فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های مشارکت ذینفعان جهت خلق ارزش در صنعت بانکداری (مورد مطالعه بانک کشاورزی آذربایجان شرقی) می باشد. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش، توصیفی– اکتشافی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان حوزه بانکداری و تحلیل رفتار ذی نفعان می باشند. نتایج نشان داد که با استفاده از روش علمی متاسنتز (فراترکیب) و با مرور مقاله های منتشر شده، مقاله هایی که به مبحث یکپارچگی فرآیندهای کسب و کار پرداخته بودند مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند و براساس ۲۷ مقاله منتخب، تعداد 37 شاخص استخراج گردیدند. در این مطالعه 1009 مقاله و پژوهش مرتبط در ژورنال های معتبر در بازه زمانی قبل از 2020 از نمایه های استنادی انتخاب شد. در نهایت، 11 مورد ارزیابی و شناسایی شد و در نهایت چارچوب نهایی با اعمال مجموع نظرات خبرگان مولفه ها و شاخص های مشارکت ذی نفعان بصورت 1- فعالیت 2- منابع 3- ورودی / خروجی 4- هدف 5- زمان 6- فناوری 7- قوانین 8- ذینفعان (مالک، مجری، مشتری، تأمین کننده) تأیید و شناسایی شد.
طراحی و تبیین الگوی توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه خط مشی گذاری، کارآفرینی و مدیریت به تعداد 23 نفر یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار 2020Maxqda ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 34 مفهوم و 109 کد استخراج گردید. خط مشی های حمایتی، آمایش سرزمینی، ظرفیت های مهارتی، بستر کارآفرینی، تبیین سند اشتغال بانوان و سیستم آموزشی بیشترین ضریب اهمیت را به دست آوردند. در این پژوهش، الگوی توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای ارتقا اشتغال زنان، توسعه اجتماعی و برابری شغلی سودمند باشد.
تاثیر الهام مشتری بر وفاداری مشتری با نقش تعدیل گری بازاریابی چریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
157 - 176
حوزههای تخصصی:
مفهوم الهام بخشیدن به مشتریان، به فعالان در صنعت خرده فروشی این امکان را می دهد که قصد خرید و وفاداری مشتریان را افزایش دهند. این مقاله قصد دارد با استفاده از چارچوب مفهوم الهام گیری مشتری که با نظریه انتقال تأثیر و نظریه طبقه بندی نوآوری تکمیل شده است، سهم نوآوری درک شده کانال های مختلف فروش در الهام بخشیدن به مشتریان و ایجاد وفاداری مشتری را به کمک درنظرگرفتن استراتژی بازاریابی چریکی به عنوان متغیر تعدیلگر موثر بر رابطه بین نوآوری درک شده کانال های فروش و الهام گیری مشتری در کانال های متنوع فروش و بازاریابی، در صنعت خرده فروشی بررسی نماید.تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی- پیمایشی دارد. جامعه مورد مطالعه پژوهش، مشتریان محصولات ابزارآلات برند رونیکس در شهر تهران بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار 3 Smart PLS استفاده گردید. با تحلیل داده های گردآوری شده مشخص شد فرضیه اول پژوهش مبنی بر تأثیر مثبت نوآوری ادراک شده کانال فروش بر الهام گیری مشتری، فرضیه دوم مبنی بر تأثیر مثبت الهام گیری مشتری بر الهام دهی مشتری، فرضیه سوم مبنی بر تأثیر مثبت الهام دهی مشتری بر وفاداری مشتریان و فرضیه چهارم مبنی بر تعدیلگری مثبت بازاریابی چریکی بر رابطه بین نوآوری ادراک شده کانال فروش و الهام گیری مشتری مورد تأیید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات متقابل بین حالات الهام مشتری وجود دارد و می توان نقش نوآوری ادراک شده کانال فروش و وفاداری مشتری را به عنوان پیش زمینه ها و پیامدهای الهام به ترتیب مورد تأکید قرار داد.
بررسی و تبیین مقوله های علم آموزی سرمایۀ انسانی از منظر قرآن (با تکیه بر کلمة العلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
181 - 216
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات اخیر نشان داده که آموزش نیروی کار برای به دست آوردن بهره وری سازمان قابل توجه است. از طرفی در اسلام انسان باارزش ترین سرمایه یک جامعه، موجود شایسته و بهترین مخلوق دانسته شده است؛ ازاین رو این پژوهش در پی آن است که علم آموزی سرمایه انسانی از نظر قرآن چیست.روش: جامعه آماری این پژوهش، آیات 60 سوره قرآن می باشد که کلمات «علم» و «تعلیم» به صورت تفسیر موضوعی و با استفاده از روش کلیدواژه ای و کلمه ای، در نرم افزار جامعه التفاسیر نور جمع آوری شد و آیات به دست آمده با رویکرد کاربردی با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی در سه مرحله کدگذاری و تحلیل شد. آیات هر یک از مقوله ها استخراج و در قالب زیرمقوله ها قرار گرفت. از تحلیل محتوای کمّی نیز برای به دست آمدن فراوانی استفاده شده است.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که آموزش سرمایه انسانی از منظر قرآن دارای 14 مقوله و 28 زیر مقوله می باشد؛ این نتایج حاصل بررسی قرآن و استخراج 255 مورد از آیات به عنوان فیش های پژوهش بوده که از 60 سوره به دست آمده است.نتیجه گیری: آموزش سرمایه انسانی به صورت تأسیسی از منظر قرآن، بیانگر ویژگی های یادگیری و آموختنی انسان می باشد، که سبب عمق بخشی به معنویات، مهارت آموزی، تحول آفرینی و افزایش بهره وری در سازمان می شود.
ارزیابی مدیریت سبد پروژه های خدمات سلامت مبتنی بر فناوری اطلاعات با رویکرد استنتاج فازی عصبی-تطبیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در چشم انداز پویای مدیریت بهداشت و درمان، مدیریت کارآمد سبد پروژه های خدمات سلامت مبتنی بر فناوری اطلاعات برای بهینه سازی تخصیص منابع، کاهش خطرات و بهبود نتایج بسیار مهم است. این پژوهش به اهمیت و ضرورت پیش بینی و ارزیابی شیوه های مدیریت سبد در پروژه های خدمات سلامت، با توجه به اتکای فزاینده به فناوری اطلاعات برای هدایت نوآوری و کارایی در ارائه خدمات می پردازد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر مدیریت سبد در پروژه های خدمات سلامت مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارزیابی اهمیت آنها با استفاده از رویکرد استنتاج فازی عصبی تطبیقی است. روش ها: این پژوهش شامل دو مرحله کلیدی است. در مرحله اول، تحلیل فراترکیب برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر مدیریت سبد در پروژه های سلامت انجام شد. سپس، مؤلفه های شناسایی شده با استفاده از رویکرد استنتاج فازی عصبی-تطبیقی برای اولویت بندی اهمیت آنها ارزیابی شد. یافته ها: یافته های این پژوهش، عوامل حیاتی مؤثر بر مدیریت سبد در پروژه های خدمات سلامت، از جمله عوامل مدیریت فناوری اطلاعات، عوامل فرهنگی، مدیریت فناوری اطلاعات سلامت را در بعد کلان و عوامل مدیریت تحقیق و توسعه، مدیریت سبد پروژه و مدیریت مالی را در بعد خرد نشان داد. نتیجه گیری با درک و اولویت بندی عوامل شناسایی شده، سازمان های حوزه سلامت می توانند قابلیت های مدیریت سبد خود را افزایش دهند، تخصیص منابع را بهینه کنند و درنهایت خدمات سلامت برتر را ارائه دهند.
طراحی چارچوب مفهومی یادگیری غیر رسمی محیط کار مبتنی بر یادگیری تکلیف محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
120 - 154
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهند که 70 تا 90 درصد یادگیری در محیط کار غیر رسمی است. از سوی دیگر، یادگیری غیر رسمی ممکن است به دلیل ماهیت بدون ساختار و محدودیت های آن اثربخش نباشد. استفاده از مدل های یادگیری تکلیف محور که بر یادگیری بر اساس مسائل و تکالیف واقعی تمرکز دارند، می تواند در این زمینه مفید باشد. این مطالعه به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی برای طراحی یادگیری غیر رسمی محیط کار (IWL[1]<!--[endif]-->) مبتنی بر یادگیری تکلیف محور (TCL[2]<!--[endif]-->) انجام شد. بدین منظور دو مطالعه مقدماتی با استفاده از روش فرا ترکیب کیفی انجام و از نتایج آنها استفاده شد. این دو مطالعه برای شناسایی مهم ترین مؤلفه های یادگیری تکلیف محور و یادگیری غیر رسمی محیط کار انجام شد. در هر دو مطالعه، ما از رویکرد فرا ترکیب توصیه شده توسط ساندلوسکی و باروسو[3]<!--[endif]--> (2006) استفاده کردیم. یافته ها نشان داد که اشتراکات فراوان چارچوب های مفهومی یادگیری تکلیف محور و یادگیری غیر رسمی محیط کار، امکان توسعه یک چارچوب مفهومی مشترک را فراهم می کند. چارچوب مفهومی حاصل (TC-IWL) شامل پنج مؤلفه اصلی و 15 مولفه فرعی است: محرّک یادگیری (اصالت محرّک، محرّ ک های زمینه ای، محرّک شایستگی محور، تنوع و توالی محرّک)، کنش در محیط کار (درک تجربه جدید، سازگاری زمینه، تمرین تکمیلی)، حمایت و راهنمایی (مربیگری همتا، بازخورد چند منبعی، داربست مرتبه دوم، نمایش و واضح سازی)، خودراهبری (خود داربست سازی و خود ارزیابی)، و تأمل بر کنش. <!--[endif]--> [1]<!--[endif]--> Informal workplace learning [2]<!--[endif]--> Task centered learning [3]<!--[endif]--> Sandelowski & Barroso
طراحی مدل پویای مدیریت کسب و کارهای نوپا بر اساس پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
201 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ایجاد یک مدل پویایی شناسی سیستم، برای مدیریت دوره حیات کسب و کار های نوپا -بر اساس عوامل شناسایی شده مؤثر در شکست و موفقیت این کسب و کارها و بررسی تأثیرات این عوامل در حلقه های مختلف است. روش این پژوهش در بخش شناسایی عوامل از نوع تئوری زمینه ای بوده و در بخش مدل سازی بر اساس پویایی شناسی سیستم می باشد. بر اساس مطالعات انجام شده، نرخ موفقیت کسب و کار های نوپا (استارت آپ ها) در سراسر جهان بسیار پایین و طبق نتایج پژوهش ها کمتر از 10 درصد می باشد. لذا شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت و شکست استارت آپ ها و استخراج یک مدل پویا از این عوامل، می تواند به مدیریت استارت آپ ها و افزایش احتمال موفقیت بینجامد. جهت استخراج عوامل شکست و موفقیت در این پژوهش، 25 مصاحبه با فعالان حوزه کسب و کار های نوپا در تهران، در چهارچوب روش نظریه زمینه ای ساخت گرا صورت پذیرفته است و پس از شناسایی عوامل مذکور شامل 87 مفهوم، 32 مقوله و 7 مقوله کلی، ابتدا نمودار های علی-حلقوی در حوزه های مختلف ترسیم شده و سپس یک مدل بر اساس پویایی شناسی سیستم، شامل 13 متغیر حالت از عوامل مؤثر ایجاد گردیده است. مدل حاصل، با تست های متعدد بررسی شده و نتایج نشان از امکان پیش بینی روند رشد و یا شکست استارت آپ ها از طریق مدل سازی و تعیین ضرایب مربوطه دارد.
ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بسته بندی: یک مطالعه کیفی در شرکت های صنایع غذایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
1 - 25
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بسته بندی: یک مطالعه کیفی در شرکت های صنایع غذایی انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای و از لحاظ روش جمع آوری داده ها روش تحقیق کیفی است. برای انتخاب جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، و ایجاد مولفه های مدل نهایی الگو، پژوهشگر تلاش دارد تا با مصاحبه با خبرگان و مدیران و کارشناسان ارشد حوزه شرکت های صنایع غذایی است که با 12 نفر خبره حجم نمونه بر اساس رسیدن به اشباع نظری با 12 مصاحبه تعیین شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون کیفی و نرم افزار مکس.کیو.دی.ای استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی سه دسته از مقوله های فراگیر شامل بسته بندی، دلبستگی به برند و رفتار مصرف کننده بعنوان مولفه های اصلی شناسایی شدند. بسته بندی شامل عوامل ارتباطی، عوامل لجستیکی، عوامل اقتصادی، عوامل زیست محیطی و مسئولیت اجتماعی، شناسایی شدند. در رابطه با دلسبتگی به برند، وفاداری به برند، آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده و تداعی های برند شناسایی شدند. نهایتادر رابطه با رفتار مصرف کننده عوامل شخصی، فرهنگی، روانشناختی (انگیزشی) و آمیخته بازاریابی شناسایی شدند.
بهره کشی شغلی و پنهان سازی دانش: شواهدی از بخش خصوصی حرفه حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله آن است تا ارتباط میان بهره کشی شغلی را با تمایل حسابرسان به پنهان سازی دانش در حرفه حسابرسی را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور 136 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی کشور به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. مبانی نظری پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و داده های پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری گردیده است. آزمون فرضیه های پژوهش نیز بر اساس روش همبستگی و با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد با افزایش درک حسابرسان از سطح بهره کشی شغلی ، تمایل آن ها به پنهان سازی دانش افزایش می یابد. هم چنین، یافته های این مقاله نشان می دهد که رابطه ای معنی دار و منفی میان رتبه شغلی حسابرس و پنهان سازی دانش وجود دارد. نتایج این مطالعه تایید می نماید سطح تحصیلات حسابرسان ، اندازه موسسه حسابرسی و جنسیت حسابرس رابطه معنی داری با پنهان سازی دانش وجود ندارد.
Providing a sustainable marketing model in the insurance industry with a focus on artificial intelligence(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۴
135 - 149
حوزههای تخصصی:
The current research was conducted with the aim of providing a sustainable marketing model in the insurance industry with a focus on artificial intelligence. According to the type of data, the research method is mixed (qualitative-quantitative) of exploratory nature. In the statistical population, 12 people were selected from among the experts until the theoretical saturation was reached. The experts included professors of the faculty of business management and senior managers of Alborz insurance company, who were selected by non-probability, targeted and chain sampling. Quantitative part of 400 managers were insurance industry experts, using Cochran's formula, 196 people were selected by stratified random method. To collect data, semi-structured interviews and researcher-made questionnaires were used. The analysis method has been carried out in several consecutive steps. In the first stage, to identify the components of the model, the qualitative method and semi-structured interviews using the grounded theory have been used. In the next section, using interpretative structural modeling, the identified indicators were leveled. Finally, in order to fit the designed model in the qualitative part, a quantitative method with structural equation modeling approach was used with PLS4 software. The findings showed that 6 components were identified and there is a significant relationship between all components and sustainable marketing and the designed model has an acceptable fit. It can be concluded that AI can be incorporated as an essential component of a sustainable marketing strategy, enabling marketing professionals and businesses to make positive changes while increasing their brand reputation and profitability.
طراحی الگوی برندینگ برای بیمارستان در عصر دیجیتال با رویکرد داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برندسازی بیمارستان در عصر دیجیتال موجب تقویت اعتماد، وفاداری و افزایش ارزش خدمات بیمارستانی می گردد. برندسازی دیجیتال از طریق پلتفورم های دیجیتال موجب افزایش تعامل با بیماران، ارتقای عملکرد مالی و تجاری و پاسخگویی بیشتر به نیازهای جامعه می گردد. با توجه به عدم وجود الگوی برندسازی بیمارستان ها در عصر دیجیتال، این مطالعه باهدف طراحی الگوی برندینگ بیمارستان ها در عصر دیجیتال در ایران با رویکرد داده بنیاد انجام شد. روش ها: این مطالعه کیفی با روش داده بنیاد در سال 1402 انجام شد. در انتخاب شرکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. حد اشباع در این مطالعه 15 نفر تعیین شد. گردآوری داده با استفاده از مصاحبه های کیفی عمیق انجام شد. بر اساس روش شناسی گراندد تئوری و بر روش اشتراووس و کوربین، تمامی مصاحبه های کیفی، پیاده سازی و مفهوم سازی شد، سپس با استفاده از تحلیل مقایسه ای ثابت در سه مرحله از فرآیند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شد. پس از تشکیل مقولات، با استفاده از کدگذاری محوری، پیشایندها، مداخلات و پیامدها طبقه بندی و درنهایت مقوله مرکزی انتخاب و الگوی نهایی ارائه گردید. داده ها با نرم افزار Atlas.tiنسخه 9 تحلیل گردید. یافته ها: تعداد 413 کد اولیه استخراج شد و در قالب 13 زیر مقوله اصلی و سه مقوله محوری گروه بندی گردید. الگوی نهایی در قالب پیشایندها، مداخلات تعاملات و پیامدها ارائه شد که عبارت اند از محور شرایط (پیشایندها) شامل مقوله های استفاده از پلتفورم های دیجیتال، حضور ثابت و مداوم در بسترهای آنلاین، حمایت و پذیرش فرهنگ بیمار بود. محور مداخلات و تعاملات شامل ارتباطات سلامت، تقویت کارکردهای درمانی، آموزش مداوم پزشکان و پرستاران، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، آموزش سواد سلامت و ترویج مراقبت، بازاریابی محتوا، برندسازی شخصی با استفاده از سئو (SEO) بود و درنهایت محور پیامدها شامل بین المللی سازی بیمارستان، بیمارستان های مردم محور، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، خلق ارزش برای ذینفعان، افزایش اعتماد، وفاداری و هواداری بود. نتیجه گیری: بازاریابی دیجیتال یکی از حیاتی ترین استراتژی های بازاریابی برای خدمات سلامت است و در عصر جدید استفاده از رسانه های اجتماعی، بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) از الزامات اساسی است.
