
روانشناسی معاصر
روانشناسی معاصر دوره 18 بهار و تابستان 1402 شماره 1 (پیاپی 35) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر شیوع قابل توجهی دارد و با ناراحتی روانی و یا اختلال در زندگی روزمره مرتبط است؛ بنابراین شناخت عوامل موثر بر شکل گیری آن اهمیت دارد. هدف اول پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گر تجربه مکرر ناهم خوانی در رابطه استانداردهای بالا با علایم اختلال اضطراب فراگیر بود. هدف دوم، بررسی یک مدل ترکیبی میانجی گری تعدیل شده برای رابطه استانداردهای بالا با علایم اضطراب فراگیر بود که تجربه مکرر ناهم خوانی نقش میانجی گر و باورهای خودکارآمدی کلی نقش تعدیل گر دارد. طرح پژوهش حاضر از نوع هم بستگی بود. جامعه پژوهش، افراد 18 سال به بالای حاضر در شهر تهران در بازه زمانی 20 آبان تا 5 آذر سال 1402 بود. نمونه ای شامل 382 نفر از افراد حاضر در 11 منطقه از شهر تهران به شیوه خوشه ای سه مرحله انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل زیرمقیاس کمال گرایی جامعه مدار، مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر، زیرمقیاس ناهم خوانی و مقیاس خودکارآمدی کلی بود. برای آزمون مدل میانجی گری، اثر غیرمستقیم استانداردهای بالا بر علایم اختلال اضطراب فراگیر بررسی شد که معنادار بود. بنابراین شواهد آماری از نقش میانجی گری نسبی تجربه مکرر ناهم خوانی حمایت کرد. برای آزمون مدل میانجی گری تعدیل شده، موافق با پیشنهاد هیز (2022) معناداری اثر شرطی غیرمستقیم، بر اساس شاخص میانجی گری تعدیل شده بررسی شد که معنادار نبود. بنابراین مدل ترکیبی میانجی گری تعدیل شده تایید نشد. تایید نقش میانجی گری تجربه مکرر ناهم خوانی نشان می دهد هرچه افراد استانداردهای بالاتری داشته باشند، یعنی زنجیره های علّی گسترده تری شامل محتوای چگونگی دست یابی به پیامدها یا خواسته های خود داشته باشند، احتمال تجربه مکرر ناهم خوانی و درنتیجه، احتمال شکل گیری علایم اضطراب فراگیر برایشان بیشتر خواهدبود. رد مدل ترکیبی میانجی گری تعدیل شده می تواند به عوامل مختلفی مانند تعامل های پیچیده بین متغیرهای میانجی گر و تعدیل گر، یا ویژگی های زیرمقیاس ناهم خوانی مورد استفاده نسبت داده شود.
آزمون مدلی از پیشایندهای قصد و رفتار پیشگیری از عوارض میکروبی و امواج گوشی تلفن همراه در دانشجویان بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد چشمگیر استفاده از تلفن همراه و رواج روزافزون آن در بین جوانان به ویژه دانشجویان، توجه به عوارض میکروبی و امواج گوشی های تلفن همراه مهم به نظر می رسد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی قصد و رفتار پیشگیری از عوارض میکروبی و امواج گوشی تلفن همراه با استفاده از رویکرد نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بودند و 292 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تئوری رفتار برنامه ریزی شده جهت رفتارهای پیشگیرانه درخصوص عوارض میکروبی و امواج تلفن همراه (بابایی حیدرآبادی و همکاران، 2020) استفاده شد. نتایج نشان داد از بین مولفه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده نگرش و کنترل رفتاری ادراک شده با قصد پیشگیری از عوارض میکروبی و امواج تلفن همراه رابطه معنی دار داشتند. همچنین، قصد رفتار پیشگیرانه و کنترل رفتاری ادراک شده توانستند رفتار پیشگیری از عوارض و امواج تلفن همراه را پیش بینی کنند. از آنجا که نگرش بیشترین تاثیر را روی قصد پیشگیری از عوارض میکروبی و امواج گوشی تلفن همراه داشت و قصد رفتاری می توانست بیشترین میزان رفتار پیشگیری از عوارض میکروبی و امواج تلفن همراه را پیش بینی کند. از این رو، به نظر می رسد نظریه رفتار برنامه ریزی شده می تواند برای پیش بینی قصد و رفتار پیشگیری از عوارض میکروبی و امواج گوشی تلفن همراه در دانشجویان موثر باشد.
راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در شهروندان تهرانی: نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برحسب ادبیات، عوامل مذهبی، تنظیم شناختی هیجان سازگارانه را برای بهبود بهزیستی روان شناختی بزرگسالان جوان تسهیل می کند و از میزان مشکلات هیجانی و عواطف منفی افراد می کاهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با استرس ادراک شده در شهروندان تهرانی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان تهرانی در سال 2021 بود که با روش نمونه گیری دردسترس 480 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به شیوه آنلاین به مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (PSC، 1983)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (CERQ، 2001) و مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (ROS، 1967) پاسخ دادند. نتایج نشان داد همبستگی منفی معنی داری بین راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و جهت گیری مذهبی (بیرونی و درونی) با استرس ادراک شده و همبستگی مثبت معنی داری بین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده وجود دارد. همچنین، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق جهت گیری مذهبی (بیرونی و درونی) با استرس ادراک شده، رابطه معنی داری را نشان دادند. شاخص های نیکویی برازش نیز حاکی از برازندگی مطلوب مدل پیشنهادی بود. به نظر می رسد استرس ادراک شده متاثر از تنظیم شناختی هیجان و جهت گیری مذهبی است که می تواند در طراحی مداخله برای کاهش استرس ادراک شده در بزرگسالان مد نظر قرار گیرد.
مقایسه کارکردهای اجرایی و سیستم های مغزی-رفتاری در سالمندان با سلامت عمومی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و سیستم های مغزی-رفتاری در سالمندان با سلامت عمومی بالا و پایین انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل تمام سالمندانی بود که 59 سال سن و بیشتر داشتند و در شهر یزد ساکن بودند. نمونه متشکل از 100 سالمند بود که به روش نمونه گیری در دسترس و براساس نمره های پرسش نامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979)، 30 نفر با سلامت عمومی بالا و 30 نفر با سلامت عمومی پایین انتخاب شدند. سپس آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1948) و پرسش نامه سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری (کارور و وایت، 1994) بر روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS 24 نشان داد که تفاوت معناداری بین کارکردهای اجرایی سالمندان دارای سلامت عمومی بالا و پایین وجود دارد. همچنین، تفاوت معناداری در سیستم بازداری و سیستم فعال سازی رفتاری بین این دو گروه مشاهده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سلامت عمومی سالمندان با کارکردهای اجرایی و سیستم های مغزی-رفتاری آن ها ارتباط معناداری دارد. سالمندان با سلامت عمومی بالا کارکردهای اجرایی بهتری مانند برنامه ریزی، انعطاف پذیری شناختی و حل مسئله از خود نشان دادند و سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری آن ها نیز عملکرد بهتری داشت. یافته ها نشان داد که وضعیت سلامت عمومی می تواند بر نحوه عملکرد مغز و رفتارهای مرتبط با آن تأثیر بگذارد، به این معنا که سلامت عمومی بالاتر بهبود عملکرد شناختی و کنترل رفتاری بهتری را به دنبال دارد. بنابراین، سلامت عمومی به عنوان یک عامل مهم در تعیین کیفیت کارکردهای مغزی و رفتاری سالمندان نقش دارد.
ارزیابی کارآمدی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر مهارت های عصب روان شناختی در دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی کارآمدی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر مؤلفه های مهارت های عصب روان شناختی در دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی انجام شد. روش پژوهش از نوع کمّی با استفاده از روش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال های یادگیری خاص در مقطع تحصیلی سوم و چهارم دبستان در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از این میان آن ها 30 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و درنهایت به صورت تصادفی دو گروه 15 نفری (آزمایش و گواه) تقسیم شدند. شرکت کنندگان آزمون مهارت های عصب روان شناختی کانرز (۲۰۰۴) را برای پیش آزمون تکمیل کردند. درنهایت در پایه سوم 20 انیمیشن آموزشی و 59 تمرین و در پایه چهارم 15 انیمیشن آموزشی و 64 تمرین تدوین شد. روایی محتوای بسته آموزشی توسط ۱۰ نفر از متخصصان این حوزه بررسی و تأیید شد. گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه و هر جلسه بین 45 تا60 دقیقه به صورت حضوری مورد آموزش بسته آموزشی موردنظر قرار گرفتند. در حالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS 24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته بر مشکل های توجه، عملکرد حسی حرکتی، عملکرد زبان، حافظه و یادگیری، کارکرد های اجرایی و پردازش شناختی، دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی تأثیر داشته است (001/0>p). براین اساس بسته آموزشی تدوین شده برای مهارت های عصبی روان شناختی از محتوای لازم برخوردار بوده و توانسته در کاهش مهارت های عصبی روان شناختی دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی مؤثر باشد.
تاثیر آموزش نوجوان کامیاب بر خودشفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تاثیر آموزش نوجوان کامیاب بر خود شفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری 45 روز بود و جامعه آماری شامل نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر اصفهان در بهار 1402 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از نوجوانان مراکز مشاوره تخصصی کودک و نوجوان با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج، مطالعه، انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 20 نفر)گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خودشفقتی (نف، 2003)، هدف مندی (کرامبا و ماهولیک، 1969)، دیدگاه گیری اجتماعی (محققی، 1395) و ارزش های فردی (شوارتز و بردی، 2001) بود. همچنین گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای، آموزش نوجوان کامیاب هی، سیاروچی، سی هیز (2015) ترجمه معین و مظاهری (1400)، را دریافت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و از طریق نرم افزار آماری SPSS 23 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش نوجوان کامیاب بر خودشفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله موثر بوده است (05/0>p). بنابراین می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش نوجوان کامیاب درمانی مناسب برای نوجوانان 15 تا 18 ساله است. از این رو پیشنهاد می گردد مشاوران و روان شناسان در حیطه نوجوان از این روش درمانی نوین استفاده نمایند.
پیش بینی کارکردهای اجرایی بر اساس فراشناخت در بیماران تحت درمان با نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهای اجرایی نقش مهمی در توانایی افراد برای برنامه ریزی، سازمان دهی و تنظیم رفتارشان ایفا می کنند، که اغلب در معتادان به مواد مخدر با مشکل مواجه می شود. با توجه به اینکه فراشناخت به آگاهی و درک فرد از فرایندهای شناختی خود، ازجمله توانایی آنها برای نظارت و کنترل تفکر خود اشاره دارد، این پژوهش با هدف شناسایی رابطه کارکردهای اجرایی و فراشناخت در بیماران معتاد تحت درمان نگهدارنده انجام پذیرفت. دراین راستا، 160 بیمار تحت درمان با متادون از سه مرکز مختلف در شهر سمنان سال 1402، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد شرکت کننده آزمون رنگ واژه استروپ برای بررسی کارکرد اجرایی و پرسش نامه باورهای فراشناختی ولز (MCQ-30) را تکمیل کردند. پس از بررسی پایایی پرسش نامه به بررسی روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی پرداختیم و سپس تجزیه و تحلیل داده ها از طریق همبستگی و رگرسیون چندگانه با روش گام به گام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در بیماران تحت درمان با نگهدارنده بین زیر مقیاس های باور مثبت با نمره کارکرد اجرایی (004/0=p)، باور مثبت با زمان کارکرد اجرایی (001/0>p) ارتباط معکوس معنی دار و باور منفی با نمره کارکرد اجرایی افراد (001/0>p) رابطه مثبت و معنی داری برقرار است و زیرمقیاس های باورهای مثبت و نیاز به کنترل افکار به طور معنی داری می توانند کارکرد اجرایی را در بیماران تحت درمان نگهدارنده پیش بینی نمایند. با توجه به یافته های این پژوهش، زیرمقیاس های باور مثبت و باور منفی ارتباط معنی داری با کارکردهای اجرایی دارد و می تواند پیش بینی کننده کارکردهای اجرایی دراین افراد باشد. درک این موضوع می تواند به مداخله های متناسب با هدف بهینه سازی نتایج درمان کمک کند.کارکردهای اجرایی نقش مهمی در توانایی افراد برای برنامه ریزی، سازمان دهی و تنظیم رفتارشان ایفا می کنند، که اغلب در معتادان به مواد مخدر با مشکل مواجه می شود. با توجه به اینکه فراشناخت به آگاهی و درک فرد از فرایندهای شناختی خود، ازجمله توانایی آنها برای نظارت و کنترل تفکر خود اشاره دارد، این پژوهش با هدف شناسایی رابطه کارکردهای اجرایی و فراشناخت در بیماران معتاد تحت درمان نگهدارنده انجام پذیرفت. دراین راستا، 160 بیمار تحت درمان با متادون از سه مرکز مختلف در شهر سمنان سال 1402، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد شرکت کننده آزمون رنگ واژه استروپ برای بررسی کارکرد اجرایی و پرسش نامه باورهای فراشناختی ولز (MCQ-30) را تکمیل کردند. پس از بررسی پایایی پرسش نامه به بررسی روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی پرداختیم و سپس تجزیه و تحلیل داده ها از طریق همبستگی و رگرسیون چندگانه با روش گام به گام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در بیماران تحت درمان با نگهدارنده بین زیر مقیاس های باور مثبت با نمره کارکرد اجرایی (004/0=p)، باور مثبت با زمان کارکرد اجرایی (001/0>p) ارتباط معکوس معنی دار و باور منفی با نمره کارکرد اجرایی افراد (001/0>p) رابطه مثبت و معنی داری برقرار است و زیرمقیاس های باورهای مثبت و نیاز به کنترل افکار به طور معنی داری می توانند کارکرد اجرایی را در بیماران تحت درمان نگهدارنده پیش بینی نمایند. با توجه به یافته های این پژوهش، زیرمقیاس های باور مثبت و باور منفی ارتباط معنی داری با کارکردهای اجرایی دارد و می تواند پیش بینی کننده کارکردهای اجرایی دراین افراد باشد. درک این موضوع می تواند به مداخله های متناسب با هدف بهینه سازی نتایج درمان کمک کند.
"کشتی زندگی ام در دریای اندیشه هایم روان است": تحلیل پدیدارشناسانه از باورهای بنیادین تعیین کننده سبک زندگی در فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در همه جوامع، شکل گیری سبک زندگی تا حد زیادی تابع باورها، معناها و ارزش های زیربنایی فرهنگی است. با توجه به اهمیت این مفهوم و اثرات سبک زندگی بر تمامی حیطه های زندگی افراد، هدف این پژوهش شناسایی باورهای بنیادی تعیین کننده سبک زندگی در بافت فرهنگ ایرانی بود. در این پژوهش روش کیفی از نوع پدیدارشناسی روان شناختی استفاده شد که مبتنی بر توصیف پدیده ها از منظر مشارکت کنندگان است. مشارکت کنندگان شامل 12 متخصص روان شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی بودند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. تحلیل داده ها نیز از طریق مراحل تحلیل داده های کیفی کرسول انجام شد. تحلیل کیفی داده ها، چهار مقوله اصلی باورهای هستی شناسی و معنوی، باورهای اجتماعی، باورهای خانوادگی و غایت نگری و هدف در زندگی را نمایان ساخت. مقوله باورهای هستی شناسی و معنوی شامل زیرمقوله های باور به آخرت یا مادی گرایی، خداباوری، معنویت، خرافات و تقدس گرایی بود. مقوله باورهای اجتماعی شامل ضرورت ارتباط و تعامل میان فردی، عواطف اجتماعی، اعتبار اجتماعی، اهمیت مسائل شغلی، همراه شدن با دیگران و ارزش های اجتماعی درمقابل فردگرایی بود. مقوله باورهای خانوادگی، باورهای خانواده محور و باورهای مرتبط به زندگی با همسر را دربرداشت و مقوله غایت نگری و هدف در زندگی نیز شامل مسئولیت پذیری نسبت به دیگران، رقابت جویی و رشد، تحول با زمینه منفعت جویی و لذت جویی بود. یافته های این مطالعه باورهای تعیین کننده سبک زندگی در بافت فرهنگ ایرانی را شناسایی کرد. از این یافته ها می توان در برنامه ریزی ها، پژوهش ها، آموزش و کمک به ارتقای سلامت فرد، خانواده و جامعه استفاده کرد.
کشف شرایط علی شکل دهنده سندرم ایمپاستر در دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سندرم ایمپاستر یک پدیده روانی است که افراد با عملکرد تحصیلی و شغلی بالا آن را تجربه می کنند و با احساس بی کفایتی، شک به خود و ترس از افشا شدن ناشایستگی همراه است. مطالعه کیفی حاضر از نوع نظریه زمینه ای و با بهره گیری از روش اشتراوس و کوربین به دنبال بررسی عوامل اثرگذار بر شکل گیری سندرم ایمپاستر در دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 30 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، انجام شد. نتایج دربردارنده 75 کد اولیه در مرحله کدگذاری باز و 34 مقوله اصلی در کدگذاری محوری و در نهایت 9 کد گزینشی به نام های رقابت طلبی، استقلال طلبی، آرمان گرایی، سرابِ موفقیت، هدف مندی، آینده هراسی، کنجکاوی، منِ ناکافی و جاودانگی بود که همگی مولفه های عاملیت متورم به عنوان یک کد هسته ای بودند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که دانشجویان دارای سندرم ایمپاستر به قدری در لایه دوم خویشتن به عنوان یک عامل با انگیزه غرق شده اند که مجالی برای رشد بیشتر و رسیدن به آنچه از آن تحت عنوان خویشتن به عنوان نویسنده زندگی نامه نام برده می شود، نمی یابد. نتایج این پژوهش می تواند در راستای طراحی مداخلاتی جهت تعدیل و مدیریت عوامل اثرگذار مورد استفاده قرار گیرد تا دانشجویان از لایه عاملیت فراتر رفته و بتوانند نویسنده زندگی نامه خود باشند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس جهت گیری میان فردی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری روابط صمیمانه با دیگران از عمده ترین مسائل در سرآغاز جوانی است. جهت گیری بین فردی به نحوه واکنش های افراد نسبت به دیگران اشاره دارد و بر نگرش ها، رفتارها و ارزش های آنان تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس جهت گیری میان فردی (IOS) در دانشجویان بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دادند. تعداد 299 نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق مقیاس جهت گیری میان فردی (IOS؛ هیل، 1987) انجام شد. پس از ترجمه و ترجمه معکوس، همسانی درونی و روایی عاملی اکتشافی و تأییدی پرسشنامه بررسی شد. نتایج نشان داد که مقیاس جهت گیری میان فردی (IOS) با 24 عبارت و چهار خرده مقیاس حمایت هیجانی، توجه، برانگیختگی مثبت و مقایسه اجتماعی از روایی عاملی مطلوبی در دانشجویان برخوردار است. روایی همگرا و واگرای سازه و پایایی مقیاس نیز مطلوب بود. در مجموع به نظر می رسد مقیاس جهت گیری میان فردی (IOS) در نمونه دانشجویان از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و به همین واسطه در مطالعات مرتبط با روابط بین فردی در میان دانشجویان با اطمینان قابل استفاده است.