فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
351 - 409
تشریح صحیح و دقیق نظام مستمری یک کشور و بررسی مقایسه ای آن با نظام های بازنشستگی جهان بخش های مهمی از تحلیل سیاستی و طراحی اصلاحات هستند. اگرچه کشورها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تفاوت های قابل توجهی با هم دارند و امکان پیشنهاد الگویی واحد برای نظام های بازنشستگی تمام کشورها وجود ندارد، از رهگذر مرور تجارب آزموده شدیه کشورهای جهان می توان درس های عینی و عملی برای هر کشور استحصال کرد. در این راستا، در این مقاله با هدف استخراج توصیه های سیاستی برای ایران، تجربیه شش کشور شامل کشورهای دارای مشابهت اقتصادی با ایران (ترکیه، روسیه و هند)، و کشورهای دارای نظام های تأمین اجتماعی موفق (هلند، انگلیس و آلمان) بررسی شده است. بدین منظور، بر اساس مهم ترین اسناد و اطلاعات منتشرشده، کشورهای منتخب در هفت محور کلیدی شامل متغیرهای اقتصادی و بازار کار، متغیرهای جمعیت شناختی، نظام حمایت اجتماعی، رتبیه جهانی نظام بازنشستگی، ویژگی ها و پارامترهای برنامه های بیمیه بازنشستگی عمومی، سخاوتمندی برنامه های بازنشستگی و اصلاحات در نظام بازنشستگی بررسی و مقایسه شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که نظام بازنشستگی کشور از وضعیت مطلوب فاصلیه قابل توجهی دارد و ازاین رو نیازمند اصلاحات ضروری است. بر این اساس، در مقاله توصیه هایی در سه حوزیه سیاست گذاری فضای کلان، نظام حمایت اجتماعی، و صندوق های بازنشستگی ارائه شده است.
بررسی عوامل موثر بر استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
16 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل موثر بر استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی می باشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته یعنی کیفی و کمّی بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش خبرگان آموزش وپرورش و آموزش عالی استان آذربایجان غربی بودند که 15 نفر آنان بر اساس اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه پژوهش همه کارکنان آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی بودند که 384 نفر آنان بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند.
یافته ها: الگوی مطلوب جهت استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی بر اساس یافته های حاصل شده دارای مولفه های تشویق (مادی و معنوی) معلمان، تغییر در باورهای فرهنگی جامعه، هماهنگ کردن محتوی کتب درسی با نیاز دانش آموزان، توجه به روش های نوین تدریس، بهبود ساختار تشکیلاتی نظام آموزشی، توجه به نیروی انسانی متخصص و کار آزموده، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، تقویت زیرساخت تکنولوزی و مجازی و اینترنت میباشد. بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته، با افراد خبره می توان نتیجه گرفت که عدم استفاده از تئوری های علمی آموزش و یادگیری و عدم آگاهی و استفاده از اینترنت و فضای مجازی به عنوان الویت های اول تهدیدات نوین آموزشی می باشد و در مدل نهایی متغیر بهبود ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش حذف شد.
نتیجه گیری: عوامل شناسایی شده در این مطالعه می تواند به متخصصان و برنامه ریزان آموزش و پرورش در شناخت بهتر وضع موجود و برنامه ریزی برای ارتقای آن کمک نماید.
واکاوی انتقادی دولت داعش
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷ ویژه علوم سیاسی
161 - 199
حوزههای تخصصی:
میزان گستردگی و وسعت فقه در دین مبین اسلام به نحوی است که اگر نگاه حداکثری به آن داشته باشیم می توان آن را در تمامی مراحل و مقاصد زندگی بشر به کار بست؛ امکان و توانایی که در دیگر ادیان موجود آسمانی به دلیل فردگرایی و تحریف و نداشتن مدعای جهان گستر وجود ندارد. وجود این برتری و مزیت در فقه اسلامی، بسیاری از مسلمانان و به خصوص علمای اسلام را به سمت به کارگیری این دین و مبانی نظری آن در عمل و در بخش های مختلف زندگی بشری و برپایی حکومتی بر پایه و اساس فقه و مبانی مکتبی دین مبین اسلام سوق داده است و تحقق آن را به آرزو و آمال بسیاری از علمای اسلام تبدیل کرده است. آرزویی که به بلندای تاریخ اسلام سابقه دارد و در این میان مدعیان راستین و دروغین بسیاری داشته است. مدعیانی که به اسم اسلام به مقابله با مدعی دیگر که او هم با نام اسلام به میدان آمده بود، می پرداختند؛ اما به راستی از میان مدعیان تشکیل حکومت بر اساس اسلام کدام یک صادق و مدعی واقعی بوده اند؟ راه چاره چیست؟ ملاک تشخیص کدام است؟ بدیهی است که راهی جز رجوع به مبانی اسلامی برای تبیین حق وجود ندارد. مبانی که می تواند به عنوان شاخص و معیار تشخیص حق از باطل در این میان قضاوت کند. در عصر حاضر نیز مدعیانی برای تحقق این آرزوی دیرینه پیدا شده است که می توان از میان آنان به گروه مدعی تشکیل دولت اسلامی عراق و شامات تحت عنوان داعش اشاره کرد. دولت داعش نیز همانند اجدادش، خود را نشئت گرفته از دل اسلام معرفی می کند و دقیقاً به همان میزان که مدعی این امر خطیر است از اسلام دور بوده و مبانی کاملاً ضد اسلام داشته و دارد. مبانی که نه با مبانی اهل سنت از مسلمین سازگاری دارد و نه با مبانی شیعیان هم خوانی دارد. این نوشتار درصدد بررسی انتقادی مبانی فقهی دولت داعش است و سعی دارد با تکیه بر مبانی فریقین از مسلمین به این نقد و بررسی بپردازد. بر اساس نظریه ی دولت و بررسی های دانشگاهی، نظریه دولت بر پایه ی چهار اصل؛ حکومت، حاکمیت، سرزمین و ملت است که داعش به علت فرصت کمی که برای تبیین مبانی نظری خود در اختیار داشته است و همچنین به علت اشتغال به رویکرد نظامی در تمامی این سال ها از ارائه نظریه دولت خود در قالب این چهار اصل غافل یا عاجز مانده است اما این نوشتار درصدد این است که با رجوع به مبانی اندیشه سیاسی داعش، چهارگانه فوق را تا حد امکان پوشش دهد و بر اساس مبانی داعش، نظریه دولت داعش را استخراج و مورد نقد و بررسی قرار دهد.
الگوی سازمان اجتماعی خانواده در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده مسلمان ایرانی در شرایط کنونی با مسائل اجتماعی متعددی روبرو است که به زعم این مقاله ناشی از فاصله گرفتن از نسخه بومی، ملی و دینی خانواده، می باشد. براین اساس هدف این پژوهش فهم و کشف الگوی سازمان اجتماعی خانواده در آموزه های قرآنی است که از طریق پاسخگویی به دو سوال زیر میسر می شود. در سازمان اجتماعی خانواده اهداف ، ارکان و کارکردهای خانواده کدامند و نظام اجتماعی خانواده چگونه سامان دهی شده است؟ روش تحقیق، کیفی و ترکیبی از سه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، تحلیل محتوا کیفی، روش داده بنیاد و است.یافته های نشان می دهد، مهمترین اهداف و کارکردهای تاسیس خانواده عبارتنداز: حصول آرامش به عنوان هدفی بسترساز و در عین حال مسقل، اجتماعی کردن دین، جامعه پذیر کردن فرزندان، سلامت اجتماعی و فرزندآوری. همچنین یافته ها نشان می دهند، صورتبندی نقشی در خانواده به گونه ای تنظیم شده که نقش های نرم، عاطفی و محوری در تحقق اهداف خانواده، مربوط به موقعیت های زنانه و نقش های سخت، رسمی و ابزاری، مربوط به موقعیت های مردانه است. مهمترین نقش فرزندان احسان به والدین و مهمترین نقش نظام خویشاوندی ، حمایت اجتماعی از خانواده است. نتیجه اینکه ترکیب نقشهای زنانه و مردانه در خانواده رابطه اجتماعی دوستانه، محبت آمیز و مبتنی برایثار، آرامش، اطمینان و اعتماد را در خانواده و جامعه تولید و باز تولید می کند.
سیمای زن در شعر شاعران ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴ و ۸۵
63 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش که به شیویه توصیفی - تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای بوده است، به بررسی سیمای زن در آثار شعری 6 شاعر ایلامی (نوون دووس، که پوو، الیمایس، غزل غزل های سلیمان نژاد، اصلن چرا ابدن و همان گناه همیشه) پرداخته و در این بررسی، سه مؤلفیه 1- معشوق (فتنه انگیزی، زیبایی و بی وفایی)، 2- زن (معشوق، تیره روزی، شجاعت، نادیده گرفته شدن و نقش های اجتماعی) و 3- مادر (مهربانی، حمایت و فداکاری) مورد نظر بوده است. یافته ها نشان می دهد که زن، در اشعار شاعران مرد و زن ایلامی، نقش و جایگاه کمرنگی دارد. شاعران مرد، بیشتر بر جنبیه معشوق بودن و فتنه انگیزی زن و شاعران زن، بیشتر به مشکلات اجتماعی او توجه داشته اند. زنان در شعر شاعران جامعیه پژوهش، فعال نیستند؛ چون قهرمان و تاریخ ساز نیستند و بیشتر به صورت منفعل و معشوق، نشان داده شده اند.
طراحی و ارزیابی الگوی سنجش دین داری با رهیافت بومی؛ با تأکید بر بعد معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهتمام به پژوهش در حوزه مطالعات دین نه تنها روندی رو به کاهش را طی نکرده؛ بلکه شاهد رشد کمی و کیفی این تحقیقات به ویژه تحقیق پیرامون انواع، میزان و تغییرات دین داری در دهه های اخیر هستیم. در این میان یکی از اساسی ترین چالش ها در حوزه مطالعات دین داری، طراحی شاخص های متناسب با بسترهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی است. هرچند در ایران نیز در دو دهه اخیر کوشش های ثمربخشی در این زمینه صورت گرفته؛ اما همچنان شاخص های طراحی شده نتوانسته اند مقبولیت و کاربردی عمومی به دست آورند. از سوی دیگر دین و دین داری را می توان در سه بُعد معرفتی، گرایشی یا عاطفی و رفتاری دسته بندی و مطالعه کرد. در مطالعاتی که به ارائه شاخص پیرامون دین داری پرداخته اند، تلاش برای ارائه شاخص در همه ابعاد سه گانه، از دقت و توجه کافی به جزئیات در هر یک از این ابعاد کاسته است. بنابراین نیاز به پرداخت تفصیلی تر پیرامون هریک از این ابعاد در مباحث مربوط به دین داری احساس می شود. بدین جهت، هدف مقاله حاضر نیز ارائه شاخص هایی بومی با تأکید بر بُعد معرفتی دین داری است. در این پژوهش از طریق مطالعات نظری، 81 شاخص برای سنجش دین داری احصا شد و طی 20 مصاحبه، مورد ارزیابی و تطبیق قرار گرفت. سپس 23 شاخص مهم تر و پربسامدتر ذیل 6 محور تشخیص داده شد که می تواند به عنوان شاخصی برای سنجش دین داری معرفتی در جوامع آماری مختلف استفاده شود. این محورها عبارتند از: «نگرش به دین»، «انتظار از دین»، «مبانی معرفت شناختی»، «مبانی انسان شناختی»، «معنا و غایت زندگی»، «درک انسان از مبانی اخلاقی».
طراحی مدل عوامل تشکیل دهنده مفهوم نشاط جامعه و مقایسه تطبیقی ایران با کشورهای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
285 - 328
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی بوده و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی قرار می گیرد. در مرحله کیفی، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و تکنیک تحلیل مضمون برای طراحی مدل استفاده شد. مشارکت کنندگان در مصاحبه ها شامل 26 نفر از خبرگان بودند که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. همچنین، در بخش کمی نیز با روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS به اعتبارسنجی مدل تحقیق پرداخته شد. بدین منظور، با ابزار پرسش نامه از 384 نفر از شهروندان تهرانی که با روش تصادفی ساده انتخاب شدند، نظرخواهی شد. براساس یافته های تحلیل مضمون، برای پدیده نشاط سه سطح خرد، میانی و کلان با 9 مؤلفه شناسایی شد. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که مدل تحقیق و کلیه متغیرهای شناسایی شده مورد تأیید هستند. ضمناً، مقادیر ضریب تعیین برای سطح خرد، میانی و کلان به ترتیب 624/0، 581/0 و 532/0 محاسبه شد که مقادیری مطلوبند. همچنین، در این پژوهش با استفاده از گزارش های موجود بین المللی به بررسی تطبیقی میزان نشاط در ایران و کشورهای حوزه خاورمیانه پرداخته شد و یافته ها نشان داد که سطح نشاط جامعه ایرانی چندان مطلوب نیست. نتایج تحقیق نشان داد که نشاط جامعه پدیده ای چندبعدی و پیچیده است که برای ارتقای آن در جامعه ایرانی باید مجموعه ای از عوامل در سطوح خرد، میانی و کلان درنظر گرفته شده و متناسب با آنها برنامه ریزی های لازم انجام شود.
مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت در بلایای طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
118 - 131
حوزههای تخصصی:
نظریه های سنتی مسئولیت مدنی به لحاظ اینکه دولت در ایجاد بلایای طبیعی نقشی ندارد و فعل زیانبار مفقود است، قادر به پوشش خسارت ناشی از آنها نمی باشد .طبع سیال حقوق مسئولیت مدنی و با الهام گرفتن از اندیشه های نظری حقوق عمومی، مثل نظریه دولت رفاه و نظریه همبستگی اجتماعی، و سوابق فقهی و قانونی مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت، به جهت حرمت جان و مال شهروندان، و با دخالت صنعت موفق بیمه و تاسیس صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی با مشارکت دولت و مردم، می توان به مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت در بلایای طبیعی قائل شد. دولت، که قدرت عمومی به نمایندگی از مردم در دست اوست و خدمت عمومی را هدف خود قرار داده، نمی تواند نسبت به خیل عظیم خسارات وارده از حوادث طبیعی بی تفاوت باشد. جبران خسارت در این مسئولیت، به شرایط اقتصادی و بودجه عمومی دولت و مشارکت مردم و منابع مالی صندوق بیمه حوادث طبیعی بستگی دارد و به همین دلیل، نظام ترمیمی بر آن حاکم است نه نظام جبران کامل خسارت. نظریه های سنتی مسئولیت مدنی به لحاظ اتکای آنها به فعل زیانبار اشخاص ظرفیت پوشش خسارت ناشی از بلایای طبیعی را ندارند. به لحاظ اینکه شاخصه های یک زندگی معمولی از قبیل کار و اشتغال، بیکاری، تولید، آموزش و پرورش، فقر و به طور کلی تامین اجتماعی، عده ای در اثر حوادث طبیعی در جامعه، دچار اختلال می شود به استناد نظریه های دولت رفاه و همبستگی اجتماعی، دستگیری بلادیدگان از طریق ایجاد «نظام ترمیمی خسارت» می تواند مسئولیت مدنی دولت را توجیه نماید.
بررسی چالش های ناشی از رکود گردشگری در حوزه حمل ونقل هوایی با تأکید بر بروز بیمارهای اپیدمیک با رویکرد تحلیل مضمون (نمونه موردی: کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
219 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی چالش های ناشی از رکود گردشگری در دوران همه گیری (اپیدومی) کرونا در حوزه حمل ونقل هوایی با تأکید بر فرودگاه کاشان است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل مسئولان، دست اندرکاران و مدیران کسب وکارهای وابسته به صنعت گردشگری در شهر کاشان است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و براساس روش اشباع نظری انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و تعداد 17 مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. به منظور شناسایی چالش های حمل ونقل هوایی فرودگاه کاشان و راهکارهای مقابله با این بحران ها از روش تحلیل مضمون در سه سطح شناسایی مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر انجام گرفت و درنهایت به منظور برقراری رابطه بین مفاهیم تولیدشده در مرحله کدگذاری کدها و مؤلفه ها وارد محیط نرم افزار مکس کیودا ِورژن 2020 شد و درنهایت مدل نهایی ارائه گردید. نتایج نشان داد که چالش های حمل ونقل هوایی فرودگاه کاشان ناشی از شیوع ویروس کرونا شامل وقوع مشکلات عملیاتی و کاهش فعالیت های زنجیره ای، وقوع بحران های مالی، مشکلات مربوط به نیروی انسانی، ناتوانی در سیاست گذاری و برنامه ریزی هدفمند و بروز ناهنجاری های اجتماعی و روان شناسی است. همچنین راهکارهای مقابله با این بحران ها شامل ارائه تسهیلات حمایتی در سطح کلان، ارتقای راهبرد های سازمانی و فراسازمانی و اتخاذ رویکردهای مطلوب برای پیشگیری و درمان است.
Identifying Dimensions and Components for the Enhancement of Virtual Educational Leadership in the Islamic Azad University Branches of Tehran Province Using Thematic Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The primary objective of this article is to identify the dimensions and components for the enhancement of virtual educational leadership in the Islamic Azad Universities of Tehran province using thematic analysis.
Methodology: The research method employed is mixed (qualitative-quantitative). In addition to document analysis, the thematic analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify factors and components. The study population included all faculty members with at least an assistant professorship in educational management, higher education management, and educational technology, as well as administrators of Islamic Azad Universities, with theoretical saturation achieved after 15 interviews. Ultimately, base, organizing, and comprehensive themes were extracted, and in the quantitative section, structural equation modeling was used to determine the impact and ranking of the dimensions and components.
Findings: Based on semi-structured interviews, four dimensions (knowledge of educational leadership in virtual environments, performance management and coaching in virtual environments, team leadership ability in virtual environments, ethical behaviors in virtual environments) and 24 components (organizing themes) were identified for virtual educational leadership in the Islamic Azad Universities of Tehran province. Subsequently, based on a researcher-made questionnaire, it was determined that the dimension of ethical behaviors in virtual environments with a coefficient of 0.905, team leadership ability in virtual environments with a coefficient of 0.879, performance management and coaching in virtual environments with a coefficient of 0.877, and knowledge of educational leadership in virtual environments with a coefficient of 0.805 are prioritized from first to fourth, respectively.
Conclusion: The findings underscore the significance of adaptability, digital proficiency, and effective communication as pivotal traits for successful virtual leaders. Notably, the study also sheds light on the potential for gender to influence leadership effectiveness in virtual environments, with female leaders possibly having an edge in fostering collaboration and inclusivity.
الگوهای بهره برداری از عروسک های بومی گیلان در تلویزیون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائیه الگوی بهره برداری از عروسک های بومی گیلان، برای برنامه سازی تلویزیونی و دست یابی به ویژگی های ساختاری و محتوایی مناسب برای برنامه سازی با عروسک های بومی است. تحقیق حاضر، پژوهشی کیفی، کاربردی و توصیفی است. روش این تحقیق مطالعیه موردی و روش جمع آوری اطلاعات، نمونه گیری هدفمند است. بر اساس یافته های پژوهش، عروسک های بررسی شده، عروسک ها و تن پوش های مربوط به آیین های آهوچره، رابرچره و عروس گولِی و همچنین عروسک های کتراگیشه و وَیو هستند. در این میان عروسک های آیین های آهوچره، رابرچره، کتراگیشه و عروس گولی نمایشی محسوب می شود و عروسک ویو، عروسک-بازیچه می-باشد. با توجه به امکانات فنی و محتوایی موجود در رسانیه تلویزیون، می توان یافته های پژوهش حاضر را به عنوان مواد لازم برنامه سازی عروسکی در تلویزیون استفاده نمود. در آیین آهوچره هم شیء نمایشی یافت می شود و هم تن پوش و شخصیت های نمایشی و اشعار معنادار. در آیین رابرچره تن پوش آهو یا آفو دیده می شود. در نمایش آیینی عروس گولِی سه تن پوش اصلی موجود است که علاوه بر ظاهر آن ها ارتباط شخصیت هایشان می تواند دست ماییه ساخت برنامه های نمایشی عروسکی شود. کتراگیشه یک عروسک بومی است که برای آیین های آفتاب خواهی و باران خواهی با کف گیر چوبی ساخته می شود. در این آیین ها نیز محتوای آیین و شیوه ساخت عروسک، هردو قابل توجه و قابل برداشت هستند. درنهایت عروسک ویل (ویو) که از ویژگی ظاهری و پوشش آن می توان استفاده کرد.بر اساس یافته های فرمی و محتوایی این پژوهش می توان از عروسک های بومی مورد بررسی، برداشت های متنوعی در جهت غنی تر شدن هنر عروسکی تلویزیون انجام داد و آن ها را در قالب های مختلف تهیه و تولید برنامه های تلویزیونی آزمود.
الگوی ساماندهی حاشیه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
184 - 220
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگو پارادایمی ساماندهی حاشیه شهر کرمان انجام شد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی از لحاظ روش کیفی از نوع گراندد تئوری (اشتراوس وکوربین) است. جامعه هدف در این مطالعه مسئولان ساماندهی حاشیه شهر کرمان بود که با حجم نمونه 18 نفر اشباع مفهومی حاصل شد. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار تحقیق در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. پایائی با روش توافق درون موضوعی 78/0 به دست آمد و روائی صوری متن مصاحبه توسط خبرگان تأیید شد. یافته های به دست آمده شامل 56 مقوله در کدگذاری باز و 45 مقوله کدگذاری محوری و 5 مقوله کدگذاری گزینشی است. نتایج نشان داد که شیوه ساماندهی حاشیه شهر در حال حاضر شامل تخریب؛ تخلیه؛ بهسازی (کندومحدود به اقدامات ناکافی) اجرا شده است؛ ولی این اقدامات نتوانسته کارساز باشد. راهبردهای ساماندهی حاشیه شهر که توسط خبرگان پیشنهاد داده شد شامل اجرای طرح کمربند سبز شهر کرمان؛ از بین رفتن تعارض منافع ارگان ها؛ بهسازی همراه با توانمندسازی و مشارکت افراد حاشیه؛ استفاده از کارشناسان در اجرای طرح ها؛ مشخص شدن قوانین ساماندهی و لازم اجرا شدن آن ها؛ قرار دادن ملک به شرط تملک است.
تأثیرات اجتماعی احداث مجموعه های فرهنگی و هنری (نمونه موردی: تئاتر شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
113 - 144
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت جزئی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره است. حکومت ها در تلاشند با ایجاد مراکز تفریحی و فرهنگی، فضای سالمی برای برآوردن این نیاز فراهم نمایند. در همین راستا شناسایی عوامل مؤثر در جهت افزایش تقاضای فضای فرهنگی در اجرای موفق این مراکز و درنتیجه رضایت شهروندان نقش مهمی دارد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است: ساخت تئاتر شهر کرج چه تأثیراتی را در پی خواهد داشت و چگونه می توان از تأثیرات منفی احتمالی کاسته و بر تأثیرات مثبت آن افزود؟ رویکرد روشی این پژوهش، ترکیبی و برای گردآوری داده ها از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. در راستای اهداف پژوهش، تأثیراتی شناسایی شده در 5 بعد اجتماعی، فرهنگی، محیطی- کالبدی، اقتصادی و روانشناختی دسته بندی و با بهره گیری از نظرات متخصصان (روش دلفی) اهمیت هر یک از متغیرها مشخص شده است. تنش فرهنگی، طولانی شدن فرایند ساخت، متکدیان و کودک کار، تغییر طراحی و غلبه کاربری تجاری، مخالفت برخی نهادها و سازمان ها، افزایش هزینه ساخت و نگهداری، سرقت و دزدی، افزایش اجاره بهای مسکن، آلودگی هوا و صوتی، تجمع ارازل و اوباش، انحصار فضا به نفع گروهی خاص و کاهش امنیت (رتبه حداکثری)، افزایش دستفروشی، نزاع و درگیری، و کاهش احساس تعلق اجتماعی (رتبه بالا) و خالی از سکنه شدن محله و کاهش رضایت شهروندی (در رتبه معتدل) به عنوان مخاطرات این پروژه شناسایی شده است.
تبیین تأثیرات جهانی رویکرد منطقه گرایی در ساختار کوی های مسکونی تهران مبتنی بر تحولات اجتماعی و ارزش های فرهنگی (مورد پژوهی: دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی رویکردی است که در برابر یکسان سازی طراحی ابنیه ها و بی توجهی به فرهنگ های محلی مقاومت کرده و بر تقویت ارزش های منطقه ای و احترام به ویژگی های زیست محیطی تأکید دارد. در دوران پهلوی دوم، تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گسترده ای در ایران رخ دادکه تأثیرات فرهنگی و کالبدی عمیقی بر ساختار شهری تهران داشت. این تحولات، ازجمله تمرکزگرایی، مهاجرت و سیاست های توسعه، منجربه رشد سریع جمعیت تهران و درپی آن، کمبود مسکن و افزایش قیمت زمین شد. درچنین شرایطی، کوی های مسکونی جدیدی براساس رویکرد منطقه گرایی در اطراف تهران شکل گرفت که پیش از این در تاریخ تهران دیده نمی شد. این پژوهش باهدف بررسی تأثیرات رویکرد منطقه گرایی بر ساختار این کوی ها، به ویژه در نمونه های کوی های مسکونی شهرآرا، تهران ویلا و مهران، انجام شده است. پژوهش حاضر به صورت کیفی و بااستفاده از روش های توصیفی-تحلیلی، میدانی و اسنادی انجام شده است. داده ها ازطریق متون تاریخی، تحلیل فرم ها، نمادها و الگوهای فضایی و زمانی در نقشه ها و همچنین بررسی روابط اجتماعی و فرهنگی در دوره پهلوی دوم جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که در دوران پهلوی دوم، رویکرد منطقه گرایی به عنوان یک رویکرد جهانی در طراحی ساختمان، تأثیر قابل توجهی بر شکل گیری ساختارهای کالبدی و اجتماعی کوی های مسکونی تهران داشته است. به طورخاص این دوره، باتأکیدبر مدرنیته و توسعه شهری، زمینه ساز تغییرات عمده ای در ساختار کالبدی و اجتماعی کوی های مسکونی شهر تهران بود.
بررسی پدیدارشناختی تحول خانواده در دوران پاندمی کرونا: نمونه موردی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 37
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده نخستین بستری است که ذخیره واژگانی، اندوخته های فرهنگ و تمدن و ارزش های اخلاقی را به فرد انتقال می دهد. از همین رو خانواده محمل اولیه شکل گیری معنا محسوب می شود، و در خط مقدم وقایع عظیم و تحولات فرهنگی قرار دارد. یکی از مهم ترین وقایع مهم عصر حاضر که همه عرصه های زندگی بشر به ویژه نهاد خانواده را دستخوش تغییر ساخت فراگیری پاندمی کرونا بود. در جریان فراگیری کرونا خانواده ایرانی معنایی متفاوت از چیزی پیدا کرد که طی دهه های قبل صورت بندی شده بود. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تحولات معنای خانواده در دوران همه گیری کرونا و تغییرات آن است. روش: ازآن جاکه بررسی کیفی به صورت گسترده و پرداخت آن در مقیاس های کلان ممکن نیست تمرکز مطالعه حاضر به صورت خاص بر شهر تهران متمرکز است. در این مقاله از روش پدیدارشناسی توصیفی (استعلایی) استفاده شده است. نمونه گیری این تحقیق به صورت نظری بوده است بدین صورت که نمونه های این تحقیق 17 خانوار بوده اند که در سال های 1399 تا 1400 از میان خانواده های ساکن مناطق مختلف شهر تهران انتخاب شده اند. روش جمع آوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است و داده ها با روش کدگذاری به شیوه موستاکاس تحلیل شده اند. یافته ها: مبنای تحلیل یافته های کیفی این تحقیق می توان تحول خانواده را در دوران همه گیری کرونا به شرح زیر صورت بندی کرد: بازسازی خانواده (به دو شکل پویا و پذیرا)، آشکارسازی چهره های پنهان خانواده، گسست در میان اعضا، مجازی شدن کاکردهای خانواده، بازاندیشی در ارزشهای خانواده. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که پاندمی کرونا با واداشتن افراد به بازاندیشی عمیق در ساختار، ارزش ها و کاکردخانواده در پی تحول در شبکه روابط، قرنطینه، گسترش استفاده از فضای مجازی، ترس از مرگ و بحرانی شدن زندگی روزمره باعث تغییرات عمیق در مفهوم و عملکرد و انتظارات خانواده شد و تجربه ای متفاوت از زندگی خانوادگی را شکل داد که با افشاگری از موارد نادیده گرفته یا انکار شده درون خانواده بود.
بازنمایی و برساخت پاندمی کرونا در شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: کاربران توییتر در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
155 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی نحوه بازنمایی پاندمی کرونا در میان کاربران شبکه اجتماعی توییتر فارسی بوده است. روش پژوهش، تحلیل مضمون کیفی و جامعه مورد مطالعه، دربرگیرنده توییت های پرلایک مرتبط با موضوع کرونا در بازه زمانی اسفندماه 1398 تا اسفندماه 1399 بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از سامانه پایشگر شبکه های اجتماعی استخراج شده اند. کدگذاری سه مرحله ای توییت های منتخب، 120 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر را آشکار کرد: «بُعد سیاسی: بازنمایی شکاف میان مردم و دولت»، «بُعد اجتماعی: دیگرگونگی زیست اجتماعی» و «بُعد فرهنگی: از بازنمایی تضادهای ارزشی تا بازنمایی خلقیات ایرانی». این مضامین تفسیر کاربران را از همه گیری کرونا در بستر شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه بازمی نمایاند و نشان می دهد که پاندمی کرونا صرفاً یک مسئله پزشکی نیست، بلکه پدیده ای اجتماعی و چندلایه است که از سوی کاربران در سه بعد اصلی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در فضای رسانه ای توییتر برساخت شده است. بخش عمده ای از توییت ها به انتقاد کاربران از نحوه مدیریت و سیاستگذاری در کنترل و مقابله با کرونا و یا به اشتراک گذاشتن تجارب و احساسات ناشی از مواجهه با این بیماری و توییت های حاوی لزوم تغییر زیست اجتماعی در انطباق با شرایط همه گیری و طنزپردازی از وضعیت کرونایی اختصاص یافته اند.
راهبردهای استفاده از اینستاگرام برای توسعه برندسازی شخصی و موفقیت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:تحقیق حاضر با هدف تعیین راهبردهای استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام برای توسعه برندسازی شخصی وموفقیت شغلی انجام شده است.روش پژوهش:پژوهش حاضر، با روش آمیخته انجام گردیده است. بخش کیفی مصاحبه عمیق با 17نفر از صاحب نظران حوزه برندسازی صورت گرفت. تحلیل داده ها با روش گراند تئوری انجام شده است،بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته ، 392 نفر از فعالان حوزه برندسازی شخصی در شبکه اجتماعی اینستاگرام به صورت در دسترس انتخاب ومورد نظرخواهی قرارگرفته اند.یافته ها:یافته های تحقیق دربخش کیفی با120 کد اولیه و 28 مقوله فرعی ارائه شده است، راهبردهای استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در 5 مقوله فرعی (توسعه برند، دستیابی به مخاطبان گسترده ، سهولت برقراری ارتباط وتعامل با مخاطبان ، عدم محدودیت مکانی وزمانی برای توسعه تجارب و کسب کار) تبیین گردید. شاخص های استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 6 مقوله فرعی (بازاریابی محتوایی، امکان اعتبارسنجی، استفاده از شخصیت ها، وامکان بازنشرمحتوا) شناسایی شد، بسترها و زیرساخت های استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 3 مقوله فرعی (لزوم فراهم کردن زیرساخت های قانونی، تجهیزات و امکانات سخت افزاری ونرم افزاری) دسته بندی گردید. موانع و عوامل مزاحم در استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی نیز تحت 4 مقوله فرعی (مناسب نبودن زیرساخت ها، تهدیدات امنیتی، عدم وجود درگاه های پرداخت و فقدان حمایت های قانونی) ساماندهی شد. همچنین راهبردهای مناسب در استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 6 مقوله فرعی (استفاده از ظرفیت های ارتباطی و اطلاع رسانی فضای مجازی، اعمال مدیریت برند، مخاطب محوری ، هویت سازی و خلاقیت) ارائه گردید و در پایان پیامد های حاصل از استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 4 مقوله فرعی (تثبیت ومعرفی برند ، توسعه کسب و کار، بهبود روابط با مشتریان) ارائه وتبیین شد. در بخش کمی نیز 392 نفر از فعالان وصاحبان حوزه برندسازی شخصی وشغلی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از پرسشنامه بسته مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های بخش کمی نشان داد،بین متغیر شبکه های اجتماعی اینستاگرام با برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 0/895، 0/647 و 0/250 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین شایستگی های فردی با ضریب مسیر 0/326 و 0/215 به ترتیب با متغیرهای برندسازی شخصی و موفقیت شغلی و برند سازی شخصی نیز با ضریب مسیر 0/525 با موفقیت شغلی تاثیر معناداری دارد. همچنین نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی و موفقیت شغلی در رابطه با شبکه های اجتماعی اینستاگرام مورد تایید قرار گرفت. بین متغیر اینستاگرام با برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 0/895، 0/647 و 0/250 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی و موفقیت شغلی در رابطه با اینستاگرام مورد تایید قرار گرفت.نتایج:نتایج حاصل از این پژوهش دردو بخش کیفی وکمی نشان داد، استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام با توجه به قابلیت ها وکارکردهای آن بویژه در حوزه کسب وکارهای اینترنتی نقش مهم وتاثیرگذاری برای توسعه برندسازی شخصی وموفقیت شغلی ایفا می کند.
جامعه پذیری سیاسی در بستر قومیت: تحلیل روایت جوانان سنندجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت شهروندان همسو با نظام سیاسی و همراه کردن شهروندان با زمینه های اجتماعی و قومی متفاوت با ارزش های مرجح سیاسی، از دغدغه های نظام های سیاسی در جوامع متکثر به شمار می آید و از طریق جامعه پذیری سیاسی دنبال می شود. در پژوهش حاضر، ابعاد جامعه پذیری سیاسی (فعالیت سیاسی، آگاهی سیاسی و رفتار سیاسی) و رویکرد جوانان نسبت به منابع جامعه پذیری سیاسی (رسمی و غیررسمی) بررسی شده است. نظر به ماهیت اکتشافی و بسترمند پژوهش حاضر، رویکرد کیفی و روش تحلیل، روایت اختیار شده است. میدان مطالعه شده، جوانان 18 تا 32 سال شهر سنندج است که طی آن با 36 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. بر مبنای یافته ها، سیاست هراسی بر پنداشت جوانان سایه افکنده است و ازنظر جوانان، فعالیت سیاسی به مثابه پیشه خواص، کُنش سیاسی وفاداری و اعتراضی تداعی می شود. آگاهی سیاسی جوانان، حول «ذهنیتِ ناهمسازی دین و سیاست» و «زیست سیاسی شهروندمدار» صورت بندی شده است. در سطح رفتار سیاسی، جوانان نسبت به تغییر از مجرای صندوق رأی مردد و ناامید بودند. تجربه و درک جوانان از منابع رسمی جامعه پذیری سیاسی بر «فاصله گیری کارگزاران نهادی از جامعه»، «کاشت وارونه صداوسیما» و « نظام آموزشی ایدئولوژیک» دلالت داشت. بر مبنای روایت جوانان، رویکرد منابع غیررسمی جامعه پذیری، «سیاست پرهیزی همسالان» و «زوال اعتمادی نهادی خانواده» را نشان می داد. نتایج این پژوهش نشان از ناهم سویی منابع رسمی و غیررسمی جامعه پذیری سیاسی در میدان مطالعه شده دارد.
ارزیابی برازش الگوی کلانتری مطلوب در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد مشتری مداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
57 - 87
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کلانتری ها مهم ترین و اساسی ترین یگان های اجرایی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شوند و مسئول برقراری نظم و امنیت در سطح حوزه استحفاظی خود می باشند. هدف پژوهش حاضر ارائه و ارزیابی برازش الگوی کلانتری مطلوب در فرماندهی فراجا با رویکرد مشتری مداری بوده است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و نحوه گردآوری داده ها به روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه رؤسای کلانتری های استان تهران (شرق، غرب و مرکز) بوده که حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به تعداد 50 نفر انتخاب شدند. روایی ابزار گردآوری داده ها به صورت صوری و محتوایی توسط خبرگان و کارشناسان آشنا به موضوع و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ با مقدار با 909/0 مورد تأیید و داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss و LISREL8.5 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های این پژوهش بررسی برازش مدل در هر سه بعد ساختاری، محیطی و کارکردی نشان داد که مقدار t مربوط به هر بار عاملی در هر سه بعد در بازه 1.96- تا 1.96 با 95% معنی دار و مورد تأیید می باشد همچنین بُعد ساختاری مؤلفه تجهیزات با بار عاملی 91 درصد و در بعد محیطی مؤلفه سیاسی با بار عاملی 88 درصد و در مؤلفه کارکردی مؤلفه پیشگیری با بار عاملی 86 درصد در جایگاه اول و بیشترین تأثیر بر الگوی موصوف داشته اند؛ که نشان از برازش قوی و مناسب می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق و برازش مناسب مدل کلی، برنامه ریزی و عملیاتی نمودن الگوی کلانتری مطلوب، که یک مدل بومی و بهره مند از مزایای ابعاد و مؤلفه های می باشد، موجب ارتقاء سطح کلانتری ها با رویکرد مشتری مداری خواهد شد.
عوامل مؤثر بر گرایش به نگهداری سلاح گرم غیر مجاز و تأثیر آن بر امنیت عمومی دراستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نگهداری سلاح گرم غیرقانونی توسط مردم در خانه ها به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است و رخ دادهایی تلخ و ناگواری به بار آورده است. هدف این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به نگهداری سلاح گرم غیرمجاز و تأثیر آن بر امنیت عمومی در استان ایلام است.
روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نقطه نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات، از نوع تحقیقات آمیخته (کیفی-کمی) است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و خبرگان انتظامی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری( 15 نفر) انتخاب و در بخش کمّی تمامی شهروندان ایلامی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که از روایی صوری برخوردار است. برای آزمون فرضیه ها، از نرم افزار spss نسخه 22 و نرم افزار لیزرل نسخه 5/8 استفاده و برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون (تم) استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد؛ 37 زیر مقوله در قالب 6 مقوله (عوامل ساختاری و اداری، شرایط اقتصادی و ژئوپلیتیکی، عوامل زمینه ای، عوامل فردی، عوامل رفتاری، شرایط فرهنگی- اجتماعی)، عوامل مؤثر بر گرایش به نگهداری سلاح گرم غیرمجاز و تأثیر آن بر امنیت عمومی در استان ایلام هستند.
نتیجه گیری: تحلیل یافته ها و نتایج نشان داد که بُعد ساختاری و اداری بیشترین و بُعد زمینه ای کمترین تأثیر را در گرایش به نگهداری سلاح گرم غیرمجاز در بین مردم را دارد