ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
۳۳۸۱.

بررسی الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه های نوین الگوی مصرف رسانه نظریه استفاده و خشنودی پدیدارشناسی تفسیری رپرتوآر رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی با به کارگیری چارچوب مفهومی نظریه استفاده و خشنودی، به روش پدیدارشناسی تفسیری (IPA) انجام شده است. روش: این پژوهش کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری است. روش آن توصیفی تحلیلی است و به لحاظ جهت گیری، کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. به منظور تحلیل داده ها، پس از کدگذاری مصاحبه ها، تحلیل پدیدارشناسی تفسیری، بر اساس مفروضات نظریه استفاده و خشنودی انجام و مضامین اصلی و فرعی، برای شناسایی الگوی مصرف رسانه های نوین استخراج شد. یافته ها: با بررسی تجربه زیسته مشارکت کنندگان پژوهش، ۶ مضمون اصلی و ۸ مضمون فرعی شناسایی شد. مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده، در دو دسته محوری وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺮ و وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ابزار مصرف رسانه طبقه بندی شدند. مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده از الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی، حاکی از آن است که این الگوی شخصی سازی شده (خودمختار، مبتنی بر ترجیحات و علایق فردی)، فست فودی (ساندویچ شده، مختصر) تقویت کننده شبکه ارتباطی افراد (گسترش دهنده معاشرت و ارتباطات مجازی، تسهیل کننده ارتباطات)، مبتنی بر صفحه نمایش (عمدتاً از طریق ابزارهای هوشمند)، همه جا حاضر (شناور، سیار) و اپلیکیشن محور (در انحصار اپلیکیشن ها) است. نتیجه گیری: به منظور رسیدن به شناخت همه جانبه از چیستی و چگونگی و استخراج الگوی مصرف رسانه های نوین در بین مصرف کنندگان ایرانی، در این پژوهش به بررسی تجربه زیسته افراد از مصرف رسانه ای روزمره و درک معنایی آن ها از مصرف کنندگان ایرانی پرداخته شد. با نگاهی به الگوی استخراج شده در این پژوهش، به نظر می رسد که رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻧﻮﯾﻦ تحت تأثیر عمیق فناوری های دیجیتال، زیست اجتماعی جدیدی را پیش روی مصرف کنندگان قرار داده اند که در آن، مصرف رسانه به عنوان یک پدیده چندبعدی، پویا، تمام وقت و شناور با عوامل مختلفی همچون ویژگی های فردی، موقعیتی و مرتبط با ابزارهای مصرف رسانه درهم تنیده است. روند تغییرات الگوی مصرف رسانه، بر افزایش حق انتخاب کاربران/ مصرف کنندگان رسانه دلالت دارد که این، خود اصلی ترین فرض نظریه استفاده و خشنودی را که فعال بودن مصرف کننده در انتخاب رسانه، براساس نیازهای فردی است، تأیید می کند. ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ تجربه زﯾﺴﺘﻪ ﻣﺼﺮف رسانه، نشان دهنده تأثیر ﻋﻤﯿﻖ ﻓﻨﺎوری ﺑﺮ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ادراﮐﯽ و رﻓﺘﺎری ﮐﺎرﺑﺮان/ ﻣﺼﺮفﮐﻨﻨﺪﮔﺎن اﺳﺖ؛ از این رو بررسی این تغییرات بسیار اهمیت دارد و می تواند به شناخت بهتر بنگاه ها و سازمان رسانه ای از مصرف کنندگان و کمک به آن ها در بازنگری در استراتژی های بازاریابی شان منجر شود. در این پژوهش تلاش شد تا معنای مصرف رسانه نوین در بین کاربران ایرانی، از طریق پدیدارشناسی تفسیری درک و تبیین شود. بر این اساس، به عنوان ادامه پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود که پژوهشی با هدف ارائه یک تیپ (گونه) شناسی از انواع مصرف رسانه های نوین، در جهت شناخت سبک های مختلف مصرف رسانه در بین مصرف کنندگان ایرانی طراحی شود. چنین پژوهشی می تواند به عنوان یک ابزار پیش بینی کننده، در حوزه مطالعه رفتار مصرف رسانه، در شناخت بهتر چیستی و چگونگی مصرف رسانه در جامعه ایرانی مفید باشد.
۳۳۸۲.

عوامل علی اتخاذ استراتژی های غیربازار در سطح بنگاه و نهادی: یافته های مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی غیربازار دیدگاه نهادمحور استراتژی شکست بازار شکست دولت مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: همان گونه که این روزها مشاهده می کنیم، شرکت ها به طور فزاینده ای در حال پذیرش مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) و فعالیت سیاسی شرکت (CPA) هستند. مشاهده می شود که برخی از شرکت ها، یک واحد مستقل با عنوان واحد سیاسی، مسئولیت اجتماعی یا غیربازار ایجاد کرده اند. با این حال، تأثیر اقدامات غیربازار بر عملکرد شرکت، در ادبیات پیشینه همواره مثبت گزارش نشده است. وقتی به دنبال روشی برای تبیین جهت گیری استراتژیک فعالیت غیربازار در ادبیات پیشینه می گردیم، مشاهده می کنیم که هیچ روشی برای تمایز فعالیت غیربازار استراتژیک، از فعالیت غیربازار صرف پیشنهاد نشده است؛ حتی بدتر اینکه در این ادبیات پیشینه، معلوم نیست که چه عواملی به اتخاذ استراتژی های غیربازار منجر می شوند. عطف به این حقایق، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عواملی است که به اتخاذ استراتژی غیربازار توسط بنگاه ها منجر می شوند تا با اهرم سازی آن، الگویی برای تبیین جهت گیری استراتژیک فعالیت های غیربازار ارائه کند. روش: این پژوهش یک مرور نظام مند با رویکرد پیکره بندی است. در این پژوهش به دنبال آنیم تا یک پیکره بندی جدید از دانش موجود، برای درک مسائلی ارائه کنیم که به اتخاذ استراتژی غیربازار منجر می شوند. این کار با شناسایی سرنخ ها از مطالعات پیشین و ترکیب آن ها در یک کل منسجم انجام می شود. در واقع یک تحقیق کارآگاهی انجام داده ایم. روش پژوهش بدین صورت است که ابتدا، ۱۰۱ مقاله در ادبیات پیشینه گسترده، چندبُعدی و نابالغ غیربازاری انتخاب شد که سرنخ های مرتبطی با مسئله پژوهشی تولید می کردند. سپس با اهرم سازی منطق پس کاوی/ استفهامی، سرنخ ها استخراج شدند. روش استخراج کدهای مرتبط با مسائل سطح بنگاه و نهادی، تحلیل محتوای کیفی است که از تحلیل تماتیک بهره می برد. تحلیل تماتیک با انجام کدگذاری باز بر محتوای مقاله ها آغاز می شود و با شناسایی و معرفی تم های گسترده تر و فراتم برای مجموعه ای از تم های مرتبط پایان می یابد. یافته ها: یافته های اصلی این پژوهش، ارائه یک مقوله بندی از مسائل سطح بنگاه و نهادی است که به طور بالقوه، به تدوین استراتژی غیربازار منجر می شوند. تم های محوری مسائل سطح بنگاهی که به اتخاذ استراتژی غیربازار منجر می شوند، عبارت اند از: ضعف رقابت پذیری، مکمل سازی مزیت رقابتی، مزیت رقابتی ملی، مدیریت ریسک نهادی، مدیریت ذی نفعان بیرونی (مشروعیت)، مأموریت و ارزش های سازمانی و مسئله عاملیت. فراتم این تم ها «هزینه های نهادی مبادله» است. به طور مشابه، تم های محوری مسائل سطح نهادی که به اتخاذ استراتژی غیربازار منجر می شوند، عبارت اند از: جست وجوی رانت، شکست بازار، شکست دولت، ریسک سیاسی و اخلاق. فراتم این تم ها «مدیریت بافت نهادی» است. نتیجه گیری: این پژوهش بر مبنای یافته های آن، چیرگی تئوری های نهادی جامعه شناختی در گفتمان نهادی غیربازار را نقد و بر لزوم محوریت تئوری های نهادی اقتصادی در این گفتمان تأکید می کند. همچنین این پژوهش با اهرم سازی فراتم «هزینه های نهادی مبادله»، به گونه شناسی و تشریح هزینه های مبادله اقدام می کند. در ادامه و با اهرم سازی این گونه شناسی، الگویی برای استراتژی یکپارچه بازار و غیربازار در سطح جهت گیری های کلان بنگاه پیشنهاد می کند. این الگو می تواند در تبیین جهت گیری استراتژیک فعالیت غیربازار نیز مبنا قرار داده شود؛ به این معنا پژوهش حاضر، هم از منظر شناسایی عوامل علّی اتخاذ استراتژی غیربازار در سطح بنگاه و نهادی و هم از منظر خلق مبنایی برای تبیین جهت گیری استراتژیک فعالیت غیربازار در قالب استراتژی یکپارچه، گفتمان علمی غیربازار را توسعه می دهد.
۳۳۸۳.

ارائه مدل مدیریت بحران فروش در صنعت بانکداری ایران (مورد مطالعه: بانک های تجاری خصوصی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بحران بانکی بحران فروش در بانکداری بانک های خصوصی شوک های اقتصاد کلان مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: شوک های اقتصاد کلان، فشار بر سیستم های بانکی را افزایش داده و عامل مشترک ظهور بحران هاست. بحران های بانکی، از وضعیت های اقتصادی و سیاسی کشور و همچنین عوامل اجتماعی و داخلی سیستم بانکی نشئت می گیرد. هزینه های این گونه بحران های مالی و ضربه بزرگ آن ها به تولید حقیقی در بسیاری از کشورهای بحران زده، به تعریف و طبقه بندی انواع بحران بانکی و همچنین، یافتن محرک های مؤثر در هر بحران بانکی و در نهایت ارائه راه کارهای مدیریت بحران بانکی نیازمند است. هم راستا با آنچه بیان شد، در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال ها هستیم: بحران فروش بانکی در سیستم بانکی ایران چیست؟ چگونه با شناسایی عوامل مؤثر بر بحران فروش بانکی، این بحران را در صنعت بانکداری ایران، به ویژه در بانک های تجاری خصوصی مدیریت کنیم؟ روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش آمیخته انجام گرفته است. برای استخراج عوامل مؤثر بر بحران فروش بانکی، با توجه به آشنایی قبلی با جامعه بانکداری، برای رسیدن به هدف (درک عمیق پدیده مد نظر) به صورت قضاوتی افرادی را انتخاب کردیم که اطلاعات و درک آن ها در زمینه مورد بررسی بسیار زیاد و عمیق بود. در این نمونه گیری هدفمند قضاوتی، قصد ما انتخاب افرادی بود که با توجه به هدف پژوهش، اطلاعات زیادی داشته باشند؛ از این رو مصاحبه های نیمه ساختار یافته ای با ۱۵ نفر از جامعه بانکداری انجام شد. این افراد از بین مدیران امور شعب، مدیران امور بازاریابی، مدیران تحقیق و توسعه، مدیران روابط عمومی و مدیران بانکداری شرکتی بانک های تجاری خصوصی، انتخاب شدند. برای بررسی حجم نمونه کیفی، از روش نمونه گیری نظری تا مرحله اشباع داده ها استفاده کردیم. در گام دوم، عوامل شناسایی شده با جمع آوری داده از متخصصان به روش مدل سازی ساختاری تفسیری به مدل نهایی تبدیل شد. یافته ها: محرک های مؤثر بر بحران فروش بانکی در قالب ۹ تم اصلی، ۲۰ تم فرعی و ۵۷ مفهوم استخراج شدند. یافته ها نشان داد که ضعف سرمایه انسانی بانک، عدم توسعه سازمانی و شرایط نامناسب سیاسی و اقتصادی، بیشترین وزن را در بحران فروش بانکی دارند. با توسعه مدل پژوهش، یک مدل ۴ سطحی به دست آمد. در این پژوهش مشخص شد که محدودیت بین المللی، قوانین مالیاتی جدید، بحران اقتصادی و مسائل اقتصاد داخلی، از متغیرهای تأثیرگذار در بحران فروش بانکی کشور هستند. نتیجه گیری: مدیریت بحران فروش سه مرحله دارد. در مرحله پیش از بحران، همکاری پیشگیرانه دولت در حوزه اقتصادی مؤثر است که مهم ترین مؤلفه های آن عبارت اند از: ایجاد ثبات مسائل دولتی و اقتصادی، رفع تحریم، توسعه همکاری بین المللی، تطابق با الزامات سیستم بانکداری جهانی، اشتغال زایی، بهبود وضعیت اقتصادی کشور. در مرحله حین بحران فروش با نقش آفرینی مثبت دولت، حمایت بانک مرکزی، مدیریت بازارهای مالی جایگزین، به روز کردن مدل کسب وکار، ارتقای فناوری، مدیریت دانش فروش بانکی تا حدی بحران سیاسی و فناوری را می توان کنترل کرد. در نتیجه با انجام مجموعه این اقدامات مؤثر با تیم مدیریت بحران فروش، می توانیم در صنعت بانکداری مانع ضعف در محصولات و خدمات بانکی، افزایش دغدغه های اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی، عدم تأمین نیازهای مشتریان و ضعف در حفظ مشتری در شرایط پس از بحران فروش باشیم.
۳۳۸۴.

کاهش هزینه کشف تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری: با رویکرد هم جوشی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم جوشی نظریه گواه دمستر شفر کشف تقلب کارت های اعتباری شبکه عصبی مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۶
هدف: امروزه اکثر شرکت ها و سازمان ها، تجارت الکترونیک را برای به دست آوردن بهره وری در خدمات و محصولات خود، در زمینه هایی مانند کارت اعتباری، مخابرات، بیمه درمانی، بیمه خودرو و غیره به کار گرفته اند. از طرفی، با توجه به حجم رو به رشد تراکنش های کارت های اعتباری و انواع روش های کلاه برداری و تقلب در این کارت ها، تقاضا برای کشف تقلب در این حوزه نیز افزایش یافته است. با توجه به انواع راه کارها و الگوریتم های ارائه شده برای کاهش هزینه تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، هدف از این پژوهش، ارائه روشی ترکیبی و بهینه، برای کاهش هزینه تشخیص تقلب در تراکنش های کارت های اعتباری، با استفاده از هم جوشی الگوریتم های ناهمگن طبقه بندی و خوشه بندی در سطح تصمیم گیری است. روش: این پژوهش روی داده های یک مجموعه تراکنش های بانک برزیلی در بازه زمانی دو ماهه، از ۱۴ جولای ۲۰۰۴ تا ۱۲ سپتامبر همان سال انجام شده است. در این مقاله با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، به عنوان یک رویکرد با سرپرستی و الگوریتم خوشه بندی K نزدیک ترین همسایه، به عنوان یک رویکرد بدون سرپرستی، تابع هزینه را به دست آوردیم. همچنین با توجه به شاخص های مختلف کشف تقلب که تاکنون در ادبیات معرفی شده، شاخص هزینه کشف تقلب انتخاب و بر اساس این تابع هزینه که نخستین بار توسط گادی و همکارانش (۲۰۰۸) معرفی شد، به سنجش این شاخص ها پرداختیم. از آنجا که استفاده از تنها یک الگوریتم هزینه زیادی دارد، به منظور کاهش آن، هم جوشی الگوریتم ها به دو روش نظریه گواه دمستر – شفر و هم جوشی احتمالی پیشنهاد شده است. هر دو روش هم جوشی در سطح تصمیم استفاده شده و ورودی های ناهمگن، از دو رویکرد با سرپرستی و بدون سرپرستی با هم ترکیب شده اند. یافته ها: با توجه به الگوریتم های اجرا شده، استفاده از تنها یک الگوریتم برای به دست آوردن تابع هزینه قابل قبول، می تواند بسیار پُرهزینه باشد. در حالی که استفاده از رویکرد هم جوشی، می تواند در کاهش هزینه تأثیر بسزایی داشته باشد. هم جوشی احتمالی، در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر کاهش هزینه چشمگیری داشته است که هر دو این الگوریتم ها، در سطح تصمیم به کار رفته اند. هم جوشی احتمالی نسبت به شبکه عصبی مصنوعی، کاهش هزینه ای معادل ۴/۲۱ درصد و نسبت به الگوریتم K نزدیک ترین همسایه، کاهش هزینه ای معادل ۸/۳۵ درصد داشته است. نتیجه این مطالعه، در نهایت با مقاله ای که اولین بار این مجموعه داده در آن با الگوریتم سیستم ایمنی مصنوعی به کار رفته است، مقایسه شده و کاهش هزینه چشمگیری را نشان داده است. نتیجه گیری: در این مطالعه با استفاده از دو الگوریتم طبقه بندی و خوشه بندی و هم جوشی آن ها در سطح تصمیم، نشان دادیم که روش های ترکیبی در مقایسه با استفاده هر یک از الگوریتم ها به تنهایی، کاهش هزینه بیشتری خواهند داشت. همچنین هم جوشی احتمالی در مقایسه با نظریه گواه دمستر شفر، هزینه کمتری برای کشف تقلب در سیستم های مالی دارد که این نتیجه درخور توجهی برای بانک ها و مؤسسه های مالی است تا یک سیستم کشف تقلب خوب بسازند.  
۳۳۸۵.

Bridging Eastern and Western Human Rights: A Comparative Analysis and Convergence

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۷
The quest to harmonize Eastern and Western perspectives on human rights has become increasingly salient in a globalized world where cultural norms and values often clash. This paper seeks to evaluate the complexities of this issue by conducting a comparative analysis of key human rights principles within Eastern and Western contexts, with a focus on identifying areas of convergence. By exploring the historical, philosophical, and cultural underpinnings of human rights in both regions, I aim to get possibilities of gaining a deeper understanding of the fundamental principles that underpin these divergent perspectives. Through this comparative lens, I seek to bridge the gap between Eastern and Western conceptions of human rights, ultimately aiming to promote dialogue, mutual understanding, and the advancement of a universal framework that respects the diverse expressions of human dignity across different cultural landscapes.
۳۳۸۶.

Human Rights and Ethical Considerations in the Genomic Era

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Human Rights Genetic Engineering CRISPR bioethics Ethical Considerations

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۳
The rapid advancement of genome editing technologies, particularly CRISPR-Cas9, has revolutionized biomedical science while raising unprecedented ethical and human rights concerns. This paper examines the implications of genetic engineering through a human rights lens, focusing on three critical challenges: threats to equality from potential genetic enhancement, consent paradoxes in germline editing, and emerging forms of genetic discrimination. Using an interdisciplinary methodology that integrates bioethics, political philosophy, and international law, supplemented by case studies like the He Jiankui affair and DIY biohacking movement, the study reveals how current governance frameworks remain inadequate against these challenges. Key findings demonstrate that unequal access to genetic technologies risks creating "genetic privilege" and new forms of biological stratification, while germline interventions pose unresolved intergenerational justice issues. Furthermore, existing protections like GINA fail to address contemporary genetic privacy risks in direct-to-consumer testing and data commercialization. The paper proposes a tripartite governance model combining international cooperation (through WHO/UNESCO frameworks and a global registry), adaptive national policies (including regulatory sandboxes), and strengthened institutional oversight (with mandatory ethics training). These recommendations aim to balance scientific innovation with ethical safeguards, preventing genetic technologies from becoming tools of inequality while harnessing their therapeutic potential. The conclusion emphasizes the need for ongoing monitoring of social impacts and development of culturally sensitive implementation strategies, as the genomic revolution continues to challenge fundamental notions of human dignity, equality, and self-determination in the 21st century.
۳۳۸۷.

Reinterpreting the Foundations and Anthropological Reflections of Humanistic Thought in the Structure of the Universal Declaration of Human Rights

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Humanistic thought universal declaration of human rights anthropological foundations Hedonism Individualism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۳
The structure of the Universal Declaration of Human Rights (UDHR) is based on humanistic thoughts, which has played an important role in its drafting motivations, content, and the actions of its implementers. It has specific foundations and reflections in the field of anthropology, which can be considered the anthropological bases of the Declaration of Human Rights. In this view, man, separated from origin and resurrection (eschatology), replaces God and prioritizes his own desires over God's. This descriptive-analytical article, by considering the content of the UDHR, aims to extract the foundations of human rights, which are, in fact, the foundations and reflections of humanistic thought, such as: negating the belief in origin and resurrection, negating the non-material dimension, negating gender rights, expanding and encroaching rights into other domains, negating duty-orientation, prioritizing hedonism over duty-orientation, negating dignity from religious ethics and rights, and finally, individualism.
۳۳۸۸.

بررسی و تحلیل تضادهای فقه شیعه و حقوق بشر

کلیدواژه‌ها: فقه شیعه حقوق بشر عقلانیت فقهی کرامت انسانی فقه اجتماعی عدالت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۳
زمینه و هدف : بررسی نسبت میان فقه شیعه و حقوق بشر یکی از مسائل اساسی و پرچالش در حوزه فقه تطبیقی و حقوق معاصر به شمار می رود. فقه شیعه به عنوان نظامی مبتنی بر نصوص دینی، سنت معصومین و اصول عقلانی، در مواجهه با اصول حقوق بشر مانند کرامت ذاتی انسان، آزادی های بنیادین و برابری حقوقی، گاه در حالت تعارض و گاه در تلاش برای هم گرایی قرار گرفته است. مواد و روش ها : این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد اجتهادی انجام شده است. ملاحظات اخلاقی : در تدوین این مقاله، اصول اخلاق پژوهش کاملاً رعایت شده و تمامی منابع علمی مورد استفاده به صورت شفاف و دقیق ذکر گردیده اند. از هرگونه برداشت غیرمستند و تفسیر ناصحیح از متون دینی یا حقوقی پرهیز شده است. یافته ها : یافته های تحقیق نشان می دهد که بسیاری از تعارض های ظاهری میان فقه شیعه و حقوق بشر، ریشه در قرائت های سنتی و غفلت از ظرفیت های درون فقهی دارد. مفاهیمی همچون کرامت ذاتی، عدالت، عقل، قواعد ثانویه، و زمان مندی احکام، می توانند به عنوان ابزارهایی کارآمد در جهت بازسازی فقه به کار گرفته شوند. همچنین، نظریه های بدیلی همچون فقه اجتماعی، فقه المصالح و اجتهاد نواندیشانه، زمینه را برای تعامل تطبیقی فراهم می کنند. نتیجه : فقه شیعه دارای قابلیت هایی است که در صورت بازنگری روش شناختی و توجه به واقعیت های اجتماعی، می تواند با اصول بنیادین حقوق بشر وارد گفت وگویی فعال و سازنده شود. بازخوانی نصوص بر پایه عدالت، زمان مندی و عقلانیت، نه تنها به اصلاح حقوقی داخلی در کشورهایی مانند ایران کمک می کند، بلکه موجب ارتقاء جایگاه فقه امامیه در گفتمان جهانی عدالت نیز خواهد شد.
۳۳۸۹.

Self-Esteem in Marital Relationships(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Self-esteem marital relationships happiness life satisfaction marital relations

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۶
Objective: The objective of this study is to explore the role of self-esteem in marital relationships, examining how self-esteem influences marital satisfaction, communication, and overall relationship dynamics. Methods: This research utilizes a descriptive analytical narrative review approach. Data were collected from valid scientific databases, including both Persian and English sources such as Google Scholar, PubMed, SID, Magiran, and IranDoc. The inclusion criteria focused on peer-reviewed studies that examined the link between self-esteem and marital relationships. A qualitative content analysis was conducted to identify key themes, patterns, and differences across the literature. Findings: The analysis reveals that self-esteem is a critical factor in marital satisfaction, with individuals possessing higher self-esteem experiencing more fulfilling and stable relationships. Self-esteem also plays a significant role in improving communication between couples, reducing marital conflicts, and enhancing emotional intimacy. Furthermore, the review highlights a reciprocal relationship between self-esteem and sexual satisfaction, where individuals with higher sexual self-esteem demonstrate better marital functioning. Cross-cultural comparisons between Persian and English literature suggest similar themes but also reveal cultural nuances in the perception and role of self-esteem within marriages. Conclusion: The findings emphasize the importance of self-esteem in marital relationships, suggesting that higher self-esteem leads to better marital satisfaction, improved communication, and reduced conflicts. Interventions aimed at boosting self-esteem, particularly among women, could have a positive impact on marital dynamics and overall family well-being. The study calls for greater attention from family counselors and institutions to promote self-esteem through workshops and educational programs, ultimately contributing to happier and more stable marriages.
۳۳۹۰.

Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Solution-Focused Therapy on Marital Quality of Life and Sexual Communication Intelligence in Couples with Marital Conflicts(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: marital conflicts Acceptance and Commitment Therapy Solution-Focused Therapy marital quality of life

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۰
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Solution-Focused Therapy (SFT) on marital quality of life and sexual communication intelligence in couples experiencing marital conflicts. Methods: This study was applied in terms of its objective and employed a quasi-experimental design with a pretest-posttest structure, a two-month follow-up, and a control group for data collection. The statistical population consisted of all couples aged 25 to 40 who had marital conflicts and visited counseling and psychology clinics in District 13 of Tehran in 2023. From this population, 45 couples were selected using purposive sampling. The research instruments included the Sexual Communication Intelligence Questionnaire (Dehkordi et al., 2021) and the Marital Quality of Life Questionnaire (Babci et al., 1995), which were completed by the couples. One group underwent Solution-Focused Therapy in eight 90-minute sessions, while the other group received Acceptance and Commitment Therapy in ten 90-minute sessions. Data analysis was conducted using repeated measures ANOVA in SPSS software. Findings: The results indicated that Acceptance and Commitment Therapy had a positive effect on marital quality of life and sexual communication intelligence. Additionally, Solution-Focused Therapy was also effective in improving these two components (p < .05). Conclusion: The findings of this study demonstrate the effectiveness of both therapeutic approaches—Solution-Focused Therapy and Acceptance and Commitment Therapy—on marital quality of life and sexual communication intelligence. A comparison of the two methods revealed that Acceptance and Commitment Therapy was more effective than Solution-Focused Therapy.
۳۳۹۱.

Confirmatory Factor Analysis of the Components of Psychological Well-Being in the Persian Version of the Ryff Scale Across Different Ethnic Groups of Afghan Families(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Afghans Psychological well-being Instrument Reliability Convergent Validity Discriminant Validity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۵
Objective: This study aimed to evaluate the validity and reliability of the short form of the Ryff Psychological Well-Being Scale (1989), consisting of 18 items, within the population of Afghan families across four provinces in Afghanistan. Methods: The present research was descriptive and correlational in nature. A total of 320 families, including fathers, mothers, and one child from each family (960 participants in total), participated in this study using convenience sampling. Data were analyzed through confirmatory factor analysis (CFA) using the Partial Least Squares Structural Equation Modeling (PLS-SEM) approach with the statistical packages SmartPLS 4 and SPSS 27. Findings: After obtaining feedback from Afghan university professors and participants, the face validity of the scale was confirmed. The reliability of the scale was assessed using Cronbach's alpha and composite reliability (CR). The reliability coefficients were calculated as 0.79 for fathers, 0.78 for mothers, and 0.78 for children, with CR values at satisfactory levels. Convergent validity was evaluated using the average variance extracted (AVE), and discriminant validity was assessed and confirmed using the Heterotrait-Monotrait (HTMT) ratio. To improve the model and enhance discriminant validity, two items related to the dimensions of Environmental Mastery and Personal Growth were removed. The findings demonstrated that the reliability and validity evaluations of the scales used in this study were statistically sound and reliable. Conclusion: The study concluded that the 18-item version of the Ryff Psychological Well-Being Scale is a valid and reliable instrument for use within the Afghan family population. Therapists in Iran working with Afghan migrants, as well as Afghan therapists residing in Afghanistan, can utilize this tool in their clinical and research settings.
۳۳۹۲.

The Effectiveness of Premarital Education Using the Interpersonal Awareness and Choice Method on Marital Stability and Emotional Expressiveness(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Premarital education interpersonal awareness emotional expressiveness Marital Stability

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۷
Objective: This study aimed to investigate the effectiveness of premarital education based on the Interpersonal Awareness and Choice Method in enhancing marital stability and emotional expressiveness among engaged couples. Methods and Materials: A randomized controlled trial design was used involving 30 participants recruited from premarital counseling centers in Tehran. Participants were randomly assigned to an experimental group (n = 15), which received a ten-session premarital education program, and a control group (n = 15), which received no intervention during the study period. The intervention was delivered in weekly 60-minute group sessions focusing on interpersonal awareness, emotional literacy, and decision-making in romantic relationships. Standardized instruments were used to measure marital stability and emotional expressiveness at three time points: pretest, posttest, and five-month follow-up. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc tests in SPSS-27 to assess within-group and between-group differences over time. Findings: Results indicated a significant interaction effect between time and group for marital stability (F(2, 56) = 14.72, p < 0.001, η² = 0.34), with the experimental group showing greater improvements compared to the control group. Similarly, emotional expressiveness demonstrated a significant group-by-time interaction (F(2, 56) = 17.59, p < 0.001, η² = 0.38), with post-hoc comparisons revealing that the experimental group had significantly higher scores at both posttest and follow-up phases. All assumptions for repeated measures ANOVA were confirmed prior to analysis. Conclusion: The findings suggest that premarital education based on the Interpersonal Awareness and Choice Method is an effective intervention for promoting emotional expressiveness and marital stability among engaged individuals. These results highlight the value of incorporating structured emotional and interpersonal training into premarital counseling services to support relationship resilience and long-term satisfaction. Keywords: Premarital education, interpersonal awareness, emotional expressiveness, marital stability.
۳۳۹۳.

نقش میانجیگر حافظه هیجانی در تبیین روابط علی بین تجربه ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای پیچیده حساسیت اضطرابی حافظه هیجانی بهزیستی روان شناختی مدل یابی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حافظه هیجانی در رابطه علی بین تجربه ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان بود. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. 350 دانشجوی دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1403–1402 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه ترومای دوران کودکی، مقیاس حساسیت اضطرابی، مقیاس حافظه هیجانی، و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که تجربه ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی هر دو به صورت مستقیم تأثیر منفی معناداری بر بهزیستی روان شناختی دارند. حافظه هیجانی به طور معناداری این روابط را میانجی گری می کند. مسیرهای غیرمستقیم نیز معنادار بودند، به طوری که حافظه هیجانی رابطه بین ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی با بهزیستی روان شناختی را تعدیل می کرد. مدل اصلاح شده از برازش قابل قبولی برخوردار بود و 53 درصد از واریانس بهزیستی روان شناختی را تبیین کرد. نتیجه گیری: حافظه هیجانی می تواند به عنوان یک سازوکار کلیدی در توضیح اثرات روان شناختی ترومای پیچیده و حساسیت اضطرابی بر بهزیستی روانی در نظر گرفته شود. نتایج پژوهش بر لزوم استفاده از مداخلات مبتنی بر اصلاح و پردازش حافظه هیجانی در جهت ارتقای سلامت روان دانشجویان تأکید دارد.
۳۳۹۴.

بررسی حقوقی فناوری بلاک چین در حمل و نقل دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری بلاک چین قرارداد حمل ونقل دریایی بارنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
حمل ونقل دریایی که مرسوم ترین شیوه حمل در عرصه تجارت بین الملل است، مستلزم انعقاد قراردادهایی چون قرارداد حمل ونقل میان متصدی و فرستنده کالا، قرارداد اجاره کشتی و... است. در این اثنا اسناد و مدارک بسیاری چون بارنامه ها مورد استفاده قرار می گیرند که اغلب به شکل فیزیکی و در معرض خطراتی است. اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و خصوصی بسیاری در جهت مدرنیزه کردن این فرایند کوشیده اند که اصولاً این تلاش ها به کوتاه شدن مدت زمان حمل ونقل و اجرای بهتر قراردادها کمک شایانی نموده است. یکی از فناوری های نوظهور که با خوش درخشیدن در عرصه اقتصاد توانست مورد اقبال عمومی قرار بگیرد، فناوری بلاک چین است. با استفاده از این فناوری امنیت در قراردادهای بین المللی برای طرفین حفظ خواهد شد و همچنین سیستم حمل ونقل دریایی را از ابتدا تا انتها می توان در بلوک ها بررسی نمود. مطالعه حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی حقوقی استفاده از این فناوری در رابطه با مراحل حمل ونقل دریایی، آثار حقوقی و چالش های پیش رو می پردازد. برآنیم تا با کاوش در مبانی حقوقی بین المللی مانند کنوانسیون ها و قوانین نمونه، امکان اجرایی شدن بلاک چین را در کشور ایران نیز بسنجیم.
۳۳۹۵.

اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی، اضطراب امتحان و سازگاری با دانشگاه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی ناگویی خلقی اضطراب امتحان سازگاری با دانشگاه دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه و هدف: دوران دانشجویی همواره با چالش های مختلفی از جمله افزایش ناگویی خلقی و اضطراب امتحان و کاهش سازگاری با دانشگاه همواره است. در نتیجه، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی، اضطراب امتحان و سازگاری با دانشگاه در دانشجویان بود. روش و مواد: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه این مطالعه تعداد 30 دانشجو بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی با کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 120 دقیقه ای با پروتکل آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006) قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده های پژوهش حاضر با مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، پرسشنامه اضطراب امتحان (ساراسون، 1957) و پرسشنامه سازگاری با دانشگاه (بکر و سیریک، 1984) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان که بین گروه ها از نظر هر سه متغیر ناگویی خلقی، اضطراب امتحان و سازگاری با دانشگاه تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش ناگویی خلقی و اضطراب امتحان و افزایش سازگاری با دانشگاه در دانشجویان شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مشاوران و روانشناسان دانشگاه می توانند از روش آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش ناگویی خلقی و اضطراب و امتحان و افزایش سازگاری با دانشگاه در دانشجویان استفاده کنند.
۳۳۹۶.

اثربخشی آموزش مثبت نگری بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مثبت نگری انعطاف پذیری شناختی تاب آوری دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۷۰۶
زمینه: نوجوانی با مخاطرات ویژه دوران بلوغ و بحران های اجتماعی، می تواند زمینه را برای بروز و یا تشدید مشکلات روانشناختی فراهم سازد؛ از آنجایی که این دوران مرحله ای حساس و سرنوشت ساز است، بهره گیری از رویکردهای آموزشی و درمانی در جهت افزایش سطح انعطاف پذیری و تاب آوری در برابر مشکلات اهمیتی ویژه ای دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزان انجام شد. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر روش نیمه آزمایشی از سری طرح های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه پژوهش 42 نفر از دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال،2010) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری شد. گروه آزمایشی 14 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مثبت نگری مبتنی بر برنامه آموزشی (رشید، 2014) به گروه آزمایشی ارائه شد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مثبت نگری بر انعطاف پذیری و تاب آوری دانش آموزان مؤثر است (05/0 >P). همچنین، نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی و گواه در نمرات انعطاف پذیری و تاب آوری تفاوت وجود دارد و اثر مداخله در مرحله پیگیری حفظ شد. نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان از آموزش مثبت نگری به عنوان یک مداخله مبتنی بر شواهد در جهت بهبود انعطاف پذیری و تاب آوری روانشناختی دانش آموز در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی دانش آموزان استفاده کرد.
۳۳۹۷.

طراحی و بررسی ویژگی های روانسنجی ابزار سنجش هوش ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش ورزشی توانایی های شناختی در ورزش انعطاف ذهنی ساختار عاملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۶۲
زمینه: هوش ورزشی به عنوان توانایی پردازش و واکنش مؤثر به محرک های محیطی، به ویژه در ورزش های سطح بالا، نقش کلیدی ایفا می کند و شامل مؤلفه هایی چون زمان واکنش، توجه، دقت، مهارت های همزمان و انعطاف پذیری ذهنی است. بسیاری از مطالعات به اهمیت این مؤلفه ها در موفقیت ورزشی پرداخته اند، اما ابزارهای موجود تنها به ارزیابی جنبه های محدودی از هوش ورزشی پرداخته و به طور جامع توانایی های چندگانه ورزشکاران را در شرایط پویا نمی سنجند. این شکاف پژوهشی نیاز به طراحی ابزاری جامع و روان سنجی شده را برجسته می سازد که بتواند با ارزیابی چندبعدی، درک دقیق تری از توانمندی های شناختی و عملکردی ورزشکاران ارائه دهد. بنابراین، طراحی و بررسی ویژگی های روان سنجی این ابزار می تواند به شکل گیری معیارهای معتبر در ارزیابی هوش ورزشی و بهبود عملکرد ورزشی منجر شود. هدف: این پژوهش باهدف بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی ابزار هوش ورزشی در میان ورزشکاران و غیرورزشکاران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع ساخت ابزار بود. جامعه آماری آن شامل تمامی ورزشکاران و غیرورزشکاران 16 تا 55 ساله استان البرز در سال 1401 بود. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 624 نفر انتخاب شدند. علاوه بر ابزار هوش ورزشی، از آزمون هوش کتل (1961) نیز استفاده شد. داده ها با نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و R نسخه 4.0.2 و از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، ضریب همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ، امگای مک دونالد و ضریب همبستگی درون طبقه ای تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که ابزار هوش ورزشی شامل پنج عامل است. همچنین، همبستگی مثبت و معنی داری بین ابعاد هوش ورزشی و آزمون هوش کتل مشاهده شد (05/0 >P) که نشان دهنده روایی ملاکی مناسب ابزار است. اعتبار ابزار از طریق آلفای کرونباخ برای هر پنج عامل بالاتر از 7 /0 محاسبه شد که حاکی از قابلیت اعتماد مطلوب ابزار است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که ابزار هوش ورزشی از روایی و اعتبار کافی برخوردار بوده و می تواند به عنوان یک ابزار مناسب برای ارزیابی هوش ورزشی در افراد 16 تا 55 سال مورد استفاده قرار گیرد.
۳۳۹۸.

نقش تعدیل گر دوره تحصیلی در رابطه خودکارآمدی انتخاب شغل با هوش های چندگانه و اطمینان به مهارت ها در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی هوش های چندگانه باور به مهارت ها دوره تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۷۰
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی بر اساس هوش چندگانه و باور به مهارت ها با توجه به نقش تعدیل کننده دوره تحصیلی بود. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 14137 بود که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 636 نفر انتخاب و به پرسشنامه های خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی (بتز و همکاران، 1996)، هوش های چندگانه (گاردنر، 2002) و باور به مهارت ها (بتز وهمکاران، 1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در نرم افزار spss نسخه 25 و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS نسخه 4 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دوره تحصیلی در تأثیر هوش های چندگانه و باور به مهارت ها بر خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی نقش تعدیل گری داشت (05/0< P). اثر هر دو متغیر باور به مهارت ها و هوش های چندگانه روی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی در گروه کارشناسی ارشد قوی تر از کارشناسی و دکتری است (05/0< P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می توانند به سیاست گذاران و مشاوران شغلی کمک کنند تا برنامه های آموزشی و مشاوره ای مؤثرتری طراحی کنند که بر تقویت هوش های چندگانه و باور به مهارت ها متمرکز باشد. همچنین، توجه به تفاوت های دوره تحصیلی در این زمینه می تواند راهکارهای اختصاصی تری را برای دانشجویان در مراحل مختلف تحصیلی فراهم کند، که منجر به بهبود تصمیم گیری شغلی و افزایش خودکارآمدی در این زمینه خواهد شد.
۳۳۹۹.

تاثیر نوروفیدبک بر بهبود عملکردهای اجرای و تحصیلی در کودکان و نوجوانان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی و اختلالات یادگیری: مطالعه مروری

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک اختلال نقص توجه/بیش فعالی اختلالات یادگیری عملکردهای اجرایی و تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۸۰
این مطالعه مروری سیستماتیک با هدف بررسی تأثیر نوروفیدبک بر بهبود عملکردهای اجرایی و تحصیلی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) و اختلالات یادگیری انجام شد.اختلالات یادگیری یکی از چالش های مهم در نظام آموزشی و سلامت روان نوجوانان است. این مقاله به بررسی تأثیر ترکیبی نوروفیدبک و سبک زندگی سالم بر بهبود اختلالات یادگیری و عملکرد شناختی در نوجوانان می پردازد. با مرورمقالات معتبر علمی، نشان داده می شود که نوروفیدبک به عنوان یک روش غیرتهاجمی می تواند به تنظیم فعالیت های مغزی کمک کند و در کنار آن، سبک زندگی سالم شامل تغذیه مناسب، ورزش منظم و خواب کافی می تواند به بهبود وضعیت شناختی و یادگیری نوجوانان کمک کند. نتایج این مرور نشان می دهد که ترکیب این دو رویکرد می تواند اثرات مثبتی بر روی عملکرد شناختی و یادگیری نوجوانان داشته باشد.نتایج نشان داد که نوروفیدبک می تواند به طور قابل توجهی توجه پایدار، مهار پاسخ و برنامه ریزی را در کودکان مبتلا به ADHD بهبود بخشد. همچنین، تلفیق نوروفیدبک با درمان های شناختی-رفتاری می تواند در بهبود مهارت های خواندن و حل مسئله ریاضی در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری موثر باشد. با این حال، مطالعات بیشتری با طراحی قوی تر و نمونه های بزرگ تر برای تأیید این یافته ها مورد نیاز است.
۳۴۰۰.

نقد کهن الگویی منظومه عامیانه «طالب و زهره»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامه نقد ادبی کهن الگو یونگ طالب و زهره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
ادبیات، به ویژه ادبیات عامه، بستری مناسب برای ظهور انگاره های کهن الگویی به شمار می رود، زیرا قریب به اتفاق افسانه ها و داستان های عامه تا حد زیادی در فعالیت های ناخودآگاه جمعی انسان ریشه دارد. نقد کهن الگویی، رویکردی تلفیقی و میان رشته ای است که نشان دهنده چگونگی حضور ناخودآگاه جمعی یونگی در آثار ادبی است. درواقع، بشر از دیرباز تاکنون به وجود و نقش اسطوره و کهن الگو، معتقد بوده که این امر موجب شده کهن الگوها در پستوی ضمیر ناخودآگاه جای گیرند؛ از این رو آثار شکل گرفته در این حوزه، یکی از مناسب ترین تجلی گاه های کهن الگوها محسوب می شوند. همسو با این اصل، منظومه طالب و زهره، یکی از قصه های بومی برخاسته از فرهنگ عامه مازندران است که بن مایه های آن، دارای عمق تاریخی و اساطیری است. در بین مردم عامه مازندران، برخی این منظومه غنایی را سرگذشت طالب آملی، شاعر بلندآوازه سبک هندی، دانسته اند. با توجه به اشتراکاتی که میان این منظومه و کهن الگوها مشاهده می شود، در این پژوهش به بررسی آن براساس نقد کهن الگویی به روش تحلیل کمّی و کیفی و براساس آرای کارل گوستاو یونگ پرداخته شده و ضمن آوردن تعاریفی نسبتاً گویا و جامع از کهن الگوها و نمادهای کهن الگویی، میزان و چگونگی بهره گیری شاعر از کهن الگوهایی چون آنیما، نقاب، سایه، سفر و آب سنجیده شده است.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان