فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۷۹٬۲۳۴ مورد.
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
205 - 240
حوزههای تخصصی:
تفسیر به مثابه یک علم، در طول تاریخ گسترده خود، همانند دیگر علوم، ساختاری عمدتاً قابل استفاده برای دانشمندان داشته و استدلال، بیان آرای موافقان و مخالفان، و نقد، بخشی از شاکله آن را تشکیل داده است. تفسیر واعظانه، نامی نوآشنا اما گرایشی کهن از تفسیر قرآن کریم است که تا کنون مطالعه دقیقی پیرامون چیستی و جایگاه آن در میان تفاسیر انجام نشده است. این نوع تفسیر با انگیزه تبیین قرآن و همراه با وعظ و اندرز مخاطبان، به منظور تأثیرگذاری آموزه های قرآنی بر ایشان، با استفاده از ابزارهایی همچون شعر، حکایت، امثال، اشارات عرفانی و مأثورات روایی، به تفسیر آیات می پردازد. تفسیر واعظانه، تفسیری همسو با روح قرآن، یعنی هدایت و موعظه، است و شواهد و قراین نشان می دهد که رگه هایی از آن به عصر نزول بازمی گردد. با این حال، در شکل مصطلح خود، با تفسیر حسن بصری آغاز شد و با ترجمه تفسیر طبری ادامه یافت تا سرانجام با تفسیر ابوالفتوح رازی به یک تفسیر کامل با نشانه های تفسیری که از آن به «واعظانه» یاد می شود، نمود جدی در جهان تفسیر پیدا کرد. برخلاف تفاسیر اجتهادی-علمی که گرایش تنها نخبگان جامعه را به سوی خود جلب می کند، تفسیر واعظانه مانند خود قرآن، قابل استفاده علمی، تربیتی و اخلاقی برای عموم مردم بوده و هست؛ با این حال، با تفاسیر تربیتی و هدایتی تفاوت هایی دارد. این نوع تفسیر می تواند فاصله میان دانش تفسیر و توده مسلمان را کاهش داده و به پیوند بیشتر عامه مردم با مفاهیم قرآنی منتهی گردد. در این مقاله، با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی و شیوه منبع یابی کتابخانه ای، جایگاه تفسیر واعظانه بین گونه های مختلف تفاسیر، معنا و چیستی آن با عنایت به مفردات و معناشناسی وعظ تبیین و برای نخستین بار، تعریف کاملی از آن ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفسیر واعظانه، تلفیقی از تفاسیر نقلی و عرفانی به حساب می آید که ادبیاتی سرشار از بدیع و آمیخته با شعر، داستان و امثال دارد. همچنین به دلیل ورود متنی از یک یا چند منبع بیرونی و غیر از تحلیل مفسر، جایگاه این نوع تفسیر را در بین تفاسیر توسعه ای قرار می دهد.
بررسی ارتباط متقابل نفس انسان، شاکله و امت در نظام اجتماعی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
23 - 44
حوزههای تخصصی:
ترسیم نظام اجتماعی مستلزم ترسیم منطق حاکم بر ارتباط دوسویه نفس، شاکله و امت است. بدون توجه به این منطق نمی توان برداشت مناسبی از چیستی و کیستی فرد و جامعه داشت. در این مقاله تلاش شده است تا با ترسیم شبکه مفهومی اصطلاحات در سطوح مختلف حیات فردی و اجتماعی، به منطق حاکم بر ارتباطات انسان با خویش، و بین افراد انسانی و به صورت اجتماعی پرداخته شود. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و با روش توصیفی، تحلیلی به پرسش چیستی منطق حاکم بر سه عنصر نفس انسان، شاکله و امت، پاسخ داده شده است. بر اساس نتایج حاصل از مقاله، "عقل" و"تزکیه"منطق حاکم بر رابطه انسان با خود است. "قدر وسع" و "قدر عقول" که در شاکله تجلی یافته است، منطق حاکم بر ارتباط انسان با دیگر انسان هاست. "امامت" منطق حاکم بر امت است و در نهایت، "استخلاف"منطق حاکم بر رابطه دوسویه بین نفس انسان، شاکله و امت است.
عدول قانون گذار از نظر امام خمینی (ره)؛ مسئولیت مرتکب در موارد علم اجمالی ناشی از تعارض اقرار متهمان (تبصره ماده 477 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
31 - 55
حوزههای تخصصی:
یکی از نوآوری های مهم قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 درباره حکم مترتب بر علم اجمالی ناشی از اقرار متهمان است. در این زمینه، در ماده 235 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370، همسو با دیدگاه امام خمینی تخییر ولی دم در تصدیق هر یک از اقرارها پذیرفته شده بود که حسب مورد قصاص یا دیه ثابت می شد. باوجوداین، نظر قانون گذار در تبصره ماده 477 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 آن است که ولی دم در مراجعه به هر یک از اقرار کنندگان صرفاً برای دریافت دیه کامل مخیر می باشد و قصاص ساقط است. سؤالی که مطرح می شود آن است که مهم ترین دلیل ارائه نظر جدید از سوی مقنن چیست؟ در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته و داده های آن به صورت کتابخانه ای از منابع معتبر گردآوری شده است ضمن بررسی آرای فقها، جایگاه نظر امام خمینی و مبانی آن تحلیل شده است. وفق یافته های پژوهش دیدگاه امام خمینی با نظر مشهور فقها هماهنگ است و نتیجه آن است که چرایی عدول قانون گذار بر مبنای توجه به فتوای مقام معظم رهبری در فرایند نظارت شرعی بر لایحه مجازات اسلامی است و فتوای ایشان بر سایر دیدگاه ها مقدم شده است.
زمینه های تاریخی منقولات أم المؤمنین أم سلمه در مسئله امامت
حوزههای تخصصی:
أم سلمه یکی از همسران برجسته پیامبر اکرم(ص) و از زنان تاثیرگذار تاریخ صدر اسلام می باشد که در قرآن کریم، باعنوان «أم المؤمنین» نامیده شده است. نام او در منابع روایی شیعه و اهل سنّت به کرّات آمده و روایات متعدّدی از او در موضوعات مختلف نقل شده است. پژوهش حاضر، باتوجّه به هم زمانی دوران زندگی این بانوی بزرگ اسلام، با رخدادها و وقایع مهمّ تاریخی دوران پیامبر(ص) و پس از آن تا پایان حیات او، به روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که زمینه های تاریخی منقولات أم سلمه چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد بخشی از منقولات أم المؤمنین أم سلمه دارای زمینه تاریخی مشخص و معیّنی است. برخی ازاین زمینه ها عبارتند از: جریان سقیفه، جنگ های سه گانه امام علی(ع) (جمل، صفّین و نهروان)، واقعه عاشوراء و شهادت امام حسین(ع)، شکل گیری و رواج جریان سبّ و لعن امیرالمؤمنین(ع) توسط معاویه، تضعیف جایگاه و فضایل و مناقب امام علی(ع) و تبیین جایگاه و شخصیّت عمّار بن یاسر.
نگاهی نو به مفهوم توبه در تصوّف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
25 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه توبه از نظرگاه تصوّف اسلامی به عنوان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین آموزه های عرفان و تصوّف است که در تمامی سلسله ها و طریقه های عرفانی، سلوک الی الله با آن آغازمی شود. در این پژوهش که به روش اسنادی صورت گرفته است، ابتدا مفهوم توبه در متون نثر عرفانی مطالعه شد و سپس گزاره های حاوی واژه توبه استخراج و تحلیل شدند. توبه گرچه در نظر مفسّران قرآن و علمای دینی از اهمّیّت ویژه ای برخوردار است، اما عارفان نیز توجه ویژه و خاصّی به آن داشته اند. از سوی دیگر با توجه به دو دسته صفات الهی (صفات جلال و جمال) می توان به دو نوع مشرب عرفانی قائل بود: تصوّف عابدانه که حاصل برخورد عارف با صفات جلالی حقّ است و عرفان عاشقانه که بیشتر با صفات جمال الهی سروکار دارد. هرکدام از این دو نگاه عرفانی تعاریف و تفاسیر مختلفی در باب توبه ارائه کرده اند. گریه، خوف از عذاب خداوند و فراموش نکردن گناه تا آخر عمر نمودهای توبه در تصوّف عابدانه است. نتایج نشان می دهد در این متون، با شقّ سومی از توبه مواجهیم که اگرچه نمودی از توبه عاشقانه به نظرمی رسد، آن را باید در مرتبه ای بالاتر از توبه زاهدانه و عاشقانه تصویرکرد. در این نگرش، با تعریف جدیدی از توبه مواجه هستیم که در سخنان بزرگانی چون رابعه عَدَویّه، ابوالحسن نوری و احمد بن رُوَیم بیان شده است که همان توبه از اثبات وجود خود در برابر وجود مطلق الهی است. تا این توبه صورت نگیرد، تمام انواع توبه نه تنها بی اثر است بلکه خود می تواند حجاب معرفتی برای سالک شود.
بررسی شگردهای بلاغی در اشعار عرفانی ابن معصوم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
255 - 269
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی برجسته ترین فنون بلاغی اشعار ابنمعصوم شیرازی است. جامعه آماری مطالعه اشعار عرفانی وی ابیاتی است که ابنمعصوم فراتر از بدیع لفظی به همسوسازی آن ها با آرایه ها از طریق دیدگاه و اندیشه فکری خویش برای رسیدن به آن ها همت گماشته است. پرسش اصلی پژوهش این است که ابنمعصوم در ساختار عناصر یک بیت چه شیوه و سبکی را در به کارگیری علم بدیع و بیان مدنظر دارد. وی در سرودن اشعار به آراستن زبان و صنایع ادبی حوزه بدیع اهمیت بسیاری داده است. شناخت پربسامدترین شیوه های سخن آرایی اشعار ابنمعصوم و سبک و سیاق پیوندزدن آن ها به اندیشه های بنیادین و عرفانی اش ضروری است. ابن معصوم به این توجه دارد که سخن مؤثرتر سخنی است که آراسته تر باشد؛ بنابراین به انواع تصویر با هدف تأکید بر مضامین عرفانی، جلوه دیگر بخشیده است که این امر فراتر از لفظ پردازی و آراستنِ صرف ابیات است؛ هدف ابن معصوم برجسته سازی و تاثیرگذاری افکار خویش به مدد این گونه صناعات ادبی است. این کارکرد در اشعار وی تاکنون بررسی نشده است. نتیجه این است که ابن معصوم با آگاهی و تسلط بر کارکردهای علم بیان و بدیع، اشعارش را تاثیرگذارتر ساخته است. همچنین از یافته های تحقیق این است که ابن معصوم همانند برخی شاعران دوران خود در بسیاری از قصاید از آرایه های ادبی به ویژه جناس و تضاد و استعاره و تشبیه و.. استفاده نموده و از این طریق سعی در مزین کردن اشعارش داشته است.
ساختار تقابل های نمادین در دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
193 - 210
حوزههای تخصصی:
دیوان سنایی سرشار از انواع تقابل هایی است که حاصل بیان مفاهیم عرفانی متضادی چون عقل و نفس، جان و تن، ملک و ملکوت و ... است. آنچه به سنایی در نمایش این تقابل ها و به ویژه نیمه روحانی شان یاری می رساند، نماد است. سنایی با ترکیب تقابل و نماد، ساختارهایی از تقابل های نمادین می آفریند و از آن ها در جهت بیان آن دسته از تقابل های عرفانی استفاده می کند که در نظر او برجسته تر هستند. این مقاله در پی تبیین رابطه نماد با تقابل های اصلی و ساختاری در دیوان سنایی است. در این جستار تلاش می شود انواع تقابل های عمده و محوری در دیوان سنایی روشن شود؛ تقابل هایی که می توان آن ها را کلان تقابل نامید و سایر تقابل ها به گونه ای با این تقابل های مرکزی مرتبط می شوند. افزون بر این در مقاله حاضر نقش نماد در بیان این تقابل ها و سازکار تبیین و تفسیر نظام های تقابلی توسط نماد در دیوان سنایی روشن می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد نمادها در دیوان سنایی ساختاری منسجم و منظم دارند و غالباً بر محور یک تقابل اصلی شکل می گیرند و بنیادی ترین تقابل ها در ذهن سنایی تقابل اصل و فرع و گفتمان زهد و رندی است که هرکدام زیرمجموعه هایی دارند و به شکلی ساختارمند به یکدیگر پیوندخورده اند و درهم تنیده اند.
تجربه دینی و آسیب شناسی آن در آیات و احادیث از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
233 - 250
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های عرفانی عارف برجسته معاصر در آثار برجامانده از ایشان همچون تعلیقیه بر شرح فصوص الحکم، مصباح الهدایه، جنود عقل و عشق، اسرار الصلوه...، معرف طریق سلوکی ایشان، در تأسی از نبی اکرم و ائمه اطهار (ع) می باشد، وی بر کرّات و با قاطعیت اعلام می کنند که ظاهر و باطن شریعت پیوند ناگسستنی باهم دارند به طوری که ظاهر حقیقت را شریعت می دانند که بدون انجام تکالیف شرعی به باطن نمی توان دست پیداکرد و عارف محقق باید به ظاهر و باطن قیام کند «بدون افراط وتفریط» و ترک ظاهر «شریعت» باطل-شدن ظاهر و باطن شرایع است و این از تلبیسات جن و انس می باشد. از نگاه امام خمینی (ره) اگر کسی با انجام تکالیف الهی، باطن و هدایتی که در سوره حمد به آن پرداخته برایش حاصل نشده باشد، باید بداند که ظاهر را درست انجام نداده است. از وحدت انسان و جهان درمی یابیم که درونی سازی «سفر انفسی» تنها راه شناخت حقیقت هستی است، ایشان وحدت و یگانگی را شرط تحقق شهود و ادراک مستقیم «تجربه دینی» می دانند؛ زیرا که مراتب پنج گانه عالم در عین تکثر، هویت مستقل از یکدیگر ندارند و جملگی تجلی یک حقیقت هستند، ایشان سفرهای چهارگانه «اسفار اربعه» را شرح می دهند، سیر سلوکی سالک و حجاب های سلوک الی الله را محبت و دل بستگی دنیا بیان می کنند که رعایت موازین شریعت را برطرف کننده و خرق حجاب های بین حق و قلب انسان می دانند و به واسطه آداب شریعت است که سیر انفسی رخ می دهد و تجربه دینی برای سالک حاصل-می شود.
سيميائيّة العتبات النصّيّة في رواية «القنافذ في يوم ساخن» لفلاح رحيم (وفق نظريّة بيرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
370 - 406
حوزههای تخصصی:
تُعدّ العتبات النصیّه مجموعه من العناصر النصیّه والمحیطه بالنصّ المرکزی التی تؤدّی دورًا محوریًا فی توجیه القارئ وإعداده ذهنیاً وجمالیاً للتفاعل مع النص السردیّ. وتشمل هذه العتبات مجموعه من المکوّنات المهمه التی تُمهّد للنصّ وتضیء أفق القراءه، ومن أبرزها العنوان الرئیس الذی یشکّل البوابه الأولى للدخول إلى عالم النصّ، والعناوین الفرعیه التی تنظّم المحتوى وتکشف عن محاوره، بالإضافه إلى الإهداء الذی یعکس أبعاداً وجدانیّه وشخصیّه، والتصدیر الذی یُعدّ مدخلاً تأملیاً وفکریّاً یُضیء بعض الإشکالیات المطروحه فی النص. وقدأصبحت دراسه هذه العتبات ظاهره نقدیّه بارزه تعرّضت لاهتمام النقاد، لاسیّما فی مجال السیمیائیّات. یهدف هذا البحث إلى دراسه عتبات روایه «القنافذ فی یوم ساخن» لفلاح رحیم، الروائیّ العراقیّ، وذلک فی ضوء المنهج الوصفیّ-التحلیلیّ، معتمداً على أدوات نظریه بیرس السیمیائیّه فی تحلیل العلامات والدلالات التی تنبثق من العتبات النصیّه بوصفها مداخل تمهیدیه ذات طابع إرشادی وجمالی فی آنٍ واحد. توصّلت الدراسه إلى أنّ العنوان فی هذه الروایه، یمثّل علامه رمزیّه تحمل دلالات عمیقه تشکّل مفتاحاً جوهریاً لفهم مضمون الروایه واستیعاب أبعادها. إهداء الروایه إلى الشهید «کامل شیاع» علامه رمزیّه تشیر إلى قیم المقاومه والوعی الوطنی وتجربه المنفى والعوده فی ظلّ التحدیات السیاسیّه. التصدیرات المستخدمه فی الروایه تتراوح بین العلامات الرمزیّه والأیقونیه وتدلّ علی غیاب الوحده الوطنیه وتعمیق مشاعر الاغتراب والانفصال فی الوطن والمنفی.
مسئولیت مدنی ناشی از قصور و تقصیر مدیران شهرداری با تاکید بر فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
721 - 738
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت مدنی لزوم جبران خسارتی است که از اشخاص به طریق الزامات خارج از قرارداد به دیگران وارد می شود. تعهدی که فرد نسبت به جبران زیان وارده به دیگری دارد، اعم از اینکه زیان مذکور در اثر عمل شخصی یا اشخاص وابسته وارد شده باشد دربرگیرنده مسئولیت می شود. مدیر شهرداری در رهگذر عملکرد خود وظایفی دارد که می تواند منجر به خسارت گردد. هدف از پژوهش مسئولیت مدنی ناشی تقصیر مدیران شهرداری می باشد.
مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: ارکان مسئولیت مدنی شهردار(تقصیر، وجود ضرر، ارتکاب فعل زیان بار و رابطه سببیت) است. در حالتی می توان شهردار را مسئول خسارت دانست که تقصیر او باعث ضرر شده باشد. ضرری که از مدیر به مردم وارد می شود، می تواند قصور شخصی شهردار باشد، هم چنین ضرر می تواند از ضعف قانون باشد، لذا در صورت عدم تقصیر مدیر، دولت مسئول است.
نتیجه: مدیر شهرداری در امور اداری اگر مرتکب خطا و تقصیر شود، دولت ملزم به جبران خسارت می باشد اما اگر عملکرد اداری مدیر نشئت از وظیفه نبوده، قصور شخصی محسوب می شود و ضمان آور است.
دادگاه صالح در قراردادهای الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
975 - 992
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در بحث تعیین دادگاه صالح در قراردادهای تجاری، در فرض سکوت طرفین قرارداد، در قواعد عام حقوقی دادگاه محل انعقاد قرارداد صالح است؛ اما در قراردادهای الکترونیکی چون طرفین در فضای مجازی معامله می کند، این موضوع با چالش جدی روبه رو است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی دادگاه صالح در قراردادهای الکترونیکی است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد در حقوق موضوعه ایران و قانون تجارت الکترونیکی مصوب سال 1382 نیز، در خصوص دادگاه صالح در دعاوی قراردادهای الکترونیکی مقرره ای پیش بینی نشده است. لذا سکوت قانون گذار نیز این چالش را دو چندان کرده است. در تعیین دادگاه صالح در دعاوی ناشی از قراردادهای الکترونیکی، در معیارهایی نظیر محل اقامت، محل سکونت، محل شعبه یا نمایندگی، مرکز اصلی شرکت، محل وقوع مال غیر منقول، محل انعقاد قرارداد، محل تنظیم سند و محل اجرای تعهدات قراردادی، برای تعیین دادگاه صالح اعمال می شود؛ اما عدم ماهیت فیزیکی فضای مجازی و در برخی موارد کالای مورد معامله، موجب ایجاد تردیدهایی در نحوه اعمال قواعد سنتی در فضای مجازی می شود.نتیجه: پس از بررسی فاکتورهای موجود، ناگزیر باید با توجه به اینکه قراردادهای الکترونیکی ماهیت فیزیکی ندارند و محل اجرای قرارداد هم معین نیست، محلی را به عنوان محل اجرای تعهدات «فرض» کرد.
گفتمان کاوی؛ رهیافتی نو در فقه جهاد از نگاه فقیهان و اندیشمندان مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
196 - 230
حوزههای تخصصی:
مطالعات گفتمانی، رویش و شکل گیری یک تفکر در بستر اجتماع و نحوهٔ اثرگذاری آن را تجزیه و تحلیل و از ورای آن به جهت بخشی اندیشه اقدام می کند. فقه به عنوان دانشی دیرین که در بستر اجتماع همواره برای مکلفان اثرگذار بوده است، با گفتمان های متعددی در درون و بیرون خود مواجه گردیده است. این امر در دنیای معاصر و ظهور رویکردهای فلسفی و عقلی به احکام فقهی جلوهٔ بیشتری یافته و گفتمان کاوی در فقه را با ضرورت مواجه ساخته است. در تحقیق پیش رو جهاد اسلامی به عنوان یک نهاد مهم فقهی که در قرن اخیر بیش از هر زمان با خوانش های متعدد روبرو است، انتخاب شده تا یکایک خوانش ها را که بر محور یک یا چند گفتمان معین شکل گرفته تحلیل کند و ریشه های شکل گیری هریک از خوانش ها را بازشناسد. این تحلیل به دلیل نگاه فرافقهی و فلسفی از جزئی نگری معاف بوده و در راستای رسیدن به خوانش صحیح از جهاد که مقتضای نیازهای زمان باشد، گام برداشته است. خوانش های مبتنی بر گفتمان های نص، دفاع، اختصاص، حقوق، قدرت، و مقاصد شریعت شناسایی و پس از تبیین مستقل باهم خوانی شده و در میان همه، خوانش مبتنی بر گفتمان مقاصدی مورد عنایت بیشتر واقع شده است.
الوجهة التقلیدیة نحو العلاقات الفلسفیة والثقافیة في الحضارة الإسلامیة (آراء سید حسین نصر دراسة وتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر التقلیدیه من التیارات الفکریه فی نقد الحداثه التی أسسها الفیلسوف الفرنسی رینیه جینون (1886-1951) ووجدت صیاغتها المفاهیمیه على ید کوماراسوامی (1877-1947) وظهرت فی العصر الراهن کتیار فکریّ هامّ فی دراسات فریثیوف شوفان، تیتوس بورکهارت ، مارتن لینغز، والدکتور سید حسین نصر. وقد اهتم التقلیدیون بعلاقه التقلید والدین بالحداثه والعصرنه، ولکنهم لم یتدبّروا فی منهج مشترک وانتقائی من أجل موائمه التقلید والدین مع الحداثه والعصرنه وتکییفهما خلافا لبعض المثقفین الدینیین والمفکرین الجدد. ووجدوا حلّ أزمات الإنسان المعاصر فی العوده إلى المبادئ التقلیدیه. یمکننا أن نعثر على أهم سردیه للتقالید فی الثقافه الإسلامیه المعاصره فی أعمال وأفکار سید حسین نصر؛ حیث حاول لفهمه الخاص بین علاقه الفلسفه والثقافه فی الحضاره الإسلامیه، أن ینقد الحداثه الغربیه والفلسفه الجدیده المرتبطه بها من خلال الاعتماد على تقالید الفلسفه الإسلامیه وسردها التقلیدی الذی قدّمه منها.
ضابطه جهان شمول اخلاق از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای بسیار مهم اخلاق و فرهنگ بشری، این قانون کلی است که باید با دیگران چنان رفتار کنیم که انتظار داریم آنها با ما چنین رفتار کنند و از سوی دیگر نباید با دیگران چنان رفتار کنیم که دوست نداریم با ما رفتار کنند. این قانون که صورت مثبت آن با نام «قانون زرین» و صورت منفی آن با نام «قانون سیمین» اخلاق خوانده می شود در دل یک قانون اخلاقی بزرگتر قرار می گیرد که بر اساس آن انسان باید چنان رفتار کند که بتواند به رفتار خود صورت یک قانون کلی ببخشد. این قانون تحت عنوان «ضابطه جهان شمول اخلاق» نامیده می شود و در بسیاری از ادیان و فرهنگ های گوناگون نشانی از آن را می توان یافت. این قانون اخلاقی جهان شمول را در متون دینی اسلامی یعنی قرآن و روایات معصومان علیهم السلام نیز می توان جستجو کرد. در این مقاله، شواهد متعددی از تعالیم اخلاقی قرآن که از منظر ضابطه جهان شمول اخلاق می توان به آن ها نگریست، بررسی خواهد شد. نتیجه این بررسی، ارائه چشم اندازی جدید در نگریستن به تعالیم یا نظام اخلاقی قرآن خواهد بود.
A Critical Study of Armstrong's View on Myth in the Qurʾān with an Emphasis on the Phenomenological Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
89 - 112
حوزههای تخصصی:
Myth in the Quran is one of the topics that has been studied by western Qurʾānic scholars. The new studies of Western scholars have investigated this issue with different approaches and methods, sometimes with a contextual approach and sometimes with a phenomenological approach. In the meantime, Karen Armstrong, using the principles and characteristics of the phenomenological approach, has studied the myth in religions, especially in Islam and the Qurʾān. She considers all the events mentioned in the holy books of the three Abrahamic monotheistic religions to be myths, although there may be historical events behind them, but over centuries this historical event has become the source of religious inspiration and the center of religious spirituality. To transform and enter the lives and hearts of believing and worshiping generations, it must be recreated in the form of a myth along with actions and rituals. Karen Armstrong is a British author and commentator who has written many works in the field of Islam and the Quran. The comparative and phenomenological approach to religion is one of the main characteristics of her works. Like other mythologists, she introduces myth as an event that once happened in some way, but at the same time always happens. According to her, an event should be freed from the shackles of a certain period and enter the lives of contemporary worshipers, because otherwise it will remain a unique and unrepeatable event, or a strange historical event that does not connect with the lives of others. In other words, the key point of the view of this group of orientalists about the relationship between myth and historical event can be summarized in the following sentence: "As long as a historical event has not become a myth, it cannot become a source of religious inspiration." As the title and content of this research indicate, the subject matter pertains to Karen Armstrong's phenomenological approach to Quranic narratives and their relationship to the concept of myth. The research aims to not only compare her perspective with the methodological principles of phenomenology but also to critically evaluate it. Previous studies on this topic can be broadly divided into two categories: Western studies on myth in the Quran and Islamic studies that critique Western scholars' views on this issue. The research in the first category constitutes the primary sources for this research, along with other critical studies among the various critiques offered by Muslim scholars; the contextual approach employed by Western scholars has received particular attention. This approach has been extensively discussed by scholars such as Angelika Neuwirth in the Encyclopedia of the Quran. In response, several articles have been written critiquing and examining this perspective. But the analysis of Armstrong's point of view based on phenomenological approach is a subject that has been rarely discussed and this research can be considered one of the initial critical studies in this regard. In contrast to Western scholars, Muslim scholars and exegetes have primarily focused on the concept of "Asāṭīr al-Awwalīn" (اساطیر الاولین) when addressing the issue of myth in the Quran. They have sought to explain this concept within the Quranic framework. The majority of Muslim exegetes define Asāṭīr as the writings of the ancients about their own lives, including their history, speeches, stories, and events. Fakhr al-Dīn al-Rāzī (d. 1209 CE) identifies this definition as the view held by the majority of exegetes. However, what is studied under the title of myth in the western Qurʾānic studies has other criteria and indicators that are determined by contextual and phenomenological approaches. Using library sources and descriptive-analytical method, this article aims to examine Armstrong's view of myth in the Quran by emphasizing the methodological principles of the phenomenological approach and evaluate it in the form of a case study. The principle of autonomy or independence, which expresses the uniqueness of the realm of the sacred and its experience, is one of the most important methodological principles of the phenomenological approach. Emphasizing this principle, Armstrong considers the language and realm of the Qurʾān to be different from the language and realm of experimental and social affairs, and this is where she finds her way to mythological or symbolic language. Relying on the comparative method, which is one of the methodological principles of the phenomenological approach, Armstrong compares Islam and Christianity and, in this way, pays attention to the character of Jesus and the mythological issues created by Paul. She tries to present a view similar to her own view of Christianity by presenting three introductions: The Prophet being the successor of Christ, the Qurʾān's non-opposition to myth and the moral function of the stories of the Qurʾān. In this way, the Quran, by presenting a mythological image of the Prophet of Islam and other prophets, tries to bring these characters out of the confinement of those times and places and repeat them for all ages. In addition to the criticisms that were expressed regarding the symbolic nature of the language of the Quran and the effectiveness of a belief in the lives of believers as a criterion of truth, Armstrong's comparison between the Prophet of Islam and the Jesus has been criticized.
ارزیابی شارحان کافی در هستی شناسی عقل در سازگار بودن و نبودن با روایات: ارزیابی رویکرد استقلالی به عقل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
67 - 98
حوزههای تخصصی:
تفسیرِ هستیِ عقل به عنوان موجودِ مستقلِ از ساحاتِ وجودی انسان، یکی از رویکرده های شارحان کافی است. این رویکرد برآمده از نص روایات متواتر و برهان عقلی است که به دو نظریه تفکیک می شود. این دو نظریه در شرح روایت اول کافی ارائه شده اند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر نص گرایی این دو نظریه را ارزیابی می کند. نظریه «عقل به مثابه مخلوق اول»، بر اساس تاویل گرایی و برهان عقلی-فلسفی سامان می یابد و به همین دلیل با نتایج تحلیل نص گرایانه از روایات در «تطبیق مخلوق اول با عقل» و «عدم تعلق آن به ساحت حیات انسان» ناسازگار است. تحلیل «عقل به مثابه جوهر مفارق مشابه عقل فعال» بر مبنای نص گرایی شکل گرفته ولی تلاش کرده تبیین عقلانی از نظریه ارائه دهد و سازگاری بیشتری با روایات دارد لذا در «پذیرش وجود استقلالی» «وحدت در عین کثرت»، «قبول حرکت و فعل و انفعال»، «جدایی از هویت انسان در عین تعلق به ساحت انسان» «رابطه اشراقی با نفس ناطقه» با روایات سازگار است ولی چون در تبیین نظریه از مبانی عقلانی-فلسفی بهره جسته است در قائل شدن به «وجود تشکیکی»، « تاثیر عقل در مراتب نفس ناطقه» «چگونگی تعدد و تکثر عقول» با روایات ناسازگار است
دورنمایی از فرایند ایجاد تغییرِ پایدار در اراده، مبتنی بر فلسفه ی تعلیم و تربیت علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایجاد تغییر در اراده انسان و جهت دهی به آن، دغدغه اصلی هر مربی است. اما معمولاً این فرایند ناخودآگاه انجام می شود. تدوین و ترسیم این فرایند و در نتیجه خودآگاه کردن آن اهداف و نتایج مهمی، نظیر انضباط بخشی به فعالیت های تربیتی، تسهیل در آموزش مربیان و امکان ارزیابی فعالیت ایشان را در پی خواهد داشت. پژوهش پیش رو سعی دارد این موضوع را بررسی کند و دورنمایی از فرایند جهت دهی اراده ترسیم نماید. مطابق یافته های این پژوهش، فرایند مذکور مبتنی بر مبانی انسان شناختی اسلامی، نظیر وجود امور فطری مشترک در همه انسان ها، کمال طلبی بی نهایت و قدرت اختیار در او و توقف صدور فعل اختیاری بر سه عنصر «بینش» و «گرایش» و «توانش» در شش مرحله تنظیم می شود: 1. القای تردید نسبت به کمال آورترین بودنِ فعلِ اختیارشده و سوق دادن متربی به سمت یافتن ملاک تعیین فعلِ سودمندتر؛ 2. کمک به متربی برای دستیابی به ملاک تعیین فعل سودمندتر؛ 3. کمک به وی برای تطبیق ملاکِ به دست آمده در افعال هم عرض و تعیین فعل سودمندتر؛ 4. تسهیل صدور اراده با تقویت قدرت اراده و گرایش نسبت به آن فعل؛ 5. تسهیل تحقق خارجی فعل با تقویت قدرت مکلف بر انجام فعل و فراهم کردن شرایط بیرونی؛ 6. یادآوری ملاک تعیین فعل سودمند و تطبیق مدامِ آن بر فعل مذکور و کمک به تکرار صدور عمل تا دستیابی به ملکه.
معرفی کتاب: اسماء الامام الحسین (ع) و القاب المنصوصه/ سید حسین هادی مدرسی/ کربلا: العتبه الحسینیه المقدسه
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
121-122
حوزههای تخصصی:
جبران خسارت ناشی از حقوق کار با تأکید بر نقش تقصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
51 - 68
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررس ی مس ائل مرب وط ب ه ک ار و ک ارگر و ارتب اط ک ارگر و کارفرم ا، از جمل ه مس ائل مهم ی اس ت ک ه، ضرورت آن امروز بیش از هر زم ان دیگ ری احس اس می شود. هدف مقاله حاضر، جبران خسارت ناشی از حقوق کار با تأکید بر نقش تقصیر است.مواد و روش ها: روش تحقیق، به صورت توصیفی تحلیلی بوده و این تحقیق از نوع نظری می باشد. روشی که برای جمع اوری اطلاعات استفاده شده است؛ بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به کتب و مقالات صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: جبران خسارت ناشی از حقوق کار، از دو طریق شامل مسئولیت مدنی کارفرما و یا نظام تأمین اجتماعی و بیمه صورت می گیرد. جبران خسارت از طریق نظام مسئولیت مدنی «اصل» و از طریق نظام تأمین اجتماعی و بیمه «فرع» است. از طرفی چون جبران کامل خسارت در نظام تأمین اجتماعی و بیمه پذیرفته نشده است؛ و تا سقف مشخصی و معینی خسارت پرداخت می نمایند، زیان دیده جهت جبران خسارت کامل لاجرم می بایست طبق قواعد عام مسئولیت مدنی علیه واردکننده زیان طرح دعوی نماید.نتیجه: جبران خسارت در حوادث کار، بر مبنای فرض تقصیر قرار گرفته و قانون گذار تنها استثنائاتی در این خصوص قائل گردیده است. مطابق بخش نخست ماده 12 قانون مسئولیت مدنی، مبنای مسئولیت مبتنی بر تضمین حق و مسئولیت نیابتی است؛ و مطابق بخش دوم ماده مورد اشاره، در صورت عدم رعایت احتیاط های مزبور کارفرما مرتکب تقصیر شده و مبنای مسئولیت او در جبران خسارت تقصیر است.
بررسی تطبیقی اصل قطعیت رأی در حقوق ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
287 - 304
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از موضوعات مهم آئین دادرسی، صدور رای و قطعیت آرا است. هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی اصل قطعیت رأی در حقوق ایران و انگلیس است.مواد و روش ها: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده و این تحقیق از نوع نظری می باشد. روشی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است به صورت کتاب خانه ای است و با مراجعه به کتب، مقالات و اسناد بین المللی و داخلی صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: در حقوق ایران و انگلیس، اصل اولیه در آرای صادره قضایی قطعیت است؛ بدین مفهوم که هر رأیی که صادر می شود قطعی بوده و تکلیف طرفین دعوی را مشخص می نماید. تجدیدنظر خواهی از رأی خلاف اصل بوده و نیاز به جهات قانونی دارد. این جهات ممکن است مبتنی بر مفاد و منطوق رأی و یا مقام صادرکننده و یا مستندات و ادله موضوعی باشد.نتیجه: یکی از تفاوت های مهم حقوق کیفری انگلیس و ایران، در زمینه تجدید نظر احکام و رأی قطعی، مربوط به اثر تعلیقی تجدید نظر می باشد. توضیح آنکه در حقوق ایران تجدید نظر از احکام واحد اثر تعلیقی است. بدین معنا که اولاً تا انقضای مهلت تجدیدنظر، آرای قابل تجدید نظر قابلیت اجرا ندارند و ثانیاً درصورتی که نسبت به رأی صادره، تجدیدنظر خواهی گردد تا روشن نشدن نتیجه رسیدگی تجدید نظر، نباید دستور اجرای رأی را صادر نمود. این در حالی است که در نظام حقوقی انگلیس، با اتمام رسیدگی در مرحله بدوی، حکم صادرشده اجرا می شود.