مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
فرصت ها
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
برنج کاری یکی از مهم ترین فعالیت اقتصادی در استان مازندران و منبع اصلی درآمد کشاورزان است. این استان با تولید بیش از یک میلیون تن برنج در هر سال، حدود ۴۲ درصد برنج مورد نیاز کشور را تامین می کند. این تحقیق به صورت مروری بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای بخش لاله آباد شهرستان بابل می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 330 نفر از کشاورزان و کارشناسان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از تحلیل همبستگی گاما، آزمون فریدمن و رگرسیون خطی چندگانه در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن ضمن بیان تاثیر معنادار کشت دوم برنج بر رونق اقتصادی خانوارهای روستایی، حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین شاخص های متعدد اقتصادی وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی گاما، حاکی از رابطه معنادار و همبستگی آسیب های متعدد زیست محیطی با رونق و گسترش بی رویه کشت دوم برنج می باشد. همچنین محاسبه ضریب تعیین در تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان می دهد که تهدیدهای زیست محیطی بررسی شده در تحقیق حاضر تا 65 درصد به گسترش بی رویه کشت دوم برنج وابسته است. براین اساس برای تقویت و رونق اقتصادی کشت دوم و ممانعت از تخریب احتمالی محیط زیست روستایی، برنامه ریزی بهینه کشت دوم برنج به منظور پایداری محیط زیست روستایی در چارچوب طرح آمایش سرزمین امری اجتناب ناپذیر است. وازگان کلیدی: فرصت ها، تهدیدها، توسعه پایدار اقتصادی، استان مازندران.
شناسایی فرصت ها و چالش های اجرای رهبری تحولی در مدارس: پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
48 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش شناسایی فرصت ها و چالش های اجرای رهبری تحولی در مدارس ابتدایی شهر موچش استان کردستان بود.روش شناسی پژوهش: رویکرد پژوهش کیفی و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است. ده نفر از مدیران آموزشی دوره ابتدایی منطقه موچش از طریق نمونه گیری هدفمند با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها براساس دارابودن (ملاک تجربه غنی و عملکرد کاری درخشان و شرکت در کارگاه های مدیران آموزشی برتر) بعنوان مشارکت کننده انتخاب شدند، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری و از طریق تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد الگوی رهبری تحولی خودتاملی (خود شخص مدیر، سواد علمی مدیران، باور و اعتقاد مدیران) و الگوی رهبری مشارکت جویانه (همکاری و مشارکت با کارکنان، برگزاری کارگاه های آموزشی، تفویض اختیار به کارکنان، ایجاد مسئولیت و تعهد در کارکنان، استفاده از ظرفیت والدین در مدارس، توانمند سازی کارکنان) موجب ایجاد و شکل گیری رهبری تحولی و به تبع آن باعث تغییر و تحول و دگرگونی در مدارس می شودبحث و نتیجه گیری: بنابرین چالش های اجرای رهبری تحولی شامل: عوامل ساختاری (عدم عدالت آموزشی، ساختار متمرکز نظام آموزشی) عوامل علمی (گزینش انتصابی مدیران، عدم آگاهی کافی مدیران)، و عوامل انگیزشی (عدم پشتیبانی لازم و کافی از مدیران با انگیزه، عدم حقوق و مزایای کافی، عدم تخصیص بوجه کافی) می باشد.
