
روانشناسی معاصر
روانشناسی معاصر دوره 18 پاییز و زمستان 1402 شماره 2 (پیاپی 36) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعدد نشان داده اند علی رغم گسترش فناوری های نوین ارتباطی، مدارس در پیاده کردن ایده رابطه بین خانه و مدرسه و راه های موثر درگیر کردن والدین در فعالیت های تحصیلی فرزندانشان و در نتیجه بهبود پیامد های تحصیلی آن ها موفق نبودند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی تأثیر درگیر کردن والدین در رابطه بین خانه و مدرسه در بستر فناوری پوشه کار ابر محور بر مشغولیت تحصیلی فرزندانشان انجام شد. در یک طرح شبه آزمایشی از نوع پس آزمون با یک گروه کنترل و پیگیری یک ماهه 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم دبستان به صورت داوطلب در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در گروه آزمایش پوشه کار تعاملی و در گروه کنترل پوشه کار نمایشی طراحی شد. دانش آموزان گروه آزمایش به همراه والدین خود به مدت 2 ماه از طریق پوشه کار ابر محور با معلمان خود از طریق فرایند بازخورد و بازاندیشی در تعامل بودند. دانش آموزان مشارکت کننده بعد از اجرا و در مرحله پیگیری یک ماهه به پرسشنامه مشغولیت تحصیلی ریو و تسنگ (2011) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که درگیرکردن والدین در رابطه بین خانه و مدرسه در فضای پوشه کار ابر محور در هر چهار عامل مشغولیت تحصیلی (شناختی، رفتاری، هیجانی و عاملی) فرزندانشان معنی دار بود. تحلیل لاگ کاربران به منظور بررسی میزان مشغولیت تحصیلی و تعامل دانش آموزان در فضای پوشه کار ابر محور نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش به لحاظ کمّی و کیفی بیشتر از گروه کنترل مشغول فعالیت های یادگیری شده بودند. به نظر می رسد پوشه کار ابر محور بستر نوآورانه ای برای درگیر کردن والدین در یادگیری فرزندانشان و پر کردن شکاف بین خانه و مدرسه عمل می کند.
رابطه بین ویژگی های شخصیتی با رفتار فابینگ در دانشجویان: نقش واسطه ای اعتیاد به گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس ادبیات پژوهشی، کاهش کیفیت روابط دوستانه، پیشرفت تحصیلی پائین و اهمال کاری می تواند از اثرات منفی رفتار فابینگ در دانشجویان باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای اعتیاد به گوشی های هوشمند در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رفتار فابینگ در دانشجویان انجام شد. در قالب یک طرح توصیفی همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری، تعداد 615 نفر (334 زن، 281 مرد) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو (فرم 60 سوالی)، پرسشنامه استاندارد اعتیاد به گوشی های هوشمند و مقیاس عمومی رفتار فابینگ به شکل آنلاین پاسخ دادند. نتایج مطالعه نشان داد ویژگی شخصیتی برون گرایی با میزان رفتار فابینگ رابطه منفی و معنی دار دارد. هم چنین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و برون گرایی با اعتیاد به گوشی های هوشمند رابطه مثبت و معنی دار و ویژگی های شخصیتی میزان توافق پذیری و وجدانی بودن با اعتیاد به گوشی های هوشمند رابطه منفی و معنی دار داشتند. متغیر اعتیاد به گوشی های هوشمند در رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری و وجدانی بودن با رفتار فابینگ در دانشجویان نقش واسطه ای داشت. به نظر می رسد در محیط های درمانی می توان با مداخله بر روی عوامل خطر و اعتیاد به گوشی های هوشمند، میزان رفتار فابینگ در دانشجویان را بهبود بخشید.
نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین احساس تنهایی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین احساس تنهایی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج در سال تحصیلی 2022-2023 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2023) و با روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) 400 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه اعتیاد شبکه های اجتماعی (SNAS) گریفیث (2005)، مقیاس احساس تنهایی (UCLALS3) راسل (1996) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) زیمت و همکاران (1988) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم احساس تنهایی و حمایت اجتماعی ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین احساس تنهایی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (050/0=RMSEA و 05/0>P-value) و 82 درصد اعتیاد به شبکه های اجتماعی به وسیله احساس تنهایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین می شود. بنابراین بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
مدل یابی نقش رابطه والد – فرزندی، خودکنترلی، مهارت های اجتماعی، هیجان خواهی در اعتیادپذیری به واسطه تکانشگری و سبک های مقابله ای در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش رابطه والد-فرزندی، خودکنترلی، مهارت های اجتماعی و هیجان خواهی به واسطه تکانشگری و سبک های مقابله ای در اعتیادپذیری نوجوانان افغانستانی مقیم ایران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری بود. 312 نوجوان افغانستانی پسر مقیم اصفهان به شیوه نمونه گیری در دسترس در زمستان 1401 و بهار 1402 انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه آمادگی به اعتیاد وید و همکاران (1992)، مقیاس رابطه والد–فرزندی فاین، مورلند و شوبل (1983)، مقیاس خودکنترلی تانجنی (2004)، پرسش نامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983)، مقیاس هیجان خواهی زاکرمن (1978)، مقیاس تکانشگری بارت (2004) و مقیاس سبک های مقابله ای اندلر و پارکر (1990) بودند. نتایج مدل ساختاری و آزمون بوت استراپ نشان داد که هیجان خواهی، تکانشگری و مهارت های اجتماعی و سبک مقابله ای هیجان مدار تأثیر مثبت و خودکنترلی و رابطه والد-فرزندی تأثیر منفی و معناداری بر اعتیادپذیری نوجوانان افغانستانی داشت. همچنین تکانشگری نقش واسطه ای معناداری در بین رابطه مهارت های اجتماعی و هیجان خواهی با اعتیادپذیری دارد، علاوه بر آن رابطه والد-فرزندی و خودکنترلی نیز به واسطه سبک مقابله ای هیجان مدار تأثیر معناداری بر اعتیادپذیری دارد. در مجموع نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تکانشگری و هیجان خواهی بالا، سبک های مقابله ای نامناسب، خودکنترلی و مهارت های اجتماعی پایین و همچنین رابطه والد-فرزندی ضعیف سبب اعتیادپذیری در نوجوانان افغانستانی می شود که با تنظیم برنامه های مداخله ای مبتنی بر این عوامل و سعی در جهت ارتقاء آن ها می توان در جهت پیشگیری و یا کاهش اعتیادپذیری در نوجوانان افغانستانی اقدام کرد.
رابطه بین مهارگری تلاشگر و گرایش به انتقام در نوجوانان: نقش واسطه ای همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش به انتقام به معنای تمایل به تلافی کردن آسیب یا بی عدالتی تجربه شده است. این تمایل می تواند از احساس های قوی مانند خشم و رنجش ناشی شود. پیامدهای گرایش به انتقام شامل ایجاد چرخه ای از خشونت و کینه توزی است که می تواند روابط فردی و اجتماعی را تخریب کند و به افزایش تنش ها و درگیری ها منجر شود. همچنین، تمرکز بر انتقام می تواند مانع از بهبود و بازسازی روابط و ایجاد صلح و آرامش در جامعه شود؛ هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای همدلی در رابطه بین مهارگری تلاشگر با گرایش به انتقام در نوجوانان شهر شیراز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بود که از این جامعه، نمونه ای به حجم 567 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسش نامه های مهارگری تلاشگر (الیس و رتبارت، 2001)، همدلی تورنتو (اسپرنگ و همکاران، 2009) و گرایش به انتقام (فلورس-کاماچو و همکاران، 2022) در میان آنان توزیع گردید. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر و با کمک نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام گرفت. یافته ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد اثر مسیر مهارگری تلاشگر به همدلی و همدلی، به گرایش به انتقام معنادار بود. اما اثر مسیر مهارگری تلاشگر به گرایش به انتقام معنادار نبود. دیگر یافته پژوهش نشان داد همدلی در رابطه بین مهارگری تلاشگر و گرایش به انتقام نقش واسطه ای کامل دارد؛ بنابراین، افزایش سطح همدلی با کاهش احتمال انتقام جویی همراه بود. این نتایج بر اهمیت پرورش مهارت های همدلی در کنار سایر مهارت های اجتماعی مانند مهارگری تلاشگر تأکید می نماید. پرورش همدلی می تواند به بهبود روابط بین فردی، کاهش بروز رفتارهای آسیب زا و ارتقای سلامت روان جامعه کمک شایانی کند.
باور فرهنگ افتخار و قضاوت در مورد عاملان و قربانیان خشونت های ناموسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد تفاوت بین فرهنگ ها به نام فرهنگ افتخار در ادبیات شناخته شده است که بنا بر آن، شرافت و آبروی خانوادگی، ارزش های بسیار مهمی محسوب می شوند. با این حال، این باور فرهنگی می تواند زمینه ساز پرخاشگری مردان به خصوص در مواجهه با رویدادهای ناموسی باشد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر شناسایی نقش باور افتخار مردانه در پیش بینی قضاوت در مورد عاملان و قربانیان خشونت های ناموسی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان 348 نفر ایرانی (7/68 درصد زن، میانگین سنی 74/27 سال) بودند که به چهار داستانک با محتوای خشونت ناموسی و نیز پرسش نامه باور افتخار مردانه پاسخ دادند. بعد از هر داستانک، سوال هایی با موضوع قضاوت اخلاقی در مورد عمل قربانی و عمل عامل، توجیه پذیری عمل عامل و نیز سرزنش قربانی از افراد پرسیده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه چندمتغیری استفاده شد که در آن، ویژگی های جمعیت شناختی و باور افتخار مردانه به عنوان متغیرهای پیش بین و قضاوت در مورد عاملان و قربانیان خشونت های ناموسی به عنوان متغیرهای ملاک لحاظ شدند. باور افتخار مردانه غیراخلاقی دانستن عمل قربانی، سرزنش قربانی و توجیه پذیری عمل عامل را به طور مثبت، اما غیراخلاقی دانستن عمل عامل را به طور منفی پیش بینی نمود. از میان متغیرهای جمعیت شناختی نیز دین داری در جهتی مشابه با باور افتخار مردانه اما مستقل از آن، چهار متغیر ملاک را پیش بینی نمود. یافته های حاضر مؤید نقش برجسته باور افتخار مردانه به عنوان یک ارزش فرهنگی در تعیین قضاوت در مورد خشونت های ناموسی به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی است.
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارض ها زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی رضایت جنسی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در زنان دارای تعارض ها زناشویی بود. مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در سال 2023 بودند. برای حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) 431 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه تعارض ها زناشویی (MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران (2008)، پرسش نامه رضایت جنسی (SSQ) لارسون و همکاران (1998)، فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره یانگ نسخه سوم (YSQ-S3) یانگ (2005) و پرسش نامه باورهای غیرمنطقی (IBQ) جونز (1968) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با رضایت جنسی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد 2/63 درصد از واریانس رضایت جنسی به وسیله طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی تبیین می شود. بنابراین بر اساس نتایج، می توان گفت که طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، زنان دارای تعارض ها زناشویی را مستعد نارضایتی جنسی کرده و در نتیجه پایداری زناشویی آن ها را تضعیف می کند.
رابطه ساختاری میان انطباق پذیری شغلی، استرس شغلی، آینده نگری و سلامت روان در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ساختاری میان انطباق پذیری شغلی، استرس شغلی، آینده نگری و سلامت روان در معلمان بود. طرح پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه معلمان مشغول به تدریس در مدارس شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 2022-2023 بودند. حجم نمونه بر اساس دیدگاه کلاین (2023) و با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه سلامت روانی-28 بشارت (2009)، مقیاس انطباق پذیری شغلی ساویکاس و پروفلی (2012)، پرسش نامه استرس شغلی اسپکتور و جکس (1998) و مقیاس آینده نگری سیاهه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (2014) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین انطباق پذیری شغلی، استرس شغلی و آینده نگری با سلامت روان معلمان رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم انطباق پذیری شغلی و استرس شغلی از طریق نقش واسطه ای آینده نگری بر سلامت روان معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده و نهایی از برازش مطلوبی برخوردار بود (076/0=RMSEA و 05/0>P-value) و 73 درصد واریانس بهزیستی روان شناختی و 67 درصد از درماندگی روان شناختی به عنوان مولفه های سلامت روان معلمان به وسیله انطباق پذیری شغلی و استرس شغلی با نقش واسطه ای آینده نگری تبیین می شود. به طورکلی سلامت روان معلمان از انطباق پذیری شغلی، استرس شغلی و چشم انداز آینده متأثر است و شناخت این عوامل می تواند در سیاست گذاری مسئولین آموزش و پرورش برای کمک به سلامت روان معلمان سودمند باشد.
محدودیت های پژوهش و سنجش کیفیت آن در حیطه روان شناسی سلامت: مطالعه ای به روش های پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت های مطالعه نشان دهنده ضعف هایی در طرح پژوهشی است که در اختیار محقق نبوده و می تواند بر نتایج تأثیرگذار باشد؛ محققان در قبال جامعه علمی موظفند این محدودیت ها را به طور کامل و صادقانه گزارش نمایند؛ بنابراین تبیین مفهوم محدودیت های پژوهش حائز اهمیت است؛ در این مقاله، با بهره گیری از روش های پژوهش آمیخته اکتشافی و در دو بخش مجزا، به مرور نظام مند مفهوم محدودیت های پژوهش و ارزیابی این محدودیت ها در مقالات علمی پژوهشیِ حوزه روان شناسی سلامت پرداخته شده است. در بخش اول مبتنی بر روش مطالعه اسنادی، داده ها از طریق جستجو در پنج پایگاه داده های اس .آی .دی ، گنج ایرانداک، اسکوپوس، وب آف ساینس و پابمد گردآوری ش دند. در بخش دوم مبتنی بر روش پیمایشی، برای سنجش کیفیت بخش محدودیت های گزارش شده در مقالات علمی پژوهشی از مجله «روان شناسی سلامت» در دو سال اخیر 1401 و 1402 تعداد 40 مقاله بازیابی و با استفاده از نشانگرهای فهرست پریزما، 21 سند برای مطالعه و تحلیل انتخاب شدند، بدین صورت که کلیه مقالات مربوط به حوزه ی روان شناسی سلامت با رویکرد کمّی انتخاب و تحلیل داده ها با روش اولزاید انجام گردید. نتایج بررسی مفهوم محدودیت های پژوهشی به شناسایی دو عامل کنترل پذیری و کنترل ناپذیری منتج گردید که عامل کنترل پذیری شامل نشانگرهای مربوط به ملاک های تعیین حدود با هدف محدود کردن دامنه مطالعه، ناکارآم دی اب زار گ ردآوری داده ها، کاستی در گردآوری داده های دقی ق، حج م ک م نمون ه، روش نمونه گیری غیر تصادفی، روایی درونی، روایی بیرونی و عامل کنترل ناپذیری شامل نشانگرهای تعیین حدود با هدف محدود کردن دامنه مطالعه، ناکارآم دی اب زار گ ردآوری داده ها، کاستی در گردآوری داده های دقی ق، حج م ک م نمون ه، روش نمونه گیری غیرتصادفی، روایی درونی و روایی بیرونی بود. همچنین پس از مشخص شدن نشانگرهای ارزیابی محدودیت های پژوهشی، یافته ها نشان داد مقالات مورد ارزیابی، تنها 19 درصد محدودیت های پژوه ش را گ زارش کرده اند و به 81 درصد از نشانگرها اشاره ای نشده است؛ این یافته ها، کم توجهی گسترده در تبیین ماهیت و داوری دقیق بخش محدودیت های پژوهشی در بین نویسندگان، مولفان، مدرسان، نشریات و داوران را آشکار می سازد. با توجه به موانع و محدودیت های شناسایی شده و در راستای غنی سازی این بخش مهم از پژوهش علمی، پیشنهادهایی ارائه گردید.
ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی پرسش نامه ارزیابی موقعیت های اجتماعی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی مقیاس ارزیابی موقعیت های اجتماعی سالمندان به عنوان ابزاری جهت سنجش اضطراب اجتماعی سالمندان در جمعیت ایرانی بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان استان لرستان بودند که تعداد470 نفر (171مرد و 299 زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار AMOS وSPSS نسخه 24 تحلیل شدند. نتایج بیانگر روایی محتوایی و صوری مناسب ابزار بود. در این پژوهش تحلیل عامل اکتشافی ساختار دو عاملی شامل اجتناب از موقعیت و اضطراب در موقعیت را کشف نمود؛ که تبیین کننده حدود 53 درصد از کل واریانس بود. تحلیل عاملی تاییدی درستی عوامل استخراج شده را تایید کرد. روایی همگرا ابزار با پرسش نامه هراس اجتماعی، خرده مقیاس اضطراب فوبیک سیاهه نشانگان تجدید نظر شده 90 سوالی و مقیاس تجدید نظر شده کمرویی چک و باس برای کل نمونه به ترتیب 92/0، 75/0 و 92/0 و روایی افتراقی با سیاهه تصویر بدنی، مقیاس حرمت خود و مقیاس چند بعدی حمایت ادراک شده به ترتیب 24/0-، 63/0- و 68/0- محاسبه گردید. ضریب پایایی با توجه به روش آلفای کرونباخ و ضریب اسپیرمن براون و آزمون بازآزمون به ترتیب 9/0، 91/0 و 88/0 بدست آمد. شواهد مربوط به بررسی روان سنجی پرسش نامه ارزیابی موقعیت های اجتماعی سالمندان حاکی از مطلوبیت ابزار برای سنجش هراس اجتماعی درسالمندان ایرانی است.