فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۷٬۹۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاهگل به عنوان گسترده ترین اندود معماری خاکی شناخته شده است، اما در برابر رطوبت بسیار آسیب پذیر است. افزایش مرمت های دوره ای و هزینه های نگهداری باعث گسترش استفاده از مصالح دیگر مانند سیمان، ایزوگام و... به جای کاهگل شده است. این تغییرات، علاوه بر ایجاد مشکلات جدید، هویت بافت و مناظر آثار تاریخی، روستاها و شهرهای معماری خاکی را نیز تغییر داده است. برای حل این مشکل، می توان از فناوری هایی که باعث بهبود پایداری کاهگل می شوند، استفاده کرد. در این راستا، اختراع پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب به عنوان یکی از راه حل های مؤثر برای احیای مهم ترین مصالح معماری خاکی ایران و اختراع برگزیده جشنواره رویش بنیاد ملی نخبگان در سال ۱۳۹۳ معرفی شده است. این پژوهش بر اساس ماهیت و هدف کاربردی و رویکرد توسعه ای دارد. در گام اول، با معرفی اختراع و فعالیت های پژوهشی مخترع، ایده و اهداف اختراع از دیدگاه مخترع بیان شده است. در ادامه با بیان ماهیت و کاربری اختراع و ارائه نتایج آزمون در برابر رطوبت، گزیده ای از پروژه های اجراشده را معرفی می کند. طرح پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب که تأییدیه طرح از ستاد توسعه نانو دارد، در آزمون درصد جذب آب ۲۴ ساعته با میزان جذب آب ۱.۱درصد از بهترین نمونه مکعبی سیمانی با جذب ۱۴.۷ درصد عملکرد بهتری داشته که بیانگر نفوذناپذیری عالی در برابر رطوبت است. این پوشش با ایجاد بافت کاهگلی و قابلیت اجرا روی سطوح مختلف در ضخامت کم و حذف معایب کاهگل سنتی، دارای مزیت های کاهگل سنتی است و همچنین شسته نشدن در برابر رطوبت و عدم عبور آب به عنوان بخشی از ویژگی های منحصربه فرد این محصول باعث شده است که این اندود فناورانه در پروژه های مختلف نوسازی و بازسازی مراکز فرهنگی، مذهبی، تجاری و مسکونی استفاده شود.
فن آوری تولید و آنالیز سفال عصر مس و سنگ جدید شمال غرب ایران براساس آزمایشات XRF/ XRD و پتروگرافی(مطالعه موردی تپه گردآشوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه گِردآشوان در حاشیه ی شرقی دشت پیرانشهر، در شیب دامنه غربی ارتفاعات شرقی دشت و رودخانه لاوین واقع شده است. تپه گِردآشوان پشته ای حدود 2750 مترمربع را در بر می گیرد. در این تپه استقراری طولانی مدت شکل گرفته و دارای هشت متر انباشت فرهنگی با چهار فاز معماری و سفال شاخص گونه پیزدلی LC1 و کاهرو LC2/3 است. مطالعه مواد فرهنگی تپه پیوندهای فرهنگی گردآشوان را با مناطق قفقاز، آناتولی و بین النهرین نشان داد؛ چراکه گونه سفال کاهرو دارای پراکنش وسیعی در نقاط مختلف است. با توجه به گستردگی این گونه ی سفالین، آگاهی ما از نحوه تولید آن از جمله بافت سفال، عناصر تشکیل دهنده، منشأ ساخت و فرایند تولید آن اهمیت بسیاری در شناخت تولید و فن آوری سفال گری دارد؛ لذا مطالعات آزمایشگاهی می تواند راه گشای تبیین فرایند تولید سفال محسوب گردد. در این پژوهش تلاش شد تا با آنالیز سفال، شناخت دقیق تری از تولید آنها داشته باشیم. در این راستا با هدف شناخت دقیق تر از فن آوری به کار گرفته شده در سفال های گردآشوان و شناسایی ترکیبات سفال عصر مس و سنگ، از آزمایش XRF (طیف-سنجی تابش مجهول فلورسانس)، آزمایش XRD (طیف سنجی پراش پرتوایکس) و پتروگرافی استفاده گردید. تعداد 12 قطعه سفال جهت آزمایش XRF/XRD و تعداد 22 قطعه جهت مطالعه پتروگرافی انتخاب گردیدند. نتایج حاصله نشان داد که فاز اصلی تشکیل-دهنده سفال بر اساس آزمایش XRD به ترتیب کوارتز Quartz، سیلیس SiO2، کلسیت Calcite و کربنات کلسیم CaCO3است. بر اساس نتایج XRF نیز عناصر سیلیس، اکسید آلومینیوم و کلسیم از عناصر تشکیل دهنده سفال است. همچنین نتایج آنالیز پتروگرافی هم نشانگر عناصر کوارتز و کلسیت بود که نشانگر هم پوشانی با آنالیز XRF/XRD است.
