فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
7 - 28
حوزههای تخصصی:
در جهان اسلام معاصر، جنبش های متعددی سربرآورده اند. این جنبش ها در میان دوگانه ی سنت اسلامی خود و مدرنیته ی غرب راهی برای نقش آفرینی در سیاست پیدا کرده اند. برخی ها سعی در شبیه سازی خود با غرب داشته اند. برخی به طرد غرب پرداخته اند و برخی سعی در ترکیب سنت اسلامی و مدرنیته ی غربی داشته اند. در این میان جنبش هایی که به طرد غرب پرداخته اند، سروصدایی بسیاری ایجاد کرده اند، اما به همان میزان در دستیابی به قدرت ناکام مانده اند. این پژوهش با هدف شناسایی ماهیت جنبش های سیاسی در اسلام معاصر به تحلیل مقایسه ای دو جریان ضدغربی در شرق و غرب جهان اسلام پرداخته است و با روش مقایسه ای اختلاف توافق پرزورسکی و تیون به دنبال پاسخ به سوال محوری اشتراکات و اختلافات جنبش دارالرقم مالزی و بوکوحرام نیجریه است. پژوهش حاضر پس از بررسی چیستی، چرایی شکل گیری، چگونگی عملکرد و سرنوشت این دو جریان به این نتیجه رسید هر دو جنبش با تفسیری سنت گرایانه به طرد غرب پرداخته اند، ولی در روش عملکردی، تفسیر از اسلام و اثرپذیری از محیط جغرافیایی با هم اختلاف دارند.
واکاوی چرایی شکست سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در برآورد انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
245 - 274
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، بنیان بسیاری از نظریه های علوم اجتماعی و سیاسی در خصوص علل وقوع انقلاب ها را با چالش اساسی مواجه کرد؛ زیرا کمتر کسی وقوع انقلابی با مختصات انقلاب اسلامی را پیش بینی می نمود. در خصوص چرایی رخداد انقلاب ایران و تأثیر آن بر تئوری های انقلاب تاکنون مطالعات متنوع و مختلفی انجام شده؛ اما در این مطالعات کمتر به نقش دستگاه های اطلاعاتی پرداخته شده است. حال اینکه این شکست، قبل از هر چیز یک شکست اطلاعاتی است. بر مبنای این مدعا، سؤال مقاله بدین شرح مطرح شده است که چرا سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، نتوانست انقلاب اسلامی ایران را در سال 1357 پیش بینی کند؟ برای پاسخ به این سؤال ضمن مرور ادبیات رشته نوظهور مطالعات اطلاعاتی، از الگوی چرخه اطلاعات استفاده شده است و ناکامی مزبور در هر یک از فرایندهای چرخه اطلاعات تحلیل شده است. داده های پژوهش از طریق مطالعات اسنادی گردآوری و با استفاده از روش فراترکیب تحلیل شده است. یافته های پژوهش دلالت بر آن دارد که سازمان سیا در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران، در فرایندهای هدایت، جمع آوری، تجزیه وتحلیل چالش اساسی داشته و لذا در مرحله انتشار نیز با مشکل مواجه شده است؛ درعین حال دال مرکزی در چرایی پژوهشی شکست اطلاعاتی سازمان سیا برای برآورد انقلاب اسلامی ایران را اساساً می توان یک شکست تحلیلی ارزیابی کرد.
جایگاه توانمندسازی جامعه عشایری در قانون برنامه های اول تا هفتم توسعه
منبع:
ذخایر انقلاب (عشایر) دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
7 - 24
حوزههای تخصصی:
ارزیابی برنامه های توسعه، یکی از روش های علمی شناخته شده برای درک و شناخت اندیشه، روش و رویکرد حاکم بر فرآیند برنامه ها است. نظر به اهمیت سیاست ها و قوانین برنامه های توسعه، هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل قوانین برنامه های توسعه، پس از انقلاب اسلامی مبتنی بر تسهیل کننده های توانمندسازی جامعه عشایری است که از این رهگذر، بستر لازم برای ارتقاء کیفیت زندگی و توسعه پایدار جامعه عشایری ایران فراهم خواهد شد. روش بررسی در پژوهش حاضر، اسنادی و کتابخانه ای است؛ به طوری که در ارتباط با تسهیل کننده های توانمندسازی جامعه عشایری در برنامه های توسعه بعد از انقلاب به نقد و بررسی سیاست های دولت پرداخته شده است. همگام نبودن سطح راهبرد سیاست گذاری و سطح راهبرد عملیاتی و اجرایی، غالب بودن رویکرد بالا به پایین و غیرمشارکتی در برنامه های توسعه، نامولّد بودن روش های توانمندسازی و کالبدی محور بودن برنامه های توسعه از یافته های این پژوهش است. تغییر و اصلاح رویکرد حاکم بر فرآیند برنامه ریزی و مدیریت توسعه عشایری از طریق انتخاب سیاست های اجتماعی و اقتصادی مناسب دولت و به کارگیری روش های مناسب توانمندسازی مولّد جامعه محلی و توجه بیشتر به عملیاتی ساختن مواد قانونی در برنامه های توسعه از پیشنهادات این پژوهش است. در پژوهش حاضر، توانمندسازی جامعه عشایری در برنامه های توسعه از طریق دو رویکرد برنامه ریزی "عقلایی گرایی فن محور" و "ارتباطی و مشارکتی" مورد واکاوی قرار گرفت.
رویکرد مقاومت محور در حکمرانی جمهوری اسلامی: بررسی بسترها و دلایل سیاست های هسته ای دولت های نهم و دهم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل دلایل و زمینه های اتخاذ رویکرد مقاومت محور در حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در دوران دولت های نهم و دهم و تأثیر آن بر سیاست های هسته ای کشور می پردازد. سیاست های هسته ای در سال های اخیر تحت تأثیر گزارش های مغرضانه برخی مخالفان جمهوری اسلامی ایران و نگرش منفی قدرت های غربی و سازمان های بین المللی، به چالشی جدی و چندبعدی در داخل و خارج ایران تبدیل شده است. اعمال تحریم های گسترده از سوی کشورهای غربی و نظام سلطه برضد ایران، وضعیت پیچیده ای در سیاست ورزی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده که به دوقطبی شدن سیاسی و تقابل فکری در جریان شناسی قدرت داخلی منجر شده است. این مقاله با استفاده از روش کیفی و بهره گیری از شبکه مفاهیم (نظریه های نقش، جامعه شناسی تاریخی و واهم گرایی بحران جیمز رزونا) و با رویکرد تفسیری تحلیلی به بررسی دلایل، زمینه ها و بسترهای سیاست های مقاومت محور بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این نگرش و کنش، متأثر از تفسیرهای مختلف از منافع ملی و رویدادهای منطقه ای و جهانی بود. تحولات اخیر، نظیر تغییرات قدرت سیاسی داخلی، التهابات اقتصادی ناشی از تحریم ها، افزایش نقش محور مقاومت در مبارزه با تروریسم، بحران های بین المللی مانند تنش میان روسیه و اوکراین، مسئله طوفان الاقصی و درگیری ها در منطقه و تغییرات مدیریتی در ایالات متحده، مجدداً مسئله سیاست های هسته ای ایران در داخل و خارج را به موضوعی مهم تبدیل کرده است. فهم دلایل کنش خاص (واگرایی و مقاومت محوری در مسئله انرژی هسته ای و تفسیر حکمرانی ایران از این سیاست) در آن زمان، می تواند به طراحی راهبردی معقول تر برای دستگاه دیپلماسی کشور کمک کند؛ به گونه ای که با تعامل بین میدان و دیپلماسی، اصول عزت، مصلحت و حکمت و در نهایت منافع ملی به بهترین نحو ممکن تحقق یابد.
عوامل انحطاط سیاسی-اجتماعی و راهکارهای مقابله (مطالعه موردی صفویه، تحلیلی بر رساله طب الممالک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تاریخ ایران، یکی از حکومت هایی که به دلیل ماهیت شیعی و وجود ارتباط وثیق بین دین و سیاست در اداره جامعه ذیل قلمرو آن، می تواند واجد شباهت هایی با نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، حکومت صفویه است، که نقش مهمی در ساخت تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران ایفا کرده است. رسالت پژوهش حاضر بررسی علل زوال و انحطاط حکومت صفویه و بررسی راهکارهایی است که می توانست به مثابه نسخه برون رفت از این انحطاط برای صفویان ایفای نقش نماید. در راستای این مهم، پس از کنکاش تاریخی، «رساله طب الممالک» نوشته «قطب الدین نیریزی»، به عنوان مرجع متنی پژوهشگران جهت تحلیل و نیل به هدف پژوهش برگزیده شده است. این گزینش باتوجه به جایگاه دینی «قطب الدین نیریزی» و هم عصری او با دوران سلطنت شاه سلطان حسین صفوی (که فروپاشی صفویان در دوره او رخ داده است)، واجد اهمیت بسزایی است و می تواند احوالات سیاسی- اجتماعی آن دوران را تا حد قابل توجهی بازنمایی کند و نسخه های نیریزی برای حکومت صفویه در جهت استحکام بخشی به پایه های سیاسی- اجتماعی ایران صفوی و خروج از وضعیت ضعف را تبیین نماید. از این رو مقاله درصدد است ضمن بررسی متن رساله طب الممالک اثر قطب الدین نیریزی که در دوران افول حکومت صفویه نگاشته شده به این سؤال پاسخ دهد که: «از دید قطب الدین نیریزی به عنوان یکی از علمای شیعه آن دوره علت انحطاط حکومت صفویان چیست و چه راهکارهایی برای برون رفت از آن پیشنهاد می دهد؟»روش: باتوجه به متن محور بودن پژوهش حاضر نگارندگان از روش تحلیل مضمون که بیش از هر چیز برای منابع مکتوب کاربرد دارد استفاده خواهند کرد. ازاین رو مطالب مرتبط با موضوع استخراج، دسته بندی و کدگذاری شد. با تکیه بر گام های روشی بیان شده، در راستای کشف مضامین موجود متن رساله طب الممالک تقطیع و مضامین موجود در هر بخش استخراج و فرآیند کدگذاری توسط پژوهشگر انجام شده است. از این رو با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مقوله های مرتبط با عوامل انحطاط و راهکارهای جلوگیری از آن با استفاده از نمادهای Fa و So نشانه گذاری شده و عملیات کد گذاری صورت گرفته است.یافته ها: در نهایت مضامین مستخرج ذیل دو عنوان کلی علل افول و راهکارهای برون رفت از بحران جای گرفتند. با این اقدام عوامل مؤثر در هر یک از این دو حوزه از دیدگاه قطب الدین نیریزی شناسایی و جایگاه عوامل مختلف در اندیشه او شناسایی شد. از نظرگاه نویسنده این رساله، علما به عنوان یکی از گروه های مهم اجتماعی، اگر بی اراده، دنیاطلب، سخن بین، پیرو سلطان و بی عمل باشند، زمینه انحطاط جامعه فراهم می شود. نیریزی، در کنار «عامل محیطی»، که قحطی فراگیر و طمع بیگانگان را در بر می گیرد، از «آزمایش ها و سنت های الهی» نیز به عنوان یکی از عوامل انحطاط جوامع یاد می کند که عذاب الهی، آزمایش الهی و تغییر نعمت ها در زمره آن است.نتیجه گیری: باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت این عالم دینی عوامل انحطاط را ذیل پنج دسته: عوامل مرتبط با عموم مردم، عوامل مرتبط با علما، عوامل مرتبط با حاکمیت، عوامل محیطی و همچنین سنن الهی؛ و راهکارهای مقابله با آن را نیز ذیل چهار دسته: راهکارهای مرتبط با عموم مردم، راهکارهای مرتبط با علما، راهکارهای مرتبط با حاکمیت و در نهایت راهکارهای فرامادی یا همان امدادهای الهی دسته بندی کرد.
دیدبانی آینده های تعارضی در حکمرانی تقنینی از سه منظر: قانونگذاری، قانونگذار و مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه آینده های قانونگذاری، در پی دیدبانی آینده های تعارضی در حکمرانی تقنینی مجلس شورای اسلامی بوده و معطوف به مفهوم «نسبتِ آینده های بدیل»، مشتمل بر تعارض، تعاون و تعادل است. دیدبانی، گونه ای از پیش آگاهی است؛ بنابراین تحقق چنین امری به چابک سازی و ایجاد قابلیت پاسخگویی سریع نظام قانونگذاری و واکنش فعالانه و به هنگام در مواجهه با تغییرات و تحولات نوظهور و نوپدید تقنینی می انجامد. این که «آینده آینده های تعارضی در حکمرانی تقنینی به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد؟» مورد جستجو است. در دو بخش «نسبتِ آینده ها» و «آینده های تعارضی تقنین» به کمک دو پرسشنامه جداگانه آرای خبرگان و دلفی فازی، نظر خبرگان گردآوری و تحلیل شده است. نتایج تحقیق دلالت دارند بر: تقویت قوه مجریه و کم رنگ تر شدن نقش و جایگاه قوه مقننه؛ تقویت وجه عرفی و مردمی؛ قوت گرفتن لابی گری و تضعیف رویه های قانونی؛ رشد جایگاه فناوری و هوش مصنوعی؛ مرکزگرایی و تک مجلسی و عدم توانایی تحقّق تحزب.
ارزیابی نقش انرژی در جنگ اوکراین و نظم نوین جهانی در حال ظهور در چارچوب نظریه های وابستگی متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
161 - 181
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی مسئله امنیت انرژی برای کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده، پیوند ناگسستنی با قدرت دولت ها پیدا کرده و این امر کشورها را در مجموعه ای درهم تنیده از وابستگی متقابل محصور کرده است؛ به طوری که هر نوع اخلال در آن می تواند همچون اثر پروانه ای دگرگونی عظیمی در نظام بین الملل ایجاد کند. حمله روسیه به اوکراین در 2022، از مهم ترین پدیده ها پس از پایان جنگ سرد است که ساختار نظام بین الملل را تحت تاثیر قرار داد. ذخائر عظیم نفت و گاز روسیه، این کشور را به بزرگترین صادرکننده انرژی به اروپا تبدیل کرده بود. شبکه حیاتی درهم تنیده تبادلات انرژی میان روسیه و اروپا آن چنان وابستگی متقابل ایجاد کرده بود که حوزه انرژی در مراکز حساسی مانند شورای عالی امنیت ملی کشورها تصمیم گیری می شد. سوال های اصلی پژوهش این است که با توجه به اهمیت انرژی در روابط روسیه و اروپا، نقش آن در منازعات روسیه و اروپا چه بوده است؟ و عواقب جنگ اوکراین چه تغییراتی را در ژئوپلتیک انرژی نظام بین الملل ایجاد کرد؟ در این راستا این مطالعه در پی یافتن همبستگی متغیر انرژی در جنگ اوکراین در چارچوب نظریه های وابستگی متقابل است و یافته های آن حاکی از آن است که انرژی به عنوان رشته مستحکم وابستگی متقابل روسیه و اروپا، به دلایلی چون اختلافات ایدئولوژیک، بی اعتمادی دیرینه، و از همه مهم تر استفاده تسلیحاتی طرف ها از آن، نه تنها موجب ایجاد جامعه امنیتی متکثر نگردید، بلکه خود باعث برداشت های تهدیدآمیز شد تا جایی که با یک جنگ از هم گسست و روابط بین الملل را تحت تاثیر قرار داد.
شناخت شناسی امنیت در منطقه آشوب زده؛ نشانه ها و فرآیندها
حوزههای تخصصی:
کشورهایی از جمله ایران که در منطقه آشوب زده قرار دارند، عموماً با چالش های امنیتی روبرو می شوند. بخشی از چالش های امنیتی مربوط به منازعات محیطی و رویارویی بازیگرانی است که همواره تلاش دارند تا موازنه قدرت منطقه را تحت تأثیر قرار دهند. داعش در سال های نخستین دهه دوم قرن 21 و اسرائیل در سال های 24-2023 سیاست های خشونت آمیزی را در محیط منطقه ای بکار گرفته که منجر به گسترش چالش های امنیتی گردیده است. از آنجایی که کنترل این چالش های امنیتی از طریق نهادهای بین المللی و قدرت های بزرگ وجود نداشته، نطقه آشوب زده در منطقه شکل گرفته است. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی می بایست از سازوکارهای «تحرک ژئوپلیتیکی»، «اراده عملیاتی» و «موازنه تاکتیکی» برای ایجاد ثبات و امنیت منطقه ای استفاده نماید. حال این پرسش مطرح می شود که «منطقه آشوب زده در خاورمیانه و جنوب غرب آسیا دارای چه نشانه هایی بوده و چگونه می توان روندهای گریز از مرکز بازیگران منطقه آشوب زده را کنترل و مدیریت نمود؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «منطقه آشوب زده فاقد منطق راهبردی و ساختار امنیتی بوده و در نتیجه لازم است که ایران از سازوکارهای تحرک ژئوپلیتیکی اراده عملیاتی و موازنه تاکتیکی برای کنترل تهدیدات استفاده نماید. برای درک واقعیت های محیط آشوب زده از رهیافت و اندیشه نظریه پردازانی همانند «جیمز روزنا» و «رابرت کیگان» استفاده می شود. هر یک از نظریه پردازان یاد شده تلاش داشتند تا واقعیت ساختار و الگوی کنش بازیگران در منطقه آشوب زده را در سال های پس از جنگ سرد تحلیل و تبیین نمایند. در تنظیم مقاله از «رهیافت تحلیل داده ها» استفاده می شود. این رهیافت مبتنی بر نشانه هایی از تحلیل الگوی کنش رفتاری بازیگران محیطی و قدرت های بزرگ خواهد بود.
تخیل سیاسی و زن ایرانی در دنیای معاصر
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
79 - 104
حوزههای تخصصی:
تخیلات با شکل دهی ذهنیت، فرهنگ و جهان اجتماعی مردم، زمینه ساز جریان های اجتماعی هستند. فارابی «سیاست» را مستلزم ارتباط با عامه مردم که در آن ها تخیل جانشین تفکر است و ایجاد نوعی پذیرش درونی در قلوب آن ها می داند که تنها از طریق ابزارهای تخیلی امکان پذیر است. از طرفی در دنیای معاصر، رسانه نقش گسترده ای در شکل گیری تخیل فردی و اجتماعی دارد و بازیگران سیاسی و اجتماعی برای نفوذ در اذهان مردم بیشترین بهره را از این ابزار می برند. یکی از چالش های سیاسی اجتماعی صدسال اخیر ایران حقوق زنان و حجاب است و رسانه ها نیز نقش پررنگی در این چالش دارند؛ ازاین رو این پرسش پیش می آید که بین مسئله حقوق زنان در ایران و تخیل سیاسی چه ارتباطی وجود دارد؟ با فرض بر اینکه حقوق زنان یک میدان اجتماعی است، ابتدا مفهوم تخیل سیاسی در فلسفه اسلامی و همچنین فلسفه کانت تبیین می شود سپس در ادامه به واکاوی مسئله حجاب به عنوان یک میدان در اندیشه بوردیو به روش تحلیل گفتمان وداک جهت پیدا کردن رابطه واقعیت عینی و ساختمان ذهنی کنشگران پیرامون مسئله حجاب می پردازیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که واقعیات عینی و تحولات اجتماعی پیرامون مسئله حقوق زن و حجاب متأثر از ذهنیت و تخیل سیاسی کنشگران و عامه مردم بوده است.
آسیب شناسی مقالات پژوهشی علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله پژوهشی به اشتراک گذاشتن یافته های تازه و نو است که نویسندگان با استدلال های منطقی و عقلانی برای اثبات آن می کوشند. در این بین خطاهای شناختی و مغالطاتی وجود دارد که گاهی پژوهشگران را در تحلیل و نتیجه گیری به اشتباه می اندازند یا اینکه آن ها عامدانه برای دفاع از ایده یا تز خویش، از این مغالطه ها استفاده می کنند. از این رو هدف مقاله حاضر بررسی و آسیب شناسی مقالات علمی- پژوهشی است و نگارندگان تلاش کرده اند بر اساس معیارهای منطقی، تجربی و شناختی مقالات انتخاب شده را نقد و سنجش کنند. روش جمع آوری داده ما مبتنی بر انتخاب تصادفی ده مقاله از فصلنامه های حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل و تحلیل آنها بر اساس معیار پیشگفته است. یافته های پژوهش نشان می دهدکه خطای گزینشی عمل کردن و مغلطه های کنه وجه و علت جعلی بیشترین فراوانی را در بین مقالات مورد بررسی دارند.
Muslim–Christian Polemics in Safavid Iran, by Alberto/Tiburcio, Edinburgh University Press Ltd, 2020. 272/pp. ISBN: 978 1 4744 4046 2
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۲, spring ۲۰۲۴
457 - 464
حوزههای تخصصی:
تأثیر پاندمی ها بر نقش دولت ها در زمینه امنیت ملی و بین المللی (با تأکید بر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 88
حوزههای تخصصی:
ظهور کووید-19، ناکارآمدی ساختار دولت محور امنیت را ثابت کرده است. با توجه به اثرات کوتاه مدت این بحران، ضروری است که دولت ها بحث های امنیتی جهانی و سیاست گذاری های خود را در مورد بیماری های عفونی برای آینده تغییر دهند. با ظهور کووید-19 بررسی مجدد رابطه بین پاندمی ها و امنیت جهانی جدی تر شده است و کشورها را وادار کرده تا درباره دامنه و مفهوم امنیت ملی و بین المللی تجدیدنظر کنند. بر این اساس سؤال اصلی مقاله حاضر این است تا با تمرکز بر ایران به این سؤال پاسخ دهد که پاندمی ها چه تأثیری بر نقش دولت ها در زمینه امنیت ملی و بین المللی به ویژه در دوران کووید-19 داشته است؟ روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی می باشد. بر اساس تئوری امنیت انسانی و نظریه بوزان می توان استدلال کرد که تهدیدهای غیرنظامی و غیرخشونت بار مانند پاندمی ها برای موجودیت فرد وجود دارد که باید در کنار تهدیدات سنتی در گفتگوهای مربوط به امنیت ملی در ایران گنجانده شود و به جای دولت بر مردم عادی تمرکز کند. بر اساس یافته های پژوهش، دولتمردان ایرانی باید حوزه امنیت ملی را فراتر از مدل سنتی دفاعی - جنگی قلمداد کرده و در برابر امنیت انسانی پاسخگوتر باشد و امنیت شهروندان خود را در برابر همه تهدیدها (مانند بیماری های همه گیر، تغییرات اقلیمی، محیط زیست و ...) تأمین کنند.
نظم بین الملل آمریکایی در دوره گذار تاریخی؛ احیای امپراتوری در بستر ژئوپلیتیک گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
نظام بین الملل به لحاظ ساختار و پویایی های سیستمی و واحدهای در حال تعامل تاکنون دوره های متعددی را پشت سر گذاشته است. از نظم کنسرتی در کنگره وین تا نظم دوقطبی دوره جنگ سرد و متعاقب آن، نظم بین المللی پساجنگ سرد (تک قطبی یا یک-چندقطبی)، هریک از اشکال مزبور دستخوش دگرگونی شده اند. وجه مشترک اغلب این نظم ها، ژئوپلیتیک گرایی بریتانیایی است که نقشی کلیدی در شکل گیری، تداوم، تثبیت و احیای امپراتوری جهانی لیبرال داشته است. این عامل در دوره غلبه گفتمان و نظم آمریکایی نیز در راستای پوشش شکاف های درونی و بازتولید نظم مطلوب مورد استفاده قرار گرفته است. مقاله حاضر به بررسی وضعیت تغییرات در نظم بین المللی در دوره گذار تاریخی و برجستگی نشانه های ژئوپلیتیک گرایی در روند گذار از نظم بین المللی فعلی می پردازد. در این راستا، از چارچوب ژئوپلیتیکی هالفورد مکیندر به منظور تحلیل روند شکل گیری، تثبیت و تقویت و احیای امپراتوری ها استفاده شده است. با استفاده از رهیافت استدلال قیاسی و بررسی مقایسه ای- تاریخی دوران امپراتوری بریتانیا و نظم بین المللی آمریکایی در دوره پساجنگ سرد، استدلال می شود که با ظهور نشانه های گذار در نظم بین المللی غرب محور، با تفاوت هایی در سبک و شیوه و ابزارها، غرب با محوریت گفتمان ژئوپلیتیک گرایی بریتانیایی درصدد احیای امپراتوری و بازتولید نظم مطلوب برآمده است.
آمریکا و جنگ افغانستان؛ روایت سازی هالیوود از نشانگان جنگ و سیاست در «ماشین جنگ» و «پاسگاه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
115 - 145
جنگ آمریکا در افغانستان از مهم ترین حوادث دوران پسا کمونیسم در دهه ۲۰۰۰میلادی بود ه است که تاثیرات عمیق و گسترده ای بر ساختار نظام بین الملل و همچنین سیاست خارجی آمریکا گذاشته است. اساساً جنگ افغانستان که به نوعی در قالب جنگ های فرسایشی بوده است؛ بر فضای سیاسی و رسانه ای این کشور اثرگذار بوده است و موجب شکل بخشی بر الگو های رفتاری آمریکا در قبال افغانستان می باشد. در این میان، ایالات متحده آمریکا با همراهی جریان هالیوود به عنوان کاتالیزور قدرت ساز این کشور به جریان بازنمایی مبارزه و جنگ برای امنیت و صلح کمک کرده است. جریان بازنمایی رسانه ای هالیوود در دوران جنگ با تروریسم در کشور هایی چون افغانستان اساساً در راستای نظم سازی آمریکا محور بوده است. باتوجه به این نکته، سوال اصل این پژوهش این است که روایت سازی سینمای هالیوود از جنگ آمریکا در افغانستان حاوی چه نشانگانی می باشد و اساساً چه هدفی را دنبال می کند؟ هدف این نوشتار تحلیل جنگ آمریکا در افغانستان از منظر چارچوب بندی نشانه شناسی و برساخته سازی خود و دیگری است و چنین هدفی براین فرض استوار است که فیلم هایی مانند ماشین جنگ و پاسگاه سعی در نظم سازی آمریکایی در افغانستان دارند. از این منظر روش شناسی مقاله فوق بر مبنای نشانه شناسی رسانه ای با روایتی روابط بین المللی ضمن رجوع مستقیم به آثار نام برده در جهت تحلیل سوال اصلی گام بر خواهد داشت.
تاثیر عملیات طوفان الاقصی بر محور مقاومت فلسطین
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
27 - 41
حوزههای تخصصی:
فلسطین سالیان درازی است که تحت اشغال رژیم اشغالگر قدس قرار دارد. در طول این سالیان، راه حل های بسیاری برای وضعیت فلسطین از سوی اندیشمندان، دولت های مختلف و سازمان های بین المللی ارائه شده است. از جمله این موارد، راه حل دو-دولت بوده است. جستار حاضر با عنایت به اوج گرفتن دوباره درگیری نظامی میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی بواسطه عملیات طوفان الاقصی، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی حقوقی راه حل دو دولت و بدیل های آن همت گماشته است. در حالی که رژیم اشغالگر قدس تلاش می کند راه حل دولت واحد را عادی سازی کند، فلسطینی ها با این تلاش ها برای عادی سازی مخالف هستند. لذا با بررسی پیشنهادهای موجود، به این نتیجه دست یافتیم که در حال حاضر، راه حل های صلح جایگزین، مبتنی بر مشارکت و برابری بین هر دو گروه ملی، مانند گزینه دولت واحد یا کنفدراسیون، آینده ای ناممکن و نامحقق به نظر می رسد. لذا تنها گزینه حقوقی ممکن برای مردم فلسطین، حق بر مقاومت، انتفاضه و مبارزه تا دستیابی به رهایی و آزادی قدس اشغالی از چنگال اشغالگران است
تحلیل منطق تصمیم گیری امام خمینی (ره) در مسائل داخلی کشور: با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل حیاتی در استقرار و تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران، تصمیم گیری های حساس و قابل توجه حضرت امام خمینی(ره)در رویداهای مختلف در کشور است، ایشان از حکمای سده اخیر و پرورش یافته حوزه قم و منشاء خدمات و تصمیم گیری های مهم بوده است. هدف در این پژوهش، بررسی منطق تصمیم گیری های ایشان در مسائل داخلی کشور می باشد. پژوهش حاضر با استناد به بیانات و تصمیمات امام(ره) به روش «توصیفی تحلیلی» انجام گرفته است. یافته های تحقیق عبارت است از: منطق تصمیم گیری رهبر کبیر انقلاب اسلامی در مسائل داخلی کشور،که شامل موارد ذیل است: تشکیل حکومت اسلامی، عمل و پای بندی به قانون، مصلحت سنجی، بهره گیری از عقل جمعی و مشورت، آشتی دادن سیاست و شریعت، برخورد با معاندین و منافقین و درنهایت، بازنگری در قانون اساسی. نتایج بیانگر آن است که در دیدگاه امام خمینی(ره)، پای بندی به اجرای این عوامل در تصمیم گیری های مهم کشوری بسیار حائز اهمیت است. لذا، شناسایی این عوامل به ما کمک خواهد کرد که راهبرد مناسبی برای تصمیم گیری های منطقی و سازنده برای آینده کشور داشته باشیم.
رویکردی تطبیقی و مقایسه ای به ساخت قدرت در دو گفتمان سکولار و انقلاب اسلامی در دهه اول انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۱۳۲-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
منازعه و رقابت برای ساخت قدرت در نظام های انقلابی اجتناب ناپذیر است، اما ارائه روایت دقیق و مستند از این فرایند برای جلوگیری از تحریف، استحاله و انتقال هویت انقلاب به نسل های بعدی، امری حیاتی است. اکنون پرسش بنیادین این است که کلان روایت های ساخت قدرت در دهه اول انقلاب اسلامی ایران کدامند و روایت صحیح چیست؟ این مقاله در پاسخ با روش توصیفی-تحلیلی به واکاوی چندسطحی دو کلان روایت گفتمان سکولار و انقلاب اسلامی در پنج محور (ماهیت و خاستگاه، ایدئولوژی و گفتمان، رویکرد و روش، انگیزه و هدف و پایگاه اجتماعی)، پرداخته و به مقایسه و تطبیق آنها در ترازی اسناد همت نهاد؛ گفتمان سکولار، انقلاب را برایند مشارکت همسان جریان های سیاسی دانسته که با تاکتیک های پوپولیستی و بسیج توده ای جریان بنیادگرای اسلامی حذف شدند. اما گفتمان انقلاب اسلامی، معتقد است علیرغم تضاد نظری و تقابل عملی و فرصت رقابت آزادانه برای قدرت، با انتخاب مردم حذف شدند.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار سیاست خارجی ترامپ علیه ایران: درس هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
219 - 244
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر سیاست خارجی تهاجمی ترامپ در قبال ایران می پردازد. در پی پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 و اتخاذ مواضع تهاجمی علیه ایران، روابط شکننده ایران و آمریکا که پس از توافق برجام در دولت اوباما به دست آمده بود، با تردید جدی از سوی وی مواجه شد. خروج ترامپ از برجام در سال 2018 این روابط شکننده را به تیرگی کشاند تا جایی که دو کشور را تا آستانه یک جنگ تمام عیار سوق داد. هدف ترامپ از خروج از برجام و اتخاذ مواضع خصمانه علیه ایران در قالب فشار حداکثری، رسیدن به توافقی مبتنی بر منافع آمریکا بود. ترامپ این توافق را در راستای شعار اول آمریکا و بازگشت عظمت به آمریکا پیگیری می کرد. برای ترامپ، نه ایدئولوژی مهم بود نه توافقات بین المللی و نه حتی افکار عمومی جامعه جهانی. سؤال اصلی مقاله این است که علت اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی ترامپ در قبال ایران متأثر از چه مؤلفه هایی بوده است؟ مؤلفه های سیاست خارجی تهاجمی ترامپ علیه ایران، علت رفتارهای تهاجمی و خصمانه وی علیه ایران را ترسیم می کنند. یافته های این مقاله با استفاده از نظریه واقع گرایی تهاجمی میرشایمر و بررسی شخصیت ترامپ با روش توصیفی - تحلیلی به دست آمده است. هدف این مقاله تحلیل نقش مؤلفه های تأثیرگذار داخلی و خارجی در اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی آمریکا علیه ایران در دوره ترامپ می باشد.
Nazmiyeh (Police) and its Place in the Ideology of Reza Shah's Government
حوزههای تخصصی:
Reza Shah's government can also be considered a government based on an ideology. This ideology has different components and at the same time, based on it, various institutions were created during Pahlavi's rule. Accurate knowledge of the Pahlavi government, especially in the era of Reza Shah, is obtained with a correct understanding of this ideology. Therefore, the state of the Pahlavi government is "linked" to this ideology in a very fundamental way. Looking at its situation, the three most important elements in it were considered the main ideological components of the government, which are: "authoritarianism", "monopolism" and "personalization of power". Of course, nationalism and antiquarianism can also be added to these. In this research, the focus is on the political components of the government's ideology. In sum, according to these three components, the ideological characteristic of Reza Shah's government can be considered as "concentration of exclusive personal power". In the meantime, the military institutions, which Reza Shah had placed the main support of his power on, played a very important role in the continuation of the government and the implementation of its ideology. The "police" was one of the most important of these institutions, which was completely at the service of the "person" of Reza Shah, and before and after he reached the throne, he fulfilled his wishes completely. This article seeks to understand the "problem" of the "police" in the ideology of the government with a descriptive and analytical method. And at the same time, its most important findings are that the "police" based on the principle of "concentration of exclusive personal power", was one of the main tools for creating order and suppressing Reza Shah's opponents. The most important result of this research is that the police played a role in establishing the "concentration of exclusive personal power" mostly by "suppressing and censoring the press", "dominating the elections and parliament" and "suppressing the opponents of the king". And this act was exactly based on the ideology of Reza Shah's government.
حکمرانی هوش مصنوعی در عصر دیجیتال: واکاوی راهبردها و رویکردهای آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 224
حوزههای تخصصی:
«حکمرانی هوش مصنوعی» در ایالات متحده به چه صورت است؟ این نوشتار با بررسی راهبردها و رویکردهای آمریکا به فهمی دقیق از نحوه حکمرانی هوش مصنوعی در این کشور کمک می کند. این پژوهش در ابتدا به کاوش در تاریخچه سیاست فناوری ایالات متحده می پردازد و نشان می دهد که چگونه برخی مؤلفه های فرهنگ سیاسی، نقشی اساسی در پیشتازی آمریکا در عرصه فناوری ایفا کرده اند. سپس به ارزیابی برخی از مهم ترین فرصت ها و چالش هایی که هوش مصنوعی می تواند به طور مشخص در سطوح استراتژیک به همراه داشته باشد می پردازد. استدلال اصلی مقاله بر این است که سیاست های هوش مصنوعی در ایالات متحده به دو دسته ملی (دولت محور) و محلی (بازارمحور) تقسیم می شوند؛ رویکرد دولت محور از سوی دولت های فدرال و رویکرد بازارمحور عمدتاً توسط دولت های ایالتی و شرکت های بزرگ فناوری تدوین و اجرا می گردند. از این رو حکمرانی هوش مصنوعی در ایالات متحده حاصل هم افزایی سیاست های ملی و محلی است که هرکدام با پیشبرد «امنیت ملی» و «توسعه اقتصادی» به تداوم رهبری آمریکا بر هوش مصنوعی کمک می کنند. این مطالعه از پارادایم «تکنوپلیتیک» به مثابه سازوکاری جدید برای اشاره به پیوستگی فناوری و سیاست بهره می برد و از تمامی سطوح تحلیل سیستمی، دولتی، گروهی و فردی برای پاسخ به سؤال اصلی استفاده می کند.