فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه کنترل گری اجبارگونه با رضایت زناشویی و دلزدگی در همسران بود که باتوجه به ماهیت سؤالات و اهداف، از روش وابستگی متقابل عامل- شریک بهره گرفته شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. گروه نمونه شامل تمام زوجین ساکن در ایران بود که به فضای مجازی دسترسی داشتند. درنهایت ۱۱۳ زوج (۲۲۶ زن و شوهر) در سال ۱۴۰۱ و با روش نمونه گیری آنلاین و دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش مقیاس رفتار های کنترل گرایانه (کوان و آرچر، ۲۰۰۵)، مقیاس رضایت زناشویی انریچ (۳۵ سؤالی اولسون و فاورز، ۱۹۹۳) و مقیاس دلزدگی زناشویی (پاینز، ۱۹۹۶) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی اثرات بین فردی و رابطه ای زوجین، تحلیل داده ها با مدل وابستگی متقابل عامل- شریک انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که اقدام به کنترل گری اجبارگونه در شوهران، پیش بینی کننده رضایت و دلزدگی زناشویی در خود فرد و همسرانشان بود اما در زنان تنها پیش بینی کننده دلزدگی زناشویی در خود فرد بود. قربانی کنترل گری اجبارگونه بودن در زنان پیش بینی کننده رضایت و دلزدگی زناشویی در خود فرد و همسرانشان بود اما در شوهران تنها پیش بینی کننده رضایت و دلزدگی زناشویی خود فرد بود. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از اهمیت تمرکز بر رفتارهای کنترل گرایانه اجبارگونه در ارزیابی و درمان مشکلات مربوط به روابط همسران است. پیشنهاد می شود تا روانشناسان و زوج درمانگران با درنظر گرفتن تأثیرات کنترل گری اجبارگونه بر رضایت و دلزدگی زناشویی، مداخلات مناسبی را درجهت بهبود روابط همسران طراحی کرده و به کار گیرند.
مقایسه اثربخشی بازتوانی شناختی رایانه ای و تمرین های عملی عصب روانشناختی بر حافظه-کاری و نشانگان بالینی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجه به افزایش آمار کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی نسبت به سال های گذشته و نیز نیاز جامعه مبنی بر داشتن اطلاعات درست و دقیق علمی پیرامون این اختلال، ضروری است تا با انجام پژوهش و بررسی های دقیق تر در جامعه جهت درمان این اختلال اقدام شود .
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بازتوانی شناختی رایانه ای و تمرین های عملی عصب روانشناختی بر حافظه کاری و نشانگان بالینی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش کلیه کودکان 7 تا 11 سال مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به روانپزشکان اطفال و روانشناسان کودک شهر تهران در ماه های فروردین تا شهریور سال 1401 بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 کودک انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون حافظه کاری وکسلر(WISC-R) و ویرایش چهارم مقیاس سوانسون، نولان و پلهام SNAP-IV بهره برده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله بازتوانی شناختی رایانه ای و تمرین های عملی عصب روانشناختی نسبت به گروه گواه تفاوت معنی داری در مرحله پس آزمون و پیگیری بر حافظه کاری و نشانگان بالینی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی ایجاد کرده اند.
نتیجه گیری: نتایج گویایی این است که در متغیرهای حافظه کاری و نشانگان بالینی، آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای و تمرین های عملی عصب روانشناختی اثربخشی یکسانی داشته اند.
نقش سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی بر رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی در دختران نوجوان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال شخصیت مرزی (BPD) یک وضعیت سلامت روانی است که با نوسانات شدید خلق وخو و بی ثباتی در روابط بین فردی مشخص می شود. بیماران مبتلا به ایناختلال در مرز روان نژندیو روان پریشی هستند.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی در رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی در نوجوانان دختر هنرستانی دارای BPD بود.
روش: روش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر هنرستان های کارودانش و فنی حرفه ای دارای اختلال شخصیت مرزی یکی از مناطق آموزش وپرورش شهر تهران بود. بدین منظور، 176 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی جکسون و کلاریج(1991)، پرسشنامه سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی توسط وایت و کارور (1994)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان سانسون و همکاران(1998) و پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و روئمر (2004) بود. داده های حاصله به وسیله روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت pls و روش حداقل مربعات جزئی (pls) تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، میزان اثر غیرمستقیم سیستم فعال ساز و مهاری مغزی بر رفتارهای خودآسیب رسان با نقش واسطه ی بدتنظیمی هیجانی 553/0- و معنادار است (05/0>p). میزان اثر مستقیم فعال ساز و مهاری مغزی بر بدتنظیمی هیجانی 436/0- و است (05/0>p). میزان اثر مستقیم فعال ساز و مهاری مغزی بر رفتارهای خودآسیب رسان 504/0- و معنادار است (05/0>p). میزان اثر مستقیم بدتنظیمی هیجانی بر رفتارهای خودآسیب رسان 506/0 و 05/0 معنادار است (05/0>p).
نتیجه گیری, بر این اساس، بین سیستم های فعال ساز و مهاری مغزی در رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی رابطه معناداری وجود داشت.
نقش واسطه ای خشونت زناشویی در رابطه بین صفات تاریک شخصیت با فرسودگی زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
205 - 214
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خشونت زناشویی در رابطه بین صفات تاریک شخصیت با فرسودگی زناشویی در زنان متاهل انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهزیستی و مشاوره شهر تنکابن در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 278 نفر از زنان متاهل بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سنجش فرسودگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، پرسش نامه های تاکتیک های حل تعارض (CTS-2) استراس و همکاران (1996) و سه گانه تاریک شخصیت (SD3) جونز و پالهوس (2014) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که اثر مستقیم صفات تاریک شخصیت بر خشونت زناشویی و فرسودگی زناشویی و خشونت زناشویی بر فرسودگی زناشویی معنادار بود (05/0>P). در نهایت نتایج نشان داد که نقش میانجی خشونت زناشویی بین صفات تاریک شخصیت و فرسودگی زناشویی معنادار بود (05/0>P). می توان نتیجه گرفت که صفات تاریک شخصیت به صورت مستقیم و به واسطه خشونت زناشویی می توانند بر فرسودگی زناشویی تاثیر داشته باشند.
تاثیر تمرین شنا بر سایتوکاین های التهابی درسرم موش های مبتلا به افسردگی-دیابت نوع دو
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات تجربی نشان داده دیابت نوع دو با اختلالات مرتبط با افسردگی ارتباط دارد. التهاب به عنوان یک مکانیسم رایج در دیابت نوع دو و افسردگی شناخته شده است. مطالعات متعدد نشان داده که ورزش شنا می تواند علائم مرتبط با افسردگی را کاهش دهد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین شنا برسایتوکاینهای التهابی در سرم موش های مبتلا به افسردگی- دیابت نوع دو بود. روش: طرح پژوهش تجربی از نوع کارآزمایی تصادفی کنترل دار می باشد. جامعه آماری ، موش های نرC57BL6 نگهداری شده در انستیتو پاستور ایران سال 2021 می باشد. 40 موش بصورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه(۲۰نمونه درگروه) تقسیم شد. یک گروه با غذایی پرچرب و استرپتوزوسین دیابتی شد. دیابتی ها 4 هفته تحت تمرین شنا قرار گرفتند. سپس، رفتارهای شبه افسردگی با ترجیح ساکارز، هایپوفاژی ناشی از تازگی، تعامل اجتماعی و تست تعلیق دم مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین سطوح گلوکز، انسولین و سایتوکاین های پیش التهابی مانند اینترلوکین1بتا و فاکتور نکروز تومورآلفا را در سرم حیوانات اندازه گیری کردیم. داده ها توسط گراف پدپریزم مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد دیابت نوع دو رفتارهای افسردگی را در موش به طور قابل توجهی افزایش می دهد. همینطور، ورزش شنا باعث کاهش رفتار شبه افسردگی در موش های دیابتی نوع دو و همچنین باعث کاهش گلوکز و سایتوکاین های التهابی در سرم موش های مبتلا به دیابت نوع دو شد. نتیجه گیری: در مجموع، این مطالعه نشان می دهد که ورزش شنا با کاهش التهاب در موش های دیابتی نوع دو، رفتار شبه افسردگی را کاهش می دهد. مطالعات بالینی بیشتری برای تایید این یافته ها در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مورد نیاز است.
خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی با نوجوان ترنس خودکشی گرا: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۸۵-۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش کاربرد خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی برای نوجوان تراجنسیتی با افکار خودکشی گرایی بود. روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. نمونه پژوهش یک نوجوان تراجنسیتی (زن به مرد) و والدینش بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس افکار خودکشی گرایانه طی مراحل درمان توسط نوجوان تکمیل شد و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی در 27 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. همچنین برای تحلیل و تفسیر داده ها از ترسیم دیداری استفاده شد. نتایج: نتایج مرحله به مرحله خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی نشان می دهد این درمان در کاهش معنادار افکار خودکشی گرایی نوجوان تراجنسیتی مؤثر بوده است. نتیجه گیری: کار بالینی موفق با نوجوانان تراجنسیتی و خانواده های آنان رابطه ای مبتنی بر دلبستگی ایمن ایجاد می کند. خانواده درمانگران می توانند از خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی برای مداخله در خودکشی گرایی افراد تراجنستی استفاده کنند. این درمان در مواجهه مؤثر خانواده با روند تغییرات فرزند تراجنسیتی، مؤثر است.
پیش بینی میزان گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس عوامل فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۸۸-۱۶۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی میزان گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس عوامل فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. از میان دانشجویان استان همدان، 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته شامل گرایش به مواد مخدر، تضاد خانوادگی، فردگرایی، احساس آنومی، پایبندی دینی و میزان کنترل دانشجو توسط خانواده بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای تضاد خانوادگی، احساس آنومی و فردگرایی رابطه مثبت معنادار و متغیرهای میزان کنترل دانشجو توسط خانواده، پایبندی دینی و عملکرد تحصیلی رابطه منفی معنادار با گرایش دانشجویان به مواد مخدر داشتند. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که متغیرهای تضاد خانوادگی، احساس آنومی، فردگرایی، میزان کنترل دانشجو توسط خانواده و پایبندی دینی به طور همزمان با هم توانستند 32 درصد از واریانس گرایش به مواد مخدر را تبیین کنند اما متغیر عملکرد تحصیلی نقشی در پیش بینی میزان گرایش دانشجویان به مواد مخدر نداشت. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، عوامل فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی نقش مهمی در پیش بینی گرایش دانشجویان به مصرف مواد مخدر دارند. درنتیجه، برای پیشگیری از شکل گیری عوامل زمینه ساز در گرایش دانشجویان به مصرف مواد مخدر، لازم است عوامل فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی در طراحی و اجرای برنامه های پیشگیری از گرایش دانشجویان به مصرف مواد مخدر در نظر گرفته شود. در این راستا، سرمایه گذاری مناسب در کنترل و جهت دهی رفتار دانشجویان به مصرف مواد مخدر باتوجه به متغیرهای شناسایی شده پیشنهاد می شود.
رابطه نیازهای بنیادین روان شناختی و جهت گیری هدف با پایستگی تحصیلیِ دانش آموزان
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نیازهای بنیادین روان شناختی و جهت گیری هدف با پایستگی تحصیلیِ دانش آموزان بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 322 نفر از دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر جغتای با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس پایستگی تحصیلی (ABS)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (BNSG-S) و پرسشنامه هدف پیشرفت اصلاح شده (AGQ-R) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای بنیادین روان شناختی و جهت گیری هدف با پایستگی تحصیلی همبستگی مثبت و معناداری دارند (0.05>P). تحلیل رگرسیون نیز نشان داد نیاز به پیوند داشتن و جهت گیری هدف تسلط-اجتناب قادر به پیش بینی پایستگی تحصیلی هستند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نیازهای بنیادین روان شناختی و جهت گیری هدف می توانند با پایستگی تحصیلی دانش آموزان در ارتباط باشند؛ بنابراین توجه به این نیازها و اتخاذ جهت گیری هدفی مناسب در راستای بهبود پایستگی تحصیلی دانش آموزان ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی مداخله آموزشی- درمانی مبتنی بر توانمندسازی مغز بر اختلال دیکته نویسی: پژوهش مورد منفرد
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
73 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله آموزشی- درمانی مبتنی بر توانمندسازی مغز بر اختلال دیکته نویسی بود. شرکت کننده این پژوهش، یک دانش آموز پسر پایه سوم یکی از دبستان های شهر قوچان بود که پس از مصاحبه با معلم، اجرای آزمون و چک لیست ارزیابی دیکته، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. از آزمون دیداری-حرکتی بندر- گشتالت (BVMGT) و آزمون ترسیم آدمک گودیناف- هریس (GHDAP) برای سنجش هوش استفاده شد. نتایج نشان داد که شرکت کننده از هوش طبیعی برخوردار است. در این پژوهش از روش مورد منفرد و طرح A-B-A استفاده شد. بدین صورت که پس از خط پایه، مداخلات آغاز شد و طی ۱۲ جلسه انفرادی ۴۵ دقیقه ای، مداخله آموزشی- درمانی جهت درمان اختلال دیکته نویسی به شرکت کننده در پژوهش ارائه شد. یک هفته پس از پایان مداخلات دو آزمون دیکته با فاصله سه روز از شرکت کننده در پژوهش گرفته شد. یافته ها نشان داد که مداخله آموزشی- درمانی مبتنی بر توانمندسازی مغز بر بهبود اختلال دیکته نویسی موثر است. به نظر می رسد با ارائه این مداخله می توان اختلال دیکته نویسی دانش آموزان را بهبود داد. استفاده از پروتکل آموزشی- درمانی به معلمان و درمانگران اختلالات یادگیری توصیه می شود.
پیش بینی رضایت زناشویی و امید به زندگی بر اساس سرسختی روان شناختی و گرایش به بخشش
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
47 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی و امید به زندگی بر اساس سرسختی روان شناختی و گرایش به بخشش انجام شد. در یک طرح همبستگی تعداد 100 زوج با روش خوشه ای چندمرحله ای از میان افراد متأهل شهر تهران انتخاب شدند. گردآوری داده ها با مقیاس رضایت زناشویی انریچ (EMS)، مقیاس امید اسنایدر(SHS)، سیاهه سرسختی روان شناختی اهواز (AHI)، مقیاس بخشش هارتلند (HFS) انجام شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سرسختی روان شناختی و بخشش با امید به زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0.01>P). اما رابطه سرسختی روان شناختی با رضایت زناشویی معنادار نبود (0.05<P). تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رضایت زناشویی تنها بر اساس بخشش قابل پیش بینی (0.39=β). امید به زندگی نیز بر اساس سرسختی روان شناختی (0.31=β) و بخشش (0.30=β) قابل پیش بینی بود. به نظر می رسد میزان تعهد، کنترل و چالش جویی زوجین در کنار گرایش آنان به بخشش خود و دیگری می تواند امید به زندگی و رضایت زناشویی را به طور معناداری افزایش دهد. یافته های این پژوهش می تواند توسط زوج درمانگران مورد استفاده قرار گیرد.
ادراک طبقه اجتماعی از طریق ابعاد چندگانه با میانجیگری تصورات قالبی مرتبط با طبقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
65 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات اندکی قابل مشاهده بودن طبقه اجتماعی را از طریق نشانه های غیرکلامی و همچنین تصورات قالبی مرتبط با طبقه را بررسی کرده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی گزارش شده و ادراک شده از طریق تصاویر با میانجیگری تصورات قالبی مرتبط با طبقه شامل: جذابیت، صمیمیت، عاطفه، شایستگی، تسلط و بلوغ چهره است.
روش: پژوهش حاضر از مطالعات همبستگی و تحلیل مسیر بوده که از 110 دانشجویی تحصیلات تکمیلی در کتابخانه ملی ایران به صورت نمونه گیری در دسترس تصویربرداری شد. همچنین، افراد جایگاه طبقه اجتماعی خود را با مقیاس ذهنی طبقه اجتماعی و تحصیلات والدین مشخص کردند. سپس ادراک کنندگان دیگری، جایگاه طبقاتی تصاویر و تصورات قالبی مرتبط با طبقه را ارزیابی کردند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل مسیر تحلیل شد.
یافته ها: یافته های این تحقیق نشان داد که ظاهر صورت نشان دهنده ساختار زیربنایی طبقه اجتماعی است. همچنین نشان داد که ادراک کنندگانی که طبقه اجتماعی را طبقه بندی می کنند، از انواع برداشت های کلیشه ای برای قضاوت خود استفاده می کنند. ازجمله جذابیت، شایستگی، عاطفه و صمیمت و تمامی این متغیرها همبستگی مثبت و معناداری با طبقه اجتماعی بالاتر دارند. اما متغیرهای تسلط و بلوغ چهره همبستگی منفی با طبقه اجتماعی ادراک شده دارند و به عنوان متغیرهای معتبر در برداشت طبقه اجتماعی استفاده نمی شوند.
نتیجه گیری: به طورکلی، این پژوهش ساختار روشن تری از رابطه بین وضعیت طبقه اجتماعی و ظاهر چهره ارائه می دهد و به درک این موضوع کمک می کند که چگونه اولین برداشت از جایگاه طبقه اجتماعی ممکن است نه تنها بر تعاملات روزانه ما تأثیر می گذارد، بلکه نتایج بلندمدتی در زندگی ما دارد.
پیش بینی شایستگی هیجانی- اجتماعی بر اساس دشواری تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی والدین در دانش آموزان دوره دوم دبستان: نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
50 - 37
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش پیش بینی شایستگی هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان دوره دوم دبستان بر اساس دشواری تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی والدین با نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی والدین بود.
روش : روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1403- 1402 و والدین شان در شهرستان باغ بهادران بود. 328 شرکت کننده به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان ژو و ای، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر، مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا و و همکاران و نسخه دوم پرسش نامه پذیرش و عمل بود. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقدار اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روان شناختی بر شایستگی هیجانی- اجتماعی معنادار است. مقدار اثر مستقیم و غیرمستقیم دشواری تنظیم هیجان بر شایستگی هیجانی- اجتماعی نیز معنادار است. مقدار اثر مستقیم سرسختی روان شناختی بر انعطاف پذیری روان شناختی و مقدار اثر دشواری تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری روان شناختی معنادار می باشد. مقدار اثر انعطاف پذیری روان شناختی بر شایستگی هیجانی- اجتماعی نیز معنادار است.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، نقش دشواری تنظیم هیجان، سرسختی روان شناختی و انعطاف پذیری روان شناختی والدین را در تبیین شایستگی هیجانی- اجتماعی آشکار می سازد. هم چنین، نقش میانجی متغیر انعطاف پذیری روان شناختی والدین در رابطه بین سایر متغیرها تأیید شد.
کشف تعریف خردمندی از دیدگاه میانسالان با تجارب سخت زندگی: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف تعریف خردمندی از دیدگاه زنان و مردان میانسال که تجارب سختی را در زندگی خود تجربه کرده بودند انجام شد. روش پژوهش کیفی و از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. محیط پژوهش شامل تمام زنان و مردان میانسال شهر اصفهان بود که در طول زندگی خود یک یا چند تجربه سخت و نامطلوب را پشت سر گذاشته بودند. مشارکت کنندگان بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند؛ مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت و نهایتاً تعداد 13 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها 60 مفهوم، 10 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی (عقلانیت، حس رضایتمندی، تواضع و فروتنی، معرفت و شناخت نسبت به خود، خدا و جهان) استخراج شد. نتایج نشان داد خردمندی، مفهومی گسترده است که از معانی و تعاریف مختلفی برخوردار است و نقش تجارب زندگی و به ویژه تجارب سخت در نیل به ویژگی خردمندی بسیار پررنگ بوده و هر فرد می تواند این مفهوم را با در نظر گرفتن تجارب مختلف خود در طول زندگی معنا کند.
مقایسه یک دوره تمرینات منتخب آمادگی جسمانی با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر زمان واکنش و عملکرد تیراندازی در دانشجویان افسری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
33 - 45
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر یک دوره تمرینات منتخب آمادگی جسمانی با و بدون تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغز بر زمان واکنش و عملکرد تیراندازی در دانشجویان افسری انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان افسری دانشگاه امام علی (ع) بودند. با توجه به نوع و هدف تحقیق، 36 دانشجو به صورت تصادفی به 3 گروه آمادگی جسمانی بدون tDCS (12 نفر)، آمادگی جسمانی با tDCS (12 نفر) و گروه شم (12 نفر) به عنوان نمونه ی پژوهش، تقسیم شدند. مطالعه شامل مراحل پیش آزمون- پس آزمون بود. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان به اجرای10 شلیک با تپانچه و 20 کوشش برای هر یک از زمان های واکنش ساده و انتخابی پرداختند و عملکرد آن ها ثبت شد. دوره تمرینی و تحریک شامل 10 جلسه بود. مرحله پس آزمون مشابه با پیش آزمون و با اختلاف 24 ساعت از همدیگر صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. برای مقایسه زوجی گروه ها از آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرینات آمادگی جسمانی و تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای مغز (tDCS) تأثیر معنیداری بر زمان واکنش ساده و انتخابی دارد، هم چنین آمادگی جسمانی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم مغز تأثیر معنی داری بر عملکرد و دقت تیراندازی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، می توان پیشنهاد کرد که تحریک الکتریکی مستقیم جمجمه (tDCS)، که نوعی تحریک مغزی است، به عنوان تکنیک و مکمل تمرینات آمادگی جسمانی برای افزایش عملکرد و عوامل شناختی- ادراکی در برنامه های نظامی دانشجویان افسری مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) با رویکرد اسلامی بر نگرش ناکارآمد و سبک های مقابله ای دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
61 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) با رویکرد اسلامی بر نگرش ناکارآمد و سبک های مقابله ای دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایشی و گروه گواه با دوره پیگیری (4 ماهه) بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1402 1403 که تعداد آنها 5936 بود. نمونه آماری تعداد ۴۰ نفر از جامعه مذکور بودند که به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (۲۰ نفر در هر گروه) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) و پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988) بود. برنامه مداخله ای درمان شناختی رفتاری (CBT) با رویکرد اسلامی به گروه آزمایش مدت ۱۰ جلسه 90 دقیقه ای آموزش داده شده. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری (CBT) با رویکرد اسلامی بر مؤلفه های نگرش ناکارآمد و مؤلفه های سبک های مقابله ای مؤثر بود (01/0>P). همچنین اثربخشی در مرحله پیگیری 4 ماهه تداوم داشت. نتایج به دست آمده از این پژوهش، سودمندی و تأثیر درمان شناختی رفتاری (CBT) با رویکرد اسلامی بر نگرش ناکارآمد و سبک های مقابله ای دانش آموزان را تأیید می کند.
روند تحول تفکّر انتقادی دانشجویان دوره کارشناسی روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
7 - 39
حوزههای تخصصی:
تقویت مهارت های تفکّر علمی برجسته ترین کارکرد مؤسسات آموزشی است، و تفکّر انتقادی هدف اصلی مؤسسات آموزش عالی به منظور افزایش شایستگی دانشجویان در قرن 21 بوده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه روند تحول تفکّر انتقادی دانشجویان روانشناسی در طول چهار ساله تحصیل بود. روش پژوهش از نوع پیمایشی در یک مطالعه مقطعی بود. جامعه آماری و نمونه مورد مطالعه همه دانشجویان ورودی1398 تا 1401 رشته روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی که تعداد آنها 87 نفر بود. برای سنجش تفکّر انتقادی دانشجویان، از آزمون تفکّر انتقادی واتسون-گلاسر(1937) استفاده شد. این آزمون دارای 80 سوال و پنج خرده آزمون استنباط، شناسایی مفروضه ها، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال های منطقی است که هر 16 سوال آن یک مولفه را می سنجد. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج نشان داد که تفکّرانتقادی و مولفه های تفکّر انتقادی دانشجویان پایین و ضعیف است. روند کلی تحول تفکّر انتقادی در دانشجویان در طول چهارساله تحصیل صعودی است، گرچه این روند در سال سوم کمی نزولی بود. مولفه های شناسایی مفروضه ها، استنتاج، تعبیرو تفسیر، و ارزشیابی استدلال های منطقی روند افزایشی معنی دار داشت، اما مولفه استنباط روند معنی داری نداشت. بعلاوه، مؤلفه های تعبیر و تفسیر، و شناسایی مفروضه ها بیشتر از سایر مؤلفه ها در ایجاد تمایز در چهار ورودی مورد بررسی تأثیر دارد و ارزشیابی استدلال های کمترین تأثیر را دارد. پس می توان نتیجه گیری کرد که با وجود اینکه تفکر انتقادی دانشجویان ضعیف ارزیابی می-شود، اما تحصیلات دانشگاهی بر روند رشد تفکّر انتقادی دانشجویان روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی موثر بوده است.
اثرطرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر خویشتن پذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پر اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش طرحواره درمانی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد (ACT) با خویشتن پذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پراشتهایی عصبی بود.روش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با پی گیری دو ماهه می باشد. جامعه آماری همه زنان با اختلال همزمان دیابت و پر اشتهای روانی شهر مشهد در نیمه اول سال 1402بود که به مراکز درمانی، مراجعه کرده بودند. تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه طرحواره درمانی ( 15 نفر)، درمان پذیرش وتعهد ( 15 نفر) و گروه گواه ( 15 نفر) تقسیم شدند. برای ارزیابی خویشتن پذیری از پرسشنامه چمبرلند و هاگا (2001) و جهت سنجش نشخوار فکری از آزمون تری نور و همکاران (۲۰۰۳) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. گروه آزمایش طرحواره درمانی تحت مداخله بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش پذیرش و تعهد تحت مداخله درمانی هیز و همکاران (2012) به مدت ده جلسه یک ساعته قرار گرفتند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی (P<0/01)، (63/29F=) و خویشتن پذیری (P<0/01)، (83/49F=) مؤثر است و این تأثیر در مرحله پی گیری پایدار است. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد بین دو گروه پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی تفاوت معناداری در خویشتن پذیری و نشخوار فکری وجود دارد (P<0/05)؛ بنابراین پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری بر کاهش نشخوار فکری و افزایش خویشتن پذیری زنان داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت: با آموزش رویکردهای درمانی روان شناختی مانند طرحواره و درمان پذیرش و تعهد به زنان می توان در کنترل دیابت و پیشگیری از پرخوری عصبی آنان کمک کرد. همچنین با کنترل پرخوری عصبی می توان آنان را از عوارض جانبی آسیب های جسمانی، روانی و اجتماعی پرخوری عصبی حفظ کرد و بدین ترتیب مادران سالم تر و جامعه سالم تری داشت.
اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت نگر بر سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سردرد یک مشکل عصبی شایع در کودکان و نوجوانان است که می تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت نگر بر سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن اجرا شد.روش: روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن دوره ی متوسطه ی دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 30 دانش آموز مبتلا به میگرن انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای روان درمانی مثبت نگر (سلیگمن، 2002) را دریافت کرد و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت، هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شدت علایم میگرن نجاریان (1376) و مقیاس نشخوار خشم سوکودولسکی و همکاران (2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS26 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه سردردهای میگرنی (001/0>P؛ 04/73F= و 73/0ηp2=) و نشخوار خشم (001/0>P؛ 66/20F= و 44/0ηp2=) وجود داشت.نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مداخله روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان مبتلا به میگرن اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان از روان درمانی مثبت نگر در کاهش مشکلات افراد مبتلا به میگرن استفاده کرد.
Content Analysis of Young People's Attitude towards the Positive and Negative Effects of Instagram
حوزههای تخصصی:
Objective : Social networks have become widely popular among young people in recent years. This research was conducted with the aim of analyzing the content of young people's attitude towards the positive and negative effects of Instagram. Methods : The approach of the current research is qualitative and its method is qualitative content analysis. Among the students of Islamic Azad University of Shiraz, 13 students were selected in a purposeful way until the theoretical saturation of the data and were subjected to a semi-structured interview. Coding of the interviews was done in three steps and manually. Finding : The coding of the interviews shows 5 components of increasing awareness (with the subcomponents of enhancing awareness in various fields, learning techniques and skills, increasing media literacy), strengthening relationships (with the subcomponents of awareness of the conditions of friends and relatives, holding celebrations and occasions and strengthening group connection), addiction to Instagram (with the subcomponents of excessive use of Instagram, failure to handle other tasks and unpleasant mental states when not using Instagram), physical and psychological problems (with the subcomponents of negative effects on sleep, negative effects on attention and concentration, experiencing negative and unpleasant emotions and physical pains) and disruption in social ties (with the subcomponents of increased social comparisons, inequality and injustice, mistrust of others and social scandal). Conclusion : According to these findings, it can be concluded that the expansion of social networks, especially Instagram, in recent years has been associated with positive and negative individual and social consequences, which are necessary and vital to pay attention to by the relevant institutions.
مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
17 - 31
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سندرم روده تحریک پذیر از شناخته شده ترین اختلالات تعامل روده و مغز است که با علائم درد مزمن شکمی به همراه تغییر عادات روده مشخص می شود. این بیماری تاثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر انجام شده است.روش: پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مرکز سلامت گوارش بیمارستان الزهرا اصفهان در سال 1402 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین و با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. با استفاده از مقیاس بهزیستی روانشناختی، سیاهه انعطاف پذیری شناختی(CFI) و مقیاس خودکارآمدی داده ها جمع آوری شد. با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 داده ها تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که پردازش حل مسئله(62/0=β و 001/0=sig)، ادراک کنترل پذیری(49/0=β و 001/0=sig) و خودکارآمدی(48/0=β و 002/0=sig)، بهزیستی روانشناختی را پیش بینی می کنند و خودکارآمدی در ارتباط میان انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روانشناختی نقش میانجی دارد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش دارای تلویحات کاربردی برای مداخله های درمانی با محوریت انعطاف پذیری شناختی و خودکارآمدی جهت ارتقای بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر است.