فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
71 - 85
حوزههای تخصصی:
گردشگری از ابزارهای مؤثر در تعاملات فرهنگی و آشنایی با فرهنگ و تمدن ملت ها به شمار می رود و فرهنگ که بارزترین نماد هویت و منزلت یک جامعه است، از گردشگری تأثیر می پذیرد. با توجه به کثرت جوامع و توده های مسلمان و تمایل روز افزون آنان به سفرهای زیارتی، گردشگری دینی و مذهبی اهمیتی وافر یافته و یکی از گزاره ها و فرصت های مغتنم در ترویج بنیان های فرهنگی- اجتماعی و ارتقای سطح فرهنگی مسلمانان است. از طرفی، در مباحث مربوط به کارآفرینی که بیش ترین تأثیر را در توسعه اقتصادی جوامع امروز دارند- خصوصاً زمانی که در فرآیند نوآوری قرار گیرند- اهمیت استفاده از ظرفیت های مغفولی همچون گردشگری دینی با نگاهی کارآفرینانه اهمیت خاصی می یابد. در این مطالعه که در زمره پژوهش های کتابخانه ای و تحلیلی قرار می گیرد، ظرفیت های کارآفرینی در گردشگری دینی و عواید فرهنگی و اجتماعی آن در چند محور بررسی و راهکارهایی به عنوان نتیجه گیری ارائه گردید؛ که همراه با تأکید بر ضرورت های ایفای نقش بهتر در راستای توسعه ظرفیت های کارآفرینی در بخش گردشگری دینی و توسعه تعاملات اجتماعی و اقتصادی بود. در انتها پیشنهاد گردید که نگاه کارآفرینانه به ظرفیت های گردشگری دینی، به عنوان یک فرصت بسیار ارزنده و مؤثر در رشد اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی منطقه ای و ملی، باید مورد توجه سیاست مداران وکارآفرینان قرار گیرد.
ارائه مدل محتوایی عدم مسئولیت پذیری اجتماعی مؤثر بر تنفر از برند (مورد مطالعه: صنعت بانکداری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
79 - 114
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی یکی از مهمترین مسائل مربوط به کسب و کار است که توجه و بکارگرفتن آن موجب مزیت رقابتی و عدم توجه به آن موجب پیامدهای منفی می شود. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل محتوایی عدم مسئولیت پذیری اجتماعی مؤثر بر تنفر از برند در صنعت بانکداری ایران می باشد. در این پژوهش ابتدا با بررسی پیشینه و مصاحبه با 10نفر از خبرگان صنعت بانکداری تهران،تم ها و مقوله های شاخص های عدم مسئولیت پذیری اجتماعی و تنفر از برند استخراج شد. سپس تم های شاخص تنفر از برند با پرسشنامه محقق ساخته و نظرات 15 نفر از خبرگان صنعت بانکداری تهران و روش بهترین-بدترین و وزن دهی شدند. بعد از آن براساس وزن های بدست آمده و پرسشنامه محقق ساخته و مراجعه مجدد به خبرگان مذکور، مقوله های عدم مسئولیت پذیری اجتماعی با استفاده از تکنیک مولتی مورا اولویت بندی شدند. در نهایت، با مراجعه مجدد به خبرگان مذکور شاخص های با اولویت بالاتر به روش مدل سازی ساختاری تفسیری سطح بندی و روابط بین آن ها تعیین گردید. یافته های این تحقیق نشان می دهد تم های بی توجهی به عدالت اجتماعی و بی توجهی به مسائل اخلاقی دارای بیشترین پیش برندگی در تسهیل پذیرش مسئولیت پذیری اجتماعی هستند
شناسایی و فهم آسیب های مصرف کنندگان دارای حس قربانی ادراک شده با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم اصلی و مدرن در ارتباط با مصرف کنندگان امروزی این است که آنها می توانند به راحتی دچار آسیب های ناشی از خرید، اکتساب یا دوراندازی کالاها و خدمات شوند یا مورد سوءاستفاده قرار گیرند یا فریب داده شوند. هریک از این موارد، باعث ضرر به مصرف کننده و در برخی موارد، ایجاد حس قربانی بودن برای او می شود. روان شناسان می توانند با زیرِنظرگرفتن حرکات، نگرش ها، ادراکات، انتظارات و تصمیمات درست و یا غلط مصرف کنندگان، قصد خرید و یا احیاناً خرید مجدد کالا و یا خدمت، آنها را واکاوی کنند. مقوله مصرف کنندگانِ قربانی یکی از مهم ترین و درعین حال مغفول ترین مفاهیم در حوزه ادبیات مرتبط با مصرف کننده است؛ ازهمین رو، هدف مقاله پیشِ رو، شناسایی انواع آسیب به مصرف کننده در نظر گرفته شده است. عمده مصرف کنندگان، مشتریان فروشگاه های زنجیره در بازه سنی 36 تا 45 سال بودند. در این پژوهش کیفی، با اتکا به نظریه داده بنیاد و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، داده های استخراج شده در سه سطح باز، محوری و انتخابی کدگذاری و برای تجزیه وتحلیل داده از نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد. براساس کدهای به دست آمده از مصاحبه ها و پس از اشباع نظری مصاحبه با 15 مصرف کننده که خود را قربانی تلقی می کردند، 300 زیرمقوله، 14 مقوله و 11 مضمون استخراج شد. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی به عنوان عوامل زمینه ای یا مداخله گر، شرایط فردی و شرایط اجتماعی به عنوان عوامل علّی، شرایط هیجانی و مصرف احساسی به عنوان عوامل محوری، آشفتگی ذهنی و همچنین آشفتگی ارتباطی به عنوان دو عامل راهبردی در آسیب زدن به مصرف کننده شناخته شده اند که پیامدهای فردی و پیامدهای حقوقی و مدنی را ایجاد می کنند.
