مطالب مرتبط با کلیدواژه

رابطه والد - فرزندی


۱.

نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین رابطه والد-فرزندی و پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان رابطه والد - فرزندی پرخاشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۴۱۷
زمینه: مطالعات متعددی به تنظیم شناختی هیجان بر مهارگری خشم اشاره کرده اند؛ اما مسأله پژوهش این است که آیا رابطه والد فرزندی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان بر مهار ابراز خشم اثر دارد؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین رابطه والد-فرزندی و پرخاشگری در نوجوآنان دختر بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش دانش آموزان دختر پایه هشتم دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. در مجموع 320 دانش آموز به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرخاشگری ابوالمعالی(1392)، مقیاس رابطه ی والد فرزندی باقری(1391)، و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی(2001) بودند. یافته ها: داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده از تحلیل فرضیات پژوهش نشان داد که شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد( 0/9 GFI> ). همچنین متغیر رابطه والد-فرزندی بر پرخاشگری نوجوانان هم اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم (با میانجی گری نظم جویی هیجان) دارد. نتیجه گیری: این بدین معنا است که برطرف کردن مشکلات خانواده و ایجاد فضایی مناسب در خانه منجر به بهبود تنظیم شناختی هیجان و در نتیجه کاهش پرخاشگری نوجوانان می شود.
۲.

اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ (STEP) بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استپ رابطه والد - فرزندی خودکارآمدی والدگری انعطاف پذیری آموزش والدین مادران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۵۳۷
زمینه: مرور پژوهش ها نشان می دهد که استفاده از برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر سبک های فرزندپروری، انعطاف پذیری روانشناختی و تنیدگی مادران تأثیر می گذارد؛ اما مسئله اینست که تعیین اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزند و خودکارآمدی والدگری مغفول مانده است. هدف: بررسی اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران شهر اصفهان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش مادران دارای نوجوان پسر 12 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بودند. 40 مادر به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 مادر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های رابطه والد - فرزندی پیانتا (1994)، خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روسا (1996)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش به شیوه استپ درایکورس و سولتس (1991). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر بهبود کیفیت روابط والد - فرزندی و افزایش خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران تأثیر داشت (0/001> p ). همچنین برنامه آموزش والدین به شیوه استپ در مرحله پیگیری هم، معنادار بود (0/001 > p ). نتیجه گیری : والدینی که در 8 جلسه برنامه آموزش والدین به شیوه استپ شرکت کرده بودند، کیفیت روابط والد - فرزندی بیشتر، خودکارآمدی والدگری بهتر و انعطاف پذیری شناختی بیشتری کسب کردند.
۳.

نقش سه گانه تاریک شخصیت و رابطه والد-فرزندی در پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان دختر شهر تهران

کلیدواژه‌ها: رابطه والد - فرزندی صفات تاریک شخصیت گرایش به اعتیاد نوجوانان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۴۳۹
مصرف مواد مخدر در نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که عوامل بسیاری در ایجاد آن نقش دارند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سه گانه تاریک شخصیت و رابطه والد-فرزندی در پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان دختر شهر تهران بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب (DIC) شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس بود و با این روش 60 نفر نوجوان (30 نفر پسر و 30 نفر دختر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، ارزیابی رابطه والد- فرزند (فاین و همکاران، 1983) و پرسشنامه آمادگی اعتیاد (وید و بوچر، 1992) جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سه گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) و رابطه والد-فرزندی با گرایش به اعتیاد رابطه وجود دارد (05/0P<). همچنین نتایج نشان داد که جامعه ستیزی، رابطه با مادر و رابطه با پدر به ترتیب 30/0، 30/0 و 22/0 از گرایش به اعتیاد در نوجوانان را پیش بینی می کنند. با توجه به یافته های پژوهشی می توان گفت جامعه ستیزی، رابطه با مادر و رابطه با پدر قادر به تبیین گرایش به اعتیاد در نوجوانان هستند، بنابراین برای پیشگیری از گرایش به اعتیاد نوجوانان می توان متغیرهای مذکور را مورد توجه قرار داد.
۴.

اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بر بهبود رابطه والد- فرزندی مادران دارای کودکان اختلال یادگیری

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
زمینه و هدف: ﻣﺸکﻼت یﺎدﮔیﺮی واﻗﻌیﺖﻫﺎی ﻏیﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧکﺎری ﻫﺴﺘﻨﺪ کﻪ در ﺗﻤﺎم ﺟﻮاﻣﻊ و ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣیﺧﻮرﻧﺪ. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بر بهبود رابطه والد- فرزندی مادران دارای کودکان اختلال یادگیری، بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری، مادران دارای کودکان اختلال یادگیری 7 تا 10 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش مینودشت بود که به صورت هدفمند 20دانش آموز انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفری (10نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. سپس مقیاس رابطه والد-کودک( پیانتا،1994) از شرکت کنندگان، زیر نظر پژوهشگر برای هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. پس از آن مادران گروه آزمایش در معرض 8 جلسه برنامه والد گری به شیوه رفتاری به صورت گروهی(جلسات روان- آموزشی) قرار گرفته و در پایان جلسات مجدداً مقیاس مذکور توسط مادران هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران میزان رابطه والد-کودک را نیز به طور معناداری افزایش داده است ( 001/0= p ) . نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران، رابطه والد-کودک را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ارتقاء می دهد . زمینه و هدف: ﻣﺸکﻼت یﺎدﮔیﺮی واﻗﻌیﺖﻫﺎی ﻏیﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧکﺎری ﻫﺴﺘﻨﺪ کﻪ در ﺗﻤﺎم ﺟﻮاﻣﻊ و ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣیﺧﻮرﻧﺪ. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بربهبود رابطه والد- فرزندی والدین دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری، مادران دارای کودکان اختلال یادگیری 7 تا 10 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش مینودشت بود که به صورت هدفمند 20دانش آموز انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفری (10نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. سپس مقیاس رابطه والد-کودک( پیانتا،1994) از شرکت کنندگان، زیر نظر پژوهشگر برای هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. پس از آن مادران گروه آزمایش در معرض 10 جلسه برنامه والد گری به شیوه رفتاری به صورت گروهی(جلسات روان- آموزشی) قرار گرفته و در پایان جلسات مجدداً مقیاس مذکور توسط مادران هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران میزان رابطه والد-کودک را نیز به طور معناداری افزایش داده است ( 001/0= p ) . نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران، رابطه والد-کودک را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ارتقا می دهد .
۵.

تحلیل نقش سبک فرزند پروری اسلامی در مصونیتِ نوجوانان از آسیب های شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دوره نوجوانی شبکه های اجتماعی اعتیاد به گوشی هوشمند رابطه والد - فرزندی نیازها آموزه های اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۶
مقدمه و اهداف: یکی از عناصر مهم در تحقق بخشی به تحول بهنجار در نوجوانان، سبک فرزندپروری والدین است. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که مهمترین عناصر در تحول رفتارهای برونی سازی شده فرزندان متاثر از سبک فرزند پروری و والدگری والدین است. توصیه دانش روان شناسی این است که اگر چنانچه والدین تلاش عالمانه ای در گستره فرزندپروری مبذول دارند و روش های تربیتی و ارتباطی مناسب و همتراز با سیر تحوّلی(زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی) نوجوانان را اتخاذ کنند، نرخ تحقق کُنشوری های شناختی و رفتاری بهنجار در آنان افزایش خواهد یافت. یکی از آسیب های مهم که در عصر کنونی، نوجوانان را تهدید می کند، استفاده بی ضابطه و گسترده از فضای مجازی و فناوری دیجیتال است. به دلیل فواید فراوانی که توسعه اینترنت در دنیا دارد، کاربران این فناوری جدید، هرروز رو به افزایش است.نوجوانان، یکی از مهمترین قربانیان فضای مجازی بی ضابطه هستند. سبک والدگری والدین و سبک فرزندپروری آنان از عناصری است که در تحول بهنجار نوجوان و در مصونیت بخشی آنان، تاثیر سازنده دارد.در آموزه های اسلامی مصونیت بخشی از ابتلا به ناهنجاری های روانی، اخلاقی، شخصیتی و اجتماعی فرزندان و نسل های بعدی آنان را، با عملکرد آموزشی و سبک پرورشی والدین، مرتبط شده است و از تتبع در آموزه های دینی می توان ادعا نمود که سبک فرزندپروری اسلامی می تواند باعث افزایش مصونیت نوجوانان از آسیب ها باشد. هدف پژوهش پیش رو تحلیل نقش سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت نوجوانان از آسیب های مرتبط با فضای مجازی و فناوری دیجیتال است.روش پژوهش: بر اساس تقسیم بندی تحقیقات علمی بر اساس هدف، پژوهش حاضر در ردیف تحقیقات نظری و کاربردی قرار می گیرد. همچنین از روش توصیفی - تحلیلی نیز بهره گرفته می شود. یعنی پس از جمع آوری و دسته بندی مباحث و توصیف آنها، به تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری از هر کدام پرداخته می شود. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و می خواهد بداند پدیده متغیّر یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظام دار وضعیت فعلی می پردازد. تحقیقات نظری نیز تحقیقاتی هستند که اطلاعات و مواد اولیه تحقیق در روش کتابخانه ای گردآوری می شود و سپس با روش های مختلف استدلال، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته و نتیجه گیری می شود. در پژوهش پیش رو تلاش شده به تحلیل نقش بهره گیری از سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت بخشی نوجوانان از اعتیاد به گوشی های هوشمند و شبکه های اجتماعی، پرداخته شود. در تحقیق پیش رو همچنین تلاش شده از آموزه های اسلامی و روان شناختی و تربیتی و پژوهش های تجربی، بهره کافی برده شود. در تحقیق پیش رو به تحلیل محتوایی آموزه های دینی پرداخته شده و همچنین از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است.جمع بندی: از تتبع و تامل در آموزه های اسلامی، دانش روان شناسی و تحقیقات میدانی مرتبط می توان نتیجه گرفت که:اعتیاد به اینترنت و گوشی های هوشمند در بین نوجوانان، از فراوانی زیادی برخوردار است؛اعتیاد به شبکه های مجازی و گوشی های هوشمند، آسیب های مختلف اجتماعی و اخلاقی وخانوادگی در پی دارد؛شیوه فرزندپروری مناسبِ والدین در شایستگی ها و مهارت های اجتماعی فرزندان تاثیر محسوسی دارد و باعث مصونیت بخشی نوجوان می شود؛سبک فرزندپروری اسلامی به دلیل ابتاء بر آموزه های وحیانی از اتقان و جامعیت بیشتری برخوردار است و متناسب با نیازهای روان شناختی و اجتماعی و فطری نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تأمین همه نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان توجه شده و ابتنای روابط والد - فرزندی بر حفظ کرامت و استقلال نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تفاوت های فردی و جنسیتی و نیازهای آنان در دوره ای که زیست می کنند، شده است؛به دلیل تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان در سبک فرزندپروری اسلامی، انگیزه و رغبت به فضای دیجیتال خطرناک و غیراخلاقی، کاهش خواهد داشت؛شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان از عوامل مصونیت بخش به نوجوانان از اعتیاد به شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند است؛عدم تامین نیازهای روان شناختی فرزندان در محیط خانواده و در روابط والد - فرزندی، زمینه ساز گرایش و نیاز نوجوان به گوشی هوشمند و شبکه های اجتماعی است؛تعامل صمیمانه و مهرورزانه و مبتنی بر رعایت کرامت انسانی، باعث افزایش مصونیت در نوجوانان است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیش رو با بسیاری از پژوهش های انجام شده در رابطه با نقش سبک فرزندپروری با تحول بهنجار کودکان و نوجوانان و مصونیت بخشی آنان از آسیب های مختلف، سازگاری دارد. پژوهش های مختلف نشان می دهد که سبک ارتباط والد - فرزندی، نقش سازنده در تحول بهنجار فرزندان دارد و ارتباطی که مبتنی بر مهرورزی و صمیمیت و تکریم باشد، باعث افزایش اعتمادبه نفس و عزت نفس و باعث شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان می شود. فرزندانی که در یک خانواده عاطفی و در خانواده ای که بین اعضای آن تعامل منطقی، محبت آمیز و مبتنی بر معنویت خداسو، وجود دارد، از سلامت روان و شخصیت بهنجار برخوردار می شوند. اگر نیازهای زیستی، روان شناختی و معنوی فرزندان به گونه ای مطلوب در محیط خانواده تامین گردد، زمینه گرایش فرزندان به دوستی های خطرناک و پناه بردن به فناوری دیجیتال خطرآفرین، کاهش می یابد. پژوهش های مختلف نشان داده است که یکی از علل اصلی گرایش فرزندان و به ویژه نوجوانان به فناوری دیجیبتال و فضای مجازی خطرناک و غیراخلاقی، عدم تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی آنان در فضای خانواده است. اعتیاد به فضای مجازی و فناوری دیجیتال، آسیب های مختلف به دنبال دارد. افت تحصیلی، افسردگی، انزواگزینی، اضطراب، آسیب معنوی، آسیب اخلاقی و جنسی، از مهمترین آسیب هایی است که ممکن است در اعتیاد به فناوری دیجیتال، دامن گیر نوجوانان گردد. والدین بایستی تلاش کنند تا تعاملی صمیمانه با نوجوانان داشته باشند و به آنان اعتماد کرده و مسئولیت برخی کارها را به آنان واگذار کنند. والدین بایستی نظارت غیرمستقیم بر فعالیت های فرزندان داشته باشند و سعی کنند آنان را در محیط اجتماعی سالم و مدارس آموزشی سالم، تربیت کنند. التزام والدین به هنجارهای اسلامی و ارزش های دینی و دعوت نوجوانان نیز به این فضای اخلاقی و معنوی، از عناصر مهم در مصونیت بخشی از ناهنجارهای اجتماعی و اخلاقی است. در پایان از همه افرادی که در ترویج دانش و ارزش های اسلامی و دینی تلاش می کنند قدردانی نموده و از خوانندگان گرامی تقاضا داریم با انتقادات سازنده خویش، ما را در پیشبرد اهداف تربیتی و علمی، یاری نمایند.