مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
نوجوان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرات سبک والدگری هلیکوپتری بر سلامت روانشناختی-اجتماعی نوجوانان و بزرگسالان در حال ظهور بود. با توجه به کلمات کلیدی تخصصی در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی بین سال های ۲۰۱۷ تا ۲٠۲۴ و پایگاه های اطلاعاتی داخلی بین سال های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳، ۳۱۳ مقاله با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از الگوی پریزما (PRISMA) بررسی شدند. سپس پس از ارزیابی کیفی نهایی، ۵۶ مقاله بر اساس ملاک های ورود و خروج پژوهش در راستای پاسخگویی به سوال آن، وارد مطالعه شدند. نتایج یافته های پژوهش های مختلف نشان دادند که اگرچه سبک والدگری هلیکوپتری در برخی پژوهش ها دارای تاثیرات مثبتی (سازگاری روانی و بهزیستی) است اما بطور کلی، بیشتر ادبیات پژوهشی تاثیرات منفی آن را در بعد روانشناختی (اختلال در غذاخوردن و اختلال خواب، اضطراب و افسردگی، رفتارهای پرخطر، احساس تورم خود و تکانشگری، مشکل در مولفه های مربوط به فردیت، مشکلات تحصیلی، مشکلات شغلی، مهارت های زندگی ضعیف) و در بعد سلامت اجتماعی (عدم اعتماد و بیگانگی در بین همسالان، تعاملات منفی، عدم تسلط و کاهش شایستگی روابط، عدم مشارکت اخلاقی) نوجوانان و بزرگسالان در حال ظهور نشان می دهند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر تاثیرات سبک فرزندپروری هلیکوپتری بر سلامت روانی-اجتماعی نوجوانان و بزرگسالان در حال ظهور، به طور کلی منفی ارزیابی می شود.
نشاط ذهنی دانش آموزان دختر: نقش سبک های دلبستگی و بیگانگی از والدین با میانجیگری نیازهای اساسی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
106 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش سبک های دلبستگی و بیگانگی از والدین در تبیین نشاط ذهنی دانش آموزان دختر با میانجیگری نیازهای اساسی روانشناختی ابود. جامعه آماری این پژوهش توصیفی – همبستگی حدودا 3300 نفر و شامل همه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تبریز (1400-1401) بود که 250 نفر آنان به روش نمونه-گیری دردسترس انتخاب و به صورت آنلاین به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های نشاط ذهنی ریان و فردیک (1997)، سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987)، بیگانگی از والدین گاردنر (2001) و نیازهای اساسی روانشناختی گاردیا، دسی و رایان (2000) پاسخ دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS-16 و AMOS24 نشان داد که ضمن برازش خوب مدل پژوهشی (05/0 = RMSEA)، سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا اثرمستقیم و به واسطه نیاز روانشناختی ارتباط اثرغیرمستقیم بر نشاط ذهنی داشتند (05/0< P). بیگانگی از والدین فقط اثرمستیقیم بر نشاط ذهنی داشت (01/0< P). بین سبک ایمن و نیازهای اساسی روانشناختی (ارتباط، شایستگی و خودمختاری) با نشاط ذهنی دانش آموزان دختر رابطه مثبت بدست آمد؛ این رابطه بین سبک های اجتنابی و دوسوگرا و بیگانگی از والدین با نشاط ذهنی منفی بود (01/0< P). با در نظر گرفتن یافته های پژوهشی، سیاستگذاری های کلان مناسب و برگزاری کارگاه های آموزشی برای گروه های هدف در راستای تقویت سبک های دلبستگی ایمن، کاهش بیگانگی از والدین و تامین نیازهای روانشناختی در ارتقای نشاط ذهنی دختران نوجوان اهمیت دارد.