نقش جنسیت برند بر شکل گیری رفتار شوق محور مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
86 - 137
حوزههای تخصصی:
جنسیت برند عامل مهمی از ساختار دموگرافیک برند است که پیامدهای مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نقش جنسیت در تقویت خودپنداره و شکل گیری رفتارها، در تحقیق حاضر به مطالعه رابطه بین جنسیت برند و رفتار شوق محور که رفتاری مهم در شکل گیری ارزش ویژه برند است، پرداخته شده است. از این رو هدف این پژوهش درک عمیق رابطه بین جنسیت برند و رفتار شوق محور با تجزیه وتحلیل نقش واسطه گر درگیری مصرف کننده و عشق به برند در فضای اینستاگرام می باشد. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش کاربران اینستاگرام برندهای سارک، سله بن، هاکوپیان و ال سی من هستند.حجم نمونه مبتنی بر فرمول کلاین محاسبه شده است. تعداد 174 پرسشنامه برای برندهای مردانه و 154 پرسشنامه برای برندهای زنانه گردآوری شد و مبتنی بر معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که ویژگی مردانه و ویژگی زنانه برند به طور مستقیم بر رفتار شوق محور تأثیر مثبت و معناداری ندارد. آمیختگی مصرف کننده و عشق به برند تحت تأثیر ویژگی مردانه و زنانه قرار دارند اما شدت اثر ویژگی مردانه برند بر آمیختگی مصرف کننده و عشق به برند نسبت به ویژگی زنانه برند بیشتر است همچنین جنسیت برند به طور غیر مستقیم با تأثیر بر درگیری مصرف کننده و عشق برند بر رفتار شوق محور تأثیرگذار است.
مروری بر اختلال های خواندن و نوشتن در کودکان
حوزههای تخصصی:
امروزه بعضی دانش آموزان در سال های ابتدایی با اختلال خواندن (مشکل در شناسایی روان و دقیق کلمات، رمزگشایی ضعیف و توانایی ضعیف هجی کردن) و اختلال نوشتن به عبارت دیگر مشکل در عمل فیزیکی نوشتن و هم کیفیت بیان نوشتاری همراه هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اختلال های خواندن و نوشتن در کودکان ارائه گردید. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده که با روش مطالعات کتابخانه تهیه گردیده است. ابزارهای گرداوری اطلاعات در این پژوهش مقالات علمی پژوهشی، کتب روانشناسی و پایگاه های اینترنتی مرجع مثل سیلیویکا، ایرانداک بود.با توجه به مطالعه انجام شده می توان گفت: اختلال در خواندن با دشواری هایی در زمینه ی بازشناسی و بازیابی صحیح و روان واژگان، عدم توانایی هجی کردن به گونه ی درست و همچنین مشکل در رمزگشایی کلمات همراه است. همچنین اختلال نوشتن شامل مؤلفه هایی از جمله املا و هجی کردن، دستخط و انشا است که شایع ترین مؤلفه اختلال بیان نوشتارى، نارسایى در هجی کردن یا املا است. بنابراین بخش عمده ای از دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری نوشتن و خواندن از نظر تحصیلی عقب تر از هم سن و سال های خود می باشند و معمولا افت تحصیلی در این دانش آموزان مشهود می باشد . از این رو با شناخت درست و دقیق از اختلال یادگیری نوشتن و خواندن می توان با یک سری اقدام های مناسب و به موقع از بروز مشکلات تحصیلی در این دانش آموزان جلوگیری نمود .
بررسی اثرات متقابل سیستم ارزی و تورم بر رشد اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
47 - 74
حوزههای تخصصی:
دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مناسب با رشد جمعیت یکی از مهمترین اهداف اقتصادی در ایران است. این موضوع همواره به دلیل وجود مشکلات ساختاری محقق نشده است. تورم با کاهش قدرت رقابت پذیری بنگاه های داخلی در برابر رقبای خارجی، زمینه ساز کاهش تولید و خارج شدن آن ها از چرخه کسب و کار و تضعیف اقتصاد ملی شده است. در راستای حفظ قدرت رقابتی بنگاه های داخلی، سیاست افزایش نرخ ارز یا تعدیل شدن نرخ ارز بر حسب تورم داخلی می تواند به عنوان مهمترین عامل در جهت افزایش قدرت اقتصادی شرکت های داخلی مورد توجه قرار بگیرد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثرات متقابل سیستم ارزی و تورم بر رشد اقتصادی ایران است. در این مطالعه از روش الگوی خود توضیح با وقفه های گسترده ( ARDL ) در بازه زمانی 1360-1398 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در اقتصاد ایران افزایش در دو متغیر تورم و انعطاف پذیری سیستم ارزی به طور مستقیم بر رشد اقتصادی تاثیر منفی دارند؛ ولی افزایش در متغیر متقابل سیستم ارزی و تورم بر رشد اقتصادی ایران مثبت است. این مطالعه نشان می دهد که سیستم ارزی ثابت و کاملاً شناور برای تورم و رشد اقتصادی ایران مناسب نبوده است و پیشنهاد می کند که برای مرتفع کردن اثرات تورم بر رشد اقتصادی ایران لازم است تا در اقتصاد ایران رژیم های ارزی میانه اجرا شود.
قیمت گذاری محصولات بیمه زندگی در ایران با استفاده از نرخ بهره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻫﺪف: قیمت گذاری محصولات بیمه ای ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ است ﮐﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎی ﺑﯿﻤﻪ ﺑﺎ آن ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. در مطالعات اخیر دانش اکچوئرال، برای وارد کردن نااطمینانی پارامترهای اقتصادی در قیمت گذاری محصولات بیمه ای از متغیرهای تصادفی فازی استفاده می شود. با توجه به اثرات نااطمینانی نرخ بهره بر صنعت بیمه و به ویژه رشته بیمه زندگی، در این مقاله، از متغیرهای تصادفی فازی برای درنظر گرفتن نااطمینانی نرخ بهره و محاسبه حق بیمه انواع بیمه های زندگی استفاده شده است. همچنین با توجه به این که جدول زندگی ایران بر اساس اطلاعات جمعیتی این کشور تدوین و برای استفاده به شرکت های بیمه ابلاغ شده است، نتایج استفاده از این جدول در مورد حق بیمه فازی انواع بیمه نامه ها با نتایج حاصل از جدول TD88-90 فرانسه که پیش از این مورد استفاده شرکت های بیمه بوده، مقایسه شده است. روش ﺷﻨﺎﺳﯽ: از نظریه مجموعه های فازی برای مدلسازی نرخ بهره برای محاسبه حق بیمه محصولات بیمه زندگی استفاده شده است. ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ: نتایج بر اساس جدول زندگی ایران برای یک مستمری زندگی نشان داد که تمام مقادیر ممکن برای حق بیمه یک فرد 57 ساله در بازه [384/4 و 741/3] قرار دارد و مقدار قطعی حق بیمه 045/4 می باشد. همچنین حق بیمه خالص این فرد برای یک شرکت بیمه با ریسک گریزی متوسط (75/0 β =) مقدار 212/4 به دست آمده است. همچنین اثر تغییرات ریسک گریزی شرکت بیمه و سن بیمه شده بر مقادیر حق بیمه برای انواع بیمه های زندگی بررسی و تحلیل شده است. علاوه بر این تمامی محاسبات برای جدول زندگی TD88-90 نیز انجام و با نتایج جدول زندگی ایران مقایسه شده است. به لحاظ نظری، احتمال فوت یک فرد x ساله بر اساس جدول زندگی ایران بیشتر از احتمال فوت این فرد بر اساس جدول زندگی TD88-90 است. بنابراین، حق بیمه های محاسبه شده برای این شخص بر اساس جدول ایران برای بیمه عمر زمانی و بیمه عمر مختلط کمتر و برای مستمری زندگی بیشتر از حق بیمه محاسبه شده بر اساس جدول TD88-90 است. این موضوع را می توان بر اساس یافته های این مقاله نیز مشاهده کرد. به عبارت دیگر، یافته های مقاله بر اساس جدول TD88-90 نشان داد همه مقادیر احتمالی حق بیمه مستمری زندگی برای یک فرد 57 ساله در بازه [257/4 و 575/3] و مقدار قطعی حق بیمه 896/3 است. همچنین، حق بیمه خالص برای حالت ریسک گریزی متوسط ( 75/0 β =) مقدار 988/3 است. همچنین، این نتایج با روش تصادفی مقایسه شد که از اعتبار روش فازی پیشنهادی حکایت دارد. ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی: نرخ بهره در طول زمان بر اثر تغییر سیاست های پولی، مالی و ارزی دچار نوسان می شود و این نوسان می تواند بر تعیین حق بیمه، ذخایر و تعهدات شرکت های بیمه تاثیر بگذارد. این مسئله برای محصولات بیمه زندگی با توجه به ماهیت بلندمدت آنها و احتمال نوسانات بیشتر نرخ بهره در مدت قرارداد از اهمیت بیشتری برخوردار است. بنابراین، لازم است گه نااطمینانی و ریسک نرخ بهره برای محصولات بیمه زندگی مورد توجه نهاد ناظر و شرکت های بیمه قرار بگیرد. در این راستا، با استفاده از نرخ بهره فازی می توان محدوده ای مجاز برای نرخ بهره درنظر گرفت که شرکت های بیمه با لحاظ میزان ریسک گریزی خود در مورد تعیین مبلغ حق بیمه در بازه مورد نظر اقدام کنند. طبقه بندی موضوعی :G22 , C02 , C63 .
ارائه سازه عوامل مؤثر در کنارگذاری کالا با استفاده از شبکه خزانه (اعتبارسنجی سازه در بازار تلفن همراه در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
129 - 150
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگانِ یک کالا پس از انتخاب و مصرف آن، به مرحله ای می رسند که باید تصمیم بگیرند چگونه یک کالا را کنار بگذارند؛ بنابراین، کنارگذاشتن کالای اکتساب شده، بخش اصلی از فرایند تصمیم گیری مصرف کننده بوده است که مطالعات بسیار کمی در این زمینه موجود است. آگاهی نداشتن از این مرحله از رفتار مصرف کننده، شرکت ها را با مشکل ِ ناآگاهی از سرنوشت یک کالای خریداری شده و چگونگی تصمیمات خریداران پس از مصرف یک کالا، روبه رو خواهد کرد. در این پژوهش که پژوهشی بنیادی است، با استفاده از روش شبکه خزانه که روشی نوین در حوزه بازاریابی محسوب می شود، 9 عامل تأثیرگذار بر مرحله کنارگذاری ازطریق روش نمونه گیری هدفمند و با مصاحبه با تعداد 20 نفر از متخصصان در زمینه بازاریابی استخراج شد. همچنین، 9 عامل به دست آمده از این پژوهش (عوامل اجتماعی و اقتصادی و روان شناختی، تئوری اسنادی، عامل وضعیتی، تمایل به ذخیره محصول، نوآوری، قصد خرید و آمیخته بازاریابی) درمورد کالای موبایل (بازار موبایل تهران) به کار گرفته شد و با روش پیمایشی و تعداد 150 نمونه، اعتبار سازه به دست آمده ازطریق «تحلیل عاملی مرتبه دوم» تأیید شد. این مطالعه بینشی درباره رفتار مصرف کننده و مصرف پایدار ارائه می دهد و مبنایی را برای پژوهش های دیگر به منظور گسترش شناخت رفتار کنارگذاری فراهم می کند.
تأثیر رقابت پذیری برند بر عملکرد بانکی با نقش میانجی فرصت های کارآفرینانه (موردمطالعه: بانک شهر استان تهران)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
موضوع رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت موردتوجه پژوهشگران علوم اقتصادی قرار گرفته است. امروزه، برندها به عنوان باارزش ترین دارایی بسیاری از شرکت ها شناخته شده اند؛ بنابراین، موفقیت صنعت بانکداری بی شک ناشی از عملکرد آن ها است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر رقابت برند بر عملکرد بانکی با نقش میانجی فرصت های کارآفرینانه است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان بانک شهر استان تهران بودند (1496 نفر) که تعداد 306 نفر از آن ها به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Lisrel نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که متغیر رقابت پذیری برند تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانکی و تأثیر منفی و معناداری بر فرصت های کارآفرینانه دارد. همچنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که متغیر فرصت های کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بانکی دارد. در نهایت، مشخص شد که متغیر رقابت پذیری برند از طریق فرصت های کارآفرینانه بر عملکرد بانکی تأثیر مثبت و معناداری دارد. بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که برندسازی و فرصت های کارآفرینانه نقش بسیار مهمی در تقویت عملکرد بانکی ایفا می کنند.
