فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعاملی جنسیت و تیپ های شخصیتی در گرایش به تحصیل در رشته تربیت بدنی در دانشگاه بود. مشارکت کنندگان پژوهش 382 نفر (238 نفر پسر و 144 نفر دختر) متقاضی رشته تربیت بدنی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سنخ نمای شخصیتی مایرز بریگز(MBTI) و پرسشنامه محقق ساخته گرایش به رشته تربیت بدنی استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تأیید صاحب نظران قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دوراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر تعاملی جنسیت و شخصیت بر گرایش متقاضیان به رشته تربیت بدنی معنی دار نیست (0.05<P). بین دختران و پسران متقاضی تفاوت معنی داری در گرایش به رشته تربیت بدنی وجود نداشت (0.05<P)، اما بین تیپ های شخصیتی تفاوت معنی دار وجود داشت(0.05>P). وجود تفاوت در گرایش به رشته تربیت بدنی در بین تیپ های شخصیتی مختلف، نشان می دهد که شخصیت در گرایش به رشته تربیت بدنی مؤثر است. بر این اساس پیشنهاد می شود در مشاوره های تحصیلی دانش آموزان و همچنین گزینش دانشجویان رشته تربیت بدنی به شخصیت افراد توجه گردد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر در اثربخش بودن آموزش مهارتی با استفاده از روش های دلفی فازی و بهترین - بدترین فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
7 - 39
حوزههای تخصصی:
شاخص ها و معیار های زیادی در اثربخش بودن آموزش مهارتی وجود دارد تا فرد آموزش دیده بتواند بعد از آموزش وارد بازار کار شود.این شاخص ها و زیرشاخص ها باید جنبه عملیاتی داشته باشند و برای اساس روش های نوین وزن دهی و رتبه بندی شوند هدف این پژوهش شناسایی، وزن دهی و رتبه بندی این معیار ها است تا بتوان در تدوین و ارزیابی مدل های آموزش مهارتی استفاده شود. جامعه آماری پژوهش 7 نفر از مدیران و متصدیان شرکت های صنعتی، مدیران مدارس آموزش مهارتی و افراد خبره در حوزه تدوین دروس آموزشی فنی هستند که ابتدا با مرور پژوهش های و مصاحبه با خبرگان به شناسایی شاخص ها و معیار های پژوهش پرداخته شده است. سپس با روش دلفی فازی ۵ شاخص اصلی و ۱۲ زیر شاخص مورد تأیید قرار گرفته است. در انتها با روش بهترین - بدترین فازی رتبه بندی شاخص ها و زیر شاخص ها نشان داده شده است که معیار هم راستایی آموزش با وضعیت اشتغال مهم ترین شاخص اصلی و معیار مشارکت صاحبان مشاغل در برنامه ریزی درسی مهم ترین زیر شاخص در اثربخش بودن آموزش مهارتی به دست آمده است.
ویژگی های روان سنجی فرم تجدیدنظرشده پرسشنامه مهارت های اجرایی (ESQ-R)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
69 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی فرم تجدیدنظرشده پرسشنامه مهارت های اجرایی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 1337 دانشجوی دختر و پسر انتخاب شدند. پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان خبره و آزمودنی ها، روایی صوری مقیاس تأیید شد. برای انجام تحلیل های آماری از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در نمونه دانشجویان ایرانی ساختار پنج عاملی مقیاس با داده ها برازش مطلوبی داشت. مقادیر ضرایب همسانی درونی نسخه تجدیدنظر شده تجدیدنظرشده پرسشنامه مهارت های اجرایی برای برای عامل اول (برنامه ریزی) 84/0، عامل دوم (مدیریت زمان) 78/0، عامل سوم (تنظیم هیجان) 76/0، عامل چهارم (سازماندهی) 72/0 و عامل پنجم (تنظیم رفتار) 70/0 به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه تجدیدنظر شده پرسشنامه مهارت های اجرایی برای سنجش کارکردهای اجرایی در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است. این ابزار می تواند جهت اندازه گیری کارکردهای اجرایی در بخش های پژوهشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه بین خوش بینی با تاب آوری از طریق نقش میانجی گری خودکارآمدی در دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
185 - 210
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر می سازد خود را با مشکلات و چالش ها سازگار کند و این عامل کمک کننده فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوش بینی با تاب آوری از طریق نقش میانجی گری خودکارآمدی در دوره نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه های ششم ابتدایی، متوسطه اول و دوم بوشهر در سال 1401- 1400 بودند که از بین جامعه تعداد 600 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه ها از طریق شبکه های اجتماعی مانند شاد، تلگرام و واتس آپ در اختیار دانش آموزان قرار داده شد که در نهایت ۵۰۳ پرسشنامه قابل تحلیل بود. از مقیاس های خودکارآمدی Muris، پرسش نامه تاب آوری De Caroli and John Sagon و پرسش نامه خوش بینی Scheier and Carver استفاده شده است. تحلیل داده ها با روش آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها در مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل کلی تحقیق و شاخص های برازش مدل اصلاح شده از برازش بهتری برخوردارند. این مدل در نمونه دختران و پسران از برازش مطلوبی برخوردار بود. مسیرهای خوش بینی و خودکارآمدی به تاب آوری در دوره نوجوانی معنی دار بودند. همچنین، مسیر خوش بینی به صورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی با تاب آوری معنی دار است. با توجه به یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گرفت که هر چه به اواخر نوجوانی نزدیک می شویم تأثیر خوش بینی کمتر شده و همچنین بین خوش بین با تاب آوری از طریق میانجی گری خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی داری هست.
مدل یابی ساختاری پرخوری افراطی بر اساس شفقت به خود و تکانشگری با میانجی گری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانان به ویژه دختران در بیشتر موارد توجه خاصی به وزن و شکل بدن خود دارند و اغلب در تلاش برای مواجهه با فشارهای مرتبط با تغییرات دوره بحرانی و پرکشاکش بلوغ، نگرش های نادرستی نسبت به خود، احساسات، و هیجانات خود اتخاذ می کنند که این مواجهه ممکن است مشکلات رفتارهای خوردن را ایجاد کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری پرخوری افراطی بر اساس شفقت به خود و تکانشگری با میانجی گری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر مبتلا به چاقی است. روش: روش پژوهش همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش شامل ۳۰۰ نوجوان دختر مبتلا به پرخوری افراطی منطقه یک شهر تهران در سال 1403 بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل خوردن افراطی (گورمالی و همکاران، 1982)، شفقت به خود (نف، 2003)، تکانشگری (بارات، 2009) و تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج ماتریس همبستگی، بین شفقت به خود با پرخوری افراطی و سرکوبی رابطه منفی و معنادار و با ارزیابی مجدد رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین بین تکانشگری با پرخوری افراطی و سرکوبی رابطه مثبت و معنادار و با ارزیابی مجدد رابطه منفی و معنادار وجود داشت. بر اساس نتایج شاخص های برازش، مدل ساختاری پرخوری افراطی بر اساس شفقت به خود و تکانشگری با میانجی گری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر مبتلا به چاقی از برازش خوبی برخوردار بود. همچنین مولفه های ارزیابی مجدد و سرکوبی بر شفقت به خود اثر منفی و معنادار و بر تکانشگری اثر مثبت و معنادار، شفقت به خود بر پرخوری افراطی اثر منفی و معنادار، و تکانشگری بر پرخوری افراطی اثر مثبت و معنادار داشتند (001/0P<). نتیجه گیری: تنظیم هیجان، مخزن پاسخ نوجوانان در مواقع مواجهه با عوامل تنش آور است و رفتارهای اختلال پرخوری افراطی یک تنظیم عملکرد برای نوجوانانی است که سطح بالایی از هیجانات آزارنده را به خاطر عدم شفقت به خود و رفتارهای تکانشگری تجربه می کنند.
اثربخشی مشارکت در حلقه کندوکاو زوجی بر تاب آوری زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تعارضات زناشویی تأثیرات عمیق منفی برروابط زوجین و خانواده می گذارد. تاب آوری ظرفیت خانواده را در برابر تعارضات افزایش می دهد. بازسازی رابطه عاطفی زوج، می تواند تاب آوری خانواده را بهبود ببخشد. تاکنون در ایران پروتکلی که بر اساس نظریات بومی به اصلاح رابطه عاطفی زوج برای افزایش تاب آوری خانواده بپردازد مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی پروتکل «حلقه کندوکاو زوجی» بر تاب آوری خانواده های درگیر تعارضات زناشویی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 6 ماهه بود. جامعه آماری تمامی زوجین درگیر تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بودند که از این میان 16 زوج (32 همسر) مراجعه کننده به مرکز مشاوره به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه در پژوهش شرکت کردند. هر زوج در ده الی پانزده جلسه «حلقه کندوکاو زوجی»(پروتکل مبتنی بر نظریه هرم عشق) مشارکت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی ذاکر و براتی، 1387) و پرسشنامه تاب آوری خانواده (سیکبی، 2005) بود. داده ها با استفاده از آزمون پارامتریک t گروه های وابسته و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج، تأثیر مشارکت در «حلقه کندوکاو زوجی» بر تمامی زیرمقیاس های تاب آوری خانواده به غیر از معنویت تأیید شد (05/0 P<). بررسی مقادیر اثر تی نشان داد که مداخله بیشترین تأثیر را بر مؤلفه روابط خانوادگی و بعد از آن بر مؤلفه توانایی معنایابی سختی ها داشت. نتایج مقایسه مداخله در آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که این اثر بر تاب آوری خانواده شش ماه بعد همچنان معنی دار بوده است (001/0 P≤). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق مشخص شد پروتکل حلقه کندوکاو زوجی، با احیای مؤلفه های بالغانه و مراقبتیِ رابطه عاطفی زوج، تاب آوری خانواده را بهبود می بخشد. بنابراین در مدیریت تعارضات زناشویی، استفاده از پروتکل های مبتنی بر اصلاح شناختی عاطفی زوج که همسو با فرهنگ خانواده محور ایران هستند پیشنهاد می شود.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
253 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان پسر نوجوان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مادران و دانش آموزان پسر پایه ششم مدارس شهر دهدشت (سال تحصیلی 1402-1401) بوده است. نمونه های مورد بررسی در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفت. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسش نامه های خودکارآمدی مقابله ای (CSE) Chesney et al.، مقیاس واکنش پذیری هیجانی Nock et al. استفاده شده است. گروه آزمایش طی 8 جلسه (90 دقیقه) تحت آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت قرار گرفتند. اما گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های فرزندپروری مثبت به نحو معنی داری به کاهش واکنش پذیری هیجانی و افزایش خودکارآمدی مقابله ای در گروه آزمایش منجر شده است. بنابراین، می توان گفت آموزش مهارت های فرزندپروری بر واکنش پذیری هیجانی و خودکارآمدی مقابله ای دانش آموزان پسر نوجوان اثربخش است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد معنادرمانی بر احساس عاملیت، کمال گرایی و عاطفه مثبت در بزرگسالی در حال ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
391 - 410
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد معنادرمانی بر احساس عاملیت، کمال گرایی و عاطفه مثبت در بزرگسالی درحال ظهور انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان مقطع لیسانس دانشگاه اصفهان (بازه سنی 18-25 سال) در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این میان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گماشته شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس عاملیت انسانی (متشکل از سه مولفه هدفمندی، آینده اندیشی و خودکارآمدی عمومی)، پرسشنامه کمال گرایی هویت و فلت (1991) و مقیاس عاطفه مثبت واتسون و همکاران ( 1988) بود. افراد گروه آزمایش طی 10 جلسه ی 60 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر رویکرد معنادرمانی (هوتزل، 2002) قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات احساس عاملیت و عاطفه مثبت در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون افزایش معنادار و میانگین نمرات کمال گرایی کاهش معناداری داشته است (P≤0/01). هم چنین نتایج حاکی از ماندگاری اثر آموزش برای سازه های احساس عاملیت و کمال گرایی در طول زمان بود. از نتایج این پژوهش می توان در برگزاری کارگاه های آموزشی با این مضمون برای افزایش مهارت های مثبت و کمک به سلامت روان در دانشجویان استفاده کرد.
اثربخشی بسته توانبخشی کارکردهای اجرایی (بتا) بر بهبود توجه و حافظه فعال در کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته توانبخشی کارکردهای اجرایی (بتا) بر بهبود توجه و حافظه فعال در کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سنین 12-8 سال (پایه های دوم تا ششم) مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی مدارس ابتدایی پسرانه شهرستان صومعه سرا در سال تحصیلی 1401-1402 بودند. نمونه پژوهش شامل 24 دانش آموز بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل (12 نفر گروه آزمایش و 12 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون عملکرد پیوسته دیداری شنیداری-2 (IVA-2؛ آربل و همکاران، 2014) و مجموعه آزمون حافظه فعال کودکان (WMTB-C؛ پیکرینگ و گدرکول، 2001) استفاده شد. گروه آزمایش طی 10 جلسه 45 دقیقه ای به صورت فردی تحت مداخله توانبخشی کارکردهای اجرایی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که با کنترل پیش آزمون بین میانگین پس آزمون توجه و حافظه فعال در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که بسته توانبخشی کارکردهای اجرایی (بتا) یک مداخله موثر بر بهبود توجه و حافظه فعال در کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی است.
تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر ابراز وجود مثبت و خلق و خوی دانش آموزان دختر با اختلالات درونی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
311 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر ابراز وجود مثبت و خلق وخوی دانش آموزان دختر با اختلالات درونی سازی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم ابتدایی با اختلالات درونی سازی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1398 به همراه مادرانشان تشکیل دادند. از جامعه مذکور30 دانش آموز-مادر به شیوه ی دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه، طی 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش، مقیاس خلق وخو (Malhotra)، مقیاس ابراز وجود (Gambrill and Ritchie) و سیاهه رفتار کودک (Achenbach) بود. در این پژوهش از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. نتایج نشان داد که در ابراز وجود مثبت و خلق وخو بین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). مجذور سهمی اتا نشان می دهد که 2/17 درصد از تفاوت بین دو گروه در ابراز وجود مثبت و 1/79 درصد از تفاوت در خلق وخو مربوط به آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوده است. همچنین میزان تأثیر آموزش فرزندپروری در مرحله پیگیری در بهبود ابراز وجود مثبت 21 درصد و در بهبود خلق وخوی دانش آموزان دختر 36 درصد به دست آمد. بنابراین متخصصان می توانند از آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه می توانند به منظور بهبود ابراز وجود مثبت و خلق وخوی دانش آموزان دختر دارای اختلال درونی سازی بهره ببرند.
اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۲۶-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین در پایه ی نهم شهرستان بهار در سال تحصیلی ۱۴۰3-۱۴۰2 بود. حجم نمونه مورد نیاز برای هر گروه 15 نفر و مجموعاً 30 نفر دانش آموز تعیین شد (30=n)؛ ابتدا به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از غربال گری به شیوه تصادفی ساده در گروه های کنترل و آزمایش جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تعهد تحصیلی (ACS؛ وگل و هیومن-وگل، 2016) و پرسشنامه مشغولیت تحصیلی (SEI؛ سالملا آرو و آپادایا، 2012) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت ده جلسه 60 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش چشم انداز زمان را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون تعهد و مشغولیت تحصیلی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش چشم انداز زمان نقش موثری بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین داشته است.
ترجمه و اعتباریابی پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترجمه و اعتباریابی پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و اعتباریابی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال 1403 بود. در پژوهش حاضر 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مشارکت داشتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی (PMS-Cope؛ کایسر و همکاران، 2018) و پرسشنامه مقابله با شرایط استرس زا (CISS؛ اندلر و پارکر، 1990) بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی از ساختار سه عاملی این پرسشنامه حمایت کردند. نتایج روایی ملاکی نشان داد که پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی با راهبردهای مقابله ای مسئله محور رابطه مثبت (05/0>P)، و با راهبردهای مقابله ای هیجان محور و اجتنابی رابطه منفی و معنادار داشت (05/0>P). همچنین نتایج پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و (پایایی بازآزمایی) برای پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی 82/0 و (78/0) محاسبه شد؛ همچنین با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه مقابله با تغییر پیش از قاعدگی در جامعه ایرانی از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است و می تواند به عنوان ابزار پژوهشی در مطالعات روانشناسی و بالینی مورد استفاده قرار داد.
Patterns of Work Behavior and the Role of Employees' Psychological Status in the Face of Occupational Stressors
حوزههای تخصصی:
Employees' work behavior patterns are associated with their psychological status, especially in the face of work stressors. Among employees with healthy and unhealthy work behavior patterns, the present study aimed to compare psychological disorders and their symptoms in an industrial organization in Mashhad. Through convenience sampling, 144 employees were selected and responded to demographic information questionnaires, work-related behavior and experience patterns questionnaire (AVEM), and Symptom Checklist-90 (SCL-90). Data analysis was performed using a one-way analysis of variance in SPSS software version 26. The findings indicated that psychological symptoms and disorders were significantly higher in employees with unhealthy work behavior patterns, especially the burnout pattern, than in employees with healthy work behavior patterns. The findings highlight the importance of focusing on the mental health of employees who adopt unhealthy work behavior patterns in the face of occupational stressors. In line with existing research evidence, psychological intervention programs that include training in adopting healthy work behavior patterns and enhancing mental health impact employees' well-being and demand further research. Developing and implementing prevention policies and mental health programs in the workplace in favor of employees' well-being is associated with increased organizational productivity and community welfare.
هنجاریابی و کفایت شاخص های روان سنجی پرسشنامه خطای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
249 - 270
حوزههای تخصصی:
این مقاله به منظور هنجاریابی و بررسی کفایت شاخص های پرسشنامه ی خطای شناختی (CEQ) انجام گرفته است. این مقیاس دارای 24 سوال است و در دو کشور آلمان و آمریکا توسط لوفور و پاسل در سال های 1981 و 2009 هنجار شده است و شامل 4 زیر مقیاس فاجعه-سازی، تعمیم افراطی، شخصی سازی و انتخاب انتزاعی می باشد. شیوه پژوهش از جهت اعتباریابی و هنجاریابی از نوع پژوهش های روان سنجی و از جهت شناسایی خطاهای شناختی جز پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مردان و زنان متأهل ایرانی بود. حجم نمونه ی مورد مطالعه 439 نفر می باشد که از 5 کلانشهر انتخاب گردیده اند. برای انجام تحلیل از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج، ساختار چهار عاملی مفروض بر نظریه ی خطای شناختی را تأیید کرد. نرم مقیاس ها برای زنان و مردان متأهل ایرانی نیز به دست آمد. و مشخص شد پایایی های بدست آمده و اعتبار سازه از ضریب بالا و مطلوبی برخوردار است که نشان دهنده مورد اعتماد و کاربردی بودن پرسشنامه در مراکز مشاوره و همچنین استفاده در تحقیقات میدانی است.
نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
پلتفرم های شبکه های اجتماعی مناطق مجازی هستند که افراد می توانند صفحات مجازی خود را ایجاد کنند و با علایق مشترک دوست شوند. با ادغام شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره افراد، پتانسیل تأثیرگذاری بر بسیاری از بخش های رفتار انسان را دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان بود. روش این مطالعه توصیفی_ همبستگی بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد شبکه های گریفیث، پرسشنامه شایستگی اجتماعی گومز_اورتیز و همکاران و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی زیمت و همکاران بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم شایستگی اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی نقش میانجی و معنادار داشت. براین اساس پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
پیش بینی سرخوردگی زناشویی بر اساس تحریف شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان ها در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرخوردگی زناشویی از مهم ترین عوامل ایجاد مشکلات و پیامدهای منفی در بین زوجین است که می تواند منجر به طلاق شود. از این رو، بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر اهمیت فراوانی دارد. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی سرخوردگی زناشویی بر اساس تحریف شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد متأهل بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمام افراد متأهل مراجعه کننده به مراکز سلامت شهرستان زنجان در سال 1400 بود. شرکت کنندگان در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دو منطقه از مناطق مختلف شهرستان زنجان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس سرخوردگی زناشویی MDS، مقیاس تحریف شناختی بین فردی (ICDS)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P) و پرسشنامه بخشودگی بین فردی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS (نسخه ۲۴) با استفاده از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری (05/0 P<) انجام شد.
یافته ها: نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که بین تحریف های شناختی، بخشودگی بین فردی و راهبردهای تنظیم هیجان با سرخوردگی زناشویی، همبستگی چندگانه 0/41 وجود دارد (p<0/05). همچنین 17 درصد از واریانس سرخوردگی زناشویی توسط متغیرهای پیش بین به طور معناداری تبیین می شود (p<0/001). بخشش بین فردی دارای بیشترین سهم در تبیین واریانس سرخوردگی زناشویی است.
نتیجه گیری: سرخوردگی زناشویی زوجین تحت تأثیر عوامل درون فردی و بین فردی مختلفی قرار دارد. از این رو، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سرخوردگی زناشویی و استفاده از نتایج آن به شکل کاربردی و مداخله ای، تأثیرات بسیاری بر بهبود روابط زوجین دارد.
تأثیر نرم افزار SPACE بر کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به تلفن همراه در جوانان: مطالعه تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
129 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر نرم افزار SPACE بر کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به گوشی همراه در جوانان بود. یک فرد 25 ساله دارای اعتیاد و وابستگی به تلفن همراه به وسیله ی پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393) شناسایی شد. آزمودنی با استفاده از طرح پژوهش تک آزمودنی (ABA) به مدت 12 جلسه با نرم افزار SPACE مورد مداخله و سپس سه هفته پس از مداخله تحت پیگیری قرار گرفت. درنهایت داده های به دست آمده در مراحل خط پایه، مداخله و پیگیری با استفاده از روش تحلیل دیداری نمودارها، روش درصد داده های ناهمپوش (PAND)، اندازه اثر و درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد استفاده از نرم افزار SPACE سبب کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به گوشی همراه می شود.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
94 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال یادگیری خواندن از جمله مشکلات رایج دوران کودکی محسوب می شود. بنابراین لزوم انجام مداخلات مؤثر، احساس می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی اختلالات یادگیری امید شهر اراک در سال 1402 بودند که در ابتدا با استفاده از پرسشنامه کلورادو مورد غربالگری قرار گرفتند و سپس بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آنها انتخاب شدند و با استفاده از جایدهی تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی، و گواه جایدهی شدند. سپس گروه های رایانه یار (12 جلسه 30 دقیقه ای) و واقعیت مجازی (16 جلسه 30 دقیقه ای) مورد مداخله قرار گرفتند و همچنین هر سه گروه توسط ویرایش دوم آزمون پیوسته دیداری شنیداری در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ، مورد سنجش قرار گرفتند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی و از طریق نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، هر دو درمان توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی توانستند تأثیر معناداری بر بهبود توجه دیداری و شنیداری شرکت کنندگان بگذارند (05/0> P) و این تأثیر در درمان توانبخشی شناختی رایانه یار، کمی بیشتر بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی می توان برای بهبود سطح توجه کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و تحلیل ارتباط متقابل بر باورهای ارتباطی تعارضات زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
114 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای روان شناسی در زمینه های مختلف در جهت اثرگذاری بیشتر و زمان بهبودی کوتاه تر مورد علاقه بسیاری از محققان می باشد؛ بنابراین هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجان محور و تحلیل ارتباط متقابل بر باورهای ارتباطی تعارضات زناشویی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره آبادان و دفاتر خدمات قضایی آبادان در سال 1401 بوده است. نمونه آماری شامل 30 زوج بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل به اساس معیارهای ورود به تحقیق تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه باورهای ارتباطی آیدلسون و اپستاین (1982) بود. پروتکل های تحقیق شامل طرحواره درمانی هیجان محور نوشته لیهی، تیرچ و ناپولیتانو (2011) و تحلیل رفتار متقابل اریک برن (2011) بود. تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 در سطح معنی داری 05/0 برای تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که در گروه های طرحواره درمانی هیجان محور و تحلیل ارتباط متقابل در تمامی مؤلفه های متغیر باورهای ارتباطی، در مراحل پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار دیده می شود (05/0p≤) ولی بین پس آزمون با پیگیری تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0p≥). همچنین در مقایسه بین گروهی پس آزمون ها و پیگیری بین دو گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0p≥)؛ ولی بین گروه گواه با دو گروه آزمایش تفاوت معنی دار می باشد (05/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که هر دو درمان بر متغیر باورهای ارتباطی و مؤلفه های آن در زوجین دارای تعارض زناشویی اثرگذار می باشد.
تدوین مدل علّی پیش بینی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
109 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی و در زنان متأهل بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش تحلیل مسیر ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت مناطق 22 گانه شهر تهران در بازه زمانی مرداد تا آبان ماه سال 1401 بود که با روش نمونه گیری دردسترس 430 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987، MLL)، شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010، DTDDS)، توانمندی ایگو مارکستروم و همکاران (1997، PIES) و همدلی زناشویی جولیف و فارینگتون (2006، MES) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر کل تنها بین شخصیت خودشیفته بر بی ثباتی ازدواج (05/0>p). مثبت و ضریب مسیر کل بین توانمندی ایگو و همدلی (05/0>p) منفی و معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین شخصیت خودشیفته و توانمندی ایگو با بی ثباتی ازدواج از طریق همدلی زناشویی (05/0>p) منفی و معنادار بود. همچنین مدل علّی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی و در زنان متأهل دارای برازش مطلوب بود. بنابراین می توان گفت که برای افزایش ثبات زناشویی می توان با شناخت ویژگی های شخصیتی افراد و میزان همدلی و تقابل عناصر درونی روانی آن ها، ثبات ازدواج را بهبود بخشید.