فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
129-140
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه نوین هوش آزمای تهران استنفورد- بینه در تشخیص کودکان ناتوان یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- زمینه یابی بود. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانش آموزان عادی پایه های اول تا سوم دوره ابتدایی در شهرستان ماکو بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه تشخیصی، 50 دانش آموز دارای اختلال یادگیری انتخاب شدند و 50 دانش آموز عادی به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین دانش آموزان همتا انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نسخه پنجم هوش آزمای تهران استنفورد-بینه (2008) جمع آوری و با آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل های روان سنجی مرتبط با اعتبار و روایی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که این آزمون برای شناسایی کودکان دارای ناتوان های یادگیری از ویژگی های روان سنجی؛ تجانس درونی، ضریب ثبات، روایی تشخیصی و روایی ملاکی مطلوبی برخوردار است. خرده آزمون های حافظه فعال کلامی، دانش غیرکلامی، دانش کلامی، استدلال سیال غیرکلامی و حافظه فعال غیرکلامی از روایی تشخیصی مطلوبی برخوردار هستند. همچنین حافظه فعال و دانش در تشخیص ناتوانی های یادگیری از عوامل قطعی محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که نسخه نوین هوش آزمای تهران استنفورد- بینه یک ابزار مناسبی برای شناسایی کودکان دارای ناتوانی یادگیری می باشد. لذا پیشنهاد می شود برای تشخیص دقیق و معتبر ناتوانی های یادگیری از این ابزار استفاده شود.
تاثیر برنامه های منتخب تمرینی بر سرعت عکس العمل ساده و انتخابی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق تاثیر برنامه های منتخب تمرینی بر سرعت عکس العمل ساده و انتخابی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی را بررسی می کند. تحقیق حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است؛ جامعه آماری آن تمام دانش آموزان دختر 10 تا 14 ساله شهر ارومیه با تشخیص اختلال DCD در مدرسه استثنائی بودند. از بین آنها 30 دانش آموز به صورت تصادفی ساده (باملاحظه کردن معیارهای ورود به تحقیق) انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، شامل اندازه گیری سرعت عکس العمل از طریق دستگاه سنجش سرعت عکس العمل ساخت شرکت ساتراپ بود؛ در این تحقیق سرعت عکس العمل ساده دیداری، انتخابی و ساده شنیداری در دو مرحله از آزمودنی ها گرفته شد. روش انجام پژوهش بدین صورت بود که بعد از گردآوری داده های مربوط به پیش آزمون، گروه تجربی، با توجه به پروتکل تمرینی منتخب، در 12 جلسه تمرین یک ساعته شرکت کردند. بعد از انجام تمرین، مجددا آزمون های مورد نظر از هر دو گروه تکرار گردید. برای تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، واریانس) و استنباطی (شاپیرو-ویلکز و تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. یافته ها نشان داد تمرین های منتخب به مدت 12 جلسه باعث بهبود معنادار در سرعت عکس العمل ساده ٴ دیداری (811/3=F، 035/0=P)؛ انتخابی دیداری (126/4=F، 027/0=P)؛ و ساده ی شنیداری (380/4=F، 023/0=P) شدند. نتیجه ای که از تحقیق حاضر گرفته می شود این است که برنامه های تمرینی منخب بر سرعت عکس العمل ساده وانتخابی دیداری و ساده شنیداری در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی تاثیر مثبت و معنادار دارد.
ادراک گفتار در کودکان کاربر کاشتینه حلزونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کودکان ناشنوایی که از سمعک های مرسوم سودی نمی برند کاشتینه های حلزونی موجب دسترسی به سیگنال گفتاری می شوند. با وجود نتایج بیشمار مثبت کاشتینه های حلزونی در کودکان ناشنوا، داده های منتشر شده هنوز گستره وسیعی از عملکرد را بین این کودکان نشان می دهند. مطالعه متغیرهای احتمالی که موجب گوناگونی عملکرد کودکان کاربر کاشتینه حلزونی می شوند و بر ادراک گفتار اثر می گذارند برای والدین و متخصصان ضروری است. دسته بندی این عوامل توانایی بالین گران را برای دادن پیش آگهی پخته پیشاکاشت به خانواده ها افزایش می دهد و می تواند در تلاش برای رسیدن به بهترین نتیجه ممکن اجازه دستکاری بالقوه متغیرها را بدهد. این مقاله، مروری بر این عوامل است.
اثربخشی بازی های شناختی رایانه ای بر کاهش نقص توجه همراه با بیش فعالی و بهبود ادراک زمان در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بازی های شناختی رایانه ای بر کاهش نشانه های بیش فعالی و ادراک زمان در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی انجام شد. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 دانش آموز دارای اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان مدارس مقطع ابتدایی شهر خورموج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (میانگین سن=01/9 و انحراف معیار=67/0) و کنترل (میانگین سن=20/9 و انحراف معیار=91/0) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 20 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش نرم افزار کاپتان لاگ قرار گرفت و گروه کنترل در فهرست انتظار باقی ماند. تمام شرکت کنندگان قبل و بعد از درمان مقیاس تشخیصی اختلال بیش فعالی- کم توجهی کودکان کانرز (فرم والد و فرم معلم)، نرم افزار ادراک زمان، و نرم افزار IVA سنجش شدند. یافته ها : نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که انجام بازی های شناختی رایانه ای بر کاهش نقص توجه و بهبود ادراک زمان کوتاه تأثیر معنادار دارد؛ اما بر نشانه های بیش فعالی/تکانش گری و ادراک زمان بلند اثر معناداری نداشت. نتیجه گیری : این پژوهش نشان داد که از بازی های شناختی رایانه ای می توان به عنوان ابزاری برای کاهش نشانه های کمبود توجه و بهبود ادراک زمان استفاده کرد.
مقایسه اثر بازی اصلاحی در آب و خشکی بر گوژپشتی و دامنه دورکرد مفصل شانه کودکان پسر با کم توانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از ناهنجاری های اسکلتی شایع در کودکان با کم توانی هوشی کوژپشتی (کایفوز) است. کوژپشتی باعث کاهش دامنه حرکتی مفصل شانه می شود. از این رو، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر هشت هفته بازی اصلاحی در آب و خشکی بر میزان انحنای کوژپشتی و دامنه دورکرد (آبداکشن) مفصل شانه کودکان پسر کم توان هوشی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع کاربردی بود. از میان جامعه آماری، 30 کودک با کم توانی هوشی با میانگین سنی 4/1 ± 7/10، قد 6/7 ± 7/141، وزن 8/4 ± 5/35 و BMI ( شاخص توده بدن) 7/0 ± 6/17 به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه (تمرین در آب و تمرین در خشکی) تقسیم شدند. برای اندازه گیری قد، وزن، زاویه کوژپشتی و دامنه دورکرد شانه به ترتیب از قدسنج سکا، ترازوی سکا، خط کش منعطف و گونیامتر استفاده ش د. آزمودنی ها به مدت هشت هفته و در هر هفته، سه روز به تمرین پرداختند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 و از آزمون لون برای همگنی داده ها، برای تعیین هنجار بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف - اسمیرنف و برای تغییرات درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از تی همبسته و مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بازی اصلاحی در آب و خشکی به طور معناداری باعث بهبود کوژپشتی و افزایش دامنه دورکرد شانه می شود (001/0 = P) نتیجه گیری: بازی های اصلاحی به دلیل شادی بخش بودن می توان برای بهبود برخی از ناهنجاری های اسکلتی از جمله کوژپشتی و افزایش دامنه حرکتی مفاصل کودکان با کم توانی هوشی استفاده کرد.
تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازی های شناختی بر حافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازی های شناختی برحافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان دبستانی با اختلال ریاضی انجام شد. در قالب یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه، از بین دانش آموزان پسر پایه چهارم تا ششم مدارس ابتدایی منطقه شش تهران بر اساس نمره هوشبهر متوسط و کسب نمره حداقل یک و نیم انحراف استاندارد پایین تر از میانگین در آزمون ریاضی کی مت، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. گروه آزمایش 12 جلسه، هفته ای 2 جلسه یک ساعته به مدت یک ماه، مداخله دریافت کردند و آزمون های ریاضی کی مت و خرده مقیاس حافظه کاری وکسلر (فراخنای ارقام) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون برای دو گروه اجرا و یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه در حافظه کاری و عملکرد ریاضی تفاوت معناداری وجود داشت. بدین معنی که حافظه کاری و عملکرد ریاضی شرکت کنندگان گروه آزمایش بعد از آموزش بازی های شناختی افزایش یافت. بنابراین، مداخلاتی که به منظور توانبخشی توانایی های شناختی به کار می روند، می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در بهبود مشکلات دانش آموزان با اختلال ریاضی به کار گرفته شوند.
تجربه های سرپرستان کودکان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ادراک تجربیات والدین کودکان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزشی در مدارس ویژه بود تا با تکیه بر شناسایی مشکلات آموزشی، بتوان نسبت به کاهش عوامل زمینه ساز در مدارس مبادرت کرد. روش تحقیق حاضر در قالب تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسانه است و از این رو از بین والدین کودکان با نیازهای ویژه تا نائل شدن به حد اشباع اطلاعات، 15 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. گفتگوها با استفاده از روش کلایزی تجزیه و تحلیل شد، یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان داد که عوامل ایجاد کننده مشکلات آموزشی این گروه از دانش آموزان در مدارس ویژه را می توان در 4 مضمون کلی مشکلات ناظر به کیفیت معلم، برنامه درسی، فضای آموزشی و امکانات و کادر اجرایی تقسیم بندی کرد. پژوهش حاضر نشان داد که با بررسی تجارب والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزشی می توان تا حد امکان بستر مناسبی برای شکوفایی توانایی ها استعدادهای این گروه از دانش آموزان فراهم کرد و محیطی غنی برای کسب مهارتهای آنان فراهم نمود. در فرجام مقاله بر پایه نتایج پژوهش، پیشنهادهای لازم ارائه شد.
مقایسه مهارت های حرکتی دانش آموزان با کم توانی هوشی دارای لکنت زبان، مشکلات تلفظی و گفتار بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه مهارت های حرکتی دانش آموزان با کم توانی هوشی دارای لکنت زبان، مشکلات تلفظی، و گفتار بهنجار انجام شد. روش بررسی: این مطالعه پس رویدادی از نوع علی-مقایسه ای بود. از میان جامعه دانش آموزان پسر ابتدایی با کم توانی هوشی شهر ارومیه، 90 نفر (هر گروه 30 نفر) به روش نمونه گیری تمام شمار و در دسترس انتخاب شدند. برای همه گروه ها آزمون تجدیدنظرشده مهارت های حرکتی لینکلن-اوزرتسکی اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تمام ابعاد مهارت های حرکتی شامل؛ هماهنگی عمومی پویا، هماهنگی عمومی ایستا، هماهنگی دستی پویا، سرعت حرکت، حرکات ارادی همزمان متقارن و حرکات ارادی ناهمزمان نامتقارن در گروه دارای گفتار بهنجار به طور معناداری بالاتر از میانگین گروه های با لکنت زبان و مشکلات تلفظی بود (05/0>P).، اما بین میانگین مهارت های حرکتی گروه های با لکنت زبان و مشکلات تلفظی به جزء مهارت هماهنگی عمومی پویا، تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به این که رشد متعادل توانایی های حرکتی اساس یادگیری های بعدی است، اصلاح دشواری های حرکتی پیش از شروع آموزش مهارت های دیگر ضروری است.
تاثیر تمرین های شناختی و حرکتی کنسول های Wii بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تمرینات شناختی و حرکتی Wii بر کارکردهای اجرایی کودکان کم توجه/بیش فعال انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر 8 تا 11 سال مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعال شهر مشهد بود. از جامعه مذکور، نمونه ای به حجم 27 نفر از بین مراجعه کنندگان به مرکز رشد آوند که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند ،انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل، قرار گرفتند. تمرینات گروه تجربی، به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه یک ساعت اجرا شد. همه آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، توسط آزمون های بلوک های تپنده کورسی، آزمون برو/نرو و آزمون برج لندن مورد ارزیابی قرار گرفتند. از نرم افزار R جهت تحلیل داده ها و از آزمون تحلیل کواریانس یکراهه و تحلیل کواریانس چندمتغیری برای بررسی تفاوت بین میانگین دو گروه استفاده شد. یافته های این تحقیق حاکی از عملکرد بهتر گروه آزمایشی در متغیرهای حافظه کاری و متغیر بازداری پاسخ، در مرحله پس آزمون بود. در متغیر برنامه ریزی و حل مسئله، فقط در مولفه امتیاز کلی، بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت اما در مولفه های مرتبط با زمان و سرعت برنامه ریزی، هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0p>). نتایج این تحقیق، پیشتهاد می کند که بازی های شناختی-حرکتی Wii می تواند به عنوان روشی آسان، کم هزینه و جذاب به بهبود کارکردهای اجرایی کودکان کم توجه/بیش فعال کمک کند.
مقایسه بازداری پاسخ و توجه پایدار کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) و اختلال کندگامی شناختی (SCT): سهم متمایز ADHD و SCT در مشکلات توجه بر اساس مدار اجرایی سرد و گرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعات اخیر اختلالی به نام کندگامی شناختی (SCT) را شناسایی کرده اند که در مشکلات توجه با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) شباهت هایی دارد و به همین دلیل افراد مبتلا اغلب به اشتباه برچسب ADHD می خورند. هدف این پژوهش مقایسه بازداری پاسخ و توجه پایدار در کودکان مبتلا به ADHD و SCT به منظور تبیین سهم متمایز مشکلات توجه در این دو اختلال است. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 100 نفر (50 نفر مبتلا به A DHD و 50 نفر مبتلا به SCT ) از کودکان پسر مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که به شیوه غربالگری و با استفاده از مقیاس درجه بندی رفتار کودکان ( SNAP-IV ) و مقیاس SCT به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس از آزمون عملکرد پیوسته برای سنجش بازداری پاسخ و توجه پایدار استفاده شد. درنهایت داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS 20 تحلیل شدند . یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین کودکان مبتلا به ADHD و SCT از نظر بازداری پاسخ و توجه پایدار تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0 P< ). از طرفی نتایج تحلیل واریانس تک متغیره و بررسی میانگین های دو گروه نشان از آن بود که کودکان مبتلا به ADHD در بازداری پاسخ و کودکان مبتلا به SCT در توجه پایدار نقص دارند. نتیجه گیری : با توجه به پیشینه پژوهشی و یافته های این پژوهش چنین به نظر می رسد که کودکان مبتلا به SCT در مدار اجرایی گرم و کودکان مبتلا به ADHD در مدار اجرایی سرد مشکل دارند.
بررسی اثر نوروفیدبک بر همدلی شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان بیش فعال(ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (ADHD) الگوی پایدار کاهش توجه، بیش فعالی و رفتارهای تکانشی است که کنش فرد را در خانه و جامعه مختل می سازد. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی اثر درمان نوروفیدبک بر همدلی شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان مبتلابه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (ADHD) بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و طرح پژوهشی شبه آزمایشی و یک کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل کلیه نوجوانان بیش فعال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر واقع در شهر تهران بود. نمونه آماری به صورت در دسترس هدفمند 16 نفر به انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه نوروفیدبک وگروه گواه هشت نفره جایگزین شدند. درمان نوروفیدبک براساس پروتکل آلفا/ تتا طی هشت هفته و هر هفته دو جلسه (30 دقیقه) که در مجموع به مدت 16 جلسه اجرا شد. ابزار این تحقیق پرسشنامه تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی-کم توجهی بزرگسالان کانرز، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس خودسنجی همدلی شناختی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از شاخص های میانگین، فراوانی و انحراف معیار و در بخش تحلیل آمار استنباطی، برای آزمون سؤال ها و تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد که همدلی شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بین گروه نوروفیدبک و گروه گواه در پیش آزمون و پس آزمون اختلاف معنی داری وجود داشت که ثبات قابل توجهی برای این درمان در مرحله پیگیری مشاهده شد(05/0p<). باتوجه به نتایج، توصیه می شود اصول و مفاهیم درمان نوروفیدبک که در واقع تأیید میزان تأثیر آن در جامعه ایرانی است، برای مشاوران مدارس و خانواده در حد یک مأموریت آموزشی و تکلیف اجرایی در نظر گرفته شود و در کارگروه های تخصصی و کارگاه های آموزشی و جلسات توانمندسازی، تحلیل و تفسیر شده تا با یادگیری آن بتوانند در جهت کمک به دانش آموزان بیش فعال و خانواده های آنان مورداستفاده قرار دهند.
ارائه الگوی مدل علّی درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی ازطریق ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
179 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی با میانجی گری ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. پژوهش از نوع رابطه ی- علّی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، نمونه ای به حجم 300نفر( 140 پسر تیزهوش و 160 دختر تیزهوش)انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس(2001)، پرسشنامه ادراک از جّو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری چون، ضریب همبستگی پیرسون و برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش تحلیل مسیر و از نرم افزار spss، نسخه18 و Amos نسخه 18 استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد الگوی حاضر ادراک از جّو مدرسه در جامعه پژوهش معتبر است ( (RMSEA=0/08. در تمام مسیرهای مستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با مولفه های ادراک از جّو مدرسه بجز مسیر مستقیم درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی بین دانش آموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین مسیرهای غیرمستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری ادراک از جّو مدرسه تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی می باشد. براساس نتایج می توان گفت برای افزایش احتمال عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش باید به درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و ادارک از جّو مدرسه آنها توجه شود.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر توانمندی خانواده های دارای عضو مبتلا به بیماری مالتیپل اسکرولوزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر توانمندی خانواده های دارای عضو مبتلا به بیماری مالتیپل اسکرولوزیس (MS) بود. روش: در این پژوهش روش مداخله ای نیمه آزمایشی با استفاده از گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 40 نفر از والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مراجعه کننده به مراکز مشاوره و بیمارستان های تخصصی شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گروه آزمایش آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا گردید وگروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. برای ارزیابی توانمندی خانواده ها از پرسشنامه توانمندسازی خانواده (FES) استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر توانمندسازی خانواده های دارای عضو مبتلا به بیماری MS به طور معناداری اثربخش بوده است (sig <0/05). نتیجه گیری: بنابراین با به کارگیری درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش می توان توانمندی خانواده های دارای فرزندان مبتلا به بیماری های خاص را بهبود بخشید.
تاثیر روش مداخله ای تحریک دهلیزی در بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:کودکان احتیاج به تحریکات حسی مناسب دارند، تحریکات حسی مناسب باعث رشد و بهبود مهارت های حرکتی، و کفایت های تحصیلی کودکان می شود. از جمله این تحریکات تحریک دهلیزی است. بسیاری از کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر، دارای هماهنگی ضعیف حرکتی و تعادلی، مشکلات مربوط به مهارت های حرکتی می باشند که بعضی از این کودکان به عنوان مبتلایان به اختلال هماهنگی رشدی شناخته می شوند. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تحریک دهلیزی در بهبود مهارتهای حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی با اختلال هماهنگی رشدی بود.مواد و روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر اصفهان در مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 30 دانش آموز با استفاده از سیاهه اختلال هماهنگی رشدی (DCD-Q,07) غربال شده و به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند. ایزار این پژوهش مقیاس رشد حرکتی لینکنن- اوزرتسکی و سیاهه اختلال هماهنگی ر[1]شدی (DCD-Q,07) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل و تحلیل کوواریانس چند متغیری(Mancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: روش مداخله ای تحریک دهلیزی بر بهبود مهارت های حرکتی، این کودکان موثر بود (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخله ای تحریک دهلیزی در بهبود مهارت های حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی با اختلال هماهنگی رشدی موثر بوده، بنابراین استفاده از این روش به عنوان روشی در بهبود، بخشی از مشکلات حرکتی این کودکان پیشنهاد می شود.
اثربخشی بازی های ریتمیک و گروهی بر مهارت های حرکتی درشت و تعامل اجتماعی کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی های ریتمیک و گروهی بر مهارت های حرکتی درشت و تعامل اجتماعی کودکان اتیسم بود.. آزمودنیها، 21 کودک با میانگین سنی (80/2 ± 04/9) مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در شهرستان ارومیه بودند که بر اساس نتایج پیش آزمون به صورت تصادفی در سه گروه تمرین بازی های گروهی،بازی های ریتمیک و گروه کنترل قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون برونینکس اوزرتسکی و پرسشنامه گارس انجام گرفت. آزمودنیهای هرسه گروه پس از پیش آزمون شامل اجرای آزمون برونینکس اوزرتسکی و تکمیل پرسشنامه توسط مراقبین کودک(والدین،مربیان) به مدت 24 جلسه در برنامه بازی های گروهی و ریتمیک شرکت کردند.گروه کنترل بدون برنامه بازی خاصی به فعالیت های روزانه خود پرداختند. یک روز بعد از پایان جلسه 24، از آزمودنیهای هر سه گروه آزمون برونینکس اوزرتسکی به عمل آمد و پرسشنامه گارس نیز توسط مراقبین کودکان تکمیل شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس عاملی (3 گروه × 2 زمان) ، تحلیل واریانس یک راهه وt وابسته در سطح معنی داری(p≤0/05 )نشان داد تمرین، اثر معناداری بر امتیاز مهارت های درشت سه گروه با برتری گروه بازی های ریتمیک و نیز بر امتیازات تعامل اجتماعی بین گروه های بازی های ریتمیک و گروهی با گروه کنترل داشت.این یافته ها تاییدی بر نقش بازی و بخصوص همراه شدن با موسیقی در افزایش انگیزه و علاقه در کودکان و در نهایت بهبود مهارت های حرکتی و اجتماعی کودکان طیف اتیسم بود.
پیش بینی تعامل مادر - کودک بر اساس ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مادران دارای کودک با کم توانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی تعامل مادر-کودک بر اساس ویژگی شخصیتی و سبک مقابله ای در مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بود. روش: پژوهش پیش رو از نوع همبستگی است. نمونه آماری شامل 209 نفر از مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بود که به صورت طبقه ای از چهار ناحیه آموزش و پرورش شهرستان کرج در سال تحصیلی 96-97 انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه شخصیتی نئو مک کری و کاستا (1985) و تعامل مادر-کودک رابرت (1961) و سبک مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988)، و جهت تحلیل داده ها از شاخص آماری پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد ویژگی شخصیت و سبک های مقابله ای توان پیش بینی تعامل مادر-کودک را ندارند. همچنین میان برخی از خرده مقیاس های متغیر ویژگی شخصیتی و تعامل مادر کودک رابطه معناداری وجود دارد (05/0p›). میان خرده مقیاس پذیرش با خرده مقیاس های انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری رابطه مثبت و مستقیم و میان خرده مقیاس های حمایت، سهل گیرانه و طرد با خرده مقیاس های روان نژندگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیری و مسئولیت پذیری رابطه معکوس و منفی وجود دارد. میان خرده مقیاس های متغیر راهبردهای مقابله ای و تعامل مادر-کودک رابطه معناداری (05/0p›) وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت برای پیش بینی کیفیت تعامل مادر-کودک با کم توانی هوشی ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مادران، نقش چندانی نداشته و متغیرهای دیگری این ارتباط را تبیین می کنند.
اثربخشی الگوی آموزشی تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر بهزیستی روانی کودکان مبتلا به دیابت نو ع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کننده ای را تجربه می کنند، این شرایط به گونه ای است که سلامت روان کودک مبتلا به دیابت را تهدید می کند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی بود. این پژوهش از نظر روش شناسی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز درمانی گابریک و کلینیک های دیابت شهر تهران در سال 1399-1398 بود که از این جامعه نمونه ای به حجم 44 نفر (24 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. الگو آموزشی پس از اجرای پیش آزمون برای کودکان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه اجرا گردید. گروه کنترل آموزش روان شناختی خاصی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی تاثیر معنادار دارد (05/0p <). براساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین می توان به عنوان روش مداخله ای کودکان مبتلا به دیابت در کنار درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم، اختلال عصبی تحولی است که با نقص در تعاملات اجتماعی و ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای شناخته می شود. افزایش نرخ شیوع این اختلال، لزوم پژوهش در مورد ویژگی ها و روش های درمانی را بیشتر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: ای ن پژوه ش از ن وع شبه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزم ون - پس آزم ون و گ روه گواه ب ود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل تمام دانش آموزان پسر با اختلال طیف اُتیسم 7 تا 14 ساله شهر رشت در سال 1398 بود و 20 نفر از افراد داوطلب واجد شرایط که به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10 نفر) اختصاص یافتند درحکم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم (2007) استفاده شد. در این پژوهش، برنامه اجرایی، ترکیبی از داستان های اجتماعی و الگودهی ویدئویی بود که توسط پژوهشگر تألیف و به مدت 12 جلسه به صورت مجازی برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش نشان داد داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر بهبود مهارت های ارتباطی (مؤلفه مشارکت اجتماعی) تأثیرگذار است (05/0> p). نتیجه گیری: بنا به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی روشی مناسب برای آموزش مهارت های ارتباطی به صورت مجازی و توسط والد است.
تعیین کارآمدترین تکلیف نامیدن خودکار سریع در تمیز دانش آموزان با و بدون نارساخوانی فارس زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
133 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین کارآمدترین تکلیف نامیدن خودکار سریع در تمیز دانش آموزان با و بدون نارساخوانی فارس زبان بود. در قالب یک طرح علی مقایسه ای با استفاده از روش سرشماری تمام 77 دانش آموزان دچار نارساخوانی شهر گناباد که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، انتخاب شدند و 77 دانش آموز عادی که از لحاظ سن، جنسیت و هوش بهر با گروه نارساخوان همگن بودند نیز به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384)، آزمون هوش ریون (ریون، 1956) و تکالیف نامیدن سریع (دنکلا و رودل، 1974) گردآوری و با استفاده از روش t مستقل و تحلیل تشخیصی- تمیزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد دانش آموزان دچار نارساخوانی در همه تکالیف نامیدن خودکار سریع (رنگ، اعداد، حروف الفبا، اشیاء و شکل رنگی) به طور معناداری پایین تر از دانش آموزان بدون نارساخوانی بود (0001/0p <)؛ همچنین، تکلیف نامیدن خودکار سریع اشکال رنگی بهترین متمایزکننده دانش آموزان دچار نارساخوانی از دانش آموزان بدون نارساخوانی بود؛ بنابراین، می توان از تکالیف نامیدن خودکار سریع، به خصوص آزمون نامیدن اشکال رنگی، برای تمیز دانش آموزان با و بدون نارساخوانی استفاده کرد.
اثربخشی بازی درمانی بر کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش هوش هیجانی کودکان دارای اختلال حسی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی بر کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش هوش هیجانی کودکان دارای اختلال حسی- حرکتی مقطع ابتدایی شهر اراک بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان دارای اختلالات حسی و حرکتی 8 تا 11 ساله شهر اراک که در سال تحصیلی 98-1397 خدمات آموزشی و توانبخشی دریافت می کردند، تشکیل می دهند (150= N ). برای نمونه گیری 26 نفر از دانش آموزان دارای اختلالات حسی و حرکتی که به روش نمونه گیری تصادفی ساده با توجه به ملاک های ورود و خروج به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگذاری شدند. گروه آزمایش تحت مداخله هشت جلسه ای بازی درمانی به شیوه جلسه های گروهی 70 دقیقه ای هفتگی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه هوش هیجانی شیرینگ استفاده شد. برای انجام تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بازی درمانی می تواند موجب کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش هوش هیجانی کودکان دارای اختلال حسی- حرکتی شود (001/0 ≥ P ). نتیجه گیری: این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهمی در زمینه پیشگیری و بهبود هوش هیجانی و کاهش اضطراب اجتماعی کودکان کم توان جسمی - حرکتی دارد.