فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
105 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: بازده مطلوب یکی از مهمترین معیارهای سنجش سرمایه گذاری موفق می باشد. هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی مولفه های اثرگذار بر بازده مطلوب سرمایه گذاری درتجاری سازی پژوهش های دانشگاهی مرتبط با صنایع دانش بنیان می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت آمیخته اکتشافی می باشد. در رویکرد کیفی با مرورسیستماتیک مطالعات مرتبط با مسئله پژوهش، 53 مولفه احصاء که با اجماع نظر 17نفر از صاحب نظران به روش دلفی فازی46 مولفه از آنها انتخاب و با روش تحلیل عاملی اکتشافی در شش بُعد دسته بندی شدند. در رویکرد کمّی به منظور ارزیابی مولفه های شناسایی شده، به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، نظرات نمونه ای شامل56 نفراز مدیران صندوق های سرمایه گذاری که بصورت تصادفی انتخاب شده بودند، جمع آوری و با روش مدل معادلات ساختاری و با نرم افزارهایSPSS وLISREL مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بازده سرمایه گذاری در تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی مرتبط با صنایع دانش بنیان در ایران مطلوب نبوده و نا همسویی سیاست های پژوهشی آموزش عالی، اهداف راهبردی پژوهش های دانشگاهی وسازو کارهای بازار مصرف محصولات صنایع دانش بنیان از جمله علل مهم آن بشمار می آیند. نتیجه گیری: 46 مولفه درشش بُعد ساختاری و مدیریتی(11مولفه)، تخصصی(9مولفه)، پژوهشی(11مولفه) فرهنگ دانشی(6 مولفه)، تجاری(8 مولفه) و ارزش آفرینی(5مولفه) بر بازده مطلوب سرمایه گذاری اثرگذار هستند.
پویایی عقاید ذینفعان گردشگری ایران در مواجهه با گردشگران چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
47 - 77
حوزههای تخصصی:
باور حاکم بر ذینفعانی که ارائه دهنده خدمات گردشگری در مقصد هستند نقش مهمی در پایداری مقاصد دارد. مقادیر متغیرهای تاثیرگذار بر این باورها همیشه مبهم بوده و روابط علّی بین آنها نامطمئن است. اگر بخواهیم واقعیت پویایی موجود در عقاید آنها را نیز در نظر بگیریم، پیچیدگی موضوع افزایش خواهد یافت. برای این منظور از منطق فازی، شبکه های باور بیزی و مدل های پویایی عقیده استفاده کردیم. که بر روی داده های مربوط به ذینفعان ایرانی با هدف جذب گردشگران چینی پیاده سازی شده است. داده ها در طی سال های 2019، 2020 و 2021 توسط پرسشننامه جمع آوری شده و مربوط به 540 ذینفع است. درنهایت نه تنها یک شبیه سازی مبتنی بر عامل برای بصری سازی روندها و نحوه تکامل یا هم تکاملی آنها ارائه شده بلکه امکان پیش بینی روندهای معیوب و مطلوب به ترتیب برای جلوگیری یا تقویت آنها مهیا گردیده است.
ارزیابی و کلاسه بندی تامین کنندگان برای برون سپاری بر اساس تکنیک پرومسورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
39 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بسیاری از سازمان ها برای حفظ مزیت رقابتی خود در بازارهای جهانی و کاهش مخاطره های سرمایه گذاری، فرایند برون سپاری را انجام می دهند. انجام این فرایند مستلزم انتخاب دقیق تأمین کنندگانی است که در حلقه برون سپاری سازمان شرکت می کنند. بدین منظور مدیران نیازمند ابزاری علمی و دقیق به منظور ارزیابی، تحلیل و طبقه بندی تأمین کنندگان هستند. در این پژوهش ضمن شناسایی مهم ترین معیارهای لازم برای برون سپاری به ارزیابی تأمین کنندگان با استفاده از تکنیک پرومسورت پرداخته می شود.
روش شناسی: باتوجه به هدف پژوهش، این تحقیق از نظر جهت گیری در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد و به لحاظ ماهیت روش کار توصیفی- پیمایشی است. از طرفی به دلیل به کارگیری تکنیک پرومسورت بر اساس نمایه های مرزی، از نوع تحقیقات کمّی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش شامل کل شرکت های فعال در زنجیره تأمین شرکت ساختمانی شاهرود نگین است که در فرایند ارزیابی و کلاسه بندی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: این پژوهش در قالب مطالعه موردی شرکت شاهرود نگین و با ارزیابی 22 تأمین کننده آن صورت گرفته است. به منظور برون سپاری فعالیت های شرکت و بر اساس تکنیک به کارگرفته شده، تأمین کنندگان این شرکت در چهار دسته شرکای استراتژیک (بهترین دسته)، شرکای توسعه ای، شرکای رقابتی و شرکای نامناسب (بدترین دسته) قرار گرفته اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق ضمن نشان دادن مزیت تکنیک به کاررفته در این پژوهش، مقایسه ای اجمالی با روش های الکتره3 و پرامتی تری، مدیران می توانند از تکنیک پرومسورت، ضمن ارزیابی جامع از تأمین کنندگان و کلاسه بندی آن ها در قالب نمایه های مرزی تعریف شده، فرایند برون سپاری فعالیت های خود را انجام دهند.
شناسایی و ارزیابی موقعیت راهبردی بخش انرژی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اقدامات مهم عرصه اجتماعی، مباحث مربوط به نیازها و راه حل های حوزه انرژی کشور است که آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. امروزه، تأمین پایدار، مقرون به صرفه و امن انرژی از کلیدی ترین دغدغه های کشورها به شمار می رود. در ایران یکی از پر چالشی ترین حوزه های مدیریتی، سیاست گذاری جامع برای بخش انرژی کشور است، لذا شناسایی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی بر موقعیت راهبردی اقتصادی کشور هدف اصلی این پژوهش هست. با انجام این امر اقدامات کلان و خرد اقتصادی در حوزه انرژی شناسایی و در اختیار مدیران ذیربط قرار می گیرد. روش این پژوهش آمیخته و با بهره گیری از ماتریس SPACE (ماتریس تعیین موقعیت راهبردی شامل راهبردهای دفاع یا بقا، محافظه کارانه، اقتضایی یا رقابتی و تهاجمی) و جمع بندی اطلاعات واصله و نتایج حاصله از نظریات مدیران شرکت ها که بر اساس جامعه آماری از مدیران شرکت ها (5 شرکت در حوزه نفت و 4 شرکت در حوزه نیرو) انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل درونی مؤلفه های قوت دارای میانگین بیشتری نسبت به مؤلفه های ضعف هستند و از بین عوامل بیرونی، میانگین تهدیدها بیشتر از میانگین فرصت ها بوده است. لذا موقعیت راهبردی کشور از منظر صنایع مرتبط باانرژی، موقعیت رقابتی بوده و الگوهایی که در این پژوهش بر موقعیت رقابتی معرفی شده است برای این صنایع قابل بهره گیری است.
پدیدارشناسی چالش های توسعه کارآفرینی روستایی از دیدگاه کارآفرینان پیشرو در بخش مرکزی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
شواهد مختلف حاکی از آن است که واکاوی تجربیات کارآفرینان روستایی می تواند منجر به شکل گیری نگرش اساسی، بررسی کاستی ها و چالش های موجود، اصلاح محدودیت های پیشِ رو و توسعه مسیر آینده و در نهایت بهبود بهره وری بنگاه های کوچک شود. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش پدیدار شناسی توصیفی و با هدف شناسایی چالش های توسعه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شد. در این پژوهش از روش کلایزی برای استخراج مضامین و مفاهیم، بهره گرفته شد. جمع آوری داده ها، با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت پذیرفت. مشارکت کنندگان، شامل کارآفرینان پیشرو در حیطه های کشاورزی و روستایی بخش مرکزی شهرستان جیرفت بودند. نمونه گیری به روش هدفمند از نوع گلوله برفی بود و مصاحبه ها با 10 نفر از مشارکت کنندگان تا دستیابی به اشباع داده ها و آستانه سودمندی اطلاعات قابل دسترس ادامه یافت. یافته های پژوهش نشان دادند چالش های توسعه کارآفرینی کشاورزی در بستر مناطق روستایی در قالب 7 محور "اقتصادی؛ سیاست گذاری و برنامه ریزی؛ پشتیبانی و حمایتی؛ آموزشی و ارتباطی- اطلاع رسانی؛ زیرساختی؛ فرهنگی؛ شخصیتی- روانشناختی" قابل تفکیک است. اقتصاد بسته، برنامه ریزی متمرکز، تحولات بین المللی، بی ثباتی در قیمت نهاده ها و فروش محصولات؛ اخذ مالیات های سنگین از کسب وکارها؛ هزینه های حمل و نقل؛ نبود سرمایه و نقدینگی، نرخ بهره بانکی، بی اعتمادی به سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و روستایی اهم این چالش ها بودند. در پایان راهکارهایی عملیاتی برای کنترل و تعدیل چالش ها ارائه گردید.
Presenting a Model for Development of Religious Tourism in Mazandaran Province (Case study: Sari city)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Religious tourism is one of the world's most critical current types of tourism, especially in Islamic countries such as Iran, which has a high potential for development and progress in this field. However, the development of this type of tourism in our country is not restricted to only religious cities but includes other cities in Iran. With its religious-pilgrimage functions, Sari city in Mazandaran province provides an appropriate ground for developing religious tourism as one of the main forms of tourism. The present research first conducted a set of observations in the region after studying library documents using the field method. After analyzing data from the observations, research questions were evaluated by organizations, experts, and the local community. The results were quantitatively examined by SWOT analysis. Finally, according to extracted concepts from qualitative and quantitative analysis, a model for the development of religious tourism was obtained based on library and field studies using interviews and then evaluated by experts. Results show that religious places of Sari city aren’t on the list of development priorities. It presents a model for development in this region with more challenges. Therefore, the qualitative and quantitative analysis results of this research imply a very appropriate situation and a high potential for religious tourism, emphasizing Imamzadeh in Sari city.
