ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
۱۸۱.

اصول راهبردی طراحی فضاهای درمانی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی فضاهای درمانی طراحی مبتنی بر شواهد طراحی بیمار محور سالوتوژنیک ارتقاء کیفیت درمان نوروساینس حس انسجام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
بیمارستان از نیازهای ابتدایی هر مرکز جمعیتی است. با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و همزمان با آن گسترش و تنوع احتیاجات بیمارستان و بیماریهای نو ظهور بسیار با اهمیت است. اصولا اغلب طراحان بر روی حل روابط فضایی متمرکز می شوند و از پرداختن به جنبه های دیگر و به خصوص جنبه های روحی روانی باز می مانند. رویکرد سالوتوژنیک با در نظر گرفتن جنبه های روحی روانی افراد، رویکردی جامع به طراحی دارد و از طریق ادراک پذیری، کنترل و مدیریت پذیری و معنی داری محیط سعی می کند به این هدف دست پیدا کند. این رویکرد با تکیه بر عوامل ارتقاء انسجام روحی روانی سعی بر کاهش استرس و ایجاد محیط مطبوع تر دارد. آنتونوفسکی در اواخر دهه هشتاد سالوتوژنیک را این چنین مطرح نمود که انسان ها در برخورد با عوامل استرس زا اگر دارای انسجام روحی، روانی باشند به سمت سلامتی و در غیر این صورت به سمت بیماری حرکت می کنند. هدف از تحقیق بررسی فاکتورهای علم سالوتوژنیک در فضاهای درمانی می باشد که در ارتقا کیفیت درمان مؤثر می باشند. تحقیق حاضردرگروه پژوهش های بنیادین نظری طبقه بندی می شود و از روش های دلفی و نظریه زمینه ای در آن استفاده شده است. جامعه آماری در روش دلفی شامل30 نفر از خبرگان دانشگاهی در حوزه طراحی فضاهای درمانی و دارای مدرک دکتری معماری یا دانشجوی دکتری و روش نمونه گیری به صورت تعمدی می باشد. پرسش نامه ای در دو راند بر اساس مؤلفه های به دست آمده از ادبیات تحقیق ارسال شد و مؤلفه های به دست آمده به وسیله شاخص روایی CVR و CVI تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های به دست آمده از روش دلفی به صورت پرسش نامه به بیماران داده شد. در روش پیمایشی روش نمونه گیری هدف مند بوده، حجم نمونه 100 نفر از بیماران ترخیص شده بیمارستان های بین المللی پارس و قائم رشت می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو نرم افزار SPSS26 و Smart PLS 3 استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل توصیفی شاخص های آمار توصیفی متغیرهای تحقیق به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، روابط بین متغیرها و به عبارتی تعمیم نتایج به دست آمده از نمونه به جامعه آماری پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی (CFA )استفاده شد. مشکلات بسیاری از فقدان عوامل تأثیر گذار سالوتوژنیک (نوروساینس، روانشناسی محیط، دکوراسیون، عوامل کالبدی و محیطی) در بررسی محیط های درمانی مشاهده می شود که در ارتقا. کیفیت درمان بیماران بسیار مهم و تأثیر گذار می باشد و همین امر اهمیت موضوع، توجه و استفاده از علم سالوتوژنیک را در فضاهای درمانی حیاتی و غیر قابل انکار می کند. مؤلفه های طراحی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان در قسمت های داخلی و خارجی فضاهای درمانی بسیار مهم و تأثیرگذار هستند. استفاده از این اصول در طراحی فضاهای درمانی موجب کاهش مدت بستری، سرعت در بهبود و ارتقاء کیفیت درمان می گردد. معماری که با رویکرد سلامت افزایی و سالوتوژنیک طراحی می کند می تواند باعث ارتقاء میزان بهبودی بیمار شود.
۱۸۲.

برنامه ریزی راهبردی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهر فردیس با رویکرد تحلیل سیستمی SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد بازآفرینی پایدار شهری بافت ناکارآمد شهر فردیس تحلیل سیستمی SWOT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۸
بازآفرینی پایدار شهری رویکردی کامل و یکپارچه در ارزیابی بافت های ناکارامد شهری است. هدف این پژوهش برنامه ریزی راهبردی جهت بررسی و تحلیل بخش های ناکارامد و فرسوده شهر فردیس و اتخاذ کارراهه های عملیاتی با تکنیک های تحلیل سیستمی است که از طریق تحلیل اثرگذاری متقابل عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، کالبدی، مدیریتی و حقوقی انجام پذیرفته است. روش جمع آوری داده ها با استفاده از مشاهده، مصاحبه و داده های ارگان ها و سازمان های شهر فردیس بوده و همچنین از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی نیز بهره گرفته شده است. پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از تکنیک swot اطلاعات طبقه بندی شده و شاخص های ارزیابی وضعیت تهیه گردید. از تلاقی نمره نهایی ماتریس عوامل خارجی با عدد 24/3 و نمره نهایی ماتریس عوامل داخلی با عدد 01/3 می توان گفت که بافت ناکارآمد شهر فردیس در موقعیت تهاجمی (حداکثر-حداکثر) قرار دارد. در این موقعیت جهت برنامه ریزی راهبردی می توان از سه راهبرد مدیریتی بهسازی مشارکتی، ارائه تسهیلات نوسازی و نهادسازی محلی استفاده نمود. با توجه به امتیازات داده شده به شاخص های موثر، شاخص عوامل کالبدی و سپس عوامل اجتماعی دارای بیشترین امتیاز هستند. این سه راهبرد از جنس کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و مدیریتی هستند. نهایتا جهت بازآفرینی شهر فردیس تشکیل سه کارگروه اجرایی پیشنهاد گردید. کارگروه بهسازی محیطی، کارگروه نوسازی و کارگروه اجتماعی محلات با عضویت نهادهای مدیریتی و ساکنین محلی جهت مشارکت پایدار.
۱۸۳.

توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی در ایران؛ معرفی یک سامانه کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی همگرایی جابجایی شهری توسعه شهری شهرهای ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
بیان مسئله: امروزه برنامه ریزی همگرای جابجایی و توسعه شهری به دلیل مزایای فراوان به عنوان یک رویکرد اثرگذار در برنامه ریزی و طراحی شهرها در سراسر دنیا پذیرفته شده است. این امر در بستر شهری کشورهای در حال توسعه همچون ایران که دارای چالش های قابل توجهی در ارتباط با رشد شهرنشینی و خودرو محوری هستند، نسبت به شهرها در کشورهای توسعه یافته سودمندتر است و می تواند عواید بیشتری داشته باشد. اگرچه، با توجه به خواستگاه غربی و تجارب اندک داخلی در این زمینه، تاکنون نیازها و حتی پیش نیازهای حرکت به سوی آن در ایران ناشناخته باقی مانده است.هدف: هدف این پژوهش درک صحیح این پیش نیازها و دستیابی به یک تصویر درست از وضعیت موجود در کشور با در نظر گرفتن پیچیدگی ها و تعدد عوامل دخیل در این رویکرد است.روش: به این منظور، در این پژوهش از مدل «سامانه کاربردی» استفاده شده است. سامانه ی مذکور با در نظر گرفتن تمامی عوامل تاثیرگذار رابطه پیچیده ی بین «تقاضا» برای این نوع توسعه، «عرضه» از سوی بازیگران و «بستر» شهرهای ایران را تبیین می کند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که این مدل قابلیت بالایی در تبیین عوامل موثر در توسعه «همگرایی» و ارتباط بین آنها دارد. بر این اساس، اگرچه «تقاضا» از سوی جامعه شهری در خصوص نیاز به همگرایی واضح است، اقدامات «عرضه» شده ملی و محلی اغلب به صورت بخشی و پراکنده، دارای ابهام در اجرا و با اثرات نهایی نامشخص در رفع نیازها است به طوری که هنوز نمی توان حرکت در این مسیر را در کشور ساختار یافته تلقی کرد.نتیجه گیری: نتایج این مدل می تواند به سیاست گذاران، برنامه ریزان و مجریان در خصوص درک بهتر شرایط کشور در ارتباط با رویکرد همگرایی و درجه تاثیر آنها کمک کند. همچنین، قابلیت این مدل در ارایه ی یک تصویر جامع سبب می شود تا نگارنده آن را برای سایر مسایل شهری در کشور پیشنهاد دهد.
۱۸۴.

تأثیر احساس جمعی بر شکل گیری قرارگاه های رفتاری (مورد مطالعاتی: باهمستان های آیینی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم ساختی حضور انسانی مکان - رفتار ادراک بالادست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۳۳۶
بیان مسئله: قرارگاه های رفتاری به عنوان محیط هایی با نقش های معنادار و هم ساز با اجتماع، از اهمیت ویژه ای برای بهبود کیفیت محیط زندگی، برخوردارند؛ از سویی دیگر احساس جمعی افراد، به عنوان عامل انسانی و هویت بخش در حوزه طراحی های محیطی است که در جهت نشان دادن پیوند و ادراک یکسان افراد، علاوه بر رفتارهای شخصی می تواند از طریق وضعیت فرهنگی جامعه به دست آید، لذا دستیابی به معنای واضح از محیط از یک سو و بررسی شاخصه های احساس جمعی در تأثیرگذاری بر هم ساختی مکان-رفتار، از سوی دیگر کلید درک یک قرارگاه رفتاری و شکل گیری محیط همساز با اجتماع است.هدف و سؤال تحقیق: نوشتار حاضر در راستای پاسخ به این که هم ساختی مکان-رفتار در قرارگاه رفتاری چگونه تحت تأثیر مؤلفه های احساس جمعی است؟ با هدف شناسایی و بررسی نقش احساس جمعی در شکل گیری قرارگاه های رفتاری تدوین شده است.روش تحقیق: پژوهش حاضر براساس هدف دارای ماهیتی کاربردی مبتنی بر راهبرد پس کاوی است؛ منطبق بر این راهبرد، الگوی نظری از طریق جمع آوری داده ها و مرور ادبیات موضوع با رویکرد کیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و در پیمایش میدانی مورد بررسی تجربی و تدقیق قرارگرفته است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که هم ساختی در باهم ستان های آیینی شهر تبریز به طور مؤثری تحت تأثیر مؤلفه های شرایط اجتماعی و روانی مرتبط با طول عمر، ادراک بالادستی و مسائل اجتماعی است و از سوی دیگر ویژگی های محیطی و عوامل فراشخصی (ادراک بالادستی و ادراک یکسان با دیگران) به عنوان معیارهای تعیین کننده احساس جمعی در باهمستان ها عمل می کنند. به عبارتی میزان همبستگی بین احساس جمعی و هم ساختی شکل دهنده قرارگاه های رفتاری نشان دهنده این مهم است که احساس جمعی به عنوان کاتالیزور حضور انسانی و عنصر پایه در افزایش عوامل مؤثر بر سازگاری و هم ساختی در محیط عمل می کند و به عبارتی احساس جمعی به شکل معناداری بر شکل گیری قرارگاه های رفتاری تأثیر می گذارد.
۱۸۵.

