پژوهش های معماری و محیط

پژوهش های معماری و محیط

پژوهش های معماری و محیط دوره 2 پاییز و زمستان 1403 شماره 3

مقالات

۱.

ارزیابی کیفی مسیرهای پیاده دانشگاه شهید چمران اهواز بر اساس مولفه های سازنده کیفیت طراحی شهری درمدل مکان پایدار

کلیدواژه‌ها: مسیرهای پیاده دانشگاه شهید چمران اهواز مدل مکان پایدار مولفه تجربی- زیباشناختی مولفه زیست محیطی مولفه عملکردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
در سال های اخیر پژوهش های متعددی در زمینه ایجاد جذابیت و تشویق به پیاده روی اختیاری در شهرها انجام شده که از میان آن ها مطالعه در محدوده های دانشگاهی سهم اندکی را داشته است. در این راستا، کم توجهی به مسیرهای پیاده در دانشگاه شهید چمران اهواز به واسطه غلبه سواره بر پیاده وگاها تداخل میان آن ها، مسئله جدی کاربران این دانشگاه دانسته می شود و برنامه ریزی برای افزایش رضایتمندی و تقویت حضور هر چه بیشتر آنان حائز اهمیت است. به عنوان یکی از نخستین اقدامات در این زمینه، ارزیابی مولفه های سازنده کیفیت درگذرگاه های عابر پیاده این دانشگاه ضروری به نظر می-رسد.پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مسیرهای عابر پیاده این دانشگاه بر مبنای سه مؤلفه سازنده کیفیت طراحی شهری در مدل مکان پایدار شامل مولفه های زیست محیطی، عملکردی، و تجربی- زیبایی شناختی صورت پذیرفت تا به این سوالات پاسخ دهدکه کیفیت های مربوط به هر یک از مولفه های ذکر شده چیست؟ آیا این کیفیت ها در مسیرهای عابر پیاده دانشگاه شهید چمران اهواز در سطح مطلوبی قرار داد؟ ترتیب اولویت ارتقا برای کیفیت های نامطلوب و راهکار ارتقای هر یک چیست؟ با توجه به هدف ذکر شده، این پژوهش با جهت گیری کاربردی و استراتژی موردپژوهی به توصیف کیفیات وضع موجود مسیرهای پیاده دانشگاه شهید چمران اهواز پرداخت. در گام نخست کیفیت و شاخص های مرتبط با مولفه های سازنده کیفیت طراحی شهری از طریق مطالعات کتابخانه ای بدست آمد. سپس پرسشنامه ای بر اساس این داده ها و مشاهده وضع موجود، تهیه و در اختیار 456 نفر از دانشجویان، کارکنان و اعضای هیئت علمی قرار گرفت و نظرات آنان در مورد کیفیتهای با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون t-student ارزیابی شد. نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه به روش AHP نشان داد که مسیرهای عابر پیاده در سه مؤلفه یاد شده، در سطح پایینی از مطلوبیت قرار دارند و ارتقا کیفیات نیازمند ارائه یک برنامه اولویت بندی میان آنها است. اولویت نخست در ارتقای وضع موجودِ مسیرهای پیاده این دانشگاه، کیفیات ارزیابی شده در پایین ترین سطح، شامل کیفیات شمول گرایی ، عرصه همگانی وآسایش اقلیمی از مولفه عملکردی، خوانایی، شخصیت بصری، حس زمان و رنگ تعلق از مولفه تجربی- زیبایی شناختی و پاکیزگی محیطی از مولفه زیست محیطی می باشد. در ادامه، ارتقای کیفیت های نفوذپذیری و حرکت، ایمنی و امنیت از مولفه عملکردی به عنوان اولویت دوم و ارتقای کیفیت های سازگاری قرارگاه رفتاری از مولفه عملکردی، غنای حسی از مولفه تجربی- زیبایی شناسی و همسازی با طبیعت از مولفه زیست محیطی به عنوان اولویت سوم جهت برنامه ریزی و اقدام پیشنهاد می شود.
۲.

نگرشی انسان شناختی بر شیوه مدیریت فضا در خانه های سنتی و معاصر شهر زنجان

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی شیوه زندگی فرهنگ زنجان مدیریت خانه طراحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
با بروز تغییرات اساسی در شیوه ساخت وساز خانه ، شیوه مدیریت وبهره برداری آنها نیز تغییر کرد؛ اما در زمینه تاثیر شیوه طراحی و ساخت خانه بر مدیریت خانه و رفتار و عادات ساکنان، دانش کافی در دست نیست. هدف پژوهش حاضر، بازشناسی تاثیرات معماری خانه برشیوه زندگی و مدیریت فضا در خانه های سنتی و معاصر، با تاکید بر حقوق ساکنان است. به این منظور سه پرسش اساسی الف) چیستی مدیریت خانه و نحوه تحقق آن، ب)تفاوت مدیریت خانه سنتی و معاصر و ج) چگونگی ارتباط طراحی با مدیریت خانه و شیوه زندگی ساکنان را به روش تحلیل محتوای متون و تطبیق تجارب زیستی در خانه های سنتی و معاصر شهر زنجان مورد بررسی قرار داده است. بر اساس یافته پژوهش، مدیریت سلسله مراتبی فضا در خانه سنتی، منطبق بر شیوه زندگی و فرهنگ سکونتی گذشته در تجربه سالیان طولانی حاصل شده و ساختار کالبدی-فضایی منطبق بر مدیریت خانواده گسترده در سه راستای حریم محوری -خلوت جویی ، مهمان نوازی -رویداد مداری و طبیعت گرایی- خودکفایی شکل گرفته است. در فضای انعطاف پذیر خانه سنتی، انواع مهمانان دوستانه و رسمی مدیریت می شدند و ساکنان، به حضور تدریجی و رفتار جمعی متناسب با منزلت مهمان هدایت می شدند. با ورود فرهنگ معماری مدرن، نوسازی خانه با عملکرد و فضای محدود، غیر منعطف و فاقد سلسله مراتب منسجم، بر پایه فرهنگ زندگی فردی و خانواده هسته ای رواج یافت و به کوچک شدن نشیمن و پذیرایی، کنار رفتن حیاط وطبیعت از مرکز خانه، ایجادآشپزخانه باز و فضای داخلی یکپارچه، جدایی فضای سکونت و معیشت ، محدودیت پذیرش مهمان و مدیریت گسسته فضاهای خانه منجر شد و به جای فضاهای متنوع برخاسته از روح مکان، فضاهای یکنواخت عملکردی شکل گرفتند. با تطبیق مولفه های انسانی فضا در خانه های سنتی و معاصر ، استنتاج تحقیق آن است که احیای سنت های سکونت محلی با اصلاح الگوی طراحی و ساخت خانه معاصر امکان پذیر است؛ مشروط بر آنکه ترجیحات، نیازها، شیوه زندگی و فرهنگ محلی مورد توجه قرار گیرد و برای مدیریت گسسته فضاهای خانگی و شیوه زندگی فردگرا در خانواده هسته ای، تدابیر جبرانی مناسب اندیشیده شود.
۳.

از شهرنشینی تا شهروندی: بازاندیشی در ریشه های کژساختی شهر معاصر ایرانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهرنشینی شهروندی فقر شهری مالکیت زمین کژساختی شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
این مقاله به نقش شهرنشینان در شکل گیری فرم شهرهای معاصر ایران میپردازد، جایی که مفهوم شهروندی هنوز نه در ذهن حاکمان و نه در بافت عموی اجتماعی به باور عملی تبدیل نشده است. قوانین و برنامه های شهری کلان و خرد، به وضوح در حل مشکلاتی مانند عدالت اجتماعی، رفع فقر شهری و کاهش درگیری ها ناکافی بوده اند. در غیاب حکمروایی مشارکتی و مدیریت شهری شهروندمدارانه، جنگ های محلی بر سر تملک زمین در شهرهای کشورهای در حال توسعه مانند ایران ادامه دارند و موجب تخریب بافت اجتماعی-اقتصادی و کالبدی میشوند. مقاله به نقش شهرنشینان سودجو و گروه های ذینفع در عبور از قوانین و تشدید تنش و بی ثباتی درون شهری در شرایط بحرانی مانند جنگ، تحریم اقتصادی و سوانح طبیعی اشاره نموده و توضیح می دهد که در جوامع مردم سالار و شهروندمحور به صورت مستمر تلاش می شود تا این رفتارها با جلب مشارکت همراه با اعمال مدیریت شهری محدود شوند. در این پژوهش به روش تحلیل بازتابی مضامین مرکب از نظرات متخصصان، آمار و اطلاعات مستخرج از منابع آکادمیک و تجارب مستند نگارنده نشان داده میشود که در جوامع بحران زده با ساختارهای مدیریت شهری ناپایدار و نهادهای ذینفع و ذینفوذ قوی، نهادها و شهرنشینان در تلاش مستمر برای تقسیم نابرابر منابع و از همه مهمتر توزیع نامتناسب مالکیت زمین در چرخه اقتصاد غیررسمی موجب تشدید فقر شهری میگردند. این تنشها باعث ناکارآمدی عملکردی، نازیبایی منظر، ناپایداری زیست محیطی و ناامنی مالکیت فقرا شده و عملا فرسودگی بافت موجود، تکثیر بافتهای ناکارآمد و کژساختی اندامهای نوین شهری را در بدو تولد موجب میگردند.
۴.

تبیین مفهوم «صمیمیت فضا» و مؤلفه های آن

کلیدواژه‌ها: صمیمیت فضا صمیمیت فضا تعاملات فضای شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
بیان مسئله: جهان امروز جهان تحول و دگرگونی ها است و یکی از دگرگونی های عصر حاضر در مفاهیمی چون جامعه اطلاعاتی، ارتباطی و فعالیت های مشارکتی و جمعی رخ داده است. که این موضوع در زمینه طراحی و شهرسازی گاهی موجب سردرگمی در تعیین راه حل ها می شود. لذا توجه به مقوله رضایتمندی و دوام حضور شهروندان از عناصر اصلی همبستگی اجتماعی است. بر این اساس، توجه به تحولات دنیای طراحی، دیدگاه های امروز و دستاوردهای جدید و به دنبال آن یافتن مفاهیم و رویکردهای مؤثر و پایدار موجود در فضای معماری برای رهایی از پیچیدگی ها می تواند راه حلی منطقی باشد. هدف: هدف اصلی پژوهش یافتن معیاری برای حل سردرگمی ها در طراحی فضاهای جمعی، در جهت ارتقاء کیفیت فضا و افزایش تعاملات است و"صمیمیت فضا" به عنوان معیاری جدید در مطلوبیت فضاهای جمعی تبیین می گردد.سؤال: بنابراین سؤال اصلی پژوهش این است که صمیمیت فضا و عوامل مؤثر برآن چیست و چگونه می تواند بر ایجاد تعاملات در فضاهای جمعی مؤثر باشد؟ روش تحقیق: روش پژوهش به صورت کیفی، با تحلیل مفهوم صمیمیت در حوزه روانشناسی و تعمیم آن به حوزه فضا و معماری انجام شده است. بر این اساس، مفهوم صمیمیت فضا بر مبنای نظریات روان شناسی و معماری، تعریف و طبقه بندی می شود و رابطه آن با انسان، روش زندگی جمعی و نحوه تعامل با محیط معماری و خصیصه های فرهنگی پیرامونش تبیین می شود.نتیجه گیری: نتایج اصلی این پژوهش نشان می دهد که مفهوم صمیمیت فضا به واسطه توانایی در ارائه راهکارهای مؤثر در زنده سازی فضای شهری و افزایش تعاملات اجتماعی، نقش مهمی در شکل گیری و افزایش کیفیت فضاهای جمعی دارد. صمیمیت فضا حاصل ارتباطی عمیق است که میان فضا با انسان شکل می گیرد و به عنوان ویژگی در فضا به واسطه تعلق پذیری، خوانایی و راحتی (دنجی)، در مخاطبان ایجاد می گردد و منجر به ارتقاء تعاملات میان افراد و فضا می شود.
۵.