مفهوم پردازی نظام مند ترک خدمت کارکنان با تأکید بر عوامل پیشایندی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
23 - 75
حوزههای تخصصی:
ترک خدمت کارکنان یکی از چالش های مهم سازمان ها است که غفلت از آن می تواند هزینه های زیادی را برای سازمان به بار آورد. بخش مهمی از عواملی که بر اقدام به ترک خدمت کارکنان تأثیرگذارند، به عنوان عواملی شناخته می شوند که نیت یا قصد ترک خدمت را در کارکنان شکل می دهند که می توان از آنها به عنوان عوامل پیشایندی نام برد. هدف این مطالعه، مفهوم پردازی نظام مند ترک خدمت کارکنان با تأکید بر عوامل پیشایندی با استفاده از روش فراترکیب است. در این مطالعه، 175 مطالعه که به بررسی عوامل ترک خدمت کارکنان پرداخته بودند، شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این مطالعه نشان داد که عوامل پیشایندی ترک خدمت کارکنان را می توان در سه دسته کلی قرار داد:
الف) عوامل فردی: شامل عوامل جمعیت شناختی کارکنان؛ سرمایه روانی و روان شناختی؛ موفقیت شغلی؛ ب) عوامل شغلی: شامل رضایت شغلی، تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری؛ ج) عوامل سازمانی (درونی و بیرونی): شامل عوامل کلان اقتصادی، سابقه کار در سازمان، روابط کار- خانواده، حمایت سازمانی، عدالت سازمانی و در نهایت ارتباط با مدیر. این عوامل می توانند به صورت مستقیم (مانند کیفیت زندگی کاری) یا غیرمستقیم (مانند نداشتن رضایت شغلی) بر اقدام به ترک خدمت کارکنان تأثیر گذار باشند. این مطالعه بر اهمیت توجه به عوامل پیشایندی ترک خدمت کارکنان تأکید می کند. مدیران و سازمان ها می توانند با شناسایی و رفع عوامل پیشایندی ترک خدمت، از ترک خدمت واقعی کارکنان جلوگیری کرده و خود را از چالش های جدی بعدی نجات دهند.
مفهوم پردازی نقش آموزش مشاغل و فرصت های شغلی در بهبود نگرش کارآفرینانه دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
44 - 17
حوزههای تخصصی:
توجه به بهبود مهارت ها، نگرش ها و رفتارهای کارآفرینانه به عنوان عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع در دهه های اخیر افزایش یافته است. بر اساس گزارش های دفتر دیده بان جهانی کارآفرینی، این مهارت ها و نگرش ها اکتسابی و قابل آموزش هستند. از این رو، آموزش کارآفرینی از دوران کودکی به عنوان مرحله ای اساسی در شکل گیری و تقویت این مهارت ها و نگرش ها در نظر گرفته می شود. هدف از انجام این پژوهش، مفهوم پردازی نقش آموزش مشاغل و فرصت های شغلی در بهبود نگرش کارآفرینانه دانش آموزان پایه ششم در منطقه فرگ شهرستان داراب بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی در منطقه مذکور است. دو کلاس ۳۰ نفره به صورت هدفمند برای گروه های آزمایش و کنترل به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سنجش نگرش کارآفرینانه گردآوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره، T زوجی و مستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. پیش فرض همگنی واریانس درون گروهی با آزمون لوین و نرمال بودن توزیع داده ها با آزمون شاپیرو-ویلکس بررسی گردید. نتایج نشان داد که آموزش مشاغل و فرصت های شغلی به طور مؤثر منجر به تقویت و رشد نگرش کارآفرینانه دانش آموزان شده است. به کارگیری روش های تدریس متنوع و بهره گیری تلفیقی از دروس پایه ششم برای آموزش مشاغل، بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های نگرش کارآفرینانه دانش آموزان یعنی خلاقیت و نوآوری، ریسک پذیری و بهره برداری از فرصت ها دارد. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای بهبود و نهادینه سازی فرهنگ کارآفرینی با تأکید بر آموزش کارآفرینی در دوران ابتدایی به همراه دارد.
