فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
35 - 54
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دهه های اخیر، به دنبال ارتقاء سطح سرمایه های اقتصادی و اجتماعی زنان و توانمندی بیشتر آنان در جامعه ایران، نقش آفرینی آنان در حوزه های مختلف زندگی خانوادگی و اجتماعی بیشتر شده است. افزایش نقش آفرینی زنان از جمله زمینه های عمده تغییرات اجتماعی خانواده ایرانی بوده است. به نظر می رسد میزان نقش آفرینی اقتصادی زنان در خانواده، تابعی از درجه اشتراک و همسانی زنان در شاخص های اجتماعی و اقتصادی با همسران خود می باشد. بطوری که زنانی که از موقعیت ها و منزلت های همانندی با همسران شان برخوردارند، از قدرت و استقلال تصمیم گیری بیشتری نیز برخوردارند. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش همسان همسری در تبیین تفاوت های مربوط به تصمیم های اقتصادی زنان در خانواده در شهر اسلام آباد غرب بوده است.
روش و داده ها: روش پژوهش کمی و جامعه آماری زنان دارای همسر شهرستان اسلام آباد غرب در سال ۱۴۰۱ بوده که ۳۷۷ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و مورد پیمایش قرار گرفتند. یافته ها: میانگین شاخص تصمیم گیری در حوزه های مختلف اقتصادی اقتصادی توسط زنان در خانواده 05/3 از ۵ بوده است. میانگین تصمیم گیری زنان در خرید مواد غذایی، تحصیل فرزندان، خرید پوشاک و لوازم خانگی بیشتر از بقیه موارد بوده است. همسان همسری در تحصیلات، پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده زن و همسر، تعداد اعضای خانواده زن و همسر و رتبه تولّد زن و همسر بیشتر بوده است. میانگین تصمیم گیری اقتصادی زنان در وضعیّت همسان همسری و عدم همسان همسری به نفع زنان، بیشتر از وضعیّت عدم همسان همسری به نفع مردان بوده است. بحث و نتیجه گیری: برمبنای یافته ها می توان نتیجه گرفت که همسان همسری عینی یعنی همانندی زن و شوهر در سن، تحصیلات، درآمد، اشتغال و ... بیشتر شده است و این امر، باعث تغییر در تصمیم های مهم خانواده از جمله تصمیم های اقتصادی شده است که قبلاً کاملاً مردانه فرض می شد. پیام اصلی: با وجود نابرابری جنسیّتی در خانواده و جامعه و همچنین مشارکت اقتصادی کمتر زنان در مقایسه با مردان، نقش زنان در تصمیم های اقتصادی خانواده به دلیل همسان همسری بیشتر شده است. بنابراین، همسان همسری یکی از مکانیسم های تغییر در الگوهای سنتی خانواده و بتدریج تغییرات جامعه خواهد بود.
زندگی زیرِ سایه شوهرِ مهاجر: تجربه زیسته زنان بلوچ در غیاب همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
271 - 302
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر درصدد مطالعیه تجربیه زیستیه زنان بلوچ در غیاب همسرانشان برآمده است. جهت دست یابی به هدف تحقیق از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسانیه تفسیری استفاده شده است. روش مطالعه: به این منظور با 15 نفر از زنان و کودک-زنان بلوچی ساکن در شهرهای میرجاوه و خاش که به تنهایی در غیاب شوهرانشان (به شکل موقت یا نیمه موقت) زندگی کرده اند، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته و عمیق انجام و برای گزینش آن ها روش نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد. تحلیل داده ها براساس گام های پدیدارشناسی تأویلی کریست و تانر انجام شد که در آن تم ها یا معانی شناسایی شدند و در نهایت 6 مقولیه اصلی، 14 زیرمقوله و 103 مفهوم استخراج و مورد تفسیر نهایی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مشارکت کنندگان تحقیق بیشتر به دلایل مشاغل همسرانشان همچون سوخت بری، کارگری فصلی در شهرهای دیگر و رانندگی ماشین های سنگین و... از همسران خود دور هستند و به شکل منفرد نظام خانوادیه خود را اداره می کنند و در این راستا با گونیه دیگری از زیست اجتماعی و خانوادگی روبه رو می شوند. زنان بازماندیه بلوچی در زیست جدید خود از یک سو تجارب خوشایندی همچون تحرک فزون یافته را تجربه می کنند و از سوی دیگر با تجارب ناخوشایندی نظیر احساس ناامنی، دغدغه های جنسی، کنترل شدگی چندسویه، گسست های روحی-روانی و احساس ناتوانمندی به ویژه در امور مربوط به فرزندان مواجه می شوند. نتیجه گیری: زنان بازمانده در غیاب شوهر، زیست متفاوتی تحت عنوان زندگی در سایه یا زیر ساییه شوهر را تجربه می کنند که زندگی در زیر پرچم و لوای شوهر با وجود عدم حضور فیزیکی اوست که از نظر آنان واقعه ای ناخوشایند همراه با اثرات مخرب است.
زمان به عنوان شاخص فقر: مطالعه فقر زمانی جمعیت شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر زمانی علیرغم اهمیت ذاتی و پیامدهایی که برای سلامت و بهره وری افراد و توسعه اقتصادی-اجتماعی جامعه دارد، در مطالعات داخل کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است و شناختی در این زمینه در سطح ملی وجود ندارد. در این مطالعه، با بهره گیری از داده های سه دوره پیمایش گذران وقت مناطق شهری ایران (سال های 88-1387، 94-1393 و 99-1398)، شاخص فقر فوستر گریر و توربک (FGT) برمبنای مقدار زمان اختصاص داده شده به فعالیت های شغلی (دستمزدی) و خانگی (غیردستمزدی) محاسبه شد تا به این سؤالات پاسخ داده شود: شیوع فقر زمانی چقدر است؟ شیوع این پدیده تا چه حد در طول زمان تغییر کرده است؟ تا چه حد تفاوت های جنسی و سنی در این پدیده مشاهده می شود؟ یافته های مقاله حاکی از آن بود که فقر زمانی در مناطق شهری ایران پدیده ای عمدتاً مردانه است که این یافته بر اساس مطالعات پیشین با وضعیت سایر جوامع همخوانی ندارد. همچنین بیشترین شیوع و شکاف فقر زمانی در سنین میانسالی (59-40 سال) مشاهده شد که همسو با نتایج تحقیقات گذشته است. مقادیر ناچیز شاخص مجذور شکاف فقر زمانی بیانگر شیوع بسیار کم فقر زمانی شدید در مناطق شهری کشور بود. شیوع بیشتر فقر زمانی شدید بین مردان نشان می دهد که به طور کلی فعالیت های شغلی نسبت به فعالیت های خانگی تأثیر بیشتری در تجربیه فقر زمانی دارد. مطالعات آینده می توانند با بررسی رابطه فقر اقتصادی و فقر زمانی، تبیین فقر زمانی با استفاده از رویکرد تلاقی و توجه به چندبُعدی بودن تعیین کننده های آن و مقایسه الگوها و تعیین کننده های این پدیده در مناطق شهری و روستایی به درک عمیق تر پدیده فقر و سیاست گذاری مبتنی بر شواهد برای محو آن کمک کنند.
تأملی در چشم اندازهای آرمان شهری در اندیشه بنیان گذاران جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر پیرامون جامعه مطلوب و اندیشه های آرمان شهری بیانگر نوعی نیاز فکری در جهت اصلاح جوامع و حرکت به سوی وضعیتی بهتر بوده است. خط سیر تحولات فکری جوامع در مورد شکل گیری و معرفی جامعه های مطلوب و تغییر ماهوی آن در دو سده اخیر در ظهور تفکر جامعه شناختی و علم جامعه شناسی مبین نوعی همپایگی دیرپای جوامع و اندیشه های پیرامون آن از یکسو و رشد و تکامل این اندیشه ها تا زمان حاضر بوده است. اندیشمندان اولیه جامعه شناسی در طی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم متأثر از فضاهای سیاسی و اجتماعی و ریشه های تفکر آرمان شهری در دوره های قبلی هرکدام به نحوی به جامعه موردنظر خود پرداخته اند. این مقاله باهدف شناسایی عناصر مهم جامعه مطلوب در آثار و اندیشه های آن ها به روش مرور تحلیلی تلاش دارد تا نوعی ارتباط بین تفکر آرمان شهرگرایی و جامعه شناسی را در ابتدای شکل گیری آن موردبررسی قرار دهد. شواهد و نتایج نشان می دهد نوعی اشتراک قوی بین دغدغه های جامعه شناسان و آرمان شهرخواهی در پایان قرن نوزدهم وجود دارد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که اندیشه های اولیه جامعه شناسی دارای یک عنصر پنهان آرمان شهری در بطن خود بوده است.
مطالعه خانواده محور مراقبت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
83 - 105
حوزههای تخصصی:
مراقبت الکترونیک با بهره گیری از سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) ضمن کنترل ازراه دور بزهکاران، امکان حضور نظام مند و محدود ایشان در جامعه، در دوران تحمل کیفر را فراهم می سازد. مقاله حاضر با کاربست روش توصیفی تحلیلی، آثار حکم مراقبت الکترونیک علیه پدر/مادر را بر جریان رشد شخصیتی کودکان و تداوم زندگی خانوادگی بزهکاران بررسی نموده است. برابر یافته های این مقاله، با لحاظ مصالح خانواده محکوم، مراقبت الکترونیک می تواند یک تصمیم قضایی خانواده محور و بسترساز رعایت صورت تکامل یافته تری از اصل شخصی بودن اجرای مجازات ها و فردی کردن پاسخ های کیفری باشد. ضمناً درنظرگرفتن شخصیت بزهکار، نقش او در خانواده، میزان توانمندی و مسئولیت پذیری او طی مراقبت الکترونیک می تواند زمینه ساز ایفای کارکردهای مرتبط با نقش او توسط خودش و رعایت حقوق سایر اعضای خانواده شود. مراقبت الکترونیکی در بهترین حالت ممکن، ضمن حفظ خودکفایی خانواده، رشد سالم شخصیتی کودکان و تداوم زندگی خانوادگی را رقم می زند. در فرضی که محل تحمل دوران مراقبت الکترونیک از سکونتگاه خانواده جداست نیز می تواند ضمن دور نگه داشتن بزهکار از معایب همنشینی با بزهکاران در زندان، خانواده را از رفتارهای احتمالی نامناسب بزهکار دور نگه دارد و زمینه ساز تعامل مناسب بزهکار با اعضای خانواده در آینده شود.
بازشناسی فضایی -کالبدی معماری خانه های دوره قاجار در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
48 - 63
حوزههای تخصصی:
خانه به عنوان مهم ترین گونه بنا همواره در نظر معماران و صاحب نظران جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. از دیربار در طراحی خانه های سنتی ایران، توجه به مسئله اقلیم و تحولات اجتماعی و اقتصادی عوامل مهمی در معماری به شمار می آمده است. معماری مسکونی در دوره ی معاصر تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله تغییر روش های ساختمانی سنتی به مدرن، به طور اجتناب ناپذیری تغییر شکل داده و از درون گرایی سنتی به برون گرایی مدرنیستی سوق پیدا کرده است. در محله های تاریخی شهر مشهد خانه های ارزشمندی وجود دارد که به واسطه تغییر شیوه زندگی، طرح های توسعه بافت مرکزی، تعدد مالکین و مهاجرت ساکنین در معرض تخریب قرار گرفته اند. از آن جایی که هدف این نوشتار احیای الگوهای از دست رفته معماری مسکونی است، معماری خانه های مشهد در دوره ی قاجار بررسی شده و مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند. بازگشت دوباره به الگوهای مسکن بومی مشهد، بررسی نحوه ی کاربست ارزش های ایرانی در چیدمان فضایی و احیا و بازآفرینی این سنت فراموش شده، هدف غایی طرح حاضر است. قدم اول در نیل به این هدف، مستندسازی خانه ها و جمع آوری اطلاعات لازم در قالب عکس، نقشه و بهره گیری از منابع مکتوب و شفاهی است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های تفسیری- تاریخی و مطالعه موردی است که براساس مشاهده میدانی و مطالعات کتابخانه-ای و مصاحبه شفاهی به جمع آوری و تحلیل اطلاعات پیرامون خانه های مشهد پرداخته شد. پژوهش حاضر با تمرکز بر معماری خانه های تاریخی دوره قاجار شهر مشهد به بازشناخت و گونه شناسی این خانه ها پرداخته و در پی پاسخ دادن به این پرسش اصلی است که نظام فضایی خانه های سنتی مشهد در دوره قاجار چگونه شکل گرفته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که خانه های مشهد با مشخصات معماری اقلیم سرد و نیمه خشک، عمدتاً درونگرا ساخته شده اند و آن ها را براساس ویژگی های فضای معماری و نحوه چیدمان فضا در اطراف حیاط می توان طبقه بندی کرد. بسیاری از ویژگی های خانه های مشهد به نحوی با متغیّرهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و اقلیمی هماهنگ بود ه اند. هر چند در دوره قاجار تغییرات کالبدی و فضایی در معماری مسکونی مشهد اعمال شد.
قرآن و سازوکارهای علّی در تبیین آسیب های اجتماعی با تطبیق بر گزاره تأثیر دنیادوستی بر گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین های علّی در علوم اجتماعی متشکل از سه عنصر اصلی اند: متغیر مستقل، متغیر وابسته و رابطه میان آنها که در قالب سازوکار علّی بیان می شود و توضیح سازوکارهای علّی، منوط به شناسایی و تحلیل عوامل میانجی میان متغیر مستقل و متغیر وابسته است. هدف این مقاله، برقراری پیوند میان مضامین قرآنی و ادبیات سازوکاریابی پیرامون یک فرضیه مشخص است. بدین منظور، بر مبنای ارتباط تنگاتنگ میان دو مفهوم گناه و آسیب اجتماعی، گزاره بیانگر تأثیر دنیادوستی بر گناه در کانون توجه قرار گرفته و با جست وجو در آیات قرآن کریم و با بهرگیری از فنون روش تحلیل محتوای کیفی عرفی کوشش شده است چهارچوب جامعی از عوامل میانجی میان دنیادوستی و گناه، شامل متغیرهای کنشی، انگیزشی و ساختاری تدوین شود، چهارچوب جامعی که می تواند در تبیین بسیاری از آسیب های اجتماعی از طریق ربط دادن متغیرهای مستقل و وابسته به کار آید. در این راستا بالغ بر 600 عامل گوناگون کدگذاری شدند که پس از حذف موارد مشابه، میان دو دسته از عوامل میانجی تفکیک شد: عواملی که اثرگذاری آنها به گناه خاصی اختصاص دارد و عواملی که دامنه تأثیرشان شامل گناهان مختلف می شود. با توجه به گستردگی عوامل دسته اول، از طرح آنها در این بحث صرف نظر و تنها بر عوامل دسته دوم تمرکز شد که شامل حدوداً 150 عامل میانجی بودند.
کاربست برنامه ریزی راهبردی در توسعه گردشگری میراث فرهنگی (مورد مطالعه: آثار و ابنیه تاریخی شهرستان کلات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
87-122
حوزههای تخصصی:
جاذبه های گردشگری میراث فرهنگی در یک منطقه، زمینه ساز بهره مندی از ظرفیت های مستتر جهت پاسخگویی به نیازها، بهبود شرایط و خلق موقعیت های جدید می باشد. شهرستان کلات علی رغم برخورداری از چنین جاذبه هایی، در غیاب برنامه ای جامع برای مدیریت هماهنگ در این حوزه، بِطور شایسته و بایسته در جایگاه والای خود مورد توجه کافی قرار نگرفته؛ لذا پژوهش حاضر با کاربست برنامه ریزی راهبردی به منظور توسعه گردشگری میراث فرهنگی در این منطقه (با تأکید بر آثار و ابنیه تاریخی آن)، تحت رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش های تحلیل کمی و کیفی و ابزارهای کتابخانه ای (شناخت چارچوب نظری و تجربی) و پیمایشی (مشاهده، جلسات هم اندیشی کارگروهی و مصاحبه به روش نمونه گیری گلوله برفی) به جمع آوری اطلاعات پرداخته و با اعمال نظر کارگروه های تخصصی در ماتریس ارزیابی عوامل درونی و بیرونی، موقعیت راهبردی منطقه را تبیین نموده و با تدوین بیانیه چشم انداز، جایگاه مورد انتظار را متصور گشته است؛ سپس در مواجهه عوامل ماتریس SWOT، به ارائه راهبردهای چهارگانه و اولویت بندی آن ها در مدل QSPM پرداخته؛ در نهایت نیز جهت تحقق هدف، سیاست ها و برنامه های اقدام را ارائه نموده است. نتایج تحقیق حاکی از اهمیت راهبردهای «رونق بخشی اقتصادی جاذبه های میراث فرهنگی» و «تحکیم هویت و موجودیت جاذبه های میراث فرهنگی» به عنوان اولویت های اول و دوم برنامه توسعه می باشد؛ سپس به ترتیب راهبردهای «تأمین نیازمندی های مادی، معنوی و غنای روحی گردشگران»، «حفظ کیفیت و تداوم ارتباط کالبدی و بصری میان جاذبه های میراث فرهنگی» و «تثبیت حقوقی و سیاسی- اداری منطقه»، اولویت های سوم تا پنجم برنامه را به خود اختصاص داده اند.
امکان تحقق حوزه عمومی در برنامه معرفتی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
29 - 54
حوزههای تخصصی:
متون معرفتی از موقعیت های رسانه ای هستند که در چارچوب آن ها نحوه دسترسی گفتمان ها در رسانه، واکاوی می شود. در این مقاله، با تمرکز بر متون معرفتی تلویزیون جمهوری اسلامی، تلاش شده است، فرایند تثبیت و بازتولید گفتمان مسلط، به شیوه ای نظام مند بررسی شود، تا مشخص شود این گفتمان با چه راهبردی هایی مشروعیت و مقبولیت خود را کسب می کند. بدین منظور، مجله تصویری زاویه که از برنامه های صداوسیما در حوزه علوم انسانی محسوب می شود؛ به عنوان نمونه موردی پژوهش، انتخاب و با روش تحلیل گفتمان انتقادی 44 قسمت از آن، طی سال های 1397 تا شهریور 1400، بررسی شده است. طبق نتایج این پژوهش، این برنامه، در لایه های مستتر، با مرکزیت قرار دادن دال محوری اسلام ناب محمدی، با راهبرد های گفتمانی همچون غیریت مندی، بازتولید "خود" و "دیگری"، مداخله هژمونیک، برچسب زنی، آلوده انگاری و ... از نظام فکری گفتمان های معارض، شالوده شکنی می کند. طبق نتایج، این برنامه در لایه های سطحی، داعیه یاری رسانی به حوزه عمومی را مطرح می سازد؛ اما با مطالعه نظام مند مشخص شد منازعات گفتمانی صورت بندی شده؛ نه در جهت تشکیل حوزه عمومی، بلکه فقط در جهت تثبیت گفتمانی است و این برنامه نسخه تقلیل یافته ای از حوزه عمومی را به نمایش می گذارد که در ورای آن، اهداف گفتمانی مستتر است.
مقاومت فرهنگی (با نگاهی ویژه به رمان هایی منتخب از بومیان آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۶۶
43 - 68
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، مقاومت فرهنگی نشان دهنده استراتژی است که جوامع یا افراد به منظور حفظ و تقویت فرهنگ خود در مواجهه با فرهنگ هژمون به کار می گیرند. دراین راستا، رمان هایی منتخب از نویسندگان بومی آمریکا انتخاب و تحلیل می شوند. شخصیت های این رمان ها با استفاده از ضدگفتمان هایی که هدفشان نفی، مقاومت و تعلیق گفتمان هژمون است، در برابر گره گاه های (دال) مرکزی فرهنگ غالب مقاومت می کنند. فرهنگ فرودست به جای پذیرش صرف گفتمان مسلط، با به کارگیری عناصری از فرهنگ خود مانند خاطرات، داستان گویی و ترانه های فولکلور، سعی در مفصل بندی معناهای جدید و تثبیت نسبی آن ها، حول دال مرکزی فرهنگ خود دارند. شخصیت هایی که در این مطالعه تحلیل شده، عناصر باقی مانده ای که گفتمان مسلط را زیر سؤال برده و نفی کرده اند، به یاد می آورند و از آن ها برای ایجاد گسست استفاده می کنند و در نهایت، گره گاه های گفتمان هژمون را واسازی می کنند. براساس این مهم، پژوهش حاضر با هدف برساخت استراتژی مقاومت فرهنگی، با روش تحلیلی توصیفی و تکیه بر رویکرد برساخت گفتمان، درصدد تحلیل عناصر فرهنگ بومیان آمریکا می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که رمان های مورد بررسی از الگویی خاص برای مقاومت پیروی می کنند که می تواند مورد استفاده سایر فرهنگ های تحت فشار گفتمان هژمون قرار گیرد.
اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان استان قم (مدل سازی بر اساس معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
343 - 354
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به جهت بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان انجام شد.
روش: این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و روش مور استفاده توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل می دادند. حجم نمونه 212 نفر بود که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه هوش معنویSISRI24 کینگ(2008) و پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی AEQ ونزر(2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985)صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار25 SPSS و AMOS26صورت پذیرفت.
یافته ها: بین تمام مولفه های هوش معنوی و کیفیت تجربه زیباشناختی (59/0r=)و رضایت از زندگی(47/0r=) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد(45/0r=). یافته های تحلیل مسیر نیز میانجی گری کیفیت تجربه زیبایی شناختی در رابطه هوش معنوی و رضایت از زندگی را تایید می کند.
نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت هوش معنوی و کیفیت تجربه زیبایی شناختی از متغیرهای مهم در رضایت از زندگی معلمان هستند.
Exploratory and Confirmatory Factor Analysis of Components for Developing an Unlimited Generation Education Model in the 2050 Domain(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the inherent duties of the Cultural and Social Affairs Department of Farhangian University is to extend the governance of cultural and social spheres across all dimensions of the university. In this regard, numerous and diverse plans and activities have been implemented in recent years. The aim of this article is to analyze the cultural and social activities conducted at the university level and to provide an optimal model in this context.
Methodology: The Three-Branch Model was used as a theoretical framework. The method employed was mixed, comprising both qualitative and quantitative sections. The qualitative sample population included 30 cultural experts selected through purposive sampling. The quantitative sample population consisted of 194 active members of student organizations, chosen through stratified random sampling. Data collection techniques included in-depth interviews and questionnaires.
Findings: The findings indicate that structural factors (0.195), behavioral factors (0.368), and contextual factors (0.312) play significant roles in the formation of issues and problems in cultural and social programs and activities. Additionally, the regression results show that 63% of the variance in the dependent variable is explained by these three variables: structural factors, contextual factors, and behavioral factors.
Conclusion: The findings of this study indicate that the structural, behavioral, and contextual factors play significant roles in shaping the outcomes of cultural programs and activities at Farhangian University. This section discusses the implications of these results, drawing on relevant literature to highlight the broader context and potential strategies for enhancing the effectiveness of cultural programs in higher education.
نقش ورزش در تاب آوری اجتماعی ورزشکاران: مطالعه ای در شهر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
106 - 121
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت نقش ورزش در تاب آوری اجتماعی ورزشکاران آمادگی جسمانی شهرکرمان در بازه زمانی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است. روش گرانددتئوری است. جامعه آماری در این پژوهش ورزشکاران آمادگی جسمانی شهر کرمان بود. حجم نمونه تا اشباع مفهومی ادامه داشت که این مهم با با ۱۶ مصاحبه عمیق در بین ورزشکاران آمادگی جسمانی شهر کرمان ممکن شد. روش نمونه گیری هدف مند بود داده ها با نرم افزار MAXQDA ورژن ۲۰ کدگذاری شد. جهت اعتباریابی کدها دو متخصص دیگر کدگذاری ها را مجدد انجام دادند که ضریب توافق کدگذاری ها ۷۷/۰ به دست آمد. یافته ها نشان داد که ورزش بر تاب آوری اجتماعی ورزشکاران اثرگذار است. به تعبیری دیگر، ورزش با تغییر شیوه حل مسئله و ایجاد عادت های تاب آور در ورزشکاران، ایجاد همبستگی اجتماعی ویژگی رفتاری تاب آوری را در ورزشکاران افزایش می دهد. در نتیجه می توان ورزش را به عنوان یک عامل مهم در ایجاد تعادل روانی اجتماعی و به عنوان یک راه حل مناسب برای گذار از بحران برای افراد معرفی کرد.
آینده مسئله حجاب در ایران با تجزیه و تحلیل روندها و پیشران ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مروری بر تاریخ ایران زمین نشان دهنده فراز و فرودهایی در مسئله حجاب بانوان می باشد. این پژوهش درصدد بررسی آینده حجاب باتوجه به وضعیت فعلی پوشش زنان ایران، با روش تحلیل کیفی و باهدف تخمین آینده حجاب در ایران، به تجزیه وتحلیل روندهای گذشته و پیش ران های موجود برآمده و مباحث آن در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی سامان یافته است. تاریخ، فرهنگ، تمدن، دین و مذهب، مخالفت های مردمی و دولتی از جمله روندها و عناصر پیشران ایجابی به شمار می روند که در مقابل عناصر سلبی چون عمل به مظاهر غرب، تأثیرپذیری سیاستمداران از دیگر کشورها، سیاست حکومت قرار دارند. از سوی دیگر در عصر جمهوری اسلامی ایران در تحلیل روندها و پیشران های ایجابی می توان به فرهنگ دینی، ماهیت فرهنگی انقلاب، حساسیت شرعی، اجتماعی اشاره داشت که در مقابل روندها و پیشران های سلبی چون توجیه نبودن نخبگان و مجریان، فقدان برنامه یا قانون یا عدم اجرای برنامه یا قانون، تساهل و تسامح، غفلت و انفعال در بخش متولیان و ناآگاهی از فلسفه حجاب، عدم آگاهی از قوانین حجاب، فضای مجازی و تأثیرات آن در بخش شهروندان قرار دارند. یافته ها نشان می دهد ایرانیان پیشینه مستحکمی در مسئله حجاب دارند و تلاش های پادشاهان درگذشته و معاندان انقلاب در زمان حاضر در جهت کشف حجاب موفقیت آمیز نبوده و تجری های صورت گرفته توسط برخی از بانوان در عصر حاضر با وضع قانون کارآمد و اجرای دقیق آن بر طرف خواهد شد. هر چند نمی توان انفعال و سردرگمی مسئولان را در مواجهه با کشف حجاب های موردی نادیده گرفت.
واکاوی دیدگاه نخبگان از تمایل زوجین به فرزندآوری با تأکید بر سیاست های کلی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1411 - 1444
حوزههای تخصصی:
کاهش نرخ باروری و حرکت جمعیتی جامعه به سمت سالمندشدن از جمله دلایلی است که بررسی موضوع فرزندآوری در ایران را برای محققین ضروری کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، واکاوی دیدگاه نخبگان از تمایل به فرزندآوری و شناسایی عوامل مرتبط با آن در استان لرستان است. برای پژوهش حاضر از روش شناسی کمی(روش کیو) استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل نخبگان لرستانی صاحب نظر در حوزه مباحث جمعیتی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل یافته ها از نرم افزار اِس پی اِس اِس 26 و ایموس گرافیک 24 استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که احساس ناامنی زوجین در بعد شغلی با 97/4، احساس ناامنی در بعد هزینه های زندگی با 72/4، احساس ناامنی در بعد مالی و درآمدی با 61/4، در بعد مسکن با 55/4، مهاجرت کردن با 42/4، مهارت های زندگی زوجین با 67/3 بیشترین تأثیر را بر گرایش به فرزندآوری زوجین استان لرستان دارد. عوامل متفاوتی در تمایل زوجین به فرزندآوری نقش دارند. از جمله این عوامل که در این پژوهش به اثبات رسیدند عبارتند از عوامل اقتصادی چون درآمد مالی، اشتغال، مسکن، عوامل سیاسی چون حمایت دولت از زوجین و برنامه ریزی و سیاستگذاری مناسب و عوامل فرهنگی و اجتماعی که بتواند نگاه زوجین به فرزندآوری را تغییر دهد.
راهکارهای ارتقای فرهنگ مشارکت سازمان ها در پیشگیری از جرائم خشن؛ مطالعه موردی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
43 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و ارائه راه کارهای ارتقاء فرهنگ مشارکت سازمان های مردم نهاد در پیش گیری از جرائم خشن در شهر همدان است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی است. جامعه آماری پژوهش را فرماندهان انتظامی استان همدان تشکیل دادند و حجم نمونه به صورت هدفمند و تا اشباع نظری که ۲۵ مورد بود، ادامه یافت. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان استفاده گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که هر چه مشارکت بین سازمان های مردم نهاد با فراجا بیشتر باشد، پیشگیری از جرم بهتر صورت می گیرد، بر این اساس، چهار شیوه کلی به عنوان راه کارهای ارتقاء فرهنگ مشارکت سازمان های مردم نهاد در پیش گیری از جرائم خشن در شهر همدان شناخته شدند که عبارتند از: 1- راه کارهای آگاهی محور با 20 شاخص (مضمون سازمان دهنده: آگاهی بخشی، آموزش دهی و ترویج سازمان های مردم نهاد)، 2- راه کارهای اعتمادمحور با 26 شاخص (ارتباط سازی، تعامل بین بخشی و برون بخشی و اعتمادسازی)، 3- راه کارهای عملیاتی با 40 شاخص (اجرای طرح های اجتماعی، کمک اقتصادی، تفویض اختیار و بسترسازی عملیاتی) و 4- راه کارهای قانونی و حقوقی با 19 شاخص (مداخله قانونی و پشتیبانی و بسترسازی حقوقی).
اشتراک دیدگاه موج جدید نهضت زنان در غرب پیرامون نقش زنان در خانواده با نظرات اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1275 - 1292
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مربوط به نظام خانواده، حقوق و وظایف زن و مرد است. دین اسلام با بیان حقوق زن و مرد و اصل قرار دادن معیار انسانیت، نگاهی مساوات گونه و متناسب با جایگاه و تفاوت های جنسیتی هریک از زن و مرد تعریف کرده است و در کنار بُعد انسانی به بُعد الهی آن نیز توجه دارد. نقش ها و حقوق بیان شده برای زنان و مردان در راستای رسیدن آنان به کمال است تا درنهایت، زمینه ساز جامعه ای متعالی شوند. درمقابل، نهضت زنان در موج های اول و دوم به صورت افراطی، هرگونه تفاوت میان حقوق زن و مرد را موجب فرودستی و ظلم به زن می دانستند و خواهان حقوق برابر و مشابه بین زن و مرد در تمامی عرصه ها بودند؛ اما این تفکر در موج جدید با لحاظ تفاوت های طبیعی و فیزیولوژی غیرقابل انکار بین زن و مرد، نگاهی تعدیل شده به جایگاه زن داشته و در تعریف هویت زن و نقش مادری، بازنگری کرده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با هدف بیان اشتراک نظر های نهضت زنان در موج جدید با اسلام، پیرامون نقش زن در خانواده، به این نتیجه رسید که طرفداران نهضت زنان پس از جنجال سازی و افراط در بیان جایگاه زن، درنهایت به محورهای مشترک فراوانی با دیدگاه اسلام رسیدند. بر این اساس، جایگاه زنان در خانواده، ارزشمند بودن نقش مادری و احترام به فرزندآوری آنان، مخالفت با سقط جنین و روابط جنسی خارج از چهارچوب خانواده از اشتراکات بین دو دیدگاه است.
سازمان های غیردولتی و برساخت مسائل محیط زیست: توقف طرح بایوجمی در تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مقاله حاضر با هدف مطالعه نقش سازمان های غیردولتی در برساخت مسائل محیط زیست و با تمرکز به پروژه رسوب زدایی بایوجمی در تالاب انزلی، از منظری اجتماعی نوشته شده است. با آغاز مراحل آزمایشی پروژه بایوجمی، جنبش ضد بایوجمی در استان گیلان با مرکزیت شهر انزلی به راه افتاد که سازمان های غیردولتی یکی از مدعیان اصلی این جنبش بودند. ادعاسازی به عنوان بخشی از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، شیوه ای را که مشکلات محیط زیستی و همچنین ابزارها و شیوه های رسیدگی به آن ها از نظر اجتماعی ساخته شده و مورد مناقشه قرار می گیرند، برجسته می کند. این نوع برداشت از مشکلات محیط زیست به معنای تعریف این مسائل بدون توجه به ابعاد عینی آن ها نیست. بلکه منظور این است که باید به فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی مربوط به پیدایش چنین مشکلاتی نیز توجه کرد. روش مطالعه: پژوهش با روش مطالعه موردی کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون متون حاصل از مصاحبه، مشاهده و اسناد انجام شده است. مشارکت کنندگان 26 نفر از مؤسسان و هیأت مدیره سازمان های غیردولتی محیط زیستی استان گیلان هستند و اطلاعات مورد نیاز به کمک مصاحبه عمیق از مشارکت کنندگان، مطالعه اسناد و مشاهده میدانی گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مطالعه فعالیت های سازمان های غیردولتی در زمینه محیط زیست، بالاخص در زمینه مقاومت علیه اجرای بایوجمی، شش مضمون فراگیر شامل عملکردهای علمی، بلاغتی، آموزشی- ترویجی، رسانه ای، ارتباطات سازمانی و تاکتیک های عملی در مناقشه سیاسی، از داده های حاصل از تحقیق استخراج شد که بیانگر شیوه عمل سازمان های غیردولتی در فرآیند برساخت مسائل محیط زیستی است. نتیجه گیری: طی فرآیندی که شامل عملکرد سازمان ها در مضامین مذکور است، مسأله بایوجمی در عرصه عمومی مورد توجه قرار گرفته و تصمیم مبتنی بر خواست و ادعای سازمان های غیردولتی، برای حل آن گرفته می شود. با این وصف نتیجه کنشگری سازمان های غیردولتی در زمینه پروژه بایوجمی، در نهایت دستور توقف اجرای آن را به همراه داشت.
الزامات سیاست گذاری اجتماعی در حیطه مدیریت افکار عمومی با تأکید بر نقش رسانه ها و شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
49 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ضرورت سیاست گذاری اجتماعی در حیطه مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان می پردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش می نماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزه های علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرم افزارِ MAXQDA به این مهم پاسخ دهد که چه بستر و زمینه هایی موجب شکل گیری نوعی ذهنیت منفی میان ایرانیان شده است؟ چنانچه این تحقیق در گام نخست به دنبال فهم تأثیرگذاری علّت های شکل دهنده به بدبینی افکار عمومی و ذهنیت مشوّش ایرانیان و در گام دوم با تحلیل روابط معنادار علّت و معلولی در پی ارائه استراتژی هایی در حوزه سیاست گذاری اجتماعی است. یافته های تحقیق دال بر این بوده که از عواملی نظیر ِناامیدی، منفی گرایی، بی اعتمادی و کاهش اقبال به فضای رسانه ای رسمی می توان به عنوان بسترهای شکل دهنده به افکار عمومی ایرانیان نام برد. همین بسترها موجب شده اند که ویژگی های این افکار عمومی به سمت تغییر و تحوّل در روند کنشگری افکار عمومی (تبدیل واکنش به کنش)، نارضایتی و مطالبه گری مردم متأثر از جوّ رسانه ای و فضای مجازی، توجّه افکار عمومی به ارزش ها و هنجارهای جهانی، تمایل به شکل دهی جنبش ها و کنش های اعتراضی جدید و ... سوق پیدا کند. درنهایت با تکیه بر بسترها و ویژگی های افکار عمومی ایرانیان، می توان از سه مقوله اقدام تحت پوشش، اقدام هماهنگ ساز (شکل دهی به روایت های همسو) و اقدام رسانه ای جهت هدایت و مدیریت افکار عمومی بهره گرفت. با توجّه به آنچه گفته شد، می توان نتیجه گرفت که توجّه به رسانه ها و شبکه های اجتماعی بایستی هرچه بیشتر در راستای هدایت و مدیریت افکار عمومی مدنظر قرار گیرد.
نقش تبلیغات رسانه های اجتماعی بر تحقق ازدواج مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
154 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: پیشرفت فناوری و ارتباطات در سطح گسترده، نشان از مدنی الطبع بودن انسان دارد که این امر می تواند علاوه بر اثرگذاری مطلوب در سطح کلان، به عکس عمل نموده و اثرات نامطلوبی بر خانواده بگذارد. زیرا با به وجود آمدن انواع بسترهای فضای مجازی و پیوستن جوانان به رسانه های اجتماعی مختلف، سبب خارج شدن سنت و رویه غالب ازدواج از فرم اصلی خود شده است که حتی انتخاب همسر آینده آنان نیز تحت تأثیر اپلیکیشن های مجازی همسریابی و دوست یابی قرار گیرد. درواقع عامل اصلی در تحقق این دسته از ازدواج ها، برپایه علاقه وافر دو طرف به یک دیگر، خواست های سطحی گذر و عدم توجه به مذهب و دین هر دو طرف نکاح و یا به قولی کفو بودن در ازدواج است.روش پژوهش: از حیث روش استقرایی است. از حیث ماهیت روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است.یافته ها: در سال های اخیر در کشورهای مدرن، ازدواجی تحت عنوان ازدواج مدنی به رسمیت شناخته می شود که توجیه کننده ازدواج غیر مذهبی است و الگو گرفته شده از کشورهای پیشرفته ای است که جوامع این کشورها تحت تأثیر عقاید لائیک می باشند. درواقع عامل تحقق آن، تبلیغات رسانه اجتماعی در سطح گسترده در کشورهای عربی و اسلامی است. آیا تبلیغات در تحقق ازدواج مدنی، اثرگذار است؟ و از نظر حقوق، سیاست رسانه ای مطلوبی برای عدم گسترش مطالب ضدمذهبی و هنجارشکن در نکاح، تبیین شده است؟ در حالی که در این مقاله بدست می آید که قدرت نفوذ رسانه آن قدر اثرگذار است که حتی یک ازدواج مبتنی بر خواسته های لائیک، بر انتخاب افراد مسلمان اثرگذار خواهد بود. نتیجه گیری: علیرغم استفاده فراگیر از پلتفرم های رسانه اجتماعی توسط افراد در هر سنی سبب نفوذ آن بر نوع انتخاب ازدواج شده است که این مسئله در مورد استفاده از رسانه های اجتماعی، ماهیت و نفوذ آن بر نوع ازدواج، نیازمند تحقیقات اساسی و بنیادی است