انطباق پذیری مسکن با آینده از طریق طراحی فراگیر(UD) در مجتمع های مسکونی شهری

کلیدواژه‌ها: طراحی فراگیر(UD) مجتمع مسکونی انطباق پذیری با آینده سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
جوامع بشری تلفیقی از افراد با سطوح توان و نیازهای متفاوت هستند، بنابراین جهت دستیابی به جامعه ای پایدار توزیع متناسب منابع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا از اوایل دهه 80 میلادی جنبشی به نام طراحی فراگیر شکل گرفت که به معنای طراحی محصولات، محیط، برنامه ها و خدمات به نحوی است که تا حد امکان بدون نیاز به تعدیل یا طراحی ویژه، برای همه افراد قابل استفاده باشد. پژوهش حاضر نیز درصدد است که از طریق بکارگیری اصول طراحی فراگیر و بومی سازی این دانش، چارچوبی را به دست دهد که بتوان از آن در بوم ایران، به خصوص شهر سنندج استفاده نمود که بر این مبنا بتوان مجتمع مسکونی را طراحی کرد که برای همه افراد جامعه، با هر سطحی از توان، به راحتی قابل استفاده باشد. جهت نیل به این هدف از تحقیق توصیفی و شاخه همبستگی استفاده شده که به روش پیمایشی انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است. در این راستا، 385 عدد پرسشنامه میان ساکنان مجتمع های مسکونی و شهروندان شهر سنندج توزیع گردیده و میزان تطابق این مجتمع ها با اصول طراحی فراگیر مورد سنجش قرار گرفته است. در گام بعد از آزمون اولویت بندی فریدمن استفاده و میزان اهمیت هرکدام از اصول مشخص شده که نتایج در پایان نشان داده است که اصل اندازه و مساحت برای دسترسی و عملکرد به عنوان مهمترین اولویت و انعطاف پذیری در هنگام عملکرد، تلاش فیزیکی حداقل، اطلاعات قابل درک، در نظر گرفتن حد مجاز برای خطا، استفاده ساده و حسی و کاربرد عادلانه به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. پس از این مرحله نتایج فوق به عنوان اولویت بندی اصلی ساختار طراحی در بخش نهایی قرار گرفته است بدین معنی که برنامه ریزی فیزیکی فضاها و ساختار کلی فضاها مبتنی بر نتایج بدست آمده تدوین شده است. افزایش مساحت فضاها، در نظر گرفتن فضاهای چرخش با ویلچر در درون فضاها و استاندارد سازی ابعاد و اندازه فضاها به عنوان اصلی ترین راهبردهای طراحی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین حذف پله و مانع فیزیکی در مسیرهای حرکتی، استفاده از پارتیشن های فضادار، بکارگیری سطوح کار در ارتفاع های مختلف، استفاده از مبلمان متحرک، و استفاده از سیستم های کنترل از راه دور و چندین و چند مورد دیگر از جمله راهبردهایی هستند که در مرحله طراحی بصورت مستقیم بر طرح نهایی تاثیر گذاشته و فضای نهایی ایجاد شده را تحت تاثیر خود قرار داده است.
۶.

تبیین الگوی مکان-واحه با تأملی بر ویژگی های واحه

کلیدواژه‌ها: بن مکان تجلی مکان ویژگی های واحه الگوی مکان-واحه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
واحه ها را می توان اولین سکونت گاه های انسانی به شمار آورد که بیانگر درک عمیق انسان از طبیعت است و نشان از توانایی انسان در برقراری تعامل با محیط سخت و خشن بیابان دارد. واحه ها به واسطه شرایط جغرافیایی و دسترسی به آب، قلمرویی سبز در بیابان می گسترانند و مکانی برای اتراق کردن و سکنی گزیدن به دست می دهند. ازاین رو واحه ها را می توان اولین تجلی گاه مکان در تاریخ سکونت انسان برشمرد. این پژوهش برآنست با نگاهی به مؤلفه های تشکیل دهنده مکان و واکاوی در ویژگی های بنیادین واحه، الگوی مکان-واحه را تبیین کند، به نحوی که نسبت مؤثری بین مکان و واحه برقرار نماید. این الگو از دو لایه درونی و بیرونی تشکیل شده که لایه درونی، مبانی الگو را تشکیل داده و به بن مکان اشاره دارد و لایه بیرونی مبادی الگو بوده و به ویژگی های پدیدارکننده مکان که خود را در واحه آشکار می کنند، دلالت می نماید. از پیدایش این دو لایه متمادی، الگوی مکان-واحه با سه مؤلفه "فرم - محصوریت/مرکزیت"، "عملکرد - فعالیت" و "معنا - شخصیت محیطی" حاصل می گردد. در انتها، این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش پژوهش کیفی و تحلیلی به این نتیجه می رسد که واحه، نقطه آغازین مکان و ویژگی های واحه پدیدارکننده بن مایه های مکان بوده و سایر سکونتگاه ها، همچون خانه، محله، شار و شهر نیز امتداد همان واحه های اولیه هستند و درنهایت، الگوی مکان-واحه، الگوی بنیادینی در بیان نسبت بن مکان و تجلی اش است و می توان این الگو را در دیگر زیستگاه های انسانی مشاهده و تبیین نمود و درک ژرف تری از مکان و ویژگی های پویای مکان-واحه ای در آن ها به دست آورد.
۷.

ارائه مدل مفهومیِ تحقق پذیری خاطره انگیزی/ یادآوری معمارانه در محیط های شهری با ارزیابی نقش یادمان های شهری

کلیدواژه‌ها: تحقق پذیری مدل مفهومی خاطره انگیزی/ یادآوری معمارانه یادمان شهری برجستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
نقش مؤثر معماریِ خاطره انگیز بر تجسم پذیری و درنتیجه خوانایی به عنوان معیارهای کیفی مطلوب محیط های شهری انکارناپذیر است. تحقق آن علاوه بر معنا بخشی به محیط، تجربه جذاب تری را از حضور در محیط های شهری خلق می کند. از این رو چیستی و چگونگی تحقق پذیری خاطره انگیزی معمارانه مقوله بسیار مهمی برای معماران و طراحان به شمار می رود.در این راستا پژوهش حاضر به دنبال تبیین و تشریح ارتباط ما بین معماری و خاطره انگیزی/ یادآوری در محیط های شهری و ارائه چهارچوب و مدلی مفهومی از این ارتباط در قالب تحقق پذیری است.لذا با استفاده از روش پژوهش مروری ادبیات مربوطه و با متد تحلیل محتوای کیفی - استقرایی به بازخوانی مفاهیم مربوطه پرداخته و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و توصیفی- تطبیقی سعی شده است تا از طریق کشف منطقی ساختارها و روابط جدید، زمینه مناسبی برای پاسخ گویی به مسائل پژوهش و ارائه مدل فراهم گردد. سپس این مدل در مورد یادمان های شهری مورد تطبیق و تدقیق قرار گرفته است.در پژوهش حاضر مدل تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکردهای از بالا به پایین و از پایین به بالا با تأکید بر جنبه های شناختی و مفهومی برای تبیین این تحقق پذیری در حوزه طراحی و ارزیابی یادمان های شهری پیشنهاد می شود. در این مدل تحقق پذیری از طریق اثر بخشی مصادیق معمارانه در محیط های شهری بر شناخت انسان، احساسات و توجه او مورد بررسی قرار گرفته است و در این رویکردها، مفهوم برجستگی مفهوم مشترکی یافت شده است که با تعابیر متعدد در جهت تحقق اهداف قابل ردیابی است.رویکرد برجستگی شناختی یا تعیین چیستی و چگونگی برجستگی یادمان های شهری بر مبنای جنبه های مختلف ارائه شده در مدل پیشنهادی و همچنین سنجش میزان آن در تبیین تحقق پذیری خاطره انگیزی/ یادآوری معمارانه بسیار مؤثر است و می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی و ارائه راهکارهایی در خصوص طراحی در این حوزه به کار رود.
۸.

