فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
41 - 82
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رمانِ آدم نما، نوشته ضحی کاظمی، از چشم انداز مطالعات حافظه می پردازد و دو هدف کلیدی را در نظر دارد. هدف نخست، کنکاش در تأثیر فناوری های پیشرفته در جامعه پادآرمان شهریِ آدم نما بر حافظه شخصیت ها و تغییر هویت انسانی آن هاست. هدف دوم بررسی ارتباط عمل روایت پردازی و روایتگری رمان با حافظه و کارکردهای آن و در نگاه گسترده تر ارتباط آن با شکل گیری عمل سیاسی و ایجاد تغییر در اجتماع است. ضرورت این پژوهش در آن است که آدم نما در دورانی نگارش می یابد که پیشرفت ِ پرشتاب فناوری های گوناگون خواه ناخواه به دغدغه های بسیاری پیرامون تأثیر این پیشرفت ها بر ذهن، حافظه، هویت فردی و جمعی، و فرهنگ دامن می زند، و به این ترتیب، بررسی این دغدغه ها در بوته ادبیات پاسخی طبیعی و بهنگام است. در این راستا، مطالعه حاضر از چارچوب نظری موجود در حوزه مطالعات حافظه بهره می برد و به فراخور نیاز، خوانشی نزدیک از بخش هایی از رمان ارائه خواهد کرد. به این ترتیب، موضوعات کانونی چون حافظه آشکار و حافظه روندی، ارتباط حافظه با فناوری و شکل گیری هویت، و نیز پیوند حافظه با سیاست و روایت در رمان تبیین خواهد شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فناوری های نوین در حوزه زیست شناسی در جامعه پادآرمانیِ آدم نما ابزاری برای مهار و شکل دهی به هویت انسانی است که او را در مسیر تکوین به سوی وضعیت پساانسان قرار می دهد. در مقابل، روایت می تواند ابزاری برای حفظ هویت انسانی محسوب شود و با خلق نگرش و کنش سیاسی، جامعه را به سوی آگاهی، مقاومت و تغییر پیش برد.
زمان صفر روایت: شالوده شکنی کلانروایت به وسیله خرده روایت ها در نمایشنامه مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
271 - 302
حوزههای تخصصی:
در نمایشنامه مرگ یزدگرد، بهرام بیضایی صحت روایات تاریخی درباره مرگ یزدگرد را زیر سؤال می برد. شخصیت ها به بداهه گویی درباره خرده روایت های نا/پذیرفتنی درباره مرگ یزدگرد می پردازند. مقاله حاضر از یک سو کلان روایت تاریخی را بررسی می کند که قدرت ایزدی به یزدگرد شاه حق سلطنت بر مردم را داده است و از سوی دیگر خرده روایت هایی که منطق این سلطنت مطلقه را به چالش می گیرند. این پژوهش همچنین به بیان شگردهای روایی بیضایی می پردازد که شالوده کلان روایت فراتاریخی را می شکند و آن را تا حد هم ارزی با دیگر خرده روایت ها فرو می کاهد.
بررسی و تحلیل آیین های راستی آزمایی در کتاب آثار البلاد و اخبار العباد از قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
77 - 110
حوزههای تخصصی:
متون جغرافیایی کهن حاوی اطلاعات ارزشمندی در حوزه مطالعات فرهنگ عامه هستند، زیرا اغلب علاوه بر موقعیت اقلیمی، نحوه زیست مردم نیز مورد توجه بوده است. آثار البلاد و اخبار العباد از زکریا بن محمّد قزوینی، متن جغرافیایی از قرن هفتم هجری است که مؤلف با تکیه بر مآخذ بسیار، کوشیده تا تصویری از اقالیم سبعه و فرهنگ و باورهای مردمان آن ارائه دهد. از میان فرهنگ عامه منقول، آیین های راستی آزمایی قابل توجّه اند و مؤلف که خود قاضی است، به ذکر نمونه هایی از آن ها پرداخته است که اغلب در شمار داوری های ایزدی هستند؛ مانند باور به خاصیت تطهیر آب و آتش (وَر گرم و سرد)، راستی آزمایی مرتبط با طهارت مولد (گذر از دهانه غار/شکاف کوه)، مکان ها و اشیای مقدس. هدف پژوهش حاضر بررسی و ذکر پیشینه این موارد در فرهنگ ها و ملل مختلف از یک سو و بیان استمرار این آیین ها در زمان های پسین تر است و نتیجه، طرح آن ها به مثابه بن مایه های جهانی است که دارای وجوه نماد شناسی هستند.
مطالعه تطبیقی مفهوم زمان کیفی در رمان شازده احتجاب و اقتباس سینمایی آن بر اساس نظریه تصویر-زمان ژیل دلوز
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مشترک میان ادبیات و سینما، مبحث زمان است. در مورد زمان دو ویژگی شاخص وجود دارد؛ یک، زمانِ کمّی که عینی است و دوم زمانِ کیفی که وجودی ذهنی دارد. هانری برگسون بنیان آرای فلسفی خود را در مورد مفهوم زمان بر آگاهی ذهنی و زمان غیرخطی قرار داد. پس از آن، ژیل دلوز دیدگاه برگسون در باب زمان ذهنی را به حوزه سینما بسط داد. پژوهش حاضر بر آن است با مطالعه ای توصیفی - تحلیلی براساس دیدگاه تصویر - زمان دلوز، به بررسی تطبیقی مفهوم زمان کیفی در رمان شازده احتجاب و فیلم اقتباسی آن بپردازد. مطابق این پژوهش، استفاده نویسنده از تکنیک جریان سیال ذهن منجر به درهم شکستن زمان خطی داستان شده است و این امر، آشکار شدن عناصر تصویر - زمان را در رمان و اقتباس سینمایی وفادارانه آن در پی داشته است. به این ترتیب، مؤلفه های اساسی تصویر - زمان که شامل کریستال زمان و حافظه غیرارادی است به این ترتیب، مؤلفه های اساسی تصویر - زمان که شامل کریستال زمان و حافظه غیرارادی است به صورت عناصری همچون خاطره و رویا، فلش بک، شخصیتِ بی تحرک، نظام کریستالی و آینه در این اثر ظاهر شده است. هر یک از این ویژگی ها بر ذهنی شدن مفهوم زمان و ادغام حال و گذشته تأثیر گذاشته اند و کلی گسترده از زمان ایجاد کرده اند. از دستاوردهای پژوهش حاضر، علاوه بر آشکار کردن تفاوت ها و شباهات های رمان و فیلم شازده احتجاب از منظر زمان کیفی، دستیابی بر عناصر مشترکِ قابل انطباق در ادبیات و سینما براساس مفهوم زمان است.
بررسی و تحلیل استعاره های شناختی در ساختار افعال با تکیه بر سیاحت نامه ابراهیم بیگ مراغه ای
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
9 - 46
حوزههای تخصصی:
استعاره شناختی الگو و چهارچوبی است که ذهن بشر برای درک جهان از آن بهره می گیرد؛به گونه ای که انعکاس مفاهیم غیرملموس در زبان و خلق مفاهیم جدید در قالب پدیده های زبانی پیوند زبان، ذهن و جهان را شکل می دهد. طبعاً جهان بیرون و تحولات آن در طول تاریخ بر ذهن، و به دنبال آن بر زبان تأثیر می گذارند که در این روندِ تأثیرگذاریْ بسیاری از مفاهیم به صورت استعاره شناختی متبلور می شوند. با شروع دوره مدرن مفاهیم فراوانی در قالب استعاره شناختی در ساختارهای گوناگون زبان فارسی به خصوص در ساختمان افعال خلق، بازآفرینی و یا دگرگون شدند. این روند در این دوران نسبت به دوره های پیشین سرعت و شکل متفاوتی گرفت. از جمله آثاری که در دوره مدرن نوشته شده، "سیاحت نامه ابراهیم بیگ" است. به نظر می رسد این اثر به عنوان یکی از آثار آغازین دوره مدرن نثر فارسی، می تواند تحول استعاره های شناختی در قالب افعال را نمایان سازد. نوشته حاضر با در نظر گرفتن اثر مذکور به عنوان پیکره پژوهش، با روش استقرائی-تحلیلی در پی بررسی و تحلیل تأثیر استعاره های شناختی بر ساختمان افعال در این متن است. حاصل پژوهش نشان می دهد، استعاره های هستی شناختی در ساختمان افعال بسیار پرکاربردند، در حالی که استعاره های ساختاری نقش کمتری در ساختمان افعال دارند. استعاره جهتی نیز فقط در بعضی افعال تأثیرگذار بوده است.
طبقه بندی معنایی واژگان پایه آموزش زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۶
135 - 157
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است که واژگان پایه زبان فارسی به منظور آموزش آن از نظر معنایی نیز طبقه بندی شود. فهرستی که بر مبنای آن این طبقه بندی صورت گرفته، شامل 445 واژه سطح مقدماتی و 889 واژه سطح میانی در پژوهش (نویدی و دیگران، 1400) است. این فهرست علاوه بر هشت پژوهش پیکره بنیاد، که داده های تولیدی، نوشتاری و گفتاری فارسی زبانان را جمع آوری کرده ، تنها فهرستی از واژگان پایه زبان فارسی است که در آن واژگان چهار کتاب آموزش زبان فارسی نیز موجود است. نتیجه این مقاله فهرستی از واژگان پایه در سطح مقدماتی و میانی است که در 28 گروه طبقه بندی شده است.
معرّفی تاریخی ناشناخته از خاندان مغول: شجرة الأتراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره مغول و حکمرانی جانشینان چنگیزخان از مهم ترین ادوار تاریخ ایران است، عصری که دست کم تا پایان حکومت تیموریان به درازا کشید. در این دوره، نوشتن کتاب های تاریخی اهمّیّت پیدا کرد و آثار متعدّدی در این زمینه به رشته تحریر در آمد. در تحقیق حاضر، که به روش توصیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی و سندپژوهی، با استفاده از ابزار گردآوری اطّلاعات کتابخانه ای، انجام گرفته، یکی از این آثار معرّفی شده است و آن کتاب شجرهالأتراک است. این کتاب گزیده ای از کتابی مفقود منسوب به الغ بیک تیموری موسوم به الوس اربعه چنگیزی است که ظاهراً میان 980 و 1000 ق نوشته شده. نویسنده اثر معلوم نیست، ولی مذهب و موطن وی به احتمال زیاد سنّیِ شافعی و سمرقند است. در کتاب، نویسنده سعی دارد اثر خود را موثّق نشان دهد و بر همین اساس، به غیر از منابع بی شمارِ فرعیِ مذکور و غیرمذکور، از دو کتابِ ظفرنامه یزدی (در نثر) و چنگیزنامه (یا شهنامه) کاشانی (در نظم)، به عنوان اصلی ترین مآخذِ کتاب، بسیار استفاده می کند. نام کتاب هم شجرهالأتراک ذکر شده و هم الوس اربعه. نویسنده اثر کتابِ منبعِ خود را نیز هم شجرهالأتراک نامیده هم الوس اربعه. ظاهراً از کتابِ منسوب به الغ بیک چند تحریر موجود بوده و نویسنده کتاب شجرهالأتراک، که از آن اقتباس می کرده، چند نسخه از آن را پیش روی خود داشته است. اینکه خودِ الغ بیک تاریخ نوشته باشد بر مبنای دو اصلِ وجود نداشتن سندی صریح، جز اشاره گذرای خواندمیر، و مشهور نبودن الغ بیک در تاریخ نویسی و ادبیّات از اساس غلط است.
تحلیل نشانه شناختی و کارکردهای «خواب و واقعه» در صفوة الصفا ابن بزاز اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
39 - 71
حوزههای تخصصی:
نشانه های زبانی هر اثر با توجه به تجربه های عرفانی و شرایط زمانی، مقامی و زیستی عارف می تواند بر معانی متعددی دلالت کند. جست وجوی این آفاق معنایی و آشکارکردن روند تولید معنا از رویکردها و اهداف دانش نشانه شناسی است. امبرتو اکو با احاطه بر روش های گوناگون تحلیل در نشانه شناسی و ویژگی های هر یک از این روش ها کوشیده است تا نظریه ای ترکیبی و تفسیری در این راه به وجود آورد. هدف پژوهش حاضر آن است که فرایند تولید واقعه و فهم و تفسیر آن را تبیین کند. در نتیجه اگرچه واقعه به طورمعمول پیامی برای سالک از عالم معنا در نظر گرفته می شود، از دیدگاه نظریه «تولید نشانه» واقعه سکه ای است که در یک رو مسیر ارتباطی میان سالک با عالم معناست و رویی دیگر پیامی که از عالم معنا به سالک می رساند. سالک گیرنده پیام است، اما قادر به ادراک معنای پیام نیست، تنها می تواند پیام را به نشانه های زبانی تبدیل کند. پیر و مراد مفسر واقعه است و اوست که پیام اصلی واقعه را برای سالک آشکار می کند. در دیگر سو واقعه خود نشانه ای است که کارکردهایی دارد و از آن جمله می توان به تکاپو برای یافتن و کارکردهای تعلیمی اشاره کرد.
پیوند آینده بینی و حماسه در روایت پردازی (بر اساس داستان خواب های ده گانه کیدشاه هندی از شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
149 - 166
حوزههای تخصصی:
آینده بینی یکی از مهم ترین بخش های روایات ادبی کهن است که در گسترش پیرنگ، مضمون سازی و شخصیت پردازی حماسه، قصه کوتاه و بلند عام، رمانس های خاص و عام، افسانه ها و حکایات سنتی، نقش ویژه ای دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، خواب های کیدشاه هند در زمان فرمانروایی اسکندر به روایت شاهنامه بررسی و تحلیل شده است. حاصل کار نشان می دهد که خواب های کیدشاه و تعبیرهای مهران پرهیزکار از آن، ابزاری در پیوندسازی دو کلان روایت «پادشاهی دارا» و «پادشاهی اسکندر» در شاهنامه است؛ بنابراین، روایت پردازان با استفاده از پیرنگ سازی، شخصیت پردازی و مضمون سازی، روایت را وسیله ای برای موجه جلوه دادن شخصیت «شاه غیرایرانی» برای ایرانیان تبدیل کرده و با استفاده از چهار ابزار جادویی (فیلسوف، پزشک، جام و دختر)، صفت های مهم و چهارگانه اسکندر را بازسازی کرده اند. خواب کیدشاه و تعبیر آن، پیش درآمد داستان اسکندر و علت آن و همچنین حلقه اتصال دو روایت بزرگ پادشاهی دارا و پادشاهی اسکندر در شاهنامه فردوسی است.
تأثیر اشعار سعدی در زبان و شعر حاجی بکر آقای حویزی (قاصد)
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
117 - 139
حوزههای تخصصی:
حاجی بکر آقای حویزی ملقب به قاصد یکی از شاعران بنام کُرد است. قاصد شاعری غزل سراست و در قالب های دیگر غیر از غزل به ندرت شعر سروده است. زبان ادبی و شاعرانه او نرم و تا حدودی به زبان معیار و متداول نزدیک است. گاه در شیرینی و سادگی و سهل و ممتنع بودنش، یادآور شعر سعدی، شاعر گران مایه ایرانی است. در این پژوهش برآنیم تا برخی از مضامین و واژه ها و اصطلاحاتی که قاصد از اندیشه و زبان سعدی شیرازی تأثیر پذیرفته است، به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی و مداقه قرار دهیم و ببینیم این شاعر تا چه حد تحت تأثیر سعدی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قاصد با الهام از سروده ها به ویژه غزلیات سعدی، نه تنها از زبان و قالب های شعری سعدی تأثیر گرفته، بلکه در ساحت اندیشه نیز به او نزدیک شده است. همچنان که سعدی، با بهره گیری از زبانی ساده و ممتنع کوشیده تا مفاهیم عاشقانه، اخلاقی و انسانی را به خواننده منتقل سازد؛ قاصد نیز در اشعارش از این شیوه بهره جسته و با زبانی نرم و آهنگین، پیام های عاشقانه و تعلیمی خود را بیان می دارد. این پیروی از سعدی، در نحوه بیان احساسات و نیز در ساختار شعر، به نیکی مشهود است.
مناقب نگاری اهل بیت در آثار شاهان و شاهزادگان قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی پیشینه ها و سیر تطور مناقب نگاری در ایران، دوره قاجاریه به دلایل متعدد از اهمیت ویژه ای برخوردار است . منقبت نگاری در این دوره از نظر تحول مضامین ، پایگاه اجتماعی و سیاسی منقبت نگاران و کارکردهای آن دارای ویژگی های است که آن را از سایر ادوار تاریخ ایران متمایز می گرداند . رویکرد شاهان و شاهزادگان قاجاری به منقبت نگاری از جنبه های گوناگون به ویژه از منظر ادبیات آیینی ، مطالعات تاریخی و انسان شناسی دینی در خور توجه است.با توجه به اهمیت این مبحث ، مقاله پیش رو می کوشد ضمن تحلیل محتوا و روش مناقب نگاری شاهان و شاهزادگان قاجار، جایگاه این آثار را در ادبیات آیینی بررسی نماید . این پژوهش در چارچوب مطالعات میان رشته ای تاریخ و ادبیات آیینی تحت راهبرد کیفی باروش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است . دستاوردهای حاصل از این پژوهش نشانگر تاثیر شئون پادشاهی، پایگاه سیاسی در کاربرد مفاهیم ، استعاره ها و تفوق ارادت ورزی نسبت به انگیزه مشروعیت طلبی بویژه در اشعار ناصرالدین شاه است .
Othering Beings and Being’s Other: A Comparative Study of Shakespeare’s Hamlet and Sarah Kane’s 4.48 Psychosis in Terms of Levinasian Ethical Self(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
35 - 57
حوزههای تخصصی:
The renaissance and the postmodern era provide two interesting periods for discussion. The renaissance can be viewed as the early modern period prefiguring the contemporary world. Thus, the two aforesaid periods can be connected to one another. This comparative study discusses two works: one from the early modern period and the other from the postmodern world. Shakespeare’s Hamlet (1603) and Sarah Kane’s 4.48 Psychosis (2000) provide the material for a discussion on the treatment of the Other as conceived by the philosophy of Levinas in his Otherwise than Being or Beyond Essence (1978). In the spirit of brevity, the central events of the plays and the most suggestive dialogue are discussed. One of the most pertinent concepts in Levinas’ ideology is responsibility which is required for the transcendence leading to subjectivity. It is concluded that while in Shakespeare the unethical mostly die, thus ending their torment, the fate that awaits Kane’s characters is much more dire; they are left battered and bruised, corporeal shells of Beings, paralyzed in time and unable to transcend Being towards the Other. As such, it is seen that the postmodern treats unethical Beings much harsher compared to the early modern.
مطالعه تطبیقی متن و تصویر در نسخه چاپ سنگی امیر ارسلان نامدار از منظر هویت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
143 - 181
حوزههای تخصصی:
داستان امیرارسلان نامدار از داستان های عامیانه ادبیات ایران در دوره قاجار است که این مقاله تلاش می کند با تطبیق متن و تصویر، ساختارهای پنهان و آشکار فرهنگی و هویتی آن را واکاوی و ضمن بازیابی ریشه های فرهنگی مستتر در این داستان، نمودهای آن را در تصاویر نسخه چاپ سنگی سال 1317 ه . ق معرفی و مطالعه کند. داستان امیرارسلان از مشهورترین قصه های بلند رمانس وار است که در دوره گذار از قصه به رمان جای می گیرد. امیرارسلان در میانه دوره قاجار نوشته شده و برخی ویژگی-های داستان های سنتی و کهن ایران و برخی ویژگی های رمان و داستان جدید در آن قابل مشاهده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به علت وجود هویت های چندگانه در فرهنگ و جامعه دوره قاجار، لایه های هویتی متعدد در ادبیات و هنر این دوره قابل بازیابی است. از این رو، در داستان امیرارسلان نامدار، سه لایه وجود دارد: لایه هویتی فرنگی مآبی در اولین سطح قرار دارد و پس از آن لایه هویتی ایرانی-اسلامی در دومین سطح و لایه هویتی باستان گرایی در سطح زیرین یا ضعیف تر هویت های ادبی و بصری قرار گرفته است.
چهره دوگانه «مطرب» در ادب فارسی (با تاکید بر ادب عرفانی تا سده هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
27 - 48
حوزههای تخصصی:
در بخش بزرگی از ادب فارسی مخصوصاً شعر، تیپ «مطرب» حضور برجسته دارد. حافظه شعری ایرانی مأنوس با ادب کلاسیک (سعدی و حافظ و مولوی)، سیمایی بشکوه و اثیری از او می یابد، اما به محض ورود به سطح زبان جامعه، متوجه بار معنایی تحقیرآمیز آن می شود. این تحقیق در پی آن است تا با بررسی متون مشهور ادبی تا سده هشتم، به این سؤال های اصلی پاسخ دهد: «مواجهه دوگانه با «مطرب» در ادب و فرهنگ قدیم ایران چگونه نمود می یابد؟»، «آبشخورهای این رویارویی متناقض کدام است؟» این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای انجام شده و دایره زمانی آن از آغاز ادب فارسی دری تا سده هشتم است. فراوانی منابع ادبی، نویسنده را وادار کرده تا به امهات متون بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بخشی از ژانر ادب عرفانی و ادب درباری، مطرب چندان چهره ارجمندی ندارد، اما در سایر ژانرها، چهره او تابناک و ارزشمند است. آنچه باعث ایجاد سیمایی منفی از مطرب در ادب صوفیانه شده، علاوه بر تأثیر نصوص دینی در شکل گیری این نگاه، توأمانی مطربی با حواشی فساد آلود بزم های طرب و درآمیختگی مفهوم مطرب و لولی است.
تیپ شناسی شخصیت های دو رمان یوتوپیا (خالد التوفیق) و دختر رعیت (محمود اعتمادزاده) براساس الگوی انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
19 - 41
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید در شخصیت شناسی، الگوی انیاگرام است که اولین بار توسط یک ارمنستانی یونانی تبار به نام ایوانویچ گورجیف (1877-1949م) مطرح شد. به نظر گورجیف، شخصیت ها به نُه تیپ (اصلاح طلب، یاری رسان، موفقیت طلب، فردگرا، فکور، وفادار، خوشگذران، رهبر و صلح جو) تقسیم می شوند که هر یک دارای ابعاد اجتماعی، فکری و احساسی خاص خود است. علاوه براین، هر شخصیتی مرکب از سه جنبه سالم، متوسط و ناسالم است. احمد خالد التوفیق نویسنده مصری و محمود اعتمادزاده نویسنده ایرانی در دو رمان یوتوپیا (آرمان شهر) و دختر رعیت ، با هنرمندی تمام، اوضاع آشفته جوامع خود و تاثیر آن بر شخصیت ها را به تصویر کشیده اند. براین اساس، پژوهش حاضر به تطبیق شخصیت های این دو اثر، براساس نظریه انیاگرام پرداخته است. طبق نتایج پژوهش، در رمان یوتوپیا ، تیپ هفت (خوشگذران) و در رمان دختر رعیت ، تیپ دو (یاری رسان) و تیپ هشت (رهبر) بیشترین بسامد را دارند؛ اما اغلب شخصیت های دو رمان در لایه های متوسط و ناسالم شخصیتی قرار دارند. آشفتگی اوضاع جامعه و عدم تعادل و حمایت اجتماعی، بی عدالتی ها و فقدان قانون و پایمال شدن حقوق انسانی از جمله عللی است که بر سلامت روان افراد تأثیر گذاشته و موجب آشفتگی روانی و اختلال در شخصیت افراد و بروز ناهنجاری در رفتار آنان گردیده است.
نقدی بر کتاب در لفظ دری
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۳
110 - 129
حوزههای تخصصی:
دیوان ناصرخسرو یکی از دیوان هایی است که بخش هایی از آن تحت عناوین مختلف شرح و منتشر شده است. یکی از این آثار کتابی است تحت عنوان «دُر لفظ دری» که در آن دکتر کاظم دزفولیان قصایدی را شرح کرده است.این کتاب در 200 صفحه نوشته شده است و انتشارات طلایه آن را منتشر کرده است.در این مقاله به بررسی و نقد این کتاب می پردازیم و نکاتی را پیرامون بخش هایی از آن بیان خواهیم کرد.در این مقاله به برخی از اشکالات و ناراستی های کتاب اشاره شده است.با بررسی های دقیق در این مقاله خواهیم دید که نویسنده به بسیاری از جنبه های شعر ناصرخسرو توجه نکرده است و در مواردی نیز برخی ابیات را درست شرح نکرده است؛ لذا این شرح یکی از شرح های ناقصی است که تقریبا گرهی از دشواری های شعر ناصرخسرو را نگشوده است و ضروذی است نویسنده در چاپ های بعدی نسبت به اصلاح موارد ذکر شده و همچنین افزودن جوانب شرح نشده اقدام نماید.
بازخوانی تطبیقی نمود روانی اندیشه فرود و تباهی در شعر سیاب و اخوان بر اساس نظریه اگزیستانسیالیستی اروین د. یالوم.(اضطراب مرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 123
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه روانشناختی اروین د.یالوم،«اضطراب مرگ» یکی از اساسی ترین دغدغه های وجودی انسان است؛ که بسته به چگونگی رویارویی با آن، سبک زندگی و برخورد و تعامل با هستی در فرد متفاوت خواهد بود. در پژوهش حاضر نمود روانی اندیشه فرود و تباهی و ارتباط آن با اضطراب مرگ، براساس نظریه اگزیستانسیالیستی اروین د. یالوم در شعر دو شاعر عربی و فارسی بدرشاکرالسیاب و مهدی اخوان ثالث بررسی شده است؛ نگارندگان کوشیده اند تا با کاربست روش توصیفی- تحلیلی و بر بنیاد مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به تحلیل روانشناسانه، انگیزه های گرایش به موضوع مرگ و مکانیزم های دفاعی که دو شاعر در برابر اضطراب مرگ به کار گرفته اند، بپردازند و به این نتیجه دست یافتند که دو شاعر متأثر از انگیزه مرگ آگاهی و اضطراب وجودی ترس از مرگ به مکانیزم های دفاعی روی آوردند و اندیشه های فرود و تباهی در اشعارشان فضای بسزایی را به خود اختصاص داده است. به دلیل فقدان پژوهشی در زمینه تطبیق این نظریه بر اشعار سیاب و اخوان طرح این موضوع اهمیت می یابد.
هستی شناسی واجد شیرازی با تأکید بر سه مفهوم مرگ اندیشی، تقدیرگرایی و پوچ گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
141 - 170
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی، اصطلاحی است که برای شناخت وجود از آن استفاده می کنند. این مفهوم که یکی از مباحث مهم فلسفی است، به شعر نیز راه یافته است؛ چراکه شعر همواره بستری مناسب و مستعد برای فهم آسان تر مسائل فلسفی بوده است. شعر والاترین هنری است که می تواند بیانگر نوع نگاه و جهان بینی شاعران نسبت به زندگی و مسائل مطرح شده در آن باشد؛ به همین دلیل برای کشف افق هستی شناسانه هر شاعر باید به شعر او رجوع کرد. در این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال اساسی هستیم که مفاهیمی مانند «مرگ اندیشی»، «تقدیرگرایی» و «پوچ گرایی» در آسمان اندیشه و هستی شناسی واجد شیرازی، شاعر قرن چهارده خورشیدی چه بازتابی دارند. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین ادعا کرد که واجد، شاعری مرگ اندیش است و مرگ اندیشی را به مخاطبان خود توصیه می کند. او نگاه متناقضی نسبت به مرگ دارد و مرگ را از دو وجهِ خوشایند و ناخوشایند آن مورد توجه قرار داده است. همچنین بر اساس یافته های حاضر، واجد شاعری تقدیرگراست که با وجود اشاره های اندکی که به قدرت اختیار و اراده بشر داشته است، چیرگی و تسلط تفکر جبرگرا در کل اشعارش نمایان است. به دلیل اندیشه های توحیدی و دین گرایانه، واجد نمی تواند به صورت کامل در زمره پوچ گرایان قرار بگیرد؛ اما وجود عواملی چون ناشناختگی راز هستی و شک و تردیدهای فلسفی و دینی، او را به اندیشه های پوچ گرایانه نزدیک کرده است.
ظرافت گزینش واژگان و ترکیبات غزلیات حافظ در نقد کردار زاهدان و صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
189 - 208
حوزههای تخصصی:
حرفه اصلی حافظ شاعری است، اما تعداد اشعار باقی مانده از وی چندان زیاد نیست. بیشتر وقت و مساعی حافظ صرف گزینش واژگان و ترکیبات، متناسب با کلیّت و بافت غزل شده است. یکی از مهم ترین عواملی که موجب شده درباره دیدگاه حافظ نسبت به صوفیه و مفاهیم و مصطلاحات خانقاهی در اشعار وی اختلاف نظر به وجودآید، عدم دقت در حُسن انتخاب و شیوه کاربرد این تعابیر است. در این پژوهش، براساس دیدگاه فرمالیست ها و ساخت گرایان به مواردی توجه کرده ایم که محققان و شارحان غزل حافظ، متعرض حُسن انتخاب تعابیر حافظ درباره نقد کردار زاهدان و صوفیان نشده اند یا اینکه سخن حافظ را درموردِ زاهد، صوفی و شیخ در وجه مثبت تلقی کرده اند و از طنز گزنده حافظ غافل شده اند. مسئله اصلی مقاله مبتنی بر لزوم دقت در شیوه انتخاب تعابیر و مفردات حافظ در حوزه زهد و عرفان است. نتیجه تحقیق نشان می دهد بسیاری از ظرافت های سخن حافظ ازجمله ایهام یا ترکیب عناصر صوفیانه با عناصر میخانه، برای ایجاد تأثیر بیشتر در طنز نسبت به صوفی، زاهد یا مدعیانی است که از امور معنوی سوء استفاده می کنند.
بررسی پاد آرمانشهر خاورمیانه ای در دو رمان وقت تقصیر و فرانکشتاین در بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
221-238
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دو رمان پادآرمان شهری وقت تقصیر از محمدرضا کاتب و فرانکشتاین در بغداد از احمد سعداوی از چشم اندازهای مختلفی بررسی و تحلیل می شوند. این دو اثر تقریباً هم دوره هستند و فضای تا حدودی مشابهی را ترسیم می کنند. نویسندگان این دو رمان با استفاده از شخصیت هایی که هویت های تکه تکه و متناقضی دارند، نشان می دهند که چگونه پادآرمانشهر با تکرار تاریخ، بلاتکلیفی، شکنجه، خشونت و جنگ بنا نهاده شده است. این شخصیت ها، که گاهی به عنوان ناظر و راوی پنهان عمل می کنند، با صداهای مختلفی در رمان ها گفت وگو می کنند. این گفت وگوها، نشان دهنده تناقضات و تعارضات بین گفتمان های متفاوت در پادآرمانشهر است، نویسندگان همچنین از عناصر دیگری مانند زمان، مکان، بدن، زنان و نمادسازی برای ایجاد فضای پادآرمان شهری استفاده می کنند. رمان وقت تقصیر با وجود مشخصه هایی چون عناصر فراداستانیِ خودارجاعی، بینامتنی بودن و ساختارشکنی کلان روایت ها، ویژگی های رمان پسامدرن را داراست، ولی فرانکشتاین در بغداد با توجه به واقع گرایی ویژه اش، روان شناسی شخصیت ها، ساختار روایی منسجم و نقد اجتماعی و فرهنگی داستانی مدرن به شمار می آید. شخصیت های وقت تقصیر در مقایسه با رمان فرانکشتاین در بغداد پویاتر هستند که جا به جا نقش های مختلفی را می پذیرند و میان خیر و شر در رفت و آمدند. وقت تقصیر و فرانکشتاین در بغداد با وجود تفاوت هایی که دارند، دو رمان پادآرمان شهری پیچیده و چندصدایی هستند که بازتابی از واقعیت های چندپاره و متکثر جامعه خود را نشان می دهند. گفتنی است روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی رمان ها است که بر اساس آن، مؤلفه های اصلی و ویژگی های پادآرمان شهری رمان ها شناسایی و قهرمانان داستان از منظر تطابق با پادآرمان شهر ارزیابی شده اند.