فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to determine the impact of digital competence on entrepreneurial mindset and lifelong learning of sixth-grade female students in Mirjaveh city during 2022-2023 academic years. The research method was quasi-experimental design with pretest-posttest and control groups. The statistical population consisted of all sixth-grade female students in Mirjaveh, and Meraj-2 Elementary School was randomly selected. The sample members included two classes of sixth grade, one assigned as the experimental group and the other as the control group. Students in the experimental group underwent 12 sessions, each lasting 45 minutes, under the supervision of the researcher to acquire digital competence skills. The data collection instruments included the Lifelong Learning Questionnaire (Li & Cheng, 2010) and the Entrepreneurial Mindset Questionnaire (Bahramzadeh et al., 2009). Data analysis was performed using descriptive statistics (mean, standard deviation) and inferential statistics (one-way and multivariate analysis of covariance). The results of the covariance analysis were examined for comparing the scores of entrepreneurial mindset, lifelong learning, and their components between the experimental and control groups in the posttest. The F value for each was significant at that indicating that the effect size of digital competence on entrepreneurial mindset and lifelong learning was significant. Furthermore, considering the higher mean scores of the experimental group students in the posttest, it was concluded that the digital competence has a positive and significant effect on the entrepreneurial mindset and lifelong learning of students.
شناسایی مؤلفه های برنامه آموزش ذهن شفقت گرای نوجوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
83 - 114
حوزههای تخصصی:
به منظور ارائه مداخله های مبتنی بر فرهنگ، شناسایی عوامل زیربنایی در آنها ضرورت دارد. هدف از این پژوهش، شناسایی مؤلفه های زیربنایی نیاز به شفقت ورزی در نوجوانان ایرانی بود. پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل مضمون در مصاحبه ها و متون انجام شد. در بخش بررسی متون نمونه شامل حدوداً ۱۵۰ مقاله و ۲۵ پایان نامه داخلی و خارجی و ۵ کتاب مرتبط با حوزه شفقت ورزی و روانشناسی مثبت از بین تمامی منابع مرتبط و سایت های معتبر بود. در بخش مصاحبه این سؤال مطرح شد که عوامل اثرگذار بر شفقت ورزی در نوجوانان ایرانی چیست. نمونه از بین متخصصان روانشناسی مثبت با روش هدفمند، انتخاب و پس از مصاحبه با ۱۳ نفر اشباع حاصل شد. از بین ۶۱ مضمون پایه، ۹ مضمون با تکرار بالا شامل آموزش ویژگی های ذهن شفقت گرا، چالش های نوجوانی، خودآگاهی از استعدادها، ابراز احساسات در نوجوان، خودمراقبتی، کمال گرایی والدین، اصرار بر تعدد دستاوردهای تحصیلی، تأکید بر انتخاب رشته ای خاص، رسانه های اجتماعی به عنوان مؤلفه های اثرگذار بر نیاز به شفقت ورزی در نوجوان ایرانی انتخاب شدند. همه مؤلفه ها در فرایند اعتبارسنجی و محاسبه نسبت و شاخص روایی محتوایی، تأیید شدند. ۷ مورد از ۹ مضمون که شامل خودآگاهی از استعدادها، ابراز احساسات در نوجوانی، خودمراقبتی، کمال گرایی والدین، اصرار بر دستاوردهای تحصیلی، تأکید بر انتخاب رشته ای خاص و رسانه های اجتماعی، مؤلفه هایی جدید برآمده از جامعه ایرانی بودند و دو مؤلفه آموزش ویژگی های ذهن مشفق و چالش های نوجوانی، در برنامه های قبلی نیز وجود داشتند و در این پژوهش نیز، متخصصان به آنها تأکید بیشتر داشتند؛ بنابراین، مؤلفه های مبتنی بر فرهنگ به دست آمده می توانند در تدوین مداخله ای آموزشی - روانی متناسب با نوجوان ایرانی کمک کننده باشند.
تاثیر آموزش مهارت جرأت ورزی بر اضطراب اجتماعی و کمرویی در دانش آموزان مدارس شاهد شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
41 - 55
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت جرأت ورزی بر اضطراب اجتماعی و کمرویی در دانش آموزان مدارس شاهد شهر اهواز انجام شد. این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس اضطراب اجتماعی (لاجرسا و لوپز، 1998) و کمرویی (استنفورد، 1990) بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مدارس شاهد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. برای بررسی تأثیر مهارت جرأت ورزی 30 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پیش از شروع آموزش از هر دو گروه پیش آزمون اضطراب اجتماعی و کمرویی گرفته شد. سپس به گروه آزمایشی مهارت جرأت ورزی آموزش داده شد ولی گروه گواه هیج آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام دوره آموزشی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با حذف اثر نمره های پیش آزمون به عنوان متغیر همپراش، اثر اصلی متغیر مستقل بر اضطراب اجتماعی و کمرویی معنی دار است. بنابراین، می توان از آموزش مهارت جرأت ورزی در کنار سایر روش ها برای کاهش اضطراب اجتماعی و کمرویی بهره برد.
The Role of Sleep Quality and Self – Efficacy in Job Burnout of Teachers
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the influence of teachers' sleep quality and self-efficacy on burnout in Iranshahr City. The statistical population for this study comprised all secondary high school teachers in Iranshahr city during the academic year 2023 – 2024. The sample consisted of 118 teachers who were chosen using the convenience sampling method. To gather the data, the job burnout questionnaires developed by Maslach, Jackson, and Leiter (1986), the Petersburg sleep quality questionnaire (1989), and the teacher self-efficacy questionnaire created by Schanen, Moran, and Woolfolk (2001) were utilized. To analyze the data, Pearson correlation and multiple regression were conducted, with all analyses carried out using SPSS software version 24. The results of the Pearson correlation coefficient indicated that emotional exhaustion and depersonalization had a negative correlation with comprehensive involvement, educational strategies, and class management (p<.01), while personal accomplishment showed a notable positive correlation with comprehensive involvement, educational strategies, class management, and sleep quality (p<.01). The overall model accounted for 24.7% of the variance in emotional exhaustion and 11% of the variance in depersonalization. Thorough involvement accounted for 14.5% of the variance in personal accomplishment, while sleep quality explained 9% of the variance in personal accomplishment.
Comparison of the Effectiveness of Acceptance - Commitment Therapy and Mindfulness Therapy on Improving Blood Sugar Control and Weight Control in People with Diabetes II(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۲ - Serial Number ۲۰, Spring ۲۰۲۴
21 - 32
حوزههای تخصصی:
Objective: Type 2 diabetes is a chronic and complex disease that requires constant medical and psychological care. This study aimed to compare the effectiveness of acceptance, commitment, and mindfulness therapy in improving blood sugar control and weight control in people with type 2 diabetes.
Method: The research method was quasi-experimental with a pre-test-post-test design and a two-month follow-up with a control group. The statistical population of this study included all men with type 2 diabetes and overweight in Tehran in 2021. The research samples were 60 patients who were selected through the purposeful sampling method and randomly assigned into three equal groups including experimental group A (under acceptance and commitment therapy), experimental group B (under mindfulness therapy), and control group (without intervention). The data collection tool in this study was the HBA1C test to control blood sugar and BMI to control weight. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance.
Results: The results showed a significant difference between the mean scores of blood sugar control and weight control in the acceptance and commitment therapy group and the control group (p < 0.001). Also, there was a significant difference between the blood sugar control and weight control scores of the mindfulness therapy group and the control group (p < 0.05).
Conclusion: It is concluded that both interventions, especially acceptance and commitment therapy to reduce the psychological and physical problems of patients with type 2 diabetes.
اثر سرمایه روان شناختی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی: نقش میانجی عواطف شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی عواطف شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی بود. طرح پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان می باشند که از بین آن ها تعداد 150 از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سرمایه روان شناختی (Luthans et al., 2007)، مقیاس بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (Van Katwyk et al., 2000)، پرسش نامه اشتیاق شغلی (Schaufeli et al., 2002)، پرسش نامه خشنودی شغلی (Judge & Bono, 2000) و پرسش نامه تعهد شغلی (Blau & Boal, 1989) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 23 انجام گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم سرمایه روان شناختی بر عواطف مثبت، عواطف منفی، اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی، اثر مستقیم عواطف مثبت و عواطف منفی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی و اثر غیرمستقیم سرمایه روان شناختی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی از طریق عواطف مثبت و عواطف منفی بود. بنابراین می توان با آموزش سرمایه روان شناختی به کارکنان، علاوه بر کاهش عواطف منفی و بهبود عواطف مثبت آنان، باعث افزایش اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی کارکنان شد.
مدل ساختاری شادکامی بر اساس ذهن آگاهی با نقش میانجی هوش هیجانی، شفقت به خود و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی هوش هیجانی، شفقت به خود و تاب آوری در رابطه بین ذهن آگاهی و شادکامی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی، از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. ۳۷۳ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، از فرم کوتاه پرسش نامه شادکامی آکسفورد، فرم کوتاه سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسش نامه هوش هیجانی برادبری و گریوز، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود و فرم کوتاه مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون استفاده شد. برای تحلیل دا ده ها، از روش ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر شادکامی، هوش هیجانی و شفقت به خود، همچنین، اثرات مستقیم هوش هیجانی و شفقت به خود بر تاب آوری و شادکامی معنادار است. به علاوه، هوش هیجانی، شفقت به خود و تاب آوری، رابطه بین ذهن آگاهی و شادکامی را میانجی گری می کنند و اثر مسیر غیرمستقیم ذهن آگاهی بر شادکامی معنادار است به این صورت که ذهن آگاهی با افزایش هوش هیجانی و شفقت به خود منجر به افزایش تاب آوری می شود و با افزایش تاب آوری، شادکامی افزایش می یابد. این یافته ها دارای تلویحات کاربردی مهم برای مداخله های آموزشی-مشاوره ای جهت بهبود شادکامی است.
کشف تعریف خردمندی از دیدگاه میانسالان با تجارب سخت زندگی: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف تعریف خردمندی از دیدگاه زنان و مردان میانسال که تجارب سختی را در زندگی خود تجربه کرده بودند انجام شد. روش پژوهش کیفی و از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. محیط پژوهش شامل تمام زنان و مردان میانسال شهر اصفهان بود که در طول زندگی خود یک یا چند تجربه سخت و نامطلوب را پشت سر گذاشته بودند. مشارکت کنندگان بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند؛ مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت و نهایتاً تعداد 13 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها 60 مفهوم، 10 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی (عقلانیت، حس رضایتمندی، تواضع و فروتنی، معرفت و شناخت نسبت به خود، خدا و جهان) استخراج شد. نتایج نشان داد خردمندی، مفهومی گسترده است که از معانی و تعاریف مختلفی برخوردار است و نقش تجارب زندگی و به ویژه تجارب سخت در نیل به ویژگی خردمندی بسیار پررنگ بوده و هر فرد می تواند این مفهوم را با در نظر گرفتن تجارب مختلف خود در طول زندگی معنا کند.
پدیدارنگاری ادراک و تصورات دبیران متوسطه اول از مفهوم «هویت دینی» دانش آموزان (مطالعه دبیران شاغل در آموزش و پرورش شهر میناب)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه ادراک و فهم دبیران متوسطه اول شهر میناب از مفهوم «هویت دینی» با استفاده از روش «پدیدارنگاری» است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران متوسطه اول مشغول به کار (دارای سابقه خدمت 15 تا 25 سال) در مقطع متوسطه اول شهرستان میناب استان هرمزگان بود. براساس روش «نمونه گیری هدفمند»، مشارکت کنندگانی انتخاب شدند و فرایند گردآوری داده ها ادامه یافت تا در نهایت، براساس الگوی اشباع نظری، 16 تن از معلمان مشغول به فعالیت با استفاده از روش «مصاحبه نیمه ساختارمند» مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با روش «آنالیز موضوعی» برای شناسایی دسته ها و زمینه های اساسی بررسی شد و پس از مشخص شدن رمزهای اصلی و مضامین برجسته آنها، افق های درونی و بیرونی ترسیم گردید و فضای نتیجه پژوهش طراحی شد. در بخش نتیجه گیری، با بهره گیری از روش «تحلیل» تصورات و تجربه دبیران شاغل مطالعه و مشخص شد. نتایج تحقیق ادراکات دبیران را در چهار مضمون اصلی دسته بندی کرده است: «اسوه دینی بودن» ، «بسترسازی هویتی» ، «توانایی تعامل و ارتباط مثبت با دیگران»، «توانایی تأثیر گذاشتن بر محیط و ذی نفعان»، «ظاهر شدن در نقش های چندگانه و رعایت اصول حرفه ای» دسته بندی کردند.
شناسایی عوامل کاهنده استرس به منظور ارتقای بهره وری تولید در پتروشیمی بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس شغلی شرایطی است که باعث فشار و خستگی جسمی و روانی و در مجموع ناراحتی انسان در حین کار می شود. افسردگی، اضطراب و استرس از جمله عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی و بسیاری از مشکلات اجتماعی و عملکردی کارکنان است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل کاهنده استرس صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر و سپس ارزیابی و تعیین اولویت آن هاست. پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت روش، توصیفی تحلیلی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری شامل صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی شرکت بود. برای تعیین 21 نفر از خبرگان از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد . برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ماتریسی دو بعدی به کار گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تاپسیس استفاده شد. با توجه به مطالعه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش، اعتماد به نفس (29%=Wj) و نگرش سازمانی مطلوب (26%=Wj) بیشترین اهمیت را در بین شاخص های مطرح در ارزیابی عوامل کاهنده استرس به خود اختصاص دادند. همچنین آموزش و توانمندسازی (CI=0.679) و اشتراک اطلاعات کارکنان (CI=0.631) در اولویت اول و دوم عوامل کاهنده استرس و بهبود بهره وری تولید در صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، آموزش و توانمندسازی و اشتراک اطلاعات کارکنان به عنوان مناسب ترین عوامل کاهنده استرس در پتروشیمی بندر ماهشهر معرفی شد. بنابراین به مدیران پیشنهاد می شود به منظور کاهش استرس و به تبع آن بهبود بهره وری در صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر، آموزش و توانمندسازی و اشتراک اطلاعات را در مجموعه برنامه های شرکت به طور فزاینده ای مورد توجه قرار دهد .
اثربخشی ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
115 - 128
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پرفشاری خون است. این پژوهش با هدف اثربخشی ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زود انگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمه تجربی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون شهر آزادشهر و دارای پرونده سلامت در مراکز بهداشتی_درمانی شهری در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 بیمار انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) بصورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان ذهن آگاهی قرار گرفت اما گروه گواه تا پایان پژوهش، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دفاعی آندروز و همکاران (1993)، سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994) و تکانشگری بارت و همکاران (2004) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار spss نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشار خون اثربخش است (05/0>p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که ذهن آگاهی با آگاهی فرد از چرخه های معیوب شناختی خود و کاهش افکار منفی منجر به بهبود مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون می شود.
اثرطرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر خویشتن پذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پر اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش طرحواره درمانی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد (ACT) با خویشتن پذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پراشتهایی عصبی بود.روش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با پی گیری دو ماهه می باشد. جامعه آماری همه زنان با اختلال همزمان دیابت و پر اشتهای روانی شهر مشهد در نیمه اول سال 1402بود که به مراکز درمانی، مراجعه کرده بودند. تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه طرحواره درمانی ( 15 نفر)، درمان پذیرش وتعهد ( 15 نفر) و گروه گواه ( 15 نفر) تقسیم شدند. برای ارزیابی خویشتن پذیری از پرسشنامه چمبرلند و هاگا (2001) و جهت سنجش نشخوار فکری از آزمون تری نور و همکاران (۲۰۰۳) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. گروه آزمایش طرحواره درمانی تحت مداخله بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش پذیرش و تعهد تحت مداخله درمانی هیز و همکاران (2012) به مدت ده جلسه یک ساعته قرار گرفتند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی (P<0/01)، (63/29F=) و خویشتن پذیری (P<0/01)، (83/49F=) مؤثر است و این تأثیر در مرحله پی گیری پایدار است. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد بین دو گروه پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی تفاوت معناداری در خویشتن پذیری و نشخوار فکری وجود دارد (P<0/05)؛ بنابراین پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری بر کاهش نشخوار فکری و افزایش خویشتن پذیری زنان داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت: با آموزش رویکردهای درمانی روان شناختی مانند طرحواره و درمان پذیرش و تعهد به زنان می توان در کنترل دیابت و پیشگیری از پرخوری عصبی آنان کمک کرد. همچنین با کنترل پرخوری عصبی می توان آنان را از عوارض جانبی آسیب های جسمانی، روانی و اجتماعی پرخوری عصبی حفظ کرد و بدین ترتیب مادران سالم تر و جامعه سالم تری داشت.
Investigating the Relationship between Organizational Justice and Job Involvement and Work Performance among Secondary School Teachers in Chabahar, Iran
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted with the aim of investigating the role of organizational justice in the job involvement and work performance of secondary school teachers in Chabahar city. The research method was descriptive and correlational. The statistical population includes all secondary school teachers in Chabahar who were teaching in the academic year 2023-2024. Among the target population, 130 people were selected by available sampling method. The collection tools included Niehoff & Morman's organizational justice questionnaires, Lodahl & Kejner's job involvement and Patterson's job performance. Data were analyzed through Pearson correlation test and multiple regression. The results showed that there is a positive and significant relationship between organizational justice and job involvement, and the components of procedural justice and distributive justice were able to explain the variance related to job involvement (p<0.01). Also, the results showed that there is a significant relationship between organizational justice and teachers' job performance, and procedural justice had the largest contribution in explaining job performance variations (p<0.01). Conclusion: The existence of organizational justice in the workplace expresses the importance of the organization to the employees, therefore, increasing the level of organizational justice increases job involvement and the desire of employees to provide high quality performance.
همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیر خودکشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
35 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودزنی غیرخودکشی به آسیب عمدی سطح بدن بدون نیت خودکشی اشاره دارد. این رفتار یکی از نگرانی عمده متخصصان حوزه سلامت روان در جهان است و همچنین یکی از اختلال هایی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیرخودکشی در دانشجویان بود.
روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور در سال تحصیلی 1402 بود. تعداد 200 نفر از دانشجویانی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی (گراتز، 2001)، شاخص توده بدنی، پرسشنامه نگرانی در مورد بدشکلی (اوستوزین، لمبرت و کاسل، 1998) و پرسشنامه شرم از تصویر بدن (دوارت، پینتو گوویا، فریرا و همکاران، 2015) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و همچنین در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن و مؤلفه های آن (شرم برونی شده و درونی شده) با خودزنی غیرخودکشی رابطه مثبت وجود دارد (01/0 >p). باوجوداین رابطه ای بین وزن و شاخص توده بدنی با خودزنی غیرخودکشی وجود ندارد (05/0 <p). نتایج نشان داد که از بین این متغیرها شرم برونی شده پیش بینی کننده خودزنی غیرخودکشی است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش و اهمیت عوامل روان شناختی ازجمله نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن در خودزنی غیرخودکشی است. دراین بین شرم برونی شده نقش مهم تری در پیش بینی این رفتار دارد. توجه به شرم برونی می تواند در تدوین مدل های آسیب شناختی، آموزشی و درمانی مهم باشد
حوزه های روان شناختی در مدیریت ام اس کودکان و نوجوانان: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
111 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ام اس، یک بیماری خود ایمنی است که سیستم عصبی مرکزی را تحت تاثیر قرار می دهد. تخمین زده می شود که 3 تا 10 درصد موارد ام اس در کودکان و نوجوانان ظاهر می شود. اثرات روانشناختی ام اس در این جمعیت می تواند قابل توجه باشد و بر بهزیستی عاطفی، کیفیت زندگی و عملکرد کلی آنها تأثیر بگذارد.روش: در این مقاله مروری، ما در مورد تأثیرات ام اس بر کودکان و نوجوانان براساس مقالات چاپ شده بین سال های 2003 تا 2023 بحث خواهیم کرد. مجموعا 30 مقاله در این مطالعه انتخاب و بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان دهنده ی اثرگذاری این بیماری در 7 حوزه مختلف شامل حوزه های شناختی، تحصیلی، خلقی و کیفیت زندگی، خستگی و خواب، سبک زندگی، خانواده و پایبندی به درمان می باشد.نتیجه گیری: ارائه حمایت های روانی و اجتماعی همه جانبه از جمله آموزش، مشاوره و تشکیل گروه های حمایتی ضروری می باشد. تشخیص و مداخله زودهنگام می تواند به کاهش اثرات روانشناختی ام اس بر کودکان و نوجوانان و خانواده های آنها کمک کند. تحقیقات بیشتری برای درک بهتر تاثیرات روانشناختی ام اس بر این جمعیت و ایجاد ابزارها و مداخلات مؤثر برای رفع نیازهای آنها مورد نیاز است.
