ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
۱۱۰۱.

ارزیابی توسعه فضاهای پیراشهری و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهر تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضاهای پیراشهری کاربری اراضی تصاویر ماهواره ای مدلMarkov CA- تربت حیدریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
افزایش جمعیت و توسعه فضاهای پیراشهری، باعث ایجاد پدیده جهش شهری و افزایش مناطق مسکونی گردیده است. این پدیده، به نوبه خود منجر به افزایش تغییرات در سایراراضی نظیر؛ پوشش گیاهی، اراضی باغی و جنگلی شده است. لذا با گسترش جمعیت شهر، نوع استفاده از زمین و پیش بینی تغییرات اراضی در آینده شهر تأثیرگذار است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی، با هدف کاربردی و ارزیابی توسعه فضاهای پیراشهری و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی براساس مدلCA-MARKOV در شهرتربت حیدریه انجام شده است. این پژوهش دربازه زمانی (1986-2013-2020)، با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجده (TM & OLI) در نرم افزارARC GIS با روش طبقه بندی نظارت شده درکاربری های؛ (مناطق مسکونی، باغات، پوشش گیاهی و زمین های بایر) انجام گرفته است. برای محاسبه تغییرات پوشش گیاهی نیز از شاخص NDVI استفاده گردیده است. نتایج پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تا افق 2026 (1405) در نرم افزار TERRSET براساس مدل CA مارکوف نشان داد، مساحت شهر در سال 1986 با (257254/14) کیلومترمربع، نسبت به سال 2013 با (725150/21)کیلومترمربع کاهش داشته، ولی از سال 2020 با رشد جمعیت شهر، مساحت آن به (765259/25) کیلومترمربع، افزایش یافته است. این امر سبب کاهش مساحت اراضی باغی با (589400/10) کیلومترمربع و پوشش گیاهی با (924800/17) کیلومتر مربع شده است. درحالی زمین های بایر بیشترین مساحت را با (0421100/92) کیلومتر مربع دارا می باشد. لذا برای جلوگیری از اثرات جهش شهری و تغییرات فضاهای پیراشهری به دلیل افزایش مناطق مسکونی، که سبب کاهش پوشش گیاهی و اراضی باغی در شهر گردیده، از اراضی بایراستفاده نمود.
۱۱۰۲.

تحلیل نگرش ذینفعان از پایداری گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی پیرامون کلانشهرها (مورد: شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری خانه های دوم توسعه پایدار گردشگری ذینفعان شهرستان شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۲
گردشگری خانه های دوم به عنوان یکی از اشکال پرطرفدار گردشگری در نواحی روستایی است که بیشترین ارتباط را با منابع محیطی داشته و بر ابعاد نواحی روستایی تاثیر دارد. بررسی و شناسایی نگرش ذینفعان نقش موثری بر شکل گیری و برنامه-ریزی برای حمایت آنها از توسعه این الگو داشته و از طرفی از این طریق می توان قابلیت ها، موانع و فرصتهای توسعه گردشگری خانه های دوم را در مقصدها به شکلی جامع شناسایی و در راستای تدوین سیاستگذاری های مناسب به منظور توسعه پایدار گردشگری خانه های دوم گام برداشت. بر همین اساس در پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی نگرش ذینفعان از پایداری الگوی گردشگری مذکور در روستاهای شهرستان شیراز پرداخته شده است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر دو روش اسنادی و میدانی است، در تدوین ادبیات نظری و پیشینه از روش اسنادی و روش میدانی مبتنی بر چهار پرسش نامه شامل: ساکنان محلی، گردشگران خانه های دوم، کارآفرینان و پرسشنامه مدیران محلی است. حجم نمونه برای ساکنان محلی با توجه به تعداد خانوار و براساس روش کوکران 250 خانوار تعیین شده است.حجم نمونه برای مدیران محلی 33 مدیر (در هر روستا شامل: دهیار، رییس شورا، یک عضو شورا). با توجه به عدم اطلاعات دقیق در مورد کارآفرینان و نیز صاحبان خانه های دوم، برای هر کدام از نمونه آماری در هر روستا 15 نمونه انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین نگرش ذینفعان تفاوت معنادارآماری وجود دارد و در مجموع توسعه گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی مورد مطالعه در سطح پایداری متوسط قرار دارد. همچنین از لحاظ پایداری گردشگری، در بین روستاهای نمونه تفاوت معناداری وجود دارد و در بین روستاها، روستای باجگاه با بیشترین امتیاز در سطح پایداری خوب و روستای قلات با کمترین امتیاز در سطح پایداری ضعیف قرار دارد.
۱۱۰۳.

A Traumatic Analysis of the First-level Witnessing Effective Enlistment in Bennett and Komunyakaa's Poems(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Acting out Working through War Poetry Historical Trauma Perpetrator Trauma

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۳۶۳
The present essay focuses on the witnessing process of the enlisting poets’ effective responsiveness to the devastations they encountered; the two poets to be studied have been directly or indirectly traumatized by wars. The analytical perspective draws on Dominick LaCapra’s theories on historical trauma. It intends to uncover the traumatic effects of circumstances in post-war poems. The methodological procedure is grounded in the qualitative appraisal of the emotive aspect of the poets’ expressionist representation through critical discourse analysis. Trauma theories influence the research approach in historical and structural science, emphasizing witnessing levels, coined by Dori Laub, as the most significant determinant of the gestalt of interpretations. The poems’ demolished vibe exploits an insight into the amalgamation of historical trauma and its steps towards salvation. The authorial intentionality in war poetry aspires to enlighten human sorrow and redemption by restoring the literary application of the historical, structural, and perpetrator trauma hypothesis. The melioristic agenda for edification via physical and critical phases, such as acting out and working through, coined by LaCapra, foci in the varied poems to be scrutinized, enables the poets’ to maintain their readers’ empathetic identification with their characters’ predicaments in a psychoanalytic context.
۱۱۰۴.

