فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۹٬۶۰۱ مورد.
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در دنیای جدید، «دیجیتال» به چیزی فراتر از ابزارهایی بی طرف تبدیل شده است. عصر دیجیتال، مفهوم «معرفت شناسی دیجیتال» را وارد زندگی انسان ها کرده است. این معرفت شناسی آن گونه که مک لوهان «منطق موزاییکی» و کارکرد رسانه به مثابه یک «رابط» در تقابل بین کهکشان های فرهنگی را شرح می دهد، رویکردی از جنس «عدسی» دارد. انسان معاصر، به کلیتِ هستی از طریق این عدسی می نگرد و آن را درک می کند. سؤالات اساسی که مطرح می شود بدین شرح است:آیا دیجیتال صرفاً شامل ابزارها و مفاهیم خنثی است یا نگاه انسان و درک انسان از زندگی را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟ آیا تأثیرات «معرفت شناسی دیجیتال»، بر زمان حال و آینده اعمال می شود یا گذشته و تاریخ را نیز تحت تأثیر قرار می دهد؟ و «نشان»ها در عصر دیجیتال، چگونه زیست انسان ها را متأثر ساخته اند؟هدف پژوهش: این پژوهش در پی آن است با دیجیتال به عنوان «چیزی برای اندیشیدن» مواجه شود و به توصیف معرفت شناسی دیجیتال بپردازد. روش پژوهش: روش این پژوهش بر مبنای تبارشناسی است. موضوع بررسی شده در تبارشناسی، سیر تاریخ نیست و مطالعه منفرد سوژه های تاریخی را مدنظر ندارد. تبارشناسی رخدادها و پراکندگی را بررسی می کند که حاصل منازعات و تعامل نیروها است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد در عصر حاضر، دیجیتال چیزی خنثی نیست، بلکه فراتر از ابزارهای بی طرف رفتار کرده و معرفت شناسی دیجیتال را وارد زندگی انسان ها کرده است؛ این معرفت شناسی، نگاه انسان به مفاهیم گذشته و حال را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین زندگی انسان در عصر دیجیتال، چنان تحت تأثیر نشان ها قرار گرفته است که این نشان ها کارکردی از جنس معرفت شناسی یافته اند.
تفرجی در باغ های آندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
6 - 13
حوزههای تخصصی:
آندلس، واقع در منطقه جنوبی اسپانیا، دارای میراث تاریخی غنی است که توسط قرن ها حکومت اسلامی شکل گرفته است. از سال 117 تا 2941 پس از میلاد، حضور مسلمانان در شبه جزیره ایبری نه تنها چشم انداز سیاسی منطقه را تغییر داد، بلکه تأثیری ماندگار بر سنت های معماری و منظرپردازی آن داشت. باغ های آندلس که عمیقاً تحت تأثیر معماری و سبک باغ ایرانی و تمدن اسلامی قرار گرفته اند، بر این امر صحه می نهند. به نظر می رسد سنت باغ ایرانی به طور قابل توجهی بر طراحی باغ های تمدن اسلامی در آندلس که شامل نمونه های قابل توجهی مانند باغ های الحمرا در گرانادا، باغ های آلکازار در سویل و باغ های مدینه الزهرا در کوردوبا و... هستند، تأثیر گذاشت و فضاهایی ایجاد کرد که زیبایی معماری، طبیعت و معنویت را با هم ادغام کرد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی معماری منظر باغ های تمدن اسلامی در آندلس چیست؟ این پژوهش با استفاده ترکیبی از سوابق تاریخی، اسناد موضوعی نوشتاری و تصویری، بررسی وضع موجود باغ ها از طریق تصاویر هوایی و ماهواره ای سرویس گوگل مپ و بازدید مجازی از باغ ها رویکردی کیفی را برای تحلیل معماری منظر این باغ ها اتخاذ می کند. منابع اولیه، از جمله توصیفات معماری و گزارش های تاریخی، بینشی را در مورد اصول طراحی باغ های اندلس ارائه کردند. بازدید های مجازی، عکس ها و تصاویر هوایی و ماهواره ای برای تجزیه و تحلیل وضعیت این باغ ها و ارزیابی عناصر کلیدی طراحی استفاده شد. این پژوهش کوشیده است با پدیدارشناسی این باغ ها، به تبیین ویژگی های کلی آن ها بپردازد. دستاورد این پژوهش در قالب شناسایی الگوی معماری منظر این باغ ها در آندلس ارائه شده است.