ارائه الگوی کیفیت حسابرسی داخلی مبتنی بر فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
349 - 378
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوی کیفیت حسابرسی داخلی مبتنی بر فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز تحقیق برای مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) جهت ارائه الگو از میان خبرگان یعنی 15 نفر از روسای کمیته های حسابرسی شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران که دارای مدرک تحصیلی دکترا یا کارشناسی ارشد بودند با حداقل سابقه ده سال کار حسابداری و حسابرسی گرداوری شد. برای اطلاعات بخش مدلسازی معادلات ساختاری از پرسشنامه محقق ساخته که در میان 384 نفر از حسابداران، حسابرسان داخلی، مدیران و کارکنان عالی رتبه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران توزیع و گرداوری شده بود استفاده گردید. در این تحقیق با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) یک مدل برای کیفیت حسابرسی داخلی بر اساس فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای طراحی شد. سپس بر اساس الگوی به دست آمده، روابط متغیرها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) مجددا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل ساختاری تفسیری (ISM) توسط مدل اکتشافی نشان داد که اخلاق حرفه ای با ابعاد، التزام به استانداردهای حرفه، رفتار و عملکرد حرفه ای، صلاحیت، استقلال و بی طرفی، رازداری و صداقت منجر به ارتقا کیفیت حسابرسی داخلی می گردد. همچنین فرهنگ سازمانی با ابعاد التزام به قوانین سازمانی، پذیرش ارزش های سازمان، سازگاری و انطباق پذیری و تعهد به مشارکت منجر به ارتقا کیفیت حسابرسی داخلی می گردد. ماتریکس میک مک نشان داد مؤلفه های التزام به استانداردهای حرفه، رفتار و عملکرد حرفه ای، صلاحیت و استقلال و بی طرفی بیشترین قدرت نفوذ را در مدل بر کیفیت حسابرسی داخلی دارند. و بیشترین وابستگی به کیفیت حسابرسی داخلی متعلق به مؤلفه های التزام به قوانین سازمانی، پذیرش ارزش های سازمان، سازگاری و انطباق پذیری و تعهد به مشارکت است. در نهایت مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد اخلاق حرفه ای و فرهنگ سازمانی تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی داخلی دارند. همچنین اخلاق حرفه ای از طریق نقش میانجی فرهنگ سازمانی تأثیر مثبتی بر کیفیت حسابرسی داخلی دارد.
یک مدل چندهدفه مبتنی بر تصمیم گیری گروهی و مجموعه های فازی فیثاغورثی بازه ای-مقدار برای مسئله انتخاب تأمین کننده و تخصیص سفارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
1 - 49
حوزههای تخصصی:
انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش یکی از مهم ترین مسائل در مدیریت زنجیره تأمین است که می تواند تأثیر قابل توجهی بر روی عملکرد و بهره وری کلی یک سازمان داشته باشد. این تحقیق یک رویکرد مبتنی بر تصمیم گیری گروهی برای حل این مسئله ارائه می دهد. ابتدا، خروجی ارزیابی های تصمیم گیرندگان با استفاده از یک رویه کمّی به مجموعه های فازی فیثاغورثی بازه ای-مقدار تبدیل می شوند. سپس بر مبنای این عناصر فازی، روش کریتیک برای تعیین وزن معیارها به کار می رود. با استفاده از عملگر تجمیع موزون هندسی انیشتین و اوزان استخراج شده، عملکرد نهایی هر تامین کننده به صورت مجموعه فازی فیثاغورثی بازه ای-مقدار محاسبه می شود. در گام بعد یک مدل چند هدفه با توجه به پارامترهای تخصیص سفارش و عملکردهای بدست آمده از تامین کنندگان برای مسئله فرموله می شود. در نهایت از تکنیک برنامه ریزی فازی جهت حل مدل چند هدفه استفاده می شود. به منظور تحلیل کارایی رویکرد پیشنهادی، یک مثال کابردی بر اساس شاخص های زیست محیطی در نظر گرفته شده و تحلیل حساسیت بر روی وزن معیارها صورت می پذیرد تا منطقی بودن و کارایی نتایج ارزیابی شود. نتایج به دست آمده نشان دهنده عملکرد مناسب رویکرد پیشنهادی در حل مسئله انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش است.
تصمیمات قیمت گذاری زنجیره تامین سبز دو کاناله با در نظر گرفتن تبلیغات در حالات متمرکز و غیر متمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
51 - 94
حوزههای تخصصی:
تصمیمات قیمت گذاری از مهم ترین تصمیمات زنجیره تامین می باشد که نقش حیاتی در سودآوری زنجیره تامین دارد. در این تحقیق یک زنجیره تامین سبز دو کاناله و دو سطحی متشکل از یک تولیدکننده و یک خرده فروش در نظر گرفته شده است که دو نوع محصول استاندارد و یک نوع محصول سبز تولید می شود. تقاضای محصولات، قطعی و یک تابع خطی از قیمت محصولات، زمان تحویل کانال آنلاین، سطح کیفیت سبز، سطح تبلیغات و سطح ردیابی اطلاعات می باشد. محصول سبز از طریق کانال آنلاین و محصولات استاندارد از طریق کانال سنتی خرده فروشی به فروش می رسند. دولت جهت تولید محصول سبز و اجرای فناوری بلاکچین یارانه پرداخت می کند. مسئله تحت دو مدل تصمیم گیری متمرکز و غیرمتمرکز در نظر گرفته شده است که در مدل غیرمتمرکز، بازی استکلبرگ به رهبری تولیدکننده درنظر گرفته شده است و در مدل متمرکز، اعضای زنجیره تامین تصمیمات خود را به طور یکپارچه اتخاذ می کنند. نتایج نشان داد که زنجیره تامین در مدل متمرکز دارای بیشترین سودآوری می باشد. همچنین مشاهده گردید در مدل متمرکز تمامی محصولات از کمترین قیمت برخوردار می باشند.
طراحی الگوی مفهومی بررسی تطورات سیاستی در حکمرانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف
در فرایند سیاستگذاری، بررسی تطورات سیاستی در هر مسأله یا موضوع، امری است اجتناب ناپذیر، تا بتوان تجربیات گذشته را چراغ راه آینده سیاستگذاری قرار داد. این امر مستلزم استخراج مدلی درخور است که با آن بتوان توصیف هوشمندانه از عملکرد واقعی سیاستگذار در دستیابی به اهدافش ارائه کرد. فقدان مدلی شایسته در بررسی ها، انتزاعی بودن مدل ها، عدم پوشش پروسه های واقعی خط مشی گذاری در بررسی ها، فاصله گرفتن سیاستگذار از تکالیف کلان و استغراق در جزئیات، مهم ترین براهینی است که مُثبت احتیاج سیاستگذاران، بویژه سیاستگذاران حوزه فرهنگ به برخورداری از الگویی شایسته در این خصوص است. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مفهومی کارآمد و موثر در بررسی تطورات سیاستی در حکمرانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است.
روش
با انتفاع از اسلوب تحقیق اکتشافی و استراتژی تئوری مفهوم سازی بنیادی و با مصاحبه با 61 نفر از متخصصین و دست اندرکاران در دستگاه ها و نهادهای ذیربط، مدل مذکور استخراج شد. بمنظور تحلیل داده ها از شیوه مقایسه مداوم در مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی بهره گرفته شده است. مبتنی بر کدگذاری های صورت گرفته، نخست 870 کد اولیه، مشخص شد.
بررسی روایی تحقیق، بر عهده مصاحبه شوندگان و متخصصین بوده که مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین با بهره برداری از شیوه مطالعه حسابرسی فرآیند پایایی تحقیق نیز مورد تأیید قرار گرفت.
نتایج
تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که الگوی مفهومی بررسی تطورات سیاستی در حکمرانی فرهنگی ج.ا.ا، یک ماتریس سه بُعدی، واجد 11 طبقه (نوع فعالیت سیاستی) به جهت فرایندی و 11 مقوله (جنس فعالیت سیاستی) به جهت شکلی و هشت دسته به جهت محتوایی می باشد.
بحث و نتیجه گیری
انواع فعالیت های سیاستی شامل موارد زیر است:
اجرایی و تصدی گرایانه (مباشرتی)
حمایت معنوی (هدایتی)
حمایت مادی
مشارکتی (سهیم در اجرا)
سیاستگذاری و برنامه ریزی
تقنینی
نظارتی
صدور مجوز
هماهنگی تعاملاتی
ستادی مدیریتی عمومی
تقابل با جریان توسعه ای و ترویجی
جنس فعالیت های سیاستی شامل موارد زیر می باشد:
آموزشی
پژوهشی
هنری
استعدادیابی
حفظ و نگهداری آثار موسیقیایی
مالکیت مادی و معنوی اثر
تبلیغی ترویجی
رسانه ای
تملک و تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری
مجازی و رسانه های دیجیتال
ستادی و مدیریتی تخصصی
هشت دسته محتوایی نیز شامل موارد زیر است:
عرفی گرایی یا سکولاریزیم
دموکراتیزاسیون
توسعه گرایی و مدرنیزاسیون
ملی گرایی در سایه امت گرایی
اصلاحات اجتماعی و اقتصادی
خانواده گرایی
شریعتمداری
انقلابی گری
در پایان، پیشنهاد می شود با بهره گیری از مدل ارائه شده در این تحقیق و با استفاده از شیوه های علمی و کاربردی، آسیب های نظام حکمرانی و سیاستگذاری فرهنگی شناسایی و مبتنی بر آن سیاست های کلان و بخشی جمهوری اسلامی ایران در حوزه فرهگ، تدوین گردد.
رابطه بین اخلاق کاری اسلامی و رضایت کار−خانواده و رفاه روانی: نقش میانجی تعارض کار−خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
285 - 314
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف کارکنان در مدیریت زندگی کاری و خانوادگی خود با چالش های اساسی روبرو هستند که هم عدم وجود انعطاف پذیری در محل کار را در مدیریت زندگی کاری-خانوادگی نشان می دهد و هم نمایانگر میزان فزاینده تعارض هایی که کارکنان تحت آن کار می کنند می باشد (سلواراجانو همکاران، 2020). ادبیات سازمانی تعارض کار و خانواده را به عنوان نوعی از تعارض بین نقشی شناسایی کرده است که زمانی رخ می دهد که افراد خواسته های متعدد زندگی کاری و خانوادگی خود را مدیریت می کنند و تأثیرات منفی بر رفاه روانی دارد (امستاد و همکاران، 2011). تعارض کار و خانواده یکی از جنبه های مهم بهزیستی روانی است، زیرا می تواند منجر به پیامدهای منفی مختلفی مانند استرس، مشکلات روحی و جسمی و رضایت ضعیف تر از زندگی شود و می تواند تأثیر اجتماعی-اقتصادی گسترده تر بر سلامت عمومی داشته باشد، زیرا ممکن است منجر به عملکرد ضعیف شغلی و میزان بالای غیبت در محل کار شود. اخلاق کار اسلامی نقش بسزایی در محیط کار دارد و بر روابط کارکنان، رضایت شغلی و عملکرد کلی سازمانی تأثیر می گذارد. آل خلیفه و همکاران (2023) دریافتند که اخلاق کار اسلامی به طور مثبت بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد و جو روابط کارکنان نقش واسطه ای در این رابطه ایفا می کند. بادار و همکاران (2023) اخلاق کار اسلامی می تواند به یک محیط کاری مثبت کمک کند، که به نوبه خود می تواند منجر به عملکرد بالاتر و رضایت شغلی شود. هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر اخلاق کاری اسلامی بر رضایت کار-خانواده و رفاه روانی و سنجش اثر نقش میانجی تعارض کار- خانواده در بین کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی در قالب مدل معادلات ساختاری است. روشپژوهش حاضر از نوع همبستگی و با توجه به هدف از نوع کاربردی بود و جمع آوری اطلاعات به شکل میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان اداری و آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 400 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 300 پرسشنامه توزیع شد که از بین آنها 256 پرسشنامه مناسب برای تجزیه و تحلیل آماری انتخاب گردید. برای تعیین رابطه علی بین متغیرها، تحلیل های آماری با استفاده از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSSو SMART– PLS انجام شده است. یافته هانتایج آماری پژوهش، فرضیه ها را تایید کرد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اخلاق کاری اسلامی تأثیر مثبت و معنی داری بر رضایت شغلی، رضایت خانوادگی و بهزیستی روانی دارد. یافته ها همچنین نشان داد که تعارض کار- خانواده به طور مستقیم و منفی بر رضایت شغلی، رضایت خانوادگی و بهزیستی روانی تاثیر دارد. به طور کلی، نتایج نشان داد اخلاق کاری اسلامی نقش اساسی در رضایت شغلی و رضایت خانوادگی و بهزیستی روانی ایفا می کند. بحث و نتیجه گیرینتایج ارزیابی مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اخلاق کاری اسلامی مستقیماً بر رضایت شغلی و رضایت خانواده تأثیر می گذارد. این بدین معناست که نهادینه سازی اخلاق کار اسلامی در سازمان و همسوسازی مبانی اخلاقی با راهبردهای سازمانی می تواند به بهبود رضایت خانواده کمک کند. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به تاثیر مثبت اخلاق کاری اسلامی بر بهزیستی روانی و تعارض کار- خانواده اشاره کرد. با بهبود اخلاق کاری اسلامی و اهمیت دادن هر چه بیشتر به هدفمندی در زندگی، درگیری درکار و درنتیجه آن بهزیستی روانی کارکنان دانشگاه تقویت می شود. در این پژوهش مشاهده شد که تعارض کار- خانواده بر رضایت شغلی و خانوادگی و بهزیستی روانی تاثیر منفی می گذارد. تعارض کار-خانواده منجر به کاهش تدریجی رضایت شغلی می شود پیامدهای منفی از جمله افزایش غیبت کارکنان از کار، افزایش کناره گیری از کار، کاهش بهره وری و تعهد کاری را در سازمان در پی دارد. بنابراین به منظور مدیریت میان تعارض نقش های چندگانه پیشنهاد می شود دوره های آموزشی مناسب مانند تعادل کار- خانواده و آموزش مهارت های مدیریت زمان، سبک حل تعارض و مدیریت استرس برنامه ریزی گردد.
تبیین مفهوم سازمان طیّب و مدل سازی چرخه طیّبات مستخرج از مفاهیم قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیر تطور تاریخ مدیریت عنصر اصلی تغییر پارادایم ها در نظریات سازمان و مدیریت را نوع نگرش و نگاه به انسان نشان می دهد. به بیان دیگر انسان رُکن اصلی سازمان و فلسفه کلیدی ظهور نظریات متعدد در عرصه سازمان است که باید بطور خاص مورد توجه قرار گیرد. به رغم این تأکید، مطابق نظر صاحب نظران، انسان در سازمانِ فعلی با عناوینی نظیر توسعه شغل، کار تیمی، دموکراسی صنعتی و استقلال مسئولیت، در پوشش و ظاهری زیبا مورد بی حرمتی قرار می گیرد و انسانیت او قربانی توجه به اهداف سازمان می شود که همان کسب منافع بیشتر برای سرمایه گذاران است. به بیان دیگر پس از سال ها تلاش پژوهشگران، هنوز سازمانی در خور و شأن انسان ایجاد نشده است و مدیریت امروزین و نوین اگر چه در مسیر توسعه خود مشکلات فراوانی را حل کرده و به کارآمدسازی کسب و کارها کمک کرده ولی میلیون ها نفر را در سازمان های شبه فئودال و دیکتاتورمآب به بندگی واداشته و شواهد اندکی وجود دارد که آنها را اخلاقی تر هم کرده باشد.مفروض این پژوهش این است که مدیریت نوین برای حل این مسئله پاسخ را درون پارادایم های موجود جستجو می کند. پارادایم هایی که اغلب در چارچوب اندیشه ای اومانیستی شکل گرفته است. بنابراین با حرکتی نوآورانه درصدد است که به منظور تحقق مفهوم حقیقی تعالی انسان، با استفاده از منبعی متصل به عرش الهی و عاری از مشوبات دنیایی، لایه های پیچیده این شبکه مختلط را رمزگشایی کند تا به مفهوم سازمانی دست یابد که جایگاه محوری انسان در نظام اجتماع را به رسمیت بشناسد و مدلی را برای رسیدن به تعالی وی ترسیم کند.روش : معناشناسی این پژوهش در رابطه با مفهوم طیّب در قرآن با استفاده از روش شناسی های علم زبان شناسی و روش شناسی معناشناسانه توشیهیکو ایزوتسو دانشمند زبان شناس ژاپنی انجام شده است. او بر این باور است که مفاهیم موجود در قرآن در قالب یک نظام به صورت منظم هستند و یک کل پیچیده و فوق العاده منظم را تشکیل می دهندکه با کشف شبکه معنایی آن ها می توان درکی صحیح از مفهوم را به دست آورد. برای تحقق این منظور مجموعه گام های انجام شده در این پژ وهش به شرح ذیل است.گام اول: شناخت مطالعات انجام شدهگام دوم: معناشناسی «طیّب» »به روش ایزوتسوگام سوم: طبقه بندی واژگان و تبیین عبارات مرتبطگام چهارم: جمع بندی و بیان مفهوم سازمان طیّب و جایگاه آن در چرخه طیّباتنتایج: تحلیل مفهومی چرخه طیبات که بر اساس بررسی دقیق شبکه معنایی مفهوم طیّب در قرآن کریم نشان داده شده است بیان می کند که محور طیّب فطرت انسان مؤمن است و مفهوم طیّب بر ساختار فطری و حیات اُخروی وی منطبق است. به عبارت دیگر اصلاح فرد و جامعه، در گروی ایجاد شرایط پذیرش و دریافت طیّب در بستر وقوع زندگی، کار، فکر و روابط اجتماعی انسان است. با پذیرش این موضوع و با توجه به آن که سازمان بستر کار و زندگی اجتماعی انسان محسوب می شود، سازمان طیّب باید برای نیل به مقصود خود، فرآیندی را طی کند تا به سازمان طیّب تبدیل شود. بدین ترتیب سازمان طیّب، سازمانی است که در مرحله اول باید بستر مناسب برای رُشد و شکوفایی خود را فراهم کند. هنگامی که بستر سازمان یا همان «بلد» طیّب شد و یا به بیان دیگر همان افراد، قوانین و فرآیندهای سازمانی با اصول و چهارچوب های طیب هماهنگ شدند، زمینه دریافت رزق طیب را برای خود گسترش می دهند. به بیان دیگر رزق الهی بارش مداوم دارد و سازمان طیب یا همان بلد طیب زمینه دریافت مؤثر و بیشتر را فراهم می آورد.در مرحله بعد انسان مستقر در سازمان طیب که دارای باور و اندیشه های طیّب است بروزاتی دارد که بروزات آن شامل «کلمه» و «قول» هر دو طیب هستند. طیّب سازی «کلمه» و «قول» در سازمان منجر به ایجاد «حیات طیّبه» در سازمان می شود. حیات طیّبه ایجاد فضایی برای زندگی سازمانی است که در آن هیچ گونه خباثتی وجود ندارد. استقرار طیّب در مراحل مختلف سازمان به لطف و عنایت الهی اتفاق می افتد و رزق الهی سبب فراهم سازی زمینه برای طیّب شدن سازمان در مراحل مختلف است. پر واضح است که سازمان طیب سازمانی است پویا که در هر بار دریافت آثار و نتایج حیات طیّبه زمینه دریافت رزق الهی را گسترش می دهد.شکل ۱: مدل مفهومی چرخه طیّبات با توجه به نقش سازمانبحث و نتیجه گیری: در عالم خلقت، حیات و جامع خیرات در قالب رزق الهی بر تمامی موجودات افاضه می شود. سازمان به عنوان یک موجودیت زنده قابلیت دریافت این رزق الهی را دارد. انسان و جامعه نیز که در کانون این مدل قرار دارد به طور مستقیم متأثر از نحوه بهره برداری از رزق الهی است. بر اساس این مدل، انسان به عنوان دریافت کننده و تصرف کننده رزق الهی، افکار و بروزاتی دارد که منجر به عمل او می شود و کیفیت حیات او را رقم می زند. افکار و بروزات طیّبه انسان و وقوع این اعمال در بستر سازمان طیّب وجهی از حیات طیّبه در جامعه خواهد بود. البته حیات طیّبه ابعاد گسترده ای دارد که بخش سازمانی آن در این مدل مد نظر است. طیّب بودن بستر یعنی سازمان طیب به عنوان یکی از بسترهای عمده حضور انسان باید بتواند به مسائل مرتبط با رشد و کمال انسان و دست یابی او به حیات طیبه پاسخ دهد و سازمانی در شأن او ایجاد کند. بنابراین هدف غایی سازمان طیّب تسهیل فرآیند رشد و کمال انسان و فراهم آوردن بستر مناسب جهت به فعلیت رسیدن استعدادها و توانایی های اوست و سایر موضوعات در سازمان طیّب هدف میانی محسوب می شود. از این رو سازمان طیب علاوه بر نگرش الهی به انسان و توجه به رُشد و تعالی او در فعالیت ها و تولیدات خود، نسبت به اصول تعالی بخش مدیریتی نیز متوجه و پایبند بوده و پیوسته در صدد بهبود شرایط و نیل به اهداف میانی خود نیز می باشد.
مدل مشارکت مشتری در خلق ارزش برند کفش تبریز در شبکه های اجتماعی دو کشور ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه عمده مقصد صادراتی کفش تبریز کشور عراق است، لذا بررسی و مقایسه این موضوع که مشارکت مشتری در خلق ارزش برند کفش تبریز در شبکه های اجتماعی دو کشور ایران و عراق چگونه می باشد، به مدیران کمک خواهد کرد تا ابعاد و چگونگی جلب مشارکت مشتری را در خلق ارزش شناسایی و برنامه های مناسبی در این خصوص تدوین نمایند. بر همین اساس هدف این پژوهش طراحی مدل مشارکت مشتری در خلق ارزش برند کفش تبریز در شبکه های اجتماعی دو کشور ایران و عراق است. روش تحقیق توصیفی- مدل سازی بوده و جامعه آماری شامل دو بخش خبرگان و کلیه مشتریان کفش تبریز در شبکه های اجتماعی است. در بخش اول پژوهش 20 نفر از خبرگان به صورت ترکیبی از دو کشور عراق و ایران انتخاب شده اند. در بخش دوم نیز 384 نفر از مشتریان کفش تبریز در شبکه های اجتماعی با نمونه 122 نفری برای کشور عراق و نمونه 262 نفری برای کشور ایران انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. یافته های بخش اول نشان می دهد که مدل مشارکت مشتری در شبکه های اجتماعی به منظور خلق ارزش برند در پنج سطح قرار می گیرد که هر سطح دارای روابط مستقیم و غیرمستقیم با سطوح دیگر می باشد. همچنین نتایج آزمون مدل طراحی شده نشان می دهد که مدل طراحی شده در کشور ایران به طور کامل تائید شده، ولی آزمون مدل در کشور عراق منجر به حذف یکی از روابط بین اجزاء مدل و اصلاح آن شده است.