فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه : برخی مشکلات یا ناکارآمدی ها در شیوه های آموزشی ناشنوایان را می توان ناشی از این امر دانست که حق آموزشی و نیاز ناشنوا به فراگیری علوم، دروس و دانش های رایج در نظام آموزشی کشور، با نیاز وی به یادگیری زبان فارسی به صورت مجزا پاسخ داده نمی شود و اصولاً به مجزا بودن این دو نیاز آموزشی، به خصوص برای کودکان ناشنوا توجه نمی شود. دراین مقاله با استناد به یافته های پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی نشان خواهیم داد که دانش آموز ناشنوا فردی دوزبانه است و زبان فارسی زبان اصلی وی نیست. نتیجه گیری: از این رو راهکار پیشنهادی برای آموزش ناشنوایان که در این مقاله ارائه می شود، راهکار آموزش دوزبانه است. بدین صورت که علوم و دروس مختلف رایج در نظام آموزشی کشور را به زبان اول ناشنوایان، یعنی به زبان اشاره به او آموزش دهیم و یادگیری زبان فارسی را با روش های مخصوص آموزش زبان دوم و در مسیر موازی ببریم.
بررسی عوامل ضعف املای دانش آموزان با آسیب بینایی و راهکارهای آموزشی برای بهبود آن در دانش آموزان آسیب دیده ی بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: از املا به عنوان پایه ای برای سواد نوشتاری دانش آموزان تعبیر می شود . عوامل متعددی، زمینه ساز شکل گیری یا تشدید مشکلات مربوط به آموزش نوشتن می گردد، به طوری که درس املا را با مشکلی جدی به نام «غلط نویسی» مواجه می سازد. این موضوع یکی از چالش ها و دغدغه های معلمان و والدین کودکان آسیب دیده بینایی است . لذا در پژوهش حاضر به بررسی علل و عوامل ضعف املای دانش آموزان با آسیب بینایی و راهکارهایی برای برطرف سازی این مشکل پرداخته شده است. روش: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. مشکلات روان شناختی چون ضعف در پردازش شنیداری و لامسه ای، و کم دقتی؛ و مسائل آموزشی از جمله عواملی است که باعث پائین بودن نمره های داش آموزان نابیناست. عواملی چون عدم تمرکز، نخواندن کتاب بریل و گرایش به وسایل صوتی، چالش در نوشتن و خواندن خط بریل و بازخورد کم معلمان دروس مختلف به دانش آموز به جهت زمان بر بودن خواندن و تصحیح کردن خط بریل، کسب کم اطلاعات و بازخورد ناکافی از محیط، آگاهی واج شناختی در سطح پایین، دسترسی به رسانه های جمعی تنها از طریق شنیداری، عدم بهره مندی از آموزش ویژه گروه آسیب دیده بینایی، تکیه بر بینایی باقی مانده، بی رغبتی و مقاومت خانواده ها نسبت به استفاده فرزندان شان از خط بریل، و مشکلات انگیزشی عواملی هستند که مشکلات بیشتری را بر مشکلات روان شناختی دانش آموزان آسیب دیده بینایی می افزاید. نتیجه گیری: می توان با تشخیص درست و بهنگام و با استفاده از آموزش راهبردهای مناسب جهت تقویت حافظه، و در نظر گرفتن سبک یادگیری و ویژگی های روان شناختی هر کودک به این گروه از دانش آموزان کمک کرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری 45 روزه بود. مرحله پیگیری بدین سبب اجرا گردید تا مشخص شود که آیا درمان ذهن آگاهی در طول زمان دارای کارآیی معنادار پایدار است یا خیر. تعداد نمونه در پژوهش 30 کودک دارای اختلال افسردگی بود که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به شکل مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی مربوط به ذهن آگاهی را در طی دو ماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی و افسردگی کودکان بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان دارای اختلال افسردگی تاثیر داشته است (0/01>p). بنابراین درمان ذهن آگاهی می تواند به عنوان درمانی کارآ برای کودکان دارای افسردگی مورد استفاده بالینی قرار گیرد.
طراحی نرم افزار آموزشی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی نرم فزار آموزشی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان سال سوم ابتدایی مراکز اختلال های یادگیری شهر مشهد، در سال تحصیلی 97- 1396 بود که از این جامعه، 32 دانش آموز با اختلال خواندن (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) به عنوان نمونه به صورت تصادفی منظم انتخاب و به تصادف در گروه آزمایش و گواه جایگماری شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون توجه انتخابی (D2) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 10 هفته برنامه آموزشی مبتنی بر خانواده را دریافت کرد و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نرم افزارآموزشی خانواده محور بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال خواندن در گروه آزمایش تاثیر معنادار دارد (05/0<p). بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که نرم افزار آموزشی خانواده محور بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن موثر است و می توان از آن به عنوان مداخله موثر سود جست.
تأثیر بازی های شناختی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی های شناختی (بازی های مبتنی بر کارکردهای اجرایی) بر توجه و بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی است. روش: در این پژوهش که از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد، 20 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی که از طریق نمونه گیری هدف مند انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 10 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طیّ 12 جلسه 60 دقیقه ای به مدت یک ماه و نیم (شش هفته) در دوره درمانی بازی های شناختی شرکت کردند. برای سنجش عملکرد توجه، از خرده مقیاس خطای حذف آزمون عملکرد پیوسته TOVA ، و برای ارزیابی عملکرد بازداری پاسخ از خرده مقیاس خطای ارتکاب آزمون عملکرد پیوسته TOVA استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش نیز با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده های حاصل از خرده مقیاس خطای حذف و خطای ارتکاب آزمون عملکرد پیوسته TOVA نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، پس از شرکت در مداخله، در نتایج آزمون از نظر آماری تفاوت معناداری دارد. نتیجه گیری: بازی های شناختی منجر به بهبود عملکرد توجه و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال ریاضی می شود.
تأثیر یک دوره تمرینات برای تونیک بر رشد مهارت های حرکتی کودکان کم توان هوشی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات برای تونیک بر مهارت حرکتی کودکان کم توان هوشی آموزش پذیر بود. روش: در این مطالعه نیمه آزمایشی از بین دانش آموزان پسر کم توان هوشی آموزش پذیر که دارای سن تقویمی 7 تا 10 سال و فاقد هر نوع بیماری خاص و محدودیت حرکتی بودند، 30 نفر انتخاب شدند. پس از همتا سازی براساس سن، قد و وزن، به صورت تصادفی در دو گروه همسان کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین برای تونیک به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 60 دقیقه ای انجام گرفت. در پیش آزمون و پس آزمون برای ارزیابی مهارت حرکتی آزمودنی ها، از آزمون اولریخ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و آزمایش وجود ندارد، درحالی که در گروه آزمایش از نمرات پیش آزمون تا پس آزمون تفاوت معنادار مشاهده شد . درواقع، تأثیر تمرین برای تونیک بر مهارت حرکتی مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، به نظر می رسد تمرینات برای تونیک بتواند در رشد حرکتی کودکان کم توان هوشی کمک کننده باشد.
مقایسه آموزش مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خود تنظیمی در بهبود راهبرد های مقابله زناشویی و تنظیم شناختی هیجان والدین دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه آموزش مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی در بهبود راهبرد های مقابله زناشویی و تنظیم شناختی هیجان والدین دارای فرزند کم توان ذهنی هدف: هدف این پژوهش مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی ( SRCT ) بر تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله زناشویی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با رویکرد کاربردی و با بهره گیری از طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری (یک ماهه) با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه شامل 41 زوج از والدین دارای فرزند کم توان ذهنی بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (زوج درمانی هیجان مدار، 12زوج و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی، 14زوج) و یک گروه گواه (15 زوج) جایگزین شدند. زوج درمانی هیجان مدار ( EFT ) در 10 جلسه و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی ( SRCT ) در 8 جلسه (هفته ای یک جلسه) بر روی گروه های آزمایش انجام شدند و داده های حاصل از پرسشنامه راهبردهای مقابله زناشویی بومن و تنظیم شناختی هیجان با آزمون طرح مختلط اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار ( EFT ) و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی ( SRCT )، باعث افزایش نمرات زوج ها در تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله زناشویی می شود. یافته ها همچنین نشان داد، اثر بخشی هر دو مداخله بعد از یک ماه باقی مانده است. نتیجه گیری: با توجه به نقش تنظیم شناختی هیجان و راهبرد های مقابله زناشویی در تعاملات زوجین، پیشنهاد می شود از شیوه هیجان مدار و خودتنظیمی برای بهبود راهبردهای مقابله زناشویی و تنظیم شناختی هیجان و کاهش تعارضات زناشویی در والدین دارای فرزند کم توان ذهنی استفاده کرد .
اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد دارای نشانگان نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه شهر تهران صورت گرفته است. روش. این پژوهش شبه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه شهر تهران در سال 1396 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. از جامعه آماری تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر کنترل با روش نمونه گیری در دسترس و به صورت تصادفی انتخاب و گمارش شدند.برای گروه آزمایش مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه وندریوتا و تکلیف کامپیوتری اجرای همزمان دیداری و شنیداری (IVA) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها. نتایج تحقیق پس از مداخله نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر توجه (دیداری و شنیداری) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری . بنابراین می توان گفت تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز در بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه موثر است .
اختلال هراس در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از اختلال های روانی که ریشه اضطرابی دارد، اختلال هراس است. در مورد این اختلال در بزرگسالان پژوهش های فراوانی صورت گرفته است؛ با این حال به نسبت اهمیت آن در دوران کودکی، توجه کمتری به این اختلال در کودکان شده است. در پژوهش حاضر با مرور مقاله های ارائه شده در این باره سعی شده است به فهم ابعاد این اختلال پرداخته شود. در ادامه اختلال هراس کودکان از نظر مفهوم، نشانه ها و روش های درمان مورد توجه قرارگرفته است. نتیجه گیری: طبق نتایج این بررسی ها مشخص شده است با آنکه سال ها در مورد امکان وجود اختلال هراس در کودکان تردیدهایی مطرح شده ، امروزه مشاهده می شود که بر اساس دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، وقوع این اختلال در کودکان ممکن است و مشابهت های زیادی با همین حالت در بزرگسالان دارد. پژوهش های انجام شده بیانگر وجود راهکارهای درمانی مؤثر در جهت بهبود این اختلال است. جهت کمک به داشتن جامعه ای سالم تر، نیاز به انجام پژوهش های گسترده تر در مورد اختلال هراس کودکان احساس می شود.
آموزش گفتن دروغ های مناسب اجتماعی به کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه از طرح خط پایه غیرهمزمان برای ارزیابی استفاده از قواعد، نقش بازی کردن، و بازخورد دادن برای آموزش به سه کودک با اختلال طیف اتیسم به منظور آموزش دروغ های مناسب های اجتماعی به آن ها استفاده کرد. آموزش دروغ های مناسب اجتماعی در دو موقعیت بود: وقتی که (الف) هدیه غیردلخواه به فرد داده می شد؛ (ب) ظاهر فرد به شیوه ای غیرمطلوب و ناخوشایند تغییر می کرد. یافته ها نشان داد که مداخله در آموزش استفاده از دروغ های مناسب اجتماعی مؤثر بود و تعمیم به افراد و هدیه ها یا تغییر در ظاهر که به شرکت کنندگان آموزش داده نشده بودند، مشاهده شد.
بررسی تاثیر آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی و بهبود مهارت های ارتباطی در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : کم توان ذهنی ، یکی از متداول ترین معلولیت های ذهنی است که حدود ۳ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است . این کودکان دارای مشکلات تحصیلی و ارتباطی می باشند. شناسایی مشکلات آنان و عوامل مرتبط با آن و در نظر گرفتن مداخله های آموزشی می تواند در حمایت و راهنمایی این کودکان و خانواده های شان مفید باشد . هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی و بهبود مهارت های ارتباطی در دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی مراکز آموزشی شهر لردگان تشکیل می دهند، که به روش در دسترس یک کلاس 10 نفره برای گروه کنترل و یک کلاس 10 نفره به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. در نهایت روش مونته سوری به مدت سه ماه بر روی دانش آموزان گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل در معرض آموزش سنتی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها در پژوهش حاضر آزمون محقق ساخته مهارت ریاضی و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون (1990)بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی ( p<0/002 )و رشد مهارت های ارتباطی( p<0/001 ) در دانش آموزان کم توان ذهنی تاثیر معنی داری دارد. نتیج ه گیری : آم وزش به شیوه ماریا مونته سوری ب ر یادگیری مفاهیم ریاضی و رشد مهارت های ارتباطی کودکان کم توان ذهنی تاثی ر مثبت دارد.
اختلال وسواس فکری- عملی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس فکری- عملی یکی از اختلال های شایع روان شناختی است که در نوجوانان شیوع نسبتا بالایی دارد. این اختلال هزینه های اجتماعی و اقتصادی بسیاری را برای افراد مبتلا و جامعه ایجاد می کند و بر کارکردهای اجتماعی، تحصیلی و شغلی این نوجوانان تاثیر می گذارد. روش: مقاله های اختلال وسواس فکری-عملی در نوجوانان در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس از سال 2000 تا 2018، اریک از سال 2005 تا 2018، پابمد و موتور جستجوی گوگل از سال 1995 تا 2018 با استفاده از واژه های کلیدی وسواس، وسواس فکری، وسواس عملی و واژه های مرتبط، جستجو و منابع لازم برای پژوهش جمع آوری شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که اختلال وسواس فکری- عملی به علت عوامل ژنتیکی و غیرژنتیکی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی این نوجوانان تاثیر می گذارد؛ بنابراین تشخیص و مداخله بهنگام می تواند عملکرد اجتماعی، هیجانی و تحصیلی این دانش آموزان را افزایش دهد.
اثربخشی روش دوساهو بر عملکردهای اجرایی، انعطاف پذیری ذهنی و نظریه ذهن در کودکان اتیستیک با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی روش دوساهو بر عملکردهای اجرایی، انعطاف پذیری ذهنی و نظریه ذهن در کودکان اتیستیک با عملکرد بالا شهرستان بهبهان بود. تعداد آزمودنی ها 10 کودک اتیستیک با عملکرد بالا بود که با روش نمونه گیری در دسترس از جامعه مذکور انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش (5 نفر) و گروه کنترل (5 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری، مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام GARS (1995)، پرسشنامه رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی BRIEF (2000)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین WCST (1948) و مقیاس نظریه ذهن (1999) بود. برای انجام مداخله، ابتدا از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون گرفته شد. گروه آزمایش در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای مداخلات را دریافت کردند. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و پس از یک ماه مرحله پیگیری انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه (آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد روش دوساهو بر کارکردهای اجرایی، انعطاف پذیری ذهنی و نظریه ذهن کودکان اتیستیک با عملکرد بالا اثربخش است و این نتیجه تا مرحله پیگیری نیز ادامه داشت.
بررسی اثربخشی برنامه ایمن سازی روانی بر کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ایمن سازی روانی بر کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی در شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان با فلج مغزی 16 تا 18 ساله تشکیل دادند. برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، به طوری که در این پژوهش 30 نوجوان با فلج مغزی شرکت داشتند. آنها از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در سطح متوسطی قرار داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند و در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی، برنامه ایمن سازی روانی را در 10 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه کفایت اجتماعی بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه 22 نرم افزار بسته آماری در علوم اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله بعد از مداخله، میانگین نمرات کفایت اجتماعی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتتر از گروه کنترل بود (001/0 P< ). نتیجه گیری: برنامه ایمن سازی روانی باعث بهبود کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی شد. بنابراین توجه به متغیرهایی از جمله کفایت اجتماعی ضروری است و برنامه ریزی برای ارائه آموزش ایمن سازی روانی به این گروه از افراد اهمیت ویژه ای دارد.
رابطه مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : اکتساب زبان یکی از مهم ترین مؤلفه های رشد است که تعامل اجتماعی نقش بنیادی را در این فرایند ایفا می کند. نتایج پژوهش های صورت گرفته در این زمینه حاکی از آن است که مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی ارتباط نیرومندی با هم دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در کودکان نارساخوان بود. روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. نمونه شامل 60 کودک با تشخیص اختلال نارساخوانی بود که به صورت نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر سنندج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون رشد زبان ( TOLD-P:3 ) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ( SSRS ) فرم والدین بود. داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در این کودکان وجود دارد. نتیجه گیری : نتایج حاکی از آن است که یک تعامل دوسویه بین مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در جریان تحول وجود دارد و با ارائه برنامه های آموزشی-تربیتی مقتضی می توان نسبت به ارتقاء سطح این مهارت ها در کودکان به ویژه کودکان نارساخوان اقدام کرد.
برنامه سان-رایز (SRP) برای کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال طیف اُتیسم ( ASD ) یکی از اختلال های عصبی رشدی که مسائل و مشکلات بسیاری در زمینه مهارت های اجتماعی و ارتباطی برای کودکان به همراه دارد. برای مقابله با مشکلات کودکان، روش های مختلف بر مبنای جهت گیری های متفاوت ابداع شده است. پژوهش مروری حاضر با هدف معرفی برنامه سان-رایز ( SRP ) برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام گرفته است. این برنامه بر مبنای تحلیل رفتار کاربردی ( ABA ) تدوین شده است، اما تفاوت های قابل ملاحظه ای با آن دارد. برنامه سان-رایز ( SRP ) جزء مداخلات فشرده به شمار می رود که 5 روز در هفته (40 ساعت) اجرا می شود. در این برنامه به والدین آموخته می شود تا به فرزند خود عشق بورزند، به او احترام بگذارند و او را «آنچنان که هست» بپذیرند، تا از طریق این پذیرش، فرزند خود را به برقراری ارتباط دو جانبه در محیط آرام بخش خانه تشویق کنند. نتیجه گیری: یافته های پژوهشی نیز ثابت کرده اند که این برنامه، مهارت های ارتباطی و اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم را بهبود می بخشد.
از محرومیت تا توانمندی ناشنوایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: این مقاله مروری بر تاریخچه ناشنوایان و زبان آنها دارد تا جایگاه افراد ناشنوا در جهان و به دنبال آن در ایران مشخص گردد. مطالعه و بررسی ناشنوایان در ابعاد مختلف، به نوبه خود، به شناخت واهمیت زبانِ اشاره منتهی می شود. ناشنوایان در طول تاریخ با دو دیدگاه و تفکرِ متفاوت مورد بررسی قرار گرفته اند: دیدگاه پزشکی که ناشنوا را عقب مانده و دارای نقص حواس می داند و دیدگاه جامعه شناسی که ناشنوا را موجودی اجتماعی می داند که مانند هر قوم و ملتی زبان و فرهنگ خاص خود را دارد. دیدگاه اول منجر به حرکت گفتاری/شفاهی و ایجاد روش هایی مانند تلفیقی شد و دیدگاه دوم باعث پدید آمدن حرکت زبان اشاره/دستی گردید. پیامد نظر اول انزوا و گوشه گیری ناشنوایان و نابودی تعداد زیادی زبان اشاره در دنیا شد و نتیجه دیدگاه دوم تحقیق و پژوهشِ زبانی و بروز توانمندی های ناشنوایان شد که به نوبه خود به پیشرفت جامعه ناشنوا و سپس جامعه جهانی منتهی گشت. زبان اشاره همانند زبان های گفتاری یک زبان کامل است و از همه عناصر زبانی موجود در زبان های گفتاری برخوردار است. این زبان نیز دارای گویش و لهجه های فراوانی می باشد. نتیجه گیری: افراد ناشنوا به دلیل استفاده از زبان اشاره از حس دیداری بالایی برخوردار هستند و همین امر باعث شده دارای خلاقیت ها و توانمندی های ادراکی و فرهنگی منحصر به فردی باشند که می تواند به توسعه علوم در زمینه های مختلف منجر گردد. در این مقاله توضیح بیشتری در این زمینه ارائه شده است.
نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیش بینی سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیش بینی سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیه ی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 130 مادر بعنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه ی نگرانی پنسیلوانیا، پرسشنامه ی امید بزرگسالان اشنایدر، پرسشنامه ی هدف در زندگی گرامباف و ماهولیک و پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نگرانی با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی رابطه ی منفی معنا دار و بین امید و معنای زندگی با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی رابطه ی مثبت معنا داری وجود دارد (p<0.01). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که تقریباً 58/0 درصد از کل واریانس سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی براساس متغیرهای نگرانی، امید و معنای زندگی قابل پیش بینی است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نگرانی، امید و معنای زندگی از متغیر های مرتبط با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی می باشد که نیازمند برنامه ریزی می باشد.
بررسی پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی در خانواده های با کودکان طیف اتیسم، نقص توجه- بیش فعالی و ناتوانی ذهنی و غیررشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت زندگی خانوادگی حدی است که خانواده ها نیازهایشان برآورده می شوند، اعضای خانواده از زندگی با هم لذت می برند، و اعضای خانواده فرصتهایی برای انجام فعالیتهای که برای آنها مهم است دارند. این پژوهش با هدف بررسی ساختار عاملی اکتشافی مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی مرکز بیچ بر روی خانواده های با کودکان طیف درخود مانده (اوتیسم) شهر اهواز صورت گرفت. روش: این پژوهش روانسنجی از نوع مطالعات روش شناسی بود. 93 خانواده (46 خانواده از مرکز گلشن و 47 خانواده از مرکز نهال) با کودکان طیف اتیسم به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند و مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی مرکز بیچ را تکمیل نمودند. داده ها به روش تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از نرم افزار آماری 21- SPSS تحلیل شدند. نتایج: نتایج به روش تحلیل عاملی اکتشافی پنج عامل تعاملات خانوادگی، والدگری، بهزیستی عاطفی، بهزیستی فیزیکی-جسمانی و حمایت مرتبط با ناتوانی را شناسایی کرد. ضرایب آلفای کرونباخ کل مقیاس 85/0 و برای عامل های اول تا پنجم به ترتیب 91/0 تا 96/0؛ ضرایب همبستگی بین هر یک از ماده های مقیاس و نمره کل از 22/0 تا 58/0 (01/0 > p ) و ضرایب روایی همگرای این مقیاس یا مقیاس های منابع خانوادگی 54/0 (001/0 > p ) و عملکرد خانواده آپگار 73/0 (001/0 > p ) بدست آمدند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پایایی و روایی بدست آمده امی توان نتیجه گرفت که مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی در فعالیت های پژوهشی و مشاوره ای برای خانواده های کودکان با مشکلات طیف اتیسم کاربرد پذیر است.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان دزفول در سال تحصیلی 96-1395 به تحصیل اشتغال داشتند. از جامعه فوق تعداد 30 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه نوددقیقه ای، (هر هفته دو جلسه) درمان گروهی را دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری فرایبورگ (2003) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد روشی کارآمد در افزایش تاب آوری در مادران دارای کودک کم توان ذهنی است