تاثیر تغییرات پوشش گیاهی بر شدت جزیره گرمایی در شهر؛ نمونه موردی: کلانشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
3 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین توسعه های شهری بدون توجه به کیفیت زیست محیطی، شکل گیری جزیره گرمای شهری به یکی از چالش های جدی عصر حاضر تبدیل شده است. هدف عمده این پژوهش، تحلیل وضعیت پوشش گیاهی و دمای سطح زمین برای بررسی شکل گیری جزایر حرارتی شهری در شهر کرج است. به این منظور و در راستای آشکارسازی تأثیر فضاهای سبز در محیط های حرارتی شهر کرج، از داده های سنجش از دور برای استخراج فضاهای سبز، دمای سطح زمین و پوشش زمین استفاده شده است. دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر مودیس محاسبه شد. تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از اطلاعات برداشت شده توسط سنجنده های مربوطه ماهواره لندست 7 و 8 مربوط به سال های 2001 و 2021 استخراج شده و بعد از اعمال تصحیحات لازم و بررسی تصاویر، اقدام به شناسایی تغییرات کاربری اراضی و نوع تغییرات آن گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که اراضی بایر پیرامون شهر به صورت پیوسته دارای بالاترین دما و لکه های گرم هستند و محدوده های دمایی بسیار گرم را تشکیل می دهند. در محدوده مسکونی شهر نیز جزایر حرارتی بر بافت فرسوده و محدوده های متراکم منطبق است. همچنین تحلیل و بررسی نقشه های دمای سطح زمین نشان دهنده افزایش دمای سطح در شهر کرج است. درعین حال، واکاوی نقشه ها حکایت از رابطه قوی بین پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در کلانشهر کرج دارد. نقشه های کاربری اراضی نیز نشان از کاهش مساحت پوشش گیاهی و افزایش کاربری انسان ساخت دارد. این موضوع به طور واضح نشان دهنده این است که مهم ترین عامل در گسترش جزایر گرمایی و افزایش دما در بازه زمانی مورد بررسی، کمبود پوشش گیاهی بوده است. در نتیجه فضاهای سبز و پوشش گیاهی در شهرها به طور چشمگیری سبب تعدیل جزایر حرارتی شهری هستند. به این صورت که نواحی همچون اراضی بایر و نواحی دارای پوشش گیاهی کمتر، دارای دمای بیشتری نیز هستند. بنابراین گسترش بام سبز و استفاده از پوشش گیاهی سازگار با اقلیم هر منطقه به عنوان راه حلی برای کاهش جزیره گرمایی پیشنهاد می شود.
تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی توسط نحو فضا جهت ارتقای رضایت مندی ساکنین در واحد های مسکون (نمونه موردی: نمونه های مسکونی شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن و واحد مسکونی عنصر بنیانی ساختار سکونت در شهر است. گوناگونی سازمان فضایی واحد مسکونی بر روابط جمعی ساکنان اثرگذار است. این پژوهش از یک سو با کمک نحو فضا، به تحلیل عینی و توپولوژیک ساختار نمونه های مسکونی شهر آمل می پردازد و از سوی دیگر با پرسش از رضایت مندی ساکنان از رابطه میان فضاهای واحد مسکونی، دریافت ذهنی ساکنان را می سنجد. ارتباط میان خلوت و تعامل جمعی در سازمان فضایی نمونه های مسکن از عوامل تعیین کننده مؤثر بر سنجش رضایت ساکنان است؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی و چگونگی ارتقای میزان رضایت ساکنین از مؤلفه خلوت و تعامل جمعی، در نمونه های مسکونی آپارتمانی است. هدف دیگر دست یابی به توصیه های طراحی جهت ارتقای کیفیت ارتباط فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش تحقیق این است که نقش مؤلفه های تحقیق در رضایتمندی ساکنین چیست؟ از سازمان فضایی کدام نمونه رضایت بیشتری ابراز شده است؟ توصیههای طراحانه در راستای ارتقای رضایت ساکنین چیست؟ برای انجام تحقیق ابتدا نمونه بندی واحدهای مسکونی آپارتمانی شهر آمل با استفاده از فنون نحو فضا و سپس تحلیل فضاها با ای گرف انجام و در ادامه با تکمیل پرسشنامه و انجام آزمون های همبستگی، رضایت ساکنین سنجیده شده است. مطالعه موردی به نمونه های مسکونی از چهار ناحیه شهر آمل به صورت مساوی محدود شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت زیادی میان نگاه «صرفاً کمی یا کیفی» به فضای واحد مسکونی و تحلیل توأمان «عینی- ذهنی» وجود دارد. تحلیل عینی فضاها با گراف ها و تبیین ارتباط های داخلی از طریق میزان پیوند فضاها، در مقایسه با پرسش از مردم و تحلیل ذهنی از طریق ابراز میزان رضایت از کیفیت و کارکرد فضاها، امکان رسیدن به نتایج جامع تری را فراهم می کند. در نتیجه تحقیق فوق نشان میدهد که افزایش میزان مساحت، افزایش رضایت در مؤلفه خلوت و تعادل میان خلوت و تعامل جمعی منجر به افزایش میزان رضایت در تعامل جمعی شده است. نمونه چهار با پلان شکسته و تفکیک فضایی مناسب میان فضاهای شخصی و جمعی بیشترین میزان رضایت ساکنین را جلب کرده است. بر اساس نتایج، سازمان فضایی میتواند بر رفتار و ساختار ذهنی ساکنین در فضای واحد مسکونی اثرگذار باشد.
ارزیابی مولفه های اثرگذار در فضاهای کودک محور مبتنی بر ارتقاء خلاقیت کودکان از دیدگاه متخصصین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
56 - 67
حوزههای تخصصی:
کودکان جزء حساس ترین گروه سنی جامعه میباشند و در این دوره از سال های زندگیشان یعنی زمانی که ریشه های رشد شخصیتی، ذهنی، جسمی و اجتماعی آنها در حال شکل گرفتن است نیازمند این هستند تا زندگی اجتماعی را در مقیاس خود تجربه کنند و این امر مستلزم فراهم بودن فضایی کودکانه و صمیمانه است. محیط به صورت های مختلفی بر کودک و شخصت او و بر افزایش خلاقیت او تاثیر میگذارد. گفته میشود از طریق اثر متقابل با محیط فیزیکی و اجتماعی، کودکان دانش و فهمیدن را می آموزد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر فضاهای کودک محور در ارتقا خلاقیت کودکان شکل گرفته است. از این رو این پژوهش به روش آمیخته کمی و کیفی خواهد بود. در ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی تاثیر فضاهای کودک محور در ارتقا خلاقیت کودکان پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. سپس مولفه های موثر بر ارتقاء خلاقیت کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های بدست آمده در نرم افزار spss26 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد عواملی چون، تشویق به تجربه های جدید، حمایت از علاقه ها، تعامل با هم سن و سالان و ... از مولفه های موثر بر موثر بر ارتقاء خلاقیت کودکان خواهد بود. والدین، نقش بسیار مهمی را در خلاقیت کودک خود دارند. والدین برای پرورش خلاقیت در کودک خود باید جو مثبتی را در خانواده ایجاد کنند و اجازه بدهند که کودک آزادانه به "کشف جهان" پرداخته و به بروز خلاقیت کودک خود کمک کنند. در نتیجه والدین می توانند با حمایت از علایق و استعدادهای خاص کودکان، خلاقیت آن ها را تقویت کنند. بازی پذیری یکی از ابزارهای مهم برای تقویت خلاقیت کودکان است. بازی پذیری نه تنها باعث سرگرمی کودکان می شود، بلکه نقش مهمی در تقویت خلاقیت و توسعه مهارت های آن ها دارد.
مروری بر ارتباط مفهوم تاب آوری شهری با بیماری های همه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
31 - 51
حوزههای تخصصی:
اهداف: در طول قرن اخیر شیوع همه گیری هایی مانند سارس، ابولا و مخصوصاً کرونا، بحران های عدیده ای را در عرصه جهانی دامن زده اند. در مقابله با چنین بحران های شهری پرداختن به مقوله تاب آوری شهرها در برابر همه گیری ها می تواند راهگشا باشد. بدین منظور هدف این پژوهش شناخت بعد اپیدمیولوژیکی شهری، مؤلفه ها و شاخص های آن و ارتباط آن با تاب آوری شهری بر اساس مدل مثلث اکولوژیک در محیط های شهری است.
روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش کتابخانه ای به واکاوی ابعاد مختلف معنایی، رویکردی، ظرفیتی، عوامل تعیین کننده و ویژگی ها در حوزه تاب آوری به فصل مشترک این مقوله با بحران های پاندمیک می پردازد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که که عوامل ایجاد بیماری تحت تأثیر بستر و فرایند شهرنشینی می توانند فعال و یا خاموش گردند. با توجه به ظرفیت های شهرهای تاب آور، می توان با توجه به روند بروز، شیوع، مهار و کنترل یک بیماری همه گیر، اقدامات کالبدی شهرسازانه را بر مبنای نگرش پیشگیری، مهار و کنترل به گونه ای برنامه ریزی و طراحی نمود که شهرها در طی این بحران ها با کمترین میزان اختلال عملکردی روبرو شوند و بتوانند در کوتاه ترین زمان ممکن به وضعیت مطلوب خود بازگردند.
نتایج: بر اساس نتایج، فعالیت بدنی، رژیم غذایی، سلامت روان، سیستم های مراقبت های بهداشتی، فاصله گذاری، کنترل عفونت و ترویج پاداری شهری، معیارهایی هستند که تحت تاثیر کالبد شهر می توانند بر تاب آوری اپیدمیولوژیک تاثیرگزار باشند.
راهنمایی بر ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
52 - 70
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعات گسترده ای در خصوص رابطه فضاهای باز و عمومی محلات از یکسو و مفاهیم اجتماعی ساکنین و نیز فعالیت های فردی و گروهی آن ها انجام شده است. علیرغم تنوع مطالعات، اجماع کاملی در خصوص جنبه های مختلف تحقیق از مبانی تئوری تا ابزارهای سنجش و ارزیابی آن وجود ندارد. پژوهش حاضر تلاش می کند برای مطالعاتی که هدف آن ها بررسی رابطه فضاهای باز و عمومی محلات و شاخص های فردی و اجتماعی ساکنین است، مسیر یا مسیر هایی را معرفی کند.
روش ها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی اکتشافی بطور مشخص تئوری ها و رویکرد هایی که مطالعات این حوزه می توانند به آن ها اتکا کرده و نیز روش ها، متغیرها و مؤلفه هایی که می توانند برای ارزیابی فضاهای باز و عمومی به کار گرفته شوند را معرفی کرده و قابلیت ها و کاستی های آن ها را بیان می کند.
یافته ها: بررسی ها نشان داد ترکیبی از چند تئوری می تواند مبنای تحقیقاتی باشد که به رابطه ساکنین محلات و فضاهای باز و عمومی می پردازند و همچنین مدل هایی در جهت تفسیر رابطه بین متغیرها معرفی شد. پژوهش، متغیرهای فضاهای باز را در سه دسته تقسیم بندی کرده و شاخص هایی برای سنجش هر یک ارائه و همچنین سه روش برای سنجش این شاخص ها مطرح کرده و نشان داد این سه روش می توانند بصورت منفرد و یا ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری: ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات می تواند با روش های متفاوت و در مسیرهای مختلفی انجام شود. انتخاب هر یک از این مسیرها که به تشریح آن ها پرداخته شده بر اساس اهداف و سوالات هر تحقیق صورت می گیرد.
Comparative Study of the Living Structure Theory in Historical Gardens of Tehran (Case Study: Niavaran, Esharat Abad, Eyn Al Doleh Gardens)
حوزههای تخصصی:
Gardens are one of the most important built environments throughout the history of Iran in terms of symbolism, semantics, social construction, mythical elements and physical and functional spatial relationships. The coexistence of natural and built environments is more obvious in the Persian garden compared to any other functions. In this research, the nature of Persian gardens is analysed in terms of physical and functional structures and spatial and natural relationships based on a qualitative approach and a comparative-analogous method and the data is collected through library research and field investigations. Then, the components of the living structure theory, introduced by Christopher Alexander, are surveyed as research theoretical framework. The components are analysed and scored using AHP and the comparative analogy is done by 15 scholars. The data reveal that the physical, functional and natural structures are prioritized in order of importance with weights of 0.428, 0.334 and 0.238, respectively. The total interaction of components demonstrates that Ein-al-Doleh Garden possesses a living structure better than Eshrat-Abad Garden for all three structures, but it is weaker in natural structure, the same in functional structure and stronger in physical one in comparison to the Niavaran Garden. The local symmetries (0.125), strong centres (0.214) and roughness in the cultivation system (0.194) represent the most effective factors. For today, In consequence, it is possible to revitalize living structures in historical gardens through the revival of strong centres, attendance of green spaces, spatiality of Kushks and intense relationships between gardens and the Kushks.
سنجش تطبیق محتوای دروس برنامه ریزی شهری با نیازهای جامعه حرفه ای مهندسین و مدیران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۴۰-۲۳
حوزههای تخصصی:
آموزش بنیادی ترین فرایند برای حفظ آگاهی و تداوم کیفیت و کمیّت دانش جامعه است و محتوای آموزشی هر رشته کلید دستیابی به آن است. این فرایند با توجه به روند سریع تغییرات در حوزه های دانش شهری و به موازات تغییر در شرایط و مسائل شهری و پیچیده شدن آن ها، انتظارات از آموزش دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری را افزایش داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تطبیق پذیری محتوای آموزشی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری با محتوای نظام نامه خدمات مهندسین شهرساز در قالب نیازهای حرفه ای مهندسین و مدیران شهری است. روش شناسی این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از روش تحلیل محتوای کمی و پیمایشی بهره برده است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و پرسش نامه گردآوری شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه های «طرح انطباق کاربری اراضی شهری» و «طرح های آماده سازی اراضی» بیشترین و مؤلفه «طراحی و نظارت گروه های ساختمانی» کمترین توجه را در دروس الزامی و اختیاری داشته اند. نتایج نشان می دهد که محتوای آموزش فعلی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری ارتباط دوطرفه حرفه و رشته در چارچوب محتوای آموزشی هدفمند و مطابق با واقعیّت ها و نیازهای حرفه ای مهندسین و مدیران شهری را به طور مناسب برقرار نمی کند. این ارتباط کم به واسطه همپوشانی اندک محتوای برخی دروس تحلیلی (الزامی و اختیاری) با درصد فراوانی مؤلفه ها و مقوله های مربوط به نظام نامه خدمات مهندسین شهرساز است که در جهت تطبیق پذیری بیشتر با نیازهای حرفه ای مهندسین و مدیران شهری بازنگری در محتوای آموزشی دوره یا تغییر در نوع و تعداد ساعات دروس سرفصل ضروری است.
اجتماع پذیری فضاهای عمومی در مناطق کم برخوردار روستایی و ارتقای سلامت اجتماعی؛ ارائه راهکارهای طراحانه (میدان دَرِ قلعه ، روستای ایزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۷۲-۵۷
حوزههای تخصصی:
فضاهای اجتماع پذیر با تقویت انسجام اجتماعی، ارتقای احساس ایمنی و امنیت ادراک شده، زمینه سازی دریافت حمایت های محلی، اعتماد اجتماعی، و افزایش مشارکت ها نقش ویژه ای در ارتقای سلامت اجتماعی تلطیف مسائل بافت ها خصوصاً در نواحی محروم و کمتر برخوردار دارند. میدان دَرِ قلعه در روستای ایزی به عنوان تنها فضای باز عمومی این روستا محل شکل گیری رویدادها و فعالیت های مختلف اجتماعی، پذیرای گروه های مختلف افراد در طول سال است و نقش مهمّی در زندگی اجتماعی ساکنین روستا دارد. این میدان که در بافت قدیمی روستا قرار دارد، همزمان با تغییر و تحولات کالبدی در طول زمان دچار برخی فرسودگی های کالبدی و کارکردی شده است که در این مطالعه تلاش شده است ضمن شناسایی ویژگی های فضاهای اجتماع پذیر، در جهت تسهیل شکل گیری فعالیت های اجتماعی با شناسایی مشکلات آن در این خصوص، ارائه راهکارهای طراحی لازم صورت پذیرد. در این راستا، ضمن مطالعه اسنادی، گردآوری داده های تحقیق از 350 پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مقیاس های مشارکت اجتماعی و نظرسنجی مشارکت مذهبی در بین ساکنین روستا صورت پذیرفت. بر طبق یافته ها، ابعاد سه گانه معنایی، کارکردی، و فضایی-کالبدی مؤلفه های سازنده فضاهای اجتماع پذیر را شکل می دهند و مهم ترین فعالیت های جمعی در حال وقوع در میدان به ترتیب شامل شرکت در مراسم ها و رویدادها، حضور در مسجد، گفت وگو با دوستان، و بازی کردن می باشند. همچنین، کمبود فضای مناسب برای نشستن، کمبود فضای سبز، و فرسودگی بناهای پیرامون میدان، به ترتیب سه مسئله اصلی میدان دَرِ قلعه جهت شکل گیری و تسهیل اجتماع پذیری آن می باشند. در پایان مقاله نیز به منظور ارتقای کیفیت اجتماع پذیری میدان، راهکارهای طراحی در این خصوص ارائه شده است.
بررسی و ارائه راهکارهای طراحی نمای ساختمان های مسکونی شهر ساری با هدف الگوبرداری از مؤلفه های نمای خانه های بومی و سنتی منطقه (مطالعه موردی: خانه های بومی شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۹۴-۷۳
حوزههای تخصصی:
وجود مسائل اقتصادی، به کارگیری مصالح نامرغوب و ساخت بناهای مسکونی بی کیفیت باعث ایجاد مشکلاتی در صنعت ساخت و ساز به ویژه در نمای ساختمان ها شده است و به نوعی از طراحی بومی خود فاصله گرفته. چنین مسائلی در شهر ساری دیده می شود که باعث گشته تا فضاهای شهری و محل زندگی افراد با ایجاد اغتشاشات بصری به محیط کسل کننده و با حداقل جذابیت تبدیل گردد. هدف پژوهش طراحی نمای ساختمان های مسکونی شهر ساری با الگوبرداری از مؤلفه های مورد استفاده در نمای خانه های تاریخی و بومی ساری می باشد. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی، از نوع کیفی و به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی است که جمع آوری اطلاعات در آن به صورت کتاب خانه ای می باشد. همچنین جهت شناخت دقیق تر از نمای خانه های مسکونی ساری، با شیوه برداشت میدانی و مصاحبه حضوری توسط افراد، 14 نمونه از نمای خانه های معاصر و 4 نمونه از نمای خانه های بومی ساری تحت ارزیابی قرار گرفتند؛ سپس با توجه به تحلیل ارزیابی ها و یافته ها، جهت ارائه راهبردهای طراحی نما، به بررسی مؤلفه های نمای خانه بومی و تاریخی ساری پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نمای خانه های بومی دارای ادراک های حسی _ بصری و عناصر کالبدی خاصی است که به ترتیب شامل: (ریتم، تکرار، تعادل، تناسب و تقارن) و (ورودی، پلکان، فضاهای نیمه باز، بازشوها، ستون، ازاره، هره چینی، قاب بندی ها، بام شیبدار، تزئینات، رنگ بندی، مصالح بومی) می باشندکه مؤلفه های اصلی ارکان و اجزای عملکردی نما به شمار می آیند. بنابراین می توان با الگوبرداری از آن ها به نمای مطلوبی نیز دست یافت.
پویش محیطی بر شاخص های سلامت شهریِ متأثر از کیفیت محیطی در هسته مرکزی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۱۱۳-۹۵
حوزههای تخصصی:
سلامت شهری و شهروندان، از برجسته ترین مفاهیم و خروجی های مدیریت شهری و برنامه ریزی استراتژیک کشور است که سنجش عینی و عملیاتی آن، ابعاد تازه و قابل تأملی در زمینه تحقق حقوق شهروندی بویژه در زمینه عملگراهای حوزه مدیریت شهری به دست خواهد داد. پژوهش حاضر با این هدف که امروزه انعکاس حقوق شهروندی در عرصه سلامت شهری بویژه از منظر قانون و عملگراهای آن، چه آثار و نتایجی عینی بر زندگی اجتماعی و شهری محدوده مرکزی شهر قم داشته است، به بررسی این مهم پرداخته است. در این پژوهش که از نوع مطالعات کاربردی و بر مبنای روش مطالعات پیمایشی، توصیفی – تحلیلی استوار است، تعداد 384 پرسشنامه در میان شهروندان منطقه توزیع و در کنار مصاحبه، مشاهده، تصویربرداری، چارچوب اصلی تحلیل داده های خام را تشکیل دادند. نتایج این پژوهش با رویکرد مطالعات عینی سنجی مصادیق سلامت شهری از منظر ابعاد محیطی در محدوده مرکزی شهر قم با استفاده از نرم افزارهای Lisrel و SPSS نشان می دهد علی رغم مرکزیت این منطقه به صورت جزئی و اهمیت شهر قم در سطح کلان و کشوری به عنوان یکی از شهرهای مهم مذهبی – توریستی ایران و جهان تشیع با وجود بهبود نسبی نسبت به سال های قبل، همچنان با چالش های آشکار و نهانی در حوزه مسائل کالبدی، محیطی و بصری مواجه است که زمینه را برای بروز برخی چالش های سلامت اجتماعی، روانی و جسمانی شهروندان و به تبع ان عدم سرزندگی و نشاط شهری برای شهروندان این منطقه ایجاد نموده است .
ارزیابی و مقایسه تاب آوری محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
53 - 72
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری، ظرفیت یک شهر در برون رفت از یک ویرانی است که در محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری، رشد فیزیکی بسیار سریع تر از رشد جمعیت و نیاز واقعی شهر بوده و تمرکز خدمات (اداری، سیاسی، آموزشی و ...) و نابرابری های منطقه ای سبب شده این مناطق جاذب جمعیت باشد و آسیب ها و بحران ها نیز به تبع رشد جمعیت افزایش پیدا کرده است. هدف تحقیق، ارزیابی و مقایسه تاب آوری محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری با استفاده از مدل IHWP در نرم افزار GIS می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد و همچنین از مطالعات اسنادی و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نمونه آماری تحقیق تعداد 48 نفر از خبرگان حوزه مورد مطالعه می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد محلات شماره 1، 2، 4 و 7 به ترتیب بالاترین تاب آوری را در سطح منطقه 1 شهر ساری دارند. محلات شماره 5، 8، 6، 10و 7 به ترتیب بالاترین تاب آوری را در سطح منطقه 2 شهر ساری دارند و همچنین بخش های تاب آور در شرق منطقه 1 و 2 متمرکز شده و با توجه به شرایط اقلیمی و کالبدی مناطق 1 و 2 بایستی طرح تعریض معابر برای برای بخش هایی از مناطق 1 و 2 شهر ساری مدنظر قرار گیرد.
شناسایی و ارزیابی عوامل کلیدی مؤثر بر میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
133 - 152
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر برنامه ها و اقدامات بعضاَ مناسب برای تقویت زیر ساخت ها، مقاوم سازی و نوسازی بافت های فرسود و آسیب پذیر شهری و اصلاح سیستم های مدیریت بحران عملیاتی شده است. ولی در عین حال در مدیریت شهری، رویکرد تاب آوری و حفظ تعادل در مواقع بحرانی طراحی نشده است و صرفا اکثر برنامه ها و اقدامات متمرکز بر ایمنی کالبدی شهر بوده و پرداختن به زیرساخت ها و ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریت بین نهادی که ابعاد تاب آوری شهری هستند، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی موثر بر میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان می باشد. مطالعه حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و اسنادی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC استفاده می شود. در نهایت 17 متغیر موثر بر تاب آوری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سازمانی- نهادی وکالبدی-محیطی مشخص و در فالب نرم افزار میگ مگ تحلیل و رتبه بندی می شوند. جامعه آماری تحقیق، 20 نفر از کارشناسان و متخصصان در زمینه های برنامه ریزی شهری، مدیریت بحران و آینده پژوهی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که الگوی کلی پراکندگی پیشران های بافت فرسوده شهر بهبهان از نظر تحلیل اثرات متقابل، در مجموع بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است. بنابراین از میان 17 نیروی پیشران، 7 پیشران در تاثیرگذار بر وضعیت آینده تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان اثر کلیدی دارد.
شناسایی عوامل اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل (از دهه1960 تا 2021 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در افغانستان گذار از سنت به مدرنیته که از حدود یک قرن پیش همزمان با دیگر کشورها شروع شده، در بطن جامعه و متعاقب آن در معماری و کالبد شهری تأثیرات بسیاری به جا گذاشته است. تأثیرات و تحولات در الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل تحت تأثیر رویدادهای تاریخی سیاسی افغانستان و به تبع آن تغییرات ساختار اجتماعی آن بوده است. مطالعه تغییر و تحولات مسکن در بستر اجتماعی-سیاسی افغانستان و بطور خاص شهر کابل به عنوان نماینده و الگوی تأثیرگذار این تحولات، برای یافتن الگوهای مناسب پاسخگو به نیازهای آتی کشور ضروری است. برای دستیابی به این منظور و حرکت به سوی برنامه ریزی و طراحی مسکن مناسب و سازگار با نیاز کاربران، شناسایی عوامل مختلف تأثیرگذار بر تحول مسکن، نیازمند مطالعه و تحلیل است. هدف از این پژوهش شناخت رابطه تحول معماری مسکن و تغییرات ساختار اجتماعی- سیاسی جامعه و تحلیل عوامل مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در بازه زمانی دهه1960 تا 2021 میلادی است. پارادایم پژوهش کیفی است که در آن میزان تأثیر مؤلفه های اجتماعی- سیاسی بر الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل با روش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت بررسی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شده است. تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در شش دهه اخیر نشان می دهد که تعاملات اجتماعی، سیاست داخلی، آموزش و تحصیلات، برنامه ریزی مسکن، گرایش های اجتماعی، نظام اجتماعی، زن و خانواده، کاهش جمعیت، سیاست خارجی، جابجایی جمعیت مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات مسکن محسوب می شوند.
ارزیابی توسعه پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی بر اساس شاخص های توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی (TOD)؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
175 - 190
حوزههای تخصصی:
همگام با ظهور انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و رشد سریع شهرنشینی، چالش های بسیاری برای سیاستگذاران و برنامه ریزان در تدوین استراتژی های ﺣوزه مدیریت شهری مطرح گشت. از جمله این چالش ها، برنامه ریزی یکپارچه و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ توسعه ﺷﻬﺮی همراه ﺑﺎ توسعه ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻫﻤﮕﺎﻧی در شهرها می باشد. در این زمینه آنچه که برای پاسخگویی به مشکل به وجود آمده بر آن تأکید می شود، توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) است. پژوهش پیش رو درصدد است تا با کاربست روش SAW و TOPSIS به بررسی میزان انطباق توسعه های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز با اصول TOD بپردازد و راهکارهایی مؤثر برای ارتقاء و بهبود وضعیت محدوده های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز بیان دارد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد محدوده پایانه های شهید دستغیب، ولی عصر و نمازی به ترتیب دارای بیشترین میزان انطباق با اصول توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) هستند. با این وجود نیاز به تقویت هر چه بیشتر آن ها و از بین بردن نقاط ضعف موجود احساس می شود. همچنین از میان شاخص های مختلف؛ سه شاخص اختلاط کاربری، تراکم ایستگاه های مترو و اتوبوس موجود در محدوده و متوسط قیمت اراضی و ساختمان ها، به ترتیب بیشترین اهمیت را در میان عوامل تاثیرگذار بر پیاده سازی رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی به خود اختصاص داده اند. از میان ابعاد مختلف توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی نیز دو بعد تنوع و طراحی به ترتیب دارای بیشترین میزان اهمیت هستند. در نهایت نتایج این پژوهش حاکی از این موضوع است که به علت مورد توجه قرار دادن اکثر مطالعات انجام شده در زمینه TOD بر ایستگاه های مترو و مغفول ماندن پایانه های اتوبوسرانی علی رغم جایگاه مهم آن ها در سیستم حمل و نقل شهری، نقاط ضعف زیادی در رابطه با این موضوع یافت شد که نیازمند توجه و پژوهش های بیشتری است.
تحلیل و گونه شناسی خانه های دوره پهلوی اول با رویکرد کالبدی- فرهنگی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
239 - 258
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ معماری خانه های دوره پهلوی اول در منطقه غرب ایران و به ویژه شهر سنندج، نشانگر آن است که این موضوع کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. با تغییر و تحولاتی که در این شهر رخ داده، در معماری مسکونی نیز دگرگونی ایجاد و موجبات معماری متفاوت را فراهم نموده است. حضور گروه های مهاجر از جمله شاهزادگان قاجاری و برخی افراد صاحب منصب اداری و دیوانی و نیز ازدواج فرزندان والیان با برخی شاهزادگان قاجاری و حتی بعضی از منصوبان دولتی از جمله عوامل موثر بوده که در کنار آنها می توان به حضور معماران و هنرمندان از شهرهای دیگر و از جمله تهران برای طراحی و ساخت اشاره کرد. طبق بررسی های انجام شده، تاکنون مطالعات مدون و منسجمی در زمینه خانه های سنندج و به طور خاص گونه شناسی کالبدی- فرهنگی آنها صورت نگرفته است. با توجه به ضرورت انجام این تحقیق در این مقاله ابتدا بررسی خانه از دیدگاه های مختلف، سپس گونه شناسی خانه های شهر سنندج در دوره پهلوی اول و در نهایت به شناخت ویژگی های کالبدی- فرهنگی این خانه ها پرداخته شده است. نوشتار حاضر رویکردی کیفی و روش کار به لحاظ نوع نتایج توصیفی- تحلیلی می باشد. از روش میدانی و کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده و از ابزارهایی همچون نقشه کشی، عکاسی و نقشه برداری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خانه ها در دوره پهلوی اول در شهر سنندج دارای دو گونه، با ویژگی های خاص خود هستند. گونه ای کاملاً تحت تاثیر معماری منطقه کردستان و گونه دیگری تحت تاثیر معماری مناطق مرکزی ایران می باشد.
تصویرپردازی سناریو مبنا از آینده های جایگزین: تفکر درباره آینده حکمرانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
110 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تفکر و تصمیم گیری در مورد آینده شهر، به منزله ترکیبی از سیستم های پیچیده و غیر قطعی، بسیار دشوار است؛ این پیچیدگی، عدم قطعیت و دشواری، زمانی افزایش می یابد که تفکرات و تصمیم های ما، آینده های بلندمدت شهر را مورد توجه قرار دهند. توجه به این موضوعات، ضرورت آینده اندیشی و بدیل اندیشی در فراگرد مدیریت و برنامه ریزی شهری را بیش از پیش نمایان می سازد.هدف: هدف این مقاله شناسایی و تبیین آینده های جایگزین برای شهر تهران با تاکید بر مفهوم حکمرانی شهری است. بدین منظور کوشش شده است با بهره گیری از روش "چهار آینده جایگزین عمومی دیتور" ، تصاویر آینده شهر تهران، در قالب کهن الگوهای "رشد ، فروپاشی ، جامعه نظم یافته و جامعه تحول یافته "، ترسیم شوند.روش: این مطالعه با هدف شناسایی و تبیین آینده های جایگزین شهر تهران، از روش "چهار آینده جایگزین" استفاده می کند که شامل ساخت سناریوهایی بر اساس شناسایی روندها و محرک های کلیدی تأثیرگذار بر تهران است. سناریوهای توسعه یافته شامل "مرکز تجاری پایتخت"، "عبور از فرجام ری"، "خانواده تهران" و "رصدگرهای تهران" می شوند. هر سناریو دارای روایت خاصی است که چشم اندازی متمایز برای آینده شهر را ترسیم می کند.یافته ها: از میان 87 روند و عامل شناسایی شده در فرآیند پژوهش، 14 عامل با مراجعه به خبرگان به عنوان متغیرهای کلیدی سناریوهای آینده شهر تهران انتخاب شد. در این میان اعتماد شهروندان به نهادهای حاکمیتی بیشترین تاثیر را بر آینده حکمرانی شهر تهران خواهد داشت.نتیجه گیری: این پژوهش بر اهمیت درک پویایی های جهان معاصر و پیچیدگی های مضاعف مناطق کلان شهری تأکید می کند. با در نظر گرفتن سناریوهای متفاوت و اتخاذ رویکردی کل نگر، می توان به حکمرانی بهتر و موثرتر و عبور از پیچیدگی های توسعه امیدوار بود. بهره گیری مدیران و برنامه ریزان شهری از رویکردهای سناریومبنا در کلانشهرهایی نظیر تهران، مواجهه با پیچیدگی ها را تسهیل و تحقق حکمرانی خوب را امکان پذیرتر می کند. دستیابی به تصاویر آینده شهر تهران، ضمن شناسایی مهم ترین چالش ها و فرصت های نهفته در آینده های جایگزین، مبنایی برای خط مشی گذاری در حوزه حکمرانی شهری و اداره مطلوب شهر تهران فراهم می آورد. این رویکرد پیش نگر برای رسیدگی به مسائل چندوجهی که شهرها با چشم اندازهای در حال تغییر با آن مواجه هستند، ضروری است.
تأثیر تغییر مسیرهای تجاری دوره صفویه بر دگرگونی ساختار کاروان سراهای مرکز و جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کاروان سراهای دوره صفویه از ابتدا تا اواخر این سلسله، دست خوش تغییرات چشم گیری در گونه شناسی و ساختار معماری خود شده اند. این تغییرات گونه شناختی، تحت تأثیر عوامل مختلفی بوده است که شناسایی و بررسی این عوامل تأثیرگذار مهم است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تغییرات اجزای مختلف گونه معماری کاروان سرا در دوره صفویه با توجه به تغییر مسافت و حجم تجارت در مسیرهای تجاری منتهی به مقاصد زمینی به دریایی است. حال سؤال پژوهش این است که تغییر مسیرهای تجاری در دوره صفویه، منجربه چه تغییراتی در گونه شناسی و ساختار کاروان سراهای این دوره شده است؟روش پژوهش: این پژوهش با تکیه بر نظریه گونه شناسی تکاملی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک مجموعه داده های کمی و کیفی، تأثیر تغییر مکان مسیرهای تجاری کاروانی در دوره صفویه را بر تغییر مشخصات کالبدی 15 کاروان سرای مهم احداث شده در مسیرهای مزبور که با توجه به امکان بررسی متغیرهای گوناگون هدفمند انتخاب شده اند را بررسی کرده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که تغییر حجم تردد و تجارت از مسیرهای زمینی پیشین جاده ابریشم به مسیرهای منتهی به بنادر به عنوان پایانه های تجارت دریایی، بر ساختار و گونه کاروان سراهای احداث شده در این مسیرها تأثیر گذاشته است. برخلاف ساختار متداول کاروان سراهای مسیر تجارت زمینی جاده ابریشم که ساختار و حجم آ ن ها متناسب با اقامت طولانی مدت کاروان های بزرگ بوده است، کاروان سراهای مسیرهای دریایی، دارای پلان ساده تر و متناسب با اقامت های کوتاه مدت و حجم مال التجاره بالاتر ساخته شده اند.
بررسی و تبیین مؤلفه های نظریه جنبش سبز در طراحی نماهای سبز برای شهرهای هزاره سومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نیاز جهانی به حفظ محیط زیست، جنبش سبز را در سراسر جهان به پیش برده است. یک چالش مدیریتی نوظهور برای همه سازمان ها، در شهرهای هزارهسومی، حفاظت از منابع طبیعی با کاهش تأثیر منفی آنها بر محیط زیست و افزایش عملکرد پایدار است. سبزشدن نیاز عصر برای حفظ منابع طبیعی است. معماری سبز با توجه به جنبش سبزی که از دهه 1950 تا 2010 م. رخ داده است، بررسی و ارزیابی می شود. معماری سبز، مرتبط ترین پروژه های معماری که رویکرد سیستم های انرژی را برای کاهش تقاضا، عرضه انرژی تجدیدپذیر و ذخیره انرژی ادغام می کند را توصیف و ارزیابی می کند. بررسی های انجام شده نشان می دهد که معماری سبز به طور قابل توجهی تکامل یافته و بسته به علایق یا دغدغه های هر زمان، نام های متفاوتی برآن گذاشته شده است و بسته به موانع و محرک های فنی، اقتصادی، محیطی و سیاسی هر دوره، با سرعت های متفاوتی پیشرفت کرده است. هدف پژوهش: هدف اصلی این مقاله مروری کوتاه بر ارتباط پارامترهای جنبش سبز جهت تبیین رابطه طراحی معماری با سلامتی انسان در شهرهای هزارهسومی است. روش پژوهش: روش تحقیق اتخاذشده در این نوشتار روش مطالعه تطبیقی است که با استراتژی تمرکز بر مؤلفه های بنیادین جنبش سبز از طریق بهره گیری از نرم افزارهای Bibliometrix و VOSviewer به بررسی و تحلیل 230 مقاله مرتبط نشریافته در سال های 2008 تا2024 پرداخته و نتایج حاصل را در ارتباط با آسایش حرارتی مورد تطبیق و استنباط قرار می دهد. نتیجه گیری: مهمترین یافته این پژوهش در قالب سه مؤلفه آسایش حرارتی، فضای سبز شهری و طراحی نمود یافته است. اصلی ترین نتیجه این مقاله را می توان در تدبیر طراحی نماهای سبز برای افزایش فضاهای سبز مبتنی بر شعف حرارتی خلاصه و بیان کرد.