فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: تحقیق حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش بر اساس چارچوب مدل ""پرسید- پروسید"" بر آگاهی، نگرش و رفتار بیماران مصروع انجام گرفت.
روش: در این پژوهش نیمهتجربی، 64 بیمار مبتلا به صرع بزرگ بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و بهصورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. مداخله آموزشی بر اساس الگوی ""پرسید- پروسید"" بهعنوان چارچوب برنامهریزی برای آموزش بیماران در گروه آزمون صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محققساخته شامل سئوالاتی در زمینه مشخصات جمعیتی- بهداشتی بیماران و شاخصهای الگوی ""پرسید- پروسید"" بود. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه طی مصاحبه ساختاریافته با نمونههای منتخب در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و دو ماه بعد از آن جمعآوری شد.
یافتهها : پس از مداخله، در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد میانگین نمرات عوامل مستعدکننده شامل آگاهی و نگرش و نیز نمرات عوامل تقویتکننده و نمرات رفتارها افزایش معنیداری داشت (05/0>p)، اما بین میانگین نمرات عوامل قادرکننده در گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0p). در گروه شاهد نیز میانگین نمرات شاخصهای آگاهی، نگرش و عوامل قادرکننده قبل و بعد از مداخله تفاوت معنیداری داشت.
نتیجهگیری: آموزش بر اساس چارچوب مدل ""پرسید- پروسید"" در افزایش آگاهی، نگرش، عوامل تقویتکننده و نیز رفتارهای مقابلهای مثبت در بیماران مصروع مؤثر است."
کمک به کودکِ دارای شکاف کام در کلاس درس
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده نکات کلیدی و مفید آموزشی برای آموزگاران این گروه از دانش آموزان یادآوری شود. مشکل دانش آموز ابعاد بسیار گسترده و مختلفی می تواند داشته باشد: مشکل کام، کام و لب، وضعیت خاص لایه های سقف دهان، شکاف بزاقی زیرمخاطی یا یک طرفه و دو طرفه بودن شکاف لب و کام و غیره. میزان و حد ترمیم با جراحی، ضرورت پی گیری کار جراحی، علائم آسیب شنوایی و کارهای دندان پزشکی یک بعد کمک می باشد و مشکل و شناختِ روابط اجتماعی، رفتار افراد عادی با این گونه کودکان، علت غیبت و سرخوردگی آنان و کمک به بهبود نحوه ی برخورد و رفتار متقابل ، لزوم پرهیز معلمان از موضع گیری های تعصب آمیز (که گاه ناخود آگاه است) بعد دیگری است که آگاهی وسیع و دقیق معلم را برای بهترین نوع برخورد و کمک به این دانش آموزان ایجاب می کند .
تاثیر آموزش «برنامهی تربیت سازنده» به مادرانبر مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی کمتوجهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: آموزش برنامه ی تربیت سازنده به مادران در کاهش مشکلات رفتاری کودکان در مطالعات متعددی مورد تاکید قرار گرفته است. این مهم، در مورد اختلال بیش فعالی کم توجهی (ADHD) در ایران بررسی نشده است، لذا در این پژوهش با توجه به شیوع مسئله به آن پرداختیم.روش کار: این کارآزمایی بالینی بر روی60 مادر مراجعه کننده (30 نفر مورد و30 نفر شاهد) به درمانگاه کودک و نوجوان بیمارستان روزبه تهران که دارای کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی کم توجهی در سنین 12-6 سال بودند، انجام شد. مادران هر دو گروه که از نظر برخی عوامل دموگرافیک همگن شده بودند، پرسش نامه های پژوهش را قبل از شروع جلسات و در پایان جلسه ی هشتم تکمیل کردند. دادها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش آماری تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: کاهش قابل توجه در علایم ADHD (بر اساس پرسش نامه ی کانرز و مقیاس نمرهگذاری ADHD) در گروه مورد، نسبت به گروه شاهد مشاهده شد (001/0>P). تغییر کلی میانگین متغیرهای مربوط به مقیاسهای فرزندپروری و نیز تفاوت در شاخصهای افسردگی، اضطراب و فشار روانی در گروه مورد نسبت به گروه شاهد معنیدار بود (001/0>P). نتایج مربوط به مقیاس تواناییها و مشکلات (SDQ) در تمام شاخصها به جز مشکلات سلوک در گروه مورد نسبت به گروه شاهد به صورت معنیدار بهبودی نشان داد (001/0>P). نتیجه گیری: کاربرد ""برنامه ی تربیت سازنده"" در والدین کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی کم توجهی در کاهش مشکلات رفتاری و افزایش تواناییهای این کودکان موثر میباشد.
"
جایگاه دانش آموزان در خودمانده در آموزش و پرورش استثنایی
حوزههای تخصصی:
مقایسه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی دانش آموزان دبیرستانی مدارس تیزهوشان و عادی بود. روش: در این تحقیق 175 دانش آموز دبیرستانی (86 نفر از مدارس تیزهوشان و 89 نفر از مدارس عادی) شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و مقیاس هوش هیجانی را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری (شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و ضرایب همبستگی پیرسون) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی دانش آموزان مدارس تیزهوشان کمتر از دانش آموزان مدارس عادی است، اما تفاوت هوش هیجانی آنها معنادار نیست. رابطه ناگویی هیجانی و هوش هیجانی دو گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی منفی و معنادار بود. تیزهوشان به دلیل فهم و درک بیشتر و سریع تر موقعیت های هیجانی، پردازش و سازمان دهی بهتر این موقعیت ها و توانایی بیشتر در تبدیل هیجان ادراک شده به کلام، کمتر به ناگویی هیجانی دچار می شوند. بالا بودن هوش شناختی، ضامن هوش هیجانی زیاد نیست، زیرا هوش شناختی با هوش هیجانی تفاوت ماهوی دارد. نتیجه گیری: ناگویی هیجانی نوعی نقص در پردازش و تنظیم هیجان هاست و به همین دلیل با هوش هیجانی رابطه منفی دارد.
مقایسه برخی تواناییهای کاربرد شناختی کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: کاربردشناسی زبان عبارت از مطالعه کنشهای گفتاری و جنبه های اجتماعی تعاملات ارتباطی در بافت زبان است. کودکان کمشنوا، به دلیل محروم بودن از حس شنوایی که نقش مهمی در رشد مهارتهای زبانی دارد، در تمام سطوح زبان و از جمله کاربردشناسی با مشکلاتی مواجهند. هدف از این پژوهش، مقایسه برخی تواناییهای کاربردشناختی شامل پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه در کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا میباشد. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی مورد-شاهدی، 21 کودک شنوا به روش تصادفی ساده از مهدکودکهای عادی و 21 کودک کمشنوای شدید به روش نمونه گیری دردسترس از مراکز توانبخشی و کلینیکهای گفتاردرمانی تهران و کرج انتخاب شده و مهارتهای کاربردشناسی آنها با استفاده از تکالیف محققساخته در خصوص پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی تکالیف، توسط یک زبان شناس و دو آسیب شناس گفتار و زبان و پایایی تمامی آنها به روش آزمون- بازآزمون و ضریب همبستگی 70/0 تا 95/0 مورد تأیید قرار گرفت. لازم بهذکر است ابتدا خرده آزمونهای هوش غیرکلامی از آزمودنیها به عمل آمد و در صورتی که نمره هوش آزمودنی در محدوده طبیعی به دست می آمد، تکالیف کاربرد شناختی در اختیار او قرار می گرفت. دادههای حاصل با استفاده از آزمونهای مجذور خی، تی مستقل و مان ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین مدتزمان پیگیری موضوع ، نمرات نوبتگیری(00۱/0>P)، اصلاح مکالمه از نوع پاسخ به درخواست برای رفع ابهام (003/0=P) و اصلاح مکالمه از نوع درخواست برای رفع ابهام (002/0=P) بین دو گروه کمشنوا و شنوا اختلاف معناداری داشت. نتیجهگیری: کودکان کمشنوا در بهکارگیری مهارتهای کاربردشناسی ضعیفتر از کودکان شنوا عمل میکنند.
فرهنگ ناشنوایان
تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرآیندی و فرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیز هوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی یکی از ابزارها و روش های آموزشی است. پژوهش حاضر، با هدف به کارگیری چنین راهبردی در برنامه های آموزشی و ارزیابی تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرآیندی و فرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام شده است. شیوه ی اجرای پژوهش، آزمایشی بوده است. 104 دانش آموز تیزهوش و 104 دانش آموز عادی پایه ی اول دبیرستان، به شکل نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در 4 گروه (در مجموع 8 گروه) شبیه سازی های ذهنی فرآیندی، فرآورده ای، توام فرآیندی و فرآورده ای و گروه بازبینی دسته بندی شدند. نخست، از تمام آزمودنی های آنان، آزمون عملکرد تحصیلی گرفته شد. سپس، به مدت 5 جلسه ی 10 دقیقه ای آموزش های شبیه سازی ذهنی برای گروه های آزمایشی ارائه شد، گروه بازبینی هیچ آموزشی را دریافت نکرد. و دوباره آزمون پیشرفت تحصیلی برای تمامی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی، بررسی شد. یافته ها نشان داد که شبیه سازی ذهنی با توجه به کنترل عامل هوش، به بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اثر بر عامل های (خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش) می انجامد، .در دانش آموزان با استعداد، شبیه سازی ذهنی فرآورده ای و در دانش آموزان عادی، شبیه سازی ذهنی فرآیندی بر عملکرد آنان مؤثر بود.
اثربخشی دوره آموزش حین خدمت بر نگرش آموزگاران مدارس عادی نسبت به آموزش فراگیر دانش آموزان آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی دوره آموزش حین خدمت فراگیر بر نگرش آموزگاران مدارس عادی نسبت به آموزش فراگیر دانش آموزان آسیب دیده شنوایی است. روش: روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که در آن نمونه ای شامل50 نفر (25 نفر آزمایش و 25 نفر گواه) از آموزگاران پذیرای دانش آموزان آسیب دیده شنوایی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی بدون انتصاب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرایند طرح، گروه آزمایشی تحت آموزش حین خدمت فراگیر قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که نگرش کلی گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه به طور چشمگیری تغییر کرده و مثبت تر شده است (01/0>p)؛ به دیگر سخن، برگزاری دوره آموزشی حین خدمت سبب مثبت تر شدن کل نگرش آموزگاران شده است. همچنین تحلیل یافته ها نشان دادند که نگرش گروه آزمایشی در حیطه های باور به فلسفه فراگیرسازی، احساس شایستگی خود، تامین پشتیبانیهای لازم، روابط دانش آموزان عادی و آسیب دیده شنوایی و نتایج حاصل از فراگیرسازی نسبت به گروه گواه به طور چشمگیری مثبت تر شده و در حیطه جو یادگیری در کلاس و مدرسه فراگیر تفاوت قابل توجهی نداشته است (01/0>p).
نتیجه گیری: برگزاری دوره آموزشی حین خدمت فراگیر احتمالاً می تواند نگرش کلی و نگرش در حیطه های باور به فلسفه فراگیرسازی، احساس شایستگی خود، تامین پشتیبانیهای لازم، روابط دانش آموزان عادی و آسیب دیده شنوایی و نتایج حاصل از فراگیرسازی آموزگاران پذیرای دانش آموزان آسیب دیده شنوایی را نسبت به فراگیرسازی مدارس برای این دانش آموزان مثبت تر کند. اما در حیطه نگرش به جو یادگیری در کلاس و مدرسه فراگیر، تغییری ایجاد نمی کند.
مقایسه عملکرد تحصیلی و رفتاری دانش آموزان پسر کم شنوای مدارس استثنایی و تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه وضعیت پیشرفت تحصیلی و رفتاری دانش آموزان پسر کم شنوای مدارس استثنایی و مدارس تلفیقی استان قم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق 151 نفر از والدین و معلمان دانش آموز پسر کم شنوای مدارس استثنایی و تلفیقی استان قم بود. با توجه اهداف تحقیق 120 نفر به طور تصادفی و در دسترس به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه ارزیابی و رفتاری راتر و آزمون ماتریس پیش رونده بود. پرسشنامه آزمون ماتریس پیش رونده به منظور تعیین بهره هوشی دانش آموزان و پرسشنامه های دموگرافیک و ارزیابی رفتار راتر A و B به ترتیب به منظور تعیین میزان پیشرفت تحصیلی و نحوه رفتار دانش آموزان در بین معلمین و والدین دانش آموزان توزیع شد تا اطلاعات مورد نیاز از این طریق به دست آید. اطلاعات جمع آوری شده با بهره گیری از روشهای آماری همبستگی و T استودنت تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق مبین این است که بین نمرات دانش آموزان استثنایی و تلفیقی در حد از نظر آماری تفاوت معناداری وجود ندارد. اما میزان افسردگی و رفتار ضداجتماعی آنها در حد تفاوت آماری معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: دانش آموزانی که در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل بودند، در مقایسه با دانش آموزانی که در مدارس تلفیقی تحصیل می کردند، دارای افسردگی کمتر و رفتار ضد اجتماعی بیشتر هستند.
مقایسه ویژگی های عاطفی، شناختی و رفتاری معلم از دید دانش آموزان نابینا، کم بینا و عادی دختر و پسر
اثربخشی برنامه آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی برای کم توانان ذهنی
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی این مسئله است که آیا برنامه ی مهارت های اجتماعی مبتنی بر رویکرد پردازش شناختی بر آموزش و تعمیم به سه مهارت اجتماعی (معذرت خواهی، غلبه بر آزار و اذیت و خودداری از تماس های نامناسب) دانش آموزان کم توان ذهنی مؤثراست یا نه؟ برنامه ی مهارت های اجتماعی ابعاد رویکرد پردازش شناختی (مهارت های رمزگذاری اجتماعی، مهارت های تصمیم گیری اجتماعی، مهارت های عملکرد اجتماعی و مهارت های ارزیابی اجتماعی) را به منظور آموزش مهارت های مورد نظر پوشش می داد. در طول جلسات آموزش از داستان ها و تصاویر کشیده شده با دست استفاده شد. جلسات آموزش مهارت های اجتماعی سه بار در هفته و به صورت فردی انجام و پس از هر جلسه، جلسات تعمیم دهی برگزار شد. اثربخشی آموزش با استفاده از یکی از رویکردهای طراحی تک موردی به نام الگوی بررسی چندگانه با بررسی وضعیت چنین افرادی تعیین شد. نتایج مطالعه حاکی از اثرگذاری برنامه ی مهارت های اجتماعی مبتنی بر رویکرد پردازش شناختی برآموزش و تعمیم بخشی مهارت های اجتماعی در دانش آموزان کم توان ذهنی بود .