طراحی مدل عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی مشتری و پیامدهای آن در مشتریان محصولات لوازم خانگی خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
95 - 123
حوزههای تخصصی:
از آن جا که مصرف کنندگان نقطه عطف فعالیت های بازاریابی هستند لذا شناخت رفتار شهروندی (داوطلبانه) آنان از اهمیت برخوردار است. با جهانی شدن بازارها و ورود کالاهای خارجی به کشورچگونگی نگرش مصرف کنندگان به محصولات خارجی می تواند بر این رفتار اثر بگذارد. لذا هدف بررسی عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی مشتری و پیامدهای این رفتار در مشتریان محصولات خارجی (با تمرکز بر لوازم خانگی) و طراحی مدل آن با رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی، از نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی خبرگان صنعت لوازم خانگی و استادان دانشگاه و در بخش کمی، مصرف کنندگان لوازم خانگی بودند. نمونه گیری بخش کیفی، هدفمند و در بخش کمی به صورت نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس بود.پس از تجزیه وتحلیل کیفی داده های مصاحبه ها، مدل رفتار شهروندی مشتری ارائه شد. یافته های آزمون کمّی مدل پژوهش را تأیید کرد و نشان داد که نوع نگرش مشتریان بر ایجاد رفتار شهروندی مشتری تأثیر معناداری دارد. بین رفتار شهروندی مشتری و پیامدها (خرید، خرید مجدد، سودآوری، قصد خرید و مزیت رقابتی) رابطه معناداری وجود دارد. بین عوامل زمینه ای (عوامل اقتصادی عوامل سیاسی مسائل اجتماعی مسائل فرهنگی و ویژگی های فردی مشتریان) و عوامل مداخله گر (رفتار تولیدکننده و رفتار فروشنده) با رفتار شهروندی مشتری، رابطه معناداری وجود داردیافته ها رابطه معنادار بین راهبردها (نقش حکومت و نقش شرکت ها) را با رفتار شهروندی مشتری تأیید کردند نتایج : ریشه رفتار شهروندی مشتریان محصولات خارجی، در نگرش آنان است که با تأثیر از راهبردها و عوامل مداخله گر،در بستر عوامل زمینه ای شکل می گیرد و منجر به پیامدهای مثبتی می شود.
طراحی مدل اثرگذاری لذت های پنهانی در تبلیغات رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
124 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی ها نشان می دهد که تبلیغات ارائه شده در شبکه های اجتماعی می تواند بر نگرش مشتریان به برند و به تبلیغ اثر گذاشته و در پی آن قصد خرید مشتریان نیز متأثر شود. یکی از این عوامل لذت های پنهانی (لذت گناه) است که در تبلیغات نوین بازارایابی مورد توجه قرار گرفته است از همین روی پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل اثرگذاری لذت های پنهانی در تبلیغات رسانه های اجتماعی انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی- اکتشافی و از لحاظ نوع کیفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان بودند که مورد مصاحبه و با رویکرد تحلیل تم مورد تجریه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: دو دسته ویژگی شامل ویژگی های شخصیتی و جایگاه اجتماعی مخاطب بر میزان ناهمسویی ادراک شده در محتوای تبلیغ از جانب او اثرگذار بوده و این ناهمسویی منجر به شکل گیری لذت پنهانی در مخاطب شده و در نهایت به پیامدهای درونی و بیرونی(رفتاری) می انجامد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش منجر به ارائه یک مدل فرایندی در زمینه اثرگذاری لذت های پنهانی در تبلیغات رسانه های اجتماعی گردید.
بررسی نقش رویکردهای سیاسی بین المللی بر انگیزه ورود به اتحادهای راهبردی فناورانه بین المللی (مورد مطالعه: صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای سیاسی بین المللی همواره یکی از مقوله های مهم و قابل توجه در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته می باشد. صنعت نفت از صنایع مهم در کشور ما می باشد که نقش رویکردهای سیاسی بین المللی در آن دارای اهمیت بسیار بوده است و در برنامه های مربوط به استخراج و تولید نفت و نیز صادرات آن به کشورهای مختلف جهان تأثیر زیادی دارد؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شده است تا نقش رویکردهای سیاسی بین المللی را به عنوان انگیزه ای برای ورود به اتحاد استراتژیک فناورانه مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، پس از مطالعه ی ادبیات مربوط و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی اولیه ی موضوع مورد نظر پرداخته شده است؛ پس از آن با استفاده از رویکرد کیفی و مصاحبه با خبرگان، به استخراج مفاهیم و مقوله های اثرگذار بر رویکردهای سیاسی بین المللی به عنوان انگیزه ی ورود به اتحادها پرداخته شده است. یکی از مقوله های مهم در این رابطه، ساختارهای نهادهای سیاسی می باشد که از مفاهیم ثبات و نظم سیاسی و تنوع و انفکاک ساختاری منجر شده است. مقوله ی دیگر شناسایی شده، قوانین و مقررات می باشد که از مفاهیم کاهش موانع قانونی، حاکمیت قانون و ریسک سیاسی به دست آمده است. سومین مقوله ی شناسایی شده، وجود فضای سیاسی بین المللی مناسب است که دربرگیرنده ی مفاهیم تطابق با سیاست ها، امنیت و ثبات منطقه ای، همکاری های بین المللی و عضویت در سازمان های سیاسی، اقتصادی بین المللی می باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بین المللی شدن شرکتهای فعال در حوزه استخراج مواد اولیه (مورد مطالعه صنعت سنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین المللی سازی در صنعت سنگ از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که صنعت سنگ کشور همچون صنایع دیگر دارای قابلیت ها و ظرفیت های فراوانی است. توجه به این مهم می تواند بسیاری از مشکلات تجاری و اقتصادی کشور را مرتفع نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بین المللی شدن صنایع فعال در حوزه استخراج مواد اولیه و با تمرکز بر صنعت سنگ ایران صورت گرفته است. از حیث هدف یک مطالعه توسعه ای-کاربردی و از نظر ماهیت یک مطالعه توصیفی با رویکرد استقرایی است. استراتژی پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) می باشد، از این رو در مرحله نخست به منظور شناسایی مؤلفه ها از راهبرد مرور منابع و متون تخصصی موجود در این زمینه و تدوین پرسشنامه روائی محتوایی (CVR) به منظور اعتبارسنجی مؤلفه های شناسایی شده، استفاده گردید. در مرحله دوم به منظور رتبه بندی مؤلفه ها و عوامل شناسایی شده از طیف مقایسات زوجی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (AHP) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید، فعالان حوزه صنعت سنگ، مدیران بازاریابی و مدیران تحقیق و توسعه شرکت های فعال در صنعت سنگ بوده است. نتایج به دست آمده، مبتنی بر 2 بعد، 11 مؤلفه و 34 شاخص تعیین و رتبه بندی گردید. از نظر خبرگان پژوهش، بعد برون سازمانی، مؤلفه بازار و شاخص نرخ ارز دارای بالاترین اولویت شناسایی شد.
نقش گرایش به کارآفرینی اجتماعی در توسعه بازارگرایی و هم آفرینی ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی اجتماعی بر توسعه بازارگرایی و هم آفرینی ارزش است. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارشناسان بازاریابی شرکت های صادرکننده برتر در صنعت مواد غذایی می باشد و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس و فرمول کوکران استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که نوآوری و تمایل اجرایی در تأثیرگذاری محوریت ماموریت اجتماعی بر گرایش به پایداری نقش میانجی دارد؛ گرایش به پایداری در تأثیرگذاری نوآوری و تمایل اجرایی بر اقدام پیشگیرانه نقش میانجی دارد؛ اقدام پیشگیرانه در تأثیرگذاری گرایش به پایداری بر بازارگرایی و هم آفرینی ارزش نقش میانجی دارد و بازارگرایی نیز در تأثیرگذاری اقدام پیشگیرانه برهم آفرینی ارزش نقش میانجی دارد؛ همچنین مدیریت ریسک در تأثیرگذاری گرایش به پایداری بر اقدام پیشگیرانه نقش تعدیگر دارد.
عملکرد شغلی نوآورانه:نقش پیشایندهای اشتراک گذاری دانش و سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه ادارات برق غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی در محل کار منجر به تسهیل اشتراک گذاری دانش از طریق دسترسی به دانش مرتبط برای نوآوری تقویت شده در سازمان می شوند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر اشتراک گذاری دانش و سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی نوآورانه کارکنان می باشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان ادارات برق غرب استان مازندران به تعداد 187 نفر تشکیل دادند که از این تعداد، تعداد 124 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه های اشتراک گذاری دانش کانلی و همکاران (2012), سرمایه اجتماعی از پرسشنامه استاندارد پوتنام (1999) و عملکرد شغلی نوآورانه اسکات و براس (1994) بود. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss22 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی و اشتراک دانش بر عملکرد شغلی نوآورانه تاثیر مثبت و معناداری دارند و مولفه اعتماد به سازمان بیشترین قدرت تاثیر را بر سرمایه اجتماعی و اشتراک گذاری دانش داشته است. نتایج پژوهش نشان داد که اشتراک گذاری دانش در تاثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی نوآورانه بطور فزاینده ای نقش میانجی داشته است.
