فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: در پژوهش حاضر، به مطالعه تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی پرداخته شده است. روش ها : ابتدا فعالیت های نوشتاری در 15 زیرمقوله مختلف دو نوع عمده تمرین های دریافتی و تولیدی طبقه بندی شد. سپس فراوانی و درصد رخداد تمرین ها در کتاب های درسی برای بررسی و تحلیل مشخص گردید. بنابراین این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. یافته ها: بررسی داده ها نشان داد که 43/69 درصد از تمرین های کتاب های نگارش فارسی به تمرین های از نوع دریافتی اختصاص یافته است؛ درصورتی که این کتاب ها برای آموزش مهارت نوشتن طراحی شده اند که خود یک مهارت تولیدی است. هرچند طراحی تمرین های دریافتی در آموزش زبان، مقدم بر طراحی تمرین های تولیدی است؛ اما توازن در طراحی و تدوین هر دو نوع تمرین های دریافتی و تولیدی در تهیه محتوا، بایستی مورد عنایت مؤلفان کتاب های درسی قرار گیرد. نتیجه گیری: تحلیل آمار استنباطی داده ها نیز نشان داد که رابطه بین تمرین های نوشتاری در کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم معنادار است و فراوانی تمرین های تولیدی با ارتقاء پایه تحصیلی و دانش زبانی دانش آموزان، افزایش یافته است. همچنین با توجه به اهمیت تمرین مهارت خواندن پیش از مهارت نوشتن، لازم است به تمرین های از نوع درک مطلب و خلاصه یا کوتاه نویسی متن، در تألیف کتاب های نگارش فارسی توجه ویژه ای شود. یافته ها و نتایج پژوهش حاضر می تواند در هر دو حوزه تألیف و تدریس برای مؤلفان و معلمان مفید واقع شود.
الگوی جاری تربیت سیاسی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
108 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود برنامه درسی تربیت سیاسی در دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی تربیت سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با چهارده نفر از اساتید دروس تربیت سیاسی و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی، ده نفر از دانشجویان این دانشگاه و پنج نفر از مدیران گروه های آموزشی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده-ی بیست و چهار مفهوم محوری و نه مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل گسست آموزشی در برنامه تربیت سیاسی به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (ضعف مهارتی، ضعف نگرشی، چالش های محیطی)، عوامل زمینه ای (عوامل مدیریتی دانشگاه و عوامل محیطی – زمینه ای)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(آموزش و توسعه حرفه ای اساتید، دسترسی پذیری، حمایت و بسترسازی دانشگاه)، شرایط مداخله گر محدودکننده(چالش های سازمانی، محیطی، دخالت های سیاسی و موانع فردی و اجرایی)، راهبردها (تجدید رویکرد برنامه ریزی درسی، طراحی برنامه استراتژیک در زمینه کاربرد فاوا، استفاده از سیاست های تشویقی و واسپاری مسئولیتی) و پیامد (عدم تحقق اهداف برنامه درسی قصد شده و کسب نامناسب برنامه درسی تربیت سیاسی) سازمان یافت.
Designing and developing job fatigue scale for elementary school teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۴ , ۲۰۲۳
42 - 54
حوزههای تخصصی:
The present research was conducted with the aim of designing and developing Job Fatigue Scale for Elementary school Teachers in 2024 employing both qualitative-quantitative data. In the qualitative phase, official documents and opinions from experts in this field were used to obtain the basic structure of the tool, and in the quantitative section, the basic structure of the tool was given to samples of three target communities in three stages to check the validity and reliability of the tool. The findings of the qualitative section showed 51 effective components in reducing job fatigue, based on which the initial pool was prepared with 81 items. The Holsti's coefficient of reliability was 0.864 and the results of the content validity investigation led to the removal of 29 items. Therefore, a 52-item questionnaire was formed based on the qualitative and quantitative data. Consequently, using factor analysis and Cronbach's alpha coefficient led to the removal of 7 items from the final form. Finally the structure of 45 items with 4 educational-psychological, psychological, behavioral-organizational and managerial-organizational factors was confirmed. Among the 4 factors affecting job fatigue, the educational-psychological factor took the first rank and then the psychological, behavioral-organizational and management-organizational factors took the second to fourth ranks respectively. In general, considering the validity and reliability of the developed model, it can be used to evaluate the level of job fatigue of primary school teachers.
بررسی میزان رضایت مهارت آموزان ماده 28 از برنامه درسی اجرا شده دوره بدو خدمت دانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی استان کهگیلویه و بویر احمد)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی برنامه های درسی همواره یکی از بهترین راه های ارزیابی کیفیت آموزش در نظام های آموزش عالی به شمار می رود. دانشگاه فرهنگیان به عنوان مجری اصلی آموزش های شروع و ضمن خدمت معلمان، ارزیابی برنامه درسی اجرا شده آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی میزان رضایت مهارت آموزان ماده 28 از برنامه درسی اجرا شده دوره بدو خدمت دانشگاه فرهنگیان انجام گرفت. نوع پژوهش با توجه به هدف کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. جامعه آماری کلیه مهارت آموزان ماده 28 رشته آموزگار ابتدایی استان کهگیلویه وبویراحمد بود که در سال 1401 در پردیس شهید ایزدپناه یاسوج درحال گذراندن دوره مهارت آموزی بودند. باتوجه به حجم پایین جامعه آماری، تمامی آن ها به تعداد 50 نفر برای انجام پژوهش انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بود که روایی محتوایی آن مورد تایید 5 نفر صاحبنظر قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 892/0 به دست آمد. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار آماری SPSS محاسبه و در سطح آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که معلمان از برنامه درسی اجراشده دوره مهارت آموزی رضایت ندارند. این نارضایتی در بعد روش های ، راهبردهای اجرایی و آموزشی برنامه درسی بیشتر بود.
سنتزپژوهی نیازهای آموزشی فراگیران درفرایند برنامه ریزی درسی و تدریس معلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از انجام این تحقیق، وارسی نیازهای آموزشی فراگیران در فرایند برنامه ریزی درسی و تدریس معلمان است. روش ها : رویکرد به کار گرفته شده در پژوهش حاضر، کیفی و از نوع سنتزپژوهی می باشد که در 6 مرحله انجام گرفته و سعی بر این بوده است که ترکیب نتایج و یافته های پژوهش های گوناگون در خصوص عنوان پژوهش حاضر، مورد بررسی قرار گیرد. حیطه جغرافیایی مدنظر پژوهشگر برای بررسی مسئله موردنظر، پژوهش های این حوزه را شامل می شود. همچنین پژوهشگر برای انجام این پژوهش به بررسی مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط با عنوان پژوهش پرداخته است. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش فراگیر موضوع پیچیده ای است که عدم درک همه جانبه از نیازهای آموزشی آن ها می تواند چالش های اساسی را برای جامعه آموزشی ایجاد کند. در اهمیت نیازسنجی همین بس که مبنایی برای شروع هر نوع آموزشی است. اهداف بر اساس نیازهای مشخص شده تعیین می شوند. اثر بخشی برنامه ریزی تا حد زیادی تابع این امر است. آشنایی با نیازهای آموزشی دانش آموزان می تواند در جهت گیری های برنامه های آموزشی در مقاطع و سنین مختلف مثمر ثمر باشد. نتیجه گیری: باتوجه به اینکه نیاز سنجی آموزشی هم برای دانش آموزان و هم برای برنامه ریزی درسی توسط معلمان الزامی بوده و اثرات قابل توجهی برفرایند یادگیری و آموزش می تواند داشته باشد، لازم است تا اقدامات لازم در خصوص بررسی اهمیت نیازآموزشی فراگیران در فرایند برنامه ریزی درسی و تدریس معلمان صورت بگیرد تا هم میزان کارآمدی معلمان در بحث تدریس و دست یافتن به اهداف آموزشی بالا رود و هم شاهد پیشرفت دانش آموزان ، با طرح برنامه ریزی درسی مناسب، باشیم.
تحلیل اکتشافی- ساختاری نارسایی های تدوین برنامه های درسی آموزش زبان دوم بر اساس معیارهای پساروش: ارائه راهبرد مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
187 - 212
حوزههای تخصصی:
تغییرات پارادایمی و نظری در ابعاد گوناگون آموزش زبان دوم از رفع کامل نارسایی های رویکردهای سنتی آموزش عاجز مانده و حتی در برخی موارد مشکلات جدیدی را ایجاد کرده است. در این میان، تهیه، تدوین و اجرای برنامه درسی به عنوان شاکله و چارچوب آموزش، از این کاستی ها مستثنا نبوده است. در دو دهه گذشته اصولی تحت پساروش در آموزش زبان مطرح شده است که ظرفیت رفع نقایص پیشین را دارد. بر همین اساس، تحقیق حاضر با استخدام مبانی نظری پساروش و اتخاذ رویکردی تلفیقی، ضمن کشف پدیدارشناختی و اعتباربخشی عاملی تعقیبی نارسایی های تدوین برنامه درسی آموزش زبان در کشور، از خروجی آن برای تحلیل ساختاری و ارائه راهبرد مدیریت آموزشی مطلوب در ماتریس اثرات متقاطع و متوازن، استفاده کرده است. نتایج نشان داد که مطابق ارزش ایگن نارسایی ها در سه محور فرایندی، دانشی-معرفتی و رویکردی-سیاستی مشهود است ازجمله مهم ترین آن ها می توان به اتخاذ نگاه خطی و محصول محور به آموزش، ناروایی پسینی، محتوای تجویزی-قالبی اشاره کرد .
واکاوی نقادانه فهم نو معلمان دوره ابتدایی از مفهوم «تربیت»: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی باهدف واکاوی نقادانه ی فهم نومعلمان دوره ابتدایی از مفهوم تربیت است که با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام گرفته است. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15نفر از نومعلمان که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس ابتدایی شهرستان فِلارد از توابع استان چهارمحال وبختیاری در حال تدریس بودند، به دست آمد. پرسش های مصاحبه برپایه ی چارچوب نظری پژوهش در دو مرحله طراحی و ویرایش شدند. هم چنین داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها بیانگر آن است که شش انگاره یِ تربیت مؤمن پرور، تربیتِ آداب دان، تربیت شهروندمدار، تربیت آگاهانه، تربیت نوگرا و تربیت سرسِپرده به عنوان مقوله های فرعی و سرانجام مقوله ی اصلیِ آشفتگی در نظر پریشانی در عمل، نماینده ی فهم نومعلمان از مفهوم تربیت است. برپایه ی رهیافت های پژوهش، فقدان ادراک معنای تربیت واقعی ممکن است سبب شود که در فعالیت های تربیتی آن چه در واقع وسیله ای بیش نیست هدف انگاشته شود و جریان رشد در نیمه ی راه متوقف گردد. سخن دیگر این پژوهش و البته جانِ کلام آن، پرهیز از ساده اندیشی و سهل نگری پیرامون مفهوم و عملِ تربیت است. برای روگردانی از این آفت، موضوع تربیتِ معلم، قبل از شروع معلمی و بعد از آن، نیازمند دقت نظری ژرف اندیشانه و همه جانبه است.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقِ دینی بر اساس دیدگاههای محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آراء ابوحامدغزالی در تربیت اخلاقِ دینی، و ارائه ی الگوی برنامه ی درسی تبیینی او در این زمینه، مشتمل بر مبانی، اصول و عناصر، به روش «تحلیلی-تفسیری» انجام شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که در بخش مبانی تربیت اخلاقی، تأکید بر «کرامت ذاتی و الهی» و نیز «جنبه ی نفسانی و روحانیِ» وجودِ انسان، «محور و فَعّالِ مایشاء بودن خداوند در جهان»، برخورداری عالَمِ هستی از «دو بُعدِ ماده و ملکوت»، «توجه بر احوالاتِ ایجادکننده ی رفتار به جای خودِ رفتار»، «مخالفت با ریشه کنی غرایز از وجودِ آدمی» و نیز تبیینِ «امکان و نحوه ی کسبِ معرفت»، «غایت اخلاق ورزی»، «چگونگی قضاوت و انگیزش اخلاقی»، «روش های کسب فضائل اخلاقی»، «نقش عقل و اراده در شکل دهیِ رفتارِ اخلاقیِ آدمی» و «ملاک و هدفِ اعتدال قوا» بر اساس امرِ دینی، مهم ترین معتقدات غزالی در این زمینه را تشکیل می دهند. در زمینه ی اصول تربیت اخلاقی، اصول تشریحیِ غزالی، از یک ساختار «پنج وجهی» برخوردار هستند که شامل «امکانِ تربیت اخلاقی»، «پایه های تربیت اخلاقی »، «الزامات و بایسته های تربیت اخلاقی»، «تمهیدات حین تربیت اخلاقی» و «محتوا و فحوای تربیت اخلاقی» می باشند که به واسطه ی «هجده اصل تربیتی»، معتقدات وی در این زمینه را تشریح می نمایند. در زمینه ی عناصر برنامه ی درسی، برای نظام تربیت اخلاق دینیِ غزالی، چهار عنصرِ «هدف»، «محتوا»، «روش های تدریس» و «منطق و چرایی» احصا گردید که در قالب یک برنامه ی درسیِ «موضوع محور»، و الگویی «مفهومی»، اقدام به تزکیه و تهذیب «بیست وشش فضیلت اخلاقی» و «نوزده رذیلت اخلاقی» در متربیان می نمایند.
آینده آموزش سایه در ایران: فرصت ها و چالش ها برای نظام تعلیم و تربیت رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
127 - 160
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی فرصت ها وچالش های آموزش سایه برای نظام تعلیم وتربیت رسمی کشور ایران برمبنای تجارب زیسته معلمان، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان در این مطالعه، معلمان دوره ابتدایی ومتوسطه شهرشیراز درسال تحصیلی 1402-1401بودند، که علاوه بر آموزش رسمی، تجربه تدریس در آموزشگاه خصوصی را داشتند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (ملاک مدار)، تاحد اشباع داده ها 16 تن انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازمصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش سایه، فرصت-های متعددی از جمله: «بهبودیادگیری، کسب آمادگی برای آزمون ها، پرشدن اوقات فراغت و...» و نیز چالش-هایی همچون «تضعیف محوریت آموزش رسمی، تبعیض آموزشی، نابرابری اجتماعی و...» را برای نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور ایجاد نموده است. بر این اساس، تجهیز مدارس و تنوع بخشی به محیط های یادگیری، استاندارد سازی اماکن آموزش سایه، تغییر رویه در سیستم پذیرش و آزمون ورودی مدارس و دانشگاه ها پیشنهاد می گردد.
تبیین و بررسی دیدگاه تربیتی استاد شکوهی در باب تربیت انسان فرهیخته
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف:هدف پژوهش حاضر، تبیین و بررسی دیدگاه تربیتی استاد شکوهی در باب تربیت انسان فرهیخته است. روش ها در این پژوهش از برای پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از روش تحلیلی و استنتاجی استفاده شده است. در این پژوهش به تعدادی از آثار استاد شکوهی نظیر؛ «مبانی و اصول آموزش و پرورش» ،« تعلیم و تربیت و مراحل آن» ،« اندیشه هایی درباره آموزش و پرورش»، «تعلیم وتربیت ترجمه» و« مربیان بزرگ» که با مباحث انسان شناسی و تعلیم وتربیت مرتبط بوده و در این آثارکمال انسانی را به تصویرکشیده، مراجعه شده است. یافته ها: از نظر شکوهی تربیت انسان فرهیخته مستلزم مبانی تعلیم و تربیت(علمی و فلسفی) است.انسان فرهیخته استاد شکوهی در چارچوب یا زمینه ای که درآن نظام فکری و فلسفی وی شکل گرفت، معنا می یابد. از نظر استاد شکوهی مراحل تربیت انسان فرهیخته به ترتیب از مرحله پرستاری شروع سپس به مرحله تأدیب و آنگاه نوبت به تعلیم فرا می رسد. او برای هریک از این مراحل ویژگی ها و مختصات خاصی را در نظر می گیرد که در تربیت انسان فرهیخته باید مورد توجه قرارگیرد. نتیجه گیری: هدف غائی تربیت از دیدگاه شکوهی این است که مقدمات حرکت و هدایت آدمی را در صراط مستقیم پرستش پروردگار فراهم آورد و در این راستا هدف آموزش و پرورش، تربیت انسان فرهیخته ای مؤمن،متقی، مسئول در رابطه با خالق، مفید و متعهد در رابطه با جامعه و متفکر وخلاق و مولد در رابطه با عالم طبیعت است.
تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
161 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مطلوب برای تحقق اهداف نظام های تعلیم و تربیت، مشارکت بین خانه و مدرسه است. زمینه ساز این مشارکت، می تواند برنامه درسی خانواده محور و تکوین و تعالی پیوسته هویت دانش آموزان در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور انجام گرفته است. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با صاحب نظران برنامه درسی که به صورت هدفمند با 15 نفر از آنها که آشنا با خانواده و مدرسه بودند گردآوری شده و با روش نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین (2007)، تحلیل و مقوله بندی شده است. بر اساس نتایج پژوهش،3 مقوله اصلی(خانواده مدار بودن، پنهان و حمایت گری تحصیلی) و 9 زیر مقوله (نقش اثرگذار خانواده در تعلیم و تربیت؛ کانونی بودن عنصر خانواده در فرایند برنامه ریزی درسی، اختصاصی و منعطف بودن سرویس ارائه شده به فرزندان، همکاری و ارتباط دو جانبه، پذیرش انتخاب های خانواده ها، پنهان، غیررسمی، ارتقا و پیشبرد حمایت های محیطی و ارتقا و پیشبرد حمایت های آموزشی از خانواده ها) برای مفهوم برنامه درسی خانواده محور ارائه شد. بر اساس یافته ها می توان استنباط کرد، برنامه درسی خانواده محور، مجموعه ای از عملکردهای پنهان و غیررسمی والدین در رابطه با فعالیت های آموزشی و تربیتی فرزندان در محیط خانه است که نقش سازنده ای در توانمندسازی والدین و مشارکت بیشتر خانه و مدرسه داشته و در نهایت منجر به پیشرفت تحصیلی فرزندان می شود.
چیره دستان در کلاس های چندپایه: رمز ماندگاری معلمان با تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماندگاری معلمان باتجربه در کلاس های چندپایه و مناطق محروم، گامی مهم در جهت عدالت آموزشی است. با وجود چالش های این کلاس ها، برخی معلمان آنها را به مدارس تک پایه و شهری ترجیح می دهند. این پژوهش تجارب این معلمان در سال تحصیلی 1402-1403 را بررسی می کند. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. معلمان چندپایه استان کردستان که حداقل 15 سال سابقه تدریس در کلاس چندپایه را دارند، میدان تحقیق این پژوهش کیفی بودند. نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بوده است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه-ساختاریافته استفاده شد و فرآیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت؛ برای اطمینان، پس از اشباع نظری با سه نفر دیگر فرآیند مصاحبه ادامه پیدا کرد. پس از ضبط مصاحبه، متن آنها پیاده شد جهت تایید روایی و اطمینان پذیری، یافته ها به شرکت کنندگان ارائه می شدند و نظراتشان دریافت می شد سپس با استفاده از روش تحلیل سه مرحله ای (پایه، سازماندهنده و فراگیر) استرید- استرلینگ 2001 و به کمک نرم افزار MAXQDA مضامین استخراج گردید. یافته ها شامل سه مضمون فراگیر و نه مضمون سازماندهنده: شامل خودسالاری (افزایش آزادی عمل، تقلیل کنترل و فزونی جایگاه)، چیره دستی(آگاهی، طرح ریزی، دانشورانه و توانمندی دانش اموز) و باورمندی به کلاس چندپایه(وفاداری به روستا و بی آلایشی) می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که کلاس های چندپایه، با وجود کمبود امکانات، مزایا و فرصت های متنوعی برای معلمان باتجربه فراهم می کنند که در کلاس های تک پایه و شهری به سختی امکان وقوع دارد. این معلمان اختیار عمل بیشتر دارند، کمتر مورد بازرسی قرار می گیرند و خلاقیت در این کلاس ها بیشتر شکوفا می شود.
طراحی و اعتبار سنجی چارچوب پیشنهادی برنامه درسی دوره اول ابتدایی در مدارس عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
69 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ح طراحی و اعتبار سنجی چارچوب پیشنهادی برنامه درسی دوره اول ابتدایی در مدارس عشایری بود. روش پژوهش، تحلیل اسنادی کیفی است. جامعه پژوهشی، شامل تمامی متون مرتبط می شد که تعداد 234 سند شناسایی، و در نهایت 57 متن انتخاب شد. تحلیل داده ها به شکل استقرایی و با مبنا قرار دادن عناصر برنامه درسی ده گانه اکر انجام شد. مقبولیت، همسانی، تعین و انتقال پذیری معیارهای ارزیابی داده های کیفی بود. روایی چارچوب پیشنهادی، با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه تایید شد. اهم یافته ها نشان داد که منطق برنامه درسی، تحقق عدالت آموزشی است. اهداف بر آموزش صلح و ساحت زیستی متمرکز باشد. محتوا دارای مختصات فرهنگ عشایری بوده و در قالب فعالیت های یکپارچه و پروژه محور، در یک نظام معلمی دُوری، توسط معلم بومی آموزش داده شود. مدارس طبیعت محور باید در زمانی غیر از کوچ عشایر فعال باشند. برآیند برنامه درسی مبتنی بر زیست بوم عشایری، موجب اقبال دانش آموزان به برنامه درسی خواهد شد.
تبیین ویژگی های الگوی آموزش ریاضی مبتنی بر رویکرد کارآفرینانه در دوره دوم ابتدایی و اعتبارسنجی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
259 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تدوین الگوی آموزش کارآفرینی مبتنی بر درس ریاضی بود. پژوهش با رویکرد کیفی و به روش داده بنیاد انجام شد. داده ها در دو بخش شامل مرور سیستماتیک اسناد و مدارک و مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. در بخش اول از طریق تهیه چک لیست اسناد و مدارک، 84 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم داده ها از طریق 15 مصاحبه نیمه ساختار یافته با استفاده از نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. نتایج نشان داد الگوی آموزش کارآفرینی مبتنی بر درس ریاضی در مولفه هدف بر آموزش مفاهیم و آموزش کاربردی ریاضی با رویکردی کارآفرینانه، پرورش دانش آموزان خلاق و نوآور و چند بعدی، در مولفه محتوا بر ویژگی های ظاهری، ویژگی های محتوای کارآفرینانه، در مولفه روش های تدریس بر پیش نیازهای استفاده از رویکرد کارآفرینی، روشهای تلفیق ریاضی با کارآفرینی و در مولفه روش های ارزشیابی بر ارزیابی انعطاف پذیر و چندجانبه تاکید دارد. تدوین الگوی آموزش کارآفرینی در درس ریاضی می تواند بستر تحقق پیامدهای آموزشی را تسهیل سازد.
تأثیر بازی واقعیت جایگزین بر مهارت حل مسئله دانش آموزان کلاس چند پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با ظهور فناوری های نوین و تلفیق تکنولوژی و بازی وارسازی با آموزش و یادگیری، راهبردهای جدیدی جهت اثربخشی تدریس ارائه می شود. یکی از این راهبردها، استفاده از بازی واقعیت جایگزین در تدریس می باشد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر بازی واقعیت جایگزین بر مهارت حل مسئله دانش آموزان کلاس چندپایه انجام شد.روش ها: این پژوهش، با استفاده از روش شبه تجربی و طرح پیش آزمون - پس آزمون، به همراه گروه گواه صورت پذیرفت. جامعه آماری، شامل دانش آموزان کلاس چندپایه دوره دوم ابتدایی شهرستان بهشهر استان مازندران در سال تحصیلی 1402-1401 بوده که به شیوه نمونه گیری در دسترس، به تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش قرار گرفتند. دانش آموزان به مدت 8 جلسه به شیوه بازی واقعیت جایگزین آموزش دیدند؛ درحالی که شیوه آموزش در گروه کنترل، به شکل مرسوم بود. داده ها از طریق پرسشنامه های حل مسئله هپنر و پترسن (1982) جمع آوری شدند. جهت تحلیل یافته ها، از شاخص های آماری توصیفی نظیر میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی یافته ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بازی واقعیت جایگزین بر مهارت حل مسئله دانش آموزان کلاس چندپایه تأثیر معنادار دارد. (0.05>P).نتیجه گیری: با توجه به این که مدارس چندپایه، در مناطق روستایی هستند و از حیث فیزیکی و حضور دانش آموزان با سنین، جنسیت و پایه های تحصیلی متفاوت در کنار هم شرایط بهتری را جهت اجرای بازی واقعیت جایگزین ارائه می نماید، برنامه ریزی و اجرای این بازی ، به عنوان یک راهبرد مؤثر تدریس، در این مدارس توصیه می گردد.
پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ادراک ازکلاس آنلاین، هیجان های کلاسی و خودکارآمدی رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک از کلاس آنلاین و هیجان های کلاسی مثبت و منفی و خودکارآمدی رایانه در پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه یاسوج صورت گرفت.روش ها: در قالب یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از لینک پرسشنامه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه یاسوج به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ادراک از محیط کلاس (جنتری وگابل، 2002)، هیجان کلاسی (پکران، 2011)، مشغولیت تحصیلی (ریو، 2013) و خودکارآمدی رایانه (ترک زاده، 2006) گردآوری شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه ها دوباره محاسبه شد (مشغولیت تحصیلی، 928/0؛ ادراک از کلاس آنلاین، 945/0؛ هیجان کلاسی، 894/0؛ خودکارآمدی رایانه، 911/0) و داده ها با استفاده از روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی برآورد شده که نشان دهنده این موضوع است که متغیرهای پیش بین مدل (خودکارآمدی رایانه، ادراک از کلاس و هیجان کلاس) با همکاری یکدیگر توانسته اند حدود 3/88 درصد از تغییرات متغیر ملاک مشغولیت تحصیلی را تبیین کند. لذا بر اساس یافته ها، از لحاظ آماری ابعاد ادراک از کلاس، هیجان مثبت و هیجان منفی و خوکارآمدی یارانه بر مشغولیت تحصیلی تاثیر معنادار دارد و می توانند مشغولیت تحصیلی را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بنابراین، تقویت ادراک مثبت از کلاس آنلاین، افزایش هیجان های مثبت، کاهش هیجان های منفی و بهبود خودکارآمدی رایانه می تواند به افزایش مشارکت تحصیلی دانشجویان کمک کند و در بهبود طراحی دوره های آموزشی مؤثر باشد.
شناسایی شاخص ها و مؤلفه های یادگیری مادام العمر فراگیران : سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر، با هدف شناسایی شاخص ها و مؤلفه های آمادگی یادگیری مادام العمر فراگیران انجام پذیرفت.روش ها: این پژوهش از نوع کیفی و روش سنتز پژوهی است. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (374 مقاله) که پیرامون حوزه موضوعی در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای زمانی، ارتباط محتوایی با موضوع پژوهش و کیفیت مقالات، مشتمل بر 30 مقاله است.یافته ها: پس از تحلیل کیفی پژوهش های منتخب، عوامل کلیدی یادگیری مادام العمر در 4 بُعد، 13 عامل و 56 مقوله، شامل بعد فردی (توانمندی های مبتنی بر خود، نگرش نسبت به پویایی دانش و شخصی سازی فرآیند یادگیری)؛ بعد میان فردی (ارتباط پذیری و شبکه سازی، مسئولیت پذیری یادگیرنده و درک تعاملات شناختی)، عوامل برنامه ای (صلاحیت های دیجیتال، توجه به اصول نوآوری، ایجاد گستره باز انتخابی) و عوامل راهبردی (توجه به راهبردهای فرهنگی در یادگیری، حرفه محوری و تاکید بر یادگیری کارآمد، استفاده از راهبردهای یادگیری مستقل و توجه به سازنده گرایی در برنامه درسی) مورد سازمان دهی قرار گرفت.نتیجه گیری: چارچوب نظری و ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزان فرایندهای مبتنی بر یادگیری مادام العمر و استفاده پژوهشگران این حوزه فراهم آورد.
تأثیر برنامه آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
106 - 87
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی "روبین فوگرتی" بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان پایه ی چهارم انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم منطقه ی 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که با روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس، یک مدرسه انتخاب و از آن مدرسه دو کلاس پایه ی چهارم به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل هر کدام 31 نفر بودند که بر اساس وضعیت تحصیلی و خانوادگی این دو گروه نیز همتا شدند. طرح پژوهش با رویکرد کمّی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و با ابزار آزمون ریاضی محقق انجام گرفت. محاسبه ی نتایج حاصل داده های این پژوهش با تحلیل کوواریانس، مبیّن این نکته بود که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در یادگیری ریاضی وجود دارد. علاوه بر آن استفاده از این نوع برنامه ی آموزش ریاضی در ثبات یادگیری ریاضی در دانش آموزان در طول زمان نیز مؤثر بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری و ثبات آن در درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم اثربخش بوده است.
برنامه درسی تأمل محور: گفتمانی برای توسعه مفهوم آگاهی معلمان در چارچوب پژوهش شرح حال نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
272 - 247
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی و تبیین شاخصه های برنامه درسی تأمل محور در راستای توسعه مفهوم آگاهی معلمان در چارچوب پژوهش اتوبیوگرافی انجام شد. رویکرد تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوا با تأکید بر ماهیت مضمونی آن بود. میدان پژوهش دربرگیرنده معلمان در سال تحصیلی 1403-1402 بود که 15 نفر از آنها از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع شاخص مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تعیین اعتبار داده های پژوهش از روش خود بازبینی، غنی سازی داده ها و تحلیل های میان موردی و برای تعیین پایایی داده ها از روش مقایسه مستمر و فرایند نظام مند در ثبت و نوشتن داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش شامل 9 مضمون فراگیر روایت سازی، بازخوردپذیری، گفتمان مفهومی، شخصی سازی دانش، خود تنظیمی فکری، نوزایی درسی، مالکیت معنوی، همدلی شناختی و عملکرد پژوهی می شود که با 20 مضمون سازمان دهنده و 125 مضمون پایه به تشریح ماهیت برنامه درسی تأمل محور می پردازد. نتایج نشان می دهد که فرصت تعمق بیش تر معلمان در برنامه های درسی فراهم شده و فرهنگ شناختی آنها در توسعه محتوای درسی مورد توجه قرار گیرد هم چنین دیدگاه ها و ایده های نوآورانه معلمان در برنامه های درسی مورد تاکید قرار گرفته و هویت فکری آنها در راستای شکل دهی ساختار برنامه ها توسعه داده شود.
واکاوی ابعاد، عوامل، پیامدها و روش های مقابله با پدیده انزوای معلمی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
1 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد، عوامل، پیامدها و راهکارهای مقابله با انزوای معلمی در مطالعات جهانی بوده است. رویکرد تحقیق، کیفی و راهبرد آن فراترکیب است. برای جمع آوری داده ها از روش هفت مرحله ای سندلوفسکی و باروسو استفاده شد. پس از جستجوی واژه های کلیدی در پایگاه های علمی معتبر، اسناد مرتبط با پرسش ها و اهداف پژوهش که در بازه زمانی 1980 تا 2024 میلادی منتشر شده بودند، شناسایی و برای واکاوی گزینش شد. یافته ها نشان داد انزوای معلمی شامل شش بُعد روان شناختی، اجتماعی، آموزشی، فیزیکی، حرفه ای و جغرافیایی است. همچنین عواملی مثل نگرش های حرفه ای ناکارآمد، دانش و مهارت تخصصی محدود، ضعف در مدیریت منابع انسانی، برنامه درسی، بروکراسی سازمانی غیرکارآمد، فضای فیزیکی مدرسه، فاصله اجتماعی، مشکلات اقتصادی، عناصر روان شناختی و مؤلفه های فرهنگی-اجتماعی موجب بروز انزوای معلمی می شود. نتایج نشان داد که انزوای معلمی پیامدهای روانشناختی ، پیامدهای اجتماعی، پیامدهای آموزشی ، پیامدهای سازمانی را به همراه دارد.