جایگاه مفهوم «افردنس» در اندیشه لویی کان

کلیدواژه‌ها: افردنس لویی کان بودنی ها نهادهای انسانی قابلیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
ایدئولوژی معماری مدرن و توجه محض آن به عملکردگرایی، ضعف در ارج نهادن به حیات و نیاز های انسانی را در پی داشت. در این راستا در روانشناسی محیط نظریه "افردنس" مطرح می شود که بر نیازهای انسان و ارتباط انسان با محیط تأکید دارد. از دیگر سو در دهه پنجاه با سکوت معماری مدرن، لویی کان فرصتی برای شکوفایی اندیشه های خود به دست می آورد. او که افول جایگاه روح انسانی و عدم توجه معماران به نیازهای انسان را مشاهده نموده است، مبانی فکری اش را بر اساس نیاز انسان، نظم حیات طبیعت و جهان هستی شکل می دهد تا جایگاه انسان در معماری و عالم را به درستی تبیین کند.این پژوهش، اشتراک زیربنایی مابین مفهوم افردنس و اندیشه ی لویی کان بر محور نیازهای انسان را به عنوان فرضیه، مبنای تحلیل خود قرار می دهد و قصد دارد تا این اشتراکات را بیان و چگونگی نمود این مفهوم را در اندیشه های لویی کان تبیین کند. در این راستا به این شناخت می رسد که افردنس محیط، مفهومی در جهت پاسخگویی محیط به نیازهای فطری انسان و پوشش دهندگی روابط میان افراد و محیط است این مفهوم در اندیشه لویی کان با واژه امکانات تحقق می یابد. کان محیط دارای امکانات را بودنی هایی می داند که دربردارنده نهادهای انسانی است. این نهادها برگرفته از نیازهای اساسی انسان ها هستند و از سرچشمه هستی پدید می آیند و در شرایط مختلف، تنها بیان جدیدی می یابند. کان همچنین بودنی ها را تابع قابلیت و ثابت می پندارد زیرا از ماهیت چیزها برای بودن و نهادهای انسانی- که هر دو ثابت هستند- پدید آمده اند. بنابراین پژوهش پیشنهاد می دهد که معمار و طراح برای طراحی محیط دارای افردنس بایستی ابتدا نیازهای اساسی و فطری انسان ها را شناخته و آن ها را در طراحی خود مدنظر قرار دهد در این صورت است که با گذر زمان انسان های مختلف می توانند محیط را پاسخگوی نیازهای خود بیابند و با قرارگیری در این محیط به رشد و نهایت هستی خود دست یابند.
۹.

تحول آموزش معماری در ایران با شکل گیری آموزش آکادمیک در دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی (دانشگاه ملی ایران)

کلیدواژه‌ها: آموزش معماری آموزش آکادمیک سیستم آموزشی بوزار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
در دورانی که استاد گنجینه ای از تجربیات خود را به صورت عملی و سینه به سینه به شاگردش منتقل می کرد، آموزش معماری در ایران به صورت عملی از طریق آموزش سنتی و استاد- شاگردی تحقق می یافت. ارتباط با غرب و اعزام محصلان برای تحصیل در اروپا زمینه تحولات آموزش معماری در ایران را فراهم کرد. در نهایت با تأسیس نخستین مدرسه ی جدید معمارى ایران در دانشگاه تهران در سال 1319 و پس از دو دهه دومین مدرسه ی معمارى ایران (دانشکده ی معمارى دانشگاه ملى ایران) آموزش معماری در ایران به صورت آکادمیک شروع گردید. هدف مقاله حاضر بررسی تحولات آموزشی در حوزه ی معماری از شکل گیری آموزش آکادمیک تا دوره ی معاصر، در دو دانشگاه مادر (دانشگاه تهران و شهید بهشتی) و تاثیر آن بر روند فعلی آموزش می باشد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و راهبرد تحلیلی و تکنیک تفسیری- تاریخی انجام گردیده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از اسناد و سوابق پژوهشی و مصاحبه با دکتر ایرج اعتصام و ساعد سمیعی به عنوان اساتید هر دو دانشگاه در بدو تاسیس، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری آموزش معماری با تکنیک تحلیل محتوا پرداخته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که پس ازتاسیس پردیس هنرهای زیبا در دانشگاه تهران و دانشکده معماری در دانشگاه ملی (شهید بهشتی)، آموزش معماری به صورت آکادمیک رواج پیدا کرد و این دو دانشگاه به عنوان دانشگاه مادر، الگوی بسیاری از دانشکده های معماری تازه تاسیس قرار گرفته و در ادامه تغییراتی در روند آموزشی بوجود آمد که موجب تعدد شیوه های آموزشی گردیده است.
۱۰.

مطالعه تطبیقی رابطه فرهنگ و طبیعت با معماری بومی در شهر شیراز (با تکیه بر مطالعه متون ادبی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شیراز معماری فرهنگ سفرنامه ها متون تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
توجه به خاطرات جمعی، ارزش های قومی مشترک و فرهنگ مردم یک سرزمین برای معماران و طراحان شهری امری ضروری می باشد، زیرا معماری به مثابه هنر خلق مکان، ریشه در این اعتقادات و ارزش های فرهنگی دارد. هدف از این مطالعه، توجه به ریشه هایی است که هویت معماری امروزین ما را ساخته اند. در همین راستا تنها، مشاهده ساختمانهای بر جای مانده از گذشته و مطالعه پیرامون آنها کافی نمی باشد، زیرا بسیاری از بناها و ساختمانهایی که در گذشته بر مبنای تفکرات، اعتقادات و ارزش های فرهنگی یک قوم شکل گرفته اند، امروزه از میان رفته و جز خاطره ای از آنها باقی نمانده است. خاطراتی که می توان رد پای آنها را در میان متون کهن ادبی یافت. مطالعه این استاد و مدارک می تواند در راستای شناخت بهتر و رفع بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه مفید باشد، چراکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم می توان از خلل این منابع مطالبی را استخراج کرد و با استنباط از آنها به شناخت بهتر از معماری یک سرزمین دست یافت. از آنجا که معماری امروز شیراز دچار بی هویتی و سرگشتگی نظیر سایر شهرهای ایران است و این بی هویتی ناشی از عدم شناخت طراح از شرایط و مختصات محلی طرح می باشد، نیاز به شناخت دوباره از ارزشهای فرهنگی و بومی آن ضروری است. یکی از منابعی که می تواند به معماران و طراحان شهری در جهت باز شناسی هویت فراموش شده یاری دهد، مطالعه متون کهن می باشد. از این رو در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از منابع مکتوب ادبی شامل سفرنامه ها، اشعار شاعران و متون کهن شواهدی درباره ویژگیهای طبیعی ، فرهنگی و معماری، شهرسازی شهرشیراز مطالعاتی در قالب روش تحلیل محتوا انجام گرفته و سپس با استنتاج از مطالب به دست آمده ارتباط میان مفاهیم فوق بررسی گردد. در نهایت مطالعه و بررسی این شواهد نشان از ارتباط تنگاتنگ میان ویژگیهای فرهنگی طبیعی با معماری گذشته شهر شیراز دارد.
۱۱.

بسط الگوی پدیدارشناسی در مکانمندیِ مکان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی مکان و مکانمندی تعقل معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مکان و مکانمندی آن آنچنان که فیلسوفان و معماران به آن اعتقاد دارند، همچنان دارای ویژگی های قابل ارزیابی برای قرارگیری دربستری جامع و همچنان قابل بحث و بررسی در جهت کمال و دیدن موارد نغز آن می باشد. امروزه نیز ابهامی که در تعریف علم مکان و معماری آن برای اساتید و دانشجویان معماری وجود دارد شاید به پیچیدگی شناخت هستی مربوط بوده و همراه با تردیدی است که حتی لوکوربوزیه-مهمترین معمار مدرن فرانسوی- نیز به وجود این ابهام تأکید داشته است. می توان اذعان داشت که این موضوع بیش از پیش با سرنوشت پرسش بنیادی «انسان چیست؟» همراه است و تا زمانی که انسان غافل از ماهیت خویش و پدیدار شناختی خویشتن است، رنگ این ابهام به قوت خود باقی می ماند. در این میان در مکتب خردگرایانه یک فیلسوف-معمار بیش از هر چیز قضایای مشترک موجود در معماری طبیعی و معماری انسانی با نگاه به عناصر اساطیری گره می خورد؛ مکاتبی که منجر به تفکیک آگاهی با عامل محرک یا بدون آن همچون زمان، زبان و غیره سعی در رساندن پدیدارهای ذهنی به عینیتی قابل ارائه می شوند، و از آنجایی که وجود انسان غایت تمام علوم است؛ پدیدارشناختی همچون علمی انسانی به امکان مکان های مختلف و حتی قابل سکونت انسان می پردازد. روش تحلیل و مداقه در این ساختار به صورت تحلیلی-توصیفی و با استناد به اطلاعات کتابخانه ای می باشد. با توجه به اهمیت این موضوع و همچنین تأثیر بنیادی عقل خردگرا در مکانمندی مکان، این مقاله مدعی برآن است که با توجه به واکاوی موضوعات اشاره شده در پی بررسی رخداد پدیده مکان باشد تا در بسطی معین و متعقل، معرفت تفسیری بر چگونگی نگرش اندیشمندان نسبت به محیط را نیز دریافته و بدین سان چگونگی خلق معنا در مکان را درک کند.
۱۲.

شناسایی و ارتقاء نقش طبیعت در ادراک خانه های معاصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادراک خانه طبیعت تحلیل محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
:واژه خانه برای آن که مفهوم واقعی خود را داشته باشد، بایستی به واقع محلی برای آرامش و آسایش انسان باشد. یکی از عواملی که منجر به ایجاد این حس می شود، حس تعلق به مکان است.. اگرچه مولفه های بسیاری از جمله مسایل روانشناختی در ایجاد این حس در افراد موثر هستند ولی این پژوهش به دنبال شناسایی و ارتقا عوامل کالبدی موثر از طریق احساس و ادراک است.یکی از عوامل موثر، وجود عوامل طبیعی و ارتباط افراد با آن است که در خانه های معاصر با توجه به محدودیت های موجود، کم رنگ شده است. هدف از این پژوهش شناسایی و ارتقاء عوامل طبیعی موثر در ایجاد حس تعلق به مکان در خانه های معاصر است. این پژوهش از لحاظ ماهیت کیفی و از لحاظ هدف کاربردی است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و از انواع روش های کیفی، روش عرفی می باشد. روش گردآوری اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده و جامعه آماری شامل 50 نفر از دانشجویان کارشناسی معماری در آزمون بازپاسخ است. این پژوهش به دنبال فهم تجربه زیسته افراد و توصیف آن به همان نحوی که مورد مواجهه قرار می گیرند می باشد. این مطالعه نشان می دهد که هر چقدر ساکنان خانه های معاصر در ارتباط بیشتری با طبیعت باشند در ایجاد حس تعلق در آنها موثر خواهد بود. در این راستا عناصر کالبدی موثر مرتبط با عوامل طبیعی معرفی و راهکارهایی جهت افزایش این غنای حسی پیشنهاد شده است.