Relationship of Spiritual Intelligence and Hardiness with Quality of Work Life in University Employees
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to ascertain the relationship of spiritual intelligence and hardiness with quality of work life in employees of University of Sistan and Baluchestan. The sample consisted of 240 employees (125 female and 115 male) that were selected at random. To collect the data Spiritual Intelligence, Hardiness and Quality of Work Life questionnaires were applied. For analyzing data, Pearson correlation coefficient and stepwise regression analysis were used. Results of Pearson correlation coefficient demonstrated that spiritual intelligence and hardiness were positively correlated with overall score of quality of work life. Moreover, results of stepwise regression analysis revealed that transcendental awareness (a dimension of spiritual intelligence) and overall scores of hardiness were positive predictors of overall score of quality of work life. Findings of the present study indicated that spiritual intelligence of the employees of University of Sistan and Baluchestan was significantly related to their hardiness and quality of work life. Therefore, it can be concluded that spiritual intelligence plays a key role in determination of employees' hardiness and quality of work life.
مقایسه خلق، عاطفه، خستگی و عملکرد خلبانی دوره های زیست آهنگ دانشجویان خلبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
11 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ی خلق، عاطفه، خستگی، حافظه، توانایی های شناختی و عملکرد خلبانی دوره های اوج و حضیض زیست آهنگ گروه خلبانان بود. روش پژوهش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه دانشجویان خلبانی مرکز آموزش شهید وطن پور اصفهان در بهار 1400 بودند که 60 نفربه روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های تحقیق شامل پرسشنامه افسردگی ، اضطراب ، استرس لاویبوند (۱۹۹۵) ˛ پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی واتسن، کلارک و تلگن ( 1988)˛ پرسشنامه شدت خستگی کراپ و همکارانش ( 1989)˛ پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر کرافورد و همکاران (2003)˛ پرسشنامه توانایی های شناختی برادبنت (1982) ، ارزیابی عملکرد خلبانی ونرم افزار ( 3.04 Natural Biorhythms) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و به کارگیری نرم افزار (spss25) با تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری بود. نتایج تحلیل واریانس تکراری یک گروهی، نشان داد که میانگین های نمرات خلق، عاطفه، خستگی، حافظه، توانایی شناختی و عملکرد خلبانی در دوره اوج و دوره حضیض زیست آهنگ دانشجویان خلبانی ، با یکدیگر تفاوت معناداری دارند (01/0p< ).
واکاوی تجارب زیسته پرستاران بخش کرونای بیمارستان های کرمانشاه از راهکار های مقابله با فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
7 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد.
روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه پژوهش به روش نمونه گیری غیر تصادفی( نمونه گیری هدفمند) و پس از شناسایی پرستاران دچار فرسودگی شغلی متوسط به بالا در نهایت با توجه به اشباع نظر ها10 نفر انتخاب شد.ابتدا از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته، داده ها پیرامون تجربیات پرستاران از فرسودگی شغلی و راهبرد های مقابله با آن جمع آوری شد و پس از ضبط هر مصاحبه به داده های متنی تبدیل شد. این داده ها با روش تحلیل محتوای هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در مرحله ی کد گذاری باز 46 کد استخراج شد که در مرحله ی کد گذاری محوری به 15 کد تقلیل یافتند در نهایت 4 مضمون اصلی شامل راهبرد های مبتنی بر خانواده شامل مضامین فرعی حمایت عاطفی خانواده، حمایت عاطفی دوستان و گروه های اجتماعی و پذیرش کمک از سوی خانواده، راهبرد های مبتنی بر فرد شامل ایجاد نگرش مثبت،تعادل کار-زندگی شخصی، ورزش و تفریحات سالم، تغییر رشته و بخش، توانمندسازی و تجارب مشارکتی و مراجعه به روانشناس و روانپزشک، راهبرد های مبتنی بر معنویت شامل ایمان و باور قلبی و ارزش های حاکم بر حرفه و راهبرد های مبتنی بر سازمان شامل حمایت ابزاری، کاهش تراکم کاری،تدارک خدمات مشاوره ای پیشگیرانه و درمانی، توجه به امکانات رفاهی و تشویق کارکنان شناسایی شد.
نتیجه گیری: استراتژی های پرستاران در هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی متفاوت است. حمایت عاطفی از سوی خانواده نزدیکان نفش مهمی در کنترل مولفه های فرسودگی شغلی ایفا می کند و منبع حمایتی قوی در شرایط بحرانی هستند. راهبرد های فردی پرستاران به میزان زیادی در کنترل عوامل استرس زای ناشی از فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مبتنی بر معنویت با هدفمند نمودن اقدامات پرستاری می تواند تحمل مشکلات را برای پرستاران آسان تر نموده و راهبرد های مبتنی بر سازمان نیز با انگیزه بخشی به پرستاران درکاهش فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مقابله ای شناسایی شده به عنوان راهبرد هایی کارآمد می توانند در فرایند سازگاری پرستاران با پیامد های فرسودگی شغلی و کیفیت بخشی به زندگی آنها موثر باشند.
تجربه بیماری مزمن در تلاقی با جنسیت و زمینه اجتماعی (مطالعه تجربه زنان از بیماری مولتیپل اسکلروزیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
55 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از جمله بیماری های مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبه های حیات فردی و اجتماعی فرد بیمار به همراه دارد، بیماری مولتیپل اسکلروزیس می باشد. این بیماری براساس شیوع گسترده در بین زنان و همچنین تاثیرات خاصی که بر زنان می گذارد، چهره ای زنانه دارد. با این وجود، در مطالعات داخلی، تجربه زنان مبتلا به این بیماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است و مطالعات معدود صورت گرفته نیز غالبا مبتنی بر رویکردی بالینی-پزشکی و کمی هستند. بر همین اساس در مقاله پیش رو، تلاش می شود، تجربه زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در بافت و زمینه اجتماعی جامعه ایرانی مورد مطالعه قرار گیرد.
روش: با توجه به هدف اصلی این مطالعه، رویکرد پدیدارشناختی فمینیستی در این مطالعه اتخاذ شده است. با ۲۵ زن مبتلا به این بیماری مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و مصاحبه ها براساس رویه پیشنهادی مستاکس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: براساس روایت های بیان شده در مصاحبه ها، تجربه زنان مورد مطالعه از بیماری مولتیپل اسکلروزیس در قالب مضامین زندگی در تعلیق، شرم بی قدرتی، ناکنش ورزی جنسی، مخاطره مادری و دلهره همسری صورتبندی شد.
نتیجه گیری: با توجه به مضامین استخراج شده، تجربه زنان مشارکت کنندگان در تحقیق از بیماری مولتیپل اسکلروزیس ، ذیل مضمون اصلی «اضطراب هویتی» مفهوم پردازی شد. منظور از «اضطراب هویتی»، تجربه و احساس نگرانی ناشی از هویت جنسیتی تحقق نیافته توسط این زنان است.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر ابعاد جسمانی و هیجانی دختران مبتلا به افسردگی مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی و فردی بر ابعاد جسمانی و هیجانی دختران نوجوان بی سرپرست/بد سرپرست مبتلا به افسردگی مداوم بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان بی سرپرست/بدسرپرست شهرستان بناب بود. با روش نمونه گیری دردسترس، 45 نفر با تعداد مساویدر گروه کنترل (15 نفر)، گروه آزمایش انفرادی (15 نفر انفرادی) و گروه آزمایشی گروهی (15 نفر) انتخاب و به شکل تصادفی جایگزین شدند. گروه های آزمایشی مداخله مثبت نگر فردی و گروهی را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک گردآوری شدند. نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان دهنده اثربخشی مداخله مثبت نگر فردی در مقایسه با مداخله مثبت نگر گروهی در بهبود علایم هیجانی افسردگی مداوم بود. در گروه مداخله مثبت نگر فردی، میانگین نمرات علایم هیجانی افسردگی مداوم در پس آزمون (میانگین= 67/0) و پیگیری (میانگین= 93/0)، بسیار پایین تر از گروه مداخله مثبت نگر گروهی (میانگین پس آزمون=20/2؛ پیگیری=33/2) و گروه کنترل (میانگین پس آزمون= 93/2؛ پیگیری=57/2) بود. با وجود اینکه میانگین نمرات علایم جسمانی افسردگی مداوم در گروه مداخله مثبت نگر فردی در پس آزمون (میانگین= 07/1) و پیگیری (میانگین= 47/1) نیز همچنان پایین تر از گروه مداخله مثبت نگر گروهی (میانگین پس آزمون= 13/2؛ پیگیری=33/2) و گروه کنترل (میانگین پس آزمون= 70/3؛ پیگیری=43/3) بود؛ ولی مداخله مثبت نگر فردی و گروهی تأثیر معنی دار یکسانی بر علایم جسمانی افسردگی مداوم داشتند؛ بنابراین، میزان اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی و فردی بر علایم هیجانی بیشتر از علایم جسمانی افسردگی مداوم دختران بود.