بررسی اثربخشی آموزش مهارت آگاهی واجی بر عملکرد حیطه کاربرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی واجی حوزه کاربرد ریاضی دانش آموز پایه دوم دبستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۶۳
حوزه کاربرد بالاترین سطح اجرا در ریاضیات است که شامل خرده آزمون های اندازه گیری، زمان و پول، تخمین و حل مسئله است. مهارت حل مسئله جوهر اساسی ریاضیات است و دانش آموزان بایستی بتوانند پس از آموزش و فراگیری مفاهیم ریاضی، مسائل مربوط به آن را حل کنند. در همین راستا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حوزه کاربرد ریاضی دانش آموزان پایه دوم دبستان بپردازد. پژوهش حاضر که از نوع کاربردی و آزمایشی است بر روی تعداد 140 نفر دانش آموز دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان در سال تحصیلی 1402-1401 با میانگین سنی 6/7 سال انجام شد. از این میان، تعداد 70 نفر به عنوان گروه آزمایش و 70 نفر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفتند. از هر دو گروه هم در حوزه آگاهی واجی و هم در حوزه کاربرد ریاضی پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت آگاهی واجی در حوزه کاربرد ریاضی در دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان تأثیر معنی داری دارد. بدین ترتیب، نتایج پژوهش حاضر همراستا با نتایج سایر پژوهش های انجام شده در خارج از ایران در این زمینه است.  اما جنبه تفاوت این پژوهش با سایر پژوهش ها، تقسیم بندی مهارت آگاهی واجی بر مبنای سن و در نظر گرفتن حوزه کاربرد برای آزمون ریاضی بود.
۱۱۰۵.

ارزیابی میزان آلودگی و توزیع مکانی فلزات سنگین موجود در گرد و غبار جاده ای (مطالعه موردی، مراکز بهداشتی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غبار خیابانی فلزات سنگین فاکتور غنی شدگی شاخص زمین انباشت درجه آلودگی شهر یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۰
افزایش آلودگی درنتیجه رشد صنعتی شدن و شهرنشینی به دلیل تاثیر بر سلامت انسان به یک نگرانی مهم در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. از این رو در مطالعه حاضر به منظور بررسی آلودگی، 70 نمونه گردوغبار خیابانی از مراکز درمانی شهر یزد جمع آوری و در آزمایشگاه برای تعیین محتوای عناصر آهن، کبالت، منگنز، روی، کروم، سرب، کادمیوم، نیکل، مس، آرسنیک و آلومینیوم با استفاده از روش طیف سنجی القایی هضم شدند. الگوی مکانی غلظت فلزات با استفاده از روش درون یابی IDW در نرم افزار GIS تهیه شد. همبستگی زوجی بین فلزات با استفاده از همبستگی پیرسون و طبقه بندی فلزات مشابه از نظر منشأ احتمالی با استفاده از خوشه بندی سلسله مراتبی انجام شد. همچنین سطح آلودگی با استفاده از شاخص های فاکتور غنی شدگی، شاخص زمین انباشت، شاخص آلودگی و آلودگی یکپارچه تعیین شد. بر اساس نتایج، روند میانگین غلظت فلزات به ترتیب آهن (16/23587)، آلومینیوم (94/18074)، روی (54/602)، منگنز (7/445)، سرب (95/80)، مس (86/60)، کروم (83/46)، نیکل (09/34)، کبالت (2/10)، آرسنیک ( 29/0) و کادمیوم (21/0) میلی گرم بر کیلوگرم برآورد شد. بر اساس الگوی توزیع مکانی بیشترین مقادیر غلظت فلزات در  مراکز درمانی نزدیک به خیابان دوطرفه و ایستگاه خط واحد مشاهده شد. بیشترین مقدار غنی شدگی در عناصر روی و در نتیجه کلاس غنی شدگی زیاد مشاهده شد. همچنین بالاترین مقادیر شاخص زمین انباشت، درجه آلودگی و آلودگی یکنواخت نیز مربوط به عناصر روی و سرب بود. همبستگی معنی داری بین عناصر آلومنیوم-آهن-کبالت-منگنز-کروم، کادمیوم- کروم-سرب و نیکل-مس در سطح 1 درصد مشاهده شد در حالی که آرسنیک هیچ گونه همبستگی با سایر عناصر نداشت. بر اساس خوشه بندی سلسله مراتبی عناصر کبالت، منگنز، کروم، کادمیوم، سرب،  نیکل، مس و روی منشأ انسانی، در حالیکه آلومینیوم و آهن منشأ طبیعی داشتند.
۱۱۰۶.

بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رشدگردشگری از طریق نقش میانجی نوآوری باز (مورد مطالعه: شهرداری شهرستان خمام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی رشد گردشگری نوآوری باز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۴
در پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی در رشد گردشگری ازطریق نقش میانجی نوآوری باز در شهرداری شهرستان خمام پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها، پیمایشی است. همچنین از لحاظ روش آزمون فرضیات از نوع هم بستگی است؛ ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه بوده که ازطریق طیف لیکرت نمره دهی شده است و پایایی آن ازطریق آلفای کرونباخ سنجش شده است. برای سنجش متغیر رشد گردشگری از چهار سؤال، متغیر نوآوری باز از پنج سؤال، متغیر سرمایه اجتماعی با سه مؤلفه (سرمایه انسانی ساختاری رابطه ای) از هفده سؤال استفاده شده است. روش پژوهش حاضر، تحلیل توصیفی و استنباطی است که با استفاده از معادلات ساختاری و ازطریق نرم افزار اس .پی .اس. اس و پی. ال. اس، سنجش شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که سرمایه اجتماعی در رشد گردشگری ازطریق نقش میانجی نوآوری باز در شهرداری شهرستان خمام تأثیر دارد و متغیر نوآوری باز در رابطه سرمایه اجتماعی با رشد گردشگری نقش میانجی جزئی دارد. همچنین مشخص شد که مقدار t غیرمستقیم حاصل از آزمون سوبل 3/655 است که این مقدار از 1/96 بیشتر بوده و نشان دهنده تأثیر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی در رشد گردشگری با میانجی گری نوآوری باز است. ازآنجاکه میزان ضریب مسیر غیرمستقیم بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و رشد گردشگری ازطریق متغیر میانجی نوآوری باز برابر با 0/327 است، تأکید می کند که نوآوری باز نقش میانجی جزئی دارد.
۱۱۰۷.

تحلیل سیستمی عوامل تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و مشترک ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محرک هیدروپلتیکی سد سازی های ترکیه بر سرشاخه های دجله و فرات تفکر سیستمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: امنیت، ثبات، توسعه و رفاه در دستور کار همه نظام های سیاسی است که با منابع آب در دسترس، پیوندی مستقیم و فزاینده ای یافته اند. طی یک سده گذشته، دسترسی واحدهای سیاسی- فضایی، به منابع محدود آب شیرین درگیر تنگناهای بنیادی فراوانی شده است و به دامنه ای از مناسبات هیدروپلیتیکِ واحدهای سیاسی- فضایی کناره حوضه های آبریز مشترک از همکاری تا درگیری انجامیده است. هدف: هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی عوامل تاثیرگذار، بر مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و منابع آب مشترک دو کشور همسایه ایران و عراق با بهره گیری از تفکر سیستمی است. هدف فرعی، شناسایی محرک های هیدروپلیتیک محورِ تاثیر گذار بر مناسبات دو کشور ایران و عراق است. روش شناسی: روش شناسی حاکم بر پژوهش توصیفی- تحلیلی است. درون داده های مورد نیاز پژوهش با روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و با رویکرد تفکر سیستمی مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا از نرم افزار ونسیم جهت مدل سازی دینامیک استفاده شده است. برای رتبه بندی عوامل شناسایی شده از مدل ترکیبی آراس فازی و کوپراس فازیگرفته شده است. قلمرو جغرافیایی: قلمرو جغرافیایی این تحقیق حوضه آبریز رودخانه های مرزی غرب است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد زیرسیستم های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی، سیاسی- حقوقی، زیست محیطی و فناوری بر مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و منابع آب مشترک ایران و عراق به عنوان یک سیستم واحد موثر است. تأثیر هر یک از عوامل فوق بر مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و منابع آب مشترک ایران و عراق و تأثیر و روابط علی و معلولی هر یک از این عوامل بر روی یکدیگر و بر روی کل سیستم سنجیده شد. سه عامل بحران کم آبی در عراق با وزن 55/73، موقعیت جغرافیایی عراق با وزن 47/73 و قطع و کاهش شدید سرشاخه های دجله و فرات توسط ترکیه با وزن 44/73 به عنوان محرک های موثر بر مناسبات هیدروپلیتیک دو کشور ایران و عراق در رودهای مرزی و منابع آب مشترک شناخته شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که شش زیرسیستم یاد شده، هیچ گاه نمی توانند به صورت مجزا از یکدیگر عمل کنند و پیوستگی آن ها موجب به وجود آوردن یک سیستم نهایی واحد برای شکل گیری مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و مشترک بین دو کشور ایران و عراق خواهد شد.
۱۱۰۸.

