فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه منتخبی از مهارت های ذهنی در بین ورزشکاران نخبه و غیرنخبه نیروهای مسلح و همچنین مقایسه آنها با ورزشکاران نخبه ملی انجام گردید. روش: روش تحقیق توصیفی و از نوع علی مقایسه ای می باشد. بدین منظور تعداد 141 ورزشکار نخبه و غیر نخبه رزمی کار به صورت تصادفی از جامعه های مربوطه انتخاب و پرسشنامه مهارت های ذهنی اوتاوا-3 را تکمیل نمودند. این پرسشنامه 12 مهارت ذهنی را در سه دسته مهارت های ذهنی پایه، مهارت های روان تنی و مهارت های شناختی مورد سنجش قرار می دهد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS 18انجام شد. نتایج: یافته ها نشان داد که ورزشکاران نخبه نیروهای مسلح در هشت مهارت روانی شامل اعتمادبه نفس، تعهد، هدف گزینی، آرام سازی، نیروبخشی، تصویر سازی، تمرین ذهنی و طرح ریزی مسابقه نسبت به ورزشکاران غیر نخبه به طور معنا داری امتیازات بالاتری کسب کردند، اما در چهار مهارت روانی کنترل ترس، مقابله با استرس، تمرکز و بازیابی تمرکز تفاوتی بین آنها مشاهده نشد. این در حالی بود که ورزشکاران نخبه ملی نسبت به ورزشکاران غیر نخبه، علاوه بر مهارت های فوق در دو مهارت مقابله با استرس و تمرکز نیز به طور معناداری امتیازات بالاتری کسب کردند. بحث: یافته ها نشان می دهد که احتمالاً سطوح بالاتر مهارت های روانی در نزد بازیکنان نخبه می تواند یکی از دلایل کسب موفقیت آنان در مسابقات باشد. بر اساس این یافته ها به مربیان نیروهای مسلح پیشنهاد می شود که با به کارگیری مهارت های فوق برای ورزشکاران غیرنخبه (که موفق به کسب مقام نشده اند) باعث ارتقای سطح عملکرد این ورزشکاران شوند. همچنین به رزمی کاران نخبه توصیه می شود که مهارت های کنترل ترس، مقابله با استرس، تمرکز و بازیابی تمرکز را برای دستیابی به اجرایی هر چه بهتر و حفظ سطح مهارتی خود بهبود بخشند.
اثربخشی آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی بر نگرش شناختی و عاطفی نوجوانان به مصرف موادمخدر(نیروی انتظامی بخش مبارزه با مواد مخ)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
17 - 26
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مصرف مواد مخدر در نوجوانان یکی از مهمترین چالش های بهداشت روانی در سراسر دنیاست. پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش آموزش توانمندسازی روانی اجتماعی بر نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف مواد مخدر انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهرستان ملارد، در سال تحصیلی90- 1389 بودند. نمونه آماری 380 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. نگرش دانش آموزان توسط ابزار "نگرش سنج دانش آموزان نسبت به مواد مخدر" مورد استفاده قرار گرفت و داده های آماری با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی توانسته است نگرش دانش آموزان گروه آزمایش را به طور معناداری تحت تأثیر قرار دهد. از طرف دیگر میزان اثربخشی این آموزش بر دانش آموزان دختر و پسر متفاوت نبود. بحث: آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی بر افزایش نگرش منفی دانش آموزان نسبت به مصرف موادمخدر موثر است. با توجه به اثربخشی عامل جنسیت در نگرش به مصرف مواد مخدر، لازم است در اجرای مداخلات به تفاوت های اولیه دو جنس در نگرش به مواد توجه داشت.
تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیرمنطقی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی نوجوانان بزهکار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که به شکل پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه مورد پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب و سپس (15 نفردر گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه نود دقیقه ای مثبت نگری را دریافت کردند. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که ارایه مداخله آموزش مثبت نگری باعث افزایش معنادار شادکامی و کاهش نمره کل باورهای غیر منطقی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از روش آموزش مهارت مثبت نگری می توان به عنوان روشی کارآمد برای کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی نوجوانان بزهکار استفاده نمود.
مقایسه توجه گزینشی و سرعت پردازش اطلاعات در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد غیرمبتلا (با توجه به سطح افسردگی، اضطراب و استرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی برافزایش خوشبینی در زنان باردار دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) بر افزایش خوشبینی زنان باردار دیابتی است.
روش: روش پژوهش آزمایشی است و جامعه مورد مطالعه این پژوهش، زنان باردار دیابتی در قسمت دیابت بیمارستان توحید در سال 91-92 که به کلینیک دیابت مراجعه نموده و در شهرستان سنندج زندگی می کنند و نمونه تحقیق شامل 30 نفرخانم باردار دیابتی بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) ارائه شد ولی هیچ آموزشی در گروه کنترل ارائه نگردید. هر دو گروه از طریق پیش آزمون و پس از آموزش از طریق پس آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه خوش بینی - بدبینی سلیگمن بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس این پژوهش، تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمایش و کنترل نشان می دهد. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) در گروه آزمایش، نمرات مقیاس خوش بینی را به طور معنی داری افزایش داده است.
نتیجه گیری: برنامه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) می تواند از برنامه های مداخلاتی در جمعیت زنان باردار دیابتی قرار گیرد و خوش بینی آنها افزایش دهد.
اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تداوم رفتارهای مراقبتی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تدوام رفتارهای مراقبی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن بود. بدین منظور تعداد 4 مادر حائز کودکانی با بیماری های مزمن به شیوه در دسترس از بیمارستان اسدآبادی شهر تبریز انتخاب شده و در هشت جلسه حدوداً 1 ساعته و دو بار در هفته آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت نمودند. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خط پایه منفرد بود. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه رفتارهای مراقبتی استفاده شد. برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر برای بررسی معناداری بالینی تغییرات به کار رفت. از این رو نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مداخله روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود رفتارهای مراقبتی است.
بررسی مراحل تحول بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رشد و تحول انسان تدریجی و دارای مراحل است. در هریک از این مراحل، ساختار روانی، ویژگی ها و رفتار انسان متفاوت از مرحله قبل است. شناخت این مراحل از این جهت اهمیت دارد که به مدد همین مراحل می توان انواع مشخصی از تربیت را تعریف و طراحی کرده، اصول و شیوه های مختلفی را برای تربیت به کار برد. بسیاری از دانشمندان نیز تحقیقات خود را به بررسی و شناسایی این مراحل معطوف داشته اند. از این رو جست وجوی این موضوع در متون دینی و شناسایی مراحل رشد و تحول انسان از منظر دین، برای جامعه علمی و دینی بسیار حائز اهمیت است. سؤال این است که متون دینی، عمر و زندگی را چگونه تقسیم، مرحله بندی و توصیف کرده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و توصیفی- استنباطی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دین، عمر انسان را به سه مرحله کلی و نُه زیرمرحله تقسیم می کند. دوران ضعف اولیه، شامل مراحل حمل، رضاع، قبل از تمیز و مرحله تمیز است. دوران قوت، شامل مراحل نوجوانی، شباب و کهولت و دوران ضعف ثانویه، شامل مراحل شیخوخیت و ارذل العمر می باشد.
مطالعه کیفی تأثیر آزمون جدید ورودی دوره دکتری رشته آموزش زبان انگلیسی بر روش تدریس، ارزشیابی کلاسی و برنامه درسی استادان زبان دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجهبه اهمیت و حساسیت آزمون ورودی دوره دکتری در ایران، انتظار میرود که این آزمون تاثیرات قابل توجهی بر برنامه های آموزشی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های ایران بگذارد. مطالعه حاضر تلاشی برای بررسی دیدگاه های استادان دانشگاه های ایران در رابطه با اثرات احتمالی آزمون جدید ورودی دکتری رشته آموزش زبان انگلیسی بر روش تدریس، ارزشیابی کلاسی و برنامه درسی آنها بود. برای نیل به این هدف، پژوهشگران این مطالعه، مصاحبه هایی دقیقی با ده استاد مجرب در تدریس دروس رشته آموزش زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد انجام دادند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان داد که آزمون جدید، علی رغم اهمیت بسیار بالای آن، تاثیر چندانی بر روی روش تدریس و ارزشیابی کلاسی اساتید نگذاشته است. از دید شرکت کنندگان دراین مطالعه، دلیل این امر عدم همسویی مهارت های مورد نیاز جهت موفقیت در آزمون ورودی دکتری و اهداف و انتظارات در نظر گرفته شده در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری رشته آموزش زبان انگلیسی است. از طرفی دیگر، نتایج بیان گر آن بود که این آزمون، با اثرگذاری بر انتخاب منابع و موضوعات درسی استادان، موجبتعغیرچگونگی طر احی برنامه درسی آنها شده است. این مطالعه در ادامه به بحث پیرامون تاثیرات نتایج به دست آمده در بافت تحصیلات تکمیلی رشته آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه های ایران میپردازد
رابطه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه معلمان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 93-1392 بود که با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 338 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها توسط محققان بررسی و تأیید شد. پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ برای پرسش نامه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات برابر با 0/949 و برای پرسش نامه پیشرفت تحصیلی 0/947 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد، به عبارتی، هر چه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان بیشتر باشد، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیشتر می شود. هم چنین، تحلیل رگرسیون نشان دادکه به کارگیری کامپیوتر و فایل های مدیریتی و مشاغل و فن آوری اطلاعات و ارتباطات پیش بینی کننده مثبت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هستند.
رابطه پایبندی مذهبی با همدلی درمیان دانشجویان دختر و پسر؛ با توجه به وضعیت اقتصادی و تاهل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همدلی، متغیری تأثیرگذار در کیفیت روابط بین فردی است که مؤلفه های شناختی، هیجانی و رفتاری ویژة خود را دارد. هدف این پژوهش، تعیین رابطة همدلی و مؤلفه های آن با پایبندی مذهبی است. پژوهش پیش رو، توصیفی و از نوع همبستگی و علّی مقایسه ای است. بدین منظور، از میان دانشجویان مرتبط با ادارة مشاورة نهاد مقام معظم رهبری حفظه الله در دانشگاه ها (جامعة آماری پژوهش) با استفاده از نمونه گیری تصادفی، تعداد 400 نفر (پسر و دختر) انتخاب شدند. . همة شرکت کنندگان به گویه های پرسش نامه های پایبندی مذهبی جان بزرگی و همدلی (فهرست واکنش های بین فردی) دیویس پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از نسخة بیستم نرم افزار آماری SPSS و کاربرد روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و آزمونZ نشان داد که میان متغیرهای پایبندی مذهبی و همدلی و زیرمقیاس های آنها (به جز زیرمقیاس های پایبندی مذهبی و خیال) رابطه ای معنادار وجود دارد و نیز نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، از معناداری تفاوت نمرات کل پایبندی و زیرمقیاس های خیال، نگرانی همدلانه و دیدگاه پذیری، و نمرات کل و زیرمقیاس های پایبندی و ناپایبندی مذهبی بین دو گروه دانشجویان دختر و پسر حکایت دارد. ضمن اینکه وضعیت اقتصادی، برخلاف وضعیت تأهل، می تواند نقشی تعدیل کننده ایفا کند.
هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف شناسایی مؤلفه های هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی انجام گرفت، از نوع پژوهش های بنیادی بوده و در آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش را تمامی دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی? و طلاب جامعة الزهراء? در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری در دسترس، 100 نفر انتخاب شدند. محقق پس از مطالعه، یادداشت برداری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل منابع اسلامی و روان شناختی، مهم ترین فضائل اخلاقی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. مؤلفه های هوش اخلاقی بر اساس معیارهای مکارم، محاسن و معالی در حوزة اخلاق، به هفده ویژگی رسید و در سه دستة الهی، فردی و اجتماعی تقسیم گردید. برای بررسی میزان مطابقت مستندات اسلامی با مؤلفه های هوش اخلاقی از نظر کارشناسان خبرة دین استفاده شد. میانگین کل 7/3 نشانگر موافقت 92 درصدی کارشناسان در خصوص تطابق مستندات با مؤلفه هاست. هماهنگی میان مستندات با گویه ها، میانگینی در حد 51/3 بدست داد. جهت سنجش روایی ملاک، آزمون محقق ساخته به همراه آزمون هوش اخلاقی (MCI) اجرا شد. همبستگی دو آزمون با 84/0 نشان دهندة روایی بالای آزمون است. مؤلفه های آزمون هوش اخلاقی اسلامی با کل آزمون، همبستگی بالا و با یکدیگر همبستگی مثبت و پایین داشتند که نشان دهندة روایی سازة آزمون محقق ساخته است. اعتبار آزمون بواسطة بررسی همسانی درونی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و نتیجة آن در سطح 96/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 93/0 تا 95/0 به دست داد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پرسش نامه تهیه شده از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به سردرد میگرنی، سردرد تنشی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سردرد هدف بزرگی برای مداخلات بهداشت عمومی به شمار می رود. از آنجا که استرس و آشفتگی های هیجانی به عنوان عوامل راه انداز مهم در انواع سردرد مطرح هستند، بنابراین موضوع تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی در سازگاری و کنترل مؤثر این اختلال مطرح باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرنی، سردرد تنشی و افراد بهنجار بود. طی یک طرح علی- مقایسه ای دو گروه 30 نفری از کلیه بیماران مبتلا به سردرد میگرنی و سردرد تنشی، مراجعه کننده به کلینیک نورولوژی بیمارستان امام حسین (ع) تهران با تشخیص نورولوژیست در چهارچوب ملاک های تشخیصی انجمن بین المللی سردرد به صورت در دسترس انتخاب و با گروه بهنجار همتاسازی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افراد مبتلا به سردرد میگرنی نسبت به گروه بهنجار از راهبردهای مثبت کمتری استفاده می کنند. همچنین زنان در هر دو گروه مبتلا به سردرد میگرنی و بهنجار از مردان مبتلا به میگرن و بهنجار در استفاده از راهبردهای مثبت نمرات بالاتری کسب کردند. بدین صورت آموزش تنظیم هیجان با آگاه نمودن مبتلایان به سردرد از هیجان ها ی مثبت و منفی خود و کمک به پذیرش و ابراز به موقع آنها، می تواند سلامت روان آنان را ارتقاء بخشد، لذا آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به این گروه پیشنهاد می شود.
نقش خودکارآمدی و هراس اجتماعی در پیش بینی وابستگی به اینترنت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال اعتیاد اینترنتی جلب توجه فزاینده ای در رسانه های عمومی و در میان پژوهشگران داشته، به عنوان مقوله ای از اعتیاد رفتاری مفهوم سازی شده و معیارهای تشخیصی مختلفی برای آن پیشنهاد گردیده است. هرچند، توافقی درباره درستی تشخیص اختلال اعتیاد اینترنتی وجود ندارد، اولین نگرانی درباره همبودی های آن است. هدف عمده پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان وابستگی به اینترنت، هراس اجتماعی و خودکارآمدی در میان دانش آموزان بود. بدین منظور، نمونه ای به روش خوشه ای و به تعداد 100 نفر از دانش آموزان انتخاب شد. تمامی شرکت کنندگان به سوال های سه پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ، پرسشنامه هراس اجتماعی و خودکارآمدی عمومی شرر پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها نتایج با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میان وابستگی به اینترنت و هراس اجتماعی (791/0=r و 01/0P <) و همچنین میان هراس اجتماعی و خودکارآمدی (752/0- =r و 01/0P <) رابطه معناداری وجود دارد. بعلاوه، نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که خودکارآمدی و هراس اجتماعی می توانند در مجموعه 66 درصد از واریانس وابستگی به اینترنت را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به حضور همزمان هر دو اختلال مذکور در یک فرد و تقویت خودکارآمدی دانش آموزان تأکید می شود.
واکاوی \""الگوی کارآموزانه تربیت معلم\"" در دانشگاه آکسفورد و ارائه دلالتهایی برای نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام تربیت معلم در دانشگاه آکسفورد با نام \""الگوی کارآموزانه\"" در سایه نگرشی مدرسه-بنیان در تربیت حرفه ای معلمان، یک مدل مشارکتی موفق میان نهاد مدرسه و دانشگاه به شمار می آید.سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی مذکور دارای چه ویژگیهای مشهود و ضمنی است که توانسته هم در فرآیند (یعنی اجرای برنامه) و هم در برآیند (یعنی دانشجو- معلمان) توفیق داشته باشد. بنابراین در این تحقیق برآنیم تا فرآیند تربیت حرفه ای دانشجو- معلمان در این الگو مورد واکاوی قرار گیرد تا از این معبر، بتوان دلالتها و روشنگریهایی را برای نظام متناظر آن در ایران به دست آورد. روش تحقیق به کار گرفته شده در طرحهای پژوهشی \""موردکاوی\"" جای می گیرد و از انواع سه گانه آن، در زمره موردکاوی توصیفی واقع می شود که هدفش ارائه توصیف غنی – به همراه درجه ای از تبیین- از مورد مورد مطالعه هم از بعد ساختار و هم از بعد تراکنشهای ضمنی است. تجربه زیسته نگارنده، مشاهده، مصاحبه با رئیس وقت دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه آکسفورد ، پروفسور ریچارد پرینگ، که مدیریت اجرایی دوره تربیت معلم را سیزده سال بر عهده داشته، یادداشتهای میدان عمل و مصاحبه با استادان، معلمان راهنما و دانشجو- معلمان ابزارهای تولید داده های مورد نیاز بوده است. توصیف و تحلیلهای ارائه شده به این ترتیب طبقه بندی شده است: ابتدا ابعاد مفهومی، تاریخی-اجتماعی و ساختاری این الگو مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس عناصر سازنده آن بر اساس یک چارچوب نظری منتخب بررسی شده و بخش پایانی مقاله به ارائه دلالتهای الگوی مذکور برای نظام تربیت معلم در ایران اختصاص یافته است.
بررسی اثربخشی تلفیق ویدیوکست با آموزش مجازی بر یادگیری دانشجویان مجازی دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی تلفیق ویدیوکست با آموزش مجازی بر یادگیری دانشجویان مجازی دانشگاه پیام نور انجام شده است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد مجازی رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه پیام نور در سال 1393 بود. از میان آنها، 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، دو آزمون محقق ساخته درس اصول و روش های برنامه ریزی درسی بود که روایی آن توسط چند تن از استادان متخصص بررسی و تأیید و پایایی آن 78/0 و 72/0 محاسبه گردید. روش کار بدین صورت بود که ابتدا، کتاب اصول و روش های برنامه ریزی درسی تألیف فتحی واجارگاه به دو قسمت (هر قسمت شامل چهار فصل) تقسیم گردید. سپس، به طور تصادفی یک قسمت به شیوه آموزش مجازی معمول در دانشگاه پیام نور، آموزش داده شد و قسمت بعدی به صورت تلفیقی از آموزش مجازی رایج و ویدیوکست به صورت یک برنامه ویدیویی یک ساعته از تدریس استاد در کلاس درس حضوری برای هر فصل با فرمت MP4 در سایت مجازی جهت آموزش دانشجویان قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین یادگیری دانشجویان در روش ترکیبی (تلفیق ویدیوکست و آموزش مجازی) با آموزش مجازی صرف اختلاف معناداری وجود دارد. لذا، با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد، اثربخشی ویدیوکست در تلفیق با آموزش مجازی بر یادگیری دانشجویان بیشتر است و بهتر است در طراحی دوره های مجازی مورد توجه قرار گیرد.
پیش بینی کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی بر مبنای عوامل روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مبتلایان به سرطان پستان دچار مشکلات زیادی در حیطه سلامت روان می شوند که اختلال در کیفیت زندگی از مهم ترین پیامدهای آن می باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش پیش بین عوامل روانشناختی، طبی و جمعیت شناختی درکیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی طراحی گردیده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد پژوهش در این مطالعه متشکل از 341 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. ابزارگردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) وکیفیت زندگی 36 سؤالی (SF-36) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس، آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و تحلیل رگرس یون خطی چندگانه، استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، کیفیت زندگی اکثریت (51درصد) واحدهای مورد پژوهش متوسط (66-34) بود. در زمینه وضعیت سلام ت روان مبتلایان، میانگین «اختلال درعملکرداجتماعی» ازحیطه سلامت روان30/4±7/9 بودکه از سایرحیطه ها بیشتر است. بنابراین سرطان پستان بیشترین اثر را بر عملکرداجتماعی بیماران گذاشته است.
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ارتباط آماری معنی داری بین کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان با سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات ایشان وجود داشت. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 41 درصد از واریانس نمرات کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات تبیین گردید(0/41R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان را می توان در قالب یک معادله رگرسیون به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات پیش بینی کرد.
تاثیرآموزش تاب آوری بر سلامت روان، خوش بینی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیرآموزش تابآوری بر سلامت روان، خوشبینی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانوار شهر سبزوار بود. این پژوهش نیمه تجربی و با استفاده از روش پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 42 نفر از زنان مذکور که داوطلب شرکت در برنامه آموزشی(10 جلسه 90 دقیقه ای طی 10 هفته) بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 21 نفر) قرار گرفتند. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمعیت شناسی، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (28- GHQ)، مقیاس خوش بینی شی یر و کارور(LOT-R) و مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران(SWLS) جمع آوری گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری بر افزایش سلامت روان، خوش بینی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانوار موثر بوده است. بنابراین، می توان از آموزش مهارت تاب آوری به عنوان روشی کارآمد برای افزایش سلامت روان، خوش بینی و رضایت از زندگی زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.د.
نقش عوامل فردی، سازمانی و فنی در پیش بینی باورهای رفتاری، هنجاری و کنترلی معلمان نسبت به اشتراک دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش عوامل فردی، سازمانی و فنی در پیش بینی باورهای رفتاری، هنجاری و کنترلی معلمان نسبت به اشتراک دانش است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- همبستگی بهره گرفته شده است. همه معلمان دوره راهنمایی شهر رشت خوار جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند که عده آنان 317 نفر بوده است. از این مجموع، 173 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های مورد نیاز از دو پرسشنامه اشتراک دانش و عوامل سازمانی اشتراک دانش چناماننی و همکاران (2012) استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مؤلفه تمایل به اشتراک دانش بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است و مؤلفه های رفتار اشتراک دانش، باورهای هنجاری، باورهای کنترلی و باورهای رفتاری نسبت اشتراک دانش در مراتب بعدی قرار گرفته اند. نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داده است که باورهای هنجاری و باورهای کنترلی به طور مستقیم و غیرمستقیم نقشی تعیین کننده در ایجاد تمایل و رفتار اشتراک دانش معلمان دارند. درحالی که باورهای رفتاری بر تمایل و رفتار اشتراک دانش اثر معنادار ندارد. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که درک از دست دادن قدرت، درک لذت بردن از کمک به دیگران، کسب شهرت، نوآوری و فناوری با واسطه باورهای هنجاری بر تمایل به اشتراک دانش اثر می گذارد و سه عامل فواید ادراک شده، فناوری و نوآوری با واسطه باورهای کنترلی بر رفتار اشتراک دانش اثر مستقیم دارند. در این میان، انگیزه های سازمانی درک شده بدون واسطه بر تمایل به اشتراک دانش اثر می گذارد.
امید شغلی: نقش عوامل شخصی، اجتماعی و حمایت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی عوامل مرتبط با امید شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت.گروه نمونه، 300 نفراز دانشجویان دانشگاه اصفهان بودندکه به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس امید شغلی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی، مقیاس شناسایی وضعیت افتراقی، پرسشنامه چشم انداز زمان و پرسشنامه حمایت خانواده ادراک شده بود. نتایج نشان داد که حمایت خانواده به طور غیرمستقیم از طریق پرستیژ اجتماعی و قدرت اجتماعی با امید شغلی رابطه داشت. همچنین حمایت خانواده با خودکارآمدی به طور غیرمستقیم از طریق قدرت اجتماعی رابطه داشت. از بین ابعاد موقعیت اجتماعی ادراک شده، بعد قدرت اجتماعی از طریق خودکارآمدی با امید شغلی رابطه غیرمستقیم داشت و بعد پرستیژ اجتماعی با امید شغلی رابطه مستقیم داشت. همچنین خودکارآمدی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با امید شغلی رابطه داشت. از بین ابعاد چشم انداز زمان، بعد حال لذت گرا با امید شغلی رابطه مثبت معنادار و بعد حال سرنوشت رابطه منفی معنادار داشت. به طورکلی نتایج نشان داد، خودکارآمدی، ابعاد پرستیژ اجتماعی، قدرت اجتماعی، چشم انداز حال لذت گرا، حال سرنوشت و حمایت خانواده می توانند امید شغلی را پیش بینی کنند.