چالش ها و فرصت های آموزش مجازی از دیدگاه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی چالش ها و فرصت های آموزش مجازی از دیدگاه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان بود. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شده است. بر این اساس جامعه پژوهش مشتمل بر تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان مشتمل بر 1245 دانشجوی پسر و 491 دانشجوی دختر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 و نیز منابع علمی مکتوب مرتبط با موضوع در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی از سال 2019 تا 2022 بود. روش نمونه گیری دانشجو معلمان استان کردستان هدفمند و بر اساس قاعده انتخاب تدریجی و رسیدن به اشباع نظری داده ها بود. برای نمونه گیری منابع مکتوب نیز، منابعی که ارتباط بیشتری با موضوع پژوهش داشتند، به شکل هدفمند برای تحلیل انتخاب شدند. داده ها با تحلیل محتوای استقرایی، مورد تجزیه وتحلیل و کدگذاری قرارگرفته و درنهایت چالش های آموزش مجازی در قالب پنج مقوله نهایی 1) چالش های درون فردی، 2) چالش های برون فردی، 3) چالش های مرتبط با دانشگاه، 4) چالش های آموزشی، 5) چالش های مرتبط با اساتید و 22 زیر مقوله استخراج شدند. فرصت های آموزش مجازی نیز در چهار مقوله نهایی 1) فرصت های شخصی، 2) فرصت های سازمانی، 3) فرصت های آموزشی، 4) تشکیل اجتماعات یادگیری و 12 زیر مقوله مورد طبقه بندی قرار گرفتند. با عنایت به این یافته ها پیشنهاد می شود مسئولین دانشگاه، اقدامات کاربردی پیشنهادشده را در راستای کاهش این چالش ها و بسترسازی برای توسعه فرصت های مذکور و درنهایت تسهیل مدیریت آموزش مجازی دانشگاه در آینده، مدنظر قرار دهند.
شناسایی فرصت ها و چالش های نظارت و راهنمایی آموزشی؛ پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
27 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته راهبران آموزشی و تربیتی از اجرای نظارت آموزشی در مدارس ابتدایی شهرستان کامیاران و چالش های آن است. رویکرد پژوهش کیفی و پارادایم آن هرمنوتیک و مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است، ده نفر از راهبران آموزشی و تربیتی دوره ابتدایی شهر کامیاران (استان کردستان) از طریق نمونه گیری هدفمند با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها بر اساس دارا بودن (ملاک تجربه غنی و عملکرد کاری درخشان، و شرکت در کارگاه های نظارت و راهنمای آموزشی) به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. نتایج نشان داد نظارت و راهنمایی آموزشی در مدرسه شامل: الگوی نظارت علمی (ارائه راهکارها، توجیه کردن معلم، آگاه سازی، تخصصی و علمی شدن)، الگوی نظارت مبتنی بر اعتماد (حامی و پشتیبان معلم، جلب اعتماد معلم، امنیت شغلی)، الگوی نظارت خود تأملی (پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، رفع مشکلات آموزشی، بازسازی جریان یاددهی _ یادگیری، احساس ارزشمندی و هدفمند بودن) را به وجود آورده و چالش های پیش رو شامل: عوامل ساختاری (عدم حقوق و مزایای کافی، ساختار متمرکز، اهداف از قبل تعیین شده)، انگیزشی (نگاه سنتی به نظارت و راهنمایی آموزشی، ترک تحصیل)، علمی (عدم آگاهی علمی راهبران آموزشی، گزینش انتصابی راهبران آموزشی، تک بعدی نگری)، بینشی (عدم باور و اعتقاد به نظارت آموزشی، درک سطحی از نظارت آموزشی، عدم درک تغییر) است.
تهدیدها و فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران در نظم نو ظهور منطقه ای در غرب آسیا
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
321 - 349
حوزههای تخصصی:
منطقه غرب آسیا با قرارگیری در یک نقطه ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی در طول تاریخ مورد هجوم قدرت های بزرگ جهانی و درگیری بین قدرت های منطقه ای بوده است. با شروع قرن بیست و یکم که با سردمداری و هژمونی ایالات متحده آمریکا منطقه وارد منازعات و تنش های جدیدی شده که به شکل گیری قدرت های منطقه ای جدید در غرب آسیا شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در پی شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران در نظم نوظهور منطقه ای در غرب آسیا هست. بدین منظور با انجام مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان و کارشناسان صاحب نظر در این حوزه، فرصت ها و تهدید های مدنظر احصاء گردید. یافته های پژوهش نشان داد فرصت های پیش رو شامل بیداری اسلامی، گسترش روابط و توسعه همکاری اقتصادی با همسایگان، توسعه روابط با قدرت های جهانی، ایجاد نقش آفرینی فعال در بهبود و حل بحران های منطقه ای، تقویت محور مقاومت و همچنین استفاده از موقعیت استراتژیک جغرافیایی خود و تهدیدهای احصاء شده شامل افزایش نفوذ رقبای منطقه ای،حضور نظامی و سیاسی قدرت های خارجی، تحریم های اقتصادی و فشارهای بین المللی، ناپایداری های داخلی، اتحاد کشورهای عربی اسلامی با رژیم صهیونیستی، تغییرات ژئوپلیتیکی، گسترش درگیری رژیم صهیونیستی با محور مقاومت و در بخش پایانی پژوهش به تجزیه وتحلیل تهدیدها و فرصت های احصاء شده پرداخته شد.
چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افعانستان (مطالعه موردی: حکومت طالبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشفتگی سیاسی دو قرن اخیر افغانستان و عملکرد نامطلوب حکومت چهار ساله مجاهدین (ش75-1371) که ناامنی، فساد و فقر شدید فرهنگی و اقتصادی را در پی داشت زمینه مناسبی را برای ظهور طالبان در صحنه سیاسی افغانستان آورد. کشور افغانستان به لحاظ تاریخی ، فرهنگی و سرزمینی دارای اشتراکات بسیاری با کشور ایران است . اما به رغم این اشتراکات زیاد، چالش های گوناگونی در مسیر همگرایی این دو کشور وجود دارد. هدف مقاله حاضر چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افعانستان (مطالعه موردی: حکومت طالبان) که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است سوال اصلی پژوهش در مورد چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افعانستان در حکومت طالبان چیست؟نقش جمهوری اسلامی ایران در فرآیند جنگ و صلح در افغانستان چگونه ارزیابی می شود؟پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان تا چه اندازه می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان تاثیرگذار باشد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که چالش هایی از جمله آینده ی مبهم چگونگی برخورد طالبان با شیعیان افغانستان و تنش بر سر هریرورد و همچنین جمهوری اسلامی ایران به دلیل تقابل با امریکا و حضور این کشور در افغانستان در تداوم جنگ در افغانستان نقش دارد و پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان در آینده در روابط دو کشور تاثیرگذار باشد.
فرصت ها و چالش های اقتصادی عضویت ایران در گروه بریکس پلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
گروه بریکس به عنوان یک قدرت نوظهور اقتصادی به نبال افزودن تعداد اعضای خود و تشکیل ائتلاف بریکس پلاس بوده که ایران نیز در فهرست پیوستن به گروه مزبور قرار داشت که از ابتدای سال 2024 به این گروه پیوست. پژوهش حاضر در چارچوب نظری اقتصاد سیاسی بین المللی و با بهره گیری از روش تحلیل اسنادی به نبال پاسخگویی به این سؤال است که فرصت های و چالش های فراروی جمهوری اسلامی ایران در پیوستن به گروه بریکس پلاس کدم اند؟ فرضیه پژوهش عنوان می کند که پیوستن ایران به بریکس به موازات فرصت های فراوانی که قابلیت اجرایی شدن در افق زمانی قابل پیش بینی خواهد داشت، تهدیدهای قابل توجهی را نیز برای ج. ا. ایران رقم خواهد زد که محتاج اتخاذ تدابیر مناسب و راهبردهای اساسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره مندی از قدرت اقتصادی روزافزون کشورهای بریکس بهره مندی از نهادهای و سامانه های مالی جایگزین مهم ترین فرصت ها به شمار می آیند. پیچیدگی فرایند یکپارچگی و همکاری اقتصادی و چالش تعدیل تعرفه های تجاری مهم ترین تهدیدهای پیش روی ایران هستند؛ بنابراین لازم است شاخص های همچون اندازه گیری مزیت نسبی، پتانسیل تجاری و تجارت مکمل در صادرات و واردات که در سطح بین الملل مطرح هستند، محاسبه گردد تا فرصت های همگرایی تجاری ایران با کشورهای گروه بریکس مشخص و برای اخذ تصمیم های لازم در اختیار سیاست گذار قرار گیرد؛ بنابراین، اتخاذ یک دیپلماسی واقع بینانه، پویا، همه جانبه و سازگار با واقعیت های کشور ضروری بوده و مستلزم مطالعات و پژوهش های بیشتر در این خصوص است.
