فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی عوامل سازنده گرایش استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر به آموزش الکترونیکی انجام شد. پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها، پیمایشی و از نوع مطالعه، اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر 300 نفر از استادان شاغل در دانشکده های مختلف در سال 1393 می باشند. از بین افراد جامعه، 169 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای شناسایی عوامل سازنده گرایش استادان به آموزش الکترونیکی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن بر اساس نظر استادان و متخصصان تأیید و ضریب آلفای کرونباخ آن 79/0 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته ها، سه عامل به ترتیب: حمایت و پشتیبانی مدیران، عوامل محیطی؛ زیرساخت ها و تجهیزات نظام آموزش الکترونیکی؛ و محتوای آموزش الکترونیکی با بیشترین بار عاملی در حدود 70% از عوامل سازنده گرایش به آموزش الکترونیکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر هستند و هم چنین، شاخص های اینترنت پرسرعت، وجود امکانات سخت افزاری، رعایت استانداردها، حمایت و پشتیبانی مدیران از مهم ترین شاخص ها در جهت گرایش استادان دانشگاه مذکور به آموزش الکترونیکی می باشند. با توجه به بالا بودن درصد واریانس عامل اول، اولویت اول برای گرایش استادان به آموزش الکترونیکی، حمایت مدیران می باشد و اولویت دوم، عوامل محیطی، زیرساخت ها و تجهیزات نظام آموزش الکترونیکی می باشد.
پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خارش، علامت اصلی بسیاری از بیماری های پوستی است که تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی بود.
روش کار: در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 بیمار با تشخیص بیماری های پسوریازیس، درماتیت آتوپیک و کهیر مزمن که طی فصول تابستان و پاییز 1393 به کلینیک پوست بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد و بخش نوردرمانی مراجعه کرده بودند، در صورت دارا بودن شرایط ورود پس از اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داوطلبان به پرسش نامه های تیپ شخصیتیD، خودآگاهی و پرسش نامه ی اضطراب و افسردگی بیمارستانی پاسخ دادند. برای بررسی ادراک خارش از مقیاس آنالوگ دیداری و پرسش نامه ی کیفیت زندگی مبتلایان به خارش استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری داده ها محاسبه گردید.
یافته ها: ویژگی های شخصیتی و آشفتگی های روان شناختی در مجموع می توانند 5/70 درصد از واریانس ادراک خارش را تبیین نمایند. در این میان افسردگی (0001/0P<)، خلق منفی (0001/0P<)، خودآگاهی عمومی (004/0P<) و بازداری اجتماعی (009/0 P<) بیشترین سهم را داشته اند.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در ادراک خارش اثرگذار هستند.
رابطه بین آموزش سواد اطلاعاتی با عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، دسترسی به اطلاعات و استفاده مؤثر از آن برای تمام اقشار جامعه به منزله یک اصل اساسی در زندگی اجتماعی و حرفه ای به شمار می رود. در این راستا، داشتن سواد اطلاعاتی ابزار ارتباط با جهان می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین آموزش سواد اطلاعاتی با عملکرد تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته های علوم تربیتی، مشاوره و روان شناسی به تعداد 688 نفر بود. نمونه آماری از طریق جدول کرجسی و مورگان، 242 نفر تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب رشته تحصیلی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی آن توسط استادان و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برابر 0/79 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو راهه و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی سؤالات تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین آموزش سواد اطلاعاتی (یافتن، استفاده کردن و انگیزه) با عملکرد تحصیلی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد و 10/5 درصد تغییرات عملکرد تحصیلی دانشجویان را متغیر آموزش سواد اطلاعاتی تبیین می کند.
مقایسه مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پ ژوهش حاضر، با هدف مقایسه مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان مدارس دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی استان مازندران در سال 1393 انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و عادی استان مازندران بود. از میان آنها، به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (200 نفر از دانش آموزان مدارس هوشمند و 200 نفر از دانش آموزان مدارس سنتی). برای گردآوری داده ها، پرسش نامه مهارت های خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) با پایایی 0/92استفاده شده است. روش های آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری) بوده است. یافته ها نشان داد که مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی دارای تفاوت معناداری است. هم چنین، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان در مدارس هوشمند بیشتر از دانش آموزان مدارس غیرهوشمند است. به نظر می رسد، به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات، از طریق برنامه هوشمندسازی مدارس در استان مازندران به خوبی توانسته است مهارت های خودتنظیم دانش آموزان را ارتقاء دهد.
مفهوم پردازی هویت حرفه ای اعضای هیات علمی؛ ارائه یک مدل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین و کاوش الگوی کیفی هویت حرفه ای اعضای هیات علمی انجام شد. پژوهش، از نظر طرح، جزء پژوهش های کیفی و از منظر راهبرد، جزء پژوهش های مطالعه موردی کیفی است. مشارکت کنندگان بالقوه ی پژوهش، اعضای هیات علمی دانشگاه های کشور در حوزه ی روانشناسی و آموزش عالی هستند که با روش نمونه گیری هدفمند صاحب نظران کلیدی و در ادامه تکنیک اشباع نظری، 12 تن از اعضای هیات علمی دانشگاه های؛ شیراز، تربیت مدرس، رازی کرمانشاه، یزد و علوم تحقیقات تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار""بررسی اسناد"" و ""مصاحبه نیمه ساختار یافته"" استفاده گردید. با روش همسو سازی، اعتبارپذیری داده ها تایید شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. پس از آن اقدام به کدگذاری داده ها برای شناخت عوامل، ملاک ها و نشانگرهای الگو گردید. سرانجام یافته اصلی پژوهش، طراحی مدل هویت حرفه ای اعضای هیات علمی با 5 مضمون فراگیر 1) زمینه ای 2) شخصی 3) فرهنگی اجتماعی 4) حرفه ای و 5) سیاسی اقتصادی بود. یافته های این مطالعه می تواند در سیاست گذاری در زمینه ارتقای هویت حرفه ای اعضای هیات علمی مورد توجه برنامه ریزان و مدیران آموزش عالی قرار گیرد.
اثربخشی موسیقی درمانی بر اضطراب و افسردگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین اثربخشی موسیقی درمانی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن MS تهران بودند که 30 نفر از آن ها به روش تصادفی انتخاب و به روش کاملاً تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون افسردگی و اضطراب بک استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به MS در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. به عبارت دیگر میانگین نمرات افسردگی و اضطراب بر اثر موسیقی درمانی کاهش یافت. این یافته ها حاکی از آن است که موسیقی درمانی می تواند به عنوان یک روش درمانی غیر دارویی و با هزینه ای بسیار کم تر، در بهبود علائم افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به MS استفاده شود.
تاثیر آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی ذهنی در ارتقاء عملکرد ورزشی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های روانی تصویرسازی ذهنی در ارتقاء عملکرد ورزشی بازیکنان فوتبال انجام شد. 60 بازیکن پسر(20-28سال) به روش نمونه گیری در دسترس از بین تیم های نیمه حرفه ای فوتبال استان تهران انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل(30N1=N2=) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. ابتدا عملکرد ورزشی، مهارت های تصویرسازی و خودگویی بازیکنان به ترتیب با استفاده ابزارهای فهرست وارسی رفتار ، مهارت های روانی و مهارت خودگویی اندازه گیری شدند، سپس مهارت های تصویرسازی و خودگویی در 14جلسه گروهی به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه کنترل فقط مهارت های فنی را تحت نظر مربی تمرین کردند. بعد از مداخلات، عملکرد ورزشی آزمودنی ها دوباره اندازه گیری شد. دو هفته بعد، به منظور تعیین ماندگاری مداخلات، عملکرد آزمودنی ها در مرحله پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی ذهنی می توانند عملکرد های «پاس دادن، حفظ و کنترل توپ و گرفتن توپ از حریف» را به طور معناداری افزایش دهند. همچنین نتایج نشان داد که اثر مداخلات در مرحله پیگیری ماندگار بوده است. نتایج شواهدی را پیشنهاد می کند که برنامه آماده سازی روانی مبتنی بر خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی روش مناسبی برای ارتقاء سطح عملکرد بازیکنان فوتبال است. لذا به منظور بهبود سطح آمادگی روانی و عملکرد فرآیندی بازیکنان فوتبال، لازم است زمینه به کارگیری برنامه آماده سازی روانی بازیکنان فراهم شود.
تأثیر محرک استرس زا بر فشار خون و ضربان قلب بیماران عروق کرونری در مقایسه با افراد سالم بر اساس سطوح هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور تعیین تأثیرات محرک استرس زا بر فشار خون و ضربان قلب بیماران عروق کرونری در مقایسه با افراد سالم براساس سطوح هیجان خواهی انجام شده است. 78 مرد بیمار عروق کرونری و 85 مرد سالم، پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن (فرم کوتاه) را تکمیل کردند. سپس بر اساس نمره های نهایی، 30 نفر از بیماران عروق کرونری (15مرد بیمار هیجان خواه و 15 مرد بیمار هیجان گریز) مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی تبریز، و 30 مرد سالم (15مرد بیمار هیجان خواه و 15 مرد بیمار هیجان گریز) به شیوه در دسترس انتخاب شدند (دامنه سنی 50-30). ابتدا فشار خون و تعداد ضربان قلب بدون ارائه هرگونه محرکی به عنوان خط پایه ثبت شد، سپس محرک استرس زا به هر یک از آزمودنی ها القا شد و پس از القای محرک، دوباره فشار خون و ضربان قلب آنها اندازه گیری و ثبت شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد که محرک استرس زا بر فشار خون و ضربان قلب آزمودنی ها تأثیر گذاشته به طوری که میانگین نمرات شاخص های فیزیولوژیکی در پس آزمون بیشتر از پیش آزمون می باشد. نتایج همچنین نشان داد که بیماران هیجان گریز افزایش بیشتری را در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک نسبت به افراد سالم هیجان گریز بعد از ارائه محرک استرس زا به دست آوردند. بر اساس نتایج پژوهش به دست آمده می توان گفت که بیماران هیجان گریز عواطف منفی بیشتری نسبت به افراد سالم هیجان گریز تجربه می کنند و این عواطف منفی باعث افزایش بیشتر پاسخ های قلبی- عروقی این افراد می شود. بنابراین، می توان از شیوه های القای خلق و عاطفه مثبت در راستای بهبود سلامت افراد بهره گرفت.
رابطه فاجعه آفرینی و اضطراب مرتبط با درد با ناتوانی ناشی از سردرد در افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میگرن یکی از شایع ترین انواع سردرد می باشد که تأثیر بسزایی بر عملکرد بیماران و حتی منجر به ناتوانی آن ها می شود. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین فاجعه آفرینی و اضطراب ناشی از درد میگرن با سلامت بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی- همبستگی، بر روی 178 بیمار مبتلا به سردرد میگرن انجام شد. این افراد به مطب های خصوصی متخصصان مغز و اعصاب و بیمارستان های شهر تهران مراجعه کردند و مبتلا به میگرن توسط پزشک متخصص مغز و اعصاب تشخیص داده شدند. انتخاب بیماران به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. آن ها 3 پرسش نامه سنجش ناتوانی ناشی از سردرد (Headache Disability Inventory یا HDI)، فاجعه آفرینی درد (Pain Catastrophizing Scale یا PCS) و اضطراب درد (Pain Anxiety Symptoms Scale یا PASS-20) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، بین هر دو متغیر فاجعه آفرینی (64/0 = R) و اضطراب مرتبط با درد (62/0 = R) با ناتوانی ناشی از سردرد، همبستگی مثبت معنی دار وجود داشت. اضطراب مرتبط با درد قادر به پیش بینی 36 درصد از واریانس ناتوانی ناشی از سردرد بود (001/0 > P) که با ورود خرده مقیاس های متغیر فاجعه آفرینی، از میزان این پیش بینی کاسته شد. این موضوع تأثیر بسزای متغیر فاجعه انگاری و خرده مقیاس های آن را در پیش بینی میزان ناتوانی ناشی از سردرد نشان داد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش متغیرهای روان شناختی در پیش بینی ناتوانی ناشی از سردرد بیماران مبتلا به میگرن تأکید نمود. بر اساس نتایج این مطالعه، سطح فاجعه آفرینی می تواند ناتوانی ناشی از سردرد را پیش بینی کند. بنابراین، توجه به نقش فاجعه آفرینی مبتلایان به سردرد میگرنی مزمن، یکی از مضامین بالینی این پژوهش به شمار می رود. این موضوع می تواند به افزایش کیفیت زندگی مبتلایان به میگرن کمک نماید.
تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیرمنطقی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی نوجوانان بزهکار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که به شکل پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه مورد پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب و سپس (15 نفردر گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه نود دقیقه ای مثبت نگری را دریافت کردند. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که ارایه مداخله آموزش مثبت نگری باعث افزایش معنادار شادکامی و کاهش نمره کل باورهای غیر منطقی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از روش آموزش مهارت مثبت نگری می توان به عنوان روشی کارآمد برای کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی نوجوانان بزهکار استفاده نمود.
پیش بینی انسجام و کارکردهای خانوادگی در زوج ها، براساس عمل به باورهای دین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
34-41
حوزههای تخصصی:
عمل به باورهای دینی می تواند رابطه ها، تصمیم گیری ، تعهد و فرزندپروری زوج ها را متأثر سازد و سبب ارتقای عملکرد خانواده و استحکام بنیان آن گردد. این مطالعه با هدف بررسی انسجام و کارکردهای خانوادگی در زوج ها، براساس عمل به باورهای دینی، در شهر تبریز صورت گرفته است. مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع مطالعه ی توصیفی است که به روش مقطعی انجام گرفته. روش نمونه گیری در این مطالعه، از نوع نمونه گیری در دسترس بوده(37 زن ، 40 مرد) و جامعه ی مورد مطالعه نیز کل دبستان های پسرانه ی شهر تبریز بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مقیاس عمل به باورهای دینی(معبد دو) و مقیاس عملکرد خانواده(FAD) بوده است. داده ها نیز با نرم افزار SPSS و با تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: کارکرد کلی خانواده با میزان دین داری، رابطه ی مثبت معناداری داشت(r= 0.375, P<0.01). تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که میزان دین داری زنان و مردان، سهم معناداری در تبیین و پیش بینی تغییرهای کارکرد کلی خانواده دارد(P<0.01). نتیجه گیری: عمل به باورهای دینی می تواند انسجام و کارکرد خانوادگی را در زوج ها پیش بینی کند و باعث ارتقای رابطه های مثبت بین اعضای خانواده گردد.
مقایسه نیم رخ مهارت های ذهنی ورزشکاران نخبه و غیر نخبه رزمی کار
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه منتخبی از مهارت های ذهنی در بین ورزشکاران نخبه و غیرنخبه نیروهای مسلح و همچنین مقایسه آنها با ورزشکاران نخبه ملی انجام گردید. روش: روش تحقیق توصیفی و از نوع علی مقایسه ای می باشد. بدین منظور تعداد 141 ورزشکار نخبه و غیر نخبه رزمی کار به صورت تصادفی از جامعه های مربوطه انتخاب و پرسشنامه مهارت های ذهنی اوتاوا-3 را تکمیل نمودند. این پرسشنامه 12 مهارت ذهنی را در سه دسته مهارت های ذهنی پایه، مهارت های روان تنی و مهارت های شناختی مورد سنجش قرار می دهد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS 18انجام شد. نتایج: یافته ها نشان داد که ورزشکاران نخبه نیروهای مسلح در هشت مهارت روانی شامل اعتمادبه نفس، تعهد، هدف گزینی، آرام سازی، نیروبخشی، تصویر سازی، تمرین ذهنی و طرح ریزی مسابقه نسبت به ورزشکاران غیر نخبه به طور معنا داری امتیازات بالاتری کسب کردند، اما در چهار مهارت روانی کنترل ترس، مقابله با استرس، تمرکز و بازیابی تمرکز تفاوتی بین آنها مشاهده نشد. این در حالی بود که ورزشکاران نخبه ملی نسبت به ورزشکاران غیر نخبه، علاوه بر مهارت های فوق در دو مهارت مقابله با استرس و تمرکز نیز به طور معناداری امتیازات بالاتری کسب کردند. بحث: یافته ها نشان می دهد که احتمالاً سطوح بالاتر مهارت های روانی در نزد بازیکنان نخبه می تواند یکی از دلایل کسب موفقیت آنان در مسابقات باشد. بر اساس این یافته ها به مربیان نیروهای مسلح پیشنهاد می شود که با به کارگیری مهارت های فوق برای ورزشکاران غیرنخبه (که موفق به کسب مقام نشده اند) باعث ارتقای سطح عملکرد این ورزشکاران شوند. همچنین به رزمی کاران نخبه توصیه می شود که مهارت های کنترل ترس، مقابله با استرس، تمرکز و بازیابی تمرکز را برای دستیابی به اجرایی هر چه بهتر و حفظ سطح مهارتی خود بهبود بخشند.
انگیزش اجتماع یار و عملکرد شغلی: نقش تعدیل کننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست در رابطه بین انگیزش اجتماع یار و عملکرد شغلی است.اعضای نمونه پژوهش حاضر شامل 360 نفر (260 مرد و 100 زن) از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز بودند که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسشنامه انگیزش اجتماع یار، مقیاس عملکرد تکلیفی مقیاس انگیزش درونی، مقیاس هویت تکلیف ادراک شده و مقیاس صداقت در پرسشنامه قابلیت اعتماد پاسخ دادند و جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که انگیزش اجتماع یار رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد شغلی دارد و انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست تعدیل کننده این رابطه هستند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که انگیزش اجتماع یار عامل مهمی در ارتقای سطح عملکرد شغلی کارکنان است و هم چنین این رابطه زمانی قوی تر می شود که افراد از سطح بالاتر انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست برخوردار باشند. بنابراین با ارتقای سطح این متغیرها در کارکنان می توان به میزان بیشتری از آثار مثبت انگیزش اجتماع یار کارکنان در سازمان ها بهره مند شد.
شناسایی مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر وب بر اساس دیدگاه دبیران و کارشناسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارایه الگویی برای تدوین برنامه درسی مبتنی بر وب است. این تحقیق، به صورت توصیفی تحلیلی بوده و با عنایت به پرسش های تحقیق از نوع کاربردی است. جامعه آماری، شامل 524 نفر از دبیران هنرستان های فنی حرفه ای و 58 نفر از کارشناسان علوم تربیتی شهرستان لاهیجان در سال 1393 بود که از این تعداد 308 نفر از دبیران و 58 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته متشکل از 72 سؤال برنامه درسی مبتنی بر وب است. برای بررسی روایی سازه پرسش نامه، از برآورد کفایت نمونه برداری (KMO) و آزمون کرویت بارتلت که حکایت از وجود شرایط مناسب اجرای تحلیل عاملی دارند، استفاده شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 برآورد شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. تحلیل عاملی بر پایه روش تحلیل مؤلفه های اصلی، انجام گرفت و نتایج نشان داد، برنامه درسی مبتنی بر وب، شش مؤلفه اساسی دارد و قابل مدل سازی است. این تعداد مؤلفه ها روی هم 280/51 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین می کنند. در مرحله نهایی با استفاده از چرخش Olbimin ماتریس عاملی ساختار ساده عامل ها به دست آمد. عامل ها تحت عناوین اهداف و نیازها، محتوا و منابع، شیوه های یاددهی- یادگیری، اجرا و ارزشیابی نام گذاری شدند. در نهایت با توجه به این شش عامل مؤثر بر برنامه درسی مبتنی بر وب، مدل مفهومی آن طراحی شد.
تأثیر آموزش به کمک بازی رایانه ای دالان سبز در افزایش یادآوری مفاهیم شیمی اول دبیرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشکل فراموشی مفاهیم درسی در طول تعطیلات تابستانی و یا عید نوروز در ایران، یکی از دغدغه های اساسی دبیران است. این مقاله، به بررسی تأثیر یک بازی محقق ساخته به نام دالان سبز بر یادآوری مفاهیم شیمی پایه اول متوسطه می پردازد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی از نوع شبه آزمایشی است و هدف آن تأثیر آموزش درس شیمی به کمک بازی دالان سبز در سال 1393 بوده است. در این پژوهش، از طرح گروه آزمایش و کنترل با حذف تأثیرات متغیر هم پراش (نمرات اندازه گیری شده پیش آزمون قبل از اعمال هرگونه آزمایش روی فراگیران) استفاده شده است. نمونه های پژوهش حاضر، سه گروه ۳۰ نفری (۹۰ نفر) از یک دبیرستان پسرانه در شهرستان کوهرنگ بوده اند که به دلیل طولانی بودن روند پژوهش و برای به صفر رساندن افت آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با تجزیه و تحلیل کوواریانس (آنکوا) انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تأثیر استفاده از بازی دالان سبز نسبت به بازی بدون مفاهیم شیمی، با در نظر گرفتن متغیر هم پراش، تفاوت معنی داری را نشان می دهد. آن چه در این پژوهش نتیجه گیری می شود این است که این بازی نقش ارزنده ای در به یادآوردن مفاهیم درسی داشته است. در نتیجه، می توان از آن برای بهینه کردن اوقات فراغت فراگیران به همراه رضایت خاطر آنان استفاده کرد.
رابطه پایبندی مذهبی با همدلی درمیان دانشجویان دختر و پسر؛ با توجه به وضعیت اقتصادی و تاهل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همدلی، متغیری تأثیرگذار در کیفیت روابط بین فردی است که مؤلفه های شناختی، هیجانی و رفتاری ویژة خود را دارد. هدف این پژوهش، تعیین رابطة همدلی و مؤلفه های آن با پایبندی مذهبی است. پژوهش پیش رو، توصیفی و از نوع همبستگی و علّی مقایسه ای است. بدین منظور، از میان دانشجویان مرتبط با ادارة مشاورة نهاد مقام معظم رهبری حفظه الله در دانشگاه ها (جامعة آماری پژوهش) با استفاده از نمونه گیری تصادفی، تعداد 400 نفر (پسر و دختر) انتخاب شدند. . همة شرکت کنندگان به گویه های پرسش نامه های پایبندی مذهبی جان بزرگی و همدلی (فهرست واکنش های بین فردی) دیویس پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از نسخة بیستم نرم افزار آماری SPSS و کاربرد روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و آزمونZ نشان داد که میان متغیرهای پایبندی مذهبی و همدلی و زیرمقیاس های آنها (به جز زیرمقیاس های پایبندی مذهبی و خیال) رابطه ای معنادار وجود دارد و نیز نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، از معناداری تفاوت نمرات کل پایبندی و زیرمقیاس های خیال، نگرانی همدلانه و دیدگاه پذیری، و نمرات کل و زیرمقیاس های پایبندی و ناپایبندی مذهبی بین دو گروه دانشجویان دختر و پسر حکایت دارد. ضمن اینکه وضعیت اقتصادی، برخلاف وضعیت تأهل، می تواند نقشی تعدیل کننده ایفا کند.
تاثیر نرم افزار چندرسانه ای زبان بر آموزش زبان و گفتار کودکان آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر نرم افزار چندرسانه ای زبان بر آموزش زبان و گفتار کودکان آسیب دیده شنوایی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. از میان 60 نوآموز زیر 8 سال آسیب دیده شنوایی استان مازندران 30 نفر به عنوان نمونه به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به 2 گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. پیش آزمون از هر 2 گروه گرفته شد و بعد گروه آزمایش به مدت 2 ماه (15 جلسه) با نرم افزار آموزشی چندرسانه ای زبان و گفتار آموزش دیدند. در پایان از هر 2 گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزارهای این پژوهش، آزمون تولد و نرم افزار چندرسانه ای زبان و گفتار بود و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش با نرم افزار در رشد گفتار و زبان کودکان آسیب دیده شنوایی تاثیر معنی دار دارد و (P<0/05) عملکرد کودکانی که به وسیله نرم افزار چندرسانه ای آموزش دیدند، در مقایسه با کودکانی که آموزش ندیدند، در آزمون زبان و گفتار به طور قابل ملاحظه ای بهتر شده است.
نتیجه گیری: آموزش با نرم افزار چندرسانه ای در رشد واژگان تصویری، درک دستوری و تولید کلمه کودکان آسیب دیده شنوایی تاثیرگذار است.
رابطه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه معلمان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 93-1392 بود که با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 338 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها توسط محققان بررسی و تأیید شد. پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ برای پرسش نامه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات برابر با 0/949 و برای پرسش نامه پیشرفت تحصیلی 0/947 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد، به عبارتی، هر چه سواد فن آوری اطلاعات و ارتباطات معلمان بیشتر باشد، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیشتر می شود. هم چنین، تحلیل رگرسیون نشان دادکه به کارگیری کامپیوتر و فایل های مدیریتی و مشاغل و فن آوری اطلاعات و ارتباطات پیش بینی کننده مثبت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هستند.
اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان شاغل متأهل دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل و متأهل بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب، سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواهجایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه تعارضکار-خانواده کارلسون و فرسودگی شغلی مسلش بود. نتایج پژوهش نشان داد که: برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و افزایش عملکرد فردی مؤثر بود اما بر کاهش مسخ شخصیت تأثیر معناداری نداشت. در تعارض کار-خانواده برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان و مبتنی بر توان فرسائی مؤثر بود اما بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار تأثیر معناداری نداشت و در ارتباط با تعارض خانواده-کار نیز به غیر از تعارض مبتنی بر زمان بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار و تعارض مبتنی بر توان فرسایی تأثیر معناداری مشاهده گردید. در نهایت در بررسی تفاوت در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر دانشجویان زن و مرد نتایج نشان داد: بین میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و مسخ شخصیت و افزایش عملکرد فردی تفاوت معناداری وجود نداشت. در تعارض متقابل کار-خانواده نیز در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان، تعارض مبتنی بر رفتار وتعارض مبتنی بر توان فرسائی دانشجویان مرد و زن تفاوت معناداری مشاهده نگردید. نتیجه اینکه تعارضات کار-خانواده و فرسودگی شغلی یکی از عمده ترین مشکلات امروزه خانواده ها و سازمان ها می باشد. بنابراین نیاز به برنامه های توانمندسازی از جمله توانمندسازی شغلی بیش از پیش احساس می شود.