طراحی الگوی کنشگری ائتلاف راهبردی با کاربست رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ تابستان ۱۰ شماره ۱۰۳
155 - 178
حوزههای تخصصی:
کنشگری ائتلاف راهبردی واکنش مبتکرانه سازمان در شناسایی و پاسخگویی به فرصت های ائتلاف راهبردی است. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا با کاربست تئوری داده بنیاد به ارائه مدل مفهومی کنشگری ائتلاف راهبردی پرداخته و بنگاه های اقتصادی را قادر سازد تا به عملکرد تجاری برتری نسبت به رقبای بالفعل حال و بالقوه آینده دست یافته و با فهم و درک برتر از محیط خود، به کسب مزیت رقابتی مناسب نائل گردند. این تحقیق از نظر نوع شناسی جزء پژوهش های کیفی است و در پارادایم تفسیرگرایی قرار گرفته و جهت گیری آن توسعه ای است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند با 18 نفر از اساتید دانشگاهی، کارشناسان خبره و مدیران شرکت های تکنولوژی محور (هایتک) ایرانی که سابقه ائتلاف راهبردی در فعالیت های خود دارند، جمع آوری شد و از طریق نمونه گیری نظری و گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت. پس از تحلیل مصاحبه ها، در مرحله کدگذاری باز تعداد 353 کد باز مفهوم سازی شد و در ادامه، مفاهیم فوق در کدگذاری محوری و انتخابی در قالب 93 مقوله فرعی و 29 مقوله اصلی طبقه بندی شدند و در نهایت مدل مفهومی کنشگری ائتلاف راهبردی با ابعاد شرایط علّی، پدیده محوری، راهبردها و اقدامات، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها و نتایج استخراج گردید. نتایج تحقیق می تواند در شناخت عوامل و موانع رفتارهای کنشگرا در ائتلاف های راهبردی، نقشه راه مدیران بوده و ابعاد گوناگون در حوزه های راهبردی، زمینه ای و مداخله ای را معرفی کرده و شناخت صحیحی نسبت به پیامدهای آن ارائه کند.
An Investigating the effect of financing, market power, bank liquidity creation channel on the monetary policy of the Iranian economy
حوزههای تخصصی:
According to Dong and Hayon's study in 2022, in order to improve monetary policy, banks may use indicators that can be used to control their monetary policy; The indicators used in this study include financing, market power, liquidity creation channel; So there is a possibility that these indicators have a role on monetary policy. In order to analyze the hypotheses of the research, the statistical population was selected from 2016 to 2021 and for 6 years and included commercial banks and financial institutions admitted to the stock exchange, and the statistical sample was selected using the elimination method and the number of 21 banks. The research method used is a descriptive-analytical method and historical research data was collected and classified by referring to financial statements and financial reports of commercial banks and financial institutions admitted to the stock exchange. The panel data method was used to analyze the statistical data; And in the analysis section, descriptive and inferential statistics and various related tests were performed and data analysis was done using Eviews version 9 software. According to the regression model analysis, the findings of the research show that bank financing, market power and the bank's liquidity creation channel have a positive and significant effect on the monetary policy of commercial banks and financial institutions admitted to the Tehran Stock Exchange, so that in this research, based on the statistics t The degree of effectiveness of special hypotheses was determined that bank financing, liquidity creation channel, and market power affect monetary policy, respectively.
تعیین سطح ادراک اخلاقی بودن افزایش قیمت دردوره بحران ارزی (مقایسه برندهای داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق تعیین سطح ادراک اخلاقی محصولات در برندهای داخلی و خارجی می باشد. همچنین به بررسی تفاوت معناداری ادراک اخلاقی بودن حاصل از افزایش قیمت محصولات (تایر خودرو، تلویزیون، خمیردندان، شکلات، کیف چرم و کرم ضدآفتاب) در بین برندهای داخلی و خارجی می پردازیم. هدف دیگر پژوهش، بررسی اثر متغیرهای جمعیت شناختی (درآمد، جنسیت، شغل) به عنوان متغیرهای تعدیل گر بوده است. مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- پیمایشی، و از نظر گردآوری داده ها کتابخانه ای- میدانی می باشد. طرح آزمایشی مورد استفاده در این مطالعه یک طرح عاملی 6×2 با 12 سناریوی متفاوت می باشد. عامل های این طرح شامل دو متغیر نوع محصول (تایرخودرو/ تلویزیون/ کیف چرم/ کرم ضد آفتاب/ خمیردندان/ شکلات) و نوع برند (داخلی/ خارجی) می باشد. جمع آوری داده ها با پرسش نامه میان مصرف کنندگان ساکن تهران انجام شده و نتایج 482 داده جمع آوری شده نشان می-دهد، مصرف کنندگان ایرانی در صورتی که تعیین قیمت بر اساس هزینه های تولید شده باشد، افزایش قیمت محصولات را اخلاقی تلقی می کنند.
خوشه بندی مشتریان در حوزه بانکداری الکترونیک با بهره گیری از تراکنش های الکترونیکی و اطلاعات دموگرافیک (مورد مطالعه: بانک رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت مشتریان و شناسایی سرویس های سودده با توجه به تنوع مشتریان بانک و گوناگونی سرویسها در نظام بانکی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. مدیریت ارتباط با مشتری در حال حاضر هسته مرکزی را در دنیای تجارت به خود اختصاص داده است، امروزه درگاه های الکترونیکی بانک ها با استفاده از شبکه های تبادل گوناگون اطلاعات نظیر ساتنا، پایا، چکاوک، صیاد و . . . به یکدیگر متصل هستند. مهمترین شبکه بین بانکی مورد استفاده در ایران شبکه شتاب می باشد. دراین پژوهش با استفاده از فنون داده کاوی به بخش بندی و رتبه بندی مشتریان در شبکه شتاب با استفاده از یک مدل بهبود یافته داده کاوی مبتنی بر تازگی خرید، تناوب خرید و مبلغ خرج شده برای خرید پرداخته شده به نحوی که بانک ها بتوانند در این شبکه رفتار مشتریان خود را تحلیل و ارزیابی نموده و به تدوین سیاستهای موثر در برخورد با مشتریان بپردازند. به این منظور داده های مورد نیاز از پایگاه داده سوئیچ کارت بانک استخراج و با روش کریسپ تجزیه تحلیل های مورد نیاز و عملیات داده کاوی بر روی آن انجام شد. این داده ها در پایگاه داده های بانک رفاه موجود بوده و با استفاده از دستورات زبان دستکاری داده ها از پایگاه دادههای موسسه استخراج گردید. همچنین جهت بررسی مطالعات مشابه و افزایش اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی، اطلاعات مرتبط با مدل مورد نظر گردآوری شد. نهایتاً R+FMW مدلی جهت خوشهبندی مشتریان بانک و تراکنش های آنها ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مدل توسعه یافته R+FMW از دقت بالاتری نسبت به مدل RFM پایه برخوردار است و با استفاده از این مدل بانک ها می توانند مشتریان فعال در شبکه تبادل بین بانکی(شتاب) را شناسایی کنند و مشتریان و کانال های ارتباطی پرهزینه را از جنبه ی میزان کارمزد و اطلاعات دموگرافیک تشخیص دهند.
رتبه بندی موانع توسعه بازاریابی در مشاغل خانگی: مطالعه موردی استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مشاغل خانگی به عنوان راهکاری برای غلبه بر مشکلات بیکاری در جوامع در حال توسعه به شمار می آید و بر این اساس قانون حمایت از مشاغل خانگی در ایران تدوین و از سال 1389 عملیاتی گردیده است. یکی از موانع اساسی توسعه مشاغل خانگی عدم دسترسی به بازار و تقاضا برای محصولات مشاغل خانگی است. تدوین و بکارگیری راهبردهای بازاریابی به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای غلبه بر این مشکل به شمار می آید. از اینرو هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع بکارگیر رویکردهای بازاریابی در مشاغل خانگی است. بدین منظور ضمن بررسی ادبیات موضع و استفاده از نظر خبرگان موانع و تنگناهای توسعه بازاریابی در حوزه مشاغل خانگی شناسایی و استخراج شده و از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی برای اولویت بندی موانع استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عامل شرایط ناپایدار اقتصادی کشور با وزن 140/0 مهمترین مانع بازاریابی مشاغل خانگی بوده است. پس از آن متغیرهای بی ثباتی در قوانین و مقررات، فقدان فرهنگ پشتیبان تولید و محرک نوآوری، نبود ارتباط مستمر میان صاحبان مشاغل و متولیان به ترتیب با وزن های 102/0، 083/0 و 068/0 در رتبه های بعدی قرار دارند.