شناسایی متغیرهای کلیدی و سناریوهای حکمروایی هوشمند شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی حکمروایی هوشمند شهر تهران شهر هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه شهرهای معاصر به دلیل رشد سریع و بی برنامه با چالش هایی نظیر آلودگی هوا، ترافیک، ساخت وسازهای غیررسمی و هزینه های بالای زندگی مواجه شده اند؛ در پاسخ، بسیاری از دولت های محلی در جهان به سیاست ها و برنامه های «شهر هوشمند» روی آورده اند. ظهور شهرهای هوشمند که از هم گرایی فناوری های پیشرفته اطلاعات و ارتباطات نشئت می گیرد، فرصت ها و راه حل های متعددی برای مواجهه با مسائل شهری مدرن فراهم کرده است. شهر هوشمند به عنوان الگویی فناوری محور، ظرفیت قابل توجهی برای مقابله با مشکلات زیست محیطی، ارتقای بهره وری، توسعه اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی دارد و از همین رو، مورد توجه دولت ها، شهرداری ها، دانشگاه ها و رسانه ها قرار گرفته است. در این میان، «حکمروایی هوشمند» به عنوان یکی از ابعاد بنیادین و پیشران در تحقق شهر هوشمند، نقش کلیدی در سازماندهی و هماهنگی ذی نفعان و فعال سازی سایر ابعاد توسعه هوشمند ایفا می کند، چراکه تحقق شهر هوشمند فقط وابسته به نوآوری های فناورانه نیست، بلکه به حکمروایی هوشمند به عنوان سازوکار کلیدی برای توسعه سایر ابعاد شهری نیاز دارد. در تهران با وجود علاقه فزاینده به فرایندهای حکمروایی هوشمند در سطوح محلی و ملی، بهره برداری کامل و بهینه از ظرفیت های تحول آفرین این رویکرد هنوز تحقق نیافته است. بر همین اساس، هدف اصلی این تحقیق با استفاده از رویکرد آینده پژوهی شناسایی متغیرهای کلیدی تأثیرگذار بر حکمروایی هوشمند شهر تهران و آینده های احتمالی (سناریوها) در این زمینه است. بدیهی است پاسخ به این سؤالات می تواند برای پیشبرد و تحقق حکمروایی هوشمند شهر تهران در آینده مؤثر واقع شود. مواد و روش ها مقاله حاضر به لحاظ ماهیتی، توصیفی تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن با بهره گیری از روش های آینده پژوهی و از طریق پرسش نامه ها و مصاحبه های تخصصی با کارشناسان و متخصصان حوزه مدیریت شهری و علوم مرتبط جمع آوری شده است. در این پژوهش، برای شناسایی و تحلیل متغیرهای مؤثر بر حکمروایی هوشمند شهر تهران از چارچوب تحلیلی PESTEL بهره گرفته شده که عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و حقوقی را پوشش می دهد. همچنین، تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار Micmac برای بررسی روابط و وابستگی های متغیرهای کلیدی و تعیین متغیرهای اصلی انجام شده است. در نهایت، توسعه سناریوها با استفاده از روش ارزیابی اثرات متقابل انجام شده است. یافته ها ابتدا نوزده متغیر در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، حقوقی و زیست محیطی شناسایی شدند. در نتیجه تحلیل ساختاری، تمرکز به چهار متغیر کلیدی با بیشترین تأثیرگذاری شامل رویکرد حکمروایی (از بالا به پایین در مقابل از پایین به بالا)، ظرفیت تأمین مالی، آمادگی زیرساخت و فناوری و شفافیت و داده باز محدود شد. بر اساس این بینش ها، چهار سناریوی متمایز برای حکمروایی هوشمند تهران تا سال 2050 تدوین شد: (1) آتلانتیس هوشمند آینده ای شفاف و مبتنی بر نوآوری که با داده های باز، حکمروایی مشارکتی و ثبات مالی مشخص می شود؛ (2) آتلانتیس پایدار روایت یک شهر هوشمند پایدار با حکمروایی هیبریدی؛ (3) آتلانتیس در بحران شهر با حکمروایی متمرکز، نوآوری محدود و افزایش تنش های اجتماعی و (4) آتلانتیس منزوی – تهران را با حکمروایی متمرکز، و پسرفت فناوری و اقتصادی و عدم پیشرفت به سمت اهداف شهر هوشمند را ترسیم می کند. نتیجه گیری این پژوهش با تحلیل آینده نگر حکمروایی هوشمند در تهران، بر مبنای چارچوب PESTEL، رویکردهای تحلیل ساختاری و سناریونویسی، به شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مسیر تحول شهر هوشمند پرداخته است. این مطالعه رویکرد حکمروایی را به عنوان یک عامل تعیین کننده محوری در موفقیت حکمروایی هوشمند تأیید می کند و بر ضرورت تکامل از مدل های متمرکز و از بالا به پایین به سمت چارچوب های مشارکتی فراگیرتر و تقویت متقابل بین شفافیت، داده های باز و اعتماد شهروندان به عنوان یک اصل اساسی برای حکمروایی هوشمند تأکید می کند. همچنین، علی رغم شناخت جهانی نسبت به حکمروایی مشارکتی، پیاده سازی این مدل ها در بسترهای نوظهور همچون تهران با موانع بومی سیاسی، اقتصادی و نهادی مواجه است. مطابق با تحقیقات قبلی در مورد شهرهای هوشمند در اقتصادهای نوظهور، یافته ها بر چالش های مالی و زیرساختی به عنوان محدودیت های اساسی که تهران باید به آن ها بپردازد، تأکید می کنند. به خلاف مدل های ایده آل موجود که برای بافت های شهری پیشرفته توسعه یافته اند، این تحقیق درک حساس به بافت متناسب با واقعیت های اجتماعی - سیاسی تهران ارائه می دهد. آینده حکمروایی هوشمند تهران نه تنها به نوآوری های فناوری، بلکه به اصلاحات ساختاری، همکاری چندجانبه ذی نفعان و سیاست گذاری تطبیقی نیز وابسته است. در نهایت، در این تحقیق برای کشف مسیرهای بالقوه آینده، با استفاده از روش تحلیل تأثیر متقابل و بر اساس متغیرهای کلیدی 4 سناریو روایت شده است. سناریوهای تدوین شده، بینش استراتژیک و ابزارهای آمادگی را در اختیار سیاست گذاران قرار می دهند تا پیچیدگی های شهری در حال تحول شهر را بهتر درک کنند. سناریوهای به دست آمده پیش بینی نیستند؛ بلکه با هدف جرقه زدن تخیل و به ذهن آمدن پیامدهای احتمالی در آینده روایت شده اند. آینده احتمالاً ترکیبی از هر 4 سناریو خواهد بود و حتماً سناریوهای دیگری وجود دارد که ما در نظر نگرفته ایم. ما در عصری از تغییرات بی ثبات جهانی زندگی می کنیم. با توجه به اینکه اقتصادهای سراسر جهان در نوسان هستند و فناوری های جدید به سرعت در حال ظهور هستند، شهرها برای دستیابی به حکمروایی مؤثر و توسعه پایدار با چالش های بی سابقه ای مواجه اند. رویارویی با مسائلی مانند تغییرات آب وهوایی، از دست دادن تنوع زیستی و بحران های بهداشتی، به ارزیابی مجدد سیاست ها و استراتژی های برنامه ریزی شهری نیاز دارد که سیستم های شهری سازگار و احیاکننده را ارتقا می دهند. برای دستیابی حکمروایی هوشمند به پتانسیل کامل خود، اقدامات قاطع مورد نیاز است. در حالی که مسیر تحول دیجیتال فراگیر بدون موانع نیست اقدام جسورانه و استراتژیک، شکستن موانع و اولویت دادن به انعطاف پذیری و همکاری بین سازمانی می توانند شکاف بین خدمات عمومی و نیازهای درحال توسعه شهروندان را پر کند و دوره جدیدی از اعتماد و مسئولیت پذیری را تسهیل کنند. البته در نهایت حکمروایی هوشمند نه یک راه حل جادویی برای تمام مشکلات و نه شهر هوشمند تصویری آرمانی و بی نقص است، بلکه این رویکرد ابزاری است که با نقش آفرینی به عنوان یک کاتالیزور، به تغییر شکل مدیریت شهری برای توانمندسازی و بهبود خدمات جامعه کمک می کند. هدف نهایی نیز استفاده از این راهکار برای ارتقای کیفیت زندگی شهری و کاهش مشکلات و چالش های پیشروی شهرهاست. با درک این پیچیدگی ها، تهران می تواند با حرکت در مسیر شهر هوشمند با حکمروایی هوشمند در آینده خود را به عنوان یک شهر مترقی که هم به رفاه انسان و هم به سلامت محیطی پاسخ می دهد، قرار دهد. بر اساس مطالعه انجام شده توصیه می شود به سمت مدل توسعه ای که پیشرفته تر و مؤثرتر از مدل هایی است که تا به امروز با اقدامات بسیار پراکنده مشخص شده اند، همگرا شویم.
۱۱۰۹.

پیش بینی جریان بار معلق رسوب با استفاده از برنامه ریزی بیان ژن (مطالعه موردی: حوضه آبریز ناورود گیلان)

کلیدواژه‌ها: رسوب بار معلق رودخانه ناورود بیان ژن RMSE GEP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۹
در پژوهش حاضر به منظور بررسی کارآیی و دقت روش برنامه ریزی بیان ژن در پیش بینی رسوب بار معلق رودخانه ناورود در استان گیلان با استفاده از نرم افزار (GEP)، از داده های متوسط بارندگی، میانگین دبی رواناب، متوسط دمای حداکثر، متوسط دمای حداقل و میانگین دمای سالانه حوضه، به عنوان متغیرهای ورودی و همچنین داده های رسوب بار معلق مشاهده ای در ایستگاه هیدرومتری خرجگیل اسالم، به عنوان متغیر خروجی در دوره آماری مشترک 20 ساله (از سال آبی 75-74 لغایت 94-93) استفاده گردید. برای این کار، مقادیر رسوبات بار معلق حوضه از روش منحنی سنجه، مقادیر متوسط بارندگی از روش منحنی های هم باران با استفاده از مدل Kriging در محیط نرم افزار GIS و مقادیر سه شاخص درجه حرارت سالانه از طریق روابط گرادیان حرارتی منطقه برای سال های آماری مختلف برآورد گردید. جهت دست یابی به ساختار مناسب بین ورودی ها و خروجی مدل، اطلاعات 13 سال اول آماری برای آموزش برنامه و 7 سال باقی مانده برای صحت سنجی آن به کار گرفته شد و به منظور شناسایی ورودی های مؤثر، تعداد 6 الگوی مختلف بر اساس ترکیب داده های ورودی طراحی گردید. در نهایت، برای تعیین مناسب ترین رابطه جهت پیش بینی رسوبات حوضه، از دو شاخص معتبر جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب همبستگی (2R) استفاده گردید. نتایج نشان داد، با ساختار متوسط بارندگی، میانگین دبی رواناب، متوسط حداکثر و میانگین دمای سالانه حوضه، ضریب همبستگی (2R) بین داده های محاسباتی و مشاهد ه ای در دوره صحت سنجی به بیشترین مقدار خود (84%) و مقدار شاخص RMSE به کمترین مقدار خود (1.06) -می رسد. در نتیجه ساختار فوق به عنوان مناسب ترین الگوی ورودی جهت تخمین رسوبات سالانه حوضه پذیرفته شده و بر این اساس و با استفاده از زبان برنامه نویسی MATLAB و به کارگیری چهار عملگر اصلی حسابی، رابطه نهایی برای تخمین رسوب حوضه استخراج گردید.
۱۱۱۰.

بررسی تغییرپذیری رگبارها با استفاده از روش گورجی (مطالعه موردی: ایستگاه های منتخب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منحنی هاف هایتوگراف الگوهای طوفان بارشی تغییرپذیری زمانی بارش استان مازندران تحلیل چارکی طوفان های طرح هیدرولوژی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۸
مطالعه الگوهای بارشی در ایستگاه های مختلف از دیدگاه هیدرولوژیکی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه حاضر، با استفاده از 564 رگبار ثبت شده در سه ایستگاه باران سنجی استان مازندران (ساری، عباس آباد و فیروزجاه،) منحنی های هاف در سه کلاس بارشی 1) کمتر از 6، 2) 12-6 و 3) بیش از 12 ساعت رسم شدند. با استفاده از منحنی های هاف 50 درصد، رگبارها از دیدگاه چارکی مورد بررسی قرار گرفتند سپس، هایتوگراف بارش طرح برای ایستگاه های منتخب در کلاس های بارشی مختلف رسم شد. در ادامه، به منظور بررسی میزان تغییر پذیری رگبارها، از یک روش نوین که بر پایه فواصل قائم منحنی های هاف 80 و 20 درصد ( که با V نشان داده شد) و نیز مقادیر منحنی هاف 50 درصد (d50) در مقاطع زمانی 25، 50 و 75 درصد است، استفاده گردید. نتایج نشان داد که تیپ اغلب رگبارها در کلاس های بارشی مختلف، از نوع چارک دومی بود. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که در اغلب کلاس ها، درصد قابل توجهی از تمامی مقدار بارش (بیش از 80 درصد)، تا دهک هفتم مدت دوام بارش نازل می شود. با حرکت به سمت دهک های آخر، میزان درصد بارش نازل شده کاهش می یابد. با توجه به نتایج مشخص شد که بیشترین میزان تغییرپذیری رگبارها در کلاس های بارشی 6-0، 12-6 و بیش از 12 ساعت به ترتیب، مربوط به ایستگاه های ساری، عباس آباد و فیروزجاه می باشد.
۱۱۱۱.

ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل پیشران های موثر بر آینده قراردادهای هوشمند در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشران آینده قرارداد قراردادهای هوشمند صنعت بانکداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
یکی از مهم ترین کاربردهای فناوری بلاک چین، قراردادهای هوشمند است. قراردادهای هوشمند، تراکنش ها و فرآیندها را به صورت کاملاً تضمینی و بدون دخالت اشخاص ثالث انجام می دهند. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل پیشران های اثرگذار روی آینده قراردادهای هوشمند در صنعت بانکداری است. مطالعه حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از حیث روش شناسی، دارای ماهیت کمی است. در این تحقیق از دو تکنیک دلفی فازی و مارکوس برای تحلیل داده ها استفاده شد. در مرحله اول، 37 پیشران از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان بانکی بدست آمد. این پیشران ها در مرحله بعد با توزیع پرسشنامه های خبره سنجی و تکنیک دلفی فازی غربال شدند. 10 پیشران برای رتبه بندی نهایی با تکنیک مارکوس انتخاب شدند. پیشران های غربال شده با توزیع پرسشنامه های اولویت سنجی و تکنیک مارکوس، اولویت بندی شدند. بر مبنای امتیازات روش مارکوس و در نظر گرفتن سه شاخص تخصص خبرگان، شدت اهمیت و میزان قطعیت، پیشران های سطح هماهنگی و یکپارچگی بانک های کشور در پذیرش فناوری ها و قراردادهای جدید، سطح یکپارچگی سیستم های اطلاعاتی در صنعت بانکداری، سیاست های رگولاتوری در کشور و نوع تعامل بانک ها با فین تک ها و استارتاپ های مالی به ترتیب دارای بالاترین اولویت از نظر اثرگذاری بر آینده قراردادهای هوشمند در صنعت بانکداری بودند. پیشنهادهای کاربردی مطالعه بر مبنای اولویت دارترین پیشران ها توسعه یافتند. انجام پروژه های مشترک تحقیق و توسعه توسط بانک های کشور، توجه به همخوانی فناوری بلاک چین و قراردادهای هوشمند با سایر فناوری های نوین بانکی، تدوین سیاست های رگولاتوری به صورت فراگیر با حضور تمام ذی نفعان و همکاری و شراکت راهبردی بانک ها با فین تک ها از اصلی ترین پیشنهادهای پژوهش بودند.
۱۱۱۲.

اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر نارسایی هیجانی و شاخص های سلامت روان در اقدام کنندگان به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش نارسایی هیجانی شاخص های سلامت روان خودکشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
زمینه: خودکشی به عنوان یک معضل اجتماعی در حال گسترش است. اقدام به خودکشی حتی اگر موفقیت آمیز هم نباشد پیامدهای روان شناختی زیادی به همراه دارد. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر نارسایی هیجانی و شاخص های سلامت در اقدام کنندگان به خودکشی بود. روش: این پژوهش از نظر روش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان با سابقه اقدام به خودکشی مراجعه شده به مراکز خدمات جامع سلامت و بیمارستان شهید راثی شاهین دژ در 4 ماه اول سال 1399 که در یک سال گذشته سابقه اقدام به خودکشی را داشته اند، شامل شد. تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه های نارسایی هیجانی تورنتو بگبی و همکاران (1994) و پرسشنامه سلامت روان SCL—90 دروگاتیس و همکاران (1973) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه و هر هفته یک بار) تحت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار 19 Spss و با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش نارسایی هیجانی (01/0 >p) و شاخص های سلامت روانی شامل شکایات جسمانی، اضطراب و حساسیت (01/0 >p)، افسردگی، روان پریشی، فوبیا و خصومت (05/0 >p) اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش نارسایی هیجانی و ارتقاء سلامت روان گردید، پیشنهاد می گردد انجام مداخلات روانشناختی مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود وضعیت روانی و هیجانی افراد اقدام کننده به خودکشی مورد توجه قرار گیرد.
۱۱۱۳.

Working Capital Management Model for Listed Companies on the Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Optimal working capital Excess working capital Working capital shortage Working capital efficiency Cash conversion cycle

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۸۶
This study aims to develop a working capital management model for companies listed on the Tehran Stock Exchange. The proposed model determines the expected level of working capital for a company, enabling it to create the highest possible value. Additionally, this model can be used to assess the efficiency of working capital management. The discrepancy between the actual level of working capital and the expected level serves as an indicator of inefficiency in working capital management. Initially, based on theoretical foundations and expert opinions, 28 variables affecting working capital were selected. Then, using the operational working capital index, the research models were estimated using multiple regression and genetic algorithm techniques for data from 156 companies over the period from 2011 to 2022. Influential variables were identified and filtered. Finally, suitable working capital management models were identified based on two criteria: (1) the strong correlation between the errors of the fitted models and the working capital efficiency of the company, and (2) the model’s accuracy in identifying companies prone to excess or shortage of working capital. In total, after estimating 119 different models using regression and genetic algorithm methods, four suitable working capital management models were determined. The regression method resulted in models with an average accuracy of 77.27% and 79.54% for the dependent variable of working capital and the cash conversion cycle, respectively. The genetic algorithm method resulted in models with an average accuracy of 89.03% and 82.08%. The final model, with the cash conversion cycle as the dependent variable, was identified as the best model. It includes the variables of the previous year's cash conversion cycle, company-specific risk, gross profit margin, trade credit, growth opportunities, operating cycle, economic policy uncertainty, and exchange rate changes.
۱۱۱۴.