ارائه مدل بلوغ بازاریابی B2B با استفاده از روش فراترکیب (مطالعه موردی زنجیره ارزش خودروسازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
109 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف: بازاریابی صنعتی، مانند سایر وظایف سازمانی دیگر، دچار دستخوش تغییر دائمی است. بخش های بازاریابی صنعتی سازمانها به اشکال مختلف توسعه داده می شود تا به وضعیت مطلوب برسد. برای اطمینان از اینکه رویکردها، ابزارها، مفاهیم و ...، بتوانند به بهترین شکل ممکن پیاده سازی و اجرا شوند، استفاده از یک چارچوب مرجع در قالب مدل بلوغ، ضروری است. هدف پژوهش ارائه مدل بلوغ بازاریابیB2B است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی - کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات آمیخته است. بدین منظور مقالاتی را در بازه زمانی سال 2013 تا 2021 میلادی با رویکرد نظام مند پیشینه و روش فراترکیب جهت بررسی مدل ها و مراحل مختلف بلوغ ارائه شده در پایگاه های علمی، نسبت به جمع بندی مراحل بلوغ استفاده شده است. برای بررسی روایی و پایایی کدهای استخراج شده از روش توافق دو کدگذار (ضریب کاپا) استفاده شده است.
یافته ها: در مجموع 593 مقاله، گزارش الگوبرداری، وب سایت تخصصی B2B، یافت شد که از این تعداد پس از ارزیابی و پالایش صورت گرفته 29 مقاله انتخاب گردید. با تحلیل و تفسیر ابعاد و مراحل بلوغ اشاره شده در مقالات قبلی مدل بلوغ ارائه شده دارای 5 مرحله، 8 بُعد، 47 زیر بُعد و 294 شاخص است.
نتیجه گیری: ابعاد مدل بلوغ عبارتند از: رهبری، راهبرد، سازماندهی، عملیات و فرآیند، ابزار و پلتفرم ، بودجه، شاخصها/معیارها، فرهنگ و مدیریت تغییرات سازمانی. در انتها با استفاده از مدل ارائه شده، میزان بلوغ 22 شرکت در زنجیره ارزش خودروسازی ایران مورد سنجش گرفت و یافته ها نشان داد بیشتر شرکت های مذکور در سطح دو و سه از مدل بلوغ قرار دارند.
شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
113 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در سال 1398 انجام شده است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجراء توصیفی از نوع پیمایشی و ماهیت اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته کلیه کارکنان و خبرگان شرکت بیمه ایران هستند که از میان کلیه کارکنان (95 نفر) به صورت سرشماری برای شناسایی عوامل و 15 نفر از مدیر کل، رؤسای ادارات و کاربران اداره انفورماتیک به عنوان خبرگان جهت رتبه بندی عوامل به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. از فنون دلفی، تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزارهای اس پی اس اس و اکسپرت چویس برای تحلیل داده ها استفاده شده است. بر اساس تکنیک دلفی، طی دو مرحله پرسشنامه برگرفته از ادبیات پژوهش در میان خبرگان توزیع شد. برای بررسی پایایی از روش های مختلفی استفاده شد. برای شناسایی عوامل پرسشنامه مرحله اول و دوم طبق تکنیک دلفی در میان 95 نفر (کلیه کاربران شرکت سهامی بیمه ایران در استان خوزستان) توزیع گردید. برای این دو پرسشنامه پایایی در نرم افزار اس. پی. اس. اس و با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که میزان پایایی از عدد 7/0 بیشتر شد و پایایی پرسشنامه مطلوب بود. در پرسشنامه مرحله سوم، پایایی از طریق بررسی نرخ ناسازگاری مقایسات در نرم افزار اکسپرت چویس مورد ارزیابی گرفت و چون نرخ ناسازگاری برای تمامی مقایسات از عدد 1/0 کمتر بود، صحت مقایسات انجام شده مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها : بر اساس نتایج تکنیک دلفی 42 سؤال (8 عامل اصلی و 34 زیرعامل) با اهمیت شناخته شدند. برای رتبه بندی عوامل از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج عوامل اطلاع رسانی با وزن 202/0، تاریخچه و اهداف با وزن 177/0، ساده سازی اجزای پیچیده با وزن 150/0، تناسب دامنه و پسوند پورتال با سازمان با وزن 127/0، واژگان با وزن 106/0، انباشت اطلاعات پورتال با وزن 092/0، پیوندهای پورتال با وزن 078/0 و انتشارات با وزن 067/0 به ترتیب در رتبه اول تا هشتم قرار گرفتند. نتیجه گیری : از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی می توان برای شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران استفاده نمود. عوامل اطلاع رسانی بالاترین رتبه و انتشارات پایین ترین رتبه را در نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران داشته است.
بررسی مبانی تحدید مسئولیت در خسارت وارده بر خودروهای گران قیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
181 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف : در نظام مسئولیت مدنی، هدف اولیه جبران خسارت وارده بر زیان دیده است و باید وسایلی در اختیار زیان دیده قرار داده شود تا خسارات وارده بر وی جبران گردد و وضعیت وی به قبل از ضرر بر گردد. اما قانونگذار با تصویب قانون جدید بیمه اجباری مصوب 1395 در تبصره 3 ماده 8 در خصوص جبران خسارت وارده بر خودرو ناشی از حوادث رانندگی، میزان خسارت قابل جبران را از طریق بیمه نامه شخص ثالث و یا مقصر حادثه به صورت مشخص تعیین نموده است و بیش از میزان تعیین شده امکان جبران خسارت برای بیمه و زیان زننده وجود ندارد؛ به عبارت دقیق تر قانونگذار مسئولیت جبران خسارت را در این خصوص تحدید نموده است؛ براین اساس تشخیص مبنای قاعده فوق دارای اهمیت می باشد. روش شناسی : بررسی موضوع با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است؛ بدین گونه که مبانی مسئولیت مدنی در نظریه حقوقی، آراء فقهی، رویه قضایی و نیز با توجه به حقوق تطبیقی بررسی شده تا مبنای پذیرش چنین قاعده ای توسط قانونگذار شناسایی شود. یافته ها : قبل از تصویب قاعده فوق، زیان زننده باید تمامی خسارت وارده بر خودرو را صرف نظر از نوع خودرو و میزان خسارت، قابل جبران می دانست. ولی قانون جدید قاعده ای جدید برخلاف قواعد پیشین ایجاد نموده است. لذا، بررسی مبانی قانونی و تحلیل چرایی و حدود چنین قاعده ای بیش از پیش ضروری می باشد و نظریات متعددی شامل غیرقابل پیش بینی بودن خسارت به خودروهای گران قیمت توسط زیان دیده، اقدام زیان دیده، دخالت حقوق بشر در جبران عادلانه خسارت و مبنای اقتصادی جبران خسارت (شامل هدایت مسئولیت به سمت بیمه بدنه و اسقاط حق بیمه گر و دارنده خودروی گران قیمت) بعد از جبران خسارت را می توان برای توجیه چنین قاعده ای ذکر نمود، که در این مقاله بعد از بررسی اصل جبران خسارت، به بررسی موضوع پرداخته شده است. نتیجه گیری : تحدید مسئولیت در این خصوص ناشی از رعایت وضعیت جبران کننده در جبران خسارت منصفانه و معقول و نیز توجیه بر مبنای دیدگاهی اقتصادی و تحمل ضرر بر دوش مالک خوردوهای گران قیمت بیش از میزان خسارت قابل جبران، از مبانی توجیه کننده چنین قاعده ای باشد. ولی به نظر می رسد این مبانی برای خودروهای لوکس می باشد و در خصوص خودروهای تخصیص یافته برای خدمات عمومی با وجود گران قیمت بودن آنها، چنین قاعده ای در تحدید مسئولیت نمی تواند توجیه کننده باشد.
ارائه الگوی هوشمندی فروش دربستر بلاک چین با استفاده از تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
133 - 156
حوزههای تخصصی:
هوشمندی فروش،به مفهوم انجام عملیات خودکارفروش برپایه اعتماد، امنیت وشفافیت در بستر بلاک چین بااستفاده از کُدهای رمزنگاری شده است که با ثبت جزئیات تمام تراکنش های فروش در شبکه توزیع شده و غیرمتمرکز بلاک چین،، توسط کدهای رهگیری مشخص و با مشاهده و نظارت مستقیم تمام اعضای شبکه انجام می شود.هدف پژوهش حاضر، مشخص نمودن عوامل علی موثر بر هوشمندی فروش در بستر بلاک چین و پیامدهای آن با استفاده از تئوری داده بنیاد است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. روش جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه عمیق بوده و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا 20 استفاده شد. روش جمع آوری داده، مصاحبه عمیق و روش نمونه گیری نیز از نوع گلوله برفی است. در این مطالعه با هدف جمع آوری اطلاعات کیفی و واقعی در مجموع با 17 نفر از افراد متخصص مصاحبه صورت گرفت و در نفر 13 اشباع نظری حاصل شد ولی برای اطمینان با تمام خبرگان مصاحبه انجام شد. برای بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق، 26مقاله انگلیسی مرتبط با کلمات کلیدی در موضوع تحقیق در بازه زمانی2020 تا 2021 از سایت های معتبر علمی بررسی گردید. دراین پژوهش، هوشمندی فروش در بستر بلاک چین به عنوان مقوله محوری مشخص گردید و مهمترین عوامل علی تاثیر گذار بر آن قراردادهوشمند، تجارت هوشمند، زیست بوم کارافرینی دیجیتالی، حکمرانی دیجیتال، پشتیبانی دیجیتالی هوشمند، بلاک چین، آنالیز پیشرفته اطلاعات، اتوماسیون رباتیک فرایندها، اعتماد الکترونیکی، اتوماسیون فرآیند دیجیتال و ارتباطات هوشمند مشخص شدند. پژوهش حاضر منجر به ارائه الگوی پارادایمی باعنوان هوشمندی فروش در بستر بلاک چین با استفاده از تئوری داده بنیاد گردید.
تدوین و طراحی مدل بازاریابی رکود با استفاده از تکنیک داده بنیاد (مطالعه موردی گروه صنعتی پاکشو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دوره رکود، به عنوان دوره کسادی و بحران نیز یاد می شود. بازاریابی، وسیله شناسایی و برآورده ساختن نیازهای مشتریان به روشی سودمند است و نقشی حیاتی را در دوران رکود در حفظ مشتریان موجود و همچنین در جذب و به دست آوردن مشتریان جدید و حفظ سهام بازار ایفا می کند، هدف اصلی این پژوهش مفهوم پردازی و طراحی مدل بازاریابی رکود با رویکرد داده بنیاد مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. روش تحقیق مقاله حاضر، کیفی-اکتشافی و با رویکرد پارادیم داده بنیاد است. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته مطابق با مدل پارادایمی استفاده شد. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی بود که با نظرات 25 نفر از اعضای مدیران و مسئولان شرکت های گروه صنعتی پاکشو انجام گرفت.یافته های به دست آمده طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی به مدل طراحی شده بازاریابی رکود شامل عوامل علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامدها، منجر شد که در نهایت 30 مقوله و 521 کد بدست آمد.درنهایت هرکدام از مقوله ها تفسیر گردید و پژوهش های مرتبط با نتایج تحقیق شناسایی و مورد تطبیق قرار گرفت. در صورت انتخاب استراتژی صحیح بازاریابی, دوران رکود بازار که در بسیاری از حالت ها یک دوره تهدیدآمیز محسوب می شود، بهترین دوران توسعه بازار و سودآوری نیز می تواند باشد و حتی افزایش سهم بازار می تواند بسیار چشم گیر باشد.
طراحی مدل مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر کلان داده (مورد مطالعه بانک های غرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
112 - 130
حوزههای تخصصی:
کاربرد هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان هسته مرکزی فعالیت های بازاریابی مورد توجه کسب وکارهای امروزی قرار گرفته است. پژوهشگران با بررسی مطالعات صورت گرفته و پژوهش های پیشین، ابتدا مفاهیم را استخراج کردند، اما با توجه به مرتبط نبودن برخی از عوامل استخراج شده با وضعیت کنونی بانک های ایران، به کمک روش مصاحبه و دلفی ازنظر خبرگان بهره برده شد. روش پژوهش، آمیخته کیفی و کمی است و ازلحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی به شمار می رود. ابتدا از طریق مصاحبه با 21 نفر خبره مؤلفه ها شناسایی شد. سپس مدل تدوین شد که شامل 197 شاخص و 21 مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر کلان داده شکل گرفت. در سه مرحله به منظور تأیید مدل اولیه، از کارشناسان و مدیران بانک های غرب کشور(استان های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و همدان) نظرخواهی شد که در نهایت مدل تایید شد. بر اساس نتایج به دست آمده بانک ها با از داده و الگوریتم های کلان داده از استراتژی های پانزده گانه در سه مرحله شروع رابطه، نگهداری رابطه و پایان رابطه استفاده کرده اند و پیامدهای همچون افزایش درآمد،کاهش هزینه، قیمت گذاری شخصی و پویا، هدفمندی تبلیغات، بهبود سودآوری، توسعه محصولات و خدمات جدید، تخصیص منابع هوشمند و کمک به تصمیم گیری مدیران بدست آمد. همچنین مسائل و چالش های مدیریت و مسائل اخلاقی و حفظ حریم شخصی افراد بر این پیامدها اثرگذار است.
اقتصاد سیاسی در بانکداری رابطه ای
حوزههای تخصصی:
به دلیل بحران مالی جهانی ، بانک ها با توجه به تغییرات عمیق در حوزه های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی ، نیاز به بازبینی وضعیت خود دارند. از یک طرف ، ما بر مزایای بانکداری رابطه ای تأکید می کنیم ، که ارتباط نزدیک با مشتریان بانکی برقرار می کند. بانکداری رابطه ای از طریق یک جهت گیری بلند مدت ، باعث ایجاد انگیزه می شود و از نیازهای بلند مدت مشتریان بانک پشتیبانی می کند و منجر به کاهش نابرابری و نوآوری بیشتر شرکت می شود. از طرف دیگر ، رابطه متقابل بین سیاست و بانکداری رابطه ای می تواند جنبه های تاریک داشته باشد. اول ، با ایجاد مرزهای جدید و رقابت در بانکداری ، ممکن است بانکداری رابطه ای مستعد مداخلات سیاسی باشد. دوم ، شوک به بانکداری رابطه ای می تواند به وام گیرندگان منتقل شود. ما بررسی می کنیم که چگونه بانکداری رابطه ای می تواند بر مشکلات خود غلبه کند.
طراحی مدل تقویت برندهای ایرانی با تأکید بر رویکرد نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختن یک برند جدید به تنهایی کفایت نمی کند و اینکه چگونه باید آن را نگه داشت و با چه تدابیری می توان همواره آن را تقویت کرد نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل تقویت برندهای ایرانی با تأکید بر رویکرد نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی است. پژوهش حاضر ازحیث هدفْ کاربردی و ازنظر شیوه اجرا از نوع پژوهش های آمیخته (کیفی کمّی) است. ابزار جمع آوری داده در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمّی پرسشنامه است که روایی و پایایی آنها مطلوب ارزیابی شد. به منظور جمع آوری داده ها، پس از بررسی پیشینه پژوهش، پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته تدوین شد و در ادامه، مشارکت کنندگان از میان کارشناسان و خبرگان علمی و اجرایی فعال در صنعت لوازم خانگی با روش نمونه گیری هدفمند «گلوله برفی» انتخاب شدند. همچنین، نمونه آماری پژوهش در بخش کمّی را 386 نفر از مشتریان لوازم خانگی در شهر تهران تشکیل می دهند. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، از راهبرد مفهوم سازی بنیادی با کمک نرم افزار MAXQDAو در بخش کمّی از تحلیل عاملی (FA) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل مبتنی بر تمرکز بر طرف عرضه و تقاضا باعث تقویت برند لوازم خانگی ایرانی می شود. این پژوهش همچنین، راهبردهای ذهنی، ارتباطی و انطباقی را معرفی می کند که خود تحت تأثیر شرایط مداخله گر (عوامل انسانی و سازمانی) و زمینه ای (فاکتورهای کلان و خرد) قرار می گیرند. پیامدهای اجرای راهبردها نیز شامل پیامدهای مرتبط با مشتریان و جامعه و مرتبط با سازمان است. تحلیل داده های بخش کمّی پس از اعمال روش داده بنیاد به ارائه مدل براساس روش تحلیل عاملی منجر شد.
بررسی تأثیر رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان، حمایت-های سازمانی ادراک شده و برندسازی کارفرما (مطالعه موردی: بانک مسکن استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
143 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تاثیر رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان، حمایت های سازمانی ادراک شده و برندسازی کارفرما می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری 800 نفر از کارکنان بانک مسکن استان یزد را شامل می شود، که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر به عنوان نمونه برای نیمه اول سال 1400 انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استانداری است که در این زمینه وجود دارند. روایی (همگرا و واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ) مدل اندازه گیری حاکی از آن است که مدل از روایی و پایایی خوبی برخوردار است . نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMART-PLS ، نشان داد که رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان تاثیر ندارد، اما بر حمایت های سازمانی ادراک شده و برندسازی کارفرما تأثیر دارد، حمایت های سازمانی ادراک شده بر آمیختگی کارکنان و برندسازی کارفرما تأثیر دارد؛ برندسازی کارفرما بر آمیختگی کارکنان تأثیر دارد، در نهایت برندسازی کارفرما می تواند نقش میانجی گری را در تأثیرگذاری حمایت های سازمانی ادراک شده بر آمیختگی کارکنان و در تأثیرگذاری رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان ایفا کند هرچند نقش میانجی گری حمایت های سازمانی ادراک شده در تأثیرگذاری رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان و در تأثیرگذاری رضایت از ارتباطات داخلی بر برندسازی کارفرما نیز تایید شد.
اثر جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند در وابستگی عاطفی مصرف کننده با نقش میانجی درک از لوکس بودن برند (مورد مطالعه: پوشاک ترکیه در اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
176 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف: جذبه شخصیت برند معتبر باعث می شود که مصرف کنندگان ارتباطات عاطفی قوی، اعتماد و وفاداری بیشتری به برند داشته باشند که برند جهانی برای محصول، مواردی مانند ویژگی های روانی و اجتماعی مانند قدرت، موقعیت اجتماعی و شیوه زندگی خاص به همراه دارد. شرکت های برند لوکس، کیفیت و ارزش های خود را به گونه ای با ارزش های مصرف کننده ترکیب می کنند که باعث وابستگی عاطفی به برند شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جذبه شخصیت برند، درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده با نقش میانجی متغیر درک از لوکس بودن برند است. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش، مصرف کنندگان پوشاک ترکیه در اردبیل است و نمونه آماری با فرض این که جامعه نامحدود است با استفاده از فرمول کوکران، 384 مورد محاسبه و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد است که 400 پرسشنامه به صورت حضوری در مراکز خرید پوشاک برند ترکیه در شهر اردبیل توزیع شد. برای بررسی و آزمودن فرضیه پژوهش نیز، از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل معادلات جزئی و از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان می دهد که جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده تأثیر مثبتی دارد و درک از لوکس بودن هم به طور مستقیم و هم در ارتباط جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده تأثیر مثبتی ایفا می کند.
ساختار و رفتار سازمان های چابک
حوزههای تخصصی:
تحولات سریع تکنولوژیکی، افزایش خطرات، جهانی شدن و انتظارات خصوصی سازی از ویژگی های محیطی هستند که سازمان های تجاری کنونی با آن ها مواجهند. برای کسب موفقیت در این محیط، چابکی یک مزیت رقابتی را ایجاد می کند که می توان با شهرت در نوآوری و کیفیت آن را حفظ نمود. یکی از مهمترین فاکتورهای بقا و پیشرفت شرکت ها در محیط پویای امروزی، چابکی آن ها می باشد. ویژگی اساسی این محیط تغییر و عدم اطمینان است. عملکرد شرکت ها در چنین محیطی چگونه باید باشد تا ضمن حفظ موقعیت خود در بازار، حداکثر منفعت را از تغییرات کسب نموده و پیشرفت کنند. این مقاله به بررسی ساختار و رفتار سازمان های چابک می پردازد.
منافع تعامل مدیریت منابع انسانی سالم، ذهنیت استرس مثبت، بهزیستی جمعی و عملکرد کارکنان در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۵)
79 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی سالم، ذهنیت استرس مثبت و بهزیستی جمعی کارکنان شرکت های بیمه بر عملکرد آنها انجام شد. روش شناسی : این پژوهش کاربردی و از نوع پیمایشی- توصیفی و مبتنی بر دیدگاه سود متقابل است که به بررسی مدل مفهومی اقتباسی از مطالعه ای خارج از کشور پرداخته است. جامعه آماری مطالعه شامل کارکنان سطوح مختلف شرکت های بیمه ای در سطح شهر مشهد بود که نامعلوم درنظر گرفته شده است. تعداد 450 پرسشنامه در بین اعضای جامعه آماری توزیع و در نهایت تعداد 384 پرسشنامه معتبر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده گردآوری شد. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده ها پرسشنامه اقتباسی از مبانی نظری در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بود. تجزیه تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار Smart PLS و SPSS انجام شد. یافته ها : نتایج آمار توصیفی نشان داد متغیر مدیریت منابع انسانی سالم دارای میانگین 29/4، استرس مثبت 29/4، خستگی عاطفی جمعی 08/4، عجین شدن جمعی 16/4 و متغیر عملکرد دارای میانگین 15/4 می باشد. نتایج تحلیل مسیر نیز از تأیید کلیه فرضیات پژوهش حکایت داشت. علاوه بر این که مدیریت منابع انسانی سالم بر ذهنیت استرس مثبت، ذهنیت استرس مثبت بر ابعاد بهزیستی جمعی تأثیرگذارند. همچنین، ذهنیت استرس مثبت و بهزیستی جمعی ارتباط بین مدیریت منابع انسانی سالم و عملکرد را میانجیگری می کند. نتیجه گیری : نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدیریت منابع انسانی سالم در شرکت های بیمه ای به ایجاد یک مکان سالم به لحاظ روان شناختی کمک نموده و از این طریق سبب افزایش امنیت شغلی، افزایش تعهد و درگیری بیشتر کارکنان با شغل می شود. در واقع، مدیریت منابع انسانی سالم تأکید مضاعفی بر تلاش کارکنان برای پیشگیری از تهدیدات سلامت دارد که می تواند با عجین شدن جمعی و عملکرد سازمانی ارتباط مستقیم داشته باشد. در نتیجه، توجه به اقدامات مدیریت منابع انسانی در راستای تأمین بهداشت روان کارکنان صنعت بیمه و پشتیبانی از این اقدامات جهت پیشگیری از فرسودگی شغلی در کنار برنامه ریزی منابع انسانی با همکاری کارمندان این صنعت، ارزیابی دائمی و سیستماتیک اقدامات منابع انسانی سالم و پشتیبانی و تأکید مدیریت عالی بر اهمیت محیط کار سالم به لحاظ روان شناختی می تواند یادگیری و رشد، بهره وری و استرس مثبت در محل کار را تحت تأثیر قرار دهد. طبقه بندی موضوعی : M54, I19, I10, L25.