تدوین چارچوب سنجش منسوخ شدگی فضاهای تاریخی با تاکید بر کیفیت های ساختاری - کارکردی (نمونه موردی: میدان درب شیخ شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منسوخ شدگی مدل بالقوگی بازکاربست همساز (ARP) مدل بنیادین مکان میدان درب شیخ شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۸۵
بیان مسئله: فرسودگی که با گذشت زمان، در بافت تاریخی رخ می نمایاند، منجر به منسوخ شدن ساختارها و فضاهای واجد قدمت می شود که پیامدهایی همچون، ناکارآمدی زیرساخت ها، بروز ناهنجاری های اجتماعی، اضمحلال کالبدی جداره های شهری و افول کیفیت را در پی دارد. این درحالیست که بافت تاریخی یادگاری از فرهنگ، تاریخ پیشینیان ماست و مملو از آثار ارزشمند معماری و شهرسازی می باشد. هدف: هدف اصلی پژوهش جاری، تدوین یک فهرست تطبیقی [چک لیست] از شاخص های منسوخ شدگی فضاهای بازشهری و معیارهای ارزیابی کیفیت و کارآمدی آنها به منظور ارتقاء کیفیت فضاهای مذکور است . روش: پژوهش جاری از جمله تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام می پذیرد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به منظور فهم سیر دگردیسی قلمرو پژوهش از روش اسنادی استفاده شده است. با هدف بررسی منسوخ شدگی میدان درب شیخ، 10 نفر از متخصّصان که با روش گلوله برفی شناسایی شدند، با حضور در فضا، پرسشنامه را بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت امتیازدهی و ارزیابی کردند. یافته ها: نتایج ارزیابی متخصصان نشان دهنده منسوخ شدگی فضای «میدان درب شیخ» در تمام شاخص های فعالیت و کاربری، راحتی و سیما، معاشرت پذیری و دسترسی و پیوستگی است . نتیجه گیری: این میدان، به دلیل عوامل متعددی از جمله نبود خدمات تفریحی، عدم تمایل بخش خصوصی و عمومی به سرمایه گذاری در بافت، از سرزندگی مناسبی برخوردار نیست. فقدان جذابیت های بصری، وضع نامناسب بهداشت، امنیت شبانه و اجتماعی، ایمنی پایین ابنیه موجود، این فضا را به لحاظ راحتی و سیما به فضایی نامناسب تبدیل کرده است. عدم توجیه و شفاف سازی طرح های بافت برای ساکنین، از مهمترین عوامل کاهش مشارکت پذیری کاربران در امور می باشد. از طرفی عدم دسترسی مناسب به امکانات و تفریحات سرگرمی و ارتباط نامناسب میان این فضا و ابنیه پیرامونی، باعث شده تا این فضا در کل فضایی دسترس پذیر نباشد.
۱۸۶.

کارکرد برنامه ریزی تعاملی در دوره معاصر از دیدگاه حرفه مندان رشته شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی تعاملی حرفه مندان رشته شهرسازی میراث معاصر شهرسازی تحلیل عاملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۷
اهداف: طی سده 1960 تا 1980 میلادی برنامه ریزی شهری از یک نگاه کاملا نخبه گرایانه و عاری از ارزش به یک مدل مشارکتی و مبتنی بر ارزش رسید. در این راستا برنامه ریزی تعاملی به عنوان یکی از مهم ترین میراث معاصر شهرسازی مورد توجه حرفه مندان این رشته قرار گرفته است. هدف از پژوهش شناسایی عوامل موثر بر برنامه ریزی تعاملی از دیدگاه حرفه مندان رشته شهرسازی در دوره معاصر است. روش ها: روش پژوهش به لحاظ نوع کاربردی و با روش ترکیبی (کمی-کیفی) انجام شده است. پس از استخراج شاخص ها از طریق مرور منابع، تعداد 175 پرسشنامه توسط حرفه مندان رشته شهرسازی تکمیل شده است. آلفای کرنباخ داده ها محاسبه شده و سپس روش تحلیل عاملی اجرا شده است. یافته ها: آلفای کرنباخ داده ها عدد 0.930 بوده است که حاکی از پایایی بالایی داده های پژوهش جهت ادامه تحلیل است. یافته های پژوهش پس از 10 چرخش واریماکس تعداد 6 عامل با واریانس قریب به 60 درصد (58.63) را جهت استخراج نشان داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه حرفه مندان رشته شهرسازی در دوره معاصر، درمجموع عواملی نظیر سهیم نمودن شهروندان، دادن قدرت شهروندی به آن ها، شفاف سازی و آگاهی بخشی، نهادهای پشتیبان، کثرت گرایی و تکثرگرایی و حس تعلق و مسئولیت شهروندان بر این نوع از برنامه ریزی ها تاثیر دارد و لذا پیشنهاد می شود مدیران، برنامه ریزان، طراحان و تمامی عوامل موثر بر برنامه ریزی شهری، عوامل ذکر شده را به منظور ارتقا تعامل مورد توجه قرار دهند تا برنامه ریزی های تعاملی به عنوان یکی از میراث معاصر شهرسازی زمینه مشارکت و تعامل و در نتیجه اثربخشی بیشتر را فراهم آورد.
۱۸۷.

فراتحلیل کیفی جایگاه معماری در سبک زندگی مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی الگوهای رفتاری فراتحلیل معماری ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۳
معماری و به طور کلی، محیط پیرامون انسان، از جمله عواملی هستند که نقش مؤثری در شکل گیری و ایجاد تغییرات در سبک زندگی مردم جامعه ایفا می کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش های پرشماری به این حوزه ورود کرده و هر یک از زاویه ای، به حل مسئله مورد نظر خویش پرداخته اند. مسئله اصلی این پژوهش نیز چنین است که با نگاه به مجموعه پژوهش های صورت پذیرفته، معماری، چه تأثیری بر سبک زندگی مردم ایران دارد؟ هدف اصلی از طرح چنین مسئله ای، ایجاد درک صحیح و جامع نسبت به وضعیت کشور، جهت حل مسائل کلان و راهبردی این حوزه توسط قانون گذاران است. جامعه آماری پژوهش، کلیه پژوهش های صورت پذیرفته پیرامون ارتباط معماری و سبک زندگی است که در بازه ده ساله گذشته (1402-1393) در ایران به انجام رسیده است. این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش توصیفی- فراتحلیل بهره برده است. مطابق یافته های این پژوهش، بیشترین تأثیر معماری، به ترتیب بر ابعاد فرهنگی- اجتماعی، فردی- زیستی و اقتصادی سبک زندگی مردم ایران قابل ملاحظه است و معماری با برخورداری از یک ویژگی خاص، به خصوص، در حوزه روابط فضایی، عملکرد ریزفضاها، شاخصه های کالبدی و عناصر و اجزا، می تواند زمینه را برای شکل گیری نوع خاصی از سبک زندگی فراهم می کند. در بُعد فرهنگی- اجتماعی، معماری بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی، دین محوری و مصرف دارد. در بُعد فردی- زیستی، بیشترین تأثیر معماری بر اوقات فراغت، فعالیت های روزمره، تغذیه و ساختار خانواده مردم است. معماری در بُعد اقتصادی سبک زندگی، نیز بیشترین تأثیر را بر معیشت، شغل و درامدزایی مردم دارد.
۱۸۸.

چارچوبی یکپارچه برای توسعه پایدار بافت های تاریخی شهر: مروری بر ترکیب نحو فضا و رویکرد بصری در ارزیابی تأثیرات میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میراث فرهنگی پایداری برنامه ریزی شهری نحو فضا رویکرد بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۴
مناطق شهری دارای بافت تاریخی و فرهنگی با چالش پیچیده برقراری تعادل میان ضرورت حفاظت از بافت و نیازهای توسعه شهری معاصر مواجه هستند. این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد و با ارائه یک چارچوب نظری، ارزیابی پایدار شهری در بافت شهرهای تاریخی پیشنهاد می کند. محور اصلی بحث، رویکردی است که تکنیک نحو فضایی را با فرایند ارزیابی تأثیرات میراث فرهنگی ترکیب می کند. این پژوهش با بررسی سیستماتیک 58 مقاله علمی، سه حوزه تحلیل نحو فضایی، بافت تاریخی شهری و روش رویکرد بصری را پوشش می دهد. این بررسی مبنایی برای ایجاد یک چارچوب مفهومی با چهار مرحله کلیدی فراهم می کند: جمع آوری داده ها، روش رویکرد بصری، مدل سازی سه بُعدی و ارزیابی تأثیرات میراث فرهنگی. از طریق ترکیب دقیق و نظام مند، به ارائه یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت میراث شهری و توسعه پایدار شهری کمک می کند. یافته ها نشان دهنده ارزش این چارچوب به عنوان ابزاری برای ایجاد تعادل بین حفاظت از میراث فرهنگی و نیازهای شهری مدرن امروزی است. این رویکرد می تواند برای برنامه ریزان شهری، تصمیم گیرندگان مفید واقع شود. این پژوهش با ارائه یک چارچوب انعطاف پذیر و کاربردی، به پرکردن شکاف بین ضرورت های حفظ میراث فرهنگی و نیازهای توسعه شهری کمک و آینده ای را ترسیم می کند که در آن مناطق شهری تاریخی، به عنوان مراکز پویا، پایدار و دارای اهمیت فرهنگی، شکوفا شوند و همچون گذشته بر شکل گیری مناظر شهری حال و آینده ادامه دهند. پژوهش های آینده می توانند بر بهبود و اجرای این چارچوب در شهرهای تاریخی مختلف متمرکز شوند و همچنین ابعاد اجتماعی و فرهنگی حفاظت از میراث و پایداری شهری را بیشتر بررسی کنند.
۱۸۹.

سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله تاریخی ناسار سمنان)

کلیدواژه‌ها: حیات شبانه سرزندگی توسعه پایدار میک مک محله تاریخی ناسار سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۱
در مدت زمان های متفاوت از روز و شب محیط شهر دارای استفاده های متفاوتی است که این امر می تواند بعنوان آگاهی و تجربه برای طراحان شهری جهت مشاهده زندگی روزانه در فضاهای عمومی قرار گیرد. در این راستا ارتقا حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری امری مهم و حیاتی جهت ارتقا کیفیت زندگی در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. تحقق این امر بدون توجه به ابعاد توسعه پایدار نتایج نامطلوبی را به بار خواهد آورد. در این پژوهش ابعاد کالبدی-کاربری و اجتماعی به عنوان دو بعد بنیادین و مستقیم در شکل دهی به حیات شبانه و سرزندگی شهری انتخاب شده اند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار در بافت تاریخی سمنان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کیفی در محله تاریخی ناسار سمنان صورت گرفته است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق (14 شاخص) در دو بعد کالبدی-کاربری و اجتماعی تدوین گردید. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری آن شامل متخصصین حوزه اند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 21 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. بمنظور تحلیل پرسشنامه از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تاثیرگذار، ریسک، هدف، تاثیرگذار، مستقیم و تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت شاخص های کاربری های تفریحی و استراحت، امنیت، کمیت و مقیاس فضاهای عمومی، شغل شبانه، پارک عمومی، تعاملات اجتماعی و رویدادهای فرهنگی و جشن ها بیشترین تاثیرگذاری و شاخص های امنیت، کافی شاپ و رستوران، کاربری های تفریحی و استراحت، شغل شبانه، تعاملات اجتماعی و دست فروشی ها بیشترین تاثیرپذیری را داشته اند.
۱۹۰.

تحلیل محتوایی مفهوم کشاورزی شهری به عنوان یک کاربری انعطاف پذیر در شهر با استفاده از مرور پیشینه تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی شهری انعطاف پذیری کاربری مختلط شاخص MAXQDA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۷
بیان مسئله: به دلیل رشد بی رویه  شهرها و افزایش توسعه افقی، اراضی مستعد کشاورزی در اطراف شهرها از بین رفته است و از طرفی به دلیل افزایش ساخت و ساز، از فضای سبز شهری خصوصا برای جمعیت در حال رشد کاسته شده است؛ مشکلات زیست محیطی، چالش تامین تغذیه، آلودگی هوا و... همگی از پیامدهای عدم توجه به نقش کشاورزی در برنامه ریزی شهری است.هدف: این پژوهش در نظر دارد که کشاورزی شهری را به عنوان یک کاربری انعطاف پذیر که علاوه بر بحث کشاورزی به عنوان خوراک؛ بتواند کاربردهایی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و... برای شهروندان داشته باشد، معرفی کند.روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شده و با استفاده از نرم افزار MAXQDA  هر یک از منابع به طور مجزا بررسی و شاخص هایی استخراج شدند.  یافته ها: از جنبه کشاورزی شهری، حوزه های کلان مانند حوزه های محیطی از جنبه اقلیم و انواع کشاورزی در شهر می توانند بیانگر خصوصیات، الزامات و فواید آن ها باشند و یا به لحاظ اقتصادی مبین افزایش فرصت شغلی جدید، بهبود وضعیت درآمد خانوار، تامین مواد غذایی در دسترس و ... هستند؛ از طرفی بحث کاربری انعطاف پذیر مشخصا در برگیرنده برنامه ریزی کاربری اراضی، توزیع کاربری ها، همجواری ها، اصول و قواعد تغییر کاربری ها، کاربری های مختلط و... به عنوان نمودی از انعطاف پذیری کاربری های شهری  قابل بیان هستند.نتیجه گیری: کاربری کشاورزی شهری می تواند انعطاف در بهره برداری و یا اختلاط عملکردی را موجب شود تا جذابیت کافی را برای شهروندان فراهم کند؛ از این رو بهتر است گونه های مختلف کشاورزی در شهر شناخته شود و متناسب با هر محیط شهری و استفاده های حاکم در محیط از زمین شهری، نوع مناسب را از کشاورزی در شهر انتخاب کرد تا محیط سرزنده، منعطف و جذاب برای شهروندان فراهم شود و بهبود کیفیت زندگی شهروندان را به همراه داشته باشد.
۱۹۱.

تحلیل رفتار اجرایی نوازندگان، بر اساس نشانه های نوازندگی در منابع مکتوب و مواد فرهنگیِ قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابزارموسیقی نوازندگی سُنُریته دوران اسلامی باستان شناسی موسیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
کم وبیش تمامی یافته های فرهنگی که از لایه های باستان شناسی پدیدار می گردند، در بیان اندیشه و تفکر ویژه ی آدمی وارد میدان تحلیل می شوند. یافته های آراسته به نشانه های موسیقی دربردارنده ی مفاهیمی چون مورفولوژی، سازشناسی، چگونگی شیوه های اجرایی ابزارهای موسیقایی و مسائل دیگر هستند. ازاین رو این نوشته در راستای سبک ها و ساختارهای نوازندگی کهن ِمکتوم مانده، با یک تسلسل تاریخی کارآمد و با دو رویکرد باستان شناسی موسیقی و آیکونوگرافی موسیقی سمت وسو گرفته است. امروزه در امر نواختن تقریباً تمامی نوازندگان برای ارائه ی سُنُریته ی ویژه، نوازندگی خاصی را اجرا می کنند. بدین گونه پژوهش حاضر برای دستیابی به ساختار نوازندگی ها در قرون 3 تا 7 ه.ق، داده های باستان شناسانه و منابع دست اول موسیقی را در اولویت بررسی خود قرار داده است. هدف پژوهش، نگاه موسیقایی به داده های فرهنگی، شناسایی تفاوت ها در نوع نوازندگی و استخراج سبک های مکاتب گوناگون در قرون میانی اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش این است که واقع-گرایی ِشیوه های اجرایی سازهای موسیقایی بر ماده های فرهنگی، در گستره ی دید تصویرگر تا چه اندازه صحیح و با واقعیت تطابق دارد که بتواند تفاوت های اجرایی نوازندگان را آشکار کند؟ پژوهش حاضر تقریباً با استفاده از تمامی داده ها (نه صرفاً نسخ خطی) به شیوه های اجرایی نوازندگان در قرون نامبرده پرداخته که تاکنون در نهاد داده های فرهنگی محفوظ بوده اند؛ چنانکه 41 یافته از میان 98 داده ی باستان شناسی که از نوع کاسه، بشقاب، بطری، مرکبدان، قالب سفالی و گچی، مجسمه، کاشی و نسخ خطی هستند، آثار مادی این پژوهش را تشکیل می دهند. این داده ها با روش های کتابخانه ای و موزه ای گردآوری شده و با دیدگاه تاریخی، توصیفی-تحلیلی و تطبیقی-کاربردی مورد موشکافی و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج نشان می دهد موسیقی و اصول نوازندگی موسیقی دانان در طول قرون میانی اسلامی باوجود محدودیت هاییْ هیچ گاه متوقف نشده و در قالب هنرهای دیگر معرفی شده اند. نوآوری و تفکر موسیقایی نوازنده در ارائه ی صدادهی اختصاصی چنان برازنده و سزاوار ظاهرشده که افراد عالی رتبه و عام، هنرمندان سلطنتی و کوچه بازاری ِتحت تأثیر را تشویق و تحریک به ثبت رفتار اجرایی اش بر مواد خام باارزش کرده است.
۱۹۲.

بازخوانی هستی شناسی محله های معاصرشهری با اتکا بر سویه اجتماعی محله سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله هستی شناسی عرصه اجتماعی ظرفیت های اجتماعات محلی انسجام اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۰
مفهوم محله سنّتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش های فراموش شده شهری، بازتعریف محله جایگاه ویژه ای دارد و می تواند بنیادی ترین عنصر شهری و حلقه میانجی بین شهر و شهروندان به شمار رود. مطالعه حاضر در پاسخ به چیستی مفهومی و مکانی محله سنّتی در ذیل پارادایم تفسیرگرایی و به لحاظ روش تحقیق براساس رویکرد کیفی انجام شده است. از آنجا که هدف، درک تحولات مفهومی محله و نیل به نگاهی جامع از لایه های پیدا و پنهان عرصه اجتماعی محله سنّتی بود، از مطالعات اسنادی آرا و اندیشه های نظریه پردازان در پایگاه های استنادی معتبر استفاده شد. پس از مرور نظام مند منابع، تحلیل مضمون داده های مستخرج از منابع داخلی و خارجی انجام و کدگذاری در شش مرحله و به روش جزء به کل طراحی گردید و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد که تعریف محله در گذر زمان از مفهوم کالبدی صرف به مفهوم معنایی _ادراکی و ذهنی متمایل شده است؛ با این حال در تمام تعاریف ارائه شده، چهارگانه فضا (کالبد)، زمان (تاریخ)، شهروند (افراد، گروه ها و نهادها) و فعالیت یا عملکرد ملموس است. چهارگانه گفته شده در تعامل با یکدیگر، همزمان که به تکمیل مفهوم محله به عنوان موجودیت مدنی هویت مند می پردازند، بازتولید امر شهری و شهروندی را نیز موجب می شوند. همچنین مضامین فراگیر ظرفیت های اجتماعات محلی با دربرگیرندگی مضامین سازمان دهنده دلبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی و همچنین اجتماع پذیری محله شامل تعهدات اجتماعی و خیر عمومی و توانمندسازی، مضامین اصلی هستی شناسی عرصه اجتماعی محله سنّتی را شکل می دهند که با عملیاتی سازی نمودن هریک می توان در احیای محله های پریشان یا محدوده های فاقد هویت شهری مداخله نمود.
۱۹۳.

مطالعه و تحلیل تحولات تاریخی هنر - صنعت دستیِ موتابی در شهرستان میبد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بفروئیه میبد تحولات تاریخی صنایع دستی هنر - صنعت موتابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۷۱
به تابیدن موی بز برای تولید محصولات مستقیمی چون قاتمه، طناب، بارپیچ و محصولات غیرمستقیمی مانند لتِ سیاه چادر، خورجین، جُل گاو، رونکی الاغ، و جهاز شتر، موتابی گفته می شود. قدمت این هنر - صنعت دستی در بفروئیه که یکی از کانون های اصلی آن در کشور می باشد را می توان دست کم بیش از دو قرن دانست. مسئله اصلی این پژوهش، نشان دادن سیر تحولات تاریخی این هنر - صنعت در بفروئیه میبد می باشد. هدف از این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، علاوه بر شناخت بهتر موتابی و تحولات تاریخی آن، هویت بخشی به اصحاب این هنر - صنعت و فراهم نمودن مقدمات رونق مجدد آن در اشکال و صورت های به روزتر می باشد. یافته های این پژوهش که داده های آن به روش های میدانی و کتابخانه ای و با ابزار مشاهده، مصاحبه، عکاسی و فیش برداری فراهم آمده است، نشان می دهد که از حدود دههٔ 40 خورشیدی و با ورود انرژی برق، ماشین آلات و اتومبیل به بفروئیه، به تدریج همهٔ محورهای مربوط به موتابی از جمله چگونگی تهیهٔ موی بز، حمل ونقل آن، فرایند تولید، محصولات تولیدی، بازارهای مصرف، نرخ اشتغال و جایگاه آن در اقتصاد، پایگاه اجتماعی شاغلان به این هنر - صنعت و اعتبار شهر بفروئیه دچار دگرگونی شده است. تقویت روحیه و اعتماد به نفس موتاب های بفروئی، کمک به شفاف شدن این نکته که موتابی هنوز هم صفت دستی بودن خود را به طور کامل داراست و هم چنین کمک به فراهم آوردن مقدمات ثبت بفروئیه به عنوان شهر ملی موتابی را می توان از دستاوردهای این پژوهش دانست.
۱۹۴.

Rethinking the Concept of Healthy Living in Urban Neighborhoods During the Corona Pandemic era and after(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Contemporary Neighborhood pandemic Place-Oriented Health

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
The neighborhood is considered as the center of thinking about the City. Neighborhoods have undergone changes in different eras based on different crises. The emergence of the Corona pandemic has caused immediate changes in the way of living and the creation of new demands in the last four years. The daily concerns caused by the pandemic have put the dwellers' physical, mental, and psychological health at risk. Therefore, the research's main goal is to rethink the concept of neighborhood health as required in the post-pandemic era. This research was developed based on the correspondence of experiences and literature of "contemporary neighborhood" and "pandemic concept." Based on theme base method, studies related to the "pandemic" were investigated to base the obtained data on the content matching of two concepts of the contemporary neighborhood and pandemic and to make it possible to realize the research goals. Based on the findings, eighteen criteria related to place, ten related to biopsychology, and seven related to biomedicine have been promoted in contemporary urban planning. The summation of the criteria related to the contemporary neighborhood also confirms eighteen criteria. Examining the content of the basis of livability criteria in the pandemic era and the contemporary neighborhood shows that these two phenomena (chronological) not only do not have a fundamental conflict with each other in content, but the content coherence between the criteria is evident.
۱۹۵.

به سوی تبیین مفهوم مکان سازی در فضاهای عمومی شهری زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندگی روزمره فضای عمومی شهری مترو مکان سازی فضای زیرزمینی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۶
مترو علاوه بر تأمین حمل ونقل عمومی، زمینه ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار می کند. ازاین رو توجه به مسئله تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکان های شهری حائز اهمیت است. هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکان سازی باشد. روش شناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایم های تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است. یافته ها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش به عنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیت های منحصربه فردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیت های فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدوده مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمی گیرد. این فضاهای شهری را می توان در گونه های فضای زیست شده، فضای ادراک شده و فضای پنداشته شده شهروندان موردبررسی قرار داد. در نتیجه گیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکان سازی، مؤلفه های زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیت های فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیت های درون فضا، کیفیت های میان فضا و کیفیت های برون فضایی (خوانایی، همه شمولی، سرزندگی، دسترسی پذیری، اعتدال، ارائه تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکل دهی به منظر زندگی روزمره شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیت ها و کنش متقابل زندگی روزمره شهروندان و فضای شهری، می تواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکان سازی شود.
۱۹۶.

چارچوبی برای سنجش شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده، نمونه موردی: منطقه تهران، البرز، قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطقه کلانشهری گسترده سازمان فضایی تهران - البرز - قزوین چارچوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۸
تحقیق در خصوص ارزیابی شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده یکی از چالش برانگیزترین مباحث در برنامه ریزی منطقه ای است زیرا در وهله اول استاندارهای معینی برای تشخیص شکل گیری آنها وجود ندارد و در وهله دوم مشخص نیست که شکل گیری چنین پدیده ای امری مطلوب است یا نامطلوب. بی توجهی به این جنبه ها ممکن است در ادامه سبب پیشی گرفتن جنبه های منفی بر جنبه های مثبت آن شود. هدف این تحقیق ارائه چارچوبی برای سنجش شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده مبتنی بر جمعبندی تحقیقات پیشین است. این چارچوب در منطقه تهران، البرز، قزوین مورد آزمون قرار گرفته زیرا نقشه های نور در شب این فرضیه را به ذهن متبادر می کند که این منطقه در حال تبدیل شدن به یک منطقه کلانشهری گسترده است. چارچوب پیشنهادی شامل یک سیستم امتیازدهی مبتنی بر تحلیل روند است که از تحلیل مورفولوژیک و عملکردی سازمان فضایی بهره می برد. با کاربست این چارچوب در منطقه مورد مطالعه در دو بازه زمانی 85-1375 و 95-1385 این نتیجه حاصل شد که منطقه کلانشهری گسترده در پهنه تهران، البرز، قزوین در حال شکل گیری است و در مرحله ی نوزادی قرار دارد. با این حال، تمرکز منطقه کلانشهری گسترده کماکان در استان تهران و البرز است؛ اما تحلیل ها حرکت آن به سمت قزوین را نیز تایید می کنند.
۱۹۷.

ارزیابی مؤلفه های ادراک فضایی خانه مد با رویکرد روان شناسی محیطی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خانه ی مد معماری فضا روانشناسی محیطی هویت فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۶
آن گونه که می دانیم، معماری و مد هر دو به عنوان زبان های بصری، نقش مؤثری در بازنمایی هویت فردی و فرهنگی ایفا می کنند و در بستر فضا، زمان و تجربه ی ادراکی معنا می یابند. این دو حوزه با وجود تفاوت های ظاهری، در فرآیند طراحی دارای اشتراکاتی چون معناپردازی، زیبایی شناسی و توجه به تجربه انسانی هستند. با توجه به خلأ موجود در مطالعات میان رشته ای در ایران در زمینه ی پیوند فضاهای فرهنگی با نیازهای روان شناختی کاربران، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلفه های ادراک فضایی و روان شناسی محیطی در طراحی خانه ی مد و لباس انجام شده است. طراحی چنین فضایی نیازمند درک عمیق از نیازهای ذهنی، رفتاری و فرهنگی کاربران است. این پژوهش از نوع توسعه ای–کاربردی و با روش توصیفی–تحلیلی و رویکرد ترکیبی (کمی–کیفی) انجام شده است. داده ها از طریق منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، مصاحبه با متخصصان و پرسش نامه گردآوری شده و تحلیل آماری با آزمون فریدمن صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهند که عواملی مانند استفاده از متریال و بافت هماهنگ با هندسه بومی، بهره گیری از فرم های معماری سنتی ایرانی و کاربرد فناوری های ارتباطی و فضای مجازی در جذب کاربران، نقش مؤثری در شکل گیری حس تعلق، دعوت کنندگی، تعاملات اجتماعی و ارتقاء تجربه ی ذهنی کاربران ایفا می کنند. این پژوهش می تواند به عنوان الگویی برای طراحی فضاهای فرهنگی نوین متناسب با بستر اجتماعی و فرهنگی جامعه ی معاصر ایران مورد استفاده قرار گیرد.
۱۹۸.

Team Design Training: Learning Preferences as a Factor for Identification and Prediction of Students’ Abilities in Design Teams(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Learning Preferences Team Design Team Team Design Training Design Studio

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
It is vitally important to recognize the differences in abilities among learners and then adapt training programs to their characteristics in team design training (TDT). According to this background, the present study aims to identify and predict students' team design ability and its dimensions, content, and process, using their learning preferences (LPs) within the modes of receiving/perceiving information, viz., abstract conceptualization/concrete experience (AC/CE) and processing/internalizing it, namely, active experimentation/reflective observation (AE/RO) in Kolb's Experiential Learning Theory (KELT). In this respect, the self-and-peer assessment (S&PA) outcomes in the design teams indicate a significant correlation between the students' bipolar LPs (BLPs) and their team design ability along with its dimensions, implying that their team design ability can be well predicted from their LPs. It is thus expected that learners who prefer to exploit AC in receiving/perceiving information and AE in processing/internalizing it and those correspondingly choosing CE and AE for the same purposes will have better ability in the content and process dimensions of team design, respectively. Considering the impact of both dimensions and their effectiveness ratio on the overall team design ability, it is concluded that learners who wish to process/internalize information by AE will exhibit higher team design ability.
۱۹۹.

بررسی سیر تحولات کالبدی شارستان میبد از زمان شکل گیری تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برج و بارو شارستان میبد استحکامات دفاعی شهر معماری بومی میراث معماری تحولات شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۵
برج و باروهای شهری به عنوان یکی از الزامات اساسی در دفاع از سکونت گاه ها در طول تاریخ در سرزمین های مختلف ایفای نقش کرده اند. نمونه های زیادی از برج و باروهای شهری در فلات ایران، به عنوان یکی از سرزمین های دارای سابقه ی طولانی زیست شهرنشینی، دیده می شود. این آثار به عنوان میراث شهرهای تاریخی واجد حفاظت هستند و جهت حفاظت از آن ها شناخت روند تحولات آن ها ضروری است. این پژوهش از طریق موردپژوهی انجام گرفته و برج و باروی میبد به عنوان یک اثر خاکی و بومی که دارای نقشی اساسی در تضمین حیات زیستگاه میبد در طول تاریخ بوده، مطالعه شده است. به منظور شناخت برج و باروی میبد و تحولات آن ، این اثر از دو زاویه ی شناخت ویژگی های کالبدی و شناخت تغییرات و تحولات برج و بارو بررسی شد. در این پژوهش وضعیت اثر در ارتباط با جایگاه شارستان میبد در پنج دوره تاریخی مورد توجه قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این اثر در دوره های تاریخی مختلف با توجه به جایگاه شهر هر دوره ی زمانی دستخوش تحولاتی شده تا به شاکله کنونی رسیده است. تحولات برج و بارو و شارستان را می توان بر اساس شواهد میدانی و اسناد تاریخی در سه مرحله شکل گیری و رشد، تکامل و افول طبقه بندی کرد. هم چنین این پژوهش نشان داده که بیشترین میزان مداخلات مخرب با ورود خیابان سازی های مدرن و جریانات توسعه ی شهری روی داده است؛ این در حالی است که تغییرات تا پیش از این زمان در هماهنگی با نیروهای طبیعی در پاسخ به نیازهای انسان ها و با به کارگیری فناوری های بومی، به صورت حداقلی و بدون متحول کردن آنیِ شاکله ی کلی آن بوده است.
۲۰۰.

صورت بندی مفهوم ارزش و ارزش آفرینی در تولید فضاهای شهری با رویکرد اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد سیاسی فضا ارزش تولید فضا کالا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۶۷
در دوران متأخر، مطالعه انتقادی فضا جایگاه خود را به عنوان بدیلی برای نگاه پوزیتویستی به آن، تثبیت نموده است. بدین سیاق، فضای شهری یک محصول اجتماعی- اقتصادی و بازتابی از کارکردهای سیاسی- اقتصادی جامعه تلقّی می شود که برای شناخت سازوکارهای تولید آن، اقتصاد سیاسی فضا، زبانی گویا خواهد بود. از این منظر، فضای تولیدشده در دوران سرمایه داری متأخر، بخشی از شیوه تولید سرمایه دارانه و کالایی برای رشد اقتصادی، انباشت سرمایه و تولید ارزش اضافی است. بنابراین، با کالاپنداری فضا، دو ارزش استفاده و مبادله بر آن مترتّب شده و نظامِ شهری ای به وجود می آید که فضا را به عاملی در فرآیند ارزش آفرینی بدل می کند. هدف از این مقاله، تبیین مفهوم ارزش در فرایند تولید فضا و شناسایی صور مختلف ارزش های متجلّی در فضا است. همچنین این نوشتار برآنست در پرتو شناخت مفهومی از ارزش، روندها و مجادلاتی که به دنبال تسلّط ارزش های مبتنی بر دارایی و مبادله بر ارزش های استفاده هستند را واکاوی نموده و راهکاری را برای ایجاد موازنه بین انواع ارزش در فضا به دست دهد. روش شناسی این مقاله با ابتنا بر ترکیب هم افزای دو پارادایم تفسیرگرایی (با نگاهی هنجاری و هرمنوتیک) و پسااثبات گرایی (با نگاهی انتقادی) تأکید دارد که بدون دخالت مناسبات اقتصادی-سیاسی، تفسیر واقعیّات اجتماعی ناممکن و یا ناقص است. بدین ترتیب، با بهره گیری از راهبرد قیاسی، فرضیّاتی مطرح و با جستجوی تجلیّات و مصادیق آن در شهر تهران، چارچوبی مفهومی از ارزش آفرینی در فضا ارائه می شود. یافته ها نشان می دهند که ائتلافی از بازیگران حوزه اقتصادی و سیاسی بر سر لزوم سودآوریِ شهر اجماع کرده و آن را به محملی برای تصاحب ارزش مبادله بدل کرده اند؛ حال آنکه فضاهای شهر کالایی عمومی ا ست یعنی برای بهره برداران، ارزش استفاده نیز دارد. در اینصورت، اولویت بخشی به ارزش استفاده یا دستِ کم تعادل بخشی بین ارزش های تولید فضا، تنها مسیر ارتقا کیفیت محیطی و کاهش نابرابری در توسعه فضایی به شمار می رود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان