فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
حرفه ای گرایی و شایستگی در حسابرسی از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر عملکرد حسابرسان به شمار می روند. حرفه ای گرایی شامل ویژگی هایی مانند تعهد اجتماعی، استقلال و دانش و مهارت های تخصصی است که به حسابرسان کمک می کند تا به طور مؤثر و با کیفیت بالا عمل کنند. شایستگی حرفه ای به مجموعه ای از مهارت ها، دانش و تجربیات اشاره دارد که حسابرسان باید برای انجام وظایف خود داشته باشند. همچنین فناوری اطلاعات تأثیر عمیقی بر عملکرد حسابرسان دارد، زیرا فناوری اطلاعات باعث تغییر در ماهیت شواهد حسابرسی می شود. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی فناوری اطلاعات بر رابطه حرفه ای گرایی و شایستگی با عملکرد حسابرسان در بازه زمانی سه ماه اول سال 1403 صورت گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های توصیفی-پیمایشی بوده و از نظر هدف، کاربردی قلمداد می گردد. جامعه آماری متشکل از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی شهرستان یزد می باشد و از روش نمونه گیری در دسترس و قاعده 5 برابر حجم گویه ها، برای تعیین حجم نمونه استفاده شده است. لذا بر اساس قاعده مذکور حجم نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. گردآوری داده ها پرسش نامه بوده که برای سنجش حرفه ای گرایی، صلاحیت (شایستگی)، عملکرد حسابرسی و فناوری اطلاعات از پرسش نامه استاندارد ایندودوی و فرونیکا (2023) استفاده شده است. تحلیل عاملی تأییدی، روایی همگرا و واگرای ابزار پژوهش بررسی و مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی سنجیده شد و با توجه به اینکه مقدار آلفا برای همه متغیر های پژوهش بیشتر از 0.7 به دست آمد، با اطمینان می توان پایایی ابزار پژوهش را تأیید کرد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از 198پرسشنامه تکمیل شده، از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است که در بخش اول جداول و نمودارهای فراوانی و در بخش دوم از روش حداقل مربعات جزئی، به وسیله نرم افزارهای Excel و 3 SmartPLS ، جهت آزمون فرضیات و ارائه نتایج پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار حرفه ای گرایی، شایستگی و فناوری اطلاعات بر عملکرد حسابرسان بوده است. نتایج دلالت بر تاثیر معنی دار (مثبت) حرفه ای گرایی و شایستگی بر فناوری اطلاعات بوده است. همچنین فناوری اطلاعات رابطه بین حرفه ای گرایی و شایستگی و عملکرد حسابرسان را میانجی نموده است.
تأثیر پاسخگویی بیرونی حسابداران رسمی بر بهبود اعتماد عمومی وکارایی بهتر گزارش های حسابداران رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
23 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال ارزیابی ادراکات و انتظارات گروه های ذینفع از پاسخگویی بیرونی حسابداران رسمی و تأثیر آن بر میزان اعتماد عمومی و کارایی گزارش های منتشره توسط این نهاد عمومی است. جامعه آماری این پژوهش گروهی از ذینفعان بیرونی کلیدی هستند که شامل دولت، بازار کار و جامعه علمی است. تعداد نمونه نیز شامل 44 نفر اعضای هیات علمی،51 نفر مدیران مالی و 46 نفر کارشناسان دولتی هستند. مدل مورداستفاده در پژوهش حاضر مدل سروکوال است که از طریق تحلیل شکاف بین انتظار و ادراک مشتری سعی در سنجش میزان کیفیت خدمات دارد؛ همچنین ابزارهای جمع آوری داده در این پژوهش سه روش مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه است. نتایج پژوهش این است که افزایش سطح پاسخگویی بیرونی موجب بهبود اعتماد عمومی و کارایی بهتر گزارش های حسابداران رسمی می شود.
آموزش های دانش بنیان به مثابه راهکار غلبه بر تهدیدها در حوزه اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
235 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله عرضه و نشر دانش جدیدی است که در فرایند تحقیق حاصل شده است. این دانش حاصل سال ها کار و مطالعه محققان در حوزه افراد مبتلا به اتیسم است. اختلال طیف اتیسم، اختلال عصبی است که بر نحوه تعامل افراد با دیگران، یادگیری و رفتار تأثیر می گذارد، علایم آن از حدود یک سالگی ظاهر شده و به تدریج در فرایند رشد کودک تاخیر ایجاد می کنند. بر اساس پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، مبتلایان به اتیسم در سه گروه خفیف، متوسط و شدید دسته بندی می شوند. میزان علاقه مندی ها، مهارت ها و سطح آموزش پذیری، در هریک از این سطوح متفاوت است. در پژوهش حاضر با بررسی ۳۰ نفر از کودکان اتستیک مرکز اتیسم همدان، به بررسی علاقه مندی های آنها و ارتباط بین نوع علاقه مندی و سطح بیماری پرداخته شده است. به منظور ارزیابی جذابیت های دیداری و شنیداری برای کودکان اتیسمی و بررسی ارتباط بین علاقه مندی و شدت بیماری، میزان علاقه مندی کودکان به تماشای برنامه های تلویزیونی و همچنین شنیدن داستان سنجیده شد. میزان علاقه مندی آنها به محتواهای واقعیت مجازی مورد ارزیابی قرار گرفت. در گام بعد، ارتباط متقابل این علاقه مندی ها بر یکدیگر سنجیده شد. نتایج این پژوهش پیشنهاد می کند که با پیشرفت بیماری اتیسم، میزان علاقه افراد به داستان کاهش می یابد. لذا علاقه به فیلم، ارتباط معکوس با علاقه به کتاب و ارتباط مستقیمی با علاقه به واقعیت مجازی دارد. برای مبتلایان به درجات خفیف و متوسط اتیسم، فناوری واقعیت مجازی به خوبی قابل استفاده است. در بخش دیگر، میزان علاقه کودکان اتیسمی به بازی های رایج در بازار سنجیده شد. طبق دانش حاصل از نتایج این بخش، می توان اظهار داشت که علاقه به بازی های تمرکزی و آموزشی، بیشترین میزان محبوبیت را در بین همه سطوح اتیسم نشان می دهد و بازی های ساده یک نفره، مثل لگو و دومینو، در رتبه بعدی قرار دارند.
شناسایی پیشایندهای سازنده کهن الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1082 - 1109
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندهای سازنده کهن الگوها، به صورت مقطعی، طی سال های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰، در ناحیه غرب کشور و شهر همدان انجام شده است.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و کاربردی، از لحاظ نوع داده ها، تحقیقی کیفی و از لحاظ مکان و زمان اجرا یک تحقیق میدانی است. روش جمع آوری داده ها به صورت کیفی و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با استفاده از سؤال های باز و یادداشت برداری است. برای انجام تحقیقات و شروع کار با توجه به اینکه پژوهش، پیمایشی و نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی است، جامعه آماری برای تمامی برندها به صورت جداگانه تعیین شد و نمونه های هدفمند با ویژگی های خاص به صورت کاملاً غیراحتمالی انتخاب شدند؛ به طوری که پژوهشگر از قبل اطلاع دارد که نمونه ها ویژگی های خاص خود را دارند و پژوهشگر را در راستای پژوهش کمک خواهند کرد. پس از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای هر برند با صاحبان و مدیران برندهای معتبر و اساتید بازاریابی به روش پدیدارشناسی و کدگذاری با استفاده از نرم افزار مکس کیودا، یکسری ویژگی ها به عنوان پیشایندهای سازنده کهن الگوی برند استخراج و براساس آن ها کهن الگوی هر برند تعیین شد.
یافته ها: در مجموع ۱۳۷ مصاحبه برای ۱۲ برند منتخب انجام شد و از کدگذاری مصاحبه ها با نرم افزار مکس کیودا، ۲۳۱۶ کد به دست آمد که ۴۵۷ کد فرعی، ۷۹ کد نیمه فرعی و ۱۲ کد اصلی بود. از دل مصاحبه ها یکسری ویژگی ها، به عنوان پیشایندهای سازنده کهن الگوی هر برند استخراج شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد کهن الگوی اپل: آفرینشگر؛ ایکس باکس: جادوگر؛ پپسی: شوخ طبع؛ جیپ: جست وجوگر؛ دیزل: یاغی؛ رولکس: فرمانروا؛ سونی: دانا؛ شنل: عاشق؛ کوکاکولا: معصوم؛ گپ: هرکس؛ نایک: قهرمان و نیوا: نگهدارنده هستند.
نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، کهن الگوها کمک می کنند تا معنا و مفهوم برند را بشناسیم. آن ها ابزار بسیار مهمی برای بازاریابی و برندینگ هستند و باعث وجه تمایز برندها از یکدیگر می شوند. شخصیت یک برند عامل بسیار مهمی در جذب مشتری است. این خودِ شخصیت هر برند است که تعیین می کند احساس مشتری به برند چگونه باشد. هر برندی به کمک کهن الگوها با مشتری ای رابطه برقرار می کند که شخصیتی نزدیک با آن داشته باشد. هر برندی برای موفقیت در بازار، باید به صورت عمیق و معنادار با مشتری خود ارتباط برقرار کند، همین ارتباط برند با مشتری، حس عمیق وفاداری و اعتماد در مشتری را به وجود می آورد و در نهایت باعث جذب مشتری به سمت برند ما می شود و احساس رضایت در مشتری ایجاد می کند. یکی از بهترین راه کارها برای ایجاد حس عاطفی دو طرفه بین برند و مشتری و ایجاد رابطه عمیق و کارساز بین آن ها، طراحی شخصیت برند بر اساس کهن الگوهاست تا با این روش، تأثیری ژرف بر ذهن و احساس مشتری برای هر برند گذاریم و مشتری عادی را به یک مشتری وفادار و همیشگی برای برند خود تبدیل کنیم. شخصیت برند ما تعیین کننده احساس مشتری به برند ماست. برندها باید به صورت عمیق و معنادار با مشتری خود ارتباط برقرار کنند و بهترین راه کار برای ارتباط مؤثر با مشتری، طراحی شخصیت براساس کهن الگوها است. همچنین از نتایج به دست آمده از پژوهش، بر مبنای پیشایندهای سازنده کهن الگوهای برند، می توان برای طراحی استراتژی های کارآمد در حوزه بازاریابی و برندینگ در جهت هویت سازی برند بهره برد.
شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم های اطلاعاتی از دیدگاه حسابداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
83 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم های اطلاعاتی از دیدگاه حسابداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و نحوه گردآوری داده ها توصیفی -پیمایشی است که از پرسشنامه استاندارد Venkatesh., et al. (2003) برای متغیرهای مربوط به مدل یکپارچه پذیرش به کارگیری فناوری و از پرسشنامه Goodhue., & Thompson. (1995) برای متغیر فناوری مناسب درک شده و از پرسشنامه استاندارد دیماجیو و پاول برای متغیرهای مربوط به فشارهای نهادی استفاده شد (Greenwood., & Meyer. 2008). تحلیل و سنجش مدل با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شد و نرم افزار مورداستفاده در این پژوهش برای تحلیل، اسمارت پی آل 3 بود. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه توزیع شده میان حسابداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری و تعداد 200 پرسشنامه مورد تائید مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت نتایج دست آمده نشان داد که همه سازه های مدل (انتظار عملکرد، انتظار تلاش، فناوری مناسب درک شده، خود کارآمدی، فشار اجباری و فشار تقلیدی) به جز سازه شرایط تسهیل گر در تحقیق در پذیرش سیستم اطلاعاتی حسابداری رابطه مثبت و مستقیم دارد. از طرفی متغیرهای تعدیل گر سن، جنس و صنعت بر تمایلات رفتاری حسابداران در پذیرش سیستم تأثیرگذار بود و آن را تعدیل کرد اما متغیر تجربه در خود کارآمدی باعث تعدیل رابطه نشد.
شناسایی شاخص های توسعۀ ورزش در دانشگاه های ایران با رویکرد مدل EFQM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های توسعه ورزش در دانشگاه های ایرانی_ اسلامی با رویکرد مدل EFQM انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی بود که با راهبرد زمینه یابی- اکتشافی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه متخصصان حوزه ورزش دانشگاهی، مدیران ارشد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، اساتید رشته مدیریت ورزشی و مدیران ادارات تربیت بدنی دانشگاه های سراسری شهر تهران بودند. بدین منظور با صاحب نظران به صورت هدف مند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند انجام شد و با 21 نفر اشباع نظری حاصل شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی پژوهش نیز از نرم افزار مکس کیو.دی.ای نسخه 2020 پرو استفاده شد و خروجی به وسیله نمودار درختی به نمایش درآمد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش درمجموع تعداد 124 شاخص شناسایی شد که در قالب 34 مفهوم و نه مقوله کلی دسته بندی گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به ارزیابی عملکرد، برنامه ریزی و سازماندهی برنامه های مدون ورزشی دانشگاهی، رهبری، جامعه، امکانات و عوامل کالبدی، تحقیقات علمی و کاربردی، فرهنگ سازی ورزش دانشگاهی، مدیریت هزینه ها، آموزش و توسعه کارکنان، جذب و انتخاب کارکنان و تبلیغات و اطلاع رسانی در جهت توسعه ورزش دانشگاهی با رویکرد مدل EFQM در ادارات تربیت بدنی دانشگاه های کشور را پیشنهاد می کند.
شفافیت در بودجه و پایداری مالی
حوزههای تخصصی:
شفافیت در بودجه یکی از مؤلفه های اساسی حاکمیت خوب است که به افزایش پاسخگویی و مشارکت شهروندان در تصمیم گیری های مالی دولت کمک می کند. شفافیت بودجه نه تنها به ارتقای اعتماد عمومی و کاهش فساد منجر می شود، بلکه می تواند به بهبود پایداری مالی دولت نیز کمک کند. لذا با این فرض پژوهش حاضر رابطه بین شفافیت بودجه و پایداری مالی را با استفاده از داده های بین المللی بررسی نمود. این پژوهش در محیط اقتصادی کشورهای منتخب آسیا و اروپا انجام شد که در آن متغیر وابسته شاخص بودجه باز (OBI) می باشد که توسط سازمان مشارکت بودجه بین المللی (IBP) منتشر شده و متغیرهای توضیحی نیز شاخص های مختلف پایداری مالی بودند. برای نیل به اهداف پژوهش، اطلاعات کشورهای منتخب آسیا (15 مشاهده) و اروپا (15 مشاهده) طی سال های 2011 تا 2022 از طریق رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که شاخص بودجه باز که بیانگر شفافیت بودجه در سطح کشورها است، سطح پایداری مالی در هر دو محیط اقتصادی آسیا و اروپا را به طور معناداری افزایش می-دهد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون فیشر نشان داد که بین رابطه شاخص بودجه باز و پایداری مالی در هر دو محیط اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد و تأثیر شاخص بودجه باز و پایداری مالی در اروپا قویتر از آسیا می باشد. بر اساس این یافته ها و با توجه به اهیمت شفافیت در بودجه پیشنهاد می شود که اقدامات بیشتری در زمینه اصلاحات سیاست های مالی و ایجاد مکانیسم های مناسب برای نظارت مردمی بر فعالیت های مالی انجام گیرد. این اقدامات می توانند بهبود چشمگیری در پایداری مالی داشته باشند و به کشورها کمک کنند تا به شکل پایدارتری به مدیریت مالی و اقتصادی بپردازند.
بررسی تجربی تاثیرگذاری قابلیت مقایسه و خوانایی صورت های مالی بر اجتناب از قیمت گذاری نادرست سهام شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
189 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیرگذاری قابلیت مقایسه و خوانایی صورت های مالی بر اجتناب از قیمت گذاری نادرست سهام شرکت ها است. در راستای حصول به اهداف پژوهش، اطلاعات نمونه ای مرکب از 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند برای یک دوره زمانی 10 ساله (1400- 1391) گردآوری شد و از آنجا که داده های دوره 1400 در محاسبات مورد نیاز بود از 9 دوره جهت کارهای آماری استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک مدل رگرسیون چندمتغیره خطی بهره گرفته شد. به منظور قیمت گذاری نادرست سهام، از مدل گسترش یافته پانتزالیس و پارک (2013) و برای سنجش خوانایی و قابلیت مقایسه صورت های مالی نیز، به ترتیب از شاخص فوگ و شاخص سود-بازده استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد افزایش هر دو متغیر خوانایی گزارش های مالی و قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری به طور مجزا، منجر به کاهش حجم قیمت گذاری نادرست سهام می شود. به علاوه، بررسی های بیشتر آشکار ساخت تعامل دو متغیر فوق نیز منجر به مبادله و شکل گیری قیمت های سهام در ارقامی نزدیک به ارزش های ذاتی آن ها شده و حجم قیمت گذاری نادرست سهام به دلیل کاهش نابرابری اطلاعاتی کاهش می یابد
The Impact of Oil Income Fluctuations on the Economy Management System and the Government's Economic Policies in Iran from 2013 to 2021(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۲, Spring ۲۰۲۴
186 - 198
حوزههای تخصصی:
Oil became one of the pillars of Iran's economy from the beginning of the 14th century AH, and its traces can be seen in all political, economic and social developments since then. Iran's economy is affected by oil and its revenues through various mechanisms. The problem of this research is to analyze one of the dimensions of the effect of oil on Iran's political economy, that is, the government's economic policies between 2013 and 2021. The purpose of the research is to identify the effects of oil on the government's policies and to provide the basis for reducing the negative effects. The descriptive-analytical research method and the method of data collection will be library studies and official statistics. According to research data, domestic and international developments have caused fluctuations in oil production, price, and income, and these fluctuations are caused by certain economic policies such as financial indiscipline, inflationary programs, and relative neglect of the tax system. And it has resulted in an increase in the Gini coefficient. These policies lead to the occurrence of some economic-social phenomena and the fluctuation of economic indicators, such as the failure to achieve the goals of development plans, rising inflation rates, increasing or decreasing the class gap, creating employment in a limited way and ultimately disequilibrium. Industry, agriculture and service sectors have grown. Although in some cases, such as job creation, oil income has had positive consequences, but mainly the consequences of oil income fluctuations have been negative and hindered economic progress.
مطالعه اثر استراتژی کسب و کار بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رسوایی های مالی اخیر، معاملات با اشخاص وابسته به عنوان یکی از کانون های نگرانی بوده است، به گونه ای که استفاده هدفمند از این معاملات و عدم افشای آن ها یا کافی نبودن افشا، از عوامل سقوط شرکت ها می باشد. با توجه به مطالب فوق هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه اثر استراتژی کسب وکار بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر منطق اجرا استقرائی، ازنظر زمان مقطعی، ازنظر نوع داده ها کمی، ازنظر نحوه اجرا توصیفی پیمایشی و روش پژوهش ازنظر ارتباط بین متغیرها علّی و پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1399 است؛ که 112 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داد که؛ استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تمایز محصول بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که؛ استراتژی کسب وکار معمولاً در سطح محصولات یا واحد تجاری استراتژیک اجرا می شود و بر بهبود موقعیت رقابتی کالاها و خدمات شرکت در یک صنعت خاص یا یک بخشی از بازار خاص تأکید دارد. به عبارت دیگر، هم استراتژی رهبری هزینه و هم استراتژی تمایز محصول تاثیر مثبتی بر معامله با اشخاص وابسته دارد، و وجود این استراتژی ها، میزان معاملات با اشخاص وابسته بالاتری را نشان می دهند. این یافته ها نشان می دهد اشخاص وابسته با توجه به برتری اطلاعاتی خود نسبت به سایر شرکت کنندگان در بازار، از آن استفاده می کنند؛ و این اطلاعات آنها را قادر می سازد تا سود معاملاتی بالاتری کسب کنند.
Chronic Kidney Disease Risk Prediction Using Machine Learning Techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In healthcare, a diagnosis is reached after a thorough physical assessment and analysis of the patient's medicinal history, as well as the utilization of appropriate diagnostic tests and procedures. 1.7 million People worldwide lose their lives every year due to complications from chronic kidney disease (CKD). Despite the availability of other diagnostic approaches, this investigation relies on machine learning because of its superior accuracy. Patients with chronic kidney disease (CKD) who experience health complications like high blood pressure, anemia, mineral-bone disorder, poor nutrition, acid abnormalities, and neurological-complications may benefit from timely and exact recognition of the disease's levels so that they can begin treatment with the most effective medications as soon as possible. Several works have been investigated on the early recognition of CKD utilizing machine-learning (ML) strategies. The accuracy of stage anticipations was not their primary concern. Both binary and multiclass classification methods have been used for stage anticipation in this investigation. Random-Forest (RF), Support-Vector-Machine (SVM), and Decision-Tree (DT) are the prediction models employed. Feature-selection has been carried out through scrutiny of variation and recursive feature elimination utilizing cross-validation (CV). 10-flod CV was utilized to assess the models. Experiments showed that RF utilizing recursive feature removal with CV outperformed SVM and DT.
Examining the Impact of Board Structure on Stock Returns and Earnings Management: The Moderating Role of IT Governance in Tehran Stock Exchange Firms(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
39-49
حوزههای تخصصی:
Objectives: This study examines the impact of board structure on stock returns and earnings management, considering the moderating role of information technology (IT) governance in companies listed on the Tehran Stock Exchange. By exploring these relationships, the research aims to provide insights into how corporate governance mechanisms and IT governance influence financial performance and reporting quality. Methodology/Design/Approach: The research is applied in nature and follows a correlational-descriptive methodology. The statistical population consists of firms listed on the Tehran Stock Exchange, with a research sample of 110 companies observed over eight years from 2015 to 2022. Multivariate regression analysis with panel data was conducted using Eviews software to test the research hypotheses. Findings: The results indicate a significant relationship between board independence and stock returns, as well as between board size and stock returns. IT governance moderates these relationships, strengthening the positive effect of board independence on stock returns while intensifying the negative effect of board size on stock returns. Additionally, board independence has a significant positive effect on earnings management, whereas board size has a significant negative effect. IT governance also moderates the relationship between board structure and earnings management, influencing the extent to which board characteristics impact financial reporting practices. Innovation: This research contributes to the literature by integrating IT governance into corporate governance studies, highlighting its moderating effect on the relationship between board structure, stock returns, and earnings management. The findings provide valuable implications for managers, investors, and regulators, emphasizing the importance of board composition and IT governance in evaluating corporate performance and making informed investment decisions.
تعیین نیازهای آموزشی مربیان فدراسیون پهلوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
33 - 53
حوزههای تخصصی:
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین المللی متعلق به کشور ایران باشد. توسعه مربیان می تواند منجر به تحول و ارتقاء در حوزه ورزشی گردد. تربیت و توسعه مربیان در همه سطوح دارای اهمیت است و از لحاظ اعتبار جهانی این گروه دارای بیشترین تأثیر را در کسب افتخارت بر عهده دارند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نیازهای آموزشی مربیان ورزشی در رشته های مرتبط با فدراسیون پهلوانی می باشد. برای تحقق چنین هدفی پژوهشی با رویکرد ترکیبی (آمیخته) انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی و با دو ابزار دیکوم (تعداد مشارکت کنندگان 9 نفر) و مصاحبه نیمه ساختاریافته (تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر و انتخاب شده با رویکرد گلومه برفی) و روش تحلیل آزمون با مدل آتراید و استیرلینگ، نیازهای مرتبط با مربیان فدراسیون پهلوانی استخراج گردید و سپس با روش پیمایش (و به کارگیری آزمون های تی تگ گروهه، تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا و همچنین آزمون فریدمن) نیازهای آموزشی تعیین و اولویت بندی شد. نیازهای آموزشی پس از بررسی و تحلیل در قالب پنج گروه اصلی توانایی های اخلاقی، توانایی های بین المللی، توانایی های تخصصی، توانایی های نرم و توانایی های همراستایی سازمانی طبقه بندی و ارائه گردید.
برندسازی کارکنان دانشی؛ تعیین مؤلفه های برند شخصی اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
167 - 198
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش تعداد دانشجویان و افزایش رقابت بین دانشگاه ها و تغییر رویکرد جذب دانشجو به روش استادمحور، نقش اساتید شناخته شده و معتبر در موفقیت دانشگاه ها و جذب دانشجویان مستعد رو به افزایش است. پژوهش حاضر در پی شناسایی مؤلفه های مؤثر بر برند شخصی اعضای هیأت علمی است. روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی است. در گام اول با استفاده از روش کیفی تحلیل مضامین، مؤلفه های برند شخصی اعضای هیأت علمی از طریق مصاحبه با خبرگان شناسایی و شبکه مضامین آن ترسیم شد. در گام دوم پژوهش، با توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 54 عضو هیأت علمی، تأثیر مولفه های شناسایی شده بر برند شخصی اعضای هیأت علمی رتبه بندی شدند. پایایی ابزار مصاحبه از طریق آموزش مصاحبه گر و تدوین راهنما مصاحبه تحقق یافت. پایایی ابزار پرسشنامه نیز با آزمون کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از شبکه های اجتماعی علمی، انگیزه درونی، روابط بین فردی، تألیفات، هوش و استعداد، جایگاه علمی، فن بیان، دانش فردی و روش تدریس بر برند شخصی اعضا هیأت علمی دانشگاه ها تأثیرگذار است. براساس این یافته ها، پیشنهاد می شود که اعضای هیأت علمی ضمن ارتقای دانش فردی و تألیف کتاب ها و مقالات معتبر، از طریق توسعه روابط بین فردی به طور فعال در شبکه های علمی برخط و مجامع علمی و صنعتی مشارکت فعال داشته باشند. همچنین، با توسعه مهارات فن بیان و استفاده از راهبردهای مؤثر در تدریس، برند شخصی خود را ارتقا دهند.
مقایسه مدل های ذهنی تصمیم گیری مدیران بالینی و مدیران حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدل های ذهنی به عنوان منبع فکری مدیران، چارچوبی برای تصمیم گیری آنها است. مدل ذهنی مدیر سه مؤلفه دارد: تصویر، تصور و مفروض ذهنی. با این حال، تفاوت مدل ذهنی تصمیم گیری مدیران دارای تحصیلات و تخصص های نامشابه و متفاوت، به صورت روشمندانه، استخراج، مقایسه و تحلیل نشده است. هدف این پژوهش استخراج و مقایسه مدل های ذهنی تصمیم ساز مدیران بالینی (پزشکان مدیر) و مدیران حرفه ای (غیربالینی و غیرپزشکی: مهندسان مدیر و علوم انسانی های مدیر) با محوریت مدل ذهنی مدیران بالینی بود. روش ها: این پژوهش بر اساس نوع داده و شیوه تحلیل، کیفی از نوع رویکرد پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان شامل 39 مدیر دارای تحصیلات در سه حوزه تحصیلی علوم پزشکی، علوم مهندسی، و علوم انسانی و اجتماعی می باشند، که با روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شدند. تعداد اعضای جامعه هدف بر اساس تکنیک اشباع تعیین شد. داده ها از طریق مصاحبه ساختارمند حاوی 19 سؤال بازپاسخ گردآوری و با دو روش تحلیل مضمون و مقایسه مداوم تحلیل شد. یافته ها: از تحلیل 1300 گزاره اطلاعاتی و 19 یافته استخراج و بر اساس آنها 14 مدل ذهنی طراحی شد. مفروضات مدل های ذهنی تصمیم گیری مدیران بالینی و غیربالینی عمدتاً شبیه یکدیگر و تصویرها و تصورات ذهنی آنها اندکی تفاوت دارند. نتیجه گیری: مدل ذهنی تصمیم گیری مدیران بالینی و غیربالینی عمدتاً ساده، نادقیق، نادرست (غیر علمی)، بدون ساختار و ایستا است. مدل های ذهنی تصمیم گیری مدیران بالینی ساده تر و محدودتر از مدیران غیربالینی است. لازم است در مدل ذهنی تصمیم گیری مدیرانتغییر و تحول رخ دهد . همچنین، پویایی مدل ذهنی آنها باید ساختارمند شود، در این صورت،. تصمیم های مؤثرتر و کارآمدتر اتخاذ خواهند نمود.
استراتژی تنوع درآمد و عملکرد بازار: نقش تعدیل کننده افشای اختیاری اطلاعات در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
99 - 122
حوزههای تخصصی:
ارزش سهام بانک ها بر ظرفیت واسطه گری بانک ها، مکانیزم انتقال پولی و همچنین توانایی بانک ها برای جذب سرمایه گذاری در پروژه های نوآورانه تأثیر می گذارد؛ بنابراین، بررسی عملکرد و محرک هایتأثیرگذار بر آن، برای درک تاب آوری بخش بانکی از اهمیت بالایی برخوردار است. ایجاد پرتفوی درآمدی متنوع و افشای داوطلبانه اطلاعات از جمله راهکارهای فراروی مدیران بانک ها جهت بهبود عملکرد واحدهای تحت مدیریت هستند؛ لیکن تاکنون پژوهشی تأثیر این دو راهبرد را بر عملکرد بازار بانک های ایرانی بررسی نکرده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه استراتژی تنوع درآمد با عملکرد بازار بانک ها و تاثیر سطح افشای داوطلبانه بر رابطه مذکور است. نمونه پژوهش، شامل 20 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394 تا 1402 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون چندمتغیره به روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل های پژوهش نشان می دهد استراتژی تنوع درآمدی موجب بهبود عملکرد بازار بانک ها می شود. علاوه بر این، افشای اختیاری، رابطه مثبت استراتژی تنوع درآمد با عملکرد بازار بانک ها را تقویت می کند. این پژوهش برای اولین بار شواهدی از عملکرد بازار نسبت به متنوع سازی درآمد در صنعت بانکداری را ارائه می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد تنوع درآمدی در بانک ها می تواند به عنوان شاخصی برای ارزیابی عملکرد مناسب بانک ها باشد.
بررسی رویکردهای شناختی مدیران (احتیاط و محافظه کاری و خوش بینی-بدبینی) در هنگام تصمیم گیری بر ایفای مسئولیت اجتماعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
39 - 60
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدیران ارشد شرکت ها، به عنوان سکانداران اصلی هدایت و رهبری شرکت ها، بر تصمیمات استراتژیک شرکت تأثیر قابل توجهی دارند، لذا می توانند تصمیمات شرکت در رابطه با ایفای مسئولیت اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش های زیادی در زمینه ویژگی های مدیریت و تصمیمات گوناگون مالی و عملکردی شرکت ها انجام شده، اما شواهد کمی وجود دارد که ویژگی های روانشناختی مدیران را به عملکردهای غیرمالی شرکت همچون ایفای مسئولیت اجتماعی مرتبط سازد. این مسئله تا حدودی به ویژگی های شخصیتی مدیران نیز ارتباط دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکردهای شناختی مدیران (احتیاط و محافظه کاری و خوش بینی-بدبینی) در هنگام تصمیم گیری بر ایفای مسئولیت اجتماعی شرکت، شکل گرفته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از منظر روش پژوهش از نوع کمی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران و کارشناسان مالی در شرکت های بورسی اوراق بهادار تهران است که با کمک جدول مورگان تعداد 213 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد می باشد و روش تجزیه و تحلیل به کمک تحلیل عاملی تاییدی انجام شد.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین احتیاط و محافظه کاری مدیران و خوش بینی مدیران با ایفای مسئولیت اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد ارتباط معناداری وجود دارد. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان می د هد که ویژگی های شخصیتی مدیران بر ایفای مسئولیت اجتماعی مدیران در شرکت ها تأثیرگذار است.
ارتقای توسعه اقتصادی صنایع و شرکت ها: طراحی مدل بر اساس مسئولیت اجتماعی و حسابداری مدیریت راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
641 - 666
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، توسعه درکی عمیق تر از چگونگی ادغام مسئولیت اجتماعی شرکت ها و حسابداری مدیریت راهبردی، به عنوان یک رویکرد استراتژیک است که می تواند روی فرهنگ جوامع و رفع محرومیت جوامع جوار صنعت و همچنین روی توسعه اقتصادی و مدیریتی شرکت ها و صنایع تأثیر مثبتی داشته باشد. این پژوهش بر آن است تا به بررسی نحوه ترکیب دو حوزه مسئولیت اجتماعی و حسابداری مدیریت بپردازد و مدل کارآمد مبتنی با این ادغام را شناسایی کند. تمرکز اصلی پژوهش بر این است که چگونه سازمان ها می توانند با استفاده از استراتژی های مسئولیت اجتماعی، به بهبود عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود دست یابند. همچنین، این پژوهش به دنبال ارائه راه کارهایی برای ارتقای تعهدهای اجتماعی و زیست محیطی شرکت هاست تا بتوانند در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار گام بردارند.
روش: این پژوهش از روش داده بنیاد استفاده می کند که یکی از رویکردهای قوی و مؤثر در تحقیقات کیفی است. این روش به تحلیل عمیق داده ها، از طریق جمع آوری و تفسیر میدانی می پردازد. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارشناسان شرکت های مختلف و همچنین، بررسی میدانی جمع آوری شده است. فرایند تحلیل داده ها مطابق با رویکرد اشتراوس و کوربین، در سه مرحله انجام شده است: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی. در مرحله کدگذاری باز، مفاهیم و مقوله های اولیه از داده ها استخراج و در مرحله کدگذاری محوری، این مقوله ها به دسته های اصلی و فرعی تفکیک و با هم ارتباط داده شده اند. در نهایت، در مرحله کدگذاری انتخابی، یک نظریه جامع، بر اساس ارتباط بین مقوله های مختلف توسعه داده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که صنایع و شرکت ها باید در قبال جامعه و محیط زیست پیرامون خود مسئولیت پذیر باشند. فعالیت های صنعتی ممکن است به زندگی مردم و محیط زیست آسیب برساند؛ بنابراین، صنایع موظف اند ابتدا خسارت های وارده را جبران کنند و پس از آن، به محرومیت زدایی و توسعه جوامع محلی بپردازند. این اقدامات نه تنها به بهبود وضعیت زندگی مردم و محیط زیست کمک می کند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در میان جوامع محلی می شود. این پژوهش همچنین نشان می دهد که شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی را به عنوان بخشی از استراتژی کلی خود در نظر می گیرند، می توانند از مزایای بلندمدت اقتصادی و اجتماعی بهره مند شوند. نتایج نشان می دهد که ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی و حسابداری مدیریت راهبردی می تواند به بهبود عملکرد سازمان ها، افزایش رضایت ذی نفعان و تقویت پایداری اقتصادی منجر شود.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی و حسابداری مدیریت راهبردی به شکل چشمگیری بر بهبود عملکرد سازمان ها و جوامع تأثیرگذار است و به ایجاد پایداری و عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی پایدار منجر می شود. شرکت ها باید استراتژی های جامعی را برای بهبود شرایط اجتماعی و زیست محیطی پیاده سازی کنند که نه تنها به توسعه اقتصادی آن ها کمک می کند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در میان جوامع محلی نیز می شود. این رویکرد استراتژیک می تواند به شرکت ها کمک کند تا به طور هم زمان، به اهداف مالی و اجتماعی خود دست یابند و در نتیجه، به تقویت موقعیت رقابتی و ارتقای تصویر عمومی آن ها در بلندمدت بینجامد. این پژوهش بر اهمیت استفاده از ابزارهای حسابداری مدیریت راهبردی در جهت تحقق اهداف مسئولیت اجتماعی شرکت ها تأکید دارد و نشان می دهد که چگونه یک رویکرد یکپارچه می تواند به بهبود عملکرد کلی سازمان ها کمک کند.
