فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۸۰٬۲۳۸ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                یوشع بن نونg از شخصیت های برجسته و تاثیرگذار در تاریخ یهودیان و جانشین حضرت موسیg به شمار می رود. بر اساس شواهد حدیثی و تاریخی، او از نوادگان حضرت یوسفg است. اگرچه بسیاری از منابع حدیثی و تاریخی بر نبوت او تأکید دارند، این گزارش ها در تضاد با روایاتی هستند که خروج نبوت از نسل حضرت یوسفg را مطرح می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نبوت یوشعg در روایات و رفع این تعارض انجام شده است. برای پاسخ به این مسئله، با استفاده از روش های متن پژوهی و اعتبارسنجی گزارش ها، ابتدا گزارش های مرتبط با نَسَب یوشع بن نونg گردآوری شد که نشان داد این گزارش ها معتبر هستند. سپس مستندات مرتبط با اثبات یا رد نبوت او در منابع روایی و تاریخی مورد بررسی قرار گرفت. علی رغم وجود مشکلات طریقی و متنی در مستندات رد نبوت یوشعg، آشکار شد که این مستندات قابل پذیرش نیستند؛ بنابراین، با استناد به روایاتی که به نبوت او تصریح می کنند و گزارش هایی که نزول وحی رسالی به او را تأیید می کنند، اثبات می شود که یوشع بن نونg از نسل حضرت یوسفg و از جمله انبیاء بنی اسرائیل است که پس از موسیg به این مقام دست یافته است            
            چند استفتای فقهی- اجتماعی با ارزش از اواخر قرن دوازده هجری از استاد کل وحید بهبهانی (1118-- 1205ق)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                وحید بهبهانی (م 1205ق) یکی از مجتهدان بسیار بزرگ قرن دوازدهم هجری است که در سالهای نخست قرن سیزدهم درگذشت. از وی میراث گرانبهایی در فقه و اصول برجای مانده، به علاوه، شاگردان بزرگی که برخی از آنان در شمار بزرگترین مجتهدان قرن سیزدهم هجری هستند، تربیت کرد. و مهم تر از همه در حیات فکری او این است که جریان اخباری را که در قرن دوازدهم بر بیشتر حوزه های شیعه غلبه کرده بود شکست داد. بخشی از آثار وی سوال و جواب های فقهی هستند که از آنها با عنوان استفتاءات تعبیر می شود. این سوال و جوابها حاوی اطلاعات اجتماعی و فرهنگی و تمدنی است، و به علاوه، روی پاره ای از مفاهیم کلیدی تأکید می کند که در شناخت مذهب و روش فهم آن اهمیت دارد. مقاله حاضر، بر اساس یکی از این مجموعه استفتاءات نوشته شده و منتخبی از آنها را ارائه کرده است.
             
            میهمانان تازی گوی فرهنگستان ایران
                منبع:
                آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)                                    
                        157 - 168                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در نخستین فرهنگستان ایران (تأسیس ۱۳۱۴) افزون بر افرادی با ملیت های چکی، دانمارکی، فرانسوی و...، چهار فرد عرب نیز به عنوان عضو وابسته حضور داشته اند: محمد توفیق رفعت پاشا، علی جارم بیک، منصور بیک فهمی، و محمد حسین هیکل پاشا. نوشتار حاضر با هدف معرفی این چهار عضو به نگارش درآمده است .
             
            Islamic Solutions to Gen Z's Cognitive Challenges: A Path to Meaningful Life(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۹, Summer ۲۰۲۴                                    
                        69 - 78                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                 SUBJECT & OBJECTIVES: This paper examines the cognitive challenges "Generation Z" faces and offers guidance based on Islamic teachings to address these issues.METHOD & FINDING: Utilizing a descriptive and analytical approach, the article identifies key challenges as the virtual-real-life imbalance, susceptibility to gaslighting, information overload, the pursuit of instant gratification, and a diminished attention span. Islamic teachings offer practical solutions to these challenges. The paper is based on Cognitive-Behavioural Theory (CBT) as its theoretical framework.CONCLUSION:   From an Islamic perspective, practical strategies for enhancing the cognitive well-being of this generation include appreciating the value of time, fostering self-awareness, promoting Wasaṭīyyah (moderation), cultivating Ṣilah ar-Raḥim (genuine relationships) especially with family, regulating desires, verifying information before acceptance, seeking beneficial knowledge, managing time effectively, practicing self-reflection, encouraging critical thinking, developing patience, expressing gratitude, practicing Khushūʾ (mindfulness in worship), reciting and contemplating the Qur’an, avoiding excessive entertainment, engaging in social interaction, and seeking guidance from scholars. The mentioned factors are crucial in overcoming the challenges encountered by Generation Z.            
            نگاه سیدحیدرآملی به اخلاق در سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲                                    
                        107 - 122                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                با توجه به اهمیت اخلاق در سیر و سلوک، این پژوهش به بررسی دیدگاه کلی سیدحیدر آملی درباره نقش اخلاق در سلوک عرفانی و معرفی رویکرد تلفیقی ایشان به اخلاق می پردازد. پژوهش با رویکردی توصیفی–تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام شده است. یافته ها حاکی است که از منظر سیدحیدر آملی اخلاق دارای جایگاهی اساسی در نظام سلوکی می باشد که وی از آن به تخلق به اخلاق الله یادمی کند. اخلاق معرفی شده توسط آملی با توجه به اهمیتی که او برای »حد وسط« به عنوان »صراط مستقیم« قائل است، اخلاقی با رویکردی تلفیقی و با محوریت اخلاق فلسفی می باشد که اصول و فروع آن به آیات و روایات اسلامی مزیّن شده و هدف آن رساندن سالک به مراحل بالای سلوک و فنای وی در مراتب توحید است. نتیجه: آن است که آملی هریک از اصول چهارگانه اخلاق فلسفی را از مقتضیات رسیدن و فانی شدن در چهار مرتبه توحید می داند. وی با دسته بندی فضایل اخلاقی جزئی در ذیل اصول عفت، شجاعت، حکمت و عدالت برای رسیدن به مرتبه ای از مراتب چهارگانه توحید یعنی توحید اسمائی، صفاتی، ذاتی و افعالی به آن جنبه عرفانی داده است.            
            منیف پاشا و رساله ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                منیف پاشا از اندیشه گران مهم نیمه دوم سده نوزدهم بود که در عرصه فکری و سیاسی نقش مؤثری داشت. شخصیت وی با تحصیلات رسمی و سنتی متداول در عثمانی شکل گرفت و با ادامه تحصیل در آلمان، افق هایی جدیدی در عرصه علمی و آموزشی به روی او باز شد. وی طی اقامت در اروپا، با تمدن غرب و اندیشه های متفکران عصر روشنگری آشنا شد و با مقایسه وضعیت عثمانی و اروپا به تأمل پرداخت. منیف پاشا بعد از بازگشت از اروپا، مسئولیت ها و مأموریت های مختلفی به عهده گرفت و با محیط های فکری، فرهنگی و ادبی مختلف آشنا شد و به سبب وجهه روشنفکری در عرصه اجتماعی، موقعیت برجسته ای کسب کرد. اندیشه گران ایران با او مراوده و گفت وگو داشتند. او به سبب آشنایی با ایران و زبان فارسی، دوبار در مقام سفیر عثمانی راهی تهران شد. او در تهران در کنار فعالیت سیاسی، لوایحی در اصلاح وضع عثمانی نگاشت. همچنین، اثری کوتاه باعنوان رساله ایران به رشته تحریر درآورد که ترجمه آن در ادامه پژوهش آمده است. در این پژوهش، با طرح پرسش هایی درباره شکل گیری شخصیت و اندیشه های منیف پاشا و رابطه او با اندیشه گران ایرانی و دوران سفارتش در تهران، زندگی سیاسی و فکری او بررسی شده است. پژوهش حاضر کوشید با گزارشی توصیفی به موضوع بپردازد. یافته های پژوهش نشان داد که سفرای اعزامی به ایران ازسوی دولت عثمانی، از میان شایستگان علمی، ادبی و سیاسی انتخاب می شدند. شخصیت و عملکرد منیف پاشا در زندگی سیاسی و دوران سفارت در تهران از شایستگی او حکایت داشت.            
            نقشِ مکان های مقدّس در هویّت جویی مسلمانان در برابر صلیبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲                                    
                        157 - 179                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بناهای مذهبی، مانند مساجد، مزارات اولیا و انبیا، مقام ها، بیوت برجای مانده از سادات و شیوخ مسلمانان از جمله مکان های مقدّسی است که نه تنها یکی از مهم ترین نمادهای هویّتی در جوامع اسلامی، همواره موجب بازشناساندن این جوامع از غیر بوده، بلکه هرگونه توهین و تعرّض به این مکان ها، واکنش های مشابهی ازسوی مسلمانان مناطق مختلف به دنبال داشته است. نمونه پژوهی تاریخ جنگ های صلیبی در سده های میانه، که به اشغال شهرهای اسلامی و مکان های مقدّس آنها ازسوی مسیحیان انجامید، این مسئله را به خوبی نمایان می سازد؛ از این رو پژوهش حاضر با روش تببین تاریخی داده ها، به مطالعه نحوه أثرگذاری مکان های مقدّس شام در رویارویی مسلمانان با مهاجمان صلیبی و چگونگی هویّت جویی آنها پرداخته است. دستاورد پژوهش نشان داد که باورمندی مسلمانان به قداست برخی مکان ها در ایجاد همبستگی عاطفی و گروهی میان آنها، تحریک عواطف و غیرت دینی آنها برای انجام اقدامات جهادی، تلاش برای باز پس گیری شهرهای اشغالی و حفظ چهره اسلامی آنها نقش به سزایی داشته که درباره بیت المقدس به اوج رسیده است.            
            منبع یابی روایات التبیان شیخ طوسی
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                شیخ طوسی در تفسیر التبیان 1,034 روایت از معصومین (ع) نقل کرده است. بررسی تطبیقی این روایات با دیگر منابع شیعه و سنّی می تواند منابع التبیان را هم مشخص کند؛ زیرا شیخ به ندرت نام منبع روایات خود را ذکر کرده است. در این پژوهش بر اساس سند و الفاظ متن روایات تفسیری در التبیان، و با توجه به قرائن دیگر، احتمال اخذ روایت را از منبع مربوطه مسجل نمودیم. منابع روایات تفسیر التبیان به چند دسته تفاسیر شیعه و سنّی، کتب حدیثی شیعه و سنّی و روایات مشترک بین منابع (منابع مختلف حاوی روایت مشترک) قابل تقسیم اند. شیخ طوسی نخستین مفسری است که با رویکرد تطبیقی شیعی- سنّی در تفسیر، از منابع اهل سنت به خصوص تفاسیر اهل سنت به وفور حدیث اخذ کرده است. یکی از پراستناد ترین منابع تفسیری در تفسیر التبیان، جامع البیان طبری است که قریب یک چهارم روایات این تفسیر مطرح شیعی را به خود اختصاص داده است و پس از آن، المصابیح وزیر مغربی، از مهم ترین و اصلی ترین منابع روایات شیخ طوسی به شمار می آید. بازیابی منابع روایات تفسیر التبیان، در کشف و بازسازی بخش هایی از تفاسیر مفقود همچون تفسیر ابوالجارود، بخش های دیگر تفسیر المصابیح وزیر مغربی و تفاسیر کلامی معتزلی نقش به سزایی دارد. از مهم ترین عوارض روش شیخ طوسی در گزارش روایات تفسیری می توان به حذف سند ها، نقل به معنا و تصحیف در متن روایات اشاره کرد.            
            مبانی نظری رفتار نیک با حیوانات با تأکید بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات قرآنی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰                                    
                        166 - 188                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                احسان انسان به حیوان همواره با چالش های نظری و عملی در گستره اخلاق و دین روبه رو بوده است. ایده منفعت گرایانه «انسان، آفریده برتر» که با نام «انسان متعالی» یا «اشرف مخلوقات» نیز شناخته شده است، همه کائنات را در راستای منافع انسان دانسته و بدین منظور تلاش نموده است تا مبانی اخلاقی و دینی به دست دهد. همین امر، انسان باورمند به اخلاق و دین را در فرایند تعامل با حیوانات در تنگنا قرار می دهد. نوشتار فرارو، با هدف برون رفت از چنین وضعیتی و غلبه بر چالش های نظری احسان به حیوانات و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، ضمن اذعان به ایده برابری آفریدگان، به این نتیجه رسیده است که احسان به حیوانات را می توان بر مبانی اخلاقی- فلسفی و مبانی دینی استوار نمود. حق حیات، اصل بی آزاری و عدالت سه مبنای مهم اخلاقی-فلسفی احسان به حیوانات است. ادراک و احساس حیوانات عنصری است که در هر سه مورد مزبور وجود داشته و می تواند مهم ترین مبنای اخلاقی- فلسفی احسان به حیوانات باشد. همچنین در تحلیل مبانی دینی به این نتیجه رسیده است که گو اینکه برای ایده انسان متعالی مستنداتی از قرآن آورده شده ولی استنادات مزبور قابل نقد بوده و آیات فراوانی وجود دارد که می تواند نظریه برابری تکوینی آفریدگان را در جایگاهی برتر بنشاند. در پایان به آیاتی از قرآن اشاره شده که به لزوم احسان به طور مطلق، حشر حیوانات، تأکید بر تدبر در آفرینش برخی حیوانات، سوگند به برخی حیوانات، وحی و الهام بر برخی حیوانات و مانند آن تأکید و تصریح نموده است.            
            کژ کارکردهای اخلاقی جامعه با محوریت خشونت پنهان علیه زنان در رمان «تهران مخوف» اثر مشفق کاظمی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                زنان یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه اند که در طول تاریخ بعضاً با تضییع حقوق گسترده و اعمال خشونت های وسیع مواجه شده اند. مسئله مهم در این میان، دیدگاه ها و نظریات متفاوتی است که سازمان ها، نهادها، شخصیّت های حقیقی و حقوقی، نویسندگان، هریک به نحوی سعی نمودند با تلاش های خود ماهیّت خشونت عیله زنان را ترسیم و با آن مبارزه نمایند. نویسندگان اساساً در قالب رمان های اجتماعی سعی نمودند وضعیّت زنان و خشونت های اعمال شده علیه آنان را تببین نمایند. این مقاله جستاری است در راستای بررسی رمان تهران مخوف نوشته مشفق کاظمی که نخستین رمان اجتماعی ایران می باشد. سؤال اصلی این مقاله عبارت است از: «مهمترین کژکاردهای اخلاقی اعمال شده علیه زنان با محوریت خشونت پنهان در رمان تهران مخوف شامل چه مؤلّفه هایی است؟» فرضیه یا دالّ مرکزی مقاله کنونی تأکیدی است بر این مسأله که مشفق کاظمی در این رمان با به تصویرکشیدن تهرانی مخوف بعد از کشمکش های عصر مشروطه و اوایل پهلوی اول، به نوعی سوگ نامه زنان ایرانی و جامعه ای مردسالار را در دو شاخص کلان خشونت های پنهان کلامی و غیرکلامی نشان می دهد. یافته های مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی نشان داد، کژکارکردهای اخلاقی علیه زن در رمان«تهران مخوف» شامل دو شاخص کلان خشونت های پنهان کلامی و غیرکلامی است. براین اساس، تحقیر، تهمت، توهین، تهدید، دروغ، طعنه و متلک ذیل خشونت های پنهان کلامی قرار می گیرند و نادیده انگاشتن شخصیت زن، حمایت از رسوم غلط ازدواج، حمایت از تعدّد زوجات، خشونت جنسی و ریاکاری وظاهرسازی از جمله خشونت های پنهان غیرکلامی هستند.            
            جلوه های پست مدرنیسم در رمان «دل فولاد» نوشته ی منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)                                    
                        169 - 196                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه ها، اصول و مؤلفه های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این که چه خصایص و مؤلفه هایی را می توان به عنوان مبنای این نوع ادبی قرار داد، مهم ترین موضوع در این نوع است. بر همین اساس این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی در نظر دارد که با تحلیل رمان «دل فولاد» منیرو روانی پور، نویسنده ی دوره ی معاصر ایران که به سبک پست مدرنیسم نگاشته شده، به معرفی و شناخت نسبی این مؤلفه ها بپردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مؤلفه هایی همچون بى نظمى زمانى در روایت رویدادها، عدم قطعیت، تناقض، جابه جایى، عدم انسجام، فقدان قاعده، زیاده روى در استفاده از صنایع ادبى، دور باطل، پارانویا، اختلالات زبانى و بالاخره استفاده ی افراطى از شیوه ی جریان سیال ذهن در این رمان وجود دارد و سبک نوشتاری روانی پور متأثر از مکتب ادبى پست-مدرن بوده و بسیارى از مؤلفه هاى ادبیات پست مدرن در رمان وى قابل مشاهده است.            
            مبادئ الاستلزام الحواري في أشعار وليد سيف وفقاً لنظرية التداولية(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰                                    
                        53 - 66                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                إن التداولیه فرع من السیمیائیه، وهی تهت م بالتواصل کوظیفه لغویه. وبما أ ن السیاق له دور مهم فی التداولیه، فهی تتطرق إلی أنواع السیاق، ومنه: سیاق المخاطبین، وهذا یشمل المتکلم والمخاطب. فالمتکلم یختار المفردات ویر تبها حسب قصد یتابعه فی الکلام، وإفاده المخاطب من الأهداف المه مه التی لا یمکن إهمالها. ظهر مصطلح الاستلزام فی حقل الدرس الفلسفی المرتبط بدراسه الجوانب الدلالیه والتداولیه المتعلقه باللغات الطبیعیه؛ فمعنی الاستلزام فی اللغه یدور حول مصاحبه الشیء وعدم مفارقته؛ وأما فی اصطلاح الدارسین، فهو علاقه منطقیه تربط قضیه أو جمله أو عده جمل بمسار استدلالی حجاجی. یرجع الفضل فی طرح ظاهره الاستلزام إلی غرایس الذی اصطلح علیها بالاستلزام الحواری أو التخاطبی، وجعل ک ل همه إیضاح الاختلاف بین ما یقال وما یقصد. هذه الدراسه تتمحور حول مبادئ الاستلزام الحواری فی أشعار ولید سیف الشاعر الفلسطینی وفقاً لنظریه التداولیه اعتماداً علی المنهج الوصفی  التحلیلی؛ وعزمنا أن یکون البحث فی أربعه محاور، هی: قاعده الکم، وقاعده الکیف، وقاعده المناسبه، وقاعده الطریقه. والدلیل الأساسی لاختیار هذا الشاعر أن قصائده قد اشتملت علی دلالات مستلزمه غیر مباشره، تُستنبط من خلال السیاق التداولی لهما. وتوصل البحث إلی أ ن الشاعر لم یستخدم الاستلزام النموذجی أو المعمم الذی یتطابق فیه معنی الخطاب مع قصد المرسل؛ إذ لم تسعفه المعانی الحرفیه فی التعبیر عن مکنون فؤاده؛ فخرج إلی المعانی الضمنیه المستلزمه، والتی خرق فیها قواعد مبدأ التعاون الأربع )الکم، والکیف، والمناسبه، والطریقه(.            
            المفارقة الدعائية وأنماطةا اللفظية، والنغمة، والحكاية أو الإيةام، والإلماع دراسة في بنية الدلالة لأدعية مفاتيح الجنان نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰                                    
                        105 - 120                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                إنّ مفاتیح الجنان کتاب له قیمه بالغه ومکانه عظیمه، لما فی أدعیته من المعرفه الإلهیه والخلقیات الإنسانیه البنّاءه. والأدعیه هذه فی غالبیتها نصوص أدبیه تندرج ضمن الأدب القدیم، فهی حافله بکثیر من الملامح البلاغیه والفنیه الکلامیه، منها المفارقه فی أنماطها المختلفه. یقتصر هذا البحث على المفارقه، حسب بنیتها الدلالیه، کالمفارقه اللفظیه، ومفارقه النغمه، ومفارقه الحکایه أو الإیهام، والإلماع، ثمّ تطبیقها علی أدعیه مفاتیح الجنان فقط دون الزیارات والملحقات والباقیات الصالحات، لیتقصّى هذه التقنیه من جانب واحد ولئلّا یصاب بالتشتت والسطحیه فی الدراسه والتحلیل حتى یصل إلى هدفه بأعلى مستوى یتسنّى له. فالمفارقه تقنیه قدیمه الاستخدام جدیده المصطلح، یستخدمها المبدع الموهوب لیظهر ما قصده من الرسائل، ناتئاً بارزاً عبر التضاد والتناقض بین طرفی القول. ولیس للمفارقه تعریف جامع مانع، بل لها أنماط مختلفه وأنواع متعدده حسب درجتها وصیاغتها وطرفیها وما إلى ذلک؛ فمن الصعب أن نحصل على تعریف محدد. والتقنیه هذه تُستخدم لإبراز أفکار المبدع وعواطفه، لتؤدّی إلى الصحوه والحث. والقاسم المشترک بین أنواعها، وأنماطها، وأسالیبها هو التضاد بین المظهر والمخبر. وقد بیّن هذا البحث المتواضع، المواضع التی لها بنیه مفارقیه فی أنماطها المختلفه، عبر تحلیل النص الدعائی، واعتمادا علی المنهج الوصفی التأویلی والتحلیلی، لتقصی المفارقه وتبیین أنواعها وفک شفراتها، محاوله الوصول إلى المعانی الخفیه والمدلولات المختبئه وتسلیط الضوء على المعنى المقصود، حسب بنیتها الدلالیه، وفقاً لتقسیم محمد العبد. وفی النهایه، قدّمت أهم الملحوظات والنتائج التی توصلت إلیها الدراسه؛ ومن أهمّها أنّ المفارقه فی الأدعیه ولیده المواقف النفسیه وحصیله الإدراکات العقلیه، کما استُعینت بها لتجسید الواقع الإنسانی وإخراجه من نطاق الذاتیه المجرده إلى نطاق الموضوعیه الحسیه، کما أن التنویع فی أنماطها یدلّ علی تمکن الداعی فی الخطاب.            
            بررسی دیدگاه آلیستر مک گراث در باب الهیات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                الهیات طبیعی در برابر الهیات وحیانی به معنای تأمل عقلانی در وجود و ماهیت خداوند است که از دیرباز با براهین اثبات وجود خدا گره خورده است. آلیستر مک گراث، الهی دان مسیحی، الهیات طبیعی را مورد نقد قرار داده و با ارائه خوانشی جدید آن را در رابطه تعاملی علم و الهیات به کار می گیرد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که الهیات طبیعی مورد نظر مک گراث چه ویژگی هایی دارد و چه نقدهایی بر آن وارد است؟ مک گراث الهیات طبیعی را معلول عواملِ غیرمسیحی چون نقد کتاب مقدس، ظهور جهان بینی مکانیستی و غیره می داند که کتاب مقدس نیز آن را تأیید نکرده و استفاده از آن باعث تخریب وحی و دیگر باورهای مسیحی می شود. وی سپس الهیات طبیعی را در چارچوب باورهای مسیحی به ویژه «نظریه خلقت» بازسازی می کند و چون این الهیات پیش فرض های دینی را با خود دارد، اثبات وجود خدا با آن دوری بوده و صرفاً می تواند به پرسش های مرزی علم پاسخ دهد. مک گراث در نقد الهیات طبیعیِ روشنگری آن را با خداباوری طبیعی خلط کرده است و گاه به اشتباه بسیاری چالش هایی را که در دوره روشنگری برای الهیات به وجود آمده ناشی از به کارگیری الهیات طبیعی می داند. او به سبب برداشت نادقیق، وجود هر گونه سابقه به کارگیری الهیات طبیعی را در تاریخ مسیحیت انکار می کند. به علاوه، مسیری که او در تعریف طبیعت پیش گرفته سر از نسبیت گرایی درمی آورد. و از سوی دیگر، تلاش او برای بازسازی الهیات طبیعی بی فایده به نظر می رسد، زیرا تمام کارکردهایی که او از این الهیات انتظار دارد در تعریفی که او از طبیعت ارائه داده وجود دارد.            
            بررسی امکان تبیین علمی معجزه در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                معجزات یکی از مسائل مهم در رابطه بین علم و دین هستند. مسئله این است که آیا معجزات را می توان به نحو علمی تبیین کرد یا خیر. در این مقاله، بر اساس مبانی حکمت متعالیه، امکان تبیین علمی معجزه بررسی می شود. خوارق عادات، اعم از خیر و شر، مانند همه پدیده های طبیعی، نیاز به علل حقیقی و معد دارند. اما خوارق عادات دو ویژگی هستی شناختی دارند که آنها را از امور عادی متمایز می کند: یکی فاعلیت نفوس و دیگری اعداد غیرمتعارف. به دلیل همین ویژگی فاعلیت نفوس، که جزو امور ماورائی هستند، تبیین علمی، که مقید به طبیعت گرایی روش شناختی است، امکان ندارد. به علاوه، در معجزات و خوارق عاداتِ خیر، به دلیل شکست ناپذیر بودنشان، اعداد غیرمتعارف نیز قابل شناخت و تبیین علمی نیست. به عبارت دیگر، حکمت الهی اقتضا می کند حتی با چشم پوشی از فاعلیت نفوس، معدات و عوامل طبیعی معجزه قابل شناخت نباشد. در نتیجه معجزات را باید خارج از قلمرو توانمندی های علم دانست.            
            گونه شناسی حظیره های مقابر خراسان بزرگ از سده های اولیه تا قرن چهارده قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱                                    
                        ۱۶۲-۱۳۵                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقابر حظیره ای خراسان بزرگ از نمودهای برجسته معماری در سده های مختلف اسلامی است. حظیره مزاری در فضای آزاد و محصور با چوب، آجر یا سنگ است تا به تأکید پیامبر اسلام(ص) مبنی بر تدفین در محل غیرمسقف عمل شود. هدف از پژوهش حاضر، گونه شناسی معماری حظیره های نواحی خراسان بزرگ برای شناساندن سیر تحول ساخت آنها از نظر فرم، تحلیل موقعیت فضایی، نوع مصالح، تزئینات، وجوه افتراق و اشتراک هر یک است. یافته های تحقیق حاکی است که حظیره های مطالعه شده، در سه گونه ساده (سده های سوم تا چهارم قمری)، ترکیبی ساده (سده های پنجم و ششم تا چهاردهم قمری) و ترکیبی پیچیده (سده های هشتم تا چهاردهم قمری) قابل دسته بندی است. در هر دوره تاریخی، تغییرات قابل توجهی در ساختار، موقعیت مکانی و تزئینات حظیره ها روی داده است. رویکرد نظری مقاله، مطالعات تاریخ فرهنگی با ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و بازدید میدانی است.            
            تحلیلی بر جاودانگی عذاب مشرکان بر اساس آیه «إِنَّ اللَّهَ لَایَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِه ...»(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷                                    
                        ۱۷۴-۱۴۷                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                محققان برای آموزه قرآنی «خلود در جهنم» دو معنای «جاودانه» یا «زمان طولانی» را در نظر می گیرند. ادله ارائه شده نشان می دهد هر دو دیدگاه در تحلیل های خود به آیه «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ ...» توجه شایسته ای نکرده اند؛ در حالی که به نظر می رسد از این آیه بتوان برای تعیین دقیق معنای خلود بهره گرفت؛ از این رو «ضرورت تبیین دقیق آموزه های قرآنی جهت هدایت بندگان» و «امکان سنجی به کارگیری این آیه در تبیین معنای قرآنی خلود» اهمیت بررسی این مسئله را ثابت می کند. بررسی تحلیلی کشف «لمّی» و «إنّی» آیه مورد اشاره نشان می دهد گناه شرک در کنار عدم مغفرت خداوند «مقتضی عذابی بی نهایت» است. البته با توجه به سایر آیات مشرکان می توانند در دنیا با استفاده از «رحمت گسترده خداوند» خود در مقابل این «مقتضی»، «مانع» ایجاد کنند، اما برخی چنین کاری را انجام نمی دهند. هم چنین با توجه به این آیه «رحمت گسترده و حکمت خداوند» و «امکان اصلاح مشرکان» نمی تواند مانعی در برابر این اقتضا باشد؛ از این رو عذاب جاودانه برای آنان هماهنگ با این آیه و سایر آموزه ها است.            
            معناکاوی رمزگان خطبه 64 نهج البلاغه (براساس الگوی رمزگان رولان بارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸                                    
                        35-60                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                نهج البلاغه به عنوان یک مرجع غنی دینی و اعتقادی حاوی آموزه های معرفتی جهت آزادگی بشریت در طول تاریخ است. پژوهش حاضر با بررسی توصیفی تحلیلی و با مبنا قراردادن متن خطبه 64 نهج البلاغه از امام علی% از رهگذر رویکرد رمزگان پنج گانه در پی شناسایی ساختار اولیه این اثر است تا از ورای آن، معانی ضمنی خطبه را مطابق با پیشرفت های جامعه انسانی بازشناسی نماید. نشانه شناسی ساختاری از جمله تحلیل هایی است که در قرن بیستم و در پی نشانه شناسی سوسوری به شکوفایی رسید. «رولان بارت» نشانه شناس و منتقد ساختارگرای فرانسوی در پی نوعی استعدادیابی متن، شناسایی پژواک های معنایی متن را پیشنهاد کرد. وی این دیدگاه را با معرفی الگوی رمزگان پنج گانه (رمزگان هرمنوتیک یا معمایی، رمزگان پروآیرتیک یا کنشی، رمزگان معنابنی یا ضمنی، رمزگان نمادین یا تقابلی و رمزگان فرهنگی یا ارجاعی) ارائه داد. رولان بارت این نظریه را بر پایه هنجارمندی ساختار نشانه ای متن که عامل اصلی معناآفرینی است بیان کرد. دستاورد پژوهش گویای این مسأله است که این رویکرد می تواند ابزار مناسبی جهت رسیدن به لایه های معنایی متون دینی و تفسیر آن ها باشد. بر این اساس، رمزگان معمایی، معمای زندگی را در سراسر متن مطرح می کند و رمزگان کنشی نیز با وجوه فعل های کنشی و امری در سطح متن، استعداد فطری انسان در گرایش به نیکی ها را شکوفا می سازد. رمزگان ضمنی با کارکرد برجسته سازی و معناسازی در پی تقویت بینش بشری نسبت به علت بنیادین خلقت، ایفای نقش می کند و رمزگان نمادین نیز با تقابل خیروشر، زیست مؤمنانه را جهت سعادت انسان پیشنهاد می دهد. رمزگان فرهنگی نیز نگرش ماورایی به زندگی را در قالب فلسفه خلقت نمایان می سازد.            
            وقف در آیینه آیات و روایات با بررسی شمول آن در مالکیت فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸                                    
                        221-250                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                وقف؛ با تکیه بر بار معنایی آن در عیون، توانسته بسیاری از نیازهای بشری را برآورده سازد و حال این پرسش ایجاد می گردد که آیا وقف در حقوق معنوی و غیر عین نیز جاری است یا خیر؟ مشهور فقهای امامیه با محدود در نظر گرفتن دایره اموال در اموال مادی برای موقوفه شرایطی را ذکر کرده اند که این شرایط فقط بر اموال مادی قابل تطابق است و حال آنکه با گسترش دایره اموال و توسعه بازارهای اقتصادی؛ امروزه اموالی بوجود آمده که مادی نیستند اما ارزش مالی آنها کمتر از اموال مادی نیست. در این پژوهش با نگاهی دیگر به آیات و روایات و نقد و بررسی دلایل منکرین صحت وقف حقوق مالکیت فکری به عنوان مالی غیرمادی نظریه صحت وقف این اموال ثابت می شود.            
            تحلیل معناشناختی روایت اقوام متعمق آخرالزمان در نسبت با مجموعه روایات تعمق(مقاله پژوهشی حوزه)
                منبع:
                مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳                                    
                        94 - 114                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مسلم است که معارف الهی دارای درجات مختلفی از سطح و عمق و ادراک بشری، مشتمل بر مراتب متعددی از فهم و کشف است، انسان متناسب با هر مرتبه ادراکی به درک لایه ای از حقیقت نائل می شود. بالا ترین مرتبه ادراک، متعلق به مواجهه شهودی انبیاء با حقیقت است، دیگران نیز به فراخور تلاش علمی و عملی خود از این معارف بهره مند می شوند. طبیعی است که با رشد و تکامل علمی و عقلی، مراتب عمیق تری از فهم نیز برای انسان ها حاصل شود، اما از طرفی مجاری ادراکی بشر محدود بوده و امکان درک حقایق فراتر از مرزهای خود را ندارد. مضمون روایت اقوام متعمقون این است که خداوند سوره توحید و آیات پایانی سوره حدید را به این جهت نازل کرد که می دانست در آینده اقوام متعمقی خواهند آمد، کسانی از تعبیر متعمق معنای تشویق و مدح و عده ای مفهوم منع و ذم برداشت کرده اند، مسئله تحقیق این است که آیا تعمق در خصوص این روایت به معنای فهم عمیق و صفت مدح یا به معنای تجاوز از حد و صفت ذم است؟ در این مقاله با تأکید بر شیوه رایج معناشناسی، به تحلیل معنایی این روایت در نسبت با مجموعه روایات تعمق در مجامع حدیثی شیعه و سنی پرداخته و نشان داده ایم که با توجه به قرائن و شواهد موجود، این روایت بیش از آن که در مقام تحریک و تشویق به تعمق و ستایش آن باشد، ناظر به حذر و منع از تعمق بیش از اندازه در معارف است، بر این اساس اگرچه تلاش اعتدالی برای شناخت حدی از معارف که میسور فهم آدمی لازم است، اما تجاوز از این حد، مصداق تعمق مذموم و محل منع و نهی روایت خواهد بود.