مطالعه جامعه شناختی رابطه احساس محرومیت نسبی و بزهکاری در بین نوجوانان شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
93 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات اجتماعی که پیامدهای زیادی را برای فرد و خانواده به همراه دارد، مسئله بزهکاری در میان نوجوانان است. در سطح کلان نیز بزهکاری نوجوانان علاوه بر تحمیل هزینه های گزاف اقتصادی و اجتماعی، مانع توسعه و پویایی هر جامعه ای است. در این راستا، این تحقیق با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه احساس محرومیت نسبی و بزهکاری در بین نوجوانان شهر قدس انجام پذیرفته است. روش تحقیق پژوهش از نوع پیماشی است. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان زیر هجده سال شهر قدس به تعداد 19190 نفر است که از این تعداد، 377 نفر از طریق فرمول آماری کوکران به عنوان حجم نمونه و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای سنجش پایایی ابزار از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج برای تمامی متغیرهای بالای 7/0 بوده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم فزار SPSS استفاده شده است. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای متفکران اجتماعی چون «رابرت مرتون»، «آلبرت کوهن» و «رابرت گار» است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون بیانگر آن است که همبستگی بین تمامی مؤلفه های احساس محرومیت نسبی شامل احساس محرومیت اجتماعی، احساس محرومیت اقتصادی، احساس محرومیت فرهنگی و احساس محرومیت پزشکی، با بزهکاری نوجوانان معنادار بوده است و نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم است. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای احساس محرومیت اقتصادی، احساس محرومیت فرهنگی، احساس محرومیت اجتماعی و احساس محرومیت پزشکی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر بزهکاری داشته اند. همچنین متغیرهای یادشده، 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین و پیش بینی نموده اند.
رابطه احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با سرگردانی ذهنی: نقش میانجی علائم اختلال بازی اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
446 - 456
حوزههای تخصصی:
با افزایش دسترسی به اینترنت به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی، افزایش استفاده ناکارآمد از اینترنت در نوجوانان مشاهده می شود. اختلال بازی اینترنتی به معنای استفاده مداوم و مکرر از اینترنت برای شرکت در بازی ها، اغلب با بازیکنان دیگر است که منجر به اختلال یا ناراحتی قابل توجه بالینی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه بین احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی با سرگردانی ذهنی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقاطع متوسطه اول و متوسطه دوم (نوجوانان 13 تا 18 ساله) شهر تهران در سال تحصیلی 1401_1402، و حجم نمونه 252 نفر است. متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسش نامه اختلال بازی اینترنتی وانگ و چانگ (2002)، پرسش نامه سرگردانی ذهنی (MWQ)، پرسش نامه اضطراب اجتماعی (SAIN) و پرسش نامه احساس تنهاییUCLA)) سنجش شد. برای استخراج نتایج توصیفی و تحلیل مسیر از نرم افزارهای spss25 و Smart PLS 3 استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد متغیر علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه اضطراب اجتماعی و سرگردانی ذهنی نقش میانجی دارد. هم چنین نشان داده شد متغیر علائم اختلال بازی اینترنتی در رابطه احساس تنهایی و سرگردانی ذهنی نقش میانجی ندارد. به این صورت که رابطه مستقیم احساس تنهایی و سرگردانی ذهنی تأیید و رابطه احساس تنهایی و اختلال بازی اینترنتی رد شد. برنامه هایی جهت کاهش اضطراب اجتماعی و احساس تنهایی می تواند به کاهش سرگردانی ذهنی دانش آموزان کمک کند. هم چنین با فراهم کردن برنامه هایی جهت کاهش اضطراب اجتماعی می توان رفتار بازی در نوجوانان را مدیریت نمود.
