فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۷۸-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان و مدیران در زمینه مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی است. مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 18 نفر از معلمان و مدیران سطح شهر سنندج انجام گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها با روش دیکلمن و همکاران (1989) صورت پذیرفته است. یافته های حاصل از تجارب معلمان و مدیران شامل 33 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی بود که شامل تعامل سازنده با محیط دانش آموزان، تعامل سازنده با همکاران، حفظ ظاهر و رفتار فردی، ناآگاهی و بی تفاوتی اعضای جامعه مدرسه، عمل در چارچوب قوانین و مقررات و درگیرشدن در مسائل فردی دانش آموزان است. می توان نتیجه گرفت که معلمان با حفظ و تلاش در راستای رفتارهای فردی خود عاملانی در جهت رشد و شکوفایی دانش آموزان در مقام الگو هستند، اما این تجربه از مسئولیت پذیری در رشد و پیشرفت خود معلمان و مدیران نیز مؤثر است و اینکه فقط التزام عملی در چارچوب قوانین سازمانی حد تمام و کمال در مسئولیت پذیری اجتماعی نیست، بلکه معنای واقعی آن فراتر رفتن از حد وظیفه است.
مصاحبه مبتنی بر تکلیف: شناسایی اشتباهات دانش آموزان دختر ناشنوا و کم شنوا در حل مسئله باغچه و توپ ریاضی هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی اشتباهات حل مسائل کلامی ریاضی در دانش آموزان نا شنوا و کم شنوایی می باشدکه دوره ابتدایی را به پایان رسانده اند. روش: بدین منظور، 8 دانش آموز ناشنوا و کم شنوای دختر پایه هفتم در مصاحبه هایی با رویکرد کیفی و به شیوه مصاحبه مبتنی برتکلیف شرکت کردند. پس از انجام مصاحبه ها، خطاهای دانش آموزان شناسایی شده و براساس چارچوب نیومن به روش تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی، مورد طبقه بندی قرار گرفته و ریزکُدهای خطا ها مشخص شدند. یافته ها: طبق یافته های پژوهش برای 2 مسئله باغچه و توپ براساس طبقه بندی چارچوب نیومن، 17 خطای خواندن ) 4/39 درصد(، 63 خطای درک ) 61 / 34 درصد(، 39 خطای تبدیل ) 42 / 21 درصد(، 50 خطای مهارت پردازش ) 47 / 27 درصد( و 22 خطای رمزگشایی ) 05 / 17 درصد( شناسایی شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزان ناشنوا و کم شنوای شرکت کننده در پژوهش حاضر قادر به استفاده از الگوریتم های ریاضی در حل مسائل کتاب و در شرایط دنیای واقعی نبودند و نمی توانستند یک موقعیت در دنیای واقعی را به درستی درک و آن را در دنیای ریاضی صورت بندی کنند. پیشنهادات: پژوهشگران برای کمک به رفع خطاهای دانش آموزان ناشنوا و کم شنوا در حل مسائل کلامی ریاضیات در بخش پایانی بیان شده است. توصیه می شود که برای کمک به رفع اشتباهات این قشر خاص، کتاب های درسی مناسب سازی شده و همچنین تغییرات اصولی در سبک تدریس و شیوه آموزش به دانش آموزان با نیاز های ویژه صورت گیرد.
شناسایی عوامل اثرگذار بر بروز و اجرای ارزشیابی های کاذب در فرآیندهای آموزشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثرگذار بر بروز و اجرای ارزشیابی های کاذب در فرآیندهای آموزشی مدارس می باشد.روش ها: رویکرد پژوهشی از نوع کیفی و از نظر هدف کاربردی و به روش تحلیل محتوای کیفی عرفی می باشد و تحلیل داده ها نیز به صورت تحلیل تماتیک انجام شده است. تجزیه وتحلیل یافته های حاصل با استفاده از کدگذاری باز و محوری انجام شد.یافته ها: که منجر به شناسایی 100 مفهوم اولیه، 5 مقوله فرعی (عاملیت حرفه ای معلمان، برنامه ریزی و ساختار، امکانات و ابزار، تعاملات بین فردی، راهکار) و 3 مقوله کلی (عوامل فردی، عوامل سازمانی و راهبردها) شد.نتیجه گیری: می توان چنین نتیجه گرفت که یکی از اجزای اصلی یک نظام آموزشی، ارزشیابی است و نه تنها اطلاعاتی در مورد سطح دانش یا موفقیت دانش آموز می دهد، بلکه بازخورد برنامه آموزشی اجرا شده را نیز ارائه می دهد و لذا وجود ارزشیابی اصیل و عدم وجود ارزشیابی کاذب حائز اهمیت می باشد. براساس نتایج به دست آمده، ارزشیابی های کاذب تحت تأثیر عوامل مختلفی است و باید بر حسب وجود هر یک از عوامل، راهکارهای لازم را جهت کاهش ارزشیابی کاذب بکار بست.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر سلامت روان و بهزیستی عاطفی دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس روش ABC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۶۱-۱۴۰
حوزههای تخصصی:
مشکلات موجود در حیطه شناسایی راهبردهای مؤثر به منظور بهبود سلامت روان و بهزیستی عاطفی کودکان کم شنوا و مشکلات هیجانی و روانی که اکثر این کودکان در زندگی روزمره با آن روبرو می باشند، لزوم تحقیق و افزایش توجه به این حیطه را روشن می کند. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر سلامت روان و بهزیستی عاطفی کودکان کم شنوای ابتدایی بر اساس روش ABC بود. پژوهش حاضر طرح نیمه تجربی از نوع مورد منفرد و با طرح خط پایه، مداخله و پیگیری بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 3 کودک کم شنوای دبستانی از مرکز توانبخشی خانواده و کودک دارای اختلال شنوایی پژواک در شهر تهران انتخاب شدند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه سلامت روان کودکان جلینک و همکاران، پرسشنامه بهزیستی ذهنی دینر و همکاران و برگه ثبت داده ها بود. ابتدا 3 بار پرسشنامه ها با فاصله زمانی 3 روز در میان به عنوان خط پایه اجرا شد. مشخص شد ثباتی نسبی در نمرات وجود دارد. سپس مداخله در 8 جلسه اجرا شد. بعد از هر جلسه یک بار مشارکت کنندگان، ارزیابی و 2 هفته بعد، همان پرسشنامه 3 بار با فاصله زمانی 2روز در میان به عنوان مرحله پیگیری اجرا شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اکسل وSPSS26 و به روش تحلیل درون موقعیتی و بین موقعیتی شدند. نتایج حاکی از آن بود که سلامت روان و بهزیستی عاطفی در هر یک از آزمودنی ها بعد از مداخله افزایش داشته است. 8 جلسه مداخله صورت گرفته است که پس از آن در جلسه فراوانی متغیرها ثبت شده است. با توجه به نمودارها می توان روند افزایشی متغیرها را مشاهده نمود و در قسمت پایانی نمودار، 3 جلسه پیگیری که دو هفته پس از آخرین مداخله در نظر گرفته شده است، همچنان روند ثبات تقریبی متغیرها را نشان می دهد.
تدوین مدل روابط ساختاری نقش واسطه ای خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری در ارتباط بین حس انسجام و خود دلسوزی با بهزیستی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۲۶۴-۲۴۵
حوزههای تخصصی:
بهزیستی تحصیلی از متغیرهای مهم در حوزه آموزش و یادگیری است که شناخت عوامل زمینه ساز آن ضرورت دارد. بهزیستی از تعامل عامل های چندی از جمله محیطی، فردی و شخصیتی پدید می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری متغیرهای شخصیتی حس انسجام، خوددلسوزی، خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری با بهزیستی تحصیلی بود. در این مطالعه توصیفی همبستگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعه آماری را تشکیل دادند. تعداد 350 نفر (181 مرد و 169 زن) به روش نمونه گیری چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های حس انسجام آنتونوسکی (Antonovsky)، خوددلسوزی نف (Neff)، خودآگاهی هیجانی گرنتGrant) و همکاران، مسئولیت پذیری گاف (Gaugh)، فهرست مشغولیت تحصیلی سالملا-آرو و آپادیا (Salmela-Aro & Upadya) و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو (Salmela-Aro و همکاران پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. مدل فرضی بهزیستی تحصیلی در جامعه پژوهش برازنده بود X2/DF=2/12 , RMSEA= 0/05 . مسیر مستقیم حس انسجام و خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری به بهزیستی تحصیلی دانشجویان معنادار بود اما مسیر مستقیم خوددلسوزی معنادار نبود. مسیر غیرمستقیم حس انسجام با میانجی گری خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری معنادار بود. همچنین مسیر غیرمستقیم خوددلسوزی از طریق خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود. در مجموع 38 درصد از واریانس بهزیستی تحصیلی از طریق متغیرهای مدل تبیین شد. با توجه به اثر مستقیم و غیر مستقیم حس انسجام، خودلسوزی، خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری بر میزان بهزیستی تحصیلی، به نظر می رسد با تقویت خودآگاهی هیجانی، حس انسجام، خوددلسوزی و مسئولیت پذیری می توان بهزیستی تحصیلی دانشجویان را تقویت کرد.
رابطه شیوه های فرزندپروری مثبت و شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان: نقش میانجی کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوه های فرزندپروری مثبت و توسعه شایستگی هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان بود. در همین راستا، جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی مدارس منطقه 1 شهر تهران (سال تحصیلی 1401-1402) بود که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس و داوطلبانه 383 نفر وارد پژوهش شدند و پرسشنامه های فرزندپروری مثبت آلاباما (فریک، ۱۹۹۱)، کارکردهای اجرایی بریف (جیویا و همکاران، 2000) و شایستگی هیجانی- اجتماعی (ژو و ای، 2012) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد میان شایستگی های هیجانی و اجتماعی و مؤلفه های کارکردهای اجرایی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، رابطه فرزندپروری با ابعاد کارکردهای اجرایی نیز مثبت است. لذا از آن جایی که رابطه میان فرزندپروری با شایستگی ها به صورت مستقیم و نیز با میانجی گری ابعاد کارکرد اجرایی به شکلی غیرمستقیم معنادار است، در نتیجه نقش میانجی به شکل ناقص (ناکامل) می باشد. مطالعه حاضر شواهدی را ارائه می دهد که فرزندپروری مثبت ممکن است به عنوان یک مسیر مطلوب جهت مداخله عمل کند. به این ترتیب، تمرکز بر کارکرد اجرایی کودک و فرزندپروری به صورت جداگانه ممکن است در زمینه شایستگی رفتاری کودک کمتر مؤثر باشد. در واقع، برنامه های آموزشی والدین، که آنها را در یادگیری محتوای مرتبط با رشد فرزندشان درگیر می کند، استفاده از شیوه های مؤثر و فرصت های یادگیری را افزایش می دهد.
تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
108 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چالش عمده ای که معلمان تازه کار با آن مواجه هستند، ناتوانی آنها برای حفظ کنترل کلاس درس است و رایج ترین درخواست معلمان برای کمک بیشتر با مدیریت کلاس درس ارتباط دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب برای مدارس ابتدایی بود. روش: این پژوهش با رویکردی کیفی و به روش فراترکیب انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل تمامی مطالعات و گزارش های پژوهشی اعم از مقالات و پایان نامه های فارسی و انگلیسی مرتبط با حوزه مدیریت اثربخش در کلاس درس بود. برای نمونه گیری، 140 مقاله با استفاده از کلیدواژه های مرتبط و از طریق پایگاه های علمی معتبر و مرور یافته های پژوهش در سال های 1970 م. تا 2023 م. انتخاب شد و نمونه گیری در ابتدا با مطالعه 350 پژوهش آغاز شد و در مرحله اول پس از بررسی عناوین مطالعات، 97 مطالعه که نامرتبط با پژوهش حاضر بود، حذف شدند و 253 مطالعه باقی ماند. در مرحله دوم چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و 73 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و 183 مطالعه باقی ماند؛ سپس در مرحله آخر بعد از بررسی محتوا، 43 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و درنهایت 140 واحد مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. برای کسب قابلیت اعتبار، کلیه کدگذاری ها و طبقات اولیه به خبرگان (اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران) ارسال و از نظرات تأییدی و تکمیلی آنها در کلیه مراحل کار در جهت پیاده سازی، کدگذاری و تدوین مدل مفهومی استفاده شد و درنهایت، برای تجزیه وتحلیل کیفی داده های پژوهش حاضر از کدگذاری 3 مرحله ای اشتراوس و کوربین (1395) استفاده شد. یافته ها: بنابر یافته های به دست آمده در این پژوهش، مدلی مفهومی از مدیریت کلاس در مدارس ابتدایی براساس اصول و راهبردهایی اثربخش ترسیم شد. نتایج نشان داد که مدل شامل 4 دسته اصول مدیریت اثربخش و 2 دسته راهبرد مدیریت اثربخش است؛ اصول اثربخش شامل توسعه فردی (خوداثربخشی، خودنظارتی، خویشتن داری، مهارت ارتباطی، خودباوری، خودمدیریتی، تصمیم گیری مستقلانه)؛ تأمین نیازهای روان شناختی (توانمندی در روابط انسانی، داشتن استقلال، قابلیت ها و شایستگی ها)؛ حقوق فردی و جمعی (تعهدپذیری، احترام به حقوق فردی و دیگران)؛ ارتقای موفقیت تحصیلی (تشویق، رشد و موفقیت تحصیلی، فرصت برابر آموزشی، احساس دل بستگی) و راهبردهای مدیریت اثربخش (ایجاد جوّ حمایتی، مدیریت استرس، تفویض اجرای امور کلاس، شناخت دانش آموزان و توجه به آنها، گرایش به مشارکت در یادگیری، طراحی دستیابی به موفقیت، آموزش مهارت های کاربردی، تعیین اهداف، حق رأی و انتخاب) به راهبردهای تقویتی (انگیزش، مباحثه و مناظره، جلسه کلاسی دانش افزایی، سنجش رفتار، تصمیم گیری مشارکتی) طبقه بندی شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت راهبردهای اثربخش مدیریت کلاس معلمان، رشد و موفقیت دانش آموزان فراهم می گردد. با به کارگیری نتایج این مطالعه می توان به فهم بهتری از اصول مدیریت کلاس اثربخش در مدارس دست یافت و درنهایت، به توسعه و پیشرفت دانش آموزان کمک کرد.
نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
181 - 192
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ (1986)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی توسط موریس (2001) و ارزش های تحصیلی پینتریچ و همکاران (2011) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی قادر به پیش بینی استقلال عاطفی هستند. همچنین 1/34 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و در مجموع 6/51 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت ارتقای استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در مدارس باید به نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی توجه شود.
نقش پیامدهای کرونا بر مشکلات سلامت روان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
143 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش متغیرهای دموگرافیک مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک، مرگ اقوام در اثر کرونا و اضطراب ادراک شده در مورد کرونا بر روی مشکلات سلامت روان می-باشد. این مطالعه از حیث روش توصیفی و ازنظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد (2500 نفر) در سال تحصیلی 99-98 تشکیل می دادند که از میان آن ها 752 نفر به صورت در دسترس در دو پردیس دختران و پسران شهر مشهد به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به آزمون سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه دموگرافیک شامل سوالات جنسیت، سن، وضعیت تأهل، میزان مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک، مرگ بستگان در اثر کرونا و اضطراب ادراک شده پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری و تک متغیری نشان داد که ازنظر ترکیب متغیرهای وابسته بین گروه های مختلف شرکت کنندگان در متغیرهای مستقل شامل مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا (009/0=Ƞ2،05/0p<،781/1= F)، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک (013/0=Ƞ2،05/0p<،433/2= F) و اضطراب ادراک شده (031/0=Ƞ2،05/0p<،820/5= F) تفاوت معنی دار وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد کرد که برای مداخله در مشکلات سلامت روان دانشجویان در دوره همه گیری کرونا به نقش مطالعه و جستجوی اخبار در مورد کرونا، ابتلا به کرونا در اقوام نزدیک و اضطراب ادراک شده توجه ویژه شود.
شناسایی و ارزیابی مناطق مستعد برگزاری گردش علمی در آموزش جغرافیا (مطالعه موردی: منطقه قمیشلو در غرب استان اصفهان)
حوزههای تخصصی:
جغرافیا علمی ترکیبی و کل نگر بوده و تلاش دارد پدیده های طبیعی و انسانی را در ارتباط با یکدیگر و در قالب یک مجموعه واحد مورد مطالعه قرار دهد. برای تدریس این علم، یکی از بهترین روش ها انجام گردش علمی است. هدف از این پژوهش ارزیابی قابلیت های منطقه قمیشلو در غرب استان اصفهان جهت معرفی آن به عنوان یکی از مقاصد گردش علمی به استادان و معلمان رشته جغرافیا بوده است. برای این منظور از روش تحقیق اسنادی و مطالعات میدانی در قالب مشاهده و مصاحبه استفاده شده و داده های به دست آمده توصیف و تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که این منطقه از نظر زمین شناسی، زمین پیکرشناسی، معدنی، اقلیمی، تنوع زیستی و تاریخی دارای پتانسیل مناسبی بوده که می توان از آن به عنوان یک کارگاه آموزش جغرافیا جهت توصیف و تحلیل ارتباط متقابل بین پدیده های طبیعی و انسانی در سه بعد شناختی، مهارتی و نگرشی بهره برد. با توجه به ویژگی های خاص این منطقه و همچنین سهولت دسترسی به آن، توصیه می شود که استادان و دبیران آموزش جغرافیا برگزاری گردش علمی در این منطقه را در اولویت قرار دهند.
تأثیر رویکردهای آموزشی معلمان بر آموزش مؤثر جغرافیا در دبیرستان های منتخب ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش جغرافیا، جهت آشنایی دانش آموزان با ویژگی های طبیعی و انسانی کشور خود و سایر کشورها اهمیت خاصی در نظام برنامه ریزی آنها دارد. جغرافیا یک درس ضروری جهت آماده سازی دانش آموزان برای آینده است.آموزش جغرافیا در چارچوب یک عنوان درسی خاص به منظور ایجاد فرصت های مناسب یادگیری برای اهداف کلی و جزئی در ایران انجام می شود. اگرچه کتاب های درسی توسط سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، در سه حیطه یادگیری شناختی، مهارتی و نگرشی تهیه می شوند، اما در نهایت معلمان جغرافیا هستند که برنامه درسی را هماهنگ و اجرا می کنند و به رفتار پایانی که به عنوان آموزش تعریف می شود دست می یابند.این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. در طول مصاحبه، از معلمان سوالاتی در مورد روش های تدریس، فنون و تکنیک های آموزشی، مهارت های جغرافیایی، وسایل و مواد کمک آموزشی و نحوه مدیریت کلاس سوالاتی از آنها پرسیده شده است.جامعه آماری ما در این پژوهش 40 نفر از دبیران جغرافیای مدارس شهرهای مختلف ایران در سال تحصیلی 1402-1401می باشد که به شیوه تصادفی انتخاب شده اند. داده ها از طریق تحلیل محتوا و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد، هرچند معلمان جغرافیا از روش های متناسب با برنامه درسی استفاده می کنند ولی در خصوص وسایل و مواد کمک آموزشی ضعف های وجود دارد که باید جبران شود.
اثر عضویت در جوامع کاری مجازی بر یادگیری غیررسمی معلمان تربیت بدنی: نقش میانجی تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
یشینه و هدف: با رشد و توسعه شبکه های اجتماعی، استفاده از آن ها در محیط های سازمانی رو به افزایش بوده است. شکل گیری جوامع کاری آنلاین، محصول توسعه شبکه های اجتماعی در محیط های سازمانی است. علی رغم افزایش جوامع کاری مجازی در محیط های آموزشی، پیامدهای آن ها چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. این پژوهش در همین راستا با هدف مطالعه اثر عضویت در جوامع کاری مجازی بر یادگیری غیررسمی معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی تسهیم دانش انجام شد. روش ها: این پژوهش کاربردی با استفاده از روش تحقیق پیمایشی انجام شد. 686 معلم تربیت بدنی شاغل در استان گلستان جامعه آماری این پژوهش بودند که بر اساس فرمول کوکران 247 معلم تربیت بدنی به عنوان نمونه، پرسش نامه های پژوهش را تکمیل نمودند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های عضویت در جوامع کاری مجازی، تسهیم دانش و یادگیری غیررسمی بود. تحلیل داده های پژوهش به شکل توصیفی و استنباطی با استفاده از دو نرم افزار آماری اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد اثر عضویت در جوامع کاری مجازی، بر تسهیم دانش معلمان تربیت بدنی مثبت و معنا دار است؛ همچنین نتایج مشخص نمود اثر عضویت در جوامع کاری مجازی، بر یادگیری غیررسمی معلمان تربیت بدنی مثبت و معنا دار می باشد. درنهایت، یافته های پژوهش نشان داد اثر عضویت در جوامع کاری مجازی، بر یادگیری غیررسمی معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی تسهیم دانش مثبت و معنا دار است. نتیجه گیری: استفاده از جوامع کاری مجازی در محیط های آموزشی، مانند مدارس پیامدهای مثبتی مانند افزایش تسهیم دانش و یادگیری غیررسمی معلمان تربیت بدنی را به همراه داشته باشد؛ بنابراین تدوین اهداف و انتظارات روشن برای جوامع کاری مجازی و ترغیب معلمان تربیت بدنی برای مشارکت فعال در چنین جوامعی پیشنهاد می شود.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی لایه ای مبتنی بر روش دلفی فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۰۸-۸۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور شناسایی و اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های الگوی برنامه درسی لایه ای برمبنای روش دلفی فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. برای این هدف از شیوه دلفی فازی استفاده شده که یکی از روشهای مؤثر دستیابی به توافق گروهی خبرگان است. جامعه پژوهش در این بخش، متخصصان حوزه برنامه درسی بودند که با استفاده از رویکرد هدفمند قضاوتی 30 نفر از میان آنها برگزیده شدند و در نهایت 20 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزار گرد آوری اطلاعات این بخش از پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته برمبنای ویژگیهای الگوی پیشنهادی بود. سپس به تعیین اهمیت نسبی ابعاد و مؤلفه های الگوی برنامه درسی لایه ای از نظر خبرگان علمی به شیوه تحلیل سلسله مراتبی(AHP) پرداخته شد. برای این منظور پرسشنامه مقایسات زوجی تهیه و به شیوه الکترونیکی میان شرکت کنندگان در پژوهش توزیع شد. برای بیان مقایسات زوجی از شرکت کنندگان مرحله قبل استفاده شد. این اقدامات منجر به شناسایی و تأیید 45 مؤلفه در 9 بعد طراحی، هدف، محتوا، روش، تکالیف یادگیری، محیط یادگیری، دانش آموز، معلم و ارزشیابی در الگوی برنامه درسی لایه ای شد. نتایج حاصل از تحلیل بر مبنای فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) حاکی از آن است که بعد معلم، در الگوی برنامه درسی لایه ای دارای بیشترین اهمیت است.
تأثیر قصه گویی با فناوری استوری لاین بر تقویت تسلط کلامی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر پایه چهارم در درس فارسی(مورد مطالعه: شهر کرج)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر تلفیق روش قصه گویی با فناوری استوری لاین بر تسلط کلامی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر پایه چهارم در درس فارسی پرداخته است. این مطالعه به دنبال شناسایی اثرات مثبت این روش آموزشی بر یادگیری دانش آموزان دختر پایه چهارم ناحیه 3 شهر کرج است. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی (پیش آزمون و پس آزمون) انجام شد. جامعه آماری شامل 250 دانش آموز دختر پایه چهارم ابتدایی ناحیه 3 کرج بود که از میان آن ها 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پیش آزمون مهارت های ارتباطی و تسلط کلامی از هر دو گروه گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 هفته با روش تلفیق قصه گویی و فناوری استوری لاین آموزش دید، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون جی (1990) و آزمون تسلط کلامی محقق ساخته بود که پایایی آن ها به ترتیب 82/0 و 91/0 به دست آمد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش تلفیق قصه گویی با فناوری استوری لاین به طور معناداری مهارت های ارتباطی و تسلط کلامی دانش آموزان را افزایش داده، مهارت های شنیداری و بازخورد را در آن ها تقویت کرده و روابط بین فردی و شناخت خود را بهبود بخشیده است. نتیجه گیری: معلمان لازم است برنامه های آموزشی را با فناوری های جدید تلفیق کنند و این برنامه ها را متناسب با سطح پیشرفت زبان کودک تنظیم کنند تا ضمن جذابیت، به تقویت مهارت های ارتباطی و کلامی کمک کند.
بررسی چالش های پیش روی آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان شهر کرج
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مدارس تیزهوشان باهدف رشد و توسعه توانمندی های دانش آموزان تیزهوش تأسیس شده و در مسیر خود با چالش های متعددی مواجه است و شناسایی این مشکلات و ارتقای کیفیت آموزشی این مدارس به عنوان پیش قراولان آموزش مدارس کشور حائز اهمیت است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف آسیب شناسی آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج از دیدگاه دبیران جغرافیا انجام شده است. روش ها: این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، شامل دبیران جغرافیای مدارس متوسطه تیزهوشان شهر کرج بودند که تعداد 11 نفر از ایشان به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و همچنین اشباع نظری انتخاب شدند. داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کدگذاری و استخراج مضمون های فرعی و اصلی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های کیفی منجر به شناسایی 4 کد اصلی، 13 کد فرعی و 60 کد مفهومی (کدباز) شد. آسیب های اصلی شناسایی شده در آموزش جغرافیای مدارس متوسطه تیزهوشان از دیدگاه دبیران شامل؛ نگرش ها و باورها به درس جغرافیا، مصوبات و سیاست گذاری ها، چالش های آموزشی و چالش های محیطی بودند. نتیجه گیری: آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان با چالش های متعددی مواجه است که رفع آن مستلزم حمایت های همه جانبه مسئولان، دبیران و خانواده ها است.
بررسی رابطه فلات شغلی با پیامدهای کاری مثبت معلمان
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
82 - 98
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: معلمان دارای شرایط متفاوت کاری با دیگر مشاغل هستند و فلات شغلی در بین معلمان به لحاظ ویژگی های شغلی و بافت سازمانی شیوع زیادی دارد؛ بنابراین این پژوهش به منظور بررسی رابطه فلات شغلی با پیامدهای کاری مثبت معلمان انجام شد.
روش ها : پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، کمی از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس دولتی شهرستان مهاباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 323 نفر با روش کوکران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد فلات شغلی میلمن (1992)، رضایت شغلی اسمیت و همکاران (1969)، تعهد عاطفی به سازمان میر و آلن (1997) و دلبستگی به کار پرایس (2003) استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه بین همه متغیرهای پژوهش، با فلات شغلی معنی دار بود (P=<0/05). از میان متغیرهای پژوهش به ترتیب رضایت شغلی (28/0-)، تعهد سازمانی (25/0-) و دلبستگی به کار (16/0-) دارای بالاترین ضریب همبستگی منفی با فلات شغلی بودند. همچنین نتایج آزمون آماری رگرسیون نشان داد که فلات شغلی تأثیر منفی و معناداری روی رضایت شغلی (156/0-=B)، تعهد (254/0-=B) و دلبستگی به کار (289/0-=B) معلمان دارد.
قیاس در آموزش علوم تجربی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره اهمیت و کاربرد قیاس در آموزش علوم تجربی به روش کتابخانه ای و مروری به بررسی پرداخته است. همچنین تلاش شده است از طریق مراجعه به منابع دست اول، پژوهش ها و دیدگاه های مختلف در این زمینه معرفی شوند. یافته ها نشان داد که قیاس ها می توانند به معلمان به ویژه در تدریس مفاهیم انتزاعی کمک نمایند و استفاده از آن ها می تواند بهبود قابل توجهی در فرایند یادگیری فراگیران ایجاد کند. در این تحقیق مشخص گردید که قیاس ها را می توان به دو دسته ساده و غنی شده تقسیم نمود. هر یک از این انواع، در مورد موضوع خاصی از علوم تجربی در کلاس درس قابل استفاده می باشند. همچنین نشان داده شد که بر اساس میزان فعالیت فراگیر و میزان نظارت معلم بر آموخته های دانش آموزان، مدل های مختلفی برای قیاس قابل تصور است. نکته مهم آن است که در اغلب موارد، قیاس و هدف مورد آموزش از نظر ماهیت کاملاً متفاوت هستند، بنابراین، قیاس ها علاوه بر مزایا، معایبی نیز دارند و در نتیجه استفاده از قیاس ها باید با دقت همراه باشد. همچنین برای کاهش معایب قیاس، گنجاندن توضیحات مقدماتی درباره قیاس با هدف تسهیل نمودن درک مناسب دانش آموزان از قیاس موردنظر، پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه سبک های والدگری با گرایش به اعتیاد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
140 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکه های والدگری با گرایش به اعتیاد در نوجوانان بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان های دولتی شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد وید و همکاران (1992) و پرسشنامه سبک های والدگری بامریند (1991) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین سبک های والدگری قادر به پیش بینی گرایش به اعتیاد در نوجوانان بودند (05/0p<). با توجه به نقش سبک های والدگری در پیش بینی گرایش به اعتیاد، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری ضروری به نظر می رسد.
مطالعه کیفی تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان پس از همه گیری کووید-19 (نمونه مورد مطالعه: معلمان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان پس از همه گیری کووید-19 براساس دیدگاه معلمان بود. پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش پساپدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی معلمان شهر مشهد بودند. روش نمونه گیری، هدفمند و از نوع نمونه همگون بود. تعداد 20 نفر از جامعه پژوهش در سال تحصیلی 1401-1400 مورد مصاحبه قرار گرفتند که این تعداد براساس اشباع نظری داده، تعیین گردید. برای حصول اطمینان از روایی پژوهش از راهبردهای بررسی به وسیله اعضا و بررسی ازطریق اجماع پژوهشگران و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی با روش کریپندورف استفاده گردید. بر مبنای نتایج، معلمان تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان را در پنج مضمون «مهارت های ارتباطی-اجتماعی»، «راهبردهای شناختی»، «مهارت های رفتاری»، «انگیزش» و «مدیریت هیجان ها» مطرح نمودند. شایستگی اجتماعی و مؤلفه های آن متغیری مهم و اساسی در تعلیم وتربیت به شمار می آید که انتظار می رود تغییرات آن در دوران پساکرونا مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر این تغییرات در قالب پنج مضمون کلی مطرح گردید. کاربست و توجه به این تغییرات به افزایش آگاهی معلمان و مسئولان مدرسه از تغییرات این سازه مهم در دانش آموزان منجر شده و راه را برای برنامه ریزی و طراحی مداخلات مؤثر بر افزایش شایستگی های اجتماعی دانش آموزان هموارتر خواهد کرد.
تأثیر برنامه بازآموزی اسنادی بر اسنادهای شخصی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه بازآموزی اسنادی بر اسنادهای شخصی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان میبد بود که از میان آنان 200 دانش آموز دختر به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. 40 دانش آموز دارای اضطراب ریاضی سطح بالا به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اضطراب ریاضی(پلیک و پارکر، 1982) و سبکهای اسنادی(پیترسون و همکاران، ۱۹۸۲) بود. یافته ها نشان دادند که برنامه بازآموزی اسنادی موجب تغییر اسناد در موقعیت مثبت ( 0/001 >p) و منفی ( 0/040 >p)، در اضطراب یادگیری ریاضی(0/001 >p)، و اضطراب سنجش ریاضی(0/001 >p) در دانش آموزان شده است. اضطراب یادگیری ریاضی می تواند تا حدودی تحت تأثیر اسنادهای شخصی باشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر برنامه بازآموزی اسنادی می تواند به منزله راهبردی مؤثر برای ایجاد تغییرات مثبت در اسنادهای شخصی دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی مؤثر واقع شود.