قرنطینه و بیماری های مسری در کرمانشاهان (از زمان ناصرالدین شاه تا پایان دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۰)
7 - 50
حوزههای تخصصی:
قرنطینه به عنوان یکی از راه های مهم پیشگیری از شیوع بیماری ها پدیده ای مدرن است که همراه با گسترش پزشکی مدرن، پارادایمی نو را در حوزه بهداشت و درمان در ایران دوره قاجار شکل داد. موضوع زیارت و تجارت ایران با عراق عرب در قلمرو عثمانی، همواره باعث ترغیب تعداد زیادی از افراد با عناوین زائر، تاجر، و سیاح برای حرکت در مسیر کرمانشاهان می شد که نقشی عمده در اشاعه بیماری های مسری در این منطقه و دیگر مناطق ایران داشت. ضرورت پیشگیری از شیوع بیماری ها باعث شد تا دولت های ایران و عثمانی در مواقع بحرانی در مناطق کرمانشاهان و عراق عرب قرنطینه ایجاد کنند. هدف : شناختِ اهمیت قرنطینه های کرمانشاهان در پیشگیری از شیوع گسترده بیماری های واگیردار در ایران. روش/ رویکرد پژوهش : این پژوهش با تکیه بر روش تحقیق تاریخی و با استفاده از اسناد و مدارک منتشرنشده آرشیوی و منابع معتبر کتاب خانه ای انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری : دستاورد پژوهش نشان داد که ایجاد قرنطینه هایی در مسیر کرمانشاهان می توانست مانعی مهم و جدی دربرابر شیوع سریع و گسترده بیماری های واگیردار از درون مرزهای عثمانی به ایران باشد؛ ولی این قرنطینه ها به دلایلی چون رعایت نشدن مقررات قرنطینه ای توسط افراد بانفوذ و صاحب منصب، اختصاص نیافتن بودجه کافی ازسوی دولت برای اداره این قرنطینه ها، نگاه منفعت جویانه مأموران قرنطینه و دریافت رشوه از تجار، زوار و کاروان های حمل جنازه، در پیشگیری از شیوع بیماری ها و سرایت نکردن آن به دیگر نقاط کشور چندان مؤثر نبود.
حفاظت و مرمت اضطراری آرایه های معماری اتاق شاه نشین خانه ارم یزد
حوزههای تخصصی:
استحکام بخشی اضطراری آرایه های معماری در بیشتر مواقع در راستای اهداف مرمت بناهای تاریخی صورت می گیرد به همین منظور مرمتگر آرایه های معماری می بایست شرایط ایمن را از جهت حفظ آرایه های موجود در اقدمات مرمت بنا ایجاد کند خانه ارم یزد یکی از بناهای قاجاری شهر یزد بوده و قرار بر احیا و کاربری یافتن دارد؛ این بنا در بخش شاهنشین دارای آرایه های گچی آینه و شیشه ای و همچنین دیوارنگاره با نقوش گیاهی و کتیبه نوشتاری است به دلیل آسیب های موجود در لایه های مختلف آرایه های معماری این بنا امکان استحکام بخشی سازه ای و مرمت قسمت های فرسوده را برای مرمتگران بنا دشوار کرده بود به طوری که در صورت انجام هر گونه اقدامات مرمت سازه ای امکان تخریب آرایه های معماری وجود داشت؛ چرا که ترک هایی که نشان از حرکت سازه دارد موجب جدایش و سست شدن آرایه ها از بخش لایه زیرین خود که شامل تکیه گاه آجر) آستر (کاهگل) و بستر (گچ) شده است که نیازمند استحکام بخشی است؛ کل سطح دیوارها به جز دیوار سقف در خانه ارم یزد دارای اندود گچی الحاقی بوده که باعث پنهان شدن بخش هایی از آرایه های گچی و دیوار نگاره شده است؛ از این رو نیازمند مشخص سازی آرایه های پنهان در بخش های مختلف با انجام سونداژهایی در دیوارهای اتاق شاه نشین خانه ارم یزد است. در برخی از نقاط دیوارها نیازمند استحکام بخشی دقیق از جانب مرمتگران ابنیه است ولی در این نقاط گفته شده دیوارنگاره وجود دارد که امکان هر گونه اقدمات استحکام بخشی را محدود کرده است. برای این منظور دیوارنگاره ها در نقاط ذکر شده می بایست از دیوارها جدا و نگهداری شده و بعد از اقدمات استحکام بخشی سازه ای دوباره به مکان اصلی خود جای گذاری شوند. در این مقاله شرح کامل اقدامات عملی استحکام بخشی اضطراری انجام گرفته بر روی آرایه ای معماری خانه ارم یزد ارائه شده است.
شمایل شناسی گزیده ای از مُهرهای ایلام قدیم شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
33 - 50
حوزههای تخصصی:
مُهرها به عنوان یکی از مهم ترین داده های باستان شناسی، همواره در مطالعات این علم و هنر باستان موردتوجه بوده اند. شهر شوش به عنوان یکی از مهم ترین محوطه های باستانی ایران در دوره های مختلف تاریخی-فرهنگی، به ویژه دوره ایلام، داده های فرهنگی-هنری بسیاری ازجمله مهرها را در اختیار باستان شناسان و متخصصین تاریخ هنر قرار داده است. یافته های به دست آمده از این شهر باستانی، گویای سبک های گوناگون هنری در دوره های پشت سر گذاشته شده در آن بوده و سبک های گوناگون حکاکی مهر و شمایل نگاری آن ها که می تواند بیان کننده اطلاعاتی در زمینه های مختلفی چون نمادها، اسطوره ها و یا داستان های روایی باشند، در میان این داده ها جایگاه ویژه ای دارند. در دوره ایلام و به طور خاص ایلام قدیم که مورد بحث این پژوهش است، سبک های هنری مختلفی در حکاکی های مهرها دیده می شود؛ سبک هایی که هم می تواند گویای هنر ویژه ایلامی باشد و هم در برخی موارد از تأثیر سبک های حکاکی سرزمین همسایه، یعنی بین النهرین بی بهره نبوده اند. در همین راستا، در اینجا گزیده ای از مهرهای دوره ایلام قدیم شوش (تعداد 11 عدد) که متعلق به موزه ملی ایران هستند، با هدف مطالعه تصاویر آن ها به لحاظ داشتن سبک فرهنگی-هنری خاص بررسی می شوند، و پژوهش در جهت پاسخ گویی به این پرسش که آیا حکاکی های این مهرهای ایلام قدیم می تواند بیان کننده سبک روایی ویژه ای باشند؟ صورت گرفته است. مطالعه انجام گرفته که به روش کتابخانه ای-موزه ای و با تحلیل تطبیقی تصاویر همراه بوده است، می تواند راوی قدرت ارباب حیوانات / یا شاید فرد برتر جامعه آن روز، در حفاظت از حیوانات تحت حمایتش در مقابل حیوانات وحشی باشد و به نوعی با این تصویرپردازی ها، قدرت او را روایت کرده است.
رویکردی نقادانه به اصطلاح شناسی اهلی سازی یک مدل تطوری در اصطلاح شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین دغدغه های هر دانشی موضوع اصطلاح شناسی در آن است. اصطلاح شناسی، مطالعه مفاهیم تخصصی و نحوه استفاده از آن ها در یک حوزه علمی است. مس أله در این پژوهش، تشویش نوشتن و به طور کلی مس أله مندی نوشتن در حوزه علم باستان شناسی و هدف آن ارائه تصوی ری دقیق از اصطلاح شناسی دوره نوسنگی در روند گذار از مصرف غذا به تولید غذا است . این نوشتار تلاش دارد، مشکلات ناشی از تعدد و کثرت معادل ها را مورد بررسی قرار داده و پیشنهادهایی در جهت یکسانی و یکنواختی آن ها مطرح کند. برخی از واژه های تخصصی فرأیند نوسنگی شدن، در پس پویایی الگوواره های باستان شناسی و در گذر از باستان شناسی تاریخی-فرهنگی به باستان شناسی فرآیندی و پس از تغییر رویکرد های آستانه ای به رویکرد های فرآیندی و بلندمدت شکل گرفته اند؛ اما باستان شناسی ایران هنوز نتوانسته با این پویایی همگام شود. تصویری که از این طریق برای کاربران علم باستان شناسی ایجاد می شود، تصویری ایستا از علم است و این نتیجه گیری را درپی دارد که علم، پدیده ای ساکن و تغییر ناپذیر است. این پژوهش با هدف نشان دادن مشکلات و کمبود هایی نوشته شده که می تواند در زمینه انتقال دانش باستان شناسی، بدون آماده سازی زبان علمی، ایجاد شود. یکی از دلایل پرداختن به این موضوع، نیاز به انتقال دانش جدید است. از آنجایی که در دوره ای مهم از پژوهش های باستان شناختی در ایران به سر می بریم که دوران گذار از رویکرد های سنتی به فرآیندی است و مطالعه فرآیند نوسنگی شدن در بسیاری از مناطق ایران در آغاز راه قرار دارد، لازم است که به مباحثی مانند اصطلاح شناسی تخصصی این دوره، پرداخته شود. این نوشتار یک مطالعه کیفی به روش توصیفی-تحلیلی است که در آن ابتدا به توصیف برخی از مفاهیم و شاخص های آن پرداخته شده و سپس پیشنهادهایی در ایجاد و معادل سازی اصطلاحات ارائه شده است.
Aesthetics and investigation of mystical aspects of paintings and motifs in Islamic civilization(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۶, August ۲۰۲۳
29 - 41
حوزههای تخصصی:
Light and color are effective factors in the creation of works of art, which, as the most immaterial element of nature, have always been influential in Iranian Islamic painting, and in fact, they represent the sublime world and spiritual atmosphere Also, the research about light and color in painting and its impact on painters and its contribution to the scope of expressing the influence of mysticism in the whole Islamic culture and art is at the starting point certainly knowing and understanding the three words mysticism, light and color and finding their meaning and meaning in a symbolic way is not only effective in better understanding Iranian and Islamic painting, but also our insight in understanding the Islamic ideas that are rooted in mysticism and Sufism and It also makes the behavior smoother. Colors have a chemical aspect in art, and mixing them is an art similar to alchemy. The main concern of this research, which is presented in an analytical way, is aesthetics and investigating the mystical aspects of paintings and motifs in Islamic civilization in Iranian art and architecture. It seems that Islamic art and architecture tries to manifest God's unity among colors, forms, lights, and sounds. Each color has a special allegory and a relationship with one of the inner states of man and soul. Color is an important factor for spiritual use in the painting effects of Islamic architecture. Mosques in the Islamic world usually use turquoise green and blue colors. Blue and turquoise colors are the main background colors of walls, tiles, altars, domes, and courtyards and along with the golden color in Iranian Islamic paintings, among other colors, they have a special shine and effect. These colors are manifestations of the inner meanings of colors. The colors of turquoise, green and white, which are symbols of nature's sky and divine light, respectively, are mixed together and add to the majesty of the mosques. The colors that result from the radiation of light are a symbol of the manifestation of unity in multiplicity and the dependence of multiplicity on unity. The reflection of the existence of colors in Iranian art shows an extraterrestrial truth outside the world of the senses, rather than imitating the surrounding natural colors. Vigilance and accurate insight in the arrangement of colors and the correct selection of each color refers to a symbolic concept of colors and their mutual effects that permeate the human soul and spirit.
خلعِ سلاح ایل جاف جوان رود(1320- 1334ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
76 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی مسلح شدن دوباره ایل جاف جوان رود در سال 1320ش/1941م، نپذیرفتن خلعِ سلاح در دوره محمدرضاشاه و دلایل خلعِ سلاح آن به دست حکومت مرکزی در سال 1334ش/1955م.روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع اولیه، همچون اسناد انتشارنیافته، مصاحبه و منابع کتاب خانه ای انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: ایل جاف جوان رود به دلیل مسلح بودن ایلات ایرانی و عراقی هم جوارش و بیم از تجاوز و غارت قلمروش توسط آن ایلات حاضر نبود خلعِ سلاح را بپذیرد. حکومت مرکزی نیز چون سران این ایل مجدداً املاک مزروعی و چراگاه های سابق این ایل را تصرف کرده بودند و از واردات و صادرات کالاها در مناطق مرزی قلمرو ایلیاتی شان با عراق حقوق گمرکی می گرفتند که درنهایت به خودمختاری شان منجر شده بود تصمیم گرفت این ایل را خلعِ سلاح کند.
توالی گاهنگاری دشت سیستان بر مبنای تاریخگذاری مطلق تپه یل (یلدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد همگونی فرهنگی در مناطق وسیعی از فلات ایران شکل می گیرد که از آن به عنوان دوره یا افق آغاز ایلامی نام برده می شود. هم زمان با این افق، استقرار در شهرسوخته شکل می گیرد که در هزاره سوم پیش از میلاد وسعت شهر گسترش یافته و محوطه های اقماری متعددی در دشت جنوبی سیستان به وجود می آید. یکی از تپه های شاخص اقماری شهرسوخته، تپه یل یا طالب خان 2 بوده که در فاصله 11 کیلومتری جنوب این شهر قرار دارد. جهت شناخت کامل تر تحولات فرهنگی و الگوهای زیستی هزاره سوم پیش از میلاد در حوزه فرهنگی جنوب شرق ایران، نیاز است تا برخی از محوطه-های شاخص اقماری شهر سوخته مورد کاوش قرار گیرند تا به تحلیلی جامع تر دست پیدا کنیم. با توجه به برخی مشکلات و سؤالات موجود و همچنین آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه زابل، تپه یل به مدت شش فصل کاوش شد. در هر کاوش باستان شناسی اولین سؤال مربوط به شناخت توالی فرهنگی هر تپه است؛ بنابراین طی کاوش فصل اول و دوم در تپه یل یکی از اصلی ترین اهداف، شناخت توالی فرهنگی محوطه و ارائه تاریخ گذاری نسبی و مطلق آن بود؛ که طی کاوش صورت گرفته چهار فاز استقراری شناسایی شد. در این مقاله سعی بر آن است تا با تحلیل مواد فرهنگی به دست آمده از کاوش های صورت گرفته و استفاده از نتایج آزمایش کربن 14 به گاهنگاری نسبی و مطلق این محوطه پرداخته شود. مهم ترین سؤالات عبارت اند از: توالی استقراری تپه یل هم زمان با کدام دوره های شهرسوخته بوده است؟ و با توجه به نتایج آزمایش کربن 14 تاریخ دقیق استقرار در این تپه مربوط به چه برهه زمانی است؟ جهت تاریخ گذاری مطلق نهشته های فرهنگی تپه یل، 5 نمونه زغال به آزمایشگاه مرکز باستان سنجی کورت انگلهورن ارسال شد که نتایج نشان می دهد این محوطه از حدود 2600 پیش از میلاد تا حدود 2300 پیش از میلاد یعنی هم زمان با شهرسوخته III و شهرسوخته IV مورد سکونت قرار داشته است. از آنجایی که یافته های سفالی فاز های جدید محوطه، قابل مقایسه با لایه های 1 و 0 شهرسوخته و تپه طالب خان 1 است، می بایست تاریخی قدیمی تر را برای دوره های III و IV شهر سوخته در نظر گرفت.
تحلیل واکنش تجار در مواجهه با واگذاری امتیاز دخانیات به شرکت های آمریکایی در سال 1312ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره رضاشاه دولت برای کسب درآمد بیشتر تعدادی از محصولات زراعی همچون دخانیات را در انحصار خود درآورد و زان پس، بدون در نظرگرفتن منافع مردم به بهانه تأمین مخارجِ طرح های اقتصادی اقدام به اعطای آن به دولت های بیگانه نمود تا بدین طریق، به سودهای کلانی دست یابد. بنابراین هدف از انجام این تحقیق پاسخ گویی به این سؤال است که واکنش بازرگانان و مردم نسبت به اعطای امتیاز دخانیات به شرکت های آمریکایی چه بود؟ فرضیه ی حاصله چنین است که، با اعطای امتیاز دخانیات به شرکت ها و سرمایه داران آمریکایی درآمد تاجران ایران که این کالای مهم را دادوستد می کردند به شدت کاهش یافت و نیز آزادی تجارت آنان محدود شد و بدین ترتیب، اکثریت آنان در جهت احقاق حق خود نسبت به عملکرد دولت اعتراض و خواهان لغو چنین امتیازی شدند. این پژوهش با تکیه بر اسناد و منابع معتبر تاریخی ابعاد مختلف موضوع را بررسی می نماید. یافته ها نشان می دهد دولت پهلوی با وجود آگاهی از اوضاع معیشتی نامناسب و نیز اعتراض های گسترده مردم، وعده های کذب به آن ها می داد و معتقد بود که اعطای این امتیاز به آمریکایی ها مشکلی برای اقتصاد کشور در پی نخواهد داشت اما با توجه به محتوای اسناد می توان به درستی فهمید که تنها منفعت دولت را مد نظر قرار داده بودند.
شناسایی منشاء ذخایر رسی خشت های ایلامی چغازنبیل در راستای بهینه سازی خشت های مرمتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر دورانتاش دارای سه حصار متحدالمرکز است که با دروازه های متعددی به یکدیگر راه داشته اند. این حصارها شهر را به 3 حوزه تقسیم کرده اند. در مرکز محدوده حصار درونی بنایی موسوم به زیگورات به صورت معبدی مطبق، بر پا شده است. مشخصاً در محوطه تاریخی چغازنبیل بیشترین حجم مصرف مصالح را خشت تشکیل داده است که عنصر اصلی در برپایی سازه های معماری به استثنای مخزن آب و مقابر زیرزمینی است. با آنکه سطح عمده خشت های تاریخی چغازنبیل با اندود کاهگل و یا دیواره های خشتی مرمتی، در مرمت های گذشته پوشیده شده است؛ اما بر اثر گذشت زمان و شسته شدن توسط آب باران آسیب دیده اند. در نتیجه آسیبدیدگی خشت ها قسمت های زیادی از بنا تخریب گردیده و بخش های وسیعتری در شرف نابودی قرار دارند که باید مرمت و حفاظت شوند. آنچه در این تحقیق به عنوان محور مطالعات مورد توجه قرار گرفته است شناسایی منشأ ذخایر رسی مورد استفاده در خشت های تاریخی محوطه چغازنبیل است تا با حفظ اصالت و یکپارچگی در مواد و مصالح بنا از این ذخایر برای تهیه خشت خام به عنوان راهکار منطقی حفاظت، با هدف کاربرد مستقیم در امر مرمت، استفاده شود. در این راستا از خشت های اصلی نمونه برداری شد. نمونه های برداشت شده مورد آزمایش (XRD،XRF، دانه بندی، هیدرومتری و حدود آتربرگ) قرارگرفتند. در نهایت مشخص شد که ایلامیان برای ساخت خشت های تاریخی چغازنبیل هم از خاک های سازندی و هم آبرفتی استفاده نموده اند.
The Archeology of the Ritual Practices The Case Study of the Iron Ages Cemeteries of Talesh Region (Maryan & Tandevin)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
During the life of humans on earth, there has been no subject more interesting and complicated than death. The knowledge and understanding of what will happen to a person after death form the basis of most religions in the world, which have since been referred to as religious matters or religious experiences. The issue of death is so important in many societies that it has caused the birth of schools of thought and, as a result, the growth of various religions and cults. Burial customs include the structure of the graves, the direction, and condition of human or animal skeletons, and the placement of objects in the graves. The Iron Age in Iran and Guilan is divided into three sections: Iron Age I, II, and III. This Period includes from 1500 B.C. to 550 B.C., of course, some archaeologists believe the existence of Iron Age IV, which continues until the middle of the Parthian period (the End of 1st Millennium B.C.). All major discoveries from selected Iron Age sites in the area of Guilan have been explained and classified. In this research, a new attempt has been made to review the religious experience and ritual practices regarding the repeatability of ancient cemeteries of Talesh during the Iron Ages. The main aim of this article is to identify the Iron Age Burial culture in Guilan. This investigation shows that the society’s People of Iron age in the area of Talesh have social Rank and Status but the factor of Gender is not important in classifying their classes.
بررسی وضعیت فعلیِ تنظیم و توصیف اسناد و عرضه خدمات آرشیوی در آرشیو ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
116 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف : تبیین وضعیت فعلیِ گردش کار در بخش تنظیم و توصیف اسناد و عرضه خدمات آرشیوی به مراجعان در معاونت آرشیو ملی سازمان اسناد و کتاب خانه ملی ایران و بررسی چالش های موجود در این حوزه ها. روش/ رویکرد پژوهش : روش پژوهش به صورت ترکیبی شامل روش کیفی و پیمایش تحلیلی است. پرسش از متخصصان آرشیو ملی برای آگاهی از شرایط فعلی و مدل سازی از گردش کار مطلوب و تهیه پرسش نامه و پرسش از آرشیویست ها با هدف بررسی میزان انطباق فرایندهای تدوین شده با شرایط فعلی در حوزه های کاری مدنظر در آرشیو ملی ایران انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری : براساس پاسخ های دریافت شده، به دلیلِ شرایط مطلوبِ طراحی شده در بخش های تنظیم و توصیف اسناد، و رقمی سازی و عرضه خدمات آرشیوی اسناد، راه اندازی زیرساخت نرم افزاری جامع مدیریت اسناد که براساس فرایندهای مطلوب عملیاتی بشود، به طورکامل وضعیت موجود را پوشش خواهد داد.
ویژگی ها و مصارف موقوفات زنان ساری و بارفروش در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۰)
75 - 100
حوزههای تخصصی:
اسناد موقوفات در دوره قاجار یکی از مهم ترین منابع برای ترسیم اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی ایران در این دوره هستند. دربین اقشار و گروه های مختلف جامعه ایران که با انگیزه های متفاوت به وقف توجه داشته اند، زنان از اهمیت خاصی برخوردارند. بررسی مندرجات وقف نامه های زنان، هم ازنظر آگاهی از میزان رواج وقف دربین زنان در این دوره و چگونگی وقف آن ها، و هم از جنبه تصویر بخش هایی از مشارکت زنان در امور اجتماعی دوره قاجار، دارای اهمیت است. هدف : این پژوهش، برآن است تا با مطالعه محتوای وقف نامه های زنان واقف در شهرهای ساری و بارفروش در دوره قاجار چگونگی مصارف و ویژگی های موقوفات آن ها و نیز موقعیت اجتماعی واقفان زن را بررسی کند. روش / رویکرد پژوهش : روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و آماری است و باوجود تکیه بر مندرجات اسناد موقوفات، از برخی منابع تاریخی و تحقیقات معتبر نیز استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری : وقف نامه های زنان ساری و بارفروش در دوره قاجار، ازلحاظ ویژگی های موقوفات و نوع مصارف آن ها، با وقف نامه های مردان این دو شهر چندان تفاوتی ندارند. طرز فکر و اعتقاد هر واقفی ذیل تعیین مصارف موقوفه خودنمایی می کند. موقوفات زنان این دو شهر، کارکردهای مذهبی و اجتماعی داشته اند و برای مصارفی چون عزاداری، خیرات و مَبَرّات، مخارج طلاب، تهیه کتب علوم دینی، امور عام المنفعه، و حمایت از معیشت اولاد واقف درنظر گرفته شده اند. نوع موقوفات این زنان، از جنس زمین، خانه مسکونی، دکان، باغ، حمام و کاروان سرا است. زنان واقف این دو شهر ازحیث خاستگاه اجتماعی از گروه های اعیان و اشراف، تجار و کسبه بازار و زمین داران بودند. موقعیت اجتماعی زنان واقف ساری و بارفروش، به استثناء تعداد کمی که خود دارای نقش اجتماعی چون قابله یا تعزیه خوان بودند به موقعیت اجتماعی پدران یا همسرانشان وابسته بود. نقش های اجتماعی پدران و همسران این زنان عمدتاً شامل: مسگر، پالان دوز، چاقوساز، پیش نماز، دباغ، ارسی دوز، طبیب، مؤذن، مستوفی، قصاب، خیاط، جراح، کلاه دوز، قاضی، گل دوز، بقال، تاجر و کفشدار بوده است.
بازنمایی ایدئولوژی در کتاب های آموزشی دانشگاهی تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی وندایک انجام گرفته است و متن کتاب های آموزشی دانشگاهی درباره تاریخ ایران دوره میانه که توسط نویسندگان بومی و غیربومی تألیف شده از لحاظ تأثیر ایدئولوژی نویسندگان، به شکل کمی، کیفی و تطبیقی، با هدف ارائه یک مدل روش شناختی در تحلیل آثار تاریخ نگارانه بررسی شده است تا مشخص گردد که در روایت رویدادهای تاریخی واحد، چگونه ایدئولوژی مؤلفان در هر متنی با استفاده از ساختار زبانی، به برجسته تر کردن یا کوچک تر جلوه دادن رخدادها یا افراد منجر می شود. بنابر تعریف وندایک، ایدئولوژی ها، نظام های باورهای بنیادین یک گروه و اعضایش هستند که با نظام ایده ها و خاصه با ایده های اجتماعی، سیاسی یا مذهبی آن ها سروکار دارند. ایدئولوژی مؤلفان نیز در طرح واره های تفسیری مؤلفان از گذشته و عبارت هایی دیده می شود که آن را در روایت تاریخی نشان می دهند؛ بنابراین وجه بلاغت و کنش گفتار در نظریه تحلیل گفتمان می تواند در تحلیل این متون نیز به کار آید. برای رسیدن به این منظور، متن کتاب های آموزشی دانشگاهی بومی و غیربومی ازلحاظ وجود راهبردهای ایدئولوژیکی در محورهای بلاغت و کنش در تحلیل گفتمان انتقادی وندایک مطالعه شد و باتوجه به تجزیه وتحلیل آماری یافته های این محورها، روشن شد که راهبردهای ایدئولوژیکی چگونه در ساختار زبانی روایت تاریخی حاضر می شود و ایدئولوژی نویسنده به متن و خواننده منتقل می شود. براساس تحلیل آماری، نویسندگان خارجی از راهبردهای ایدئولوژیکی بیشتری در هر دو محور استفاده کرده اند؛ بنابراین دیدگاهشان درباره رخدادهای تاریخی بیشتر در روایت و متن بازتاب یافته است و یافته های کیفی مقاله نیز نشان دهنده چگونگی حضور این مفاهیم در متن آثار است؛ بنابراین با استفاده از رویکرد و روش تحلیل گفتمانی وندایک، می توان ادعا کرد یک روایت تاریخی بازنمایی شفاف یا روگرفت مطابق با واقعیت عینی زنجیره ای از رویدادهای گذشته نیست، بلکه یک رویداد واحد می تواند در روایت های مختلف به صورت های متفاوتی تحت تأثیر ایدئولوژی و نظام باورهای مؤلفان بازنمایی و روایت شود.
اتباع عثمانی ولایت مکری و تقابل شه بندرخانه عثمانی و کارگزاری امور خارجه ایران در ساوج بلاغ مُکری در دوره قاجار (از اواسط قرن سیزدهم هجری تا پایان دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
6 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف : تبیین جایگاه و اهمیت ولایت مکری در روابط دو کشور ایران و عثمانی و بررسی عملکرد شه بندرخانه عثمانی و کارگزاری وزارت خارجه شهر ساوج بلاغ درزمینه تابعیت و اتباع عثمانی ساکن مکریان. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر به روش تاریخی با تکیه بر اسناد و مدارک آرشیوی و با رویکرد تحلیلی و توصیفی انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری : اهمیت سیاسی، نظامی و اقتصادی ولایت مکری (جنوب استان آذربایجان غربی) و اختلاف دو کشور ایران و عثمانی بر سر مالکیت برخی از مناطق آن باعث شد تا آن منطقه در دوره قاجار، عرصه تقابل سیاست های آن دو دولت باشد. یافته های پژوهش نشانگر آن است که مشکلات مرتبط با اتباع عثمانی ساکن این ولایت و هم چنین تلاش های دولت عثمانی برای تغییر تابعیت اهالی این منطقه بیشتر به دلیل منازعات مرزی و تلاش عثمانی ها برای الحاق قسمتی از خاک این ولایت به عثمانی بوده است.
مروری بر پراکندگی اشیاء سفالی معروف به گوپال در فلات ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
197 - 226
حوزههای تخصصی:
کرانه ها و پس کرانه های پهنه دریای پارس بخش بزرگی از جنوب ایران است که درطول تاریخ موردتوجه بوده و استقرار های بسیاری در این بخش از ایران شکل گرفته است. موقعیت و شرایط جغرافیایی نقش مهم و تعیین کننده ای در شکل دادن تجارت، اقتصاد و اوضاع اجتماعی دریای پارس داشته است. این دریای نیم بسته ازنظر وضع طبیعی و اقتصادی و موقعیت نظامی و سیاسی دارای ارزش به سزایی است؛ همان طورکه حیات اقتصادی و اجتماعی بین النهرین به دو شاهرگ آبی آن، یعنی دجله و فرات وابسته است و همان گونه که رود نیل نقش اصلی و کلیدی را در تاریخ مصر بازی می کند، به همان نسبت دریای پارس را می توان گلوگاه مهم و حیاتی تاریخ و تمدن و اقتصاد ایران دانست. این دریای کوچک و زرخیز در طول هزاران سال هم چون سفره ای پر نعمت آغوش خود را بر ایرانیان و دیگر ملل مجاور باز کرده تا ساکنان سواحل آن، از ذخایر متنوع و گوناگونش بهره مند شوند. پژوهش حاضر به معرفی اشیاء سفالی که به گوپال مشهورند و بیشتر در نیمه جنوبی ایران، به ویژه در کرانه ها و پس کرانه های دریای پارس به وفور یافت می شوند، پرداخته است. علت نام گذاری این اشیاء سفالی دقیقاً مشخص نیست. نمونه های اولیه اشیاء مذکور از بوشهر و خوزستان گزارش شده است. طی مطالعات حاضر در کرانه ها و پس کرانه های شمالی دریای پارس تعداد بسیاری از این اشیاء مورد شناسایی قرار گرفته است. در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و بازدید میدانی از برخی محوطه های حوزه موردمطالعه استفاده شده است. پرسش های اصلی پژوهش حاضر عبارتنداز: گوپال ها به چه بازه زمانی قابل تاریخ گذاری هستند؟ کاربرد گوپال چیست؟ پراکنش گوپال ها در چه مناطقی است؟ علاوه بر معرفی گوپال ها و بررسی ویژگی فنی آن ها درباره کاربرد و تاریخ گذاری نسبی این اشیاء بحث شده و نقشه پراکنش این اشیاء در فلات ایران ارائه شده است.
تبیین برنامه حفاظتی ساختارهای خشتی در برزن جنوبی تخت جمشید
حوزههای تخصصی:
در دامنه کوه رحمت در بخش جنوبی تختگاه تخت جمشید، حد فاصل تختگاه و آرامگاه ناتمام منسوب به داریوش سوم مجموعه بناهایی قرار دارند که از نظر معماری شبیه به سایر بناهای قرار گرفته بر روی تختگاه بوده و هم محور هستند و انحرافی ۲۰ تا ۲۵ درجه به سمت غرب دارند این مجموعه موسوم به برزن جنوبی شامل ۸ سازه جدا از هم به وسیله معابر و گذرهایی طراحی شده به هم مرتبط اند و عموما دارای تالارها و ایوان های ستون دار هستند. مهیا نمودن برخی از مسائل اقلیمی در این مجموعه همچون مهار کردن شیب زمین کنترل سیلاب های روان شده از کوهسار نظم در فرم و ساختارهای برپا شده مسیرهای دسترسی و گذرگاه ها عناصر و جزییات معماری و شهرسازی گویای استفاده و بهره مندی از علم شهرسازی و طراحی شهری در آن است. متأسفانه پس از کاوش و چند مرحله ابتدایی اقدامات مرمتی در محوطه برزن جنوبی ساختارها به حال خود رها شده است. بیشترین مصالح به کار برده شده در این محوطه خشت بوده که عدم رسیدگی مداوم به آن باعث زوال و تخریب ساختارهای خشتی شده است. ماهیت ناپایدار سازه های خشتی در این محوطه اهمیت و ضرورت حفاظت و نگهداری مستمر از این محوطه ارزشمند را گوشزد می کند؛ بنابراین در این مطالعه پس از بررسی عوامل آسیب رسان طرح حفاظت در قالب طرح حفاظت جامع پیشنهاد گردید. در این طرح سعی بر کاهش روند فرسایش و درمان آسیب های ناشی از عوامل آسیب رسان مورد نظر بوده است. روش پژوهش در این مقاله از نظر هدف و روش به صورت پژوهش کاربردی و میدانی است و داده ها به صورت کیفی بر مبنای استدلالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای فیش برداری نقشه کروکی و روش میدانی مشاهده ای
مصاحبه ای تصویربرداری است. از نتایج این پژوهش دسته بندی مهم ترین آسیب های وارده به محوطه در چهار دسته مختلف و ارائه پیشنهادهای حفاظتی به منظور اصلاح آسیب های وارده به محوطه بوده است.
مقایسه سالیابی سقانفارهای مازندران با روش های گاه شناسی درختی و ترمولومینسانس (مطالعه موردی: شهرستان قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقانفار، بنائی چوبی در استان مازندران بوده که دارای کاربردی مذهبی می باشد. با توجه به اهمیت تاریخی و فرهنگی سقانفارهای مازندران، مطالعات سالیابی مطلق با روش های علمی و قابل استناد بر روی آن ها صورت نگرفته است و پژوهش ها عمدتاً بر روی نقاشی های درون آن و یا معماری آن ها بوده است. در این پژوهش، برای نخستین بار در کشور، قدمت دو سقانفار شهرستان قائم شهر (وسطی کلا و سیدابوصالح) با روش های گاه شناسی درختی و ترمولومینسانس تعیین شدند. در این روش ابتدا از تیرها و ستون های سازه دو سقانفار با مته رویش سنج و عکسبرداری از مقاطع نمونه برداری انجام شد. آنگاه نمونه های چوبی تهیه شده زیر دستگاه اندازه گیری LINTAB با دقت یکصدم میلیمتر اندازه گیری شدند و نمونه های تصویری با نرم افزار ImageJ اندازه گیری شدند. برای ارزیابی ترمولومینسانس، نمونه هایی از آجرهای پی سقانفار تهیه و برای تاریخ گذاری به آزمایشگاه منتقل شدند. در بررسی گاه شناسی درختی به کمک تطابق سری زمانی مرجع از پهنای حلقه های رویش بلوط منطقه گرگان با نمونه های مستخرج از سقانفارها مشخص شد که این بناها در دوره قاجار (وسطی کلا، 1856 میلادی و سیدابوصالح، 1881 میلادی) ساخته شدند و در دوره های تاریخی پس از آن، مرمت و حتی دستخوش تغییرات ازنظر ابعاد گردیدند. نتایج آزمایش های ترمولومینسانس انجام شده برروی آجرهای پی سقانفارها با نوسان پنج ساله، قدمت مورد سقانفار سیدابوصالح را 140 سال (زمان ساخت بنای اصلی) و قدمت سقانفار وسطی کلا را 50 سال (زمان ساخت بنای الحاقی) تعیین نمود. مقایسه این دو روش با هم نشان داد که درصورت وجود نمونه های چوبی مناسب برای استفاده در تکنیک گاه شناسی درختی، این روش از دقت بالاتری برخودار خواهد بود.
تشکیلات نظامی و سربازخانه های ظل السلطان در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
51 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی جایگاه تشکیلات نظامی ظل السلطان و چگونگی توسعه تأسیسات نظامی او با مطالعه موردی سربازخانه های اصفهان.روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی به روش تحلیل تاریخی و محتوایی براساس نسخه های خطی، اسناد و تصاویر آرشیوی داخلی و خارجی و مطالعات کتاب خانه ای و میدانی نگاشته شده است.یافته ها و نتیجه گیری: ظل السلطان در دوره اقتدارش از سال 1296ق-1305ق/1878م-1887م تشکیلات و زیرساخت های نظامی گسترده ای شامل چهار سربازخانه، دو توپ خانه پیاده و سواره و چند انبار تسلیحات نظامی در اصفهان ایجاد و تجهیز کرد. او ارتشی کوچک و مجهز با حدود بیست ویک هزار سرباز براساس آموزش فنون نظامی نوین داشت. مصطفی قلی خان فراش باشی بنابه دستور ظل السلطان، کاربری میدان چهارحوض و نقش جهان و کاروان سرای مادرشاه را به سربازخانه تغییر داد و سربازخانه ای برای سوارهای فتحیه روبه روی کاروان سرای مادرشاه ساخت. او هم چنین در کنار میدان چهارحوض، سربازخانه ناصری را احداث کرد که پس از عمارت مسعودی، باشکوه ترین بنایی بود که به دستور ظل السلطان ساخته شده بود. توجه مستمر ظل السلطان به آموزش و تربیت نیروی نظامی، پرداخت به موقع مواجب شش ماهه و سالیانه صاحب منصبان، سربازان، سواران و توپ چیان و تهیه تجهیزات نظامی و وسایل موردنیاز برای مشق قشون، دلیل موفقیت او در تشکیل قشون منظم بوده است.