فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۸۰٬۰۵۶ مورد.
                منبع:
                فقه و حقوق ۱۳۸۳ شماره ۲                                    
                                            
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                با گسترش صنعت بانکداری، متفکران مسلمان به این فکر افتادند که به شکلی از این پدیده استفاده کنند اما به دلیل آنکه بیشتر فعالیتهای بانک براساس قرض با بهره است که از نظر اسلام ربا و ممنوع میباشد, از اینرو ابتدا تلاش نمودند با حفظ عملیات بانکداری متعارف, توجیههای شرعی پیدا کنند اما در عمل استدلالی که مورد پذیرش علمای دین باشد به دست نیامد، در اینجا بود که برخی اندیشمندان اسلامی درصدد طراحی بانکی براساس معاملات اسلامی برآمدند و نتیجه آن را امروزه در قالب بانکهای بدون ربا و اسلامی در سراسر دنیا مشاهده میکنیم.
بانکهای اسلامی گرچه در حذف ربا از عملیات بانکی و جایگزینی معاملات مجاز, با هم مشترک هستند اما در اینکه از چه عقود و قراردادهایی برای تجهیز و تخصیص منابع استفاده کنند تفاوت دارند. این تفاوتها باعث شکلگیری الگوهای متفاوت از بانکداری اسلامی شده است. اختلاف الگوها و شیوهها گرچه موجب مطرح شدن افکار نو شده و ایدة بانکداری اسلامی را تکامل میبخشد اما در بلند مدّت مانع رسیدن به یک الگوی واحد جهانی که بتوان آن را در سراسر کشورهای اسلامی به اجرا گذاشت, میگردد.
در این مقاله سعی میکنیم با بررسی تطبیقی مستندات فقهی بانکداری بدون ربای ایران که به صورت یکپارچه در کل کشور به اجرا درمیآید و بانک اسلامی اردن که هم قدمت بیشتری دارد و هم در عمل تا حدودی موفق بوده، مشترکات و مختصات آن دو را در تجهیز سپردهها و تخصیص منابع به دست آورده و با هم مقایسه کنیم تا با روشن شدن نقاط ضعف و قوت آنها، زمینه برای طراحی الگوی کامل بانکداری اسلامی فراهم گردد.            
            امام مهدی و پیامبران
                منبع:
                نامه جامعه ۱۳۸۵ شماره ۲۴                                    
                                            
                            
        
        
                                        
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            باده و می و تعابیر آن در شعر عرفانی فارسی
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                با رواج شعر عرفانی فارسی، شعرای صوفی مسلک و عارف برای بیان اندیشه و احساسات درونی خویش کلمات و واژه ها را در معنای اصطلاحی و کنایی به کار می برده اند. «می» و «شراب» از جمله الفاظی است که در شعر عرفانی جایگاه ویژه یی را دارا بوده است این اصطلاح با ویژگی ها و صفات بی شمار خود، معانی عرفانی نغزی را در ادبیات منظوم فارسی به جا گذاشته است. با ورود «باده و شراب» در شعر فارسی و به تبع آن، جریان این الفاظ در شعر عرفانی و صوفیانه، معانی و تعابیر «باده» گسترده تر شده و دیگر الفاظ مربوط به باده خواری همچون میکده، خرابات، مستی، ساقی و ... ذهن شاعران را به معشوق حقیقی و عشق و محبت ازلی پیوند زده است تا زیباترین و عاشقانه ترین صور شعری به تصویر کشیده شود.            
            رابطه نفس و بدن در انسان شناسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                نفس و بدن در انسان شناسی ملاصدرا چه رابطه ای با یکدیگر دارند؟ آیا آنها دو موجود بیگانه از یکدیگر به حساب می آیند که بر اثر فشار بیرونی، در کنار هم قرار گرفته اند و هیچ تناسبی با هم ندارند؟ یا با صورت طبیعی در کنار هم جای گرفته اند؟ برای پاسخ به این پرسش، لازم است قبلا مشخص کنیم که آیا ملاصدرا، مانند افلاطون و دکارت، دوگانه انگار است یا مانند فیزیکالیست ها، یگانه انگار و یا تشکیکی (نه هر دو و نه هیچ کدام)؟ اگر ثابت شود که گزینه اول درست است، آن گاه می توانیم از رابطه نفس و بدن به شکل رایج آن سخن به میان آوریم. اما اگر گزینه دوم درست باشد، نمی توان رابطه نفس و بدن را دقیقا به شکل کلاسیک آن مطرح ساخت. از آنجا که کلمات ملاصدرا پذیرای هر یک از این احتمالات است، نوشتار حاضر هر یک از این احتمالات را به دقت بررسی و سرانجام چنین نتیجه گیری می کند که از میان این احتمالات، فقط احتمال اخیر قابل دفاع است. بر پایه این دیدگاه، رابطه نفس و بدن بر اساس نظریه تشکیک تبیین می شود. بر اساس نظریه تشکیک، هستی دارای مراتب تشکیکی است، به گونه ای که مرتبه برتر، جامع مرتبه فروتر از خود است. از آنجا که این نظریه قابل تطبیق بر نفس و بدن است، نگارنده کوشیده است تا رابطه نفس و بدن را در سایه آن تبیین کند.            
            فتنه جمل
اندیشمندان اسلامى و اعلامیه حقوق بشر
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            قاعدة نفی سبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                اصلی ترین دلیل اثبات قاعدة نفی سبیل، آیة و لن یجعل الله الکافرین علی المؤمنین سبیلاً (نساء 141) است. ناظر بودن آیه بر آخرت، اردة «حجت و برهان» از «سبیل» و دلالت بر نفی جعل و اعتبار منجر به تسلط، سه نظریة مطرح در مفاد این آیه است. به مقتضای اطلاق آیه، آن بر اندیشة سوم قابل حمل است و تمسک به آیه، جهت اثبات قاعده پذیرفته می شود. دربارة متصدی اجرای این قاعده باید توجه داشت که بحث مصداقی ست نه حکمی و نه موضوعی و نظر او که نیازمند کارشناسی دقیق است، طرقیت دارد نه موضوعیت و عرف عام نمی تواند مرجعیتی در این زمینه داشت باشد. عقل به عنوان سندی مستقل در این مسأله، طریق شمول قاعده است. زمان و مکان و تأثیر آنها بر تفاوتهای فرهنگی در تعیین مصداق قاعده نقش مهمی دارد. دلیل نفی سبیل حاکم بر ادله و احکام اولیه حاکم است و تعارضی بین آنها مستقر نمی گردد ولی این قاعده به موجب بسیاری از عناصر تخصیص پذیر است.            
            راهنمای جنبش های اسلامی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
                منبع:
                علوم سیاسى ۱۳۸۷ شماره ۴۱                                    
                                            
