مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
مدل سازی معادلات ساختاری
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
147 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی و آزمون مدل موفقیت آموزش الکترونیکی در صنعت آموزش است. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد و رویکرد کمّی مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. صاحب نظران، اساتید دانشگاه رشته مدیریت، مدیران مؤسسات آموزش الکترونیکی و افراد خبره جامعه آماری را تشکیل دادند و تعداد 8 نفر از این افراد به عنوان نمونه آماری در بخش کیفی و تعداد 70 نفر از این افراد در بخش کمّی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمّی از پرسشنامه استفاده شده است. برای انجام تحلیل های مذکور از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 در بخش کیفی و نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS نسخه 4 در بخش کمّی استفاده شد. یافته های کیفی نشان داد شرایط علّی الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی از 33 کد اولیه و 6 مقوله فرعی؛ شرایط زمینه ای شامل 24 کد اولیه و 5 مقوله فرعی؛ شرایط مداخله گر از 36 کد اولیه و 8 مقوله فرعی تشکیل شده است. راهبردهای الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی از مقوله های فرعی توسعه جغرافیایی کسب و کار، نقش برنامه ریزی در آموزش الکترونیکی، لزوم بهره گیری از دستاورد های روز، بکارگیری آموزش الکترونیکی در کاهش هزینه ها، عوامل فرهنگی و آموزش الکترونیکی، الزامات آموزش الکترونیکی، استراتژی کسب و کار، طراحی بستر اصولی آموزش الکترونیکی، الزامات موفقیت آموزش الکترونیکی، توانایی کسب وکارهای الکترونیکی می شود. همچنین، یافته ها نشان داد پیامدهای الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی شامل مزایای آموزش الکترونیکی، تعامل در محیط های یادگیری الکترونیکی، نقش آموزش الکترونیکی در کسب و کارهای آموزشی، جامعه و آموزش الکترونیکی، پتانسیل آموزش الکترونیکی، آموزش الکترونیکی و کسب و کار و توصیه برای آموزش الکترونیکی می شود. یافته های کمّی نیز نشان داد مدل پژوهش به خوبی برازش شده است.
تأثیر باورهای ایمانی و نقش میانجی اخلاق حرفه ای بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۳
267 - 304
حوزههای تخصصی:
فزایش میزان تقلب های گزارشگری به ورشکستگی شرکت های بزرگ و در سطح کلان به بحران ها و رسوایی های مالی منجر می شود و به تبع این بحث؛ عدم درستکاری حسابداران در کانون توجه نهاد ها و بازار های مالی قرار می گیرد؛ ازاین رو با توجه تئوری نمایندگی که رابطه بین مالک و مدیر را بررسی می کند، شناسایی احتمال وقوع تقلب در صورت های مالی و راه ها و روش های کاهش آن، همواره کانون توجه سرمایه گذاران، قانون گذاران، مدیران و حسابرسان بوده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر باورهای ایمانی بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای در کشور ایران است. بدین منظور 400 پرسشنامه طراحی و در بین اعضای کارشناسان رسمی دادگستری حسابداری و حسابرسی توزیع شد و 312 فقره آن درنهایت مورداستفاده و تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی تأثیر متغیر ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و برای تحلیل از نرم افزار آموس استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای ایمانی بر عدم درستکاری حسابداران تأثیر منفی و معناداری دارد و بر اخلاق حرفه ای حسابداران دارای تأثیر مثبت و معناداری است. همچنین، اخلاق حرفه ای حسابداران نیز همانند باورهای ایمانی، عاملی کاهنده بر عدم درستکاری حسابداران در تهیه صورت های مالی است و بر آن تأثیر منفی و معناداری دارد. درنهایت، اخلاق حرفه ای، به عنوان یک متغیر میانجی رابطه بین باورهای ایمانی و عدم درستکاری حسابداران را توضیح می دهد و متغیر میانجی اخلاق حرفه ای، به صورت میانجی جزئی است.
ارائه مدلی برای انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
398 - 425
حوزههای تخصصی:
هدف: انعطاف پذیری زنجیره تأمین به مقابله باعدم قطعیت های موجود محیط رقابتی کمک می کند. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی و تبیین مدل فرایندی انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو در ایران است.
روش: روش تحقیق این پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی است. ابتدا با استفاده از نظریه داده بنیاد، به عنوان روشی کیفی، پس از ۲۱ مصاحبه و اشباع نظری، مدل انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی در صنعت لیزینگ خودرو ایران با ۲۴ مقوله فرعی در قالب ۶ مقوله اصلی شکل گرفت. سپس در بخش کمّی پژوهش، بعد از توزیع و تکمیل ۲۶۰ پرسش نامه در سطح سازمان های لیزینگ خودرو ایران با روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر فرضیه های مربوط به روابط ابعاد مدل انجام گرفت و اعتبارسنجی مدل در مورد مطالعه بررسی شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی انعطاف پذیری عبارت اند از: «انتظارات مرتبط با مشتریان»، «عوامل مرتبط با تأمین کنندگان» و «انگیزه های مرتبط با تأمین مالی». شرایط زمینه ای به دست آمده عبارت اند از: «عوامل مرتبط به قانونی مقرراتی»، «عوامل مالی اقتصادی»، «عوامل مرتبط به شرایط زیست محیطی» و «عوامل فرهنگی اجتماعی مرتبط». شرایط مداخله گر انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی به دست آمده عبارت اند از: «ترکیب مالکیت و سهام داران شرکت لیزینگ»، «عوامل مرتبط با ارتباطات و فناوری اطلاعات»، «عوامل مرتبط با سیستم ها و زیرساخت های صنعت»، «عوامل مرتبط با حمل ونقل و جابه جایی». پدیده انعطاف پذیری مالی در زنجیره تأمین در برگیرنده «راه حل های تأمین مالی»، «ارتباطات مؤثر عناصر زنجیره تأمین»، «عوامل مرتبط با توانایی اعتباردهی» و «مدیریت ریسک مناسب» تعریف شد. همچنین، راهبردهای انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی دربرگیرنده «نوآوری و توسعه محصولات جدید»، «توسعه شبکه فروش و خدمات پس از فروش»، «توسعه مهارت های آموزش و خدماتی» و «توسعه همکاری های بین زنجیره تأمین» تعیین شد. پیامدهای انعطاف پذیری مالی در زنجیره تأمین شرکت های لیزینگ عبارت اند از: «افزایش تولید محصولات خودرویی»، «افزایش سطح دسترسی به خدمات»، «دسترسی آسان تر به منابع مالی»، «بهبود گردش اطلاعات مالی» و «افزایش بهره وری زنجیره تأمین». در بخش کمّی پژوهش، بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شده، «عوامل مداخله گر انعطاف پذیری» بر «شرایط علّی انعطاف پذیری» و «راهبردهای انعطاف پذیری» مؤثر است. «شرایط علّی انعطاف پذیری» بر «توجه به انعطاف پذیری» اثر دارد. همچنین ابعاد «عوامل زمینه ای انعطاف پذیری» و «توجه به انعطاف پذیری» بر «راهبردهای انعطاف پذیری زنجیره تأمین» اثر معناداری دارند و در نهایت «راهبردهای انعطاف پذیری» بر «پیامدهای انعطاف پذیری» مؤثر است.
نتیجه گیری: برای افزایش انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی، الگوبرداری از تجارب نمونه های موفق شرکت های داخلی و بین المللی در توسعه محصولات جدید، به ویژه در بستر فناوری های نوپدید، نظیر اینترنت اشیا توصیه می شود. در ضمن، مدیریت مشکلات خدمات پس از فروش، افزایش اعتماد و ارتباط مؤثر با مشتریان و افزایش دانش، تجربه و مهارت های کارکنان متناسب با تغییر و تحولات صنعت، از مهم ترین ارتقادهندگان انعطاف پذیری زنجیره تأمین مالی صنعت لیزینگ خودرو ایران است.
مدل سازی عوامل مؤثر بر بهبود ادراک خطرپذیری سیل از طریق بررسی مؤلفه های ادراکی محیط شهری (مورد پژوهی: محله زیبادشت، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به کانال کشی رودخانه ها و استقرار سازه های کنترل سیل، ادراک افراد از فرایندهای اکولوژیکی رودخانه ها و ایمنی محیط با اختلال مواجه شده است. عدم درک صحیح از خطرپذیری سیل، منجر به کاهش سازگاری جوامع و افزایش خسارات و تلفات در حین وقوع سیل می شود. لذا امروزه مدیریت خطرپذیری سیل، علاوه بر راه حل های سازه ای، معیارهای غیرسازه ای همچون ادراک خطرپذیری سیل را در دستور کار خود قرار داده است. در این راستا، ضروری است که نقش رشته های مرتبط در رویکردهای غیرسازه ای تدقیق شود.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد است که نقش طراحی شهری در اقدامات غیرسازه ای مواجه با سیل را با مدل سازی عوامل مؤثر بر ادراک خطرپذیری سیل و رفتارهای سازگار با سیل، تبیین کند و نحوه اثرگذاری مؤلفه های ادراکی محیط (کیفیت های ادراکی- حس مکان- نگرش به طبیعت) را در بستر ایران بسنجد.روش پژوهش: رویکرد کلی پژوهش کمی است و در طبقه پژوهش های پیمایشی مقطعی قرار می گیرد. این پژوهش با استدلال قیاسی از نظریه های منتج از مبانی نظری آغاز و سپس بر مبنای تحلیل متون تخصصی، تأثیر مؤلفه های ادراکی محیط بر ادراک خطرپذیری سیل شناسایی و مدل مفهومی تبیین شده است. در راستای سنجش مدل پژوهش در بستر ایران، تعداد 221 پرسش نامه در محله زیبادشت، پیرامون رودخانه کن تکمیل شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس و به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده در بستر محله زیبادشت، طراحی شهری از طریق تنظیم کیفیت های ادراکی محیط و تقویت دلبستگی افراد به رودخانه کن، می تواند نقش مهمی در بهبود ادراک خطرپذیری سیل ایفا کند. همچنین، تقویت هویت مکانی افراد در ارتباط با رودخانه کن ازجمله عوامل مؤثر بر رفتارهای سازگار با سیل است.
بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله، و تاب آوری زبان آموزان سطح متوسط ایرانی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
385 - 401
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی و ایجاد یک مدل معادلات ساختاری انجام شد. در این تحقیق که از نوع توصیفی و از نظر ماهیت کمی بود، 382 زبان آموز با سطح مهارت متوسط با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان، دانش آموزان آموزشگاه های مختلف زبان شهرضا بودند. با تأیید مدیران آموزشگاه ها، جمع آوری داده ها در کلاس ها انجام شد و تکمیل پرسش نامه ها به طور متوسط 30 دقیقه زمان برد. از آنها خواسته شد به پرسش نامه هایی در زمینه تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری پاسخ دهند. مدل سازی معادلات ساختاری و تصویر بصری، مدل پیش فرض را تأیید کرد و تعاملی درونی و قوی بین متغییرهای تفکر انتقادی، عزم یادگیری، حل مسئله، و تاب آوری را نشان داد. با توجه به یافته ها، تفکر انتقادی باعث افزایش عزم یادگیری می شود و عزم یادگیری زبان خارجی باعث افزایش تاب آوری و حل مسئله می شود. علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که عزم یادگیری زبان خارجی تأثیر بیشتری بر تاب آوری نسبت به حل مسئله دارد. نتایج این مطالعه دارای پیامدهای آموزشی برای مربیان و سیاست گذاران است.
نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در مقابل خشکسالی (مطالعه موردی: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
344 - 385
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع روستایی بیشترین آسیب را از اثرات خشکسالی دیده اند. با توجه به آسیب پذیری خانوارهای روستایی توجه به سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی تاب آوری، می تواند بهبود روند برنامه ریزی برای توسعه روستایی را تسهیل کند. لذا این پژوهش با هدف کلی بررسی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود ابعاد تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در سطح شهرستان مشهد انجام گرفت. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری ، 11706 نفر از خانوارهای روستایی شهرستان مشهد است که بر پایه جدول مورگان، 372 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، آزمون t تک نمونه ای و همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که خانوارهای موردمطالعه از نظر وضعیت سرمایه اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما از نظر وضعیت تاب آوری در وضعیت مناسبی نیستند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و تمامی ابعاد تاب آوری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب (82/0) اثر مثبتی بر ابعاد تاب آوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی شهرستان مشهد دارد. در بین عوامل پنهان سرمایه اجتماعی عامل شبکه های اجتماعی (93/0) بیشترین نقش را در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی ایفا کرده است. همچنین بیشترین اثر سرمایه اجتماعی مربوط به بعد اقتصادی و کمترین اثر مربوط به بعد کالبدی تاب آوری خانوارهای روستایی بوده است.
بررسی تأثیر دارایی ها بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
554 - 569
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دارایی های معیشتی بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 300 نفر از زنان روستایی که در طرح های توسعه ای آبادانی و پیشرفت منظومه ذی نفع بوده اند، به صورت تصادفی در شهرستان گچساران بود که به روش تصادفی ساده 139 نفر انتخاب و پیمایش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. روایی ابزار پژوهش توسط اساتید گروه ترویج و توسعه دانشگاه تهران و متخصصان موضوعی تأیید شد، پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ طی توزیع 30 پرسش نامه در مرحله پیش آزمون محاسبه و مقدار آن 73/0 به دست آمد. برای انجام آزمون های آماری از نرم افزارهای LISREL8.8 و SPSS26 استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل موردمطالعه (پنج سرمایه) درمجموع توانستند 13/60 درصد از واریانس متغیر وابسته یعنی معیشت پایدار زنان روستایی را تبیین کردند. همچنین، شاخص های برازندگی نیکویی برازش نیز نشان داد که مدل ساختاری پژوهش از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. به علاوه، شاخص سرمایه انسانی به ضریب (61/0= λ) اهمیت و اولویت اول را برای سنجش معیشت پایدار زنان روستایی به خود اختصاص داد. بر این اساس، ازجمله راهکارهای بهبود میزان معیشت زنان روستایی عبارت اند از: 1) سازمان ها و سایر مسئولان برنامه ریز و سیاست گذار به فعالیت های زنان روستایی توجه لازم را مبذول دارند و زمینه ارتقای معیشت آن ها را با توجه به شرایط موجود ارتقا دهند. 2) به منظور کمک به زنان و خانواده های فقیر و آسیب پذیر روستایی، می توانند با ارائه مساعدت-های مالی مناسب مانند راه اندازی صندوق های خرد روستایی اقدام کنند.
اعتبار سنجی مدل شکست سکوت حسابرسان داخلی در شرکت های ایرانی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۱۴۷-۱۰۰
حوزههای تخصصی:
حسابرسی داخلی فعالیت مشاوره ای و اطمینان دهی مستقل و بی طرفانه به منظور ارزش افزایی و بهبود عملیات یک سازمان است. هدف اصلی این پژوهش اعتبارسنجی مدل شکست سکوت حسابرسان داخلی در شرکت های ایرانی می باشد. این پژوهش بر اساس پارادایم اثبات گرایی و منطق استدلال قیاسی، دارای رویکرد کمّی و از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا، پژوهش توصیفی-پیمایشی و از لحاظ زمانی، از نوع پژوهش های مقطعی می باشد که در سال 1402 انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای کمیته حسابرسی، حسابرسان داخلی، مدیران مالی و رؤسای دایره حسابداری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران می باشد.این پژوهش، با رویکرد قیاسی و با استفاده از پرسشنامه تهیه شده بر اساس کدهای اولیه مرحله کیفی پژوهش، از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای اِس پی اِس اِس و اسمارت پی اِل اِس جهت آزمایش مدل کشف شده و بررسی روابط بین متغیرهای آن در یک نمونه آماری 500 نفر استفاده گردیده است. در چارچوب مدل پارادایمی، مدل جامع شکست سکوت حسابرسان داخلی ارائه گردید که این مدل شامل پدیده محوری (شکست سکوت حسابرسان داخلی)، 4 مقوله برای شرایط علّی، 3 مقوله برای راهبردها، 2 مقوله برای شرایط زمینه ای، 2 مقوله برای شرایط مداخله گر و 4 مقوله پیامدهای مرتبط با پدیده محوری پژوهش می باشد. همچنین، نتایج به دست آمده در مرحله کمّی نشان داد که شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدهای شکست سکوت حسابرسان داخلی تاثیر معنی دار دارد
تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مشارکت ذی نفعان و پایداری شهری هوشمند در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۶۷-۴۸
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات رویکرد اساسی برای ارتقا مشارکت ذی نفعان و پایداری در شهرهای هوشمند است، زیرا باعث افزایش دسترسی به اطلاعات، بهبود ارتباطات و شفافیت در فرایندهای تصمیم گیری شهری می شود. در این راستا، هدف پژوهش بررسی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در پیشبرد پایداری شهری، در میان رشد سریع جمعیت شهر و اجرای پروژه های هوشمند در شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از شاخه تحلیل مسیر محسوب می شود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد فناوری اطلاعات و ارتباطات، پایداری شهری هوشمند، مشارکت ذی نفعان و انطباق و تاب آوری شهری می باشد. جامعه آماری کلیه خبرگان شهری می باشد که حجم نمونه به روش گلوله برفی 70 نفر انتخاب شده است. برای تحلیل و تجزیه داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری (PLS) استفاده شده است. نتایج توصیفی نشان داد که میانگین برای متغیرهای فناوری اطلاعات و ارتباطات (72/3) در سطح نیمه پایدار، پایداری شهری هوشمند (72/3)، مشارکت ذی نفعان (86/3) و انطباق و تاب آوری شهری (8/3) در سطح پایدار تعیین شده است. نتایج استنباطی بیانگر این است که تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مشارکت ذی نفعان با ضریب معناداری (41/2)، تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر پایداری شهری هوشمند با ضریب معناداری (706/4)، تأثیر مشارکت ذی نفعان بر پایداری شهری هوشمند با ضریب معناداری (766/4)، تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر پایداری شهری هوشمند با نقش میانجی مشارکت ذی نفعان با ضریب معناداری (130/2 ) و تأثیر انطباق و تاب آوری شهری بر پایداری شهری هوشمند با ضریب معناداری (363/3) که بزرگ تر از 96/1 هستند، تأیید می گردد؛ بنابراین مفهوم این مطالعه امکان بهینه سازی تأثیر محیط شهری مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات را فراهم می کند و در نتیجه جوامع پایدار و تاب آوری را ایجاد می کند که نیازها و اولویت های همه اعضای جامعه را برآورده می کند.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در پیش بینی هوش معنوی براساس ویژگی های شخصیتی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با هوش معنوی در بین دانشجو معلمان پسر دانشگاه فرهنگیان انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو-معلمان پسر پردیس چمران دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1403-1402 در شهر تهران بودند. حجم نمونه 314 دانشجو-معلم بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین گروه های آموزشی مختلف انتخاب شدند و به پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت (کوستا ومک کری، 1989)، ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و هوش معنوی (کینگ، 2008) پاسخ دادند. در نهایت تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته ها: براساس یافته ها، وظیفه شناسی (26/0) و برون گرایی (38/0) با هوش معنوی رابطه مثبت (01/0 p<) و روان رنجوری (14/0-) با هوش معنوی رابطه منفی و معنادار (01/0 p<) دارد. همچنین رابطه ذهن آگاهی با هوش معنوی (04/0) مثبت و معنادار (01/0 p<) است و ذهن آگاهی بصورت معناداری رابطه وظیفه شناسی، برون گرایی، روان رنجوری و توافق پذیری با هوش معنوی را میانجی گری می کند (01/0 p<). نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق ذهن آگاهی بر هوش معنوی تاثیر دارد. بر این اساس، با تغییر یا تقویت آگاهی عاری از قضاوت افراد نسبت به وقایع براساس ویژگی های شخصیتی می توان میزان هوش معنوی را در افراد افزایش داد.
ارائه مدل توسعه اقتصادی مبنی بر رضایت مشتری در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از معادلات ساختاری، مدل توسعه اقتصادی بر اساس رضایت مشتری در صنعت بانکداری ارائه شده است، اطلاعات پایه از طریق مطالعات کتابخانه ای و داده های تحلیلی از پرسشنامه طراحی شده توسط محقق جمع آوری شده است. برای روایی، سؤالات پرسشنامه در اختیار اساتید رشته مدیریت و مدیران بانک قرار گرفت و پس از دریافت نظرات، اصلاحات لازم در پرسشنامه صورت گرفته و فرم نهایی آن تدوین شد. برای پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. ابتدا ۲۰ پرسشنامه توزیع و آلفای کرونباخ توسط SPSS محاسبه شد. ضریب پایایی مقدار 77/0 می باشد. اطلاعات به دست آمده با آمار استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و از همبستگی پیرسون در SPSS استفاده شد. برای نرمال بودن توزیع متغیرهای وابسته از کولموگروف-اسمیرنوف در SPSS استفاده شد که ادعای نرمال بودن تمامی متغیرهای وابسته پذیرفته شد. برای دقت مدل ارائه شده، از معادلات ساختاری در Smart PLS استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ۱۱۰ نفر از مشتریان بانک صادرات در نظر گرفته شد که طبق فرمول کوکران ۹۰ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. متغیرهای مدل شامل تصاویر، انتظارات، کیفیت درک شده از خدمات، کیفیت درک شده از محصولات، ارزش درک شده، رضایت مشتری CSI، شکایات و وفاداری است. با توجه به سرمایه در بانک ها، رابطه بین رشد اقتصادی و توسعه مالی و هدف هر سازمان در حفظ مشتری، به ارائه مدل توسعه اقتصادی مبنی بر رضایت مشتری در صنعت بانکداری پرداخته شد که نتایج نشان می دهد که مدل ارائه شده برازش قابل قبولی دارد (0/650). بین متغیرها همبستگی قابل قبولی (بیش از 0/5) وجود دارد.
بررسی تأثیرگذاری درگیری های ذهنی خرده فروشان بر معیارهای انتخاب برند (مطالعه موردی فرآورده های لبنی شرکت کاله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر درگیری های ذهنی مشتریان در ارتباط با برند، مسئله مهمی است که در اکثر تحقیقات حوزه بازاریابی، اهمیت زیادی به آن داده شده است. این مفهوم به مجموعه ای از فعالیت ها، تمرکزهای ذهن و تفکراتی اشاره دارد که مصرف کنندگان در طول فرآیند خرید یا انتخاب محصول و خدمات به کار می گیرند و می تواند نقش مهمی در فرآیند تصمیم گیری آنان ایفا کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درگیری های ذهنی خرده فروشان بر معیارهای انتخاب برند فراورده های لبنی شرکت کاله انجام شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی است. همچنین نوع تحقیق کاربردی و روش گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بوده است. برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و برای تأیید روایی سؤالات و شناسایی عوامل کلیدی هر جزء، از آزمون تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. برای بررسی تناسب مدل تحقیق با داده های جمع آوری شده نیز، تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری به کار گرفته شده است. نتایج نشان داد که مقدار آماره t برای معنادار بودن ضریب رگرسیون تعارضات ذهنی خرده فروشان برابر با 096/7 و بزرگ تر از مقدار بحرانی 96/1 است که بیانگر تأثیر متغیر تعارضات ذهنی خرده فروشان است. با توجه به نظر خبرگان سؤالات پرسشنامه و نمونه گیری تصادفی به سه بعد احساسی، شناختی و اجتماعی دست یافته که با بررسی جوانب و معیارهای آن، پیشنهاد هایی را در سطوح عملیاتی، میانی و عالی سازمان ارائه شده است.
شناسایی نقش های پارک های علم و فناوری در ایجاد اکوسیستم نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارک های علم و فناوری نقش اساسی در استراتژی های تحقیق و نوآوری برای تخصص هوشمند، ابزار سیاست گسترش فناوری از طریق کارآفرینی و اقتصاد دانش دارند. پارک های علمی و فناوری نقش مهمی درایجاد اکوسیستم نوآوری دارند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی نقش های پارک های علمی و فناوری در ایجاد اکوسیستم نوآوری درسال 97-96 انجام شد. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی از نوع ساخت ابزار بود. در بخش کیفی، جامعه آماری متخصصان حوزه های دانشگاه، صنعت و دولت بودند. مشارکت کنندگان برابر20 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. در بخش کمی، جامعه آماری 440 نفر از مدیران میانی و اجرایی چهار حوزه دانشگاه، صنعت، دولت و نهادهای واسط بودند که با نمونه گیری طبقه ای به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 205 نفر بود. داده های بخش کیفی با روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و بخش کمی با پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. یافته های داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و کمی با روش حداقل مربعات جزئی تحلیل گردید. یافته ها نشان داد نقش های پارک های علمی و فناوری در ایجاد اکوسیستم دانشگاه، صنعت، دولت؛ عبارتند از حمایتی، واسطه ای و ظرفیت سازی که هر یک دارای کارکرد خود هستند. نتیجه این که این عوامل مجموعاً حدود 90 درصد تغییرات اکوسیستم دانشگاه، صنعت، دولت را تبیین نمودند. شاخص پیش بینی کنندگی (0/74) حاکی است نقش های پارک های علمی و فناوری از قدرت پیش بینی کنندگی بالایی در ایجاد اکوسیستم برخوردارند.
مدل نوین شبکه سازی در پارک های علم و فناوری: راهکاری برای تقویت زیست بوم نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زیست بوم اقتصاد نوآوری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
117 - 140
حوزههای تخصصی:
نقش پارک های علم و فناوری در توسعه نوآوری و ایجاد ارتباط میان صنعت و دانشگاه به ایجاد شبکه ای غنی از تعاملات و همکاری ها بستگی دارد. بنابراین، بررسی فرایند شبکه سازی در این مراکز اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش حاضر ترسیم مدل شبکه سازی در پارک های علم و فناوری با رویکرد زیست بوم نوآوری است که با استفاده از مرور نظام مند، دلفی فازی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. پس از انتخاب 7 پایگاه علمی معتبر برای استخراج مقالات، 42 پژوهش در مرحله مرور نظام مند در بازه زمانی 1990 تا 2020 میلادی و 1360 تا 1401 شمسی بررسی و کدگذاری شدند. کدهای نهایی در قالب پرسشنامه دلفی در اختیار 15 خبره قرار گرفتند. نتایج نشان داد، شاخص های شبکه سازی در پارک های علم و فناوری را می توان در قالب 16 شاخص و در 3 سطح پیشایند، تصمیم گیری و پیامد دسته بندی کرد. در مدل شبکه سازی پارک علم و فناوری، در سطح پیشایند، مؤلفه محیط فرهنگی و جغرافیایی با ضریب اثر 23/1 بیشترین و مؤلفه زیرساخت ها با 59/0 کمترین اثر را دارد. در سطح تصمیم گیری، مؤلفه تصمیمات عملیاتی با ضریب اثر 84/5 بیشترین و مؤلفه تعامل خارجی با ضریب اثر 1 کمترین تأثیر را دارد. همچنین، در سطح پیامدها، مؤلفه ورود به بازارهای جدید با ضریب اثر 1 بیشترین و مؤلفه نوآوری با ضریب اثر 41/0 کمترین تأثیر را دارد. مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است.(مبتنی بر نظر داور محترم اول به منظور تقویت مقاله، توصیه شده که چکیده فارسی و لاتین باید بین 150 تا 250 کلمه باشد. لذا این مورد در اصلاحات انجام شده مد نظر قرار گرفت. البته به نظر می رسد می بایست تنظیمات سامانه در این خصوص تغییر یابد).
ارائه الگوی مؤلفه های مدیریت رفتارهای انحرافی مبتنی بر فرهنگ سازمانی و سیستم گزارشگری مالی کارا و اثربخش در وزارت بهداشت و درمان: روش مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مؤلفه های مدیریت رفتارهای انحرافی مبتنی بر فرهنگ سازمانی در وزارت بهداشت و درمان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و پیمایشی است. با استفاده از روش تحلیل تم 35 مفهوم انتزاعی شناسایی و در نهایت به 6 مقوله تبدیل و الگوی مفهومی پژوهش طراحی شد. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران، کارشناسان و کارکنان ارشد وزارت بهداشت و درمان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 167 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و داده های مورد نیاز با ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. الگوی مفهومی با جمع آوری داده های تجربی و روش مدل سازی معادلات ساختاری اعتبارسنجی و مدل نهایی پژوهش ارائه شد. بررسی مدل های اندازه گیری و تحلیل مقادیر بارهای عاملی نشان می دهد که مؤلفه های تقویت خلاقیت و نوآوری دارای بیشترین تأثیر و مؤلفه های ایجاد و ترویج فرهنگ اخلاقی سازمانی دارای کمترین تأثیر بر ارتقای فرهنگ سازمانی می باشند. همچنین بررسی مدل ساختاری پژوهش و تحلیل های مسیر نشان می دهد که متغیرهای تقویت خلاقیت و نوآوری، راهبری سازمانی اثربخش، شایسته سالاری، مدیریت تعارض های شغلی و خانوادگی و ارتقای معنویت سازمانی تأثیر مثبت و معناداری بر ارتقای فرهنگ سازمانی دارند. در حالی که از لحاظ آماری، متغیر ایجاد و ترویج فرهنگ اخلاقی سازمانی تأثیر معناداری بر ارتقای فرهنگ سازمانی ندارد. نتایج مربوط به ضریب تعیین مدل تدوین شده نشان می دهد که توانایی پیش بینی کلی مدل ارائه شده 76.8 درصد و حاکی از مناسب بودن برازش مدل ساختاری پژوهش می باشد.
بررسی رابطه انواع محرومیت با مدارای اجتماعی در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع ملوّن، متکثّر و ناهمگون امروزی برای بنیان نهادن فرهنگ دموکراتیک و توسعیه پایدار نیازمند حاکمیت اصل مدارای اجتماعی به مثابیه پذیرش تفاوت ها، درک حقوق دیگرانِ نامتشابه و همزیستی مسالمت آمیز هستند؛ بنابراین، با عنایت به اهمیت موضوع، بررسی این مسئله که محرومیت از امکانات، منابع در دسترس و فرصت ها در حوزه های چندگانه چه تأثیری بر میزان تمایلات و کردارهای مداراجویانه افراد می گذارد، هدف اصلی از انجام پژوهش جاری را شکل می بخشد. بدین منظور پس از واکاوی و تلفیق تئوری ها در باب محرومیت و مدارا به ویژه بازشناسی نظریات جامع و چندبعدی همچون پارسونز، بوردیو، مزلو، اینگلهارت و چلبی با تکنیک پیمایش، داده ها در میان 400 نفر از شهروندان تهرانی 18 تا 64 سال از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و در مناطق انتخابی پنج گانه جمع آوری شد (بازیه زمانی پژوهش 1402 الی 1403). یافته های پژوهش نشان داد که میزان مدارای اجتماعی در میان شهروندان تهرانی از حد متوسط کمتر است و میان متغیرهای محرومیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و احساس محرومیت نسبی (در مقایسه با دیگران) با مدارای اجتماعی، همبستگی و هم تغییری معنی دار وجود دارد. افزون بر آن قوی ترین متغیرهای مستقل واردشده به معادلیه رگرسیون مدارای اجتماعی، مشتمل بر متغیرهای محرومیت فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی است. مقدار ضریب تعیین تعدیل شده نیز حاکی از آن است که 2/28درصد از واریانس متغیر مدارای اجتماعی توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود.
از قانون تا نوآوری: ارزشیابی ابزارهای قانون جهش تولید دانش بنیان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
31 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بر ابزارهای خط مشی نوآوری در قانون جهش تولید دانش بنیان متمرکز است. این قانون به منظور تقویت نوآوری در شرکت های دانش بنیان و فراهم آوردن زیرساخت های حمایتی مناسب برای توسعه محصولات نوآورانه در ایران به تصویب رسیده و ترکیبی از ابزارهای خط مشی نوآوری را برای این منظور به کار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی اثربخشی این ابزارهای قانونی بر عملکرد نوآورانه شرکت های دانش بنیان و ارزشیابی میزان موفقیت یا ناکامی آن ها در تحقق اهداف تعیین شده است. در مجموع 15 ماده قانون (شامل 29 بخش حاوی ابزار خط مشی نوآوری) که مستقیماً با شرکت های نوآور و دانش بنیان مرتبط بود، مورد بررسی قرار گرفته است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش به روش کمی انجام شده است و شامل یک مرحله اصلی جمع آوری و تحلیل داده ها است. ابتدا داده ها از طریق پرسش نامه ای که بر اساس طیف لیکرت 1 تا 5 طراحی شده بود، از ۱۱۴ شرکت دانش بنیان در حوزه های گوناگون صنعتی جمع آوری شد. در مرحله تحلیل کمی، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) برای بررسی ارتباط میان مواد مختلف قانون جهش تولید دانش بنیان و عملکرد شرکت های دانش بنیان استفاده شد. همچنین، از تحلیل اهمیت - عملکرد (IPA) برای شناسایی اولویت های سیاستی و تعیین نقاط قوت و ضعف ابزارهای گوناگون خط مشی بهره گرفته شد.یافته های پژوهش: یافته های این پژوهش نشان می دهد که برخی از مواد قانونی، به ویژه مواد ۱، 4 و ۱۱ که بر حمایت های مالی و ایجاد زیرساخت های تحقیق و توسعه متمرکزند، نقش مهمی در بهبود عملکرد نوآورانه شرکت های دانش بنیان داشته اند. این حمایت ها شامل اعطای تسهیلات مالی و یارانه ها، بهبود زیرساخت های فناورانه و ارائه منابع مالی برای تحقیقات توسعه ای بوده است. در مقابل، مواد قانونی مرتبط با تعرفه واردات و نماینده حقوقی، مانند مواد ۳، 12و 15، به عنوان ابزارهای ضعیف تر شناخته شده اند و نیازمند بازنگری و تطبیق بیشتر با نیازهای واقعی شرکت ها هستند. همچنین، یافته ها نشان دادند که ناهماهنگی میان برخی از ابزارهای خط مشی باعث کاهش اثربخشی کلی آن ها می شود.محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های این پژوهش، محدود بودن به داده های جمع آوری شده از شرکت های دانش بنیان ایران است که ممکن است به طور کامل قابل تعمیم به سایر کشورها نباشد. همچنین، بررسی این پژوهش بر تأثیرات کوتاه مدت اجرای قانون متمرکز بوده و برای تحلیل اثرات بلندمدت نیاز به مطالعات بیشتری وجود دارد. علاوه بر این، محدودیت دسترسی به داده های دقیق کمّی در خصوص عملکرد شرکت ها در طول زمان، می تواند تأثیرات جزئی تر و طولانی مدت این سیاست ها را پوشش ندهد.پیامدهای عملی: نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست گذاران باید به بازنگری در ابزارهای غیرمالی مانند مشاوره و آموزش بپردازند و این ابزارها را به طور کامل با نیازهای خاص صنایع و شرکت های دانش بنیان تطبیق دهند. همچنین، پیشنهاد می شود که تعاملات بیشتری میان دولت و بخش خصوصی برقرار شود تا بازخوردهای لازم از شرکت ها به طور منظم به دولت و مجلس شورای اسلامی منتقل گردد و خط مشی ها بهینه سازی شوند. علاوه بر این، به کارگیری یک سیستم ارزشیابی مستمر برای بررسی عملکرد ابزارهای سیاستی و نظارت بر اجرای قانون می تواند به اصلاحات لازم کمک کند. در نهایت، توجه ویژه به نیازهای مالی و زیرساختی شرکت های کوچک و متوسط در حوزه نوآوری، همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است.ابتکار یا ارزش مقاله: این پژوهش از جنبه های مختلف دارای نوآوری است. نخست، موضوع مورد تمرکز مقاله و بررسی عملکرد یک قانون مهم در زمینه خط مشی نوآوری ایران است. نتایج این پژوهش، برای اصلاح و ارتقای این قانون، کاربردی است. دومین جنبه نوآورانه، ترکیب دو روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل اهمیت - عملکرد (IPA) در ارزشیابی سیاست های نوآوری است که به عنوان یک روش شناسی تحلیلی در مطالعات نوآوری ارائه شده است. این رویکرد، امکان تحلیل جامع تری از تأثیرات چندگانه ابزارهای سیاستی و تعاملات میان آن ها را فراهم کرده است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
مدل ایجاد نگرش کارآفرینانه دانشجویان گردشگری (مورد مطالعه؛ دانشجویان گردشگری دانشگاه های استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
343 - 374
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی مدلی برای ایجاد نگرش کارافرینانه در دانشجویان گردشگری دانشگاه های یزد است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش در دو گروه شامل خبرگان گردشگری و دانشجویان گردشگری دانشگاه های استان یزد می باشند. با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری با مشارکت تعداد 14 نفر از خبرگان گردشگری، پرسشنامه مقایسات زوجی میان عوامل شناسایی شده تکمیل گردید. سپس از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS کمک گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فرصت بازار بر محیط کسب و کار مساعد تأثیر مثبت دارد. همچنین محیط کسب و کار مساعد بر حمایت دولتی، توانایی سازماندهی و و مدیریت و فرهنگ کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری دارد. و در نهایت عوامل تجربه و دانش، روحیه کارآفرینی و همکاری و شبکه سازی بر قدرت خلاقیت و نوآوری تاثیرگذار بودند.
تأثیر سبک های یادگیری بر خودکارآمدی حسابرس: آزمون نظریه یادگیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
83 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ت أثیر سبک های یادگیری با رویکرد شناختی هانی و مامفورد بر خودکارآمدی حسابرس است. از روش توص ی فی- پی مایش ی و ابزار پرس ش نامه اس تاندارد در این پژوه ش اس تفاده شده است. نمونه آماری پژوه ش شامل 513 نف ر ح سابرسان شاغل در س ازم ان ح سابرس ی و موس س ات ح س ابرس ی عض و جام عه ح س ابداران رس می ای ران واق ع در م ح دوده ج غراف ی ای ت ه ران در سال 1399 می باشد که با روش نم ونه گ یری تص ادف ی س اده انتخ اب ش دند. همچنین از طریق م دل س ازی مع ادلات س اخ تاری با به کارگی ری نرم افزار ل ی زرل، فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. شواهد آزمون نشان می دهد که بین سبک های یادگیری با رویکرد شناختی هانی و مامفورد و خودکارآمدی حسابرس رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، سبک های یادگیری عمل گرا، فعال، متفکر و نظریه پرداز به ترت یب بر خودکارآمدی حسابرس بی شترین تأث یر را دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سب ک های یادگیری، خودکارآمدی حسابرس را تحت تأثیر قرار می دهد. به طوری که، سبک های یادگیری بر باور حسابرسان نسبت به توانایی های آنان در انجام دادن موفقیت آ میز کارها، تصمیم گیری ها و قضاوت حرفه ای تأثیرگذار است. لذا، نتایج این تحقیق مفاهیم نظریه یادگیری شناختی هانی و مامفورد را وارد متون تحقیقات رفتاری در حسابرسی می نماید.
تبیین ابعاد سواد رسانه های اجتماعی و تأثیر آن بر تمایل به پذیرش تجارت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
478 - 511
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش واکاوی مفاهیم و ابعاد سواد رسانه اجتماعی و بررسی تأثیر آن بر پذیرش تجارت اجتماعی توسط کاربران است. تجارت اجتماعی به عنوان یک نوآوری مبتنی بر فناوری در عرصه مدل های کسب وکار تجارت الکترونیک، نوعی تجارت آنلاین مجهز به سازه های اجتماعی است که توسعه این پارادایم نوین، مستلزم بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش و کاربرد آن از سوی مشتریان است.روش: در این پژوهش، ابتدا به مفاهیم عمیق و جامع سواد رسانه های اجتماعی پرداخته شد؛ سپس واکاوی جامعی از مفاهیم و مدل های مربوط به سواد رسانه اجتماعی، شامل مدل یکپارچه چندبُعدی، مدل خودمختاری SDT، مدل مبتنی بر مهارت و فرایندمحور، مدل های CSML و PSML، مدل SoMeLit و مدل SMILE انجام گرفت. بر اساس هدف پژوهش، تأثیر سواد رسانه اجتماعی بر تمایل به پذیرش تجارت اجتماعی با چهار بُعد اجتماعی، اطلاعاتی، فنی و حریم خصوصی مدل PSML بررسی شد. جامعه آماری پژوهش کاربران هفت رسانه اجتماعی پُرکاربرد در ایران، یعنی اینستاگرام، روبیکا، تلگرام، واتساپ، ایتا، بله و آی گپ بوده است که می توانند مشتریان بالقوه تجارت اجتماعی باشند. داده های پیمایشی جمع آوری شده بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی تحلیل شد.یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، تأثیر سه بُعد فنی و اجتماعی و حریم خصوصی سواد رسانه اجتماعی، بر تمایل به پذیرش تجارت اجتماعی در جامعه آماری کاربران ایرانی تأیید شد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، تأثیر سواد رسانه های اجتماعی را بر پذیرش تجارت اجتماعی توسط کاربران ایرانی تأیید می کند.