فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
222 - 240
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی استقلال هوش از عقلانیت در میان دانشجویان ترم اول رشته های علوم انسانی و علوم پایه انجام گرفت. جامعه این پژوهش، تمام دانشجویان ورودی رشته های جامعه شناسی و روان شناسی از دانشکده علوم انسانی و نیز دانشجویان رشته های فیزیک و ریاضیات از دانشکده علوم پایه که در سال تحصیلی 98-1397 در دانشگاه یاسوج مشغول به تحصیل بودند. جهت انتخاب نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، تعداد 70 نفر دانشجو انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات، با استفاده از مقیاس ارزیابی جامع تفکر عقلانی (CART) که توسط (Stanovich, West & Toplak, 2016) طراحی شده بود و نسخه سوم آزمون هوش وکسلر(WISC-III) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و اندازه تأثیر با شاخص (d) کوهن صورت پذیرفت. یافته ها نشان دادند که تفاوت معناداری بین بهره هوشی (کلامی و عملکردی) دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی وجود نداشت. همچنین تفاوت معناداری بین بهره عقلانی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی به دست نیامد. اما تفاوت معناداری بین بهره هوشی با بهره عقلانی به دست آمد که نشان داد بهره هوشی دانشجویان بالاتر از بهره عقلانی آنان بود. از طرفی یافته ها نشان دادند که دانشجویان با بهره هوشی بالا و پایین، به طور یکسان مستعد خطاها و سوگیری های شناختی و عقلانی بودند و در نتیجه هوش مستقل از عقلانیت بود.
Assessing Faculty Members’ Curriculum Orientations: A Case Study of University of Kurdistan(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
42 - 52
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study is to measure the dominant curriculum orientation of faculty members at University of Kurdistan. In terms of purpose, this is applied study, and in terms of data collection methods, it is a descriptive survey. The target population consisted of all faculty members who were teaching during the 2014-2015 academic year at University of Kurdistan. To collect the data, the census method was employed due to the limited number of the participants. The data collection tools were the “curriculum orientations inventory (COI)” developed by Cheung and Wong (2002) and modified by Mahlios, Rice and Thomas (2004). The results of the study showed that cognitive process and academic rationalism were the most dominant orientations of the faculty members. The results also showed that there is a positive relationship between the faculty members' curriculum orientation and their expertise.
Designing an Effective Professional Ethics Model in Training from the Perspective of Heads and Deputies of Education of Tehran Province(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
100 - 109
حوزههای تخصصی:
Purpose : This aim of present research was designing an effective professional ethics model in training from the perspective of heads and deputies of education of Tehran province. Methods : This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population in both qualitative and quantitative sections was the heads and deputies of education in 2019-20 academic years. The research sample in the qualitative section according to the theoretical saturation principle was 40 people who were selected by purposive sampling method and in the quantitative section according to Cochran's formula were 230 people who were selected by multi-stage cluster sampling method. The research instruments were the semi-structured interview and a researcher-made questionnaire whose psychometric indicators were confirmed. Data were analyzed with using methods of open, axial and selective coding, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and LISREL software. Finding : The results of both qualitative and quantitative sections showed that effective professional ethics in training had 40 indicators and 9 components including self-efficacy, scientific responsibility, individual ethics, managerial factors, organizational factors, job ethics, extra-organizational factors, social responsibility and belonging to scientific society. Also, the effective professional ethics model in training had a good fit and all 9 components had a significant effect on the mentioned model (P <0.05). Conclusion : According to the results, planning to improve the effective professions ethics in education is necessary by experts and planners. As a result, they can enhance the components of self-efficacy, scientific responsibility, individual ethics, managerial factors, organizational factors, job ethics, extra-organizational factors, social responsibility and belonging to scientific society
Identifying and Ranking the Dimensions of Resonant Leadership with the Curriculum Planning Approach in Schools of Education of Mazandaran Province(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
77 - 84
حوزههای تخصصی:
Purpose : This Research was conducted with the aim of identifying and ranking the dimensions of resonant leadership with the curriculum planning approach in schools of education of Mazandaran province. Methods : This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive from type of survey. The study population was school managers of Mazandaran province in the 2018-19 academic years with number of 4865 people. The research sample according to Cochran's formula was estimated 359 people who were selected based on multi-step cluster sampling method with respect to the ratio of courses. Data were collected by a researcher-made questionnaire whose face and content validity was confirmed by expert’s opinion and tool construct validity was confirmed by exploratory factor analysis and its reliability was calculated 0.87 by Cronbach’s alpha method. Data were analyzed by exploratory factor analysis and Friedman test in SPSS software version 19. Finding : The results of the exploratory factor analysis showed that the dimensions of resonant leadership with the curriculum planning approach in schools had five leadership dimensions including the coaching (5 items), linking (5 items), psychological (5 items), democratic (4 items) and deep-view (4 items) that these five dimensions together were able to explain 80.04% of the total variance. The results of Friedman test showed that the leaderships dimensions of coaching, linking, psychological, democratic and deep-view had higher ranks, respectively. Conclusion : Based on the results of the present study, in order to improve resonant leadership with the curriculum planning approach, can be improved the leaderships dimensions of coaching, linking, psychological, democratic and deep-view, respectively via workshops.
شناسایی ابعاد برنامه درسی مغفول بر اساس تفاوت برنامه درسی آکادمیک و برنامه درسی قصد شده آموزش مفاهیم شهروندی در کتب مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
157 - 202
حوزههای تخصصی:
آماده سازی و تربیت شهروندان یکی از مهمترین وظایف نظام های تربیتی به خصوص نظام تعلیم و تربیت محسوب می شود. هدف این تحقیق شناسایی ابعاد برنامه درسی مغفول بر اساس تفاوت برنامه درسی آکادمیک، و برنامه درسی قصد شده آموزش مفاهیم شهروندی در کتب مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول بوده است. در این مطالعه از دو روش کیفی منطبق بر منطق استقرایی یعنی تحلیل محتوای کیفی متون، و مطالعه موردی کیفی استفاده شد. در مرحله تحلیل محتوای متون، منابع تحلیل شده عبارت از محتوای کتب مطالعات اجتماعی پایه های هفتم، هشتم و نهم بوده اند، و نمونه برابر با جامعه بوده است. واحد تحلیل، یک درس و واحد ثبت نیز عبارت از یک پاراگراف، یک تصویر و یا یک تکلیف بوده است. در قسمت مطالعه موردی کیفی ، مشارکت کننده ها شامل استادان حوزه مطالعات اجتماعی، و جامعه شناسی دانشگاه های تبریز و ارومیه بوده، و نمونه گیری نیز با رویکرد هدفمند، و مبتنی بر تکنیک نمونه گیری موارد مطلوب انجام شده و با 16 نفر مصاحبه ژرف نگر به عمل آمد. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی، تحلیل شدند. در نهایت مضمون های حاصل از مصاحبه های استادان با مضمون های کتب درسی مقایسه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مضامین آموزش اقتصادی (آشنا نمودن دانش آموزان با شغل های نوین در شبکه های اجتماعی، کمک به دانش آموزان در انتخاب شغل مناسب، تلاش کردن به صورت جدی در زمینه های مالی، آشنایی با مفهوم پس انداز و ساده زیستی)، آموزش خانواده (آشنایی با شیوه های همسر گزینی)، آموزش صلح، حل تعارضات و کشمکش ها- مقاومت در برابر ظالم، و دفاع ازحقوق خود، امنیت، تربیت سیاسی، آموزش مهارت های زندگی، آشنایی با نقش جنسیت، و آموزش تفکر منطقی به عنوان مضمون های مغفول از نظر استادان شناسایی شد.
تجارب معلمان دوره ابتدایی از چالش های آموزش به مهاجران افغان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر فهم تجارب زیسته معلمان از چالش های آموزش به مهاجران افغان بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. بدین منظور داده ها با مصاحبه از 15 نفر از معلمانی که سابقه تدریس به دانش آموزان افغان را داشتند جمع آوری و به روش استرابرت و کارپنتر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی از پنج مضمون اصلی از جمله چالش های فرهنگی، تحصیلی، اداری، اقتصادی و اجتماعی و 25 زیرمضمون شامل مشکلات زبانی، تفاوت های مذهبی، برخورد تبعیض آمیز سایر دانش آموزان، برخورد تبعیض آمیز معلمان، عدم درگیری والدین در آموزش، تحصیلات اندک والدین، عدم ارتباط و سازگاری با محتوای درسی، ترک تحصیل، وقفه در تحصیلات، فقدان مهارت های شناختی، فقدان آمادگی و عدم گذراندن دوره پیش دبستانی، مشکلات جایابی، فقدان مدرک هویتی، ثبت نام سلیقه ای، فقدان چشم انداز تحصیلی، زندگی متحرک مهاجران، بزهکاری، مشکلات پوششی و ظاهری، انزوا، تلقی دانش آموزان افغانی به عنوان شهروندان درجه 2، نارضایتی والدین ایرانی، هزینه تحصیلات، فقر و کودک کار بود.
تحلیل مطالبات والدین و دانش آموزان از برنامه درسی تاریخ دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
110 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین و کشف مطالبات والدین و دانش آموزان از برنامه درسی تاریخ دوره دوم متوسطه در سال 96-1395 انجام شده است. این پژوهش از منظر طرح در زمره پژوهش های کیفی و روش آن پدیدارشناسی توصیفی است. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه والدین و دانش آموزان منطقه 7 شهر کرج بود که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری با حداکثر تنوع و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با20 نفر از والدین و 20 نفر از دانش آموزان منطقه 7 شهرکرج انجام گرفت. مکالمات ضبط و سپس دست نویسی شد و با استفاده از روش درون مایه ای براون و کلارک و به صورت تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. داده ها شامل، دیدگاه ها و تجارب والدین و دانش آموزان پیرامون درس تاریخ و موارد مربوط به آن شامل محتوا و روش تدریس تاریخ بود. یافته های حاصل از مطالبات والدین و دانش آموزان در پنج کد باز شامل: «فهم و تربیت تاریخ»، «وفاداری به حوادث تاریخی»، «دافعه درس تاریخ»، «معلم و درس تاریخ»، و «ساختار و سازمان دهی محتوا» و یازده کد محوری شناسایی شد. در مجموع یافته ها حاکی از آن است که از مهم ترین مطالبات والدین و دانش آموزان در تدریس تاریخ، توجه خاص به محتوا و شیوه تدریس در درس تاریخ است. همچنین انتظار داشتند متن تاریخ به صورت وفادارنه به حوادث تاریخی عنوان شود. دانش آموزان نیز بر نقش معلم و شیوه های تدریس تأکید ویژه داشتند و از مهم ترین مطالبات شان استفاده از روش های فعال تدریس به جهت فعالیت دانش آموزان در کلاس درس بود. در واقع در عصر اطلاعات، انتقال اطلاعات نباید هدف باشد بلکه تحلیل و پردازش اطلاعات هدف است و این نیز ضمن استفاده از روش های نوین تدریس، و بهره مندی از محتوای مناسب امکان پذیر خواهد بود. در نهایت باید گفت که دانش آموزان به عنوان گسترده ترین و اصلی ترین مخاطبان درس تاریخ انتظار دارند کتاب درسی تاریخ ضمن ارائه تصویری درست از گذشته، آنها را جهت جستجو و کنکاش در موضوعات تاریخی به تکاپو بیندازد تا در کشف گذشته تاریخی و رمز و رازهای آن با وی همراه باشد.
Designing and Validating the Optimal Model of Extracurricular Curriculum for Junior High School Students with a Social Harms Prevention Approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
122 - 135
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of this study was to design and validate an extracurricular curriculum model in junior high school with a social harm prevention approach. Methodology : In this study, the methods of qualitative content analysis, documentary method and descriptive-inferential method were used. The samples for data collection were 20 experts in the field of education and 10 sources related to extracurricular activities in education who were selected by non-probability sampling method of snowball or chain. Data collection techniques were semi-structured individual interviews with extracurricular curriculum specialists and qualitative analysis of texts. The data obtained from the interviews were analytically coded and analyzed using SPSS software. Findings : The findings of this study identified the characteristics of extracurricular curriculum elements with social harm prevention approach for purpose, content, teaching learning strategies and evaluation, respectively, and the initial model of extracurricular curriculum with harm prevention approach. The model was approved after validation by exprts and experts and the implementation of adjustments. The results of this research can be used in the design of extracurricular curriculum in junior high school. Conclusion : According to the research findings, students who participate in extracurricular activities have more social adjustment.
Pedagogical Content Knowledge and Emergentism: Making the Case for the Philosophical and the Aesthetic(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
10 - 19
حوزههای تخصصی:
To analyze the relationship between teachers’ freedom and their required pedagogical content knowledge (PCK), I consider emergent curriculum as an extreme end of curricula with a lot of freedom and autonomy for teachers as opposed to a conventional prescribed curriculum in which teachers have less autonomy. In examining teachers’ pedagogical content knowledge from predetermined curriculum toward emergent curriculum, I argue that required PCK is evolving. At the extreme level of teachers’ freedom some substantially new aspects of PCK are needed. One of the most relevant aspects of pedagogical content knowledge for the emergent curriculum curricular knowledge. In emergent curriculum, the teacher acts as a curriculum developer as well, because curriculum is not determined in advance. Curricular knowledge requires teachers to be expert in fields of learning that are not necessary for teachers in other kinds of curriculum. In addition to substantive PCK, teachers of emergent curriculum have to be both philosophers and artists to be qualified enough to make decisions about curricular issues.
Modeling, Bedding and Planning in Flipped Learning Process in Educational System of Medical Sciences University of Babul(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
53 - 68
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of this study was to Modeling, bedding and planning in Flipped learning process in educational system of Medical Sciences University of Babul Methods : The research design was exploratory mixed type. Statistical population in the qualitative section of academic experts and members of the Education and Empowerment Committee of Medical Universities Babol and in the quantitative section; The staff of the Vice Chancellor for Management and Resources Development was the Health and Education Unit of Mazandaran University of Medical Sciences; In the qualitative section, in-depth interviews were conducted with 12 experts using the snowball sampling method, and in the quantitative section, a questionnaire was used to measure the model using the multi-stage relative class method among 310 samples. The validity of the questionnaire was confirmed by face and content method and the reliability was confirmed by Cronbach's alpha method. Data were analyzed by exploratory and confirmatory factor analysis with SPSS and Smart PLS software. Findings : The results showed that the Flipped learning process has 12 dimensions in terms of learning motivation, individual factors, organizational culture factors, structural factors, the establishment of Flipped learning, facilitation measures, organizational barriers and challenges, non-organizational barriers and challenges, bedrock and planning, awareness, quality of education and quality of learning. The results of the quantitative section showed that all dimensions of the research paradigm model were confirmed. Conclusion : It is recommended to the officials of Mazandaran University of Medical Sciences; to provide the necessary conditions for the establishment of Flipped learning, make the necessary arrangements according to the results of the present study
تصویر برنامه درسی از منظر نوعمل گرایی با تاکید بر اندیشه رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
65 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارائه تصویری از برنامه درسی رویکرد نوعمل گرایی است که با روش تحلیل مفهومی و استنتاجی انجام می گیرد. ویژگی های فلسفه رورتی بنیانگذار فلسفه نوعمل گرایی عبارتند از: ویزگی ابزاری و امکانی زبان، خصیصه امکانی خود و اجتماع، مغایرت امور عمومی و خصوصی، همبستگی اجتماعی به جای عینیت و نگاه انتقادی به واژگان. در خصوص برنامه درسی نوعمل گرایی می توان گفت اهداف آموزش، نسبی و متغیرند، با این حال دستیابی به خودآفرینندگی، تربیت شهروند انتقادی، ایجاد شرایط برقراری دموکراسی، تاکید برگفتمان دانش، بها دادن به دانش عملی را می توان از اهداف نوعمل گرایی برشمرد. با توجه به تغییرات هدف، محتوا نیز متغیر بوده و محتوای ثابتی وجود ندارد. روش های آموزش نوعمل گرایی یادگیری مشارکتی و گفتمان انتقادی می باشد. نوعمل گرا ها از جمله رورتی شیوه های ارزشیابی عینی را رد می کنند. به طور کلی اهداف و محتوا، روش و ارزشیابی برنامه درسی نوعمل گرایی منعطف بوده و تابع شرایط و اقتضائات محیطی و به اصطلاح برنامه درسی نوظهور خواهد بود.
گونه شناسی سبک نظارت پژوهشی استادان راهنما در ایران: ازتسهیل گری تا فرمان دهی!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه هدایت پایان نامه ها و رساله های دانشجویی توسط استادان راهنما در حوزه های علوم رفتاری است. بدین منظور با استفاده از راهبرد نمونه گیری ملاک محور، 45 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری رشته های مدیریت، علوم تربیتی، روانشناسی، مشاوره و اقتصاد به شیوه ی هدفمند و با رعایت اصل اشباع داده ها برگزیده شده و با بکارگیری مصاحبه های نیمه ساختار یافته و غیر رسمی داده های لازم جمع آوری شدند. بر اساس یافته های حاصل و بر مبنای 4 معیار روابط قدرت، سطح یاددهی یادگیری، میزان حمایت، و انتظار متقابل می توان 4 سبک اصلی اساتید ایرانی در فرایند نظارت پژوهشی را به شرح ذیل دانست: سبک فرمانده سرباز، سبک تسهیل گر شبکه ساز، سبک آزاد گذارنده، و سبک استثماری
بررسی میزان و نوع توجه به مؤلفه های زیست محیطی در کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
177 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی میزان و نوع توجه به محیط زیست در کتاب های درسی دوره ابتدایی با استفاده روش تحلیل محتوا کتاب های سال تحصیلی 97-1396 بود و با بهره گیری از آمار توصیفی تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که از حیث «میزان توجه» در این کتاب ها به موضوع خاک با فراوانی 59 مورد (با اولویت بلایای طبیعی)، آب 87 مورد (با اولویت صرفه جویی)، صوت 55 مورد (با اولویت سروصدا)، هوا 43 مورد (با اولویت آتش فشان ها) و از حیث «نوع توجه»، به «حفظ و نگهداری» با 41 مورد (از 89 مورد) بیش از «شناخت و آگاهی» و «رشد و ارتقاء» پرداخته شده است؛ همچنین، نوع توزیع مؤلفه های زیست محیطی در کتاب ها و در پایه ها، فاقد تعادل است. اکنون به اتکای تاکید اسناد تحولی آموزش و پرورش و وجود بحران محیط زیست، پیشنهاد می گردد نوع و میزان توجه به مؤلفه های محیط زیست در کتاب های درسی کنونی، مورد بازنگری قرار گیرد.
تبیین نظری روایت نگاری تاملی و توسعه حرفه ای دانشجو معلمان: ارائه مدل مفهومی مبتنی بر «سنتز فرا تفسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد به تبیین نظری روایت نگاری تاملی به عنوان یک راه کار توسعه حرفه ای در برنامه درسی کارورزی دانشجو معلمان بپردازد. روش: به کار گرفته شده «سنتز فرا تفسیر» است. ابتدا، ادبیات مطالعات بیست سال اخیر، با روش نظام مند تفسیر و نقد شدند تا لنزهای نظری متنوع و رایج مشخص شود. سپس، مطالعاتی که در خصوص کلید واژه های عنوان مدل نظری ارائه دادند، انتخاب و مولفه های آنها تحلیل گردید. نهایتاً، مفاهیم استخراج شده، مطابق با پارادایم های معرفتی دیدگاه ها طبقه بندی شدند. یافته ها: اولاً، یافته های مفهومی حاصل از مدل های نظری در ابعاد قابل ملاحظه ای (حدودا دوازده مفهوم) همدیگررا پوشش می دهند. دوماً، روایت نگاری تاملی و توسعه حرفه ای ترکیبی از یادگیری فردی و گروهی در زمینه های خصوصی و عمومی است. نتایج: ارائه یک مدل مفهومی و مقایسه آن با نقشه برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان است.
تبیین عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی در دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه اسناد بالادستی بر حیطه تربیت اقتصادی در برنامه درسی دوره آموزش عمومی تأکید کرده اند اما جایگاه کنونی این حیطه علمی مبهم است و اندک پژوهش های انجام شده، عناصر هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین، هدف مقاله حاضر تبیین عناصر دهگانه برنامه درسی در ارتباط با تربیت اقتصادی است. در این راستا، مطالعات انجام شده طی سال های 1398-1385 در داخل و سال های 2019-1995 در خارج از کشور با موضوعات تربیت اقتصادی، سواد اقتصادی، عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی و آموزش اقتصاد به عنوان جامعه آماری جستجو و پس از مطالعات لازم، 52 پژوهش به عنوان نمونه انتخاب و با روش سنتزپژوهی شش مرحله ای روبرتس، ترکیبی بهینه از نتایج آنها ارائه شده است. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از کاربرگ و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب کاپای کوهن استفاده شد؛ همچنین جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Nvivo-8 استفاده گردید. طبق یافته های پژوهش اهداف تربیت اقتصادی دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه و ارزش های اخلاقی و در دوره متوسطه پرورش مهارت ها است. محتوا در هر دو دوره منطبق بر اهداف بوده و رویکردهای فعال تدریس مناسب اند. معلم نقش راهنما و تسهیل گر دارد و می توان از منابع متنوع استفاده کرد. زمان و مکان انعطاف پذیر بوده، فعالیت ها باید در قالب گروه های کوچک انجام پذیرد و انواع روش های ارزشیابی کیفی اهمیت دارند.
ارزشیابی برنامه درسی فارسی دوره اول ابتدایی در سطح برنامه درسی اجراشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
141 - 176
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی اجرا شده فارسی دوره اول ابتدایی، سطح دوم از ارزشیابی دوره ای برنامه درسی فارسی ابتدایی است که پس از ارزشیابی برنامه درسی قصد شده، هدفش تعیین شایستگی ها و نارسایی های برنامه درسی اجرا شده در پایه های اول تا سوم دوره ابتدایی است. برای انجام ارزشیابی چهار هدف ویژه دنبال شده است: الف- تبیین ویژگی هایِ وضع مطلوب اجرای برنامه درسی فارسی، ب- تبیین ویژگی های برنامه درسی اجراشده، ج- مقایسه بین ویژگی های وضع مطلوبِ اجرای برنامه درسی و ویژگی های برنامه درسی اجرا شده و د- بررسی انسجام عمودی برنامه درسی اجرا شده. برای پاسخ به سوالات پژوهش، از پیمایش میدانی و ابزارهای مختلف در گرداوری داده ها شامل اجرای پرسش نامه ویژگی های وضع مطلوب اجرای برنامه درسی، شش دور مشاهده از کلاس های درس، گزارش های هفتگی معلمان گزارشگر، نگرش سنج، و مصاحبه با معلمان منتخب استفاده شده است. یافته های بدست آمده، از چالش ها و کاستی های قابل توجهی از نظر ویژگی های محتوایی، روش آموزش، موقعیت های یادگیری، ارزشیابی از آموخته ها، کاربرد مواد و منابع آموزشی، زمان بندی، مکان و فضای آموزش، و بستر اجرایی حکایت می کند. از نظر آموزش خط تحریری و محتوا و روش آموزش در مناطق دوزبانه نیز، موانع و کاستی های قابل توجهی در برنامه درسی اجراشده دوره اول ابتدایی مشهود است.
بررسی خوانایی کتاب های فارسی دوره ابتدایی: پایه های اول تا ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
113 - 140
حوزههای تخصصی:
خواندن، مهارتی است که دانش آموزان ایرانی آن را در دوره ابتدایی توسط کتاب های فارسی از پایه اول تا ششم کسب می نمایند. یکی از خصوصیاتی که باید در تدوین متون کتاب های درسی توجه گردد، خوانایی است، زیرا خوانابودن متون به یادگیرنده کمک می کند محتوای آموزشی را به درستی بخواند و بفهمد. اگرچه تحقیقات متفاوتی درباره خوانایی متون درسی صورت گرفته است، اما این در مقاله خوانایی همه متون در هر شش پایه تحصیلی دوره ابتدایی گزارش می شود. بررسی متن ها بر اساس سه شاخص فلش، فوگ و فرای دو نتیجه در برداشت: 1. اگرچه بر اساس شاخص فلش متن ها آسان هستند، اما بر اساس شاخص های فوگ و فرای مناسب یک تا دو پایه تحصیلی بالاتر می باشند و 2. معیار مشخصی برای ترتیب متون از آسان به دشوار دیده نشد، به گونه ای که در بعضی از پایه ها متن های دشوارتر زودتر از متن های آسان قرار گرفتند.
تعیین مولفه های اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی با رویکرد آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین مؤلفه های اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی از دید صاحب نظران آموزش عالی، کارفرمایان و صاحب نظران حوزه اشتغال و دانش آموختگان مشغول به کار بود. طرح این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی و ابزار مورداستفاده در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و مقایسه مداوم یافته ها با متون ادبیات پژوهش بود. جامعه آماری بخش اول- کیفی، شامل اساتید و صاحب نظران آموزش عالی، صاحب نظران حوزه اشتغال و کار و دانش آموختگان مشغول به کار و روش نمونه گیری در این بخش هدفمند و نظری بود که با روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. بخش کمی شامل اساتید و هیئت علمی دانشگاه های شهید بهشتی و دانشگاه تهران بودند که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کمی در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی، آزمون تی استودنت، تحلیل واریانس عاملی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. روایی محتوایی مصاحبه ها و پرسشنامه، ابزارهای مزبور بر اساس نظرات متخصصین برنامه درسی و صاحب نظران آموزش عالی بررسی و پس از تائید مورداستفاده قرار گرفت. اعتباریابی مصاحبه با استفاده از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن ( 1994 ) و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون کرونباخ 92/. تائید گردید . در این پژوهش 66 مؤلفه ی اشتغال پذیری شناسایی شد که با مقایسه یافته ها با ادبیات پژوهش به 16 مقوله کاهش پیدا کرد و درنهایت در قالب سه مقوله اصلی دانش و مهارت اکادمیک، دانش و مهارت های مرتبط با محیط کار، نگرش و ویژگی های فردی دسته بندی شدند. مؤلفه کارگروهی و کار تیمی در رأس مؤلفه های اشتغال پذیری شناخته شد.
مطالعه چالشهای مواجهه ی معلمان دوره ابتدایی با درس پژوهی: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعه چالشهایی که معلمان دوره ابتدایی در خصوص درس پژوهی با آن مواجهه هستند، انجام شده است. برای نیل به هدف از روش مطالعه موردی در یک مدرسه استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش، 20 نفر از معلمان ابتدایی در آن مدرسه بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاری با معلمان و مشاهده مشارکتی بود. به منظور تحلیل داده ها از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شد. نتایج ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ معلمان قبل از درسپژوهی با سه دسته از چالشها مواجهند: دانش معلمان در زمینه درس پژوهی، انگیزه معلمان برای شرکت در درس پژوهی، تشکیل گروه و تعیین وظایف اعضا. حین درس پژوهی با سه دسته از چالش ها مواجهند که عبارتند از: انتخاب مسئله برای درس پژوهی، اجرای درس و جمع آوری داده ها، نقد و بررسی تدریس. بعد از درس پژوهی با سه دسته از چالش ها ﻣﻮاﺟﻬﻨﺪ که عبارتند از: داوری طرح های درس پژوهی، انتشار نتایج درس پژوهی، برگزاری جشنواره درس پژوهی.
تبیین مفهوم کارآمدی فرهنگی معلمان در مواجهه با بسترهای دارای تنوع فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین کارآمدی فرهنگی معلمان انجام شده است. برای نیل به این هدف از روش مرور نظام مند پژوهش استفاده شد. این مرور نظام مند از نوع کیفی می باشد که روشی برای یکپارچه سازی یا مقایسه کردن یافته های پژوهش کیفی است. دانش انباشته ی ناشی از این روند به تفسیری تازه و تبیینی اثربخش از مفهوم کارآمدی فرهنگی معلمان منجر شده است. در این پژوهش 5 رویکرد بررسی شد و رویکرد منتخب با توجه به مفهوم کارآمدی فرهنگی تشریح شد. نمونه پژوهش بیش از 40 مقاله معتبر و 6 کتاب از نویسندگان شاخص حوزه فرهنگ و تربیت بود که با استفاده از کلیدواژه های «رویکردهای فرهنگی به تربیت»، «فرهنگ و تربیت»، «صلاحیت فرهنگی»، «کارآمدی فرهنگی»، «تبحر فرهنگی»، «پداگوژی برخوردار از ربط فرهنگی»، بطور نظام مند مرور شده اند. یافته ها نشان داد بیش ترین تأکید بر اثربخشی نقش معلم در مواجهه با تنوع فرهنگی، در «پداگوژی برخوردار از ربط فرهنگی» مشاهده می شود. این پداگوژی به طور خاص بر بازتعریف نقش معلم تأکید می کند. دو بعد دانشی و عملکردی در شکل گیری کارآمدی فرهنگی معلم نقش تعیین کننده ای ایفا می کنند. بعد دانش، شامل 1) شناخت از دانش آموزان (آگاهی از پیشینه دانش آموزان، شناخت از خواسته ها و علایق برخواسته از فرهنگ آنان) و 2) دانش پداگوژیکی است. بعد عملکردی بر 1) خودتأملی 2) ساختن رابطه ی معنادار با دانش آموزان و 3) پیشرفت دانش آموزان متمرکز است. مجموعه ی این قابلیت ها در مفهوم «کارآمدی فرهنگی» معلم قابل مفهوم پردازی است که منجر به پشرفت واقعی برای دانش آموزان متنوع در سه حیطه ی پیشرفت تحصیلی، شایستگی فرهنگی و آگاهی سیاسی– اجتماعی خواهد شد.