ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
۱۴۴۲.

مقایسه بهزیستی روان شناختی مادران با و بدون دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی: اثر سبکهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۴
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی و بررسی نقش سبکهای مقابله به عنوان یک متغیر میانجی در تعیین بهزیستی روان شناختی بود. روش: برای دستیابی به این مهم 75 نفر مادر کودک کم توان ذهنی که بعنوان آموزش پذیر و تربیت پذیر شناسایی شده و در مدارس ابتدایی استثنایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. جهت مقایسه 75 نفر مادر کودک عادی که از نظر سن و جنس فرزندان، تحصیلات و طبقه اقتصادی- اجتماعی با گروه نخست همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. پس از توجیه، آزمون های بهزیستی روان شناختی ریف و سبکهای مقابله اندلر و پارکر اجرا شد. آزمونهای آماری تحلیل رگرسیون گام به گام، t گروههای مستقل و آزمون مجذور خی برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شدند. یافته ها: t بدست آمده از مقایسه وضعیت بهزیستی روان شناختی دو گروه برابر 5.34 بود که در سطح 0.01 معنادار و میانگین مادران عادی (356.96) بالاتر از مادران کودکان کم توان ذهنی (333.60) بود. آزمون مجذور خی متغیر سبکهای مقابله دو گروه مادران برابر 44.46 بدست آمد که نشان داد تفاوت فراوانی مشاهده شده بین سبکهای مقابله ای مورد استفاده معنادار است و هر دو گروه عمدتا از سبک مقابله مساله محور استفاده می کنند. نتایج تحلیل واریانس و مشخصه های آماری رگرسیون بین میانگین بهزیستی روان شناختی و متغیرهای پیش بین وضعیت مادران حاکی از این بود که F مشاهده شده (14.91) فقط برای وضعیت مادران معنادار است و این متغیر قادر است چهل درصد از تغییرات واریانس مربوط به بهزیستی روان شناختی را تبیین کند و سبک مقابله نمی تواند به صورت معنادار متغیر فوق را پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از پایین بودن وضعیت بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی است که می توان نتیجه گرفت احتمالا وجود کودک کم توان ذهنی به عنوان عامل آسیب زننده به این متغیر می تواند عمل کند و سبکهای مقابله که متغیری شخصیتی به شمار می رود متغیر تعیین کننده ای در تعیین بهزیستی روان شناختی مادران هیچ یک از گروهها به شمار نمی رود.
۱۴۴۳.

تاثیر درمان شناختی- رفتاری بر عملکرد حل مساله ریاضی دانش آموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات پایه پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۴
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر درمان شناختی- رفتاری بر عملکرد حل مساله ریاضی دانش آموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات پایه پنجم ابتدایی شهر یزد بوده است. روش: نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات پایه پنجم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 86-1385 بودند که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از آزمون تشخیصی ایران کی مت دچار اختلال در ریاضیات تشخیص داده شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در مرحله بعدی پیش آزمون حل مساله ریاضی (فرم الف) بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه گروهی تحت درمان شناختی- رفتاری قرار گرفت و در پایان مجددا پس آزمون حل مساله ریاضی (فرم ب) بر روی دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از روش آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی- رفتاری عملکرد حل مساله ریاضی دانش آموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات که تحت درمان شناختی- رفتاری قرار گرفته اند (گروه آزمایش) نسبت به دانش آموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات که تحت درمان شناختی- رفتاری قرار نگرفته اند (گروه کنترل) را بهبود می بخشد. همچنین بین عملکرد حل مساله ریاضی، نمرات هوش، نمره امتحان ریاضی ترم قبل، معدل و نمره آزمون تشخیص ایران کی مت آزمودنیها رابطه معناداری وجود داشت، در حالی که بین عملکرد حل مساله ریاضی با وضعیت اقتصادی- اجتماعی آزمودنیها رابطه معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: با استفاده از درمان شناختی- رفتاری می توان عملکرد حل مساله ریاضی دانش آموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات را بهبود بخشید.
۱۴۴۴.

بررسی رابطه استرس، نگرش مذهبی و آگاهی با پذیرش کودکان پسر کم توان ذهنی در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۲۰۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۷۸
هدف: بررسی رابطه بین استرس درک شده، نگرش مذهبی، میزان آگاهی با میزان پذیرش کم توانی ذهنی کودکان پسر توسط مادران آنها هدف پ‍‍‍‍ژوهش حاضر می باشد. روش: در این پژوهش پس رویدادی، با استفاده از روش نمونه خوشه ای چند مرحله ای مادران 107 کودک کم توان ذهنی پسر مدارس استثنایی با توجه به وضعیت اقتصادی - اجتماعی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه شاخص استرس والدین، مقیاس سنجش نگرشهای مذهبی و اعتقادی و پرسشنامه سنجش آگاهی جمع آوری و به روش تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره، بررسی شد. یافته ها: 1- مادران دارای استرس بالاتر، از پذیرش کمتری برخوردارند. 2- میزان پذیرش مادران در بین سه گروه (بالا، متوسط و پایین) با همدیگر تفاوت دارد. 3- مادران مذهبی تر از پذیرش بالاتری برخوردارند. 4- مادران دارای آگاهی بالاتر از پذیرش بیشتری برخوردارند. 5- مادران مذهبی تر استرس کمتری تجربه می کنند. 6- مادران با آگاهی بالاتر از کم توانی ذهنی، استرس کمتری تجربه می کنند. 7- میزان استرس مادران در سه گروه (بالا، متوسط و پایین) با هم متفاوت است. نتیجه گیری: پ‍‍‍ژوهش حاضر نشان داد بین استرس مورد ادراک، نگرش مذهبی، میزان آگاهی مادر با میزان پذیرش کودک پسر کم توان ذهنی توسط مادران آنها رابطه وجود دارد.
۱۴۴۵.

معرفی سندرم ایمپاستر (بیماری افراد موفق)، نشانه‌ها، علل و پیامدها

کلیدواژه‌ها: سندرم ایمپاستر بیماری افراد موفق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۲۲۳
سندرم ایمپاستر ویژه افراد موفق است. بسیاری از افراد توانمند و تیزهوش علی‌رغم قابلیت‌ها و موفقیت‌های روز افزون هیچ احساس مثبت درونی به توانمندی‌ها و قابلیت‌های خود ندارند بلکه معتقدند دیگران را به گونه‌ای فریب داده‌اند. به عبارت دیگر این سندرم را می‌توان به عنوان مجموعه‌ای از احساسات عدم کفایت تعریف کرد که از این باور نشات می‌گیرد که فرد ناشایست بوده و قابلیت انجام کار را ندارد. ایمپاسترها دارای علایم روان‌شناختی از قبیل اضطراب بالا و همیشگی، عزت‌نفس پایین تعارض بین حقارت و برتری، خودپنداره منفی، ترس از رو شدن دست، ترس از شناسایی شدن و ... دارند. پژوهش درباره سندرم ایمپاستر را برای اولین بار در سال 1978 دو درمانگر به نام‌های پائولین کلانس و سوزان آیمز آغاز کردند و پس از آن پژوهش‌های زیاد و مقالات فراوانی به شناخت این سندرم و نحوه مقابله با آن اختصاص داده شد.چهل سال پیش برخی از روان‌شناسان در دانشگاه جورجیا این سندرم را تشخیص دادند و به این نتیجه رسیدند که حدود 40 درصد جمعیت افراد دارای این سندرم هستند. هشت گروه بیشتر از بقیه مردم در معرض خطر مبتلا شدن به سندرم ایمپاستر هستند. این گروهها عبارت‌اند از: 1ـ افرادی که موفقیتشان سریع حاصل شده است 2ـ اولین افراد موفق شغلی در سابقه یک خانواده یا یک نسل 3ـ افرادی که والدینی بسیار موفق دارند 4ـ افرادی که در زمینه کاری خود تک هستند 5ـ افرادی که به مشاغلی مشغول‌ هستند که برای جنس آنها غیرمعمول است 6ـ افرادی که تنها کار می‌کنند. 7ـ افرادی که در زمینه‌های خلاق و ابتکاری فعالیت دارند. 8 ـ دانش‌آموزان. برای شناسایی سندرم ایمپاستر آزمونی ساخته شده و در بسیاری از کشورهای دنیا به اجرا در آمده است. همچنین برای مقابله با این سندرم راهکارهایی وجود دارد.
۱۴۴۷.

رابطه ویژگی روانی و نشانگان ایمپاستر در دانشجویان رشته های پزشکی و داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

کلیدواژه‌ها: داروسازی شاخص های روانی نشانگان ایمپاستر رشته پزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۷
"این پژوهش با هدف اصلی بررسی رابطه ویژگی روانی با نشانگان ایمپاستر بین دانشجویان رشته پزشکی و داروسازی دانشگاه اصفهان در میان 120 نفر از دانشجویان رشته های پزشکی (60=n ) و داروسازی (60=n ) که به شیوه طبقه ای از بین کلیه دانشجویان این دو رشته انتخاب شده بودند، اجرا شد. ابزار تحقیق عبارت بود ازآزمون سنجش ویژگیهای روانی (SCL-90-R) و مقیاس نشانگان ایمپاستر. سنجش ویژگی داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با توجه به اهداف با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی و رگرسیون همزمان) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین ویژگیهای روانی؛ روان پریشی، افکار پارانوئید، ترس، پرخاشگری، اضطراب، افسردگی، حساسیت در روابط متقابل، وسواس و اجبار با نشانگان ایمپاستر دارای رابطه معنادار هستند (01/0P<). همچنین از بین تمامی ویژگیهای شخصیتی SCL-90-R))، ابعاد افکار پارانوئید، پرخاشگری، حساسیت در روابط، وسواس و شکایات جسمانی قادر به پیش بینی معنادار نشانگان ایمپاستر بوده است (01/0P<). "
۱۴۴۸.

بررسی مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام در دانش آموزان دختر گوشه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارتهای مقابله ای تحمل ابهام و گوشه گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳۶
هدف: هدف این پژوهش مقایسه مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام دانش آموزان دختر گوشه گیر و عادی بوده است. روش: این پژوهش، علی - مقایسه ای است و با روش پرسشنامه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر دوره متوسطه منطقه یک شهر اردبیل بودند که از میان آنها، 725 نفر انتخاب شدند و به مولفه گوشه گیری پرسشنامه وودورث پاسخ دادند که 50 نفر از آنها گوشه گیر تشخیص داده شدند. از میان این50 نفر،20 دانش آموز گوشه گیر به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین 20 دانش آموز دیگر که گوشه گیر نبودند، از میان دانش آموزان همان کلاسها انتخاب و همتاسازی شدند. این همتاسازی از نظر سن،جنس و تحصیلات صورت گرفت. از هر دو گروه خواسته شد «مقیاس تحمل ابهام» و «پرسشنامه شیوه های مقابله ای» را تکمیل کنند. داده های جمع آوری شده از این پرسشنامه ها با استفاده از آزمون t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان عادی و گوشه گیر در مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام تفاوت وجود دارد و نیز یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که راهبردهای مقابله ای استفاده شده از سوی دانش آموزان عادی، بیشتر مساله مدار، شناختی و رفتاری است. در حالی که این راهبردها در دانش آموزان گوشه گیر بیشتر هیجان مدار و اجتنابی است. نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقیق نشان می دهد که دانش آموزان گوشه گیر در مقیاس تحمل ابهام نمره پایین و در راهبردهای مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار نمرات بالایی دارند، با بررسی این راهبردها می توان دانش آموزان گوشه گیر را تشخیص داد و اقدامات لازم را برای پیشگیری از گوشه گیری و کمک به درمان آنها انجام داد.
۱۴۴۹.

تصویرسازی دیداری و حرکتی دانش آموزان نابینا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابینایی تصویرسازی دیداری تصویرسازی حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۰۴
هدف: هدف این پژوهش ، مقایسه تصویرسازی دیداری و حرکتی دانش آموزان پسر نابینای مقطع راهنمایی با دانش آموزان عادی شهر تهران در این مقطع است. روش: در پژوهش پس رویدادی حاضر 60 نفر حضور داشتند، که از این تعداد30 نفر دانش آموز نابینای مادرزادی بودند و 30 نفر دیگر ازبین دانش آموزان عادی انتخاب شدند.نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای از بین دانش آموزان مدارس عادی و به صورت تصادفی از مدارس نابینایان شهر تهران صورت گرفت. در این پژوهش از دو پرسشنامه ارزیابی تصویرسازی حرکتی(VMIQ) و پرسشنامه ارزیابی تصویرسازی دیداری(VVIQ) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری tمستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموزان نابینا به لحاظ تصویرسازی دیداری در سطح پایین تر از گروه عادی عمل کردند و تفاوت بین آنها معنادار بود.بین دو گروه از لحاظ تصویرسازی حرکتی تفاوت معناداری وجود نداشت و هر دو گروه تقریباً در یک سطح عمل کردند. نتیجه گیری: در افراد نابینا نیز تصویرسازی دیداری و حرکتی وجود دارد، اما آنها عملکرد ضعیف تری در تصویرسازی دیداری نسبت به افراد عادی دارند.
۱۴۵۱.

مقایسه انواع حافظه رویدادی و معنایی در دانش آموزان شنوا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناشنوایی دانش آموزان حافظه رویدادی حافظه معنایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان نابینا و ناشنوا
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۳۵۹۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع حافظه رویدادی و معنایی در دانش آموزان شنوا و ناشنوا انجام شده است. روش: در این مطالعه در چارچوب طرحی پس رویدادی آزمایشی 72 نفر دانش آموز شنوا و ناشنوای دختر و پسر پایه اول و دوم دبیرستان (از هر گروه 36 نفر) به طور تصادفی در پژوهش شرکت داده شدند. روش نمونه گیری تصادفی و ابزار پژوهش بررسی حافظه رویدادی شامل تکالیف رمزگردانی کلامی، عملی و تصویرسازی، تکالیف یادآوری آزاد و یادآوری با کمک نشانه بود. نتایج در انواع نمره گذاری جملات کامل، اسامی و افعال به طور جداگانه، و نمره گذاری به روش سخت گیرانه و آسان گیرانه به دست آمد. در بررسی حافظه معنایی از آزمون سیالی کلمات (حروف الفبایی و مقوله های معنایی) استفاده گردید. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، افراد ناشنوا و شنوا در آزمون های یادآوری آزاد، یادآوری با کمک نشانه اسم و مقوله های معنایی عملکرد مشابه داشتند. ولی در آزمون یادآوری با کمک نشانه فعل (0171/0p=) و آزمون حروف الفبایی (001/0p=) تفاوت دو گروه معنادار بود و افراد ناشنوا در این آزمون ها نقص حافظه نشان دادند. همچنین نتایج حاکی از آن است که در اکثر موارد مربوط به حافظه رویدادی، دختران از پسران حافظه بهتری داشتند (یادآوری با کمک نشانه اسم (0332/0p=) و یادآوری آزاد (001/0p=) ولی در حافظه معنایی تفاوت دو جنس معنادار نبود. نتیجه گیری: براساس این یافته ها مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر این بود که مشکل افراد ناشنوا عمدتاً در مرحله یادآوری است و چنانچه به آنها حمایت محیطی (نشانه) داده شود، عملکردی بهتر از افراد عادی خواهند داشت.
۱۴۵۶.

اثرات آموزشهای اولیه تحولی خانواده محور ، بر رشد حرکتی کودکان دارای نشانگان داون از تولد تا 24 ماهگی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴۵۸.

بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دانش آموزان کم توان ذهنی از دیدگاه کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۲۹۳۳
هدف: هدف این تحقیق، بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش: روش این تحقیق، پیمایشی از نوع توصیفی است. جامعه آماری تحقیق 375 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی استان مرکزی است. 197 نفر، بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه با پایایی 0.90 بود. برای تحلیل داده ها از محاسبه فراوانی، درصد و آزمونهای خی دو و کروسکال - والیس استفاده شد. یافته ها: تحلیل دیدگاههای کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی استان مرکزی نشان می دهند که وضعیت تعریف و تدوین اهداف درس تربیت بدنی دانش آموزان کم توان ذهنی بسیار نامطلوب (%68.6)، وضعیت محتوای رسمی (%90.9) و غیررسمی (%39.6) این درس نامناسب، شیوه تدریس درس تربیت بدنی (%40.9)، و دانش تخصصی معلمان تربیت بدنی (%34.3)، نامناسب و نامطلوب است. همچنین، آنها میزان ساعات درس تربیت بدنی را با نیازهای دانش آموزان کم توان ذهنی متناسب و کافی نمی دانند (%59.4). مهم ترین راهکارهای اصلاحی برنامه درسی تربیت بدنی دانش آموزان کم توان ذهنی از دیدگاه کارشناسان، 1) تعریف و تدوین فلسفه و اهداف درس تربیت بدنی، 2) تدوین کتاب درسی، جزوه ها، و لوحهای آموزشی و کمک آموزشی تربیت بدنی، 3) به کارگیری نیروی متخصص تربیت بدنی استثنایی عنوان شده است. نتیجه گیری: تدوین و تعریف فلسفه، اهداف، و محتوای درس تربیت بدنی، به کارگیری نیروی انسانی متخصصِ تربیت بدنی استثنایی، و نظارت بر حسن اجرای این درس، مهم ترین پیشنهادهای این تحقیق هستند.
۱۴۵۹.

تغییر اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی به کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۷۴
هدف: هدف این مقاله بررسی فرایند و ضرورت تحول در اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی/کم توانی ذهنی و همچنین ملاحظه های مربوط به آن است. روش: روش این تحقیق بررسی مقاله های مرتبط و ترجمه بیانیه انجمن کم توانی ذهنی و رشدی امریکا (AAIDD) در رابطه با دلایل تغییر اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی به کم توانی ذهنی است. یافته ها و نتیجه گیری: مفهوم و اصطلاح شناسی «عقب ماندگی ذهنی» تغییر و تحولات فراوانی داشته است. امروزه، اصطلاح «کم توانی ذهنی» به جای «عقب ماندگی ذهنی» ترجیح داده می شود ولی تعریف و فرضهای کلی پیشین به قوت خود باقی می ماند. اصطلاح کم توانی ذهنی همان جمعیتی راتحت پوشش قرار می دهد که اصطلاح عقب ماندگی ذهنی قبلا از نظر تعداد، نوع، گروه، دوره ناتوانی، و نیاز به خدمات و حمایتهای انفرادی، پوشش می داد. افزون براین، هر فردی که در گذشته واجد شرایط عقب ماندگی ذهنی بود، با اصطلاح کم توانی ذهنی نیز همچنان واجد شرایط است.
۱۴۶۰.

مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان عادی ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش مقطع ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۸
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری وی‍‍‍‍ژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد (0.0001>P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش در نمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان