فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی عملکرد شناختی در کودکان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس). روش شناسی پژوهش:نویسنده این پژوهش پروفایل عصب- روانشناسی [1] 37 کودک مبتلا به ام اس که تشخیص بالینی قطعی در مورد بیماری آنها صورت گرفته بود را بررسی و به لحاظ یافتن رابطه احتمالی میان عملکرد شناختی و مشخصه های بالینی مورد ارزیابی قرار داد. یافته ها: از 37 کودک و نوجوان ارزیابی شده، 35% از آنها به طور چشمگیری دارای اختلال در عملکرد شناختی بودند. عملکرد شناختی بطور کامل با چندین متغیر بالینی در ارتباط بود که دربرگیرنده میزان وضعیت ناتوانی گسترده [2] جدید [3] ، تعداد کل دفعات عود بیماری [4] و طول بیماری بود. بیماری ام اس بطور نامطلوبی بر عملکرد تحصیلی بیش از یک سوم این کودکان تاثیر گذاشت. نتیجه گیری: آسیب های شناختی در کودکان مبتلا به ام اس مشاهده می شود. برنامه ریزی جامع برای درمان این کودکان باید دربرگیرنده تایید این امر باشد که این قشر از کودکان ممکن است برای امور تحصیلی خود نیازمند دریافت تسهیلات آموزشی باشند. [1] Neuropsychological profile [2] Expanded Disability Status Scale (EDSS) [3] منظور از «جدید» این است که ارزیابی این مقیاس به تازگی صورت گرفته باشد و آزمون گیرنده به ارزیابی های قدیمی اتکا ننماید. [4] Relapse
بررسی نیازهای دانش آموزان با همبودی آسیب بینایی و ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همبودی آسیب های بینایی و ناتوانی های یادگیری چالش های منحصر به فردی را ارائه می کند. معلمان باید در مورد ویژگی های این جمعیت خاص آگاهی داشته باشند و همچنین روش های آموزشی برای برآورده سازی نیازهای منحصر به فرد آنها را بشناسند. مولفان در این مقاله الگوهای عملکرد نوعی را ارائه می کنند و پیشنهادهایی برای اقدام موثر عرضه می کنند.
اثربخشی تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز در کاهش رفتارهای بیش فعالی دانش آموزان کم توانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز بر کاهش رفتارهای بیش فعالی چهار شرکت کننده (دو پسر و دو دختر) با کم توانی هوشی در یک موقعیت مدرسه ویژه در بیرجند بود. روش : طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع تک آزمودنی و طرح برگشتی A-B-A-B بود و آزمودنی های پژوهش به روش تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش نه (9) رفتار به عنوان رفتار آماج طی جلسات مکرر خط پایه، مداخله درمانگری و پیگیری مورد مشاهده قرار گرفت و درصد این رفتارها ثبت شد و برای تحلیل داده ها از نمودار و تحلیل دیداری استفاده شد. یافته ها : تحلیل دیداری داده ها در خلال شرایط آزمایشی، کاهش رفتارهای آماج (رفتارهای بیش فعالی) همه شرکت کنندگان پژوهش را در طی مراحل مداخله درمانگری نشان داد. روند نزولی رفتارها در مرحله پیگیری نیز قابل مشاهده بود. نتیجه گیری: یافته های مطالعه، اثربخشی روش درمانگری رفتاری تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز را به عنوان یک روش درمانگری در کاهش رفتارهای بیش فعالی کودکان کم توان هوشی مورد حمایت قرار می دهند.