                            
        
        
                                        
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            برید بن معاویه عجلى
سیمرغ در جلوه های عام و خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                " سیمرغ از نمادهای پرمعنی در ادب و حکمت عرفانی و متون فلسفی است. بسیاری از متفکران عالم فلسفه و حکمت و عرفان، این واژه را از بهترین دلالت معنوی و وسیله ای مناسب در استخدام مفاهیم بسیار ظریف و عمیق تشخیص داده و از آن استفاده کرده اند؛ به همین سبب ساحت گسترده ای از معانی بلند به این حقیقت افسانه نما اختصاص یافته است.
در این مقاله، مفاهیم محوری سیمرغ در گستره های متنوع از اساطیر تا فلسفه و معارف عرفان و تجارب سلوکی بررسی شده و برای نخستین بار مشابهت های معنوی آن با مبانی امام شناختی در شیعه امامیه مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است. از فواید این مقاله، تبیین مباحث انسان شناختی عرفانی از طریق رویکردی مشترک به معارف دینی، جستارهای فلسفی و حکمت و ادب عرفانی است."            
            مطالعه تطبیقی مسئله بداء در تعالیم قرآن کریم، احادیث شیعی و حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مسئله بداء که از ویژگیهای تفکر شیعی و متأثر از نصوص دینی است به معنای نسخ در امور تکوینی است. این مفهوم در مورد خدا و انسان به کار میرود. بر این مبنا که موجودات جهان هستی به دو دسته مادی و مجرد تقسیم میشوند. مجردات تحت تأثیر علل مختلف و تغییر و تحول قرار نمیگیرند، امّا موجودات مادی دائماً دستخوش تغییر و تحول و جانشین شدن سلسله علتها به جای یکدیگر قرار میگیرند، بنابراین محدوده بداء مختص این مرحله میباشد. البته نه به این معنا که نظام هستی از ثبات برخوردار نباشد زیرا نظام ماده خود تجلی عالم مثال و عالم عقل است و در آن عوالم از ثبات بر خوردار است. پس وقوع مسئله بداء در مورد خداوند به معنای تغییر و تحول در علم خداوند یا به معنای تبدیل علم خداوند به جهل چنان که منکرین بداء معتقدند هم نیست.            
            نقش پاسخ گویی و تأثیر آن در عدالت اجتماعی(مقاله ترویجی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                از جمله عوامل مهمی که روند تحولات اجتماعی را سرعت میبخشد، و فضا را برای استیفای حقوق فردی و اجتماعی افراد فراهم میسازد، و در نتیجه زمینه را برای دستیابی به عدالت اجتماعی میسر میکند، پاسخگویی دولت و پرسشگری ملت نسبت به خواستههای مشروع آنان است.
براین اساس یکی از مباحث کلیدی و اثرگذار بر تمامی بخشهای نظام، اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، اهمیت دادن به مسألهی پاسخگویی است.
اصولاً تا پاسخگویی به صورت یک فرهنگ در جامعه و نظام
اجتماعی جای خود را باز نکند، امید چندانی نمیتوان به استیفای حقوق افراد در جامعه بست. همچنین تا زمانی که در جامعه درخواست پاسخ و پاسخگویی به نوعی کارامد در حیطهی مسؤولیت افراد تلقی نشود، افراد به هر طریق ممکن در پی فرار از پاسخگویی خواهند بود. این مسأله، به یقین، جامعه را از پویایی و بالندگی و شکوفایی بازخواهد داشت و، در نتیجه، راه را برای تحقق عدالت اجتماعی ناهموار خواهد ساخت.
این نوشتار، در پی آن است که با ریشهیابی مسألهی پاسخگویی و جایگاه آن در نظام اسلامی به تأثیر و ارتباط آن با عدالت اجتماعی بپردازد.
نویسنده بر این باور است که با توجه به اهدافی که برای پاسخگویی میتوان در نظر گرفت، جدای از این که پاسخگویی به نفسه به ایفای بخشی از حقوق اجتماعی مردم میپردازد، علاوه بر آن فضا را برای تحقق عدالت اجتماعی فراهم میکند.            
            شخصیت و آثار ابن قتیبهى دینورى(مقاله پژوهشی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            گستره عقلانیت اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            خلق افعال از دیدگاه متکلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            مقام پدر و مادر
                منبع:
                بشارت ۱۳۷۹ شماره ۲۰                                    
                                            
                            
        
        
                                        
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            - حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه خانواده حقوق متقابل در خانواده
نوآوریهاى شیخ انصارى در دانش اصول(مقاله پژوهشی حوزه)
                منبع:
                فقه ۱۳۷۳ شماره ۱                                    
                                            
                            
        
        
                                        
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            دلالت الفاظ بر معانی از دیدگاه اصولیان و زبان شناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                زبان از دو مؤلفه «لفظ» و «معنا» تشکیل شده است و ارتباط وثیق میان «لفظ» و «معنا» موجب می گردد تا ذهن انسان از تصور «لفظ» به تصور «معنا» منتقل گردد. ماهیت، منشأ و خاستگاه این ارتباط همواره مورد توجه فلاسفه زبان، زبان شناسان و اصولیان بوده است. برخی این ارتباط را ناشی از وضع و قرارداد دانسته و برخی دیگر معتقدند که دلالت الفاظ بر معانی دلالت طبعی است. گروهی آن را حاصل جعل و اعتبار واضع می دانند و گروهی دیگر معتقدند که رابطه واقعی و تکوینی میان الفاظ و معانی وجود دارد. هم چنین دسته ای از صاحب نظران، وضع الفاظ برای معانی را فعل انسان می دانند و معتقدند که بشر الفاظ را برای معانی وضع کرده است و دسته ای دیگر معتقدند که واضع الفاظ و لغات کسی جز خداوند نیست. تمامی نظرات یاد شده و هر آن چه که به نحوی رابطه میان الفاظ و معانی را مورد توجه قرار می دهد تحت عنوان «نظریات وضع» در زبان شناسی و علم اصول مطرح می گردد.
بررسی آراء اصولیان و زبان شناسان در این مقاله روشن می سازد که انتقال ذهن از الفاظ به معانی، مطابق یک قانون عام از قوانین ذهن بشری صورت می گیرد که زبان شناسان و روان شناسان آن را قانون «تداعی معانی» نامیده اند. بدین معنا که اقتران أکید میان لفظ و معنا موجب می شود که تصور لفظ، معنا را در ذهن بشر تداعی نماید. اقتران میان لفظ و معنا خود، ریشه در وضع الفاظ دارد. انسان برای انتقال مفاهیم به دیگران و رفع نیازهای خود در جامعه اقدام به وضع یک سلسله الفاظ نموده است. این وضع و قرارداد، اقتران لفظ و معنا و در نتیجه علاقه و رابطه میان آن دو و در نهایت دلالت لفظ بر معنا را موجب می گردد.            
            آرمان انسان(آزادی از دیدگاه قرآن)
                منبع:
                بشارت ۱۳۷۸ شماره ۱۱