پیش بینی بازده سهام مبتنی بررویکرد مدل های میانگین گیری بیزین؛ کوانتوم مالی و تحلیل موجک پیوسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازدهی سهام کوانتوم مالی میانگین گیری بیزین موجک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۹
مدل های خطی با توجه به عدم استخراج صحیح شکل توزیع شرطی داده ها؛ عدم ثبت رفتار پویای توزیع شرطی داده ها؛ وجود فرض های محدود کننده خلاف واقعیت؛ توانایی مناسبی جهت پیش بینی بازدهی در دنیای امروز را ندارند. هدف اصلی پژوهش حاضر رفع ابهام در تعیین مدل مناسب جهت پیش بینی بازدهی سهام در بازه های زمانی مختلف در بازار سرمایه تهران است. این پژوهش از نوع کاربردی می باشد. نمونه پژوهش حاضر بازار بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1/07/1397 تا 1/07/1401 با داده های روزانه است. مدل سازی بازدهی سهام با استفاده از 8 دسته از الگوهای 1-کلاسیک یا ساختاری، 2-رگرسیون های غیرساختاری؛ 3-رگرسیون های بیزین پارامتر متغیر زمان، 4-مدل های تبدیل موجک گسسته و پیوسته، 5-رویکردهای فراابتکاری، 6- شبکه عصبی مصنوعی ساده و عمیق 7-دیفرانسیل تصادفی 8- کوانتوم مالی صورت گرفته است. بر اساس نتایج در بازه زمانی کوتاه مدت 1 روزه، مدل های میانگین گیری بیزین؛ در میان مدت 16 روزه مدل های کوانتوم مالی و در بلندمدت 32 روزه مدل های موجک پیوسته از دقت بالاتری برخوردار بودند. بر اساس یافته های پژوهش می توان اذعان داشت برای پیش بینی بازدهی سهام لازم است در بازه های زمانی مختلف از مدل های مختلفی بهره گرفته شود و استفاده از رویکردی یکسان موجب کاهش دقت در بازدهی سهام خواهد شد.
۱۱۱۵.

تجربه زنان ایرانی از مواجهه با ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: با توجه به تغییرات شتابنده نگرشی، هنجاری و ارزشی، حفظ و ارتقای سلامت جنسی زنان، به ویژه مواجهه آنان با عفونت شایع مقاربتی HPV با چالشهایی همراه شده است. این چالشها از عواملی نظیر کمبود آگاهی و آموزشهای بهداشت جنسی در کنار کاستیهای اجتماعی، فرهنگی و سیاستی، اثر پذیرفته است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربه زیسته زنان از ابتلا یا شک به عفونت مقاربتی HPV و دسترسی به مراقبتهای پیشگیرانه و درمانی در نظام سلامت ایران بوده است. روش: این تحقیق با اتخاذ رویکرد روش شناختی کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. برای این منظور از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ده زن مشارکت کننده دارای فعالیت جنسی از استانهای مختلف ایران که پیش از مصاحبه به این ویروس مبتلا و یا مشکوک به ابتلا بوده اند و تجربه مراجعه به پزشک متخصص زنان داشته اند، استفاده شده است. برای این امر نمونه گیری گلوله برفی به عنوان روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و برای تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش، سه مضمونِ اصلی و هشت مضمون فرعی به دست آمد. مضمون نخست، «مواجهه با ویروس» خود مشتمل است بر سه مضمون فرعی: 1. «واکنشهای احساسی و روانی» 2. «مدیریت احساسات» و 3. «چالشهای در انتظار». دو مضمون فرعی دیگر با نامهای «نقش آفرینی تابوهای فرهنگی» و «واکنش دیگریهای مهم»، زیرمجموعه مضمون فرعی «چالشهای در انتظار» قرار گرفتند. همچنین مضمون دوم؛ «مواجهه با نظام پزشکی»، متشکل است از سه مضمون فرعی: 1. «بیمار به مثابه کیسه پول»، 2. «قوانین و سیاست گذاریهای نارسا » و 3. «واکسنهای نایاب». درنهایت مضمون آخر، «مواجهه با فضای مجازی» نام گرفت. بحث: یافته ها اهمیت بستر اجتماعی-فرهنگی و تأثیرگذاری اش بر واکنشهای روانی و رفتارهای سلامت جنسی زنان را آشکار کرده است. در فقدان یا کاستی آموزش رسمی بهداشت جنسی، رسانه های مجازی، نقش مهمی درزمینه تجربه مواجهه زنان با این ویروس داشته، واکنشهای روانی و احساسی را تشدید کرده و رفتار پیشگیرانه و درمان را عمدتاً به صورت منفی تحت تأثیر قرار داده است.
۱۱۱۶.

چالشها و مزایای به کارگیری معلمان بازنشسته برای تدریس بر اساس تجربه زیسته آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: در جهانی که با سرعت به سمت پیرشدن قدم برمی دارد افراد سالمند نقش مهمی در انجام فعالیتهای داوطلبانه، انتقال دانش و تجربه دارند. هدف پژوهش حاضر مطالعه چالشها و مزایای به کارگیری معلمان بازنشسته برای تدریس بر اساس تجربه زیسته آنها بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. گروه هدف پژوهش، معلمان بازنشسته مشغول به تدریس در سال تحصیلی 1402-1403 شهر یزد بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند ملاک محور، 11 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده ها با استفاده از روش کولایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور کسب اطمینان از دقیق بودن یافته ها، مبتنی بر «سه سویه سازی» از تکنیکهای تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهشگر استفاده شد. یافته ها: درمجموع 6 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی شناسایی شد. 3 مضمون اصلی مربوط به محاسن عبارتند از: محاسن مربوط به شخص بازنشسته (شامل 6 مضمون فرعی)، مهارتهای مربوط به تدریس و مدیریت کلاس (شامل 9 مضمون فرعی)، مهارتهای ارتباطی و بین فردی (شامل 11 مضمون فرعی). 3 مضمون اصلی چالشها عبارتند از: چالشهای فردی و بین فردی (با 5 مضمون فرعی)، چالشهای سازمانی و اداری (با 4 مضمون فرعی)، چالشهای اجتماعی (با 3 مضمون فرعی). بحث: با عنایت به یافته ها، معلمان بازنشسته باتجربه و مهارتهای خود می توانند کیفیت آموزش را بهبود بخشند، اما چالشهای فردی و سازمانی نیازمند توجه ویژه است؛ بنابراین، ایجاد حمایتهای مناسب برای استفاده بهتر از ظرفیتهای آنان ضروری است.
۱۱۱۷.

تأثیر ماهیت پول بر احکام حقوقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش آمیخته ارزش اعتباری ارزش انتزاعی ارزش ذاتی ماهیت پول نظریه دولتی بودن پول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۸
چگونگی ایجاد پول میان مردم یکی از دشوارترین پرسش های تاریخ است. در این مقاله، نویسندگان به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش بوده که چگونه چیزی در اجتماع به عنوان پول پذیرفته می شود؟ از این رو، با استفاده از روشی تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، این نتیجه به دست آمد که پول، به عنوان آفریده ای اجتماعی حاصل انتزاع گروهیِ انسان ها در داشتن انگیزه کافی جهت بخشیدن وضعیت کارکردی پول، به هرچیزی است؛ با این همه، این پول انتزاعی برای ورود به مادی ترین قسمت زندگانی بشر، یعنی حیات اقتصادی وی، نیاز به «برابر بیرونی قابل اثباتی» داشته تا از رهگذر آن راه خود را برای این ورود هموار سازد. این اعتقاد شبه مذهبی قوام دهنده پول، به یک باره پدید نیامده، در درازای تاریخ بارها درهم شکسته و از نو راسخ تر بازیابی شده است. از دیگر سو، درهم آمیختن ذات انتزاعی پول و برابرهای بیرونی اش، در بسیاری مواقع رهزن بوده، سبب پیداش نگرش های گونه گونی پیرامون ماهیت آن گردیده است؛ به گونه ای که این امر سبب گمراهی در تحلیل های حقوقی با محوریت پول شده است. از این رو، در مقاله پیش رو، دیدگاه های گوناگون پیرامون پول و تأثیر هریک از آنان بر احکام حقوقی، در چهار گفتار، مورد ژرف نگری قرار گرفته است.
۱۱۱۹.

نارساییهای گفتمانی حمایت اجتماعی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: نحوه مفصل بندی مفاهیم مرتبط با رفاه اجتماعی در دو دهه اخیر در ایران به نحوی بوده است که به تقلیل مفهوم حمایت اجتماعی منتهی شده است و این فهم خاص از حمایت های اجتماعی به حائلی گفتمانی در برابر فهم تغییرات گفتمان حمایت اجتماعی بین المللی ایجاد کرده است. مسئله اصلی این پژوهش، پی بردن به چیستی و چرایی غلبه این فهم خاص از مفهوم حمایت اجتماعی است. روش: روش پژوهش حاضر، روش کیفی است و از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش محوری تحلیل داده ها بهره می برد. پژوهش به دو بخش قابل تفکیک است که در بخش نخست پژوهش برای پی بردن به سیطره گفتمان غالب، از مصاحبه کتبی و شفاهی استفاده شده است و در بخش تحلیل گفتمان، گردآوری اسناد و مصاحبه با افراد کلیدی و سرانجام تحلیل محتوای کیفی به کار گرفته شده است. یافته ها: گفتمان مستقر در ایران، ازطریق مراحل چهارگانه فرکلاف (2012) مورد بررسی قرار گرفته اند؛ در مرحله اول، بر نادرستی مفهومی پیرامون «حمایت اجتماعی» و با همسان پنداری آن با مساعدت اجتماعی تمرکز شده است؛ سپس موانع پنهان ماندن موضوع مذکور شناسایی شده است و نقش قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی و انتشارات صندوق های بازنشستگی در این زمینه پرداخته شده است؛ در مرحله سوم، به مواردی که سبب کاکرد گفتمان مذکور برای انتظام اجتماعی شده است توجه شده است و در نهایت کوشش برای تغییر در گفتمان در دستور کار قرار گرفته است. بحث: نتیجه چنین رویکردی برون شدن سازمان های بیمه گر از قلمرو مفهومی حمایت اجتماعی و نادیده گرفتن گفتمان مهم و نوپدید بین المللی حمایت اجتماعی در دو دهه اخیر بوده است. پژوهش حاضر کوشیده است با شناسایی عوامل انتظام بخش گفتمان مسلط در حوزه رفاه، زمینه گذار از آن را فراهم کند.
۱۱۲۰.

Prediction of Nurses' Professional Ethics based on Organizational Commitment, Work Engagement and Organizational Justice(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۳
Introduction: The research aim was predicting the nurses’ professional ethics based on organizational commitment, work engagement and organizational justice. Material & Methods: In the descriptive study of correlational type, from nurses working in the hospitals of Ahvaz city in 2023-year number of 320 nurses were selected by multi-stage cluster sampling method. Data were collected by questionnaires of professional ethics, organizational commitment, work engagement and organizational justice and analyzed by Pearson's correlation coefficients and multiple regression. Results: The results showed that organizational commitment, work engagement and organizational justice had a positive and significant correlation with nurses' professional ethics (P<0.01). Also, organizational commitment, work engagement and organizational justice could significantly predict 35 percent of the changes in nurses' professional ethics (P<0.001). Conclusion: According to the results of this study, it is necessary to design and implement programs to improve nurses' professional ethics by promoting organizational commitment, work engagement and organizational justice.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان