فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به ام اس شهر اصفهان بود.
روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه ی آماری، تمامی بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مرکز درمانی در سال 1398 و حجم نمونه 31 نفر داوطلب مایل به شرکت در جلسات آموزشی بودند که به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. تمامی شرکت کنندگان در شرایط یکسان، پرسشنامه های عواطف مثبت و منفی (واتسون، 1988) و بهزیستی معنوی (دهشیری، 1388) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. سپس مداخله ی آموزش خودشفابخشی هفته ای 1 مرتبه به مدت 14جلسه ی 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر عواطف مثبت و منفی از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی به دلیل عدم برقراری مفروضه توزیع نرمال داده ها از آزمون فریدمن و ویلکاکسون استفاده شد.
یافته ها: آموزش خودشفابخشی توانست ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با طبیعت و عواطف مثبت گروه شرکت کننده را به طور معناداری افزایش دهد (05/0>P) ولی بر ارتباط فرد با دیگران، ارتباط فرد با خدا و کاهش عواطف منفی تأثیر معنا داری دیده نشد.
نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت گرا جهت افزایش بهزیستی معنوی و عواطف مثبت در بیماران مبتلا به ام اس به کار برد.
ساخت و اعتبار یابی آزمون هوش هیجانی دانشجویان پلیس دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
49 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه پلیس علاوه بر داشتن دانش و مهارت های تخصصی و عملی، نیاز به توانایی برقراری ارتباط موثر، خودکنترلی در مقابل فشارها و استرس های شغلی دارد که همگی آن برگرفته از هوش هیجانی است. این پژوهش با هدف طراحی و ساخت ابزار هوش هیجانی پلیس انجام گردیده است. روش: این پژوهش از نوع آمیخته ( ترکیبی) اکتشافی است که در دو بخش انجام شده است. بخش اول شامل 9 نفر از اساتید دانشگاه علوم انتظامی که 7 نفر آنها مذکر و 2 نفر مونث بود و در بخش دوم که شامل دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین اعم از دختر و پسر، به تعداد 206 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند بخش اول از طریق جلسه گروه کانونی تشکیل و با استفاده از نتایج حاصل از مرحله اول، گویه های ابزار تدوین و فرایند روان سنجی آن شامل تعیین روایی صوری،روایی محتوی، روایی سازه با استفاده از تحلیل عامل تاییدی و تعیین پایایی ابزار انجام شد. نتایج آزمون: در تحلیل داده ها، خرده مؤلفه های هوش هیجانی در دو بعد ارتباط موثر وحسن سلوک شناسایی شدند؛ ارتباط موثر: حاوی 6 مضمون فرعی واقعیت سنجی، هوشیاری اجتماعی، استقلال، ابراز هیجان، حل مسئله، جرات ورزی؛ و حسن سلوک: حاوی 6 مضمون فرعی خودآگاهی و خود کنترلی، خود انگیزی، تعهد، کنترل تکانه و مدیریت استرس بود. نتیجه گیری: این ابزار از معیارهای روان سنجی مناسب برای ارزیابی هوش هیجانی پلیس است لذا می تواند ارزیابی هوش هیجانی پلیس در دانشگاه پلیس مورد استفاده قرار گیرد .
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
101 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تبعیت درمانی بیماران مزمن سرطان سینه انجام گرفت.
روش: ین مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بر روی 30 نفر (گروه آزمون 15 نفر و گروه گواه 15 نفر) از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سرطان شهر تهران انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسه ای روان درمانی مثبت گرا قرار گرفتند، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس تبعیت درمانی بیماران مزمن در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش وگروه گواه در نمره های تبعیت درمانی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). روش روان درمانی مثبت گرا تاثیر بر افزایش تبعیت درمانی دارد و درمانگران می توانند از این روش در جهت افزایش تبعیت درمانی این بیماران استفاده نمایند.
نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می توانند در حوزه های درمانی بیماران مزمن سرطان سینه مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل در سال 1402 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد در سال 1402 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت استرس قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982)، استرس شغلی (اورلی و گیردانو، 1980) و روان رنجورخویی (کاستا و مک کری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در نرم افزار SPSS-27 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش خودکارآمدی کارکنان مرکز تماس با کنترل روان رنجورخویی، اثربخش بود (05/0 >p). نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش مدیریت استرس منجر به افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس شغلی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد برگزاری دوره های آموزشی مدیریت استرس برای ایجاد سازگاری روان شناختی بیشتر در راستای مدیریت شرایط استرس زا در محیط های کاری و همچنین ارتقاء سلامت روان کارکنان و درنتیجه بهبود کیفیت و بهره وری سازمانی، به صورت منظم برای کارکنان پیشنهاد می شود.
بررسی نقش عوامل روان شناختی در پیش بینی مشارکت دفاعی (مورد مطالعه: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه سیاست ها و راهبردهای نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی مشارکت دفاعی از منظر عوامل روان شناختی شامل ویژگی های شخصیتی، آگاهی و دانش، اعتماد و احساس کارآمدی بود.روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه افراد (مرد و زن) استان گلستان در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 386 نفر انتخاب و پرسش نامه مشارکت دفاعی، پرسش نامه پنج عاملی شخصیت و پرسش نامه عوامل روان شناختی را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مثبت و معنی دار بین آگاهی (553/0=r، 001/0P )، اعتماد (332/0=r، 001/0P)، کارآمدی (391/0=r، 001/0P)، برون گرایی (127/0=r، 012/0P)، توافق پذیری (139/0=r، 006/0P) و وظیفه شناسی (243/0=r، 001/0P) با مشارکت دفاعی وجود دارد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که به ترتیب آگاهی، وظیفه شناسی، کارآمدی و برون گرایی بیشترین سهم را در پیش بینی مشارکت دفاعی دارند که مجموعاً 35 درصد از واریانس مشارکت دفاعی به وسیله این متغیرهای پیش بین تبیین شد.نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، توجه به عوامل روان شناختی در ارتقاء و توسعه مشارکت دفاعی پیشنهاد می گردد.
مفهوم شناسی تعارض بین فردی در منابع اسلامی: مطالعه ای کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بُعد اجتماعی انسان وابسته به روابط بین فردی اوست، اما سطوح بالای تعارض بین فردی، منجر به کاهش تعهد، افزایش مشکلات ارتباطی، کاهش رضایت شغلی و افزایش استرس می شود. درک صحیح از مفاهیم عمیق به کاربرده شده در منابع اسلامی مستلزم شناخت واژگان است. این پژوهش با هدف مفهوم شناسی «تعارض بین فردی» در منابع اسلامی (قرآن و حدیث) انجام شده است. بدین منظور برای یافتن مفاهیم متناظر، از روش کیفی تحلیل محتوا و برای تبیین ساختار مفهومی از روش معناشناسی زبانی و در بخش بررسی میزان مطابقت این مفاهیم، از روش «روایی محتوایی» استفاده شده است. بدین منظور، به واسطه جملات توصیفی تبیینی مرتبط با موضوع در کتب لغت، اصطلاح شناسی و متون اسلامی جست و جو کردیم. در بخش اول، با تشکیل حوزه معنایی تعارض در روابط بین فردی سی مفهوم شناسایی شد و از این مفاهیم، 23 مفهوم در بررسی روایی تأیید شد که هفت مفهومِ «رقابت»، «تفرقه»، «معارضه»، «ستیز»، «انتقاد»، «تنش» و «کشمکش» حذف شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم مشیر به تعارض در روابط بین فردی در سه بخش مفاهیم حوزه شناختی، یعنی «منافسه»، «تضارب آرا»، «تفرقه»، «شقاق»، «اختلاف»، و مفاهیم حوزه عاطفی، یعنی «تنافر»، «نشوز»، «تفرقه»، «صراع»، و مفاهیم حوزه رفتاری تعارض کلامی، یعنی «مجادله»، «مشاجره»، «مراء»، «تناقض»، «خصومت»، «محاجه»، و غیرکلامی یعنی «مقاتله»، «تضارب»، «معارکه»، «معارضه»، «تضاد»، «عداوه»، «تنازع»، «اعراض» ترسیم پذیر است.
ارائه مدل تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که در عصر امروز تحول دیجیتال به سازمان ها کمک می کند تا با خواسته های مشتریان سازگار شوند و به اهدافی مانند افزایش کارایی، افزایش ارزش مشتری و مدیریت ریسک دست یابند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران می باشد. با توجه به هدف، روش تحقیق کاربردی-توسعه ای و با توجه به روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی بود. داده ها جمع آوری و از طریق روش گراندد تئوری تجزیه و تحلیل شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 6 سؤال بود که با مطالعه پیشینه موضوعی زیر نظر اساتید راهنما و مشاور تهیه و در مصاحبه ها مورد استفاده قرار گرفت. داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه های باز حضوری یا تلفنی از کارشناسان جمع آوری شده است. تعداد شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 10 نفر بود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد عوامل سازمانی، اجتماعی و مشارکتی به عنوان شرایط علی؛ عوامل مدیریتی و فنی به عنوان عوامل زمینه ای؛ عوامل اقتصادی و سازمانی به عنوان عوامل مداخله گر در پذیرش و اجرای تحول دیجیتال منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران تأثیرگذار هستند، بدین معنا که سازمان های ایرانی باید شرایطی را مهیا سازند تا بتواند از دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی استفاده کند. همچنین عامل استراتژیک به عنوان راهبردهای به کارگیری شناسایی گردید و عامل شغلی به عنوان مقوله محوری شناسایی شد، یعنی به عنوان محوری ترین عاملی که باید آماده سازی و مهیا گردد تا بتوان به کارگیری دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی را تسهیل نمود. در نهایت دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی پیامدهایی دارد که شامل پیامدهای شغلی، سازمانی و رفتاری خواهد بود. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های دولتی جهت تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی به این مدل توجه ویژه داشته باشند.
طراحی الگوی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوین بر پایه نیازهای بازار خرده فروشی و اصناف شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای کوچک جزئی جدایی ناپذیر از اقتصادهای پویا را شکل می دهند، با این تفاوت که غالب تئوری های اقتصادی به طور سنتی به پویایی شرکت، صنعت و بازار توجه داشته اند و کمتر اهمیت اقتصادی مشاغل کوچک را مورد توجه قرار داده اند. در ادبیات موجود درباره بازاریابی دیجیتال چهارچوب نظری جامع که مورد توافق همگان باشد، وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای نوین بر پایه نیازهای بازار خرده فروشی و اصناف شهر اصفهان به منظور ارتقاء نتایج کسب و کار می باشد. روش این پژوهش به صورت کیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و مدیران کسب و کار و اساتید بازاریابی استان اصفهان بوده اند که از میان آن ها یک نمونه 14 نفری با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و با آن ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند انجام گرفت. این داده ها با روش نظریه ی زمینه ای بررسی شده است. برای نیل به این هدف ابتدا داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها کدگذاری شده است که در نهایت بدنه اصلی نظریه شکل گرفته و مدلِ دیجیتالی کردن بازاریابی را شکل داده است. بر مبنای تحلیل کیفی و روش داده بنیاد، 145 مفهوم شناسایی شده است که در قالب 6 مضمون اصلی شامل 1) عوامل مؤثر بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط علی (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 6 مضمون پایه ای و 16 مفهوم) 2) ساختار دیجیتالی کردن بازاریابی یا پدیده مرکزی (شامل 1 مضمون سازمان دهنده، 5 مضمون پایه ای و 15 مفهوم) 3) زمینه های تأثیرگذار بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط زمینه ای (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 7 مضمون پایه ای و 22 مفهوم) 4) عوامل مداخله گرِ مؤثر بر دیجیتالی کردن بازاریابی یا شرایط مداخله گر (شامل 3 مضمون سازمان دهنده، 8 مضمون پایه ای و 25 مفهوم) 5) راهبردهای دیجیتالی کردن بازاریابی یا راهبردها و استراتژی ها (شامل 5 مضمون سازمان دهنده، 14 مضمون پایه ای و 39 مفهوم) 6) پیامدهای دیجیتالی کردن بازاریابی یا پیامدها (شامل 4 مضمون سازمان دهنده، 10 مضمون پایه ای و 28 مفهوم) دسته بندی شده است. این مفاهیم در ارتباطِ با یکدیگر، مدلِ مفهومی پژوهش را ایجاد کرده است. با توجه به مزایای متعدد بازاریابی دیجیتالی ، مدیران جهت شناخت نیازها و خواسته های مشتریان و جهت شناخت نقاط قوت و ضعف رقبا بر پژوهش و پژوهش های بازاریابی دیجیتالی تأکید کنند. همچنین سازمان ها برای توسعه پیشگامی، جهت بهبود برنامه های راهبردهای بازاریابی دیجیتالی بر نامه ریزی نمایند چرا که افزایش وفاداری مشتریان، ترجیحات مشتریان و تصمیم گیری ها را تحت تأثیر قرار می دهد .
مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم سایبرکندریا در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران به علت مواجه گسترده با بیماران بیشتر در معرض بیماری سایبرکندریا قرار دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علا ئم سایبرکندریا در پرستاران انجام گرفت . روش: روش پژوهش آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل 60 نفر از پرستاران بیمارستان های شهرستان تبریز در سال 1401 بودند که به روش تصادفی در سه گروه فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت و گروه گواه اختصاص یافتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سایبرکندریا مک الروی و شولین استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته، آزمون تعقیبی توکی و بنفرونی از طریق نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: اثر عامل زمان بر میزان ابعاد متغیر سایبرکندریا معنادار به دست آمد، به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است. همچنین اثر تعامل زمان و گروه نیز بیانگر این است که بین سه گروه (گروه فراشناخت درمانی، گروه شفقت درمانی و گروه کنترل) از لحاظ نمرات اجبار، پریشانی، افراط و اطمینان جویی تفاوت معنادار وجود داشت. به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا در پس آزمون و مرحله پیگیری گروه های مداخله پایین تر از گروه های کنترل بود . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم بیماری سایبرکندریا، به نظر می رسد اعمال مداخله های فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش و درمان علائم بیماری سایبرکندریا در پرستاران می شود.
ساختار عاملی مقیاس جهت گیری مذهبی؛ نسخه سوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی ساختار عاملی مقیاس جهت گیری مذهبی برای دست یابی به کوتاه ترین فرم این مقیاس انجام شده است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که جامعه آماری اش دانشجویان دانشگاه آزاد واحد قم و دانشگاه قم بود که با روش نمونه برداری در دسترس، ۴۴۶ نفر از میان این دانشجویان انتخاب شدند و به مقیاس جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. به منظور تعیین اعتبار پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های همبستگی پیرسون و آزمون دونیمه سازی تجزیه و تحلیل شد. تحلیل یافته ها نشانگر آن بود که فرم تجدیدنظرشده مقیاس جهت گیری مذهبی دارای سه عامل (جهت گیری مناسکی و ارتباط با اهل بیت:، جهت گیری دین محورانه و جهت گیری خداسو و آخرت نگر) بوده است. آلفای کرونباخ 9۵/0 نشانگر اعتبار قوی این مقیاس است. بر اساس یافته های پژوهش، می توان گفت این مقیاس از اعتبار و روایی بالایی برخوردار بوده و عوامل منسجمی از آن به دست می آید که می توان با کاربرد آن، ویژگی دینداری افراد را بررسی، و در فعالیت های بالینی و پژوهش های آتی از آن استفاده کرد.
مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگی های شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه: نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
41 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیر بالینی و جنبه های حسی یا هیجانی درد ادراک شده تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی قرار دارد. بنابراین؛ هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مفاصل مقاوم به درمان بر اساس ویژگی های شخصتی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی، بود. روش : در این پژوهش توصیفی- همبستگی تعداد 371 بیمار مبتلا به درد مزمن مفاصل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه شخصیتی نئو - فهرست پنج عاملی کاستا و مک کری (NEO-FFI)، مقیاس طرحواره های ناسازگار یانگ - فرم کوتاه (YSQ-SF)، مقیاس حمایت اجتماعی شربورن و استووارت (MOS-SSS ) و فرم کوتاه پرسشنامه درد مک گیل (SF‑MPQ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 20 و Smart-PLS ورژن 3 انجام شد. یافته ها : نتایج حاکی از همبستگی معکوس و معنی دار ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، با وجدان بودن و همه مولفه های حمایت اجتماعی و همبستگی مثبت و معنادار ویژگی شخصیتی نروزگرایی و طرحواره های ناسازگار اولیه با ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن مفاصل مقاوم به درمان بود. همچنین، اثر تعدیل کننده حمایت اجتماعی در تحلیل مسیر ارتباط بین متغیرهای پنهان مدل معنادار بود. نتیجه گیری : پزشکان و متخصصان بهداشت روان می توانند از این نتایج برای اهداف درمانی و پیشگیری از وضعیت هیجانی منفی بیماران مبتلا به درد مزمن در تصمیمات بالینی و غیر بالینی استفاده کنند.
پیش بینی رضایت زناشویی براساس نگرش به معنویت وتاب آوری در همسران جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
173 - 191
حوزههای تخصصی:
وقوع جنگ ازجمله عواملی است که می تواند منجر به اختلال استرس پس از سانحه شود. پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش نگرش معنوی و تاب آوری در پیش بینی رضایت زناشویی همسران جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه در استان آذربایجان شرقی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است و از جامعه آماری تحقیق شامل همسران جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه استان آذربایجان شرقی بر اساس روش نمونه گیری در دسترس 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها به ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های نگرش معنوی شهیدی و فرجی، تاب آوری کانور ودیویدسون، رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های نگرش به معنویت و مؤلفه های تاب آوری با رضایت زناشویی همبستگی معناداری دارند. نگرش به معنویت و تاب آوری 42 درصد تغییرات را در رضایت زناشویی پیش بینی می کنند. از بین مؤلفه های نگرش به معنویت، توانمندی معنوی و از بین مؤلفه های تاب آوری، تأثیرات معنوی، پذیرش مثبت تغییر، کنترل ادراک شده می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند. قدرت پیش بینی سایر متغیرها (نگرش معنوی، اعتماد به غرایز و احساس شایستگی) معنی دار نیست. نتایج این تحقیق لزوم انجام مداخلات در راستای ارتقای تاب آوری و نگرش به معنویت را برای بهبود رضایت زناشویی در همسران جانبازان اختلال استرس پس از سانحه خاطرنشان می سازد.
فراتحلیل تحقیقات خارجی انجام شده پیرامون همبسته های عدالت سازمانی در شبکه بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر انجام فراتحلیل پژوهش های خارجی انجام شده در زمینه عوامل مرتبط با عدالت سازمانی، جهت برآورد اندازه اثر همبسته های مرتبط با عدالت سازمانی بود. در واقع این پژوهش سعی دارد با توجه به پیشینه پژوهشی موجود به بررسی این موضوع بپردازد که عوامل مرتبط با عدالت سازمانی در پژوهش های خارجی کدامند و همچنین کدام یک از این عوامل قوی ترین رابطه را با عدالت سازمانی دارد. جامعه آماری را تمام پژوهش های انجام شده خارجی پیرامون عدالت سازمانی تا پایان نیمه اول سال 2023 تشکیل دادند و بر مبنای نمونه گیری هدفمند، 32 سند پژوهشی که دارای ویژگی های مناسب برای ورود به فراتحلیل بودند، انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA) استفاده شد. با توجه به ناهمگونی بین مطالعات انجام شده از مدل اثرات تصادفی برای ترکیب نتایج و رسیدن به اندازه اثر استفاده شد. اندازه اثر مدل تصادفی همبسته های عدالت سازمانی در مطالعات تحت بررسی 0/299 به دست آمد که بر اساس نظام تفسیری کوهن در محدوده اطمینان در سطح متوسط می باشد. نتایج نشان داد که بین همبسته های مرتبط با عدالت سازمانی در شبکه بانکی، قصد انطباق با خط مشی امنیت سیستم اطلاعات، رضایت از خدمات و اعتماد سازمانی، قوی ترین عوامل و در مقابل، پنهان کردن دانش، عملکرد سازمانی و قصد ترک شغل کارکنان، ضعیف ترین عوامل مرتبط با عدالت سازمانی در شبکه بانکی ارزیابی شد. با توجه به عوامل متعدد مرتبط با عدالت سازمانی باید گفت بدون کسب دانش از میزان ادراک پرسنل از عدالت سازمانی، دستیابی به اهداف سازمانی و تحقق چشم اندازهای سازمانی و بهبود وضعیت عملکرد سازمانی و تعالی سازمانی میسر نخواهد بود.
Health engagement and positive attitude towards COVID-19 vaccination: Moderating effect of character strengths(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
71 - 78
حوزههای تخصصی:
Objective: Previous research has shown that health engagement accounts for a substantial variance in positive attitudes about the COVID-19 vaccine in public. However, these studies are hardly able to explain intrapersonal characteristics. Thus, we examined the moderating effect of four character strengths (kindness, critical thinking, fairness, and prudence) in the relation between health engagement and positive attitudes to the COVID-19 vaccine.Method: The population consisted of all university students living in Mashhad. A sample of 600 individuals was recruited through convenience sampling. The participants completed a battery of questionnaires including a health engagement questionnaire, Values in Action-Inventory of Strengths, and attitudes towards vaccination questionnaire during the COVID-19 pandemic. A hierarchical regression model and slope analysis were used to examine the moderation effect.Results: The findings indicated a positive and significant correlation between health engagement and a positive attitude towards vaccination (r=.23; p<.01). The character strengths were significantly and positively associated with health engagement (r=.18; p<.01), and a positive attitude toward vaccination (r=.30; p<.01). Moreover, the moderating effect of character strengths on the relationship between health engagement and a positive attitude towards vaccination was significant (t=-4.08; p<.001).Conclusion: Therefore, the character strengths could moderate the effect of health engagement on a positive attitude towards vaccination. It can be concluded that character strengths have a moderating effect on making health-related decisions in stressful conditions such as the COVID-19 pandemic.
الگوی نظری «مقابله با تنیدگی بر اساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین الگوی نظری «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن است. برای دستیابی به این هدف، در آغاز به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن کریم (به صورت بررسی تمام متن)، نهج البلاغه، میزان الحکمه، تفسیرهای مرتبط و برخی منابع دست دوم مراجعه شد. مفاهیم مرتبط با مقابله با تنیدگی به روش «داده بنیاد» استخراج گردید و بر پایه آن مؤلفه های اولیه الگو تدوین شد. سپس به منظور اعتباریابی الگو، مؤلفه ها در اختیار نُه کارشناس اسلامی و همچنین صاحب نظر در روان شناسی برای اظهارنظر درباره مطابقت مؤلفه ها و نحوه ارتباط آنها با مستندات قرار گرفت. یافته های کمّی نشان داد میزان شاخص CVI در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در دامنه 78/0 تا 1 قرار دارد. با توجه به مقدار به دست آمده برای این دو شاخص، معلوم شد الگوی پیشنهادی برای مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی، از روایی محتوایی مناسبی برخوردار است. بنابراین ساختار مؤلفه ای و فرایندی آن تأیید گردید. در نهایت، چهار مقوله شامل شرایط زمینه ای (پذیرش مبانی خداشناختی، هستی شناختی و انسان شناختی اسلام)، عوامل علّی (اصلاح اسناد و شناخت ویژگی های دنیا و آخرت)، راهبردها (راهبردهای استحکام بخشی درونی، راهبردهای ایجاد تغییر در عامل تنش زا)، و پیامد ها (معنادهی درست به حوادث تنش زا، کاستن از تنش ها) استخراج شد و نحوه هریک از مؤلفه ها به شکل فرایندی تبیین گردید و بر پایه آن الگوی «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» به شکل نموداری ترسیم شد.
The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Therapy on Chronic Pain and Cognitive-Emotional Regulation in Patients with Irritable Bowel Syndrome(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
33 - 44
حوزههای تخصصی:
Objective: Irritable bowel syndrome is a chronic and debilitating digestive disorder that is more common in people with psychological disorders than in the general population. This study is aimed at the effectiveness of cognitive-behavioral therapy in the mitigating of chronic pain and cognitive-emotional regulation in patients with Irritable bowel syndrome. Method: This study investigates the efficacy of cognitive-behavioral therapy on chronic pains and cognitive emotion regulation in patients with IBS. The research method is quasi-experimental with a pretest-posttest and control group and a six-month follow-up. All patients with IBS who had presented to the Shariati Hospital of Tehran and Masoud Gastroenterology and Liver Clinic from autumn 2019 to winter 2020 comprised the statistical population. The sample size was 48 people selected by convenience sampling, then divided into an experimental group and a control group using a block randomization procedure (with each group containing 24). Chronic Pain Grade Scale and Cognitive Emotion Regulation Questionnaire were the research tools provided to the two groups. However, the control group remained on the waiting list and received no interventions. The cognitive-behavioral therapy intervention was performed for the experimental group for eight 90-minute sessions. Descriptive statistics and Repeated Measures analyzed research data.Results: Findings indicated that cognitive-behavioral therapy reduced chronic pain and increased cognitive regulation (p>0.01). This efficacy remained stable until a six-month follow-up (p>0.05).Conclusion: This finding can also be associated with reducing and improving cognitive emotion regulation within psychological interventions planning vision among patients with IBS, and thus have clinical usages.
تأثیر فضای انگیزشی بر خود پنداره بدنی وآمادگی جسمانی دانش آموزان شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
107 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر تأثیر دو فضای انگیزشی بر خودپنداره بدنی وآمادگی جسمانی دانش آموزان شاهدبود. جامعه آماری600 نفر از دانش آموزان دختر شاهد شهر قم بودند. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. گروه آزمایشی اول فضای انگیزشی تکلیف محور(فعالیت های مشارکتی واختیاری) و گروه آزمایشی دوم فضای انگیزشی خود-محور(فعالیت های رقابتی و اجباری) را تجربه وگروه کنترل برنامه عادی ورزشی مدرسه را ادامه داد. جهت گرداوری داده ها از فرم کوتاه پرسش نامه خود توصیف بدنی مارش وهمکاران (2010) وتست های آمادگی جسمانی استفاده شد. نتایج آزمون های آماری کروسکال والیس،آنوا، T وابسته و ویل کاکسون نشان داد، ایجاد فضای انگیزشی با روش تکلیف مدار به شکل معناداری موجب افزایش خود پنداره بدنی شامل: فعالیت بدنی، ظاهر بدنی، استقامت، لیاقت ورزشی، انعطاف، خود پنداره کلی و عزت نفس ونیز عناصر آمادگی جسمانی شده است . در این بین روش خود مدارتنها موجب افزایش معنی داری در بعد هماهنگی خود پنداره بدنی وعناصر آمادگی جسمانی شده است. بنابراین مشارکت در فعالیت های ورزشی از طریق ایجاد فضای انگیزشی تکلیف گرا جهت افزایش آمادگی جسمانی، خودپنداره بدنی وحس ارزشمندی توصیه می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و تعهد به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
111 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است . روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1400 بود. در این مطالعه 33 بیمار دیابتی افسرده با روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 10 هفته تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (10 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) (DQ) ، پرسشنامه پریشانی هیجانی (کسلر و همکاران، 2002) (EDQ) و پرسشنامه پایبندی به درمان (موریسکی، انگ، کراسول -وود و وارد، 2008) (TCQ) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، پریشانی هیجانی و پایبندی به درمان در بیماران دیابتی افسرده تأثیر معناداری داشته است (0001>P) و توانسته افسردگی و پریشانی هیجانی را کاهش داده و پایبندی به درمان را در این بیماران بهبود بخشد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از شش فرایند اصلی پذیرش، گسلش، خود به عنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزش ها و عمل متعهدانه، می تواند روشی موثر برای کاهش پریشانی هیجانی و بهبود پایبندی به درمان بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی باشد.
رابطه سرمایه روان شناختی و خردمندی معلمان با نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
121-134
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان رابطه بین «سرمایه روان شناختی» و «خردمندی معلمان» با نقش واسطه ای «توانمندسازی روان شناختی» است. روش پژوهش «توصیفی» از نوع همبستگی و با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش، همه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان میبد در سال تحصیلی 1399-1400، به تعداد 600 تن بودند. بدین منظور، 375 تن از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میبد با روش «نمونه گیری تصادفی ساده» انتخاب شدند و پرسشنامه های «سرمایه روان شناختی»، «توانمندسازی روان شناختی» و مقیاس «خرد» را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از رویکرد الگوی معادلات ساختاری تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد الگوی مطرح شده از برازش خوبی برخوردار است. نتایج الگو یابی نشانگر آن است که بین «سرمایه روان شناختی»، «توانمندسازی روان شناختی» و «خرد» رابطه ای معنا دار و مثبت وجود دارد. همچنین سرمایه روان شناختی از طریق توانمندسازی روان شناختی بر خرد اثرگذار است. این یافته ها نشان می دهد که با ارتقای متغیرهای «سرمایه روان شناختی» و «توانمندسازی روان شناختی» می توان افزایش خرد را در معلمان انتظار داشت.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی و فراهیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
127 - 148
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر نوعی اختلال اضطرابی است که به عنوان نگرانی بیش از حد و غیرمنطقی در مورد رویدادها و فعالیت های روزمره تعریف می شو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی و فرا هیجان زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و طرح پیگیری سه ماهه بود. نمونه پژوهش 30 نفر بودند که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های سرمایه عاطفی و فرم کوتاه دیدگاه فراهیجانی بودند.گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان ذهن آگاهی مثبت نگر دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل واریانس ترکیبی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد ذهن آگاهی مثبت نگر به کاهش فراهیجان منفی و افزایش سرمایه عاطفی و فراهیجان مثبت منجر شد و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.واژه های کلیدی: درمان ذهن آگاهی مثبت نگر، سرمایه عاطفی، فراهیجان، اختلال اضطراب فراگیر