فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۷۸٬۶۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
445 - 467
حوزههای تخصصی:
ارشاد القلوب الی الصواب اثر عالم بزرگ شیعه حسن بن ابی الحسن محمد دیلمی در موضوع اخلاق است که دربردارنده مواعظ و نصایح از قرآن و حدیث و بزرگان گذشته است که علما و دانشمندان شیعه آن را مورد ستایش قرار داده و به آن اعتماد نموده اند. باتوجه به اینکه مهم ترین ویژگی این کتاب، بیان گرم، شیوا و اثربخش در واعظی و پندآموزی است، به نظر می رسد این کتاب می تواند منبع ارزشمندی در زمینه پندآموزی باشد.ازاین رو اعتبارسنجی کتاب ارشاد القلوب ، هدف اصلی این نوشتار است. اکنون این سوال مطرح است که احادیث موجود در این کتاب در چه درجه ای از اعتبار قرار دارد؟ پژوهش حاضر به منظور پاسخ به این سؤال با روش تحلیلی توصیفی به بررسی کتاب ارشاد القلوب پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این کتاب علاوه بر شیوه سخن وری دلپذیر مؤلف، احادیث کتاب با ملاک شهرت روایی گردآوری شده و با توجه به ضعف هایی که در آن وجود دارد، جزءکتب در رتبه سوم شیعی به شمار می رود.
دین در چو غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
553 - 573
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی مفهوم و تحلیل کارکرد دین در چین باستان، در دوره چو غربی، پرداخته است. آثار به جامانده از این دوره، از جمله شمایل نگارها و نوشته های روی ظروفِ برنزی آیینی، نگاشته های روی استخوان های غیبگویی، آرامگاه های سلطنتی و برخی دیگر از آثار متأخر، بیانگر عقاید و شعائر دینی چینیان باستان در آن دوره است. دین مردم در دوره اول چو (چو غربی)، شامل باور به تیآن (آسمان) به عنوان خدای متعالی، ارواح نیاکان، ارواح و خدایان طبیعت و باور به زندگی پس از مرگ است. خدای متعالی در رأس، و سایر ارواح و ایزدان در مرتبه پایین تر بوده و کارگزار تیآن محسوب می شوند. تیآن خدایی شخصی، حاکم بر کل عالم هستی، آفریننده و نگهدارنده همه موجودات است؛ او به منظور یاری ابنای بشر از رهگذر مکاشفه با آنها گفتگو دارد و همواره ایشان را به عدالت داوری می کند. مردم این دوره، افزون بر باور به خدای قادر مطلق-تیآن-به زندگی پس از مرگ نیز اعتقاد داشتند. به زعم آنان، انسان دارای دو روح است: یکی «پئو»، که پس از مرگ، به جهان فرودین سقوط نموده و در آنجا زندگی تاریکی خواهد داشت؛ و دیگری «هون» که به قصر شانگ دی یا تیآن صعود کرده و همانجا به خوشی زندگی می کند. همچنین جهت حصول شرایط زندگی مساعد، یا دست کم در امان ماندن از بلاها، باید به خدای متعالی، ارواح و نیاکان احترام گذاشت و برای آنها قربانی گزارد. برخلاف دوره شانگ، در دوره چو، نه روح فرمانروای مرده، بلکه خود فرمانروای زنده، به عنوان تیآن زی (فرزند آسمان)، واسطه آسمان و زمین است که باید براساس تیآن مینگ (حُکم آسمانی) به عدالت بر مردم حکومت کند.
طرفین حواله و لزوم رضایت محال علیه؛ تمهید نظریه عمومیِ انتقال دین و طلب در فقه امامیه با مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
231 - 265
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اطراف عقد حواله و لزوم رضایت محال علیه، به منظور استفاده از نتایج بحث برای تمهید نظریه عمومیِ انتقال دین و طلب در فقه امامیه، با مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و فرانسه، مورد بررسی و بازنگری قرار گرفته است. سؤال این است که چه اشخاصی طرف عقد حواله هستند؟ و آیا رضایت محال علیه برای انعقاد یا تأثیر عقد حواله ضرورت دارد؟ وانگهی، آیا از این بحث می توان نهاد انتقال دین و انتقال طلب به نحو مستقیم را در فقه امامیه و قانون مدنی استخراج نمود و بندهای دوم و سوم ماده 292 ق.م. را بر اساس آن تحلیل کرد؟ با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با مطالعه متون فقهی و دکترین حقوقی به این نتیجه رسیدیم که نظر قوی تر در فقه امامیه و حقوق ایران آن است که رضایت محال علیه برای وقوع حواله لازم است و او طرف عقد محسوب می شود و فوت یا حجر هر یک از محیل یا محتال یا محال علیه در فاصله ایجاب تا آخرین قبولی، باعث زوال اعتبار تراضی می شود. افزون بر آن، از مقررات حواله و مباحثی که ذیل آن در متون فقهی و قانون مدنی مطرح شده، می توان اعتبار انتقال دین و طلب به صورت مستقیم را در فقه امامیه و حقوق ایران پذیرفت. بنابراین، بر خلاف آنچه در حقوق روم و حقوق قدیم فرانسه معمول بود، «طلب» مانند اموال مادی، حتی بدون رضایت بدهکار نیز قابل انتقال به دیگری است. همچنین بر خلاف حقوق روم و حقوق قدیم و جدید فرانسه (تا قبل از اصلاحات 2016 و 2018)، «دین» از شخصیت متعهد جداست و با عینیت بخشیدن به این موجود اعتباری، مدیون می تواند با رضای طلبکار، دین را به ثالثی منتقل سازد؛ امری که از دیرباز در فقه امامیه پذیرفته شده و قانون گذار فرانسه نیز پس از قرن ها مخالفت و تردید، بالاخره در سال 2016 آن را به رسمیت شناخت.
بررسی مفهوم عنوان «نِسَائِهِنَّ» در آیه غضّ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیه سی و یکم سوره مبارکه نور از مهمترین آیاتی است که در احکام فقهی باب نکاح مورد توجه فقیهان قرار گرفته است. برپایه این آیه شریفه، بانوان مسلمان تنها می توانند در مقابل گروه های مشخصی، زینت و آرایش خود را آشکار کنند و این کار در غیر این موارد، حرام است. یکی از گروه هایی که این آشکارسازی در مقابل ایشان رواست، با عنوان «نِسَائِهِنَّ» در آیه آمده است. درباره مراد از این عنوان، میان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد و احتمالاتی در این خصوص بازگو شده است از جمله: همه بانوان، بانوان آزاد، بانوان از خویشان، بانوان همراه و خادم، بانوان مسلمان. تحقیق حاضر، ضمن بررسی یکایک احتمالات و نقد دلیل های آن، به این نتیجه می رسد که مراد آیه تنها بانوان مسلمان است و صحیحه حفص نیز این مطلب را تأیید می کند. البته این برداشت اختصاص به بانوان آزاد دارد و ازآنجاکه مخاطب آیه کنیزان نیستند، حکم آیه شامل ایشان نیست. در نتیجه، برای بانوی مسلمان حرام است که در مقابل بانوان آزاد غیرمسلمان، آرایش خود را آشکار کنند و باید سر و گردن خود را در مقابل آنها بپوشاند.
معنای تبرک و شیوه های تقدس بخشی اشیا در بین زائران حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
1 - 28
حوزههای تخصصی:
سوغات وجوه مادی و ذهنی دارد که لایه های معانی منتسب به آن برساختی اجتماعی است. پرواضح است که سوغات با توجه به تفسیری که زائر از نظر کاربرد، معانی و خاطراتی که یادآوری می کند، متفاوت است. این پژوهش درصدد بررسی معنای سوغات متبرک، چگونگی تقدس بخشی، شیوه های استفاده و نگهداری از آن توسط زائران است. این پژوهش با رویکرد روشی کیفی تفسیری و به روش تحلیل مضمون انجام شد که بر اساس آن داده های مصاحبه ها مقوله بندی و تلخیص گردید. در این پژوهش با 19 زائر زن در تابستان سال 1401 مصاحبه شد. یافته های پژوهش نشان داده است که زائران عمدتا سه گونه تبرکی (اشیای ذاتا متبرک، سوغات خریداری شده و متعلقات زائر در حین زیارت) را به عنوان ره توشه سفر زیارتی می برند. انگیزه زائران از بردن تبرکی در قالب حفظ شرایط فعلی، تغییر وضعیت مسئله مند و ثبت خاطره برای خود و دیگران طبقه بندی شده است. در ادراک زائران از تبرک دو معنای اصلی نهفته است: هدیه (ای از سوی فردی خاص و مورد علاقه) و یادگاری (نمادی از سفر زیارتی و امام). سوغات متبرک به عنوان واسط تسری فیض و رحمت خداوند ادراک شده است. طیف متفاوتی بین زائران بر حسب تجربه بردن تبرکی مشاهده شد. وجه ماندگاری و وجه کاربردی آن، از ویژگی های مهم تبرکی نزد زائران بوده است. اگر محل دفن امام در مکان مقدس را کانون تسری تقدس و تبرک بخشی تعریف کنیم، از نگاه زائر این تقدس و برکت از ضریح محل دفن امام (ع)، کل حرم، اطراف آن و تا شهر زیارتی امتداد می یابد. لذا شیوه های متبرک سازی از کانون تا امتداد آن در کل شهر زیارتی متفاوت است. از نظر زائران تبرکی ها برای لحظه های بحرانی مانند بیماری یا مناسک گذار زندگی مثل تولد، ازدواج، ورود به مدرسه و دانشگاه و حتی مرگ تاثیر گذارند. تکینه سازی، ترکیب تبرکی با اشیای نامقدس و مصرف تدریجی از شیوه های نگهداری اشیا متبرک توسط زائران بوده است.
شیوه های ارزیابی روایات تفسیری در التبیان فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از میراث حدیثی به روایات تفسیری اختصاص دارد و از نگارش متون اولیه تفسیری تا به امروز به عنوان یکی از منابع مفسران به شمار می رود. در طول زمان میزان بهره گیری مفسران از روایات با توجه به روش مفسر و نگاه او نسبت به حجیّت روایات تفسیری یکسان نبوده است. از تفاسیر اجتهادی بنامی که مؤثر بر تفاسیر پس از خود نیز هست، التبیان فی تفسیر القرآن اثر شیخ طوسی است، او به کثرت از روایات تفسیری در تبیین آیات بهره جسته است و این بهره گیری همراه با ارزیابی سندی و متنی روایات است. او در بررسی سندی غیر از تقسیم بندی رایج احادیث توسط قدما، دسته بندی های دیگری را نیز عرضه می کند و در بررسی سندی به نقد راوی هم می پردازد. وی در بررسی متنی از عرضه روایات به قرآن کریم و سنّت، بررسی عقلی و اجماع مفسران استفاده کرده است. توجه به اسرائیلیات و نقد و بررسی آنها نیز از نکات قابل توجه در بازکاوی روایات تفسیری در التبیان است. او همچون کتب فقهی اش به روایات متعارض توجه داشته و تعارض بین آنها را با استفاده از ترجیح، جمع و تخییر رفع کرده است.
دراسة الزمن الروائي في روایة "اسکندرونه" لفضل مخدر؛ على ضوء نظریة جیرار جینیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الشتاء ۱۴۴۵ شماره ۱۱
113 - 134
حوزههای تخصصی:
إنّ الروایه باعتبارها نمطاً سردیاً یعتمد على تقنیات متنوعه فی الکتابه، تتمتع بکامل القدره على التحلیل وذلک على ضوء النظریات التی تحدّثت عن عناصرها وکیفیه توظیفها. من هذا المنطلق، عمل جینیت على إکمال إجراءات النقاد البارزین فی بیان وظائف الزمن الروائی وقدّم نموذجاً بنیویاً متمیزاً یمکن أن یکون -إلى جانب عنصر المکان- أرضیه خصبه للدراسه والبحث. تتطرق هذه الدراسه عن طریق المنهج النقدی اللغوی الجینیتی إلى دراسه بنیه الزمن فی روایه "اسکندرونه" لفضل مخدر. إنّ الروائی اجتهد من خلال اعتماده على أسلوب الحوار بین الراوی-البطل والشخصیات الفرعیه، أن ینظّم النصّ الروائی بناء على معدّل السرعه المعیاریه التی نادى بها جیرار جینیت. ومن خلال توسّله إلى الماضی، یقیم نوعاً من التوازن المطلوب بین ذکره للأحداث والأبطال الثانویین فی الزمن الضائع. مع ذلک، لم یختصر الکاتب على اعتماد بنیه جینیت الزمنیه؛ وقد وظّف أحیاناً أسلوبی الحذف والتلخیص؛ لکی یمنح روایته سرعه أکبر أو یعتمد على أنواع الوقفات للحدّ من سرعه الزمن فی الروایه ویقودها إلى السرعه السلبیه. وقد تبیّن لنا من خلال نتائج البحث بأنّ "فضل مخدر" اتخذ أقصى درجات الزمنیه فی روایته "اسکندرونه" على ضوء نموذج جینیت. وإنّ الروایه تتمتع بنوع من النظم والترتیب الزمنی الذی قام به الراوی-البطل؛ لیس هذا فحسب، بل یعانی الراوی نفسه أیضاً بالتشویش الزمنی الّذی ینتهی به المطاف إلى الزمن الماضی. مع ذلک، فإنّ قمه إبداع الروایه تتمثّل فی النظره المتمیزه بالنسبه إلى المستقبل؛ وهی نظره أودعها الروائی فی النهایه المفتوحه لروایه المقاومه. ویبدو أنّ عقربه الزمن فی "اسکندرونه" تتراوح -على أساس نموذج جینیت- ما بین السرعه المعیاریه والسرعه السلبیه.
بررسی فقر ذاتی در دعای عرفه امام حسین علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
1 - 21
حوزههای تخصصی:
دعای عرفه یکی از پرمغزترین دعاهای مأثوره است که امام حسین علیه السلام در کمال انقطاع از خلق بیان فرموده است. این دعا در عین شیوایی بیان و بلاغت ادبی، حاوی معانی بلند فلسفی و عرفانی است که در مقاله حاضر به موضوع فقر ذاتی در این دعا پرداخته شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا فقر ذاتی به معنای عین ربط بودن و قیام مخلوقات به خالق در فرازهای دعای عرفه امام حسین علیه السلام مورد اشاره قرار گرفته است؟ به عقیده نگارنده در بخش هایی از دعا به صورت مستقیم و در قسمت هایی نیز به صورت غیر مستقیم به فقر ذاتی اشاره شده است. فرازهایی که به غنای ذاتی خداوند می پردازد نیز به قرینه مقابله ی فقر و غنا، قادر به اثبات این معناست و در نهایت، عباراتی که توحید افعالی را در بر می گیرد، توان اثبات فقر ذاتی ممکنات را نیز دارد.
بررسی توازن میان رویکردهای امنیت محوری و شهروند محوری در دادرسی هایِ دادگاه های انقلاب و ویژۀ روحانیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آیین دادرسی کیفری، نقطه برخورد حقوق افراد با جامعه است که هر دو اهمّیّت دارند و باید محفوظ بمانند. در حقوق کیفری، بر مراحل اجرای عدالت کیفری و وظایف مقاماتی که این امر را انجام می دهند و رعایت حقوق متهم، بزه دیده و جامعه، اصول و قواعدی حاکم است که آن را آیین دادرسی کیفری می نامند. در این میان، قانون گذار در قلمرو حقوق کیفری شکلی، بنا به ملاحظاتی در رابطه با برخی جرایم و افراد، آیین دادرسی ویژه ای به کار برده که به آن اصطلاحاً آیین دادرسی افتراقی گفته می شود. در این نوع از دادرسی ها که خاستگاه اصلی آن در محاکم اختصاصی جریان می یابد، غالباً با اتخاذ دو رویکرد امنیت محوری و شهروندمحوری مواجه هستیم و از آنجایی که رسیدگی در این محاکم در نگاه اول به خودیِ خود، شائبه عدم رعایت تضمینات دادرسی را به ذهن متبادر می سازد؛ تعیین وضعیت و میزان پایبندی به اصول شناخته شده دادرسی عادلانه و منصفانه، مانند فرض بی گناهی متهمین، علنی بودن دادرسی ها، حقّ داشتن وکیل، رسیدگی در مهلت معقول، حق تجدیدنظرخواهی و غیره، به عنوان مؤلفه های رویکرد شهروندمحوری، امری مهم و اجتناب ناپذیر است؛ لذا با توجه به اهمّیّت و نقش مهم وجود توازن میان این دو رویکرد و اجتناب از اتخاذ رویکرد صِرف امنیت محوری که امکان بی طرفیِ دستگاه قضایی و تضییع حقوق دفاعی متهمین را در پی دارد؛ برآنیم ضمن بیان محدودیت های وارد شده بر اصول شناخته شده و تضمین کننده حقوق دفاعی متهمین، تا حدِّ امکان، ساز و کارهای ایجاد توازن در جریان دادرسی های افتراقی در نظام حقوق کیفری ایران را ارائه دهیم.
مطالعه تطبیقی جرائم تروریستی از منظر جرم شناختی در حقوق کیفری ایران و فقه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی محاربه و تروریسم به همراه تحولات و رکن قانونی آن ها، زمینه لازم را جهت مقایسه این دو عنوان مجرانه فراهم می سازد، مقایسه ای که با مشخص نمودن وجوه افتراق و اشتراک این دو عنوان، می تواند روش اتخاذ شده این دو کشور را نیز نسبت به مقابله با اعمالی که ایجاد رعب و وحشت عمومی را هدف اصلی خود قرار داده اند مورد مقایسه و ارزیابی قرار می دهد. و این دو عنوان مجرمانه در سطح سیاست های کیفری حاکم بر آن ها نشان می دهد که هر دو عنوان مجرمانه مسئل سیاست بسط و گسترش مفهومی قرار گرفته اند و علاوه بر این از آنجا که در بسیاری از متون قانونی جرائم علیه امنیت الهامات متعدی وجود دارد، زمینه برای برای بروز اختلاف نظرها فراهم نموده و ضمنا زمینه صدور آراء متفاوت نسبت به موضوعات یکسان در رویه قضایی را بوجود می آورد که می تواند قضاوت دادگاه را در تشخیص نظر صحیح دچار مشکل نماید.
سیاست جنایی ایران در قبال نقض حق امنیت کودکان و نوجوانان در فضای مجازی با نگاهی به ابعاد فقهی آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت خیره کننده فناوری اطلاعات در سال های آغازین سده بیست ویکم، دگرگونی های بیشماری را در زمینه های مختلف بوجود آورده و دروازه دیگری را به جهان نوین گشوده است؛ به گونه ای که تمام فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی بشر را به طور بنیادین دستخوش تغییر و تحول قرار داده است. علم حقوق نیز به عنوان شاخه ای از علوم انسانی که تنظیم روابط انسان ها را در چارچوب حیات جمعی به عهده داشته، با امعان نظر به دنیای مجازی و دسترسی آسان و ساده کودکان به اینترنت و وجود خطرات اجتناب ناپذیر در این پهنه گسترده، پرسش هایی را در خصوص اقدامات حقوقی در این عرصه پیش رو نهاده و برای جلوگیری از ورود غیرایمن کودکان در دنیای مجازی و اقدامات قانونی لازم برای حفاظت از آن ها، ابزارهایی را مطرح داشته است. اتخاذ رویکرد متمایز در حقوق کیفری ماهوی جرایم رایانه ای می تواند با اِعمال پیشگیری، آسیب ها نسبت به کودکان و نوجوانان را به حداقل ممکن کاهش دهد. در این میان، پرسش ها و تردیدهایی در زمینه حدود آزادی استفاده از اینترنت برای کودکان، حدود گردش آزاد اطلاعات در مقابل کاربران کودک، حفاظت از حریم خصوصی کودک در فضای مجازی و نهایتاً نقش مقررات حقوقی برای حفاظت و حمایت از این گروه آسیب پذیر که به سهولت می توانند در این دنیای بی حد و مرز در معرض سوء استفاده قرار گیرند، مطرح می شود. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و تحلیل عقلی مطالب، به بررسی سیاست جنایی ایران در قبال نقض حق امنیت کودکان و نوجوانان در فضای مجازی با نگاهی به ابعاد فقهی آن ضمن مطالعه مقایسه ا ی نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی، با هدف ارزیابی چگونگی مقابله و پیشگیری نسبت به جرایم ارتکابی در این زمینه و بیان مسائل و مشکلات و نقاط قوت و ضعف قوانین مصوب و همچنین ارائه پیشنهادات و راهکارهایی جهت حل مشکلات کنونی پرداخته شد.
واکاوی جلوه های بصری «صراط» با تأکید بر سوره فاتحة الکتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های بدیع هنری قرآن در انتقال مفاهیم، استفاده از تصویرسازی است که در پرتو آن مفاهیم منطقی و عقلی، ملموس و واقعی نشان داده شده و ابهامات و پیچیدگی های احتمالی برطرف می شود. با توجه به جلوه های بصری صراط، به کارگیری این واژه بطور عام در قرآن و مشخصاً در سوره حمد، انتقال پذیری معانی مجرّد ذهنی به تصاویر مادّی محسوس را تسهیل نموده تا رهرو، با وقوف بر این تصاویر، راه خود را به خوبی دریافته و طی کند. این پژوهش با هدف شناسایی مفاهیم تصویری واژه صراط در سوره فاتحه الکتاب، به روش تحلیلی توصیفی درصدد است تا جنبه های تصویری آن را بازشناسی نموده و چگونگی به خدمت گرفتن جلوه های بصری صراط در جهت فهم عمیق مصادیق را تبیین نماید. نتایج این پژوهش نشان داد که جلوه های بصری صراط بازتاب مفاهیم ذیل است: تسهیل فهم، تجسّم سیر حرکت از مبدأ تا مقصد، طلب مستمر هدایت، اتّصال و اعتصام به ریسمان الهی، ورود در ساحت رحمت الهی، خشیت، استقامت، دستگیری از راهیان صراط و سرانجام اتّحاد و یک رنگی.
مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
149 - 180
حوزههای تخصصی:
پس از تأسیس خلافت عباسی، دو جریان فکری «شعوبی» و «ضدّ شعوبی» در جهان اسلام به معارضه با یکدیگر برخاستند. جنبش شعوبیه ایرانی، به پیشینه تاریخی و تمدنی کهن ایران استناد می کرد و در پی ارتقای جایگاه سیاسی و اجتماعی خود در نظم سیاسی نوین بود. جریان ضدّ شعوبی که امتداد اندیشه سیاسی امویان محسوب می شد، به دلیل از دست دادن منزلت سیاسی و اجتماعی پیشین، در پی القا و تداوم اندیشه برتری عرب بر غیرعرب بود.این پژوهش، در پی بازسازی مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی در سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه از حامیان جدی اندیشه مزبور است. دلیل انتخاب ابن قتیبه، به عنوان نماینده جریان تفکر ضدّ شعوبی، باقی ماندن کتاب فضل العرب اوست که حاوی صورت بندی کاملی از مبانی ضدّ شعوبی هاست. یافته های پژوهش نشان می دهد که مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی بر اساس آرای ابن قتیبه، دارای دو محور کانونی اثبات برتری قوم عرب بر سایر اقوام و اثبات فرومایگی جایگاه اجتماعی، سیاسی و تاریخی ایرانیان و شعوبی مسلکان بوده که هریک مبتنی بر چندین اصل است. نوشتار حاضر، از نوع تحقیقات تاریخی است و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به ویژه کتاب فضل العرب، به نگارش درآمده است.
اعتبارسنجی سند زیارت آل یاسین
حوزههای تخصصی:
زیارت آل یاسین در کتاب های الاحتجاج مرحوم طبرسی و المزار الکبیر ابن المشهدی از منابع سده ششم نقل شده و به ناحیه مقدّسه منسوب است. این زیارت فقط در المزار الکبیر با سند آمده است. در دوران معاصر اشکالاتی به این سند وارد شده است. این نوشتار حاصل پژوهشی است با روش کتابخانه ای، درباره این سند. بحث از سند، در سه بخش کلّی، ارائه شده است. در بخش نخست، از اعتبار کتاب المزار الکبیر به عنوان تنها کتابی که آن را با سند نقل کرده سخن به میان می آید. به باور نگارنده، تردیدها، درباره انتساب این کتاب به شخصیت موثّق و شناخته شده سده ششم، جناب محمّد بن جعفر المشهدی، درست نیست. در بخش دوم، تأکید شده که بنا بر مبنای رجالی محقّق خویی، توثیقات نویسنده المزار الکبیر درباره معاصرانش یا همان راویان اوّل اَسناد کتاب، معتبر است. در خصوص باقی افراد سند نیز توثیق او می تواند قرینه ای باشد بر اعتبار این راویان. در بخش سوم، افراد سند بررسی شده اند. از آن جا که سند پس از طبقه پنجم, به سه شاخه و طریق، منشعب شده، می توان زیارت را دارای سه سند دانست. بدین ترتیب، همگی افراد موجود در این اسناد، بررسی می شوند. افراد موجود در پنج طبقه اوّل یعنی «عربی بن مسافر»، «هبه الله ابن نماء»، «حسین بن احمد مقدادی»، «حسن بن محمّد طوسی»، «شیخ طوسی» و «ابن اشناس» در منابع رجالی متأخّر، دارای تجلیل هستند و شیخ طوسی و فرزندش توثیق دارند. راویان پس از طبقه پنجم در شاخه اوّل، «محمّد بن احمد بن یحیی قمی»، «محمّد بن علی بن زنجویه قمی» و «محمّد بن عبد الله حمیری» هستند که راوی اوّل و سوم توثیق دارند، امّا راوی دوم در منابع رجالی شرح حال ندارد و مجهول است و بدین جهت سند، ضعیف است. روایان شاخه دوم سند، «ابو مفضّل محمّد بن عبد الله الشیبانى» و «محمّد بن عبد الله حمیرى» هستند که ابو مفضّل در منابع رجالی تضعیف شده، امّا محمّد بن عبد الله حمیری، توثیق دارد. پس شاخه دوم هم به دلیل تضعیف ابو مفضّل، ضعیف است. راویان شاخه سوم، «عبد الله بن محمّد دعلجی»، «حمزه بن محمّد بن حسن بن شبیب» و «ابو عبد الله احمد بن ابراهیم» هستند. راوی اوّل توثیق دارد امّا راوی دوم مجهول است. راوی سوم نیز با قرائنی می تواند «احمد بن ابراهیم بن ابی رافع» باشد که توثیق دارد، هرچند این سخن، قطعی نیست. بدین ترتیب، شاخه سوم نیز دست کم به خاطر مجهول بودن راوی دوم، ضعیف است. بنابراین، هر سه سند این زیارت، با رویکرد رجالی، ضعیف به شمار می آیند و دلیل ضعف، مجهول بودن برخی از راویان است. با این حال اموری می تواند در جبران ضعف سند، کمک کند که در طول مقاله به آن پرداخته می شود.
تحلیل و ارزیابی ترجمه بر پایه روش های هفت گانل وینی و داربلنه (مورد مطالعه: رمان أرض النّفاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته اختلاف نظر زیادی درخصوص انتقال ساختار یا مفهوم میان صاحب نظران ترجمه بوده است. عده ای در تقابل ساختار و مفهوم، به ساختار روی آوردند و ترجمه تحت اللفظی را برگزیدند و عده ای دیگر بر این باور بودند که هدف ترجمه تنها انتقال مفهوم است و ترجمه ی آزاد را مناسب دانستند. با شکل گیری رشته مطالعات ترجمه، توجه به تقابل میان ساختار و مفهوم در نظریات صاحب نظران این رشته انعکاس یافت که از جمله این صاحب نظران، دو زبان شناس فرانسوی به نام های ژان پل وینی و ژان داربلنه بودند. این دو با اتخاذ رویکرد تحلیل مقابله ای به مطالعه ی زوج زبان فرانسه-انگلیسی و توصیف شیوه های ترجمه پرداختند و الگوی خود را که با نام روش های هفت گانه شناخته می شود، در توصیف روش ترجمه ی تحت اللفظی و آزاد ارائه دادند که مبنای نظری این پژوهش بر آن مبتنی است. در مقاله حاضر نگارندگان کوشیده اند بر پایه ی روش های هفت گانه وینی و داربلنه، به تحلیل و ارزیابی رمان «أرض النّفاق» اثر یوسف السباعی و ترجمه حسین فریار بپردازند. بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که مترجم بیشتر از روش های غیرمستقیم در ترجمه بهره برده و به عبارت دیگر ترجمه آزاد را بر تحت اللفظی ترجیح داده است. همچنین مشخص شد در تمامی نمونه هایی که بر اساس ترجمه ی غیرمستقیم ترجمه شده اند، مترجم ترجمه موفقی ارائه داده اما در مواردی که تنها به ترجمه مستقیم اکتفا کرده است، ضعف ترجمه دیده می شود. در پایان مقاله پیشنهاد نگارندگان بر این بود که ترکیب ترجمه مستقیم و غیرمستقیم، راهکار مفیدی در ترجمه مفاهیم و اصطلاحات دشوار است.
