فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
7 - 26
حوزههای تخصصی:
امکان اشتباه در روند تشخیص و درمان لزوم اطمینان از صلاحیت حرفه ای اطباء را می طلبد. براین اساس در تمدن اسلامی باتوجه به تجربیات ملل گذشته و نیازهای روز، آزمون و صدور مجوز برای شروع فعالیت درمانی و در کنار آن روزآمدی و نظارت بر روند ارائه خدمات درمانی و دارویی در راستای تضمین کیفیت موردتوجه قرار گرفت و با فرازوفرودهایی در مناطق مختلف دنیای اسلام تداوم یافت. این امر از سویی معلول عللی مانند حقوق بیمار و از سوی دیگر اطمینان از آموزش مناسب بود. در پژوهش حاضر با اتکا به گردآوری داده ها از منابع مختلف به روش توصیفی - تحلیلی تلاش می شود علل و ضرورت آزمون طبابت در دوره شکوفایی تمدن اسلامی و فرایند و چگونگی امتحان فارغ التحصیلان طب پیش از شروع فعالیت آن ها مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد صدور گواهی طبابت به عنوان نقطه کلیدی در زنجیره خدمات درمانی علاوه بر تأثیرپذیری از سنت های گذشته، ناشی از فعالیت پزشک نمایان در برخی برهه ها و بروز اشتباهات پزشکی بوده است. از سوی دیگر لزوم روزآمدی و نظارت در حین فعالیت حرفه ای در راستای تضمین کیفیت مدنظر بوده است.
پدیده اجتماعی - سیاسی تغییر تابعیت در گیلان عصر قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش روابط خارجی ایران در عصر قاجاریه، گیلان به واسطه شرایط خاص جغرافیایی به منطقه ای مرزی تبدیل شد و با توجه به برخورداری از خاک حاصلخیز و آب کافی برای کشاورزی، دول بیگانه از نظر سیاسی و تجاری به آن توجه کردند. در نتیجه افزایش اهمیت ولایت گیلان از نظر سیاسی، تجاری و اجتماعی در این دوره و در پی تأسیس کنسولگری های مختلف دول بیگانه در رشت، مردم گیلان با ورودگسترده اتباع بیگانه به این منطقه مواجه شدند. این تحول و حمایت همه جانبه دولت های بیگانه از اتباع خود و منافع آنها در گیلان، تبعات متعددی را در بر داشت که از جمله مهم ترین آنها، پذیرش تابعیت دولت های خارجی از سوی برخی از اهالی گیلان بود. این پدیده اجتماعی سیاسی در جامعه گیلان عصر قاجاری، به مسئله ای تبدیل شد که گروهی از آزادی خواهان و روشنفکران گیلانی نیز به آن اعتراض کردند. این مهم، دولت قاجاریه را بر آن داشت تا برای ممانعت از استمرار این پدیده در گیلان، اقداماتی را در دستور کار قرار دهد. در این پژوهش با رویکرد تاریخی و با روش توصیفی-تحلیلی، پذیرش تابعیت خارجی اهالی گیلان در ولایت گیلان، پدیده نوظهور دوره قاجاریه است که از سال 1300 1339ق/1882 1921م بررسی و تلاش های دولت های بیگانه برای افزایش اتباع خود از بین مردم گیلان و نیز اقدامات دولت قاجار برای جلوگیری از این پدیده اجتماعی تبیین شده است. بنابر یافته های این پژوهش، علاوه بر ورود اتباع بیگانه به گیلان، حمایت همه جانبه دولت های بیگانه از جمله روسیه و عثمانی از اتباع خود، ضعف و کم کاری دولت قاجاری در حمایت از اهالی و رفتار نامناسب حکام و مالکان با مردم، از دلایلی اصلی تغییر تابعیت در این ولایت بود.
تحلیل نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در فعال سازی، هم افزایی و گسترش ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ترکیه (1374ش-۱۳۹۸ش) (با تکیه بر اسناد سازمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
64 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در ترکیه.روش و رویکرد: کتاب خانه ای، توصیفی و تحلیلی (کمی و کیفی) با تکیه بر اسناد سازمان و الگوی نظری دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم.یافته ها و نتیجه گیری: واکاوی و تحلیل اسناد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از بازه زمانی (1374ش-1398ش) نشان می دهد که باوجودِ تلاش های انجام شده توسط متولیان فرهنگی، ظرفیت های فراوانی در گسترش دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ترکیه مغفول مانده و کمتر به آن توجه شده است. 25 شاخص اصلی و 137 زیرشاخص تحلیلی مستخرج از این پژوهش به خوبی وضعیت فعالیت های سازمان را به تصویر می کشد و می تواند به عنوان الگوی برنامه ریزی و سنجش معتبر برای سنجش عملکرد سازمان و هم چنین گسترش ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم در ترکیه و دیگر کشورها استفاده شود.
بررسی اوضاع ادبی قلمرو سلجوقیان کرمان با تکیه بر متون تاریخی و دواوینِ اشعار (583-442ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
265 - 285
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: با تامّل در متونی همچون بدایع الازمان فی وقایع کرمان، عقدالعلی للموقف الاعلی و دیوان اشعار شاعران کمتر شناخته شده ای همچون ازرقی هروی، ابواسحاق ابراهیم غَزّی، عبدالملک برهانی نیشابوری، ابوالهیجا مقاتل بن عطیه بکری و حکیم سراج الدین ابومحمد عثمان مختاری می توان به مطالب ارزشمندی در بابِ کرمان طی قرون پنجم و ششم هجری قمری و همچنین مدحِ برخی از دولتمران سلجوقیِ کرمان دست یافت. حکومتی که اگرچه نسبت به سلسله قدرتمندِ سلجوقیان بزرگ در ایران، کمتر شاخته شده و بر رویِ آن پژوهش های مختصری صورت گرفته است، اما بعضی از دولتمردانش حامیِ زبان و ادبیات فارسی بوده و در رواج بازار شعر و ادب فارسی در سرزمینِ کرمان نقشی اساسی داشته اند.روش/ رویکرد: مقاله حاضر با استفاده از روش بررسی های تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی اثبات اوضاع ادبی کرمان در دوران سلجوقیان است. در همین راستا پرسش اصلی نوشتار حاضر، عبارت است از اینکه نوعِ رویکردِ دولتمردان سلجوقیِ کرمان نسبت به شعر و ادب فارسی چگونه بوده و شاعران و مدّاحان دربار آنان چگونه از این دولتمردان یاد کرده اند؟یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخی از دولتمردانِ سلجوقیِ کرمان و به ویژه وزیر کاردانِ این حکومت، صاحب ناصرّالدین ابوعبدالله مکرم بن علاء، ضمن فراهم ساختنِ امنیّت، آرامش و رفاه عمومی، نقشی برجسته و چشمگیر در رشد، شکوفایی و اعتلای جایگاه زبان و شعر فارسی در دربار و قلمرو حکومت مزبور داشته اند. مسأله ای که موجباتِ ورود بسیاری از ادبا و شاعران به کرمان را فراهم نموده و آنان نیز در متون نثر و دیوانِ اشعار خود به مدح دولتمردان سلجوقی پرداخته اند.
تحلیل ابعاد گفتمان تساهل و مدارا در دیوان حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
309 - 337
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: دیوان شمس الدین محمد حافظ شیرازی، سندی ارزشمند در اخلاق، رفتار اجتماعی و آموزه های تمدنی ایران است. یکی از مفاهیم کانونی دیوان حافظ گفتمان تساهل، و مدارا است. هدف این پژوهش تحلیل، تفسیر و تبیینِ ابعاد و تجلیات این گفتمان است.
روش/رویکرد: در این پژوهش از روش تحلیل گفتمان سه بُعدی نورمن فرکلاف و نظریات تئون وندایک درباره ایدئولوژی و شناخت استفاده شده است. در این روش داده های متنی در سه ساحت کاربردشناسی زبان، بازشناسی گزاره های مفهومی و ایدئولوژیک و کردارشناسی گفتمانی صورتبندی شده است.
یافته ها/نتایج: نتایج به دست آمده نشان می دهد که حافظ هماره از زبان محترمانه و پاکیزه و گاه طنز بهره گرفته است که تجلی گفتارشناختی تساهل و مدارا است. محوریت عشق در ایدئولوژی و جهان بینی، نسبیت فلسفی حقیقت، تکثرگرایی، تصریح به پنهان بودن حقیقت و شمول گرایی، باور به رحمت عام پروردگار، رواداری و امیدواری به لطف خدا و هستی، توصیه به مروت و مدارا از گزاره های مفهومی گفتمان تساهل و مدارا در دیوان حافظ هستند. همچنین تحلیل کردارشناختی نشان می دهد تأکید شاعر بر اخلاق خوب، همزیستی مسالمت آمیز، پوشاندن عیب و خطای دیگران، نکوهش عیب جویی و آزار، تصویر شخصیت آرمانی پیر مغان و خلق شخصیت رازناک رند نیز از جمله تجلیات تساهل و مدارا هستند.
جایگاه ازدواج در مسئله تابعیت ایرانیان در عثمانی در دوره قاجار (با تکیه بر اسناد آرشیوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله تابعیت از دوره قاجار به بعد به دلیل گسترش ارتباطات بین ممالک و کشورها مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا یکی از موضوعاتی که موجبات تابعیت افراد را فراهم می کرد ازدواج اتباع کشورها با یکدیگر بود. هدف این پژوهش روشن نمودن این بعد از روابط ایران و عثمانی در دوره قاجاریه است. این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد آرشیوی ایران ضمن روشن نمودن موضوع تابعیت و نقش آن در روابط ایران و عثمانی به دنبال پاسخ به این سؤال است که نقش وصلت های زناشویی در تابعیت اتباع ایرانی در عثمانی به چه صورت بوده است و این نوع وصلت ها چه اختلافاتی بین ایران و عثمانی به وجود آورد و واکنش دولت های ایران و عثمانی در این مورد چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد در این دوره، به دلیل همسایگی ایران و عثمانی، مراودات بسیار زیادی بین دو دولت وجود داشت و وصلت های فراوانی بین افراد شکل می گرفت و همین ازدواج ها موجبات تابعیت ایرانیان در عثمانی را فراهم می کرد. تابعیت از طریق ازدواج باعث ایجاد اختلافاتی مابین ایران و عثمانی شد که همواره ایران سعی در برطرف کردن این مشکلات داشت اما عثمانی چون دارای منافع زیادی بود در این مورد کوتاهی می نمود و قوانینی را که در مورد ازدواج از طریق تابعیت تصویب می شد اجرا نمی کرد.
مطالعه تطبیقی هنر خوش نویسی بر روی ابریق های فلزی در دوره سلجوقی و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
479 - 504
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: یکی از موضوعات شایان توجه در مطالعه هنر فلزکاری، جایگاه حکّاکی خطوط روی ظروف فلزی است. کاربرد خط و حکّاکی با خط کوفی و تبدیل آن به اشکال تزیینی پیچیده همراه با مرصّع کاری روی ظروف فلزی در دوره سلجوقی جنبه تزیینی پیدا کرد. در دوره صفوی این جنبه هنری با تغییر نوع خط تشدید شد و به شکوفایی رسید. آثار فلزی مورد مطالعه در این مقاله، شامل تعداد (20) عدد ظرف فلزی از دو دوره سلجوقی و صفوی از موزه های (ملی ایران، متروپولیتن، ویکتوریا و آلبرت، بریتانیا، بوستون، آرمیتاژ) هستند. خوش نویسی روی این ظروف بیانگر تاریخ ساخت، نام سازنده، سفارش دهنده و مبیّن وقایع مهم در آن دوره و مضامین دعایی، عناوین و القاب صاحب اثر بوده است. پرسش اصلی این پژوهش به این صورت تبیین می شود: هنر حکاکی خطوط، روی ظروف فلزی در طول دو دوره سلجوقی و صفوی با توجه به آنالیز خطوط چه تغییراتی کرده است؟ هدف از این پژوهش، مقایسه هنر حکاکی خطوط در دو دوره سلجوقی و صفوی روی ابریق های فلزی، موجود در موزه های ذکر شده، به لحاظ کتیبه نگاری و نوع خط است.
روش/رویکرد: روش تحقیق حاضر تاریخی- تحلیلی و از نوع کیفی و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.
یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد کتیبه نگاری روی ظروف فلزی در دوره سلجوقی بیشتر به خط کوفی تزیینی، گل و برگ دار و گاهی تزیین با نقش چهره و سر انسان حکاکی شده، که جنبه بصری و زیبا شناختی آن تشدید شده است. در دوره صفوی خطوط کتیبه با خط فارسی از انواع (ثلث، نسخ، رقاع و شکسته نستعلیق) و ظرافت بیشتر به صورت اشعاری زیبا محاط در نقش ترنج، بر بخش فلزی ظرف حکاکی شده است. هنر خوش نویسی علاوه بر خط، به عنوان نقش تزیینی و حتی معنایی فراتر از آن جنبه عرفانی و عاشقانه یافته، که جنبه معنوی آن افزایش یافته است.
روند شکل گیری ساعت رسمی در ایران دوره پهلوی اول (از ۱۳۰۷ تا 1314 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
119 - 150
حوزههای تخصصی:
از محورهای سیاست دولت-ملت سازی مدرن در ایران دوره پهلوی، نوسازی هویت اجتماعی براساس ایده یکسان سازی بود. یکی از زمینه های مدّ نظر دولت ایران، تعریف ساعت رسمی براساس زمان بندی مدرن بوده است که از اواخر دوره قاجار در جامعه ایران تبدیل به روندی کاربردی شده بود. بر همین اساس، سیاست گذاری هایی از سوی دولت برای تعریف و برقراری نظم زمانی هماهنگ و یکسان در نهادهای دولتی و حوزه عمومی جامعه آغاز شد تا بدین وسیله بر ضرباهنگ فعالیت دولت و جامعه نظارت داشته باشد. پرسش مقاله این است که مبانی و روند سیاست ها و برنامه های دولت برای تعریف و تثبیت ساعت رسمی مدرن در ایران دوره پهلوی چگونه بود؟ به همین خاطر کارکردهای سیاست های رسمی سازی زمان در ادارات دولتی و حوزه های اجتماعی نیز در برنامه های تجددآمرانه دوره پهلوی به روش تاریخی واکاوی شده است.
بررسی اسناد و واکاوی رخدادها نشان می دهد که اقدامات اولیه در این فرایند، از سال 1307ش. با همسان سازی زمان مناطق کشور با افق تهران آغاز و با تصویب نامه ساعت رسمی کشور در 1314ش. به سرانجام رسید. مبنای برنامه تعیین ساعت رسمی به افق تهران توسط دولت در دوره پهلوی، هماهنگی ساعت سراسر مناطق جغرافیایی ایران با روندهای زمانی رایج در سطح بین الملل بود. نظم زمانی جدید در سراسر ایران، با استفاده از کارکردهای هماهنگ کننده نهادهای دولتی تلگرافخانه، بلدیه و ارتش و نیز اقدامات اداری-حقوقی، در نهادهای دولتی، اجتماعی و اقتصادی کشور حاکم شد و نوعی هویت زمانی سراسری، هماهنگ و یکسان برای جامعه شکل گرفت تا زمان تجدد ایرانی به افق مدرنیته جهانی تنظیم شود.
تأملی نظری بر قشربندی اجتماعی جامعه صفوی؛ با رویکرد به موقعیت گروه های فاقد طبقه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
125 - 152
حوزههای تخصصی:
گروه های فرادست با تسلط بر سیستم ارتباطات و اطلاعات جامعه، سعی در ارتقاء، تقویت و بازتاب دیدگاه های خود به عنوان الگوی معیار در جامعه دارند. این فرایند خلق و تقویت سیستم ارتباطی عمومی، باعث می شود صدا و تصویر افراد بیرون از گروه های غالب، حذف، دستکاری و یا بدرستی منتقل نگردد. اندک اطلاعات موجود در منابع درباره گروه های فاقد طبقه، خاموش و یا فرودست در دوره صفوی، بازتاب تجارب زیسته و موقعیت واقعی ایشان نمی باشد. چراکه صدا و تصویرآنها در منابع رسمی و تاریخی، به درستی انعکاس نمی یابدو به دیگر سخن به دلخواه گروه های اجتماعی دیگر همچون فرادستان بازنمایی می شود. منظور از گروه های فاقد طبقه در این نوشتار، به گروه های اجتماعی اشاره دارد که در دسته بندی های اجتماعی مرسوم دوره صفویه، مورد اشاره نیستند. در واقع به رسمیت شناخته نمی شوند و به تعبیر نوشتار حاضر «فاقد طبقه» به حساب می آیند. بر این اساس نوشتار حاضر بدنبال پاسخ این پرسش است که این گروه های فاقد طبقه در نظام قشربندی اجتماعی دوره صفوی در چه موقعیت و جایگاهی قرار دارند؟ رویکرد پژوهش حاضر اکتشافی و روش آن کیفی است و تلاش دارد با تاسی از روش تاریخ خُرد که یکی از محورهای مطالعاتی در تاریخ فرهنگی جدید است به ردیابی گروه های فاقد طبقه به عنوان رهیافتی برای شناخت اقشار فرودست اجتماعی جامعه صفوی پردازد. در واقع دال مرکزی مطالعات و بررسی های تاریخ خُرد را اقشاری تشکیل می دهند که در روایت تاریخ سنتی مورد توجه قرار نگرفته اند.
بررسی و تحلیل نمادهای جانوری در اشعار ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
367 - 387
حوزههای تخصصی:
درادبیات فارسی ، همچون ادبیات سایر زبان ها ، شاعران و نویسندگان به دلایل بسیاری از جانوران به عنوان نماد،برای بیان اهداف خویش، بهره جسته اند .که این امر علاوه بر جذاّب تر نمودن مطالب ، نزد خواننده ، فهم موضوعات را برای آنان آسان تر می نماید.یکی شاعرانی که برای بیان مضامین سیاسی _اجتماعی خود از نماد جانوران بهره جسته ،ادیب الممالک فراهانی است . وی به عنوان یکی از شاعرانی که در دوره ی بازگشت و عصر مشروطه می زیسته ، اصطلاحات جانورشناسی را جهت بیان اهداف اجتماعی – سیاسی خویش سروده است.این پژوهش از نوع نظری و مقوله کتابخانه ای است که اطلاعات آن با رجوع به دیوان ادیب الممالک فراهانی و سایر منابع مرتبط گردآوری شده است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است ..بر پایه تحقیقات صورت گرفته ،نمادهای به کار رفته در دیوان ادیب الممالک فراهانی ، از نوع نمادهای انسانی هستند و خاستگاه آن ها جاندارانی مانند پرندگان ، آبزیان ، جانوران وحشی ، اهلی ، چارپایان و حشرات است .این رویکرد نمادین و رمزگونه ی شاعر ، دستمایه ای برای ، شکایت از اوضاع نابسامان جامعه ، مبارزه با استبداد حاکم ، ترغیب و تشویق ملت به اتحاد و هم بستگی ، استعمار ستیزی و مبارزه با نفوذ بیگانگان ، هجو صاحب منصبان و مدح مقامات سیاسی بوده است .
بررسی فعالیت ضد میکروبی و میزان سمیت نانو ذرات نقره و روی تولید شده به روش سبز با هدف کنترل فرسودگی زیستی آثار تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار تاریخی و فرهنگی همواره در معرض فرسودگی زیستی توسط میکروارگانیسم ها قرار دارد و کنترل و مهار آن ها بر روی آثار تاریخی امری ضروریست. نانو ذرات فلزی می توانند گزینه مناسبی برای رفع این مشکل به شمار آیند. به دنبال تولید و شناسایی نانو ذرات نقره و روی به روش سبز، در این مطالعه تلاش بر این است، فعالیت ضد میکروبی نانو ذرات تولید شده و میزان سمیت آن ها بر روی سلول های نرمال انسانی با هدف استفاده در حیطه میراث فرهنگی مورد ارزیابی قرار گیرند. جهت بررسی اثر ضد میکروبی نانو ذرات نقره و روی، 4 سویه باکتریایی B. subtilis، Ps. aeruginosa، B. licheniformis و Micrococcus و 5 سویه قارچی Aspergillus ، Penicillium، Alternaria، Chaetomium و Cladosporium مورد آزمایش قرار گرفتند. برای این منظور، آزمون انتشار آگار و تست رقت سازی مایع (جهت تعیین MIC) انجام و در مرحله بعد میزان MBC (برای باکتری ها) و MFC (برای قارچ ها) تعیین شد. همچنین، میزان سمیت سلولی نانو ذرات تولید شده با استفاده از روش MTT بر روی خطوط سلولی HDF ارزیابی شد. نانو ذرات نقره اثر ضد میکروبی علیه تمام سویه های باکتریایی و قارچی مورد آزمایش نشان داد. در حالی که از 5 سویه قارچی مورد بررسی تنها قارچ Chaetomium به نانو ذرات روی حساس بود؛ ولی تمام سویه های باکتریایی مورد آزمایش به جز Ps. aeruginosa به نانو ذرات روی حساس بودند. نانو ذرات نقره فعالیت سیتوتوکسی وابسته به غلظت را در برابر HDF نشان داد ولی نانو ذرات روی اثر سمی بر سلول های HDF نشان نداد. در بین دو نانو ذره مورد بررسی، نانو ذرات نقره دارای پتانسیل بالاتری جهت استفاده به عنوان ماده ضد میکروبی است. ولی نانو ذرات روی می تواند به عنوان گزینه مناسب جهت استفاده در برابر آلودگی های باکتریایی به شمار آید. با توجه به اثر سمی نانو ذرات نقره روی سلول های نرمال پوستی انسان، این مسئله باید طی فرایند ضدعفونی اثر از نظر حفظ سلامت و ایمنی مرمت گران و بازدیدکنندگان مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل فلزباستان شناختی سرباره های آهن محوطه باستانی سیروان، استان ایلام، جنوب غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی بررسی های باستان شناسی و انجام گمانه زنی به منظور مطالعات زمین باستان شناسی محوطه تاریخی سیروان در استان ایلام، قطعاتی به دست آمد که حاکی از بقایای فعالیت های عملیات حرارتی (Pyrometallurgy) در این سایت بوده است. پنج نمونه از این قطعات جهت انجام مطالعات آرکئومتریک و تعیین مشخصات شیمیایی و کانی شناسی آنها انتخاب شدند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی نوع فلز استحصال شده، تخمین دمای کوره، بررسی فرایند ذوب و میزان بهره وری این فرایند در نمونه های مطالعه شده است. ساختارشناسی نمونه ها با استفاده از روش های آنالیز XRD، XRF و میکروسکوپ نوری (متالوگرافی)، انجام شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد با توجه به شناسایی فازهای اصلی ووستیت، مگنتیت و هماتیت، این قطعات، سرباره های ذوب آهن هستند. حضور ووستیت و کلسیت در تمامی نمونه ها، حاکی از آن است که محدوده دمای کوره حداقل بین 570 درجه سانتی گراد تا حدود 900 درجه سانتی گراد بوده است. همچنین با توجه به مقادیر بالای اکسید آهن باقی مانده در سرباره، نوع فرایند از دسته کوره آهن خالص با بهره وری پایین بوده و از سنگ آهک به عنوان گدازآور استفاده شده است. حضور مقادیر متفاوتی از فازهای ووستیت، مگنتیت و هماتیت در این نمونه ها، حاکی از آن است که این سرباره ها در نقاط مختلفی از کوره تشکیل شده و همچنین شرایط اتمسفر کوره در محیط احیا به خوبی کنترل نشده است. با توجه به پژوهش های اندک انجام شده در حوزه فلزکاری باستان در مناطق غربی ایران و به ویژه سایت های تاریخی استان ایلام، این پژوهش سرآغازی بر انجام مطالعات تطبیقی در حوزه تکنولوژی ذوب و استحصال آهن در مناطق غربی زاگرس مرکزی است.
بررسی نقش زن بر مهرهای ساسانی (با معرفی مُهری از موزه بوعلی سینا همدان)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
105 - 124
حوزههای تخصصی:
مُهرها و گل مُهرهای ساسانی ازجمله اشیائی هستند که در تمامی سطوح جامعه و سازمان های اداریِ ادوار تاریخی، ازجمله عصر ساسانی کاربرد داشته و از این رو نقش به سزایی در درک ما از جنبه های مختلف تاریخی این دوره ایفا کرده اند. درمیان نقوش کنده کاری شده روی مهرهای ساسانی که حکایت از باورها و اعتقادات صاحبان آن ها دارد، تصویر زنان نیز به عنوان جمعیتی مهم از جامعه ساسانی روی مهرها نقش بسته است. مهرهای منقوش به نقوش زنانه، به نوعی از منابع مهم در واکاوی جایگاه زنان در این دوره به حساب می آیند و بازگوی نگرش جامعه به این قشر از مردم هستند. در این پژوهش سعی بر آن است که به بررسی نقش مایه های زن بر مهرهای ساسانی با معرفی مهری از موزه بوعلی سینای همدان پرداخته شود. نویسندگان بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهده مستقیم مهر مذکور، ضمن توصیف نقش مایه های زنانه بر آن، به جنبه های نمادپردازانه و خوانش کتیبه این مهر می پردازند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چه ارتباطی میان نقش روی مهر و دارنده مهر وجود دارد؟ کتیبه روی مهر تا چه اندازه بازگوی مفاهیم زنانه است؟ مالکیت مهرهای منقوش به نقش زنان احتمالاً در اختیار زنان بوده است و این نشان از استقلال فردی و برخورداری از جایگاه اجتماعی زن در آن دوره دارد؛ اگرچه در دوره ساسانی زنان نسبت به مردان کمتر وارد تجارت و سیاست می شدند، اما وجود مهرهای منقوش به نقوش زنانه نشان دهنده پذیرش حضور آن ها و هم چنین جایگاه حقوقی آن ها در امور اداری و اقتصادی این دوره است.
روند قانون گذاری مالیه در ایران دوره ی مشروطه (1324- 1341 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
257 - 280
حوزههای تخصصی:
ساختار و تشکیلات مالیه در نظام دیوانسالاری ایران، پیشینه ای کهن دارد، اما پس از مشروطه در سال های 1324 تا 1341 قمری، در هنگامه ای که مشکلات اقتصادی شدید بود، مجلس در تبیین رویکردها، روند تدوین، تصویب و اجرای قوانین، نقش جدیدی ایفا کرد. کارگزاران مالیه و نمایندگان مجالس اول تا چهارم متأثر از نیازهای اقتصادی کشور، نابسامانی های سیاسی، و نیاز به بازآفرینی ساختار و تشکیلات نوین مالیه، تلاش های بسیاری در روند قانون گذاری انجام دادند. بررسی روند قانون گذاری مالیه در این دوره نشان می دهد که سامان سیاسی کشور با انسجام و یا ازهم گسیختگی سازمان مالیه، ورود و خروج کارگزاران و مستشاران خارجی، رویکردها و روش های نوین در مالیه و مسائل اقتصادی کشور در ارتباط بوده است. در نوشتار حاضر روند قانون گذاری مالیه، اصلاح و تحکیم ساختار اداری مالیه و نقش کاربدستان و کارگزاران مالیه و مجلس در فرایندهای آن مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، اسناد اداری، قوانین، مشروح مذاکرات مجلس و منابع کتابخانه ای دیگر با روش تاریخی و رویکرد تحلیلی بررسی شده است. کنکاش و جستجو در میان داده های به دست آمده بیانگر آن است که از ابتدای تأسیس مجلس اصلاح اقتصادی و افزایش عایدات مورد بحث بود و با توجه به اتکای دولت به درآمدهای مالیاتی، مفروض آن است که رسیدگی به وضع مالیات ها می بایست مهم ترین تصمیم اصلاحی در سال های پس از به ثمر نشستن مشروطه باشد. اما سیر قوانین تصویب شده نشان می دهد که سیاستمداران و نمایندگان مجلس اصلاح و تحکیم ساختار اداری و سازمان دهی به وزارت مالیه را در اولویت در نظر گرفته و به این امر پرداختند.
بررسی نقش سنت های جاهلی در جنگ های دوران امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان حکومت امام علی(ع)، نگاه و رویکرد اکثریت مردم نسبت به دین و دنیا با دوران رسول الله(ص) متفاوت شده بود. امام علی(ع) تلاش می کرد با اقدامات و اصلاحات حکومتی خود جامعه را به سنت های عصر رسول الله (ص) بازگرداند اما ریشه های عمیق جاهلیت در باورهای مردم، او را از دستیابی به اهداف اسلامی و انسانی منع کرد. در تحقیق پیش رو با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی تلاش شده است به این سوال پاسخ داده شود که چگونه جامعه اسلامی پس از پیامبر به سنت های جاهلی بازگشت و این موضوع چه تأثیراتی بر جنگ های دوران حکومت امام علی(ع) گذاشت. در پاسخ باید گفت سنت های جاهلی، که در جامعه اسلامی پس از دوران پیامبر باقی مانده بودند، باعث شدند که جامعه به دوران جاهلیت بازگردد. این بازگشت، به ویژه در دوران حکومت خلفای سه گانه، با احیای برخی از معیارهای رجعتی، به صورت چشمگیری افزایش یافت. در زمان حکومت امام علی(ع)، این سنت ها باعث شدند که نگاه و رویکرد اکثریت مردم نسبت به دین و دنیا، با فلسفه و انگیزه های ایشان هماهنگ نباشد. این اختلاف نگاه، باعث شد که امام علی(ع) در دستیابی به اهداف اسلامی و انسانی خود موفق نگردد.
ارزیابی دیدگاه مستشرقان درباره خشونت گرایی امام علی علیه السلام؛ مطالعه موردی: دیدگاه والیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عده ای از مستشرقان معتقدند امام علی علیه السلام درباره یهود بنی قریظه و خوارج به خشونت مبادرت کرده است. والیری از مستشرقانی است که بر خشونت گرائی امام علی علیه السلام تأکید کرده است. برای ایضاح اینکه ادعای مذکور تا چه اند ازه با منابع تاریخی هماهنگ است، این نوشتار با روش کتابخانه ای و توصیفی– تحلیلی در صدد ارزیابی نظریه تاریخی والیری است و به این نتیجه رسیده است که نظریات والیری با نقاط قوت و ضعفی همراه است و نیازمند بررسی بیشتر است. وی برخورد امام علی علیه السلام با یهود بنی قریظه را به کشتار تعبیر کرده، اما به عوامل و خاستگاه آن برخورد و خیانت های یهود توجه نکرده است. همچنین، مواجهه ی امام(ع) با خوارج را قتل عام تلقی نموده، اما به مماشات امام با فتنه انگیزی های این جریان اشاره ای ننموده است و چنین القا شده که گویا علی علیه السلام ازهیچ ابزار و روش دیگری در مواجهه با آنها بهره نبرده و تنها از سلاح شمشیر استفاده نموده است.
نقش حوادث جوی بر تحولات نظامی ایران سده های سوم و چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
43 - 55
حوزههای تخصصی:
پدیده های جغرافیایی سهم بسزایی در راهبردها و در عین حال سرنوشت جنگ ها در طول تاریخ ایران داشته اند. لذا توجه به آن در جهت ارزیابی و تحلیل شیوه ها و رفتارهای نظامی حکومت ها امری ضروری خواهد بود. در این میان نقش حوادث جوی در انتخاب زمان وقوع حوادث، نوع سازماندهی قوا و حتی نتیجه برخی از پیروزی ها، پیشروی ها و یا در شق دیگر، عقب نشینی ها و حتی شکست ها خود از امتیاز و در عین حال ضرورت های توجه به آن پرده برمی دارد. لذا این پژوهش به روش تبیینی- تاریخی و با طرح این پرسش بنیادین که حوادث جوی چه نقشی بر تحولات نظامی ایران سده های سوم و چهارم هجری داشته است، دریافته است که حوادث جوی از جمله برف و سرما، سیل، باران، باد و گرما گاهی موازنه ی جنگی را کاملاً تغییر داده؛ و حتی مسیر و در نهایت نتیجه جنگ را برخلاف همه پیش بینی ها دگرگون کرده است. ضمن آن که علاوه بر تضعیف قوای جسمانی، به هم ریختگی سپاه و یا تأثیر نامطلوب بر تسلیحات، نمی بایست بار و فشار روانی- تبلیغاتی وقوع حوادث غیرمترقبه ی جوی و سعی بر القاء خرافه ی ارتباط با آسمان و جهان غیب که خود به تضعیف روحیه سپاهیان رقیب می انجامید، نادیده گرفته شود.
نمادشناسی اجرام آسمانی در آثار عصر مفرغ فلات ایران «نمونه های موردی تمدن های عیلام و جیرفت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
227 - 248
حوزههای تخصصی:
شوش یکی از محوطه های جنوب غرب ایران است که در خلال عصر مفرغ به مثابه مهد یا کانون سلسله های عیلامی ها بوده است؛ دیگر تمدن هم عصر آن جیرفت در جنوب شرقی ایران و حاشیه هلیل رود، است. هدف از این پژوهش شناسایی علل شکل گیری اجرام آسمانی، روی آثار شوش و جیرفت است. نگارندگان تلاش دارند با روش توصیفی- تاریخی و مطالعات اسنادی به این سوال پاسخ دهند که: اجرام آسمانی موجود بر آثار شوش و جیرفت بر پایه چه انگاره های فکری در عصر مفرغ فلات ایران بر سطح آثار ایجاد شده اند؟ هرچند جای منابع مکتوب درباره آثارجیرفت به اندازه شوش خالی است، اما با توجه به کاربرد این نقوش روی آثار جیرفت می توان نقاط تاریک این منطقه باستانی را از آثار فرهنگ های هم جواری همچون شوش روشن ساخت. یافته ها نشان می دهدکه مردمان این زمان به سبب روی آوردن به کشاورزی به پرستش خدایان آسمانی روی آوردند؛ چرا که آن ها به مدد جایگاه خورشید در آسمان تغییرات فصل ها را تخمین می زدند و از آسمان و از طریق خدایان از آسمان تمنای باران، یا آفتاب می کردند و به همین دلیل کاربرد اجرام آسمانی روی آثار هنری آن ها به وفور دیده می شود.
واکاوی رویکرد انتقادی کسروی به ناسیونالیسم باستان گرا در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
شکست های متعدد از روس و انگلیس، ارتباط نابه سامان اقتصادی و سیاسی با آنها و ضعف ساختاری سلسله قاجار در مقابله با چنین مشکلاتی بسترهای فکری لازم را برای روشنفکران مهیا نمود تا به بررسی علل ضعف و عقب ماندگی ایرانیان و راه های برون رفت از آن بپردازند. از جمله عوامل مورد توجه برخی از روشنفکران پیش از مشروطه در این زمینه توجه به ناسیونالیسم باستان گرا بود. در دوران مشروطیت ناسیونالیسم بیشتر وجهه ای ضد استبدادی و ضد استعماری داشت و رویکرد باستان گرایی آن نسبت به سابق کمرنگ بود، اما با پایان گرفتن جنگ جهانی اول دوباره به آن توجه شد. با قدرت گیری پهلوی اول، ناسیونالیسم باستان گرا، به عنوان یکی از مهم ترین ایدئولوژی های ملت ساز، مورد توجه عوامل حکومتی قرار گرفت. براساس چنین گفتمانی، بر تاریخ ایران دوران باستان و برخی مؤلفه های آن از جمله نقش شاه و عرب ستیزی تأکید شد. تکوین اندیشه های کسروی در چنین زمانه ای صورت گرفت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که کسروی به عنوان یک اندیشمند چه نگرشی به گفتمان ناسیونالیسم باستان گرا داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد کسروی ضمن علاقه به تاریخ ایران باستان و تلاش برای احیای برخی سنت ها و آداب آن، با برخی از مؤلفه های افراطی باستان گرایان چون تازی ستیزی، ضدیت با اسلام، حمله اعراب را عامل عقب ماندگی ایرانیان دانستن و توجه به نژاد آریایی درافتاد و ترویج آنها را از عوامل تضعیف انسجام ملی دانست.
Recognition, Chronology, and Analysis of Cultural Interactions of Sarab Tepe, Khorasan Razavi Province, Northeast Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
Hezar Masjed and Shahneshin mountain ranges can be considered amongst the easternmost heights of Iran in Khorasan Razavi Province, which stretch in the northwest-southeast direction and have created a natural corridor leading to the Harirud River banks. This feature, along with favorable living conditions, has attracted human communities and habitats for a long time. The historical site of -Sarab Tepe- is one of these settlements, which is located 30km west of Saleh Abad County and at the northeast of a village of the same name. Abundant and diverse cultural materials on the surface of the site and archaeological reports show the importance of this site in terms of archaeological studies. Therefore, this research is carried out to understand the eras of settlement and its cultural interactions. The results show that this site was home to settlements in the prehistoric era (Early Bronze Age) and the Islamic era (9th to 11th century AD). Sarab Tepe’s findings from the prehistoric era indicate its cultural interactions and connections with other sites of the Early Bronze Age in northeastern Iran. The findings belonging to the Islamic era are also similar to the findings of Neyshabur. The results show the extensive connections of this site with the most important cultural centers of its time.