تأثیر سبک رهبری مدیران بر تحول دیجیتال در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
263 - 297
حوزههای تخصصی:
مالیات، یکی از جنبه های حیاتی توسعه در کشورها است و نقش اساسی در پیشبرد پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا می کند. به همین دلیل، کشورهای مختلف جهان برنامه ریزی های جامعی را برای بهبود و تحول نظام های مالیاتی خود اجرا می کنند. این مطالعه با هدف ارزیابی سبک رهبری مدیران بر تحول دیجیتال در میان مدیران ارشد و میانی سازمان امور مالیاتی کشور انجام شده است. یک نمونه ی تصادفی شامل 44 نفر از مدیران خبره انتخاب شد. این مطالعه از نرم افزار Smart-PLS برای تحلیل داده ها استفاده کرد و در تابستان 1402 انجام شد. یافته های مطالعه نشان داد که سبک رهبری مدیران و استراتژی تحول دیجیتال بر تحول دیجیتال سازمان مالیاتی تاثیرگذار هستند. به عبارت دیگر مشخص شد که استراتژی تحول دیجیتال به طور قابل توجهی بر رابطه بین سبک رهبری مدیران و تحول دیجیتال نقش واسطه گری دارد نه نقش تعدیلگر.علاوه بر این نتایج نشان داد که سبک رهبری مدیران و استراتژی تحول دیجیتال بیشترین تاثیر را بر تحول دیجیتال دارند. یافته های به دست آمده نشان داده است که فرضیه های پیشنهادی قابل قبول است.
خودکفایی غذایی و منابع آب؛ بازگشت به چالش آینده ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت در کنار تغییرات اقلیمی برای ایران تبعات عدیده ای در زمینه آب و غذا داشته و با توجه به تشدید آن، دغدغه آینده را دوچندان می کند؛ ضرورت بازنگری در منطق و رویه های نظام حکمرانی و سیاست گذاری کشور با نگاه به آینده، امری خطیر و مطالبه ای جدی است. متوسط مصرف سالانه آب در ایران حدود 96 میلیارد متر مکعب است که این رقم، حدود 8 درصد بیشتر از کل منابع آب تجدیدپذیر ایران (89 میلیارد مترمکعب) است. بدین سان، بین نیاز آبی و عرضه پایدار آب، شکاف بزرگی به وجود آمده که می تواند کشور را به سمت بحران اجتماعی و محیط زیستی با تأثیر تعیین کننده بر رفاه نسل های کنونی و آینده به پیش ببرد. در این پژوهش، با به کارگیری داده های اسنادی و تحلیل کیفی و تجربی آنها، نخست، آب در دسترس و نیاز آبی کشور درباره نیاز غذایی مطالعه شد. آنگاه، راه حل های احتمالی مقابله با بحران آب از منظر حکمروایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه نشان داد که علاوه بر محدودیت های شناخته شده آبی، منابع زمین نیز موانع قابل توجهی برای تولید پایدار غذا برای جمعیت روبه رشد ایران ایجاد می کند؛ نوسازی سیستم آبیاری، به کارگیری سیستم گلخانه ای و ساختن سدهای بیشتر نمی تواند به روش پایدار و مقرون به صرفه ای بحران آبی کشور را حل کند؛ در نتیجه، امید به خودکفایی در درازمدت، چشم انداز مطلوبی نخواهد داشت، به جای آن، سیاست گذاران باید هدف اصلی خود را تضمین امنیت غذایی کشور قرار دهند که می توان ضمن بهره برداری بهینه از منابع آب و خاک، تقویت سایر بخش های اقتصاد و امکان واردات کالاهای آب بر و نیز تولید این کالاها در نواحی پرآبِ جهان با سرمایه گذاری مشترک، به آن دست یافت.