اتّساق الخطاب الشعري في قصیده «سلي الرماح العوالي» لصفي الدین الحلي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
90 - 104
حوزههای تخصصی:
یحتلّ الاتّساق موقعاً مرکزیاً فی بحوث مایکل هالیدای ورقیه حسن ولهما الفضلُ الکبیر فی تقسیم آلیاته، ففی آرائهما یتشکل الاتّساق من مجموعه من الآلیات النصّیه، والمعجمیه، والوصلیه التی تشکّل مکوّنات فعّاله فی تحقیق الجانب الاتّساقی فی أیّ نصّ. وهذه الدراسه وفقاً للمنهج الوصفی- التحلیلی ومؤکده على مخطّط هالیدای وحسن، تقوم على رصد آلیات الاتساق فی قصیده «سلی الرماح العوالی» للشاعر صفی الدین الحلی (1278-1349م) وهی من قصائده الشهیره التی لا تزال تتداول حتى العصر الحدیث وتداولها عشّاق دیوان العرب بالتحلیل والتعمیق. دراسه الاتّساق بالغه الأهمیه فی نصّ هذه القصیده لضمان حبکها وتماسکها بحیث تبیّن هل نصّ القصیده أصبح نصّاً یتمتع بإطار متماسک وترتبط أجزاؤها بشکل متواصل؟ تهدف الدراسه إلى معرفه مدى اتّساق القصیده، والوقوف على أبرز آلیات الاتساق التی أکثر صفی الدین الحلی من استخدامها. أظهرت النتائج أنّ القصیده تتمتّع بإطار متناسق وتترابط أجزاؤها بشکل متماسک، فما احتواه النصّ من وفره أداه الاتساق النصّی هو %51، وهذه النسبه ترجع إلى أنّ أساس الترابط بین أبنیه نصّ القصیده هو التشابک بین التراکیب اللغویه فی خطّیه نص القصیده. فیکشف البناء النصّی للقصیده عن تنوع آلیات الاتساق بین الإحاله (%30) والتکرار (%30). تبیّن هذه الإحصائیات أنّ القصیده قد ارتبطت بنیتُها بعضها ببعض وشکّلت کلّاً متکاملاً، فکانت تدلّ على فکره العصبیه القبلیه والمنافرات الشخصیه وانتصار قوم الشاعر فی الحروب والمعارک.
تحلیل انتقادی دیدگاه دونالدسون درباره امام حسین (علیه السلام) در کتاب مذهب شیعه
حوزههای تخصصی:
امام حسین (ع) و قیام عاشورا از مباحثی است که خاورشناسان و اسلام پژوهان غربی آن را مورد توجه قرار داده اند. این پژوهش با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی و نقد نظرات دونالدسون در کتاب مذهب شیعه در رابطه با امام حسین (ع) پرداخته است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد که نتایج حاصل از مطالعات دونالدسون در برخی موارد به دلیل استفاده از منابع اهل سنت یا استفاده از منابع مستشرقان دیگر و عدم استفاده از منابع و مصادر معتبر تاریخی شیعی تصویری مناسب از امام حسین (ع) و قیام او ارائه نکرده است.
واکاوی روایت خواجه اباصلت از امام رضا (ع) مبنی بر عدم جسمانیت عرش خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
55 - 81
حوزههای تخصصی:
شناخت «حقیقت عرش » همواره از مسائل پیچیده و پر اهمیت برای دانشمندان و صاحبان علم و معرفت بوده است، که علت آن آیات شریفه قرآن مانند: «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى » (طه، 5)، و روایات مرتبط است که به صراحت از عرش سخن گفته است. لذا اندیشمندان دینی از جمله مفسران و متکلمان در این باره به فحص و جستجو پرداخته اند. هدف از این پژوهش این است که با بررسی مفهوم حقیقی عرش، با توجه به نیاز به شناخت آن در حوزه جهان شناسی و خدا شناسی و معارف الهی، درصدد پاسخی روشن به برخی ابهام ها مانند تفکر مشبهه و مجسمه است که در این موضوع وجود دارد. روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی است و دستاورد پژوهش با توجه به احادیث امام رضا (ع) خصوصا روایت خواجه اباصلت از امام رضا (ع)، این است که عرش الهی جسم نیست و حقیقتی مستقل و از جنس حقایق غیبی و در مرتبه عوالم مجردات است و مراد از حقیقت عرش، جایگاهِ تدبیر و مدیریت و ربوبیت الهی، و مقامی است که منشأ صدور اح کام ع الم بوده و همه اوامر الهی به سوی آن منتهی می شود، و عرش، علم الهی نیز به شمار می رود.
حاکمیت اسمای الهی و ساحت شناسی آن در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
17 - 38
حوزههای تخصصی:
ممکنات چون دارای مرتبه و تعین و ظهور خاص هستند، بر هر یک از این تعینات، اسمایی حاکم است که مبدأ ظهور هر عینى و مبدأ رجوع به اصل هر مظهرى، همان اسم حاکم بر آن مظهر است که آن را ربوبیت می کند. در نظام آفرینش نیز به فیض حکیم مطلق، اسمایی بر دنیا و آخرت، بر دهر و بر شرایع نازل از جانب حق تعالی، حاکم است که این اسمای حاکم، دولت هایی دارند و دولت برخی از آنها، پایان ناپذیر و برخی پایان پذیراست. اسمایی که دولت آنها پایان می پذیرد؛ یا تحت ربوبیت اسمای دیگر که محیط بر این اسم هستند، قرار می گیرند یا رجوع به ذات می نمایند. اسم حاکم بر هر انسان نیز، اسمی حاکم و غالب در بین اسمای عین ثابت اوست که از آن به "صراط مستقیم" او یاد شده است، لذا انسان سالک می تواند با تخلق، تحقق و فنای در اسم حاکم خود، به مراتب کمالی اش دست یابد. البته انسان به دلیل جامعیت نوع انسان، در هر مرتبه یا هر عالمی که باشد، تحت تأثیر اسمای حاکم در مرتبه از نظام آفرینش نیز قرار می گیرد و اما در بین اسمای، اسم اعظم "الله"، مختص به انسان کاملِ مکمل یا همان حقیقت محمدیه(ص) دارد که مستجمع جمیع اسمای جمال و جلال الهی است که در آن ساحت، هیچ اسمی بر اسم دیگر غلبه ندارد و این هیئت کامل الهی، در نهایت اعتدال اسمایی است. این مقام ازلی و ابدی، اختصاص و حصر در حضرات محمدیین(ع) دارد. لذا انسان کامل، به تبع مظهریت "الله ذاتی" بودن، مبدأء، مرجع و واسطه ظهور همه اسمای حاکم است و بر آنها سمت سیادت و ربوبیت دارد و خلیفه مطلق حضرت حق تعالی در همه مراتب هستی است.
نظریه الأفعال الکلامیه في آیات الأحکام الزواج أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتحت التداولیه آفاقا واسعه جدیده عبر دراسه استعمال اللغه وعلاقتها بمستعملیها فی سیاقات محدّده. وتنحدر منها نظریه الأفعال الکلامیه التی تعدّ من أبرز نظریات الفلسفه اللغویه التی أرسى دعائمها أوستن فی العشرینیات، وهی تعادل قضیه الخبر والإنشاء لدى العلماء العرب. ومن هنا، جاء البحث بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی، لمعالجه الأبعاد التداولیه فی الآیات المرتبطه بالزواج. وتبرز أهمیه الموضوع فی أنّ استیعاب الخطاب القرآنی یفتقر إلى منهج یتناول اللغه باعتبار المتکلم والمخاطب والمقام. وأهم ما توصّل إلیه البحث أنّ الأفعال الکلامیه توزّعت بین المباشره وغیر المباشره، إلا أنّ الأولى المتمثله فی الأمر والنهی، احتلّت نسبه کبرى من الآیات المدروسه؛ لاعتبار الزواج وما یرتبط به حُکما وتشریعا إلهیا ذا أهمیه قصوى فی الإسلام، فلا بدّ أن یکون الفعل الکلامی ذا قوه إنجازیه تعبیریه إیحائیه؛ لیدفع المتلقّی إلى الطاعه والامتثال. أما شروط الملاءمه، فهی توفرت فی الأفعال الکلامیه: شرط المحتوى القضوی هو الأمر بإیتاء المهر، وتحریم الزواج من أزواج الآباء وتحریم مناکحه المتصفین بالشرک رجالا ونساء حتى یؤمنوا، وعدم التصریح بخطبه المرأه المعتدّه، والأمر بإقامه العدل عند تعدد الزواج وغیرها. وهذه الأفعال مطلوبه من المسلمین والمؤمنین رجالا ونساء؛ أما الشرط التمهیدی فهو تحقق لدى المخاطبین؛ لکونهم قادرین على إنجاز الأفعال المطلوبه، والمتکلم على یقین من قدراتهم. وشرط الإخلاص بدیهی تحققّه؛ لأنّ اللّٰه لا ینطق عن لغو وهوى، فیرید حقا من المخاطبین أن یمتثلوا أوامره ونواهیه. والشرط الأساسی تحقق فی إرادته التأثیر فیهم؛ لینجزوا الأفعال المحدّده. والفعل التأثیری من الواضح أن یتحقق فی المجتمع الإسلامی لاسیّما عند من یلتزم بحدود اللّٰه، فیحاول تطبیق الأمور التکلیفیه والشرعیه على حیاته.