فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کتابهای ریاضی و آمار(1) و راهنمای معلم پایه دهم رشته انسانی با تاکید بر رویکرد زمینه محور به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری کتابهای درسی و راهنمای معلم ریاضی دهم انسانی سال تحصیلی 96-1395 است. ابزار پژوهش، فرم تحلیل محتوا با توجه به رویکرد ریاضیات زمینه محور است. از روش تحلیل آنتروپی شانون به منظور محاسبه میزان اهمیتی که در طراحی کتاب های درسی و راهنمای معلم ریاضی پایه دهم انسانی به چهار مؤلفه رویکرد زمینه محور شامل دارا بودن موقعیت عملی، واقعی بودن، مرتبط بودن با تجارب زندگی روزمره دانش آموزان و باز بودن داده شده، استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که میزان توجه و درگیری با چهار مولفه ریاضیات زمینه محور و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این مولفه ها کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول ریاضیات زمینه محور منطبق نیست.
تأثیر بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم اساسی ریاضی پایه ی اول دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم اساسی ریاضی در دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه مرجع) بود. جامعه ی آماری پژوهش، دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی شهر زرقان (استان فارس) در سال تحصیلی 96-95 بودند. برای گزینش نمونه ی تحقیق، از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای، ابتدا از بین مدارسی که سه کلاس و بالاتر در پایه ی اول داشتند؛ یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه انتخاب شد. در ادامه به کمک قرعه کشی از بین کلاس های موجود این دو مدرسه 4 کلاس (2 کلاس پسر و 2 کلاس دختر) انتخاب و به دو گروه مرجع و آزمایش پسران و دو گروه مرجع و آزمایش دختران تقسیم شدند. در ادامه آزمونی محقق ساخته تهیه و به دو نیمه تقسیم گردید. از تمامی 4 گروه پیش آزمون (نیمه ی نخست آزمون) گرفته شد و پس از آن گروه های آزمایش دختران و پسران ده جلسه ی مفید آموزشی به کمک بازی دارت آموزشی، آموزش دیدند؛ در صورتی که گروه های مرجع دختران و پسران آموزش های معمول را ادامه دادند. پس از پایان آموزش ها، از تمامی گروه ها پس آزمون (نیمه ی دوم آزمون) گرفته شد و اطلاعات با نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. ابتدا با شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، داده ها توصیف شدند و سپس از آزمون های آمار استنباطی مانند تی وابسته و تی مستقل برای تفسیر داده ها استفاده شد. بررسی یافته های پژوهش و مقایسه ی عملکرد گرو ه های آزمایش و مرجع دختران و پسران در پیش و پس آزمون نشان داد که استفاده از بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم مربوط به جمع و تفریق های اساسی نوع اول تأثیر دارد. نتیجه این که بازی دارت آموزشی بر یادگیری و توسعه ی مفاهیم اساسی مرحله ی اول ریاضی تأثیر دارد.
واکاوی و تبیین ماهیت و مبانی برنامه درسی هم افزا(سینرژیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «هم افزایی» اولین بار در حوزه علوم زیستی و سپس در حوزه علوم مدیریتی پا به عرصه گذاشت. پس از ورود موفقیت آمیز این مفهوم در حوزه های علوم رفتاری، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بکارگیری آن در حوزه برنامه درسی نیز رایج شد. در این ورود، ترکیب «برنامه درسی هم افزا» شکل گرفت. این صورت بندی مفهومی به نوعی از برنامه ریزی درسی اشاره دارد که برنامه درسی را با پوششی گسترده تر از گذشته مطرح می کرد. «برنامه درسی هم افزا» ظرفیتی برای ورود کارگزاران مدرسه ای به عنوان اجزای برنامه درسی فراهم می آورد و از این طریق، از معنای مرسوم برنامه درسی فراتر می رود. این تصویر تازه از برنامه درسی، با تشریح دو بخش برنامه درسی صامت و برنامه درسی ناطق تبیین می گردد. در این مقاله، علاوه بر تشریح هویت این برنامه، مبانی، ویژگی ها و دستاوردهای برنامه درسی هم افزا معرفی می شود.
طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی در دوره دوم متوسطه انجام شد. نمونه آماری در بخش کیفی 17 نفر از اساتید مطالعات برنامه درسی و متخصصان علوم اجتماعی و سیاسی و در بخش کمی 207 نفر از اساتید، دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد مطالعات برنامه درسی بودند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته الکترونیکی بود. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه اشتراوس و کوربین (1990) و در بخش کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی در قالب نرم افزارهای SPSS و AMOs استفاده شد. نتایج نشان داد که هفت عامل یادگیری اخلاق گرا، یادگیری خودراهبر، یادگیری تأملی، ادراک مسأله، راهبردهای یاددهی یادگیری تعاملی، محتوای تعاملی چندوجه نمای رسانه ای و رویکرد ارزشیابی ساختن گرا، تبیین کننده ویژگی های الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی دوره دوم متوسطه بودند که در صورت کاربست می توانند موجب تقویت بینش، نگرش و مهارت نقادانه دانش آموزان شده و اعمال فرهنگی، اجتماعی، سیاسی آنان را سامان دهند.
شناسایی عوامل موثر در اختلالات املا نویسی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
181 - 218
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در شکل گیری اختلالات املا نویسی دانش آموزان ابتدایی انجام گردید. بدین منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر (9 کارشناس و 14 معلم) که به روش ملاکی انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. برای اعتبار یابی یافته ها از راهبرد های ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسانان، چند سویه سازی و درگیری طولانی مدت استفاده گردید. تحلیل داده ها به شناسایی و طبقه بندی 101 کُد، 19 زیرمضمون و 7 مضمون اصلی شامل، عوامل روانشناختی، محیطی، زبان شناختی، برنامه ای، ادراکی، فردی و فیزیولوژیکی، منجر گردید. نتایج آشکار نمود که دانش آموزان دوره ابتدایی با اختلال های متعدد و متنوع املا نویسی مواجه هستند و این امر ضرورت توجه جدی مدیران و برنامه ریزان آموزش ابتدایی را به منظور ارتقای کیفیت آموزش املا نویسی، فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از تشدید مخاطرات ناشی از آن را آشکار می نماید. در انتها، راهکارهای مناسب برای ارتقای وضعیت موجود و زمینه سازی برای کاهش اختلال های برشمرده شده ارائه گردید.
خود شرح حال نویسی مشارکتی: الگویی نوین و منطبق با برنامه ی درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که در دانشگاه فرهنگیان به طراحی و اجرای برنامه ی درسی کارورزی بر اساس الگوی خودشرح حال نویسی مشارکتی بپردازد و تجربه دانشجومعلمان از این الگو را مورد تحلیل و بازنمایی قرار دهد. این مطالعه از حیث هدف توسعه ای- کاربردی، از نظر نوع پژوهش کیفی و در طیف روش های کیفی بر کُنش پژوهی رهایی بخش مبتنی است. در این پژوهش به تناسب از روش های تحلیل اسناد، مصاحبه غیرساختارمند و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است و داده ها با استفاده از روش های تحلیل مضمون و تی تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه پژوهش دانشجومعلمان پردیس شهید باهنر اصفهان را دربر می گیرد و نمونه پژوهش یک کلاس متشکل از هجده دانشجوی پسر ورودی سال 92-1391 بود که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1395-1394 در ترم هشت رشته دبیری علوم اجتماعی مشغول به تحصیل بودند. این مشارکت کننده ها به شیوه نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند و طی پانزده جلسه در طول یک ترم تحصیلی، کارورزی خویش را انجام دادند. ساختار الگوی پیشنهادی در قالب عناصر برنامه درسی کارورزی تدوین گردید که اعتبار و روایی آن به تأیید متخصصان برنامه درسی و استادان دانشگاه فرهنگیان رسیده بود. همچنین برای ارزیابی مقبولیت و اعتبار نتایج از زاویه بندی روش شناختی و اعتباریابی دموکراتیک استفاده شد. یافته ها نشان داد، الگوی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی، می تواند اهداف و راهبردهای مستتر در واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان را محقق نماید. چنان که تحلیل سرفصل واحدهای درسی کارورزی نشان داد، برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان حول چهار مضمون شامل: تمرین معلمی، پژوهش روایی، کُنش های مشارکتی و گروهی و تبیین برنامه درسی کارورزی شکل گرفته است که این مضامین با تجارب دانشجومعلمان از الگوی پیشنهادی، هم سو و هم خوان می باشند. همچنین یافته ها نشان داد دانشجومعلمان توانسته بودند طیف اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و روش های ارزشیابی ارائه شده در الگوی پیشنهادی را بالاتر از سطح میانگین تجربه نمایند. بنابراین طبق این نتایج می توان اذعان داشت که الگوی خودشرح حال نویسی مشارکتی با اهداف برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان منطبق است و می تواند به مثابه یک الگوی کارورزی در برنامه درسی کارورزی این دانشگاه مورد کاربست قرار گیرد.
تغییر نقش معلم مبتنی بر نظریه پیچیدگی: از بازنمایی به تسهیل نوپدیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بازاندیشی درباره نقش معلم در فرایند یاددهی/یادگیری مبتنی بر نظریه پیچیدگی است. برای این منظور نقش معلم در بینش سنتی کمنیوس و نیز بینش منتقدانه دیوئی مطرح شده و از نقش معلم در نظریه پیچیدگی دفاع شده است به گونه ای که مطالعه حاضر انگاره تسهیلگر نوپدیدی را به جای انگاره معلم بازنمایاننده پیشنهاد می کند. چنین است که نقش تسهیلگری مطابق با نظریه پیچیدگی، فراهم کردن بستر مناسب برای مشارکت همراه با درگیری و توجه، گوش فرادادن هرمنوتیکی، بکار آمدن نیروی تخیل و فی البداهگی، و نوپدیداری تفسیرهای گوناگون و پدیداری دانش و آگاهی نوپدید زمانی، غیرخطی، پیش بینی ناپذیر، خودسازمان و مشترک است. با چنین بینشی تسهیلگری و یادگیری همچون دو امر همزمان و پیوسته، که هیچ یک به معلم یا فراگیران نیز محدود نمی شوند، بسترساز نوپدیدآیی دانش زمانی و مشترک در سطح کلاس است.
طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
117 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی بود. برای تحقق اهداف تحقیق، تلفیقی از روش های تحلیل محتوای اسنادی و دلفی استفاده شد. نمونه های آماری انتخاب شده شامل 24منبع در ارتباط با برنامه درسی و آموزش کارآفرینی و همچنین تعداد 17 نفر از کارآفرینان برتر و 17 نفر از متخصصان برنامه درسی است که بصورت هدفمند انتخاب شده بودند. فنون گردآوری داده ها عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان کارآفرینی و تحلیل کیفی متون بود. یافته های این پژوهش، در فعالیت اول و دوم استخراج مولفه های اصلی کارآفرینی (خلاقیت، نوآوری، کارگروهی، پشتکار، ریسک پذیری و رهبری) بود و در فعالیت سوم الگوی برنامه درسی بر اساس هریک از مولفه های برگزیده در قالب عناصر چهارگانه برنامه درسی تدوین گردید. در بخش چهارم الگوی طراحی شده توسط 30 نفر از صاحبنظران برنامه ریزی درسی اعتبار بخشی شد، که نتیجه ی اعتباربخشی گویای مطلوبیت بالای الگوی برنامه درسی طراحی شده بود.
طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت مربی پیش دبستانی در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی، طراحی چارچوب برنامه درسی دوره کاردانی تربیت مربی پیش دبستانی در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران بود. مشارکت کنندگان بالقوه، سه گروه شامل متخصصان موضوعی در حوزه پیش دبستانی، روان شناسان تربیتی آشنا با حوزه آموزش و پرورش پیش دبستانی؛ و متخصصان برنامه درسی در حوزه آموزش و پرورش پیش دبستانی کشور بودند که به شیوه هدف مند و با استفاده از روش نمونه گیری افراد کانونیبا رعایت قاعده اشباع شدگی از بین آن ها افرادی که بیش ترین آشنایی و اطلاع را در زمینه برنامه درسی تربیت مربی پیش دبستانی داشتند جهت مصاحبه انتخاب گردیدند. پس از جمع آوری اطلاعات لازم از طریق مطالعه اسناد بالادستی و مصاحبه با متخصصان کلیدی، با استفاده از روش تحلیل مضمون داده های حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در این فرایند چارچوب برنامه درسی دوره کاردانی تربیت مربی پیش دبستانی با چهارده عنصر، تحت عناوین منطق و چرایی، اهداف، محتوا؛ مواد و منابع یادگیری، روش های تدریس، فعالیت های یادگیری، نقش مدرس، نقش یادگیرنده، مکان آموزش، زمان آموزش، گروه بندی یادگیرندگان، ارزشیابی، استلزامات و امکانات اجرایی، و اشاعه همراه با مؤلفه های مربوط به هر عنصر طراحی گردید.
فهم دانش شخصی عملی ؛ حرکت از آنچه معلمان باید بدانند به آنچه می دانند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایت های شخصی و حرفه ای آن ها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک می کند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد شرکت کنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال داده های به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان می کند و آنچه در عمل اتفاق می افتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوت ها می شوند.
تحلیل موانع آموزش اثربخش درس «کارگاه کارآفرینی و تولید» در پایه دوم متوسطه نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
135 - 166
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل موانع و مشکلات آموزش اثربخش درس «کارگاه کارآفرینی و تولید» در پایه دوم متوسطه نظری انجام شد. رویکرد حاکم بر این پژوهش، آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی است که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی بهره گرفته شد. جامع ه مورد مطالعه در بخش کیفی و کمی ای ن پژوهش، شامل اساتید دانشگاهی رشته کارآفرینی، کارشناسان کارآفرینی و معلمان آموزش کارآفرینی بودند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختارمند و بررسی اسناد و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه و تحلیل و در بخش کمی با آزمون فریدمن اولویت بندی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عوامل علی (شامل ضعف موجود در ساختارهای کارآفرینانه کشور، ضعف ساختار مدیریتی آموزش و پرورش، ضعف موجود در برنامه ریزی آموزشی و ...) باعث پایین آمدن اثربخشی آموزش درس کارگاه کارآفرینی و تولید شده است، که عملکرد ضعیف آموزش و پرورش در حمایت از درس کارگاه کارآفرینی و تولید، برگزاری دوره های ضمن خدمت نامناسب، تأمین معلم درس کارآفرینی به شیوه نامناسب، تبلیغات نامناسب و مغایر با توسعه فرهنگ کارآفرینی در رسانه های ارتباط جمعی، ضعف در استفاده از روش های مناسب ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان به عنوان کنش های صورت گرفته از این پدیده، موجب پیامدهای منفی در کوتاه مدت و بلندمدت شده است. این کنش ها تحت تأثیر شرایط عمومی و خاصی تحت عنوان شرایط مداخله گر و زمینه ای نیز تشدید می شود.
بررسی باورهای معرفت شناختی مدرسان دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلم فکور با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
299 - 319
حوزههای تخصصی:
معلمان فکور یا تأملی، معلمان اثربخشی هستند که همواره به یادگیری بهتر دانش آموزان و رشد حرفه ای خود می اندیشند. با توجه به نقش الگویی مدرسان دانشگاه، یکی از عوامل مؤثر در تربیت معلم فکور، آگاهی از چگونگی باورهای معرفت شناختی مدرسان و عوامل مؤثر بر آن است. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی باورهای معرفت شاختی مدرسان و نقش ویژگی های جمعیت شناختی آن ها در این زمینه است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کمی و روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی مدرسان زن پردیس هاشمی نژاد مشهد (160نفر) در سال تحصیلی 1396-1395 است که بر اساس جدول مورگان 113 نفر از آن ها به عنوان نمونه تعیین و توسط روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فهرست باورهای معرفتی با پایایی مطلوب (82/0) بود. یافته ها نشان داد که ابعاد مختلف باورهای معرفتی مدرسان در سطح نسبتاً مطلوبی (اندکی بیش تر از میانگین) قرار دارد. همچنین بین ابعاد مختلف باورهای معرفتی مدرسان با توجه به سطح تحصیلات و رشته تحصیلی آن ها تفاوت معناداری وجود دارد. به نحوی که باورهای معرفتی مدرسان رشته علوم انسانی و دارای مدرک تحصیلی دکترا بیش تر از سایر سطوح و رشته های تحصیلی است.
تحلیل محتوای آموزش سواد اقتصادی در پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل جدید در آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته، وارد کردن برنامه هایی برای تربیت اقتصادی و آموزش مفاهیم سواد اقتصادی به سیستم آموزشی در کنار آموزش مهارت های اولیه و ضروری است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش سواد اقتصادی در سیستم آموزشی ایران با استفاده از کتاب های درسی پایه ششم بوده است. روش پژوهش تحلیل محتوای کمَی، جامعه و نمونه آماری شامل کلیه ی کتاب های درسی پایه ششم یعنی فارسی (بخوانیم)، فارسی (بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، آموزش قرآن، ریاضی، مطالعات اجتماعی، تفکر و پژوهش، کار و فناوری می باشد. پایایی با توجه به ضریب توافقی بدست آمد که برابر با 88/0 بود. یافته ها نشان داد که 42 مورد در کتاب های درسی به مؤلفه های سواد اقتصادی پرداخته اند که بیش ترین ضریب اهمیت با 296/0، مربوط به مؤلفه مصرف و کم ترین میزان فراوانی و ضریب اهمیت نیز مربوط به مؤلفه تورم، بیکاری و سرمایه گذاری است که صفر می باشد. همچنین بیش ترین فراوانی در کتاب مطالعات اجتماعی مشاهده گردید و سایر کتاب های درسی، چندان توجهی به بحث سواد اقتصادی نداشته اند. بر این اساس بازنگری محتوای درسی در راستای توانمند ساختن افراد جامعه در بخش اقتصاد، ضروری به نظر می رسد.
مطالعه ی پدیدارشناختی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی از برنامه درسی علوم تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
113 - 139
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز از برنامه درسی علوم تلفیقی انجام یافته است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش، تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها )16( نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش اسمیت بود. روایی پژوهش از نوع روایی درونی بود که آنالیز داده ها توسط دو نفر از نویسندگان مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار معلمان قرار گرفت، تا صحت داده ها و تفسیر از آن ها را تأیید کنند. برای افزایش پایایی، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام گرفت. از تحلیل داده ها، 16 مضمون فرعی استخراج شد و این مضامین به ترتیب در 5 مضمون اصلی (مفهوم شناسی تلفیق، اصول آموزشی تلفیق، اصول یادگیری تلفیق، آثار تلفیق در برنامه درسی، وضعیت تلفیق) طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق نشان داد برنامه درسی علوم تلفیقی از دیدگاه معلمان دارای مفهوم، اصول، آثار و وضعیت مختلفی است که نشانگر برداشت های آنان از مقوله ی برنامه درسی تلفیقی در عمل و کیفیت اجرای آن در نظام آموزشی است.
شایستگی های کانونی مربی تربیت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف شناسایی شایستگی های کانونی مربیان تربیت جنسی طراحی گردید و جهت تعیین شایستگی های کانونی، از روش پنج مرحله ای بیهام و مایر، بهره گرفته شد. جامعه ی پژوهش حاضر، کلیه متخصصان تربیت جنسی و مربیان عفاف گرایی و تربیت جنسی شهر مشهد، در نظر گرفته شدند که با روش نمونه گیری هدفمند، مورد گزینش قرار گرفتند و مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه، ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش بودند. با بررسی ادبیات و آرای صاحب نظران و منابع علمی مختلف در خصوص شایستگی های کانونی مربیان و یافته های حاصل از مصاحبه ها و پرسش نامه ها، فهرستی مشتمل بر 785 مفهوم استخراج و گردآوری گردید و مفاهیم به دست آمده در قالب 109 مقوله دسته بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده، شایستگی های مربیان تربیت جنسی در قالب 16 مضمون و پنج محور قرار گرفتند. مضامین رابطه ی مربی با خدا، رابطه ی مربی با خود و رابطه ی مربی با دیگران، در محور ویژگی های پایه ی مورد نیاز مربی جای گرفتند. مبانی تربیت جنسی، غرب و تربیت جنسی و مفهوم شناسی امر جنسی در محور مباحث نظری مورد نیاز مربی، گنجانده شدند. مضامین مربوط به محور تبیین و توصیف آسیب های جنسی، زمینه سازهای فساد جنسی، آسیب شناسی جنسی و پیامدهای منفی ناشی از آسیب های جنسی، معرفی شدند. مضمون باور های اساسی در محور باور های مورد نیاز در تربیت جنسی و مضامین سواد رسانه ای، چگونگی پاسخگویی به سؤالات و شبهات نوجوانان، مهارت پیشگیری و مواجهه صحیح با سوءاستفاده جنسی، مواجهه با پدیده خودارضایی، روان شناسی مسائل جنسی و توانایی به کارگیری راهبردها و راهکارهای خویشتنداری جنسی نوجوانان نیز، در محور مهارت های مورد نیاز برای مربی تربیت جنسی قرار گرفتند.
تبیین عوامل موثر بر کیفیت تدریس در دانشگاه فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضرتبیین عوامل موثربرکیفیت تدریس وتعیین وزن هریک ازعوامل میباشد.دراین پژوهش ازروش ترکیبی استفاده شد.جامعه آماری کیفی شامل کارکنان ستادی و پژوهشگران برتردانشگاه فنی بوده از طریق نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند.جامعه آماری بخش کمی این مطالعه رامعاونین آموزشی،مسئولین اداره پژوهش وآموزش،مدیران گروه واساتیدموظف کلیه آموزشکده هادرسال1395 تشکیل می دهند.دربخش کیفی برای گردآوری اطلاعات ازمصاحبه های اکتشافی ومصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد.در بخش کمی ازمقوله های شناسایی شده حاصل ازکدگذاری داده های کیفی استفاده نموده ونسبت به ساخت پرسشنامه های مقایسات زوجی که حاوی مولفه هاوعوامل موثربرکیفیت تدریس بوداقدام ونتایج بااستفاده ازروش AHP موردتحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش حاکی ازآنست که سهم عوامل مربوط به مدرس،محیط آموزش ودانشجویان به ترتیب برابربا41،33و26درصد برآوردشده است.ازبین مولفه های مرتبط بامدرس،مهارت های حرفه ای مدرس به عنوان مهمترین مولفه باوزن 361؛از بین مولفه های مرتبط بادانشجو،سوابق و تجربیات تحصیلی باوزن385واز بین مولفه های مرتبط بامحیط آموزش،کیفیت محیط وشرایط آموزشی باوزن 341 محاسبه شد.
بررسی برخی مؤلفه های برنامه درسی تربیت معنوی در چارچوب سنت گرایی سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
320 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی برخی مؤلفه های برنامه ی درسی تربیت معنوی بر مبنای سنت گرایی سید حسین نصر است. مؤلفه های مورد بررسی اصول، روش ها و محتواهای تربیت معنوی هستند. این پژوهش از نوع فلسفی است و با روش استنتاجی فرانکنا انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد برخی از اصول تربیت معنوی در منظومه ی فلسفی-عرفانی نصر عبارتند از: اصل پیروی از سنت که متضمن عمل به آداب شریعت و طریقت نیز می باشد، تبعیت از استاد، شکوفاسازی داشته های فطری، حجاب و غفلت زدایی، حضور اجتماعی فعال و کثرت طریقت ها که متضمن تساهل و تسامح در امر تربیت است. روش های تفکر، تأمل معنوی، مراقبه، هرمنوتیک معنوی، مطالعه ی سه کتاب وحی، انسان و طبیعت؛ مطالعه ی علوم سنتی، مشق نظری و عملی هنرهای سنتی، عمل به آداب روحانی، عمل های صالح مبتنی بر نیکی، تقوا، توبه و مجاهده ی درونی از روش های تربیتی استنتاج شده اند. محتوای تربیت معنوی نیز شامل سنت و مؤلفه های آن یعنی وحی های الهی، میراث تصوف، علوم سنتی، ادبیات سنتی، هنرهای سنتی، اسطوره و نماد است. رویکرد نصر به تربیت معنوی توجه بیش تری به زیبایی شناسی، اخلاق، حیطه ی عاطفی، عشق و جوهره ی دین دارد و متضمن تعلیم وتربیت کثرت گراست.
طراحی الگویی برای تطبیق نظام های تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
224 - 259
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگویی برای تطبیق نظام های تربیت معلم انجام شده است. روش انجام پژوهش، روش نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و چک لیست های محقق ساخته است. جامعه مورد مطالعه شامل منابع مکتوب چون مقالات و کتب منتشره شده حوزه مطالعات تطبیقی در 20 سال اخیر و استادان، کارکنان و مسئولان دانشگاه فرهنگیان بودند. حجم نمونه علاوه بر 20 کتاب، 45 مقاله و 30 پایان نامه، 16 نفر از استادان وکارکنان و مسئولان ارشد دانشگاه فرهنگیان بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شده و پژوهشگر را به اشباع اطلاعاتی رساندند. نتایج تحلیل مصاحبه ها و منابع مکتوب در نظام های تربیت معلم به ترسیم الگویی مفهومی منتهی شد که در آن 12 مقوله در 3 بعد: عوامل زمینه ای، عوامل داخلی، عوامل میانی؛ وجود دارد. بعد عوامل زمینه ای شامل مقولات: جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که از 42 خرده مقوله استنتاج شده اند. بعد عوامل داخلی شامل مقولات: مؤلفه های نظام تربیت معلم، برنامه درسی، جذب دانشجو است که از 53 خرده مقوله به دست آمدند. بعد عوامل میانی شامل مقولات: الزامات تغییر، الگو برداری، بومی سازی است که مستخرج از 23 خرده مقوله بودند. این الگو به پژوهشگران تطبیقی در نظام های تربیت معلم کمک می کند تا به همه ابعاد ضروری در تطبیق توجه نمایند.
تاثیر روش و روش وارونه(معکوس) و دعوت به پژوهش شواب بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان پایه ی دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش تاثیر روش تدریس وارونه و دعوت به پژوهش شواب بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان پایه ی دهم با تعدیل گری تفکر انتقادی می باشد.این پژوهش، از نوع تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل می باشد. وجامعه آماری آن شامل دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان تبریز در سال تحصیلی 95-96 می باشد. حجم نمونه متشکل از 69 دانش آموز پایه دهم بود که به کمک روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته در درس زیست شناسی بود. نتایج نشان داد که تفکر انتقادی تواسته است در پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که به روش دعوت به پژوهش شواب آموزش دیده اند به عنوان تعدیلگر عمل کند در حالی که در دانش آموزانی که به روش آموزش دیده اند نتوانسته است به عنوان تعدیلگر عمل کند.
تربیت اجتماعی و سیاسی به روایت کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
159 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تحلیل جایگاه ابعاد اجتماعی و سیاسی اهداف مصوب در کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری ایران به روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهشی، کلیه کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری در سال تحصیلی 96- 1395 بود که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش کتاب های مطالعات اجتماعی به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوا بود و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.