واکاوی مفهوم مسئولیت اجتماعی دیجیتال: بررسی عملکرد کسب و کارهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
128 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: با نفوذ فناوری های دیجیتال در دنیای امروز، درک مسئولیت اجتماعی شرکت ها در فضای جدید کسب و کار، دشوارتر از قبل شده است، در همین راستا پژوهش حاضر با هدف درک مفهوم مسئولیت اجتماعی دیجیتال و وضعیت به کارگیری آن توسط کسب وکارهای دیجیتالی کشور صورت گرفته است. روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد یک تحقیق آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، روش فراترکیب با استفاده از روش سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد، به این منظور 25 مقاله طی سال های 2000-2022 شرایط ورود به مطالعه را پیدا کرد. در بخش کمی کسب وکارهای منتخب در زمینه بهره گیری از کدهای مسئولیت اجتماعی دیجیتال در کسب وکار خود، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی بررسی شدند. یافته ها: براساس نتایج فراترکیب، مفهوم مسئولیت اجتماعی دیجیتال در 6 مقوله اصلی «فعالیت های بشردوستانه در فضای دیجیتال»، «فعالیت های اجتماعی در فضای دیجیتال»، «فعالیت های زیست محیطی در فضای دیجیتال»، «محتوای مسئولانه در فضای دیجیتال»، «روابط مسئولانه با مشتریان در فضای دیجیتال» و «عملکرد مسئولانه کسبوکار» تبیین کرد. یافته های تحلیل محتوای کمی نشان داد مقوله های مشارکت در فعالیت های داوطلبانه دارای بیشترین فراوانی و کنش گری در فضای مجازی دارای کم ترین فراوانی بود. نتیجه گیری: با تغییرات در محیط کسب وکارها و حرکت به سمت تحول دیجیتال، کسب وکارها نیازمند تغییر جهت از فعالیت های مسئولیت اجتماعی سنتی (آفلاین) به سمت فعالیت های مسئولیت اجتماعی از طریق بسترهای دیجیتالی هستند. به این منظور شرکت ها باید به الزامات مسئولیت اجتماعی دیجیتال توجه کنند.
سناریو نویسی صنعت دخانیات ایران در افق 1424 با تأکید بر حکمرا نی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ تابستان ۱۰ شماره ۱۰۳
107 - 154
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های اصلی تمام صنایع بزرگ قرار گرفتن در مسیر توسعه و توسعه یافتگی است. آنچه در این مسیر، اکثر شرکت های ایرانی به آن نیاز دارند وجود قوانین قدرتمند و به کار بردن اصول حکمرانی هوشمندانه است تا بتوانند با سیاست ها و راهبرد های خود، موفقیت را تضمین نمایند. در شرایط کنونی، صنعت دخانیات ایران به عنوان یکی از قدیمی ترین صنایع ایران در هاله ای از ابهام و پیچیدگی قرار دارد. براین اساس ارائه آینده نگاری راهبردی حکمرانی خوب در صنعت دخانیات گامی مهم در جهت سلامت مردم، افزایش درآمد دولت، حمایت از صنایع داخلی و هم زمان کنترل مصرف دخانیات می باشد و سبب می شود با دیدی باز و آینده نگرانه به سمت برنامه ریزی، سیاست گذاری صحیح و ایجاد حکمرانی خوب در این صنعت حرکت نمود. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی فرصت ها و چالش های این صنعت از طریق یافتن پیشران ها، عدم قطعیت ها، تدوین سناریوهای محتمل و مطلوب و ارائه راه کار می باشد. با توجه به این موضوع جهت گیری پژوهش، کاربردی-توسعه ای؛ رویکرد پژوهش، چرخه استقرایی-قیاسی؛ راهبرد پژوهش، پیمایشی اکتشافی/توصیفی/تبیینی؛ شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای، پرسشنامه و استفاده از متخصصان خبره؛ نمونه گیری، هدفمند و در دسترس؛ ابزار تحلیل داده ها، نرم افزار میک مک و در نهایت تدوین سناریو با بهره گیری از خبرگان متخصص می باشد. بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، دو پیشران «متغیرهای سیاسی واقتصادی» و حکمرانی خوب «میزان پاسخگویی، شفافیت، التزام به قانون، احترام به حقوق انسان ها و رفتار اخلاقی» به عنوان دو عدم قطعیت شناسایی و سناریوهای
این صنعت شناسایی گردید. چهار سناریوی قوی سیاه یا بهشت گمشده ی شرکت های چندملیتی، جامعه سلامت در انتظار حکمرانی خوب، صنعت دخانیات محروم از موهبت سیاسی و اقتصادی و در نهایت جامعه سبز، ایران نمونه کامل یک کشور درکنترل دخانیات تدوین و سناریو مطلوب نیز جامعه سبز تعیین گردید