چالش های اخلاقی والدین در مواجهه با پورنوگرافی موردی نوجوان و نقش راهکار های شناختی در کاهش آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
45 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه دسترسی آسان نوجوانان به محتواهای پورنوگرافی از چالش ها و مشکلات مهم والدین اخلاقی و مسئولیت پذیر است. والدین در این گونه موارد با دو وظیفه اخلاقی مواجه اند: الف) انجام مسئولیتی که به عهده ایشان است و ب) عدم نقض حریم خصوصی فرزندان. در این مقاله با تفکیک بین وضعیت پورنورگرافی موردی و وضعیت اعتیادی، راهکارهای شناختی به عنوان یکی از راهکارهای مدیریت و حل چالش والدین و در راستای آموزش و آگاهی بخشی فرزندان تبیین شده است. بکارگیری راهکارهای شناختی، افزون بر مدیریت وضعیت موجود، سبب می شود از تشدید ناهنجاری رفتاری فرزند جلوگیری شود. آگاهی بخشی در حوزه کرامت وجودی، آگاهی بخشی نسبت به غریزه جنسی و کارکرد آن در دوران بلوغ و پسا بلوغ، آگاهی بخشی نسبت به هماهنگی غریزه جنسی با رشد و کمال و دیگر نیازهای عالی انسانی، آگاهی بخشی نسبت به هویت جنسی نوجوان، آگاهی بخشی نسبت به آسیب های ناهنجاری جنسی از جمله راهکارهای شناختی ای هستند که به تقویت شناخت و پرورش نگرش های نوجوان کمک می کند.
چالش های آموزش اخلاق به نوجوانان و راهکارهای برون رفت از آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی از بنیادی ترین آرمان های ادیان الهی برای شکوفایی فردی و اجتماعی است. از چالش های برجسته این حوزه، متناسب نبودن سطح آموزش اخلاقی با سطح عملکرد اخلاقی به شمار می آید. این پژوهش برای پاسخ به این نیاز و با هدف بررسی چالش های آموزش اخلاق به نوجوانان در سه حیطه بستر آموزش، محتوا و روش، و نیز راهکارهای برون رفت از آن و با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. بر اساس دستاوردهای پژوهش، چالش ها در این سه حوزه عبارت اند از: 1. بستر آموزش: عدم توجه به هماهنگی خانواده و محیط های آموزشی، القائات نامناسب اجتماعی، خطاهای شناختی، عدم توجه به اقتضائات زمانی و مکانی و ... . 2. محتوا: ناهماهنگی آن با ظرفیت و اقتضائات نوجوانان، محتوای دانش افزا و نه عملیاتی محور، بی توجهی به پیش نیاز ها، عدم توجه به اصل تدریج و ... . 3. روش: استفاده از روش های غیرفعال، تأکید بر ارتقای شناختی، به کار نگرفتن روش های متنوع و خلاق، شرکت ندادن نوجوانان در فرایند آموزش، عدم انعطاف در شیوه ها متناسب با شرایط و ... . این پژوهش برای برون رفت از این آسیب ها، هماهنگ کردن مراکز آموزشی، فضا سازی اجتماعی، تدوین برنامه منظم و منسجم در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری، استفاده از روش های فعال، توجه به اقتضائات زمانی و مکانی نوجوانان، به کارگیری فناوری نوین و ... را پیشنهاد داده است.
اصول ناظر بر محتوای پرورش خودآگاهی در نوجوانان با تأکید بر منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، توجه خاصی به «آموزش مهارت های زندگی» شده است. از میان این مهارت های ده گانه، مهارت خود آگاهی، به عنوان اولین و اساسی ترین مهارت، اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد. «خود آگاهی»، توانایی شناخت خود و آگاهی از ویژگی ها، نقاط ضعف و قوت، خواسته ها، ترس ها و انزجار هاست؛ بنابراین کسب این مهارت، نقش مهمی در سلامت و بهداشت روان افراد دارد. با وجود آثار فراوانی که در زمینه خود آگاهی انجام یافته اند، آنچه پژوهش حاضر را از پژوهش های گذشته متمایز می کند، پرداختن به اصول این مهارت در قالب تعلیمات اسلامی است. لذا این مقاله با هدف استخراج اصول محتوایی پرورش خود آگاهی در گروه نوجوان، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است و اصول استخراج شده، در چهار حوزه ارتباطی انسان، یعنی ارتباط با خدا مانند اصول حکمت الهی، عدالت خدا و ...، ارتباط با خود مانند برخورداری از اختیار، قابل تغییربودن، توانایی های فردی و ...، ارتباط با دیگران مانند کرامت انسان ها، خیر خواهی، عدالت و ... و ارتباط با دنیا مانند هدفمندی دنیا، گذرابودن و ... دسته بندی و تحلیل شده است.
مطالعه پدیدارشناسی از بازنمایی معنایی تجربه فراغت در میان دختران نوجوان طبقات اجتماعی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت فرصت خوبی برای خودشکوفایی، تجربه آزادی شخصی، بیان اجتماعی، روابط و تعاملات اجتماعی محسوب می شود و اهمیت آن به حدی است که رضایت از آن عامل مهم و مؤثری در تجربه رضایت از زندگی به شمار می رود. لذا، پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناسی به مطالعه کیفی احساسات و ادراکات دختران نوجوان طبقات اجتماعی مختلف شهر تبریز درباره فراغت پرداخته است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بوده و برای این منظور، با 45 دانش آموز دختر از طبقات اجتماعی ضعیف، متوسط و مرفه مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و داده های به دست آمده به روش هفت مرحله ای کلایزی و به صورت دستی تحلیل شد. یافته های پژوهش بیان گر آن است که دانش آموزان از اوقات فراغت مناسب و برنامه ریزی شده ای برخوردار نیستند؛ متناسب با درک آنان، پنج مقوله اصلی شامل تحصیلی، خانوادگی، ساختاری، وابستگی مذهبی و عوامل اجتماعی – فرهنگی شناسایی شد که دربرگیرنده مفاهیم متعددی مشتمل بر سیزده خرده مقوله هستند. استفاده از نتایج حاصله در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های با هدف بهینه کردن اوقات فراغت گروه های مختلف اجتماعی به ویژه دختران نوجوان، مفید خواهد بود.
زمینه های اجتماعی – روان شناختی مصرف قلیان در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف قلیان به عنوان یکی از اشکال رایج استعمال دخانیات، روشی قدیمی بوده اما اکنون از سوی نوجوانان مورد استقبال است. در این میان شیوع قلیان در میان دختران نوجوان اهمیت ویژه داردتا جایی که می تواند زمینه بروز رفتارهای مخاطره آمیز را فراهم سازد. با توجه به اهمیت موضوع به عنوان یک مسأله اجتماعی، مطالعه حاضر با روش کیفی و مردم-نگاری به بررسی بسترهای اجتماعی- روانشناختی مصرف قلیان در میان دختران نوجوان پرداخته است. لذا، محقق پس از انجام مطالعه اکتشافی با حضور در میدان، مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق، اهداف پژوهش را دنبال کرده است. جامعه آماری دختران نوجوان 12 تا 18 ساله که در پاتوق ها و اماکن عمومی به مصرف قلیان می پردازند بوده که 16 نفر به عنوان نمونه، بررسی شده اند. در نهایت پس از جمع آوری داده و تحلیل آنها چهار مقوله کلیدی استخراج شد. مقولات کلیدی شامل رفاقت و هم-نوایی با جنس مخالف، رهایی از مشکلات، مقابله با محدودیت ها و کلیشه های رایج، هویت یابی و اثبات خود و همچنین گذران اوقات فراغت است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که بسترهای اجتماعی - روان شناختی و به ویژه "اصالت رفاقت" با جنس مخالف به عنوان مفهومی محوری در شکل گیری و تداوم مصرف قلیان در نوجوانان دختر، نقش کلیدی داشته و توجه بیش از پیش پژوهشگران و سیاستگذاران به این مفهوم کاملاٌ ضرورت دارد.
بررسی مسئله بلوغ و سبک زندگی عفاف محوردر دختران نوجوان دوره متوسطه اول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی مسئله بلوغ و سبک زندگی دینی دختران در دوره نوجوانی است. نوجوان در این دوره صفات متفاوتی را از هیجان مثبت تا اضطراب، از خشونت تا پرسشگری را تجربه می کنند. در این دوران برخی از مسائل از جمله بلوغ مهم به نظر می رسد. بلوغ دربردارنده مسائل عمیق تری است. این مطالعه با رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی مسئله بلوغ را روی نوجوانان دختر دوره اول متوسطه از نظر مربیان بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد پس از تقلیل داده ها، 155 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی بدست آمد. مدیریت نیاز جنسی، ضعف بلوغ اجتماعی، ضعف بلوغ عاطفی، لزوم آگاه سازی برای مواجهه با بلوغ، ضعف مهارت های زندگی، لزوم تربیت فردی، آسیب پذیری سبک زندگی بانوان مربی و ضعف عملکرد مادران دست یافت. نتیجه این که برای کاهش بحران بلوغ در دختران نوجوان لازم است سبک زندگی مادران و مربیان اصلاح شود و این دو طیف باید عملکرد خود را تقویت کنند.. همچنین لازم است تا نسبت به شیوه مواجهه دختران نوجوان یا مسئله بلوغ آگاه سازی لازم و هدفمند انجام شود. در سبک زندگی اسلامی هویت زنانه نیز اهمیت بساری دارد هویت زنان به سه بعد تقسیم می شود. که عبارت اند از: هویت نقشی، هویت جنسیتی و هویت شخصی، که در آموزه های دین اسلام عفت در همه این ابعاد مولفه مبنایی و محوری است.. سبک زندگی عفیفانه یکی از انواع گوناگون سبک زندگی است که قلمرو گسترده ی پیامد محوری را دربردارد و به شاخصه های حوزه روابط میان فردی می پردازد و مشتمل بر اصول و قواعدی است که سبب تعالی و رشد همه جانبه فردی و اجتماعی همه آحاد بشر می پردازد..
تمایلات کاربران دختر نوجوان (13 تا 18 ساله) ایرانی نسبت به نحوه نمایش خود در شبکه اجتماعی تیک تاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه اجتماعی «تیک تاک»، به عنوان یکی از رسانه های نوپدید، در سال های اخیر با تمرکز بر تصویر و محوریتِ ساخت، به اشتراک گذاری و تماشای ویدیوهای کوتاه و موزیکال، مورداستقبال فراوان نوجوانان قرار گرفته است. هدف این مقاله، بررسی حضور کاربران دختر نوجوان ایرانی (13 تا 18 ساله) در شبکه اجتماعی تیک تاک و تمایلات آنها در ارتباط با چگونگی نمایش «خود» (ظاهر، سبک زندگی، روابط و...) در این رسانه است. به این منظور، با استفاده از روش های نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی، محتوای صوتی-تصویری، صوتی و متنی پروفایل مجموعاً شصت نوجوان دختر، موردبررسی و تحلیل محتوای کیفی قرار گرفته و مضامین مشترک آنها استخراج و کدگذاری شد، همچنین با کاربران موردنظر، درباره اهداف و تمایلات شان مصاحبه شد. نتایج نشان می دهد: 1- تأکید اغراق آمیز بر تفاوت ظاهری با هنجارهای جامعه؛ 2- نمایش چهره ای کاملاً آزاد، راحت و رها از خود در ارتباطات؛ 3- ادعای نفی هرگونه کنترل و تأکید بر انتخاب های شخصی؛ 4- ارائه تصویری غنی و اشرافی از سبک زندگی و مصارف روزمره؛ و 5- نمایش موافقت بی قید و شرط با تمام گرایش ها و سلایق فکری، از مضامین عمده پروفایل های موردبررسی بوده اند. دسترسی آسان و سریع به انبوهی از اطلاعات متنوع و متکثر، آشنایی با ایده ها و سبک های زندگی کاملاً متفاوت، محوشدن تدریجی مرزهای فرهنگی ناشی از جهانی شدن، جست وجوی راهی برای اثبات خود، تغییرات نسلی و اجتماعی و اهمیت فراوان محبوبیت و مخاطب داشتن از دلایل این نتایج تصور می شود.
از تجربه تا سوءمصرف: نگاهی پدیدارشناختی به پدیده اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
237 - 256
یکی از مهمترین مسائل اجتماعی در دو قرن اخیر را باید سوءمصرف مواد اعتیادآور دانست. این مسئله در سه سطح فرد، خانواده، و نهادها، جامعه را با چالش های عمده فرهنگی، بهداشتی و اقتصادی مواجه نموده است. متاسفانه برنامه های پیشگیرانه دولت ها و نهادهای بین المللی موفقیت چندانی در مدیریت و مهار این آسیب اجتماعی نداشته اند. از این رو جهت ارائه تصویری با عمق بیشتر از این مسئله اجتماعی در مقاله حاضر برآن شدیم تا با استفاده از روش پدیدارشناسی به کاوش تجارب زیسته افراد از مسیر تجربه تا سوءمصرف مواد بپردازیم. داده های مورد نیاز این تحقیق از طریق مصاحبه عمیق با اعضای سمن جمعیت احیای انسانی کنگره 60 شعبه اهواز جمع آوری شد. در مجموع تا رسیدن به اشباع نظری با 34 نفر از اعضای این سمن که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند مصاحبه صورت پذیرفت. حاصل تحلیل داده ها با استفاده از روش کلایزی در تم مرکزی برمودای تکرار مصرف مفهوم پردازی شده است. این تم حاصل انتزاع نظری از سه تم اصلی فرزندپروری به مثابه مهارت اجتماعی، بازتولید تفسیری مصرف مواد و سکسوالیته می باشد. برمودای تکرار مصرف حاکی از این واقعیت است که ناکارآمدی نهادی در سه حوزه خانواده، آموزش و فراغت را باید به عنوان متغیری مهم در توضیح چرایی تکرار مصرف و اعتیاد به آن پس از آشنایی نوجوانان و جوانان با مواد اعتیادآور دانست. بنابراین هرچند دسترسی به مواد متغیر مهمی در تجربه اولیه مصرف این قشر می باشد، اما تداوم مصرف و نرخ بالای سوءمصرف را می بایست در ناکارآمدی نهادی سه حوزه نامبرده جستجو نمود.
طراحی بسته آموزشی روان شناختی در تسهیل هویت یابی دینی نوجوان و بررسی روایی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف طراحی بسته آموزشی روان شناختی هویت یابی دینی نوجوان و بررسی روایی آن صورت پذیرفت. این پژوهش، با استفاده از روش کیفی حوزه های معنایی تدوین شد. در این روش ابتدا 8 کلیدواژه بر اساس عناصر تعریف هویت دینی و زیرمؤلفه های دو مؤلفه هُشیاری و خودپایی، انتخاب شد؛ سپس واژگان و مفاهیم کلیدی مرتبط با آن عناوین انتخاب گردید؛ سپس با استفاده از نرم افزارهای قرآنی و حدیثی از بین تمامی آیات قران و روایات منقول از اهل بیت (ع)، مجموعاً 159 آیه و روایتی که بیشتر از نظر محتوایی با آن عناوین مرتبط بودند، با روش نمونه گیری هدفمند، گردآوری و غربال شد؛ سپس بر اساس تحلیل این آیات و روایات، محتوای جلسات بر اساس محتوای اسلامی و روان شناختی تنظیم گشت. همچنین جهت سنجش روایی از روش روایی محتوایی استفاده شد و محتوای جلسات در اختیار ۹ متخصص قرار گرفت و داده ها در قالب فرمول CVI و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. این بسته آموزشی متشکل از ۸ جلسه است و ضریب روایی محتوایی جلسات بین ۷۹/۰ تا 00/1 قرار دارد. درنهایت یافته های پژوهش حاضر با یافته های مشابه مقایسه و بر اساس منابع اسلامی توصیف شد.