فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶٬۲۴۷ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعیین عوامل روان شناختی تسهیل کننده بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان برای سیاست گذاری های مناسب در جهت شناسایی مشکلات احتمالی و توسعه مداخلات مناسب در بهره مندی بهتر و افزایش موفقیت در پیوند مغز استخوان، بسیار حائز اهمیت است. هدف این مطالعه مرور عوامل روان شناختی تسهیل کننده بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان بود.
روش: در مرور سیستماتیک حاضر از موارد گزارش ترجیحی برای بررسی های سیستماتیک و متاآنالیز (پریزما) و همچنین پیامدهای احتمالی آن برای خطر سوگیری استفاده شد. در همین راستا، اطلاعات موردنیاز از از پایگاه های science Direct, Scopus, PubMed برای انتخاب مقالات لاتین و پایگاه های مقالات فارسی، ISC با محدود کردن سال برای انتخاب مقالات انگلیسی به 2009 تا 2022 و سال های 1390-1401 جهت انتخاب مقاله های فارسی برداشته شدند که بر اساس معیارهای موردنظر محدود شدند. واژه هایی همچون پیوند سلول های بنیادی خون ساز، عوامل روان شناختی، تسهیل کننده، بهبودی مورد جستجو قرار گرفتند. برای ترکیب داده ها از روش سنتز روایتی استفاده شد.
یافته ها: در این مطالعه، کیفیت 37 مقاله تأیید شد و عوامل روان شناختی تأثیرگذار بر بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان شناسایی شدند. پریشانی جسمی، کاهش کیفیت زندگی بیماران، احتمال افزایش علائم اضطراب و افسردگی، از بزرگترین جالش های پیش روی بیماران بود. معنویت ورزی، سواد سلامتی، مداخلات ورزشی و روان شناختی در جهت پذیرش بیماری و افزایش بهزیستی روان شناختی در ارتقای نتایج سلامت روان شناختی و پزشکی تاثیر معنادار دارد.
نتیجه گیری: شناسایی عوامل روان شناختی تأثیرگذار بر بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان از جمله؛ سواد سلامتی، برنامه های ورزشی، خوش بینی، جنسیت، حمایت اجتماعی، سلامت روانی، عوامل سبک زندگی، درک پیوند و پیگیری در تنظیم پروتکل هایی جهت افزایش بهداشت روانی بیماران تحت پیوند موثر هستند.
ساختار عاملی مقیاس جهت گیری مذهبی؛ نسخه سوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی ساختار عاملی مقیاس جهت گیری مذهبی برای دست یابی به کوتاه ترین فرم این مقیاس انجام شده است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که جامعه آماری اش دانشجویان دانشگاه آزاد واحد قم و دانشگاه قم بود که با روش نمونه برداری در دسترس، ۴۴۶ نفر از میان این دانشجویان انتخاب شدند و به مقیاس جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. به منظور تعیین اعتبار پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های همبستگی پیرسون و آزمون دونیمه سازی تجزیه و تحلیل شد. تحلیل یافته ها نشانگر آن بود که فرم تجدیدنظرشده مقیاس جهت گیری مذهبی دارای سه عامل (جهت گیری مناسکی و ارتباط با اهل بیت:، جهت گیری دین محورانه و جهت گیری خداسو و آخرت نگر) بوده است. آلفای کرونباخ 9۵/0 نشانگر اعتبار قوی این مقیاس است. بر اساس یافته های پژوهش، می توان گفت این مقیاس از اعتبار و روایی بالایی برخوردار بوده و عوامل منسجمی از آن به دست می آید که می توان با کاربرد آن، ویژگی دینداری افراد را بررسی، و در فعالیت های بالینی و پژوهش های آتی از آن استفاده کرد.
بررسی پایایی و اعتبار مقیاس تفکر آینده نگر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
213 - 236
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توانایی پیش بینی موقعیت ها و نیازهای آینده که به عنوان شناخت آینده نگر شناخته می شود، مهارت مهمی است که کودکان برای عملکرد و برنامه ریزی موفق روزانه، بایستی در آن رشد کنند. پژهش حاضر با هدف هنجاریابی پرسشنامه تفکر آینده نگر کودکان در شهرک های نطامی شرق تهران صورت گرفته است. این پرسشنامه دارای 44 ماده و در سال 2020 توسط Mahy و Mazachowsky ساخته شده است. روش کار: پژوهش حاضر، از نوع غیر آزمایشی است که در چارچوب یک طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش کودکان مهد کودک های شهرک های مسکونی لشگری و کشوری در اصفهان در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 200 نفرانتخاب گردید. اعتبار، پایایی و ساختار پرسشنامه با روش های آماری تحلیل عاملی تائیدی و اکتشافی، آلفای کرونباخ و ضریب باز آزمون در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: در این پژوهش پایایی به روش همسانی درونی برابر 89/. و ضریب بازآزمایی با فاصله سه هفته ای برابر 84/. به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مرتبه دوم، ساختار مقیاس و هر 5 خرده مقیاس آزمون به همراه بارهای عاملی معنادار آن، به تائید رسیدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه CFTQ از روایی، پایایی و ساختار مناسبی برخوردار می باشد.
بررسی نقش عوامل روان شناختی در پیش بینی مشارکت دفاعی (مورد مطالعه: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه سیاست ها و راهبردهای نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی مشارکت دفاعی از منظر عوامل روان شناختی شامل ویژگی های شخصیتی، آگاهی و دانش، اعتماد و احساس کارآمدی بود.روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه افراد (مرد و زن) استان گلستان در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 386 نفر انتخاب و پرسش نامه مشارکت دفاعی، پرسش نامه پنج عاملی شخصیت و پرسش نامه عوامل روان شناختی را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مثبت و معنی دار بین آگاهی (553/0=r، 001/0P )، اعتماد (332/0=r، 001/0P)، کارآمدی (391/0=r، 001/0P)، برون گرایی (127/0=r، 012/0P)، توافق پذیری (139/0=r، 006/0P) و وظیفه شناسی (243/0=r، 001/0P) با مشارکت دفاعی وجود دارد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که به ترتیب آگاهی، وظیفه شناسی، کارآمدی و برون گرایی بیشترین سهم را در پیش بینی مشارکت دفاعی دارند که مجموعاً 35 درصد از واریانس مشارکت دفاعی به وسیله این متغیرهای پیش بین تبیین شد.نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه مشارکت دفاعی پیشنهاد می گردد.
اثربخشی نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال زنان باردار در طول همه گیری کووید-19: طرح تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در طول همه گیری کووید-19، مطالعات متعددی شیوع اضطراب و افسردگی را در زنان باردار شناسایی کرده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال در زنان باردار انجام شد.
روش: این پژوهش یک طرح آزمایشی تک آزمودنی از نوع طرح خط پایه چندگانه با دوره پیگیری بود. 3 زن باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال براساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت پلکانی به تحقیق وارد شدند. ابزارهای به کار رفته شامل درمان نوروفیدبک، مقیاس های اضطراب بارداری و مقیاس افسردگی بک- ویرایش دوم بود. داده ها با استفاده از تحلیل چشمی، اندازه اثر و درصد بهبودی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته: نوروفیدبک به طور معناداری موجب کاهش شدت علائم اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال شد، به طوری که درصد بهبودی برای بیمار اول، دوم و سوم در علائم اضطراب بارداری به ترتیب 72، 74 و 71 درصد و در علائم افسردگی پریناتال 72، 77 و 77 درصد به دست آمد. تحلیل های دیداری و نتایج تحلیل های درون موقعیتی و بین موقعیتی نیز حاکی از تفاوت معنادار بین مرحله خط پایه و مداخله برای همه آزمودنی ها بود (PND>70 و PAND>50). ماندگاری اثر نوروفیدبک در مرحله پیگیری نیز تایید شد.
نتیجه گیری: نوروفیدبک در بهبود علایم زنان باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال موثر است. نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می توانند در حوزه های تشخیصی و درمانی علائم روانی در زنان باردار مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین برنامه بازی درمانی آدلری و ارزیابی اثربخشی آن بر علاقه ی اجتماعی در کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
47 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به سرطان تحت درمان های دردناک و طولانی مدت قرار می گیرند که تأثیرات مخربی در سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تدوین برنامه ی بازی درمانی آدلری و ارزیابی اثربخشی آن بر علاقه ی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان انجام شد.
روش: مطالعه به روش نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. جامعه ی آماری را کلیه ی کودکان مبتلا به سرطان سنین 8 تا 12 سال که از مؤسسه خیریه شهر یزد در سال 1400 خدمات دریافت می کردند، تشکیل دادند که از بین آنها 30 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برنامه ی تدوین شده ی بازی درمانی آدلری به مدت 18 جلسه (هر هفته، 40 دقیقه) به عنوان برنامه ی مداخله برای گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالیکه گروه شاهد چنین مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه با مقیاس علاقه ی اجتماعی کودکان ایرانی (علیزاده،1394) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره برای خرده مقیاس های مقیاس علاقه ی اجتماعی نشان می دهد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد، پس از شرکت در برنامه ی آموزشی تغییر مثبت معناداری در خرده مقیاس ها دارد (05/0>p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه ی بازی درمانی آدلری بر بهبود علاقه ی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان مؤثر بود. لذا این برنامه به عنوان مداخله ی روانشناختی در کنار سایر مداخلات دارویی و روانشناختی به کودکان مبتلا به سرطان توصیه می شود.
طراحی الگوی فرسودگی شغلی براساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزی - رفتاری با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
59 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرسودگی شغلی بر اساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزی رفتاری با میانجی گری استرس شغلی در کارکنان شرکت نفت آبادان است.
روش: تحقیق از نوع معادلات ساختاری است و جامعه ی آماری کلیه ی کارکنان شاغل در شرکت نفت آبادان بودند که تعداد 255 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به پرسشنامه های مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، وضعیت سلامت جسمی اسپنس و همکاران (1987)، سیستم های مغزی-رفتاری کارور و وایت (1994) و فشار روانی شغلی پارکر و دکوتیس (1983) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که سلامت جسمی و سیستم مغزی فعال ساز رفتاری بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و معکوس دارد و سیستم بازدارنده رفتاری و استرس شغلی بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش وضعیت جسمی و دو سیستم فعال ساز/بازدارنده رفتاری می توانند از طریق میانجی گری استرس شغلی در شکل گیری فرسودگی شغلی نقش داشته باشند. بعلاوه مشخص شد که مدل ارائه شده برازنده داده ها می باشد.
نتیجه گیری: با سلامت جسمانی و بهبود سیستم فعال ساز رفتاری و کاهش استرس های شغلی، میزان فرسودگی شغلی کاهش می یابد.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
101 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه انجام گرفت.
روش: ین مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بر روی 30 نفر (گروه آزمون 15 نفر و گروه گواه 15 نفر) از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سرطان شهر تهران انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسه ای روان درمانی مثبت گرا قرار گرفتند، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس تبعیت درمانی بیماران مزمن در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش وگروه گواه در نمره های تبعیت درمانی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). روش روان درمانی مثبت گرا تاثیر بر افزایش تبعیت درمانی دارد و درمانگران می توانند از این روش در جهت افزایش تبعیت درمانی این بیماران استفاده نمایند.
نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می توانند در حوزه های درمانی بیماران مزمن سرطان سینه مورد استفاده قرار گیرد.
ساخت و اعتبار یابی آزمون هوش هیجانی دانشجویان پلیس دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
49 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه پلیس علاوه بر داشتن دانش و مهارت های تخصصی و عملی، نیاز به توانایی برقراری ارتباط موثر، خودکنترلی در مقابل فشارها و استرس های شغلی دارد که همگی آن برگرفته از هوش هیجانی است. این پژوهش با هدف طراحی و ساخت ابزار هوش هیجانی پلیس انجام گردیده است. روش: این پژوهش از نوع آمیخته ( ترکیبی) اکتشافی است که در دو بخش انجام شده است. بخش اول شامل 9 نفر از اساتید دانشگاه علوم انتظامی که 7 نفر آنها مذکر و 2 نفر مونث بود و در بخش دوم که شامل دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین اعم از دختر و پسر، به تعداد 206 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند بخش اول از طریق جلسه گروه کانونی تشکیل و با استفاده از نتایج حاصل از مرحله اول، گویه های ابزار تدوین و فرایند روان سنجی آن شامل تعیین روایی صوری،روایی محتوی، روایی سازه با استفاده از تحلیل عامل تاییدی و تعیین پایایی ابزار انجام شد. نتایج آزمون: در تحلیل داده ها، خرده مؤلفه های هوش هیجانی در دو بعد ارتباط موثر وحسن سلوک شناسایی شدند؛ ارتباط موثر: حاوی 6 مضمون فرعی واقعیت سنجی، هوشیاری اجتماعی، استقلال، ابراز هیجان، حل مسئله، جرات ورزی؛ و حسن سلوک: حاوی 6 مضمون فرعی خودآگاهی و خود کنترلی، خود انگیزی، تعهد، کنترل تکانه و مدیریت استرس بود. نتیجه گیری: این ابزار از معیارهای روان سنجی مناسب برای ارزیابی هوش هیجانی پلیس است لذا می تواند ارزیابی هوش هیجانی پلیس در دانشگاه پلیس مورد استفاده قرار گیرد .
واکاوی تجارب زندگی همسران شهدای مدافع حرم: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
75 - 95
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همسران شهدا ازجمله افرادی هستند که با تجربه فقدان فرد مورد علاقه شان دچار استرس پس از سانحه و سوگ و داغدیدگی شده اند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زندگی همسران شهدای مدافع حرم انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدار شناسی توصیفی انجام گردید که هدف آن استخراج تجارب زندگی همسران شهدای مدافع حرم استان تهران در سال ۱۴۰۰ به روش نمونه گیری هدفمند بود. در نهایت، با مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 شرکت کننده داده گیری به اشباع داده ها و طبقات رسید. داده ها به روش تحلیل محتوا کلایزی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها؛ ۸ قالب مضمون اصلی شامل؛ "واکنش های روان شناختی به شهید شدن همسر"، "دغدغه ها، رنج ها و افسوس های حل نشده پس از شهادت همسر"، "تعامل مشکل دارو مستمر با خانواده همسر"، "طرد و انزوای اجتماعی خود خواسته"، "قضاوت ها و پیش داوری های جامعه"، "دغدغه ها و مشکلات اقتصادی و معیشتی"، "نگرانی از آینده مبهم فرزند" و "قوانین و نحوه رفتار دوگانه مسئولین" تقسیم بندی شده اند. نتیجه گیری: همسران شهدای مدافع حرم در معرض مشکلات روان شناختی و چالشهای فردی، خانوادگی و اجتماعی بسیاری هستند، به گونه ای در برخی مواقع انزوای خود خواسته را ترجیح می دهند. آگاهی از نوع زندگی و چالشهای پیش روی این زنان به مشاوران خانواده و سیاست گذاران جامعه کمک خواهد کرد تا درک عمیق تری از مشکلات این گروه از زنان در جامعه داشته باشند و بتوانند مراقبتهای روان شناختی و سلامتی لازم را برای آنها فراهم سازند
مفهوم شناسی تعارض بین فردی در منابع اسلامی: مطالعه ای کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بُعد اجتماعی انسان وابسته به روابط بین فردی اوست، اما سطوح بالای تعارض بین فردی، منجر به کاهش تعهد، افزایش مشکلات ارتباطی، کاهش رضایت شغلی و افزایش استرس می شود. درک صحیح از مفاهیم عمیق به کاربرده شده در منابع اسلامی مستلزم شناخت واژگان است. این پژوهش با هدف مفهوم شناسی «تعارض بین فردی» در منابع اسلامی (قرآن و حدیث) انجام شده است. بدین منظور برای یافتن مفاهیم متناظر، از روش کیفی تحلیل محتوا و برای تبیین ساختار مفهومی از روش معناشناسی زبانی و در بخش بررسی میزان مطابقت این مفاهیم، از روش «روایی محتوایی» استفاده شده است. بدین منظور، به واسطه جملات توصیفی تبیینی مرتبط با موضوع در کتب لغت، اصطلاح شناسی و متون اسلامی جست و جو کردیم. در بخش اول، با تشکیل حوزه معنایی تعارض در روابط بین فردی سی مفهوم شناسایی شد و از این مفاهیم، 23 مفهوم در بررسی روایی تأیید شد که هفت مفهومِ «رقابت»، «تفرقه»، «معارضه»، «ستیز»، «انتقاد»، «تنش» و «کشمکش» حذف شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم مشیر به تعارض در روابط بین فردی در سه بخش مفاهیم حوزه شناختی، یعنی «منافسه»، «تضارب آرا»، «تفرقه»، «شقاق»، «اختلاف»، و مفاهیم حوزه عاطفی، یعنی «تنافر»، «نشوز»، «تفرقه»، «صراع»، و مفاهیم حوزه رفتاری تعارض کلامی، یعنی «مجادله»، «مشاجره»، «مراء»، «تناقض»، «خصومت»، «محاجه»، و غیرکلامی یعنی «مقاتله»، «تضارب»، «معارکه»، «معارضه»، «تضاد»، «عداوه»، «تنازع»، «اعراض» ترسیم پذیر است.
تأثیر آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل در سال 1402 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد در سال 1402 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت استرس قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982)، استرس شغلی (اورلی و گیردانو، 1980) و روان رنجورخویی (کاستا و مک کری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در نرم افزار SPSS-27 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش خودکارآمدی کارکنان مرکز تماس با کنترل روان رنجورخویی، اثربخش بود (05/0 >p). نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش مدیریت استرس منجر به افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس شغلی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد برگزاری دوره های آموزشی مدیریت استرس برای ایجاد سازگاری روان شناختی بیشتر در راستای مدیریت شرایط استرس زا در محیط های کاری و همچنین ارتقاء سلامت روان کارکنان و درنتیجه بهبود کیفیت و بهره وری سازمانی، به صورت منظم برای کارکنان پیشنهاد می شود.
طراحی الگوی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوین بر پایه نیازهای بازار خرده فروشی و اصناف شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای کوچک جزئی جدایی ناپذیر از اقتصادهای پویا را شکل می دهند، با این تفاوت که غالب تئوری های اقتصادی به طور سنتی به پویایی شرکت، صنعت و بازار توجه داشته اند و کمتر اهمیت اقتصادی مشاغل کوچک را مورد توجه قرار داده اند. در ادبیات موجود درباره بازاریابی دیجیتال چهارچوب نظری جامع که مورد توافق همگان باشد، وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوین بر پایه نیازهای بازار خرده فروشی و اصناف شهر اصفهان به منظور ارتقاء نتایج کسب و کار می باشد. روش این پژوهش به صورت کیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و مدیران کسب و کار و اساتید بازاریابی استان اصفهان بوده اند که از میان آن ها یک نمونه 14 نفری با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و با آن ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند انجام گرفت. این داده ها با روش نظریه ی زمینه ای بررسی شده است. برای نیل به این هدف ابتدا داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها کدگذاری شده است که در نهایت بدنه اصلی نظریه شکل گرفته و مدلِ دیجیتالی کردن بازاریابی را شکل داده است. بر مبنای تحلیل کیفی و روش داده بنیاد، 145 مفهوم شناسایی شده است که در قالب 6 مضمون اصلی شامل 1) عوامل مؤثر بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط علی (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 6 مضمون پایه ای و 16 مفهوم) 2) ساختار دیجیتالی کردن بازاریابی یا پدیده مرکزی (شامل 1 مضمون سازمان دهنده، 5 مضمون پایه ای و 15 مفهوم) 3) زمینه های تأثیرگذار بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط زمینه ای (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 7 مضمون پایه ای و 22 مفهوم) 4) عوامل مداخله گرِ مؤثر بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط مداخله گر (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 8 مضمون پایه ای و 25 مفهوم) 5) راهبردهای دیجیتالی کردن بازاریابی یا راهبردها و استراتژی ها (شامل 5 مضمون سازمان دهنده، 14 مضمون پایه ای و 39 مفهوم) 6) پیامدهای دیجیتالی کردن بازاریابی یا پیامدها (شامل 4 مضمون سازمان دهنده، 10 مضمون پایه ای و 28 مفهوم) دسته بندی شده است. این مفاهیم در ارتباطِ با یکدیگر، مدلِ مفهومی پژوهش را ایجاد کرده است. با توجه به مزایای متعدد بازاریابی دیجیتالی ، مدیران جهت شناخت نیازها و خواسته های مشتریان و جهت شناخت نقاط قوت و ضعف رقبا بر پژوهش و پژوهش های بازاریابی دیجیتالی تأکید کنند. همچنین سازمان ها برای توسعه پیشگامی، جهت بهبود برنامه های راهبردهای بازاریابی دیجیتالی بر نامه ریزی نمایند چرا که افزایش وفاداری مشتریان، ترجیحات مشتریان و تصمیم گیری ها را تحت تأثیر قرار می دهد .
پیش بینی سوگ پیچیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بازماندگان کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
133 - 144
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه ی حاضر با هدف پیش بینی سوگ پیچیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در بازماندگان کووید 19صورت گرفت.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با روش تحلیل مسیر بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد داغداری بود که از ابتدای شیوع کرونا در سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰یکی از بستگان نزدیک یا اعضای خانواده ی خود را به دلیل ابتلا به کرونا از دست دادند. بر این اساس ۲۰۰ فرد بازمانده و عزادار نمونه ی پژوهش را تشکیل داد. در این مطالعه از سه پرسشنامه؛ تنظیم شناختی- هیجانی گارنفسکی و همکاران، انعطاف پذیری شناختی دنیس ووندروال و تجربه سوگ بارت و اسکات استفاده شد. آمار استنباطی به منظور تحلیل روابط همبستگی توسط نرم افزار SPSS-26 انجام شد و برای ارزیابی دستیابی به مدل برازش شده از نرم افزار ایموس نسخه ی 24 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین انعطاف پذیری شناختی و تجربه ی سوگ بازماندگان کووید 10 رابطه ی معنادار منفی وجود دارد. بین ابعاد انعطاف پذیری شناختی و ابعاد راهبردهای سازش نایافته ی تنظیم شناختی هیجان بازماندگان کرونا رابطه معنادار منفی وجود دارد (01/0>P). همچنین انعطاف پذیری شناختی از طریق نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان بر سوگ پیچیده ی بازماندگان کرونا تاثیر معنادار دارد (01/0>P). نتیجه گیری: در سوگ پیچیده ی ناشی از حوادثی مانند کووید 19عوامل روان شناختی و شناختی گوناگونی مانند انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان دخیل هستند که روان درمان گران خصوصاً درمان گران شناختی-رفتاری باید به این موارد توجه و بر عوامل مثبت تاثیرگذار بر کاهش سوگ پیچیده تمرکز کنند و روند درمان بیماران را با استفاده از این عوامل به بهترین صورت مدیریت نمایند.
مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگی های شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه: نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
41 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیر بالینی و جنبه های حسی یا هیجانی درد ادراک شده تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی قرار دارد. بنابراین؛ هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگی های شخصتی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی، بود. روش : در این پژوهش توصیفی- همبستگی تعداد 371 بیمار مبتلا به درد مزمن مفاصل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه شخصیتی نئو - فهرست پنج عاملی کاستا و مک کری (NEO-FFI)، مقیاس طرحواره های ناسازگار یانگ - فرم کوتاه (YSQ-SF)، مقیاس حمایت اجتماعی شربورن و استووارت (MOS-SSS ) و فرم کوتاه پرسشنامه درد مک گیل (SF‑MPQ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 20 و Smart-PLS ورژن 3 انجام شد. یافته ها : نتایج حاکی از همبستگی معکوس و معنی دار ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، با وجدان بودن و همه مولفه های حمایت اجتماعی و همبستگی مثبت و معنادار ویژگی شخصیتی نروزگرایی و طرحواره های ناسازگار اولیه با ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن مفاصل مقاوم به درمان بود. همچنین، اثر تعدیل کننده حمایت اجتماعی در تحلیل مسیر ارتباط بین متغیرهای پنهان مدل معنادار بود. نتیجه گیری : پزشکان و متخصصان بهداشت روان می توانند از این نتایج برای اهداف درمانی و پیشگیری از وضعیت هیجانی منفی بیماران مبتلا به درد مزمن در تصمیمات بالینی و غیر بالینی استفاده کنند.
الگوی نظری «مقابله با تنیدگی بر اساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین الگوی نظری «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن است. برای دستیابی به این هدف، در آغاز به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن کریم (به صورت بررسی تمام متن)، نهج البلاغه، میزان الحکمه، تفسیرهای مرتبط و برخی منابع دست دوم مراجعه شد. مفاهیم مرتبط با مقابله با تنیدگی به روش «داده بنیاد» استخراج گردید و بر پایه آن مؤلفه های اولیه الگو تدوین شد. سپس به منظور اعتباریابی الگو، مؤلفه ها در اختیار نُه کارشناس اسلامی و همچنین صاحب نظر در روان شناسی برای اظهارنظر درباره مطابقت مؤلفه ها و نحوه ارتباط آنها با مستندات قرار گرفت. یافته های کمّی نشان داد میزان شاخص CVI در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در دامنه 78/0 تا 1 قرار دارد. با توجه به مقدار به دست آمده برای این دو شاخص، معلوم شد الگوی پیشنهادی برای مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی، از روایی محتوایی مناسبی برخوردار است. بنابراین ساختار مؤلفه ای و فرایندی آن تأیید گردید. در نهایت، چهار مقوله شامل شرایط زمینه ای (پذیرش مبانی خداشناختی، هستی شناختی و انسان شناختی اسلام)، عوامل علّی (اصلاح اسناد و شناخت ویژگی های دنیا و آخرت)، راهبردها (راهبردهای استحکام بخشی درونی، راهبردهای ایجاد تغییر در عامل تنش زا)، و پیامد ها (معنادهی درست به حوادث تنش زا، کاستن از تنش ها) استخراج شد و نحوه هریک از مؤلفه ها به شکل فرایندی تبیین گردید و بر پایه آن الگوی «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» به شکل نموداری ترسیم شد.
پیش بینی رضایت زناشویی براساس نگرش به معنویت وتاب آوری در همسران جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
173 - 191
حوزههای تخصصی:
وقوع جنگ ازجمله عواملی است که می تواند منجر به اختلال استرس پس از سانحه شود. پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش نگرش معنوی و تاب آوری در پیش بینی رضایت زناشویی همسران جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه در استان آذربایجان شرقی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است و از جامعه آماری تحقیق شامل همسران جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه استان آذربایجان شرقی بر اساس روش نمونه گیری در دسترس 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها به ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های نگرش معنوی شهیدی و فرجی، تاب آوری کانور ودیویدسون، رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های نگرش به معنویت و مؤلفه های تاب آوری با رضایت زناشویی همبستگی معناداری دارند. نگرش به معنویت و تاب آوری 42 درصد تغییرات را در رضایت زناشویی پیش بینی می کنند. از بین مؤلفه های نگرش به معنویت، توانمندی معنوی و از بین مؤلفه های تاب آوری، تأثیرات معنوی، پذیرش مثبت تغییر، کنترل ادراک شده می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند. قدرت پیش بینی سایر متغیرها (نگرش معنوی، اعتماد به غرایز و احساس شایستگی) معنی دار نیست. نتایج این تحقیق لزوم انجام مداخلات در راستای ارتقای تاب آوری و نگرش به معنویت را برای بهبود رضایت زناشویی در همسران جانبازان اختلال استرس پس از سانحه خاطرنشان می سازد.
نقش خوش بینی شغلی و بدبینی شغلی بر ادراک استخدام پذیری دانشجویان با میانجی گری عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش خوش بینی شغلی و بدبینی شغلی بر ادراک استخدام پذیری دانشجویان با میانجی گری عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 366 نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 دانشگاه شهرکرد بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های استخدام پذیری، خودکارآمدی کاریابی، خوش بینی نسبت به مسیر پیشرفت شغلی و بدبینی شغلی پاسخ دادند. درضمن، نمره معدل برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج، رابطه مثبت و معنادار بین خوش بینی شغلی، ادراک استخدام پذیری، عملکرد تحصیلی و خودکارامدی کاریابی و رابطه منفی و معناداری با بدبینی شغلی را نشان دادند. همچنین، اثر غیرمستقیم خوش بینی شغلی با ادراک استخدام پذیری ازطریق میانجی گری عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی تأیید شد؛ اما اثر غیرمستقیم بدبینی شغلی با ادراک استخدام پذیری ازطریق میانجی گری عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی تأیید نشد. به طور کلی، خوش بینی شغلی دانشجویان منجر به افزایش ادراک استخدام پذیری آنها و بدبینی شغلی دانشجویان منجر به کاهش ادراک استخدام پذیری آنها می شود؛ همچنین، خوش بینی شغلی می تواند با افزایش عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی کاریابی به افزایش ادراک استخدام پذیری دانشجویان منجر شود.
رابطه رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم: نقش میانجی اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات اخیر نشان می دهد که عاملیت معلم نقش مهمی در تقویت ظرفیت یادگیری معلمان برای تدریس و یادگیری ایفا می کند و به نوبه خود بر بهبود عملکرد مدارس اثرگذار است . عاملیت معلم، بیانگر قابلیت وی در انجام اقدامات هدفمند و سازنده به منظور هدایت مسیر رشد حرفه ای خود و کمک به بهبود کیفیت آموزش است. با توجه به نقش عاملیت معلم در بهبود یادگیری در مدارس، جستجوی پیشایندهای این سازه مهم می تواند یکی از دغدغه های پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت باشد. با این رویکرد، هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش اعتماد در رابطه بین رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان مقطع ابتدایی استان همدان بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 102 نفر به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه رهبری یادگیری محور، اعتماد معلم و عاملیت معلم بودند که توسط لیو و همکاران (a2016) و (b2016) تدوین و اعتباریابی شده اند. روایی و پایایی پرسش نامه ها در دو سطح مورد بررسی قرار گرفت. قبل از اجرای پرسش نامه ها روی نمونه اصلی، روایی آن ها با استناد به نظر متخصصان و پایایی آن ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. پس از اجرای پرسش نامه ها نیز از روایی همگرا، روایی واگرا، همسانی درونی و پایایی ترکیبی ابزارهای پژوهش به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل داده ها اطمینان حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از الگو یابی معادلات ساختاری مبتنی استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری یادگیری محور پیش بینی کننده معنی دار اعتماد و عاملیت معلم بود. همچنین اعتماد معلم پیش بینی کننده معنی دار عاملیت معلم بود. این یافته ها بیانگر نقش میانجی اعتماد در ارتباط بین رهبری یادگیری محور و عاملیت معلم است. یکی از نکات قابل تأمل در یافته های پژوهش این است که اثر غیرمستقیم رهبری یادگیری محور بر عاملیت معلم (با واسطه متغیر اعتماد) بیش از اثر مستقیم آن است و این امر به خوبی نقش اعتماد را در پیوند بین رهبری مدیران و عاملیت معلمان نشان می دهد. بنابراین به مدیران مدارس توصیه می شود از طریق کاربست رفتارهای رهبری یادگیری محور و تلاش برای ایجاد فضایی مبتنی بر اعتماد در مدرسه، به افزایش پویایی و عاملیت معلمان کمک کنند.
تأثیر فضای انگیزشی بر خود پنداره بدنی وآمادگی جسمانی دانش آموزان شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
107 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر تأثیر دو فضای انگیزشی بر خودپنداره بدنی وآمادگی جسمانی دانش آموزان شاهدبود. جامعه آماری600 نفر از دانش آموزان دختر شاهد شهر قم بودند. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. گروه آزمایشی اول فضای انگیزشی تکلیف محور(فعالیت های مشارکتی واختیاری) و گروه آزمایشی دوم فضای انگیزشی خود-محور(فعالیت های رقابتی و اجباری) را تجربه وگروه کنترل برنامه عادی ورزشی مدرسه را ادامه داد. جهت گرداوری داده ها از فرم کوتاه پرسش نامه خود توصیف بدنی مارش وهمکاران (2010) وتست های آمادگی جسمانی استفاده شد. نتایج آزمون های آماری کروسکال والیس،آنوا، T وابسته و ویل کاکسون نشان داد، ایجاد فضای انگیزشی با روش تکلیف مدار به شکل معناداری موجب افزایش خود پنداره بدنی شامل: فعالیت بدنی، ظاهر بدنی، استقامت، لیاقت ورزشی، انعطاف، خود پنداره کلی و عزت نفس ونیز عناصر آمادگی جسمانی شده است . در این بین روش خود مدارتنها موجب افزایش معنی داری در بعد هماهنگی خود پنداره بدنی وعناصر آمادگی جسمانی شده است. بنابراین مشارکت در فعالیت های ورزشی از طریق ایجاد فضای انگیزشی تکلیف گرا جهت افزایش آمادگی جسمانی، خودپنداره بدنی وحس ارزشمندی توصیه می شود.