تاثیر تمرین سوپربرین یوگا بر هوش سیال، ادراک بینایی فضایی، پیشرفت تحصیلی و تعادل کودکان سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
151 - 168
حوزههای تخصصی:
سندرم داون یکی از متداول ترین بیماری های ژنتیکی با کم توان ذهنی خفیف تا متوسط است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین سوپربرین یوگا بر افزایش هوش، ادراک بینایی- فضایی و پیشرفت تحصیلی و تعادل ایستا کودکان سندرم داون پسر بود. این پژوهش نیمه تجربی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مبتلا به سندرم داون مقطع دبستان شهر تهران بودند. شرکت کنندگان پژوهش 20 پسر سندرم داون آموزش پذیر مدرسه استثنایی شهید بهشتی با میانگین سنی (89/0 ± 2/8) سال بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش 12 هفته تمرینات سوپربرین یوگا را انجام دادند. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون هوش وکسلر برای کودکان ویرایش پنجم و آزمون تعادل ایستای لک لک بود. برای تجزیه و تحلیل داده های از آزمون شاپیروویلک، لوین و t مستقل نمرات اکتسابی استفاده شد. تمرینات سوپربرین یوگا تاثیر معنادار بر افزایش هوش سیال (t =1. 06, P=0/30)، ادراک بینایی فضایی (t =1/29, P=0/21) و تعادل ایستا (t = /45, P=0/65) نداشت، ولی بر پیشرفت تحصیلی کودکان تاثیر معنادار داشت (t = 2. 46, P=0/02). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بهتر است در کنار سایر آموزش های متداول تحصیلی از تمرینات سوپربرین یوگا در پیشرفت تحصیلی کودکان سندرم داون استفاده شود.
بررسی تأثیر برنامه ی آموزشی چندرسانه ای مبتنی بر داستان اجتماعی و الگوبرداری ویدئویی بر مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کم توان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
101 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه ی آموزشی چندرسانه ای مبتنی بر داستان اجتماعی و الگوبرداری ویدئویی بر مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کم توان هوشی بود. این پژوهش یک طرح تجربی تک آزمودنی از نوع طرح چند خط پایه با استفاده از آزمودنی های مختلف بوده و جامعه آماری آن کلیه ی دانش آموزان کم توان هوشی پایه اول دبستان در سال 1398-1397 در آموزشگاه استثنایی باغچه بان شهرستان مینودشت در استان گلستان بودند که با استفاده از مقیاس رفتار سازشی انجمن آمریکایی کم توانی هوشی و روش نمونه گیری در دسترس 4 دانش آموز (2 دختر و 2 پسر) دارای کم توانی هوشی با هوش بهر بین 70-50 به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند. سپس از پرسشنامه محقق ساخته ی تاریخچه فردی برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و از نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان برای سنجش هوش بهر آن ها استفاده شد. ابزار مورداستفاده برای تعیین میزان تسلط آزمودنی ها بر مهارت های استفاده از قاشق و چنگال، چک لیست محقق ساخته ی استفاده از وسایل غذا خوردن بود که با رجوع به مقیاس رفتار سازشی انجمن آمریکایی کم توانی هوشی و دفترچه ی مهارت آموزی دانش آموزان کم توان هوشی سازمان آموزش وپرورش استثنایی کشور، ساخته شد. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شده و پس از رسم نمودارها با استفاده از نرم افزار R، اثرات متغیر مستقل بر متغیر وابسته از طریق تحلیل روند نمودار بررسی گردید. با توجه به نتایج حاصل به نظر می رسد برنامه آموزشی مورد استفاده در پژوهش حاضر بر یادگیری مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کم توان هوشی مؤثر بوده و منجر به بهبود این مهارت ها در آزمودنی ها شده است.
بررسی رابطه پذیرش و عمل و چشم انداز زمان آینده با انعطاف پذیری روانشناختی و سازگاری در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به سازگاری و بررسی عوامل موثر بر آن برای ارتقاء سلامت مادر و بهبود روابط والد فرزندی به ویژه در مادران کودکان کم توان ذهنی حائز اهمیت است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه پذیرش و عمل و چشم انداز زمان آینده با انعطاف پذیری روانشناختی و سازگاری در مادران کودکان کم توان ذهنی می باشد. روش: این مطالعه از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل مسیر می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 12 تا 16 ساله در مدارس استثنایی شهر مشهد در سال 95-96 می باشد. نمونه شامل مادران 217 کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر که با روش نمونه گیری در در دسترس شدند. داده ها با روش تحلیل مسیر که شامل مجموعه ای از معادلات رگرسیونی می باشد و با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شدند. یافته ها: بررسی شاخص های برازندگی و با توجه به اینکه مقدار 08/0 RMSEA < و 08/0 SRMR < می توان برازش مدل را مطلوب دانست. همچنین در سایر شاخص ها از جمله ( NNF NFI ، NNFI ، CFI ، RFI ، IFI ) نتایج بالاتر از 9/0 می باشد که حاکی از برازش قابل قبول مدل می باشند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت چشم انداز زمان آینده و پذیرش و عمل هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم باعث افزایش سازگاری می شود. لذا می توان گفت مادران کودکان کم توان ذهنی با توجه به میزان پذیرش عمل و انعطاف پذیری روانشناختی در سازگاری متفاوتند و با اعمال مداخلاتی جهت ارتقاء این متغیرها می توان به افزایش سازگاری در مادران کودکان کم توان ذهنی کمک کرد.
بررسی تاثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر کاهش اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری ویژه، یک اختلال عصبی رشدی است. دانش آموزان با اختلال سطح بالایی از مشکلات شناختی را دارند که منجر به افت تحصیلی آن ها می شود. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر کاهش اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم تا ششم با اختلال یادگیری شهر کرمانشاه بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 28 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اجتناب شناختی سکستون و دوگاس (2008)، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو و آزمون تجدید نظر شده هوش وکسلر کودکان بود. برنامه توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ به مدت 12 جلسه 50-60 دقیقه ای و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ موجب کاهش اجتناب شناختی این کودکان شده است (001/0>P). توانبخشی شناختی رایانه ای می تواند به عنوان روشی مناسب در کاهش اجتناب شناختی کودکان به کار رود و به دانش آموزان برای استفاده از راهبردهای کارآمد تر برای کنترل سطح اضطراب و کاهش حواسپرتی کمک کند و درنهایت سبب پیشرفت عملکرد تحصیلی آنها شود.
اثربخشی بازی درمانی با رویکرد فیلیال تراپی بر کیفیت تعاملات والد فرزند وکیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان دارای مشکلات رفتاری/ هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش بازی درمانی با رویکرد فیلیال تراپی بر کیفیت تعاملات والد فرزند و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان دارای مشکلات رفتاری/ هیجانی بود . روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودکان مشکلات رفتاری هیجانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخله هشت جلسه ای فیلیال تراپی به شیوه جلسات گروهی هفتگی یک ساعته قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسش نامه های رابطه والد- فرزند پیانتا و همکاران (1996) و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت لندگراف و آبتز (1996) بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون ابعاد رابطه والد فرزند و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودک تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج نشان داد که مداخله فیلیال تراپی باعث افزایش نزدیکی و کاهش وابستگی و تعارض در رابطه والد کودک شده است. همچنین نتایج نشان داد که مداخله بازی درمانی به شیوه فیلیال تراپی در بهبود ابعاد کیفیت مرتبط با سلامت کودک موثر می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که مداخله بازی درمانی به شویه فیلیال تراپی در بهبود رابطه والد فرزند و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودک از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار است.
اثربخشی فعالیت های پیشرفته ادراکی- دیداری فراستیگ بر اصلاح خواندن دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه (نارساخوان): یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
115-128
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال یادگیری دانش آموزان نارساخوان، آن ها را با دشواری های متعددی در مدرسه، خانه و زندگی روزمره مواجه ساخته، که این امر بر پیشرفت تحصیلی و سازگاری با محیط را برای شان دشوار می سازد. تعاملی که بین کاهش اختلال یادگیری، رشد ادراکی، رشد بینایی و رشد شناختی برقرار است، منجر شده است تا فعالیت های ادراکی- بینایی در روند کاهش اختلال یادگیری با نقص خواندن، نقش مهمی را ایفا کنند. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی روش ادراکی- دیداری فراستیگ بر مهارت خواندن دانش آموزان با اختلالات یادگیری نارساخوان بود. روش: پژوهش حاضر، به صورت یک بررسی تک آزمودنی با استفاده از طرح سری های زمانی گروهی ( AB ) انجام شد. نمونه پژوهش را سه نفر از دانش آموزان پسر با اختلال خواندن شاغل به تحصیل در دوره ابتدایی پایه سوم شهرستان خدابنده در سال تحصیلی 96- 1395 تشکیل دادند. گردآوری داده ها جهت بررسی وضعیت مشکلات خواندن آزمودنی ها، با استفاده چک لیست بررسی نشانگان نارساخوانی و آزمون خواندن و نارساخوانی نما انجام شد. جهت تقویت مهارت خواندن، هر سه آزمودنی به صورت گروهی در طی 18 جلسه (به مدت 9 هفته و هر هفته دو جلسه)، فعالیت های پیشرفته ادراکی- دیداری بر مبنای فراستیگ دریافت کردند. تحلیل داده های حاصل از ارزیابی مشکلات خواندن آزمودنی ها نیز با استفاده از جدول سمن صورت گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از ارزیابی مشکلات خواندن آزمودنی ها در پیش و پس از تمرین فعالیت های ادراکی بینایی فراستیگ نشان داد که فعالیت های ادراکی- بینایی می تواند تا دو برابر، نمره های آزمودنی ها را در هر یک حوزه های شناختی دقت؛ حافظه دیداری، شنیداری؛ تمیز دیداری، شنیداری، توالی دیداری، شنیداری و سایر خطاها را کاهش دهد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر که نشان از تأثیر تمرین فعالیت های پیشرفته ادراکی بینایی بر کاهش مشکلات خواندن دانش آموزان با اختلال یادگیری دارد، پیشنهاد می شود مسئولین آموزش و پرورش استثنایی، اقدام به برگزاری دوره هایی جهت افزایش مهارت مربیان و والدین از تأثیرات انجام این تمرین ها کنند.
اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را مادرانِ دانش آموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 40 مادرِ دانش آموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل بودند که بصورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر)، جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند (1995) استفاده شد. داده ها با روش آماری کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) کمتری داشتند و فرضیه ی پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص مورد تائید قرارگرفته است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص اثربخش است.
کاربرد آموزش حل مسئله کلامی مبتنی بر طرحواره در اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی: مطالعه مروری نظامند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
141 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، و شواهد پژوهشی پیرامون موثر بودن آموزش حل مسئله کلامی مبتنی بر طرحواره در ارتباط با نارسایی های یادگیری ویژه است. در پژوهش حاضر از طریق پژوهش مروری نظامند و جستجوی کلیدواژه های تخصصی مرتبط با اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی و آموزش حل مسئله کلامی مبتنی بر طرحواره در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی ایران و جهان بین سال های 2017-1996 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. از 36 پژوهش انجام شده، غالب پژوهش ها (25 پژوهش) بر روی آزمودنی های دارای اختلال ریاضی از سن 5 تا 12 و در پایه 1-6 انجام شده است. بیشتر پژوهش های انجام شده از نوع مطالعات آزمایشی می باشند( با فراوانی 25 پژوهش). کلاس آموزش فراگیر (با فراوانی 15 پژوهش)، مراکز استثنایی یا توانبخشی اختلال های یادگیری (با فراوانی 9 پژوهش)، کلاس مجزا (با فراوانی 8 پژوهش)، و مراکز فعالیت (با فراوانی 4 پژوهش) به ترتیب پرکاربردترین موقعیت های کارآموزی هستند که مورد استفاده قرار گرفته اند. در شیوه اجرای آموزش مبتنی بر طرحواره، ارائه"آموزش در کل کلاس، و انفرادی" از بیشترین فراوانی برخوردار است (با فراوانی 26 پژوهش). اثربخشی آموزش حل مسئله کلامی مبتنی بر طرحواره بر متغیرهای وابسته"سیالی"(دقت و صحت حل مساله ریاضی)،"اکتساب" و "تعمیم" به ترتیب در 36، 16 و 11 پژوهش مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج این پژوهش ها حکایت از اثربخشی مثبت آموزش مبتنی بر طرحواره بر متغیرهای وابسته دارند.
بررسی تأثیر آموزش برنامه ی غنی سازی ارتباط بر تعارض و صمیمیت والدین دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که موجب بروز تعارض در زندگی زناشویی می گردد، مشکلات ارتباطی زوج هاست که نتیجه ی فقدان مهارت های مناسب و ضروری برای برقراری روابط سالم و صمیمانه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه ی غنی سازی ارتباط بر تعارض و صمیمیت والدین دانش آموزان کم توان ذهنی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون پس-آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی پژوهش، والدین دانش آموزان کم توان ذهنی شهرستان سنندج بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر که نمره ی تعارض زناشویی بالاتری داشتند، انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامه ی غنی سازی ارتباط برای گروه آزمایش در هشت جلسه ی 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته برای گروه آزمایش برگزار شد اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس صمیمت واکر و تامپسون، و پرسش نامه ی تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند و نتایج نشان داد آموزش برنامه ی غنی سازی ارتباط باعث کاهش تعارض و افزایش صمیمیت والدین دانش آموزان کم توان ذهنی شده است. بر اساس ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ، ﻣﯽﺗﻮان از برنامه ی غنی سازی ارتباط در راﺳﺘﺎی ﻣﺪاﺧﻼت ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ و درﻣﺎﻧﯽ به ویژه برای بهبود روابط والدین کودکان استثنایی اﺳﺘﻔﺎده نمود.
نیمرخ شناختی و زبان شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ شناختی و زبان شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری (کم پیشرفت) انجام شد.در قالب یک پژوهش توصیفی – تحلیلی، از بین تمامی دانش آموزان 12-8 سال مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری و دانش آموزان کم پیشرفت مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس (دو گروه 100 نفره) انتخاب و در متغیرهای سن، جنسیت، پایه تحصیلی و هوشبهر همگن شدند. داده های پژوهش از طریق ویراست چهارم هوش وکسلر کودکان (2003)، مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی (جیوا و همکاران، 2000) و آزمون تحول زبان- 3 (نیوکامر و هامیل، 1999) گردآوری و با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در نیمرخ شناختی به طور معناداری ضعیف تری از دانش آموزان با مشکل یادگیری است، افزون بر این در مهارت های زبان شناختی نتایج حاکی از آن بود که دانش آموزان با اختلال یادگیری در زیر مقیاس تحلیل واجی نسبت به گروه دانش آموزان با مشکل یادگیری به طور معناداری عملکرد ضعیف تری نشان دادند. از سوی دیگر، در زیر مقیاس های واژگان تصویری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تمایز گذاری کلمه، تولید کلمه، واژگان، شباهت ها و درک مطلب تفاوت معناداری بین دو گروه گزارش نشد. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر توجه به کارکردهای اجرایی و مهارت های زبان شناختی در تشخیص، آموزش و توان بخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری می تواند نتایج مؤثری در پی داشته باشد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش بازسازی شناختی بر خودکارآمدی اجتماعی و عاطفی دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
169 - 192
حوزههای تخصصی:
فارسی هدف پژوهش، مقایسه تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش بازسازی شناختی بر خودکارآمدی اجتماعی و عاطفی دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری می باشد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر تهران بود. نمونه گیری به صورت در دسترس، از مدرسه کوشش واقع در منطقه 1 تهران صورت گرفت. بدین منظور تعداد 45 نفر از دانش آموزانی که ب الاترین نم ره را در مشکلات یادگیری کلورادو داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های خودکارآمدی اجتماعی اسمیت و بتز (2000) و مقیاس خودکارآمدی عاطفی بورلی و همکاران (2008) پاسخ دادند. آزمودنی های گروه آزمایش اول به مدت 20 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه دوم به مدت 20 جلسه تحت آموزش بازسازی شناختی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که هر دو روش مداخله ای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بازسازی شناختی موجب افزایش خودکارآمدی اجتماعی و خودکارآمدی عاطفی می شود. آموزش ذهن آگاهی و بازسازی شناختی به دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری، مداخله ای مؤثر برای افزایش خودکارآمدی اجتماعی و عاطفی در آنان می باشد. بر مبنای نتایج این پژوهش می توان به معلمان، مشاوران و روان شناسان آموزشگاهی پیشنهاد نمود که با استفاده از این روش درمانی در بهبود مهارت های فردی و یادگیری دانش آموزان بکوشند.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر رایانه و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع نارساخوانی شهرهای آمل و محمودآباد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به مراکز اختلال یادگیری ارجاع داده شده بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و با آزمون های تشخیصی هوش ریون و آزمون خواندن و نارساخوانی نما انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت 14 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از نسخه رایانه ای آزمون حافظه کاری ان- بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه ای بر روی میزان پاسخ های صحیح در توجه پیوسته و میزان پاسخ های صحیح و زمان واکنش در حافظه کاری اثربخشی بیشتری (05/0P < ) نسبت به روش تمرین های عملی دارد. این نتایج بیان می کنند که توان بخشی شناختی به کمک رایانه با جذابیت های بصری و صوتی و ایجاد فرصت های متناسب با سطح پیشرفت کودک، می تواند شرایط مناسب تری را برای بهبود نقایص کارکردهای عالی ذهن افراد مبتلا به اختلال یادگیری خواندن فراهم کند.
نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی- بازداری رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری رفتاری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهر بوشهر تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 232 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های طرحواره یانگ (1999)، سیستم های فعال سازی-بازداری رفتاری کارور و وایت (1994)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون (2002) و اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) انجام گرفت. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها با استفاده از روش آماری رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری رفتاری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نقش دارند. نتیجه گیری: با توجه به نقش طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در بروز و نگه داری اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، می توان با شناسایی آنها در جهت پیشگیری از اختلال اضطراب اجتماعی این دانش آموزان اقدام نمود.
مقایسه ی دانش آموزان تیزهوش و عادی از لحاظ کمال گرایی، افسردگی و سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
105-114
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش آموزان تیزهوش سرمایه های ملی هر کشوری محسوب می شوند و عدم توجه به آنان می تواند موجب آسیب های روانی ایشان گردد. هدف این پژوهش مقایسه دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره دوم متوسطه از لحاظ کمال گرایی، افسردگی و سرزندگی تحصیلی است. روش: این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1397-1396 شهر خرم آباد است که از این جامعه آماری نمونه ای به تعداد 100 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و با همتاسازی بر اساس سطح تحصیلات والدین، پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده و تعداد اعضای خانواده به دو گروه 50 نفری (50 نفر دانش آموز تیزهوش و 50 نفر دانش آموز عادی) تقسیم شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه کمالگرایی شورت (1995)، پرسش نامه افسردگی بک (1988) و پرسش نامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2006) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون تی استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون تی نشان می دهد که بین دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی از لحاظ متغیرهای کمال گرایی مثبت و منفی، افسردگی و سرزندگی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد، با توجه به میانگین کمال گرایی منفی (60/52) و افسردگی (06/31) در افراد تیزهوش، کمال گرایی منفی و افسردگی بیشتری نسبت به دانش آموزان عادی وجود دارد. نتایج حاکی از این است که میانگین های کمال گرایی مثبت و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان عادی از میزان بیشتری برخوردار است. نتیجه گیری: یافته ها از تفاوت کمال گرایی و افسردگی در بین دانش آموزان تیزهوش و عادی حمایت می کند و توجه به این متغیرها در دانش آموزان تیزهوش از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اثربخشی آموزش توانایی های شناختی برحافظه کاری کلامی و غیر کلامی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل داده ها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن توانایی های شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
مدل سازی ویدئویی: مبانی نظری، انواع، اثربخشی، کاربرد و گام های اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدل سازی ویدئویی یک روش آموزشی است که در آن از ضبط ویدئویی تصاویر و نمایش آنها استفاده می شود تا یک مدل دیداری از مهارت یا رفتار هدف ارائه گردد. انواع مدل سازی ویدئویی عبارتند از مدل سازی ویدئویی مقدماتی، خودمدلی ویدئویی، مدل سازی رفتار هدف، سرنخ دهی یا رهنمود ویدئویی. مدل سازی ویدئویی بر اساس شواهد پژوهشی برای یادگیرندگان از سنین کودکی اولیه تا سال های میانی دبیرستان اثربخش گزارش شده است. این روش آموزش عملی و کاربردی برای دانش آموزان دبیرستانی هم مفید است و به کار می رود. نتیجه گیری: مدل سازی ویدئویی مقدماتی شامل ضبط مهارت های فردی به عنوان مدل می شود که در کنار یادگیرنده، سرگرم انجام رفتار یا مهارت هدف است. بعدها یادگیرنده می تواند در هر زمانی این فیلم را ببیند. خودمدلی ویدئویی یعنی ضبط رفتار یا مهارت هدف در یادگیرنده که امکان بازبینی آن در فرصت های بعدی وجود دارد. مدل سازی دیدگاه موردنظر به معنی ضبط رفتار یا مهارت هدف از دیدگاه یادگیرنده است. رهنمود ویدئویی شامل خرد کردن مهارت رفتاری به گام های کوچک و ضبط و نمایش هر گام با وقفه و مکث تا یادگیرنده تلاش کند آن گام ها را قبل از این که ببیند انجام دهد. رهنمود ویدئویی را می توان با یادگیرنده یا هر فردی به عنوان مدل انجام داد. در این مقاله مبانی نظری، انواع، اثربخشی، کاربرد و گام های اجرای مدل سازی ویدئویی مورد بررسی قرار گرفته است.
اثربخشی مداخله بهنگام والد محور مبتنی بر الگوی سال های باورنکردنی بر رفتارسازشی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
101 - 125
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله بهنگام والد محور مبتنی بر سالهای باورنکردنی بر رفتار سازشی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 7-5 سال بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود که در سال 1397 در مراکز استثنایی شهرستان لردگان مشغول به تحصیل بودند. از بین آن ها به روش تصادفی 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره(آزمایش و کنترل) گمارده شدند. پرسشنامه رفتار سازشی واینلند، به عنوان پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد.سپس والدین گروه آزمایشی در 12 جلسه تحت برنامه مداخله ا ی سالهای باورنکردنی قرار گرفتند و والدین گروه کنترل هیچ برنامه مداخله ای را در طی این مدت دریافت نکردند. پس از اتمام دوره مداخله و 3 ماه بعد، آزمون رفتارسازشی واینلند بار دیگر بر روی دو گروه به ترتیب بعنوان پس آزمون و پیگیری اجراشد. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با بهره گیری از نرم افزار spss22 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میزان رفتار سازشی تفاوت معنادار آماری(001/0>p) وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه مداخله سالهای باورنکردنی بر بهبودرفتارسازشی کودکان کم توان ذهنی و خرده مقیاس های مسائل شغلی، اجتماعی شدن، ارتباط و خودیاری در پوشیدن موثر بوده و ماندگاری برنامه مداخله پس از 3 ماه پابرجا مانده است.