فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی را باید عرصه ای از سیاست های دولت دانست که در امتداد سیاست داخلی کشور است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بر همین اصل استوار بوده و گفتمان های مختلفی را به تناسب گفتمان مرجح سیاسی در داخل کشور تجربه کرده است. در این مقاله، سیاست خارجی حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور دولت های یازدهم و دوازدهم مورد بررسی قرار گرفته است. سئوال اصلی این است: سیاست خارجی حسن روحانی از چه ویژگی هایی برخوردار بوده و چه نتایجی را در برداشته است؟ در مقام فرضیه می توان این گونه پاسخ داد که سیاست خارجی روحانی مبتنی بر «تعامل سازنده با جهان»، «منطقه ی قوی تر به جای قوی ترین منطقه» و «جهان عاری از خشونت و افراط گرایی» بوده و با هدف حل موانع رشد و توسعه ی اقتصادی کشور - همچون تحریم های هسته ای – همراه شکل گرفته است؛ اما به واسطه ی عوامل داخلی و عوامل خارجی نتوانست فراتر از دستور کار حل مساله هسته ای فراتر رود و اهداف دیگری را دنبال نماید. مقاله ی حاضر از روش توصیفی-تحلیلی استفاده کرده و داده های خود را به روش کتابخانه ای جمع آوری نموده است.
بررسی عوامل موثر بر نقش و جایگاه آفریقای جنوبی به عنوان قدرت منطقه ای و در حال ظهور
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۲۵۲-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
پایان نظام دوقطبی و رقابت ابرقدرت ها، حوزه مانور قدرت های منطقه ای را افزایش داده و با ابتناء به خلاء قدرت در مناطق مهم جهانی، زمینه را برای نقش آفرینی بازیگران منطقه ای در شکل دهی به آرایش سیاسی و باز توزیع نقش ها و باز تعریف جایگاه ها فراهم آورد. با فروپاشی جنگ سرد، پایان سیستم آپارتاید و تغییر نوع ایدئولوژی سیاسی، هویت سیاسی کشور آفریقای جنوبی و نوع سیاست اعلامی و اعمالی آن نیزدگرگون شد. این شرایط، فرصتی برای هم افزایی منابع داخلی و خارجی این کشور فراهم نمود و توانست قدرت بالقوه خود را با تغییر تصور ادراکی، کنشگری فعال، عامل شناسا، پویایی داخلی، مدیریت امنیت و توسعه منطقه ای به منصه ظهور رساند. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سئوال است که چه عواملی باعث گردید تا آفریقای جنوبی به عنوان یک قدرت منطقه ای و در حال ظهور مطرح گردد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که شرایط بین المللی، موقعیت جغرافیایی، نقش کارگزاران سیاسی، تغییر تصور اداراکی به دلیل تغییر سیتم سیاسی و رویکرد، علامل شناسا، تمایل، پذیرش، فرصت های دستیابی به جایگاه و تمایل به توسعه و امنیت و کنشگری در سطح بین الملل و منطقه ای ، فعال سازی و همچنین بنیانگذاری سازه های منطقه ای به همراه عضویت درسازمان های منطقه ای و بین المللی و همچنین عضویت دربریکس به نمود آفریقای جنوبی به قدرت منطقه ای و در حال ظهور کمک کرده است.
ارائه الگوی روش تحلیل اندیشه و بیانات ایت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 30
حوزههای تخصصی:
روش شناسی یکی از مباحث بااهمیت در مطالعات علمی جهان علمی حاضر است. منطق روش شناسی عموماً مبتنی بر معرفت شناسی ارائه داده می شود. تاکنون روش ها و پارادایم های مختلفی دراین باره ارائه شده است. عدم پرداخت به مباحث روش شناسی انحراف از معارف را در هر رشته ای به وجود خواهد آورد. در این تحقیق باهدف دستیابی به روش صحیح مواجه با اندیشه و بیانات آیت الله العظمی خامنه ای سعی شده تا این مسئله بررسی و پاسخ داده شود که با توجه به شرایط و اقتضائات خاص معارف انقلاب اسلامی در میان اندیشه ها و معارف مختلف، چگونگی واکاوی فهم اندیشه ها و بیانات آیت الله العظمی خامنه ای از طریق ارائه یک روش شناسی بررسی شود. این تحقیق با روش اسنادی و از طریق تحلیل عقلی- توصیفی انجام شده است. یافته های مقاله حاضر حاکی از آن است که روش مواجه با اندیشه ها و بیانات آیت الله العظمی خامنه ای می تواند با نوعی دوگانه انگاری در قالب حق و باطل و دوگانه های زیرمجموعه آن ها بررسی بهتری را ارائه خواهد داد. همچنین روش تأملی نیز به عنوان یکی دیگر از روش های بررسی اندیشه و بیانات آیت الله خامنه ای ارائه داده شده است.
عوامل مؤثر بر سیاست خارجی انگلیس در خلیج فارس (1979-1968)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۹)
115 - 144
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی انگلیس در خلیج فارس از قرن 18 به بعد، بر این منطقه تأثیراتی مهم داشته است. این امر به ویژه پس از خروج انگلیس به عنوان یک قدرت سنتی از منطقه خلیج فارس در اوایل دهه 1970، حائز اهمیت بوده است. این مقاله سعی در پاسخ به این پرسش دارد که چه عواملی بر سیاست خارجی انگلیس در منطقه خلیج فارس در بازه زمانی 1968 تا 1979 مؤثر بوده است؟ فرضیه اصلی مقاله این است سیاست خارجی انگلستان در خلیج فارس در این دوره، تابعی از تأمین منافع این کشور به ویژه تأمین انرژی از طریق حفظ توازن قوا بین کشورهای منطقه بوده است. بر این اساس، نویسندگان با بهره گیری از مدل مایکل برچر ، ساختار سیاسی داخلی حزبی انگلیس که منجر به چرخش نخبگان سیاست خارجی می شود را به عنوان یک عامل مؤثر محیط عملیاتی بر سیاست خارجی این کشور در منطقه ی خلیج فارس در بازه زمانی مورد اشاره، واکاوی کرده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ساختار دو حزبی حاکم بر انگلیس، در آستانه وقوع انقلاب اسلامی بر سیاست خارجی این کشور در منطقه خلیج فارس تأثیرگذار بوده است، به طوری که جهت گیری سیاست خارجی انگلیس در بازه زمانی 1968 تا 1979 (در آستانه وقوع انقلاب اسلامی) در منطقه خلیج فارس، مبتنی بر تلاش برای حفظ ثبات منطقه، حفظ نفوذ حداکثری و تأمین منافع خود در همراهی با ایالات متحده بوده است. در این مقاله، روش شناسی تفسیری یعنی تحلیل عینی داده ها و تفسیر محتوایی آن ها به کار گرفته شده است. در واقع، روش شناسی مورد استفاده در این تحقیق یک روش شناسی تفسیری و تحلیلی است.
نقش شبکه های اجتماعی در ایجاد و گسترش شبهات دینی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 29
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عرصه هایی که شبکه های اجتماعی به عنوان پرکاربردترین شکل از رسانه های نوین توانسته اند در آن تغییرات اساسی ایجاد کنند، عرصه شبهات دینی بالاخص در حوزه مسائل زنان است که در سال های اخیر دامنه آن به شدت افزایش پیدا کرده است. لذا پژوهش پیش رو با هدف بررسی نقش بنیان گذاران و حامیان شبکه های اجتماعی در ایجاد و گسترش شبهات دینی در عرصه مسائل زنان، به کمک روش کتابخانه ای اسنادی، این مسئله را مورد مطالعه قرار داده است. بررسی رابطه بین عملکرد رسانه ها و صاحبان و بنیان گذاران آن ها نشان داد که منافع مشترک، تداخل و یکی شدن منافع، شبکه های اجتماعی و صاحبان و بانیان آن ها که عموماً کارتل ها، تراست ها و شرکت های تجاری وابسته به نظام سرمایه داری جهانی هستند، باعث می شود که شبکه های اجتماعی تنها در راستای اهداف و منافع صاحبان و بانیان خود عمل کنند. صاحبان این شبکه ها برای دستیابی به اهداف غیرمالی، چون جهت دهی به افکار عمومی، ایجاد تغییر در مفاهیم و باورهای دینی، تغییر نهاد خانواده، دگرگونی در عرصه زندگی زنان و اهداف مالی چون ترویج مصرف گرایی و مدگرایی، اقدام به ایجاد و گسترش شبهات دینی در حوزه زنان می کنند و زنان به دلیل آن که بدون هدف خاص (بیشتر برای سرگرمی و ارتباط با دوستان) بیش ترین زمان را، در این شبکه ها سپری می کنند، طبق نظریه کاشت، بیش ترین تأثیر را از این شبکه ها می پذیرند و به همین دلیل به عنوان یکی از اصلی ترین گروه های هدف از سوی صاحبان این شبکه ها، انتخاب می شوند.
تأثیر مؤلفه های هویتی سیاست خارجی چین بر روابط دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی سال های 1400- 1378)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
247 - 272
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی چین به عنوان یکی از قدرت های نوظهور نظام بین الملل متأثر از مؤلفه های متعددی است. رویکردهای مختلف نظری نیز، هرکدام به بررسی برخی از مؤلفه های تصمیم ساز در سیاست خارجی چین پرداخته اند؛ اما آنچه در این میان مغفول مانده، نقش هویت سیاسی در مفصل بندی سیاست خارجی این کشور است. چین با ترکیب ارزش های هویتی از گذشته تا به امروز تلاش دارد، پیگیر راهبرد خیزش مسالمت آمیز مطابق با مناسبات نوین هویتی در نظام بین الملل معاصر باشد و ضمن بازسازی پایه های قدرت خود را به عنوان بازیگر برهم زننده وضع موجود معرفی نکند. در این مقاله به این سئوال پاسخ داده می شود که، مؤلفه های هویتی سیاست خارجی چه تأثیری بر رفتار سیاسی چین در برابر جمهوری اسلامی ایران از سال 2000 تا سال 2022 داشته است؟ نویسندگان با استفاده از نظریه سازه انگاری کل نگر، به این نتیجه رسیده اند که: تحولات رخ داده در مؤلفه های هویتی سیاست خارجی چین سبب شده تا این کشور بر اساس هویت توسعه گرایی اقتصادی مسالمت آمیز» سیاست خارجی اش را تنظیم نموده و درنتیجه به عنوان بازیگر بازرگان صلح جو» در تعامل با ایران ایفا نقش کند.
شبکه مضامین؛ به مثابه مدلی عملیاتی برای گفتمان سازی شعائر سال با عاملیت رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۲۲۲-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
با تاملی بر بیانات چندین ساله آیت الله العظمی خامنه ای، می توان نتیجه گرفت که از دیدگاه ایشان، پیاده سازی و اجرای موفق و کامل سیاست های کلان انقلاب اسلامی و ذیل آن شعارهای سالیانه، تنها از طریق تبدیل شدن آنها به گفتمان محقق می گردد. مساله این پژوهش استخراج و کشف عناصر الگوی عملیاتی گفتمان سازی شعار سال با عاملیت رسانه ملی است. این تحقیق با انجام مطالعات اکتشافی و با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون و از طریق مصاحبه با 21 نفر از صاحب نظران حوزه رسانه انجام گردیده است. یافته های تحقیق نشان دهنده الگویی سه مرحله ای است که به ترتیب شامل: «پردازش گفتمانی»، «پرورش و پخش گفتمانی» و «پالایش گفتمانی» است که هر کدام از این سه گانه، مشتمل بر مولفه هایی است که از طریق اقدام و عمل به آنها، موفقیت گفتمان سازی شعائر سال با عاملیت رسانه ملی در کشور افزایش می یابد.
ارزیابی سیاست های خاورمیانه ای ایالات متحده در منطقه خاورمیانه با تمرکز بر دولت بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۰)
123 - 144
حوزههای تخصصی:
از آن جا که یکی از اولویت های اساسی سیاست خارجی دولت بایدن، تدوین و تغییر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال خاورمیانه بوده است. این مقاله به کارگیری روش تحقیق کیفی مبتنی بر تحلیل توصیفی به دنبال ارزیابی سیاست خاورمیانه ای دولت بایدن است. لذا سؤال اصلی این تحقیق این است که سیاست خاورمیانه ای دولت بایدن چگونه قابل ارزیابی است؟ این پژوهش اکتشافی است و فرضیه ندارد. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ در حالی که دولت بایدن در سیاست های اعلامی خود بر نقش نقش فعال تر آمریکا و حضور پررنگ تر در سطح منطقه ای تأکید داشت و برعکس سلف خود تمایل کمتری به دنبال کردن اقدامات یک جانبه یا استفاده از زور برای مقابله با چالش های سیاست خارجی داشته است. همچنین، سیاست خارجی بایدن هم زمان دو هدف را با توجه به شرایط و اقتضائات منطقه دنبال کرده است؛ از یک طرف همکاری با متحدان سنتی را برای تضمین ثبات منطقه ای در اولویت قرارداد و از طرف دیگر دولت بایدن با استفاده از قدرت نرم تلاش کرد که ترویج حقوق بشر را نیز دنبال کند. در نهایت سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه با مانع محور مقاومت در عراق، ایران، لبنان، غزه و یمن روبرو می باشد.
واکاوی تصمیم 2020 دادگاه ویژه لبنان در قضیه «عیاش و دیگران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رأی دادگاه بین المللی ویژه لبنان که طی توافق کشور با شورای امنیت سازمان ملل متحد تأسیس شده است پس از انجام 15 سال دادرسی در 18 آگوست 2020 اعلام شد و بر اساس آن یک نفر از چهار متهم پرونده یعنی آقای سلیم جمیل عیاش محکوم شناخته شده و متعاقباً با رأی 11 دسامبر 2020 علیه وی مجازات تعیین گردید و سه نفر دیگر از متهمین از اتهامات وارده تبرئه شدند. در جستار حاضر به تأثیر فضای سیاسی لبنان و بازیگران منطقه ای در متن رأی و لوایح دادستانی اشاره شده و رأی مجازات آقای عیاش از منظر اصول حقوق بین المللی کیفری تحلیل شده است و این نتیجه حاصل گردیده که با وجود فشار جو سیاسی برای ارتباط دادن پرونده ترور به حزب الله لبنان و دولت سوریه چه در تأسیس دادگاه ویژه و تعیین صلاحیت های آن و چه در روند دادرسی ها، این دادگاه نتوانست به شواهد محکم و مستدلی در این خصوص دست یابد و متهم مرتکبِ این واقعه را تحت عنوان مسئولیت کیفری فردی محکوم دانسته و علیه وی مجازات تعیین کرده است.
کشمکش دشمنی جویانه سنت و نوگرایی در افغانستان و برایندی خشونت آمیز (1919 – 1929)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولاتی که در غرب با عنوان نوگرایی در عرصه های مختلف رخ داد، پیامدهایی در دیگر نقاط جهان داشته است. افغانستان نیز به اندازه خود از دامنه این امواج در دوره های مختلف اثر پذیرفت. ریشه داربودن سنت ها در افغانستان و برون زابودن تحولات جدید، رویاروی ارزش های نوگرایانه با سنت های دیرپا و ریشه دار در بستر ناهموار فرهنگی جامعه افغانستان را در پی داشت. این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش است که دیالکتیک سنت و نوگرایی در اندیشه سیاسی افغانستان در جریان سلطنت امان الله در سال های 1919 تا 1929 چه نتایجی داشته و چه جریان هایی پیرامون آن شکل گرفته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که اندیشه سیاسی نوگرایی در افغانستان بدون ارتباط با سنت، خود را مطرح و اجرایی کرده است و کشمکش فکری در میان طرفداران سنت و نوگرایی انجام نشده است. اصل در میان جریان های تأثیر گذار بر طرد و حذف بوده است نه گفت وگو و کشمکش فکری سازنده و مؤثر. روش پژوهش در این نوشتار، روش کیفی تاریخی است. اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و مطالعه اندیشه متفکران این دوره گردآوری شده است و با استفاده از روش هرمنوتیک اسکینر یافته ها بررسی شده است. یافته های این نوشتار نشان می دهد که در این دوره کشمکش فکری مؤثر در میان دو جریان روشنفکری و سنت گرا صورت نگرفت. نوگرایان اندیشه سیاسی خود را بدون گفت وگو و کشمکش سازنده با سنت گرایان مطرح کردند. نگاه غالب میان این جریان ها، نگاهی آشتی ناپذیر و دشمنی بود. در نتیجه الگوی بومی شکل نگرفت و جامعه افغانستان به صورت دوپاره باقی ماند، بخش سنتی و بخش نوگرا.
روندهای نوظهور در حوزه سایبری و پیامدهای آن بر امنیت بین الملل (با تاکید بر هوش مصنوعی)
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
151-182
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیامدهای گسترده هوش مصنوعی بر زندگی انسان ها و تأثیرات مثبت و منفی این فناوری در حوزه های نظامی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و رسانه ای شناسایی تأثیرات آن بر امنیت بین المللی ضروری دانسته شده است. از آنجایی که تأثیر امنیتی هوش مصنوعی در آینده مسئله ای اساسی برای صلح و امنیت بین المللی خواهد بود این موضوع خیلی مهم بوده که به کارگیری هوش مصنوعی در راستای امنیت و برقراری صلح در جهان باشد و نشان دهد که دستاوردهای آن هیچ تهدیدی برای امنیت بین الملل محسوب نمی شود. بر این اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که هوش مصنوعی چه پیامدهای را برای امنیت بین المللی به دنبال داشته است؟ لذا این نوشتار با بررسی پیامدهای هوش مصنوعی در حوزه امنیت نظامی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، امنیت زیست محیطی و امنیت رسانه ای به این نتیجه رهنمون شده است که اگر کشورهای مختلف در بهره گیری از هوش مصنوعی به عنوان یک امتیاز رقابتی در عرصه ی نظام بین الملل استفاده کنند، این موضوع می تواند پیامدهای منفی برای امنیت بین المللی به دنبال داشته باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و چارچوب نظری به کارگرفته شده به منظور تبیین زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی توسط کشوهای چین، ایالات متحده آمریکا، فرانسه، روسیه و آلمان قدرت نرم و برای بررسی پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در حوزه های امنیت نظامی، امنیت اقتصادی، امنیت زیست محیطی، امنیت اجتماعی و امنیت رسانه ای بر مبنای مکتب امنیتی کپنهاک بوده است.
آسیب شناسی مطالبه گری صنفی فرهنگیان (1396 تا 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
125 - 158
حوزههای تخصصی:
با بروز چشمگیر بحران های اقتصادی- معیشتی از نیمه دوم دهه1390 شمسی و شکل گیری اعتراض هایی در کشور، فرهنگیان نیز در اشکال خود انگیخته و خیابانی به مطالبه گری پرداختند. نکته مهم در این مطالبه گری ها، یأس و ناامیدی ریشه دار معلمان به تشکل های صنفی و مدنی در بستر فرصت های بی نظیری است که شبکه های اینترنتی برای سازمان دهی فعالیت های آنان ایجاد کرده است. پرسش اصلی این پژوهش ناظر بر چرایی همین مسأله بوده که چرا فرهنگیان در سال های اخیر، مطالبات خود را نه صرفاً از طریق مجامع صنفی بلکه عمدتاً به صورت خودانگیخته و در بستر خیابان دنبال کرده اند؟ در همین راستا با بهره گیری از نظریه سیاست خیابان آصف بیات و با روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اینترنتی و میدانی(مصاحبه ساختاریافته) و تحلیل محتوای کیفی و کمی داده های به دست آمده، این فرضیه مطرح شد که: کاهش اعتماد به کارکردهای تشکل های صنفی، محافظه کاری تشکل ها و عدم پیگیری مستمر مطالبات صنفی در کنار ظرفیت های بالای بسیجی، تهییجی و مشارکتی شبکه های اجتماعی اینترنتی، بر خیابانی و خود انگیخته تر شدن مطالبه گری صنفی معلمان و کاهش نقش آفرینی تشکلهای صنفی در سال های اخیر تأثیرگذار بوده اند. بنابراین با راهکارهایی مانند: فراهم کردن آزادی برای فعالیت های صنفی و نهادمند معلمان، ایجاد تمهیدات و فرصت های قانونی برای رساندن مطالبات به مقامات، لزوم تقویت قانونمندی و باورمندی به قانون، لزوم پیگیری مستمر و بدون اهمال مطالبات توسط تشکل های صنفی و غیره می توان اعتماد به تشکل های صنفی و درنتیجه مطالبه گری نهادمند را به جامعه بازگرداند.
پیامدهای رویکرد حکومتی در فقه سیاسی شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۸
147 - 180
حوزههای تخصصی:
دانش فقه محصول فرایندی به نام اجتهاد است که با گذر از سه مرحله منابع، مبانی و مواد، به استنباطی فنی و منظم می انجامد. از مهم ترین و مؤثرترین گرایش های دانش فقه در عصر کنونی گرایش فقه سیاسی است. در این گرایش سه رویکرد فردی، اجتماعی و حکومتی وجود دارد که اتخاذ هر رویکرد توسط فقیه، مواد فقهی تولیدی آن اجتهاد در فقه سیاسی متفاوت از دیگری خواهد بود. یکی از علل تفاوت و اختلاف فتاوا، اختلاف در مبانی و رویکردهای مستخرج از منابع است؛ درعین حال که همه فقیهان روشمندانه در صدد استخراج و استنباط فروع از مبانی و اصول اند. از دیدگاه اندیشمندان رویکرد حکومتی حاکمیت فقاهت و عدالت در عصر غیبت مورد تأیید شریعت است و مسائل سیاسی و اجتماعی مورد پیگیری فقیه، نه از باب وظیفه، بلکه از باب منصبی است که به فقیه در عصر غیبت اعطا شده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که رویکرد حکومتی فقه سیاسی یک فقیه، چه تأثیری بر دیگر مواد فقهی تولیدی اندیشه وی دارد؟ پژوهش حاضر با ابزار گردآوری کتابخانه ای و روش توصیفی - تحلیلی و سطح تحلیلِ محتوایی نشان می دهد در صورت اتخاذ رویکرد حکومتی در فقه سیاسی که امروزه در پذیرش مشروعیت حکومت و دولت اسلامی فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت متبلور است، نه تنها مسائل فقه سیاسی متأثر از آن است؛ بلکه تمام باب های فقهی متأثر از این مبنا خواهد بود و با توجه به گستره چنین اثرگذاری می توان گفت تبیین و تحلیل رویکردهای فقه سیاسی بر تحلیل و ارائه دیگر مبانی و رویکردهای یک فقیه مقدم است. برای پرهیز از اضطراب در فقه و حصول نظم در فرایند اجتهاد باید این رویکرد در تمام باب ها و احکام فقهی اعمال شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در مسائل مهم و مبتلابه (قصاص، قضاوت، انفال، خمس، زکات، جهاد، رؤیت هلال)، این تفاوتِ رویکردهای فقه سیاسی، علت اختلاف نظر فقیهان است.
آسیب شناسی گفتمان علمی حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی با تاکید بر گفتمان فکری آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول در علوم انسانی بدون داشتن یک نقشه راه علمی و مهندسی فرهنگ آن جامعه ممکن نمی گردد. تحقق آن نیز، بدون شناسایی مقدورات و موانع نرم افزاری و سخت افزاری گفتمان های علمی حوزه و دانشگاه ممکن نمی شود. در حقیقت این غیریت ها و موانع را می توان، در سه سطح طبقه بندی کرد: 1. علوم و مفاهیم سنتی و مدرن که با نیازها و اهداف تکاملی و تمدنی جامعه انقلابی و اسلامی موجود سنخیت ندارد؛ 2. ساختارها و نهادهای آموزشی، علمی و اجرایی سنتی و مدرن؛ 3. محصولات علمی و الگوها و مدل های اجرایی و تکنولوژی مدرن. این آسیب ها مانع تفاهم علمی میان دو گفتمان حوزه و دانشگاه در موضوع تحول علوم گشته و تا زمانی که ظرفیت و توان علمی این دو نهاد علیه همدیگر عمل کند، ظرفیت مثبت و موازنه مثبت آن دو خنثی گشته و امکان تحول در علوم انسانی میسر نخواهد شد و نمی توانند گره های کارشناسی نظام اسلامی را حل کنند. پژوهش حاضر تلاش می کند آسیب شناسی تحول در علوم را در اندیشه آیت الله خامنه ای، با روش توصیفی و تحلیلی با اسناد کتابخانه ای، مورد بررسی قرار دهد.
نشانه شناسی «ایران قوی» در گفتار آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
31 - 52
حوزههای تخصصی:
اکنون و در سال های آغازین سده پانزدهم خورشیدی، بنا به علل و دلایل گوناگون داخلی و خارجی، جایگاه ایران و فرصت ها و تهدیدهای پیش روی آن مسأله کلیدی در همه شؤون کشور به شمار می رود. کلیدواژه «ایران قوی» که در سال های اخیر از سوی رهبر انقلاب اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته و در سخنان ایشان از بسامد بالایی برخوردار گشته، می تواند به عنوان یک «راهبرد» اساسی در «اکنونِ» تاریخی ایران در مواجهه با مسأله مزبور، مورد بازخوانی قرار گیرد. از این رو، در نوشتار حاضر می کوشم از منظری نشانه شناسانه، در منظومه بیانات آیت الله خامنه ای و بر مبنای اصول فکری ایشان، این کلیدواژه و حوزه های معنایی آن را خوانش نمایم. در یک نسبت معنایی می توان نشانه هایی همچون مدیر قوی، ملت قوی، روحیه و اعتمادبه نفس ملی، اقتدار درون زا، اقتصاد مقاومتی، علم، و اخلاق و ایمان را به مثابه کلماتی کلیدی حول میدان معنایی ایران قوی در گفتار رهبر انقلاب دریافت کرد.
بررسی رویکرد اصلاح گرایانه دینی عبدالحمید بن بادیس در رویارویی با استعمار فرهنگی فرانسه در الجزایر
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
204 - 228
حوزههای تخصصی:
عبدالحمید بن بادیس (1940-1889 م)، از بزرگ ترین شخصیت های دینی اصلاح گرای معاصر در الجزایر و در عرصه جهان عرب و اسلام به شمار می رود. دیدگاه های وی درباره احیا و اصلاح اندیشه دینی و چگونگی سامان بخشیدن به اوضاع نابسامان مسلمانان در دوران معاصر، بر اندیشمندان هم دوره اش در شمال افریقا و به ویژه شاگردان و عالمان دینی دهه های اخیر پس از سیدجمال الدین اسدآبادی تأثیر فراوانی گذاشته است. الجزایر یکی از مستعمرات مهم فرانسه بود، که بزرگترین نمونه های استعمار در تاریخ استعمارمدرن اروپا به شمار می رود. فرانسه در الجزایر پیش و بیش از موضوع نظامی به سیاست های فرهنگی آگاهانه و منظم توجه کرد. استراتژی استعمار فرانسه در زمینه فرهنگی در الجزایر مبتنی بر کاربست همه ابزارهای موجود در راستای از بین بردن ساختارهای فرهنگی و معنوی آنجا بود، تا ساختارهای فرانسوی–غربی و دیگر اهداف خود را جایگزین سازد. در زمانی که استعمار فرانسه کوشید مردم الجزایر را از هویت اسلامی و ملی تهی کند و حتی در نهایت تصمیم گرفت که الجزایر را ضمیمه خاک فرانسه سازد، عبدالحمید بن بادیس با تأسیس «جمعیت العلماء المسلمین»، تلاش کرد با احیای اسلام و زبان و فرهنگ عربی و تکیه بر روح ملی، توطئه های استعمار را خنثی نماید. وی با در پیش گرفتن خط مشی فرهنگی آموزشی، تأثیر زیادی بر عرصه سیاسی الجزایر گذاشت و ضربات سختی به استعمار فرانسه وارد کرد.
پژوهش حاضر رویکردی توصیفی-تحلیلی دارد و هدف اصلی آن، بررسی رویکرد اصلاح گرایانه دینی عبدالحمید بن بادیس در رویارویی با استعمار فرهنگی فرانسه در الجزایر است. پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از: ویژگی های گفتمان عبدالحمید بن بادیس چیست؟ اقدامات راهبردی جنبش عبدالحمید بن بادیس در رویارویی با استعمار فرهنگی فرانسه در الجزایر چیست؟ عبدالحمید بن بادیس به عنوان ادامه دهنده راه محمد عبده و رشید رضا، فعالیت های خود را بر سه محور عمده متمرکز کرده بود: تلاش برای احیای ریشه های دین اسلام، تلاش برای احیای زبان عربی و مبارزه با خرافات و بدعت ها. ماهیت جنبش بادیسیه، دینی، سیاسی، اجتماعی و ملی گرایانه بود. با توجه به شرایط دوران عبدالحمید بن بادیس، او معتقد بود که پیش از استقلال سیاسی، ضروری است با یک حرکت اجتماعی و فرهنگی، آثار و پیامدهای منفی استعمار فرانسه را از بین برد.
جایگاه مبانی فکری اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی ها در سیاست خارجی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
93 - 123
بنیاد دفاع از دموکراسی ها متشکل از نومحافظه کاران یهودی الاصل حزب جمهوری خواه همواره طی قرن 21 به عنوان یکی از اتاق های فکر شاخص ایالات متحده خصوصاً در زمینه مسائل سیاست خارجی این کشور در منطقه غرب آسیا مطرح بوده است. به طوری که مقامات و مسئولین دولت های مختلف آمریکا و همچنین اعضای کنگره این کشور با حضور و مشارکت فعال در این بنیاد به عنوان یکی از لابی های رژیم صهیونیستی در واشنگتن روابط قابل توجهی با این اندیشکده دارند. از همین رو پاسخ به این پرسش ضروری است که با گذشت بیش از دو دهه از آغاز فعالیت های بنیاد دفاع از دموکراسی ها مبانی فکری نومحافظه کارانه این اندیشکده چه جایگاهی در سیاست خارجی ایالات متحده دارد؟ پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای در قالب بررسی و تطبیق مبانی فکری نومحافظه کارانه بنیاد دفاع از دموکراسی ها با رویکردهای نهادینه شده در سیاست خارجی آمریکا بر این فرضیه معتقد است که سیاست خارجی ایالات متحده نه تنها تحت تاثیر اندیشه نخبگان نئوکان بنیانگذار و عضو این اندیشکده است بلکه بررسی رفتار خارجی واشنگتن در دوره پسا جنگ سرد نشان می دهد مبانی فکری این اندیشکده از تئوری به عمل در سیاست خارجی ایالات متحده رسوخ کرده است. چنان که بر اساس نتایج به دست آمده عملکرد دولت های مختلف دموکرات و جمهوری خواه آمریکا در حوزه سیاست خارجی طی دوران پسا جنگ سرد مبتنی بر سه رکن مکمل سیاست تغییر رژیم، یک جانبه گرایی و حمله پیشگیرانه است و این روند در عین تلاش برای تامین حداکثری منافع آمریکا و گسترش ارزش های آمریکایی، در پی حفظ امنیت رژیم صهیونیستی نیز می باشد.
No Nuke Weapon: How Khamene’ei thinks?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Jurisprudence is a knowledge that provides responses to individual and societal behaviors of a Muslim. So, to find the proper behavior patterns, the Islamic government has to refer to jurisprudence. Islamic Republic of Iran has been recently accused of being in pursue of acquiring nuclear weapons and such an allegation has been faced with a recent decree issued by the supreme leader Ayatullah Khamene’ei in which it is clearly stated that any sort of keeping, proliferation and use of nuclear arms is canonically forbidden. Of course, this has per se been always a controversial issue for the Islamic communities that whether it is permissible to make use of such weapons in confrontation with the danger of an enemy equipped with them or not? The current article is seeking to find an answer to the question as to “what are the canonical proofs of banning the nuclear weapons application from the perspective of Ayatullah Khamene’ei?” I used descriptive-analytical method based on first hand sources. It has been made clear that one should transcend beyond the instrumental levels to gain a clear insight of the embargos and the following fundamental questions within the three realms, namely the philosophy of creation, political philosophy and the mankind’s position in Islam, should be first answered. The type of the answers forms the interpretations of the Ayat (Verses) and Narratives are conceived, especially when conflicts arise.
جهاد تبیین راهبرد مقابله با جنگ شناختی با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
76 - 96
حوزههای تخصصی:
جنگ شناختی به عنوان یکی از محورهای جنگ ترکیبی دشمنان در برابر جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر وارونه نمایی و تحریف واقعیت های مرتبط با ایران است. از دیدگاه مقام معظم رهبری، جهاد تبیین نسخه مقابله با این نوع جنگ است. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که «چگونه می توان در برابر جنگ شناختی جهاد تبیین اثربخش انجام داد؟» با روش تحلیل محتوای کیفی و ضمن اشاره به چگونگی شکل گیری و کارکرد حاد واقعیت در جنگ شناختی، این یافته ها به دست آمد که جهاد تبیین به عنوان کوششی سخت در مسیر روشنگری، روایت گری صحیح و دقیق و حقیقت پردازی در برابر جنگ شناختی دشمنان، فریضه ای قطعی، فوری و همگانی است. برای جهاد تبیین مؤثر نیز علاوه بر اقدامات عملی و گره گشای مسئولان و نخبگان انقلابی، رسانه ها نیز باید ضمن ایجاد جریان تبیین برای رصد تحریف ها و روشنگری به هنگام، دقت در انتشار اخبار خوب و امیدبخش، تبیین ماهیت و دستاوردهای انقلاب اسلامی، به تبیین منشأ ناکارآمدی ها و ضعف های موجود در کشور، تبیین فرصت های جنگ اقتصادی، تبیین ظرفیت های انقلاب اسلامی و معتبرسازی نگاه به درون برای حل مشکلات موجود کشور و... توجه داشته باشند.
مدل تعاملی- فرایندی مزایای راهبرد همرقابتی در بخش مراقبت های سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۰
203-222
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به تورم و محدودیت های وارداتی، اعضای زنجیره تأمین بخش مراقبت های سلامت از همرقابتی استفاده کرده اند. کاربرد همرقابتی هنوز محدود است و نیاز است برای جبران کمبود در منابع و تخصص، استفاده بیشتری از آن بشود. در این زمینه لازم است مزایای همرقابتی برای اعضای زنجیره تأمین تبیین شود. از این رو، پژوهش حاضر به منظور شناسایی و مدل سازی مزایای همرقابتی انجام شده است. در مرحله اول با رویکرد کیفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته 32 مزیت راهبرد همرقابتی در زنجیره تأمین بخش مراقبت های سلامت شناسایی گردید که در قالب 8 کلان دسته «مزیت های رابطه ای»، «مزایای بیمار»، «مزایای راهبردی»، «مزایای مالی»، «مزایای منابع انسانی»، «تقویت برند»، «مزایای کیفی» و «مزایای حل مشکلات» گروه بندی شدند. در مرحله دوم به منظور مدل سازی مزایا، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و مدل سازی ساختاری تفسیری فراگیر فازی، مزایا در 4 سطح قرار گرفتند. نتایج مدل سازی نشان داد به ترتیب «مزایای راهبردی» و «مزایای منابع انسانی» مهم ترین مزیت همرقابتی هستند زیرا به عنوان مزیت بنیادی بر سایر مزیت ها اثر می گذارند. به منظور بهره گیری از مزایای همرقابتی وجود قراردادهای شفاف برای جلوگیری از تنش، وجود مدیران کارآمد که پذیرای راهبرد همرقابتی باشند و توان حل تعارضات را داشته باشند، وجود معیارهای انتخاب هوشمندانه رقیب، وجود سیستم های نظارتی مورد توافق طرفین و حذف قوانین دست و پاگیر بالادستی لازم است.