تحلیل روایت دیدگاه نخبگان از توسعه ی منطقه آزاد تجاری_صنعتی بانه و مریوان
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
77 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه ی مناطق آزاد تجاری-صنعتی در مرز با هدف ایجاد توسعه از پایین و توانمندساختن مناطق مرزی در دستورکار دولت ها قرار گرفته است؛ فلذا دولت ها با اولویت قائل شدن برای این موضوع، توسعه ی مناطق مرزی را در گرو ارتقاء داد و ستد مرزی از مسیر رونق مناطق آزاد تجاری-صنعتی دیدند. استان کردستان همواره حاشیه بودگی و توسعه نیافتگی در غالب شاخص های توسعه را طی دهه های اخیر تجربه کرده است. این در حالی است که کردستان به سبب موقعیت راهبردی خود، از ظرفیت های مناسبی جهت سرمایه گذاری در بخش های مختلف تجاری، بازرگانی و صنعتی برخوردار بوده و مدیریت صحیح و راهبردی در این حوزه می تواند در پیشگیری از معضلات و مسائل مبتلا به کنونی در استان و حتی در غرب کشور موثر واقع شود. وضعیت نامطلوب شاخص های توسعه ی اقتصادی در استان کردستان همچون پایین بودن رفاه اقتصادی و درآمد سرانه، نرخ بیکاری بالا، پایین بودن اشتغال در بخش صنعتی و ضعیف بودن بخش صنعتی استان و... منجر شده است که اشتغال های کاذب و غیررسمی مانند دست فروشی و کولبری در استان کردستان گسترش یابد. از این رو، توسعه ی دادوستد مرزی از طریق تحقق منطقه آزاد تجاری-صنعتی می تواند نقش مهمی در رفع توسعه نیافتگی کردستان داشته باشد. لذا در این راستا با تاکید بر مفاهیم نظری هاروی حول تجارت و دادوستد بین المللی و تحلیل واینر از کارکردهای منطقه ی آزاد تجاری، هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل روایت دیدگاه نخبگان از توسعه ی منطقه ی آزاد تجاری-صنعتی شهرستان های بانه و مریوان در استان کردستان است.روش: در پژوهش حاضر به منظور درک عمیق موضوع مطرح شده، رویکرد کیفی اتخاذ شده است. روش مورد استفاده در این رویکرد، تحلیل روایت است. تحلیل روایت بدین سبب انتخاب شده که مصاحبه شوندگان غالباً افرادی بودند که علی رغم داشتن پیشینه آکادمیک در حوزه های مرتبط غالباً یا از اهالی شهرهای مرزیِ هدف بوده یا به عنوان کارمند ارگان های دولتی در شهرهای یادشده خدمت نموده اند. فن جمع آوری داده ها، مصاحبه با کارشناسان مربوطه به عنوان مطلعین کلیدی (اساتید هیئت علمی دانشگاه و کارشناسان حوزه ی اقتصاد) در استان کردستان تا رسیدن به اشباع نظری است که در نهایت 12 نفر هستند. نمونه ها به صورت هدف مند انتخاب شده است. برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل روایت مضمونی استفاده شده است. در این روش، بر مبنای تخصص کارشناسان و اشراف آنها بر حوزه ی تحقیق، مصاحبه های لازم به عمل آمده و مضمامین به دست آمده در سه دسته مفاهیم باز، مضامین گزینشی و مضامین کلیدی با اشاره به روش تحلیل استراوس و کوربین کُدگذاری شدند.یافته ها: یافته ها حاکی از مضامین محوری توسعه ی روابط تجاری، توسعه ی زیرساخت های اقتصادی و گردش سرمایه ذیل مضمون گزینشی فرصت های اقتصادی/تجاری و مضامین افزایش وابستگی اقتصادی، انحصار بازار و تشدید حُباب های مالی ذیل مضمون گزینشی تهدیدات اقتصادی/تجاری؛ مضامین تقویت اشتراکات فرهنگی، تقویت انسجام منطقه ای و تقویت توریسم منطقه ای ذیل مضمون گزینشی فرصت های اجتماعی/فرهنگی و در نهایت، مضامین تاثیرپذیری سبک زندگی، تغییر الگوهای اخلاقی-بومی و تغییر بافت جمعیتی مناطق ذیل مضمون گزینشی تهدیدات اجتماعی/فرهنگی بود.نتیجه: توسعه ی مناطق آزاد تجاری-صنعتی، در راستای تمرکززدایی از امر توسعه و توسعه از پایین است که طی آن دولت ها تلاش می کنند تا با توانمندسازی مناطق محلی (به ویژه مناطق مرزی و حاشیه ای) و با در نظرگرفتن قابلیت ها و ظرفیت های بومی، دست به توسعه ی مولد زده تا از این طریق بتوانند ضمن تامین نیازهای نخستین ساکنان این مناطق، به فقرزدایی در این مناطق هدف نیز کمک کنند. استفاده از ظرفیت های مرزی در استان کردستان نیز در راستای همین برنامه های مفروض به منظور ایجاد اشتغال پایدار برای مرزنشینان، پیشگیری از گرایش آنها به قاچاق و کمک به رشد و توسعه ی اقتصادی، بازرگانی و صنعتی در شهرستان های مرزیِ استان است. نتایج نشاندهنده آن هستند که تحقق منطقه ی آزاد تجاری-صنعتی در شهرستان های بانه و مریوان پیش از هر چیز مستلزم اصلاح جدی زیرساخت های کلیدیِ مرتبط، نظارت مناسب و ادغام مرزنشینان است. با این حال تحقق فعالیت این مناطق با فرصت ها و تهدیداتی در حوزه های مختلف اقتصادی/تجاری و اجتماعی/فرهنگی همراه است که درکنار رشد اقتصادی و توسعه ی اشتغال و رفاه در مناطق مرزی و همچنین توسعه مناسبات فرهنگی و اجتماعی، می تواند با تهدیدات بالقوه ای نظیر ادغام در اقتصاد سرمایه داری جهانی و تغییر سبک زندگی نیز همراه باشد. اما در کل می توان اذعان داشت که تحقق عملیاتی منطقه ی آزاد تجاری در استان کردستان می تواند با نوعی باز اندیشگی در مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی در سطح استان و حتی غرب و شمال غرب ایران همراه باشد که طی آن، الگوها و نگاه های سنتی و پیشین به این منطقه دچار دگرگونی شده و کُردستان به ویژه شهرستان های مرزی این استان را وارد فاز جدید از مناسبات و تعاملات چندگانه خواهد کرد.
بازاریابی دیجیتال در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
73 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع خدماتی نقش اساسی و مهمی در توسعه اقتصادی کشورها دارند و در این میان نقش و اهمیت جایگاه صنعت بیمه به عنوان یک صنعت حمایت کننده بر هیچ کس پوشیده نیست. ازسوی دیگر، افزایش رقابت در صنعت بیمه، بیشتر مدیران این صنعت را به فکر چاره اندیشی برای حضور ماندگار در عرصه کسب وکار انداخته است. در اینکه صنعت بیمه از منظر ابتکارهای فناورانه نسبت به سایر خدمات مالی از قبیل بانک و بورس، عقب افتاده است، تردیدی وجود ندارد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی بازاریابی دیجتالی در صنعت بیمه (فرصت ها، چالش ها و راهکارها) انجام شد. در پژوهش حاضر به منظور رسیدن به هدف اصلی پژوهش پس از انجام 10 مصاحبه و رسیدن به اشباع نظری، از فرایند سه مرحله ای تحلیل مضمون استفاده شد. در اولین مرحله برای انجام کدگذاری باز، محتوای تمام مصاحبه ها پیاده سازی و سپس کدگذاری باز آنها انجام شد؛ به این ترتیب که داده های جمع آوری شده در مصاحبه ها به صورت مکتوب روی کاغذ درج و سپس با تجزیه و تحلیل خط به خط و پاراگراف به پاراگراف نوشته های موجود کدهای باز و مفاهیم ایجاد شد. این مفاهیم اقتباسی از نوشته ها و در برخی موارد مانند خود نوشته بود که در مجموع 49 کد اولیه از مجموع 10 مصاحبه ایجاد شد. سپس به دلیل کثرت کدها، تمامی کدهای مشابه بر پایه قرابت مفهومی و معنایی در گروه خاص خود قرار گرفتند و به 37 مقوله فرعی تقلیل یافتند. در نهایت بر اساس کدهای باز ثانویه، هشت مقوله اصلی شامل چهار مقوله اصلی در بخش فرصت های بازاریابی دیجیتالی شامل مدیریت ارتباط با مشتری، معرفی محصولات، مدیریت هزینه ها، مدیریت بازاریابی و چهار موضوع اصلی در بخش چالش های بازاریابی دیجیتالی عوامل فناورانه، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل قانونی و عوامل بازاریابی ایجاد شد.
آینده آموزش سایه در ایران: فرصت ها و چالش ها برای نظام تعلیم و تربیت رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
127 - 160
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی فرصت ها وچالش های آموزش سایه برای نظام تعلیم وتربیت رسمی کشور ایران برمبنای تجارب زیسته معلمان، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان در این مطالعه، معلمان دوره ابتدایی ومتوسطه شهرشیراز درسال تحصیلی 1402-1401بودند، که علاوه بر آموزش رسمی، تجربه تدریس در آموزشگاه خصوصی را داشتند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (ملاک مدار)، تاحد اشباع داده ها 16 تن انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازمصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش سایه، فرصت-های متعددی از جمله: «بهبودیادگیری، کسب آمادگی برای آزمون ها، پرشدن اوقات فراغت و...» و نیز چالش-هایی همچون «تضعیف محوریت آموزش رسمی، تبعیض آموزشی، نابرابری اجتماعی و...» را برای نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور ایجاد نموده است. بر این اساس، تجهیز مدارس و تنوع بخشی به محیط های یادگیری، استاندارد سازی اماکن آموزش سایه، تغییر رویه در سیستم پذیرش و آزمون ورودی مدارس و دانشگاه ها پیشنهاد می گردد.
فرصت ها و چالش های فضای مجازی در حفظ هویت دینی و فرهنگی خانواده های اسلامی
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی به عنوان یک ابزار دوسویه، هم می تواند عامل تقویت هویت دینی و یا باعث تضعیف آن باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیرات فضای مجازی بر هویت دینی و فرهنگی خانواده های اسلامی است. روش پژوهش اسنادی و از نوع توصیفی - تحلیلی است. داده ها از طریق تحلیل اسنادی و بررسی منابع معتبر علمی جمع آوری شده اند. نتایج نشان می دهند که فضای مجازی از یک سو امکان تقویت هویت دینی، ارتباطات خانوادگی و گسترش آموزه های اسلامی را فراهم می آورد و از سوی دیگر، چالش هایی همچون گسترش محتوای غیراخلاقی، تهدید حریم خصوصی و ترویج ارزش های مغایر با اصول اسلامی را به همراه دارد. این پژوهش بر لزوم مدیریت آگاهانه فضای مجازی، ارتقای سواد رسانه ای و تولید محتوای باکیفیت اسلامی تأکید دارد. یافته ها حاکی از آن است که استفاده صحیح از این فضا می تواند به تقویت بنیان های دینی و فرهنگی خانواده های اسلامی منجر شود و نقش مؤثری در کاهش تهدیدات آن ایفا کند.
تبیین جامعه شناختی چالش ها و فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
مدارای اجتماعی مفهوم بنیادینی در حوزه تعاملات اجتماعی بشمار می آید و چنانکه برخی متفکرین تأکید کرده اند، تعاملات سازنده و مثبت، شالوده فرایندهای اجتماعی است که در صورت نبود آن، جامعه با مشکلات اساسی روبرو خواهد شد و افراد، تنها راه مقابله با تفاوت ها را خشونت خواهند دانست. به همین دلیل مدارای اجتماعی در شهر تهران که اکثر قومیت های کشور با مذاهب و سلیقه های متفاوت در آن سکونت دارند، مورد بررسی قرار می گیرد.
روش تحقیق پیمایش بوده و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان 18 تا 70 ساله شهر تهران در بر می گیرد که تعداد 384 نفر از این جمعیت به شیوه نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و متناسب بر اساس طبقه بندی مناطق شهرداری تهران و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مدارای اجتماعی و پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شده است که با نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی و سطح معنا داری پیرسون نشان داد که هر چند بین متغیرهای دینداری، اعتماد اجتماعی، ارزش های ابراز وجود و احساس امنیت اجتماعی به عنوان فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی رابطه معنا دار و مستقیمی وجود دارد اما بین فردگرایی و جزم اندیشی شهروندان به عنوان چالش های مرتبط با مدارای اجتماعی، رابطه معناداری ملاحظه نگردید که این می تواند مدارای اجتماعی شهروندان را در معرض تهدید قرار دهد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای دینداری با ضریب بتا (169/0)، اعتماد اجتماعی (105/0)، ارزش های ابراز وجود (152/0) و احساس امنیت (123/0)، قوی ترین پیش بینی کننده های مدارای اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران هستند.
ارائه الگوی فراترکیب فرصت ها و چالش های حکمرانی شبکه ای در عصر دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
85 - 117
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری ها و شبکه های ارتباطی از یک سو و بروز مسائل پیچیده از سوی دیگر، حرکت به سمت حکمرانی شبکه ای را سرعت بخشیده و از این رو بررسی نقش شبکه ها به عنوان شیوه جدید حکمرانی در دو دهه اخیر مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد الگویی از فرصت ها و چالش های مطرح شده در مهم ترین مقالات مرتبط را ارائه و مؤلفه های آن را در شرایط فعلی کشور وزن دهی و رتبه بندی کند. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای است و در دو فاز کیفی و کمی اجرا شده است. با روش فرا ترکیب بررسی و غربال گری مقالات از سال 2000 تا 2024 و انتخاب 21 مقاله منتخب انگلیسی و 5 مقاله فارسی، چهار مقوله اصلی: فرصت های اقتصادی، فرصت های اجتماعی، فرصت های ساختاری و چالش مشارکت و تعداد 11 کد اصلی و 35 کد فرعی دسته بندی شد. روایی با ابزار ارزیابی گروه کانونی و پایایی با محاسبه ضریب کاپا با مقدار 91/0تایید شد. کدها با روش آنتروپی شانون وزن دهی شد. نتایج نشان داد که مهم ترین فرصت های حکمرانی شبکه ای تحول دیجیتال شامل روابط بین سازمانی، اعتماد و شفافیت، بستر دموکراتیک، ساختار شبکه، فناوری و زیست بوم و مهم ترین چالش ها شامل فقدان آگاهی، انگیزه، دسترسی پذیری و مسئولیت پذیری هستند. همچنین در الگوی ارائه شده، وزن چالش احساس بدبینی و عدم اعتماد به شبکه و فرصت های حکمرانی پلتفرم های شبکه ای و روابط با مشتریان و توجه به جغرافیا در شرایط ایران برجسته تر است.
تحلیل عاملی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای توسعه ورزش قهرمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل عاملی نقاط قوت، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای توسعه ورزش قهرمانی ایران بود. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران و متخصصان حوزه ورزش قهرمانی و اعضای هیأت علمی رشته های تربیت بدنی دانشگاه های کشور به تعداد 850 نفر بود. در بخش کیفی از نظر 25 تن از متخصصان ورزش قهرمانی به طور هدفمند استفاده شد و در بخش کمی با استفاده از جدول مورگان 265 نفر به طور تصادفی - طبقه ای برای نمونه تحقیق برگزیده شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق با استفاده از روش دلفی فهرستی از قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای توسعه ورزش قهرمانی ایران تهیه و بر مبنای آنها، پرسشنامه محقق ساخته 61 سؤالی تهیه شد و در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده در بخش کیفی از روش دلفی، و در بخش کمّی از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله تحلیل عاملی تأییدی با کمک دو نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد برای توسعه ورزش قهرمانی 10 قوت، 15 ضعف، 6 فرصت و 16 تهدید وجود دارد. در پایان توصیه می شود مسئولان ورزش برای توسعه ورزش قهرمانی به نتایج و توصیه های ارائه شده در پژوهش حاضر توجه کنند.
بررسی چالش ها و فرصت های توسعه ورزش سوارکاری استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
88 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی ورزش سوارکاری استان گلستان بود.روش شناسی: برای شناسایی چالش ها و فرصت ها ورزش سوارکاری، از روش تحقیق کیفی و برای سنجش اهمیت و رتبه بندی عوامل، از روش کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان هیئت سوارکاری (17 نفر)، مربی سوارکاری (300 نفر)، مالکین اسب (600 نفر)، چابک سواران (60 نفر)، تولید و پرورش دهندگان اسب (1000 نفر) و تماشاگران برای هر مسابقه (تقریباً 5000 نفر) که از بین این تعداد 17 نفر به تفکیک، کارشناسان هیئت سوارکاری (4 نفر)، مربی سوارکاری (4 نفر)، مالکین اسب (3 نفر)، چابک سواران (2 نفر)، تولید و پرورش دهندگان اسب (2 نفر) و تماشاگران (2 نفر) که در استان گلستان فعالیت می کنند و در دسترس بودند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از روش مصاحبه نیمه ساختاری و پرسشنامه محقق ساخته و در تحلیل داده های آماری به روش استنباطی و از آزمون فریدمن استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تائید تعدادی از اساتید مدیریت ورزشی رسید که پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد (78/0=α).یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که در بخش چالش ها محور برنامه ریزی، مهمترین محور می باشد؛ همچنین در بخش فرصت، محور تبلیغات و رسانه ، مهمترین محور می باشد. نتیجه گیری: توسعه ورزش سوارکاری، حمایت مالی برنامه ریزی مدون، بازاریابی و اطلاع رسانی و استفاده از تجهیزات مدرن در مجموعه سوارکاری بر رونق این رشته ورزشی در استان گلستان می افزاید.
شناسایی و تحلیل موانع و فرصت های بهره برداری از منابع انرژی تجدیدپذیر در استادیوم های فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل موانع و فرصت های بهره برداری از منابع انرژی تجدیدپذیر در استادیوم های فوتبال کشور بود.روش شناسی: پژوهش حاضر به شیوه کیفی انجام شد و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و صاحب نظران در حوزه توسعه پایدار، مدیران و مهندسین فنی استادیوم های لیگ برتر فوتبال در سال های 1398تا 1399 ایران بودند. انتخاب آزمودنی ها به روش هدفمند و در ادامه روش گلوله برفی و با معیار اشباع نظری بود که درنهایت با 12 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد.یافته ها: پس از جمع آوری و تجزیه وتحلیل مصاحبه ها در بخش موانع ،31کد باز به دست آمد که در سه مقوله محوری قرار گرفتند. همچنین در بخش فرصت ها 9 کد باز شناسایی شد که در دو مقوله محوری قرار گرفتند. مقوله های بخش موانع ، شامل موانع مدیریتی، موانع سیاسی و اقتصادی، وموانع عمرانی، و در بخش فرصت ها نیز شامل فرصت های جغرافیایی و فرهنگی ،بازاریابی و منابع انسانی) بودند.نتیجه گیری: استادیوم های ورزشی به دلیل استقرار در شهرهای مختلف کشور از فرصت های منحصر به فرد منابع جغرافیایی و فرهنگی و همچنین منابع انسانی و در نتیجه شیوه های بازاریابی وابسته به فرهنگ برخوردارند. به منظور بهره برداری مؤثر از این منابع در جهت استفاده از منابع تجدید پذیر نیاز به رفع مشکلات حاصل از سوء مدیریت این اماکن توسط مدیران ناآگاه و غیرمتخصص، کنترل محدودیت های سیاسی در منطقه، رفع موانع اقتصادی برای تأمین زیرساخت های لازم و نهایتا ایجاد زیرساخت های عمرانی برای استقرار تجهیزات لازم به منظور استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در استادیوم هاست. در این خصوص لازم است برای ارتقای سطح آگاهی مدیران استادیوم ها و شناسایی فرصت های طبیعی و سرمایه های فرهنگی و نحوه بهره برداری از آنها برای استفاده از انرژی های تجدید پذیر و مدیریت بهینه انرژی در استادیوم ها اقدام کرد.