فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
173 - 198
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر توجه پایدار دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن که در سال تحصیلی 1399-1400 به مرکز اختلالات یادگیری شهر لارستان مراجعه کرده بودند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه (2018) به عنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه به عمل آمد. همچنین برنامه توالی واجی لیندامود به مدت 16 جلسه مداخله فشرده به گروه آزمایش ارائه گردید. بلافاصله پس از اتمام آموزش، مجدد آزمون فوق به عنوان پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد و یک ماه پس از انجام پس آزمون نیز دوره پیگیری برای هر دو گروه اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در توجه پایدار دیداری و شنیداری بین دو گروه وجود دارد بدین صورت که گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری عملکرد بهتری داشته است. به طورکلی نتایج حاکی از آن است که برنامه توالی واجی لیندامود منجر به بهبود توجه پایدار دیداری و شنیداری در دانش آموزان با اختلال خواندن شده است.
تبیین تجارب زیسته مربیان مراکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری از چالش های تغییر آموزش حضوری به آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین تجارب زیسته مربیان مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری از چالش های تغییر آموزش حضوری به آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا بود. روش: این پژوهش جزء پژوهش های کیفی و از نوع پدیدارشناسی است که براساس الگوی هفت مرحله ای کلایزی انجام گرفت. شرکت کنندگان در این پژوهش مربیان شاغل در مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1401 - 1400 بودند. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای انتخاب آزمودنی ها از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری استفاده شد و در پایان، 15 مربی در گروه مشارکت کنندگان قرارگرفتند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، دو مضمون فرا گیر 1( چالش های غیرسازنده مشتمل بر مضامین سازمان دهنده شامل: تجهیزات و زیرساخت های فضای مجازی، ارتباط متقابل مربی با شا گرد و والدین، عدم همکاری و نظارت دقیق، در دسترس نبودن تولید محتوای شناختی، اهمال کاری والدین و دانش آموزان و 2( چالش های سازنده مشتمل بر مضامین سازمان دهنده شامل: فرصت های آموزشی، ایجاد فرصت یادگیری، اهمیت و کاهش هزینه ها شناسایی شدند. اعتبار داده ها با استفاده از فنون تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهشگران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و همسوسازی پژوهش های مرتبط تعیین شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله، ضرورت پذیرش آموزش مجازی با تمامی محاسن مربوط به آن و حذف نقاط ضعف و مشکلات آن در دنیای امروزه امری انکارناپذیر است که مسئولان آموزش و پرورش باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس اضطراب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (فرم والد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
91 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف آزمون روان سنجی مقیاس اضطراب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (فرم والد) انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهرستان تهران بود که در سال 1401-1400 به مراکز آموزش و توان بخشی اوتیسم ارجاع داده شده بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 315 کودک (193 پسر و 122 دختر) انتخاب شدند. پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان خبره و آزمودنی ها، روایی صوری مقیاس تأیید شد. برای انجام تحلیل های آماری از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در نمونه کودکان ایرانی مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ساختار چهار عاملی مقیاس شامل اضطراب عملکردی، برانگیختگی اضطراب، اضطراب جدایی و بلاتکلیفی با داده ها برازش مطلوبی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین این مقیاس با مقیاس اضطراب اسپنس به طور تجربی از روایی همگرا مقیاس اضطراب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی کل مقیاس و زیرمقیاس های اضطراب عملکردی، برانگیختگی اضطراب، اضطراب جدایی و بلاتکلیفی به ترتیب برابر با 79/0، 78/0، 81/0، 76/0 و 82/0 به دست آمد. درمجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقیاس اضطراب کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم برای سنجش اضطراب در کودکان ایرانی مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ابزاری روا و پایا است. ا این ابزار می تواند جهت اندازه گیری اضطراب در بخش های پژوهشی و درمانی مورداستفاده قرار گیرد.
تأثیر آموزش ادراک زمان شنیداری بر افزایش مهارت حذف واج در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواندن یکی از روش های کسب معلومات و دانش انسان است، هر فردی در اجتماع مجبور است تعدادی نوشته را بخواند، در اکثر جوامع سواد خواندن و نوشتن کلید موفقیت آموزشی است. ازآنجاکه یکی از عوامل تأثیرگذار بر خواندن ادراک شنیداری است، پژوهش حاضر باهدف تأثیر آموزش ادراک زمان شنیداری بر ارتقا مهارت حذف واج دانش آموزان پسر چهارم ابتدایی با اختلال یادگیری ویژه در خواندن انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون، دارای یک گروه آزمایش و یک گروه گواه است. جامعه ی آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر سقز با اختلال یادگیری ویژه در خواندن است که در سال تحصیلی 99-98 به مراکز اختلال یادگیری معرفی شده اند. به روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای شامل 20 دانش اموزآآموز از مراکز اختلال یادگیری آموزش وپرورش شهر سقز انتخاب شدند. سپس به روش تصادفی 10 کودک در گروه آزمایش و 10 کودک در گروه کنترل قرار گرفتند ابزار مورداستفاده در این پژوهش، خرده آزمون حذف واج، آزمون خواندن کرمی و نوری (1385) است، تعداد جلسات مداخله آموزشی شامل 7 جلسه برای گروه آزمایش است که با استفاده از ادراک زمان شنیداری مورد آموزش قرار گرفت و بلافاصله پس آزمون از گروه آزمایش و کنترل انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ادراک زمان شنیداری بر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بر ارتقا مهارت حذف واج کودکان تأثیر دارد. آموزش زمان شنیداری در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در خواندن منجر به بهبود مهارت حذف واج و ارتقا سطح عملکرد خواندن آن ها می شود.
رابطه ی جو عاطفی خانواده و تنظیم شناختی هیجان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شرایط تنش آور در محیط خانواده و نارسایی در تنظیم شناختی هیجان می تواند در ایجاد اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در نوجوانان نقش داشته باشد. بنابراین توجه به این موارد می تواند از بروز اختلالاتی همچون اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی پیشگیری کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی جو عاطفی خانواده و تنظیم شناختی هیجان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر آمل در سال تحصیلی 99 - 98 بود. حجم نمونه، 200 نفر درنظر گرفته شد که از طریق روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش به وسیله ی مقیاس روابط عاطفی اعضای خانواده )هیل برن، 1964 (، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ) گارنفسکی، کریج و اسپینهوون، 2001 ( و مقیاس خودسنجی اختلال نارسایی توجه همراه با بیش فعالی بزرگسالان جمع آوری شدند. داده های جمع آوری شده به وسیله ی آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین جو عاطفی خانواده و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان با نشانه های نارسایی توجه/بیش فعالی رابطه منفی و معنادار و بین راهبردهای منفی تنظیم هیجان با نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان دریافت که جو عاطفی خانواده و تنظیم شناختی هیجان در بروز نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی نقش دارد. بنابراین، می توان در درمان کودکان و نوجوانان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به فضا و جو عاطفی خانواده توجه نمود و مورد مداخله قرار گیرد. همچنین درمانگران، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی را در درمان این کودکان، مدنظر قرار دهند.
بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشیی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در پایه هشتم با اختلال یادگیری ویژه شهر کرج در سال تحصیلی 1399 - 1400 بودند. برای تعیین حجم نمونه، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مدارس ابتدایی ناحیه 3 شهر کرج، یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانش آموزان آن، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند ) گروه آزمایشی 15 نفر/ گروه گواه 15 نفر (. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو ) 2011 (، پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر ) 1990 (، پرسشنامه خودپنداره کودکان پی یرز-هریس ) 1969 ( و مصاحبه بالینی ساختاریافته بر اساس DSM-5 بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری در SPSS-26 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی، خودپنداره مثبت و مؤلفه های آنها در دانش آموزان پسر مؤثر بود ) 001 / .)P> 0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، می توان گفت که نمایش درمانی روشی اثربخش در بهبود کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه بود، درنتیجه این روش قابلیت کاربرد در مرا کز آموزشی و مدارس را دارد.
مقایسه اثربخشی تقویت حافظه کاری و آموزش تفکرانتقادی بر راهبردهای تنظیم هیجان کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی تقویت حافظه ی کاری و آموزش تفکر انتقادی بر راهبرهای تنظیم هیجان کودکان با اخت الل یادگیری خاص بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش نیمه تجربی باطرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 9 تا 12 سال مراجعه کننده به مرکز مشکلات یادگیری خاص ناحیه 3 تبریز در نیمه دوم سال تحصیلی 1400 بود. از این بین، تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارش تصادفی شدند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی نسخه کودکان به همراه شیوه نامه اجرایی مداخ الت تقویت حافظه ی کاری و آموزش تفکر انتقادی بود. جهت تحلیل داده ها از کوواریانس و کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: بررسی اندازه اثر نشان داد که بیشترین تفاوت در راهبرد ارزیابی مجدد مثبت با ضریب 347 / 0 و راهبرد تمرکز مجدد مثبت با ضریب 254 / 0 است. بررسی میانگین های تعدیل شده نشان داد میانگین تعدیل شده ی 2 مؤلفه تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت در گروه تفکر انتقادی به طور معنا داری بیشتر از گروه تقویت حافظه ی کاری بود و همچنین میانگین 3 مؤلفه ی سرزنش خود، نشخوار فکری و فاجعه انگاری در گروه تفکر انتقادی به طور معنا داری کمتر از گروه تقویت حافظه ی کاری بود ) 05 / .)p>0 نتیجه گیری: در گروه تفکر انتقادی به کارگیری راهبردهای سازگارانه (تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت) به میزان معناداری افزایش پیدا کرده و تفاوت قابل توجهی میان اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و تقویت حافظه ی کاری بر افزایش به کارگیری راهبردهای سازگارانه و کاهش به کارگیری راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان وجود داشت.
طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی: نقش میانجی رضایت زناشویی در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی[1] در اصل به معنای اختلالات رفتاری است که از زمان کودکی آغاز می شود و اگر از راه های درمانی مناسب استفاده نشود، ممکن است تا نوجوانی و حتی میان سالی ادامه پیدا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی با میانجی گری رضایت زناشویی در مادران شهر تهران بوده است. در این پژوهش توصیفی-همبستگی، جامعه آماری را کودکان پسرِ بیش فعال به همراه مادران آن ها در شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 212 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت اند از پرسشنامه های عملکرد خانواده مدل مک مستر اپشتاین و همکاران (1978)، سلامت روانی دراگاتیس و زیکلزوراک (1973)، شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز، ارهاد، و اسپارو (1999)، و رضایت زناشویی انریچ از السون، فورنیر، و دراکمن (1987). ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم به جز مسیر عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی معنادار بودند (05/0P>). همچنین، مسیرهای غیرمستقیم عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با نقش میانجی رضایت زناشویی (01/0P>)، و نیز رابطه سلامت روانی با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با نقش واسطه ای رضایت زناشویی (01/0P>) معنادار بودند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بوده و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کودکان برداشته است.
اثربخشی مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) بر تنظیم هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی منجر به آسیب های روانی، رفتاری و هیجانی در کودکان مبتلا می شود. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) بر تنظیم هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر یزد در شش ماهه دوم سال 1398 بود. حجم نمونه مورد نیاز در این پژوهش 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) بود اما پس از شروع مداخلات 2 والد در گروه آزمایش و 2 والد در گروه کنترل، از ادامه دریافت مداخله انصراف دادند. والدین کودکان حاضر در گروه آزمایش مداخله مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی (بروک و کلینتون، 2007) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (شیلد و کیکتی، 1997) بود. در نهایت، داده های حاصل از 26 والدین کودکان به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری 23 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) بر تنظیم هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) با بهره گیری از آموزش روش های مناسب برای کاهش رفتار نابهنجار کودکان، مهارت ابراز توجه مثبت به کودک، شیوه های برقراری تعامل مثبت و مدیریت رفتارهای نامطلوب و مهارت های توجه مثبت به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش تنظیم هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
مدل اضطراب اجتماعی والدین کودکان کم توان ذهنی: نقش شیو ه های تربیتی والدین با میانجی گری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین مدل اضطراب اجتماعی والدین کودکان کم توان ذهنی: نقش شیوه های تربیتی با میانجی گری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان بود. روش: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش والدین دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1400 - 1399 بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 200 نفر تعیین شد که با توجه به شیوع بیماری کووید- 19 با روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش سیاهه اضطراب اجتماعی ) کونور و همکاران، 2000 (، پرسشنامه شیوه های تربیتی والدین )بامریند، 1991 ( و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ) گارنفسکی و همکاران، 2001 ( بودند. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و LISREL-8.5 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که شیوه تربیتی سهل گیر بر راهبرد مثبت نظم جویی شناختی هیجان، شیوه های تربیتی مستبد و مقتدر بر راهبردهای مثبت و منفی نظم جویی شناختی هیجان و راهبردهای مثبت و منفی نظم جویی شناختی هیجان و شیوه های تربیتی سهل گیر و مستبد بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معنادار داشتند ) 05 / P>0 (، اما شیوه تربیتی سهل گیر بر راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان و شیوه تربیتی مقتدر بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معناداری نداشتند ) 05 / P<0 (. همچنین، شیوه های تربیتی مستبد و مقتدر با میانجی راهبردهای مثبت و منفی بر اضطراب اجتماعی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت ) 05 / P>0 (، اما شیوه تربیتی سهل گیر با میانجی راهبردهای مثبت و منفی بر اضطراب اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری نداشت ) 05 / .)P<0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، برای کاهش اضطراب اجتماعی می توان زمینه را برای تعدیل شیوه های تربیتی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان فراهم کرد.
طراحی الگوی ساختاری رضایت زناشویی مادران دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس ادراک مثبت و سازش یافتگی با میانجی گری بخشایش گری مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ساختاری رضایت زناشویی مادران دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس ادراک مثبت و سازش یافتگی با میانجی گری بخشایش گری مادران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام مادران دانش آموزان پسر با نارسایی های رشدی و هوشی شهر سمنان که فرزند آنها در مدارس استثنایی شهر سمنان در سال تحصیلی 97- 98مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد که از این تعداد 200 نفر از دو مدرسه استثنایی دخترانه و پسرانه با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس ادراک مثبت ایسکسون و پاینس، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل و سیاهه بخشایش گری انرایت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین رضایت زناشویی با مؤلفه های بخشایش گری، ادراک مثبت و سازگاری رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0> p ). همچنین بین مؤلفه های بخشایش گری با ادراک مثبت و سازگاری نیز رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p ). تنها بین بخشایش گری و رضایت زناشویی با مؤلفه سازگاری تندرستی رابطه معناداری به دست نیامد. یا فته های پژوهش حاضر نشان داد که الگوی آزمون شده از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت بخشش از جمله فرایندهای مهمی است که چه به طور مستقیم و چه به طور غیرمستقیم از راه افزایش تأثیر مثبت عواملی مانند ادراک مثبت و سازش یافتگی سبب افزایش رضایت زناشویی می شود .
اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی بر حافظه کاری دیداری - شنیداری و توجه در دانش آموزان پسر با اختلال نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نارسانویسی، یکی از مشکلات عصب روانشناختی است که منجر به افت تحصیل، اختلال در یادگیری و همچنین مشکلات روانشناختی در دانش آموزان می شود. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی بر حافظه کاری دیداری- شنیداری و توجه در دانش آموزان نارسانویس دوره ابتدایی انجام شده است . روش: در این مطالعه از روش آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 دانش آموز ( 7 -12 ساله) مبتلا به نارسانویسی که به وسیله روانشناس و روانپزشک تأیید شده و سپس با مصاحبه بالینی بر اساس ملاک های تشخیصی DSM -V مبتلا به نارسانویسی تشخیص داده شده بودند، انتخاب شدند. سپس این تعداد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. آن گاه قبل و بعد از درمان به وسیله آزمون ان بک، آزمون نقص توجه کانرز و آزمون دیکته محقق ساخته ارزیابی شدند. گروه مداخله 15 جلسه به صورت یک روز در میان با شدت 5/1 میلی آمپر به مدت 20 دقیقه در ناحیه DLPFC تحت درمان تحریک الکتریکی مغزی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش به کمک شاخص های مرکزی، میانگین و انحراف معیار و به کارگیری واریانس و همچنین با تحلیل کوواریانس نشان داد که میان ویژگی های کودکانی که تحت درمان تحریک الکتریکی مغزی ( tDCS ) و کودکان گروه گواه تفاوت معناداری در حافظه کاری دیداری-شنیداری و توجه وجود دارد (05/0 p ≤ ) . نتیجه گیری: تحریک آنُدی ناحیه پیش پیشانی خلفی- جانبی موجب بهبود توجه و حافظه کاری دیداری- شنیداری در عملکرد دیکته دانش آموزان نارسانویس شد.
روان شناسی مثبت در حوزه نارسایی های تحولی، مقایسه پارادایم های قوت- محور و نارسایی-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف معرفی رویکرد قوت- محور و مقایسه آن با رویکرد نارسایی- محور در حوزه نارسایی های تحولی انجام شد. روش: در این راستا، از راه پژوهش مروری و جستجوی کلیدواژه های تخصصی شامل رویکردهای قوت- محور و نقص- محور و نارسایی های تحولی در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی جهان شامل (PubMed, Elsevier, Science direct, Google Scholar) یافته ها و اطلاعات مورد نظر برای دستیابی به هدف پژوهش واکاوی شد. یافته ها: از مسیر مطالعه رویکرد قوت- محور، شواهد پژوهشی بیانگر ویژگی هایی مثبتی مانند پتانسیل، توانایی، مشارکت، مداومت، شناسایی، فرصت، تأکید بر موفقیت، حضور داشتن، انطباق، تواناسازی، تأکید بر فرایند، پویایی، جنبش، بی نظیری، پرهیز از تحمیل، تأکید بر تجربه ها و بافت افراد، شناسایی قوت افراد، مراجع- محوری، سازگاری متخصصان، تأکید بر محیط مراجع، انعطاف پذیری، خوب بودن ذات انسان، حمایت و فراگیر است. نتیجه گیری: برای دستیابی به نتایج مطلوب در حوزه نارسایی های تحولی، طراحی و اجرای برنامه های پژوهشی و مداخله ای پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش غنی شده با نقشه مفهومی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش غنی شده با نقشه مفهومی و روش سنتی بر یادگیری، یادداری و بارشناختی دانش آموزان کم توان ذهنی در درس علوم تجربی انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. از بین تمام دانش آموزان کم توان ذهنی پایه سوم ابتدایی شهر تهران تعداد 30 نفر از آنها از راه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. برای هر گروه، نخست پیش آزمون یادگیری اجرا، سپس در گروه آزمایش، نخست معلم درس خود را (مباحث انواع مواد، اندازه گیری مواد، آب ها) به طور کامل به دانش آموزان ارائه داد و سپس از نقشه مفهومی به عنوان مکملی برای مفهوم آموزش داده شده استفاده شد. اما معلم در گروه کنترل برای آموزش مفاهیم درس علوم به روش مرسوم خود ادامه داد. در پایان، پس آزمون یادگیری و بارشناختی و پس از سه هفته، آزمون یادداری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل با سطح معناداری تفاوت معناداری وجود دارد (007/0 >P). همچنین بین یادداری آنها با سطح معناداری تفاوت معناداری وجود دارد (004/0 >P). از نظر بارشناختی تحمیل شده بر حافظه دانش آموزان نیز، بارشناختی کمتری بر حافظه دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل وارد شد (001/0 >P). نتیجه گیری: استفاده از راهبرد آموزشی نقشه مفهومی به عنوان یک مداخله مبتنی بر فراشناخت می تواند باعث افزایش یادگیری و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی و در نتیجه کاهش بارشناختی وارد شده بر حافظه این دانش آموزان شود.
اثربخشی آموزش والدگری به مادران دارای کودک با ناتوانی هوشی بر افزایش کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری و حافظه فعال) و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان با کم توانی ذهنی در محیط مدرسه و خانه از سازگاری کمتری نسبت به کودکان عادی برخوردارند و مشکلات رفتاریشان در مقایسه با کودکان عادی بیشتر است. همچنین، این کودکان نقایصی در کارکردهای اجرایی از جمله توجه، بازداری و حافظه کاری دارند که بر عملکرد شناختی، رفتاری و تحصیلی شان اثر منفی گذاشته است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تأثیر آموزش والدگری به مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی بر افزایش کارکردهای اجرایی )توجه، بازداری و حافظه کاری( و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشیی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری مطالعه شامل مادران کودکان با کم توانی ذهنی مدارس استثنایی شهر شیراز در سال ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ بود. ۲۰ نفر از مادران واجد شرایط با شیوه ی نمونه گیری هدفمند مشخص شدند. از مقیاس مشکلات رفتاری راتر ) ۱۹۶۷ ( و مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران ) ۲۰۰۰ ( در این پژوهش به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و با استفاده از انتصاب تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه ) 15 نفر برای هر گروه( قرار گرفتند. گروه آزمایشی ۱۱ جلسه آموزش والدگری را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss 21 استفاده شد و از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. مقادیر احتمال کمتر از ۰۵ / ۰ از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش والدگری، توجه، بازداری و حافظه کاری این کودکان را افزایش داد p>0/001 ( (. همچنین، آموزش والدگری، مشکلات رفتاری و ابعاد پرخاشگری، افسردگی و اضطراب، ناسازگای اجتماعی، رفتارهای ضد اجتماعی و کمبود توجه کودکان با کم توانی ذهنی را کاهش داد ( 0/001 >p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی در گروهی از مادران که آموزش والدگری را دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروهی که هیچ آموزشی را دریافت نکرده بودند، کاهش یافته و کارکردهای اجرایی این دانش آموزان نیز بهبود یافته بود.
تجارب زیسته دانشجویان معلول جسمی - حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراهم نمودن آموزش فراگیر، پایدار و قابل دسترس برای دانشجویان معلول، می تواند ناشی از شناخت و حمایت از حقوق آنان باشد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و فهم تجارب زیسته دانشجویان معلول جسمی – حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر، در سطح آموزش عالی است. این پژوهش در سال تحصیلی 1399-1398 با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی، از نوع روان شناختی (علمی) انجام شد. از میان جامعه دانشجویان جسمی _ حرکتی، تعداد 18 نفر از دانشجویان این طیف، با نوع معلولیت شدید و خیلی شدید، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مشارکت کردند. تجزیه وتحلیل داده ها، هم زمان با جمع آوری داده ها، به صورت دستی و با استفاده از الگوی پیشنهادی کلایزی [1] انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکت کنندگان، تخصیص زمان کافی برای جمع آوری داده ها و درگیری مداوم و مثلث سازی محقق انجام شد. یافته ها در مضمون های اصلی «معنای تحصیل»، «موانع دسترس پذیری»، «هزینه تحصیلی»، «ارتباطات انسانی» و «نقش سازمانی» و چندین مضمون فرعی دیگر استخراج شد. نتایج گویای این نکته مهم است که علی رغم وجود نیروی انگیزه درونی قوی در دانشجویان معلول، جهت اثبات توانمندی های خود و همچنین فضای ارتباطی حمایتی در گروه های غیررسمی، این محیط دانشگاهی معلول کننده و غفلت سازمانی است که، به عنوان سد محکم در مقابل دانشجویان معلول قرار می گیرد و مانع تحقق اهداف مدل اجتماعی معلولیت و آموزش فراگیر می شود. نتایج به دست آمده، هشدار می دهد که عدم مناسب سازی محیط دانشگاه، موجب شکست برنامه های درسی تجربه شده دانشجویان معلول جسمی- حرکتی خواهد شد.
اثربخشی آموزش مدیریت والدین بر کاهش اختلا ل های رفتار مخرب در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مدیریت والدین بر کاهش اختلال های رفتار مخرب در دانش آموزان کم توان ذهنی بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری مطالعه شامل والدین دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر سقز در سال تحصیلی 1۴۰۰ - 139۹ بود. افراد نمونه در مرحله نخست به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از تکمیل مقیاس اختلال های رفتار مخرب پلهام و همکاران ) 1992 ( و کسب حد نصاب لازم برای ورود به پژوهش با استفاده از انتساب تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه ) 15 نفر برای هر گروه( قرار گرفتند. گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش مدیریت والدین را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل با آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره در نرم افزار SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اختلال های رفتار مخرب ) کل(، بیش فعالی / تکانش گری، اختلال سلوک، نافرمانی / لجبازی، نارسایی توجه و رفتار مخرب نامشخص دانش آموزان کم توان ذهنی، در مقایسه با گروهی که آموزش مدیریت والدین را دریافت نکرده اند، نمره کمتری داشتند. بنابراین، یافته های مطالعه نشان داد که آموزش مدیریت والدین بر کاهش اختلال های رفتار مخرب و زیرمقیاس های آن در دانش آموزان کم توان ذهنی تأثیر مثبت دارد.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر تعامل والد - کودک و مشکلات رفتاری کودکان با مشکلات برون نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر تعامل والد - کودک و مشکلات رفتاری کودکان با مشکلات برون نمود بررسی و ارزیابی شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مادران دانش آموزان با مشکلات برون نمود پایه های سوم و چهارم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1399 بودند. 30 نفر از این مادران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه شامل 30 مادر). گروه آزمایش، آموزش فرزندپروری مثبت را دریافت کرد و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رابطه مادر- کودک راس (1988) و سیاهه کودک آخنباخ- نسخه والدین (آخنباخ و رسکولار، 2007) بود. یافته ها : به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار spss-22 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت، تأثیر معناداری بر افزایش تعامل والد - کودک و کاهش مشکلات رفتاری (مشکلات اجتماعی، نادیده گرفتن قواعد و رفتارهای پرخاشگرانه) کودکان با مشکلات برون نمود دارد (0001/0 P= ). نتیجه گیری: می توان گفت آموزش فرزندپروری مثبت رویکرد مناسبی برای افزایش تعامل والد - کودک و کاهش مشکلات رفتاری کودکان با مشکلات برون نمود می باشد.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل فراوانی می تواند باعث ایجاد استرس والدگری شود که داشتن فرزندی با اختلال طیف اُتیسم ازجمله آنها است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند اُتیستیک بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه، همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم شهر تهران در سال 1399 بود. از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گواه ) 15 نفر ( و آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ی شاخص استرس والدگری )آبیدین، 1990 ( استفاده شد. گروه آزمایشی، مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در 12 جلسه 60 دقیقه ای )هر هفته یک جلسه( به صورت فردی، دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری یکراهه اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری )حس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، انزوای اجتماعی و سلامت والدین( مادران دارای فرزندان با اختلال طیف اُتیسم تأثیرگذار بوده است. اثربخشی بعد از دوره پیگیری نیز حفظ شد ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده، راهبردی مؤثر در بهبود تمامی مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم می باشد و می توان از آن به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
بررسی الگوی ساختاری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی الگوی ساختاری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی بود. روش: به این منظور تعداد 151دانش آموز دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی در حال تحصیل در مدارس ویژه این افراد در شهر اصفهان به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند و به مقیاس های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، راهبردهای خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و پرسشنامه جمعیت شناختی پاسخ دادند. داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اموس-23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد. همچنین این نتایج نشان داد که ضرایب تمامی مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم الگو معنادار است و راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس قادر به میانجی گری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی است. نتایج: به طور کلی این نتایج نشان می دهد که تاب آوری در دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از راه تأثیر بر عزت نفس و راهبردهای خودتنظیمی، بر پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر دارد. این نتایج می تواند تلویحات مهمی برای بهبود بخشیدن به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی در بر داشته باشد.