و تسهیل در ایجاد تغییر و تحول در نظام اجتماعی جوامع، بر فرآیند توسعه اجتماعی جوامع تأثیرگذار است که مشروح هر یک از آنها در این نوشتار تبیین شده است.
درخت تصمیم فازی ؛ رویکردی نوین در تدوین استراتژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان و عدم قطعیت در فرآیند برنامهریزی استراتژیک نقش مهمی را ایفا میکنند. در دنیای متغیر امروزی داشتن استراتژی متناسب با شرایط متغیر محیطی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و رویکردهای کلاسیک تدوین استراتژی، قابلیت پاسخگویی سریع و مناسب به نیاز سازمانها، در محیط متغیر امروزی را ندارند. درخت تصمیم فازی که حاصل ترکیب الگوریتم ID3 و تئوری مجموعههای فازی میباشد، مدلی سیستماتیک ارائه میکند که سازمانها با استفاده از آن میتوانند در برابر تغییرات محیطی، واکنش سریع و مناسب داشته باشند. مزیت دیگر این رویکرد، توانایی کار آن با متغیرهای کلامی است که دانش حاصل از آن برای انسان از قابلیت درک بالایی برخوردار میباشد. این رویکرد به دلیل فازی بودن توانایی برخورد با عدم قطعیت را داشته و با در نظر گرفتن حالتهای مختلف در پایگاه داده، واکنش مناسب در برخورد با تغییرات محیطی دارد. این رویکرد ابتدا صفات اصلی دخیل در امر تدوین استراتژی را شناسایی کرده و اقدام به ایجاد پایگاه داده و تشکیل درخت با محاسبه آنتروپی صفات میکند تا پایگاه قوانین حاصل شود. در نهایت با فازی سازی ورودیها (صفات) و خروجیها (استراتژیها)، سیستم استنتاج فازی اولویتبندی استراتژیها را ارائه میدهد.
بررسی ریسک اطلاعات با استفاده از مدل های ریزساختار بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های کلاسیک قیمت گذاری دارایی ها توزیع اطلاعات را متقارن فرض کرده و بده -بستان یکسانی را برای سرمایه گذاران در نظر می گیرند. در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی و برخورداری برخی معامله گران از اطلاعات خصوصی، سرمایه گذاران با ریسک اطلاعات روبرو خواهند بود؛ این ریسک عباتست از ریسک معامله با معامله گران مطلع. ایزلی و همکاران وی (2002) احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی را به عنوان شاخص ریسک اطلاعات معرفی کرده و مدل ریزساختاری را بدین منظور توسعه داده اند.
این مقاله قیمت گذاری ریسک اطلاعات را در بورس اوراق بهادار تهران مطالعه کرده و رابطه بین اندازه شرکت و احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی را بررسی می کند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی (شاخص ریسک اطلاعات) قادر به توضیح بازده سهام می باشد. ده درصد افزایش در احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی 8/2 درصد افزایش در بازده را به همراه خواهد داشت. همچنین ارتباط منفی و معنی داری بین اندازه شرکت و احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی وجود دارد.
ارائه چارچوب مفهومی تدوین چشم انداز، ارزیابی و گزارشگری سرمایه فکری در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد دانش بنیان امروزی سرمایه های فکری در مقایسه با دارایی های مشهود و فیزیکی ارزش و اهمیت بیشتری یافته اند و به عنوان محرک پیش برنده کلیدی و منبعی مهم برای کسب «مزیت رقابتی پایدار» و بهبود عملکرد سازمانی به کار گرفته می شوند. اجزای مختلف سرمایه های فکری دارای اثرات متقابلی هستند که ایجاد «ارزش» می کنند و موفقیت یک سازمان به توانایی سازمان در مدیریت این منابع کمیاب بستگی دارد.
در کنار این تحول، در محیط پویا و رقابتی امروز که سرشار از تغییر و بی ثباتی و آکنده از عدم قطعیت هاست، تنها رویکرد و سیاستی که احتمال کسب موفقیت بیشتری برای سازمان به همراه دارد، تلاش برای معماری آینده است. این تلاش سبب می شود تا مدیران با کسب آمادگی های لازم و تصمیم گیری های مناسب فقط نظاره گر تحولات آینده نباشند. نظر به این ضرورت، آینده پژوهی به شکلی نظام مند به مطالعه آینده می پردازد و ابزاری برای مهندسی هوشمندانه آینده و سیاستگذاری پیش نگر به شمار می آید. این پژوهش نیز تلاشی است که با نگاهی به ادبیات آینده پژوهی، در صدد ارائه الگویی روش مند برای تدوین چشم انداز سرمایه فکری در نظام بانکی است. الگویی از چشم انداز که قابلیت تحلیل تصویر مطلوب در این حوزه را دارا باشد.
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های کیفی تحلیل محتواست. روش این پژوهش نیز روش چشم انداز است که به شیوه توصیفی/کتابخانه ای (بررسی اسناد و مدارک) و با رویکردی فرا تحلیلی انجام گرفته است.
در این مقاله تلاش شده است؛ با توجه به چالش های شناسایی، ارزیابی و گزارشگری سرمایه فکری بانک ها در مقایسه با دارایی های مادی آن ها و ضرورت پیوند برنامه های شناسایی و ارزیابی سرمایه های فکری و دانشی با جهت دهی راهبردی نظام بانکی، چارچوب مفهومی تدوین چشم انداز، شناسایی، سنجش و گزارشگری شاخص های سرمایه فکری و دانشی ارائه شود، تا راهنمای عملی اجرای مدیریت سرمایه فکری در نظام بانکی باشد.
در ادامه مدلی شامل سه مرحله و هفت گام اساسی به منظور تدوین چشم انداز، طراحی راهبردها، تعیین شاخص ها و گزارشگری سرمایه های فکری ارائه شده که این الگو به منظور تحلیل دقیق تر و گزارشگری مربوط تر و قابل اتکاتر، از صورت های وضعیت، عملکرد و گزارش روند سرمایه های فکری بهره می جوید.
مدل راهبردی توسعه ارتباطات سیار با رویکرد منافع امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد انفجاری تلفن همراه در دهه اول قرن 21 موجب شد اتحادیه جهانی مخابرات ، فناوری های ارتباطات سیار را پیشران رشد فاوا در جهان نام نهد. ورود این فناوری به کشور همانند هر فناوری نوظهور دیگر موجب تحول در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی و دفاعی- امنیتی شده است.
تحقیقات انجام شده در حوزه امنیت ملی، به صنعت ارتباطات سیار بصورت مستقیم نپرداخته اند. هدف این مقاله ارائه مدلی ساختاری برای توسعه ارتباطات سیار با رویکرد منافع امنیت ملی است. بدین منظور مساله تحقیق و روش حل مساله با رویکرد سیستمی مشخص شد. سپس خطوط راهنمای تحقیق، یکی پس از دیگری مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از شناسایی عناصر و روابط بین این عناصر، به کمک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل توسعه، که یک گراف جهت دار است، ارائه شده است. عناصر مدل عبارتند از: امنیت ملی، منافع ملی، آینده نگاری، شناخت محیط، رویکرد طراحی حل مساله، تفکر مرزشکنانه، توسعه بر مبنای نظریه منتخب، تنظیم مقررات، نیات راهبردی و اسناد بالادستی و کلان روندها. مدل نهایی در 5 سطح معرف تبدیل نیات راهبردی به برنامه اجرایی با نقش کلان روندهای جهانی است. پیشنهاد لایه بندی سطوح مدل جهت اجرا و اثرگذاری بلندمدت تصمیمات ملی و دستاورهای داخلی بر پیشران های جهانی از سایر دستاوردهای مدل سازی می باشند.
بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش و عملکرد سازمانی با رویکرد مدل تعـالی سازمان(EFQM) (مورد: شرکت توزیع برق استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش وعملکرد سازمانی در شرکت توزیع برق استان یزد است. جهت بررسی دقیق تر این موضوع، در این پژوهش از رویکرد مدل تعالی سازمانی، به منظور بررسی این هدف استفاده شده است. بدین ترتیب که از ابعاد توانمندساز این مدل، به منظور بررسی آمادگی سازمان جهت استقرار مدیریت دانش و از ابعاد نتایج این مدل، به منظور تهیه شاخص های عملکرد سازمانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان حوزه بهره برداری شرکت توزیع برق استان یزد در سال 1390 است که برای محاسبه تعداد نمونه از جدول استاندارد مورگان استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای همچون کتب، مجلات، پایان نامه ها و خبرگان این حوزه، از پرسشنامه 62 گویه ای استفاده شده است. همچنین، برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی، برای بررسی رابطه میان هر یک از ابعاد مدیریت دانش وعملکرد سازمانی از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی قابلیت هر یک از ابعاد مدیریت دانش در پیش بینی عملکرد سازمانی از روش رگرسیون به صورت گام به گام استفاده شده است که تحلیل همه این موارد به کمک نرم افزارSPSS صورت گرفته است. یافته های کلی این پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ابعاد میزان آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معنی داری دارند.
رابطه ی میزان کاربست مؤلفه های مدیریت دانش و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه ها اصلی ترین مؤسساتی هستند که سرمـایه ی دانش را در نیروی کار ایجـاد می کنند و می توانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطه ی بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل اعضای هیأت علمی (643 نفر) و دانشجویان آنان (7006 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. حجم نمونه ی اعضای هیأت علمی 240 نفر و دانشجویان 1120 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته ی کاربست مؤلفه های مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) و عملکرد آموزشی بود که روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87/0=r1) و (92/0=r2) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافته ها: بین ایجاد، پالایش، انتشار و کاربرد دانش با عملکرد آموزشی در سطح (05/0P<) رابطه ی چندگانه ی معنی دار وجود داشت. همچنین ضرایب بتا بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی از نظر آماری معنادار بود (000/0 = P). ضریب همبستگی چندگانه 269/0 و ضریب تعیین اصلاح شده 20/7 بود. بنابراین 0/27 درصد از تغییرات مربوط به واریانس عملکرد آموزشی تحت تأثیر کاربست مؤلفه های مدیریت دانش بود و بین آنها هم خطی وجود نداشت و بنابراین مدل رگرسیون معنی دار بود. بین میانگین نمرات مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار وجود نداشت، ولی بین عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی برحسب جنس و مرتبه ی علمی تفاوت معنی دار بود.
نتیجه گیری: مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، راهبردی سیستماتیک بوده و فرآیندهای تعریف، دستیابی، انتقال و به کارگیری اطلاعات و دانش توسط افراد سازمان های آموزشی است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهره وری می شود و ضمن کمک به حل مشکل، تصمیم گیری، برنامه ریزی راهبردی، یادگیری پویا از زوال دارایی های ذهنی جلوگیری کرده به آگاهی سازمان های آموزشی می افزاید و انعطاف پذیری آنها را افزایش می دهد.